نظرات مطالب
تعیین شماره نگارش IE مورد استفاده در Web Browser Control
یک نکته‌ی تکمیلی
تعیین شماره نگارش IE مورد استفاده‌ی توسط برنامه به صورت خودکار:
using System;
using System.Diagnostics;
using Microsoft.Win32;
using System.Windows.Forms;

namespace Core
{
    public static class UseLatestVersionOfIE
    {
        /// <summary>
        /// Use the latest version of IE in WebBrowser control
        /// </summary>
        public static void SetWebBrowserVersion()
        {
            RegistryKey regkey = null;
            try
            {
                regkey = Registry.CurrentUser.OpenSubKey(@"SOFTWARE\Microsoft\Internet Explorer\Main\FeatureControl\FEATURE_BROWSER_EMULATION", writable: true);
                if (regkey == null)
                {
                    return;
                }

                var regVal = getInstalledIEVersion();
                var appName = string.Format("{0}.exe", Process.GetCurrentProcess().ProcessName);
                regkey.SetValue(appName, regVal, RegistryValueKind.DWord);
            }
            catch (Exception ex)
            {
              // todo: log ...
            }
            finally
            {
                if (regkey != null)
                {
                    regkey.Close();
                }
            }
        }

        private static int getInstalledIEVersion()
        {
            int browserVer;
            using (var wb = new WebBrowser())
            {
                browserVer = wb.Version.Major;
            }

            int regVal;
            if (browserVer >= 11)
                regVal = 11001;
            else
                switch (browserVer)
                {
                    case 10:
                        regVal = 10001;
                        break;
                    case 9:
                        regVal = 9999;
                        break;
                    case 8:
                        regVal = 8888;
                        break;
                    default:
                        regVal = 7000;
                        break;
                }
            return regVal;
        }
    }
}
در اینجا شماره نگارش IE از کنترل WebBrowser دریافت می‌شود و همیشه به آخرین نگارش تنظیم خواهد شد و همچنین چون از Registry.CurrentUser استفاده می‌کند، نیازی به دسترسی مدیریتی برای اعمال ندارد.
مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


مطالب
پارامترها در ES 6
Destructuring assignment این امکان را به ES 6 اضافه کرده‌است تا بتوان خواص یک شیء یا اعضای یک آرایه را با سهولت بیشتری به متغیرها نسبت داد و نگارش آن بسیار شبیه است به تعریف اشیاء یا آرایه‌ها در جاوا اسکریپت.

Destructuring Arrays

بدون استفاده از Destructuring assignment برای دسترسی به اعضای یک آرایه و انتساب آن‌ها به متغیرهای مختلف، روش متداول زیر مرسوم است:
var first = someArray[0];
var second = someArray[1];
var third = someArray[2];
اما با استفاده از Destructuring assignment این سه سطر، تبدیل به یک سطر می‌شوند:
 var [first, second, third] = someArray;
همانطور که ملاحظه می‌کنید، سمت چپ این انتساب، بسیار شبیه است به تعریف یک آرایه، اما در اینجا مفهوم Destructuring assignment را دارد و سه متغیر جدید را تعریف می‌کند.

یک مثال:
 let [one, two, three] = ['globin', 'ghoul', 'ghost', 'white walker'];
console.log(`one is ${one}, two is ${two}, three is ${three}`)
// => one is globin, two is ghoul, three is ghost
در اینجا ترکیبی از Destructuring assignment و بهبودهای کار با رشته‌ها را در ES 6، ملاحظه می‌کنید. سمت چپ انتساب، سه متغیر جدید را تعریف کرده‌است که این سه متغیر با سه عضو اول آرایه مقدار دهی می‌شوند.

همچنین در این مثال اگر علاقمند بودیم صرفا به اعضای اول و چهارم این آرایه دسترسی پیدا کنیم، می‌توان نوشت:
 let [firstMonster, , , fourthMonster] =  ['globin', 'ghoul', 'ghost', 'white walker'];
console.log(`the first monster is ${firstMonster}, the fourth is ${fourthMonster}`)
// => one is globin, two is ghoul, three is ghost
تعریف یک کامای خالی، سبب پرش به عضو بعدی خواهد شد و به معنای صرفنظر کردن از ایندکس مطرح شده‌است. برای مثال در اینجا از ایندکس‌های 2 و 3 صرفنظر شده‌است.

امکان دسترسی به اعضای تو در تو نیز با Destructuring assignment پیش بینی شده‌است:
 let nested = [1, [2, 3], 4];
let [a, [b], d] = nested;
console.log(a); // 1
console.log(b); // 2
console.log(d); // 4
در مثال فوق، دومین عضو آرایه، خود نیز یک آرایه‌است. برای دسترسی به این آرایه‌ی دوم، دومین عضو Destructuring assignment نیز باید یک Destructuring assignment جدید باشد.

می‌توان از Destructuring assignment جهت جابجایی مقادیر متغیرها بدون انتساب به یک متغیر موقتی نیز استفاده کرد:
 let point = [1, 2];
let [xVal, yVal] = point;
[xVal, yVal] = [yVal, xVal];
console.log(xVal); // 2
console.log(yVal); // 1
در این مثال ابتدا یک آرایه با دو عضو تعریف شده‌است. سپس اعضای این آرایه به دو متغیر جدید xVal و yVal انتساب یافته‌اند. در ادامه در سطر سوم، مقادیر این دو متغیر با هم تعویض شده‌اند.


Destructuring Objects

امکانات Destructuring assignment، به کار با آرایه‌ها محدود نمی‌شود و از آن می‌توان برای کار با اشیاء نیز استفاده کرد. فرض کنید شیء pouch به صورت زیر تعریف شده‌است:
 let pouch = {coins: 10};
روش متداول دسترسی به خاصیت coins، به صورت pouch.coins است:
 let coins = pouch.coins;
اما با استفاده از Destructuring assignment می‌توان نوشت (در حالت کار با اشیاء، بجای [] از {} استفاده می‌شود):
 let {coins} = pouch;
در این مثال، خاصیت coins شیء pouch به متغیر جدید coins انتساب داده شده‌است. نکته‌ای که در اینجا باید به آن دقت داشت، همنامی متغیر جدید coins با خاصیت coins است. اگر بخواهیم این خاصیت را به یک متغیر غیرهمنام انتساب دهیم، باید به صورت زیر عمل کرد:
 let pouch = {coins: 10};
let {coins: newVar1 } = pouch;
console.log(newVar1); //10
در مثال فوق، مقدار خاصیت coins به متغیر جدیدی با نام newVar1 انتساب داده شده‌است.

در اینجا نیز امکان کار با اشیای تو در تو، پیش بینی شده‌است:
let point = {
    x: 1,
    y: 2,
    z: {
         one: 3,
         two: 4
    }
};
let { x: a, y: b, z: { one: c, two: d } } = point;
console.log(a); // 1
console.log(b); // 2
console.log(c); // 3
console.log(d); // 4
در این مثال، خاصیت z شیء point نیز خود یک شیء دیگر است. برای دسترسی به آن همانند کار با آرایه‌ها نیاز است از یک {} دیگر برای استخراج خواص one و two استفاده کرد.
در انتساب فوق، خاصیت x شیء point به متغیر جدید a، خاصیت y شیء point به متغیر جدید b و خاصیت one شیء منتسب به خاصیت z، به متغیر c و خاصیت two شیء منتسب به خاصیت z، به متغیر d انتساب یافته‌اند.


ترکیب Destructuring Objects و Destructuring Arrays

در مثال زیر، نمونه‌ای ترکیبی از Destructuring اشیاء و آرایه‌ها را با هم مشاهده می‌کنید:
let mixed = {
    one: 1,
    two: 2,
    values: [3, 4, 5]
};
let { one: a, two: b, values: [c, , e] } = mixed;
console.log(a); // 1
console.log(b); // 2
console.log(c); // 3
console.log(e); // 5
در این مثال، خاصیت one شیء mixed به متغیر جدید a، خاصیت two آن به متغیر جدید b و اعضای اول و سوم آرایه‌ی values به متغیرهای جدید c و e انتساب داده شده‌اند. از ایندکس دوم آرایه‌ی values نیز با معرفی یک کاما، صرفنظر گردیده‌است.


Destructuring Function Arguments

از Destructuring در حین تعریف پارامترهای متدها نیز می‌توان استفاده کرد.
 function removeBreakpoint({ url, line, column }) {
  // ...
}
در این مثال، متد removeBreakpoint دارای سه پارامتر ورودی تعریف شده‌ی توسط Destructuring است. در این حالت این پارامترها به صورت خودکار از شیء ارسالی به این متد دریافت و مقدار دهی خواهند شد.

و یا برای مثال در زبان #C امکان تعریف named arguments (آرگومان‌های نامدار) و همچنین تعریف مقادیر پیش فرضی برای آن‌ها وجود دارد. در اینجا نیز می‌توان با استفاده از Destructuring به تعریفی مشابه آن برای ارائه‌ی آرگومان‌هایی با مقادیر پیش فرض رسید:
 function random ({ min=1, max=300 }) {
    return Math.floor(Math.random() * (max - min)) + min
}
console.log(random({}))
// <- 174
console.log(random({max: 24}))
// <- 18
در این مثال پارامترهای min و max تعریف شده‌ی با Destructuring، دارای یک مقدار پیش فرض هستند. اگر شیءایی خالی را به این متد ارسال کنیم، از مقادیر پیش فرض استفاده خواهد شد و یا اگر max را مقدار دهی کنیم، مقدار min، از مقدار پیش فرض آن دریافت می‌گردد.
و یا اینبار jQuery Ajax را می‌توان با پارامترهای پیش فرض آن به صورت ذیل خلاصه نویسی کرد:
 jQuery.ajax = function (url, {
  async = true,
  beforeSend = noop,
  cache = true,
  complete = noop,
  crossDomain = false,
  global = true,
  // ... more config
}) {
    // ... do stuff
};
همچنین اینبار امکان شبیه سازی دریافت چندین خروجی از متد، به نحو ساده‌تر و واضح‌تری میسر است:
 function returnMultipleValues() {
     return [1, 2];
}
var [foo, bar] = returnMultipleValues();
در ابتدا، متدی تعریف شده‌است که یک آرایه‌ی معمولی را بازگشت می‌دهد. اما با استفاده از Destructuring می‌توان چندین خروجی با معنا را در طی یک سطر، از آن دریافت کرد.
شبیه به همین مورد در حین کار با اشیاء نیز میسر است:
function returnMultipleValues() {
  return {
            foo: 1,
            bar: 2
     };
}
var { foo, bar } = returnMultipleValues();
متدی که یک شیء را بر می‌گرداند و با استفاده از Destructuring، خروجی آن به دو متغیر جدید، انتساب داده شده‌اند.


تعریف مقادیر پیش فرض در حین Destructuring

در انتساب ذیل، چون شیء سمت راست، دارای خاصیت foo نیست، مقدار این پارامتر جدید undefined خواهد بود. برای رفع این مشکل می‌توان به آن مقدار پیش فرضی را نیز نسبت داد:
var {foo=3} = { bar: 2 }
console.log(foo)
// <- 3
چند مثال دیگر:
اگر مقدار پیش فرض، ذکر شود و خاصیت متناظر با آن دارای مقدار باشد، از همان مقدار اصلی ذکر شده استفاده می‌شود:
var {foo=3} = { foo: 2 }
console.log(foo)
// <- 2
اما اگر این مقدار undefined باشد، به مقدار پیش فرض سوئیچ خواهد شد:
var {foo=3} = { foo: undefined }
console.log(foo)
// <- 3
این مورد در حین کار با آرایه‌ها نیز برقرار است:
var [b=10] = [undefined]
console.log(b)
// <- 10

var [c=10] = []
console.log(c)
// <- 10


ES6 — default + rest + spread

علاوه بر destructuring، سه قابلیت و بهبود دیگر نیز در زمینه‌ی کار با متغیرها و پارامترها به ES 6 اضافه شده‌اند:

1) امکان تعریف مقادیر پیش فرض پارامترها
function inc(number, increment) {
        increment = increment || 1;
        return number + increment;
}
console.log(inc(2, 2)); // 4
console.log(inc(2)); // 3
در جاوا اسکریپت، الزامی برای فراخوانی و ذکر تمام پارامترهای یک متد وجود ندارد. برای نمونه در مثال فوق می‌توان متد inc را با یک و یا دو پارامتر فراخوانی کرد. در حالتیکه پارامتری ذکر نشود، مقدار آن تعریف نشده خواهد بود و روش برخورد با آن استفاده از عملگر || برای تعریف مقداری پیش فرض است. برای بهبود این وضعیت در ES 6، امکان تعریف مقدار پیش فرض پارامترها نیز درنظر گرفته شده‌است:
function inc(number, increment = 1) {
        return number + increment;
}
console.log(inc(2, 2)); // 4
console.log(inc(2)); // 3
در ES 6 امکان تعریف پارامترهایی با مقادیر پیش فرض، پیش از پارامترهایی که دارای مقادیر پیش فرض نیستند نیز میسر است (برخلاف زبان سی‌شارپ که چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد):
function sum(a, b = 2, c) {
     return a + b + c;
}
console.log(sum(1, 5, 10)); // 16 -> b === 5
console.log(sum(1, undefined, 10)); // 13 -> b as default
همچنین در حین تعریف این مقدار پیش فرض، می‌توان از مقادیر غیر ثابت هم استفاده کرد (باز هم برخلاف سی‌شارپ). برای نمونه در مثال ذیل، خروجی یک متد، به عنوان مقدار پیش فرض پارامتری تعریف شده‌است:
 function getDefaultIncrement() {
    return 1;
}
function inc(number, increment = getDefaultIncrement()) {
    return number + increment;
}
console.log(inc(2, 2)); // 4
console.log(inc(2)); // 3


2) Spread

متد جمع زیر را درنظر بگیرید:
function sum(a, b, c) {
   return a + b + c;
}
روش متداول فراخوانی آن، ذکر تک تک آرگومان‌های آن به ترتیب است. اما با استفاده از عملگر spread اضافه شده به ES 6 که با سه نقطه بیان می‌شود، می‌توان نوشت:
 var args = [1, 2, 3];
console.log(sum(…args)); // 6
عملگر spread اجازه‌ی بسط و پخش شدن اعضای یک آرایه را به پارامترهای متناظر با آن‌ها می‌دهد. به علاوه امکان ترکیب این روش، با روش متداول ذکر صریح آرگومان‌ها نیز وجود دارد:
var args = [1, 2];
console.log(sum(…args, 3)); // 6
در این مثال، آرایه‌ی مدنظر تنها دو عضو دارد و متد sum دارای سه پارامتر است. با استفاده از عملگر spread، دو پارامتر اول متد به صورت خودکار از آرایه واکشی شده و جایگزین می‌شوند. آرگومان سوم هم به صورت متداولی ذکر شده‌است.

مثال‌هایی از ساده سازی اعمال متداول در ES 5 (جاوا اسکریپت فعلی) با کمک ES 6:
الف) ترکیب spread و Destructuring
 a = list[0], rest = list.slice(1)
معادل Destructuring ذیل است:
 [a, ...rest] = list

ب) ساده سازی کار با concat
بجای
 [1, 2].concat(more)
می‌توان نوشت:
[1, 2, ...more]

ج) افزودن یک رنج به یک آرایه
بجای
 list.push.apply(list, [3, 4])
می‌توان نوشت:
 list.push(...[3, 4])


3) Rest

جاوا اسکریپت دارای شیءایی است به نام arguments که توسط آن می‌توان به لیست پارامترهای یک متد دسترسی یافت. برای نمونه مثال ذیل را درنظر بگیرید:
function sum() {
     var numbers = Array.prototype.slice.call(arguments),
     result = 0;
     numbers.forEach(function (number) {
          result += number;
    });
    return result;
}
در اینجا به ظاهر متد sum دارای پارامتری نیست. اما با استفاده از شیء arguments، می‌توان هر تعداد آرگومانی را برای آن متصور شد و فراخوانی‌ها ذیل کاملا مجاز هستند:
console.log(sum(1)); // 1
console.log(sum(1, 2, 3, 4, 5)); // 15
اما مشکل اینجا است که به ظاهر متد sum، هیچ پارامتری را قبول نمی‌کند و هدف از تعریف آن واضح نیست. برای رفع این مشکل، در ES 6 عملگر rest معرفی شده‌است که بسیار شبیه به عملگر spread است:
function sum(…numbers) {
      var result = 0;
      numbers.forEach(function (number) {
          result += number;
      });
      return result;
}
console.log(sum(1)); // 1
console.log(sum(1, 2, 3, 4, 5)); // 15
در اینجا عملگر سه نقطه‌ای rest که به عنوان پارامتر متد معرفی شده‌است، بیانگر امکان دریافت لیستی از آرگومان‌ها، توسط متد sum است. به این ترتیب، تعریف این متد که تعداد آرگومان‌های متغیری را می‌پذیرد، وضوح بیشتری پیدا کرده‌است.
در اینجا باید دقت داشت که پس از ذکر rest، دیگر نمی‌توان پارامتری را تعریف کرد:
 function sum(…numbers, last) { // causes a syntax error
مطالب
آموزش WAF (مشاهده تغییرات خواص ViewModel در Controller)
قصد داریم در مثال پست قبلی برای Command مورد نظر، عملیات اعتبارسنجی را فعال کنیم. اگر با الگوی MVVM آشنایی داشته باشید می‌دانید که می‌توان برای Command‌ها اکشنی به عنوان CanExecute تعریف کرد و در آن عملیات اعتبارسنجی را انجام داد. اما از آن جا که پیاده سازی این روش زمانی مسیر است که تغییرات خواص ViewModel در دسترس باشد در نتیجه در WAF مکانیزمی جهت ردیابی تغییرات خواص ViewModel در کنترلر فراهم شده است. در نسخه‌های قبلی WAF (قبل از نسخه 3) هر کنترلر از کلاس پایه ای به نام Controller ارث می‌برد که متد هایی جهت ردیابی تغییرات در آن در نظر گرفته شده بود به صورت زیر:
public class MyController : Controller
    {
        [ImportingConstructor]
        public MyController(MyViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }

        public MyViewModel ViewModelCore 
        {
            get; 
            private set; 
        }

        public void Run()
        {
            AddWeakEventListener(ViewModelCore , ViewModelCoreChanged)
        }

        private void ViewModelCoreChanged(object sender , PropertyChangedEventArgs e)
        {
            if(e.PropertyName=="CurrentItem")
            {
                
            }
        }
    }
همان طور که مشاهده می‌کنید با استفاده از متد AddWeakEventListener توانستیم تمامی تغییرات خواص ViewModel مورد نظر را از طریق متد ViewModelCoreChanged ردیابی کنیم. این متد بر مبنای الگوی WeakEvent پیاده سازی شده است. البته این تغییرات فقط زمانی قابل ردیابی هستند که  در ViewModel متد RaisePropertyChanged برای متد set خاصیت فراخوانی شده باشد.
از آنجا که در دات نت 4.5 یک پیاده سازی خاص از الگوی WeakEvent در کلاس PropertyChangedEventManager موجود در اسمبلی WindowsBase و فضای نام System.ComponentModel انجام شده است در نتیجه توسعه دهندگان این کتابخانه نیز تصمیم به استفاده از این روش گرفتند که نتیجه آن  Obsolete شدن کلاس پایه کنترلر در نسخه‌های 3 به بعد آن است. در روش جدید کافیست به صورت زیر عمل نمایید:
 [Export]
    public class BookController
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookController(BookViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }
        
        public BookViewModel ViewModelCore
        {
            get;
            private set;
        }

        public DelegateCommand RemoveItemCommand 
        { 
            get; 
            private set;
        }

        private void ExecuteRemoveItemCommand()
        {
            ViewModelCore.Books.Remove(ViewModelCore.CurrentItem);
        }

        private bool CanExecuteRemoveItemCommand()
        {
            return ViewModelCore.CurrentItem != null;
        }
        private void Initialize()
        {
            RemoveItemCommand = new DelegateCommand(ExecuteRemoveItemCommand , CanExecuteRemoveItemCommand);
            ViewModelCore.RemoveItemCommand = RemoveItemCommand;
        }

        public void Run()
        {
            var result = new List<Book>();
            result.Add(new Book { Code = 1, Title = "Book1" });
            result.Add(new Book { Code = 2, Title = "Book2" });
            result.Add(new Book { Code = 3, Title = "Book3" });

            Initialize();
            ViewModelCore.Books = new ObservableCollection<Models.Book>(result);

            PropertyChangedEventManager.AddHandler(ViewModelCore, ViewModelChanged, "CurrentItem");
            
            (ViewModelCore.View as IBookView).Show();
        }

        private void ViewModelChanged(object sender,PropertyChangedEventArgs e)
        {
            if(e.PropertyName == "CurrentItem")
            {
                RemoveItemCommand.RaiseCanExecuteChanged();
            }
        }
    }
تغییرات:
»ابتدا متدی به نام CanExecuteRemoveItemCommand ایجاد کردیم و کد‌های اعتبارسنجی را در آن قرار دادیم؛
»هنگام تعریف Command مربوطه متد بالا را به DelegateCommand رجیستر کردیم:
  RemoveItemCommand = new DelegateCommand(ExecuteRemoveItemCommand , CanExecuteRemoveItemCommand);
در این حالت بعد از اجرای برنامه همواره دکمه RemoveItem غیر فعال خواهد بود. دلیل آن این است که بعد از انتخاب آیتم مورد نظر از لیست باید کنترلر را متوجه تغییر در مقدار خاصیت CurrentItem نماییم. بدین منظور کد زیر را به متد Run اضافه کردم:
     PropertyChangedEventManager.AddHandler(ViewModelCore, ViewModelChanged, "CurrentItem");
دستور بالا دقیقا معادل دستور AddWeakEventListener موجود در نسخه‌های قدیمی WAF است. سپس در صورتی که نام خاصیت مورد نظر CurrentItem بود با استفاده از دستور RaiseCanExecuteChanged در کلاس DelegateCommand کنترلر را ملزم به اجرای دوباره متد CanExecuteRemoveItemCommand می‌کنیم.
اجرای برنامه:
ابتدا دکمه RemoveItem غیر فعال است:

بعد از انتخاب یکی از گزینه و فراخوانی مجدد متد CanExecuteRemoveItemCommand دکمه مورد نظر فعال می‌شود:

و در نهایت دکمه RemoveItem فعال خواهد شد:


دانلود سورس پروژه
مطالب
رمزنگاری و رمزگشایی خودکار خواص مدل‌ها در ASP.NET Core
فرض کنید قصد دارید خاصیت Id مدل مورد استفاده‌ی در یک View را رمزنگاری کنید تا در سمت کلاینت به سادگی قابل تغییر نباشد. همچنین این Id زمانیکه به سمت سرور ارسال شد، به صورت خودکار رمزگشایی شود و بدون نیاز به تغییرات خاصی در کدهای متداول اکشن متدها، اطلاعات نهایی آن قابل استفاده باشند. برای این منظور در ASP.NET Core می‌توان یک Action Result رمزنگاری کننده و یک Model binder رمزگشایی کننده را طراحی کرد.


نیاز به علامتگذاری خواصی که باید رمزنگاری شوند

می‌خواهیم خاصیت یا خاصیت‌های مشخصی، از یک مدل را رمزنگاری شده به سمت کلاینت ارسال کنیم. به همین جهت ویژگی خالی زیر را به پروژه اضافه می‌کنیم تا از آن تنها جهت علامتگذاری این نوع خواص، استفاده کنیم:
using System;

namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false)]
    public class EncryptedFieldAttribute : Attribute { }
}


رمزنگاری خودکار مدل خروجی از یک اکشن متد

در ادامه کدهای کامل یک ResultFilter را مشاهده می‌کنید که مدل ارسالی به سمت کلاینت را یافته و سپس خواصی از آن‌را که با ویژگی EncryptedField مزین شده‌اند، به صورت خودکار رمزنگاری می‌کند:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldResultFilter : ResultFilterAttribute
    {
        private readonly IProtectionProviderService _protectionProviderService;
        private readonly ILogger<EncryptedFieldResultFilter> _logger;
        private readonly ConcurrentDictionary<Type, bool> _modelsWithEncryptedFieldAttributes = new ConcurrentDictionary<Type, bool>();

        public EncryptedFieldResultFilter(
            IProtectionProviderService protectionProviderService,
            ILogger<EncryptedFieldResultFilter> logger)
        {
            _protectionProviderService = protectionProviderService;
            _logger = logger;
        }

        public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext context)
        {
            var model = context.Result switch
            {
                PageResult pageResult => pageResult.Model, // For Razor pages
                ViewResult viewResult => viewResult.Model, // For MVC Views
                ObjectResult objectResult => objectResult.Value, // For Web API results
                _ => null
            };

            if (model is null)
            {
                return;
            }

            if (typeof(IEnumerable).IsAssignableFrom(model.GetType()))
            {
                foreach (var item in model as IEnumerable)
                {
                    encryptProperties(item);
                }
            }
            else
            {
                encryptProperties(model);
            }
        }

        private void encryptProperties(object model)
        {
            var modelType = model.GetType();
            if (_modelsWithEncryptedFieldAttributes.TryGetValue(modelType, out var hasEncryptedFieldAttribute)
                && !hasEncryptedFieldAttribute)
            {
                return;
            }

            foreach (var property in modelType.GetProperties())
            {
                var attribute = property.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedFieldAttribute), false).FirstOrDefault();
                if (attribute == null)
                {
                    continue;
                }

                hasEncryptedFieldAttribute = true;

                var value = property.GetValue(model);
                if (value is null)
                {
                    continue;
                }

                if (value.GetType() != typeof(string))
                {
                    _logger.LogWarning($"[EncryptedField] should be applied to `string` proprties, But type of `{property.DeclaringType}.{property.Name}` is `{property.PropertyType}`.");
                    continue;
                }

                var encryptedData = _protectionProviderService.Encrypt(value.ToString());
                property.SetValue(model, encryptedData);
            }

            _modelsWithEncryptedFieldAttributes.TryAdd(modelType, hasEncryptedFieldAttribute);
        }
    }
}
توضیحات:
- در اینجا برای رمزنگاری از IProtectionProviderService استفاده شده‌است که در بسته‌ی DNTCommon.Web.Core تعریف شده‌است. این سرویس در پشت صحنه از سیستم Data Protection استفاده می‌کند.
- سپس رخ‌داد OnResultExecuting، بازنویسی شده‌است تا بتوان به مدل ارسالی به سمت کلاینت، پیش از ارسال نهایی آن، دسترسی یافت.
- context.Result می‌تواند از نوع PageResult صفحات Razor باشد و یا از نوع ViewResult مدل‌های متداول Viewهای پروژه‌های MVC و یا از نوع ObjectResult که مرتبط است به پروژه‌های Web Api بدون هیچ نوع View سمت سروری. هر کدام از این نوع‌ها، دارای خاصیت مدل هستند که در اینجا قصد بررسی آن‌را داریم.
- پس از مشخص شدن شیء Model، اکنون حلقه‌ای را بر روی خواص آن تشکیل داده و خواصی را که دارای ویژگی EncryptedFieldAttribute هستند، یافته و آن‌ها را رمزنگاری می‌کنیم.

روش اعمال این فیلتر باید به صورت سراسری باشد:
namespace EncryptedModelBinder
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDNTCommonWeb();
            services.AddControllersWithViews(options =>
            {
                options.Filters.Add(typeof(EncryptedFieldResultFilter));
            });
        }
از این پس مدل‌های تمام خروجی‌های ارسالی به سمت کلاینت، بررسی شده و در صورت لزوم، خواص آن‌ها رمزنگاری می‌شود.


رمزگشایی خودکار مدل دریافتی از سمت کلاینت

تا اینجا موفق شدیم خواص ویژه‌ای از مدل‌ها را رمزنگاری کنیم. مرحله‌ی بعد، رمزگشایی خودکار این اطلاعات در سمت سرور است. به همین جهت نیاز داریم تا در سیستم Model Binding پیش‌فرض ASP.NET Core مداخله کرده و منطق سفارشی خود را تزریق کنیم. بنابراین در ابتدا یک IModelBinderProvider سفارشی را تهیه می‌کنیم تا در صورتیکه خاصیت جاری در حال بررسی توسط سیستم Model Binding دارای ویژگی EncryptedFieldAttribute بود، از EncryptedFieldModelBinder برای پردازش آن استفاده کند:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldModelBinderProvider : IModelBinderProvider
    {
        public IModelBinder GetBinder(ModelBinderProviderContext context)
        {
            if (context == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(context));
            }

            if (context.Metadata.IsComplexType)
            {
                return null;
            }

            var propName = context.Metadata.PropertyName;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(propName))
            {
                return null;
            }

            var propInfo = context.Metadata.ContainerType.GetProperty(propName);
            if (propInfo == null)
            {
                return null;
            }

            var attribute = propInfo.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedFieldAttribute), false).FirstOrDefault();
            if (attribute == null)
            {
                return null;
            }

            return new BinderTypeModelBinder(typeof(EncryptedFieldModelBinder));
        }
    }
}
که این EncryptedFieldModelBinder به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldModelBinder : IModelBinder
    {
        private readonly IProtectionProviderService _protectionProviderService;

        public EncryptedFieldModelBinder(IProtectionProviderService protectionProviderService)
        {
            _protectionProviderService = protectionProviderService;
        }

        public Task BindModelAsync(ModelBindingContext bindingContext)
        {
            if (bindingContext == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(bindingContext));
            }

            var logger = bindingContext.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ILoggerFactory>();
            var fallbackBinder = new SimpleTypeModelBinder(bindingContext.ModelType, logger);
            var valueProviderResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
            if (valueProviderResult == ValueProviderResult.None)
            {
                return fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
            }

            bindingContext.ModelState.SetModelValue(bindingContext.ModelName, valueProviderResult);

            var valueAsString = valueProviderResult.FirstValue;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(valueAsString))
            {
                return fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
            }

            var decryptedResult = _protectionProviderService.Decrypt(valueAsString);
            bindingContext.Result = ModelBindingResult.Success(decryptedResult);
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در اینجا مقدار ارسالی به سمت سرور به صورت یک رشته دریافت شده و سپس رمزگشایی می‌شود و بجای مقدار فعلی خاصیت، مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب دیگر نیازی به تغییر کدهای اکشن متدها برای رمزگشایی اطلاعات نیست.

پس از این تعاریف نیاز است EncryptedFieldModelBinderProvider را به صورت زیر به سیستم معرفی کرد:
namespace EncryptedModelBinder
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDNTCommonWeb();
            services.AddControllersWithViews(options =>
            {
                options.ModelBinderProviders.Insert(0, new EncryptedFieldModelBinderProvider());
                options.Filters.Add(typeof(EncryptedFieldResultFilter));
            });
        }


یک مثال

فرض کنید مدل‌های زیر تعریف شده‌اند:
namespace EncryptedModelBinder.Models
{
    public class ProductInputModel
    {
        [EncryptedField]
        public string Id { get; set; }

        [EncryptedField]
        public int Price { get; set; }

        public string Name { get; set; }
    }
}

namespace EncryptedModelBinder.Models
{
    public class ProductViewModel
    {
        [EncryptedField]
        public string Id { get; set; }

        [EncryptedField]
        public int Price { get; set; }

        public string Name { get; set; }
    }
}
که بعضی از خواص آن‌ها با ویژگی EncryptedField مزین شده‌اند.
اکنون کنترلر زیر زمانیکه رندر شود، View متناظر با اکشن متد Index آن، یکسری لینک را به اکشن متد Details، جهت مشاهده‌ی جزئیات محصول، تولید می‌کند. همچنین اکشن متد Products آن هم فقط یک خروجی JSON را به همراه دارد:
namespace EncryptedModelBinder.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            var model = getProducts();
            return View(model);
        }

        public ActionResult<string> Details(ProductInputModel model)
        {
            return model.Id;
        }

        public ActionResult<List<ProductViewModel>> Products()
        {
            return getProducts();
        }

        private static List<ProductViewModel> getProducts()
        {
            return new List<ProductViewModel>
            {
                new ProductViewModel { Id = "1", Name = "Product 1"},
                new ProductViewModel { Id = "2", Name = "Product 2"},
                new ProductViewModel { Id = "3", Name = "Product 3"}
            };
        }
    }
}
کدهای View اکشن متد Index به صورت زیر است:
@model List<ProductViewModel>

<h3>Home</h3>

<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <li><a asp-action="Details" asp-route-id="@item.Id">@item.Name</a></li>
    }
</ul>
در ادامه اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان مشاهده کرد که تمام asp-route-id‌ها که به خاصیت ویژه‌ی Id اشاره می‌کنند، به صورت خودکار رمزنگاری شده‌اند:


و اگر یکی از لینک‌ها را درخواست کنیم، خروجی model.Id، به صورت معمولی و رمزگشایی شده‌ای مشاهده می‌شود (این خروجی یک رشته‌است که هیچ ویژگی خاصی به آن اعمال نشده‌است. به همین جهت، اینبار این خروجی معمولی مشاهده می‌شود). هدف از اکشن متد Details، نمایش رمزگشایی خودکار اطلاعات است.


و یا اگر اکشن متدی که همانند اکشن متدهای Web API، فقط یک شیء JSON را باز می‌گرداند، فراخوانی کنیم نیز می‌توان به خروجی رمزنگاری شده‌ی زیر رسید:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EncryptedModelBinder.zip
مطالب دوره‌ها
آشنایی با نحوه ایجاد یک IoC Container
قبل از اینکه وارد بحث استفاده از کتابخانه‌های بسیار غنی IoC Container موجود شویم، بهتر است یک نمونه ساده آن‌ها را طراحی کنیم تا بهتر بتوان با عملکرد و ساختار درونی آن‌ها آشنا شد.


IoC Container چیست؟

IoC Container، فریم ورکی است برای انجام تزریق وابستگی‌ها. در این فریم ورک امکان تنظیم اولیه وابستگی‌های سیستم وجود دارد. برای مثال زمانیکه برنامه از یک IoC Container، نوع اینترفیس خاصی را درخواست می‌کند، این فریم ورک با توجه به تنظیمات اولیه‌اش، کلاسی مشخص را بازگشت خواهد داد.
IoC Containerهای قدیمی‌تر، برای انجام تنظیمات اولیه خود از فایل‌های کانفیگ استفاده می‌کردند. نمونه‌های جدیدتر آن‌ها از روش‌های Fluent interfaces برای مشخص سازی تنظیمات خود بهره می‌برند.

زمانیکه از یک IOC Container در کدهای خود استفاده می‌کنید، مراحلی چند رخ خواهند داد:
الف) کد فراخوان، از IOC Container، یک شیء مشخص را درخواست می‌کند. عموما اینکار با درخواست یک اینترفیس صورت می‌گیرد؛ هرچند محدودیتی نیز نداشته و امکان درخواست یک کلاس از نوعی مشخص نیز وجود دارد.
ب) در ادامه IOC Container به لیست اشیاء قابل ارائه توسط خود نگاه کرده و در صورت وجود، وهله سازی شیء درخواست شده را انجام و نهایتا شیء مطلوب را بازگشت خواهد داد.
در این بین زنجیره‌ی وابستگی‌های مورد نیاز نیز وهله سازی خواهند شد. برای مثال اگر وابستگی اول به وابستگی دوم برای وهله سازی نیاز دارد، کار وهله سازی وابستگی‌های وابستگی دوم نیز به صورت خودکار انجام خواهند شد. (این موردی است که بسیاری از تازه واردان به این بحث تا یکبار آن‌را امتحان نکنند باور نخواهند کرد!)
ج) سپس کد فراخوان وهله دریافتی را مورد پردازش قرار داده و سپس شروع به استفاده از متدها و خواص آن خواهد نمود.


در تصویر فوق محل قرارگیری یک IOC Container را مشاهده می‌کنید. یک IOC Container در مورد تمام وابستگی‌های مورد نیاز، اطلاعات لازم را دارد. همچنین این فریم ورک در مورد کلاسی که قرار است از وابستگی‌های سیستم استفاده نماید نیز مطلع است؛ به این ترتیب می‌تواند به صورت خودکار در زمان وهله سازی آن، نوع‌های وابستگی‌های مورد نیاز آن‌را در اختیارش قرار دهد.
برای مثال در اینجا MyClass، وابستگی مشخص شده در سازنده خود را به نام IDependency از IOC Container درخواست می‌کند. سپس این IOC Container بر اساس تنظیمات اولیه خود، یکی از وابستگی‌های A یا B را بازگشت خواهد داد.


آغاز به کار ساخت یک IOC Container نمونه

در ابتدا کدهای آغازین مثال بحث جاری را در نظر بگیرید:
using System;

namespace DI01
{
    public interface ICreditCard
    {
        string Charge();
    }

    public class Visa : ICreditCard
    {
        public string Charge()
        {
            return "Charging with the Visa!";
        }
    }

    public class MasterCard : ICreditCard
    {
        public string Charge()
        {
            return "Swiping the MasterCard!";
        }
    }

    public class Shopper
    {
        private readonly ICreditCard creditCard;

        public Shopper(ICreditCard creditCard)
        {
            this.creditCard = creditCard;
        }

        public void Charge()
        {
            var chargeMessage = creditCard.Charge();
            Console.WriteLine(chargeMessage);
        }
    }    
}
در اینجا وابستگی‌های کلاس خریدار از طریق سازنده آن که متداول‌ترین روش تزریق وابستگی‌ها است، در اختیار آن قرار خواهد گرفت. یک اینترفیس کردیت کارت تعریف شده‌است به همراه دو پیاده سازی نمونه آن مانند مسترکارت و ویزا کارت. ساده‌ترین نوع فراخوانی آن نیز می‌تواند مانند کدهای ذیل باشد (تزریق وابستگی‌های دستی):
 var shopper = new Shopper(new Visa());
shopper.Charge();
در ادامه قصد داریم این فراخوانی‌ها را اندکی هوشمندتر کنیم تا بتوان بر اساس تنظیمات برنامه، کار تزریق وابستگی‌ها صورت گیرد و به سادگی بتوان اینترفیس‌های متفاوتی را در اینجا درخواست و مورد استفاده قرار داد. اینجا است که به اولین IoC Container خود خواهیم رسید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace DI01
{
    public class Resolver
    {
        //کار ذخیره سازی و نگاشت از یک نوع به نوعی دیگر در اینجا توسط این دیکشنری انجام خواهد شد
        private Dictionary<Type, Type> dependencyMap = new Dictionary<Type, Type>();

        /// <summary>
        /// یک نوع خاص از آن درخواست شده و سپس بر اساس تنظیمات برنامه، کار وهله سازی
        /// نمونه معادل آن صورت خواهد گرفت
        /// </summary>
        public T Resolve<T>()
        {
            return (T)Resolve(typeof(T));
        }

        private object Resolve(Type typeToResolve)
        {
            Type resolvedType;

            // ابتدا بررسی می‌شود که آیا در تنظیمات برنامه نگاشت متناظری برای نوع درخواستی وجود دارد؟
            if (!dependencyMap.TryGetValue(typeToResolve, out resolvedType))
            {
                //اگر خیر، کار متوقف خواهد شد
                throw new Exception(string.Format("Could not resolve type {0}", typeToResolve.FullName));
            }

            var firstConstructor = resolvedType.GetConstructors().First();
            var constructorParameters = firstConstructor.GetParameters();
            // در ادامه اگر این نوع، دارای سازنده‌ی بدون پارامتری است
            // بلافاصله وهله سازی خواهد شد
            if (!constructorParameters.Any())
                return Activator.CreateInstance(resolvedType);


            var parameters = new List<object>();
            foreach (var parameterToResolve in constructorParameters)
            {
                // در اینجا یک فراخوانی بازگشتی صورت گرفته است برای وهله سازی
                // خودکار پارامترهای مختلف سازنده یک کلاس
                parameters.Add(Resolve(parameterToResolve.ParameterType));
            }            
            return firstConstructor.Invoke(parameters.ToArray());
        }

        public void Register<TFrom, TTo>()
        {
            dependencyMap.Add(typeof(TFrom), typeof(TTo));
        }
    }
}
در اینجا کدهای کلاس Resolver یا همان IoC Container ابتدایی بحث را مشاهده می‌کنید. توضیحات قسمت‌های مختلف آن به صورت کامنت ارائه شده‌اند.
 var resolver = new Resolver();
//تنظیمات اولیه
resolver.Register<Shopper, Shopper>();
resolver.Register<ICreditCard, Visa>();
//تزریق وابستگی‌ها و وهله سازی
var shopper = resolver.Resolve<Shopper>();
shopper.Charge();
در ادامه نحوه استفاده از IoC Container ایجاد شده را مشاهده می‌کنید.
ابتدا کار تعاریف نگاشت‌های اولیه انجام می‌شود. در این صورت زمانیکه متد Resolve فراخوانی می‌گردد، نوع درخواستی آن به همراه سازنده دارای آرگومانی از نوع ICreditCard وهله سازی شده و بازگشت داده خواهد شد. سپس با در دست داشتن یک وهله آماده، متد Charge آن‌را فراخوانی خواهیم کرد.


بررسی نحوه استفاده از Microsoft Unity به عنوان یک IoC Container

Unity چیست؟

Unity یک فریم ورک IoC Container تهیه شده توسط مایکروسافت می‌باشد که آن‌را به عنوان جزئی از Enterprise Library خود قرار داده است. بنابراین برای دریافت آن یا می‌توان کل مجموعه Enterprise Library را دریافت کرد و یا به صورت مجزا به عنوان یک بسته نیوگت نیز قابل تهیه است.
برای این منظور در خط فرمان پاورشل نیوگت در VS.NET دستور ذیل را اجرا کنید:
 PM> Install-Package Unity

پیاده سازی مثال خریدار توسط Unity

همان مثال قسمت قبل را درنظر بگیرید. قصد داریم اینبار بجای IoC Container دست سازی که تهیه شد، پیاده سازی آن‌را به کمک MS Unity انجام دهیم.
using Microsoft.Practices.Unity;

namespace DI02
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var container = new UnityContainer();

            container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>();

            var shopper = container.Resolve<Shopper>();
            shopper.Charge();
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، API آن بسیار شبیه به کلاس دست سازی است که در قسمت قبل تهیه کردیم.
مطابق کدهای فوق، ابتدا تنظیمات IoC Container انجام شده است. به آن اعلام کرده‌ایم که در صورت نیاز به ICreditCard، نوع MasterCard را یافته و وهله سازی کن. با این تفاوت که Unity هوشمند‌تر بوده و سطر مربوط به ثبت کلاس Shoper ایی را که در قسمت قبل انجام دادیم، در اینجا حذف شده است.
سپس به این IoC Container اعلام کرده‌ایم که نیاز به یک وهله از کلاس خریدار داریم. در اینجا Unity کار وهله سازی‌های خودکار وابستگی‌ها و تزریق آن‌ها را در سازنده کلاس خریدار انجام داده و نهایتا یک وهله قابل استفاده را در اختیار ادامه برنامه قرار خواهد داد.

یک نکته:
به صورت پیش فرض کار تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس‌ها به صورت خودکار انجام می‌شود. اگر نیاز به Setter injection و مقدار دهی خواص کلاس وجود داشت می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>(new InjectionProperty("propertyName", 5));
نام خاصیت و مقدار مورد نظر به عنوان پارامتر متد RegisterType باید تعریف شوند.


مدیریت طول عمر اشیاء در Unity

توسط یک IoC Container می‌توان یک وهله معمولی از شیءایی را درخواست کرد و یا حتی طول عمر این وهله را به صورت Singleton معرفی نمود (یک وهله در طول عمر کل برنامه). در Unity اگر تنظیم خاصی اعمال نشود، هربار که متد Resolve فراخوانی می‌گردد، یک وهله جدید را در اختیار ما قرار خواهد داد. اما اگر پارامتر متد RegisterType را با وهله‌ای از ContainerControlledLifetimeManager مقدار دهی کنیم:
 container.RegisterType<ICreditCard, MasterCard>(new ContainerControlledLifetimeManager());
از این پس با هربار فراخوانی متد Resolve، در صورت نیاز به وابستگی از نوع ICreditCard، تنها یک وهله مشترک از MasterCard ارائه خواهد شد.
حالت پیش فرض مورد استفاده، بدون ذکر پارامتر متد RegisterType، مقدار TransientLifetimeManager می‌باشد.
مطالب
پیاده سازی Row Level Security در Entity framework
در این مقاله قصد داریم به صورت عملی row level security را در زبان #C و Entity framework پیاده سازی نماییم. اینکار باعث خواهد شد، پروژه refactoring آسان‌تری داشته باشد، همچنین باعث کاهش کد‌ها در سمت لایه business می‌گردد و یا اگر از DDD استفاده میکنید، در سرویس‌های خود به صورت چشم گیری کد‌های کمتر و واضح‌تری خواهید داشت. در مجموع راه حل‌های متنوعی برای پیاده سازی این روش ارائه شده است که یکی از آسان‌‌ترین روش‌های ممکن برای انجام اینکار استفاده‌ی درست از interface‌ها و همچنین بحث validation آن در سمت Generic repository میباشد.
فرض کنید در سمت مدل‌های خود User و Post را داشته باشیم و بخواهیم بصورت اتوماتیک رکورد‌های Post مربوط به هر User بارگذاری شود بطوریکه دیگر احتیاجی به نوشتن شرط‌های تکراری نباشد و در صورتیکه آن User از نوع Admin بود، همه‌ی Postها را بتواند ببیند. برای اینکار یک پروژه‌ی Console Application را در Visual studio به نام "Console1" ساخته و بصورت زیر عمل خواهیم کرد:

ابتدا لازم است Entity framework را توسط Nuget packages manager دانلود نمایید. سپس به پروژه‌ی خود یک فولدر جدید را به نام Models و درون آن ابتدا یک کلاس را به نام User اضافه کرده و بدین صورت خواهیم داشت :
using System;

namespace Console1.Models
{
    public enum UserType
    {
        Admin,
        Ordinary
    }
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public int Age { get; set; }

        public UserType Type { get; set; }

    }
}  

UserType نیز کاملا مشخص است؛ هر User نقش Admin یا Ordinary را می‌تواند داشته باشد.

نوبت به نوشتن اینترفیس IUser میرسد. در همین پوشه‌ای که قرار داریم، آن را پیاده سازی مینماییم:

namespace Console1.Models
{
    public interface IUser
    {
        int UserId { get; set; }

        User User { get; set; }
    }
}

هر entity که با User ارتباط دارد، باید اینترفیس فوق را پیاده سازی نماید. حال یک کلاس دیگر را به نام Post در همین پوشه درست کرده و بدین صورت پیاده سازی مینماییم.

using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Console1.Models
{
    public class Post : IUser
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Context { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(UserId))]
        public User User { get; set; }

    }
}

واضح است که relation از نوع one to many برقرار است و هر User میتواند n تا Post داشته باشد.

خوب تا اینجا کافیست و میخواهیم مدل‌های خود را با استفاده از EF به Context معرفی کنیم. میتوانیم در همین پوشه کلاسی را به نام Context ساخته و بصورت زیر بنویسیم

using System.Data.Entity;

namespace Console1.Models
{
    public class Context : DbContext
    {
        public Context() : base("Context")
        {
        }

        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public DbSet<Post> Posts { get; set; }
    }
}

در اینجا مشخص کرده‌ایم که دو Dbset از نوع User و Post را داریم. بدین معنا که EF دو table را برای ما تولید خواهد کرد. همچنین نام کلید رشته‌ی اتصالی به دیتابیس خود را نیز، Context معرفی کرده‌ایم.

خوب تا اینجا قسمت اول پروژه‌ی خود را تکمیل کرده‌ایم. الان میتوانیم با استفاده از Migration دیتابیس خود را ساخته و همچنین رکوردهایی را بدان اضافه کنیم. در Package Manager Console خود دستور زیر را وارد نمایید:

enable-migrations

به صورت خودکار پوشه‌ای به نام Migrations ساخته شده و درون آن Configuration.cs قرار می‌گیرد که آن را بدین صورت تغییر میدهیم:

namespace Console1.Migrations
{
    using Models;
    using System.Data.Entity.Migrations;

    internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Console1.Models.Context>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
        }

        protected override void Seed(Console1.Models.Context context)
        {

            context.Users.AddOrUpdate(x => x.Id,
              new User { Id = 1, Name = "aaa", Age = 30, Type = UserType.Admin },
              new User { Id = 2, Name = "bbb", Age = 20, Type = UserType.Ordinary },
              new User { Id = 3, Name = "ccc", Age = 25, Type = UserType.Ordinary }
            );

            context.Posts.AddOrUpdate(x => x.Id,
                new Post { Context = "ccc 1", UserId = 3 },
                new Post { Context = "bbb 1", UserId = 2 },
                new Post { Context = "bbb 2", UserId = 2 },
                new Post { Context = "aaa 1", UserId = 1 },
                new Post { Context = "bbb 3", UserId = 2 },
                new Post { Context = "ccc 2", UserId = 3 },
                new Post { Context = "ccc 3", UserId = 3 }
            );

            context.SaveChanges();
        }
    }
}

در متد seed، رکورد‌های اولیه را به شکل فوق وارد کرده ایم (رکورد‌ها فقط به منظور تست میباشند*). در کنسول دستور Update-database را ارسال کرده، دیتابیس تولید خواهد شد.

قطعا مراحل بالا کاملا بدیهی بوده و نوشتن آنها بدین دلیل بوده که در Repository که الان میخواهیم شروع به نوشتنش کنیم به مدل‌های فوق نیاز داریم تا بصورت کاملا عملی با مراحل کار آشنا شویم.


حال میخواهیم به پیاده سازی بخش اصلی این مقاله یعنی repository که از Row Level Security پشتیبانی میکند بپردازیم. در ریشه‌ی پروژه‌ی خود پوشه‌ای را به نام Repository ساخته و درون آن کلاسی را به نام GenericRepository میسازیم. پروژه‌ی شما هم اکنون باید ساختاری شبیه به این را داشته باشد.

GenericRepository.cs را اینگونه پیاده سازی مینماییم

using Console1.Models;
using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Dynamic;
using System.Linq.Expressions;

namespace Console1.Repository
{
    public interface IGenericRepository<T>
    {
        IQueryable<T> CustomizeGet(Expression<Func<T, bool>> predicate);
        void Add(T entity);
        IQueryable<T> GetAll();
    }

    public class GenericRepository<TEntity, DbContext> : IGenericRepository<TEntity>
        where TEntity : class, new() where DbContext : Models.Context, new()
    {

        private DbContext _entities = new DbContext();

        public IQueryable<TEntity> CustomizeGet(Expression<Func<TEntity, bool>> predicate)
        {
            IQueryable<TEntity> query = _entities.Set<TEntity>().Where(predicate);
            return query;
        }

        public void Add(TEntity entity)
        {
            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                ((IUser)entity).UserId = userId;
            }

            _entities.Set<TEntity>().Add(entity);
        }

        public IQueryable<TEntity> GetAll()
        {
            IQueryable<TEntity> result = _entities.Set<TEntity>();

            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                User me = _entities.Users.Single(c => c.Id == userId);
                if (me.Type == UserType.Admin)
                {
                    return result;
                }
                else if (me.Type == UserType.Ordinary)
                {
                    string query = $"{nameof(IUser.UserId).ToString()}={userId}";
                    
                    return result.Where(query);
                }
            }
            return result;
        }
        public void Commit()
        {
            _entities.SaveChanges();
        }
    }
}
توضیح کد‌های فوق

1) یک اینترفیس Generic را به نام IGenericRepository داریم که کلاس GenericRepository قرار است آن را پیاده سازی نماید.

2) این اینترفیس شامل متدهای CustomizeGet است که فقط یک predicate را گرفته و خیلی مربوط به این مقاله نیست (صرفا جهت اطلاع). اما متد Add و GetAll بصورت مستقیم قرار است هدف row level security را برای ما انجام دهند.

3) کلاس GenericRepository دو Type عمومی را به نام TEntity و DbContext گرفته و اینترفیس IGenericRepository را پیاده سازی مینماید. همچنین صریحا اعلام کرده‌ایم TEntity از نوع کلاس و DbContext از نوع Context ایی است که قبلا نوشته‌ایم.

4) پیاده سازی متد CustomizeGet را مشاهده مینمایید که کوئری مربوطه را ساخته و بر میگرداند.

5) پیاده سازی متد Add بدین صورت است که به عنوان پارامتر، TEntity را گرفته (مدلی که قرار است save شود). بعد مشاهد میکنید که من به صورت hard code به UserId مقدار داده‌ام. قطعا میدانید که برای این کار به فرض اینکه از Asp.net Identity استفاده میکنید، میتوانید Claim آن Id کاربر Authenticate شده را بازگردانید.

با استفاده از IsAssignableFrom مشخص کرده‌ایم که آیا TEntity یک Typeی از IUser را داشته است یا خیر؟ در صورت true بودن شرط، UserId را به TEntity اضافه کرده و بطور مثال در Service‌های خود نیازی به اضافه کردن متوالی این فیلد نخواهید داشت و در مرحله‌ی بعد نیز آن را به entity_ اضافه مینماییم.

مشاهده مینمایید که این متد به قدری انعطاف پذیری دارد که حتی مدل‌های مختلف به صورت کاملا یکپارچه میتوانند از آن استفاده نمایند. 

6) به جالبترین متد که GetAll میباشد میرسیم. ابتدا کوئری را از آن Entity ساخته و در مرحله‌ی بعد مشخص مینماییم که آیا TEntity یک Typeی از IUser میباشد یا خیر؟ در صورت برقرار بودن شرط، User مورد نظر را یافته در صورتیکه Typeی از نوع Admin داشت، همه‌ی مجموعه را برخواهیم گرداند (Admin میتواند همه‌ی پست‌ها را مشاهده نماید) و در صورتیکه از نوع Ordinary باشد، با استفاده از dynamic linq، کوئری مورد نظر را ساخته و شرط را ایجاد می‌کنیم که UserId برابر userId مورد نظر باشد. در این صورت بطور مثال همه‌ی پست‌هایی که فقط مربوط به user خودش میباشد، برگشت داده میشود.

نکته: برای دانلود dynamic linq کافیست از طریق nuget آن را جست و جو نمایید: System.Linq.Dynamic

و اگر هم از نوع IUser نبود، result را بر میگردانیم. بطور مثال فرض کنید مدلی داریم که قرار نیست security روی آن اعمال شود. پس کوئری ساخته شده قابلیت برگرداندن همه‌ی رکورد‌ها را دارا میباشد. 

7) متد Commit هم که پرواضح است عملیات save را اعمال میکند.


قبلا در قسمت Seed رکوردهایی را ساخته بودیم. حال میخواهیم کل این فرآیند را اجرا نماییم. Program.cs را از ریشه‌ی پروژه‌ی خود باز کرده و اینگونه تغییر میدهیم:

using System;
using Console1.Models;
using Console1.Repository;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Console1
{
    public class Program
    {
        public static int UserId = 1; //fake userId
        static void Main()
        {
            GenericRepository<Post, Context> repo = new GenericRepository<Post, Context>();

            List<Post> posts = repo.GetAll().ToList();

            foreach (Post item in posts)
                Console.WriteLine(item.Context);

            Console.ReadKey();
        }
    }
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، UserId به صورت fake ساخته شده است. آن چیزی که هم اکنون در دیتابیس رفته، بدین صورت است که UserId = 1 برابر Admin و بقیه Ordinary میباشند. در متد Main برنامه، یک instance از GenericRepository را گرفته و بعد با استفاده از متد GetAll و لیست کردن آن، همه‌ی رکورد‌های مورد نظر را برگردانده و سپس چاپ مینماییم. در صورتی که UserId برابر 1 باشد، توقع داریم که همه‌ی رکورد‌ها بازگردانده شود:

حال کافیست مقدار userId را بطور مثال تغییر داده و برابر 2 بگذاریم. برنامه را اجرا کرده و مشاهد می‌کنیم که با تغییر یافتن userId، عملیات مورد نظر متفاوت می‌گردد و به صورت زیر خواهد شد:

میبینید که تنها با تغییر userId رفتار عوض شده و فقط Postهای مربوط به آن User خاص برگشت داده میشود.


از همین روش میتوان برای طراحی Repositoryهای بسیار پیچیده‌تر نیز استفاده کرد و مقدار زیادی از validationها را به طور مستقیم بدان واگذار نمود!

دانلود کد‌ها در Github

مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت اول - موجودیت‌های پایه و DbContext برنامه
با به پایان رسیدن مرحله‌ی توسعه‌ی ASP.NET Identity 2.x مخصوص نگارش‌های ASP.NETایی که از Full .NET Framework استفاده می‌کنند، نگارش جدید آن صرفا بر پایه‌ی ASP.NET Core تهیه شده‌است و در طی یک سری، نحوه‌ی سفارشی سازی تقریبا تمام اجزای آن‌را بررسی خواهیم کرد. جهت سهولت پیگیری این سری، پروژه‌ی کامل سفارشی سازی شده‌ی ASP.NET Core Identity را از مخزن کد DNT Identity می‌توانید دریافت کنید.


پیشنیازهای اجرای پروژه‌ی DNT Identity

 - ابتدا نیاز است حداقل ASP.NET Core Identity 1.1 را نصب کرده باشید.
 - همچنین بانک اطلاعاتی پایه‌ی آن که به صورت خودکار در اولین بار اجرای برنامه تشکیل می‌شود، مبتنی بر LocalDB است. بنابراین اگر قصد تغییری را در تنظیمات Context آن ندارید، بهتر است LocalDB را نیز بر روی سیستم نصب کنید. هرچند با تغییر تنظیم ActiveDatabase به SqlServer در فایل appsettings.json، برنامه به صورت خودکار از نگارش کامل SqlServer استفاده خواهد کرد. رشته‌ی اتصالی آن نیز در مدخل ConnectionStrings فایل appsettings.json ذکر شده‌است و قابل تغییر است. برای شروع به کار، نیازی به اجرای مراحل Migrations را نیز ندارید و همینقدر که برنامه را اجرا کنید، بانک اطلاعاتی آن نیز تشکیل خواهد شد.
 - کاربر پیش فرض Admin سیستم و کلمه‌ی عبور آن از مدخل AdminUserSeed فایل appsettings.json خوانده می‌شوند.
 - تنظیمات ایمیل پیش فرض برنامه به استفاده‌ی از PickupFolder در مدخل Smtp فایل appsettings.json تنظیم شده‌است. بنابراین تمام ایمیل‌های برنامه را جهت آزمایش محلی می‌توانید در مسیر PickupFolder آن یا همان c:\smtppickup مشاهده کنید. محتوای این ایمیل‌ها را نیز توسط مرورگر (drag&drop بر روی یک tab جدید) و یا برنامه‌ی Outlook می‌توان مشاهده کرد.


سفارشی سازی کلید اصلی موجودیت‌های ASP.NET Core Identity

ASP.NET Core Identity به همراه دو سری موجودیت است. یک سری ساده‌ی آن که از یک string به عنوان نوع کلید اصلی استفاده می‌کنند و سری دوم، حالت جنریک که در آن می‌توان نوع کلید اصلی را به صورت صریحی قید کرد و تغییر داد. در اینجا نیز قصد داریم از حالت جنریک استفاده کرده و نوع کلید اصلی جداول را تغییر دهیم. تمام این موجودیت‌های تغییر یافته را در پوشه‌ی src\ASPNETCoreIdentitySample.Entities\Identity نیز می‌توانید مشاهده کنید و شامل موارد ذیل هستند:

جدول نقش‌های سیستم
    public class Role : IdentityRole<int, UserRole, RoleClaim>, IAuditableEntity
    {
        public Role()
        {
        }

        public Role(string name)
            : this()
        {
            Name = name;
        }

        public Role(string name, string description)
            : this(name)
        {
            Description = description;
        }

        public string Description { get; set; }
    }
کار با ارث بری از نگارش جنریک کلاس IdentityRole شروع می‌شود. این کلاس پایه، حاوی تعاریف اصلی فیلدهای جدول نقش‌های سیستم است که اولین آرگومان جنریک آن، نوع کلید اصلی جدول مرتبط را نیز مشخص می‌کند و در اینجا به int تنظیم شده‌است. همچنین یک اینترفیس جدید IAuditableEntity را نیز در انتهای این تعریف‌ها مشاهده می‌کنید. در مورد این اینترفیس و Shadow properties متناظر با آن، در ادامه‌ی بحث با سفارشی سازی DbContext برنامه بیشتر توضیح داده خواهد شد.


در اولین بار اجرای برنامه، نقش Admin در این جدول ثبت خواهد شد.

جدول کاربران منتسب به نقش‌ها
    public class UserRole : IdentityUserRole<int>, IAuditableEntity
    {
        public virtual User User { get; set; }

        public virtual Role Role { get; set; }
    }
کلاس پایه‌ی جدول کاربران منتسب به نقش‌ها، کلاس جنریک IdentityUserRole است که در اینجا با تغییر آرگومان جنریک آن به int، نوع فیلدهای UserId و RoleId آن به int تنظیم می‌شوند. در کلاس سفارشی سازی شده‌ی فوق، دو خاصیت اضافه‌تر User و Role نیز را مشاهده می‌کنید. مزیت تعریف آن‌ها، دسترسی ساده‌تر به اطلاعات کاربران و نقش‌ها توسط EF Core است.


در اولین بار اجرای برنامه، کاربر شماره 1 یا همان Admin به نقش شماره 1 یا همان Admin، انتساب داده می‌شود.


جدول جدید  IdentityRoleClaim سیستم
public class RoleClaim : IdentityRoleClaim<int>, IAuditableEntity
{
   public virtual Role Role { get; set; }
}
در ASP.NET Core Identity، جدول جدیدی به نام RoleClaim نیز اضافه شده‌است. در این سری از آن برای پیاده سازی سطوح دسترسی پویای به صفحات استفاده خواهیم کرد. ابتدا یک سری نقش ثابت در جدول Roles ثبت خواهند شد. سپس تعدادی کاربر به هر نقش نسبت داده می‌شوند. اکنون می‌توان به هر نقش نیز تعدادی Claim را انتساب داد. برای مثال یک Claim سفارشی که شامل ID سفارشی area:controller:action باشد. به این ترتیب و با بررسی سفارشی آن می‌توان سطوح دسترسی پویا را نیز پیاده سازی کرد و مزیت آن این است که تمام این Claims به صورت خودکار به کوکی شخص نیز اضافه شده و دسترسی به اطلاعات آن بسیار سریع است و نیازی به مراجعه‌ی به بانک اطلاعاتی را ندارد.

جدول UserClaim سیستم
public class UserClaim : IdentityUserClaim<int>, IAuditableEntity
{
   public virtual User User { get; set; }
}
می‌توان به هر کاربر یک سری Claim مخصوص را نیز انتساب داد. برای مثال مسیر عکس ذخیره شده‌ی او در سرور، چه موردی است و این اطلاعات به صورت خودکار به کوکی او نیز توسط ASP.NET Core Identity اضافه می‌شوند. البته ما در این سری روش دیگری را برای سفارشی سازی Claims عمومی کاربران بکار خواهیم گرفت (با سفارشی سازی کلاس ApplicationClaimsPrincipalFactory آن).

جداول توکن و لاگین‌های کاربران
public class UserToken : IdentityUserToken<int>, IAuditableEntity
{
   public virtual User User { get; set; }
}

public class UserLogin : IdentityUserLogin<int>, IAuditableEntity
{
   public virtual User User { get; set; }
}
دراینجا نیز نحوه‌ی سفارشی سازی و تغییر جداول لاگین‌های کاربران و توکن‌های مرتبط با آن‌ها را مشاهده می‌کنید. این جداول بیشتر جهت دسترسی به حالت‌هایی مانند لاگین با حساب کاربری جی‌میل مورد استفاده قرار می‌گیرند و کاربرد پیش فرضی ندارند (اگر از تامین کننده‌های لاگین خارجی نمی‌خواهید استفاده کنید).

جدول کاربران سیستم
    public class User : IdentityUser<int, UserClaim, UserRole, UserLogin>, IAuditableEntity
    {
        public User()
        {
            UserUsedPasswords = new HashSet<UserUsedPassword>();
            UserTokens = new HashSet<UserToken>();
        }

        [StringLength(450)]
        public string FirstName { get; set; }

        [StringLength(450)]
        public string LastName { get; set; }

        [NotMapped]
        public string DisplayName
        {
            get
            {
                var displayName = $"{FirstName} {LastName}";
                return string.IsNullOrWhiteSpace(displayName) ? UserName : displayName;
            }
        }

        [StringLength(450)]
        public string PhotoFileName { get; set; }

        public DateTimeOffset? BirthDate { get; set; }

        public DateTimeOffset? CreatedDateTime { get; set; }

        public DateTimeOffset? LastVisitDateTime { get; set; }

        public bool IsEmailPublic { get; set; }

        public string Location { set; get; }

        public bool IsActive { get; set; } = true;

        public virtual ICollection<UserUsedPassword> UserUsedPasswords { get; set; }

        public virtual ICollection<UserToken> UserTokens { get; set; }
    }

    public class UserUsedPassword : IAuditableEntity
    {
        public int Id { get; set; }

        public string HashedPassword { get; set; }

        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
در اینجا علاوه بر نحوه‌ی تغییر نوع کلید اصلی جدول کاربران سیستم، نحوه‌ی افزودن خواص اضافه‌تری مانند نام، تاریخ تولد، مکان، تصویر و غیره را نیز مشاهده می‌کنید. به علاوه جدولی نیز جهت ثبت سابقه‌ی کلمات عبور هش شده‌ی کاربران نیز تدارک دیده شده‌است تا کاربران نتوانند از 5 کلمه‌ی عبور اخیر خود (تنظیم NotAllowedPreviouslyUsedPasswords در فایل appsettings.json) استفاده کنند.
فیلد IsActive نیز از این جهت اضافه شده‌است تا بجای حذف فیزیکی یک کاربر، بتوان اکانت او را غیرفعال کرد.


تعریف Shadow properties ثبت تغییرات رکوردها

در #C ارث‌بری چندگانه‌ی کلاس‌ها ممنوع است؛ مگر اینکه از اینترفیس‌ها استفاده شود. برای مثال IdentityUser یک کلاس است و در اینجا دیگر نمی‌توان کلاس دومی را به نام BaseEntity جهت اعمال خواص اضافه‌تری اعمال کرد. به همین جهت است که اعمال اینترفیس خالی IAuditableEntity را در اینجا مشاهده می‌کنید. این اینترفیس کار علامت‌گذاری کلاس‌هایی را انجام می‌دهد که قصد داریم به آن‌ها به صورت خودکار، خواصی مانند تاریخ ثبت رکورد، تاریخ ویرایش آن و غیره را اعمال کنیم.
در Context برنامه، به اطلاعات src\ASPNETCoreIdentitySample.Entities\AuditableEntity مراجعه شده و متد AddAuditableShadowProperties بر روی تمام کلاس‌هایی از نوع IAuditableEntity اعمال می‌شود. این متد خواص مدنظر ما را مانند ModifiedDateTime به صورت Shadow properties به موجودیت‌های علامت‌گذاری شده اضافه می‌کند.
همچنین متد SetAuditableEntityPropertyValues، کار مقدار دهی خودکار این خواص را انجام خواهد داد. بنابراین دیگر نیازی نیست در برنامه برای مثال IP شخص ثبت کننده یا ویرایش کننده را به صورت دستی مقدار دهی کرد. هم تعریف و هم مقدار دهی آن توسط Change tracker سیستم به صورت خودکار انجام خواهند شد.


تاثیر افزودن Shadow properties را بر روی کلاس نقش‌های سیستم، در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید. خواصی که به صورت معمول در کلاس‌های برنامه ظاهر نمی‌شوند و صرفا هدف بازبینی سیستم را برآورده می‌کنند و مدیریت آن‌ها نیز در اینجا کاملا خودکار است.


سفارشی سازی DbContext برنامه

نحوه‌ی سفارشی سازی DbContext برنامه را در پوشه‌ی src\ASPNETCoreIdentitySample.DataLayer\Context و src\ASPNETCoreIdentitySample.DataLayer\Mappings ملاحظه می‌کنید. پوشه‌ی Context حاوی کلاس ApplicationDbContextBase است که تمام سفارشی سازی‌های لازم بر روی آن انجام شده‌است؛ شامل:
 - تغییر نوع کلید اصلی موجودیت‌ها به همراه معرفی موجودیت‌های تغییر یافته:
 public abstract class ApplicationDbContextBase :
  IdentityDbContext<User, Role, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, RoleClaim, UserToken>,
  IUnitOfWork
ما در ابتدای بحث، برای مثال کلاس Role را سفارشی سازی کردیم. اما برنامه از وجود آن بی‌اطلاع است. با ارث بری از IdentityDbContext و ذکر این کلاس‌های سفارشی به همراه نوع int کلید اصلی مورد استفاده، کار معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده انجام می‌شود.

 - اعمال متد BeforeSaveTriggers به تمام نگارش‌های مختلف SaveChanges
protected void BeforeSaveTriggers()
{
  ValidateEntities();
  SetShadowProperties();
  this.ApplyCorrectYeKe();
}
در اینجا پیش از ذخیره‌ی اطلاعات، ابتدا موجودیت‌ها اعتبارسنجی می‌شوند. سپس مقادیر Shadow properties تنظیم شده و دست آخر، ی و ک فارسی نیز به اطلاعات ثبت شده، جهت یک دست سازی اطلاعات سیستم، اعمال می‌شوند.

- انتخاب نوع بانک اطلاعاتی مورد استفاده در متد OnConfiguring
در اینجا است که خاصیت ActiveDatabase تنظیم شده‌ی در فایل appsettings.json خوانده شده و اعمال می‌شوند. تعریف متد GetDbConnectionString را در کلاس SiteSettingsExtesnsions مشاهده می‌کنید. کار آن استفاده‌ی از بانک اطلاعاتی درون حافظه‌ای، جهت انجام آزمون‌های واحد و یا استفاده‌ی از LocalDb و یا نگارش کامل SQL Server می‌باشد. اگر علاقمند بودید تا بانک اطلاعاتی دیگری (مثلا SQLite) را نیز اضافه کنید، ابتدا enum ایی به نام ActiveDatabase را تغییر داده و سپس متد GetDbConnectionString و متد OnConfiguring را جهت درج اطلاعات این بانک اطلاعاتی جدید، اصلاح کنید.

پس از تعریف این DbContext پایه‌ی سفارشی سازی شده، کلاس جدید ApplicationDbContext را مشاهده می‌کنید. این کلاس ‍Context ایی است که در برنامه از آن استفاده می‌شود و از کلاس پایه ApplicationDbContextBase مشتق شده‌است:
 public class ApplicationDbContext : ApplicationDbContextBase
تعاریف موجودیت‌های جدید خود را به این کلاس اضافه کنید.
تنظیمات mapping آن‌ها نیز به متد OnModelCreating این کلاس اضافه خواهند شد. فقط نحوه‌ی استفاده‌ی از آن را به‌خاطر داشته باشید:
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            // it should be placed here, otherwise it will rewrite the following settings!
            base.OnModelCreating(builder);

            // Adds all of the ASP.NET Core Identity related mappings at once.
            builder.AddCustomIdentityMappings(SiteSettings.Value);

            // Custom application mappings


            // This should be placed here, at the end.
            builder.AddAuditableShadowProperties();
        }
ابتدا باید base.OnModelCreating را ذکر کنید. در غیراینصورت تمام سفارشی سازی‌های شما بازنویسی می‌شوند.
سپس متد AddCustomIdentityMappings ذکر شده‌است. این متد اطلاعات src\ASPNETCoreIdentitySample.DataLayer\Mappings را به صورت خودکار و یکجا اضافه می‌کند که در آن برای مثال نام جداول پیش فرض Identity سفارشی سازی شده‌اند.


در آخر باید AddAuditableShadowProperties فراخوانی شود تا خواص سایه‌ای که پیشتر در مورد آن‌ها بحث شد، به سیستم به صورت خودکار اضافه شوند.
تمام نگاشت‌های سفارشی شما باید در این میان و در قسمت «Custom application mappings» درج شوند.

در قسمت بعدی، نحوه‌ی سفارشی سازی سرویس‌های پایه‌ی Identity را بررسی خواهیم کرد. بدون این سفارشی سازی و اطلاعات رسانی به سرویس‌های پایه که از چه موجودیت‌های جدید سفارشی سازی شده‌ایی در حال استفاده هستیم، کار Migrations انجام نخواهد شد.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
مطالب
امکان انجام محاسبات سمت کلاینت در EF Core
در دنیای NET. همواره دو نوع LINQ وجود داشته داشته است: LINQ to Objects و ... مابقی.  در حالت اول با <IEnumerable<T‌ها کار می‌کنیم که تمام عملیات در حافظه انجام می‌شود و در مابقی حالات یک <IQueryable<T وجود دارد که عبارت حاصل از آن جهت کاربردهای مختلفی به زبان‌های متفاوتی مانند SQL ترجمه می‌شوند. در هر دو حالت کلی، Syntax نهایی یکی است و تنها اگر به منبع داده‌ی آن‌ها دقت کنیم، می‌توانیم نوع آن‌ها را تشخیص دهیم. برای نمونه کوئری ذیل بر اساس منبع Blogs است که می‌تواند LINQ to Objects باشد و یا حالت <Queryable<Blog که قرار است به زبانی مشخص ترجمه شود:
var blogs = from blog in Blogs
   where blog.Name.Contains("Development")
   select blog;
اکنون فرض کنید که این عبارت قرار است به SQL ترجمه شده و سپس بر روی یک بانک اطلاعاتی اجرا شود. در این حالت مفسر LINQ باید بداند که متد Contains را چگونه به معادل SQL آن ترجمه کند و این ترجمه می‌تواند بر اساس بانک‌های اطلاعاتی مختلف، متفاوت نیز باشد. اما در حالت LINQ to Objects یک چنین مشکلی وجود ندارد و این ترجمه مستقیما بر روی متد Contains کلاس string انجام می‌شود.
اما اکنون چطور؟
var blogs = from blog in Blogs
   where blog.Name.ComputeHash() == 0
   select blog;
فرض کنید یک متد الحاقی را به نام ComputeHash به کلاس string اضافه کرده‌ایم. یک چنین کوئری را اگر بر روی EF 6.x اجرا کنیم، برنامه با یک استثناء متوقف خواهد شد؛ چون امکان ترجمه‌ی متد ComputeHash را به معادل SQL آن ندارد؛ اما EF Core برای انجام یک چنین کوئری‌هایی بهبود یافته‌است که به آن، محاسبات سمت کلاینت گفته می‌شود.


یک مثال: بررسی تاثیر ارزیابی‌های سمت کلاینت در EF Core

فرض کنید ساختار جدول بلاگ‌ها به صورت زیر است:
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }  
}
همچنین یک متد الحاقی را به نام ComputeHash به صورت ذیل تعریف کرده‌ایم:
    public static class StringExtensions
    {
        public static int ComputeHash(this string str)
        {
            var hash = 0;
            foreach (var ch in str)
            {
                hash += (int)ch;
            }
            return hash;
        }
    }
اکنون می‌خواهیم بلاگ‌هایی را پیدا کنیم که Hash مربوط به Url آن‌ها بیشتر از 10 است (صرفا جهت نمایش این قابلیت جدید):
using (var context = new BloggingContext())
{
   var blogs = context.Blogs
     .Where(blog => blog.Url.ComputeHash() >= 10)
     .ToList();
   Console.WriteLine(blogs.First().Url);
}
اگر این کوئری را اجرا کنیم، یک چنین خروجی SQL ایی تولید خواهد شد و همچنین برنامه کرش هم نمی‌کند:
SELECT [blog].[BlogId], [blog].[Url]
   FROM [Blogs] AS [blog]
به این معنا که در ارزیابی‌های سمت کلاینت:
الف) مفسر LINQ در EF Core، شروع به ارزیابی کوئری نوشته شده می‌کند و هرجائیکه متدی را یافت و از درک آن عاجز بود (معادل SQL ایی را برای آن نیافت)، آن‌را از کوئری حذف می‌کند.
ب) کوئری SQL نهایی بدون متد ComputeHash بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شده و نتیجه به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود. به همین جهت است که در خروجی SQL فوق خبری از متد ComputeHash نیست.
ج) اکنون که EF Core اطلاعات لازم را از سمت سرور دریافت کرده‌است، متد ComputeHash را در سمت کلاینت بر روی این نتیجه‌ی دریافتی اعمال می‌کند. یعنی مرحله‌ی آخر همان LINQ to Objects متداول خواهد بود.
به این ترتیب است که EF Core قابلیت اجرای هر نوع متدی را که معادل SQL ایی برای آن وجود ندارد، خواهد یافت.


چگونه متوجه شویم که ارزیابی سمت کلاینت رخ داده‌است؟

EF Core این قابلیت را دارد تا گزارش کاملی را از ارزیابی‌های سمت کلاینت صورت گرفته ارائه دهد. هرچند در مثال فوق متد الحاقی ComputeHash بسیار واضح است، اما برای نمونه متد string.Join نیز معادل SQL ایی ندارد:
var idUrls = context.Blogs
   .Select(b => new
   {
      IdUrlString = string.Join(", ", b.BlogId, b.Url),
   }).ToList();
این مثال بدون مشکل توسط EF Core و قابلیت جدید ارزیابی سمت کلاینت آن اجرا می‌شود، اما بهتر است از وقوع یک چنین رخ‌دادهایی مطلع شویم:
    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public BloggingContext()
        { }

        public BloggingContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        { }

        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            if (!optionsBuilder.IsConfigured)
            {
                optionsBuilder.UseSqlServer(@"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.ClientSideEvaluation;Trusted_Connection=True;");
                optionsBuilder.ConfigureWarnings(warnings =>
                {
                    warnings.Log(CoreEventId.IncludeIgnoredWarning);
                    warnings.Log(RelationalEventId.QueryClientEvaluationWarning);
                });
            }
        }
    }
برای این منظور تنها کافی است درخواست فعالسازی لاگ کردن QueryClientEvaluationWarning را در قسمت ConfigureWarnings آن ارائه دهیم. در این حالت اگر برنامه را مجددا اجرا کنیم، ابتدا یک چنین خروجی لاگ می‌شود:
 warn: Microsoft.EntityFrameworkCore.Query[200500]
The LINQ expression 'where ([blog].Url.ComputeHash() >= 10)' could not be translated and will be evaluated locally.
عنوان کرده‌است که قابلیت ترجمه‌ی ComputeHash را به SQL نداشته و آن‌را در نهایت به صورت محلی و در سمت کلاینت محاسبه می‌کند.

اگر می‌خواهید ارزیابی سمت کلاینت را ممنوع کنید، در تنظیمات فوق warnings.Log را به warnings.Throw تغییر دهید. این مورد سبب خواهد شد تا اگر برنامه به این نوع ارزیابی‌ها رسید، با یک استثناء متوقف شود (شبیه به حالت EF 6.x).


تاثیر ارزیابی‌های سمت کلاینت بر روی کارآیی برنامه

هرچند قابلیت ارزیابی‌های سمت کلاینت بسیار مفید است اما باید دقت داشت:
الف) در این حالت چون ابتدا متدهایی که قابلیت ارزیابی در سمت سرور را دارا نیستند، حذف خواهند شد، ممکن است تمام رکوردها به سمت کلاینت بازگشت داده شده و سپس فیلترینگ نهایی در سمت کلاینت صورت گیرد. مانند مثال محاسبه‌ی hash که در SQL تولیدی آن، خبری از قسمت where نیست و این شرط در انتهای کار، در سمت کلاینت و به صورت LINQ to Objects اعمال می‌شود.
ب) این قابلیت ممکن است برنامه نویس‌ها را از تفکر در مورد یافتن روش‌های محاسباتی سمت سرور دور کند. برای مثال هر چند مثال string.Join نوشته شده در سمت کلاینت محاسبه خواهد شد و این کوئری بدون مشکل اجرا می‌شود، اما اگر آن‌را به صورت ذیل جایگزین کنیم:
var idUrls2 = context.Blogs
   .Select(b => new
   {
     IdUrlString = b.BlogId + "," + b.Url
   }).ToList();
اینبار به یک خروجی SQL قابل محاسبه‌ی در سمت سرور، خواهیم رسید:
SELECT (CAST([b].[BlogId] AS nvarchar(max)) + N',') + [b].[Url] AS [IdUrlString]
FROM [Blogs] AS [b]
به همین جهت حداقل لاگ کردن ارزیابی‌های سمت کلاینت را روشن کنید تا از وقوع یک چنین مسایلی مطلع گردید.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ClientSideEvaluation.zip
نظرات مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت اول
با توجه به اینکه اطلاعات مربوط به State ها، همینطور Transition‌ها و ... در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شود  برای به گردش درآوردن باید با fetch کردن داده‌ها از بانک اطلاعات یک Object را به گردش درآوریم. حال برای ساختن و کانفیگ کلاس مربوط به State Machine به نظر می‌رسد یک راه این باشد: 
 
private StateMachine<string, string> stateMachine;
        private StateMachineCOM source;
        private string startState;
        public delegate void UnhandledTriggerDelegate(State state,  StateConfig trigger);
        public delegate void EntryExitDelegate();
        public delegate bool GuardClauseDelegate();
        public string Id;
        public EntryExitDelegate OnEntry = null;
        public EntryExitDelegate OnExit = null;
        public GuardClauseDelegate GuardClauseFromToTrigger = null;
        public UnhandledTriggerDelegate OnUnhandledTrigger = null;

        public StateMachineRequest(StateMachineCOM source, string startStateId)
        {
            this.source = source;   
            this.startState = startStateId;
        }

        public void Configure() 
        {
            this.stateMachine = new StateMachine<string, string>(startState);
            var states = source.States;
            states.ForEach(state =>
            {
                var triggers = source.StateConfigs.AsQueryable()
                                   .Where(config => config.FromStateId == state.StateId)
                                   .Select(config => new {Id=config.TransitionId.ToString(), From= config.FromStateId.ToString(), To= config.ToStateId.ToString(), Permit=config.PermiteAction })
                                   .ToList();

                triggers.ForEach(trig =>
                {
                    this.stateMachine.Configure(state.StateId.ToString())
                });
            });
        }

        public bool TryFireTrigger(string TrigerId)
        {
            if (!stateMachine.CanFire(TrigerId))
            {
                return false;
            }
            stateMachine.Fire(TrigerId);
            return true;
        }
        
        public string GetCurrentState()
        {
            return this.stateMachine.State;
        }

باشد یعنی State‌ها Transition‌ها و ... را بعد از Fetch کردن از بانک اطلاعاتی به State Machine ارسال کنیم. حالا برای در نظر گرفتن شروط مربوط به OnEntry و OnExit یا GuardClauseFromToTrigger پیشنهاد شما توجه به اینکه براساس State می‌بایست این متدها ساخته شوند چیست؟
- آیا بهتر است delegate پارامتر دریافت کند؟
اگر بله پیاده سازی آن در هنگام کانفیگ به چه صورت است؟ به این صورت ؟
this.stateMachine.Configure(state.StateId.ToString())
                        .OnEntry(() => { if (state.OnEnter) OnEntry(trig.Id);})
                        .OnExit(() => { if (state.OnExit) OnExit(trig.Id); })
                        .PermitIf(trig.From, trig.To, () => { if (trig.Permit) return GuardClauseFromToTrigger(); return true; });
- اگر خیر چگونه می‌توان این متدها را بصورت دینامیک ایجاد کرد و به هنگام کانفیگ ماشین حالت به آن انتساب داد و بعد در هنگام گردش آبجکت به آن دسترسی داشت؟