استفاده از MVVM در ASP.NET Core
Open source MVVM framework for ASP.NET Core and OWIN
View
@viewModel DotvvmDemo.CalculatorViewModel, Dotvvm <p> Enter the first number: <dot:TextBox Text="{value: Number1}" /> </p> <p> Enter the second number: <dot:TextBox Text="{value: Number2}" /> </p> <p> <dot:Button Text="Calculate" Click="{command: Calculate()}" /> </p> <p> The result is: {{value: Result}} </p>
ViewModel
using System; namespace DotvvmDemo { public class CalculatorViewModel { public int Number1 { get; set; } public int Number2 { get; set; } public int Result { get; set; } public void Calculate() { Result = Number1 + Number2; } } }
معرفی عملگر Hat
برای دسترسی به آخرین عضو یک آرایه عموما از روش زیر استفاده میشود:
var integerArray = new int[3]; var lastItem = integerArray[integerArray.Length - 1];
var integerList = integerArray.ToList(); integerList.Last();
var secondToLast = integerArray[integerArray.Length - 2];
این شمردنهای از آخر در C# 8.0 توسط ارائهی عملگر hat یا همان ^ که پیشتر کار xor را انجام میداد (و البته هنوز هم در جای خودش همین مفهوم را دارد)، میسر شدهاست:
var lastItem = integerArray[^1];
نکتهی مهم: کسانیکه شروع به آموزش برنامه نویسی میکنند، مدتی طول میکشد تا عادت کنند که اولین ایندکس یک آرایه از صفر شروع میشود. در اینجا باید درنظر داشت که با بکارگیری «عملگر کلاه»، آخرین ایندکس یک آرایه از «یک» شروع میشود و نه از صفر. برای نمونه در مثال زیر به خوبی تفاوت بین ایندکس از ابتدا و ایندکس از انتها را میتوانید مشاهده کنید:
var words = new string[] { // index from start index from end "The", // 0 ^9 "quick", // 1 ^8 "brown", // 2 ^7 "fox", // 3 ^6 "jumped", // 4 ^5 "over", // 5 ^4 "the", // 6 ^3 "lazy", // 7 ^2 "dog" // 8 ^1 }; // 9 (or words.Length) ^0
در حالت کلی ایندکس n^ معادل sequence.Length - n است. بنابراین sequence[^0] به معنای sequence[sequence.Length] است و هر دو مورد یک index out of range exception را صادر میکنند.
IDE نیز با فعال سازی C# 8.0، زمانیکه به قطعه کد زیر میرسد، زیر words.Length - 1 خط کشیده و پیشنهاد میدهد که بهتر است از 1^ استفاده کنید:
Console.WriteLine($"The last word is {words[words.Length - 1]}");
معرفی نوع جدید Index
در C# 8.0 زمانیکه مینویسم 1^، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کردهایم:
var index = new Index(value: 1, fromEnd: true); Index indexStruct = ^1; var indexShortHand = ^1;
در سطر اول، پارامتر fromEnd نیز قابل تعریف است. این fromEnd با مقدار true، همان عملگر ^ در اینجا است و عدم ذکر این عملگر به معنای false بودن آن است:
int[] a = { 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9 }; Console.WriteLine(a[a.Length – 2]); // will write 8 on console. Console.WriteLine(a[^2]); // will write 8 on console. Index i5 = 5; Console.WriteLine(a[i5]); //will write 5 on console. Index i2fromEnd = ^2; Console.WriteLine(a[i2fromEnd]); // will write 8 on console.
روش دسترسی به بازهای از اعضای یک آرایه تا پیش از C# 8.0
فرض کنید آرایهای از اعداد بین 1 تا 10 را به صورت زیر ایجاد کردهاید:
var numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
var (start, end) = (1, 7); var length = end - start; // Using LINQ var subset1 = numbers.Skip(start).Take(length); // Or using Array.Copy var subset2 = new int[length]; Array.Copy(numbers, start, subset2, 0, length);
روش دسترسی به بازهای از اعضای یک آرایه در C# 8.0
در C# 8.0 برای دسترسی به بازهای از عناصر یک آرایه میتوان از range expression که به صورت x..y نوشته میشود، استفاده کرد. در ادامه، مثالهایی را از کاربردهای عبارت .. ملاحظه میکنید:
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
var fromIndexToX = myArray[1..3]; // = [Item2, Item3]
var fromIndexToXFromTheEnd = myArray[1..^1]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]
var fromAnIndexToTheEnd = myArray[1..]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]
var fromTheStartToAnIndex = myArray[..3]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3" ]
var entireRange = myArray[..]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]
مثالی دیگر: بازنویسی یک حلقهی for با foreach
حلقهی for زیر را
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" }; for (int i = 1; i <= 3; i++) { Console.WriteLine(myArray[i]); }
foreach (var item in myArray[1..4]) // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ] { Console.WriteLine(item); }
یعنی ابتدای آن inclusive است و انتهای آن exclusive
چند مثال کاربردی و متداول از بازهها
using System; using System.Linq; namespace ConsoleApp { class Program { private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray(); static void Main() { var skip2CharactersAndTake2Characters = _numbers[2..4]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و سپس انتخاب دو عنصر var skipFirstAndLastCharacter = _numbers[1..^1]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و آخر var last3Characters = _numbers[^3..]; // انتخاب بازهای شامل سه عنصر آخر var first4Characters = _numbers[0..4]; // دریافت بازهای از 4 عنصر اول var rangeStartFrom2 = _numbers[2..]; // دریافت بازهای شروع شده از المان دوم تا آخر var skipLast3Characters = _numbers[..^3]; // صرفنظر کردن از سه المان آخر var rangeAll = _numbers[..]; // انتخاب کل بازه } } }
معرفی نوع جدید Range
در C# 8.0 زمانیکه مینویسم 4..1، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کردهایم:
var range = new Range(1, 4); Range rangeStruct = 1..4; var rangeShortHand = 1..4;
یک مثال: استفاده از نوع جدید Range به عنوان پارامتر یک متد
using System; using System.Linq; namespace ConsoleApp { class Program { private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray(); static void Print(Range range) => Console.WriteLine($"{range} => {string.Join(", ", _numbers[range])}"); static void Main() { Print(1..3); // 1..3 => 2, 3 Print(..3); // 0..3 => 1, 2, 3 Print(3..); // 3..^0 => 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10 Print(1..^1); // 1..^1 => 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9 Print(^2..^1); // ^2..^1 => 9 } } }
مثالی دیگر: استفاده از Range به عنوان جایگزینی برای متد String.Substring
از Range میتوان برای کار بر روی رشتهها و انتخاب قسمتی از آنها نیز استفاده کرد:
Console.WriteLine("123456789"[1..4]); // Would output 234
var helloWorldStr = "Hello, World!"; var hello = helloWorldStr[..5]; Console.WriteLine(hello); // Output: Hello var world = helloWorldStr[7..]; Console.WriteLine(world); // Output: World! var world2 = helloWorldStr[^6..]; // Take the last 6 characters Console.WriteLine(world); // Output: World!
سؤال: زمانیکه بازهای از یک آرایه را انتخاب میکنیم، آیا یک آرایهی جدید ایجاد میشود، یا هنوز به همان آرایهی قبلی اشاره میکند؟
پاسخ: یک آرایهی جدید ایجاد میشود؛ اما میتوان با فراخوانی متد ()array.AsSpan پیش از انتخاب یک بازه، بازهای را تولید کرد که دقیقا به همان آرایهی اصلی اشاره میکند و یک کپی جدید نیست:
var arr = (new[] { 1, 4, 8, 11, 19, 31 }).AsSpan(); var range = arr[2..5]; ref int elt1 = ref range[1]; elt1 = -1; int copiedElement = range[2]; copiedElement = -2; Console.WriteLine($"range[1]: {range[1]}, range[2]: {range[2]}"); // output: range[1]: -1, range[2]: 19 Console.WriteLine($"arr[3]: {arr[3]}, arr[4]: {arr[4]}"); // output: arr[3]: -1, arr[4]: 19
من یک schedule برای ایمیل نوشتم که بتونه ایمیل انبوه با فاصله زمانی ارسال کند
منتها من برای اینکه ارسال ایمیل شود باید لیست ایمیلها را در هر بار به job بفرستم و با هر بار فرستادن , آن ایمیل از لیست ایمیلها پاک شود .برای اینکه بتوانم لیست ایمیلها را با هر بار اجرای job حفظ کنم که متوجه شوم چه ایمیل هایی مانده است از اتریبیوت PersistJobDataAfterExecution و DisallowConcurrentExecution بالای سر job استفاده کردم .
در job گفتم اگر تعداد لیست ایمیلها به صفر رسید schedule متوقف شود
در لوکال مشکلی ندارد ولی در عملی متوجه شدم گویا مقدار لیست ایمیلها حفظ نمیشود و مجدد ایمیل زده میشود.لطفا کمک کنید
[PersistJobDataAfterExecution] [DisallowConcurrentExecution] public class SendGroupEmailJob : IJobBase { private List<MailAddress> lstMails; public void Execute(IJobExecutionContext context) { int result = 0; if (context.JobDetail.JobDataMap["UserEmailList"] != null) { lstMails = context.JobDetail.JobDataMap["UserEmailList"] as List<MailAddress>; if (lstMails.Count == 0) { context.Scheduler.UnscheduleJob(new TriggerKey(context.Trigger.Key.Name)); } else { JobDataMap map = context.JobDetail.JobDataMap; result = EmailHandler.Send(lstMails[0], map.GetString("Subject"), map.GetString("Body").Replace("[FullName]", lstMails[0].DisplayName).Replace("[Email]", lstMails[0].Address), context.JobDetail.JobDataMap["Attachment"] as List<string>, MailPriority.High, true, Encoding.UTF8, DeliveryNotificationOptions.None, map.GetString("SenderEmail"), map.GetString("SenderName"), map.GetString("BccEmail"), map.GetString("Prefix"), map.GetBoolean("IsSSL"), map.GetBoolean("IsCredential"), map.GetString("Server"), map.GetInt("Port"), map.GetInt("TimeOut"), map.GetString("PassWord")); lstMails.RemoveAt(0); } } } }
کتابخانه PdfReport به عمد جهت دات نت 3.5 تهیه شده است تا بازه وسیعی از سیستم عاملها را پوشش دهد.
این کتابخانه علاوه بر تبدیل اطلاعات شما به گزارشات مبتنی بر PDF، امکان تهیه خروجی خودکار اکسل (2007 به بعد) را نیز دارد. فایل خروجی آن، به صورت پیوست درون فایل PDF تهیه شده قرار میگیرد و جزئی از آن میشود.
بدیهی است اینبار با کتابخانه گزارش سازی روبرو هستید که با راست به چپ مشکلی ندارد!
کتابخانه PdfReport بر پایه کتابخانههای معروف سورس باز iTextSharp و EPPlus تهیه شده است. حداقل مزیت استفاده از آن، صرفه جویی در وقت شما جهت آموختن ریزه کاریهای مرتبط با هر کدام از کتابخانههای یاده شده است. برای نمونه جهت فراگیری کار با iTextSharp نیاز است یک کتاب 600 صفحهای به نام iText in action را مطالعه و تمرین کنید. این مورد منهای مسایل و نکات متعدد مرتبط با زبان فارسی است که در این کتاب به آنها اشارهای نشده است.
برای تهیه آن، مشکلات متداولی که کاربران مدام در انجمنهای برنامه نویسی مطرح میکنند و ابزارهای موجود عاجز از ارائه راه حلی ساده برای حل آنها هستند، مد نظر بوده و امید است نگارش یک این کتابخانه بتواند بسیاری از این دردها را کاهش دهد.
کار با این کتابخانه صرفا با کدنویسی میسر است (code first) و همین مساله انعطاف پذیری قابل توجهی را ایجاد کرده که در طی روزهای آینده با جزئیات بیشتر آن آشنا خواهید شد.
اما چرا PDF؟
استفاده از قالب PDF برای تهیه گزارشات، این مزایا را به همراه دارد:
- دقیقا همان چیزی که مشاهده میشود، در هر مکانی قابل چاپ است. با همان کیفیت، همان اندازه صفحه، همان فونت و غیره. به این ترتیب به صفحه بندی بسیار مناسب و بهینهای میتوان رسید و مشکلات گزارشات HTML ایی وب را ندارد.
- امکان استفاد از فونتهای شکیلتر در آن بدون مشکل و بدون نیاز به نصب بر روی کامپیوتری میسر است؛ چون فونت را میتوان در فایل PDF نیز قرار داد.
- این فایل در تمام سیستم عاملها پشتیبانی میشود. خصوصا اینکه فایل نهایی در تمام کامپیوترها و در انواع و اقسام سیستم عاملها به یک شکل و اندازه نمایش داده خواهد شد. برای مثال اینطور نیست که در ویندوز XP ،اعداد آن فارسی نمایش داده شوند و در ویندوز 7 با تنظیمات محلی خاصی، دیگر اینطور نباشد. حتی تحت لینوکس هم اعداد آن فارسی نمایش داده خواهد شد چون فونت مخصوص بکار رفته، در خود فایل PDF قابل قرار دادن است.
- برنامه معروف و رایگان Adobe reader برای خواندن و مشاهده آن کفایت میکند و البته کلاینت یکبار باید این برنامه را نصب کند. همچنین از این نوع برنامههای رایگان برای مشاهده فایلهای PDF زیاد است.
- تمام صفحات گزارش را در یک فایل میتوان داشت و به یکباره تمام آن نیز به سادگی قابل چاپ است. این مشکلی است که با گزارشات تحت وب وجود دارد که نمیشود مثلا یک گزارش 100 صفحهای را به یکباره به چاپگر ارسال کرد. به همین جهت عموما کاربران درخواست میدهند تا کل گزارش را در یک صفحه HTML نمایش دهید تا ما راحت آنرا چاپ کنیم یا راحت از آن خروجی بگیریم. اما زمانیکه فایل PDF تهیه میشود این مشکلات وجود نخواهد داشت و جهت Print بسیار بهینه سازی شده است. تا حدی که الان فرمت برگزیده تهیه کتابهای الکترونیکی نیز PDF است. مثلا سایت معروف آمازون امکان فروش نسخه PDF کتابها را هم پیش بینی کرده است.
-امکان صفحه بندی دقیق به همراه مشخص سازی landscape یا portrait بودن صفحه نهایی میسر است. چیزی که در گزارشات صفحات وب آنچنان معنایی ندارد.
- امکان رمزنگاری اطلاعات در آن پیش بینی شده است. همچنین میتوان به فایلهای PDF امضای دیجیتال نیز اضافه کرد. به این ترتیب هرگونه تغییری در محتوای فایل توسط برنامههای PDF خوان معتبر گزارش داده شده و میتوان از صحت اطلاعات ارائه شده توسط آن اطمینان حاصل کرد.
- از فشرده سازی مطالب، فایلها و تصاویر قرار داده شده در آن پشتیبانی میکند.
- از گرافیک برداری پشتیبانی میکند.
مجوز استفاده از این کتابخانه:
کار من مبتنی بر LGPL است. به این معنا که به صورت باینری (فایل dll) در هر نوع پروژهای قابل استفاده است.
اما ... PdfReport از دو کتابخانه دیگر نیز استفاده میکند:
- کتابخانه iTextSharp که دارای مجوز AGPL است. این مجوز رایگان نیست.
- کتابخانه EPPlus برای تولید فایلهای اکسل با کیفیت. مجوز استفاده از این کتابخانه LGPL است و تا زمانیکه به صورت باینری از آن استفاده میکنید، محدودیتی را برای شما ایجاد نخواهد کرد.
کتابخانه PdfReport به صورت سورس باز در CodePlex قرار گرفته ؛ اما جهت پرسیدن سؤالات، پیشنهادات، ارائه بهبود و غیره میتوانید (و بهتر است) از قسمت مدیریت پروژه مرتبط در سایت جاری نیز استفاده کنید.
نحوه تهیه اولین گزارش، با کتابخانه PdfReport
الف) یک پروژه Class library جدید را شروع کنید. از این جهت که گزارشات PdfReport در انواع و اقسام پروژههای VS.NET قابل استفاده است، میتوان از این پروژه Class library به عنوان کلاسهای پایه قابل استفاده در انواع و اقسام پروژههای مختلف، بدون نیاز به تغییری در کدهای آن استفاده کرد.
ب) آخرین نگارش فایلهای مرتبط با PdfReport را از اینجا دریافت کنید و سپس ارجاعاتی را به اسمبلیهای موجود در بسته آن به پروژه خود اضافه نمائید (ارجاعاتی به PdfReport، iTextSharp و EPPlus). فایل XML راهنمای کتابخانه نیز به همراه بسته آن میباشد که در حین استفاده از متدها و خواص PdfReport کمک بزرگی خواهد بود.
ج) کلاسهای زیر را به آن اضافه کنید:
using System.Web; using System.Windows.Forms; namespace PdfReportSamples { public static class AppPath { public static string ApplicationPath { get { if (isInWeb) return HttpRuntime.AppDomainAppPath; return Application.StartupPath; } } private static bool isInWeb { get { return HttpContext.Current != null; } } } }
همانطور که مشاهده میکنید ارجاعاتی را به System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll نیاز دارد.
در ادامه کلاس User را جهت ساخت یک منبع داده درون حافظهای تعریف خواهیم کرد:
using System; namespace PdfReportSamples.IList { public class User { public int Id { set; get; } public string Name { set; get; } public string LastName { set; get; } public long Balance { set; get; } public DateTime RegisterDate { set; get; } } }
using System; using System.Collections.Generic; using PdfRpt.Core.Contracts; using PdfRpt.FluentInterface; namespace PdfReportSamples.IList { public class IListPdfReport { public IPdfReportData CreatePdfReport() { return new PdfReport().DocumentPreferences(doc => { doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft); doc.Orientation(PageOrientation.Portrait); doc.PageSize(PdfPageSize.A4); doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" }); }) .DefaultFonts(fonts => { fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf", Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf"); }) .PagesFooter(footer => { footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy")); }) .PagesHeader(header => { header.DefaultHeader(defaultHeader => { defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png"); defaultHeader.Message("گزارش جدید ما"); }); }) .MainTableTemplate(template => { template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate); }) .MainTablePreferences(table => { table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative); table.NumberOfDataRowsPerPage(5); }) .MainTableDataSource(dataSource => { var listOfRows = new List<User>(); for (int i = 0; i < 200; i++) { listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 }); } dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows); }) .MainTableSummarySettings(summarySettings => { summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل"); summarySettings.PerviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل"); summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه"); }) .MainTableColumns(columns => { columns.AddColumn(column => { column.PropertyName("rowNo"); column.IsRowNumber(true); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(0); column.Width(1); column.HeaderCell("#"); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.Id); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(1); column.Width(2); column.HeaderCell("شماره"); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.Name); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(2); column.Width(3); column.HeaderCell("نام"); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.LastName); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(3); column.Width(3); column.HeaderCell("نام خانوادگی"); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.Balance); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(4); column.Width(2); column.HeaderCell("موجودی"); column.ColumnItemsTemplate(template => { template.TextBlock(); template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); column.AggregateFunction(aggregateFunction => { aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum); aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); }); }) .MainTableEvents(events => { events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد."); }) .Export(export => { export.ToExcel(); export.ToCsv(); export.ToXml(); }) .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptIListSample.pdf")); } } }
var rpt = new IListPdfReport().CreatePdfReport(); // rpt.FileName
برای نمونه، جهت مشاهده نمایش این خروجی در یک برنامه ویندوزی، به مثالهای همراه سورس پروژه در مخزن کد آن مراجعه نمائید.
توضیحات بیشتر:
- در قسمت DocumentPreferences، جهت راست به چپ (PdfRunDirection)، اندازه صفحه (PdfPageSize)، جهت صفحه (PageOrientation) و امثال آن تنظیم میشوند.
- سپس نیاز است قلمهای مورد استفاده در گزارش مشخص شوند. در متد DefaultFonts باید دو قلم را معرفی کنید. قلم اول، قلم پیش فرض خواهد بود و قلم دوم برای رفع نواقص قلم اول مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال اگر قلم اول فاقد حروف انگلیسی است، به صورت خودکار به قلم دوم رجوع خواهد شد.
- در ادامه در متد PagesFooter، تاریخ درج شده در پایین تمام صفحات مشخص میشود. در مورد ساخت Footer سفارشی در قسمتهای بعدی بحث خواهد شد.
- در متد PagesHeader، متن و تصویر قرار گرفته در Header تمام صفحات گزارش قابل تنظیم است. این مورد نیز قابل سفارشی سازی است که در قسمتهای بعد به آن خواهیم پرداخت.
- توسط MainTableTemplate، قالب ظاهری ردیفهای گزارش مشخص میشود. یک سری قالب پیش فرض در کتابخانه PdfReport موجود است که توسط متد BasicTemplate آن قابل دسترسی است. در مورد نحوه تعریف قالبهای سفارشی به مرور در قسمتهای بعد، بحث خواهد شد.
- در قسمت MainTablePreferences تنظیمات جدول اصلی گزارش تعیین میشود. برای مثال چه تعداد ردیف در صفحه نمایش داده شود. اگر این مورد را تنظیم نکنید، به صورت خودکار محاسبه خواهد شد. نحوه تعیین عرض ستونهای گزارش به کمک متد ColumnsWidthsType مشخص میشود که در اینجا حالت نسبی درنظر گرفته شده است.
- منبع داده مورد استفاده توسط متد MainTableDataSource مشخص میشود که در اینجا یک لیست جنریک تعیین شده و سپس توسط متد StronglyTypedList در اختیار گزارش ساز جاری قرار میگیرد. تعدادی منبع داده پیش فرض در PdfReport وجود دارند که هر کدام را در قسمتهای بعدی بررسی خواهیم کرد. همچنین امکان تعریف منابع داده سفارشی نیز وجود دارد.
- با کمک متد MainTableSummarySettings، برچسبهای جمعهای پایین صفحات مشخص میشود.
- در قسمت MainTableColumns، ستونهایی را که علاقمندیم در گزارش ظاهر شوند، قید میکنیم. هر ستون باید با یک فیلد یا خاصیت منبع داده متناظر باشد. همچنین همانطور که مشاهده میکنید امکان تعیین Visibility، عرض و غیره آن نیز مهیا است (قابلیت ساخت گزارشاتی که به انتخاب کاربر، ستونهای آن ظاهر یا مخفی شوند). در اینجا توسط callbackهایی که در متد ColumnItemsTemplate قابل دسترسی هستند، میتوان اطلاعات را پیش از نمایش فرمت کرد. برای مثال سه رقم جدا کننده به اعداد اضافه کرد (برای نمونه در خاصیت موجودی فوق) و یا توسط متد AggregateFunction، میتوان متد تجمعی مناسبی را جهت ستون جاری مشخص کرد.
- توسط متد MainTableEvents به بسیاری از رخدادهای داخلی PdfReport دسترسی خواهیم یافت. برای مثال اگر در اینجا رکوردی موجود نباشد، رخداد DataSourceIsEmpty صادر خواهد شد.
- به کمک متد Export، خروجیهای دلخواه مورد نظر را میتوان مشخص کرد. تعدادی خروجی، مانند اکسل، XML و CSV در این کتابخانه موجود است. امکان سفارشی سازی آنها نیز پیش بینی شده است.
- و نهایتا توسط متد Generate مشخص خواهیم کرد که فایل گزارش کجا ذخیره شود.
لطفا برای طرح مشکلات و سؤالات خود در رابطه با کتابخانه PdfReport از این قسمت سایت استفاده کنید.
public async Task<IEnumerable<UserDto>> GetUsersInParallelInWithBatches(IEnumerable<int> userIds) { var tasks = new List<Task<IEnumerable<UserDto>>>(); var batchSize = 100; int numberOfBatches = (int)Math.Ceiling((double)userIds.Count() / batchSize); for (int i = 0; i < numberOfBatches; i++) { var currentIds = userIds.Skip(i * batchSize).Take(batchSize); tasks.Add(client.GetUsers(currentIds)); } return (await Task.WhenAll(tasks)).SelectMany(u => u); }
در گزارشات Crosstab، ردیفهای یک گزارش، تبدیل به ستونهای آن میشوند؛ به همین جهت به آنها Pivot tables هم میگویند.
برای مثال فرض کنید که قصد دارید گزارش تعداد ساعت کارکرد را به ازای هر پروژه در طول چند ماه تعیین کنید. گزارش متداول از این نوع اطلاعات، یک لیست بلند بالای بیمفهوم است. این گزارش تشکیل شده از صدها رکورد به ازای کارکنان مختلف در پروژههای مختلف و ... هیچ ارزش آماری خاصی ندارد. یک گزارش بدوی است. زمانیکه این گزارش را تبدیل به حالت crosstab میکنیم، اولین ستون فقط یک شماره پروژه خواهد بود و ستونهای بعدی، مثلا نام ماهها و مقادیر آنها هم جمع کارکرد افراد بر روی یک پروژه مشخص.
مثال اول) تهیه گزارش Crosstab جمع هزینههای واحدهای مختلف به تفکیک ماه
کلاس هزینههای زیر را در نظر بگیرید که به کمک آن میتوان به ازای هر واحد یا دپارتمان در تاریخهای متفاوت، هزینهای را مشخص ساخت:
using System;
namespace Pivot.Sample1
{
public class Expense
{
public DateTime Date { set; get; }
public string Department { set; get; }
public decimal Expenses { set; get; }
}
}
با توجه به این کلاس، یک منبع داده آزمایشی جهت تهیه گزارشات، میتواند به صورت زیر باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
namespace Pivot.Sample1
{
public class ExpenseDataSource
{
public static IList<Expense> ExpensesDataSource()
{
return new List<Expense>
{
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Computer", Expenses = 100 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Math", Expenses = 200 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,11,1), Department = "Physics", Expenses = 150 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Computer", Expenses = 75 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Math", Expenses = 150 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,10,1), Department = "Physics", Expenses = 130 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Computer", Expenses = 90 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Math", Expenses = 95 },
new Expense { Date = new DateTime(2011,9,1), Department = "Physics", Expenses = 100 }
};
}
}
}
و اگر این لیست را به همین شکلی که هست نمایش دهیم، خروجی زیر را خواهیم داشت:
که ... خروجی مطلوبی نیست. در اینجا ما فقط 9 رکورد داریم؛ اما در عمل به ازای هر روز، یک رکورد میتواند وجود داشته باشد و این لیست طولانی، هیچ ارزش آماری خاصی ندارد. میخواهیم سرستونهای گزارش ما مطابق جدول زیر باشند:
یعنی اگر سه ماه را در نظر بگیریم با هر تعداد رکورد، فقط سه ردیف به ازای هر ماه باید حاصل شود و ستونهای دیگر هم نام بخشها یا واحدهای موجود باشند.
برای رسیدن به این خروجی Crosstab، میتوان کوئری LINQ زیر را به کمک امکانات گروه بندی اطلاعات آن تهیه کرد:
using System.Collections;
using System.Linq;
namespace Pivot.Sample1
{
public class PivotTable
{
public static IList ExpensesCrossTab()
{
return ExpenseDataSource
.ExpensesDataSource()
.GroupBy(t =>
new
{
Year = t.Date.Year,
Month = t.Date.Month
})
.Select(myGroup =>
new
{
//Year = myGroup.Key.Year,
Month = myGroup.Key.Month,
ComputerDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Computer").Sum(x => x.Expenses),
MathDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Math").Sum(x => x.Expenses),
PhysicsDepartment = myGroup.Where(x => x.Department == "Physics").Sum(x => x.Expenses)
})
.ToList();
}
}
}
که اینبار خروجی زیر را تولید میکند.
اگر علاقمند باشید که مثال فوق را در برنامهی LINQPad آزمایش کنید، این فایل را دریافت نموده و در آن برنامه باز نمائید.
مثال دوم) تهیه لیست Crosstab حضور و غیاب افراد در طول یک هفته
کلاس StudentStat را جهت ثبت اطلاعات حضور یک دانشجو، میتوان به شکل زیر تعریف کرد:
using System;
namespace Pivot.Sample2
{
public class StudentStat
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public DateTime Date { set; get; }
public bool IsPresent { set; get; }
}
}
و بر همین اساس یک منبع داده فرضی جهت انجام گزارشات میتواند به نحو زیر تهیه شود:
using System;
using System.Collections.Generic;
namespace Pivot.Sample2
{
public class StudentsStatDataSource
{
public static IList<StudentStat> CreateMonthlyReportDataSource()
{
var result = new List<StudentStat>();
var rnd = new Random();
for (int day = 1; day < 6; day++)
{
for (int student = 1; student < 6; student++)
{
result.Add(new StudentStat
{
Id = student,
Date = new DateTime(2011, 11, day),
IsPresent = rnd.Next(-1, 1) == 0 ? true : false,
Name = "student " + student
});
}
}
return result;
}
}
}
خروجی این گزارش هم در این حالت ساده با 5 دانشجو و فقط 5 روز، 25 رکورد خواهد بود:
که ... این هم آنچنان از لحاظ آماری مطلوب و مفهوم نیست. میخواهیم سطرهای این گزارش همانند لیست واقعی حضورغیاب، فقط از نام افراد تشکیل شود و همچنین ستونها مثلا شماره یا نام روزهای یک هفته یا ماه باشند. مثلا به شکل زیر:
برای رسیدن به این خروجی Crosstab، مثلا میتوان از کوئری LINQ زیر کمک گرفت که بر اساس شماره دانشجویی اطلاعات را گروه بندی کرده است:
using System.Collections;
using System.Linq;
namespace Pivot.Sample2
{
public class PivotTable
{
public static IList StudentsStatCrossTab()
{
return StudentsStatDataSource
.CreateWeeklyReportDataSource()
.GroupBy(x =>
new
{
x.Id
})
.Select(myGroup =>
new
{
myGroup.Key.Id,
Name = myGroup.First().Name,
Day1IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 1).First().IsPresent,
Day2IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 2).First().IsPresent,
Day3IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 3).First().IsPresent,
Day4IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 4).First().IsPresent,
Day5IsPresent = myGroup.Where(x => x.Date.Day == 5).First().IsPresent,
PresentsCount = myGroup.Where(x => x.IsPresent).Count(),
AbsentsCount = myGroup.Where(x => !x.IsPresent).Count()
})
.ToList();
}
}
}
و این کوئری خروجی زیر را تولید میکند که از هر لحاظ نسبت به لیست قبلی مفهومتر است:
فایل LINQPad این مثال را میتوانید از اینجا دریافت کنید.
اصل چهارم: Starve for loosely coupled designs
"به دنبال طراحی با اتصال سست بین اجزا باش"
اتصال بین اجزای برنامه نویسی باعث سختتر شدن مدیریت تغییرات میشود؛ چرا که با تغییر یک بخش، بخشهای متصل نیز دچار مشکل خواهند شد. اتصالها از لحاظ نوع قدرت متفاوتند و اساسا سیستمی بدون اتصال وجود ندارد. لذا باید به دنبال یک طراحی با کمترین میزان قدرت اتصال یا همان سست اتصال باشیم.
تا به اینجا، اصلهای دوم و سوم ما را در کاهش وابستگی و اتصال قوی کمک کردهاند. استفاده از واسطها، باعث کاهش وابستگی به نوع پیاده سازی میشود. استفاده از ترکیب نیز به نوعی باعث از بین رفتن وابستگی قوی بین کلاسهای فرزند و کلاس والد میشود و با روشی دیگر (استفاده از شیء در برگرفته شده برای پیاده سازی وظیفهی تغییر کننده) وظایف را در کلاسها پیاده سازی میکند. در زیر نمونهی اتصال قوی و نتیجهی آن را میبینیم:
public class StrongCoupledConcreteA { public string GenerateString(string s) { return s + " from" + this.GetType().ToString(); } } public class StrongCoupledConcreteB { public void GenerateString(ref string s) { s += " from" + this.GetType().ToString(); } } public class Printer { bool condition; public Printer(bool cond) { condition = cond; } public void SetCondition(bool value) { condition = value; } public void Print() { string result; string input = " this message is"; if (condition) { var stringGenerator = new StrongCoupledConcreteA(); result = stringGenerator.GenerateString(input); } else { var stringGenerator = new StrongCoupledConcreteB(); result = input; stringGenerator.GenerateString(ref result); } Console.WriteLine(result); } } public class Context { Printer printer; public void DoWork() { printer = new Printer(true); printer.Print(); printer.SetCondition(false); printer.Print(); } }
حال کد بازنویسی شده را با آن مقایسه کنید:
public interface IStringGenerator { string GenerateString(string s); } public class LooslyCoupledConcreteA : IStringGenerator { public string GenerateString(string s) { return s + " from " + this.GetType().ToString(); } } public class LooslyCoupledConcreteB : IStringGenerator { public string GenerateString(string s) { return s + " from " + this.GetType().ToString(); } } public class Printer { bool condition; public Printer(bool cond) { condition = cond; } public void SetCondition(bool value) { condition = value; } public void Print() { string result; string input = " this message is"; IStringGenerator generator; if (condition) { generator = new LooslyCoupledConcreteA(); } else { generator = new LooslyCoupledConcreteB(); } result = generator.GenerateString(input); Console.WriteLine(result); } }
با کمی دقت مشاهده میکنیم که در کلاسهای strongly coupled با اینکه هدف هر دو کلاس تولید یک رشته است، ولی عدم وجود پروتکل باعث شده است نحوهی گرفتن ورودی و برگرداندن خروجی متفاوت شود و در نتیجه نیازمند به اضافه کردن پیچیدگی در کلاس فراخوانی کنندهی آنها میشویم. این در حالی است که در روش loosely coupled با ایجاد یک پروتکل (واسط IStringGenerator ) این پیچیدگی از بین رفته است. در اینجا نوع اتصال (وابستگی) از جنس اتصال (وابستگی) قوی به تعریف (prototype) و شاید به نوعی نحوهی پیاده سازی متد میباشد.
SOLID Principles *
پنج اصل بعدی به اصول SOLID معروف هستند.
S: Single Responsibility
O: Open/Closed
L: Liskov’s Substitution
I: Interface Segregation
D: Dependency Injection
اصل پنجم: Single responsibility
"به دنبال ماژولهای تک مسئولیتی باش"
در این قسمت مقصود از مسئولیت، «دلیلی است که کلاس باید تغییر کند» بدین معنا که اگر کلاسی با چند دلیل متفاوت مجبور به تغییر شود، آن کلاس چند مسئولیتی است. کلاسهای چند مسئولیتی عموما کد حجیمی دارند؛ نام آنها تعریف دقیقی را از مسئولیتشان ارائه نمیدهد و با عنوانی بسیار کلی نامگذاری میشوند و اشکال زدایی آنها بسیار طاقت فرساست. از طرفی، چند مسئولیتی بودن یک کلاس، باعث از بین رفتن مزایای توارث میشود. مثلا فرض کنید دو مسئولیت A,B در واسطی بیان میشوند که به یکدیگر مرتبط نبوده و مستقلند. برای مسئولیت A دو پیاده سازی و برای مسئولیت B، سه پیاده سازی در نظر گرفته شده است و جمعا برای پشتیبانی از تمامی حالات باید شش کلاس پیاده ساز، در نظر گرفته شود که توارث را سخت و بی معنی میکند زیرا قابلیت استفاده مجدد را از توارث سلب کرده است. با این وجود عملا رعایت همچین نکتهای در دنیای واقعی کار سختی است.
مثال زیر این مشکل را بیان میدارد:
// single responsibility principle - bad example interface IEmail { void SetSender(string sender); void SetReceiver(string receiver); void SetContent(string content); } class Email : IEmail { public void SetSender(string sender) { throw new NotImplementedException(); } public void SetReceiver(string receiver) { throw new NotImplementedException(); } public void SetContent(string content) { throw new NotImplementedException(); } }
در این مثال کلاس Email دارای دو مسئولیت (دلیل برای تغییر) است: الف- نحوه مقداردهی فرستنده و گیرنده براساس پروتکلهای مختلف مانند IMAP, POP3 ، بدین معنا که با تغییر پروتکل نیاز به تغییر پیاده سازی خواهیم شد. ب- تعریف محتوای پیام، بدین معنا که برای پشتیبانی از محتوای html, xml نیاز به تغییر کلاس Email داریم.
با تغییر طراحی خواهیم داشت:
// single responsibility principle - good example public interface IMessage { void SetSender(string sender); void SetReceiver(string receiver); void SetContent(IContent content); } public interface IContent { string GetAsString(); // used for serialization } public class Email : IMessage { public void SetSender(string sender) { throw new NotImplementedException(); } public void SetReceiver(string receiver) { throw new NotImplementedException(); } public void SetContent(IContent content) { throw new NotImplementedException(); } }
در اینجا واسط IContent مسئولیت پشتیبانی از xml, html را
خواهد داشت و نیازی به تغییر کلاس Email برای
پشتیبانی از این فرمتهای محتوای پیام را نخواهیم داشت.
اصل ششم: Open for
extension, close for modification : Open/Closed Principle
"پذیرای توسعه و
بازدارنده از تغییر هر آنچه که هست، باش"
ا ین اصل میگوید طراحی باید به گونهای باشد که با
اضافه شدن یک ویژگی، کدهای قبلی تغییری نکنند و فقط کدهای جدید برای پیاده سازی
ویژگی جدید نوشته شوند.
public class AreaCalculator { public double Area(object[] shapes) { double area = 0; foreach (var shape in shapes) { if (shape is Square) { Square square = (Square)shape; area += Math.Sqrt(square.Height); } if (shape is Triangle) { Triangle triangle = (Triangle)shape; double TotalHalf = (triangle.FirstSide + triangle.SecondSide + triangle.ThirdSide) / 2; area += Math.Sqrt(TotalHalf * (TotalHalf - triangle.FirstSide) * (TotalHalf - triangle.SecondSide) * (TotalHalf - triangle.ThirdSide)); } if (shape is Circle) { Circle circle = (Circle)shape; area += circle.Radius * circle.Radius * Math.PI; } } return area; } } public class Square { public double Height { get; set; } } public class Circle { public double Radius { get; set; } } public class Triangle { public double FirstSide { get; set; } public double SecondSide { get; set; } public double ThirdSide { get; set; } }
در اینجا کلاس AreaCalculator برای محاسبه مساحت تمام اشیاء ورودی، مساحت تک تک اشیاء را محاسبه میکند و نتیجه را برمیگرداند. در این مثال با اضافه شدن شکل هندسی جدید، باید کد این کلاس تغییر کند که با اصل Open/Closed مغایر است. برای بهبود این کد طراحی زیر پیشنهاد شده است:
public class AreaCalculator { public double Area(Shape[] shapes) { double area = 0; foreach (var shape in shapes) { area += shape.Area(); } return area; } } public abstract class Shape { public abstract double Area(); } public class Square : Shape { public double Height { get { return _height; } } private double _height; public Square(double Height) { _height = Height; } public override double Area() { return Math.Sqrt(_height); } } public class Circle : Shape { public double Radius { get { return _radius; } } private double _radius; public Circle(double Radius) { _radius = Radius; } public override double Area() { return _radius * _radius * Math.PI; } } public class Triangle : Shape { public double FirstSide { get { return _firstSide; } } public double SecondSide { get { return _secondSide; } } public double ThirdSide { get { return _thirdSide; } } private double _firstSide; private double _secondSide; private double _thirdSide; public Triangle(double FirstSide, double SecondSide, double ThirdSide) { _firstSide = FirstSide; _secondSide = SecondSide; _thirdSide = ThirdSide; } public override double Area() { double TotalHalf = (_firstSide + _secondSide + _thirdSide) / 2; return Math.Sqrt(TotalHalf * (TotalHalf - _firstSide) * (TotalHalf - _secondSide) * (TotalHalf - _thirdSide)); } }
در این طراحی، پیچیدگی محاسبه مساحت هر شکل به کلاس آن شکل منتقل شده است و با اضافه شدن شکل جدید نیازی به تغییر کلاس AreaCalculator نداریم.
در مقالهی بعدی به سه اصل دیگر اصول SOLID خواهم پرداخت.
متد Scan
فرض کنید قصد دارید تعدادی عدد را با هم جمع بزنید. برای اینکار عموما عدد اول با عدد دوم جمع زده شده و سپس حاصل آن با عدد سوم جمع زده خواهد شد و به همین ترتیب تا آخر توالی. کار متد Scan نیز دقیقا به همین نحو است. هربار که قرار است توالی پردازش شود، حاصل عملیات مرحلهی قبل را در اختیار مصرف کننده قرار میدهد.
در مثال ذیل، قصد داریم حاصل جمع اعداد موجود در آرایهای را بدست بیاوریم:
var sequence = new[] { 12, 3, -4, 7 }.ToObservable(); var runningSum = sequence.Scan((accumulator, value) => { Console.WriteLine("accumulator {0}", accumulator); Console.WriteLine("value {0}", value); return accumulator + value; }); runningSum.Subscribe(result => Console.WriteLine("result {0}\n", result));
result 12 accumulator 12 value 3 result 15 accumulator 15 value -4 result 11 accumulator 11 value 7 result 18
در دفعات بعدی، مقدار این accumulator با عدد جاری جمع زده شده و حاصل این عملیات در تکرار آتی، مجددا توسط accumulator قابل دسترسی خواهد بود.
یک نکته: اگر علاقمند باشیم که مقدار اولیهی accumulator، اولین عنصر توالی نباشد، میتوان آنرا توسط پارامتر seed متد Scan مقدار دهی کرد:
var runningSum = sequence.Scan(seed: 10, accumulator: (accumulator, value) =>
متد Buffer
متد بافر، کار تقسیم یک توالی را به توالیهای کوچکتر، بر اساس زمان، یا تعداد عنصر مشخص شده، انجام میدهد. برای مثال در برنامههای دسکتاپ شاید نیازی نباشد تا به ازای هر عنصر توالی، یکبار رابط کاربری را به روز کرد. عموما بهتر است تا تعداد مشخصی از عناصر یکجا پردازش شده و نتیجهی این پردازش به تدریج نمایش داده شود.
var sequence = Enumerable.Range(1, 200) .ToObservable() .Buffer(count: 10); sequence.Subscribe(onNext: numbers => { Console.WriteLine(numbers.Sum()); });
به این ترتیب میتوان فشار حجم اطلاعات ورودی با فرکانس بالا را کنترل کرد و در نتیجه از منابع موجود بهتر استفاده نمود. برای مثال اگر میخواهید عملیات bulk insert را انجام دهید، میتوان بر اساس یک batch size مشخص، گروه گروه اطلاعات را به بانک اطلاعاتی اضافه کرد تا فشار کار کاهش یابد.
همینکار را بر اساس زمان نیز میتوان انجام داد:
var sequence = Enumerable.Range(1, 200) .ToObservable() .Buffer(timeSpan: TimeSpan.FromSeconds(2));
متد Window
متد Window نیز دقیقا همان پارامترهای متد بافر را قبول میکند. با این تفاوت که هربار، یک توالی obsevable را به متد onNext ارسال میکند.
نوع numbers پارامتر onNext، در حین بکارگیری متد بافر در مثالهای فوق، IList of int است. اما اگر متدهای Buffer را تبدیل به متد Window کنیم، اینبار نوع numbers، معادل IObservable of int خواهد شد.
var sequence = Enumerable.Range(1, 200) .ToObservable() .Window(timeSpan: TimeSpan.FromSeconds(2)); sequence.Subscribe(onNext: numbers => { numbers.Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number)); });
چه زمانی باید از Buffer استفاده کرد و چه زمانی از Window؟
در متد بافر، به ازای هر توالی که به پارامتر onNext ارسال میشود، یکبار وهلهی جدیدی از توالی مدنظر در حافظه ایجاد و ارسال خواهد شد. در متد Window صرفا اشارهگرهایی به این توالی را در اختیار داریم؛ بنابراین مصرف حافظهی کمتری را شاهد خواهیم بود. متد Window بسیار مناسب است برای اعمال aggregation. مثلا اگر نیاز است جمع، میانگین، حداقل و حداکثر عناصر دریافتی محاسبه شوند، بهتر است از متد Window استفاده شود که نهایتا قابلیت استفاده از متدهای الحاقی Sum و Max و Min را به همراه دارد. با این تفاوت که حاصل اینها نیز یک IObservable است که باید Subscribe آنرا برای دریافت نتیجه فراخوانی کرد:
var sequence = Enumerable.Range(1, 200) .ToObservable() .Window(10); sequence.Subscribe(onNext: numbers => { numbers.Sum().Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number)); });
کاربردهای دنیای واقعی
در اینجا دو مثال از بکارگیری متد Buffer را جهت پردازش مجموعههای عظیمی از اطلاعات و نمایش همزمان آنها در رابط کاربری ملاحظه میکنید.
مثال اول: فرض کنید قصد دارید تمام فایلهای درایو C خود را توسط یک TreeView نمایش دهید. در این حالت نباید رابط کاربری برنامه در حالت هنگ به نظر برسد. همچنین به علت زیاد بودن تعداد فایلها و نمایش همزمان آنها در UI، نباید CPU Usage برنامه تا حدی باشد که در کار سایر برنامهها اخلال ایجاد کند. در این مثالها با استفاده از Rx و متد بافر آن، هربار مثلا 1000 آیتم را بافر کرده و سپس یکجا در TreeView نمایش میدهند. به این ترتیب دو شرط یاد شده محقق میشوند.
The Rx Framework By Example
مثال دوم: خواندن تعداد زیادی رکورد از بانک اطلاعاتی به همراه نمایش همزمان آنها در UI بدون اخلالی در کار سیستم و همچنین هنگ کردن برنامه.
Using Reactive Extensions for Streaming Data from Database
بررسی روش آپلود فایلها در ASP.NET Core
public static async Task<ResponsePayload<string>> SaveBase64(this string imgBase64, string filePath, FileSizeType fileSizeType) { if (string.IsNullOrWhiteSpace(imgBase64)) return new ResponsePayload<string>(false, "فایل را وارد کنید.", null); string data; if (imgBase64.StartsWith("data:")) { string[] base64Arr = imgBase64.Split(','); if (base64Arr.Length == 0) return new ResponsePayload<string>(false, "فایل را وارد کنید.", null); data = base64Arr[1]; } else { data = imgBase64; } byte[] bytes = Convert.FromBase64String(data); var fileType = GetFileExtension(imgBase64); if (string.IsNullOrEmpty(fileType)) return new ResponsePayload<string>(false, "فایل وارد شده صحیح نمیباشد.", null); using var stream = new MemoryStream(bytes); IFormFile file = new FormFile(stream, 0, bytes.Length, filePath, "." + fileType); string fileName = Guid.NewGuid().ToString().Replace("-", ""); return await UploadFile(file, filePath + fileName, fileSizeType); } private static string GetFileExtension(string base64String) { string data; if (base64String.StartsWith("data:")) { string[] base64Arr = base64String.Split(','); if (base64Arr.Length == 0) return ""; data = base64Arr[1]; } else { data = base64String; } return data.Substring(0, 5).ToUpper() switch { "IVBOR" => "png", "/9J/4" => "jpg", "AAAAF" => "mp4", "JVBER" => "pdf", "AAABA" => "ico", "UMFYI" => "rar", "E1XYD" => "rtf", "U1PKC" => "txt", "MQOWM" => "srt", "77U/M" => "srt", "UESDB" => "", "" => "docx", _ => string.Empty, }; } } public class FileSizeType { public int Size { get; set; } }