مطالب
الگوی استخر اشیاء Object Pool Pattern
الگوی استخر اشیاء، جزو الگوهای تکوینی است و کار آن جلوگیری از ایجاد اشیاء تکراری و محافظت از به هدر رفتن حافظه است. نحوه کار این الگو بدین شکل است که وقتی کاربر درخواست نمونه‌ای از یک شیء را می‌دهد، بعد از اتمام کار، شیء نابود نمی‌شود؛ بلکه به استخر بازگشت داده می‌شود تا در درخواست‌های آینده، مجددا مورد استفاده قرار گیرد. این کار موجب عدم هدر رفتن حافظه و همچنین بالا رفتن کارآیی برنامه می‌گردد. این الگو به خصوص برای اشیایی که مدت کوتاهی مورد استفاده قرار میگیرند و آماده سازی آن‌ها هزینه بر است بسیار کارآمد می‌باشد. از آنجا که هزینه‌ی ساخت و نابود سازی در حد بالایی قرار دارد و آن شیء به طور مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرد، زمان زیادی صرفه جویی می‌شود.

در این الگو ابتدا شیء از استخر درخواست می‌شود. اگر قبلا ایجاد شده باشد، مجددا مورد استفاده قرار می‌گیرد. در غیر این صورت نمونه جدیدی ایجاد می‌شود و وقتی که کار آن پایان یافت به استخر بازگشت داده شده و نگهداری می‌شود، تا زمانی که مجددا درخواست استفاده از آن برسد.
 یکی از نکات مهم و کلیدی این است که وقتی کار شیء مربوطه تمام شد، باید اطلاعات شیء قبلی و داده‌های آن نیز پاکسازی شوند؛ در غیر این صورت احتمال آسیب و خطا در برنامه بالا می‌رود و این الگو را به یک ضد الگو تبدیل خواهد کرد.
نمونه‌ای از پیاده سازی این الگو را در دات نت، می‌توانید در data provider‌های مخصوص SQL Server نیز ببینید. از آنجا که ایجاد اتصال به دیتابیس، هزینه بر بوده و دستورات در کوتاه‌ترین زمان ممکن اجرا می‌شوند، این کانکشن‌ها یا اتصالات بعد از بسته شدن از بین نمی‌روند، بلکه در استخر مانده تا زمانیکه مجددا نمونه مشابهی از آن‌ها درخواست شود تا دوباره مورد استفاده قرار بگیرند تا از هزینه اولیه برای ایجاد آن‌ها پرهیز شود. استفاده از این الگو در برنامه نویسی با سوکت ها، تردها و کار با اشیاء گرافیکی بزرگ مثل فونت‌ها و تصاویر Bitmap کمک شایانی می‌کند. ولی در عوض برای اشیای ساده می‌تواند کارآیی را به شدت کاهش دهد.

الگوی بالا را در سی شارپ بررسی می‌کنیم:
ابتدا کلاس PooledObject را به عنوان یک شیء بزرگ و پر استفاده ایجاد می‌کنیم:
 public class PooledObject
    {
        DateTime _createdAt = DateTime.Now;

        public DateTime CreatedAt
        {
            get { return _createdAt; }
        }

        public string TempData { get; set; }

        public void DoSomething(string name)
        {
            Console.WriteLine($"{name} : {TempData} is written on {CreatedAt}");
        }
    }
tempdata ویژگی است که باید برای هر شیء، مجزا باشد. پس باید دقت داشت برای استفاده‌های بعدی نیاز است پاک سازی شود.
بعد از آن کلاس پول را پیاده سازی می‌کنیم:
public static class Pool
{
    private static List<PooledObject> _available = new List<PooledObject>();
    private static List<PooledObject> _inUse = new List<PooledObject>();
 
    public static PooledObject GetObject()
    {
        lock(_available)
        {
            if (_available.Count != 0)
            {
                PooledObject po = _available[0];
                _inUse.Add(po);
                _available.RemoveAt(0);
                return po;
            }
            else
            {
                PooledObject po = new PooledObject();
                _inUse.Add(po);
                return po;
            }
        }
    }
 
    public static void ReleaseObject(PooledObject po)
    {
        CleanUp(po);
 
        lock (_available)
        {
            _available.Add(po);
            _inUse.Remove(po);
        }
    }
 
    private static void CleanUp(PooledObject po)
    {
        po.TempData = null;
    }
}
در کلاس بالا، کاربر با متد GetObject، درخواست شی‌ءایی را می‌کند و متد نگاه می‌کند که اگر لیست موجودی، پر باشد، اولین نمونه‌ی در دسترس را ارسال می‌کند. ولی در صورتیکه نمونه‌ای از آن نباشد، یک نمونه‌ی جدید را ایجاد کرده و آن را در لیست مورد استفاده‌ها قرار می‌دهد و به کاربر باز می‌گرداند.
متد Release Object وظیفه‌ی بازگرداندن شیء را به استخر، دارد که از لیست در حال استفاده‌ها آن را حذف کرده و به لیست موجودی اضافه می‌کند. متد Cleanup در این بین وظیفه ریست کردن شیء را دارد تا مشکلی که در بالا بیان کردیم رخ ندهد.
کد زیر را اجرا می‌کنیم:
            var obj1 = Pool.GetObject();
            obj1.DoSomething("obj1");

            Thread.Sleep(2000);
            var obj2 = Pool.GetObject();
            obj2.DoSomething("obj2");
            Pool.ReleaseObject(obj1);

            Thread.Sleep(2000);
            var obj3 = Pool.GetObject();
            obj3.DoSomething("obj3");
نتیجه به شکل زیر است:
obj1 :  is written on 4/21/2016 11:25:26 AM
obj2 :  is written on 4/21/2016 11:25:28 AM
obj3 :  is written on 4/21/2016 11:25:26 AM
ابتدا شیء obj1 ایجاد می‌شود و سپس obj2 و بعد از آن obj1 به لیست موجودی‌ها بازگشته و برای obj3 همان شیء را بازگشت می‌هد که برای obj1 ساخته بود. توقف تردها در این مثال برای مشاهده‌ی بهتر زمان است.
مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت پنجم - نوشتن آزمون‌های واحد
تا اینجا روش آزمایش تولید کننده‌های کد، صرفا بر اساس کامپایل برنامه و مشاهده‌ی خروجی نهایی آن بود و یا حتی با ترفندهایی امکان دیباگ آن‌ها نیز وجود دارد که البته هنوز در تمام IDEها پشتیبانی نمی‌شود. در این قسمت می‌خواهیم این وضعیت را بهبود بخشیده و برای تولید کننده‌های کد، آزمون واحد بنویسیم که یکی از مزایای آن، فراهم بودن امکان دیباگ یک چنین پروژه‌هایی در تمام IDEهای موجود است و برای انجام اینکار، نیاز به هیچ ترفند خاصی وجود ندارد و پروسه‌ی کاری آن یکدست و هماهنگ با سایر آزمون‌های واحد است.


آماده سازی مقدمات پروژه‌ی آزمون واحد

در ادامه‌ی مثال این سری، پروژه‌ی جدید NotifyPropertyChangedGenerator.Tests را از نوع class library با تنظیمات فایل csproj. زیر ایجاد می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
    <IsPackable>false</IsPackable>
  </PropertyGroup>
    <ItemGroup>
        <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.Analyzers" Version="3.3.3">
            <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
            <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
        </PackageReference>
        <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.Common" Version="4.2.0" />
        <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.CSharp" Version="4.2.0" PrivateAssets="all" />

        <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="17.2.0" />
        <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.2.10" />
        <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.2.10" />
    </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\NotifyPropertyChangedGenerator\NotifyPropertyChangedGenerator.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا وابستگی‌های مورد نیاز برای دسترسی به امکانات Roslyn و همچنین برای نمونه MSTest را مشاهده می‌کنید. به علاوه مسیر پروژه‌ی Source Generator مورد استفاده به نحو متداولی تعریف شده‌است.


ایجاد یک کلاس کمکی برای اجرای Source Generators در پروژه‌های آزمون واحد

در اینجا می‌خواهیم همان کاری را که کامپایلر سی‌شارپ در پشت صحنه انجام می‌دهد، شبیه سازی کنیم تا بتوانیم یک تولید کننده‌ی کد را به مراحل کامپایل کد، معرفی و سپس آن‌را اجرا کنیم:
internal static class SourceGeneratorTestsExtensions
{
    public static (GeneratorDriver Driver, Compilation OutputCompilation, ImmutableArray<Diagnostic> Diagnostics)
        RunGenerators(this string source, params ISourceGenerator[] generators)
    {
        var references =
            AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies()
                .Where(assembly => !assembly.IsDynamic)
                .Select(assembly => MetadataReference.CreateFromFile(assembly.Location))
                .Cast<MetadataReference>();

        var inputCompilation = CSharpCompilation.Create("compilation",
            new[] { CSharpSyntaxTree.ParseText(source, new CSharpParseOptions(LanguageVersion.Latest)) },
            references,
            new CSharpCompilationOptions(OutputKind.ConsoleApplication));

        GeneratorDriver driver = CSharpGeneratorDriver.Create(generators);
        driver = driver.RunGeneratorsAndUpdateCompilation(
            inputCompilation,
            out var outputCompilation,
            out var diagnostics);

        return (driver, outputCompilation, diagnostics);
    }
}
این متد، یک قطعه کد ابتدایی را دریافت کرده و سپس آن‌را به همراه Source Generatorهای مدنظر، به کامپایلر سی‌شارپ معرفی می‌کند، تا کامپایلر تمام این موارد را در کنار هم پردازش کرده و اسمبلی درون حافظه‌ای را به نام compilation تولید کند. خروجی‌های این متد، اطلاعات غنی هستند از نحوه‌ی کامپایل داده‌های ارسالی به کامپایلر که در ادامه می‌توان از آن‌ها جهت نوشتن آزمون‌های واحد متکی به خودی استفاده کرد.


نوشتن اولین آزمون واحد مخصوص یک تولید کننده‌ی کد

پس از تهیه‌ی متدی که می‌تواند یک قطعه کد و تعدادی Source Generator را به کامپایلر سی‌شارپ، جهت پردازش معرفی کند، یک نمونه نحوه‌ی استفاده‌ی از آن جهت نوشتن آزمون‌های واحد کاملا مستقل و متکی به خود، به صورت زیر است:
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using PropertyChangedGenerator = NotifyPropertyChangedGenerator.NotifyPropertyChangedGenerator;

namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Tests;

[TestClass]
public class GeneratorTest
{
    [TestMethod]
    public void SimpleGeneratorTest()
    {
        var userSource = @"
using System;
using System.ComponentModel;
namespace NotifyPropertyChangedDemo
{
  public class Test : INotifyPropertyChanged
  {
    private int regularField;
    private int IndexBackingField;
  }
}
";
        var (driver, outputCompilation, diagnostics) =
            userSource.RunGenerators(new PropertyChangedGenerator());

        var newFile = outputCompilation.SyntaxTrees
            .Single(x => Path.GetFileName(x.FilePath).EndsWith(".Test.cs"));

        Assert.IsNotNull(newFile);
        Assert.IsTrue(newFile.FilePath.EndsWith("Test.Notify.Test.cs"));

        var generatedSource = newFile.GetText().ToString();
        Assert.IsTrue(generatedSource.Contains("namespace NotifyPropertyChangedDemo"));

        // We can now assert things about the resulting compilation:
        Assert.IsTrue(diagnostics.IsEmpty); // there were no diagnostics created by the generators
        // we have two syntax trees, the original 'user' provided one, and the one added by the generator
        Assert.IsTrue(outputCompilation.SyntaxTrees.Count() == 2);
        // verify the compilation with the added source has no diagnostics
        Assert.IsTrue(outputCompilation.GetDiagnostics().IsEmpty);
    }
}
 - در این مثال ابتدا یک قطعه کد سی‌شارپ را که قرار است کدهای آن توسط تولید کننده‌ی کد توسعه داده شده تکمیل شوند، تعریف کرده‌ایم.
 - سپس این قطعه کد و نمونه‌ای از تولید کننده‌ی کد را به کامپایلر ارسال و اجرا کرده‌ایم.
 - اکنون بر اساس خروجی کامپایلر برای مثال می‌توان به فایل تولید شده و SyntaxTrees آن دسترسی پیدا کرد و یا با کمک متد GetText، به کل محتوای این فایل تولید شده دسترسی یافت و برای مثال آن‌را با مقداری که انتظار داریم مقایسه کرد تا به این ترتیب بتوان از صحت عملکرد تولید کننده‌ی کد، اطمینان حاصل نمود.
 - همانطور که عنوان شد، اکنون قرار دادن break-point در قسمت‌های مختلف آزمون واحد تهیه شده بسیار ساده‌است و به این ترتیب می‌توان یک چنین پروژه‌هایی را در تمام IDEها دیباگ کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SourceGeneratorTests-part5.zip
نظرات مطالب
Portable Class Library چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
Add As Link فقط زمانی کار می‌کنه که کدهای شما در هر دو پروژه قابل کامپایل باشند. اگر قابلیتی در WPF باشه که در سیلورلایت نیست، این روش جواب نمی‌ده و خیلی از قابلیت‌ها مشترک نیست.
مطالب
قسمت دوم -- نگاهی دقیق تر به اولین پروژه VC++ (درک مفهوم فایلهای سرآیند و فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C و برخی قوانین برنامه نویسی در ++C)
در این قسمت نگاهی دقیق‌تر به فایلهای سرآیند ، فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C  و برخی قوانین برنامه نویسی ++C  خواهیم داشت و همچنین در مورد  اولین پروژه توضیحات جامع‌تری ارائه میکنیم .

یک برنامه مجموعه ای از دستورات است که توسط کامپیوتر اجرا میگردد ، برنامه نویسان برای نوشتن این دستورات از زبانهای برنامه نویسی استفاده میکنند ، برخی از این زبانها مسقیما قابل فهم توسط کامپیوتر بوده و برخی نیاز به ترجمه دارند . زبانهای برنامه نویسی را میتوان به سه دسته تقسیم نمود :
1 -  زبانهای ماشین
2 - زبانهای اسمبلی
3 - زبانهای سطح بالا

زبانهای ماشین :
  زبانی که مستقیما و بدون نیاز به ترجمه قابل فهم توسط کامپیوتر می‌باشد . هر پردازنده یا processor  زبان خاص خود را دارد !... در نتیجه تنوع زبان ماشین بستگی به انواع پردازنده‌های موجود دارد و اگر دو کامپیوتر دارای پردازنده‌های یکسان نباشتد ، زبان ماشین آنها با یکدیگر متفاوت و غیر قابل فهم برای دیگری می‌باشد . زبان ماشین وابسته به ماشین یا Machine independent  می‌باشد . تمامی دستورات در این زبان توالی از 0 و 1 می‌باشند . برنامه‌های اولیه را با این زبان می‌نوشتند در نتیجه نوشتن برنامه سخت و احتمال خطا داشتن در آن زیاد بود . ار آنجا که نوشتن برنامه به این زبان سخت و فهم برنامه‌های نوشته شده به آن دشوار بود ، برنامه نویسان به فکر استفاده از حروف بجای دستورات زبان ماشین افتادند ( پیدایش زبان اسمبلی )

زبانهای اسمبلی :
به زبانی که دستورات زبان ماشین را با نمادهای حرفی بیان میکند، زبان اسمبلی  (Assembley Language) می‌گویند . چون این زبان مستقیما قابل فهم برای کامپیوتر نیست باید قبل از اجرا آن را به زبان ماشین ترجمه کرد ، به این مترجم اسمبلر گفته میشود . برنامه‌های نوشته شده به این زبان قابل فهم برای برنامه نویس بود اما از آنجا که به ازای هر دستور زبان ماشین یک دستور زبان اسمبلی داشتیم از حجم برنامه‌ها کاسته نشد ! .. بعلاوه چون زبان اسمبلی همانند زبان ماشین از دستورات پایه ای و سطح پایین استفاده میکرد نوشتن برنامه با این زبان هم سخت و مشکل بود . لذا اهل خرد به فکر ابداع نسلی از زبانهای بهتر بودند (پیدایش زبانهای سطح بالا)

زبانهای سطح بالا :
زبانهای سطح بالا قابل فهم بودند و این امکان را داشتند تا چند دستور زبان ماشین یا اسمبلی را بتوان در قالب یک دستور نوشت ( منظور توابع کتابخانه ای در ++C/C) . پس هم فهم ، هم نوشتن برنامه در این زبانها راحت و هم تعداد خطوط کد کمتر شد . این زبانها به زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یا High-Level Programming Language  معروفند . البته برنامه نوشته شده در این زبان نیز برای کامپیوتر قابل فهم نبوده و باید به زبان ماشین ترجمه شوند ، این وظیفه بر عهده کامپایلر می‌باشد . اولین زبانهای برنامه نویسی سطح بالا مانند  FORTRAN ، COBOL ، PASCAL و C  می‌باشند . زبان برنامه نویسی ++C تکامل یافته زبان  میباشد .
هر یک از زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یک روش برنامه نویسی را پشتیبانی میکند به طور مثال زبان C  و  PASCAL  از روشهای برنامه نویسی  ساخت یافته ای و پیمانه ای و زبانهای مانند ++C و JAVA  از روش برنامه سازی شی گرا یا Object Oriented Programming یا به اختصار (OOP) استفاده میکنند . زبان ++C  چون زبان C را بطور کامل در بر  دارد پس از هر سه روش برنامه نویسی ساخت یافته و پیمانه ای و شی گرا استفاده میکند .

تا اینجا با تاریخچه ای از زبانها و مراحل تکامل آنها آشنا شدیم . حال ویژگیها و دلایل استفاده از زبان  ++C  را مرور میکنیم :

زبان C  در سال 1972 توسط دنیس ریچی طراحی شد . زبان C تکامل یافته زبان  BCPL است که طراح آن مارتین ریچاردز می‌باشد ، زبان BCPL نیز از زبان B  مشتق شده است که طراح آن  کن تامسون بود . (خداوند روح دنیس ریچی را همچون هوگو چاوز با مسیح بازگرداند ! ...) .
از این زبان برای نوشتن برنامه‌های سیستمی ، همچون سیستم عامل ، کامپایلر ، مفسر ، ویرایشگر ، برنامه‌های مدیریت بانک اطلاعاتی ، اسمبلر استفاده میکنند .
زبان C  برای اجرای بسیاری از دستوراتش از توابع کتابخانه ای استفاده میکند و بیشتر خصوصیات وابسته به سخت افزار را به این توابع واگذار میکند لذا نرم افزار تولید شده با این زبان به سخت افزار خاصی بستگی ندارد و با اندکی تغییرات می‌توانیم نرم افزار مورد نظر را روی ماشینهای متفاوت اجرا کنیم ، در نتیجه برنامه نوشته شده با C  قابلیت انتقال (Portability) دارند . بعلاوه کاربر میتواند توابع کتابخانه ای خاص خودش را بنویسد و از آنها در برنامه هایش استفاده کند .
برنامه‌های مقصدی که توسط کامپیلرهای C  ساخته میشود بسیار فشرده و کم حجم‌تر از برنامه‌های مشابه در سایر زبانهاست ، این امر باعث افزایش سرعت اجرای آنها میشود .
++C  که از نسل  C  است تمام ویژگیهای ذکر شده بالا را دارد ، علاوه بر آن شی گرا نیز می‌باشد . برنامه‌های شی گرا منظم و ساخت یافته اند و قابل آپدیت هستند و به سهولت تغییر و بهبود می‌یابند و قابلیت اطمینان و پایداری بیشتری دارند .

تحلیل  اولین پروژه :



در اولین پروژه  کد فوق را بکار بردیم ، حال به شرح دستورات آن می‌پردازیم .
#include <iostream>
دستوراتی که علامت # پیش از آنها قرار میگیرد ، دستورات راهنمای پیش پردازنده هستند . این خط یک دستور پیش پردازنده است که توسط پیش پردازنده و قبل از شروع کامپایل ، پردازش میشود . این کد فایل iostream  را به برنامه اضافه میکند . کتابخانه استاندارد  ++C  به چندین بخش تقسیم شده است و هر بخش فایل سرآیند خود را دارد . دلیل قرار گرفتن این دستور در ابتدای برنامه این است  که ، پیش از استفاده از هر تابع و فراخوانی کردن آن در برنامه ، کامپایلر لازم است اطلاعاتی در مورد آن تابع داشته باشد .  در خط کد بالا فایل سرآیند  iostream  استفاده نمودیم زیرا شامل توابع مربوط به I/O  ( ورودی / خروجی ) می‌باشد .

int  main()
{
 
   return 0;
}
دستور فوق بخشی از هر برنامه ++C  است ، main  تابع اصلی هر برنامه ++C است که شروع برنامه از آنجا آغاز می‌شود . کلمه  int  در ابتدای این خط ، مشخص میکند که تابع main پس از اجرا و به عنوان مقدار برگشتی (;return 0)  یک عدد صحیح باز می‌گرداند .

std::cout<<"Hello world ...\n";
دستور فوق یک رشته را در خروجی استاندارد که معمولا صفحه نمایش می‌باشد ارسال میکند . std  یک فضای نام است . فضای نام محدوده ای است که چند موجودیت در آن تعریف شده است . مثلا موجودیت cout  در فضای نام std در فایل سرآیند iostream تعریف شده است .


در زبان ++C  هر دستور به ; (سیموکالن) ختم میشود .


 

مطالب
Angular Animation – بخش اول
متحرک سازی (Motion)، یکی از مفاهیم مهم در طراحی وب‌اپلیکیشن‌های مدرن محسوب می‌شود. امروزه استفاده از انیمیشن در طراحی رابط کاربری به عنوان جزء جدا ناپذیر UX محسوب می‌شود. برای درک اهمیت انیمیشن در طراحی، « نه فقط به برای زیبایی و چیدمان، بلکه به عنوان جزء جدایی ناپذیر UX » را ببینید. در Angular طراحی انیمیشن برای ساخت رابط کاربری نه تنها کاری سرگرم کننده، بلکه بسیار آسان است.

نصب Angular Animations  
برای شروع کار با Animation در Angular، ابتدا باید کتابخانه Angular Animation را توسط دستور زیر نصب کرد و سپس BrowserAnimationsModule را به ماژول اصلی برنامه اضافه کنید. 
> npm install @angular/animations@latest --save
import { BrowserAnimationsModule } from '@angular/platform-browser/animations';
@NgModule({
  imports: [
    //…
    BrowserAnimationsModule
  ],
})

در اینجا مثال ساده‌ای را مشاهده خواهید کرد که انتقال (transition) المنت li را از حالت active به inactive، با یک انمیشن ساده همراه خواهد کرد. محل تعریف انیمیشن‌ها در Angular، داخل متادیتای component@ و توسط خصوصیت animations می‌باشد. در ابتدای کار باید توابع مختص انیمیشن را در فایل component مورد نظر خود توسط دستور import به شکل زیر وارد کنیم: 
import { trigger, state, style, transition, animate } from '@angular/animations';
برای پیاده سازی انیمیشن در component، وارد کردن تمامی توابع بالا اجباری هستند. در قدم بعدی با افزودن خصوصیت animations به متادیتای component@، کدهای مربوط به کامپوننت را به شکل زیر تغییر می‌دهیم: 
import { Component } from '@angular/core';
import { trigger,state,style,transition,animate } from '@angular/animations';

@Component({
  selector: 'app-root',
  template: `
    <div style='width:50%; margin:auto'>
      <ul>
        <li [@myState]="currentState"
          style='width:100px; padding:10px; list-style-type: none' 
            (click)="toggleState()">
          {{currentState}}
        </li>
      </ul>
    </div>
  `,
  styleUrls: ['./app.component.css'],
  animations: [
      trigger('myState', [
        state('inactive', style({
          backgroundColor: '#eee',
          transform: 'scale(1)'
        })),
        state('active',   style({
          backgroundColor: '#cfd8dc',
          transform: 'scale(1.1)'
        })),
        transition('inactive => active', animate('100ms ease-in')),
        transition('active => inactive', animate('100ms ease-out'))
      ])
    ]
})
export class AppComponent {
  currentState: string = 'inactive';
  toggleState():void{
    this.currentState = this.currentState === 'inactive' ? 'active' : 'inactive';
  }
}


توضیحات تکمیلی

trigger: جهت تعریف یک انیمیشن، از تابع trigger استفاده می‌کنیم. این تابع استفاده شده‌ی در خصوصیت animations، در پارامتر اول خود، یک نام یکتا را دریافت خواهد کرد و در پارامتر بعدی، لیستی از توابع وارد شده مختص انیمیشن را دریافت می‌کند.

نکته: خصوصیت animations، قابلیت دریافت چندین تابع trigger را برای داشتن چندین انیمیشن مجزا، دارا است.

state: با استفاده از این تابع قادر به تعریف وضعیت‌های مختلف خواهیم بود. انیمشن در Angular بر دو منطق وضعیت (state) و گذار (transition) پیاده سازی می‌شود. به عبارت دیگر انیمیشن در Angular بر روی گذار (transition) بین وضعیت‌ها (states) قابل تعریف هستند. این تابع در پارامتر اول خود یک نام و در پارامتر دوم خود تابع style را دریافت می‌کند.

style: با استفاده از این تابع قادر به تعریف استایلی برای وضعیت تعریف شده خواهیم بود.

transition: برای ساخت انیمیشن واقعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این تابع در پارامتر اول خود، مسیر حرکت بین دو حالت (state) را به صورت یک رشته دریافت کرده و در پارامتر دوم خود، تابع animate را دریافت می‌کند. در این مثال مسیر حرکت به صورت 'inactive => active' تعریف شده است. یعنی هنگام گذار از وضعیت inactive به وضعیت active، تابع animate در پارامتر دوم اجرا خواهد شد.

animate: این تابع دو پارامتر timing و styles را دریافت می‌کند. timing مقداری از جنس رشته (string) است که می‌تواند ترکیبی از مدت زمان (duration) با مقدار اختیاری تاخیر(delay) و مقدار easing باشد. به عنوان مثال مقدار کامل زیر را درنظر بگیرید: 

'1s 100ms ease-out'

در این اینجا مدت زمان، برابر ۱ ثانیه، تاخیر، ۱۰۰ میلی ثانیه و easing، مقدار ease-out خواهد بود و به معنی اجرای انیمیشن با افکت ease-out و در مدت زمان ۱ ثانیه و با تاخیر در شروع به مدت ۱۰۰ میلی ثانیه می‌باشد. در صورتیکه به این پارامتر مقداری عددی را ارسال کنیم، عدد به عنوان مدت زمان (duration) و بر مبنای واحد میلی ثانیه در نظر گرفته خواهد شد. تمامی مقادیر زیر برای ارسال به این پارامتر معتبر می‌باشند: 

500            // duration=500ms 
"1s"            // duration=1s
"100ms 0.5s"        // duration=100ms, delay=0.5s
"5s ease"        // duration=5s, easing=ease
"5s 10ms cubic-bezier(.17,.67,.88,.1)"    // duration=5s, delay=10ms, easing=cubic-bezier(.17,067,.88,.1)

پارامتر styles در تابع animate یکی از توابع style یا keyframes می‌باشد. البته این پارامتر اختیاری است و در قسمت نکات تکمیلی توضیح داده خواهد شد. در مثال بالا از این پارامتر صرف نظر شده است.

برای متصل کردن انیمیشن تعریف شده به المنت‌های موجود در صفحه، از خصوصیت [triggerName@] استفاده کنید. trigger تعریف شده در قطعه کد بالا myState نام دارد. بنابراین برای اینکه المنت li در گذار بین حالت‌ها، این انیمیشن را داشته باشد، باید [myState@] را به المنت خود اضافه کنید. همچنین مقدار حالت جاری را باید برای این خصوصیت تامین کرد. این مقدار می‌تواند یک رشته استاتیک یا یک عبارت محاسبه شده توسط یک تابع یا یک متغیر باشد.

همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، با استفاده از متغیر currentState، المنت li در ابتدا در حالت inactive قرار دارد. با کلیک اول بر روی المنت، تابع toggleState باعث تغییر وضعیت المنت از وضعیت inactive به وضعیت active خواهد شد (inactive=>active) بنابراین انیمیشن زیر اجرا خواهد شد.

 transition('inactive => active', animate('100ms ease-in'))

با کلیک دوباره، المنت از وضعیت active به inactive خواهد رفت (active=>inactive)، بنابراین انیمیشن زیر اجرا می‌شود.

 

نکات تکمیلی

 در صورتیکه در تابع transition، پارامتر دوم برای حالتهای مختلف یکسان باشد، برای مثال رفتن از حالت active به حالت inactive و برعکس، می‌توان از روش زیر استفاده کرد. 
transition('inactive => active, active => inactive', animate('100ms ease-out'))

یا به شکل ساده‌تر: 

transition('inactive <=> active', animate('100ms ease-out'))


کاراکتر * جایگزین تمامی حالتهای موجود در برنامه خواهد بود. برای مثال:

'* <= active': بر روی تمامی گذارهای از حالت active به هر حالت دیگر، اعمال خواهد شد.

'active <= *': بر روی تمامی گذارهای از هر حالت به حالت active، اعمال خواهد شد.

 '* <= *': بر روی تمامی گذارها اعمال خواهد شد. 



همانطور که قبلا ذکر شد، تابع animate در پارامتر دوم خود یک تابع style یا keyframes را دریافت می‌کند. در صورتیکه بخواهیم در مدت زمان اجرای انیمیشن بر روی المنت، استایلی را نیز همراه کنیم، می‌توانیم از تابع style استفاده کنیم. اما این استایل بعد از اتمام انیمیشن بر روی المنت باقی نخواهد ماند؛ چون حالت (state) مقصد برای خود استایل تعریف شده‌است. علاوه بر این، در تابع transition می‌توان به شکل زیر یک استایل خطی را نیز تعریف کرد: 

transition('inactive => active', [
  style({
    backgroundColor: '#cfd8dc',
    transform: 'scale(1.3)'
  }),
  animate('80ms ease-in', style({
    backgroundColor: '#eee',
    transform: 'scale(1)'
  }))
]),

این تعریف استایل در تابع transition در شروع گذار بلافاصله بر روی المنت اعمال خواهد شد و در طول انیمیشن استایل را از دست خواهد داد و به استایل مقصد خواهد رسید.

در اینجا یک مثال بسیار ساده از نحوه پیاده سازی انیمیشن در Angular را مورد برسی قرار دادیم. در بخش بعدی نحوه‌ی پیاده سازی انیمیشن‌های پیشرفته که قابلیت اعمال بر روی المنت‌ها را هنگام اضافه شدن به صفحه و ترک صفحه را خواهند داشت، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

مطالب دوره‌ها
معرفی Aspect oriented programming
AOP یا Aspect oriented programming چیست؟

AOP یکی از فناوری‌های مرتبط با توسعه نرم افزار محسوب می‌شود که توسط آن می‌توان اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه را در یک یا چند ماژول مختلف قرار داد (که به آن‌ها Aspects نیز گفته می‌شود) و سپس آن‌ها را به مکان‌های مختلفی در برنامه متصل ساخت. عموما Aspects، قابلیت‌هایی را که قسمت عمده‌ای از برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهند، کپسوله می‌کنند. اصطلاحا به این نوع قابلیت‌های مشترک، تکراری و پراکنده مورد نیاز در قسمت‌های مختلف برنامه، Cross cutting concerns نیز گفته می‌شود؛ مانند اعمال ثبت وقایع سیستم، امنیت، مدیریت تراکنش‌ها و امثال آن. با قرار دادن این نیازها در Aspects مجزا، می‌توان برنامه‌ای را تشکیل داد که از کدهای تکراری عاری است.


مثالی از کدهای تکراری پراکنده در برنامه

به برنامه ذیل و قسمت‌های مختلف ثبت وقایع آن دقت کنید:
using System;

namespace AOP00
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Log.Debug("Program has started.");
            //.....
            try
            {

            }
            catch (Exception ex)
            {
                Log.Error(ex);
                throw;
            }
            finally
            {
                //.....
                Log.Debug("Program has ended.");
            }
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، حجم بالایی از کدهای تکراری ثبت وقایع، تنها در قسمت کوچکی از برنامه تدارک دیده شده‌اند. این مساله نقض اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از AOP و کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است.


معرفی Aspects و مزایای استفاده از آن‌ها

همانطور که عنوان شد اولین گام در AOP، کپسوله سازی کدهای تکراری است که اصطلاحا یک Aspect را تشکیل می‌دهند. بنابراین هر Aspect صرفا یک محصور کننده قابلیتی خاص و تکراری در برنامه است. این Aspect باید اصل SRP یا Single responsibility principle (تک مسئولیتی) را رعایت کند. برای اتصال یک Aspect به قطعه‌های مختلف کدهای برنامه از الگوی طراحی تزئین کننده یا Decorator pattern استفاده می‌شود. به این ترتیب که این Aspect خاص قرار است قسمتی از کدهای برنامه را تزئین کند. همچنین در این حالت، open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد گردید. از این جهت که کدهای تکراری برنامه، به Aspects منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های مختلف را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر). بنابراین با استفاده از Aspects، به یک طراحی شیء‌گرای بهتر نیز دست خواهیم یافت.


مراحل اجرای یک Aspect

هر Aspect برای تزئین یا اتصال به قسمت‌های مختلف برنامه، یک طول عمر کاری مشخص را طی می‌کند:
الف) مرحله OnStart
        public User GetUserById(int id)
        {
            if (Cache.ExistsFor(id))
            {
                return Cache[id];
            }
            else
            {
                var user = LoadFromDb(id);
                Cache.AddFor("User", id, user);
                return user;
            }
        }
مرحله اول اجرای یک Aspect، در آغاز کار قطعه‌ای است که قرار است آن‌را مزین کند. بنابراین بلافاصله قبل از اجرای کدی، برای مثال در یک متد، قادر خواهیم بود تا قطعه کد موجود در Aspect ایی را فراخوانی و اجرا کنیم.
برای مثال در متد GetUserById، پیش از اینکه کار به مراجعه به بانک اطلاعاتی برسد، ابتدا وضعیت کش سیستم بررسی می‌شود. بنابراین در این مثال می‌توان قسمت بررسی کش را به یک Aspect مجزا منتقل ساخته و در صورتیکه اطلاعاتی موجود بود، بازگشت داده شود؛ در غیر اینصورت مجوز اجرای ادامه کدها صادر گردد.

ب) مرحله OnSuccess
مرحله OnSuccess زمانی اجرا می‌شود که اجرای یک متد بدون بروز استثنایی خاتمه یافته است.

ج) مرحله OnExit
مرحله OnExit همانند مرحله OnSuccess است؛ با این تفاوت که مرحله OnSuccess در صورت بروز استثنایی در کدها اجرا نخواهد شد اما مرحله OnExit همواره در پایان کار یک متد فراخوانی می‌گردد.

د) مرحله OnError
مرحله OnError در طول عمر یک Aspect، در زمان بروز استثنایی رخ می‌دهد. برای مثال به این ترتیب می‌توان قسمت ثبت وقایع بروز استثناهای سیستم را کلا به یک Aspect مشخص انتقال داده و حجم کدهای تکراری را به این ترتیب به شدت کاهش داد.



انواع مختلف AOP

تا اینجا شاید این سؤال برای شما پیش آمده باشد که خوب! جالب است! اما چطور می‌خواهید در مراحلی که یاد شد، دخالت کرده و قطعه کدی را تزریق کنید؟
در AOP دو روش متداول کلی برای انجام اعمال تزریق کد وجود دارند:
1) استفاده از Interceptors
به کمک Interceptors، فرآیند فراخوانی متدها و خواص یک کلاس، تحت کنترل و نظارت قرار خواهند گرفت. برای انجام این امر، عموما از IOC Containers استفاده می‌شود (Inversion of control). احتمالا تا کنون از این کتابخانه‌ها تنها برای تزریق وابستگی‌های برنامه خود کمک گرفته‌اید و از سایر توانمندی‌های آن‌ها آنچنان استفاده‌ای نکرده‌اید. در این حالت، زمانیکه یک IOC Container کار وهله سازی کلاس خاصی را انجام می‌دهد، در همین حین می‌تواند مراحل یاد شده شروع، پایان و خطای متدها یا فراخوانی‌های خواص را نیز تحت نظر قرار داده و به این ترتیب مصرف کننده امکان تزریق کدهایی را در این مکان‌ها خواهد یافت.
مزیت مهم استفاده از Interceptors، عدم نیاز به کامپایل و یا تغییر ثانویه اسمبلی‌های موجود برای تغییری در کدهای آن‌ها است (برای تزریق نواحی تحت کنترل قرار دادن اعمال) و تمام کارها به صورت خودکار در زمان اجرای برنامه مدیریت می‌گردند.

2) بهره گیری از فناوری IL Code Weaving
در فناوی IL Code Weaving، ابتدا برنامه و ماژول‌های آن به نحو متداولی کامپایل و تبدیل به dll یا exe خواهند شد. سپس این dllها و فایل‌های اجرایی به پردازشگر ثانویه یک فریم ورک AOP برای تغییر و تزریق کدها سپرده خواهند شد. برای مثال در این حالت، کدهای سطح پایین IL مرتبط با مراحل مختلف اجرای یک Aspect، تولید و به اسمبلی‌های نهایی برنامه تزریق می‌شوند. اکنون به dll یا فایل اجرایی جدیدی خواهیم رسید که علاوه بر کدهای اصلی برنامه، حاوی کدهای تزریق شده تمام Aspects تعریف شده نیز هستند.
نظرات مطالب
چند نکته کوتاه و عمومی در مورد قبل و بعد از نصب ویندوز 7
- شرکت‌های داخلی فقط کار بسته بندی رو انجام می‌دن و پخش. بنابراین زیاد نگران دستکاری در اصل محصول نباشید (و ویندوز من و شما فرقی ندارد)، البته شاید یک سری برنامه یا آپدیت را پس از نصب به صورت خودکار هم نصب کنند.
- در مورد صفحات آبی، عمده‌ی مشکل، درایورهای قدیمی یا نصب برنامه‌های قدیمی و ناسازگار است.
در کل برای تشخیص آن نیاز به memory dump سیستم است. در ویندوز هفت به صورت پیش فرض در این مسیر تشکیل می‌شود:
SystemRoot->MEMORY.DMP
فایل MEMORY.DMP را جستجو و آپلود کنید تا بشود آنالیز کرد.
در ویندوزهای قبلی یک پوشه به نام minidump داخل ویندوز بود که این فایل‌های دامپ در آن تشکیل می‌شد.

- درایوی که ویندوز در آن نصب می‌شود درایو سی ممکن است تشخیص داده شود و مشکلی هم نیست.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification
{
    "outputFileName": "out.js",
    "inputFiles": [ "in.js" ],
    "minify": {
        "enabled": true,
        "preserveImportantComments": true
    }
}
برای فایل‌های css هم:
 {
    "outputFileName": "output/bundle.css",
    "inputFiles": [
      "css/lib/**/*.css", // globbing patterns are supported
      "css/input/site.css"
    ],
    "minify": {
        "enabled": true,
        "commentMode": "all"
    }
  },
این تنظیمات را باید از فایل‌های سورس آن استخراج کرد. در اینجا و اینجا.
مطالب
ASP.NET MVC #21

آشنایی با تکنیک‌های Ajax در ASP.NET MVC

اهمیت آشنایی با Ajax، ارائه تجربه‌ کاربری بهتری از برنامه‌های وب، به مصرف کنندگان نهایی آن می‌باشد. به این ترتیب می‌توان درخواست‌های غیرهمزمانی (asynchronous) را با فرمت XML یا Json به سرور ارسال کرد و سپس نتیجه نهایی را که حجم آن نسبت به یک صفحه کامل بسیار کمتر است، به کاربر ارائه داد. غیرهمزمان بودن درخواست‌ها سبب می‌شود تا ترد اصلی رابط کاربری برنامه قفل نشده و کاربر در این بین می‌تواند به سایر امور خود بپردازد. به این ترتیب می‌توان برنامه‌های وبی را که شبیه به برنامه‌های دسکتاپ هستند تولید نمود؛ کل صفحه مرتبا به سرور ارسال نمی‌شود، flickering و چشمک زدن صفحه کاهش خواهد یافت (چون نیازی به ترسیم مجدد کل صفحه نخواهد بود و عموما قسمتی جزئی از یک صفحه به روز می‌شود) یا بدون نیاز به ارسال کل صفحه به سرور، به کاربری خواهیم گفت که آیا اطلاعاتی که وارد کرده است معتبر می‌باشد یا نه (نمونه‌ای از آن‌ را در قسمت Remote validation اعتبار سنجی اطلاعات ملاحظه نمودید).


مروری بر محتویات پوشه Scripts یک پروژه جدید ASP.NET MVC در ویژوال استودیو

با ایجاد هر پروژه ASP.NET MVC‌ جدیدی در ویژوال استودیو، یک سری اسکریپت‌ هم به صورت خودکار در پوشه Scripts آن اضافه می‌شوند. تعدادی از این فایل‌ها توسط مایکروسافت پیاده سازی شده‌اند. برای مثال:
MicrosoftAjax.debug.js
MicrosoftAjax.js
MicrosoftMvcAjax.debug.js
MicrosoftMvcAjax.js
MicrosoftMvcValidation.debug.js
MicrosoftMvcValidation.js

این فایل‌ها از ASP.NET MVC 3 به بعد، صرفا جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی قرار دارند و استفاده از آن‌ها اختیاری است. بنابراین با خیال راحت آن‌ها را delete کنید! روش توصیه شده جهت پیاده سازی ویژگی‌های Ajax ایی، استفاده از کتابخانه‌های مرتبط با jQuery می‌باشد؛ از این جهت که 100ها افزونه برای کار با آن توسط گروه وسیعی از برنامه نویس‌ها در سراسر دنیا تاکنون تهیه شده است. به علاوه فریم ورک jQuery تنها منحصر به اعمال Ajax ایی نیست و از آن جهت دستکاری DOM (document object model) و CSS صفحه نیز می‌توان استفاده کرد. همچنین حجم کمی نیز داشته،‌ با انواع و اقسام مرورگرها سازگار است و مرتبا هم به روز می‌شود.

در این پوشه سه فایل دیگر پایه کتابخانه jQuery نیز قرار دارند:
jquery-xyz-vsdoc.js
jquery-xyz.js
jquery-xyz.min.js

فایل vsdoc برای ارائه نهایی برنامه طراحی نشده است. هدف از آن ارائه Intellisense بهتری از jQuery در VS.NET می‌باشد. فایلی که باید به کلاینت ارائه شود، فایل min یا فشرده شده آن است. اگر به آن نگاهی بیندازیم به نظر obfuscated مشاهده می‌شود. علت آن هم حذف فواصل، توضیحات و همچنین کاهش طول متغیرها است تا اندازه فایل نهایی به حداقل خود کاهش پیدا کند. البته این فایل از دیدگاه مفسر جاوا اسکریپت یک مرورگر، فایل بی‌نقصی است!
اگر علاقمند هستید که سورس اصلی jQuery را مطالعه کنید، به فایل jquery-xyz.js مراجعه نمائید.
محل الحاق اسکریپت‌های عمومی مورد نیاز برنامه نیز بهتر است در فایل master page یا layout برنامه باشد که به صورت پیش فرض اینکار انجام شده است.
سایر فایل‌های اسکریپتی که در این پوشه مشاهده می‌شوند، یک سری افزونه عمومی یا نوشته شده توسط تیم ASP.NET MVC برفراز jQuery هستند.

به چهار نکته نیز حین استفاده از اسکریپت‌های موجود باید دقت داشت:
الف) همیشه از متد Url.Content همانند تعاریفی که در فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مشاهده می‌کنید،‌ برای مشخص سازی مسیر ریشه سایت، استفاده نمائید. به این ترتیب صرفنظر از آدرس جاری صفحه، همواره آدرس صحیح قرارگیری پوشه اسکریپت‌ها در صفحه ذکر خواهد شد.
ب) ترتیب فایل‌های js مهم هستند. ابتدا باید کتابخانه اصلی jQuery ذکر شود و سپس افزونه‌های آن‌ها.
ج) اگر اسکریپت‌های jQuery در فایل layout سایت تعریف شده‌اند؛ نیازی به تعریف مجدد آن‌ها در View‌های سایت نیست.
د) اگر View ایی به اسکریپت ویژه‌ای جهت اجرا نیاز دارد، بهتر است آن‌را به شکل یک section داخل view تعریف کرد و سپس به کمک متد RenderSection این قسمت را در layout سایت مقدار دهی نمود. مثالی از آن‌را در قسمت 20 این سری مشاهده نمودید (افزودن نمایش جمع هر ستون گزارش).


یک نکته
اگر آخرین به روز رسانی‌های ASP.NET MVC را نیز نصب کرده باشید، فایلی به نام packages.config به صورت پیش فرض به هر پروژه جدید ASP.NET MVC اضافه می‌شود. به این ترتیب VS.NET به کمک NuGet این امکان را خواهد یافت تا شما را از آخرین به روز رسانی‌های این کتابخانه‌ها مطلع کند.


آشنایی با Ajax Helpers توکار ASP.NET MVC

اگر به تعاریف خواص و متدهای کلاس WebViewPage دقت کنیم:

using System;

namespace System.Web.Mvc
{
public abstract class WebViewPage<TModel> : WebViewPage
{
protected WebViewPage();
public AjaxHelper<TModel> Ajax { get; set; }
public HtmlHelper<TModel> Html { get; set; }
public TModel Model { get; }
public ViewDataDictionary<TModel> ViewData { get; set; }
public override void InitHelpers();
protected override void SetViewData(ViewDataDictionary viewData);
}
}

علاوه بر خاصیت Html که وهله‌ای از آن امکان دسترسی به Html helpers توکار ASP.NET MVC را در یک View فراهم می‌کند، خاصیتی به نام Ajax نیز وجود دارد که توسط آن می‌توان به تعدادی متد AjaxHelper توکار دسترسی داشت. برای مثال توسط متد Ajax.ActionLink می‌توان قسمتی از صفحه را به کمک ویژگی‌های Ajax، به روز رسانی کرد.


مثالی در مورد به روز رسانی قسمتی از صفحه به کمک متد Ajax.ActionLink

ابتدا نیاز است فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را اندکی ویرایش کرد. برای این منظور سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js را به فایل layout برنامه اضافه نمائید (اگر این سطر اضافه نشود، متد Ajax.ActionLink همانند یک لینک معمولی رفتار خواهد کرد):

<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>

سپس مدل ساده و منبع داده زیر را نیز به پروژه اضافه کنید:

namespace MvcApplication18.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication18.Models
{
public static class EmployeeDataSource
{
public static IList<Employee> CreateEmployees()
{
var list = new List<Employee>();
for (int i = 0; i < 1000; i++)
{
list.Add(new Employee { Id = i + 1, Name = "name " + i });
}
return list;
}
}
}

در ادامه کنترلر جدیدی را به برنامه با محتوای زیر اضافه کنید:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication18.Models;

namespace MvcApplication18.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost] //for IE-8
public ActionResult EmployeeInfo(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return View("Error");

if (!id.HasValue)
return View("Error");

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return View("Error");

return PartialView(viewName: "_EmployeeInfo", model: data);
}
}
}

بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. یک View خالی را به آن اضافه نمائید. همچنین بر روی متد EmployeeInfo کلیک راست کرده و با انتخاب گزینه Add view در صفحه ظاهر شده یک partial view را اضافه نمائید. جهت تمایز بین partial view و view هم بهتر است نام partial view با یک underline شروع شود.
کدهای partial view مورد نظر را به نحو زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication18.Models.Employee

<strong>Name:</strong> @Model.Name

سپس کدهای View متناظر با متد Index را نیز به صورت زیر اعمال کنید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>

<div id="EmployeeInfo">
@Ajax.ActionLink(
linkText: "Get Employee-1 info",
actionName: "EmployeeInfo",
controllerName: "Home",
routeValues: new { id = 1 },
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
})
</div>

<div id="Progress" style="display: none">
<img src="@Url.Content("~/Content/images/loading.gif")" alt="loading..." />
</div>

توضیحات جزئیات کدهای فوق

متد Ajax.ActionLink لینکی را تولید می‌کند که با کلیک کاربر بر روی آن، اطلاعات اکشن متد واقع در کنترلری مشخص، به کمک ویژگی‌های jQuery Ajax دریافت شده و سپس در مقصدی که توسط UpdateTargetId مشخص می‌گردد، بر اساس مقدار InsertionMode،‌ درج خواهد شد (می‌تواند قبل از آن درج شود یا پس از آن و یا اینکه کل محتوای مقصد را بازنویسی کند). HttpMethod آن هم به POST تنظیم شده تا با IE‌ مشکلی نباشد. از این جهت که IE پیغام‌های GET را کش می‌کند و مساله ساز خواهد شد. توسط پارامتر routeValues، آرگومان مورد نظر به متد EmployeeInfo ارسال خواهد شد.
به علاوه یکی دیگر از خواص کلاس AjaxOptions، برای معرفی حالت بروز خطایی در سمت سرور به نام OnFailure در نظر گرفته شده است. در اینجا می‌توان نام یک متد JavaScript ایی را مشخص کرده و پیغام خطای عمومی را در صورت فراخوانی آن به کاربر نمایش داد. یا توسط خاصیت Confirm آن می‌توان یک پیغام را پیش از ارسال اطلاعات به سرور به کاربر نمایش داد.
به این ترتیب در مثال فوق، id=1 به متد EmployeeInfo به صورت غیرهمزمان ارسال می‌گردد. سپس کارمندی بر این اساس یافت شده و در ادامه partial view مورد نظر بر اساس اطلاعات کاربر مذکور، رندر خواهد شد. نتیجه کار، در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد (InsertionMode.Replace). متد Ajax.ActionLink از این جهت داخل div تعریف شده‌است که پس از کلیک کاربر و جایگزینی محتوا، محو شود. اگر نیازی به محو آن نبود، آن‌را خارج از div تعریف کنید.
عملیات دریافت اطلاعات از سرور ممکن است مدتی طول بکشد (برای مثال دریافت اطلاعات از بانک اطلاعاتی). به همین جهت بهتر است در این بین از تصاویری که نمایش دهنده انجام عملیات است، استفاده شود. برای این منظور یک div با id مساوی Progress تعریف شده و id آن به LoadingElementId انتساب داده شده است. این div با توجه به display: none آن، در ابتدای امر به کاربر نمایش داده نخواهد شد؛ در آغاز کار دریافت اطلاعات از سرور توسط متد Ajax.ActionLink نمایان شده و پس از خاتمه کار مجددا مخفی خواهد شد.
به علاوه اگر به کدهای فوق دقت کرده باشید، از متد Request.IsAjaxRequest نیز استفاده شده است. به این ترتیب می‌توان تشخیص داد که آیا درخواست رسیده از طرف jQuery Ajax صادر شده است یا خیر. البته آنچنان روش قابل ملاحظه‌ای نیست؛ چون امکان دستکاری Http Headers همیشه وجود دارد؛ اما بررسی آن ضرری ندارد. البته این نوع بررسی‌ها را در ASP.NET MVC بهتر است تبدیل به یک فیلتر سفارشی نمود؛ به این ترتیب حجم if و else نویسی در متدهای کنترلرها به حداقل خواهد رسید. برای مثال:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Class|AttributeTargets.Method)]
public class AjaxOnlyAttribute : ActionFilterAttribute
{
  public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
  {
    if (filterContext.HttpContext.Request.IsAjaxRequest())
    {
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
    else
    {
      throw new InvalidOperationException("This operation can only be accessed via Ajax requests");
    }
  }
}

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:

[AjaxOnly]
public ActionResult SomeAjaxAction()
{
    return Content("Hello!");
}


در مورد کلمه unobtrusive در قسمت بررسی نحوه اعتبار سنجی اطلاعات، توضیحاتی را ملاحظه نموده‌اید. در اینجا نیز از ویژگی‌های data-* برای معرفی پارامترهای مورد نیاز حین ارسال اطلاعات به سرور، استفاده می‌گردد. برای مثال خروجی متد Ajax.ActionLink به شکل زیر است. به این ترتیب امکان حذف کدهای جاوا اسکریپت از صفحه فراهم می‌شود و توسط یک فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js که توسط تیم ASP.NET MVC تهیه شده، اطلاعات مورد نیاز به سرور ارسال خواهد گردید:
<a data-ajax="true" data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST" 
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
href="/Home/EmployeeInfo/1">Get Employee-1 info</a>

در کل این روش قابلیت نگهداری بهتری نسبت به روش اسکریپت نویسی مستقیم داخل صفحات را به همراه دارد. به علاوه جدا سازی افزونه اسکریپت وفق دهنده این اطلاعات با متد jQuery.Ajax از صفحه جاری، که امکان کش شدن آن‌را به سادگی میسر می‌سازد.


به روز رسانی اطلاعات قسمتی از صفحه بدون استفاده از متد Ajax.ActionLink

الزامی به استفاده از متد Ajax.ActionLink و فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js وجود ندارد. اینکار را مستقیما به کمک jQuery نیز می‌توان به نحو زیر انجام داد:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfo()">Get Employee-1 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfo() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfo",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning a simple text, not json
complete: function (xhr, status) {
var data = xhr.responseText;
if (status === 'error' || !data) {
//handleError
}
else {
$('#EmployeeInfo').html(data);
}
hideProgress();
}
});
}
function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

توضیحات:
توسط متد jQuery.Ajax نیز می‌توان درخواست‌های Ajax ایی خود را به سرور ارسال کرد. در اینجا type نوع http verb مورد نظر را مشخص می‌کند که به POST تنظیم شده است. Url آدرس کنترلر را دریافت می‌کند. البته حین استفاده از متد توکار Ajax.ActionLink،‌ این لینک به صورت خودکار بر اساس تعاریف مسیریابی برنامه تنظیم می‌شود. اما در صورت استفاده مستقیم از jQuery.Ajax باید دقت داشت که با تغییر تعاریف مسیریابی برنامه نیاز است تا این Url نیز به روز شود.
سه سطر بعدی نوع اطلاعاتی را که باید به سرور POST شوند مشخص می‌کند. نوع json است و همچنین contentType آن برای ارسال اطلاعات یونیکد ضروری است. از متد JSON.stringify برای تبدیل اشیاء به رشته کمک گرفته‌ایم. این متد در تمام مرورگرهای امروزی به صورت توکار پشتیبانی می‌شود و استفاده از آن سبب خواهد شد تا اطلاعات به نحو صحیحی encode شده و به سرور ارسال شوند. بنابراین این رشته ارسالی اطلاعات را به صورت دستی تهیه نکنید؛ چون کاراکترهای زیادی هستند که ممکن است مشکل ساز شده و باید پیش از ارسال به سرور اصطلاحا escape یا encode شوند.
متداول است از پارامتر success برای دریافت نتیجه عملیات متد jQuery.Ajax استفاده شود. اما در اینجا از پارامتر complete آن استفاده شده است. علت هم اینجا است که return PartialView یک رشته را بر می‌گرداند. پارامتر success انتظار دریافت خروجی از نوع json را دارد. به همین جهت در این مثال خاص باید از پارامتر complete استفاده کرد تا بتوان به رشته بدون فرمت خروجی بدون مشکل دسترسی پیدا کرد.
به علاوه چون از یک section برای تعریف اسکریپت‌های مورد نیاز استفاده کرده‌ایم، برای درج خودکار آن در هدر صفحه باید قسمت هدر فایل layout برنامه را به صورت زیر مقدار دهی کرد:

@RenderSection("javascript", required: false)



دسترسی به اطلاعات یک مدل در View، به کمک jQuery Ajax

اگر جزئی از صفحه که قرار است به روز شود، پیچیده است، روش استفاده از partial viewها توصیه می‌شود؛ برای مثال می‌توان اطلاعات یک مدل را به همراه یک گرید کامل از اطلاعات، رندر کرد و سپس در صفحه درج نمود. اما اگر تنها به اطلاعات چند خاصیت از مدلی نیاز داشتیم، می‌توان از روش‌هایی با سربار کمتر نیز استفاده کرد. برای مثال متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult EmployeeInfoData(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Json(false);

if (!id.HasValue)
return Json(false);

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return Json(false);

return Json(data);
}

سپس View برنامه را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfoData()">Get Employee-2 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfoData() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfoData",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning the json data
success: function (result) {
if (result) {
alert(result.Id + ' - ' + result.Name);
}
hideProgress();
},
error: function (result) {
alert(result.status + ' ' + result.statusText);
hideProgress();
}
});
}

function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

در این مثال، کنترلر برنامه، اطلاعات مدل را تبدیل به Json کرده و بازگشت خواهد داد. سپس می‌توان به اطلاعات این مدل و خواص آن در View برنامه، در پارامتر success متد jQuery.Ajax، مطابق کدهای فوق دسترسی یافت. اینبار چون خروجی کنترلر تعریف شده از نوع Json است، امکان استفاده از پارامتر success فراهم شده است. همه چیز هم در اینجا خودکار است؛ تبدیل یک شیء به Json و برعکس.
یک نکته: اگر نوع متد کنترلر، HttpGet باشد، نیاز خواهد بود تا پارامتر دوم متد بازگشت Json، مساوی JsonRequestBehavior.AllowGet قرار داده شود.


ارسال اطلاعات فرم‌ها به سرور، به کمک ویژگی‌های Ajax

متد کمکی توکار دیگری به نام Ajax.BeginForm در ASP.NET MVC وجود دارد که کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات یک فرم را به سرور انجام داده و سپس اطلاعاتی را از سرور دریافت و قسمتی از صفحه را به روز خواهد کرد. مکانیزم کاری کلی آن بسیار شبیه به متد Ajax.ActionLink می‌باشد. در ادامه با تکمیل مثال قسمت جاری، به بررسی این ویژگی خواهیم پرداخت.
ابتدا متد جستجوی زیر را به کنترلر برنامه اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult SearchEmployeeInfo(string data)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Content(string.Empty);

if (string.IsNullOrWhiteSpace(data))
return Content(string.Empty);

var employeesList = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var list = employeesList.Where(x => x.Name.Contains(data)).ToList();
if (list == null || !list.Any())
return Content(string.Empty);

return PartialView(viewName: "_SearchEmployeeInfo", model: list);
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه create a stronlgly typed view را انتخاب کرده و قالب scaffolding را هم بر روی list قرار دهید. سپس گزینه ایجاد partial view را نیز انتخاب کنید. نام آن‌را هم _SearchEmployeeInfo وارد نمائید. برای نمونه خروجی حاصل به نحو زیر خواهد بود:

@model IEnumerable<MvcApplication18.Models.Employee>

<table>
<tr>
<th>
Name
</th>
</tr>

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
</tr>
}

</table>

تا اینجا یک متد جستجو را ایجاد کرده‌ایم که می‌تواند لیستی از رکوردهای کارمندان را بر اساس قسمتی از نام آن‌ها که توسط کاربری جستجو شده است، بازگشت دهد. سپس این اطلاعات را به partial view مورد نظر ارسال کرده و یک جدول را بر اساس آن تولید خواهیم نمود.
اکنون به فایل Index.cshtml مراجعه کرده و فرم Ajax ایی زیر را اضافه نمائید:

@using (Ajax.BeginForm(actionName: "SearchEmployeeInfo",
controllerName: "Home",
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
}))
{
@Html.TextBox("data")
<input type="submit" value="Search" />
}

اینبار بجای استفاده از متد Html.BeginForm از متد Ajax.BeginForm استفاده شده است. به کمک آن اطلاعات Html.TextBox تعریف شده، به کنترلر Home و متد SearchEmployeeInfo آن، بر اساس HttpMethod تعریف شده، ارسال گردیده و نتیجه آن در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد. همچنین اگر اطلاعاتی یافت نشد، به کمک متد return Content یک رشته خالی بازگشت داده می‌شود.
متد Ajax.BeginForm نیز از ویژگی‌های data-* برای تعریف اطلاعات مورد نیاز ارسالی به سرور استفاده می‌کند. بنابراین نیاز به سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js در فایل layout برنامه جهت وفق دادن این اطلاعات unobtrusive به اطلاعات مورد نیاز متد jQuery.Ajax وجود دارد.

<form action="/Home/SearchEmployeeInfo" data-ajax="true" 
data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST"
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
id="form0" method="post">
<input id="data" name="data" type="text" value="" />
<input type="submit" value="Search" />
</form>


کتابخانه کمکی «ASP.net MVC Awesome - jQuery Ajax Helpers»
علاوه بر متدهای توکار Ajax همراه با ASP.NET MVC، سایر علاقمندان نیز یک سری Ajax helper را بر اساس افزونه‌های jQuery تدارک دیده‌اند که از آدرس زیر قابل دریافت هستند:
http://awesome.codeplex.com/


افزودن فرم‌ها به کمک jQuery.Ajax و فعال سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت

در ASP.NET MVC چون ViewState حذف شده است، امکان تزریق فرم‌های جدید به صفحه یا به روز رسانی قسمتی از صفحه توسط jQuery Ajax به سهولت و بدون دریافت پیغام «viewstate is corrupted» در حین ارسال اطلاعات به سرور، میسر است.
در این حالت باید به یک نکته مهم نیز دقت داشت: «اعتبار سنجی سمت کلاینت دیگر کار نمی‌کند». علت اینجا است که در حین بارگذاری متداول یک صفحه، متد زیر به صورت خودکار فراخوانی می‌گردد:
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");

اما با به روز رسانی قسمتی از صفحه، دیگر اینچنین نخواهد بود و نیاز است این فراخوانی را دستی انجام دهیم. برای مثال:

$.ajax
({
url: "/{controller}/{action}/{id}",
type: "get",
success: function(data)
{
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");
}
});

//or
$.get('/{controller}/{action}/{id}', function (data) { $.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}"); });

شبیه به همین مساله را حین استفاده از Ajax.BeginForm نیز باید مد نظر داشت:

@using (Ajax.BeginForm(
    "Action1",
    "Controller",
    null,
    new AjaxOptions {
        OnSuccess = "onSuccess",
        UpdateTargetId = "result"
    },
    null)
)
{
    <input type="submit" value="Save" />
}

var onSuccess = function(result) {
    // enable unobtrusive validation for the contents
    // that was injected into the <div id="result"></div> node
    $.validator.unobtrusive.parse("#result");
};

در این مثال در پارامتر UpdateTargetId، مجددا یک فرم رندر می‌شود. بنابراین اعتبار سنجی سمت کلاینت آن دیگر کار نخواهد کرد مگر اینکه با مقدار دهی خاصیت OnSuccess، مجددا متد unobtrusive.parse را فراخوانی کنیم.