مطالب دوره‌ها
مدیریت نگاشت ConnectionIdها در SignalR به کاربران واقعی سیستم
SignalR تنها از Context.ConnectionId خود با خبر است و بس. کاربران واقعی سیستم، پس از اعتبارسنجی می‌توانند با چندین و چند ConnectionId به سیستم متصل شوند؛ برای مثال گشودن چندین مرورگر یا باز کردن برگه‌های مختلف یک مرورگر و یا حتی استفاده از سایر کلاینت‌هایی که SignalR قابلیت کار کردن با آن‌ها را دارد. بنابراین باید بتوان بین ConnectionIdها و کاربران واقعی سیستم، تناظری را برقرار کرد و همچنین نباید تصور کرد که الزاما یک کاربر مساوی است با یک ConnectionId.


اعتبار سنجی کاربران در SignalR

تمام مباحث عنوان شده در مورد نحوه‌ی کار با Forms Authentication استاندارد یک برنامه وب، در SignalR نیز قابل دسترسی است. پس از اینکه کاربری به سایت وارد شد (با استفاده از روش‌های متداول؛ مانند یک صفحه‌ی لاگین)، اطلاعات او در یک Hub نیز قابل استفاده است. برای مثال می‌توان به خاصیت this.Context.User.Identity.IsAuthenticated دسترسی داشت.
به علاوه در این حالت برای محدود کردن دسترسی کاربران اعتبار سنجی نشده به یک هاب فقط کافی است فیلتر Authorize را به هاب اعمال کنیم. باید دقت داشت که این فیلتر در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR تعریف شده است.
[Authorize]
public class ChatHub : Hub
{
  //...
}


نگاشت اتصالات، به کاربران واقعی سیستم

public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر
        

        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }
با توجه به توضیحات ابتدای بحث، هر کاربر با چندین ConnectionId می‌تواند به سیستم متصل شود. بنابراین کلاس کاربران، دارای یک خاصیت اضافی که نیازی هم نیست تا به بانک اطلاعاتی نگاشت شود، به نام ConnectionIds همانند کلاس فوق خواهد بود.
سپس باید لیست اتصالات کاربر را در هربار اتصال و قطع اتصال او به روز کرد:
using System.Collections.Concurrent;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR05.Common
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { get; set; }
        // سایر خواص کاربر


        public HashSet<string> ConnectionIds { get; set; }
    }

    public class ChatHubHub : Hub
    {
        private static readonly ConcurrentDictionary<string, User> Users = new ConcurrentDictionary<string, User>();

        public override Task OnConnected()
        {
            connect();
            return base.OnConnected();
        }

        private void connect()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            var user = Users.GetOrAdd(userName,
                _ => new User
                {
                    Name = userName,
                    ConnectionIds = new HashSet<string>()
                });
            lock (user.ConnectionIds)
            {
                user.ConnectionIds.Add(connectionId);
            }
        }

        public override Task OnReconnected()
        {
            connect();
            return base.OnReconnected();
        }

        public override Task OnDisconnected()
        {
            var userName = Context.User.Identity.Name;
            var connectionId = Context.ConnectionId;

            User user;
            Users.TryGetValue(userName, out user);
            if (user != null)
            {
                lock (user.ConnectionIds)
                {
                    user.ConnectionIds.RemoveWhere(cid => cid.Equals(connectionId));

                    if (!user.ConnectionIds.Any())
                    {
                        User removedUser;
                        Users.TryRemove(userName, out removedUser);

                        ///Clients.Others.userDisconnected(userName);
                    }
                }
            }

            return base.OnDisconnected();
        }
    }
}
در این مثال با بازنویسی متدهای اتصال، اتصال مجدد و قطع اتصال یک کاربر، توانسته‌ایم:
الف) نگاشتی را بین یک Id اتصال و یک User واقعی سیستم برقرار کنیم.
ب) لیست اتصالات یک کاربر را نیز در اختیار داشته و در زمان قطع اتصال یکی از برگه‌های مرورگر او، تنها یکی از این Idهای اتصال را از لیست حذف خواهیم کرد.

اگر این لیست دیگر Id متصلی نداشت، با فراخوانی متد فرضی Clients.Others.userDisconnected، می‌توان به سایر کاربران مثلا یک Chat، خروج کامل این کاربر را اطلاع رسانی کرد.
با داشتن لیست اتصالات یک کاربر، می‌توان به سایر کاربران اطلاع داد که مثلا کاربر جدیدی به Chat room وارد شده است:
  Clients.AllExcept(user.ConnectionIds.ToArray()).userConnected(userName);
AllExcept در اینجا یعنی سایر کاربران منهای کاربرانی که Id اتصالات آن‌ها ذکر می‌شود. چون این Idها تمامی متعلق به یک کاربر هستند، فراخوانی فوق به معنای اطلاع رسانی به همه، منهای کاربر جاری متصل است.
مطالب
استفاده از فایل Json برای ذخیره و بازیابی تنظیمات برنامه
قطعا شرایطی پیش خواهد آمد که شما مجبور شوید داده‌هایی را به عنوان تنظیمات برنامه در محلی ذخیره کنید و مجددا آن‌ها را فراخوانی کنید. روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارند که معروف‌ترین و ساده‌ترین راه، استفاده از Settings خود پروژه می‌باشد. اما این به منزله بهترین راه نیست! در این مطلب قصد داریم تنظیمات برنامه را در یک فایل json، با همان ساختار استانداردش ذخیره و بازیابی کنیم.
برای اینکار نیاز به سریالایز و دیسریالایز کردن مدل داریم. اگر از دات نت کور استفاده میکنید، کتابخانه توکار جیسون، در فضای نام System.Text.Json از عهده این کار بر میاد و اگر از نسخه‌های دات نت فریمورک استفاده میکنید، باید پکیج newtonsoft.json را نصب کنید.
برای شروع یک کلاس را به نام GlobalData (یا هر نام دلخواه دیگری) ایجاد کنید.
چون قرار هست این کلاس هر نوع مدلی را برای ما سریالایز و دیسریالایز کند، پس کلاس را بصورت جنریک تعریف کنید.
public abstract class GlobalData<T> where T : GlobalData<T>, new()
حالا برای دسترسی به این کلاس، یک متغیر جنریک را به نام Config ایجاد میکنیم:
public static T Config { get; set; }
همینطور برای خواندن یک فایل جیسون از محلی مشخص، یک متغیر دیگر را به نام filename ایجاد میکنیم:
private static string _filename { get; set; }
در این کلاس به 2 متد نیاز داریم. متد اول برای دیسریالایز کردن فایل جیسون و متد دوم برای سریالایز کردن اطلاعات:
public static void Init(string FileName = "AppConfig.json")
        {
            _filename = FileName;
            if (File.Exists(FileName))
            {
                string json = File.ReadAllText(FileName);

                Config = (string.IsNullOrEmpty(json) ? new T() : JsonSerializer.Deserialize<T>(json)) ?? new T();
            }
            else
            {
                Config = new T();
            }
        }
بصورت پیشفرض محل خواندن فایل جیسون را در کنار فایل اجرایی exe و با نام AppConfig.json در نظر میگیریم. در صورتی که فایل ما موجود بود، به کمک ReadAllText محتوای فایل جیسون را میخوانیم و در صورتی که خالی نبود، اقدام به دیسریالایز کردن آن میکنیم.
در متد Save نیز:
public static void Save()
        {
            JsonSerializerOptions options = new JsonSerializerOptions { WriteIndented = true, IgnoreNullValues = true };

            string json = JsonSerializer.Serialize(Config, options);
            File.WriteAllText(_filename, json);
        }
پراپرتی Config را که شامل اطلاعات ما میباشد، در محل موردنظر سریالایز میکنیم.
حالا به سراغ پروژه‌ی دمو می‌رویم. یک کلاس را ایجاد کرده و از کلاس GlobalData ارث بری میکنیم:
internal class AppConfig : GlobalData<AppConfig>
حالا پراپرتی‌های دلخواه خود را ایجاد میکنیم:
 public string ServerUrl { get; set; } = "https://sub.deltaleech.com";
 public bool IsShowNotification { get; set; } = true;
 public NavigationViewPaneDisplayMode PaneDisplayMode { get; set; } = NavigationViewPaneDisplayMode.Left;

 public SkinType Skin { get; set; } = SkinType.Default;
دقت کنید که قبل از خواندن تنظیمات، باید ابتدا فایل تنظیمات را دیسریالایز کرده باشید. پس هنگام اجرای پروژه، متد Init را فراخوانی کنید:
protected override void OnStartup(StartupEventArgs e) {
GlobalData<AppConfig>.Init();
}
برای خواندن تنظیمات به این صورت عمل کنید:
var skin = GlobalData<AppConfig>.Config.Skin;
و برای ذخیره کردن :
GlobalData<AppConfig>.Config.Skin = Skin.Dark;
GlobalData<AppConfig>.Save();

دقت داشته باشید که اگر بعد از ذخیره کردن تنظیمات، قصد داشته باشید اطلاعات جدید را دریافت کنید، باید حتما قبل از دریافت اطلاعات، متد Init را یکبار دیگر فراخوانی کنید تا اطلاعات جدید، نمایش داده شود.

مطالب
امکان تغییر رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی در EF Core در زمان اجرای برنامه
تغییر پویای رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی در نگارش‌های پیشین EF، مشکل بودند که نمونه‌هایی از آن را پیشتر در مطالب زیر مشاهده کرده‌اید:
- «تنظیم رشته اتصالی Entity Framework به بانک اطلاعاتی به وسیله کد»
- «استفاده از چندین بانک اطلاعاتی به صورت همزمان در EF Code First»

اما EF Core نه تنها این مشکل را پوشش را داده‌است، بلکه امکان تزریق وابستگی‌ها و استفاده‌ی از سرویس‌های مختلف را نیز در این حین، پیش بینی کرده‌است که در ادامه جزئیات آن‌را مرور می‌کنیم.


نیاز به تغییر رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی در زمان اجرا

دلایل نیاز به امکان تغییر رشته‌ی اتصالی در زمان اجرا شامل موارد زیر هستند:
- در برنامه‌هایی کمی پیچیده‌تر و سابقه دار، ممکن است عملیات تجاری یکسال را در بانک اطلاعاتی سال 98 و دیگری را در بانک اطلاعاتی سال 99 ثبت کنید. در این حالت کاربران باید بتوانند در زمان اجرا به هر بانک اطلاعاتی که پیشتر با آن کار کرده‌اند، متصل شده و از آن استفاده کنند.
- یکی از روش‌های پیاده سازی برنامه‌های چند مستاجری، داشتن یک بانک اطلاعاتی مجزا، به ازای هر مستاجر است. در این حالت نیز تک برنامه‌ی ما باید بتواند بر اساس Id مشتری، بانک اطلاعاتی متناظری را در زمان اجرا انتخاب کند.
- نیاز به داشتن چندین context در برنامه و کار با بانک‌های اطلاعاتی متفاوت در زمان اجرا؛ مانند کار با SQL Server، اوراکل و یا SQLite


روش تغییر رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی در EF Core در زمان اجرای برنامه

اگر به روش ثبت متداول سرویس DbContext برنامه و پروایدر آن دقت کنیم:
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
      options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection")
));
یک action delegate قابل مشاهده‌است. کار این اکشن، تنظیم پروایدر و تمام نیازهای یک رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی، جهت شروع به کار با Context برنامه است. نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، فراخوانی هرباره‌ی این action، به ازای هر اتصال تشکیل شده‌است. یعنی کدهای داخل این action delegate کش نمی‌شوند و همین مساله امکان تغییر پویای آن‌ها را میسر می‌کند.

یک نکته: چون این اطلاعات کش نمی‌شوند، اگر رشته‌ی اتصالی شما ثابت است (و نیازی به تغییر آن در زمان اجرای برنامه نیست)، محل تامین آن‌را به پیش از سطر services.AddDbContext انتقال دهید و فقط نتیجه‌ی محاسبه شده‌ی نهایی را استفاده کنید تا کارآیی برنامه افزایش یابد؛ در غیراینصورت فراخوانی Configuration.GetConnectionString مدام تکرار خواهد شد.


دریافت یک قالب قابل تغییر از تنظیمات برنامه و تغییر آن با هدرهای درخواست رسیده‌ی به آن

فرض کنید قالب رشته‌ی اتصالی برنامه در فایل appsettings.json به صورت زیر است:
"ConnectionStrings": {
    "ConnectionTemplate": "Data Source=.;Initial Catalog={db_Name};Integrated Security=True",
}
و db_Name آن قرار است برای مثال از یک query string، سشن، کوکی و یا فیلد خاصی در هدر HTTP رسیده تامین شود. برای مثال سال مالی انتخابی و یا شماره مستاجر انتخابی به صورت یک فیلد خاص HTTP به سمت برنامه ارسال می‌شوند.
بنابراین اکنون نیاز است به ازای هر درخواست رسیده بتوان به سرویس IHttpContextAccessor و شیء HttpContext.Request جاری دسترسی یافت و سپس از هدرهای رسیده، برای مثال هدر ویژه‌ی tenantId و یا year را پردازش کرد؛ اما در تعریف services.AddDbContext فوق چگونه می‌توان اینکار را انجام داد؟
خوشبختانه متد services.AddDbContext، دارای یک overload دیگر نیز هست که امکان دسترسی به تمام سرویس‌های جاری سیستم را میسر می‌کند:
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>((serviceProvider, dbContextBuilder) =>
{
   var connectionStringTemplate = Configuration.GetConnectionString("ConnectionTemplate");
   var httpContextAccessor = serviceProvider.GetRequiredService<IHttpContextAccessor>();
   var dbName = httpContextAccessor.HttpContext.Request.Headers["tenantId"].First();
   var connectionString = connectionStringTemplate.Replace("{db_Name}", dbName);
   dbContextBuilder.UseSqlServer(connectionString);
});
همانطور که مشاهده می‌کنید، overload دوم متد services.AddDbContext، امکان ارسال serviceProvider را نیز به این action delegate دارد. پس از آن می‌توان توسط متد GetRequiredService آن به هر سرویس مدنظری که در سیستم ثبت شده‌است، دسترسی یافت و برای مثال در اینجا فیلد هدر سفارشی tenantId را از آن استخراج نمود و در قالب رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی، در زمان اجرا به صورت پویایی جایگزین کرد.
همچنین در صورت نیاز می‌توان UseSqlServer آن‌را نیز در این action delegate به هر پروایدر دیگری در زمان اجرا تغییر داد و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

یک نکته: البته برنامه نباید هر tenantId ای را پردازش کند و این خودش می‌تواند تبدیل به یک نقیصه‌ی امنیتی شود. به همین جهت برای مثال می‌توان tenantId را در یک JWT قرار داد و در حین تعیین اعتبار آن و کاربر جاری، این مقدار را نیز بررسی کرد.
مطالب
روش بهینه نمایش عکس در Xamarin Forms
پیشاپیش از شما دعوت می‌کنم اگر از سایر روش‌های توسعه برنامه‌های موبایل چون Flutter ،React native و ... استفاده می‌کنید نیز این مقاله را مطالعه کنید؛ چرا که ایده کلی و نکات مهم آن می‌تواند برای شما نیز مفید باشد.

زمانیکه شما از طراح، کاری را می‌گیرید و فرضا می‌خواهید در صفحه‌ای از برنامه موبایل، یک لیوان را نمایش دهید، به شما یک فایل png یا svg تحویل داده می‌شود. اگر چه عموما روش‌هایی وجود دارند تا همان فایل را به صورت مستقیم در صفحه برنامه خود استفاده کنید، ولی این کار به چند دلیل توصیه نمی‌شود:
۱- دستگاه‌های مختلف، Resolution‌های متفاوتی دارند و سخت‌افزار بعضا ضعیف موبایل، باید عکس را برای نمایش بهینه، Scale کند که عملی است هدر دهنده پردازنده و حافظه.
۲- حتی وقتی عمل Scale انجام شد، وقتی صفحه مربوطه بسته شود و به صفحه دیگری برویم، در باز کردن دوباره صفحه مربوطه، این عمل هزینه بر مجددا رخ می‌دهد.

برای حل این مشکل، می‌توان دو قدم برداشت:
قدم اول اینکه عکس svg و یا png آن لیوان را در Scaleهای مختلف، از پیش ذخیره کرد. این کار خود دو اشکال دارد. یک اینکه اگر این عمل به صورت دستی انجام شود، احتمال اشتباه بالا می‌رود و انجام این کار برای Android/iOS/Windows و برای Scaleهای مختلف، برای هر عکس، نیاز به ذخیره لااقل یک دو جین عکس دارد. دوم اینکه با ذخیره‌سازی چند باره یک عکس در Scaleهای مختلف، حجم فایل نهایی پروژه بالا می‌رود.

برای خودکاری سازی این فرآیند دستی، در Xamarin Forms، React native و ... ابزارهایی تعبیه شده است که ResizetizerNT نمونه Xamarin Forms آن است که یک عکس svg یا png را از شما گرفته و در Scaleهای مختلف، برای Android/iOS/Windows ذخیره می‌کند و طبیعتا احتمال اشتباه کم می‌شود و کار بسیار ساده می‌شود.

برای حل مشکل سایز خروجی نهایی، در Android و Google Play Store فرمت جدیدی جایگزین apk شده است به نام aab یا Android App Bundle که با توجه به Resolution دستگاهی که در حال دانلود برنامه است، فایلی را برای وی ساخته و می‌فرستد که فقط عکس‌های با Scale مناسب در آن است؛ پس می‌توانیم لااقل در Android نگران حجم نباشیم.
البته تاثیر این‌کار در Performance آن‌چنان بالاست که بهتر است برای Storeهای متفرقه که از aab پشتیبانی نمی‌کنند و کماکان فقط از apk پشتیبانی می‌کنند نیز کماکان عکس در Scaleهای مختلف ذخیره شود.

در iOS نیز ابزار pngcrunch وجود دارد که عکس‌های png را بهینه و compress می‌کند و در کاهش حجم فایل نهایی مؤثر است. در Xamarin.iOS در قسمت تنظیمات پروژه، در قسمت iOS Build، زدن تیک Checkbox مربوطه با نام Optimize PNG images به معنای درخواست استفاده از این ابزار مفید است.

با این حال، حتی اگر عکس‌ها در Scaleهای مختلفی ذخیره شوند، مرحله‌ای وجود دارد که آن png، به bitmap قابل نمایش تبدیل می‌شود. این عمل نیز هزینه‌بر بوده و زمانیکه شما صفحه ای را بسته و مجددا باز می‌کنید نیز این عمل تکرار می‌شود. همچنین اگر در یک List view پنج آیتم را داشته باشید که یک عکس را دارند، این عمل پنج بار تکرار می‌شود.

در Android ابزاری معرفی شده‌است که Glide نام دارد و این ابزار، مرحله تبدیل png به bitmap قابل نمایش را cache می‌کند و دیگر باز و بسته کردن صفحات، یا استفاده از یک عکس در List view، اشکالی را ایجاد نمی‌کند. در Xamarin Forms با استفاده از GlideX.Forms، می‌توانید کاری کنید که در Android این بهینه سازی بسیار مؤثر صورت پذیرد و به Scroll نرم در List view و باز شدن سریع صفحات برسید. در iOS معادل همین کار را کتابخانه مطرح Nuke انجام می‌دهد که برای استفاده از آن در Xamarin Forms میتوانید از این Package استفاده کنید.
مزیت دیگر استفاده از GlideX.Forms و Nuke در این است که اگر جایی از برنامه، عکس‌هایی را از سرور دریافت و نمایش دهید (مثلا عکس مشتری‌ها در لیست مشتریان)، این دو ابزار عکس مربوطه را پس از Scale شدن و تبدیل شدن به Bitmap برای استفاده‌های بعدی Cache می‌کنند و سری بعد که نیاز به نمایش همان عکس می‌شود، به جای Scale شدن مجدد و تبدیل شدن به Bitmap دوباره، فقط از Cache محتوای آماده به نمایش به کاربر نمایش داده می‌شود.

در نهایت شما با چند خط تنظیمات ساده و نصب کردن چند package می‌توانید با داشتن یک svg یا png، آن‌را به بهینه‌ترین شکل ممکن در Android/iOS/Windows نمایش دهید.
این پروژه در Github تمامی این موارد را در کنار هم گردآوری کرده‌است که می‌توانید از سورس آن نیز برای درک بهتر موارد استفاده کنید.
مطالب
سرنوشت اعتبارسنجی درخواست‌ها در ASP.NET Core
Request Validation یا اعتبارسنجی درخواست‌ها چیست؟


اگر با وب فرم‌ها کار کرده باشید، حتما با تنظیم زیر در فایل web.config برنامه‌های وب آشنا هستید:
<pages validaterequest="false"></pages>
که در آن اعتبارسنجی درخواست رسیده جهت امکان ورود برای مثال اطلاعات HTML ای، به طور کامل خاموش شده‌است (به صورت سراسری در کل برنامه) و یا اگر از MVC 5.x استفاده می‌کنید، ویژگی [ValidateInput(false)] و یا [AllowHtml] نیز یک چنین کاری را انجام می‌دهند.
Request Validation قابلیتی است که از زمان ASP.NET 1.1 وجود داشته‌است و توسط آن اگر اطلاعات دریافتی از کاربر به همراه تگ‌های HTML و یا کدهای JavaScript ای باشد، خطرناک تشخیص داده شده و با ارائه‌ی پیام خطایی (مانند تصویر فوق)، پردازش درخواست متوقف می‌شود. این اعتبارسنجی بر روی هدرها، کوئری استرینگ‌ها، بدنه‌ی درخواست و کوکی‌ها صورت می‌گیرد. هدف آن نیز به حداقل رساندن امکان حملات Cross-Site Scripting و یا XSS است.


محدودیت‌های اعتبارسنجی درخواست‌ها

هر چند Request validation یک ویژگی و امکان جالب است، اما ... در عمل راه‌حل جامعی نیست و تنها اگر کاربر تگ‌های HTML ای را ارسال کند، متوجه وجود یک خطر احتمالی می‌شود. برای مثال اگر این اطلاعات خطرناک به نحو دیگری در قسمت‌های مختلفی مانند attributeها، CSSها و غیره نیز تزریق شوند، عکس العملی را نشان نخواهد داد. به علاوه اگر این نوع حملات به همراه ترکیب آن‌ها با روش‌های Unicode نیز باشد، می‌توان این اعتبارسنجی را دور زد.


اعتبارسنجی خودکار درخواست‌ها و حس کاذب امنیت

متاسفانه وجود اعتبارسنجی خودکار درخواست‌ها سبب این توهم می‌شود که برنامه در مقابل حملات XSS امن است و بالاخره این قابلیت توسط مایکروسافت در برنامه قرار داده شده‌است و ما هم به آن اطمینان داریم. اما با توجه به نحوه‌ی پیاده سازی و محدودیت‌های یاد شده‌ی آن، این قابلیت صرفا یک لایه‌ی بسیار ابتدایی اعتبارسنجی اطلاعات ارسالی به سمت سرور را شامل می‌شود و بررسی تمام حالات حملات XSS را پوشش نمی‌دهد (اگر علاقمند هستید که بدانید چه بازه‌ای از این حملات ممکن هستند، آزمون‌های واحد کتابخانه‌ی HtmlSanitizer را بررسی کنید).


پایان اعتبارسنجی درخواست‌ها در ASP.NET Core

طراحان ASP.NET Core تصمیم گرفته‌اند که یک چنین قابلیتی را به طور کامل از ASP.NET Core حذف کنند؛ چون به این نتیجه رسیده‌اند که ... ایده‌ی خوبی نبوده و در اکثر مواقع برنامه نویس‌ها کاملا آن‌را خاموش می‌کنند (مانند مثال‌های وب فرم و MVC فوق). اعتبارسنجی درخواست‌ها مشکل یک برنامه است و مراحل و سطوح آن از هر برنامه، به برنامه‌ی دیگری بر اساس نیازمندی‌های آن متفاوت است. به همین جهت تعیین اجباری اعتبارسنجی درخواست‌ها در نگارش‌های قبلی ASP.NET سبب شده‌است که عملا برنامه نویس‌ها با آن کار نکنند. بنابراین در اینجا دیگر خبری از ویژگی‌های ValidateInput و یا AllowHtml و یا مانند وب فرم‌ها و HTTP Module مخصوص آن، به همراه یک میان‌افزار تعیین اعتبار درخواست‌ها نیست.


اکنون برای مقابله با حملات XSS در کدهای سمت سرور برنامه‌های ASP.NET Core چه باید کرد؟

در ASP.NET Core، کار مقابله‌ی با حملات XSS، از فریم‌ورک، به خود برنامه واگذار شده‌است و در اینجا شما بر اساس نیازمندی‌های خود تصمیم خواهید گرفت که تا چه حدی و چه مسایلی را کنترل کنید. برای این منظور در سمت سرور، استفاده‌ی ترکیبی از سه روش زیر توصیه می‌شود:
الف) تمیز کردن اطلاعات ورودی رسیده‌ی از کاربران توسط کتابخانه‌هایی مانند HtmlSanitizer
ب) محدود کردن بازه‌ی اطلاعات قابل قبول ارسالی توسط کاربران
[Required]
[StringLength(50)]
[RegularExpression(@"^[a-zA-Z0-9 -']*$")]
public string Name {get;set;}
در اینجا با مشخص کردن طول رشته، امکان انشاء نوشتن از کاربر گرفته شده‌است و همچنین توسط عبارات باقاعده، تنها ورود حروف و اعداد انگلیسی، به همراه یک فاصله و - مجاز شمرده شده‌اند.
ج) استفاده‌ی اجباری از Content Security Policy Headers و تعدیل تنظیمات آن‌ها بر اساس نیازمندی‌های برنامه‌ی خود
مطالب
بازسازی کد: استخراج کلاس (Extract class)
زمانیکه کلاسی، دو یا چند کار را انجام می‌دهد، بهتر است این امور در کلاس‌های مجزایی انجام شوند. راه اصلی این کار، بازسازی کد استخراج کلاس است. ایده اصلی این بازسازی کد با ساختن کلاسی جدید و انتقال خصوصیت‌ها، فیلدها و متدهای مورد نظر به آن انجام می‌شود.
کلاس‌ها معمولا از ابتدا به صورت چند وظیفه‌ای و پیچیده طراحی و پیاده سازی نمی‌شوند. اما با گذشت زمان معمولا کلاس‌ها پیچیده‌تر می‌شوند. این پیچیدگی تاثیر مستقیمی را بر روی قابلیت نگهداری نرم افزار خواهد داشت. 
تشخیص کلاسی که نیاز به جداسازی دارد امر مهمی است. روش‌های مختلفی نیز برای این کار وجود دارد که در زیر اشاره شده‌است. با دیدن نشانه‌هایی مانند نشانه‌های زیر می‌توانید اطمینان داشته باشید که کلاس مورد نظر شما نیاز به جداسازی دارد.
  • تعدادی خصوصیت و فیلد و متد در کلاس وجود دارند که به نظر می‌رسد فقط باهم کار می‌کنند.
  • زیر مجموعه‌ای از داده‌های کلاس، معمولا همراه هم تغییر می‌کنند یا به یکدیگر وابسته هستند.
  • با تغییر بدنه متدی، نیاز شود متدهای دیگری در همان راستا تغییر کنند.
  • ارث بری‌ها تنها به صورت دسته‌ای بر اعضای کلاس اثر می‌گذارند.  

مراحل انجام این بازسازی کد  

  1. تصمیم بگیرید که به چه صورت کلاسی را تقسیم خواهید کرد.
  2. کلاس جدیدی بسازید که نشان دهنده مسئولیت‌های جدید تقسیم شده باشد. اگر نام کلاس قدیمی با مسئولیت‌های باقی مانده برای آن همخوانی نداشت، نام آن را تغییر دهید 
  3. فیلدها و خصوصیات کلاس قدیمی را با استفاده از بازسازی Move field به کلاس جدید منتقل نمایید.
  4. کد را برای هر انتقال کامپایل و تست نمایید.
  5. متدهای کلاس قدیمی را با استفاده از بازسازی جابجایی متد به کلاس جدید منتقل نمایید.
  6. کد را برای هر انتقال، کامپایل و تست نمایید.
مثال   (برای سادگی توضیح، موضوع مثال‌ها بسیار ساده در نظر گرفته شده‌اند)
فرض کنید بخشی از نرم افزار تولید شده، مسئولیت مدیریت صورت حساب‌ها و پرداخت‌ها را بر عهده دارد. در این زیر سیستم کلاس مدیریت کننده صورت حساب‌ها و پرداخت‌ها به اسم InvoiceService ساخته شده‌است. بدنه این کلاس به صورت زیر است:  
public class InvoiceService 
{ 
    public void AddInvoice() 
    { 
    } 
    public void DeleteInvoice() 
    { 
    } 
    public void AddOfflinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
    public void AddOnlinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
}
متدهای AddOfflinePayment و AddOnlinePayment مسئولیت ذخیره یک پرداخت را برای صورت حساب مشخص شده، دارند. 
متدهای دیگری نیز برای ذخیره و حذف صورت حساب‌ها در این کلاس مشاهده می‌شود. 
اگر کلاس InvoiceService با این تعداد عضو باقی بماند احتمالا مشکل خاصی پیش نخواهد آمد. مشکل زمانی بوجود می‌آید که تعداد اعضای بیشتری برای مدیریت پرداخت‌ها و صورت حساب‌ها نیاز باشد. طراحی فعلی این کلاس موارد مربوط به پرداخت و صورت حساب را تلفیق کرده‌است. طراحی بهتر این کلاس، بازسازی استخراج کلاس است. به این صورت که کلاسی مجزا برای مدیریت امور پرداخت ایجاد شود. به این ترتیب کلاس‌هایی با مسئولیت‌های مشخص خواهیم داشت. تکه کد زیر تغییرات کلاس InvoiceService را نشان می‌دهد:  
public class InvoiceService 
{ 
    public void AddInvoice() 
    { 
    } 
    public void DeleteInvoice() 
    { 
    } 
} 
public class PaymentService 
{ 
    public void AddOfflinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
    public void AddOnlinePayment(int invoiceId) 
    { 
    } 
}
تغییرات اعمال شده ساده هستند، اما با در نظر گرفتن تاثیر مثبت فراوان کلاسهای تک وظیفه‌ای، این تغییر می‌تواند اثر بسیار خوبی بر روی قابلیت نگهداری نرم افزار نیز داشته باشد. 
نمونه‌های دیگری از بازسازی کد استخراج متد که بیشتر مشاهده کرده‌ام، به صورت زیر هستند:  
  • تقسیم کلاس‌های controller بر اساس قوانین طراحی REST 
  • تقسیم کلاس‌های داده (data model) بر اساس قوانین شیءگرایی و تک وظیفگی  
نظر شما چیست؟ بیشترین موارد نیاز به استخراج کلاس را در چه بخش‌هایی از کد مشاهده کرده‌اید؟
مطالب
بازسازی کد: جایگزینی متد با شیء (Replace method with method object)
زیبایی متدهای کوچک، در قابل درک بودن آنها نهفته است. هدف نهایی بیشتر روش‌های بازسازی کد، تغییر تکه کدی بزرگ و در هم تنیده، به تکه‌های کوچک قابل درک‌تر است. مهمترین مانع در شکستن تکه کدهای طولانی، وجود متغیرهای موقتی در آن است. چند روش بازسازی کد مطرح شده به طور خاص به این موضوع توجه دارند. 
زمانیکه متد طولانی ای در کد وجود داشته باشد که نتوان (به راحتی) آن را به چند متد کوچکتر تقسیم کرد، معمولا از این روش بازسازی کد استفاده می‌شود. 
در این روش می‌توان کلاسی را تعریف کرد و متد مربوطه را به آن کلاس منتقل کرد. در نتیجه متغیرهای حاضر در متد را می‌توان در کلاس، به فیلدهای اطلاعاتی تبدیل کرد. پس از این تغییر حتی می‌توان فراتر رفت و متد ابتدایی را به راحتی به چند متد معنی دار در کلاس مقصد تبدیل کرد. 
فرض کنید در کلاس زیر متدی نسبتا طولانی برای محاسبه قیمت سفارش وجود دارد.  
public class Order { 
    public decimal Price() { 
        var primaryBasePrice = 10000; 
        var branchDiscountBasePrice = 9000; 
        var taxPercentage = 9; 
        // calculate price 
    } 
}
متدی مانند متد Price معمولا پیچیده‌تر از موردی است که در این مثال آورده شده است. علارغم این، متد ذکر شده با توجه به متغیرهای محلی موقتی ای که دارد و روالی که در آن نیاز به پیاده سازی است، ممکن است به اندازه‌ای به متغیرهای مربوطه وابسته باشد که نتوان آن را به متدهای کوچکتر در همین کلاس تقسیم کرد و یا تقسیم کردن آن در همین کلاس کمک چندانی به ما نکند. در چنین شرایطی بازسازی کد مورد نظر این نوشتار انجام می‌شود و کد، شکلی شبیه به تکه کد زیر را به خود می‌گیرد. 
public class Order 
{ 
    public decimal Price() { 
        return new PriceCalculator(this).Compute(); 
    } 
} 
public class PriceCalculator 
{ 
    private Order orderInstance ;
    public PriceCalculator(Order order) 
    { 
        orderInstance = order;
    } 
    public decimal Compute() 
    { 
        var primaryBasePrice = 10000; 
        var branchDiscountBasePrice = 9000; 
        var taxPercentage = 9; 
        // calculate price 
    } 
}

در بازسازی ذکر شده، کلاسی با نام PriceCalculator برای روال محاسبه قیمت ایجاد شده و متدی با نام Compute در آن ساخته شده است که محاسبه قیمت را انجام می‌دهد. به دلیل این که ممکن است در کد مربوط به محاسبه قیمت، از خصوصیات موجود در کلاس Order استفاده شود، شیء مربوطه نیز به صورت پارامتر به کلاس محاسبه قیمت پاس داده می‌شود. 
همانطور که در ابتدای مطلب ذکر شد، بعد از این بازسازی کد می‌توان متغیرهای محلی موقتی را به صورت فیلدهای کلاس PriceCalculator تغییر داد و حتی متد را با سادگی بیشتری به چند متد تقسیم کرد. به طور مثال همچنین می‌توان روالهایی مانند محاسبه تخفیف و مالیات را نیز با استفاده از الگوی طراحی decorator در PriceCalculator پیاده سازی نمود.  

مراحل انجام این بازسازی کد  

  1. کلاس جدیدی بسازید و نام آن را بر اساس نام متد مورد نظر خود انتخاب نمایید. 
  2. به کلاس ساخته شده فیلدی برای نگه داری شیء کلاس مرجع (در مثال ما Order) متد اصلی ایجاد کنید.
  3. به کلاس جدید سازنده‌ای برای پاس دادن شیء کلاس مرجع (در مثال ما Order) ایجاد کنید. 
  4. در کلاس جدید متدی با نام مناسب (در مثال ما Compute) ایجاد کنید. 
  5. بدنه متد مورد نظر را به بدنه متد ایجاد شده در کلاس جدید کپی کنید و تمامی رفرنسها به اعضای کلاس مرجع را با رفرنس به شیء موجود آن تغییر دهید. 
  6. کد را کامپایل کنید. 
  7. فراخوانی متد اصلی را با فراخوانی متد شیء کلاس جدید ایجاد شده تغییر دهید.  
یکی از فواید مهم این بازسازی کد، جداسازی منطقی از کد که به صورت متد بوده و تبدیل آن به کلاس است. زمانیکه روالی به کلاس مستقلی تبدیل می‌شود، می‌توان از الگوهای طراحی دیگری برای بهبود بیشتر آن استفاده نمود. همچنین انتقال و استفاده دوباره آن نیز بسیار آسان‌تر خواهد شد. 
مطالب
Performance در AngularJS 1.x قدم ششم
موضوع این مقاله استفاده مستقیم از توابع و عملیات محاسباتی برای Binding در View می‌باشد که در پروژه‌های بزرگ که حجم المنت‌ها در صفحه زیاد است عملکردی منفی در Performance دارد که قابل چشم پوشی نیست. برای اینکه این مورد ملموس باشد بنده مثالی را آماده کرده‌ام که هدف آن بیشتر درک درست شما از این موضوع است.
کد زیر را مشاهده کنید:
<input type="text" ng-model="newItemTitle">
<button type="button" ng-click="add()">افزودن</button>
<ul>
     <li ng-repeat="item in items">{{item.title}}</li>
</ul>
<div ng-show="showMSG()">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
و قسمت Controller:
$scope.newItemTitle='';           

$scope.add=function(){
     $scope.items.push({
          title:$scope.newItemTitle
     });
}

$scope.items=[
     {title:'اردبیل'},
     {title:'تهران'},
     {title:'اصفهان'},
     {title:'شیراز'},
     {title:'مشهد'},
];  

$scope.showMSG=function(){
     return $scope.items.length>10;
}
 همانطور که مشاهده میکنید این کد یک مثال ساده است که شامل لیست استانها و قسمتی برای افزودن استان جدید و در قسمت پایینتر در صورتی که بیش از ۱۰ استان ثبت شده باشد به کاربر پیغامی نمایش می‌دهیم.

سوال اول، مشکل کجاست؟
این کد کاملا صحیح است، اما بهینه نیست. مشکل اصلی در View است که مستقیما تابع showMSG را صدا میزند. صدا زدن مستقیم توابع از View در قسمت‌هایی که Bind شده‌اند، در Performance نتیجه منفی دارند. منظور از صدا زدن مستقیم توابع در قسمت‌های Bind روش‌های زیر است:
ng-show="showMSG()"
ng-if="showMSG()"
ng-hide="showMSG()==false"
ng-class="{'red',getResult()}"
ng-style="{'width':getWidth()}"
سوال دوم، چرا Performance را کاهش میدهد؟
AngularJS برای اینکه بتواند تکلیف ng-show هایی را که در div نوشته شده‌است، مشخص کند، مجبور است تابع showMSG را صدا بزند. تا این قسمت هیچ مشکلی نیست. اما وقتی که AngularJS می‌خواهد در زمان‌های بعدی هم متوجه تغییرات بشود مجبود هست دوباره تابع showMSG را صدا بزند و این کار تکرار می‌شود و در مواقعی که تغییرات انجام شده هیچ ارتباطی با این Binding ندارند باز هم اجرا می‌شود و این تداوم در اجرا که اکثرا لازم نیستند باعث کاهش Performance می‌شود. حالا فرض کنید در پروژه‌ای بزرگ در بیشتر قسمت‌های صفحه از این روش استفاده کرده اید و پروژه با داده‌های حجیم کار میکند.

سوال سوم، راهکار چیست؟ 
راهکار این موضوع خیلی ساده است؛ اما در بهبود کارآیی پروژه، خیلی تاثیر مثبتی دارد. به طور کلی سعی کنید در ‌Binding‌های View از متغییر استفاده کنید و هیچ تابعی و یا عملیات محاسباتی را در Binding قرار ندهید . منظور از عملیات محاسباتی در Binding روش زیر است:
<div ng-show="items.length>10">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
حتی این روش هم مناسب نیست. روشی که می‌توان برای حل این مشکل در نظر گرفت به شرح زیر است:
$scope.maxItem=false';           

$scope.add=function(){
     $scope.items.push({
          title:$scope.newItemTitle
     });
     $scope.maxItem=$scope.items.length>10;
}

<div ng-show="maxItem">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
این مشکل با متفیر maxItem و انتقال منطق به تابع add حل می‌شود.
نتیجه گیری کلی، در پروژه‌هایی که با داده‌های حجیم کار میکنند، هیچ وقت از توابع و عملیات محاسباتی در View استفاده نکنید. 
مطالب
مدیریت اسپم‌ها در SignalR
سناریویی را در نظر بگیرید که در آن یک برنامه‌ی چت را با استفاده از SignalR نوشته‌اید و قصد دارید از آن در یک سایت شلوغ استفاده کنید. در حالت عادی برنامه به خوبی کار می‌کند؛ تا زمانیکه کسی شروع به ارسال Spam در سیستم چت شما نکرده باشد. برای کنترل ارسال spam، اولین راهی که به ذهن می‌رسد این است که سمت کلاینت کلید ارسال پیغام را چند ثانیه غیر فعال کنیم تا کاربران نتوانند در عرض به طور مثال 3 ثانیه، تعداد زیادی پیام را ارسال کنند. برای کاربران معمولی وب سایت ما این راه حل جواب می‌دهد و مشکلی نیست. ولی اگر کاربر وب‌سایت آشنایی مختصری با JavaScript و نحوه‌ی اتصال به signalR داشته باشد چطور؟ خیلی ساده می‌تواند در کنسول browser خود یک لوپ نوشته و شروع به ارسال spam به برنامه‌ی چت ما کند. اینجاست که مجبوریم به علاوه‌ی کنترل سمت کلاینت، سمت سرور هم زمان ارسال پیام‌ها را کنترل کنیم که در ادامه به یکی از روش‌های انجام این کار می‌پردازیم.

کد اولیه‌ی هاب چت برنامه:
<HubName("chat")>
Public Class ChatHub
    Inherits Hub
    Public Sub sendMessage(msg As String) 
         Clients.All.getMessage(msg) 'Call getMessage function client side
    End Sub
End Class
برای شروع کار ابتدا نیاز به کلاسی داریم که اطلاعات فعالیت‌های کانکشن‌ها را برای ما نگه‌داری کند:
Public Class ActivityInfo
    Sub New(connectionId As String)
        Me.ConnectionID = connectionId
        Me.Time = Now
    End Sub
    Public Property ConnectionID As String
    Public Property Time As DateTime
End Class
سپس برای اینکه بتوانیم تمامی درخواست‌های ارسالی از سمت کلاینت‌ها را مدیریت کنیم، به یک کلاس از نوع HubPipelineModule احتیاج داریم که ما در اینجا با استفاده از کلاس SpamDetectionPiplelineModule که از HubPipelineModule مشتق شده، این کار را انجام می‌دهیم.
Public Class SpamDetectionPiplelineModule
    Inherits HubPipelineModule
    Public Property SpamDetection As New HashSet(Of ActivityInfo)
    Private _SpamDetectionLock As New Object
    Public Function IsSpam(ConnectionId As String) As Boolean
        SyncLock _SpamDetectionLock
            'Remove all old info before 3 seconds ago
            SpamDetection.RemoveWhere(Function(q) q.Time < Now.AddSeconds(-3))

            SpamDetection.Add(New ActivityInfo(ConnectionId))

            'Check activities from 3 seconds ago
            If SpamDetection.Where(Function(q) q.ConnectionID = ConnectionId).Count > 2 Then
                Return True
            Else
                Return False
            End If
        End SyncLock
    End Function
    Protected Overrides Function OnBeforeIncoming(context As IHubIncomingInvokerContext) As Boolean
        If IsSpam(context.Hub.Context.ConnectionId) Then
            Return False
        End If
        Return MyBase.OnBeforeIncoming(context)
    End Function
End Class
در کدهای بالا ابتدا یک HashSet را جهت نگه داشتن فعالیت کاربران ایجاد کردیم که بعد از هر درخواستی که به سمت سرور ارسال می‌شود، به‌روز خواهد شد. متد OnBeforeIncoming قبل از اینکه درخواست کاربر به Hub برنامه برسد، اجرا می‌شود که میتوانیم با استفاده از آن، فعالیت‌های کانکشن کاربر را در طی چند ثانیه‌ی اخیر کنترل کنیم که برای مثال چه تعدادی درخواست را در طی 3 ثانیه‌ی قبل ارسال کرده است. اگر تعداد درخواست‌های ارسالی در طی 3 ثانیه‌ی قبل، بیشتر از تعداد مورد نظر ما بود، با بازگشت دادن False، از اجرای درخواست آن جلوگیری می‌کنیم. (در اینجا ما کاربران را به ارسال 2 پیام در طی هر 3 ثانیه، محدود کرده‌ایم).
حال برای استفاده‌ی از PipelineModule سفارشی خودمان، باید آن را قبل از مپ کردن SignaR، در StartUp برنامه اضافه کنیم:
Public Class Startup
    Public Sub Configuration(app As IAppBuilder)
        GlobalHost.HubPipeline.AddModule(New SpamDetectionPiplelineModule)
        app.MapSignalR
    End Sub
End Class
مطالب
نگاشت اشیاء در AutoMapper توسط Attribute ها #1
نگاشت اشیاء امری مفید و لذت بخش است. ولی بخاطر تنظیمات خاص آن و افزایش کدها، همیشه کمی دردسر ساز بوده است. استفاده از کلاس Profile راه کار مناسبی است؛ اما در این حالت کلاس مقصد (ViewModel) از تنظیمات نگاشت‌ها بی اطلاع می‌ماند و فقط حاوی داده خواهد بود. برای ادغام کلاس و تنظیمات نگاشت در اینجا راهکاری ارائه گردید که در ادامه و با الگو گیری از همین ایده، اقدام به ارائه‌ی روشی جدید می‌کنم که با استفاده از Attribute‌ها تنظیمات نگاشت اشیاء را در AutoMapper انجام می‌دهد.
در نهایت می‌خواهیم نگاشت‌ها را اینچنین تنظیم کنیم:
 [MapFrom(typeof (Student), ignoreAllNonExistingProperty: true, alsoCopyMetadata: true)]
 public class AdminStudentViewModel
 {
     // [IgnoreMap]
     public int Id { set; get; }

     [MapForMember("Name")]
     public string FirstName { set; get; }

     [MapForMember("Family")]
     public string LastName { set; get; }

     public string Email { set; get; }

     [MapForMember("RegisterDateTime")]
     public string RegisterDateTimePersian { set; get; }

     [UseValueResolver(typeof (BookCountValueResolver))]
     public int BookCounts { set; get; }

     [UseValueResolver(typeof (BookPriceValueResolver))]
     public decimal BookPrice { set; get; }
 };
  این سبک تنظیم کردن نگاشت‌های اشیاء به نظر بهتر از روش‌های دیگر است؛ چون کلاس‌های ویوومدل را معنادار کرده و همچنین برای برنامه نویسان EF و ASP.NET MVC استفاده‌ی از ویژگی‌ها، یک شیوه‌ی کاری معمول به حساب می‌آید. 
به تعریف و توضیح صفت‌های (ویژگی‌ها یا Attributes) مورد نیاز می‌پردازم:

صفت MapFromAttribute

[AttributeUsage(AttributeTargets.Class, AllowMultiple = false)]
public class MapFromAttribute : Attribute
{
    public Type SourceType { get; private set; }
    public bool IgnoreAllNonExistingProperty { get; private set; }
    public bool AlsoCopyMetadata { get; private set; }    //Go to: https://www.dntips.ir/courses/topic/16/cb36bc2e-4263-431e-86a5-236322cb5576

    public MapFromAttribute(Type sourceType, bool ignoreAllNonExistingProperty = false,
        bool alsoCopyMetadata = false)
    {
        SourceType = sourceType;
        IgnoreAllNonExistingProperty = ignoreAllNonExistingProperty;
        AlsoCopyMetadata = alsoCopyMetadata;
    }
};
این صفت روی کلاس‌ها می‌نشیند و توسط آرگومان sourceType آن، نوع مبدأ را برای automapper مشخص می‌کند. در واقع همه چیز از اینجا شروع می‌شود. همچنین آرگومان ignoreAllNonExistingProperty مشخص می‌کند کلیه‌ی صفاتی که در مقصد هستند ولی معادل اسمی در مبدأ ندارند، بصورت خودکار رد (Ignore) شده و از آن‌ها صرف نظر شود تا از شکست متد AutoMapper.Mapper.AssertConfigurationIsValid جلوگیری کند (پرداخته شده در اینجا). آرگومان alsoCopyMetadata پیاده سازی نمی‌شود؛ ولی می‌تواند پرچمی باشد تا اجازه دهد  Data Annotations از مدل‌های ef به ViewModel انتقال یابند.


صفت IgnoreMapAttribute
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]
public class IgnoreMapAttribute : Attribute {};
از این صفت برای رد کردن خصیصه‌‌ای در نگاشت‌ها استفاده می‌کنیم. لازم به ذکر است که صفتی مشابه در Automapper.IgnoreAttribute وجود دارد که می‌تواند به جای این صفت مورد استفاده قرار گیرد. «نگارنده جهت همخوانی با سایر صفات، اقدام به استفاده‌ی از این صفت می‌کند»


صفت MapForMemberAttribute
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]
public class MapForMemberAttribute : Attribute
{
    public string MemberToMap { get; private set; }
    public MapForMemberAttribute(string memberToMap)
    {
        MemberToMap = memberToMap;
    }
};
اگر نام خصیصه‌ها در مبدأ و مقصد یکی نباشند، از این صفت برای همگام سازی این دو استفاده می‌کنیم.


صفت UseValueResolverAttribute
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]
public class UseValueResolverAttribute : Attribute
{
    public IValueResolver ValueResolver { get; private set; }
    public UseValueResolverAttribute(Type valueResolver)
    {
        ValueResolver = valueResolver.GetConstructors()[0].Invoke(new object[] {}) as IValueResolver;
    }
};
استفاده از ValueResolver‌ها در اینجا ذکر شده است. از این صفت برای تنظیم این مقدار برای یک خصیصه استفاده می‌شود. برای مثال فیلد FullName را در مقصد درنظر بگیرد که از دو فیلد Name و Family در مبدأ تشکیل می‌شود.

تا اینجا صفات پیش نیاز کار فراهم شدند. حال باید این صفت‌ها را به نگاشت متناسبی در automapper تبدیل کنیم.
دریافت کدها
ادامه دارد...