مطالب
Extension Methods
Extension methods شما را قادر می‌سازند تا به type‌های موجود بدون اینکه کلاس جدیدی ایجاد کنید که از آن‌ها به ارث رفته باشند، متد‌های جدیدی اضافه نمائید و بیشترین استفاده آن‌ها در  System.Collections.IEnumerable است.
به طور مثال این امکان وجود ندارد که بتوان بر روی  IEnumerable‌ها از دستور Foreach استفاده کرد.
برای نمونه من برای اینکه foreach داشته باشم، آن‌را به لیست تبدیل می‌کردم و سپس از امکان foreach  بهره‌مند می‌شدم که شاید کار درستی نباشد.
اما با Extension Method افزودن متد foreach به IEnumerable به نحو زیر میسر است:
public static void ForEach<T>(this IEnumerable<T> collection, Action<T> action)
{
   foreach (var item in collection)
           action(item);         
}

 
مطالب
EF Code First #11

استفاده از الگوی Repository اضافی در EF Code first؛‌ آری یا خیر؟!

اگر در ویژوال استودیو، اشاره‌گر ماوس را بر روی تعریف DbContext قرار دهیم، راهنمای زیر ظاهر می‌شود:

A DbContext instance represents a combination of the Unit Of Work and Repository patterns such that 
it can be used to query from a database and group together changes that will then be written back to
the store as a unit. DbContext is conceptually similar to ObjectContext.

در اینجا تیم EF صراحتا عنوان می‌کند که DbContext در EF Code first همان الگوی Unit Of Work را پیاده سازی کرده و در داخل کلاس‌ مشتق شده از آن، DbSet‌ها همان Repositories هستند (فقط نام‌ها تغییر کرده‌اند؛ اصول یکی است).
به عبارت دیگر با نام بردن صریح از این الگوها، مقصود زیر را دنبال می‌کنند:
لطفا بر روی این لایه Abstraction ایی که ما تهیه دیده‌ایم، یک لایه Abstraction دیگر را ایجاد نکنید!
«لایه Abstraction دیگر» یعنی پیاده سازی الگوهای Unit Of Work و Repository جدید، برفراز الگوهای Unit Of Work و Repository توکار موجود!
کار اضافه‌ای که در بسیاری از سایت‌ها مشاهده می‌شود و ... متاسفانه اکثر آن‌ها هم اشتباه هستند! در ذیل روش‌های تشخیص پیاده سازی‌های نادرست الگوی Repository را بر خواهیم شمرد:
1) قرار دادن متد Save تغییرات نهایی انجام شده، در داخل کلاس Repository
متد Save باید داخل کلاس Unit of work تعریف شود نه داخل کلاس Repository. دقیقا همان کاری که در EF Code first به درستی انجام شده. متد SaveChanges توسط DbContext ارائه می‌شود. علت هم این است که در زمان Save ممکن است با چندین Entity و چندین جدول مشغول به کار باشیم. حاصل یک تراکنش، باید نهایتا ذخیره شود نه اینکه هر کدام از این‌ها، تراکنش خاص خودشان را داشته باشند.
2) نداشتن درکی از الگوی Unit of work
به Unit of work به شکل یک تراکنش نگاه کنید. در داخل آن با انواع و اقسام موجودیت‌ها از کلاس‌ها و جداول مختلف کار شده و حاصل عملیات، به بانک اطلاعاتی اعمال می‌گردد. پیاده سازی‌های اشتباه الگوی Repository، تمام امکانات را در داخل همان کلاس Repository قرار می‌دهند؛ که اشتباه است. این نوع کلاس‌ها فقط برای کار با یک Entity بهینه شده‌اند؛ در حالیکه در دنیای واقعی، اطلاعات ممکن است از دو Entity مختلف دریافت و نتیجه محاسبات مفروضی به Entity سوم اعمال شود. تمام این عملیات یک تراکنش را تشکیل می‌دهد، نه اینکه هر کدام، تراکنش مجزای خود را داشته باشند.
3) وهله سازی از DbContext به صورت مستقیم داخل کلاس Repository
4) Dispose اشیاء DbContext داخل کلاس Repository
هر بار وهله سازی DbContext مساوی است با باز شدن یک اتصال به بانک اطلاعاتی و همچنین از آنجائیکه راهنمای ذکر شده فوق را در مورد DbContext مطالعه نکرده‌اند، زمانیکه در یک متد با سه وهله از سه Repository موجودیت‌های مختلف کار می‌کنید، سه تراکنش و سه اتصال مختلف به بانک اطلاعاتی گشوده شده است. این مورد ذاتا اشتباه است و سربار بالایی را نیز به همراه دارد.
ضمن اینکه بستن DbContext در یک Repository، امکان اعمال کوئری‌های بعدی LINQ را غیرممکن می‌کند. به ظاهر یک شیء IQueryable در اختیار داریم که می‌توان بر روی آن انواع و اقسام کوئری‌های LINQ را تعریف کرد اما ... در اینجا با LINQ to Objects که بر روی اطلاعات موجود در حافظه کار می‌کند سر و کار نداریم. اتصال به بانک اطلاعاتی با بستن DbContext قطع شده، بنابراین کوئری LINQ بعدی شما کار نخواهد کرد.
همچنین در EF نمی‌توان یک Entity را از یک Context به Context‌ دیگری ارسال کرد. در پیاده سازی صحیح الگوی Repository (دقیقا همان چیزی که در EF Code first به صورت توکار وجود دارد)، Context باید بین Repositories که در اینجا فقط نامش DbSet تعریف شده، به اشتراک گذاشته شود. علت هم این است که EF از Context برای ردیابی تغییرات انجام شده بر روی موجودیت‌ها استفاده می‌کند (همان سطح اول کش که در قسمت‌های قبل به آن اشاره شد). اگر به ازای هر Repository یکبار وهله سازی DbContext انجام شود، هر کدام کش جداگانه خاص خود را خواهند داشت.
5) عدم امکان استفاده از تنها یک DbConetext به ازای یک Http Request
هنگامیکه وهله سازی DbContext به داخل یک Repository منتقل می‌شود و الگوی واحد کار رعایت نمی‌گردد، امکان به اشتراک گذاری آن بین Repositoryهای تعریف شده وجود نخواهد داشت. این مساله در برنامه‌های وب سبب کاهش کارآیی می‌گردد (باز و بسته شدن بیش از حد اتصال به بانک اطلاعاتی در حالیکه می‌شد تمام این عملیات را با یک DbContext انجام داد).

نمونه‌ای از این پیاده سازی اشتباه را در اینجا می‌توانید پیدا کنید. متاسفانه شبیه به همین پیاده سازی، در پروژه MVC Scaffolding نیز بکارگرفته شده است.


چرا تعریف لایه دیگری بر روی لایه Abstraction موجود در EF Code first اشتباه است؟

یکی از دلایلی که حین تعریف الگوی Repository دوم بر روی لایه موجود عنوان می‌شود، این است:
«به این ترتیب به سادگی می‌توان ORM مورد استفاده را تغییر داد» چون پیاده سازی استفاده از ORM، در پشت این لایه مخفی شده و ما هر زمان که بخواهیم به ORM دیگری کوچ کنیم، فقط کافی است این لایه را تغییر دهیم و نه کل برنامه‌ را.
ولی سؤال این است که هرچند این مساله از هزار فرسنگ بالاتر درست است، اما واقعا تابحال دیده‌اید که پروژه‌ای را با یک ORM شروع کنند و بعد سوئیچ کنند به ORM دیگری؟!
ضمنا برای اینکه واقعا لایه اضافی پیاده سازی شده انتقال پذیر باشد، شما باید کاملا دست و پای ORM موجود را بریده و توانایی‌های در دسترس آن را به سطح نازلی کاهش دهید تا پیاده سازی شما قابل انتقال باشد. برای مثال یک سری از قابلیت‌های پیشرفته و بسیار جالب در NH هست که در EF نیست و برعکس. آیا واقعا می‌توان به همین سادگی ORM مورد استفاده را تغییر داد؟ فقط در یک حالت این امر میسر است: از قابلیت‌های پیشرفته ابزار موجود استفاده نکنیم و از آن در سطحی بسیار ساده و ابتدایی کمک بگیریم تا از قابلیت‌های مشترک بین ORMهای موجود استفاده شود.
ضمن اینکه مباحث نگاشت کلاس‌ها به جداول را چکار خواهید کرد؟ EF راه و روش خاص خودش را دارد، NH چندین و چند روش خاص خودش را دارد! این‌ها به این سادگی قابل انتقال نیستند که شخصی عنوان کند: «هر زمان که علاقمند بودیم، ORM مورد استفاده را می‌شود عوض کرد!»

دلیل دومی که برای تهیه لایه اضافه‌تری بر روی DbContext عنوان می‌کنند این است:
«با استفاده از الگوی Repository نوشتن آزمون‌های واحد ساده‌تر می‌شود». زمانیکه برنامه بر اساس Interfaceها کار می‌کند می‌توان آن‌ها را بجای اشاره به بانک اطلاعاتی، به نمونه‌ای موجود در حافظه، در زمان آزمون تغییر داد.
این مورد در حالت کلی درست است اما .... نه در مورد بانک‌های اطلاعاتی!
زمانیکه در یک آزمون واحد، پیاده سازی جدیدی از الگوی Interface مخزن ما تهیه می‌شود و اینبار بجای بانک اطلاعاتی با یک سری شیء قرارگرفته در حافظه سروکار داریم، آیا موارد زیر را هم می‌توان به سادگی آزمایش کرد؟
ارتباطات بین جداول‌را، cascade delete، فیلدهای identity، فیلدهای unique، کلیدهای ترکیبی، نوع‌های خاص تعریف شده در بانک اطلاعاتی و مسایلی از این دست.
پاسخ: خیر! تغییر انجام شده، سبب کار برنامه با اطلاعات موجود در حافظه خواهد شد، یعنی LINQ to Objects.
شما در حالت استفاده از LINQ to Objects آزادی عمل فوق العاده‌ای دارید. می‌توانید از انواع و اقسام متدها حین تهیه کوئری‌های LINQ استفاده کنید که هیچکدام معادلی در بانک اطلاعاتی نداشته و ... به ظاهر آزمون واحد شما پاس می‌شود؛ اما در عمل بر روی یک بانک اطلاعاتی واقعی کار نخواهد کرد.
البته شاید شخصی عنوان که بله می‌شود تمام این‌ها نیازمندی‌ها را در حالت کار با اشیاء درون حافظه هم پیاده سازی کرد ولی ... در نهایت پیاده سازی آن بسیار پیچیده و در حد پیاده سازی یک بانک اطلاعاتی واقعی خواهد شد که واقعا ضرورتی ندارد.

و پاسخ صحیح در اینجا و این مساله خاص این است:
لطفا در حین کار با بانک‌های اطلاعاتی مباحث mocking را فراموش کنید. بجای SQL Server، رشته اتصالی و تنظیمات برنامه را به SQL Server CE تغییر داده و آزمایشات خود را انجام دهید. پس از پایان کار هم بانک اطلاعاتی را delete کنید. به این نوع آزمون‌ها اصطلاحا integration tests گفته می‌شود. لازم است برنامه با یک بانک اطلاعاتی واقعی تست شود و نه یک سری شیء ساده قرار گرفته در حافظه که هیچ قیدی همانند شرایط کار با یک بانک اطلاعاتی واقعی، بر روی آ‌ن‌ها اعمال نمی‌شود.
ضمنا باید درنظر داشت بانک‌های اطلاعاتی که تنها در حافظه کار کنند نیز وجود دارند. برای مثال SQLite حالت کار کردن صرفا در حافظه را پشتیبانی می‌کند. زمانیکه آزمون واحد شروع می‌شود، یک بانک اطلاعاتی واقعی را در حافظه تشکیل داده و پس از پایان کار هم ... اثری از این بانک اطلاعاتی باقی نخواهد ماند و برای این نوع کارها بسیار سریع است.


نتیجه گیری:
حین استفاده از EF code first، الگوی واحد کار، همان DbContext است و الگوی مخزن، همان DbSetها. ضرورتی به ایجاد یک لایه محافظ اضافی بر روی این‌ها وجود ندارد.
در اینجا بهتر است یک لایه اضافی را به نام مثلا Service ایجاد کرد و تمام اعمال کار با EF را به آن منتقل نمود. سپس در قسمت‌های مختلف برنامه می‌توان از متدهای این لایه استفاده کرد. به عبارتی در فایل‌های Code behind برنامه شما نباید کدهای EF مشاهده شوند. یا در کنترلرهای MVC نیز به همین ترتیب. این‌ها مصرف کننده نهایی لایه سرویس ایجاد شده خواهند بود.
همچنین بجای نوشتن آزمون‌های واحد، به Integration tests سوئیچ کنید تا بتوان برنامه را در شرایط کار با یک بانک اطلاعاتی واقعی تست کرد.


برای مطالعه بیشتر:
پاسخ به پرسش‌ها
آیا استفاده از FullName یک کلاس تضادی با Clean Code دارد؟

اینکه شما علاقه دارید برای یک کار شخصی شاید نکته نداشته باشد؛ ولی توجه داشته باشید که رعایت کردن یکسری قراردادها در کدنویسی که از سمت جامعه فعال در آن پلتفرم، دات نت در اینجا، پذیرفته شده است، پراهمیت است. از قابلیت های جدید مانند global usings برای کاهش این موارد هم می توانید استفاده کنید. همچنین پیشنهاد می کنم از یک فایل editorconfig با تنظیمات پیشنهادی جامعه دات نت به همراه Code analyzers استفاده کنید تا این موارد را زودتر گوش زد کنند.

مطالب
خواندنی‌های 8 مرداد
مطالب
بهبود کارآیی حلقه‌های foreach در دات نت 7
بالاخره تفاوت کارآیی بین حلقه‌های for و foreach در دات نت 7 برطرف شده‌است که این مورد نیز یکی دیگر از دلایل بهبود کارآیی LINQ در دات نت 7 است. در این مطلب به همراه آزمایشی، این مورد را بررسی خواهیم کرد.


تدارک یک آزمایش برای بررسی کارآیی حلقه‌های for و foreach در دات نت 7

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و سپس کتابخانه‌ی BenchmarkDotNet را با TargetFramework دات نت 7 به صورت زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.13.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
در ادامه به این پروژه، کلاس زیر را اضافه می‌کنیم:
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;

namespace NET7Loops;

[SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60)]
[SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70)]
[MemoryDiagnoser(false)]
public class Benchmarks
{
    private int[] ItemsArray;
    private List<int> ItemsList;

    [GlobalSetup]
    public void Setup()
    {
        var random = new Random(420);
        var randomItems = Enumerable.Range(0, 1000).Select(_ => random.Next());
        ItemsArray = randomItems.ToArray();
        ItemsList = randomItems.ToList();
    }

    [Benchmark]
    public void For_Array()
    {
        for (var i = 0; i < ItemsArray.Length; i++)
        {
            var item = ItemsArray[i];
        }
    }

    [Benchmark]
    public void For_List()
    {
        for (var i = 0; i < ItemsList.Count; i++)
        {
            var item = ItemsList[i];
        }
    }

    [Benchmark]
    public void ForEach_Array()
    {
        foreach (var item in ItemsArray)
        {
        }
    }

    [Benchmark]
    public void ForEach_List()
    {
        foreach (var item in ItemsList)
        {
        }
    }
}
که توسط دستورات زیر در حالت release اجرا شده و نتایج نهایی را نمایش می‌دهد:
using BenchmarkDotNet.Running;
using NET7Loops;

BenchmarkRunner.Run<Benchmarks>();
توضیحات:

- می‌توان یک پروژه را یکبار بر اساس دات نت 7 و یکبار هم بر اساس دات نت 6 با تغییر target framework آن‌ها کامپایل و اجرا کرد تا بتوان نتایج این دو را با هم مقایسه کرد و یا می‌توان با ذکر [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60)] و همچنین [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70)]، این مورد را به صورت خودکار به BenchmarkDotNet دات نت واگذار کرد.
- در این آزمایش، ابتدا یک آرایه و یک لیست را تهیه می‌کنیم.
- سپس یکبار حلقه‌های for و foreach را بر روی آرایه و همین عملیات را بر روی لیست تهیه شده، تکرار می‌کنیم.

نتایج حاصل به صورت زیر هستند:


همانطور که در نتایج فوق هم مشاهده می‌کنید:
در دات نت 6
- تفاوتی بین کارآیی حلقه‌ها‌ی for و foreach، زمانیکه بر روی یک آرایه اجرا می‌شوند، وجود ندارد.
- اما کارآیی حلقه‌ی foreach نسبت به حلقه‌ی for، زمانیکه بر روی یک لیست اجرا می‌شوند، تقریبا 50 درصد کمتر است.

در دات نت 7
- تفاوتی بین کارآیی حلقه‌ها‌ی for و forach، زمانیکه بر روی یک آرایه اجرا می‌شوند، وجود ندارد. بنابراین از این لحاظ با دات نت 6 تفاوتی ندارد.
- اما کارآیی حلقه‌ی foreach نسبت به حلقه‌ی for، زمانیکه بر روی یک لیست اجرا می‌شود، تقریبا یکسان و قابل چشم‌پوشی است. یعنی در دات نت 7، کارآیی این دو حلقه یکی شده‌است. اما چرا؟


روشی در جهت یافتن یکی بودن سرعت حلقه‌های for و foreach بر اساس خروجی کامپایلر

با مشاهده‌ی نتایج حاصل از BenchmarkDotNet می‌توان به بهبود کارآیی حاصل پی‌برد؛ اما برای مثال چرا زمانیکه از آرایه استفاده می‌شود، حتی در دات نت 6، تفاوتی بین دو حلقه‌ی for و foreach وجود ندارد، اما زمانیکه از لیست‌ها استفاده می‌شود، این کارآیی 50 درصد افت می‌کند؟
برای پاسخ به این سؤال می‌توان از IL Viewer موجود در Rider استفاده کرد که آخرین نگارش آن به همراه نمایش #Low-level C هم هست:

این همان خروجی است که توسط کامپایلر، پیش از تولید کدهای باینری نهایی، تهیه می‌شود. یعنی اگر قصد داشته باشیم تا درک کامپایلر را نسبت به قطعه کدی مشاهده کنیم، می‌توان به این خروجی مراجعه کرد که به صورت زیر است:
// Decompiled with JetBrains decompiler
// Type: NET7Loops.Benchmarks
// Assembly: NET7Loops, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null
// MVID: E398BEE7-8123-4C55-AF9A-F7D83DDA73F1
// Assembly location: C:\Prog\1401\Net7Tests\NET7Loops\bin\Debug\net7.0\NET7Loops.dll
// Compiler-generated code is shown

using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace NET7Loops
{
  [NullableContext(1)]
  [Nullable(0)]
  [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60, -1, -1, -1, -1, null, false)]
  [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70, -1, -1, -1, -1, null, false)]
  [MemoryDiagnoser(false)]
  public class Benchmarks
  {
    private int[] ItemsArray;
    private List<int> ItemsList;

    [GlobalSetup]
    public void Setup()
    {
      Benchmarks.<>c__DisplayClass2_0 cDisplayClass20 = new Benchmarks.<>c__DisplayClass2_0();
      cDisplayClass20.random = new Random(420);
      IEnumerable<int> source = Enumerable.Range(0, 1000).Select<int, int>(new Func<int, int>((object) cDisplayClass20, __methodptr(<Setup>b__0)));
      this.ItemsArray = source.ToArray<int>();
      this.ItemsList = source.ToList<int>();
    }

    [Benchmark(23, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void For_Array()
    {
      for (int index = 0; index < this.ItemsArray.Length; ++index)
      {
        int items = this.ItemsArray[index];
      }
    }

    [Benchmark(32, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void For_List()
    {
      for (int index = 0; index < this.ItemsList.Count; ++index)
      {
        int items = this.ItemsList[index];
      }
    }

    [Benchmark(41, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void ForEach_Array()
    {
      int[] itemsArray = this.ItemsArray;
      for (int index = 0; index < itemsArray.Length; ++index)
      {
        int num = itemsArray[index];
      }
    }

    [Benchmark(49, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void ForEach_List()
    {
      List<int>.Enumerator enumerator = this.ItemsList.GetEnumerator();
      try
      {
        while (enumerator.MoveNext())
        {
          int current = enumerator.Current;
        }
      }
      finally
      {
        enumerator.Dispose();
      }
    }

    public Benchmarks()
    {
      base..ctor();
    }

    [CompilerGenerated]
    private sealed class <>c__DisplayClass2_0
    {
      [Nullable(0)]
      public Random random;

      public <>c__DisplayClass2_0()
      {
        base..ctor();
      }

      internal int <Setup>b__0(int _)
      {
        return this.random.Next();
      }
    }
  }
}
در این خروجی بهتر می‌توان مشاهده کرد که چرا در حالت استفاده‌ی از آرایه‌ها، تفاوتی بین حلقه‌های for و foreach نیست؛ چون هر دو به صورت حلقه‌ی for تفسیر می‌شوند:
for (int index = 0; index < this.ItemsArray.Length; ++index)
{
   int items = this.ItemsArray[index];
}
اما زمانیکه به لیست‌ها می‌رسیم، حلقه‌ی foreach به صورت زیر تفسیر می‌شود که بدیهی است نسبت به حلقه‌ی for، کندتر اجرا خواهد شد:
      List<int>.Enumerator enumerator = this.ItemsList.GetEnumerator();
      try
      {
        while (enumerator.MoveNext())
        {
          int current = enumerator.Current;
        }
      }
      finally
      {
        enumerator.Dispose();
      }
اگر این خروجی را برای دات نت 6 و دات نت 7 تهیه کنیم، به یک جواب خواهیم رسید. یعنی از دیدگاه #Low-level C، تفاوتی بین IL دات نت 6 و 7 از این لحاظ وجود ندارد. تفاوتی اصلی در بهبودهای JIT دات نت 7 است که سبب شده، خروجی نهایی حلقه‌‌های foreach با for یکی باشد.
نظرات مطالب
C# 6 - The nameof Operator
یک نکته‌ی تکمیلی: تکامل اپراتور nameof در C# 12.0

همانطور که در این مطلب مشاهده کردید، اپراتور nameof، روشی بسیار مفید جهت دسترسی به نام متغیرها، نوع‌ها و یا اعضای یک کلاس است. در C# 12، این ویژگی اندکی بهبود یافته‌است و امکان دسترسی به اطلاعات اعضای یک کلاس را هم دارد:
public class NameofClass
{
    public string SomeProperty { get; set; }

    // Now legal with C# 12
    // would show "Length" on the console
    public const string NameOfSomePropertyLength = nameof(SomeProperty.Length); 
    
    public static int StaticField;
    public const string NameOfStaticFieldMinValue  = nameof(StaticField.MinValue);

    [Description($"String {nameof(SomeProperty.Length)}")]
    public int StringLength(string s)
    {
        return s.Length;
    }
}
در این مثال، اگر سعی کنیم مقدار NameOfSomePropertyLength را در کنسول نمایش دهیم، عبارت Length ظاهر خواهد شد. تا پیش از C# 12 برای دسترسی به یک چنین قابلیتی نیاز به نمونه سازی و تولید شیءای از کلاس NameofClass فوق وجود داشت تا بتوان اپراتور nameof را به خواص آن اعمال کرد. این محدودیت در C# 12 برطرف شده‌است.

همچنین همانطور که مشاهده می‌کنید، امکان دسترسی به اطلاعات فیلدهای استاتیک و یا بکارگیری این قابلیت در Attributes هم میسر شده‌است.
مطالب
استفاده از LINQ جهت تهیه کدهایی کوتاه‌تر و خواناتر

با کمک امکانات ارائه شده توسط LINQ ، می‌توان بسیاری از اعمال برنامه نویسی را در حجمی کمتر، خواناتر و در نتیجه با قابلیت نگهداری بهتر، انجام داد که تعدادی از آن‌ها را در ادامه مرور خواهیم کرد.

الف) تهیه یک یک رشته، حاوی عناصر یک آرایه، جدا شده با کاما.

using System.Linq;

public class CLinq
{
public static string GetCommaSeparatedListNormal(string[] data)
{
string items = string.Empty;

foreach (var item in data)
{
items += item + ", ";
}

return items.Remove(items.Length - 2, 1).Trim();
}

public static string GetCommaSeparatedList(string[] data)
{
return data.Aggregate((s1, s2) => s1 + ", " + s2);
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید در روش دوم با استفاده از LINQ Aggregate extension method ، کد جمع و جورتر و خواناتری نسبت به روش اول حاصل شده است.

ب) پیدا کردن تعداد عناصر یک آرایه حاوی مقداری مشخص
برای مثال آرایه زیر را در نظر بگیرید:

var names = new[] { "name1", "name2", "name3", "name4", "name5", "name6", "name7" };
قصد داریم تعداد عناصر حاوی name را مشخص سازیم.
در تابع GetCountNormal زیر، این کار به شکلی متداول انجام شده و در GetCount از LINQ Count extension method کمک گرفته شده است.

using System.Linq;

public class CLinq
{
public static int GetCountNormal()
{
var names = new[] { "name1", "name2", "name3", "name4", "name5", "name6", "name7" };
var count = 0;
foreach (var name in names)
{
if (name.Contains("name"))
count += 1;
}
return count;
}

public static int GetCount()
{
var names = new[] { "name1", "name2", "name3", "name4", "name5", "name6", "name7" };
return names.Count(name => name.Contains("name"));
}
}
به نظر شما کدام روش خواناتر بوده و نگهداری و یا تغییر آن در آینده ساده‌تر می‌باشد؟

ج) دریافت لیستی از عناصر شروع شده با یک عبارت
در اینجا نیز دو روش متداول و استفاده از LINQ بررسی شده است.

using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

public class CLinq
{
public static List<string> GetListNormal()
{
List<string> sampleList = new List<string>() { "A1", "A2", "P1", "P10", "B1", "B@", "J30", "P12" };
List<string> result = new List<string>();
foreach (var item in sampleList)
{
if (item.StartsWith("P"))
result.Add(item);
}
return result;
}

public static List<string> GetList()
{
List<string> sampleList = new List<string>() { "A1", "A2", "P1", "P10", "B1", "B@", "J30", "P12" };
return sampleList.Where(x => x.StartsWith("P")).ToList();
}
}

و در حالت کلی، اکثر حلقه‌های foreach متداول را می‌توان با نمونه‌های خواناتر کوئری‌های LINQ معادل، جایگزین کرد.

Vote on iDevCenter
مطالب
نصب خودکار اطلاعات فایل‌های PFX در سیستم

در مورد نحوه رمزنگاری فایل‌های PDF به کمک روش Public-key encryption توسط iTextSharp مطلبی را پیشتر در این سایت مطالعه کرده‌اید.
این روش یک مشکل مهم دارد: «ارائه فایل PFX و همچنین کلمه عبور آن به کاربر نهایی»
خوب، این یعنی اینکه شما به راحتی می‌تونید اطلاعات را رمزگشایی کنید؛ چون همه چیز سخاوتمندانه در اختیارتان است. بنابراین ضرورت رمزنگاری آن در ابتدای امر زیر سؤال می‌رود.
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان این اطلاعات را تا حد قابل قبولی مخفی کرد؟ مثلا یک برنامه را در اختیار کاربر قرار داد که اطلاعات فایل PFX را به همراه کلمه عبور آن در سیستم نصب کند.
پاسخ:
دات نت به صورت توکار از این نوع فایل‌های مجوز پشتیبانی می‌کند:

using System.Security.Cryptography.X509Certificates;

namespace InstallPfx
{
class Program
{
private static void InstallCertificate(string cerFileName, string password)
{
var certificate = new X509Certificate2(cerFileName, password, X509KeyStorageFlags.PersistKeySet);
var store = new X509Store(StoreName.My);
store.Open(OpenFlags.ReadWrite);
store.Add(certificate);
store.Close();
}

static void Main(string[] args)
{
InstallCertificate(@"D:\forTest\file.pfx", "123456");
}
}
}

پس از اجرای کد فوق، امکان مشاهده فایل‌های PDF رمزنگاری شده به کمک اطلاعات فایل file.pfx، میسر می‌شود.
برای مشاهده این مجوز نصب شده هم می‌توان در دیالوگ Run ویندوز نوشت : certmgr.msc تا کنسول مدیریتی مجوز‌های ویندوز ظاهر شود. سپس به قسمت personal certificates باید مراجعه کرد.

مطالب
بخش دوم - بررسی امکانات (کلاس ها و متدهای) کتابخانه Gridify
در بخش قبل، به چند نمونه کلی از امکانات کتابخانه Gridify اشاره کردیم. در این مقاله به معرفی کلاس‌ها و متدهای این کتابخانه میپردازیم.

GridifyQuery
از این کلاس برای اعمال تنظیمات مورد نیاز در متدهای ارائه شده توسط Gridify استفاده میشود. در ادامه به خصیصه (پراپرتی)های این کلاس میپردازیم.
  • Filter : یک پراپرتی از نوع string است که درصورت مقداردهی آن، بر روی لیست خروجی ما عملیات فیلترینگ اعمال میشود. مثال :
Filter = "Name==Ali,Age>>10";
  • SortBy : یک پراپرتی از نوع string است که درصورت مقداردهی آن، بر روی لیست خروجی ما عملیات چیدمان یا سورتینگ با استفاده از نام فیلد انجام میشود. مثال : 
SortBy = "Age";
  • IsSortAsc: یک پراپرتی از نوع bool است که مشخص کننده چیدمان به صورت نزولی و یا صعودی است.
  • Page : یک پراپرتی از نوع عددی short است. از این پراپرتی برای عملیات Pagination یا صفحه بندی استفاده میشود که مشخص کننده شماره صفحه درخواستی است.
  • PageSize : یک پراپرتی از نوع عددی int است که برای مشخص کردن تعداد رکورد در هر صفحه استفاده میشود.
وارد کردن این اطلاعات هنگام استفاده از کتابخانه Gridify الزامی نیست؛ به همین جهت تنها در صورت مقداردهی، از این اطلاعات استفاده میشود. درصورتیکه هیچ اطلاعاتی در این پراپرتی‌ها وجود نداشته باشد، به صورت پیش فرض توسط Gridify نادیده گرفته میشود. البته استثنایی برای اکستنشن متد Gridify و GridifyAsync وجود دارد، به دلیل اینکه خروجی این دو متد یک کلاس <Paging<T است. در صورت اینکه مقداری برای پراپرتی‌های Page و PageSize وارد نشده باشد، به صورت پیش فرض اطلاعات Page 1 با DefaultPageSize را بازمیگرداند که مقدار پیش فرض آن 10 میباشد. با استفاده از تغییر فیلد استاتیک DefaultPageSize میتوان این عدد نیز را تغییر داد.


متد‌های الحاقی یا IQueryable  Extensions 
برای استفاده از کتابخانه Gridify نیازی به ساخت هیچ کلاسی نیست و صرفا امکانات اینترفیس IQueryable را گسترش میدهد.
 ApplyFiltering  از این متد برای اعمال فیلترینگ روی یک IQueryable استفاده میشود. این متد یک رشته متنی (string) ویا یک GridifyQuery دریافت کرده و پس از اعمال فیلترینگ یک IQueryable بازمیگرداند.
 ApplyOrdering  از این متد برای اعمال چیدمان یا Sorting روی یک IQueryable استفاده میشود. پس از اعمال چیدمان، یک IQueryable را بازمیگرداند.
 ApplyPaging از این متد برای اعمال صفحه بندی (Pagination) استفاده میشود. پس از اعمال صفحه بندی یک IQueryable را بازمیگرداند. 
 ApplyOrderingAndPaging   از این متد برای اعمال همزمان چیدمان و صفحه بندی استفاده میشود که یک IQueryable را باز میگرداند. 
ApplyFilterAndOrdering  از این متد برای اعمال همزمان فیلترینگ و چیدمان استفاده میشود که یک IQueryalbe را باز میگرداند.
 ApplyEverything   از این متد برای اعمال عملیات صفحه بندی، چیدمان و فیلترینگ استفاده میشود که یک IQueryable را باز میگرداند.
 GridifyQueryable   این متد مشابه ApplyEverything است که مقدار یک <QueryablePaging<T را برمیگرداند و دارای یک خصیصه اضافی TotalItems است که در عملیات صفحه بندی عموما نیاز داریم. (تعداد کل رکورد‌های موجود در پایگاه داده، با توجه به فیلتر اعمال شده)
 Gridify  متدهای قبلی فقط به query موجود ما یکسری شرط را اضافه میکردند. ولی مسئولیت اجرای query به عهده ما بود. (مثلا با استفاده از ToList.). متد Gridify تمامی شرط‌ها را باتوجه به GridifyQuery دریافتی اعمال کرده، سپس اطلاعات را بارگذاری کرده و یک <Paging<T را بازمیگرداند که کاملا قابل استفاده و بهینه شده برای دیتاگرید‌ها میباشد.


متد‌های الحاقی GridifyQuery:
 GetFilteringExpression   این متد expression معادل فیلتر string نوشته شده شما را برمیگرداند که میتوانید از آن به طور مثال در متد Where در Linq استفاده نمایید. 
 GetOrderingExpression   این متد expression انتخاب فیلد برای Orderby و OrderByDescending را باتوجه به مقدار وارد شده در فیلد SortBy بازمیگرداند.

Filtering Operators:
با علائم پشتیبانی شده در Gridify برای اعمال فیلترینگ در زیر آشنا میشویم.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، برای اعمال فیلترینگ‌های پیچیده میتوانیم از چهار اپراتور , | ( )  استفاده کنیم. به همین جهت اگر نیاز داشتید که در مقدار جستجوی خود از این علائم استفاده کنید، باید قبل از هرکدام از آنها، علامت \ را اضافه کنید. 

 مثال رج‌اکس escape character در JavaScript  : 

let esc = (v) => v.replace(/([(),|])/g, '\\$1')

مثال #‍C : 

var value = "(test,test2)";
var esc = Regex.Replace(value, "([(),|])", "\\$1" ); // esc = \(test\,test2\)  

در بخش بعد با امکانات Mapper توکار Gridify و شخصی سازی آن آشنا خواهیم شد.