مطالب
تفاوت سیستم‌های یکپارچه با میکروسرویس‌ها (Monolithic vs Microservices architecture)

 معماری میکرو سرویس یا یکپارچه؟

برای درک میکروسرویس‌ها، باید بدانیم کاربرد سیستم‌های یکپارچه چیست و چه چیزی باعث شد در زمان‌های اخیر از برنامه‌های یکپارچه به میکروسرویس‌ها حرکت کنیم.


 سیستم‌های یکپارچه ( Monolithic applications  )

اگر تمام عملکردهای یک پروژه در یک بخش واحد وجود داشته باشند، آن برنامه به عنوان یک برنامه‌ی یکپارچه شناخته می‌شود. ما برنامه‌ی خود را در لایه‌های مختلفی مانند Presentation ، Service ، UI  طراحی می‌کنیم و سپس آن بخش از کدهای نوشته شده را به عنوان یک فایل خروجی به کار می‌گیریم. این چیزی نیست جز یک برنامه‌ی یکپارچه، که در آن " mono " یک پایگاه کد منفرد حاوی تمام عملکردهای مورد نیاز را نشان می‌دهد.


چرا اصلا به سمت میکروسرویس‌ها برویم؟

خب برای جواب به این سوال بهتر است معایب سیستم‌های یکپارچه را مرور کنیم:

  1. مدیریت دشوار بخاطر گسترش برنامه در گذشت زمان
  2. برای تغییری کوچک، کل برنامه را دوباره باید منتشر ( publish ) کنیم
  3. با تغییر و آپدیت برنامه، زمان انتشار افزایش می‌یابد.
  4. درک دشوار برای توسعه دهنده‌های جدید هر پروژه
  5. برای تقسیم ترافیک روی قسمت‌های مختلف برنامه، باید نمونه‌های کل برنامه را در چندین سرور منتشر کنیم که بسیار ناکارآمد و باعث استفاده‌ی بیهوده از منابع میشود
  6. اگر از فناوری یا تکنولوژی‌های جدید استفاده کنیم، برای عملکردی خاص، چه از نظر هزینه و چه از نظر زمان، بر کل برنامه تاثیر گذار است
  7. و در نهایت وجود یک باگ در هر ماژول میتواند کل برنامه را مختل کند.

و اما مزایای سیستم‌های یکپارچه:

  1. توسعه‌ی آن نسبت به میکروسرویس‌ها ساده است.
  2. انتشار آن آسان‌تر است؛ زیرا فقط یک خروجی، مستقر شده‌است.
  3. در مقایسه با معماری میکروسرویس‌ها، توسعه‌ی آن نسبتا آسان‌تر و ساده‌تر است.
  4. مشکلات تأخیر و امنیت شبکه در مقایسه با معماری میکروسرویس‌ها نسبتاً کمتر است.
  5. توسعه دهندگان نیازی به یادگیری برنامه‌های مختلف ندارند؛ آنها می‌توانند تمرکز خود را بر روی یک برنامه حفظ کنند.


میکروسرویس ها

این یک سبک توسعه معماری است که در آن برنامه از سرویس‌های کوچکتری تشکیل شده‌است که بخش کوچکی از عملکرد و داده‌ها را با برقراری ارتباط مستقیم با یکدیگر، با استفاده از پروتکلی مانند HTTP مدیریت می‌کند. به عبارتی دیگر خدمات یا سرویس‌های کوچکی هستند که با هم کار می‌کنند.

معماری میکروسرویس تأثیر بسزایی در رابطه‌ی بین برنامه و پایگاه داده دارد. بجای اشتراک گذاری یک پایگاه داده با سایر میکروسرویس‌ها، هر میکروسرویس، پایگاه داده خاص خود را دارد که اغلب منجر به تکثیر برخی از داده‌ها می‌شود، اما اگر می‌خواهید از این معماری بهره مند شوید، داشتن یک پایگاه داده در هر میکروسرویس، ضروری است؛ زیرا اتصال ضعیف را تضمین می‌کند. مزیت دیگر داشتن یک پایگاه داده‌ی مجزا برای هر میکروسرویس این است که هر میکروسرویس می‌تواند از نوع پایگاه داده‌ای که برای نیازهای خود مناسب‌تر است، استفاده کند. هر سرویس یک ماژول را ارائه می‌دهد، به طوری که خدمات مختلف را می‌توان به زبان‌های برنامه نویسی مختلف نوشت. الگوهای زیادی در معماری میکروسرویس دخیل هستند مانند discovery و registry service ، Caching ، ارتباط API ، امنیت و غیره.



اصول میکروسرویس‌ها:

تک مسئولیتی: یکی از اصولی است که به عنوان بخشی از الگوی طراحی SOLID تعریف شده است. بیان می‌کند که یک Unit ، یا یک کلاس، یک متد یا یک میکروسرویس باید تنها یک مسئولیت را داشته باشد. هر میکروسرویس باید یک مسئولیت داشته باشد و یک عملکرد واحد را ارائه دهد. شما همچنین می‌توانید بگویید تعداد میکروسرویس‌هایی که باید توسعه دهید، برابر با تعداد عملکردهای مورد نیاز شما است. پایگاه داده نیز غیرمتمرکز است و به طور کلی، هر میکروسرویس، پایگاه داده خاص خود را دارد.

بر اساس قابلیت‌های تجاری ساخته شده است: در دنیای امروزی که فناوری‌های زیادی وجود دارند، همیشه فناوری‌ای وجود دارد که برای اجرای یک عملکرد خاص مناسب‌تر است. اما در برنامه‌های یکپارچه، این یک اشکال بزرگ بود؛ زیرا ما نمی‌توانیم از فناوری‌های مختلف برای هر عملکرد استفاده کنیم و از این رو، نیاز به مصالحه در زمینه‌های خاص داریم. یک میکروسرویس هرگز نباید خود را از پذیرش پشته فناوری مناسب یا ذخیره‌سازی پایگاه داده پشتیبان که برای حل هدف تجاری مناسب‌تر است، محدود کند؛ به‌عنوان مثال، هر میکروسرویس می‌تواند بر اساس نیازهای تجاری از فناوری‌های متفاوتی استفاده کند.

طراحی برای مدیریت خطاها: میکروسرویس‌ها باید با در نظر گرفتن مدیریت خطاها طراحی شوند. میکروسرویس‌ها باید از مزیت این معماری استفاده کنند و پایین آمدن یک میکروسرویس نباید بر کل سیستم تأثیر بگذارد و سایر عملکردها باید در دسترس کاربر باقی بمانند. اما در برنامه‌های کاربردی سیستم‌های یکپارچه که خطای یک ماژول منجر به سقوط کل برنامه می‌شود، اینگونه نبود.

مزایای میکروسرویس ها:

  1. مدیریت آن آسان است زیرا نسبتا کوچکتر است.
  2. اگر در یکی از میکروسرویس‌ها، بروزرسانی وجود داشته باشد، باید فقط آن میکروسرویس را مجدداً منتشر کنیم.
  3. میکروسرویس‌ها مستقل هستند و از این رو به طور مستقل منتشر می‌شوند. زمان راه اندازی و انتشار آنها نسبتاً کمتر است.
  4. برای یک توسعه‌دهنده جدید بسیار آسان است که وارد پروژه شود، زیرا او باید فقط یک میکروسرویس خاص را که عملکردی را که روی آن کار می‌کند، درک کند و نه کل سیستم را.
  5. اگر یک میکروسرویس خاص به دلیل استفاده بیش از حد کاربران از آن عملکرد، با بار زیادی مواجه است، ما باید فقط آن میکروسرویس را تنظیم کنیم. از این رو، معماری میکروسرویس از مقیاس بندی افقی پشتیبانی می‌کند.
  6. هر میکروسرویس بر اساس نیازهای تجاری می‌تواند از فناوری‌های مختلفی استفاده کند.
  7. اگر یک میکروسرویس خاص به دلیل برخی باگ‌ها از کار بیفتد، بر روی سایر میکروسرویس‌ها تأثیر نمی‌گذارد و کل سیستم دست نخورده باقی می‌ماند و به ارائه سایر عملکردها به کاربران ادامه می‌دهد.

معایب میکروسرویس ها:

  1. پیچیده است و پیچیدگی آن با افزایش تعداد ریز سرویس‌ها افزایش می‌یابد.
  2. نیاز به نیروهای متخصص
  3. استقرار مستقل میکروسرویس‌ها پیچیده‌است.
  4. میکروسرویس‌ها از نظر استفاده از شبکه پرهزینه هستند؛ زیرا نیاز به تعامل با یکدیگر دارند و همه این تماس‌های راه دور منجر به تأخیر شبکه می‌شود.
  5. امنیت کمتر به دلیل ارتباط بین سرویس‌ها
  6. اشکال زدایی دشوار است

نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
سلام مجدد؛ دو تا راهنمایی دیگه از دوستان می‌خواستم.
1- همانطور که عنوان شد برای راهکارهای single page app و راهکارهای صرفا WebApi بهتر است از روش jwt استفاده گردد. حالا اگر سیستم نرم افزاری ما ترکیبی باشه(ASS.NET MVC و WebApi و ...) آیا پیاده سازی و توسعه همین سیستم منطقی‌تر نیست؟
2- روال کاری که در ASP.NET Identity در اینجا و در مثال رسمی خود مایکروسافت هستش بصورت ثبت نام و فعال سازی احراز هویت دو مرحله ای بعد از ثبت نام و در کنترل پنل کاربر(User Profile) هستش. ولی اگه بخوایم راهکار ما بصورت ثبت نام کاربر(نام کاربری - رمز عبور - تلفن همراه و ...) باشه و پس از ثبت نام با ارسال کد فعال سازی به تلفن همراه یا ایمیل کاربر و وارد کردن این کد توسط کاربر در صفحه مخصوص خودش(Verify Code) باشه(سیستم احراز هویت برنامه هایی مثل تلگرام و ...) آیا تابع Register دوباره بازنویسی باید بشه(چه در MVC Controller چه در WebApi Controller) یا توابع جدیدی برای این کار تعریف بشه. البته خب فکر میکنم باید View Model‌های جدید تعریف بشه چون یه مقدار اون قسمت ViewModel‌های داخل پروژه(Register  و ...) برای بنده گنگ بود برای پیاده سازی این کار مثل FactorViewModel و  SendCodeViewModel.
ممنون میشم یه مقدار بنده رو راهنمایی کنید تو این مبحث یا اگه پیاده سازی و مثال خاصی با پیاده سازی در این زمینه می‌شناسید به بنده معرفی کنید.
مطالب
چند نکته کاربردی درباره Entity Framework
1) رفتار متصل و غیر متصل در EF  چیست؟
اولین نکته ای که به ذهنم می‌رسه اینه که برای استفاده از EF حتما باید درک صحیحی از رفتارها و قابلیت‌های اون داشته باشیم.  نحوه استفاده ازٍEF  رو به دو رفتار متصل و غیر متصل  تقسیم می‌کنیم.
حالت پیش فرضEF  بر مبنای رفتار متصل می‌باشد. در این حالت شما یک موجودیت رو از دیتابیس فرا می‌خونید EF  این موجودیت رو ردگیری می‌کنه اگه تغییری در اون مشاهده کنه بر روی اون برچسب "تغییر داده شد" می‌زنه و حتی اونقدر هوشمند هست که وقتی تغییرات رو ذخیره می‌کنید کوئری آپدیت رو فقط براساس فیلدهای تغییر یافته اجرا کنه. یا مثلا در صورتی که شما بخواهید به یک خاصیت رابطه ای دسترسی پیدا کنید اگر قبلا لود نشده باشه در همون لحظه از دیتابیس فراخوانی میشه،  البته این رفتارها هزینه بر خواهد بود و در تعداد زیاد موجودیت‌ها میتونه کارایی رو به شدت پایین بیاره.
رفتار متصل شاید در ویندوز اپلیکیشن کاربرد داشته باشه ولی در حالت وب اپلیکیشن کاربردی نداره چون با هر در خواستی به سرور همه چیز از نو ساخته میشه و پس از پاسخ به درخواست همه چی از بین میره.  پس DbContext  همیشه از بین می‌ره و ما برحسب نیاز، در درخواست‌های جدید به سرور ، دوباره  DbContext   رو می‌سازیم. پس از ساخته شدن DbContext  باید موجودیت مورد استفاده رو به اون معرفی کنیم و وضعیت اون موجودیت رو هم مشخص کنیم.( جدید ، تغییر یافته، حذف ، بدون تغییر ) در این حالت سیستم ردگیری تغییرات بی استفاده است و ما فقط در حال هدر دادن منابع سیستم هستیم.
در حالت متصل ما باید همیشه از یک DbContext  استفاده کنیم و همه موجودیت‌ها در آخر باید تحت نظر این DbContext باشند در یک برنامه واقعی کار خیلی سخت و پیچیده ای است. مثلا بعضی وقت‌ها مجبور هستیم از  موجودیت هایی که قبلا در حافظه برنامه بوده اند استفاده کنیم اگر این موجودیت در حافظه DbContext  جاری وجود نداشته باشه با معرفی کردن اون از طریق متد attach کار ادامه پیدا می‌کنه ولی اگر قبلا موجودیتی  در  سیستم ردگیری DbContext با همین شناسه وجود داشته باشد با خطای زیر مواجه می‌شویم.
An object with the same key already exists in the ObjectStateManager. The ObjectStateManager cannot track multiple objects with the same key
 این خطا مفهوم ساده و مشخصی داره ، دو شی با یک شناسه نمی‌توانند در یک DbContext وجود داشته باشند. معمولا در این حالت ما بااین اشیا تکراری کاری نداریم و فقط به شناسه اون شی برای نشان دادن روابط نیاز داریم و از دیگر خاصیت‌های اون جهت نمایش به کاربر استفاده می‌کنیم ولی متاسفانه DbContext   نمی‌دونه چی تو سر ما می‌گذره و فقط حرف خودشو می‌زنه! البته اگه خواستید با DbContext  بر سر این موضوع گفتگو کنید از کدهای زیر استفاده کنید:
T attachedEntity = set.Find(entity.Id);
var attachedEntry = dbContext.Entry(attachedEntity);
attachedEntry.CurrentValues.SetValues(entity);
خوب با توجه به صحبت‌های بالا اگر بخواهیم از رفتار غیر متصل استفاده کنیم باید تنظیمات زیر رو به متد  سازنده DbContext   اضافه کنیم. از اینجا به بعد همه چیز رو خودمون در اختیار می‌گیریم و ما مشخص می‌کنیم که کدوم موجودیت باید چه وضعیتی داشته باشه (افزودن ، بروز رسانی، حذف )و اینکه چه موقع روابط خودش را با دیگر موجودیتها فراخوانی کنه.
public DbContext()
        {
            this.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
            this.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
         }
2) تعیین وضعیت یک موجودیت و راوبط آن در  EF چگونه است؟
با کد زیر می‌تونیم وضعیت یک موجدیت رو مشخص کنیم ، با اجرای هر یک از دستورات زیر موجودیت تحت نظر DbContext قرار می‌گیره یعنی عمل attach نیز صورت گرفته است :
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Unchanged ;
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Added ; //or  Dbset.Add(entity)
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Modified ;
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Deleted ; // or  Dbset.Remove(entity)

با اجرای این کد موجودیت  از سیستم ردگیری DbContext خارج می‌شه.
 dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Detached;
در موجودیت‌های ساده با دستورات بالا نحوه ذخیره سازی را مشخص می‌کنیم در وضعیتی که با موجودیت‌های رابطه ای سروکار داریم باید به نکات زیر توجه کنیم.
در نظر بگیرید یک گروه از قبل وجود دارد و ما مشتری جدیدی می‌سازیم در این حالت انتظار داریم که فقط یک مشتری جدید ذخیره شده باشد:
// group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
customer.Group = group;
customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
var groupstate = dbContext.Entry(group);// groupstate=EntityState.Added

 اگه از روش بالا استفاده کنید می‌بینید گروه General   جدیدی به همراه مشتری در  دیتابیس ساخته می‌شود.نکته مهمی که اینجا وجود داره اینه که DbContext  به id  موجودیت گروه توجهی نداره ، برای جلو گیری از این مشکل باید قبل از معرفی موجودیت‌های جدید رابطه هایی که از قبل وجود دارند را به صورت بدون تغییر attach  کنیم و بعد وضعیت جدید موجودیت رو اعمال کنیم.
// group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
customer.Group = group;
 customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(group).State = EntityState.Unchanged;
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
 var groupstate = dbContext.Entry(group);// groupstate=EntityState.Unchanged

در مجموع بهتره که موجودیت ریشه رو attach کنیم و بعد با توجه به نیاز تغییرات رو اعمال کنیم.
  // group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
 customer.Group = group;
customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Unchanged;
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
var groupstate = dbContext.Entry(group);//// groupstate=EntityState.Unchanged

3) AsNoTracking   و Include  دو ابزار مهم در رفتار غیر متصل:
درصورتیکه ما تغییراتی روی داده‌ها نداشته باشیم و یا از روش‌های غیر متصل از موجودیت‌ها استفاده کنیم با استفاده از متد AsNoTracking() در زمان و حافظه سیستم صرف جویی می‌کنیم در این حالت موجودیت‌های فراخوانی شده از دیتابیس در سیستم ردگیری DbContext قرار نمی‌گیرند و  اگر  وضعیت آنها را بررسی کنیم در وضعیت Detached قرار دارند.
var customer  = dbContext.Customers.FirstOrDefault();
 var customerAsNoTracking  = dbContext.Customers.AsNoTracking().FirstOrDefault();
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Unchanged
var customerstateAsNoTracking  = dbContext.Entry(customerAsNoTracking).State;// customerstate=EntityState.Detached

نحوه بررسی کردن موجودیت‌های موجود در سیستم ردگیری DbContext :
var Entries = dbContext.ChangeTracker.Entries();    
var AddedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Added);
var ModifiedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Modified);
var UnchangedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Unchanged);
var DeletedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Deleted);
var DetachedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Detached);//* not working !
* در نظر داشته باشید وضعیت Detached وجود خارجی ندارد و به حالتی گفته می‌شود که DbContext در سیستم رد گیری خود اطلاعی از موجودیت مورد نظر نداشته باشد.
وقتی که سیستم فراخوانی خودکار رابطه‌ها خاموش باشد باید موقع فراخوانی موجودیت‌ها روابط مورد نیاز را هم با دستور Include  در سیستم فراخوانی کنیم.
 var CustomersWithGroup = dbContext.Customers.AsNoTracking().Include("Group").ToList();
 var CustomerFull = dbContext.Customers.AsNoTracking().Include("Group").Include("Bills").Include("Bills.BillDetails").ToList();
4) از متد AddOrUpdate در در فضای نام  System.Data.Entity.Migrations استفاده نکنیم، چرا؟
 در صورتی که از فیلد RowVersion و کنترل مسایل همزمانی استفاده کرده باشیم هر وقتی متد AddOrUpdate رو فراخوانی کنیم، تغییر اطلاعات توسط دیگر کاربران نادیده گرفته می‌شود.  با توجه به این که  متد AddOrUpdate  برای عملیات Migrations در نظر گرفته شده است، این رفتار کاملا طبیعی است. برای حل این مشکل می‌تونیم این متد رو با بررسی شناسه به سادگی پیاده سازی کنیم:
 public virtual void AddOrUpdate(T entity)
        {
            if (entity.Id == 0)
                Add(entity);
            else
                Update(entity);

        }

5) اگر بخواهیم موجودیت‌های رابطه ای در دیتا گرید ویو (ویندوز فرم) نشون بدیم باید چه کار کنیم؟

گرید ویو در ویندوز فرم قادر به نشون دادن فیلدهای رابطه ای نیست برای حل این مشکل می‌تونیم یک نوع ستون جدید برای گرید ویو تعریف کنیم و برای نشون دادن فیلدهای رابطه ای از این نوع ستون استفاده کنیم:

 public class DataGridViewChildRelationTextBoxCell : DataGridViewTextBoxCell
    {
        protected override object GetValue(int rowIndex)
        {
            try
            {
                var bs = (BindingSource)DataGridView.DataSource;
                var cl = (DataGridViewChildRelationTextBoxColumn)DataGridView.Columns[ColumnIndex];
                return getChildValue(bs.List[rowIndex], cl.DataPropertyName).ToString();
            }
            catch (Exception)
            {
                return "";
            }
        }

        private object getChildValue(object dataSource, string childMember)
        {
            int nextPoint = childMember.IndexOf('.');
            if (nextPoint == -1) return dataSource.GetType().GetProperty(childMember).GetValue(dataSource, null);
            string proName = childMember.Substring(0, nextPoint);
            object newDs = dataSource.GetType().GetProperty(proName).GetValue(dataSource, null);
            return getChildValue(newDs, childMember.Substring(nextPoint + 1));
        }
    }

    public class DataGridViewChildRelationTextBoxColumn : DataGridViewTextBoxColumn
    {
        public string DataMember { get; set; }

        public DataGridViewChildRelationTextBoxColumn()
        {
            CellTemplate = new DataGridViewChildRelationTextBoxCell();
        }
    }

نحوه استفاده را در ادامه می‌بینید. این روش توسط ویزارد گریدویو هم قابل استفاده است. موقع Add کردن Column نوع اون رو روی DataGridViewChildRelationTextBoxColumn   تنظیم کنید.

GroupNameColumn= new DataGridViewChildRelationTextBoxColumn(); //from your class
GroupNameColumn.HeaderText = "گروه مشتری";
GroupNameColumn.DataPropertyName = "Group.Name"; //EF  Property: Customer.Group.Name
GroupNameColumn.Visible = true;
GroupNameColumn.Width = 300;
DataGridView.Columns.Add(GroupNameColumn);
مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت سوم
پیشنهاد می‌کنم قسمت‌های قبل را مطالعه کنید تا با اصطلاحات استفاده شده در ادامه مقالات آشنا باشید. در مقالات آتی، مباحث کمی قابل بحث‌تر خواهند بود.

Class Coupling and Cohesion

تعدادی از قواعد شهودی هم، با Coupling و Cohesion به ترتیب مابین و درون کلاس‌ها، سروکار دارند. تلاش ما در راستای افزایش Cohesion درون کلاس‌ها و سست کردن و کاهش Coupling مابین کلاس‌ها می‌باشد. این قواعد شهودی همین اهداف را در پارادایم action-oriented، در ارتباط با توابع دارند. هدف از Tight Cohesion (انسجام و چسبندگی قوی) در توابع، انسجام بالا و ارتباط نزدیک مابین کدهای موجود در تابع، می‌باشد. هدفی که Loose Coupling (اتصال سست و ضعیف، وابستگی ضعیف) در بین توابع دنبال می‌کند، اشاره دارد به اینکه اگر تابعی قصد استفاده از تابع دیگری را داشته باشد، باید وارد شدن و خروج از آن، از یک نقطه صورت گیرد. این مباحث منجربه مطرح شدن قواعد شهودی از جمله: «یک تابع باید طوری سازماندهی شود که تنها یک دستور return  داشته باشد»، در پارادایم action-oriented می‌شود.
ما در پارادایم شیء گرا، اهداف خود از Loose Coupling و Tight Cohesion را در سطح کلاس مطرح می‌کنیم. 5 شکل اصلی Coupling مابین کلاس‌ها به شرح زیر می‌باشد:

  •  Ni Coupling
  •  Export Coupling
  •  Overt Coupling
  •  Covert Coupling
  •  Surreptitious Coupling
Nil Coupling

بهترین حالتی که دو کلاس به طور مطلق هیچ وابستگی به یکدیگر ندارند. در این صورت می‌توان یکی کلاس‌ها را حذف کرد، بدون اینکه تأثیری بر روی سایر آنها داشته باشد. البته وجود برنامه‌ای کاربردی با این نوع اتصال ممکن نخواهد بود. بهترین چیزی که می‌شود با این نوع اتصال ایجاد کرد، Class Libraryای می‌باشد که شامل مجموعه ای از کلاس‌های مستقل بوده، به طوری که هیچ تأثیری بر روی یکدیگر ندارند.

Export Coupling

در این شکل از اتصال، یک کلاس به واسط عمومی کلاس دیگر وابسته می‌باشد؛ به این معنی که از عملیاتی که کلاس مورد نظر در واسط عمومی خود قرار داده است، استفاده می‌کند.

Overt Coupling

این نوع اتصال زمانی رخ می‌دهد که یک کلاس از جزئیات پیاده سازی کلاس دیگر با داشتن اجازه دسترسی از جانب آن، استفاده کند. به عنوان مثال، مکانیزم کلاس‌های friend در زبان سی پلاس پلاس، که امکان این را می‌دهد کلاس X اجازه دوستی به کلاس Y را اعطا کند و در این صورت کلاس Y می‌تواند به جزئیات پیاده سازی خصوصی کلاس X دسترسی داشته باشد.

Cover Coupling

این نوع اتصال هم به مانند Overt می‌باشد؛ با این تفاوت که هیچ اجازه دسترسی به کلاس Y داده نشده است. اگر زبانی داشته باشیم که به کلاس Y اجازه دهد خود را به عنوان دوست کلاس X معرفی کند، در این صورت نوع اتصال بین دو کلاس X و Y از نوع Covert می‌باشد. به عنوان مثال واقعی، می‌توان به استفاده از Reflection در دات نت اشاره کرد.

Surreptitious Coupling (اتصال پنهان)

آخرین نوع اتصال که بدترین حالت هم محسوب می‌شود، مربوط است به زمانیکه کلاس X به هر طریقی که شده از جزئیات داخلی کلاس Y آگاه باشد و از اعضای عمومی داده‌ای (public data member) آن کلاس استفاده کند. منظور این است که با تغییر این داده‌های کلاس متوجه میشود که بر روی عملیات b از کلاس چه تأثیری می‌گذارد و با اتکاء به این دستاورد، جزئیات داخلی خود را پیاده سازی می‌کند و یک اتصال پنهان را با کلاس Y ایجاد کرده است. در این حالت یک وابستگی قوی به صورت پنهان مابین رفتاری از کلاس Y و پیاده سازی کلاس X ایجاد شده است.

قاعده شهودی 2.7
اتصال و پیوستگی مابین کلاس‌ها باید از نوع Nil یا Export باشد؛ به این معنی که یک کلاس فقط از واسط عمومی کلاس دیگر استفاده کند یا کاری با آن نداشته باشد. (Classes should only exhibit nil or export coupling with other classes, that is, a class should only use operations in the public interface of another class or have nothing to do with that class.)
بجز این دو نوع اتصال، بقیه شکل‌های اتصال به طریقی اجازه دسترسی به جزئیات پیاده سازی کلاس‌ها را اعطا می‌کنند. در نتیجه باعث ایجاد وابستگی مابین پیاده سازی دو کلاس می‌شوند. این وابستگی ما بین پیاده سازی‌ها به محض نیاز به تغییر پیاده سازی یکی از کلاس‌ها ، باعث به وجود آمدن مشکلات نگهداری خواهند شد.
Cohesion درون کلاس‌ها سعی بر این دارد که مطمئن شود تمام اجزای یک کلاس به شدت باهم مرتبط هستند. تعدادی از قواعد شهودی نیز در ادامه بر این خصوصیت دلالت دارند.

قاعده شهودی 2.8
یک کلاس باید یک و تنها یک Key Abstraction را تسخیر نماید. (A class should capture one and only one key abstraction)
یک Key Abstraction به عنوان یک Entity در Domain Model تعریف می‌شود و اغلب در غالب اسم در اسناد و مشخصات نیازمندی‌ها ظاهر می‌شوند. هر کدام از آنها باید فقط به یک کلاس نگاشت پیدا کنند. اگر این نگاشت به بیش از یک کلاس انجام گیرد، در نتیجه احتمالا طراح هر تابع را به عنوان یک کلاس تسخیر کرده است. اگر بیش از یک Key Abstraction به یک کلاس نگاشت پیدا کرده باشد، پس احتمالا طراح یک سیستم متمرکز را طراحی کرده است. این کلاس‌ها Vague Classes نامیده می‌شوند و باید آنها در دو کلاس یا بیشتر، تسخیر شوند.

قاعده شهودی 2.9
داده و رفتار مرتبط را در یک جا (کلاس) نگه دارید. (Keep related data and behavior in one place)
در واقع هدفی که این قاعده به دنبال آن می‌باشد این است که هر دو جزء تشکیل دهنده یک Key Abstraction ، یعنی همان داده و رفتار، باید توسط فقط یک کلاس تسخیر شوند. با نقض این قاعده، توسعه دهنده باید با قرار داد (Convention) خاصی برنامه نویسی کند. 
راه شناسایی
طراح باید کلاس‌هایی را که مرتبا داده‌های مورد نیاز خود را با متدهای get از سایر کلاس‌ها دریافت می‌کنند، شناسایی کند. زیرا این نوع کلاس‌ها این قاعده شهودی را نقض کرده‌اند.

مثال واقعی
استفاده از الگوی Domain Model ارائه شده توسط اقای Martin Fowler که دقیقا اشاره به این قاعده دارد.
یا برعکس آن ضد الگوی Anemic Domain Model که ناقض این قاعده می‌باشد. 
در قسمت اول اشاره کردیم این قواعد را به راحتی می‌توان در صورت نیاز نقض کرد. بعضی از مواقع نیاز به طراحی فیزیکی است که باعث تغییر در طراحی منطقی شده و چه بسا می‌تواند باعث نقض هر کدام از این قواعد شهودی نیز شود. اگر به بخش پروژه‌های سایت رجوع کنید این نقض کاملا مشهود (DomainClasses و ServiceLayer موجود در طراحی فیزیکی آنها) می‌باشد (بیشتر از Anemic Domain Model استفاده شده است)؛ ولی نمی‌توان گفت که این کار اشتباه است.

قاعده شهودی 2.10
اطلاعات نامرتبط به هم را در کلاس‌های جدا از هم قرار دهید. ((Spin off nonrelated information into another class (i.e., noncommunicating behavior) 

هدف از این قاعده این است که اگر کلاسی داریم که یکسری از متدهایش با بخشی از داده و یکسری دیگر با بخش دیگر داده‌ها کار میکنند، در واقع شما دو Key Abstraction را به یک کلاس نگاشت کرده اید (Vague Class) و باید آنها را به کلاس‌های جدا نگاشت کنید.

شکل 2.6 A class with noncommunicating behavior

مثال واقعی

به کلاس Dictionary در تصویر زیر توجه کنید.
برای تعداد کمی داده، بهترین پیاده سازی با استفاده از List و در مقابل برای تعداد داده زیاد بهترین پیاده سازی، استفاده از HashTable می‌باشد. هر یک از این پیاده سازی‌ها، به متدهایی برای add و find کلمات نیاز دارند. طراحی سمت چپ تصویر نشان از نقض این قاعده شهودی دارد.

شکل 2.7 (Noncommunicating behavior (real-world example

در طرح سمت چپ، استفاده کننده باید بداند که چقدر داده وارد کند. از طرفی نمایش جزئیات پیاده سازی در نام کلاس هم ایده خوبی نیست (طرح سمت چپ). بهترین راه حل که در مقالات آینده به آنها خواهیم رسید، بحث استفاده از ارث بری می‌باشد. به این ترتیب، با استفاده از  یک کلاس Dictionary که نمایش جزئیات داخلی خود را مخفی کرده و در شرایط لازم نمایش جزئیات داخلی خود را تغییر دهد. منظور این است که استفاده کننده درگیر جزئیات داخلی آن نشود و این جزئیات که کدام نوع PDict یا HDict استفاده خواهد شد، از دید او مخفی باشد.

مطالب
ASP.NET MVC #22

تهیه سایت‌های چند زبانه و بومی سازی نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC

زمانیکه دات نت فریم ورک نیاز به انجام اعمال حساس به مسایل بومی را داشته باشد،‌ ابتدا به مقادیر تنظیم شده دو خاصیت زیر دقت می‌کند:
الف) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture
بر این اساس دات نت می‌تواند تشخیص دهد که برای مثال خروجی متد DateTime.Now.ToString در کانادا و آمریکا باید با هم تفاوت داشته باشند. مثلا در آمریکا ابتدا ماه، سپس روز و در آخر سال نمایش داده می‌شود و در کانادا ابتدا سال، بعد ماه و در آخر روز نمایش داده خواهد شد. یا نمونه‌ی دیگری از این دست می‌تواند نحوه نمایش علامت واحد پولی کشورها باشد.
ب) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentUICulture
مقدار CurrentUICulture بر روی بارگذاری فایل‌های مخصوصی به نام Resource، تاثیر گذار است.

این خواص را یا به صورت دستی می‌توان تنظیم کرد و یا ASP.NET، این اطلاعات را از هدر Accept-Language دریافتی از مرورگر کاربر به صورت خودکار مقدار دهی می‌کند. البته برای این منظور نیاز است یک سطر زیر را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<system.web>
<globalization culture="auto" uiCulture="auto" />

یا اگر نیاز باشد تا برنامه را ملزم به نمایش اطلاعات Resource مرتبط با فرهنگ بومی خاصی کرد نیز می‌توان در همین قسمت مقادیر culture و uiCulture را دستی تنظیم نمود و یا اگر همانند برنامه‌هایی که چند لینک را بالای صفحه نمایش می‌دهند که برای مثال به نگارش‌های فارسی/عربی/انگلیسی اشاره می‌کند، اینکار را با کد نویسی نیز می‌توان انجام داد:

System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture =
System.Globalization.CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa");


جهت آزمایش این مطلب، ابتدا تنظیم globalization فوق را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید. سپس به مسیر زیر در IE مراجعه کنید:

IE -> Tools -> Intenet options -> Genarl tab -> Languages

در اینجا می‌توان هدر Accept-Language را مقدار دهی کرد. برای نمونه اگر مقدار زبان پیش فرض را به فرانسه تنظیم کنیم (به عنوان اولین زبان تعریف شده در لیست) و سپس سعی در نمایش مقدار decimal زیر را داشته باشیم:

string.Format("{0:C}", 10.5M)

اگر زبان پیش فرض، انگلیسی آمریکایی باشد، $ نمایش داده خواهد شد و اگر زبان به فرانسه تنظیم شود، یورو در کنار عدد مبلغ نمایش داده می‌شود.
تا اینجا تنها با تنظیم culture=auto به این نتیجه رسیده‌ایم. اما سایر قسمت‌های صفحه چطور؟ برای مثال برچسب‌های نمایش داده شده را چگونه می‌توان به صورت خودکار بر اساس Accept-Language مرجح کاربر تنظیم کرد؟ خوشبختانه در دات نت، زیر ساخت مدیریت برنامه‌های چند زبانه به صورت توکار وجود دارد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


آشنایی با ساختار فایل‌های Resource


فایل‌های Resource یا منبع، در حقیقت فایل‌هایی هستند مبتنی بر XML با پسوند resx و هدف آن‌ها ذخیره سازی رشته‌های متناظر با فرهنگ‌های مختلف می‌باشد و برای استفاده از آن‌ها حداقل یک فایل منبع پیش فرض باید تعریف شود. برای نمونه فایل mydata.resx را در نظر بگیرید. برای ایجاد فایل منبع اسپانیایی متناظر، باید فایلی را به نام mydata.es.resx تولید کرد. البته نوع فرهنگ مورد استفاده را کاملتر نیز می‌توان ذکر کرد برای مثال mydata.es-mex.resx جهت فرهنگ اسپانیایی مکزیکی بکارگرفته خواهد شد، یا mydata.fr-ca.resx به فرانسوی کانادایی اشاره می‌کند. سپس مدیریت منابع دات نت فریم ورک بر اساس مقدار CurrentUICulture جاری، اطلاعات فایل متناظری را بارگذاری خواهد کرد. اگر فایل متناظری وجود نداشت، از اطلاعات همان فایل پیش فرض استفاده می‌گردد.
حین تهیه برنامه‌ها نیازی نیست تا مستقیما با فایل‌های XML منابع کار کرد. زمانیکه اولین فایل منبع تولید می‌شود، به همراه آن یک فایل cs یا vb نیز ایجاد خواهد شد که امکان دسترسی به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های XML را به صورت strongly typed میسر می‌کند. این فایل‌های خودکار، تنها برای فایل پیش فرض mydata.resx تولید می‌شوند،‌از این جهت که تعاریف اطلاعات سایر فرهنگ‌های متناظر نیز باید با همان کلیدهای فایل پیش فرض آغاز شوند. تنها «مقادیر» کلیدهای تعریف شده در کلاس‌های منبع متفاوت هستند.
اگر به خواص فایل‌های resx در VS.NET دقت کنیم، نوع Build action آن‌ها به embedded resource تنظیم شده است.


مثالی جهت بررسی استفاده از فایل‌های Resource

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. فایل وب کانفیگ آن‌را ویرایش کرده و تنظیمات globalization ابتدای بحث را به آن اضافه کنید. سپس مدل، کنترلر و View متناظر با متد Index آن‌را با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication19.Models;

namespace MvcApplication19.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var employee = new Employee { Name = "Name 1" };
return View(employee);
}
}
}

@model MvcApplication19.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>Employee</legend>
<div class="display-label">
Name
</div>
<div class="display-field">
@Html.DisplayFor(model => model.Name)
</div>
</fieldset>
<fieldset>
<legend>Employee Info</legend>
@Html.DisplayForModel()
</fieldset>

قصد داریم در View فوق بر اساس uiCulture کاربر مراجعه کننده به سایت، برچسب Name را مقدار دهی کنیم. اگر کاربری از ایران مراجعه کند، «نام کارمند» نمایش داده شود و سایر کاربران، «Employee Name» را مشاهده کنند. همچنین این تغییرات باید بر روی متد Html.DisplayForModel نیز تاثیرگذار باشد.
برای این منظور بر روی پوشه Views/Home که محل قرارگیری فایل Index.cshtml فوق است کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس در صفحه ظاهر شده، گزینه «Resources file» را انتخاب کرده و برای مثال نام Index_cshtml.resx را وارد کنید.
به این ترتیب اولین فایل منبع مرتبط با View جاری که فایل پیش فرض نیز می‌باشد ایجاد خواهد شد. این فایل، به همراه فایل Index_cshtml.Designer.cs تولید می‌شود. سپس همین مراحل را طی کنید، اما اینبار نام Index_cshtml.fa.resx را حین افزودن فایل منبع وارد نمائید که برای تعریف اطلاعات بومی ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. فایل دومی که اضافه شده است، فاقد فایل cs همراه می‌باشد.
اکنون فایل Index_cshtml.resx را در VS.NET باز کنید. از بالای صفحه، به کمک گزینه Access modifier، سطح دسترسی متدهای فایل cs همراه آن‌را به public تغییر دهید. پیش فرض آن internal است که برای کار ما مفید نیست. از این جهت که امکان دسترسی به متدهای استاتیک تعریف شده در فایل خودکار Index_cshtml.Designer.cs را در View های برنامه، نخواهیم داشت. سپس دو جفت «نام-مقدار» را در فایل resx وارد کنید. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «Employee Name» و سپس نام دیگر را NameIsNotRight و مقدار آن‌را «Name is required» وارد نمائید.
در ادامه فایل Index_cshtml.fa.resx را باز کنید. در اینجا نیز دو جفت «نام-مقدار» متناظر با فایل پیش فرض منبع را باید وارد کرد. کلیدها یا نام‌ها یکی است اما قسمت مقدار اینبار باید فارسی وارد شود. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «نام کارمند» وارد نمائید. سپس کلید یا نام NameIsNotRight و مقدار «لطفا نام را وارد نمائید» را تنظیم نمائید.
تا اینجا کار تهیه فایل‌های منبع متناظر با View جاری به پایان می‌رسد.
در ادامه با کمک فایل Index_cshtml.Designer.cs که هربار پس از تغییر فایل resx متناظر آن به صورت خودکار توسط VS.NET تولید و به روز می‌شود، می‌توان به کلیدها یا نام‌هایی که تعریف کرده‌ایم، در قسمت‌های مختلف برنامه دست یافت. برای نمونه تعریف کلید Name در این فایل به نحو زیر است:

namespace MvcApplication19.Views.Home {
public class Index_cshtml {
public static string Name {
get {
return ResourceManager.GetString("Name", resourceCulture);
}
}
}
}

بنابراین برای استفاده از آن در هر View ایی تنها کافی است بنویسیم:

@MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml.Name

به این ترتیب بر اساس تنظیمات محلی کاربر، اطلاعات به صورت خودکار از فایل‌های Index_cshtml.fa.resx فارسی یا فایل پیش فرض Index_cshtml.resx، دریافت می‌گردد.
علاوه بر امکان دسترسی مستقیم به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های منبع، امکان استفاده از آن‌ها توسط data annotations نیز میسر است. در این حالت می‌توان مثلا پیغام‌های اعتبار سنجی را بومی کرد یا حین استفاده از متد Html.DisplayForModel، بر روی برچسب نمایش داده شده خودکار، تاثیر گذار بود. برای اینکار باید اندکی مدل برنامه را ویرایش کرد:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
[ScaffoldColumn(false)]
public int Id { set; get; }

[Display(ResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
Name = "Name")]
[Required(ErrorMessageResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
ErrorMessageResourceName = "NameIsNotRight")]
public string Name { set; get; }
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، حین تعریف ویژگی‌های Display یا Required، امکان تعریف نام کلاس متناظر با فایل resx خاصی وجود دارد. به علاوه ErrorMessageResourceName به نام یک کلید در این فایل و یا پارامتر Name ویژگی Display نیز به نام کلیدی در فایل منبع مشخص شده، اشاره می‌کنند. این اطلاعات توسط متدهای Html.DisplayForModel، Html.ValidationMessageFor، Html.LabelFor و امثال آن به صورت خودکار مورد استفاده قرار خواهند گرفت.


نکته‌ای در مورد کش کردن اطلاعات
در این مثال اگر فیلتر OutputCache را بر روی متد Index تعریف کنیم، حتما نیاز است به هدر Accept-Language نیز دقت داشت. در غیراینصورت تمام کاربران، صرفنظر از تنظیمات بومی آن‌ها، یک صفحه را مشاهده خواهند کرد:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByHeader = "Accept-Language")]
public ActionResult Index()


مطالب
آموزش TypeScript #1
با گسترش روز افزون زبان برنامه نویسی Javascript و استفاده هر چه بیشتر آن در تولید برنامه‌های تحت وب این زبان به یکی از قدرت‌های بزرگ در تولید برنامه‌های مبتنی بر وب تبدیل شده است. ترکیب این زبان با Css و Html5 تقریبا هر گونه نیاز برای تهیه و توسعه برنامه‌های وب را حل کرده است. جاوا اسکریپت در ابتدا برای اسکریپت نویسی سمت کلاینت برای صفحات وب ایجاد شد و برای سال‌ها به‌عنوان ابزاری برای مدیریت کردن رویدادهای صفحات وب محدود شده بود  و در نتیجه بسیاری از امکانات لازم برای برنامه‌نویسی برنامه‌های مقیاس بزرگ را به‌همراه نداشت. امروزه به قدری Javascript  توسعه داده شده است که حتی در تولید برنامه‌های Native مانند Windows Store  و برنامه‌های تحت Cloud نیز استفاده می‌شود. پیشرفت‌های صورت گرفته و اشاره شده در این حوزه موجب شد تا شاهد پیداش برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت با سایزهای بی سابقه‌ای باشیم و این بیانگر این بود که تولید برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت در مقیاس‌های بزرگ امر دشواری است و اینک TypeScript توسط غول نرم افزاری جهان پا به عرصه گذاشته که این فرآیند را آسان‌تر نماید. به کمک TypeScript می‌توان برنامه تحت JavaScript در مقیاس بزرگ تولید کرد به طوری با هر مرورگر و سیستم عاملی سازگار باشد. TypeScript از شی گرایی نیز پشتیبانی می‌کند و خروجی آن در نهایت به JavaScript کامپایل می‌شود. خیلی‌ها عقیده دارند که هدف اصلی مایکروسافت از تولید و توسعه این زبان رقابت با CoffeeScript است.  CoffeeScript یک زبان متن باز است که در سال 2009 توسط Jeremy Ashkenas ایجاد شده است و سورس آن در GitHub موجود می‌باشد. در آینده، بیشتر به مباحث مربوط به CoffeeScript و آموزش آن خواهم پرداخت.

در تصویر ذیل یک مقایسه کوتاه بین CoffeeScript و TypeScript را مشاهده می‌کنید.

با TypeScript چه چیزهایی به دست خواهیم آورد؟

یک نکته مهم این است که این زبان به خوبی در Visual Studio پشتیبانی می‌شود و قابلیت Intellisense نوشتن برنامه به این زبان را دلپذیرتر خواهد کرد و از طرفی دیگر به نظر من یکی از مهم‌ترین مزیت هایی که TypeScript در اختیار ما قرار می‌دهد این است که می‌توانیم به صورت Syntax آشنای شی گرایی کد نویسی کنیم و خیلی راحت‌تر کد‌های خود را سازمان دهی کرده و از نوشتن کد‌های تکراری اجتناب کنیم.

یکی دیگر از مزیت‌های مهم این زبان این است که این زبان از Static Typing به خوبی پشتیبانی می‌کند. این بدین معنی است که شما ابتدا باید متغیر‌ها را تعریف کرده و نوع آن‌ها را مشخص نمایید و هم چنین در هنگام پاس دادن مقادیر به پارامتر‌های توابع باید حتما به نوع داده ای آن‌ها دقت داشته باشید چون کامپایلر بین انواع داده ای در TypeScript تمایز قایل است و در صورت رعایت نکردن این مورد شما با خطا مواجه خواهید شد. این تمایز قایل شدن باعث می‌شود که برنامه هایی خواناتر داشته باشیم از طرفی باعث می‌شود که خطا یابی و نوشتن تست برای برنامه راحت‌تر و تمیزتر باشد. بر خلاف JavaScript، در TypeScript(به دلیل پشتیبانی از شی گرایی) می‌توانیم علاوه بر داشتن کلاس، اینترفیس نیز داشته باشیم و در حال حاضر مزایای استفاده از اینترفیس بر کسی پوشیده نیست.

به دلیل اینکه کد‌های TypeScript ابتدا کامپایل شده و بعد تبدیل به کد‌های JavaScript می‌شوند در نتیجه قبل از رسیدن به مرحله اجرای پروژه، ما از خطاهای موجود در کد خود مطلع خواهیم شد.

البته این نکته را نیز فراموش نخواهیم کرد که این زبان تازه متولد شده است(سال 2012 توسط Anders Hejlsberg) و همچنان در حال توسعه است و این در حال حاضر مهم‌ترین عیب این زبان می‌تواند باشد چون هنوز به پختگی سایر زبان‌های اسکریپتی در نیامده است.

در ذیل یک مثال کوچک به زبان TypeScript و JavaScript را برای مقایسه در خوانایی و راحتی کد نویسی قرار دادم:

TypeScript:

class Greeter {
    greeting: string;

    constructor (message: string) {
        this.greeting = message;
    }

    greet() {
        return "Hello, " + this.greeting;
    }
}
بعد از کامپایل کد بالا به کدی معادل زیر در JavaScript تبدیل خواهد شد:
var Greeter = (function () {
    function Greeter(message) {
        this.greeting = message;
    }
    Greeter.prototype.greet = function () {
        return "Hello, " + this.greeting;
    };
    return Greeter;
})();
توضیح چند واژه در TypeScript

Program : یک برنامه TypeScript مجموعه ای از یک یا چند Source File است. این Source File‌ها شامل کد‌های پیاده سازی برنامه هستند ولی در خیلی موارد برای خوانایی بیشتر برنامه می‌توان فقط تعاریف را در این فایل‌های سورس قرار داد.
Module: ماژول در TypeScript شبیه به مفاهیم فضای نام یا namespace در دات نت است و می‌تواند شامل چندین کلاس یا اینترفیس باشد.
Class : مشابه به مفاهیم کلاس در دات نت است و دقیقا همان مفهوم را دارد. یک کلاس می‌تواند شامل چندین تابع و متغیر با سطوح دسترسی متفاوت باشد. در TypeScript مجاز به استفاده از کلمات کلیدی public و private نیز می‌باشید. یک کلاس در Typescript می‌تواند یک کلاس دیگر را توسعه دهد(ارث بری در دات نت) و چندین اینترفیس را پیاده سازی نماید.
Interface: یک اینترفیس فقط شامل تعاریف است و پیاده سازی در آن انجام نخواهد گرفت. یک اینترفیس می‌تواند چندین اینترفیس دیگر را توسعه دهد.
Function: معادل متد در دات نت است. می‌تواند پارامتر ورودی داشته باشد و در صورت نیاز یک مقدار را برگشت دهد.
Scope: دقیقا تمام مفاهیم مربوط به محدوده فضای نام و کلاس و متد در دات نت در این جا نیز صادق است. 


آماده سازی Visual Studio برای شروع به کار
در ابتدا باید Template مربوطه به TypeScript را نصب کنید تا از طریف VS.Net بتوانیم به راحتی به این زبان کد نویسی کنیم. می‌توانید فایل نصب را از اینجا دانلود کنید. بعد از نصب از قسمت Template‌های موجود گزینه Html Application With TypeScript را انتخاب کنید

یا از قسمت Add  در پروژه‌های وب خود نظیر MVC گزینه TypeScript File را انتخاب نمایید.


در پست بعدی کد نویسی با این زبان را آغاز خواهیم کرد. 

نظرات مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت دوم
- همیشه باید احتمال نفوذ پذیر بودن قسمت‌های مختلف برنامه را داد. وجود یک سطح امنیتی بیشتر به هیچ عنوان ضرری ندارد.
- اگر اطلاعات دسترسی را در ابتدای کار در دسترس دارید، مابقی کار تزریق اطلاعات و پر کردن جاهای خالی است.
- ممکن است دسترسی حرکت از یک مرحله به مرحله‌ی بعد، نیازمند محاسبات خاصی فراتر از سطح دسترسی‌های معمولی سیستم باشد. مثلا به یک کاربر خاص بدون دسترسی به پنل مدیریتی سیستم، امکان برگشت زدن یا تائید را داد. در یک چنین حالتی یک گردش کاری، سطح دسترسی محاسباتی خاص خودش را نیاز دارد.
- یک گردش کاری را در یک scheduled job پس زمینه هم می‌شود اجرا کرد. بنابراین طراحی اصولی آن به همین شکل است (و غیر وابسته به فناوری خاصی).
مطالب
تحلیل و بررسی ده روش آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP - قسمت اول SQL Injection
در این سری از مقالات، ده روش برتر آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP مورد بررسی قرار میگیرد. یادگیری این روش‌ها منحصر به زبان برنامه نویسی خاصی نیست و رعایت این نکات برای برنامه نویسانی که قصد نوشتن کدی امن دارند، توصیه میشود. کلمه‌ی OWASP مخفف عبارت Open Web Application Security Protocol Project می‌باشد. در واقع OWASP یک متدولوژی و پروژه‌ی متن باز است که معیارهایی را برای ایمن سازی نرم افزار مورد بررسی قرار میدهد.



آسیب پذیری SQL Injection یا به اختصار SQLi

تزریق SQL، یکی از قدیمی ترین، شایع‌ترین و مخرب‌ترین آسیب پذیری‌ها، برای برنامه‌ها می‌باشد و در صورت برقراری شرایط مناسب جهت حمله و با اعمال نفوذ، از طریق تزریق SQL ، مهاجم میتواند با دور زدن فرآیندهای اعتبارسنجی و احراز هویت یک برنامه، به تمامی محتوای پایگاه داده‌ی آن و گاها کنترل سرور، دسترسی پیدا کند. این حمله برای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای یک پایگاه داده مبتنی بر SQL انجام میشود.


عملکرد SQL Injection

برای اجرای SQLهای مخرب در برنامه‌هایی که از پایگاه‌های داده‌ی مبتنی بر SQL مانند (SQL Server ،MySQL ،PostgreSQL ،Oracle و ...) استفاده میکنند، هکر یا مهاجم در اولین گام باید به دنبال ورودی‌هایی در برنامه باشد که درون یک درخواست SQL قرار گرفته باشند (مانند صفحات لاگین، ثبت نام، جستجو و ...).

کد زیر را در نظر بگیرید:

# Define POST variables
uname = request.POST['username']
passwd = request.POST['password']

# SQL query vulnerable to SQLi
sql = "SELECT id FROM users WHERE username='" + uname + "' AND password='" + passwd + "'"

# Execute the SQL statement
database.execute(sql)
در این کد، موارد امنیتی برای جلوگیری از تزریق SQL تعبیه نشده‌است و هکر با اندکی دستکاری پارامترهای ارسالی میتواند نتایج دلخواهی را برای نفوذ، بدست بیاورد. قسمتی از کد که دستور SQL را اجرا میکند و پارامترهای ورودی از کاربر را در خود جای میدهد، بصورت نا امنی کدنویسی شده‌است.

اکنون ورودی password را برای نفوذ، تست میکنیم. مهاجم بدون داشتن نام کاربری، قصد دور زدن احراز هویت را دارد. بجای password عبارت زیر را قرار میدهد:

password' OR 1=1  

در نهایت در بانک اطلاعاتی دستور زیر اجرا میشود:

 SELECT id FROM users WHERE username='username' AND password=  'password' OR 1=1'

میدانیم که 1=1 است. پس بدون در نظر گرفتن اینکه شما برای username و password چه چیزی را وارد نمودید، عبارت درست در نظر گرفته میشود:

شرط اول   and   شرط دوم =
نتیجه  or 1=1
چون 1=1 است 
همیشه شرط کوئری درست خواهد بود


معمولا در بانک اطلاعاتی، اولین کاربری که وارد میکنند Administrator برنامه می‌باشد. پس به احتمال قوی شما میتوانید با مجوز ادمین به برنامه وارد شوید. البته میتوان با دانستن تنها نام کاربری هم به‌راحتی با گذاشتن در قسمت username بدون دانستن password، به برنامه وارد شد؛ زیرا میتوان شرط چک کردن password را کامنت نمود:

-- MySQL, MSSQL, Oracle, PostgreSQL, SQLite
' OR '1'='1' --
' OR '1'='1' /*
-- MySQL
' OR '1'='1' #
-- Access (using null characters)
' OR '1'='1' %00
' OR '1'='1' %16




ابزارهایی برای تست آسیب پذیری SQLi

1) برنامه‌ی DNTProfiler

2) اسکنر اکانتیکس

3) sqlmap
4) روش دستی که بهترین نتیجه را دارد و نیاز به تخصص دارد.


چگونه از SQL Injection جلوگیری کنیم

1) روی داده‌هایی که از کاربر دریافت میگردد، اعتبار سنجی سمت کلاینت و سرور انجام شود. اگر فقط به اعتبارسنجی سمت کلاینت اکتفا کنید، هکر به‌راحتی با استفاده از  پروکسی، داده‌ها را تغییر می‌دهد. ورودی‌ها را فیلتر و پاکسازی و با لیست سفید یا سیاه بررسی کنید ( ^^^^ ).

2) از کوئری‌هایی که بدون استفاده از پارامتر از کاربر ورودی گرفته و درون یک درخواستSQL قرار میگیرند، اجتناب کنید:

[HttpGet]
        [Route("nonsensitive")]
        public string GetNonSensitiveDataById()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Id = {Request.Query["id"]}", connection);
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


با استفاده از پارامتر: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)

[HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithparam")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithParam()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Name = @name", connection);
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


3) از Stored Procedureها استفاده کنید و بصورت پارامتری داده‌های مورد نیاز را به آن‌ها پاس دهید: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)  

 [HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithsp")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithSP()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand("SP_GetNonSensitiveDataByName", connection);
                command.CommandType = System.Data.CommandType.StoredProcedure;
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


4) اگر از داینامیک کوئری استفاده میکنید، داده‌های مورد استفاده‌ی در کوئری را بصورت پارامتری ارسال کنید:

فرض کنید چنین جدولی دارید

CREATE TABLE tbl_Product
(
Name NVARCHAR(50),
Qty INT,
Price FLOAT
)

GO

INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Shampoo', 200, 10.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Clay', 400, 20.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Tonic', 300, 30.0);

یک پروسیجر را دارید که عملیات جستجو را انجام میدهد و از داینامیک کوئری استفاده میکند.

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = ''' + @Name + '''';
    EXECUTE(@sqlcmd)
END

با اینکه از Stored Procedure استفاده میکنید، باز هم در معرض خطر SQLi می‌باشید. فرض کنید هکر چنین درخواستی را ارسال میکند:

Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --

نتیجه، تبدیل به دستور زیر میشود:

SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = 'Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --'

برای جلوگیری از SQLi در کوئریهای داینامیک SP بشکل زیر عمل میکنیم:

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    DECLARE @params NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = @Name';
    SET @params = N'@Name NVARCHAR(50)';
    EXECUTE sp_executesql @sqlcmd, @params, @Name;
END
در اینجا در پارامتر params@ نوع دیتاتایپ و طول آن را مشخص میکنید و کارکتر quote به صورت خودکار حذف میشود و از SQLi جلوگیری میکند. 


5) میتوان از تنظیمات IIS یا وب سرورهای دیگر برای جلوگیری از SQLi استفاده نمود.

6) استفاده از چند کاربرِ دیتابیس در برنامه و بکارگیری سطح دسترسی محدود و مناسب( ^ , ^ ).

7) از  ORM استفاده کنید و اگر نیاز به سرعت بیشتری دارید از یک Micro ORM استفاده کنید؛ با در نظر داشتن نکات لازم  

مطالب
React 16x - قسمت 21 - کار با فرم‌ها - بخش 4 - چند تمرین
پس از فراگیری اصول کار کردن با فرم‌ها در React، اکنون می‌خواهیم چند فرم جدید را برای تمرین بیشتر، به برنامه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها اضافه کنیم؛ مانند فرم ثبت نام، فرمی برای ثبت و یا ویرایش فیلم‌ها و یک فرم جستجوی سریع در لیست فیلم‌های موجود.

تمرین 1 - ایجاد فرم ثبت نام


می‌خواهیم به برنامه، فرم ثبت نام را که حاوی سه فیلد نام کاربری، کلمه‌ی عبور و نام است، اضافه کنیم. نام کاربری باید از نوع ایمیل باشد. بنابراین اعتبارسنجی مرتبطی نیز باید برای این فیلد تعریف شود. کلمه‌ی عبور وارد شده باید حداقل 5 حرف باشد. همچنین تا زمانیکه اعتبارسنجی فرم تکمیل نشده‌است، باید دکمه‌ی submit فرم، غیرفعال باقی بماند. لینک ورود به این فرم نیز باید به منوی راهبری سایت اضافه شود.

برای حل این تمرین، فایل جدید registerForm.jsx را در پوشه‌ی components ایجاد می‌کنیم و سپس توسط میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت RegisterForm را ایجاد کرده و سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
- ابتدا در فایل app.js، پس از import ماژول آن:
import RegisterForm from "./components/registerForm";
در ابتدای سوئیچ تعریف شده، مسیریابی آن‌را تعریف می‌کنیم:
<Route path="/register" component={RegisterForm} />
- سپس در فایل src\components\navBar.jsx، لینک به آن‌را، در انتهای لیست اضافه می‌کنیم، تا در منوی راهبری ظاهر شود:
<NavLink className="nav-item nav-link" to="/register">
   Register
</NavLink>
- در ادامه کدهای کامل کامپوننت ثبت نام را ملاحظه می‌کنید:
import Joi from "@hapi/joi";
import React from "react";

import Form from "./common/form";

class RegisterForm extends Form {
  state = {
    data: { username: "", password: "", name: "" },
    errors: {}
  };

  schema = {
    username: Joi.string()
      .required()
      .email({ minDomainSegments: 2, tlds: { allow: ["com", "net"] } })
      .label("Username"),
    password: Joi.string()
      .required()
      .min(5)
      .label("Password"),
    name: Joi.string()
      .required()
      .label("Name")
  };

  doSubmit = () => {
    // Call the server
    console.log("Submitted");
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Register</h1>
        <form onSubmit={this.handleSubmit}>
          {this.renderInput("username", "Username")}
          {this.renderInput("password", "Password", "password")}
          {this.renderInput("name", "Name")}
          {this.renderButton("Register")}
        </form>
      </div>
    );
  }
}

export default RegisterForm;
- ابتدا این کامپوننت را بجای ارث بری از Component خود React، از کامپوننت Form که در قسمت قبل ایجاد کردیم، ارث بری می‌کنیم تا به تمام امکانات آن مانند اعتبارسنجی، مدیریت حالت و متدهای کمکی تعریف فیلدها و دکمه‌ها بهره‌مند شویم.
- سپس state این کامپوننت را با شیءای حاوی دو خاصیت data و error، مقدار دهی اولیه می‌کنیم. خواص متناظر با المان‌های فرم را نیز به صورت یک شیء، به خاصیت data انتساب داده‌ایم.
- پس از آن، خاصیت schema تعریف شده‌است؛ تا قواعد اعتبارسنجی تک تک فیلدهای فرم را به کمک کتابخانه‌ی Joi، مطابق نیازمندی‌هایی که در ابتدای تعریف این تمرین مشخص کردیم، ایجاد کند.
- در ادامه، متد doSubmit را ملاحظه می‌کنید. این متد پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Register و پس از اعتبارسنجی موفقیت آمیز فرم، به صورت خودکار فراخوانی می‌شود.
- در آخر، تعریف فرم ثبت‌نام را مشاهده می‌کنید که نکات آن‌را در قسمت قبل، با معرفی کامپوننت Form و افزودن متدهای کمکی رندر input و button به آن، بررسی کردیم و در کل با نکات بررسی شده‌ی در فرم لاگینی که تا به اینجا ایجاد کردیم، تفاوتی ندارد.


تمرین 2- ایجاد فرم ثبت و یا ویرایش یک فیلم


فرم جدید ثبت و ویرایش یک فیلم، نکات بیشتری را به همراه دارد. در اینجا می‌خواهیم در بالای لیست نمایش فیلم‌ها، یک دکمه‌ی new movie را اضافه کنیم تا با کلیک بر روی آن، به فرم ثبت و ویرایش فیلم‌ها هدایت شویم. این فرم، از فیلدهای یک عنوان متنی، انتخاب ژانر از یک drop down list، تعداد موجود (بین 1 و 100) و امتیاز (بین صفر تا 10) تشکیل شده‌است. همچنین تا زمانیکه اعتبارسنجی فرم تکمیل نشده‌است، دکمه‌ی submit فرم باید غیرفعال باقی بماند. پس از ذخیره شدن این فیلم (در لیست درون حافظه‌ای برنامه)، با مراجعه‌ی به لیست فیلم‌ها و انتخاب آن از لیست (با کلیک بر روی لینک آن)، باید مجددا به همین فرم، در حالت ویرایش این رکورد هدایت شویم. به علاوه اگر در بالای صفحه یک id اشتباه وارد شد، باید صفحه‌ی «پیدا نشد» نمایش داده شود.

کامپوننت MovieForm و مسیریابی آن‌را در قسمت 17، تعریف و اضافه کردیم. برای تعریف لینکی به آن، به کامپوننت movies مراجعه کرده و بالای متنی که تعداد کل آیتم‌های موجود در بانک اطلاعاتی را نمایش می‌دهد، المان زیر را اضافه می‌کنیم:
import { Link } from "react-router-dom";
// ...


<div className="col">
  <Link
    to="/movies/new"
    className="btn btn-primary"
    style={{ marginBottom: 20 }}
  >
    New Movie
  </Link>
  <p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
این Link را هم با کلاس btn مزین کرده‌ایم تا شبیه به یک دکمه، به نظر برسد. با کلیک بر روی آن، به آدرس movies/new هدایت خواهیم شد؛ یعنی id جدید این مسیریابی را به "new" تنظیم کرده‌ایم که در ادامه بر اساس آن، تفاوت بین حالت ویرایش و حالت ثبت اطلاعات، مشخص می‌شود.


سپس به کامپوننت src\components\movieForm.jsx که پیشتر آن‌را اضافه کرده بودیم، مراجعه کرده و به صورت زیر آن‌را تکمیل می‌کنیم:
import Joi from "@hapi/joi";
import React from "react";

import { getGenres } from "../services/fakeGenreService";
import { getMovie, saveMovie } from "../services/fakeMovieService";
import Form from "./common/form";

class MovieForm extends Form {
  state = {
    data: {
      title: "",
      genreId: "",
      numberInStock: "",
      dailyRentalRate: ""
    },
    genres: [],
    errors: {}
  };
- ابتدا importهای مورد نیاز به Joi، React و همچنین سرویس‌های لیست فیلم‌ها و لیست ژانرهای سینمایی، به همراه کامپوننت فرم، تعریف شده‌اند.
- سپس این کامپوننت نیز از کامپوننت Form ارث بری می‌کند تا به امکانات ویژه‌ی آن دسترسی پیدا کند.
- در ادامه در خاصیت state، طبق روالی که در کامپوننت فرم درنظر گرفته‌ایم، دو خاصیت data و errors باید حضور داشته باشند. در خاصیت data، شیءای که نام خاصیت‌های آن با فیلدهای فرم تطابق دارد، ذکر شده‌اند. در اینجا برای ذخیره سازی اطلاعات انتخاب شده‌ی از drop down list مرتبط با ژانرهای سینمایی، از خاصیت genreId استفاده می‌شود؛ این تنها اطلاعاتی است که از کل آیتم‌های یک drop down list نیاز داریم. آرایه‌ی genres که آیتم‌های این drop down list را مقدار دهی می‌کند، در روال componentDidMount، از سرویس مرتبطی دریافت و مقدار دهی خواهد شد.

در ادامه‌ی کدهای کامپوننت MovieForm، کدهای schema اعتبارسنجی شیء data را ملاحظه می‌کنید:
  schema = {
    _id: Joi.string(),
    title: Joi.string()
      .required()
      .label("Title"),
    genreId: Joi.string()
      .required()
      .label("Genre"),
    numberInStock: Joi.number()
      .required()
      .min(0)
      .max(100)
      .label("Number in Stock"),
    dailyRentalRate: Joi.number()
      .required()
      .min(0)
      .max(10)
      .label("Daily Rental Rate")
  };
در اینجا، id به required تنظیم نشده‌است؛ چون زمانیکه قرار است یک شیء movie جدید را  ایجاد کنیم، هنوز این id نامشخص است. سایر موارد خاصیت schema، به لطف fluent api کتابخانه‌ی Joi، بسیار خوانا بوده و نیاز به توضیحات خاصی ندارند. برای مثال هر دو خاصیت numberInStock و  dailyRentalRate باید عددی وارد شده و بین بازه‌ی مشخصی قرار گیرند.

اکنون به مرحله‌ی componentDidMount می‌رسیم:
  componentDidMount() {
    const genres = getGenres();
    this.setState({ genres });

    const movieId = this.props.match.params.id;
    if (movieId === "new") return;

    const movie = getMovie(movieId);
    if (!movie) return this.props.history.replace("/not-found");

    this.setState({ data: this.mapToViewModel(movie) });
  }
- در اینجا لیست ژانرهای سینمایی از متد getGenres فایل src\services\fakeGenreService.js دریافت شده و پس از آن کار به روز رسانی خاصیت genres در state را انجام می‌دهیم. این به روز رسانی state، سبب می‌شود تا این خاصیت که آرایه‌ای است، در رندر بعدی این کامپوننت، به لیست options مربوط به drop down list درج شده‌ی در فرم، ارسال شده و در فرم رندر شود.
- پس از آن، نحوه‌ی دریافت پارامتر id مسیریابی رسیده را ملاحظه می‌کنید. این id اگر به "new" تنظیم شده بود، یعنی قرار است، اطلاعات جدیدی ثبت شوند. بنابراین متد جاری را خاتمه می‌دهیم (چون کار ادامه‌ی این متد، مقدار دهی اولیه‌ی تمام فیلدهای فرم، بر اساس اطلاعات شیء دریافت شد‌ه‌ی از سرویس فیلم‌ها است). در غیراینصورت (و با مشخص بودن id)، با استفاده از این id و متد getMovie سرویس src\services\fakeMovieService.js، سعی خواهیم کرد تا اطلاعات شیء movie متناظری را دریافت کنیم. اگر خروجی این متد null بود، یعنی id وارد شده معتبر نیست. به همین جهت کاربر را به صفحه‌ی not-found هدایت می‌کنیم. اگر دقت کنید در اینجا بجای متد push، از متد replace استفاده کرده‌ایم. چون اگر از متد push استفاده می‌کردیم و کاربر بر روی دکمه‌ی back مرورگر کلیک می‌کرد، دوباره به همین صفحه، با id غیرمعتبر قبلی وارد می‌شد و یک حلقه‌ی بی‌پایان رخ می‌داد. همچنین به return ای هم که به همراه متد replace استفاده شده، دقت کنید. کار redirect به یک صفحه‌ی دیگر، به معنای عدم اجرای کدهای پس از آن نیست. بنابراین اگر می‌خواهیم کار این متد با redirect، به پایان برسد، ذکر return الزامی است.
- در پایان این متد، خاصیت data موجود در state را به روز رسانی می‌کنیم؛ تا سبب رندر فرم، با اطلاعات شیء movie یافت شده گردد و چون ساختار شیء movie دریافت شده‌ی از سرویس، با ساختار data تعریف شده‌ی در state یکی نیست، نیاز به نگاشت این دو به هم، توسط متد سفارشی mapToViewModel زیر است:
  mapToViewModel(movie) {
    return {
      _id: movie._id,
      title: movie.title,
      genreId: movie.genre._id,
      numberInStock: movie.numberInStock,
      dailyRentalRate: movie.dailyRentalRate
    };
  }
این سناریو بسیار متداول است و اکثر داده‌های دریافت شده‌ی از سرور، الزاما با ساختار داده‌هایی که در فرم‌های خود تعریف می‌کنیم (که در اینجا view-model نام گرفته)، یکی نیستند و نیاز به نگاشت بین آن‌ها وجود دارد. برای مثال genreId موجود در view-model این فرم (همان شیء منتسب به data در state)، دقیقا به همین نام، در شیء movie تعریف نشده‌است و نیاز به نگاشت این دو به هم است.

در ادامه‌ی کدهای کامپوننت فرم فیلم‌ها، به متد doSubmit می‌رسیم:
  doSubmit = () => {
    saveMovie(this.state.data);

    this.props.history.push("/movies");
  };
این متد پس از کلیک کاربر بر روی دکمه‌ی submit و اعتبارسنجی کامل فرم، فراخوانی می‌شود. در این مرحله می‌توان اطلاعات موجود در شیء data را به متد saveMovie سرویس src\services\fakeMovieService.js ارسال کرد، تا آن‌را به لیست خودش اضافه کند. سپس کاربر را به لیست به روز شده‌ی فیلم‌ها هدایت می‌کنیم.

در انتهای این کامپوننت نیز به متد رندر آن می‌رسیم:
  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Movie Form</h1>
        <form onSubmit={this.handleSubmit}>
          {this.renderInput("title", "Title")}
          {this.renderSelect("genreId", "Genre", this.state.genres)}
          {this.renderInput("numberInStock", "Number in Stock", "number")}
          {this.renderInput("dailyRentalRate", "Rate")}
          {this.renderButton("Save")}
        </form>
      </div>
    );
  }
تمام قسمت‌های این فرم را منهای متد جدید renderSelect آن، پیشتر در قسمت قبل، مرور کرده‌ایم و نکته‌ی جدیدی ندارند.
برای تعریف متد جدید renderSelect به این صورت عمل می‌کنیم:
- ابتدا فایل جدید src\components\common\select.jsx را ایجاد کرده و سپس آن‌را جهت نمایش یک drop down list، ویرایش می‌کنیم:
import React from "react";

const Select = ({ name, label, options, error, ...rest }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <select name={name} id={name} {...rest} className="form-control">
        <option value="" />
        {options.map(option => (
          <option key={option._id} value={option._id}>
            {option.name}
          </option>
        ))}
      </select>
      {error && <div className="alert alert-danger">{error}</div>}
    </div>
  );
};

export default Select;
شبیه به یک چنین کامپوننتی را در قسمت قبل، در فایل src\components\common\input.jsx ایجاد کردیم و ساختار کلی آن‌ها با هم یکی است. ابتدا تمام تگ‌ها و کلاس‌های بوت استرپی مورد نیاز، در این کامپوننت محصور می‌شوند. سپس آرایه‌ای بر روی لیست options رسیده، ایجاد شده و به صورت پویا، لیست نمایش داده شده‌ی توسط drop down آن‌را تشکیل می‌دهد. در پایان آن هم کار نمایش اخطار اعتبارسنجی متناظری، در صورت وجود خطایی، قرار گرفته‌است.

- پس از آن به کامپوننت src\components\common\form.jsx مراجعه کرده و متد رندر آن‌را اضافه می‌کنیم:
import Select from "./select";
// ...

class Form extends Component {

  // ...

  renderSelect(name, label, options) {
    const { data, errors } = this.state;

    return (
      <Select
        name={name}
        value={data[name]}
        label={label}
        options={options}
        onChange={this.handleChange}
        error={errors[name]}
      />
    );
  }
}
کار این متد، مقدار دهی ویژگی‌های مورد نیاز کامپوننت Select، بر اساس نام فیلد، یک برچسب و آیتم‌های ارسالی به آن است. مزیت وجود یک چنین متد کمکی، کم شدن کدهای تکراری Selectهای مورد نیاز و همچنین عدم فراموشی قسمتی از این اتصالات و در نهایت یک‌دست شدن کدهای کل برنامه‌است. این متد در نهایت سبب رندر یک drop down list، بر اساس اطلاعات خاصیت genres موجود در state می‌شود:



تمرین 3- جستجوی در لیست فیلم‌ها


می‌خواهیم در بالای لیست نمایش فیلم‌ها، یک search box را قرار دهیم تا توسط آن بتوان بر اساس عنوان وارد شده، در فیلم‌های موجود جستجو کرد. همچنین این جستجو قرار است کلی بوده و حتی در صورت انتخاب ژانر خاصی از منوی کنار صفحه، باید در کل اطلاعات موجود جستجو کند. به علاوه اگر کاربر ژانری را انتخاب کرد، این text box باید خالی شود.

برای اینکار ابتدا فایل جدید src\components\searchBox.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر آن‌را تکمیل می‌کنیم:
import React from "react";

const SearchBox = ({ value, onChange }) => {
  return (
    <input
      type="text"
      name="query"
      className="form-control my-3"
      placeholder="Search..."
      value={value}
      onChange={e => onChange(e.currentTarget.value)}
    />
  );
};

export default SearchBox;
این SeachBox، یک controlled component است و دارای state خاص خودش نیست. تمام اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق props دریافت کرده و خروجی خود را (اطلاعات تایپ شده‌ی در input box را) از طریق صدور رخ‌دادها، اطلاع رسانی می‌کند.

سپس به کامپوننت movies مراجعه کرده و آن‌را ذیل متن نمایش تعداد رکوردها، درج می‌کنیم:
<p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
<SearchBox value={searchQuery} onChange={this.handleSearch} />
که البته نیاز به import کامپوننت مربوطه، تعریف واژه‌ی جستجو شده در state و مدیریت رخ‌داد onChange را نیز دارد:
import SearchBox from "./searchBox";
//...

class Movies extends Component {
  state = {
    //...
    selectedGenre: {},
    searchQuery: ""
  };


  handleSearch = query => {
    this.setState({ searchQuery: query, selectedGenre: null, currentPage: 1 });
  };

  handleGenreSelect = genre => {
    console.log("handleGenreSelect", genre);
    this.setState({ selectedGenre: genre, searchQuery: "", currentPage: 1 });
  };
در متد handleSearch، اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر دریافت شده و توسط آن سه خاصیت state به روز رسانی می‌شوند تا توسط آن‌ها در حین رندر مجدد کامپوننت، کار فیلتر صحیح اطلاعات صورت گیرد. همچنین selectedGenre نیز به حالت اول بازگشت داده می‌شود. به علاوه اگر کاربر در حین مشاهده‌ی صفحه‌ی 3 بود، نیاز است currentPage صحیحی را به او نمایش  داد.
متد handleGenreSelect را نیز اندکی تغییر داده‌ایم تا اگر گروهی انتخاب شد، مقدار searchQuery را خالی کند. اگر در اینجا searchQuery را به نال تنظیم می‌کردیم، controlled component جعبه‌ی جستجو، تبدیل به کامپوننت کنترل نشده‌ای می‌شد و در این حالت، React، اخطار تبدیل بین این دو را صادر می‌کرد.

در آخر، ابتدای متد getPageData هم جهت اعمال searchQuery، به صورت زیر تغییر می‌کند:
  getPagedData() {
    const {
      pageSize,
      currentPage,
      selectedGenre,
      movies: allMovies,
      sortColumn,
      searchQuery
    } = this.state;

    let filteredMovies = allMovies;
    if (searchQuery) {
      filteredMovies = allMovies.filter(m =>
        m.title.toLowerCase().startsWith(searchQuery.toLowerCase())
      );
    } else if (selectedGenre && selectedGenre._id) {
      filteredMovies = allMovies.filter(m => m.genre._id === selectedGenre._id);
    }
در اینجا اگر searchQuery مقداری داشته باشد، یک جستجوی غیرحساس به کوچکی و بزرگی حروف، بر روی خاصیت title اشیاء فیلم، انجام می‌شود.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-21.zip
نظرات مطالب
وی‍‍ژگی های پیشرفته ی AutoMapper - قسمت دوم
سلام جناب صاحب
ببخشید من یه کاربر مبتدیم سوالم رو خیلی ساده میگم.
من یه پروژه سیلور mvvm دارم با سرویس web api
اول اینکه Automapper تو سیلور به چه صورت عمل میکنه ؟
دوم اینکه مدل‌های اصلی سمت سرور نوشته میشن. حالا DTO این مدل‌ها باید سمت سیلور نوشته بشن ؟
سوم اینکه امکان نگاشت دو یا چند مدل به صورت همزمان به یک DTO وجود دارد ؟
چهارم اینکه تعریف نگاشت باید در سمت سرور باشد یا سیلور ؟ به عبارت دیگه در کنترلر سمت سرور یا در viewmodel سمت سیلور یا هیچکدام ؟
با تشکر