نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت اول - نیاز به تامین کننده‌ی هویت مرکزی
به علاوه مشکل دیگر توسعه‌ی این نوع برنامه‌های صدور توکن خانگی، اختراع مجدد چرخ است 
با این تفاسیر با فرض اینکه امکان استفاده از providerهای خارجی وجود نداشته باشد,  اگر نیاز باشه دسترسی‌ها و کاربران را خودمان کنترل کنیم بهترین راه حل چیست؟ آیا بهتره یک Identity-Server مجزا جداگانه باید برای مدیریت مرکزی کاربران بین چند برنامه مختلف ایجاد بشه ؟ 
درحال حاضر طبق مطلب بالا من درحال اختراع چرخ بودم (پیاده سازی jwt برای spa کلاینت و موبایل کلاینت)  (چیزی مشابه این مقاله )   و راه جایگزین یک مقدار گنگ هست برام.
و دوم اینکه :
در گذشته، هر تک برنامه‌ای دارای صفحه‌ی لاگین و امکانات مدیریت کاربران آن، تغییر کلمه‌ی عبور، تنظیم مجدد آن و این‌گونه عملیات بود. این‌روزها دیگر چنین کاری مرسوم نیست. این وظیفه‌ی برنامه‌ی شما نیست که بررسی کند کاربر وارد شده‌ی به سیستم کیست و آیا ادعای او صحیح است یا خیر؟ این نوع عملیات وظیفه‌ی یک Identity provider و یا به اختصار IDP است.
در این صورت تهیه سوابق فعالیت‌های کاربر ممکن نیست یا بهتره بگم کمی پیچیده میشه.  مدیریت سوابق فعالیت‌های کاربران به چه صورت باید انجام بشه؟
مطالب
بازسازی کد: جایگزینی نوع‌های داده‌های یک کلاس با زیر کلاس‌ها
یک پیاده سازی از کلاس، می‌تواند به طور ضمنی شامل دو یا چند نوع (Type) باشد. یکی از ساده‌ترین راه‌های پیاده سازی این حالت، استفاده از فیلدهایی برای نگهداری نوع اصلی داده‌ی کلاس است که اصطلاحا Type code نیز نامیده می‌شوند. به طور مثال پیاده سازی زیر را در نظر بگیرید. 

به طور مثال در کلاس بالا یک کارمند می‌تواند فروشنده یا مهندس باشد. پیاده سازی بالا این مورد را با استفاده از دو فیلد نشان داده‌است که در صورت true بودن، مقدار هریک از آن‌ها، نوع کلاس متناظر با آن خواهد بود.

مثلا اگر IsSalesman مقدار true داشته باشد، شیء ما کارمندی با نقش Salesman است و در صورتی که IsEngineer مقدار true داشته باشد ، شیء کارمند، نقش مهندس دارد. بماند که حالت‌های دیگری نیز برای مقادیر این فیلدها وجود دارند! 

تا اینجا مشکل خاصی وجود ندارد؛ بجز کمی ناخوانا شدن کد و کثیف کاری. اما مشکل اساسی زمانی پیش می‌آید که کلاس Employee نیاز به پیاده سازی رفتارهایی مختص به هر یک از این انواع را پیدا کند. به طور مثال شرایط کاری و امکانات مورد نیاز یک مهندس، با فروشنده متفاوت است و مثلا هنگام ثبت حکم یک فرد، نیاز به بررسی شرایط متفاوتی نسبت به نوع یک کارمند، وجود داشته باشد. 

اگر با همین فرمان کدنویسی را ادامه دهیم احتمالا با کلاسی روبرو خواهیم شد که پر است از گذاره‌های if else ، switch و یا مواردی از این دست؛ که ابدا شرایط دلپذیری برای دوستانی که قصد نگهداری از کد ما را دارند، نیست! 

زمانیکه با چنین موردی مواجه می‌شوید. ابتدا به ارتباط معنایی نوع‌های به کار رفته‌ی در کلاس توجه کنید. در صورتیکه می‌توان این انواع را به صورت polymorphic طراحی مجدد کرد، حتما این کار را انجام دهید. البته به ندرت مشاهده کرده‌ام چنین چیزی امکان نداشته باشد. در صورتیکه ارتباط معنایی خاصی وجود نداشته باشد، می‌توانید با استفاده از دیگر بازسازی‌های کد، کلاس‌ها را جدا کرده و دو کلاس مجزا را ایجاد نمایید. یا با استفاده از دیگر بازسازی‌های کد که در آینده خواهم گفت، به طریق دیگری کد را تغییر دهید که خدا را هم خوش بیاید. به طور مثال طراحی زیر می‌تواند نتیجه بازسازی کلاس بالا با روش ذکر شده باشد.  

مراحل انجام این بازسازی کد  

  1. اگر type کد درونی کلاس از طریق سازنده به کلاس ارسال شده است، این سازنده را با یک متد سازنده (Factory method) جایگزین کنید. 
  2. به ازای هر مقدار از type کدهای درونی کلاس، یک زیر کلاس جدید بسازید. 
  3. تمامی استفاده‌ها از type کدهای درونی کلاس را بازسازی کرده و به کلاس‌های مربوط به خود منتقل کنید (احتمالا تمامی پیاده سازی‌هایی که if else یا switch ای بر روی مقدار type کدها دارند).
  4. از کلاس پایه، type کد را حذف کنید. 
  5. در صورت وجود تمامی استفاده‌ها از سازنده، کلاس اولیه را به استفاده از متد سازنده تغییر دهید. 
  6. کد را کامپایل و تست نمایید.
مطالب
غیرمعتبر کردن توکن و یا کوکی سرقت شده در برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core
چند روز قبل، یکی از کانال‌های فنی معروف یوتیوب با بیش از 15 میلیون مشترک، هک و پاک شد! که داستان آن‌را در اینجا می‌توانید پیگیری کنید. در این هک، مهاجم در سعی اول، پیشنهاد پشتیبانی مالی از شبکه را داده و در ایمیل دوم، پس از جلب اعتماد اولیه، یک فایل به ظاهر PDF مفاد قرارداد را ارسال کرده که با کلیک بر روی آن، تمام کوکی‌های یوتیوب مالک کانال، سرقت و مورد سوء استفاده قرار گرفته! در یک چنین حالتی، مهم نیست که شما اعتبارسنجی دو مرحله‌ای را فعال کرده‌اید و یا از بهترین روش‌های رمزنگاری برای امن کردن اطلاعات کوکی و یا توکن خود استفاده کرده‌اید، همینقدر که اصل محتوای کوکی و یا توکن شما در اختیار شخص دیگری قرار گیرد، می‌تواند بدون نیاز به لاگین و دانستن کلمه‌ی عبور شما، بجای شما وارد سیستم شده و تغییرات دلخواهی را اعمال کند!
بنابراین سؤال اینجاست که ما (توسعه دهندگان) چگونه می‌توانیم یک چنین حملاتی را مشکل‌تر کنیم؟ در این مطلب روشی را در جهت سعی در غیرمعتبر کردن توکن‌ها و یا کوکی‌های سرقت شده، در برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core بررسی خواهیم کرد.


توسعه‌ی یک سرویس تشخیص مرورگر و سیستم عامل شخص وارد شده‌ی به سیستم

یکی از روش‌های غیرممکن کردن یک چنین حملاتی، درج مشخصات سیستم عامل و مرورگر شخص وارد شده‌ی به سیستم، در کوکی و همچنین توکن صادر شده‌ی حاصل از اعتبارسنجی موفق است. سپس زمانیکه قرار است از اطلاعات این کوکی و یا توکن در برنامه استفاده شود، این اطلاعات را با اطلاعات درخواست جاری کاربر مقایسه کرده و در صورت عدم تطابق، درخواست او را برگشت می‌زنیم. برای مثال اگر عملیات لاگین، در ویندوز انجام شده و اکنون توکن و یا کوکی حاصل، در سیستم عامل اندروید در حاصل استفاده‌است، یعنی ... این عملیات مشکوک است و باید خاتمه یابد و کاربر باید مجبور به لاگین مجدد شود و نه اعتبارسنجی خودکار بدون زحمت!
برای این منظور می‌توان از کتابخانه‌ی UA-Parser استفاده کرد و توسط آن سرویس زیر را توسعه داد:
using System.Security.Claims;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Net.Http.Headers;
using UAParser;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.Services;

/// <summary>
///     To invalidate an old user's token from a new device
/// </summary>
public class DeviceDetectionService : IDeviceDetectionService
{
    private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
    private readonly ISecurityService _securityService;

    public DeviceDetectionService(ISecurityService securityService, IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
    {
        _securityService = securityService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(securityService));
        _httpContextAccessor = httpContextAccessor ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpContextAccessor));
    }

    public string GetCurrentRequestDeviceDetails() => GetDeviceDetails(_httpContextAccessor.HttpContext);

    public string GetDeviceDetails(HttpContext context)
    {
        var ua = GetUserAgent(context);
        if (ua is null)
        {
            return "unknown";
        }

        var client = Parser.GetDefault().Parse(ua);
        var deviceInfo = client.Device.Family;
        var browserInfo = $"{client.UA.Family}, {client.UA.Major}.{client.UA.Minor}";
        var osInfo = $"{client.OS.Family}, {client.OS.Major}.{client.OS.Minor}";
        //TODO: Add the user's IP address here, if it's a banking system.
        return $"{deviceInfo}, {browserInfo}, {osInfo}";
    }

    public string GetDeviceDetailsHash(HttpContext context) =>
        _securityService.GetSha256Hash(GetDeviceDetails(context));

    public string GetCurrentRequestDeviceDetailsHash() => GetDeviceDetailsHash(_httpContextAccessor.HttpContext);

    public string GetCurrentUserTokenDeviceDetailsHash() =>
        GetUserTokenDeviceDetailsHash(_httpContextAccessor.HttpContext?.User.Identity as ClaimsIdentity);

    public string GetUserTokenDeviceDetailsHash(ClaimsIdentity claimsIdentity)
    {
        if (claimsIdentity?.Claims == null || !claimsIdentity.Claims.Any())
        {
            return null;
        }

        return claimsIdentity.FindFirst(ClaimTypes.System)?.Value;
    }

    public bool HasCurrentUserTokenValidDeviceDetails() =>
        HasUserTokenValidDeviceDetails(_httpContextAccessor.HttpContext?.User.Identity as ClaimsIdentity);

    public bool HasUserTokenValidDeviceDetails(ClaimsIdentity claimsIdentity) =>
        string.Equals(GetCurrentRequestDeviceDetailsHash(), GetUserTokenDeviceDetailsHash(claimsIdentity),
                      StringComparison.Ordinal);

    private static string GetUserAgent(HttpContext context)
    {
        if (context is null)
        {
            return null;
        }

        return context.Request.Headers.TryGetValue(HeaderNames.UserAgent, out var userAgent)
                   ? userAgent.ToString()
                   : null;
    }
}
توضیحات:
اصل کار این سرویس در متد زیر رخ می‌دهد:
    public string GetDeviceDetails(HttpContext context)
    {
        var ua = GetUserAgent(context);
        if (ua is null)
        {
            return "unknown";
        }

        var client = Parser.GetDefault().Parse(ua);
        var deviceInfo = client.Device.Family;
        var browserInfo = $"{client.UA.Family}, {client.UA.Major}.{client.UA.Minor}";
        var osInfo = $"{client.OS.Family}, {client.OS.Major}.{client.OS.Minor}";
        //TODO: Add the user's IP address here, if it's a banking system.
        return $"{deviceInfo}, {browserInfo}, {osInfo}";
    }
در اینجا با استفاده از کتابخانه‌ی UA-Parser، سعی می‌کنیم تا جزئیات مرورگر و سیستم عامل شخص را تهیه کنیم. سپس در قسمت دیگری از این سرویس، این اطلاعات را هش می‌کنیم. از این جهت که هم حجم آن کاهش یابد و بی‌جهت کوکی و یا توکن ما را حجیم نکند و هم بررسی محتوای آن جهت شبیه سازی آن، غیرممکن شود. هر مشخصات دریافتی در حین لاگین، همواره یک هش مشخص و یکتا را دارد. به همین جهت متدهای هش کردن اطلاعات را هم در اینجا مشاهده می‌کنید. به علاوه‌ی متد HasUserTokenValidDeviceDetails که کار آن، دریافت Claim مرتبط با این اطلاعات، از کوکی و یا توکن جاری و مقایسه‌ی آن با اطلاعات Http Request جاری است. اگر این دو یکی نبودند، یعنی احتمال سوء استفاده‌ی از اطلاعات شخص، وجود دارد.


اضافه کردن اطلاعات مشخصات دستگاه کاربر به کوکی و یا توکن او

همانطور که عنوان شد، در متد HasUserTokenValidDeviceDetails، ابتدا مشخصات دستگاه موجود در کوکی و یا توکن دریافتی، استخراج می‌شود. به همین جهت نیاز است این مشخصات را دقیقا در حین لاگین موفق، به صورت یک Claim جدید، برای مثال از نوع ClaimTypes.System به مجموعه‌ی Claims کاربر اضافه کرد:
new(ClaimTypes.System, _deviceDetectionService.GetCurrentRequestDeviceDetailsHash(),
ClaimValueTypes.String, _configuration.Value.Issuer),


یکپارچه کردن DeviceDetectionService با اعتبارسنج‌های کوکی‌ها و توکن‌ها

پس از افزودن مشخصات سیستم کاربر وارد شده‌ی به سیستم، به صورت یک Claim جدید به توکن‌ها، روش اعتبارسنجی اطلاعات موجود در توکن رسیده، در رخ‌داد گردان OnTokenValidated است که امکان دسترسی به HttpContext و محتوای توکن را میسر می‌کند:
.AddJwtBearer(cfg =>
{
      cfg.Events = new JwtBearerEvents
      {
           OnTokenValidated = context =>
           {
               var tokenValidatorService = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ITokenValidatorService>();
              return tokenValidatorService.ValidateAsync(context);
           },
       };
  });
و یا اگر از کوکی‌ها استفاده می‌کنید، معادل آن به صورت زیر است:
.AddCookie(options =>
{
    options.Events = new CookieAuthenticationEvents
    {
       OnValidatePrincipal = context =>
       {
         var cookieValidatorService = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ICookieValidatorService>();
         return cookieValidatorService.ValidateAsync(context);
       }
    };
});

در کل تمام تغییرات مورد نیاز مرتبط را جهت یک برنامه‌ی تولید کننده‌ی JWT در اینجا و برای یک برنامه‌ی مبتنی بر کوکی‌ها در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
مقایسه value type و reference type
در سی شارپ دو نوع class و struct وجود دارد که تقریباً مشابه یکدیگرند در حالیکه یکی از آنها-value type و دیگری reference-type است.

struct چیست؟
structها مشابه classها هستند با این تفاوت که structها finalizer ندارند و از ارث بری پشتیبانی نمی‌کنند. structها کاملا مشابه classها تعریف می‌شوند و در تعریف آنها از کلمه کلیدی struct استفاده می‌شود. آنها شامل فیلدها، متدها، خصوصیت‌ها نیز می‌شوند. در زیر نحوه تعریف آن را مشاهده می‌کنید: 

struct Point
{
   private int x, y;             // private fields
 
   public Point (int x, int y)   // constructor
   {
         this.x = x;
         this.y = y;
   }

   public int X                  // property
   {
         get {return x;}
         set {x = value;}
   }

   public int Y
   {
         get {return y;}
         set {y = value;}
   }
}

value type و reference type
تفاوت دیگری که بین class و struct، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است  آن است که classها reference-type و structها value-type هستند و در زمان اجرا با آنها متفاوت رفتار می‌شود و در ادامه به تشریح آن می‌پردازیم.
وقتی یک وهله از value-type ایجاد شود، یک فضای خالی از حافظه‌ی اصلی (RAM) برای ذخیره سازی مقدار آن تخصیص داده می‌شود. نوع‌های اصلی مانند int, float, bool و char از نوع value type هستند. در ضمن سرعت دسترسی به آنها بسیار بالاست.
ولی وقتی یک وهله از reference-type ایجاد شود، یک فضا برای object و فضایی دیگر برای اشاره‌گر به آن شیء در حافظه اصلی ذخیره می‌شود. در واقع دو فضا از حافظه برای ذخیره سازی آنها اشغال می‌شود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point p1 = new Point();         // Point is a *struct*
Form f1 = new Form();           // Form is a *class*
نکته: Point از نوع struct و Form از نوع reference است. در مورد اول، یک فضا از حافظه برای p1 تخصیص داده می‌شود و در مورد دوم، دو فضا از حافظه اصلی یکی برای ذخیره کردن اشاره‌گر f1 برای اشاره به Form object و دیگری برای ذخیره کردن Form object تخصیص داده می‌شود.
Form f1;                        // Allocate the reference
f1 = new Form();                // Allocate the object
به قطعه کد زیر دقت کنید:
Point p2 = p1;
Form f2 = f1;
همانطور که قبلاً گفته شد p2، یک نوع struct است بنابراین در مورد اول مقدار p2 یک کپی از مقدار p1 خواهد بود ولی در مورد دوم، آدرس f1 را درون f2 کپی می‌کنیم در واقع f1 و f2 به یک شیء اشاره خواهند کرد. (یک شیء با 2 اشاره گر)
در سی شارپ، پارامترها (بصورت پیش فرض) بصورت یک کپی از آنها به متدها ارسال می‌شوند، یعنی اگر پارامتر از نوع value-type باشد یک کپی از آن وهله و اگر پارامتر reference-type یک کپی از آدرس ارسال خواهد شد. برای توضیح بهتر به مثال زیر توجه کنید:
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (myPoint, myForm);                // Test is a method defined below
 
void Test (Point p, Form f)
{
      p.X = 100;                       // No effect on MyPoint since p is a copy
      f.Text = "Hello, World!";        // This will change myForm’s caption since
                                       // myForm and f point to the same object
      f = null;                        // No effect on myForm
}
انتساب null به f درون متد Test هیچی اثری بر روی آدرس myForm ندارد چون f، یک کپی از آدرس myForm است.
حال می‌توانیم روش پیش فرض را با افزودن کلمه کلید ref تغییر دهیم.  وقتی از ref استفاده کنیم متد با پارامترهای فراخوانی کننده (caller's arguments) بصورت مستقیم در تعامل است در کد زیر می‌توانیم تصور کنیم که پارامترهای p و f متد Test همان متغیرهای myPoint و myForm است.
Point myPoint = new Point (0, 0);      // a new value-type variable
Form myForm = new Form();              // a new reference-type variable
Test (ref myPoint, ref myForm);        // pass myPoint and myForm by reference
 
void Test (ref Point p, ref Form f)
{
      p.X = 100;                       // This will change myPoint’s position
      f.Text = “Hello, World!”;        // This will change MyForm’s caption
      f = null;                        // This will nuke the myForm variable!
}
در کد بالا انتساب null به f باعث تهی شدن myForm می‌شود بدلیل اینکه متد مستقیماً به آن دسترسی داشته است.

تخصیص حافظه
CLR اشیاء را در دو قسمت ذخیره می‌کند:
  1. stack یا پشته
  2. heap
ساختار stack یا پشته first-in last-out است که دسترسی به آن سریع است. زمانی که متدی فراخوانی می‌شود، CLR پشته را نشانه گذاری می‌کند. سپس متد data را به پشته جهت اجرا push می‌کند و زمانی که اجرایش به اتمام رسید، CLR پشته را تا محل نشانه گذاری شده مرحله قبل، پاک می‌کند (pop).
ولی ساختار heap بصورت تصادفی است. یعنی اشیاء در محل‌های تصادفی قرار داده می‌شوند بهمین دلیل آنها دارای 2 سربار memory manager و garbage-collector هستند.
برای آشنایی با نحوه استفاده پشته و heap به کد زیر توجه کنید:
void CreateNewTextBox()
{
      TextBox myTextBox = new TextBox();             // TextBox is a class
}
در این متد، ما یک متغیر محلی ایجاد کرده ایم که به یک شیء اشاره می‌کند.

پشته همیشه برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • قسمت reference متغیرهای محلی و پارامترهای از نوع reference-typed (مانند myTextBox)
  • متغیرهای محلی و پارامترهای متد از نوع value-typed (مانند integer, bool, char, DateTime و ...)
همچنین از heap برای ذخیره سازی موارد زیر استفاده می‌شود:
  • محتویات شیء از نوع reference-typed
  • هر چیزی که قرار است در شیء از نوع reference-typed ذخیره شود.

آزادسازی حافظه در heap

در کد بالا وقتی اجرای متد CreateNewTextBox به اتمام برسد متغیر myTextBox از دید (Scope) خارج می‌شود. بنابراین از پشته نیز خارج می‌شود ولی با خارج شدن myTextBox از پشته چه اتفاقی برای TextBox object رخ خواهد داد؟! پاسخ در garbage-collector نهفته است. garbage-collector بصورت خودکار عملیات پاکسازی heap را انجام می‌دهد و اشیائی که اشاره گر معتبر ندارند را حذف می‌نماید. در حالت کلی اگر شیء از حافظه خارج شد باید منابع سایر قسمت‌های اشغال شده توسط آن هم آزاد شود، که این آزاد سازی بعهده garbage-collector است.

حال آزاد سازی برای کلاسهایی که اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کنند به دو صورت انجام می‌شود:

  1. دستی: با فراخوانی متد Dispose میسر است.
  2. خودکار: افزودن شیء به Net Container. مانند Form, Panel, TabPage یا UserControl. این نگهدارندها این اطمینان را به ما می‌دهند در صورتیکه آنها از حافظه خارج شدند کلیه عضوهای آن هم از حافظه خارج شوند.

برای آزادسازی دستی می‌توانیم مانند کدهای زیر عمل کنیم:

using (Stream s = File.Create ("myfile.txt"))

{
   ...
}
یا
Stream s = File.Create ("myfile.txt");

try
{
   ...
}

finally
{
   if (s != null) s.Dispose();
}


مثالی از Windows Forms
فرض کنید قصد داریم فونت و اندازه یک ویندوز فرم را تغییر دهیم.

Size s = new Size (100, 100);          // struct = value type
Font f = new Font (“Arial”,10);        // class = reference type

Form myForm = new Form();

myForm.Size = s;
myForm.Font = f;
توجه کنید که ما در کد بالا از اعضای myForm استفاده کردیم نه از کلاسهای Font و Size که این دو گانگی قابل قبول است. حال به تصویر زیر که به پیاده سازی کد بالا اشاره دارد توجه کنید.

همانطور که مشاهد می‌کنید محتویات s و آدرس f را در Form object ذخیره کرده ایم که نشان می‌دهد تغییر در s برروی فرم تغییر ایجاد نمی‌کند ولی تغییر در f باعث ایجاد تغییر فرم می‌شود. Form object دو اشاره گر به Font object دارد.

In-Line Allocation (تخصیص درجا)
در قبل گفته شد برای ذخیره متغیرهای محلی از نوع value-typed از پشته استفاده می‌شود آیا شیء Size جدید هم در پشته ذخیره می‌شود؟ خیر، بدلیل اینکه آن متغیر محلی نیست و در شیء دیگر ذخیره می‌شود (در مثال بالا در یک فرم ذخیره شده است) که آن شیء هم در heap ذخیره شده است پس شیء جدید Size هم در heap ذخیر می‌شود که به این نوع ذخیره سازی In-Line گفته می‌شود.

تله (Trap)
فرض کنید کلاس Form بشکل زیر تعریف شده است:
class Form
{
      // Private field members
      Size size;
      Font font;

      // Public property definitions
      public Size Size
      {
            get    { return size; }
            set    { size = value; fire resizing events }
      }

      public Font Font
      {
            get    { return font;  }
            set    { font = value; }
      }
}
حال ما قصد داریم ارتفاع آن را دو برابر کنیم، بنابراین از کد زیر استفاده می‌کنیم:
myForm.ClientSize.Height = myForm.ClientSize.Height * 2;
ولی با خطای کامپایلر زیر روبرو می‌شویم:
Cannot modify the return value of 'System.Windows.Forms.Form.ClientSize' because it is not a variable
علت چیست؟ بدلیل اینکه myForm.ClientSize شیء Size که از نوع Struct است را بر می‌گرداند و این Struct از نوع value-typed است و این شیء یک کپی از اندازه فرم است و ما همزمان قصد دو برابر نمودن آن کپی را داریم که کامپایلر خطای بالا را نمایش می‌دهد.

برای توضیح بیشتر می‌توانید به این سوال مراجعه کنید و در تکمیل آن این لینک را هم بررسی کنید.

پس بنابراین کد بالا را به کد زیر اصلاح می‌کنیم:
myForm.ClientSize = new Size (myForm.ClientSize.Width, myForm.ClientSize.Height * 2);
برای اصلاح خطای کامپایلر، ما باید یک شیء جدیدی را برای اندازه فرم تخصیص بدهیم.
مطالب
React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1
برای کار با React، نیاز است با ES6 آشنایی داشته باشید که در این سایت، یک سری کامل بررسی مقدمات آن‌را پیشتر مرور کرده‌ایم. علاوه بر توصیه‌ی مطالعه‌ی این سری (اینکار الزامی است)، در این قسمت خلاصه‌ی بسیار سریع و کاربردی آن‌را که بیشتر در برنامه‌های مبتنی بر React مورد استفاده قرار می‌گیرند، با هم مرور خواهیم کرد. در قسمت‌های بعدی، اهمیت ذکر این خلاصه بیشتر مشخص می‌شود.

برای بررسی ویژگی‌های جاوا اسکریپت مدرن، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-02
> cd sample-02
> npm start
سپس تمام کدهای داخل index.js را نیز حذف می‌کنیم. اکنون تمام کدهای خالص جاوا اسکریپتی خود را داخل این فایل خواهیم نوشت.
به علاوه چون در این قسمت خروجی UI نخواهیم داشت، تمام خروجی را در کنسول developer tools مرورگر خود می‌توانید مشاهده کنید (فشردن دکمه‌ی F12).


var، let و const

در اکثر زبان‌های برنامه نویسی، متغیرها در محدوده‌ی دید قطعه کدی که تعریف شده‌اند (scope)، قابل دسترسی هستند. برای نمونه محتوای فایل index.js پروژه را به صورت زیر تغییر داده و با فرض اجرای دستور npm start، خروجی آن‌را می‌توان در کنسول مرورگر مشاهده کرد.
function sayHello() {
  for (var i = 0; i < 5; i++) {
    console.log(i);
  }
  console.log(i);
}

sayHello();
در این مثال متغیر i، مخصوص قطعه کد حلقه، تعریف شده‌است. بنابراین به ظاهر نباید خارج از این حلقه نیز قابل دسترسی باشد. اما خروجی آن به صورت زیر است:


در آخرین پیمایش حلقه، i مساوی 5 شده و از حلقه خارج می‌شود. اما چون در اینجا برای تعریف متغیر از واژه‌ی کلیدی var استفاده شده‌است، محدوده‌ی دید آن به کل تابعی که در آن تعریف شده‌است، بسط پیدا می‌کند. به همین جهت در این خروجی، عدد 5 را نیز مشاهده می‌کند که حاصل دسترسی به i، خارج از حلقه‌است.
برای یک دست سازی این رفتار با سایر زبان‌های برنامه نویسی، در ES6، واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام let تعریف شده‌است که میدان دید متغیر را به قطعه کدی که در آن تعریف شده‌است، محدود می‌کند. اکنون اگر در حلقه‌ی فوق بجای var از let استفاده شود، یک چنین خطایی در مرورگر ظاهر خواهد شد که عنوان می‌کند، i استفاده شده‌ی در خارج از حلقه، تعریف نشده‌است.
./src/index.js
  Line 14:15:  'i' is not defined  no-undef

Search for the keywords to learn more about each error.

علاوه بر let، واژه‌ی کلیدی جدید const نیز به ES6 اضافه شده‌است که از آن برای تعریف ثوابت استفاده می‌شود. constها نیز همانند let، میدان دید محدود شده‌ای به قطعه کد تعریف شده‌ی در آن دارند؛ اما قابلیت انتساب مجدد را ندارند:
 const x = 1;
x = 2; // Attempting to override 'x' which is a constant.
اگر یک چنین قطعه کدی را اجرا کنیم، خطای x is const را در مرورگر می‌توان مشاهده کرد.

به صورت خلاصه از این پس واژه‌ی کلیدی var را فراموش کنید. همیشه با const جهت تعریف متغیرها شروع کنید. اگر به خطا برخوردید و نیاز به انتساب مجدد وجود داشت، آن‌را به let تغییر دهید. بنابراین استفاده از const همیشه نسبت به let ارجحیت دارد.


اشیاء در جاوا اسکریپت

اشیاء در جاوا اسکریپت به صورت مجموعه‌ای از key/value‌ها تعریف می‌شوند:
const person = {
  name: "User 1",
  walk: function() {}, // method
  talk() {} // concise method
};
در اینجا امکان تعریف یک تابع نیز وجود دارد که چون درون یک شیء قرار می‌گیرد، اینبار «متد» نامیده می‌شود. همچنین در ES6 می‌توان این متدها را به صورت معمولی، مانند متد talk نیز تعریف کرد که به آن‌ها concise method می‌گویند. بنابراین نحوه‌ی تعریف فوق را به نحو زیر نیز می‌توان خلاصه کرد:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {},
  talk() {}
};
پس از تعریف این شیء، روش دسترسی به اجزای آن به صورت زیر است:
person.talk();
person.name = "User 3";
person["name"] = "User 2";
به دو مورد اول، روش dot notation می‌گویند که از همان ابتدا دقیقا مشخص است کدامیک از خواص و متدهای شیء تعریف شده، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
مورد آخر همان روش استفاده از key/valueها است که اساس اشیاء جاوا اسکریپتی را تشکیل می‌دهد. البته از این روش فقط زمانی استفاده کنید که قرار است یکسری کار پویا صورت گیرند (مقدار key به صورت متغیر دریافت شود) و از ابتدا مشخص نیست که کدام خاصیت یا متد قرار است تعریف و استفاده شود:
const targetMember = "name";
person[targetMember] = "User 2";


واژه‌ی کلیدی this در جاوا اسکریپت

از واژه‌ی کلیدی this، در قسمت‌های بعدی زیاد استفاده خواهیم کرد. به همین جهت نیاز است تفاوت‌های اساسی آن‌را با سایر زبان‌های برنامه نویسی بررسی کنیم.
همان شیء person را که پیشتر تعریف کردیم درنظر بگیرید. در متد walk آن، مقدار this را لاگ می‌کنیم:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {
    console.log(this);
  },
  talk() {}
};

person.walk();
خروجی این قطعه، به صورت زیر است:


شیء this در جاوا اسکریپت، همانند سایر زبان‌های برنامه نویسی مانند سی‌شارپ و یا جاوا رفتار نمی‌کند. در سایر زبان‌های نامبرده شده، this همواره ارجاعی را به وهله‌ای از شیء جاری، باز می‌گرداند؛ دقیقا همانند تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید. در اینجا نیز this جاوا اسکریپتی لاگ شده، ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء person، بازگشت داده‌است. اما مشکل اینجا است که this در جاوا اسکریپت، همیشه به این صورت رفتار نمی‌کند!
برای نمونه در ادامه یک ثابت را به نام walk تعریف کرده و آن‌را به person.walk مقدار دهی می‌کنیم:
const walk = person.walk;
console.log(walk);
دقت داشته باشید که در اینجا از () استفاده نشده‌است (متد walk اجرا نشده‌است). یعنی صرفا «ارجاعی» از متد walk شیء person را به ثابت walk نسبت داده‌ایم. بنابراین اکنون ثابت walk نیز یک function است که حاصل console.log آن به صورت زیر است:


سؤال: اکنون اگر این function را با فراخوانی ()walk اجرا کنیم، چه خروجی را می‌توان مشاهده کرد؟


اینبار this لاگ شده، به شیء person اشاره نمی‌کند و شیء استاندارد window مرورگر را بازگشت داده‌است!
اگر یک function به صورت متدی از یک شیء فراخوانی شود، مقدار this همواره اشاره‌گری به وهله‌ای از آن شیء خواهد بود. اما اگر این تابع به صورت متکی به خود و به صورت یک function و نه متد یک شیء، فراخوانی شود، اینبار this، شیء سراسری جاوا اسکریپت یا همان شیء window را بازگشت می‌دهد.

یک نکته: اگر strict mode جاوا اسکریپت را در پروژه‌ی جاری فعال کنیم، بجای شیء window، مقدار undefined را در خروجی فوق شاهد خواهیم بود.


اتصال مجدد this به شیء اصلی در جاوا اسکریپت

تا اینجا دریافتیم که اگر یک function را به صورت متکی به خود و نه جزئی از یک شیء فراخوانی کنیم، شیء this در این حالت به شیء window سراسری مرورگر اشاره می‌کند و اگر strict mode فعال باشد، فقط undefined را بازگشت می‌هد. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که چگونه می‌توان این مشکل را برطرف کرد؛ یعنی صرف‌نظر از نحوه‌ی فراخوانی متدها یا تابع‌ها، this همواره ارجاعی را به شیء person بازگشت دهد.
در جاوا اسکریپت، تابع‌ها نیز شیء هستند. برای مثال person.walk نوشته شده نیز یک شیء است. برای اثبات ساده‌ی آن فقط یک دات را پس از person.walk قرار دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، شیء person.walk مانند تمام اشیاء دیگر جاوا اسکریپت، به همراه متد bind نیز هست. کار آن، انقیاد یک تابع، به یک شیء است. یعنی هرچیزی را که به عنوان آرگومان آن، به آن ارسال کنیم، به عنوان مقدار شیء this درنظر می‌گیرد:
const walk2 = person.walk.bind(person);
console.log(walk2);
walk2();
در اینجا متد bind، یک وهله‌ی جدید از person.walk را بازگشت می‌دهد که در آن شیء person را به عنوان شیء this، تنظیم کرده‌است. به همین جهت اینبار فراخوانی walk2 که به شیء person متصل شده‌است، به this صحیحی بجای window سراسری اشاره می‌کند. از این روش در برنامه‌های مبتنی بر React زیاد استفاده می‌شود.


Arrow functions

تابع زیر را درنظر بگیرید که به یک ثابت انتساب داده شده‌است:
const square = function(number) {
  return number * number;
};
در ES6، روش ساده‌تر و تمیزتری برای این نوع تعاریف، ذیل ویژگی جدید Arrow functions اضافه شده‌است. برای تبدیل قطعه کد فوق به یک arrow function، ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس بین پارامتر تابع و {}، یک علامت <= (که به آن fat arrow هم می‌گویند!) قرار می‌دهیم:
const square2 = (number) => {
  return number * number;
};
اگر مانند اینجا تنها یک تک پارامتر وجود داشته باشد، می‌توان پرانتزهای ذکر شده را نیز حذف کرد:
const square2 = number => {
  return number * number;
};
و اگر این متد پارامتری نداشت، از () استفاده می‌شود.
در ادامه اگر بدنه‌ی این تابع، فقط حاوی یک return بود، می‌توان آن‌را به صورت زیر نیز خلاصه کرد (در اینجا {} به همراه واژه‌ی کلیدی return حذف می‌شوند):
const square3 = number => number * number;
console.log(square3(5));
این یک سطر ساده شده، دقیقا معادل اولین const square ای است که نوشتیم. نحوه‌ی فراخوانی آن نیز مانند قبل است.

اکنون مثال مفید دیگری را در مورد Arrow functions بررسی می‌کنیم که بیشتر شبیه به عبارات LINQ در #C است:
const jobs = [
  { id: 1, isActive: true },
  { id: 2, isActive: true },
  { id: 3, isActive: true },
  { id: 4, isActive: true },
  { id: 5, isActive: false }
];
در اینجا آرایه‌ای از اشیاء job را مشاهده می‌کنید که مورد آخر آن، فعال نیست. اکنون می‌خواهیم لیست کارهای فعال را گزارشگیری کنیم:
var activeJobs = jobs.filter(function(job) {
  return job.isActive;
});
متد filter در جاوا اسکریپت، بر روی تک تک عناصر آرایه‌ی jobs حرکت می‌کند. سپس هر job را به پارامتر متد ارسالی آن که predicate نام دارد، جهت دریافت یک خروجی true و یا false، ارائه می‌دهد. اگر خروجی این متد true باشد، آن job انتخاب خواهد شد و در لیست نهایی گزارش، ظاهر می‌شود.
در ادامه می‌توان این تابع را توسط arrow functions به صورت ساده‌تر زیر نیز نوشت:
var activeJobs2 = jobs.filter(job => job.isActive);
ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس چون یک تک پارامتر را دریافت می‌کند، نیازی به ذکر پرانتزهای آن نیز نیست. در ادامه چون یک تک return را داریم، { return }  را با یک <= جایگزین خواهیم کرد. در اینجا نیازی به ذکر سمی‌کالن انتهای return هم نیست. نوشتن یک چنین کدی تمیزتر و خواندن آن، ساده‌تر است.


ارتباط بین arrow functions و شیء this

نکته‌ی مهمی را که باید در مورد arrow functions دانست این است که شیء this را rebind نمی‌کنند (rebind: مقدار دهی مجدد؛ ریست کردن).
در مثال زیر، ابتدا شیء user با متد talk که در آن شیء this، لاگ شده، ایجاد شده و سپس این متد فراخوانی گردیده‌است:
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    console.log(this);
  }
};
user.talk();
همانطور که انتظار می‌رود، this ای که در اینجا لاگ می‌شود، دقیقا ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء user دارد.
اکنون اگر متد لاگ کردن را داخل یک تایمر قرار دهیم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    setTimeout(function() {
      console.log(this);
    }, 1000);
  }
};
user.talk();
متد setTimeout، متدی را که به عنوان آرگومان اول آن دریافت کرده، پس از 1 ثانیه اجرا می‌کند.
در این حالت خروجی console.log، مجددا همان شیء سراسری window مرورگر است و دیگر به وهله‌ی جاری شیء user اشاره نمی‌کند. علت اینجا است که پارامتر اول متد setTimeout که یک callback function نام دارد، جزئی از هیچ شیءای نیست. بنابراین دیگر مانند فراخوانی متد ()user.talk در مثال قبلی کار نمی‌کند؛ چون متکی به خود است. هر زمان که یک متد متکی به خود غیر وابسته‌ی به یک شیء را اجرا کنیم، به صورت پیش‌فرض this آن، به شیء window مرورگر اشاره می‌کند.

سؤال: چگونه می‌توان درون یک callback function متکی به خود، به this همان شیء user جاری دسترسی یافت؟
یک روش حل این مساله، ذخیره this شیء user در یک متغیر و سپس ارسال آن به متد متکی به خود setTimeout است:
const user2 = {
  name: "User 2",
  talk() {
    var self = this;
    setTimeout(function() {
      console.log(self);
    }, 1000);
  }
};
user2.talk();
این روشی است که سال‌ها است وجود دارد؛ با ارائه‌ی arrow functions، دیگر نیازی به اینکار نیست و می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
const user3 = {
  name: "User 3",
  talk() {
    setTimeout(() => console.log(this), 1000);
  }
};
user3.talk();
در اینجا callback function را تبدیل به یک arrow function کرده‌ایم و چون arrow functions شیء this را rebind نمی‌کنند، یعنی شیء this را به ارث می‌برند. بنابراین console.log مثال فوق، دقیقا به this شیء user اشاره می‌کند و دوباره آن‌را مقدار دهی مجدد نمی‌کند و از همان نمونه‌ی موجود قطعه کد تعریف شده، استفاده خواهد کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-02.zip

در قسمت بعد نیز بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را ادامه خواهیم داد.
نظرات مطالب
Asp.Net Identity #2
نظرات مطالب
مرور چند تجربه کوتاه با Microsoft virtual pc
این بحث مربوط به استفاده از شبکه داخلی یک شرکت بود که براشون کار می‌کردم.
زمانیکه به این ترتیب به شبکه داخلی کاری وصل می‌شوید، کل سیستم شما داخل آن شبکه قرار می‌گیرد و جزئی از آن می‌شود. برای مثال اگر شبکه داخلی یک شرکت، دسترسی به اینترنت نداشته باشد، یا برای یوزر شما این دسترسی تعریف نشده باشد، شما هم نخواهید داشت. در حالیکه من نیاز داشتم در این بین دسترسی به اینترنت هم داشته باشم. به همین جهت از ماشین مجازی استفاده کردم.

نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت هشتم- تعریف سطوح دسترسی پیچیده
در Identity Server، دسترسی‌های کاربران بر اساس User Claims آن‌ها تعریف می‌شوند؛ مانند مثال ()public static List<TestUser> GetUsers مطلب جاری. بنابراین تعدادی Claims را به نام‌های SuperAdmin1 تا n، به کاربران SuperAdmin ای که مدنظر هستند، انتساب می‌دهید. سپس سایر کاربران زیر مجموعه‌ی آن‌ها هم Claims جدیدی مانند SuperAdmin1_User تا n را خواهند داشت. بعد از تعریف این Claims، نحوه‌ی دادن دسترسی‌ها دقیقا مانند مثال CanOrderFrame مطلب فوق است. یک Policy جدید را مانند SuperAdmin1User_Policy تعریف می‌کنید که policyBuilder.RequireClaim آن بر اساس Claim ای مانند SuperAdmin1_User کار کند. سپس قسمتی که قرار است صرفا با این Policy کار کند، توسط  [Authorize(Policy = " SuperAdmin1User_Policy")] محدود می‌شود.
ASP.NET Core Identity هم چنین طراحی مبتنی بر User Claims «تک» برنامه‌ای هم دارد. بحث جاری در مورد طراحی «چند» برنامه‌ای Identity Server هست.
مطالب
ASP.NET Web API - قسمت پنجم
مدیریت کدهای وضعیت در Web API
تمامی پاسخ‌های دریافتی از Web API توسط Client، باید در قالب کدهای وضعیت HTTP باشند. دو کلاس جدید با نام‌های HttpResponseMessage و HttpResponseException همراه با ASP.NET MVC 4 معرفی شده اند که ارسال کدهای وضعیت پردازش درخواست به Client را آسان می‌سازند. به عنوان مثال، ارسال وضعیت برای چهار عمل اصلی بازیابی، ایجاد، آپدیت و حذف رکورد را بررسی می‌کنیم.

بازیابی رکورد
بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، در صورتی که منبع درخواستی Client پیدا نشد، باید کد وضعیت 404 برگشت داده شود. این حالت را در متد ذیل پیاده سازی کرده ایم.
public Product GetProduct(int id)
{
    Product item = repository.Get(id);
    if (item == null)
    {
        throw new HttpResponseException(new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound)); 
    }
    return item;
}
در صورتی که رکوردی با مشخصه‌ی درخواستی پیدا نشد، با استفاده از کلاس HttpResponseException، خطایی به Client ارسال خواهد شد. پارامتر سازنده‌ی این کلاس، شی ای از نوع کلاس HttpResponseMessage است. سازنده‌ی کلاس HttpResponseMessage، مقداری از یک enum با نام HttpStatusCode را می‌پذیرد. مقدار NotFound، نشان از خطای 404 است و زمانی به کار می‌رود که منبع درخواستی وجود نداشته باشد. اگر محصول درخواست شده یافت شد، در قالب JSON برگشت داده می‌شود. در شکل ذیل، پاسخ دریافتی در زمان درخواست محصولی که وجود ندارد را ملاحظه می‌کنید.

ایجاد رکورد
برای ایجاد رکورد، Client درخواستی از نوع POST را همراه با داده‌های رکورد در بدنه‌ی درخواست به Server ارسال می‌کند. در ذیل، پیاده سازی ساده ای از این حالت را مشاهده می‌کنید.
public Product PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    return item;
}
 این پیاده سازی کار می‌کند اما کمبودهایی دارد:
  • کد وضعیت پردازش درخواست: به طور پیش فرض، Web API، کد 200 را در پاسخ ارسال می‌کند، اما بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، زمانی که یک درخواست از نوع POST منجر به تولید منبعی می-شود، Server باید کد وضعیت 201 را به Client برگشت بدهد.
  • آدرس منبع جدید ایجاد شده: بر اساس مستندات پروتوکل HTTP، زمانی که منبعی بر روی Server ایجاد می‌شود، باید آدرس منبع جدید ایجاد شده از طریق هدر Location به Client ارسال شود.
با توجه به این توضیحات، متد قبل به صورت ذیل در خواهد آمد.
public HttpResponseMessage PostProduct(Product item)
{
    item = repository.Add(item);
    var response = Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, item);

    string uri = Url.Link("DefaultApi", new { id = item.Id });
    response.Headers.Location = new Uri(uri);
    return response;
}
همان طور که ملاحظه می‌کنید، خروجی متد از نوع کلاس HttpResponseMessage است، چون با استفاده از این نوع می‌توانیم جزئیات مورد نیاز را در مورد نتیجه‌ی پردازش درخواست به مرورگر ارسال کنیم. همچنین، داده‌های رکورد جدید نیز در بدنه‌ی پاسخ، با یک فرمت مناسب مانند XML یا JSON برگشت داده می‌شوند. با استفاده از متد CreateResponse کلاس Request و پاس دادن کد وضعیت و شی ای که قصد داریم به Client ارسال شود به این متد، شی ای از نوع کلاس HttpResponseMessage ایجاد می‌کنیم. آدرس منبع جدید نیز با استفاده از response.Headers.Location مشخص شده است. نمونه ای از پاسخ دریافت شده در سمت Client به صورت ذیل است.


آپدیت رکورد
آپدیت با استفاده از درخواست‌های از نوع PUT انجام می‌گیرد. یک مثال ساده در این مورد.

public void PutProduct(int id, Product product)
{
    product.Id = id;
    if (!repository.Update(product))
    {
        throw new HttpResponseException(new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound));
    }
}
نام متد با عبارت Put آغاز شده است. بنابراین توسط Web API برای پردازش درخواست‌های از نوع PUT در نظر گرفته می‌شود. متد قبل، دو پارامتر ورودی دارد. id برای مشخصه‌ی محصول، و محصول آپدیت شده که در پارامتر دوم قرار می‌گیرد. مقدار پارامتر id از آدرس دریافت می‌شود و مقدار پارامتر product از بدنه‌ی درخواست. به طور پیش فرض، Web API، مقدار داده هایی با نوع ساده مانند int، string و bool را از طریق route، و مقدار نوع‌های پیچیده‌تر مانند داده‌های یک کلاس را از بدنه‌ی درخواست می‌خواند.

حذف یک رکورد
حذف یک رکورد، با استفاده از درخواست‌های از نوع DELETE انجام می‌گیرد. یک مثال ساده در این مورد.
public HttpResponseMessage DeleteProduct(int id)
{
    repository.Remove(id);
    return new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NoContent);
}
بر اساس مستندات پروتکل HTTP، اگر منبعی که Client قصد حذف آن را دارد از پیش حذف شده است، نباید خطایی به وی گزارش شود. معمولاً در متدهایی که وظیفه‌ی حذف منبع را بر عهده دارند، کد 204 مبنی بر پردازش کامل درخواست و پاسخ خالی برگشت داده می‌شود. این کد با استفاد از مقدار NoContent برای HttpStatusCode مشخص می‌شود.

فراخوانی متدها و مدیریت کدهای وضعیت HTTP در سمت Client
حال ببینیم چگونه می‌توان از متدهای قبل در سمت Client استفاده و خطاهای احتمالی آنها را مدیریت کرد.
بهتر است مثال را برای حالتی که در آن رکوردی آپدیت می‌شود بررسی کنیم. کدهای مورد نیاز برای فراخوانی متد PutProduct در سمت Client به صورت ذیل است.
var id = $("#myTextBox").val();

$.ajax({
  url: "/api/Test/" + id,
   type: 'PUT',
   data: { Id: "1", Name: "Tomato Soup", Category: "Groceries", Price: "1.39M" },
   cache: false,
   statusCode: {
       200: function (data) {
           alert("آپدیت انجام شد");
        },
       404:
            function () {
                alert("خطا در آپدیت");
            }
      }
});
از متدهای get، getJson یا post در jQuery نمی‌توان برای عمل آپدیت استفاده نمود، چون Web API انتظار دارد تا نام فعل درخواستی، PUT باشد. اما با استفاده از متد ajax و ذکر نام فعل در پارامتر type آن می‌توان نوع درخواست را PUT تعریف کرد. خط 5 بدین منظور است. از طریق خصیصه‌ی statusCode نیز می‌توان کدهای وضعیت مختلف HTTP را بررسی کرد. دو کد 200 و 404 که به ترتیب نشان از موفقیت و عدم موفقیت در آپدیت رکورد هستند تعریف شده و پیغام مناسب به کاربر نمایش داده می‌شود.
در حالتی که آپدیت با موفقیت همراه باشد، بدنه‌ی پاسخ به شکل ذیل است.


  و در صورتی که خطایی رخ دهد، بدنه‌ی پاسخ دریافتی به صورت ذیل خواهد بود.


مطالب
چک لیست نصب SQL Server

عموما هنگام نصب SQL Server ، پیش و پس از آن، بهتر است موارد زیر جهت بالا بردن کیفیت و کارآیی سرور، رعایت شوند:

1- پیش فرض‌های نصب SQL Server در مورد محل قرارگیری فایل‌های دیتا و لاگ و غیره صحیح نیست. هر کدام باید در یک درایو مجزا مسیر دهی شوند برای مثال:
Data drive D:
Transaction Log drive E:
TempDB drive F:
Backup drive G:
این مورد TempDB را کسانی که با SharePoint کار کرده باشند به خوبی علتش را درک خواهند کرد. پیش فرض نصب افراد تازه کار، نصب SQL Server و تمام مخلفات آن در همان درایو ویندوز است (یعنی همان چندبار کلیک بر روی دکمه‌ی Next برای نصب). SharePoint هم به نحو مطلوبی تمام کارهایش مبتنی بر transactions است. یعنی استفاده‌ی کامل از TempDB . نتیجه؟ پس از مراجعه به درایو ویندوز مشاهده خواهید کرد که فقط چند مگ فضای خالی باقی مانده! حالا اینجا است که بدو این مقاله و اون مقاله رو بخون که چطور TempDB را باید از درایو C به جای دیگری منتقل کرد. چیزی که همان زمان نصب اولیه SQL Server باید در مورد آن فکر می‌شد و نه الان که سیستم از کار افتاده.
همچنین وجود این مسیرهای مشخص و پیش فرض و آگاهی از سطوح دسترسی مورد نیاز آن‌ها، از سر دردهای بعدی جلوگیری خواهد کرد. برای مثال : انتقال فایل‌های دیتابیس اس کیوال سرور 2008

2- پس از رعایت مورد 1 ، نوبت به تنظیمات آنتی ویروس نصب شده روی سرور است. این پوشه‌های ویژه را که جهت فایل‌های دیتا و لاگ و غیره بر روی درایوهای مختلف معرفی کرده‌اید یا خواهید نمود، باید از تنظیمات آنتی ویروس شما Exclude شوند. همچنین در حالت کلی فایل‌هایی با پسوندهای LDF/MDF/NDF باید جزو فایل‌های صرفنظر شونده از دید آنتی ویروس شما معرفی گردند.
این مورد علاوه بر بالا بردن کارآیی SQL Server ، در حین Boot سیستم نیز تاثیر گذار است. گاها دیده شده است که آنتی ویروس‌ها این فایل‌های حجیم را در حین راه اندازی اولیه سیستم، پیش از SQL Server ، جهت بررسی گشوده و به علت حجم بالای آن‌ها این قفل‌ها تا مدتی رها نخواهند شد. در نتیجه آغاز سرویس SQL Server را با مشکلات جدی مواجه خواهند کرد که عموما عیب یابی آن کار ساده‌ای نیست.

3- پیش فرض میزان حافظه‌ی مصرفی SQL Server صحیح نیست. این مورد باید دقیقا بلافاصله پس از پایان عملیات نصب اولیه اصلاح شود. برای مطالعه بیشتر: تنظیمات پیشنهادی حداکثر حافظه‌ی مصرفی اس کیوال سرور

4- آیا مطمئن هستید که از تمام امکانات نگارش جدید SQL Server ایی که نصب کرده‌اید در حال استفاده می‌باشید؟
برای مطالعه بیشتر: تنظیم درجه سازگاری یک دیتابیس اس کیوال سرور

5- بهتر است فشرده سازی خودکار بک آپ‌ها در SQL Server 2008 فعال شوند.
برای مطالعه بیشتر: +

6- از paging بیش از حد اطلاعات، از حافظه‌ی فیزیکی سرور به virtual memory و انتقال آن به سخت دیسک سیستم جلوگیری کنید. برای این منظور:
در قسمت Run ویندوز تاپیک کنید : GPEDIT.MSC و پس از اجرای آن با مراجعه به Group policy editor ظاهر شده به مسیر زیر مراجعه کنید:
windows settings -> security settings -> local policies -> user rights assignment -> lock pages in memory
در اینجا به یوزر اکانت سرویس SQL Server دسترسی lock pages in memory را بدهید.
علاوه بر آن در همین قسمت (user rights assignment) گزینه‌ی "Perform Volume Maintenance tasks" را نیز یافته و دسترسی لازم را به یوزر اکانت سرویس SQL Server بدهید.

7- به روز رسانی اطلاعات آماری SQL Server را به حالت غیرهمزمان تنظیم کنید.
اگر مطالب مرتبط با SQL Server این سایت را مرور کرده باشید حتما با یک سری DMV که دقیقا به شما خواهند گفت بر اساس اطلاعات آماری جمع شده برای مثال بهتر است روی چه فیلدهایی Index درست کنید، آشنا شده‌اید. حالت پیش فرض به روز رسانی این اطلاعات آماری، synchronous است یا همزمان. به این معنا که تا اطلاعات آماری یک کوئری ذخیره نشود، حاصل کوئری به کاربر بازگشت داده نخواهد شد که این امر می‌تواند بر روی کارآیی سیستم تاثیر گذار باشد. اما امکان تنظیم آن به حالت غیر همزمان نیز مطابق کوئری‌های زیر وجود دارد (این مورد از SQL Server 2005 به بعد اضافه شده است):

ALTER DATABASE dbName SET AUTO_UPDATE_STATISTICS ON
ALTER DATABASE dbName SET AUTO_UPDATE_STATISTICS_ASYNC ON

8- نصب آخرین سرویس پک موجود فراموش نشود. برای مثال این سایت آمار تمام به روز رسانی‌ها را نگهداری می‌کند.

9- حتما رویه‌ای را برای تهیه بک آپ‌های خودکار پیش بینی کنید. برای مثال : +

10- میزان فضای خالی باقیمانده درایوهای سرور را مونیتور کنید. اطلاعات بیشتر: +

11- با نصب سرور جدید و تنظیم collation آن به فارسی، به نکات "یافتن تداخلات Collations در SQL Server" دقت داشته باشید.