مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
StructureMap یکی از IoC containerهای بسیار غنی سورس باز نوشته شده برای دات نت فریم ورک است. امکان تنظیمات آن توسط کدنویسی و یا همان Fluent interfaces، به کمک فایل‌های کانفیگ XML و همچنین استفاده از ویژگی‌ها یا Attributes نیز میسر است. امکانات جانبی دیگری را نیز مانند یکی شدن با فریم ورک‌های Dynamic Proxy برای ساده سازی فرآیندهای برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، دارا است. در ادامه قصد داریم با نحوه استفاده از این فریم ورک IoC بیشتر آشنا شویم.


دریافت StructureMap

برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد (در برنامه‌های دسکتاپ البته)؛ از این جهت که StructureMap ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web دارد.


آشنایی با ساختار برنامه

ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاس‌ها و اینترفیس‌های زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آن‌را نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        string GetUserEmail(int userId);
    }
}


namespace DI03.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body);
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class EmailsService: IEmailsService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public EmailsService(IUsersService usersService)
        {
            Console.WriteLine("EmailsService ctor.");
            _usersService = usersService;
        }

        public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body)
        {
            var email = _usersService.GetUserEmail(userId);
            Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email);
        }
    }
}
در لایه سرویس برنامه، یک سرویس کاربران و یک سرویس ارسال ایمیل تدارک دیده شده‌اند.
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت می‌دهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت می‌کند.
در سازنده‌های هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شده‌است تا زمان وهله سازی خودکار آن‌ها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بی‌خبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.


استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگی‌ها به کمک  StructureMap

using DI03.Services;
using StructureMap;

namespace DI03
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
            });

            //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
            var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
            emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!");
        }
    }
}
کدهای برنامه را به نحو فوق تغییر دهید. در ابتدا نحوه سیم کشی‌های آغازین برنامه را مشاهده می‌کنید. برای مثال کدهای ObjectFactory.Initialize باید در متدهای آغازین یک پروژه قرار گیرند و تنها یکبار هم نیاز است فراخوانی شوند.
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازنده‌ی کلاس EmailsService می‌رسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگی‌های آن‌را نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه می‌داند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
SendEmailTo(name@site.com)
بنابراین در اینجا با مفهوم Object graph نیز آشنا شدیم. فقط کافی است وابستگی‌ها را در سازنده‌های کلاس‌ها تعریف کرده و سیم کشی‌های آغازین صحیحی را نیز در ابتدای برنامه معرفی نمائیم. کار وهله سازی چندین سطح با تمام وابستگی‌های متناظر با آن‌ها در اینجا به صورت خودکار انجام خواهد شد و نهایتا یک شیء قابل استفاده بازگشت داده می‌شود.
ابتدایی‌ترین مزیت استفاده از تزریق وابستگی‌ها امکان تعویض آن‌ها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، می‌توان پیاده سازی آن‌را با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجه‌ی کار را بازگشت داد. کلاس‌های لایه سرویس ما تنها با اینترفیس‌ها کار می‌کنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص می‌کنند چه کلاس‌هایی باید در سازنده‌های کلاس‌ها تزریق شوند.


تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap

برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private int _i;
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            _i++;
            Console.WriteLine("i:{0}", _i);
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}
به عبارتی می‌خواهیم بدانیم این کلاس چه زمانی وهله سازی مجدد می‌شود. آیا در حالت فراخوانی ذیل،
 //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!");

var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
ما شاهد چاپ عدد 2 خواهیم بود یا عدد یک:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار فراخوانی ObjectFactory.GetInstance، یک وهله جدید ایجاد شده است. بنابراین مقدار i در هر دو بار مساوی عدد یک است.
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، می‌توان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();
});
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
EmailsService ctor.
i:2
SendEmailTo(name@site.com)
بله. با Singleton معرفی کردن تنظیمات UsersService، تنها یک وهله از این کلاس ایجاد خواهد شد و نهایتا در فراخوانی دوم ObjectFactory.GetInstance، شاهد عدد i مساوی 2 خواهیم بود (چون از یک وهله استفاده شده است).

حالت‌های دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
 Singleton()
HttpContextScoped()
HybridHttpOrThreadLocalScoped()
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.

شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاس‌های مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمی‌گیرد، هربار هم اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه می‌شود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graph‌های تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)  
{  
  ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();  
}

تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap

اگر نام اینترفیس‌های شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاس‌های متناظر با آن‌ها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
 // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();  
   x.Scan(scan =>
   {
       scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>();
       scan.WithDefaultConventions();
   });  
});
در این حالت دیگر نیازی نیست به ازای اینترفیس‌های مختلف و کلاس‌های مرتبط با آن‌ها، تنظیمات اضافه‌تری را تدارک دید. کار یافتن و برقراری اتصالات لازم در اینجا خودکار خواهد بود.


دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip

به روز شده‌ی این مثال‌ها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگی‌های آن‌ها از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
 
مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت اول - معرفی، نصب و تعریف قواعد اعتبارسنجی
روش مرسوم اعتبارسنجی اطلاعات مدل‌های ASP.NET Core، با استفاده از data annotations توکار آن است که در بسیاری از موارد هم به خوبی کار می‌کند. اما اگر به دنبال ویژگی‌های دیگری مانند نوشتن آزمون‌های واحد برای اعتبارسنجی اطلاعات، جداسازی شرط‌های اعتبارسنجی از تعاریف مدل‌ها، نوشتن اعتبارسنجی‌های پیچیده به همراه تزریق وابستگی‌ها هستید، کتابخانه‌ی FluentValidation می‌تواند جایگزین بهتر و بسیار کاملتری باشد.


نصب کتابخانه‌ی FluentValidation در پروژه

فرض کنید پروژه‌ی ما از سه پوشه‌ی FluentValidationSample.Web، FluentValidationSample.Models و FluentValidationSample.Services تشکیل شده‌است که اولی یک پروژه‌ی MVC است و دو مورد دیگر classlib هستند.
در پروژه‌ی FluentValidationSample.Models، بسته‌ی نیوگت کتابخانه‌ی FluentValidation را به صورت زیر نصب می‌کنیم:
dotnet add package FluentValidation.AspNetCore


جایگزین کردن سیستم اعتبارسنجی مبتنی بر DataAnnotations با FluentValidation

اکنون فرض کنید در پروژه‌ی Models، مدل ثبت‌نام زیر را اضافه کرده‌ایم که از همان data annotations توکار و استاندارد ASP.NET Core برای اعتبارسنجی اطلاعات استفاده می‌کند:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModel
    {
        [Required]
        [Display(Name = "User name")]
        public string UserName { get; set; }

        [Required]
        [StringLength(100, ErrorMessage = "The {0} must be at least {2} characters long.", MinimumLength = 6)]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Password")]
        public string Password { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Confirm password")]
        [Compare("Password", ErrorMessage = "The password and confirmation password do not match.")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }

        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "Email")]
        [EmailAddress]
        public string Email { get; set; }

        [Range(18, 60)]
        [Display(Name = "Age")]
        public int Age { get; set; }
    }
}
برای جایگزین کردن data annotations اعتبارسنجی اطلاعات با روش FluentValidation، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
using FluentValidation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            RuleFor(x => x.UserName).NotNull();
            RuleFor(x => x.Password).NotNull().Length(6, 100);
            RuleFor(x => x.ConfirmPassword).Equal(x => x.Password);
            RuleFor(x => x.Email).EmailAddress();
            RuleFor(x => x.Age).InclusiveBetween(18, 60);
        }
    }
}
برای این منظور ابتدا یک کلاس Validator را با ارث بری از AbstractValidator از نوع مدلی که می‌خواهیم قواعد اعتبارسنجی آن‌را مشخص کنیم، ایجاد می‌کنیم. سپس در سازنده‌ی آن، می‌توان به متدهای تعریف شده‌ی در این کلاس پایه دسترسی یافت.
در اینجا در ابتدا به ازای هر خاصیت کلاس مدل مدنظر، یک RuleFor تعریف می‌شود که با استفاده از static reflection، امکان تعریف strongly typed آن‌ها وجود دارد. سپس ویژگی Required به متد NotNull تبدیل می‌شود و ویژگی StringLength توسط متد Length قابل تعریف خواهد بود و یا ویژگی Compare توسط متد Equal به صورت strongly typed به خاصیت دیگری متصل می‌شود.

پس از این تعاریف، می‌توان ویژگی‌های اعتبارسنجی اطلاعات را از مدل ثبت نام حذف کرد و تنها ویژگی‌های خاص Viewهای MVC را در صورت نیاز باقی گذاشت:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModel
    {
        [Display(Name = "User name")]
        public string UserName { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Password")]
        public string Password { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Confirm password")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }

        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }

        [Display(Name = "Age")]
        public int Age { get; set; }
    }
}


تعریف پیام‌های سفارشی اعتبارسنجی

روش تعریف پیام‌های سفارشی شکست اعتبارسنجی اطلاعات را توسط متد WithMessage در ادامه مشاهده می‌کنید:
using FluentValidation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            RuleFor(x => x.UserName)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your first name is required.")
                .MaximumLength(20)
                    .WithMessage("Your first name is too long!")
                .MinimumLength(3)
                    .WithMessage(registerModel => $"Your first name `{registerModel.UserName}` is too short!");

            RuleFor(x => x.Password)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your password is required.")
                .Length(6, 100);

            RuleFor(x => x.ConfirmPassword)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your confirmation password is required.")
                .Equal(x => x.Password)
                    .WithMessage("The password and confirmation password do not match.");

            RuleFor(x => x.Email).EmailAddress();
            RuleFor(x => x.Age).InclusiveBetween(18, 60);
        }
    }
}
به ازای هر متد تعریف یک قاعده‌ی اعتبارسنجی جدید، بلافاصله می‌توان از متد WithMessage نیز استفاده کرد. همچنین این متد می‌تواند به اطلاعات اصل model دریافتی نیز همانند پیام سفارشی مرتبط با MinimumLength نام کاربری، دسترسی پیدا کند.


روش تعریف اعتبارسنجی‌های سفارشی خواص مدل

فرض کنید می‌خواهیم یک کلمه‌ی عبور وارد شده‌ی معتبر، حتما از جمع حروف کوچک، بزرگ، اعداد و symbols تشکیل شده باشد. برای این منظور می‌توان از متد Must استفاده کرد:
using System.Text.RegularExpressions;
using FluentValidation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            RuleFor(x => x.Password)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your password is required.")
                .Length(6, 100)
                .Must(password => hasValidPassword(password));
            //...

        }

        private static bool hasValidPassword(string password)
        {
            var lowercase = new Regex("[a-z]+");
            var uppercase = new Regex("[A-Z]+");
            var digit = new Regex("(\\d)+");
            var symbol = new Regex("(\\W)+");
            return lowercase.IsMatch(password) &&
                    uppercase.IsMatch(password) &&
                    digit.IsMatch(password) &&
                    symbol.IsMatch(password);
        }
    }
}
متد Must، می‌تواند مقدار خاصیت متناظر را نیز در اختیار ما قرار دهد و بر اساس آن مقدار می‌توان خروجی true/false ای را بازگشت داد تا نشان شکست و یا موفقیت آمیز بودن اعتبارسنجی اطلاعات باشد.

البته lambda expression نوشته شده را می‌توان توسط method groups، به صورت زیر نیز خلاصه نوشت:
RuleFor(x => x.Password)
    .NotNull()
        .WithMessage("Your password is required.")
    .Length(6, 100)
    .Must(hasValidPassword);


انتقال تعاریف اعتبارسنج‌های سفارشی خواص به کلاس‌های مجزا

اگر نیاز به استفاده‌ی از متد hasValidPassword در کلاس‌های دیگری نیز وجود دارد، می‌توان اینگونه اعتبارسنجی‌های سفارشی را به کلاس‌های مجزایی نیز تبدیل کرد. برای مثال فرض کنید که می‌خواهیم ایمیل دریافت شده، فقط از یک دومین خاص قابل قبول باشد.
using System;
using FluentValidation;
using FluentValidation.Validators;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class EmailFromDomainValidator : PropertyValidator
    {
        private readonly string _domain;

        public EmailFromDomainValidator(string domain)
            : base("Email address {PropertyValue} is not from domain {domain}")
        {
            _domain = domain;
        }

        protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context)
        {
            if (context.PropertyValue == null) return false;
            var split = context.PropertyValue.ToString().Split('@');
            return split.Length == 2 && split[1].Equals(_domain, StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        }
    }
}
برای این منظور یک کلاس جدید را با ارث‌بری از PropertyValidator تعریف شده‌ی در فضای نام FluentValidation.Validators، ایجاد می‌کنیم. سپس متد IsValid آن‌را بازنویسی می‌کنیم تا برای مثال ایمیل‌ها را صرفا از دومین خاصی بپذیرد.
PropertyValidatorContext امکان دسترسی به نام و مقدار خاصیت در حال اعتبارسنجی را میسر می‌کند. همچنین مقدار کل model جاری را نیز به صورت یک object در اختیار ما قرار می‌دهد.

اکنون برای استفاده‌ی از آن می‌توان از متد SetValidator استفاده کرد:
RuleFor(x => x.Email)
    .SetValidator(new EmailFromDomainValidator("gmail.com"));
و یا حتی می‌توان یک متد الحاقی fluent را نیز برای آن طراحی کرد تا SetValidator را به صورت خودکار فراخوانی کند:
    public static class CustomValidatorExtensions
    {
        public static IRuleBuilderOptions<T, string> EmailAddressFromDomain<T>(
            this IRuleBuilder<T, string> ruleBuilder, string domain)
        {
            return ruleBuilder.SetValidator(new EmailFromDomainValidator(domain));
        }
    }
سپس تعریف قاعده‌ی اعتبارسنجی ایمیل‌ها به صورت زیر تغییر می‌کند:
RuleFor(x => x.Email).EmailAddressFromDomain("gmail.com");


تعریف قواعد اعتبارسنجی خواص تو در تو و لیستی

فرض کنید به RegisterModel این قسمت، دو خاصیت آدرس و شماره تلفن‌ها نیز اضافه شده‌است که یکی به شیء آدرس و دیگری به مجموعه‌ای از آدرس‌ها اشاره می‌کند:
    public class RegisterModel
    {
        // ...

        public Address Address { get; set; }

        public ICollection<Phone> Phones { get; set; }
    }

    public class Phone
    {
        public string Number { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }

    public class Address
    {
        public string Location { get; set; }
        public string PostalCode { get; set; }
    }
در یک چنین حالتی، ابتدا به صورت متداول، قواعد اعتبارسنجی Phone و Address را جداگانه تعریف می‌کنیم:
    public class PhoneValidator : AbstractValidator<Phone>
    {
        public PhoneValidator()
        {
            RuleFor(x => x.Number).NotNull();
        }
    }

    public class AddressValidator : AbstractValidator<Address>
    {
        public AddressValidator()
        {
            RuleFor(x => x.PostalCode).NotNull();
            RuleFor(x => x.Location).NotNull();
        }
    }
سپس برای تعریف اعتبارسنجی دو خاصیت پیچیده‌ی اضافه شده، می‌توان از همان متد SetValidator استفاده کرد که اینبار پارامتر ورودی آن، نمونه‌ای از AbstractValidator‌های هرکدام است. البته برای خاصیت مجموعه‌ای اینبار باید با متد RuleForEach شروع کرد:
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            // ...

            RuleFor(x => x.Address).SetValidator(new AddressValidator());

            RuleForEach(x => x.Phones).SetValidator(new PhoneValidator());
        }


در قسمت بعد، روش‌های مختلف استفاده‌ی از قواعد اعتبارسنجی تعریف شده را در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی می‌کنیم.



برای مطالعه‌ی بیشتر
- «FluentValidation #1»
مطالب
Base64 و کاربرد جالب آن
Base64 یک مبنای عددی است که یکی از کاربرد‌های آن در نرم افزار‌ها انتقال اطلاعات فایل باینری است. به عنوان مثال با تبدیل محتوای باینری یک تصویر به مبنای 64 میتونید اون تصویر رو در دل فایل هایی نظیر HTML و CSS و SVG قرار بدید؛ یا به اصطلاح اون تصویر رو Embeded (توکار) کنید.

نکته: در Base64 برای هر 6 بیت یک کاراکتر معادل در مبنای 64 در نظر گرفته میشه، به همین دلیل در هنگام تبدیل برای جلوگیری از Lost (گم) شدن داده‌ها عملیات مورد نظر رو بر روی سه بایت داده انجام میدیم. که با این کار برای هر 3 بایت (24 بیت) 4 کاراکتر معادل خواهیم داشت؛ به این ترتیب حجم نهایی فایل تبدیل شده در واحد بایت، برابر است با:

(حجم نهایی) = (3 / حجم کل فایل) + (حجم کل فایل)


و حالا نحوه تبدیل فایل تصویر به Base64:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.Data;
using System.Drawing;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Windows.Forms;

namespace Image2Base64Converter
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void btnOpen_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            OpenFileDialog ofd = new OpenFileDialog();
            ofd.Multiselect = false;
            ofd.Filter = "Pictures |*.bmp;*.jpg;*.jpeg;*.png";

            if (ofd.ShowDialog(this) == DialogResult.OK)
            {
                txtImagePath.Text = ofd.FileName;
            }
        }

        private void btnConvert_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            if (!File.Exists(txtImagePath.Text))
            {
                MessageBox.Show("File not found!");
                return;
            }

            btnCopy.Enabled = false;
            btnConvert.Enabled = false;
            txtOutput.Enabled = false;

            BackgroundWorker bworker = new BackgroundWorker();
            bworker.DoWork += (o, a) =>
            {
                string header = "data:image/{0};base64,";
                header = string.Format(header, txtImagePath.Text.GetExtension());

                StringBuilder data = new StringBuilder();

                byte[] buffer;
                BinaryReader head = new BinaryReader(
                    new FileStream(txtImagePath.Text, FileMode.Open));

                buffer = head.ReadBytes(6561);
                while (buffer.Length > 0)
                {
                    data.Append(Convert.ToBase64String(buffer));
                    buffer = head.ReadBytes(6561);
                }

                head.Close();
                head.Dispose();

                this.Invoke(new Action(() =>
                {
                    txtOutput.ResetText();
                    txtOutput.AppendText(header);
                    txtOutput.AppendText(data.ToString());

                    btnCopy.Enabled = true;
                    btnConvert.Enabled = true;
                    txtOutput.Enabled = true;
                }));
            };

            bworker.RunWorkerAsync();
        }

        private void btnCopy_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            Clipboard.SetText(txtOutput.Text);
        }
    }

    public static class ExtensionMethods
    {
        public static string GetExtension(this string str)
        {
            string ext = string.Empty;
            for (int i = str.Length - 1; i >= 0; i--)
            {
                if (str[i] == '.')
                {
                    break;
                }

                ext = str[i] + ext;
            }

            return ext;
        }
    }
}
توضیح کد:
در خط 44 یک BackgroundWorker تعریف شده است تا عملیات تبدیل در یک ترد جداگانه انجام شود، که در عملیات‌های سنگین ترد اصلی برنامه آزاد باشد.
در خطوط 47 تا 64 کدهای مربوط به تبدیل قرار گرفته است:
در خط 47 و 48 ابتدا یک سرآیند برای معرفی داده‌های تبدیل شده ایجاد میکنیم؛ ",data:image/{0};base64" که در ان نوع فایل و پسوند آن را مشخص کرده و سپس الگوریتم به کار گرفته شده برای تبدیل آن را نیز ذکر میکنیم: ":data" + نوع فایل (image) + "/" + پسوند فایل + ";" + الگوریتم تبدیل + ",".
در انتهای کار این سرآیند تولید شده در ابتدای داده‌های تبدیل شده فایل، قرار خواهد گرفت.
در خط 50 یک StringBuilder برای نگهداری اطلاعات تبدیل شده ایجاد کرده ایم.
در خط 52 یک بافر برای خواندن اطلاعات باینری فایل ایجاد کرده ایم.
در خط 53 فایل مورد نظر را برای خواندن باز کرده ایم.
و در خطوط 56 تا 61 فایل مورد نظر را خوانده و پس از تبدیل در متغیر data ذخیره کرده ایم.
در نظر داشته باشید که برای عملکرد صحیح لازم است که عملیات تبدیل بر روی 3 بایت داده انجام شود؛ پس در هر بار  خواندن داده‌های فایل، باید مقدار داده ای که خوانده میشود ضریبی از 3 باشد.
در خطوط 63 و 64 نیز منابع اشغال شده سیستم را آزاد کرده ایم.
در انتها داده‌های مورد استفاده برای Embeded کردن تصویر برابر است با:
()header + data.ToString

embeded-images.htm : فایل نمونه برای نحوه استفاده از تصویر توکار.
Image2Base64-Converter.zip : سورس کامل برنامه ارائه شده.
مطالب
خواندن اطلاعات از فایل اکسل با استفاده از LinqToExcel
در این مقاله مروری سریع و کاربردی خواهیم داشت بر توانایی‌های مقدماتی LinqToExcel
در ابتدا می‌بایست LinqToExcel را از طریق NuGet به پروژه افزود.
PM> Install-Package LinqToExcel
و یا از طریق solution Explorer گزینه Manage NuGet Packages 

اکنون فایل اکسل ذیل را در نظر بگیرید.

روش خواندن اطلاعات از فایل اکسل فوق تحت فرامین Linq و با مشخص کردن نام sheet مورد نظر  توسط شئ ExcelQueryFactory  بصورت زیر است.

 string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);
            string sheetName = "Sheet1";
            var persons = from a in excel.Worksheet(sheetName) select a;
            foreach (var a in persons)
            {
                MessageBox.Show(a["Name"]+" "+a["Family"]);
            }


در صورتیکه بخواهیم انتقال اطلاعات فایل اکسل به جداول بانک اطلاعاتی مانند Sql Server بطور مثال با روش EF Entity Framework را انجام دهیم کلاس زیر با نام person را فرض نمایید.

 public class Person
        {
            public string Name { get; set; }
            public string Family { get; set; }
        }
باید بدانید که بصورت پیشفرض سطر اول از فایل اکسل به عنوان نام ستون انتخاب می‌شود و می‌بایست جهت نگاشت با نام property‌های کلاس ما دقیقاً همنام باشد.

 string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
            var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);
            string sheetName = "Sheet1";
            var persons = from a in excel.Worksheet<Person>(sheetName) select a;
            foreach (var a in persons)
            {
                MessageBox.Show(a.Name+" "+a.Family);
            }
  اگر فایل اکسل ما ستون‌های بیشتری داشته باشد تنها ستونهای همنام با propertyهای کلاس ما به کلاس نگاشت پیدا می‌کند و سایر ستونها نادیده گرفته می‌شود.
در صورتیکه نام ستونهای فایل اکسل(سطر اول) با نام property‌های کلاس یکسان نباشد جهت نگاشت آنها در کلاس می‌توان از متد AddMapping استفاده نمود.
 

 string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
            var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);
            string sheetName = "Sheet1";
            excel.AddMapping("Name","نام");
            excel.AddMapping("Family", "نام خانوادگی");
            var persons = from a in excel.Worksheet<Person>(sheetName) select a;
            foreach (var a in persons)
            {
                MessageBox.Show(a.Name+" "+a.Family);
            }

در کدهای بالا در صورتی که sheetName قید نشود بصورت پیشفرض Sheet1 از فایل اکسل  انتخاب می‌شود.

var persons = from a in excel.Worksheet<Person>() select a;
همچنین می‌توان از اندیس جهت مشخص نمودن Sheet مورد نظر استفاده نمود که اندیس‌ها از صفر شروع می‌شوند.

var persons = from a in excel.Worksheet<Person>(0) select a;
توسط متد GetWorksheetNames می توان نام sheet‌ها را بدست آورد.

public IEnumerable<string> getWorkSheets()
{
string pathToExcelFile = @"C:\Users\MASOUD\Desktop\ExcelFile.xlsx";
    
    var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);

    return excel.GetWorksheetNames();
}
و توسط متد GetColumnNames   می توان نام ستونها را بدست آورد.  

var SheetColumnNames = excel.GetColumnNames(sheetName);
همانطور که می‌بینید با روش توضیح داده شده در این مقاله به راحتی از فرامین Linq مانند where می‌توان در انتخاب اطلاعات از فایل اکسل استفاده نمود و سپس نتیجه را به جداول مورد نظر انتقال داد.
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت هفتم - تعیین نوع هوک useContext
پیشتر در مطلب «React 16x - قسمت 33 - React Hooks - بخش 4 - useContext Hook» با هوک useContext آشنا شدیم. در این قسمت می‌خواهیم نکات تایپ‌اسکریپتی آن‌را بررسی کنیم.


ایجاد UserContext

فرض کنید برای انتقال داده‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از روش انتقال props از بالاترین کامپوننت موجود در component tree به پایین‌ترین کامپوننت آن، نیاز است از Context استفاده کنیم. به همین جهت فایل جدید src\contexts\userContext.tsx را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

export type User = {
  name: string;
  isActive: boolean;
  logOut: () => void;
};

export const UserContext = React.createContext<User>({});
export const useUser = () => React.useContext(UserContext);
متد createContext در اصل یک متد جنریک است که بر اساس نوع آرگومان جنریک آن، مقدار شیء تامین کننده‌ی مقدار آن مشخص می‌شود. برای مثال اگر نوع User را تعریف کرده و به آن انتساب دهیم، یک چنین امضایی را پیدا می‌کند:
function React.createContext<User>(defaultValue: User,
 calculateChangedBits?: ((prev: User, next: User) => number) | undefined): React.Context<User>
اما ... قطعه کد فوق با خطای تایپ‌اسکریپتی زیر کامپایل نمی‌شود:
Argument of type '{}' is not assignable to parameter of type 'User'.
Type '{}' is missing the following properties from type 'User': name, isActive, logOutts(2345)
عنوان می‌کند که شیء خالی که به createContext ارسال کرده‌ایم، از نوع User نیست. برای رفع این مشکل می‌توان از مفهومی به نام Partial استفاده کرد:
export const UserContext = React.createContext<Partial<User>>({});
به این ترتیب تمام خواص نوع User به صورت اختیاری معرفی می‌شوند و در این حالت انتساب یک شیء خالی اولیه به آن، مشکلی را ایجاد نخواهد کرد.

نکته 1: البته می‌توان آرگومان جنریک آن‌را ذکر نکرد و createContext را با یک شیء آغازین از نوع User مقدار دهی کرد. در این حالت با استفاده از Type Inference، نوع آن، همان User درنظر گرفته می‌شود و دیگر نیازی به ذکر صریح این نوع نخواهد بود.
نکته 2: اگر از شیء مقدار دهی شده‌ی آغازین استفاده کنید، دیگر حتی نیازی به ذکر export type User هم نیست. نوع createContext بر اساس نوع خواص شیء آغازین ارسالی به آن در سراسر برنامه مشخص شده و قابل دسترسی می‌شود؛ با intellisense کامل و type checking دقیق.
نکته 3: useUser تعریف شده، در حقیقت یک هوک سفارشی است که می‌توان بجای React.useContext از آن در سایر قسمت‌های برنامه استفاده کرد.
نکته 4: اگر علاقمند به استفاده‌ی از نوع Partial نیستید، می‌توان از union types هم در اینجا استفاده کرد. در این حالت می‌توان مقدار اولیه را undefined تعریف کرد:
export const UserContext = React.createContext<User | undefined>(undefined);


معرفی UserContext به بالاترین کامپوننت موجود در component tree

برای این منظور به فایل src\App.tsx مراجعه کرده و آن‌را با UserContext.Provider محصور می‌کنیم:
import { User, UserContext } from "./contexts/userContext";
// ...

function App() {
  const user: User = {
    name: "User 1",
    isActive: true,
    logOut: () => {
      console.log("LogOut.");
    },
  };

  return (
    <UserContext.Provider value={user}>
    // ... 
    </UserContext.Provider>
  );
}

export default App;
ابتدا نوع User و سپس UserContext  را import کرده‌ایم و سپس کل محتوای موجود در کامپوننت App را با UserContext.Provider که دارای مقدار user ابتدایی تعریف شده‌است، محصور می‌کنیم.


خواندن شیء Context در کامپوننتی دیگر

برای این منظور به کامپوننت src\components\Head.tsx که در قسمت‌های قبل ایجاد کردیم، مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { UserContext } from "../contexts/userContext";

// ...

export const Head = ({ title, isActive = true }: Props) => {
  const context = React.useContext(UserContext); // or useUser();
// ...
};
در اینجا با استفاده از هوک useContext به UserContext دریافتی دسترسی یافته و سپس می‌توان با اطلاعات شیء User کار کرد.
اولین مزیت کار با TypeScript در اینجا، وجود intellisense کامل به همراه context است:


و یا اگر از Object Destructuring استفاده کنیم، در صورت وجود یک اشتباه تایپی، بلافاصله در زمان کامپایل، خطایی را دریافت می‌کنیم:



یک نکته: اگر UserContext را با استفاده از union types تعریف کنیم:
export const UserContext = React.createContext<User | undefined>(undefined);
هنگام استفاده‌ی از آن، خطای عدم وجود خاصیت‌های آن‌را در حین Object Destructuring دریافت می‌کنیم:


علت اینجا است که با فعال بودن بررسی نوع‌های نال‌نپذیر، چون user context اکنون می‌تواند undefined هم باشد، یا باید از روش context?.name استفاده کرد و یا یک علامت تعجب را پس از useContext قرار داد:
const context = React.useContext(UserContext)!; // or useUser()!;
const { name } = context;
ذکر ! به این معنا است که می‌دانیم خروجی این متد، نال و یا undefined نیست (راهنمایی کردن کامپایلر TypeScript). چون پیشتر آن‌را در کامپوننت App، در حین تعریف Provider، مقدار دهی اولیه کرده‌ایم.
مطالب
مروری بر طراحی Schema less بانک اطلاعاتی SisoDb
اس کیوال سرور، از سال 2005 به بعد، به صورت توکار امکان تعریف و ذخیره سازی اطلاعات schema less و یا schema free را به کمک فیلدهایی از نوع XML ارائه داده است؛ به همراه یکپارچگی آن با زبان XQuery برای تهیه کوئری‌های سریع سمت سرور. در فیلدهای XML می‌توان اطلاعات انواع و اقسام اشیاء را بدون اینکه نیازی به تعریف تک تک فیلدهای مورد نیاز، در بانک اطلاعاتی وجود داشته باشد، ذخیره کرد. یک نمونه از کاربرد چنین امکانی، نوشتن برنامه‌های «فرم ساز» است. برنامه‌هایی که کاربران آن می‌توانند فیلد اضافه و کم کرده و نهایتا اطلاعات را ذخیره و از آن‌ها کوئری بگیرند.
خوب، این فیلد کمتر بحث شده XML، فقط در اس کیوال سرور و نگارش‌های اخیر آن وجود دارد. اگر نیاز به کار با بانک‌های اطلاعاتی سبک‌تری وجود داشت چطور؟ یک راه حل عمومی برای این مساله مراجعه به روش‌های NoSQL است. یعنی بطور کلی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای کنار گذاشته شده و به یک سکوی کاری دیگر سوئیچ کرد. در این بین، SisoDb راه حل میانه‌ای را ارائه داده است. با کمک SisoDb می‌توان اطلاعات را به صورت schema less و بدون نیاز به تعریف فیلدهای متناظر آن‌ها، در انواع و اقسام بانک‌های اطلاعاتی SQL Server با فرمت JSON ذخیره و بازیابی کرد. این انواع و اقسام، شامل SQL Server CE نیز می‌شود.


دریافت و نصب SisoDb

دریافت و نصب SisoDb بسیار ساده است. به کمک package manager و امکانات NuGet، کلمه Sisodb را جستجو کنید. در بین مداخل ظاهر شده، پروایدر مورد علاقه خود را انتخاب و نصب نمائید. برای مثال اگر قصد دارید با SQL Server CE کار کنید، SisoDb.SqlCe4 را انتخاب و یا اگر SQL Server 2008 مدنظر شما است، SisoDb.Sql2008 را انتخاب و نصب نمائید.


ثبت و بازیابی اطلاعات به کمک SisoDb

کار با SisoDb بسیار روان است. نیازی به تعاریف نگاشت‌ها و ORM خاصی نیست. یک مثال مقدماتی آن‌را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using SisoDb.Sql2008;

namespace SisoDbTests
{
    public class Customer 
    {
        public int Id { get; set; } 
        public int CustomerNo { get; set; }
        public string Name { get; set; } 
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            /*var cnInfo = new SqlCe4ConnectionInfo(@"Data source=sisodb2013.sdf;");
            var db = new SqlCe4DbFactory().CreateDatabase(cnInfo);
            db.EnsureNewDatabase();*/

            var cnInfo = new Sql2008ConnectionInfo(@"Data Source=(local);Initial Catalog=sisodb2013;Integrated Security = true");            
            var db = new Sql2008DbFactory().CreateDatabase(cnInfo);            
            db.EnsureNewDatabase();

            var customer = new Customer 
            {
                CustomerNo = 20,
                Name = "Vahid" 
            };
            db.UseOnceTo().Insert(customer);

            using (var session = db.BeginSession()) 
            {
                var info = session.Query<Customer>().Where(c => c.CustomerNo == 20).FirstOrDefault();

                var info2 = session.Query<Customer>().Where(c => c.CustomerNo == 20 && c.Name=="Vahid").FirstOrDefault();
            }
        }
    }
}
در این مثال، ابتدا اتصال به بانک اطلاعاتی برقرار شده و سپس بانک اطلاعاتی جدید تهیه می‌شود. سپس یک وهله از شیء مشتری ایجاد و ذخیره می‌گردد. در ادامه دو کوئری بر روی بانک اطلاعاتی انجام شده است.


ساختار داخلی SisoDb

SisoDb به ازای هر کلاس، حداقل 9 جدول را ایجاد می‌کند. در ادامه نحوه ذخیره سازی شیء مشتری ایجاد شده و مقادیر خواص آن‌را نیز مشاهده می‌نمائید:


ذخیره سازی جداگانه خواص عددی

ذخیره سازی جداگانه خواص رشته‌ای

ذخیره سازی کلی شیء مشتری با فرمت JSON به صورت یک رشته


همانطور که ملاحظه می‌کنید، یک جدول کلی SisoDbIdentities ایجاد شده است که اطلاعات نام اشیاء را در خود نگهداری می‌کند. سپس اطلاعات خواص اشیاء یکبار به صورت JSON ذخیره می‌شوند؛ با تمام اطلاعات تو در توی ذخیره شده در آن‌ها و همچنین یکبار هم هر خاصیت را به صورت یک رکورد جداگانه، بر اساس نوع کلی آن‌ها، در جداول رشته‌ای، عددی و امثال آن ذخیره می‌کند.
شاید بپرسید که چرا به همان فیلد رشته‌ای JSON اکتفاء نشده است؟ از این جهت که پردازشگر سمت بانک اطلاعاتی آن همانند فیلدهای XML در SQL Server و نگارش‌های مختلف آن وجود ندارد (برای مثال به کمک زبان T-SQL می‌توان از زبان XQuery در خود بانک اطلاعاتی، بدون نیاز به واکشی کل اطلاعات در سمت کلاینت، به صورت یکپارچه استفاده کرد). به همین جهت برای کوئری گرفتن و یا تهیه ایندکس، نیاز است این موارد جداگانه ذخیره شوند.
به این ترتیب زمانیکه کوئری تهیه می‌شود، برای مثال:
 var info = session.Query<Customer>().Where(c => c.CustomerNo == 20).FirstOrDefault();
به کوئری زیر ترجمه می‌گردد:
SELECT DISTINCT TOP(1) (s.[StructureId]),
                           s.[Json]
                    FROM   [CustomerStructure] s
                           LEFT JOIN [CustomerIntegers] mem0
                                ON  mem0.[StructureId] = s.[StructureId]
                                AND mem0.[MemberPath] = 'CustomerNo'
                    WHERE  (mem0.[Value] = 20);
و یا کوئری ذیل:
var info2 = session.Query<Customer>().Where(c => c.CustomerNo == 20 && c.Name=="Vahid").FirstOrDefault();
معادل زیر را خواهد داشت:
SELECT DISTINCT TOP(1) (s.[StructureId]),
                           s.[Json]
                    FROM   [CustomerStructure] s
                           LEFT JOIN [CustomerIntegers] mem0
                                ON  mem0.[StructureId] = s.[StructureId]
                                AND mem0.[MemberPath] = 'CustomerNo'
                           LEFT JOIN [CustomerStrings] mem1
                                ON  mem1.[StructureId] = s.[StructureId]
                                AND mem1.[MemberPath] = 'Name'
                    WHERE  ((mem0.[Value] = 20) AND (mem1.[Value] = 'Vahid'));
در هر دو حالت از جداول کمکی تعریف شده برای تهیه کوئری استفاده کرده و نهایتا فیلد JSON اصلی را برای نگاشت نهایی به اشیاء تعریف شده در برنامه بازگشت می‌دهد.

در کل این هم یک روش تفکر و طراحی Schema less است که با بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی موجود سازگاری دارد.
برای مشاهده اطلاعات بیشتری در مورد جزئیات این روش می‌توان به Wiki آن مراجعه کرد.
مطالب
راهنمای تغییر بخش احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران سیستم مدیریت محتوای IRIS به ASP.NET Identity – بخش سوم
تغییر الگوریتم پیش فرض هش کردن کلمه‌های عبور ASP.NET Identity

کلمه‌های عبور کاربران فعلی سیستم با الگوریتمی متفاوت از الگوریتم مورد استفاده Identity هش شده‌اند. برای اینکه کاربرانی که قبلا ثبت نام کرده بودند بتوانند با کلمه‌های عبور خود وارد سایت شوند، باید الگوریتم هش کردن Identity را با الگوریتم فعلی مورد استفاده Iris جایگزین کرد.

برای تغییر روش هش کردن کلمات عبور در Identity باید اینترفیس IPasswordHasher را پیاده سازی کنید:
    public class IrisPasswordHasher : IPasswordHasher
    {
        public string HashPassword(string password)
        {
            return Utilities.Security.Encryption.EncryptingPassword(password);
        }

        public PasswordVerificationResult VerifyHashedPassword(string hashedPassword, string providedPassword)
        {
            return Utilities.Security.Encryption.VerifyPassword(providedPassword, hashedPassword) ?
                                                                PasswordVerificationResult.Success :
                                                                PasswordVerificationResult.Failed;
        }
    }

  سپس باید وارد کلاس ApplicationUserManager شده و در سازنده‌ی آن اینترفیس IPasswordHasher را به عنوان وابستگی تعریف کنید:
public ApplicationUserManager(IUserStore<ApplicationUser, int> store,
            IUnitOfWork uow,
            IIdentity identity,
            IApplicationRoleManager roleManager,
            IDataProtectionProvider dataProtectionProvider,
            IIdentityMessageService smsService,
            IIdentityMessageService emailService, IPasswordHasher passwordHasher)
            : base(store)
        {
            _store = store;
            _uow = uow;
            _identity = identity;
            _users = _uow.Set<ApplicationUser>();
            _roleManager = roleManager;
            _dataProtectionProvider = dataProtectionProvider;
            this.SmsService = smsService;
            this.EmailService = emailService;
            PasswordHasher = passwordHasher;
            createApplicationUserManager();
        }

برای اینکه کلاس IrisPasswordHasher را به عنوان نمونه درخواستی IPasswordHasher معرفی کنیم، باید در تنظیمات StructureMap کد زیر را نیز اضافه کنید:
x.For<IPasswordHasher>().Use<IrisPasswordHasher>();

پیاده سازی اکشن متد ثبت نام کاربر با استفاده از Identity

در کنترلر UserController، اکشن متد Register را به شکل زیر بازنویسی کنید:
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        [CaptchaVerify("تصویر امنیتی وارد شده معتبر نیست")]
        public virtual async Task<ActionResult> Register(RegisterModel model)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                var user = new ApplicationUser
                {
                    CreatedDate = DateAndTime.GetDateTime(),
                    Email = model.Email,
                    IP = Request.ServerVariables["REMOTE_ADDR"],
                    IsBaned = false,
                    UserName = model.UserName,
                    UserMetaData = new UserMetaData(),
                    LastLoginDate = DateAndTime.GetDateTime()
                };

                var result = await _userManager.CreateAsync(user, model.Password);

                if (result.Succeeded)
                {
                    var addToRoleResult = await _userManager.AddToRoleAsync(user.Id, "user");
                    if (addToRoleResult.Succeeded)
                    {
                        var code = await _userManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);
                        var callbackUrl = Url.Action("ConfirmEmail", "User",
                            new { userId = user.Id, code }, protocol: Request.Url.Scheme);

                        _emailService.SendAccountConfirmationEmail(user.Email, callbackUrl);

                        return Json(new { result = "success" });
                    }

                    addErrors(addToRoleResult);
                }

                addErrors(result);
            }

            return PartialView(MVC.User.Views._Register, model);
        }
نکته: در اینجا برای ارسال لینک فعال سازی حساب کاربری، از کلاس EmailService خود سیستم IRIS استفاده شده است؛ نه EmailService مربوط به ASP.NET Identity. همچنین در ادامه نیز از EmailService مربوط به خود سیستم Iris استفاده شده است.

برای این کار متد زیر را به کلاس EmailService  اضافه کنید: 
        public SendingMailResult SendAccountConfirmationEmail(string email, string link)
        {
            var model = new ConfirmEmailModel()
            {
                ActivationLink = link
            };

            var htmlText = _viewConvertor.RenderRazorViewToString(MVC.EmailTemplates.Views._ConfirmEmail, model);

            var result = Send(new MailDocument
            {
                Body = htmlText,
                Subject = "تایید حساب کاربری",
                ToEmail = email
            });

            return result;
        }
همچنین قالب ایمیل تایید حساب کاربری را در مسیر Views/EmailTemplates/_ConfirmEmail.cshtml با محتویات زیر ایجاد کنید:
@model Iris.Model.EmailModel.ConfirmEmailModel

<div style="direction: rtl; -ms-word-wrap: break-word; word-wrap: break-word;">
    <p>با سلام</p>
    <p>برای فعال سازی حساب کاربری خود لطفا بر روی لینک زیر کلیک کنید:</p>
    <p>@Model.ActivationLink</p>
    <div style=" color: #808080;">
        <p>با تشکر</p>
        <p>@Model.SiteTitle</p>
        <p>@Model.SiteDescription</p>
        <p><span style="direction: ltr !important; unicode-bidi: embed;">@Html.ConvertToPersianDateTime(DateTime.Now, "s,H")</span></p>
    </div>
</div>

اصلاح پیام موفقیت آمیز بودن ثبت نام  کاربر جدید


سیستم IRIS از ارسال ایمیل تایید حساب کاربری استفاده نمی‌کند و به محض اینکه عملیات ثبت نام تکمیل می‌شد، صفحه رفرش می‌شود. اما در سیستم Identity یک ایمیل حاوی لینک فعال سازی حساب کاربری به او ارسال می‌شود.
برای اصلاح پیغام پس از ثبت نام، باید به فایل myscript.js درون پوشه‌ی Scripts مراجعه کرده و رویداد onSuccess شیء RegisterUser را به شکل زیراصلاح کنید: 
RegisterUser.Form.onSuccess = function (data) {
    if (data.result == "success") {
        var message = '<div id="alert"><button type="button" data-dismiss="alert">×</button>ایمیلی حاوی لینک فعال سازی، به ایمیل شما ارسال شد؛ لطفا به ایمیل خود مراجعه کرده و بر روی لینک فعال سازی کلیک کنید.</div>';
        $('#registerResult').html(message);
    }
    else {
        $('#logOnModal').html(data);
    }
};
برای تایید ایمیل کاربری که ثبت نام کرده است نیز اکشن متد زیر را به کلاس UserController اضافه کنید:
        [AllowAnonymous]
        public virtual async Task<ActionResult> ConfirmEmail(int? userId, string code)
        {
            if (userId == null || code == null)
            {
                return View("Error");
            }
            var result = await _userManager.ConfirmEmailAsync(userId.Value, code);
            return View(result.Succeeded ? "ConfirmEmail" : "Error");
        }
این اکشن متد نیز احتیاج به View دارد؛ پس view متناظر آن را با محتویات زیر اضافه کنید:
@{
    ViewBag.Title = "حساب کاربری شما تایید شد";
}
<h2>@ViewBag.Title.</h2>
<div>
    <p>
        با تشکر از شما، حساب کاربری شما تایید شد.
    </p>
    <p>
        @Ajax.ActionLink("ورود / ثبت نام", MVC.User.ActionNames.LogOn, MVC.User.Name, new { area = "", returnUrl = Html.ReturnUrl(Context, Url) }, new AjaxOptions { HttpMethod = "GET", InsertionMode = InsertionMode.Replace, UpdateTargetId = "logOnModal", LoadingElementDuration = 300, LoadingElementId = "loadingMessage", OnSuccess = "LogOnForm.onSuccess" }, new { role = "button", data_toggle = "modal", data_i_logon_link = "true", rel = "nofollow" })
    </p>
</div>

اصلاح اکشن متد ورود به سایت 

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async virtual Task<ActionResult> LogOn(LogOnModel model, string returnUrl)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                if (Request.IsAjaxRequest())
                    return PartialView(MVC.User.Views._LogOn, model);
                return View(model);
            }


            const string emailRegPattern =
                @"^([a-zA-Z0-9_\-\.]+)@((\[[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.)|(([a-zA-Z0-9\-]+\.)+))([a-zA-Z]{2,4}|[0-9]{1,3})(\]?)$";

            string ip = Request.ServerVariables["REMOTE_ADDR"];

            SignInStatus result = SignInStatus.Failure;

            if (Regex.IsMatch(model.Identity, emailRegPattern))
            {

                var user = await _userManager.FindByEmailAsync(model.Identity);

                if (user != null)
                {
                    result = await _signInManager.PasswordSignInAsync
                   (user.UserName,
                   model.Password, model.RememberMe, shouldLockout: true);
                }
            }
            else
            {
                result = await _signInManager.PasswordSignInAsync(model.Identity, model.Password, model.RememberMe, shouldLockout: true);
            }


            switch (result)
            {
                case SignInStatus.Success:
                    if (Request.IsAjaxRequest())
                        return JavaScript(IsValidReturnUrl(returnUrl)
                            ? string.Format("window.location ='{0}';", returnUrl)
                            : "window.location.reload();");
                    return redirectToLocal(returnUrl);

                case SignInStatus.LockedOut:
                    ModelState.AddModelError("",
                        string.Format("حساب شما قفل شد، لطفا بعد از {0} دقیقه دوباره امتحان کنید.",
                            _userManager.DefaultAccountLockoutTimeSpan.Minutes));
                    break;
                case SignInStatus.Failure:
                    ModelState.AddModelError("", "نام کاربری یا کلمه عبور اشتباه است.");
                    break;
                default:
                    ModelState.AddModelError("", "در ورود شما خطایی رخ داده است.");
                    break;
            }


            if (Request.IsAjaxRequest())
                return PartialView(MVC.User.Views._LogOn, model);
            return View(model);
        }


اصلاح اکشن متد خروج کاربر از سایت

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        [Authorize]
        public virtual ActionResult LogOut()
        {
            _authenticationManager.SignOut();

            if (Request.IsAjaxRequest())
                return Json(new { result = "true" });

            return RedirectToAction(MVC.User.ActionNames.LogOn, MVC.User.Name);
        }

پیاده سازی ریست کردن کلمه‌ی عبور با استفاده از ASP.NET Identity

مکانیزم سیستم IRIS برای ریست کردن کلمه‌ی عبور به هنگام فراموشی آن، ساخت GUID و ذخیره‌ی آن در دیتابیس است. سیستم Identity  با استفاده از یک توکن رمز نگاری شده و بدون استفاده از دیتابیس، این کار را انجام می‌دهد و با استفاده از قابلیت‌های تو کار سیستم Identity، تمهیدات امنیتی بهتری را نسبت به سیستم کنونی در نظر گرفته است.

برای این کار کدهای کنترلر ForgottenPasswordController را به شکل زیر ویرایش کنید:
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.Mvc;
using CaptchaMvc.Attributes;
using Iris.Model;
using Iris.Servicelayer.Interfaces;
using Iris.Web.Email;
using Microsoft.AspNet.Identity;

namespace Iris.Web.Controllers
{
    public partial class ForgottenPasswordController : Controller
    {
        private readonly IEmailService _emailService;
        private readonly IApplicationUserManager _userManager;

        public ForgottenPasswordController(IEmailService emailService, IApplicationUserManager applicationUserManager)
        {
            _emailService = emailService;
            _userManager = applicationUserManager;
        }

        [HttpGet]
        public virtual ActionResult Index()
        {
            return PartialView(MVC.ForgottenPassword.Views._Index);
        }

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        [CaptchaVerify("تصویر امنیتی وارد شده معتبر نیست")]
        public async virtual Task<ActionResult> Index(ForgottenPasswordModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return PartialView(MVC.ForgottenPassword.Views._Index, model);
            }

            var user = await _userManager.FindByEmailAsync(model.Email);
            if (user == null || !(await _userManager.IsEmailConfirmedAsync(user.Id)))
            {
                // Don't reveal that the user does not exist or is not confirmed
                return Json(new
                {
                    result = "false",
                    message = "این ایمیل در سیستم ثبت نشده است"
                });
            }

            var code = await _userManager.GeneratePasswordResetTokenAsync(user.Id);

            _emailService.SendResetPasswordConfirmationEmail(user.UserName, user.Email, code);

            return Json(new
            {
                result = "true",
                message = "ایمیلی برای تایید بازنشانی کلمه عبور برای شما ارسال شد.اعتبارایمیل ارسالی 3 ساعت است."
            });
        }

        [AllowAnonymous]
        public virtual ActionResult ResetPassword(string code)
        {
            return code == null ? View("Error") : View();
        }


        [AllowAnonymous]
        public virtual ActionResult ResetPasswordConfirmation()
        {
            return View();
        }

        //
        // POST: /Account/ResetPassword
        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual async Task<ActionResult> ResetPassword(ResetPasswordViewModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                return View(model);
            }
            var user = await _userManager.FindByEmailAsync(model.Email);
            if (user == null)
            {
                // Don't reveal that the user does not exist
                return RedirectToAction("Error");
            }
            var result = await _userManager.ResetPasswordAsync(user.Id, model.Code, model.Password);
            if (result.Succeeded)
            {
                return RedirectToAction("ResetPasswordConfirmation", "ForgottenPassword");
            }
            addErrors(result);
            return View();
        }

        private void addErrors(IdentityResult result)
        {
            foreach (var error in result.Errors)
            {
                ModelState.AddModelError("", error);
            }
        }

    }
}

همچنین برای اکشن متدهای اضافه شده، View‌های زیر را نیز باید اضافه کنید:

- View  با نام  ResetPasswordConfirmation.cshtml را اضافه کنید.
@{
    ViewBag.Title = "کلمه عبور شما تغییر کرد";
}

<hgroup>
    <h1>@ViewBag.Title.</h1>
</hgroup>
<div>
    <p>
        کلمه عبور شما با موفقیت تغییر کرد
    </p>
    <p>
        @Ajax.ActionLink("ورود / ثبت نام", MVC.User.ActionNames.LogOn, MVC.User.Name, new { area = "", returnUrl = Html.ReturnUrl(Context, Url) }, new AjaxOptions { HttpMethod = "GET", InsertionMode = InsertionMode.Replace, UpdateTargetId = "logOnModal", LoadingElementDuration = 300, LoadingElementId = "loadingMessage", OnSuccess = "LogOnForm.onSuccess" }, new { role = "button", data_toggle = "modal", data_i_logon_link = "true", rel = "nofollow" })
    </p>
</div>

- View با نام ResetPassword.cshtml
@model Iris.Model.ResetPasswordViewModel
@{
    ViewBag.Title = "ریست کردن کلمه عبور";
}
<h2>@ViewBag.Title.</h2>
@using (Html.BeginForm("ResetPassword", "ForgottenPassword", FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    <h4>ریست کردن کلمه عبور</h4>
    <hr />
    @Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })
    @Html.HiddenFor(model => model.Code)
    <div>
        @Html.LabelFor(m => m.Email, "ایمیل", new { @class = "control-label" })
        <div>
            @Html.TextBoxFor(m => m.Email)
        </div>
    </div>
    <div>
        @Html.LabelFor(m => m.Password, "کلمه عبور", new { @class = "control-label" })
        <div>
            @Html.PasswordFor(m => m.Password)
        </div>
    </div>
    <div>
        @Html.LabelFor(m => m.ConfirmPassword, "تکرار کلمه عبور", new { @class = "control-label" })
        <div>
            @Html.PasswordFor(m => m.ConfirmPassword)
        </div>
    </div>
    <div>
        <div>
            <input type="submit" value="تغییر کلمه عبور" />
        </div>
    </div>
}

همچنین این View و Controller متناظر آن، احتیاج به ViewModel زیر دارند که آن را به پروژه‌ی Iris.Models اضافه کنید.
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace Iris.Model
{
    public class ResetPasswordViewModel
    {
        [Required]
        [EmailAddress]
        [Display(Name = "ایمیل")]
        public string Email { get; set; }

        [Required]
        [StringLength(100, ErrorMessage = "کلمه عبور باید حداقل 6 حرف باشد", MinimumLength = 6)]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "کلمه عبور")]
        public string Password { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "تکرار کلمه عبور")]
        [Compare("Password", ErrorMessage = "کلمه عبور و تکرارش یکسان نیستند")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }

        public string Code { get; set; }
    }
}

حذف سیستم قدیمی احراز هویت

برای حذف کامل سیستم احراز هویت IRIS، وارد فایل Global.asax.cs شده و سپس از متد Application_AuthenticateRequest کدهای زیر را حذف کنید:

var principalService = ObjectFactory.GetInstance<IPrincipalService>();
var formsAuthenticationService = ObjectFactory.GetInstance<IFormsAuthenticationService>();
context.User = principalService.GetCurrent()

فارسی کردن خطاهای ASP.NET Identity

سیستم Identity، پیام‌های خطا‌ها را از فایل Resource موجود در هسته‌ی خود، که به طور پیش فرض، زبان آن انگلیسی است، می‌خواند. برای مثال وقتی ایمیلی تکراری باشد، پیامی به زبان انگلیسی دریافت خواهید کرد و متاسفانه برای تغییر آن، راه سر راست و واضحی وجود ندارد. برای تغییر این پیام‌ها می‌توان از سورس باز بودن Identity استفاده کنید و قسمتی را که پیام‌ها را تولید می‌کند، خودتان با پیام‌های فارسی باز نویسی کنید.

راه اول این است که از این پروژه استفاده کرد و کلاس‌های زیر را به پروژه اضافه کنید:

    public class CustomUserValidator<TUser, TKey> : IIdentityValidator<ApplicationUser>
        where TUser : class, IUser<int>
        where TKey : IEquatable<int>
    {

        public bool AllowOnlyAlphanumericUserNames { get; set; }
        public bool RequireUniqueEmail { get; set; }

        private ApplicationUserManager Manager { get; set; }
        public CustomUserValidator(ApplicationUserManager manager)
        {
            if (manager == null)
                throw new ArgumentNullException("manager");
            AllowOnlyAlphanumericUserNames = true;
            Manager = manager;
        }
        public virtual async Task<IdentityResult> ValidateAsync(ApplicationUser item)
        {
            if (item == null)
                throw new ArgumentNullException("item");
            var errors = new List<string>();
            await ValidateUserName(item, errors);
            if (RequireUniqueEmail)
                await ValidateEmailAsync(item, errors);
            return errors.Count <= 0 ? IdentityResult.Success : IdentityResult.Failed(errors.ToArray());
        }

        private async Task ValidateUserName(ApplicationUser user, ICollection<string> errors)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(user.UserName))
                errors.Add("نام کاربری نباید خالی باشد");
            else if (AllowOnlyAlphanumericUserNames && !Regex.IsMatch(user.UserName, "^[A-Za-z0-9@_\\.]+$"))
            {
                errors.Add("برای نام کاربری فقط از کاراکتر‌های مجاز استفاده کنید ");
            }
            else
            {
                var owner = await Manager.FindByNameAsync(user.UserName);
                if (owner != null && !EqualityComparer<int>.Default.Equals(owner.Id, user.Id))
                    errors.Add("این نام کاربری قبلا ثبت شده است");
            }
        }

        private async Task ValidateEmailAsync(ApplicationUser user, ICollection<string> errors)
        {
            var email = await Manager.GetEmailStore().GetEmailAsync(user).WithCurrentCulture();
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                errors.Add("وارد کردن ایمیل ضروریست");
            }
            else
            {
                try
                {
                    var m = new MailAddress(email);

                }
                catch (FormatException)
                {
                    errors.Add("ایمیل را به شکل صحیح وارد کنید");
                    return;
                }
                var owner = await Manager.FindByEmailAsync(email);
                if (owner != null && !EqualityComparer<int>.Default.Equals(owner.Id, user.Id))
                    errors.Add("این ایمیل قبلا ثبت شده است");
            }
        }
    }

    public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string>
    {
        #region Properties
        public int RequiredLength { get; set; }
        public bool RequireNonLetterOrDigit { get; set; }
        public bool RequireLowercase { get; set; }
        public bool RequireUppercase { get; set; }
        public bool RequireDigit { get; set; }
        #endregion

        #region IIdentityValidator
        public virtual Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
        {
            if (item == null)
                throw new ArgumentNullException("item");
            var list = new List<string>();

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(item) || item.Length < RequiredLength)
                list.Add(string.Format("کلمه عبور نباید کمتر از 6 کاراکتر باشد"));

            if (RequireNonLetterOrDigit && item.All(IsLetterOrDigit))
                list.Add("برای امنیت بیشتر از حداقل از یک کارکتر غیر عددی و غیر حرف  برای کلمه عبور استفاده کنید");

            if (RequireDigit && item.All(c => !IsDigit(c)))
                list.Add("برای امنیت بیشتر از اعداد هم در کلمه عبور استفاده کنید");
            if (RequireLowercase && item.All(c => !IsLower(c)))
                list.Add("از حروف کوچک نیز برای کلمه عبور استفاده کنید");
            if (RequireUppercase && item.All(c => !IsUpper(c)))
                list.Add("از حروف بزرک نیز برای کلمه عبور استفاده کنید");
            return Task.FromResult(list.Count == 0 ? IdentityResult.Success : IdentityResult.Failed(string.Join(" ", list)));
        }

        #endregion

        #region PrivateMethods
        public virtual bool IsDigit(char c)
        {
            if (c >= 48)
                return c <= 57;
            return false;
        }

        public virtual bool IsLower(char c)
        {
            if (c >= 97)
                return c <= 122;
            return false;
        }


        public virtual bool IsUpper(char c)
        {
            if (c >= 65)
                return c <= 90;
            return false;
        }

        public virtual bool IsLetterOrDigit(char c)
        {
            if (!IsUpper(c) && !IsLower(c))
                return IsDigit(c);
            return true;
        }
        #endregion

    }

سپس باید کلاس‌های فوق را به Identity معرفی کنید تا از این کلاس‌های سفارشی شده به جای کلاس‌های پیش فرض خودش استفاده کند. برای این کار وارد کلاس ApplicationUserManager شده و درون متد createApplicationUserManager کدهای زیر را اضافه کنید: 
            UserValidator = new CustomUserValidator< ApplicationUser, int>(this)
            {
                AllowOnlyAlphanumericUserNames = false,
                RequireUniqueEmail = true
            };

            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator
            {
                RequiredLength = 6,
                RequireNonLetterOrDigit = false,
                RequireDigit = false,
                RequireLowercase = false,
                RequireUppercase = false
            };
روش دیگر مراجعه به سورس ASP.NET Identity است. با مراجعه به مخزن کد آن، فایل Resources.resx آن را که حاوی متن‌های خطا به زبان انگلیسی است، درون پروژه‌ی خود کپی کنید. همچین کلاس‌های UserValidator و PasswordValidator را نیز درون پروژه کپی کنید تا این کلاس‌ها از فایل Resource موجود در پروژه‌ی خودتان استفاده کنند. در نهایت همانند روش قبلی درون متد createApplicationUserManager کلاس ApplicationUserManager، کلاس‌های UserValidator و PasswordValidator را به Identity معرفی کنید.


ایجاد SecurityStamp برای کاربران فعلی سایت

سیستم Identity برای لحاظ کردن یک سری موارد امنیتی، به ازای هر کاربر، فیلدی را به نام SecurityStamp درون دیتابیس ذخیره می‌کند و برای این که این سیستم عملکرد صحیحی داشته باشد، باید این مقدار را برای کاربران فعلی سایت ایجاد کرد تا کاربران فعلی بتوانند از امکانات Identity نظیر فراموشی کلمه عبور، ورود به سیستم و ... استفاده کنند.
برای این کار Identity، متدی به نام UpdateSecurityStamp را در اختیار قرار می‌دهد تا با استفاده از آن بتوان مقدار فیلد SecurityStamp را به روز رسانی کرد.
معمولا برای انجام این کارها می‌توانید یک کنترلر تعریف کنید و درون اکشن متد آن کلیه‌ی کاربران را واکشی کرده و سپس متد UpdateSecurityStamp را بر روی آن‌ها فراخوانی کنید.
        public virtual async Task<ActionResult> UpdateAllUsersSecurityStamp()
        {
            foreach (var user in await _userManager.GetAllUsersAsync())
            {
                await _userManager.UpdateSecurityStampAsync(user.Id);
            }
            return Content("ok");
        }
البته این روش برای تعداد زیاد کاربران کمی زمان بر است.


انتقال نقش‌های کاربران به جدول جدید و برقراری رابطه بین آن‌ها

در سیستم Iris رابطه‌ی بین کاربران و نقش‌ها یک به چند بود. در سیستم Identity این رابطه چند به چند است و من به عنوان یک حرکت خوب و رو به جلو، رابطه‌ی چند به چند را در سیستم جدید انتخاب کردم. اکنون با استفاده از دستورات زیر به راحتی می‌توان نقش‌های فعلی و رابطه‌ی بین آن‌ها را به جداول جدیدشان منتقل کرد:
        public virtual async Task<ActionResult> CopyRoleToNewTable()
        {
            var dbContext = new IrisDbContext();

            foreach (var role in await dbContext.Roles.ToListAsync())
            {
                await _roleManager.CreateAsync(new CustomRole(role.Name)
                {
                    Description = role.Description
                });
            }

            var users = await dbContext.Users.Include(u => u.Role).ToListAsync();

            foreach (var user in users)
            {
                await _userManager.AddToRoleAsync(user.Id, user.Role.Name);
            }
            return Content("ok");
        }
البته اجرای این کد نیز برای تعداد زیادی کاربر، زمانبر است؛ ولی روشی مطمئن و دقیق است.
مطالب
C# 6 - Null-conditional operators
برنامه نویس‌‌های سی‌شارپ پیشتر با null-coalescing operator یا ?? آشنا شده بودند. برای مثال
 string data = null;
var result = data ?? "value";
در این حالت اگر data یا سمت چپ عملگر، نال باشد، مقدار value (سمت راست عملگر) بازگشت داده خواهد شد؛ که در حقیقت خلاصه شده‌ی چند سطر ذیل است:
if (data == null)
{
    data = "value";
}
var result = data;
در سی شارپ 6، جهت تکمیل عملگرهای کار با مقادیر نال و بالا بردن productivity برنامه نویس‌ها، عملگر دیگری به نام Null-conditional operator و یا .? به این مجموعه اضافه شده‌است. در این حالت ابتدا مقدار سمت چپ عملگر بررسی خواهد شد. اگر مقدار آن مساوی نال بود، در همینجا کار خاتمه یافته و نال بازگشت داده می‌شود. در غیر اینصورت کار بررسی زنجیره‌ی جاری ادامه خواهد یافت.
برای مثال بسیاری از نتایج بازگشتی از متدها، چند سطحی هستند:
class Response
{
    public string Result { set; get; }
    public int Code { set; get; }
}

 
class WebRequest
{
    public Response GetDataFromWeb(string url)
    {
        // ...
        return new Response { Result = null };
    }
}
در اینجا روش مرسوم کار با کلاس درخواست اطلاعات از وب به صورت ذیل است:
 var webData = new WebRequest().GetDataFromWeb("https://www.dntips.ir/");
if (webData != null && webData.Result != null)
{
    Console.WriteLine(webData.Result);
}
چون می‌خواهیم به خاصیت Result دسترسی پیدا کنیم، نیاز است دو مرحله وضعیت خروجی متد و همچنین خاصیت Result آن‌را جهت مشخص سازی نال نبودن آن‌ها، بررسی کنیم و اگر برای مثال خاصیت Result نیز خود متشکل از یک کلاس دیگر بود که در آن برای مثال StatusCode نیز ذکر شده بود، این بررسی به سه سطح یا بیشتر نیز ادامه پیدا می‌کرد.
در این حالت اگر اشاره‌گر را به محل && انتقال دهیم، افزونه‌ی ReSharper پیشنهاد یکی کردن این بررسی‌ها را ارائه می‌دهد:


به این ترتیب تمام چند سطح بررسی نال، به یک عبارت بررسی .? دار، خلاصه خواهد شد:
 if (webData?.Result != null)
{
    Console.WriteLine(webData.Result);
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا webData نال است یا خیر؟ اگر نال بود همینجا کار خاتمه پیدا می‌کند و به بررسی Result نمی‌رسد. اگر نال نبود، ادامه‌ی زنجیره تا به انتها بررسی می‌شود.
البته باید دقت داشت که برای تمام سطوح باید از .? استفاده کرد (برای مثال response?.Results?.Status)؛ در غیر اینصورت همانند سابق در صورت استفاده‌ی از دات معمولی، به یک null reference exception می‌رسیم.


کار با متدها و Delegates

این عملگر جدید مقایسه‌ی با نال را بر روی متدها (علاوه بر خواص و فیلدها) نیز می‌توان بکار برد. برای مثال خلاصه شده‌ی فراخوانی ذیل:
 if (x != null)
{
   x.Dispose();
}
با استفاده از Null Conditional Operator به این صورت است:
 x?.Dispose();

و یا بکار گیری آن بر روی delegates (روش قدیمی):
 var copy = OnMyEvent;
if (copy != null)
{
   copy(this, new EventArgs());
}
نیز با استفاده از متد Invoke به نحو ذیل قابل انجام است و نکته جالب یک سطر کد ذیل علاوه بر ساده شدن آن:
 OnMyEvent?.Invoke(this, new EventArgs());
Thread-safe بودن آن نیز می‌باشد. زیرا در این حالت کامپایلر delegate را به یک متغیر موقتی کپی کرده و سپس فراخوانی‌ها را انجام می‌دهد. اگر انجام این کپی موقت صورت نمی‌گرفت، در حین فراخوانی آن از طریق چندین ترد مختلف، ممکن بود یکی از مشترکین delegate از آن قطع اشتراک می‌کرد و در این حالت فراخوانی تردی دیگر در همان لحظه، سبب کرش برنامه می‌شد.


استفاده از Null Conditional Operator بر روی Value types

الف) مقایسه با نال
کد ذیل را درنظر بگیرید:
 var code = webData?.Code;
در اینجا Code یک value type از نوع int است. در این حالت با بکارگیری Null Conditional Operator، خروجی این حاصل، از نوع <Nullable<int و یا ?int درنظر گرفته خواهد شد و با توجه به اینکه عبارات null>0 و همچنین null<0 هر دو false هستند، مقایسه‌ی این خروجی با 0 بدون مشکل انجام می‌شود. برای مثال مقایسه‌ی ذیل از نظر کامپایلر یک عبارت معتبر است و بدون مشکل کامپایل می‌شود:
 if (webData?.Code > 0)
{

}

ب) بازگشت مقدار پیش فرض دیگری بجای نال
اگر نیاز بود بجای null مقدار پیش فرض دیگری را بازگشت دهیم، می‌توان از null-coalescing operator سابق استفاده کرد:
 int count = response?.Results?.Count ?? 0;
در این مثال خاصیت CountT در اصل از نوع int تعریف شده‌است؛ اما بکارگیری .? سبب Nullable شدن آن خواهد شد. بنابراین امکان بکارگیری عملگر ?? یا null-coalescing operator نیز بر روی این متغیر وجود دارد.

ج) دسترسی به مقدار Value یک متغیر nullable
نمونه‌ی دیگر آن قطعه کد ذیل است:
 int? x = 10;
//var value = x?.Value; // invalid
Console.WriteLine(x?.ToString());
در اینجا برخلاف متغیر Code که از ابتدا nullable تعریف نشده‌است، متغیر x نال پذیر است. اما باید دقت داشت که با تعریف .? دیگر نیازی به استفاده از خاصیت Value این متغیر nullable نیست؛ زیرا .? سبب محاسبه و بازگشت خروجی آن می‌شود. بنابراین در این حالت، سطر دوم غیرمعتبر است (کامپایل نمی‌شود) و سطر سوم معتبر.


کار با indexer property و بررسی نال

اگر به عنوان بحث دقت کرده باشید، یک s جمع در انتهای Null-conditional operators ذکر شده‌است. به این معنا که این عملگر مقایسه‌ی با نال، صرفا یک شکل و فرم .? را ندارد. مثال ذیل در حین کار با آرایه‌ها و لیست‌ها بسیار مشاهده می‌شود:
 if (response != null && response.Results != null && response.Results.Addresses != null
  && response.Results.Addresses[0] != null && response.Results.Addresses[0].Zip == "63368")
{

}
در اینجا به علت بکارگیری indexer بر روی Addresses، دیگر نمی‌توان از عملگر .? که صرفا برای فیلدها، خواص، متدها و delegates طراحی شده‌است، استفاده کرد. به همین منظور، عملگر بررسی نال دیگری به شکل […]? برای این بررسی طراحی شده‌است:
 if(response?.Results?.Addresses?[0]?.Zip == "63368")
{

}
به این ترتیب 5 سطح بررسی نال فوق، به یک عبارت کوتاه کاهش می‌یابد.

 
موارد استفاده‌ی ناصحیح از عملگرهای مقایسه‌ی با نال

خوب، عملگر .? کار مقایسه‌ی با نال را خصوصا در دسترسی‌های چند سطحی به خواص و متدها بسیار ساده می‌کند. اما آیا باید در همه جا از آن استفاده کرد؟ آیا باید از این پس کلا استفاده از دات را فراموش کرد و بجای آن از .? در همه جا استفاده کرد؟
مثال ذیل را درنظر بگیرید:
 public void DoSomething(Customer customer)
{
    string address = customer?.Employees
                  ?.SingleOrDefault(x => x.IsAdmin)?.Address?.ToString();
    SendPackage(address);
}
در این مثال در تمام سطوح آن از .? بجای دات استفاده شده‌است و بدون مشکل کامپایل می‌شود. اما این نوع فراخوانی سبب خواهد شد تا یک سری از مشکلات موجود کاملا مخفی شوند؛ خصوصا اعتبارسنجی‌ها. برای مثال در این فراخوانی اگر مشتری نال باشد یا اگر کارمندانی را نداشته باشد، آدرسی بازگشت داده نمی‌شود. بنابراین حداقل دو سطح بررسی و اعتبارسنجی عدم وجود مشتری یا عدم وجود کارمندان آن در اینجا مخفی شده‌اند و دیگر مشخص نیست که علت بازگشت نال چه بوده‌است.
روش بهتر انجام اینکار، بررسی وضعیت customer و انتقال مابقی زنجیره‌ی LINQ به یک متد مجزای دیگر است:
 public void DoSomething(Customer customer)
{
   Contract.Requires(customer != null); 
   string address = customer.GetAdminAddress();
   SendPackage(address);
}
نظرات مطالب
استفاده ازExpressionها جهت ایجاد Strongly typed view در ASP.NET MVC
با تشکر از شما. حالت پیشرفته‌تر این مساله، کار با مدل‌های تو در تو هست. برای مثال:
    public class CompanyModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string CompanyName { get; set; }
        public string CompanyAbbr { get; set; }

        public Product Product { set; get; }
    }

    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
    }
در اینجا اگر بخواهیم Product.Id را بررسی کنیم:
var data = PropertyExtensions.PropertyName<CompanyModel>(x => x.Product.Id);
فقط Id آن دریافت می‌شود.
راه حلی که از کدهای EF برای این مساله استخراج شده به صورت زیر است (نمونه‌اش متد Include تو در تو بر روی چند خاصیت):
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace PropertyExtensionsApp
{
    public class PropertyHelper : ExpressionVisitor
    {
        private Stack<string> _stack;
        public string GetNestedPropertyPath(Expression expression)
        {
            _stack = new Stack<string>();
            Visit(expression);
            return _stack.Aggregate((s1, s2) => s1 + "." + s2);
        }

        protected override Expression VisitMember(MemberExpression expression)
        {
            if (_stack != null)
                _stack.Push(expression.Member.Name);
            return base.VisitMember(expression);
        }

        public string GetNestedPropertyName<TEntity>(Expression<Func<TEntity, object>> expression)
        {
            return GetNestedPropertyPath(expression);
        }
    }
}
در این حالت خواهیم داشت:
var name = new PropertyHelper().GetNestedPropertyName<CompanyModel>(x => x.Product.Id);
که خروجی Product.Id را بر می‌گرداند.