نظرات مطالب
یافتن لیست اسمبلی‌های ارجاعی
خیلی ممنون آقای نصیری ... ولی یه قضیه برام حل نشد . شما گفتید که: "کلاینت‌ها هر کدام نسخه‌ی کامل و لوکال خودشون رو باید داشته باشند (از طریق check out مخزن کد این پروژه لوکال باید تشکیل شود نه کپی دستی). سپس مثل اینکه دارند لوکال کار می‌کنند (نه از روی شبکه در حالت مپ شده). "
چجوری باید بدون اینکه اونا سرور رو مپ کنند و یا اینکه فایل ها رو خودشون کپی کنند به سورس ها دسترسی داشته باشند ؟

من الان دارم Viusal SVN Server رو دانلود میکنم , اما قبل این هم از Ankh-SVN-2.0.6347 استفاده میکردم که کار هم باهاش بسیار آسان بود ... اگر لطفی بکنید و در مورد ساخت نسخه مخصوص کلاینت ها یه توضیح بدید ممنون میشم .
مطالب
یک تکنیک جالب در نحوه نام گذاری فیلدهای دیتابیس به منظور استفاده بهینه از فایل های T4 در MVC5
بدون شک دوستانی که با تکنولوژی محبوب ASP.NET MVC5 کار کرده اند این نکته را می‌دانند که اگر فایل‌های T4 که وظیفه Scaffolding را به عهده دارند به پروژه خود اضافه کنند می‌توانند نحوه تولید خودکار Controller‌ها و View‌های متناظر را سفارشی کنند. مثلا می‌توان این فایل‌ها را طوری طراحی کرد که Controller و View‌های تولیدی به طور اتوماتیک چند زبانه و یا Responsive تولید شوند (این موضوعات بحث اصلی مقاله نیستند) و اما بحث اصلی را با یک مثال آغاز می‌کنیم :
فرض کنید در دیتابیس خود یک Table دارید که قرار است اطلاعات یک Slider  را در خود نگه دارد. این Table دارای یک فیلد از نوع nvarchar برای ذخیره آدرس تصویر ارسالی توسط کاربر است.
در حالت عادی اگر از روی مدل این Table اقدام به تولید خودکار Controller و View متناظر کنید، یک editor (تکست باکس) برای دریافت آدرس تصویر تولید خواهد شد که برنامه نویس یا طراح باید به طور دستی آن را (به طور مثال) با Kendo uploader جایگزین نماید. ما می‌خواهیم برای فیلدهایی که قرار است آدرس تصویر را در خود نگه دارد به طور اتوماتیک از Kendo uploader استفاده شود. راه حل چیست؟
بسیار ساده است. ابتدا باید در نظر داشت که هنگام طراحی Table در دیتا بیس فیلد مورد نظر را به این شکل نامگذاری کنید : ExampleIMGURL (نحوه نام گذاری دلخواه است) مقصود آن است که نام هر فیلدی که قرار است آدرس یک تصویر  را در خود نگه دارد باید حاوی کلمه (IMGURL) باشد. مجددا ذکر می‌شود که نحوه نامگذاری اختیاری است. سپس  فایل Create.t4 را باز کنید و کد :
@Html.EditorFor(model => model.<#= property.PropertyName #>)
را با کد زیر جایگزین کنید :
<#
if (GetAssociationName(property).Contains ("IMGURL")
{
#>
     @Html.Kendo().Upload().Name("<#= property.PropertyName #>")
<#
}
else
{
#>
     @Html.EditorFor(model => model.<#= property.PropertyName #>) 
<#
}
#>
کد بالا چک می‌کند اگر نام فیلد مد نظر حاوی " IMGURL  " باشد یک کندو آپلودر تولید کرده در غیر این صورت یک ادیتور ساده تولید می‌کند. البته این فقط یک مثال است و بدون شک دامنه استفاده از این تکنیک وسیع‌تر است.

اگر این مطلب مفید واقع شد با در نظر گرفتن نظرات ارسالی به تکنیک‌های آتی اشاره خواهد شد.
مطالب
تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی
مقدمه
در حالت پیشرفته‌ی تزریق وابستگی‌ها در دات نت، با توجه به اینکه کار وهله سازی کلاس‌ها به یک کتابخانه جانبی به نام IoC Container واگذار می‌شود، امکان یک سری دخل و تصرف نیز در این میان فراهم می‌گردد. برای مثال الان که ما می‌توانیم یک کلاس را توسط IoC container به صورت خودکار وهله سازی کنیم، خوب، چرا اجرای متدهای آن‌را تحت نظر قرار ندهیم. مثلا حاصل آن‌ها را بتوانیم پیش از اینکه به فراخوان بازگشت داده شود، کش کنیم یا کلا تغییر دهیم. به این کار AOP یا Aspect orinted programming نیز گفته می‌شود.
واقعیت این است که یک چنین مفهومی از سال‌های دور به نام Hooking در برنامه‌های WIN32 API خالص نیز وجود داشته است. Hookها یا قلاب‌ها دقیقا کار Interception دنیای AOP را انجام می‌دهند. به این معنا که خودشان را بجای یک متد ثبت کرده و کار ردیابی یا حتی تغییر عملکرد آن متد خاص را می‌توانند انجام دهند. برای مثال اگر برای متد gethostbyname ویندوز یک Hook بنویسیم، برنامه استفاده کننده، تنها متد ما را بجای متد اصلی gethostbyname واقع در Kernel32 ویندوز، مشاهده می‌کند و درخواست‌های DNS خودش را به این متد ویژه ما ارسال خواهد کرد؛ بجای ارسال درخواست‌ها به متد اصلی. در این بین می‌توان درخواست‌های DNS را لاگ کرد و یا حتی تغییر جهت داد.
انجام Interception در دنیای دات نت با استفاده از امکانات Reflection و Reflection.Emit قابل انجام است و یا حتی بازنویسی اسمبلی‌ها و افزودن کدهای IL مورد نیاز به آن‌ها که به آن IL Weaving هم گفته می‌شود. اما در دنیای WIN32 انجام چنین کاری ساده نیست و ترکیبی است از زبان اسمبلی و کتابخانه‌های نوشته شده به زبان C.
برای ساده سازی نوشتن Hookهای ویندوزی، کتابخانه‌ای به نام easy hook ارائه شده است که امکان تزریق Hookهای دات نتی را به درون پروسه برنامه‌های Native ویندوز دارد. این قلاب‌ها که در اینجا متدهای دات نتی هستند، نهایتا بجای توابع اصلی ویندوز جا زده خواهند شد. بنابراین می‌توانند عملیات آن‌ها را ردیابی کنند و یا حتی پارامترهای آن‌ها را دریافت و مقدار دیگری را بجای تابع اصلی، بازگشت دهند. در ادامه قصد داریم اصول و نکات کار با easy hook را در طی یک مثال بررسی کنیم.


صورت مساله
می‌خواهیم کلیه درخواست‌های تاریخ اکسپلورر ویندوز را ردیابی کرده و بجای ارائه تاریخ استاندارد میلادی، تاریخ شمسی را جایگزین آن کنیم.


از کجا شروع کنیم؟
ابتدا باید دریابیم که اکسپلورر ویندوز از چه توابع API ایی برای پردازش‌های درخواست‌های تاریخ و ساعت خودش استفاده می‌کند، تا بتوانیم برای آن‌ها Hook بنویسیم. برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی بسیار مفیدی به نام API Monitor استفاده کرد. این برنامه‌ی رایگان را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
اگر علاقمند به ردیابی برنامه‌های 32 بیتی هستید باید apimonitor-x86.exe را اجرا کنید و اگر نیاز به ردیابی برنامه‌های 64 بیتی دارید باید apimonitor-x64.exe را اجرا نمائید. بنابراین اگر پس از اجرای این برنامه، برای مثال فایرفاکس را در لیست پروسه‌های آن مشاهده نکردید، یعنی apimonitor-x64.exe را اجرا کرده‌اید؛ از این جهت که فایرفاکس عمومی تا این تاریخ، نسخه 32 بیتی است و نه 64 بیتی.
پس از اجرای برنامه API Monitor، در قسمت API Filter آن باید مشخص کنیم که علاقمند به ردیابی کدامیک از توابع API ویندوز هستیم. در اینجا چون نمی‌دانیم دقیقا کدام تابع کار ارائه تاریخ را به اکسپلورر ویندوز عهده دار است، شروع به جستجو می‌کنیم و هر تابعی را که نام date یا time در آن وجود داشت، تیک می‌زنیم تا در کار ردیابی لحاظ شود.



سپس نیاز است بر روی نام اکسپلورر در لیست پروسه‌های این برنامه کلیک راست کرده و گزینه Start monitoring را انتخاب کرد:



اندکی صبر کنید یا یک صفحه جدید اکسپلورر ویندوز را باز کنید تا کار ردیابی شروع شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، ویندوز برای ردیابی تاریخ در اکسپلورر خودش از توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW استفاده می‌کند. ابتدا یک تاریخ را توسط آرگومان lpDate یا lpTime به یکی از توابع یاد شده ارسال کرده و سپس خروجی را از آرگومان lpDateStr یا lpTimeStr دریافت می‌کند.
خوب؛ به نظر شما اگر این خروجی‌ها را با یک ساعت و تاریخ شمسی جایگزین کنیم بهتر نیست؟!


نوشتن Hook برای توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW ویندوز اکسپلورر

ابتدا کتابخانه easy hook را از مخزن کد CodePlex آن دریافت کنید:

سپس یک پروژه کنسول ساده را آغاز کنید. همچنین به این Solution، یک پروژه Class library جدید را نیز اضافه نمائید. پروژه کنسول، کار نصب Hook را انجام می‌دهد و پروژه کتابخانه‌ای اضافه شده، کار مدیریت هوک‌ها را انجام خواهد داد. سپس به هر دو پروژه، ارجاعی را به اسمبلی EasyHook.dll  اضافه کنید.

الف) ساختار کلی کلاس Hook
کلاس Hook  واقع در پروژه Class library باید یک چنین امضایی را داشته باشد:
namespace ExplorerPCal.Hooks
{
    public class GetDateTimeFormatInjection : IEntryPoint
    {

        public GetDateTimeFormatInjection(RemoteHooking.IContext context, string channelName)
        {
            // connect to host...
            _interface = RemoteHooking.IpcConnectClient<MessagesReceiverInterface>(channelName);
            _interface.Ping();
        }

        public void Run(RemoteHooking.IContext context, string channelName)
        {
        }
    }
}
یعنی باید اینترفیس IEntryPoint کتابخانه easy hook را پیاده سازی کند. این اینترفیس خالی است و صرفا کار علامتگذاری کلاس Hook را انجام می‌دهد. همچنین این کلاس باید دارای سازنده‌ای با امضایی که ملاحظه می‌کنید و یک متد Run، دقیقا با همین امضای فوق باشد.

ب) نوشتن توابع Hook
کار نوشتن قلاب برای توابع API ویندوز در متد Run انجام می‌شود. سپس باید توسط متد LocalHook.Create کار را شروع کرد. در اینجا مشخص می‌کنیم که نیاز است تابع GetDateFormatW واقع در kernel32.dll ردیابی شود.
        public void Run(RemoteHooking.IContext context, string channelName)
        {
                GetDateFormatHook = LocalHook.Create(
                                        InTargetProc: LocalHook.GetProcAddress("kernel32.dll", "GetDateFormatW"),
                                        InNewProc: new GetDateFormatDelegate(getDateFormatInterceptor),
                                        InCallback: this);
در ادامه توسط یک delegate، کلیه فراخوانی‌های ویندوز را که قرار است به GetDateFormatW اصلی ارسال شوند، ردیابی کرده و تغییر می‌دهیم.

ج) نحوه مشخص سازی امضای delegateهای Hook
اگر امضای متد GetDateFormatW به نحو ذیل باشد:
        [DllImport("kernel32.dll", CallingConvention = CallingConvention.StdCall, CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
        public static extern int GetDateFormatW(
                                        uint locale,
                                        uint dwFlags, // NLS_DATE_FLAGS
                                        SystemTime lpDate,
                                        [MarshalAs(UnmanagedType.LPWStr)] string lpFormat,
                                        StringBuilder lpDateStr,
                                        int sbSize);
دقیقا delegate متناظر با آن نیز باید ابتدا توسط ویژگی UnmanagedFunctionPointer مزین شده و آن نیز دارای امضایی همانند تابع API اصلی باشد:
        [UnmanagedFunctionPointer(CallingConvention.StdCall, CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
        private delegate int GetDateFormatDelegate(
                                        uint locale,
                                        uint dwFlags,
                                        SystemTime lpDate,
                                        [MarshalAs(UnmanagedType.LPWStr)] string lpFormat,
                                        StringBuilder lpDateStr,
                                        int sbSize);
سپس callback نهایی که کار دریافت پیام‌های ویندوز را انجام خواهد داد نیز، همان امضاء را خواهد داشت:
        private int getDateFormatInterceptor(
                                        uint locale,
                                        uint dwFlags,
                                        SystemTime lpDate,
                                        string lpFormat,
                                        StringBuilder lpDateStr,
                                        int sbSize)
        {

        }
در اینجا برای تغییر فرمت تاریخ ویندوز تنها کافی است lpDateStr را مقدار دهی کنیم. ویندوز lpDate و سایر پارامترها را به این متد ارسال می‌کند؛ در اینجا فرصت خواهیم داشت تا بر اساس این اطلاعات، lpDateStr صحیحی را تولید و مقدار دهی کنیم.

د) نصب Hook نوشته شده
باید دقت داشت که هر دو برنامه نصاب Hook و همچنین کتابخانه Hook، باید دارای امضای دیجیتال باشند. بنابراین به برگه signing خواص پروژه مراجعه کرده و یک فایل snk را به هر دو پروژه اضافه نمائید.
سپس در برنامه نصاب، یک کلاس را با امضای ذیل تعریف کنید:
public class MessagesReceiverInterface : MarshalByRefObject
{
    public void Ping()
    {
    }
}
این کلاس با استفاده از امکانات Remoting دات نت، پیام‌های دریافتی از هوک دات نتی تزریق شده به درون یک پروسه دیگر را دریافت می‌کند.
سپس در ابتدای برنامه نصاب، یک کانال Remoting باز شده (که آرگومان جنریک آن دقیقا همین نام کلاس MessagesReceiverInterface فوق را دریافت می‌کند)
 var channel = RemoteHooking.IpcCreateServer<MessagesReceiverInterface>(ref _channelName, WellKnownObjectMode.SingleCall);
و سپس توسط متد RemoteHooking.Inject کار تزریق ExplorerPCal.Hooks.dll به درون پروسه اکسپلورر ویندوز انجام می‌شود:
 RemoteHooking.Inject(
  explorer.Id,
  InjectionOptions.Default | InjectionOptions.DoNotRequireStrongName,
  "ExplorerPCal.Hooks.dll", // 32-bit version (the same, because of using AnyCPU)
  "ExplorerPCal.Hooks.dll", // 64-bit version (the same, because of using AnyCPU)
  _channelName
);
پارامتر اول متد RemoteHooking.Inject، شماره PID یک پروسه است. این شماره را از طریق متد Process.GetProcesses می‌توان بدست آورد. سپس یک سری پیش فرض مشخص می‌شوند و در ادامه مسیر کامل دو DLL هوک دات نتی باید مشخص شوند. چون تنظیمات پروژه هوک را بر روی Any CPU قرار داده‌ایم، فقط کافی است یک نام DLL را برای هوک‌های 64 بیتی و 32 بیتی ذکر کنیم.
پارامتر و پارامترهای بعدی، اطلاعاتی هستند که به سازنده کلاس هوک ارسال می‌شوند. بنابراین این سازنده می‌تواند تعداد پارامترهای متغیری داشته باشد:
 .ctor(IContext, %ArgumentList%)
void Run(IContext, %ArgumentList%)


چند نکته تکمیلی مهم برای کار با کتابخانه Easy hook
- کتابخانه easy hook فعلا با ویندوز 8 سازگار نیست.
- برای توزیع هوک‌های خود باید تمام فایل‌های همراه کتابخانه easy hook را نیز توزیع کنید و فقط به چند DLL ابتدایی آن بسنده نباید کرد.
- اگر هوک شما بلافاصله سبب کرش پروسه هدف شد، یعنی امضای تابع API شما ایراد دارد و نیاز است چندین و سایت را جهت یافتن امضایی صحیح بررسی کنید. برای مثال در امضای عمومی متد GetDateFormatW، پارامتر SystemTime به صورت struct تعریف شده است؛ درحالیکه ویندوز ممکن است برای دریافت زمان جاری به این پارامتر نال ارسال کند. اما struct دات نت برخلاف struct زبان C یک value type است و نال پذیر نیست. به همین جهت کلیه امضاهای عمومی که در مورد این متد در اینترنت یافت می‌شوند، در عمل غلط هستند و باید SystemTime را یک کلاس دات نتی که Refrence type است، تعریف کرد تا نال پذیر شود و hook کرش نکرده یا اشتباه عمل نکند.
- زمانیکه یک هوک easy hook بر روی پروسه هدف نصب می‌شود، دیگر قابل unload کامل نیست و نیاز است برای کارهای برنامه نویسی و به روز رسانی فایل dll جدید، پروسه هدف را خاتمه داد.
- متد Run هوک باید همیشه در حال اجرا باشد تا توسط CLR بلافاصه خاتمه نیافته و هوک از حافظه خارج نشود. اینکار را توسط روش ذیل انجام دهید:
             try
            {
                while (true)
                {
                    Thread.Sleep(500);
                    _interface.Ping();
                }
            }
            catch
            {
                _interface = null;
                // .NET Remoting will raise an exception if host is unreachable

            }
تا زمانیکه برنامه نصاب هوک که توسط Remoting دات نت، کانالی را به این هوک گشوده است، باز است، حلقه فوق اجرا می‌شود. با بسته شدن برنامه نصاب، متد Ping دیگر قابل دستیابی نبوده و بلافاصله این حلقه خاتمه می‌یابد.
- استفاده همزمان از API Monitor ذکر شده در ابتدای بحث و یک هوک نصب شده، سبب کرش برنامه هدف خواهد شد.

سورس کامل این پروژه را در اینجا می‌توانید دریافت کنید

 
مطالب
بررسی نحوه‌ی راه اندازی پروژه‌ی Decision
پروژه‌ی Decision را می‌توان چکیده‌ی تمام مطالب سایت دانست که در آن جمع آوری نکات ASP.NET MVC 5.x، EF Code First 6.x، مباحث تزریق وابستگی‌ها، کار با AutoMapper، بوت استرپ 3 و غیره لحاظ شده‌اند. به همین جهت درک آن بدون مطالعه‌ی « تمام » مطالب سایت میسر نیست و همچنین راه اندازی آن.
در این مطلب با توجه به سؤالات زیادی که در مورد صرفا نحوه‌ی اجرای بدون خطای آن وجود داشت، ریز مراحل آن‌را بررسی می‌کنیم.


پیشنیازهای توسعه‌ی برنامه
- با توجه به استفاده از ویژگی‌های C# 6 در این پروژه، حتما نیاز است برای کار و اجرای آن از VS 2015 استفاده کنید.
- همچنین این پروژه از قابلیت «فایل استریم» SQL Server استفاده می‌کند. بنابراین نیاز است نگارش متناسبی از SQL Server را پیشتر نصب کرده باشید (هر نگارشی بالاتر از SQL Server 2005).
- اگر از ReSharper استفاده می‌کنید، به صورت موقت آن‌را به حالت تعلیق درآورید (منوی tools، گرینه‌ی options و انتخاب resharper و سپس suspend کردن آن). این مورد سرعت بازیابی بسته‌های نیوگت را به شدت افزایش می‌دهد.


بازیابی وابستگی‌های نیوگت پروژه

مرسوم نیست چند 10 مگابایت وابستگی‌های پروژه را به صورت فایل‌های باینری، به مخزن کدها ارسال کرد. از این جهت که نیوگت بر اساس مداخل فایل‌های packages.config، قابلیت بازیابی و نصب خودکار آن‌ها را دارد. بنابراین ابتدا package manger console را باز کنید؛ از طریق منوی Tools -> NuGet Package Manager -> Package Manager Console


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، نیوگت تشخیص داده‌است که بسته‌هایی برای نصب وجود دارند. بنابراین بر روی دکمه‌ی restore کلیک کنید تا کار دریافت و نصب خودکار این بسته‌ها از اینترنت شروع شود. البته اگر پیشتر این بسته‌ها را در پروژه‌های دیگری نصب کرده باشید، نیوگت از کش موجود در سیستم استفاده خواهد کرد و برای دریافت آن‌ها به اینترنت مراجعه نمی‌کند. ولی در هر حال اتصال به اینترنت ضروری است.

پس از پایان کار بازیابی بسته‌ها، یکبار کل Solution را Build کنید تا مطمئن شوید که تمام بسته‌های مورد نیاز به درستی بازیابی و نصب شده‌اند (Ctrl+Shift+B و یا همان منوی Build و انتخاب گزینه‌ی Build Solution).



تنظیمات رشته اتصالی بانک اطلاعاتی برنامه

پس از Build موفق کل Solution در مرحله‌ی قبل، اکنون نوبت به برپایی تنظیمات بانک اطلاعاتی برنامه است. برای این منظور فایل web.config ذیل را باز کنید:
Decision\src\Decision.Web\Web.config
یک چنین تنظیمی را مشاهده می‌کنید:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=.\sqlexpress;Initial Catalog=DecisionDb;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
از آنجائیکه بر روی سیستم من SQL Server نگارش Developer نصب است و از SQL Server Express استفاده نمی‌کنم، تنظیمات فوق را به نحو ذیل تغییر خواهم داد:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=DecisionDb;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
تنها تغییر صورت گرفته، تنظیم data source است. مابقی موارد یکی است و تفاوتی نمی‌کند.

در این حالت نیاز است بانک اطلاعاتی خالی DecisionDb را خودتان ایجاد کنید. علت آن به AutomaticMigrationsEnabled = false بر می‌گردد؛ که در ادامه توضیح داده شده‌است و همچنین وجود تنظیم ذیل در فایل Decision\src\Decision.Web\App_Start\ApplicationStart.cs
 Database.SetInitializer<ApplicationDbContext>(null);
این تنظیم و نال بودن پارامتر ورودی آن به این معنا است که اولا برنامه یک بانک اطلاعاتی جدید را به صورت خودکار ایجاد نمی‌کند و همچنین کار Migrations خودکار نیست.


ایجاد بانک اطلاعاتی برنامه و تنظیمات آن

پس از آن، نوبت به ایجاد بانک اطلاعاتی برنامه است. چون این برنامه از EF Code first استفاده می‌کند، قادر است بانک اطلاعاتی ذکر شده‌ی در Initial Catalog فوق را به صورت خودکار ایجاد کند (با تمام جداول، روابط و تنظیمات آن‌ها). این اطلاعات هم از پروژه‌ی Decision.DataLayer و پوشه‌ی Migrations آن تامین می‌شوند.
اگر به فایل Decision\src\Decision.DataLayer\Migrations\201602072159421_Initial.cs مراجعه کنید، یکسری تنظیمات دستی را هم علاوه بر کدهای خودکار EF، مشاهده خواهید کرد:
 //. . .
Sql("EXEC sp_configure filestream_access_level, 2");
Sql("RECONFIGURE", true);

Sql("alter database DecisionDb Add FileGroup FileGroupApplicant contains FileStream", true);
Sql("alter database DecisionDb add file ( name = 'ApplicantDocuements'  ,  filename = 'C:\\FileStream\\ApplicantDocuements') to filegroup FileGroupApplicant", true);
//. . .
این‌ها مواردی هستند که کار تنظیمات فایل استریم را به صورت خودکار انجام می‌دهند.
بنابراین نیاز است در درایور C، پوشه‌ی خالی FileStream از پیش تهیه شده باشد (نیازی به ایجاد پوشه‌ی ApplicantDocuements نیست و این پوشه به صورت خودکار ایجاد می‌شود).

و در فایل Decision\src\Decision.DataLayer\Migrations\Configuration.cs مشخص شده‌است که AutomaticMigrationsEnabled = false. به این معنا که تنظیمات فوق به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال نشده و باید چند دستور ذیل را به صورت دستی صادر کنیم:
الف) ابتدا package manager console را مجددا باز کنید و در اینجا default project را بر روی Decision.DataLayer قرار دهید. از این جهت که قرار است اطلاعات migration را از این پروژه دریافت کنیم:


در غیراینصورت پیام خطای No migrations configuration type was found in the assembly را دریافت خواهید کرد.

ب) سپس دستور ذیل را صادر کنید (با این فرض که بانک اطلاعاتی خالی DecisionDb ذکر شده‌ی در قسمت قبل را پیشتر ایجاد کرده‌اید):
 PM> Update-Database -Verbose -ConnectionStringName "DefaultConnection" -StartUpProjectName "Decision.Web"
این تنظیمات به این معنا است که Update-Database را بر اساس اطلاعات پروژه‌ی Decision.DataLayer انجام بده (همان انتخاب default project)؛ اما رشته‌ی اتصالی را از پروژه‌ی Decision.Web و تنظیمات DefaultConnection آن دریافت کن.

من در این حالت پیام خطای Update-Database : The term 'Update-Database' is not recognized as the name of a cmdlet را دریافت کردم.
راه حل: یکبار ویژوال استودیو را بسته و مجددا باز کنید تا کار نصب بسته‌ها و بارگذاری تمام وابستگی‌های آن‌ها به درستی صورت گیرد. این خطا به این معنا است که هرچند NuGet کار نصب EF را انجام داده‌است، اما هنوز اسکریپت‌های پاورشل آن که دستوراتی مانند Update-Database را اجرا می‌کنند، بارگذاری نشده‌اند. راه حل آن بستن و اجرای مجدد ویژوال استودیو است.
پس از اجرای مجدد ویژوال استودیو و انتخاب default project صحیح (مطابق تصویر فوق)، مجددا دستور Update-Database  فوق را صادر کنید (با پارامترهای ویژه‌ی آن).
با صدور این دستور، پیام خطای ذیل را دریافت کردم:
 The Entity Framework provider type 'System.Data.Entity.SqlServer.SqlProviderServices, EntityFramework'
registered in the application config file for the ADO.NET provider with invariant name 'System.Data.SqlClient' could not be loaded.
برای رفع آن نیاز است EF را یکبار دیگر نصب کنید:
 PM> Update-Package -Reinstall "EntityFramework" -ProjectName "Decision.DataLayer"
در ادامه مجددا کل Solution را Build کنید؛ چون Migrations بر اساس اطلاعات اسمبلی‌های کامپایل شده‌ی پروژه کار می‌کند.
اینبار دستور update-database فوق (با پارامترهای ویژه‌ی آن) بدون مشکل اجرا شد و بانک اطلاعاتی مربوطه تشکیل گردید.




اکنون برنامه قابل اجرا است و در این حالت است که می‌توان دکمه‌ی F5 را جهت اجرای برنامه فشرد. البته در این حالت بر روی پروژه‌ی Decision.Web کلیک راست کرده و گزینه‌ی set as startup project را نیز انتخاب کنید و سپس F5:



لطفا سؤالاتی را که مرتبط با «راه اندازی» این پروژه نیستند، در قسمت بازخوردهای اختصاصی آن مطرح کنید.
مطالب
آموزش TypeScript #4
در پست‌های قبل با کلیات و primitive types در زبان TypeScript آشنا شدیم:

در این پست به مفاهیم شی گرایی در این زبان می‌پردازیم.

ماژول ها:
تعریف یک ماژول: برای تعریف یک ماژول باید از کلمه کلیدی module استفاده کنید. یک ماژول معادل یک ظرف است برای نگهداری کلاس‌ها و اینترفیس‌ها و سایر ماژول ها. کلاس‌ها و اینترفیس‌ها در TypeScript می‌توانند به صورت internal یا public باشند(به صورت پیش فرض internal است؛ یعنی فقط در همان ماژول قابل استفاده و فراخوانی است). هر چیزی که در داخل یک ماژول تعریف می‌شود محدوده آن در داخل آن ماژول خواهد بود. اگر قصد توسعه یک پروژه در مقیاس بزرگ را دارید می‌توانید همانند دات نت که در آن امکان تعریف فضای نام‌های تودرتو امکان پذیر است در TypeScript نیز، ماژول‌های تودرتو تعریف کنید.  برای مثال:
module MyModule1 {
    module  MyModule2 {
     }
}
اما به صورت معمول سعی می‌شود هر ماژول در یک فایل جداگانه تعریف شود. استفاده از چند ماژول در یک فایل به مرور، درک پروژه را سخت خواهد کرد و در هنگام توسعه امکان برخورد با مشکل وجود خواهد داشت. برای مثال اگر یک فایل به نام MyModule.ts داشته باشیم که یک ماژول به این نام را شامل شود بعد از کامپایل یک فایل به نام  MyModule.js ایجاد خواهد شد. 

کلاس ها:
برای تعریف یک کلاس می‌توانیم همانند دات نت از کلمه کلیدی class استفاده کنیم. بعد از تعریف کلاس می‌توانیم متغیر‌ها و توابع مورد نظر را در این کلاس قرار داده و تعریف کنیم.  
module Utilities {
   export class Logger {
      log(message: string): void{
       if(typeofwindow.console !== 'undefined') {
           window.console.log(message);
        }
      }
   }    
}
نکته مهم و جالب قسمت بالا کلمه export است. export معادل public در دات نت است و کلاس  logger را قابل دسترس در خارج ماژول Utilities خواهد کرد. اگر از export در هنگام تعریف کلاس استفاده نکنیم این کلاس فقط در سایر کلاس‌های تعریف شده در داخل همان ماژول قابل دسترس است.
تابع log  که در کلاس بالا تعریف کردیم به صورت پیش فرض public یا عمومی است و نیاز به استفاده export نیست.
برای استفاده از کلاس بالا باید این کلمه کلیدی new استفاده کنیم.  
window.onload = function() {
  varlogger = new Utilities.Logger();
  logger.log('Logger is loaded'); 
};
برای تعریف سازنده برای کلاس بالا باید از کلمه کلیدی constructor استفاده نماییم:
export class Logger{
constructor(private num: number) { 
}
با کمی دقت متوجه تعریف متغیر num به صورت private خواهید شد که برخلاف انتظار ما در زبان‌های دات نتی است. بر خلاف دات نت در زبان TypeScript، دسترسی به متغیر تعریف شده در سازنده با کمک اشاره گر this  در هر جای کلاس ممکن می‌باشد. در نتیجه نیازی به تعریف متغیر جدید و  پاس دادن مقادیر این متغیر‌ها به این فیلدها نمی‌باشد.
اگر به تابع log دقت کنید خواهید دید که یک پارامتر ورودی به نام message دارد که نوع آن string است. در ضمن Typescript از پارامتر‌های اختیاری( پارامتر با مقدار پیش فرض) نیز پشتیبانی می‌کند. مثال:

pad(num: number, len: number= 2, char: string= '0')
استفاده از پارامترهای Rest
منظور از پارامترهای Rest یعنی در هنگام فراخوانی توابع محدودیتی برای تعداد پارامتر‌ها نیست که معادل params در دات نت است. برای تعریف این گونه پارامترهاکافیست به جای params از ... استفاده نماییم.
function addManyNumbers(...numbers: number[]) {
  var sum = 0;
  for(var i = 0; i < numbers.length; i++) {
    sum += numbers[i];
 }
  returnsum;
}
var result = addManyNumbers(1,2,3,5,6,7,8,9);
تعریف توابع خصوصی
در TypeScript امکان توابع خصوصی با کلمه کلیدی private امکان پذیر است. همانند دات نت با استفاده از کلمه کلیدی private می‌توانیم کلاسی تعریف کنیم که فقط برای همان کلاس قابل دسترس باشد(به صورت پیش فرض توابع به صورت عمومی هستند).
module Utilities {
    Export class Logger {  
     log(message: string): void{
                 if(typeofwindow.console !== 'undefined') {   
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message);
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message); 
                }
        }
  private getTimeStamp(): string{
      var now = newDate();
      return now.getHours() + ':'+
      now.getMinutes() + ':'+
      now.getSeconds() + ':'+
      now.getMilliseconds();
  }
 }
}
از آن جا که تابع getTimeStamp به صورت خصوصی تعریف شده است در نتیجه امکان استفاده از آن در خارج کلاس وجود ندارد. اگر سعی بر استفاده این تابع داشته باشیم توسط کامپایلر با یک warning مواجه خواهیم شد.

یک نکته مهم این است که کلمه private فقط برای توابع و متغیر‌ها قابل استفاده است.

تعریف توابع static:

در TypeScript امکان تعریف توابع static وجود دارد. همانند دات نت باید از کلمه کلیدی static استفاده کنیم.

classFormatter {
static pad(num: number, len: number, char: string): string{
      var output = num.toString();
         while(output.length < len) {
         output = char + output;
      }
   returnoutput;
   }
  }
}
و استفاده از این تابع بدون وهله سازی از کلاس :
Formatter.pad(now.getSeconds(), 2, '0') +
Function Overload
همان گونه که در دات نت امکان overload کردن توابع میسر است در TypeScript هم این امکان وجود دارد.
static pad(num: number, len?: number, char?: string);
static pad(num: string, len?: number, char?: string);
static pad(num: any, len: number= 2, char: string= '0') {
 var output = num.toString();
 while(output.length < len) {
 output = char + output;
 }
 returnoutput;
}

ادامه دارد...
نظرات مطالب
EF Code First #12
- جزئیات کارتان را با مطلب «تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET Web forms» مطابقت دهید (روش بهبود یافته‌ی مطلب جاری است).  
- همچنین سورس کامل پروژه در انتهای بحث پیوست شده و یا در این مخزن کد نیز موجود است: UoW-Sample  
مطالب
ساختار پروژه های Angular
با توجه به پست‌ها منتشر شده قبلی درباره AngularJs به احتمال قوی شما نیز به این نتیجه رسیده اید که این فریم ورک برای انواع پروژه‌ها به ویژه پروژه هایی با مقیاس بزرگ بسیار مناسب است. منظور از ساختار پروژه Angular این است که به چه سبکی فایل‌های پروژه را سازمان دهی کنیم طوری که در هنگام توسعه و تغییرات با مشکل مواجه نشویم. عموما کد‌های مربوط به بخش frontend پروژه دارای ساختار قوی نمی‌باشند در نتیجه developer‌ها بیشتر سلیقه ای کد‌های مربوطه را می‌نویسند که با گذر زمان این مورد باعث بروز مشکل در امر توسعه نرم افزار می‌شود (نمونه بارز آن کدهای نوشته شده Jquery در صفحات است). AngularJs نیز همانند سایر کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های جاوااسکریپتی دیگر از این امر مستثنی نیست و فایل‌های آن باید طبق روشی مناسب پیاده سازی و مدیریت شوند. انتخاب ساختار و روش سازمان دهی فایل‌ها وابستگی مستقیم به مقیاس پروژه دارد. ساختار پروژه‌های کوچک می‌تواند کاملا متفاوت با ساختار پروژه‌های بزرگ باشد. در این پست به بررسی چند روش در این زمینه خواهم پرداخت.
پروژه‌های کوچک عموما دارای ساختاری مشابه تصویر ذیل می‌باشند:

این مورد، روش پیشنهادی در Angular Seed است و بدین صورت است که تعاریف ماژول‌ها در فایل app.js انجام می‌گیرد. تعاریف و پیاده سازی تمام کنترلر‌ها در فایل controller.js است. و همچنین دایرکتیوها و فیلترها و سرویس‌ها هر کدام در فایل‌ها جداگانه تعریف و پیاده سازی می‌شوند. این روش راه حلی سریع برای پروژه‌های کوچک با تعداد developer‌های کم است. برای مثال زمانی که یک developer در حال ویرایش فایل controller.js است، از آن جا که فایل مورد نظر checkout خواهد شد در نتیجه سایر developer‌ها امکان تغییر در فایل مورد نظر را نخواهند داشت. سورس فایل‌ها به مرور زیاد خواهد شد و در نتیجه debug آن سخت می‌شود. 

روش دوم

در این حالت تعاریف کنترلر ها، مدل‌ها و سرویس‌ها هرکدام در یک دایرکتوری مجزا قرار خواهد گرفت. برای هر view یک کنترلر و بنا بر نیاز مدل تعریف می‌کنیم. ساختار آن به صورت زیر می‌شود:

دایرکتیو‌ها و فیلتر‌ها عموما در یک فایل قرار داده خواهند شد تا بنابر نیاز در جای مناسب رفرنس داده شوند. این روش ساختار مناسب‌تری نسبه به روش قبلی دارد اما دارای معایبی هم چون موارد زیر است:
»وابستگی بین فایل‌ها مشخص نیست در نتیجه بدون استفاده از کتابخانه هایی نظیر requireJs  با مشکل مواجه خواهید شد.
»refactoring کد‌ها تا حدودی سخت است.

روش سوم
این ساختار مناسب برای پیاده سازی پروژه‌ها به صورت ماژولار است و برای پروژه‌های بزرگ نیز بسیار مناسب است. در این حالت شما فایل‌های مربوط به هر ماژول را در دایرکتوری خاص آن قرار خواهید داد. به صورت زیر:

همان طور که ملاحظه می‌کنید سرویس ها، کنترلر‌ها و حتی مدل‌های مربوط به هر بخش در یک مسیر جداگانه قرار می‌گیرند. علاوه بر آن فایل هایی که قابلیت اشتراکی دارند در مسیری به نام common وجود دارند تا بتوان در جای مناسب برای استفاده از آن‌ها رفرنس داده شود. حتی اگر در پروژه خود فقط یک ماژول دارید باز سعی کنید از این روش برای مدیریت فایل‌های خود استفاده نمایید. اگر با ngStart آشنایی داشته باشید به احتمال زیاد با این روش بیگانه نیستید.
بررسی چند نکته درباره کد‌های مشترک
در اکثر پروژه‌های بزرگ، فایل‌ها و کد هایی وجود خواهد داشت که حالت اشتراکی بین ماژول‌ها دارند. در این روش این فایل‌ها در مسیری به نام common یا shared ذخیره می‌شوند. علاوه بر آن در Angular تکنیک هایی برای به اشتراک گذاشتن این اطلاعات وجود دارد.
»اگر ماژول‌ها وابستگی شدیدی به فایل‌ها و سورس‌های مشترک دارند باید اطمینان حاصل نمایید که این ماژولها فقط به اطلاعات مورد نیاز دسترسی دارند. این اصل interface segregation principle اصول SOLID است.
»توابعی که کاربرد زیادی دارند و اصطلاحا به عنوان Utility شناخته می‌شوند باید به rootScope$ اضافه شوند تا scope‌های وابسته نیز به آن‌ها دسترسی داشته باشند. این مورد به ویژه باعث کاهش تکرار وابستگی‌های مربوط به هر کنترلر می‌شود.
»برای جداسازی وابستگی‌های بین دو component بهتر از event‌ها استفاده نمایید. AngularJs این امکان را با استفاده از سرویس‌های on$ و emit$ و broadcast$ به راحتی میسر کرده است.
مطالب
آموزش Xamarin Forms - قسمت دوم - بررسی ساختار پروژه‌های زمارین

در  مقاله قبلی، درباره نحوه نصب و راه اندازی اولین پروژه Xamarin Forms کمی صحبت کردیم. حال وقت آن رسیده‌است که درباره ساختار اپلیکیشن‌های Xamarin Forms  بیشتر بحث کنیم. در سیستم عامل‌های مختلف، رابط‌های کاربری با اسامی مختلفی مانند Control ، Widget ، View  و Element صدا زده میشوند که هدف تمامی آنها نمایش و ارتباط با کاربر میباشد. در Xamarin Forms به تمام عناصری که در صفحه نمایش نشان داده میشوند، Visual Elements گفته میشود؛ که در سه گروه بندی اصلی قرار میگیرند:

· Page

· Layout

· View

هر چیزی که فضایی را در صفحه اشغال کند، یک Visual Element است. Xamarin Forms از یک ساختار سلسه مراتبی Parent-Child برای UI استفاده میکند. به طور مثال یک اپلیکیشن را در نظر بگیرید. هر اپلیکیشن به طور کلی از چندین صفحه تشکیل شده است. هر Page برای چینش کنترل‌های مختلف، از یک سری Layout استفاده میکند و هر Layout هم شامل چندین View مختلف میباشد.

 در  مقاله قبلی، پروژه اولیه خود را ساختیم. اگر به پروژه Shared مراجعه کنیم، خواهیم دید که این پروژه دارای کلاسی به نام App است. اگر به خاطر داشته باشید، گفتیم که این کلاس اولین Page درون اپلیکیشن را مشخص میکند و همچنین میتوان برای مدیریت LifeCycle اپلیکیشن مانند OnStart و ... از آن استفاده کرد. در متد سازنده، صفحه‌ای به نام MainPage به عنوان اولین صفحه برنامه مشخص شده بود. به کدهای این صفحه بار دیگر نگاهی کنیم تا بتوانیم کمی بر روی این کدها توضیحاتی را ارائه دهیم:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<ContentPage xmlns="http://xamarin.com/schemas/2014/forms"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2009/xaml"
             xmlns:local="clr-namespace:PreviewerTest"
             x:Class="PreviewerTest.MainPage">
<Label Text="Welcome to Xamarin Forms!"
           VerticalOptions="Center"
           HorizontalOptions="Center" />
</ContentPage>

همانطور که میبینید ساختار سلسه مراتبی را به خوبی میتوانید در این کدها مشاهده کنید. در وهله اول یک ContentPage را به عنوان والد اصلی مشاهده میکنید. Page ‌ها در Xamarin Forms انواع مختلفی دارند که ContentPage یکی از آنهاست و از آن میتوانید به عنوان یک صفحه ساده استفاده کنید.

در درون این صفحه یک Label را به عنوان Child صفحه مشاهده میکنید (تمامی کنترل‌ها در زمارین در زیر گروه View قرار میگیرند).

نتیجه این کدها صفحه‌ای ساده با یک لیبل است که تمامی صفحه را اشغال کرده‌است. اگر شما View دیگری را در زیر این لیبل اضافه کنید خواهید دید که این دو، روی هم می‌افتند و شما نمیتوانید کنترل زیر آن را مشاهده کنید. همانطور که در بالا گفتیم زمارین از المنتی به نام Layout برای چینش عناصر استفاده میکند. Layout ‌های مختلفی در زمارین وجود دارند که هر کدام به طُرق مختلفی این عناصر را در کنار هم میچینند. یکی از آنها StackLayout میباشد. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<ContentPage xmlns="http://xamarin.com/schemas/2014/forms"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2009/xaml"
             xmlns:local="clr-namespace:XamarinSample"
             x:Class="XamarinSample.MainPage">
    <StackLayout>
        <Label Text="Welcome to Xamarin Forms!" VerticalOptions="Center" HorizontalOptions="Center" />
        <Button Text="Ok!"/>
    </StackLayout>
</ContentPage>

StackLayout عناصر فرزند خود را به صورت افقی و عمودی در کنار هم در صفحه میچیند. 

اگر به خاطر داشته باشید، در هنگام ساخت پروژه زمارین چندین پروژه برای پلتفرم‌های مختلف در کنار آن ساخته شد. پروژه XamarinSample.Android  برای ساخت و مدیریت پروژه در پلتفرم اندروید، مورد استفاده قرار میگیرد. همانطور که گفتیم کدهای درون این پروژه‌ها با پروژه Shared ادغام شده و با هم اجرا خواهند شد. وقت آن رسیده که سری به کدهای آن بزنیم و نحوه‌ی اجرای پروژه Shared را توسط پروژه اندروید ببینیم.

وقتی پروژه اندروید را باز کنید با کلاسی به نام MainActivity مواجه خواهید شد. این کلاس وظیفه ایجاد Activity اصلی برنامه را دارد. 

namespace XamarinSample.Droid {
 [Activity(Label = "XamarinSample", Icon = "@drawable/icon", Theme = "@style/MainTheme", MainLauncher = true, ConfigurationChanges = ConfigChanges.ScreenSize | ConfigChanges.Orientation)]
 public class MainActivity: global::Xamarin.Forms.Platform.Android.FormsAppCompatActivity {
  protected override void OnCreate(Bundle bundle) {
   TabLayoutResource = Resource.Layout.Tabbar;
   ToolbarResource = Resource.Layout.Toolbar;

   base.OnCreate(bundle);

   global::Xamarin.Forms.Forms.Init(this, bundle);
   LoadApplication(new XamarinSample.App());
  }
 }
}

در Attribute بالای سر کلاس، برخی از ویژگی‌ها مانند تم، آیکن، سایز و ... مقداردهی شده‌اند. همچنین باعث میشود که در صورت تغییر Orientation و سایز، Activity از اول ساخته نشود. در متد OnCreate علاوه بر استایل دهی به TabLayout و ToolBar ‌ها متدی به نام Forms.Init صدا زده شده است. این متد استاتیک که در تمامی پروژه‌ها فراخوانی میشود، سیستم Xamarin Forms را در هر کدام از پلت فرم‌ها بارگزاری میکند.

نظرات مطالب
ایجاد یک Repository در پروژه برای دستورات EF
- الگوی مخزن عمومی (Generic repository pattern)، لایه داده برنامه نیست. زمانیکه از یک ORM استفاده می‌کنید، لایه داده برنامه همان ORM است.
- الگوی مخزن عمومی، عمده‌ی کارش مخفی کردن ساز و کار ORM مورد استفاده از لایه سرویس برنامه است (^).
- اگر از الگوی عمومی مخزن استفاده می‌کنید، سطح دسترسی آن‌را internal تعریف کنید تا محدود شود به لایه سرویس برنامه. داخل لایه سرویس برنامه به هر نحوی که علاقمندید از آن استفاده کنید. نهایتا این لایه سرویس است که خروجی IList یا IEnumerable نهایی را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد.
اشتراک‌ها
طراحی متریال گوگل، خوب یا بد

« ... چندی پیش گوگل رابط کاربری جدیدی را به نام Material Design معرفی کرد و این طراحی در نسخه جدید سیستم عامل اندروید و برنامه‌های گوگل نمایان شده ( بطور نمونه ) ... »

طراحی متریال گوگل، خوب یا بد