مطالب
انجمن سایت LLBLGEN سورس باز شد

LLBLGEN یکی از ORM های تجاری بسیار با کیفیت دات نت است و علاوه بر اینکه هویت مستقلی دارد، امکان تولید کدهای مخصوص Entity framework و NHibernate را هم دارا است.
اخیرا این شرکت تصمیم گرفته است که سیستم پشتیبانی مشتریان خودش را که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا می‌توانید ملاحظه کنید، سورس باز کند.
حداقل پیشنیازهای نصب این انجمن به شرح زیر است:
- ASP.NET 2.0+
- SQL Server 2000 or higher / CE Desktop 3.5
- NET 3.5+
لطفا جهت دریافت آن به این آدرس و جهت ملاحظه‌ی قابلیت‌های آن به این آدرس مراجعه نمائید.

مطالب
ارتقاء فایل‌های آغازین برنامه‌های ASP.NET Core 5x به 6x
اگر یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 6x را شروع کنیم، دو فایل قدیمی Program.cs و Startup.cs آن یکی شده‌اند و اینبار فقط یک Program.cs قابل مشاهده‌است؛ با چنین محتوای ساده شده‌ای:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
var app = builder.Build();

app.MapGet("/", () => "Hello World!");

app.Run();
که مفاهیم C# 10.0 مانند «ساده سازی تعریف فضاهای نام در C# 10.0» و «کاهش تعداد بار تعریف using‌ها در C# 10.0 و NET 6.0.» در آن‌ها نیز قابل مشاهده‌است. همچنین در اینجا، تمام تنظیمات WebApplication هم قرار خواهند گرفت؛ عنوان کرده‌اند که از ابتدا هم این تنظیمات در اصل متعلق به همینجا بوده‌اند، چرا تمام آن‌ها را داخل یک فایل اسکریپت مانند قرار ندهیم و تعداد لایه‌های abstractions را کاهش ندهیم؟
البته این روش شاید برای برنامه‌های کوچک جالب به‌نظر برسد، اما برای برنامه‌های بزرگتر می‌توان به گزینه‌های زیر نیز توجه داشت.


گزینه‌ی ارتقاء 1: هیچ کاری نکنید!

اگر می‌خواهید برنامه‌های NET 5. خود را به دات نت 6 ارتقاء دهید و نگران هستید که با دو فایل قدیمی Program.cs و Startup.cs آن باید چکار کنیم، پاسخ ساده‌ی ‌آن این است: هیچ کاری نکنید!
شیوه‌ی قدیمی مبتنی بر generic host و Startup، کاملا در دات نت 6 پشتیبانی می‌شوند؛ از این جهت که WebApplication جدید دات نت 6، صرفا یک محصور کننده‌ی پیچیدگی‌های generic host است. بنابراین برای ارتقاء پروژه‌های ASP.NET Core 5x به 6x، تنها کافی است فایل csproj خود را ویرایش کرده و TargetFramework آن‌را به net6.0 تغییر دهید. پس از آن Program.cs و Stratup.cs قبلی شما بدون هیچ مشکلی و بدون نیاز به هیچ تغییری، با دات نت 6 هم کار خواهند کرد.
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
      <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
   </PropertyGroup>
</Project>


گزینه‌ی ارتقاء 2: از کلاس Startup قبلی خود استفاده‌ی مجدد کنید

اما اگر واقعا علاقمندیم که از WebApplication جدید استفاده کنیم و همچنین نمی‌خواهیم همه‌چیز را داخل Program.cs قرار دهیم، چکار باید کرد؟
فرض کنید ساختار کلاس Startup موجود شما چنین شکلی را دارد که به همراه سازنده‌ای است که IConfigurationRoot را دریافت می‌کند و همچنین دارای دو متد ConfigureServices و Configure نیز هست:
public class Startup
{
    public Startup(IConfigurationRoot configuration)
    {
        Configuration = configuration;
    }

    public IConfigurationRoot Configuration { get; }

    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        // ...
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostApplicationLifetime lifetime)
    {
        // ...
    }
}
تا پیش از دات نت 6، متد <UseStartup<T که در فایل Program.cs قرار داشت، کار استفاده از تنظیمات کلاس فوق را به صورت خودکار انجام می‌داد. این متد دیگر در سیستم جدید مبتنی بر WebApplication دات نت 6 وجود ندارد، اما می‌توان به صورت زیر آن‌را برگرداند:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
var startup = new Startup(builder.Configuration);
startup.ConfigureServices(builder.Services);
var app = builder.Build();
startup.Configure(app, app.Lifetime);
app.Run();
در اینجا روش نمونه سازی دستی کلاس Startup قدیمی را مشاهده می‌کنید که به همراه فراخوانی دستی دو متد ConfigureServices و Configure آن نیز هست. به این ترتیب می‌توان از کلاس قدیمی آغازین برنامه‌های دات نت 5، در برنامه‌های دات نت 6 نیز استفاده کرد.


گزینه‌ی ارتقاء 3: استفاده از متدهای محلی در فایل Program.cs

اگر بخواهیم سیستم طراحی مینی‌مال دات نت 6 را رعایت کنیم، می‌توان بجای ایجاد یک فایل Startup مجزا، متدهای تنظیمی آن‌را به صورت تعدادی متد محلی، در همان فایل Program.cs قرار داد تا کمی ساختار پیدا کند(!)؛ چیزی شبیه به طراحی زیر که همان متدهای قبلی فایل Startup را در انتهای فایل Program.cs جاری به صورت متدهایی محلی، مشاهده می‌کنید؛ به همراه متدهای اختیاری دیگری برای تنظیم میان‌افزارها و یا endpoints:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
ConfigureConfiguration(builder.configuration);
ConfigureServices(builder.Services);
var app = builder.Build();
ConfigureMiddleware(app, app.Services);
ConfigureEndpoints(app, app.Services);
app.Run();

void ConfigureConfiguration(ConfigurationManager configuration) => { }

void ConfigureServices(IServiceCollection services) => { }

void ConfigureMiddleware(IApplicationBuilder app, IServiceProvider services) => { }

void ConfigureEndpoints(IEndpointRouteBuilder app, IServiceProvider services) => { }
در کل این قالب جدید دات نت 6، هیچ نوع الگو و یا پیشنیاز خاصی را جهت انجام تنظیمات آغازین برنامه توصیه نمی‌کند؛ از این رو می‌توان به هر نحوی که علاقمند بودیم، آن‌را شکل دهیم.
مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت چهارم
در قسمت قبل تشخیص تغییرات توسط Web API را بررسی کردیم. در این قسمت نگاهی به پیاده سازی Change-tracking در سمت کلاینت خواهیم داشت.


ردیابی تغییرات در سمت کلاینت توسط Web API

فرض کنید می‌خواهیم از سرویس‌های REST-based برای انجام عملیات CRUD روی یک Object graph استفاده کنیم. همچنین می‌خواهیم رویکردی در سمت کلاینت برای بروز رسانی کلاس موجودیت‌ها پیاده سازی کنیم که قابل استفاده مجدد (reusable) باشد. علاوه بر این دسترسی داده‌ها توسط مدل Code-First انجام می‌شود.

در مثال جاری یک اپلیکیشن کلاینت (برنامه کنسول) خواهیم داشت که سرویس‌های ارائه شده توسط پروژه Web API را فراخوانی می‌کند. هر پروژه در یک Solution مجزا قرار دارد، با این کار یک محیط n-Tier را شبیه سازی می‌کنیم.

مدل زیر را در نظر بگیرید.

همانطور که می‌بینید مدل مثال جاری مشتریان و شماره تماس آنها را ارائه می‌کند. می‌خواهیم مدل‌ها و کد دسترسی به داده‌ها را در یک سرویس Web API پیاده سازی کنیم تا هر کلاینتی که به HTTP دسترسی دارد بتواند از آن استفاده کند. برای ساخت سرویس مذکور مراحل زیر را دنبال کنید.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و قالب پروژه را Web API انتخاب کنید. نام پروژه را به Recipe4.Service تغییر دهید.
  • کنترلر جدیدی با نام CustomerController به پروژه اضافه کنید.
  • کلاسی با نام BaseEntity ایجاد کنید و کد آن را مطابق لیست زیر تغییر دهید. تمام موجودیت‌ها از این کلاس پایه مشتق خواهند شد که خاصیتی بنام TrackingState را به آنها اضافه می‌کند. کلاینت‌ها هنگام ویرایش آبجکت موجودیت‌ها باید این فیلد را مقدار دهی کنند. همانطور که می‌بینید این خاصیت از نوع TrackingState enum مشتق می‌شود. توجه داشته باشید که این خاصیت در دیتابیس ذخیره نخواهد شد. با پیاده سازی enum وضعیت ردیابی موجودیت‌ها بدین روش، وابستگی‌های EF را برای کلاینت از بین می‌بریم. اگر قرار بود وضعیت ردیابی را مستقیما از EF به کلاینت پاس دهیم وابستگی‌های بخصوصی معرفی می‌شدند. کلاس DbContext اپلیکیشن در متد OnModelCreating به EF دستور می‌دهد که خاصیت TrackingState را به جدول موجودیت نگاشت نکند.
public abstract class BaseEntity
{
    protected BaseEntity()
    {
        TrackingState = TrackingState.Nochange;
    }

    public TrackingState TrackingState { get; set; }
}

public enum TrackingState
{
    Nochange,
    Add,
    Update,
    Remove,
}
  • کلاس‌های موجودیت Customer و PhoneNumber را ایجاد کنید و کد آنها را مطابق لیست زیر تغییر دهید.
public class Customer : BaseEntity
{
    public int CustomerId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Company { get; set; }
    public virtual ICollection<Phone> Phones { get; set; }
}

public class Phone : BaseEntity
{
    public int PhoneId { get; set; }
    public string Number { get; set; }
    public string PhoneType { get; set; }
    public int CustomerId { get; set; }
    public virtual Customer Customer { get; set; }
}
  • با استفاده از NuGet Package Manager کتابخانه Entity Framework 6 را به پروژه اضافه کنید.
  • کلاسی با نام Recipe4Context ایجاد کنید و کد آن را مطابق لیست زیر تغییر دهید. در این کلاس از یکی از قابلیت‌های جدید EF 6 بنام "Configuring Unmapped Base Types" استفاده کرده ایم. با استفاده از این قابلیت جدید هر موجودیت را طوری پیکربندی می‌کنیم که خاصیت TrackingState را نادیده بگیرند. برای اطلاعات بیشتر درباره این قابلیت EF 6 به این لینک مراجعه کنید.
public class Recipe4Context : DbContext
{
    public Recipe4Context() : base("Recipe4ConnectionString") { }
    public DbSet<Customer> Customers { get; set; }
    public DbSet<Phone> Phones { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
    {
        // Do not persist TrackingState property to data store
        // This property is used internally to track state of
        // disconnected entities across service boundaries.
        // Leverage the Custom Code First Conventions features from Entity Framework 6.
        // Define a convention that performs a configuration for every entity
        // that derives from a base entity class.
        modelBuilder.Types<BaseEntity>().Configure(x => x.Ignore(y => y.TrackingState));
        modelBuilder.Entity<Customer>().ToTable("Customers");
        modelBuilder.Entity<Phone>().ToTable("Phones");
}
}
  • فایل Web.config پروژه را باز کنید و رشته اتصال زیر را به قسمت ConnectionStrings اضافه نمایید.
<connectionStrings>
  <add name="Recipe4ConnectionString"
    connectionString="Data Source=.;
    Initial Catalog=EFRecipes;
    Integrated Security=True;
    MultipleActiveResultSets=True"
    providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
  • فایل Global.asax را باز کنید و کد زیر را به متد Application_Start اضافه نمایید. این کد بررسی Entity Framework Model Compatibility را غیرفعال می‌کند و به JSON serializer دستور می‌دهد که self-referencing loop خواص پیمایشی را نادیده بگیرد. این حلقه بدلیل رابطه bidirectional بین موجودیت‌های Customer و PhoneNumber بوجود می‌آید.
protected void Application_Start()
{
    // Disable Entity Framework Model Compatibilty
    Database.SetInitializer<Recipe1Context>(null);
    // The bidirectional navigation properties between related entities
    // create a self-referencing loop that breaks Web API's effort to
    // serialize the objects as JSON. By default, Json.NET is configured
    // to error when a reference loop is detected. To resolve problem,
    // simply configure JSON serializer to ignore self-referencing loops.
    GlobalConfiguration.Configuration.Formatters.JsonFormatter
        .SerializerSettings.ReferenceLoopHandling =
            Newtonsoft.Json.ReferenceLoopHandling.Ignore;
    ...
}
  • کلاسی با نام EntityStateFactory بسازید و کد آن را مطابق لیست زیر تغییر دهید. این کلاس مقدار خاصیت TrackingState که به کلاینت‌ها ارائه می‌شود را به مقادیر متناظر کامپوننت‌های ردیابی EF تبدیل می‌کند.
public static EntityState Set(TrackingState trackingState)
{
    switch (trackingState)
    {
        case TrackingState.Add:
            return EntityState.Added;
        case TrackingState.Update:
            return EntityState.Modified;
        case TrackingState.Remove:
            return EntityState.Deleted;
        default:
            return EntityState.Unchanged;
    }
}
  • در آخر کد کنترلر CustomerController را مطابق لیست زیر بروز رسانی کنید.
public class CustomerController : ApiController
{
    // GET api/customer
    public IEnumerable<Customer> Get()
    {
        using (var context = new Recipe4Context())
        {
            return context.Customers.Include(x => x.Phones).ToList();
        }
    }

    // GET api/customer/5
    public Customer Get(int id)
    {
        using (var context = new Recipe4Context())
        {
            return context.Customers.Include(x => x.Phones).FirstOrDefault(x => x.CustomerId == id);
        }
    }

    [ActionName("Update")]
    public HttpResponseMessage UpdateCustomer(Customer customer)
    {
        using (var context = new Recipe4Context())
        {
            // Add object graph to context setting default state of 'Added'.
            // Adding parent to context automatically attaches entire graph
            // (parent and child entities) to context and sets state to 'Added'
            // for all entities.
            context.Customers.Add(customer);
            foreach (var entry in context.ChangeTracker.Entries<BaseEntity>())
            {
                entry.State = EntityStateFactory.Set(entry.Entity.TrackingState);
                if (entry.State == EntityState.Modified)
                {
                    // For entity updates, we fetch a current copy of the entity
                    // from the database and assign the values to the orginal values
                    // property from the Entry object. OriginalValues wrap a dictionary
                    // that represents the values of the entity before applying changes.
                    // The Entity Framework change tracker will detect
                    // differences between the current and original values and mark
                    // each property and the entity as modified. Start by setting
                    // the state for the entity as 'Unchanged'.
                    entry.State = EntityState.Unchanged;
                    var databaseValues = entry.GetDatabaseValues();
                    entry.OriginalValues.SetValues(databaseValues);
                }
            }

        context.SaveChanges();
    }

    return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, customer);
}

    [HttpDelete]
    [ActionName("Cleanup")]
    public HttpResponseMessage Cleanup()
    {
        using (var context = new Recipe4Context())
        {
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from phones");
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from customers");
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK);
        }
    }
}
حال اپلیکیشن کلاینت (برنامه کنسول) را می‌سازیم که از این سرویس استفاده می‌کند.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع Console Application بسازید و نام آن را به Recipe4.Client تغییر دهید.
  • فایل program.cs را باز کنید و کد آن را مطابق لیست زیر تغییر دهید.
internal class Program
{
    private HttpClient _client;
    private Customer _bush, _obama;
    private Phone _whiteHousePhone, _bushMobilePhone, _obamaMobilePhone;
    private HttpResponseMessage _response;

    private static void Main()
    {
        Task t = Run();
        t.Wait();
        Console.WriteLine("\nPress <enter> to continue...");
        Console.ReadLine();
    }

    private static async Task Run()
    {
        var program = new Program();
        program.ServiceSetup();
        // do not proceed until clean-up completes
        await program.CleanupAsync();
        program.CreateFirstCustomer();
        // do not proceed until customer is added
        await program.AddCustomerAsync();
        program.CreateSecondCustomer();
        // do not proceed until customer is added
        await program.AddSecondCustomerAsync();
        // do not proceed until customer is removed
        await program.RemoveFirstCustomerAsync();
        // do not proceed until customers are fetched
        await program.FetchCustomersAsync();
    }

    private void ServiceSetup()
    {
        // set up infrastructure for Web API call
        _client = new HttpClient { BaseAddress = new Uri("http://localhost:62799/") };
        // add Accept Header to request Web API content negotiation to return resource in JSON format
        _client.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue
        ("application/json"));
    }
    private async Task CleanupAsync()
    {
        // call the cleanup method from the service
        _response = await _client.DeleteAsync("api/customer/cleanup/");
    }

    private void CreateFirstCustomer()
    {
        // create customer #1 and two phone numbers
        _bush = new Customer
        {
            Name = "George Bush",
            Company = "Ex President",
            // set tracking state to 'Add' to generate a SQL Insert statement
            TrackingState = TrackingState.Add,
        };
        _whiteHousePhone = new Phone
        {
            Number = "212 222-2222",
            PhoneType = "White House Red Phone",
            // set tracking state to 'Add' to generate a SQL Insert statement
            TrackingState = TrackingState.Add,
        };
        _bushMobilePhone = new Phone
        {
            Number = "212 333-3333",
            PhoneType = "Bush Mobile Phone",
            // set tracking state to 'Add' to generate a SQL Insert statement
            TrackingState = TrackingState.Add,
        };
        _bush.Phones.Add(_whiteHousePhone);
        _bush.Phones.Add(_bushMobilePhone);
    }

    private async Task AddCustomerAsync()
    {
        // construct call to invoke UpdateCustomer action method in Web API service
        _response = await _client.PostAsync("api/customer/updatecustomer/", _bush, new JsonMediaTypeFormatter());
        if (_response.IsSuccessStatusCode)
        {
            // capture newly created customer entity from service, which will include
            // database-generated Ids for all entities
            _bush = await _response.Content.ReadAsAsync<Customer>();
            _whiteHousePhone = _bush.Phones.FirstOrDefault(x => x.CustomerId == _bush.CustomerId);
            _bushMobilePhone = _bush.Phones.FirstOrDefault(x => x.CustomerId == _bush.CustomerId);
            Console.WriteLine("Successfully created Customer {0} and {1} Phone Numbers(s)",
            _bush.Name, _bush.Phones.Count);
            foreach (var phoneType in _bush.Phones)
            {
                Console.WriteLine("Added Phone Type: {0}", phoneType.PhoneType);
            }
        }
        else
            Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)_response.StatusCode, _response.ReasonPhrase);
    }

    private void CreateSecondCustomer()
    {
        // create customer #2 and phone numbers
        _obama = new Customer
        {
            Name = "Barack Obama",
            Company = "President",
            // set tracking state to 'Add' to generate a SQL Insert statement
            TrackingState = TrackingState.Add,
        };
        _obamaMobilePhone = new Phone
        {
            Number = "212 444-4444",
            PhoneType = "Obama Mobile Phone",
            // set tracking state to 'Add' to generate a SQL Insert statement
            TrackingState = TrackingState.Add,
        };
        // set tracking state to 'Modifed' to generate a SQL Update statement
        _whiteHousePhone.TrackingState = TrackingState.Update;
        _obama.Phones.Add(_obamaMobilePhone);
        _obama.Phones.Add(_whiteHousePhone);
    }

    private async Task AddSecondCustomerAsync()
    {
        // construct call to invoke UpdateCustomer action method in Web API service
        _response = await _client.PostAsync("api/customer/updatecustomer/", _obama, new JsonMediaTypeFormatter());
        if (_response.IsSuccessStatusCode)
        {
            // capture newly created customer entity from service, which will include
            // database-generated Ids for all entities
            _obama = await _response.Content.ReadAsAsync<Customer>();
            _whiteHousePhone = _bush.Phones.FirstOrDefault(x => x.CustomerId == _obama.CustomerId);
            _bushMobilePhone = _bush.Phones.FirstOrDefault(x => x.CustomerId == _obama.CustomerId);
            Console.WriteLine("Successfully created Customer {0} and {1} Phone Numbers(s)",
            _obama.Name, _obama.Phones.Count);
            foreach (var phoneType in _obama.Phones)
            {
                Console.WriteLine("Added Phone Type: {0}", phoneType.PhoneType);
            }
        }
        else
            Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)_response.StatusCode, _response.ReasonPhrase);
    }

    private async Task RemoveFirstCustomerAsync()
    {
        // remove George Bush from underlying data store.
        // first, fetch George Bush entity, demonstrating a call to the
        // get action method on the service while passing a parameter
        var query = "api/customer/" + _bush.CustomerId;
        _response = _client.GetAsync(query).Result;

        if (_response.IsSuccessStatusCode)
        {
            _bush = await _response.Content.ReadAsAsync<Customer>();
            // set tracking state to 'Remove' to generate a SQL Delete statement
            _bush.TrackingState = TrackingState.Remove;
            // must also remove bush's mobile number -- must delete child before removing parent
            foreach (var phoneType in _bush.Phones)
            {
                // set tracking state to 'Remove' to generate a SQL Delete statement
                phoneType.TrackingState = TrackingState.Remove;
            }
            // construct call to remove Bush from underlying database table
            _response = await _client.PostAsync("api/customer/updatecustomer/", _bush, new JsonMediaTypeFormatter());
            if (_response.IsSuccessStatusCode)
            {
                Console.WriteLine("Removed {0} from database", _bush.Name);
                foreach (var phoneType in _bush.Phones)
                {
                    Console.WriteLine("Remove {0} from data store", phoneType.PhoneType);
                }
            }
            else
                Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)_response.StatusCode, _response.ReasonPhrase);
        }
        else
        {
            Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)_response.StatusCode, _response.ReasonPhrase);
        }
    }

    private async Task FetchCustomersAsync()
    {
        // finally, return remaining customers from underlying data store
        _response = await _client.GetAsync("api/customer/");
        if (_response.IsSuccessStatusCode)
        {
            var customers = await _response.Content.ReadAsAsync<IEnumerable<Customer>>();
            foreach (var customer in customers)
            {
                Console.WriteLine("Customer {0} has {1} Phone Numbers(s)",
                customer.Name, customer.Phones.Count());
                foreach (var phoneType in customer.Phones)
                {
                    Console.WriteLine("Phone Type: {0}", phoneType.PhoneType);
                }
            }
        }
        else
        {
            Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)_response.StatusCode, _response.ReasonPhrase);
        }
    }
}

  • در آخر کلاس‌های Customer, Phone و BaseEntity را به پروژه کلاینت اضافه کنید. چنین کدهایی بهتر است در لایه مجزایی قرار گیرند و بین لایه‌های مختلف اپلیکیشن به اشتراک گذاشته شوند.

اگر اپلیکیشن کلاینت را اجرا کنید با خروجی زیر مواجه خواهید شد.








شرح مثال جاری

با اجرای اپلیکیشن Web API شروع کنید. این اپلیکیشن یک MVC Web Controller دارد که پس از اجرا شما را به صفحه خانه هدایت می‌کند. در این مرحله سایت در حال اجرا است و سرویس‌ها قابل دسترسی هستند.

سپس اپلیکیشن کنسول را باز کنید و روی خط اول کد فایل program.cs یک breakpoint قرار داده و آن را اجرا کنید. ابتدا آدرس سرویس را نگاشت می‌کنیم و از سرویس درخواست می‌کنیم که اطلاعات را با فرمت JSON بازگرداند.

سپس توسط متد DeleteAsync که روی آبجکت HttpClient تعریف شده است اکشن متد Cleanup را روی سرویس فراخوانی می‌کنیم. این فراخوانی تمام داده‌های پیشین را حذف می‌کند.

در قدم بعدی یک مشتری بهمراه دو شماره تماس می‌سازیم. توجه کنید که برای هر موجودیت مشخصا خاصیت TrackingState را مقدار دهی می‌کنیم تا کامپوننت‌های Change-tracking در EF عملیات لازم SQL برای هر موجودیت را تولید کنند.

سپس توسط متد PostAsync که روی آبجکت HttpClient تعریف شده اکشن متد UpdateCustomer را روی سرویس فراخوانی می‌کنیم. اگر به این اکشن متد یک breakpoint اضافه کنید خواهید دید که موجودیت مشتری را بعنوان یک پارامتر دریافت می‌کند و آن را به context جاری اضافه می‌نماید. با اضافه کردن موجودیت به کانتکست جاری کل object graph اضافه می‌شود و EF شروع به ردیابی تغییرات آن می‌کند. دقت کنید که آبجکت موجودیت باید Add شود و نه Attach.

قدم بعدی جالب است، هنگامی که از خاصیت DbChangeTracker استفاده می‌کنیم. این خاصیت روی آبجکت context تعریف شده و یک <IEnumerable<DbEntityEntry را با نام Entries ارائه می‌کند. در اینجا بسادگی نوع پایه EntityType را تنظیم میکنیم. این کار به ما اجازه می‌دهد که در تمام موجودیت هایی که از نوع BaseEntity هستند پیمایش کنیم. اگر بیاد داشته باشید این کلاس، کلاس پایه تمام موجودیت‌ها است. در هر مرحله از پیمایش (iteration) با استفاده از کلاس EntityStateFactory مقدار خاصیت TrackingState را به مقدار متناظر در سیستم ردیابی EF تبدیل می‌کنیم. اگر کلاینت مقدار این فیلد را به Modified تنظیم کرده باشد پردازش بیشتری انجام می‌شود. ابتدا وضعیت موجودیت را از Modified به Unchanged تغییر می‌دهیم. سپس مقادیر اصلی را با فراخوانی متد GetDatabaseValues روی آبجکت Entry از دیتابیس دریافت می‌کنیم. فراخوانی این متد مقادیر موجود در دیتابیس را برای موجودیت جاری دریافت می‌کند. سپس مقادیر بدست آمده را به کلکسیون OriginalValues اختصاص می‌دهیم. پشت پرده، کامپوننت‌های EF Change-tracking بصورت خودکار تفاوت‌های مقادیر اصلی و مقادیر ارسالی را تشخیص می‌دهند و فیلدهای مربوطه را با وضعیت Modified علامت گذاری می‌کنند. فراخوانی‌های بعدی متد SaveChanges تنها فیلدهایی که در سمت کلاینت تغییر کرده اند را بروز رسانی خواهد کرد و نه تمام خواص موجودیت را.

در اپلیکیشن کلاینت عملیات افزودن، بروز رسانی و حذف موجودیت‌ها توسط مقداردهی خاصیت TrackingState را نمایش داده ایم.

متد UpdateCustomer در سرویس ما مقادیر TrackingState را به مقادیر متناظر EF تبدیل می‌کند و آبجکت‌ها را به موتور change-tracking ارسال می‌کند که نهایتا منجر به تولید دستورات لازم SQL می‌شود.

نکته: در اپلیکیشن‌های واقعی بهتر است کد دسترسی داده‌ها و مدل‌های دامنه را به لایه مجزایی منتقل کنید. همچنین پیاده سازی فعلی change-tracking در سمت کلاینت می‌تواند توسعه داده شود تا با انواع جنریک کار کند. در این صورت از نوشتن مقادیر زیادی کد تکراری جلوگیری خواهید کرد و از یک پیاده سازی می‌توانید برای تمام موجودیت‌ها استفاده کنید.

مطالب
ارسال عکس به stimulsoft و ایجاد گزارش
برنامه‌ی Stimulsoft designer را باز کرده و از قسمت سمت راست (Dictionary) بر روی Variable راست کلیک می‌کنیم. 


سپس بر روی گزینه‌ی New Variable کلیک می‌کنیم:



اکنون در قسمت Name، نام نمایشی را وارد می‌کنیم که با تبدیل کردن Alias نیز تغییر می‌کند و می‌تواند متفاوت باشد. در ادامه در قسمت Type ،Type را بر روی Image می‌گذاریم و سپس بر روی دکمه‌ی ok کلیک می‌کنیم. حال variable ایی را که ایجاد کرده‌ایم، بر روی صفحه می‌کشیم و در محل مورد نظر قرار می‌دهیم و پروژه را save می‌کنیم. تا اینجا توانسته‌ایم فایلی را به‌وسیله‌ی stimulsoft ایجاد کنیم که دارای یک مقدار variable هست.

حال باید بتوانیم آن را در پروژه‌ی خود استفاده کنیم. جهت استفاده‌ی از آن‌، یک پروژه‌ی از نوع برنامه‌ی ویندوز (Windows Application) را ایجاد می‌کنیم و بر روی آن یک دکمه را جهت ارسال (چاپ گزارش) قرار می‌دهیم.

سپس به قسمت #C رفته و یک متد را تحت عنوان imageToByteArray مانند کدهای زیر ایجاد می‌کنیم:

public byte[] imageToByteArray(System.Drawing.Image imageIn)
{
    MemoryStream ms =n ew MemoryStream();
    imageIn.Save(ms, imageIn.RawFormat);
    return ms.ToArray();
}
در ادامه در پشت دکمه‌ی چاپ، کدهای زیر را قرار می‌دهیم:
var img = new System.Drawing.Bitmap(@"C:\\Users\\Ali\\Desktop\\multipage_tif_example.tif");
byte[] array1 = imageToByteArray(img); 

MemoryStream ms = new MemoryStream(array1);
System.Drawing.Image image = System.Drawing.Image.FromStream(ms);

StiReport rpt = new StiReport();
rpt.Load(Application.StartupPath + "\\Report(image).mrt");
rpt.Dictionary.Variables.Add("Image1", image);
rpt.Compile();
rpt.Show();
که در اینجا آدرس فایل عکس به‌صورت دستی داده‌شده است:
var img = new System.Drawing.Bitmap(@"C:\\Users\\Ali\\Desktop\\multipage_tif_example.tif");
و مسیر فایل stimulsoft
  rpt.Load(Application.StartupPath + "\\Report(image).mrt");
حال پروژه‌ی خود را اجرا کرده و نتیجه را می‌بینیم.

باید دقت داشت جهت استفاده‌ی از برنامه Stimulsoft بایستی dll‌های مربوط به آن در پروژه قرارگرفته باشد و استفاده شده باشد.

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 34 - توزیع برنامه‌های Blazor بر روی IIS
اگر برنامه خود را توسط دستور dotnet new blazorwasm -o BlazorIIS --hosted --no-https  ایجاد نکردیم و یا گزینه hosting module را در ویژوال استودیو نزدیم، چگونه برنامه blazor wasm خود را بهمراه api آن در یک سایت iss پابلیش کنیم؟

- پکیج زیر را به پروژه سرور خود اضافه کنید
Microsoft.AspNetCore.Components.WebAssembly.Server
- در فایل program.cs پروژه سرور، کد‌های زیر را در پایین UseHttpsRedirection اضافه کنید:
app.UseBlazorFrameworkFiles();
app.UseStaticFiles();

app.UseRouting();
- پایین MapControllers  کد زیر را اضافه کنید:
app.MapFallbackToFile("index.html");
- پروژه کلاینت (پروژه blazor wasm) که دقیقا با پروژه سرور در یک solution رفرنس داده شده است را به پروژه سرور رفرنس دهید.
یعنی پروژه blazor wasm شما باید در پروژه API شما رفرنس داده شود.
نکته: در این جا میتوانید برای پیاده سازی منطق از یک assembly یکسان جهت کنترل مشترک logic بین دو پروژه استفاده کنید.
کار تمام شده است و میتوانید توسط دستو dotnet publish که در مقاله و نظرات، کامل به آن اشاره شده است، استفاده کنید
نظرات مطالب
خواندن سریع اطلاعات فایل اکسل و ذخیره در بانک SQL
احتمالا این قطعه کد مستقیما از داخل سورس یکی از پروژه‌های شما بیرون آمده (مثال نیست؛ واقعی هست). می‌شد کمی اون رو refactor کرد مثلا یک متد از داخلش بیرون آورد که این متد داخلش مسیج باکس نباشه یا باز کردن یک صفحه دیالوگ و تغییر کرسر. try و catch هم نداشته باشه چون باید در یک سطح بالاتر catch بشه مشکلاتش. اون selectها مثلا می‌شدند چند پارامتر، برای اینکه این کد قابلیت استفاده مجدد بهتری پیدا کنه. یا مثلا اون sqlConnectionString از داخل کدها بیرون می‌اومد و می‌شد یک پارامتر جدید. نمایش کرسر هم داخل این متد قرار نمی‌گرفت. نام جدول نهایی هم مثلا یک پارامتر دیگر می‌شد برای سهولت استفاده مجدد و همچنین تست بهتر یک قطعه کوچک از کار. خود متد اصلی هم می‌شد دو متد کوچک‌تر؛ یکی کار load رو انجام می‌داد و دیگری کار insert سریع.
نظرات مطالب
ASP.NET Web API - قسمت اول
من فکر کنم مطلب این دوستمون رو این جوری مطرح کنم بهتره
وقتی شما از WCF Data Services استفاده می‌کنید، WCF Data Services Client دارید، که به شما امکان نوشتن کوئری‌های Linq در سمت کلاینت، Change Tracking و Merge و ... رو می‌ده
اما من همچین آیتمی رو برای Web API پیدا نکردم، بهترین چیزی که دیدم Http Client بوده که در حد مثال زدن خوبه، ولی به درد پروژه نویسی نمی‌خوره، این که شما یک کلاینت قوی داشته باشید، خیلی مهمه، Http Client تفاوت مفهومی زیادی با ajax.$ نداره 
حتی در JayData هم همین طور هستش، و شما پشتیبانی خیلی بهتری از WCF Data Services می‌بینید تا از Web API، همین طور در Breeze.js
در اندروید و iOS هم شما پشتیبانی WCF Dat Services Client رو دارید، ولی Web API خیر
موفق باشید
مطالب
بازیابی پایگاه داده (database recovery)

در این مقاله آموزشی که یکی دیگر از سری مقالات آموزشی اصول و مبانی پایگاه داده پیشرفته می‌باشد، قصد داریم به یکی دیگر از مقوله‌های مهم در طراحی سیستم‌های مدیریت پایگاه داده (DBMS) بپردازیم. همانطور که در مباحث قبلی  بیان کردیم یکی از وظایف سیستم مدیریت پایگاه داده، حفظ سازگاری(consistency) داده‌ها می‌باشد. برای مثال یکی از راهکار هایی که برای این منظور ارائه می‌دهد انجام عملیات در قالب تراکنش هاست که در مبحث مربوط به تراکنش ها مفصل در مورد آن بحث کردیم. با این حال گاهی خطا‌ها و شکست هایی (failure) در حین عملیات ممکن است پیش بیاید که منجر به خروج سیستم از وضعیت سازگار خود گردد. بعنوان مثال ممکن است سخت افزار سیستم دچار مشکل شود، مثلا دیسک از کار بیفتد (disk crash) یا آنکه برق قطع شود. خطاهای نرم افزاری نیز می‌توانند جزو موارد شکست و خرابی بحساب آیند که خطای منطق برنامه (logic) از این نمونه می‌باشد. در چنین شرایطی بحثی مطرح می‌شود تحت عنوان بازیابی  (recovery)  و ترمیم پایگاه داده که در این مقاله قصد داریم در مورد آن صحبت کنیم. بنا به تعریف بازیابی به معنای بازگرداندن یک پایگاه داده به وضعیت سازگار گذشته خود، بعد از وقوع یک شکست یا خرابی است. توجه داشته باشید که اهمیت بازیابی و ترمیم پایگاه داده تا آنجایی است که حدود 10 درصد از سیستم‌های مدیریت پایگاه داده را به خود اختصاص می‌دهند. 

آنچه که در اینجا در مورد آن صحبت خواهیم کرد بازیابی بصورت نرم افزاری است که از آن تحت عنوان fail soft نام برده می‌شود. دقت داشته باشید در بیشتر مواقع می‌توان از طریق نرم افزاری عمل بازیابی را انجام داد، اما در کنار راهکار‌های نرم افزاری باید حتما اقدامات سخت افزاری ضروری نیز پیش بینی شود. بعنوان مثال گرفتن نسخه‌های پشتیبان یک امر ضروری در سیستم‌های اطلاعاتی است. چرا که گاهی اوقات خرابی‌های فیزیکی باعث از دست رفتن تمامی اطلاعات می‌گردند که در این صورت نسخه‌های پشتیبان می‌توانند به کمک آیند و با کمک آنها سیستم را مجدد بازیابی کرد. در شکل زیر نمونه ای از روش‌های پشتیبان گیری بنام mirroring نشان داده شده است که روش رایجی در سیستم‌های بانک اطلاعاتی بشمار می‌رود. همانطور که در شکل نشان داده شده است در کنار نسخه اصلی (DISK)، نسخه(MIRROR) آن  قرار داده شده است. این دو نسخه کاملا مشابه یکدیگرند و هر عملی که در DICK انجام می‌شود در MIRROR ان نیز اعمال می‌شود تا در مواقع خرابی DISK بتوان از نسخه MIRROR استفاده نمود. 

در شکل زیر نمونه بسیار ساده از نحوه لاگ کردن در حین اجرای تراکنش‌ها را مشاهده می‌کنید. 

نیازمندی‌های اصلی در بازیابی پایگاه داده

برای آنکه وارد بحث اصلی شویم باید بگویم در یک نگاه کلی می‌توان گفت که ساختار زیر سیستم بازیابی پایگاه داده بر پایه سه عملیات استوار است که عبارتند از  log ،  redo  و  undo . برای آنکه بتوان در هنگام رخ دادن خطا عمل ترمیم و بازیابی را انجام داد، سیستم پایگاه داده با استفاده از مکانیزم لاگ کردن(logging) خود تمامی عملیاتی را که در پایگاه داده رخ می‌دهد و بنحوی منجر به تغییر وضعیت ان می‌گردد را در جایی ثبت و نگهداری می‌کند. اهمیت لاگ کردن وقایع بسیار بالاست، چرا که پس از رخ دادن شکست در سیستم ملاک ما برای بازیابی و ترمیم فایل‌های لاگ  (log files)  می باشند.

سیستم دقیقا خط به خط این لاگ‌ها را می‌خواند و بر اساس وقایعی که رخ داده است تصمیمات لازم را برای بازیابی اتخاذ می‌کند. در حین خواندن فایل‌های لاگ، سیستم برخی از وقایع را باید بی اثر کند. یعنی عمل عکس آنها را انجام دهد تا اثر آن‌ها بر روی پایگاه داده از بین برود. به این عمل undo کردن می‌گوییم که همانطور که در بالا گفته شد یکی از عملیات اصلی در بازیابی است. عمل دیگری وجود دارد بنام انجام مجدد یا redo کردن که در برخی از مواقع باید صورت بگیرد. انجام مجدد همانطور که از اسمش پیداست به این معنی است که عملی که از لاگ فایل خوانده شده است باید مجدد انجام گیرد. بعنوان مثال در فایل لاگ به تراکنشی برخورد می‌کنیم و سیستم تصیم می‌گیرد که آن را مجدد از ابتدا به اجرا در آورد. دقت داشته باشید که سیستم بر اساس قوانین و قواعدی تصمیم می‌گیرد که تراکنشی را redo  و یا undo نماید که در ادامه این بحث آن قوانین را باز خواهیم کرد.

در کنار لاگ فایل ها، که مبنای کار در بازیابی هستند، فایل دیگری نیز در سیستم وجود دارد که به DBMS در بازیابی کمک می‌کند. این فایل  raster file  نام دارد که در بخش‌های بعدی این مقاله در مورد آن و کارایی آن بیشتر صحبت خواهیم نمود.

Recovery Manager

مسئولیت انجام بازیابی بصورت نرم افزاری (fail soft) بر عهده زیر سیستمی از DBMS بنام مدیر بازیابی (recovery manager) می باشد و همانطور که اشاره شد این زیر سیستم چیزی در حدود 10 در صد DBMSرا به خود اختصاص می‌دهد. برای آنکه این زیر سیستم بتواند مسئولیت خود را بنحو احسن انجام دهد بطوری که عمل بازیابی بدون نقص و قابل اعتماد باشد، باید به نکاتی توجه نمود. اولین نکته اینست که در لاگ کردن و همچنین خواندن لاگ فایل به جهت بازیابی و ترمیم پایگاه داده هیچ تراکنشی نباید از قلم بیفتد. تمامی تراکنش‌ها در طول حیات سیستم باید لاگ شود تا بازیابی ما قابل اعتماد و بدون نقص باشد. نکته دوم اینست که اگر تصمیم به اجرای مجدد (redo) تراکنشی گرفته شد، طوری باید عمل Redo انجام شود که بلحاظ منطقی آن تراکنش یک بار انجام شود و تاثیرش یکبار بر دیتابیس اعمال گردد. بعنوان مثال فرض کنید که در طی یک تراکنش مبلغ یک میلیون تومان به حساب شخصی واریز می‌شود. مدتی بعد از اجرای و تمکیل تراکنش سیستم دچار مشکل می‌شود و مجبور به انجام بازیابی می‌شویم. در حین عمل بازیابی سیستم مدیریت بازیابی و ترمیم تصمیم به اجرای مجدد تراکنش مذکور می‌گیرد. در اینجا سیستم نباید مجدد یک میلیون تومان دیگر به حساب ان شخص واریز کند. چرا که در این صورت موجودی حساب فرد دو میلیون تومان خواهد شد که این اشتباه است. سیستم باید طوری عمل کند که پس از انجام مجدد تراکنش باز هم موجودی همان یک میلیون تومان باشد. یعنی مثلا ابتدا یک میلیون کسر و سپس یک میلیون به آن اضافه کند. این مسئله نکته بسیار مهمی است که طراحان DBMS باید حتما آن را مد نظر قرار دهند.

لاگ کردن:

همانطور که گفته شد هر تغییری که در پایگاه داده رخ می‌دهد باید لاگ شود. لاگ کردن به این معنی است که هر گونه عملیاتی که در پایگاه داده انجام می‌شود در فایل هایی به نام فایل لاگ (log file) ذخیره شود. توجه داشته باشید  لاگ فایل‌ها در بسیاری از سیستم‌های نرم افزاری دیگر نیز استفاده می‌شود. بعنوان مثال در سیستم عامل ما انواع مختلفی فایل لاگ داریم. بعنوان نمونه یک فراخوانی سیستمی (system call) که در سیستم عامل توسط کاربر انجام می‌شود در فایلی مخصوص لاگ می‌شود. یکی از کاربرد این لاگ فایل شناسایی کاربران بد و خرابکار (malicious users) می تواند باشد که کارهای تحقیقاتی زیادی هم در این رابطه انجام شده و میشود. بدین صورت که می‌توان با بررسی این فایل لاگ و آنالیز فراخوانی‌های یک کاربر بدنبال فراخوانی هایی غیر عادی گشت و از این طریق تشخیص داد که کاربر بدنبال خرابکاری بوده یا خیر. مشابه چنین فایل هایی در DBMS نیز وجود دارد که هدف نهایی تمامی انها حفظ صحت، سازگاری و امنیت اطلاعات می‌باشد.

حال ببینیم در لاگ فایل مربوط به بازیابی اطلاعات چه چیز هایی نوشته می‌شود. در طول حیات پایگاه داده عملیات بسیار گوناگونی انجام می‌گیرد که جزئیات تمامی آنها باید لاگ شود. بعنوان مثال هنگامی که رکوردی درج می‌شود در لاگ فایل باید مشخص شود که در چه زمانی، توسط چه کاربری چه رکوردی، با چه شناسه ای به کدام جدول از دیتابیس اضافه شد. یا اینکه در موقع حذف باید مشخص شود چه رکوردی از چه جدولی حذف شده است. در هنگام بروز رسانی (update) باید علاوه بر مواردی که در درج لاگ می‌کنیم نام فیلد ویرایش شده، مقدار قبلی و مقدار جدید آن نیز مشخص شود. تمامی عملیات ریز لاگ می‌شوند و هیچ عملی نباید از قلم بیفتد. بنابراین فایل لاگ با سرعت زیاد بزرگ خواهد و اندازه دیتابیس نیز افزایش خواهد یافت. این افزایش اندازه مشکل ساز می‌تواند باشد. چراکه معمولا فضایی که ما بر روی دیسک به دیتابیس اختصاص می‌دهیم فضایی محدود است. بهمین دلیل به لحاظ فیزیکی نمی‌توان فایل لاگی با اندازه نامحدود داشت. این در حالی است که چنین فایل هایی باید نامحدود باشند تا همه چیز را در خود ثبت نمایند. برای پیاده سازی ظرفیت نامحدود به لحاظ منطقی یکی از روش‌ها پیاده سازی فایل‌های حلقه ای(circular) است. بدین صورت که هنگامی که سیستم به انتهای فایل لاگ می‌رسد مجددا به ابتدا آن بر می‌گردد و از ابتدا شروع به نوشتن می‌کند. البته چنین ساختار هایی بدون اشکال نیستند. چرا که پس از رسیدن به انتهای فایل و شروع مجدد از ابتدا ما برخی از تراکنش‌های گذشته را از دست خواهیم داد. این مسئله یکی از دلایلی است که بر اساس آن پیشنهاد می‌شود تا جایی که امکان دارد تراکنش‌ها را کوچک پیاده سازی کنیم. گاهی اوقات بر روی لاگ فایل عمل فشرده سازی را نیز انجام می‌دهند. البته فشرده سازی بمعنای رایج ان مطرح نیست. بلکه منظور از فشرده سازی آنست که رکورد هایی که غیر ضروری هستند را حذف کنیم. بعنوان مثال فرض کنید رکوردی را از 50 به 60 تغییر داده ایم. مجددا همان رکورد را از 60 به 70 تغییر می‌دهیم. در این صورت برای این عملیات دو رکورد در فایل لاگ ثبت شده است که در هنگام فشرده سازی در صورت امکان می‌توان ان دو را به یک رکورد تبدیل نمود (تغییر از 50 به 70 را بجای ان دو لاگ کرد). بعنوان مثال دیگر فرض کنید تراکنشی در گذشته دور انجام شده است و با موفقیت کامیت شده است. می‌توان رکورد‌های لاگ مربوط به این تراکنش را نیز بنا به شرایط حذف کرد.

دقت داشته باشید که ما عملیاتی مانند عملیات محاسباتی را در این لاگ فایل ثبت نمی‌کنیم. بعنوان مثال اگر دو فیلد با هم باید جمع شوند و نتیجه در فیلدی باید بروز گردد، جمع دو فیل را در سیستم لاگ نمی‌کنیم بلکه تنها مقدار نهایی ویرایش شده را ثبت می‌کنیم. چرا که عملیات محاسباتی در بازیابی ضروری نیستند و ثبت انها تنها باعث بزرگ شدن فایل می‌شود.

در برخی از سیستم‌های حساس، ممکن است برای فایل‌های لاگ هم یک کپی تهیه کنند تا در صورت بروز خطا در لاگ فایل بتوان آن را نیز بازیابی نمود.

انواع رکورد‌های لاگ فایل :

در فایل لاگ رکورد‌های مختلفی  ممکن است درج شود که در این جا به چند نمونه از انها اشاره می‌کنیم:

  • [start-transaction, T]
  • [write-item, T, X, old-value, new-value]
  • [read-item, T, X]
  • [commit, T]

در آیتم‌های بالا منظور از  T  شناسه تراکنش است،  X  نیز می‌تواند شامل نام دیتابیس، نام جدول، شماره رکورد و فیلد‌ها باشد. البته توجه داشته باشید که این‌ها تنها نمونه هایی از رکورد‌های فایل‌های لاگ هستند که در اینجا آورده شده اند. بعنوان مثال رکورد مربوط به عملیات نوشتن خود شامل سه رکورد درج، حذف و بروز رسانی می‌شود.

در شکل زیر نمونه بسیار ساده از نحوه لاگ کردن در حین اجرای تراکنش‌ها را مشاهده می‌کنید.

در  این شکل نکته ای وجود دارد که به آن اشاره ای می‌کنیم. همانطور که میبینید در شکل از اصطلاحimmediate update استفاده شده است. در برخی از سیستم‌ها تغییرات تراکنش‌ها بصورت فوری اعمال میشوند که اصطلاحا می‌گوییم immediate updates دارند. در مقابل این اصطلاح ما deffered را داریم. در این مدل تغییرات در انتهای کار اعمال می‌شوند (در زمان commit). 

Write-Ahead Log (WAL) :

بر اساس آنچه تابحال گفته شد هر تغییری در پایگاه داده شامل دو عمل می‌شود. یکی انجام تغییر (اجرای تراکنش) و دیگری ثبت آن در لاگ فایل. حال سوالی که ممکن است مطرح شود اینست  که کدامیک از این دو کار بر دیگری تقدم دارد؟ آیا اول تراکنش را باید اجرا کرد و سپس لاگ آن را نوشت و یا برعکس باید عمل کرد. یعنی پیش از هر تراکنشی ابتدا باید لاگ آن را ثبت کرد و سپس تراکنش را اجرا نمود. بر همین اساس سیاستی تعریف می‌شود بنام سیاست write-ahead log یا WAL که سوال دوم را تایید می‌کند. یعنی می‌گوید هنگامی که قرار است عملی در پایگاه داده صورت گیرد ابتدا باید ان عمل بطور کامل لاگ شود و سپس آن را اجرا نمود. این سیاست هدفی را دنبال می‌کند. 

پیش از آنکه هدف این سیاست را توضیح دهیم لازم است نکته ای در مورد عملیات redo و  undo بیان شود. شما با این دو عملیات در برنامه‌های مختلفی مانند آفیس، فتوشاپ و غیره آشنایی دارید. اما توجه داشته باشید که در DBMS این دو عملیات از پیچیدگی بیشتری برخوردار می‌باشند. اصطلاحا در پایگاه داده گفته میشود که عملیات redo و undo باید idempotent باشند. معنی idempotent بودن اینست که اگر قرار است تراکنشی در پایگاه داده undo شود، اگر بار‌ها و بارها عمل undo را بر روی آن تراکنش انجام دهیم مانند این باشد این عمل را تنها یکبار انجام داده ایم. در مورد redo نیز این مسئله صادق است. 

در تعریف idempotent بودن ویژگی‌های دیگری نیز وجود دارد. بعنوان مثال گفته می‌شود undo بر روی عملی که هنوز انجام نشده هیچ تاثیری نخواهد داشت. این مسئله یکی از دلایل اهمیت استفاده از سیاستWAL را بیان می‌کند. بعنوان مثال فرض کنید می‌خواهیم رکوردی را در جدولی درج کنیم. همانطور که گفتیم دو روش برای این منظور وجود  دارد. در روش اول ابتدا رکورد را در جدول مورد نظر درج می‌کنیم و سپس لاگ آن را می‌نویسیم. در این صورت اگر پس از درج رکورد سیستم با مشکل مواجه شود و مجبور به انجام عمل بازیابی شویم، بدلیل آنکه برای بازیابی بر اساس لاگ فایل عمل می‌کنیم و برای درج آن رکورد لاگی در سیستم ثبت نشده است، آن عمل را از دست می‌دهیم. در نتیجه بازیابی بطور کامل نمی‌تواند سیستم را ترمیم نماید. چراکه درج صورت گرفته اما لاگی برای آن ثبت نشده است. در روش دوم فرض کنید بر اساس سیاست WAL عمل می‌کنیم. ابتدا لاگ مربوط به درج رکورد را می‌نویسم. سپس پیش از آنکه عمل درج را انجام دهیم سیستم crash می کند و مجبور به بازیابی می‌شویم. دراین صورت هنگامی که Recovery Manager به رکورد مربوط به عمل درج در لاگ فایل می‌رسد یا باید آن را redo کند و یا undo (بعدا می‌گوییم بر چه اساس تصمیم گیری می‌کند). اگر تصمیم به undo کردن بگیرد بدلیل ویژگی گفته شده، عمل undo بر روی عملی که انجام نشده است هیچ تاثیری در پایگاه داده نخواهد گذاشت. اگر عمل redo را بخواهد انجام دهد نیز بدلیل آنکه لاگ مربوط به عمل درج در سیستم ثبت شده بدون هیچ مشکلی این عمل مجددا انجام می‌گیرد. بنابراین بر خلاف روش قبل هیچ تراکنشی را از دست نمی‌دهیم و سیستم بطور کامل بازیابی و ترمیم می‌شود. به این دلیل است که توصیه می‌شود در طراحیDBMS ها سیاست WAL بکار گیری شود. 

نکته بسیار مهمی که در اینجا ذکر آن ضروری بنظر می‌رسد اینست که در هنگام لاگ کردن تراکنش ها، علاوه بر آنکه خود تراکنش لاگ می‌شود و این لاگ‌ها نیز در فایل فیزیکی باید نوشته شوند، عملیات لازم برای Redo کردن و یا undo کردن آن نیز لاگ می‌شود تا سیستم در هنگام بازیابی بداند که چه کاری برایredo و undo کردن باید انجام دهد. توجه داشته باشید در این سیاست، COMMIT تراکنشی انجام نمی‌شود مگر انکه تمامی لاگ‌های مربوط به عملیات redo و undo آن تراکنش در لاگ فایل فیزیکی ثبت شود. 

قرار دادن  checkpoint  در لاگ فایل:

گفتیم که در هنگام رخ دادن یک خطا، برای بازیابی و ترمیم پایگاه داده به لاگ فایل مراجعه می‌کنیم و بر اساس تراکنش هایی که در آن ثبت شده است، عمل ترمیم را انجام می‌دهیم. علاوه بر آن، این را هم گفتیم که لاگ فایل، معمولا فایلی بزرگ است که از نظر منطقی با ظرفیت بینهایت پیاده سازی می‌شود. حال سوال اینجاست که اگر  بعد گذشت ساعت‌ها از عمر پایگاه داده و ثبت رکورد‌های متعدد در لاگ فایل خطایی رخ داد، آیا مدیر بازیابی و ترمیم پایگاه داده باید از ابتدای لاگ فایل شروع به خواندن و بازیابی نماید؟ اگر چنین باشد در بانک‌های اطلاعاتی بسیار بزرگ عمل بازیابی بسیار زمان بر و پر هزینه خواهد بود. برای جلوگیری از این کار مدیر بازیابی پایگاه داده وظیفه دارد در فواصل مشخصی در لاگ فایل نقاطی را علامت گذاری کند تا اگر خطایی رخ داد عمل undo کردن تراکنش را تنها تا همان نقطه انجام دهیم (نه تا ابتدای فایل). به این نقاط checkpoint گفته می‌شود که انتخاب صحیح آنها تاثیر بسیاری در کیفیت و کارایی عمل بازیابی دارد. 


نکته بسیار مهمی که در مورد checkpoint ها وجود دارد اینست که آنها چیزی فراتر از یک علامت در لاگ فایل هستند. هنگامی که DBMS به زمانی میرسد که باید در لاگ فایل checkpoint قرار دهد، باید اعمال مهمی ابتدا انجام شود.  اولین کاری که در زمان checkpoint باید صورت بگیرد اینست که رکورد هایی از لاگ فایل که هنوز به دیسک منتقل نشده اند، بر روی لاگ فایل فیزیکی بر روی دیسک نوشته شوند. به این عمل flush کردن لاگ رکورد‌ها نیز گفته می‌شود. دومین کاری که در این زمان باید صورت بگیرید اینست که رکوردی خاص بعنوان checkpoint record در لاگ فایل درج گردد. در این رکورد در واقع تصویری از وضعیت دیتابیس در زمان checkpoint را نگهداری می‌کنیم. دقت داشته باشید که در زمان checkpoint،DBMS برای یک لحظه تمامی تراکنش‌های در حال اجرا را متوقف می‌کند و لیستی از این تراکنش‌ها را در رکورد مربوط به checkpoint نگهداری می‌کند تا در زمان بازیابی بداند چه تراکنش هایی در آن زمان هنوز commit نشده و تاثیرشان به پایگاه داده اعمال نشده است. سومین کاری که در این لحظه بایدا انجام گیرد ایسنت که اگر داده هایی از پایگاه داده هستند که عملیات مربوط به آنها COMMIT شده اند اما هنوز به دیسک منتقل نشده اند بر روی دیسک نوشته شوند.آخرین کاری که باید انجام شود اینست که آدرس رکورد مربوط به checkpoint در فایلی بنام raster file ذخیره شود. علت این کار آنست که در هنگام بازیابی بتوانیم بسرعت آدرس آخرین checkpoint را بدست آوریم.


عمل  UNDO :

در اینجا قصد داریم معنی و مفهوم عمل undo را بر روی انواع مختلف تراکنش‌ها را بیان کنیم.

  • هنگامی که می‌گوییم یک عمل بروز رسانی (update) را می‌خواهیم undo کنیم منظور اینست که مقدار قبلی فیلد مورد نظر را به جای مقدار جدید آن قرار دهیم.
  • هنگامی که عمل undo را بر روی عملیات حذف می‌خواهیم انجام دهیم منظور اینست که مقدار قبلی جدول (رکورد حذف شده) را مجددا باز گردانیم.
  • هنگامی که عمل undo را بر روی عملیات درج (insert) می خواهیم انجام دهیم منظور این است که مقدار جدید درج شده در جدول را حذف کنیم.
البته این موارد ممکن است کمی بدیهی بنظر برسد اما برای کامل‌تر شدن این مقاله آموزشی بهتر دانستیم که اشاره ای به آنها کرده باشیم. 

انجام عمل بازیابی و ترمیم :

تا اینجا مقدمات لازم برای ترمیم پایگاه داده را گفتیم. حال می‌خواهیم بسراغ چگونگی انجام عمل ترمیم برویم. هنگامی که می‌خواهیم پایگاه داده ای را ترمیم کنیم اولین کاری که باید انجام گیرد اینست که بوسیله raster file، آدرس آخرین checkpoint لاگ فایل را پیدا کنیم. سپس فایل لاگ را از نقطه checkpoint  به پایین اسکن می‌کنیم. در هنگام اسکن کردن باید تراکنش‌ها را به دو گروه تقکیک کنیم، تراکنش هایی که باید undo شوند و تراکنش هایی که باید عمل redo بر روی انها انجام گیرد. علت این کار اینست که در هنگام undo کردن از انتهای لاگ فایل به سمت بالا باید حرکت کنیم و برای Redo کردن بصورت عکس، از بالا به سمت پایین می‌آییم. بنابراین جهت حرکت در لاگ فایل برای این دو عمل متفاوت است. بهمین دلیل باید ابتدا تراکنش‌ها تفکیک شوند. اما چگونه این تفکیک صورت می‌گیرد؟

  

هنگام اسکن کردن (از نقطه checkpoint به سمت انتهای لاگ فایل (لحظه خطا) )، هر تراکنشی که رکورد لاگ مربوط به commit آن دیده شود باید در گروه redo قرار گیرد. بعبارت دیگر تراکنش هایی که در این فاصله commit شده اند را در گروه redo قرار می‌دهیم. در مقابل هر تراکنشی که commit آن دیده نشود (commit نشده اند) باید undo  شود. باز هم تاکید می‌کنیم که این عمل تنها در فاصله بین آخرینcheckpoint تا لحظه وقوع خطا انجام می‌شود.

  

  دقت داشته باشید که در شروع اسکن کردن اولین رکوردی که خوانده می‌شود رکورد مربوط بهcheckpoint می باشد که حاوی تراکنش هایی است که در زمان checkpoint در حال انجام بوده اند، یعنی هنوز commit نشده اند. بنابراین تمامی این تراکنش‌ها را ابتدا در گروه تراکنش هایی که باید undo شوند قرار می‌دهیم. بمرور که عمل اسکن را ادامه می‌دهیم اگر به تراکنشی رسیدیم که رکورد مربوط به شروع ان ثبت شده باشد، باید آن تراکنش را در لیست undo قرار دهیم. تراکنش هایی که commit آنها دیده شود را نیز باید از گروه undo حذف و به گروه Redo اضافه نماییم. پس از خاتمه عمل اسکن ما دو لیست از تراکنش‌ها داریم. یکی تراکنش هایی که باید Redo شوند و دیگری  آنهایی که باید undo  گردند. 


پس از مشخص شدن دو لیست Redo و Undo، باید دو کار دیگر انجام شود. اولین کار اینست که تراکنش هایی که باید undo شوند را از پایین به بالا undo کنیم. یکی از دلایل اینکه ابتدا عملیات undo را انجام می‌دهیم ایسنت هنگامی که تراکنش ها commit نشده اند، قفل هایی را که بر روی منابع پایگاه داده زده اند هنوز آزاد نکرده اند. با عمل undo کردن این قفل‌ها را آزاد می‌کنیم و بدین وسیله کمک می‌کنیم تا درجه همروندی پایگاه داده پایین نیاید. پس از خاتمه عملیات undo، به نقطه checkpoint می رسیم. در این لحظه مانند اینست که هیچ تراکنشی در سیستم وجود ندارد. حالا بر اساس لیست redo از بالا یعنی نقطهcheckpoint به سمت پایین فایل لاگ حرکت می‌کنیم و تراکنش‌های موجود در لیست  redo را مجدد اجرا می‌کنیم. پس از خاتمه این گام نیز عملیات بازیابی خاتمه می‌یابد می‌توان گفت سیستم به وضعیت پایدار قبلی خود باز گشسته است.

  

برای روشن‌تر شدن موضوع به شکل زیر توجه کنید. در این شکل نقطه Tf زمان رخ دادن خطا را در پایگاه داده نشان می‌دهد. اولین کاری که برای بازیابی باید انجام گیرد، همانطور که گفته شده اینست که آدرس مربوط به زمان checkpoint (Tc) از raster file خوانده شود. پس از این کار از لحظه Tc به سمت Tf شروع به اسکن کردن لاگ فایل می‌کنیم. بدلیل آنکه در زمان Tc دو تراکنش T2 و T3 در حال اجرا بودند (و نام آنها در checkpoint record نیز ثبت شده است)، این دو تراکنش را در لیست redo قرار می‌دهیم. سپس عمل اسکن را به سمت پایین ادامه می‌دهیم. در حین اسکن کردن ابتدا به رکورد start trasnactionمربوط به تراکنش T4 می رسیم. بهمین دلیل این تراکنش را به لیست undo ها اضافه می‌کنیم. پس از آن به commit تراکنش T2 می رسیم. همانطور که گفته شد باید T2 را از لیست undo ها خارج و به یست تراکنش هایی که باید redo شوند اضافه گردد. سپس به تراکنش T5 می رسیم که تازه آغاز شده است. ان را نیز در گروه undo قرار می‌دهیم. بعد از ان رکورد مربوط به commit تراکنش T4 دیده می‌شود و ان را از لیست undo حذف و لیست redo اضافه می‌کنی. اسکن را ادامه می‌دهیم تا به نقطه Tf می رسیم. در ان لحظه لیست undo ها شامل دو تراکنش T3 و T5 و لیست Redo ها شامل تراکنش های T2 و T4 می باشند. در مورد تراکنش T1 نیز چون پیش از لحظه Tc کامیت شده است عملی صورت نمی‌گیرد. 


موفق و پیروز باشید

مطالب
ابزارهای سراسری در NET Core 2.1.
مفهوم «ابزارها» و یا «project tools» از نگارش اول NET Core. به همراه آن است؛ مانند تنظیم زیر در فایل csproj برنامه‌ها:
<ItemGroup>
   <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet" Version="2.0.0" />
</ItemGroup>
که سبب فعالسازی ابزار dotnet ef می‌شود و توسط آن می‌توان دستورات dotnet ef database update و یا dotnet ef migrations add را بر روی پروژه‌ی جاری اجرا کرد. در این حالت برنامه dotnet.exe، هاست اجرایی این ابزارهای محلی و مختص به یک پروژه است.
این ایده نیز از npm و ابزارهای محلی و مختص به یک پروژه‌ی آن گرفته شده‌است. اما npm امکان نصب این ابزارها را به صورت سراسری نیز دارد که امکان وجود linters ، test runners و یا  development web servers را میسر کرده‌است و در این حالت نیازی نیست یک چنین ابزارهایی را به ازای هر پروژه نیز یکبار نصب کرد.


معرفی ابزارهای سراسری در NET Core 2.1.

اگر SDK جدید NET Core 2.1 را نصب کرده باشید، پس از Build یک پروژه‌ی مبتنی بر NET Core 2.0. (که توسط فایل global.json، شماره SDK آن محدود و مقید نشده‌است) یک چنین پیام‌های اخطاری را مشاهده خواهید کرد:
warning : Using DotNetCliToolReference to reference 'Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet' is obsolete and can be removed from this project. This tool is bundled by default in the .NET Core SDK.
warning : Using DotNetCliToolReference to reference 'Microsoft.DotNet.Watcher.Tools' is obsolete and can be removed from this project. This tool is bundled by default in the .NET Core SDK.
یکی از ویژگی‌های جدید NET Core 2.1 معرفی global tools یا ابزارهای سراسری آن است. هدف از آن، تهیه برنامه‌های کنسول مبتنی بر NET Core. است که توسط NuGet توزیع و به روز رسانی می‌شوند. توسعه دهندگان جاوا اسکریپت با یک چنین مفهومی تحت عنوان ابزارهای سراسری NPM آشنا هستند (NPM global tools)؛ همان سوئیچ g- که یک ابزار جاوا اسکریپتی را به صورت سراسری نصب می‌کند؛ مانند کامپایلر TypeScript.
پیام‌های اخطار فوق نیز به این معنا هستند که دیگر نیازی نیست تا برای اجرای دستور dotnet watch run، حتما ابزار پروژه‌ی Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را به صورت دستی به تمام فایل‌های csproj خود اضافه کنید. ابزار Watcher و یا EntityFrameworkCore.Tools اکنون جزو ابزارهای سراسری NET Core 2.1. هستند و بدون نیازی به افزودن ارجاع خاصی به آن‌ها، هم اکنون در تمام پروژه‌های NET Core. شما قابل دسترسی و استفاده هستند. بنابراین ارجاعات مستقیم به آن‌ها را حذف کنید؛ چون غیرضروری می‌باشند.


روش نصب ابزارهای سراسری در NET Core.

روش نصب ابزارهای سراسری NET Core. به صورت زیر است:
 dotnet tool install -g example
با این دستور، برنامه‌ی فرضی example از نیوگت دریافت شده و ابتدا در یکی از دو پوشه‌ی زیر، فایل فشرده شده‌ی آن باز خواهد شد:
 %USERPROFILE%\.dotnet\toolspkgs (Windows)
 $HOME/.dotnet/toolspkgs (macOS/Linux)
و سپس در ویندوز، در مسیر زیر قرار خواهد گرفت (محل نصب نهایی):
 %USERPROFILE%\.dotnet\tools
این مسیر در لینوکس به صورت زیر است:
 ~/.dotnet/tools

در حال حاضر برای عزل این برنامه‌ها باید به یکی از این مسیرها مراجعه و آن‌ها را دستی حذف کرد (در هر دو مسیر toolspkgs و tools باید حذف شوند).


یک نمونه از این ابزارها را که dotnet-dev-certs نام دارد، پس از نصب SDK جدید، در مکان‌های یاد شده، خواهید یافت. کار این ابزار سراسری، تولید یک self signed certificate مخصوص برنامه‌های ASP.NET Core 2.1 است که پیشتر در مطلب «اجبار به استفاده‌ی از HTTPS در حین توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core 2.1» آن‌را بررسی کردیم.

نکته 1: بر اساس تصویر فوق، در خط فرمان، دستور dotnet-dev-certs را صادر کنید. اگر پیام یافت نشدن این دستور یا ابزار را مشاهده کردید، به معنای این است که مسیر نصب آن‌ها به PATH سیستم اضافه نشده‌است. با استفاده از دستورات ذیل می‌توانید این مسیر را به PATH سیستم اضافه کنید:
Windows PowerShell:
setx PATH "$env:PATH;$env:USERPROFILE/.dotnet/tools"
Linux/macOS:
echo "export PATH=\"\$PATH:\$HOME/.dotnet/tools\"" >> ~/.bash_profile

نکته 2: اگر به این مسیرها دقت کنید، این ابزارها صرفا برای کاربر جاری سیستم نصب می‌شوند و مختص به او هستند؛ به عبارتی user-specific هستند و نه machine global.


روش ایجاد ابزارهای سراسری NET Core.

همانطور که عنوان شد، ابزارهای سراسری NET Core. در اصل برنامه‌های کنسول آن هستند. به همین جهت پس از نصب SDK جدید، در یک پوشه‌ی جدید، دستور dotnet new console را اجرا کنید تا یک برنامه‌ی کنسول جدید مطابق آن ایجاد شود. سپس فایل csproj آن‌را به صورت زیر ویرایش کنید:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">  
   <PropertyGroup>
     <OutputType>Exe</OutputType>
     <IsPackable>true</IsPackable>
     <PackAsTool>true</PackAsTool>
     <TargetFramework>netcoreapp2.1</TargetFramework>
   </PropertyGroup>  
</Project>
در اینجا دو خاصیت IsPackable و PackAsTool جدید بوده و مختص به ابزارهای سراسری NET Core. هستند. تنظیم همین دو خاصیت برای تبدیل یک برنامه‌ی کنسول معمولی به ابزار سراسری کافی است.
پس از آن برای تهیه‌ی یک بسته‌ی نیوگت از آن، دستور زیر را اجرا کنید:
 dotnet pack -c Release
پس از ارسال فایل nupkg حاصل به سایت نیوگت، کاربران آن می‌توانند توسط دستور زیر آن‌را نصب کنند:
 dotnet tool install -g package-name