مطالب
مخفی کردن کوئری استرینگ‌ها در ASP.NET MVC توسط امکانات Routing
ابتدا مدل و منبع داده نمونه زیر را در نظر بگیرید:
using System.Collections.Generic;

namespace TestRouting.Models
{
    public class Issue
    {
        public int IssueId { set; get; }
        public int ProjectId { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }

    public static class IssuesDataSource
    {
        public static IList<Issue> CreateDataSource()
        {
            var results = new List<Issue>();
            for (int i = 0; i < 100; i++)
            {
                results.Add(new Issue { IssueId = i, ProjectId = i, Body = "Test...", Title = "Title " + i });
            }
            return results;
        }
    }
}
به همراه کنترلر زیر برای نمایش لیست اطلاعات و همچنین نمایش جزئیات یک issue انتخابی:
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using TestRouting.Models;

namespace TestRouting.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            var issuesList = IssuesDataSource.CreateDataSource();
            return View(issuesList); //show the list
        }

        public ActionResult Details(int issueId, int projectId)
        {
            var issue = IssuesDataSource.CreateDataSource()
                                        .Where(x => x.IssueId == issueId && x.ProjectId == projectId)
                                        .FirstOrDefault();
            return View(issue);
        }
    }
}
و View زیر کار نمایش لیست بازخوردهای یک پروژه را انجام می‌دهد:
@model IEnumerable<TestRouting.Models.Issue>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    Issues</h2>
<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
   
        <li>
            @Html.ActionLink(linkText: item.Title,
                     actionName: "Details",
                     controllerName: "Home",
                     routeValues: new { issueId = item.IssueId, projectId = item.ProjectId },
                     htmlAttributes: null)
        </li>
    }
</ul>
در این حالت اگر پروژه را اجرا کنیم، هر لینک نمایش داده شده، چنین فرمی را خواهد داشت:
 http://localhost:1036/Home/Details?issueId=0&projectId=0
سؤال: آیا می‌شود این لینک‌ها را کمی زیباتر و SEO Friendly‌تر کرد؟
برای مثال آن‌را به نحو زیر نمایش داد:
 http://localhost:1036/Home/Details/0/0
پاسخ: بلی. برای اینکار تنها کافی است از امکانات مسیریابی استفاده کنیم:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;

namespace TestRouting
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
                name: "IssueDetails",
                url: "Details/{issueId}/{projectId}", //تطابق با یک چنین مسیرهایی
                defaults: new 
                          { 
                                controller = "Home", //کنترلری که این نوع مسیرها را پردازش خواهد کرد
                                action = "Details", // اکشن متدی که نهایتا پارامترها را دریافت می‌کند
                                issueId = UrlParameter.Optional, //این خواص نیاز است هم نام پارامترهای اکشن متد تعریف شوند
                                projectId = UrlParameter.Optional
                          }
            );

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
در اینجا یک route جدید به نام دلخواه IssueDetails پیش از route پیش فرض، تعریف شده است.
این route جدید با مسیرهایی مطابق پارامتر url آن تطابق خواهد یافت. پس از آن کوئری استرینگ متناظر با issueId را به پارامتر issueId اکشن متدی به نام Details و کنترلر Home ارسال خواهد کرد؛ به همین ترتیب در مورد projectId عمل خواهد شد.
ضمنا در url نهایی نمایش داده شده، دیگر اثری از کوئری استرینگ‌ها نبوده و برای نمونه در این حالت، اولین لینک نمایش داده شده شکل زیر را خواهد داشت:
 http://localhost:1036/Home/Details/0/0
 البته باید دقت داشت، یک چنین اصلاح خودکاری تنها در حالت استفاده از متد Html.ActionLink رخ می‌دهد و اگر Urlها را دستی ایجاد کنید، تغییری را مشاهده نخواهید کرد.
مطالب
محدود کردن کاربر‌ها به آپلود فایل‌هایی خاص در ASP.NET MVC
یک ادیتور آنلاین را تصور کنید که کاربران در قسمت ارسال تصویر آن قرار است فقط فایل‌های png، jpg و gif ارسال کنند و نه مثلا فایل test.aspx و موارد مشابه. در اینجا برای محدود کردن نوع فایل‌های آپلود شده می‌توان از فیلترهای سفارشی ASP.NET MVC کمک گرفت:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;

namespace SecurityModule
{
    public class AllowUploadSpecialFilesOnlyAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        readonly List<string> _toFilter = new List<string>();
        readonly string _extensionsWhiteList;
        public AllowUploadSpecialFilesOnlyAttribute(string extensionsWhiteList)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(extensionsWhiteList))
                throw new ArgumentNullException("extensionsWhiteList");

            _extensionsWhiteList = extensionsWhiteList;
            var extensions = extensionsWhiteList.Split(',');
            foreach (var ext in extensions.Where(ext => !string.IsNullOrWhiteSpace(ext)))
            {
                _toFilter.Add(ext.ToLowerInvariant().Trim());
            }
        }

        bool canUpload(string fileName)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(fileName)) return false;

            var ext = Path.GetExtension(fileName.ToLowerInvariant());
            return _toFilter.Contains(ext);
        }

        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var files = filterContext.HttpContext.Request.Files;
            foreach (string file in files)
            {
                var postedFile = files[file];
                if (postedFile == null || postedFile.ContentLength == 0) continue;

                if (!canUpload(postedFile.FileName))
                    throw new InvalidOperationException(
                        string.Format("You are not allowed to upload {0} file. Please upload only these files: {1}.",
                                        Path.GetFileName(postedFile.FileName), 
                                        _extensionsWhiteList));
            }

            base.OnActionExecuting(filterContext);
        }
    }
}

توضیحات کدهای فوق:
برای تهیه فیلتر محدود سازی نوع فایل‌های قابل ارسال به سرور، با ارث بری از ActionFilterAttribute شروع خواهیم کرد. سپس با تحریف متد OnActionExecuting آن، توسط filterContext.HttpContext.Request.Files می‌توان به کلیه فایل‌های درحال ارسال به سرور در طی درخواست جاری، دسترسی یافت.
به این ترتیب از طریق مقدار خاصیت postedFile.FileName می‌توان به پسوند فایل در حال ارسال رسید و بر این اساس امکان ارسال فایل‌های غیرمجاز را در نیمه راه با صدور یک استثناء سلب کرد.

برای استفاده از این فیلتر سفارشی تهیه شده نیز می‌توان به نحو زیر عمل کرد:
[AllowUploadSpecialFilesOnly(".jpg,.gif,.png")]
public ActionResult ImageUpload(HttpPostedFileBase file)
در اینجا پسوند فایل‌های مجاز قابل ارسال، توسط یک کاما از هم جدا خواهند شد.


یک نکته تکمیلی:
اگر کاربر قرار است تنها تصویر ارسال کند، بررسی پسوند فایل لازم است اما کافی نیست. برای این منظور می‌توان از کلاس Image واقع شده در فضای نام System.Drawing نیز کمک گرفت:
public static bool IsImageFile(HttpPostedFileBase photoFile)
{
    using (var img = Image.FromStream(photoFile.InputStream))
    {
         return img.Width > 0;
    }
}
در اینجا اگر فایل ارسالی تصویر نباشد، به صورت خودکار یک استثناء صادر خواهد شد.
 
مطالب
استفاده از لنگر (anchor) برای اسکرول به قسمت خاصی از صفحه در Blazor Server
فرض کنید کدی مانند زیر را در یک کامپوننت داریم و انتظار این است که با کلیک بر روی Section2، به بخش مورد نظر اسکرول شویم:
@page "/test"

<nav>
    <!-- یک روش -->
    <a href="#section2">Section2</a>

    <!-- روش دیگر -->
    <NavLink href="#section2">Section2</NavLink>    
</nav>

@* ... *@


<h2 id="section2">It's Section2.</h2>
@* ... *@
اما متاسفانه در Blazor Server تا نسخه فعلی آن (نسخه هفت)، این کار ساده به راحتی امکان‌پذیر نیست. همانطور که ملاحظه می‌کنید، به دو روش، نویگیشن انجام شده‌است؛ اما هیچ‌یک ما را به هدف نمی‌رسانند. دلیل این موضوع، رفتار Blazor Server در بارگذاری صفحات می‌باشد. در حقیقت المان‌ها موقع بارگذاری، هنوز در صفحه وجود ندارند. در واقع ابتدا نیاز است که اتصال SignalR برقرار شود و سپس داده‌ها از سرور دریافت شوند (مگر در حالت pre-rendered که مشکلات خاص خود را در پی دارد).
برای انجام این کار دو روش وجود دارد؛ یکی بر پایه‌ی جاوااسکریپت است و دیگری توسط توابع داخلی Blazor JS.


روش جاوااسکریپتی

ابتدا یک کامپوننت را به نام AnchorNavigation ایجاد می‌نماییم:
@inject IJSRuntime JSRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager
@implements IDisposable
@code {
    protected override void OnInitialized()
    {
        NavigationManager.LocationChanged += OnLocationChanged;
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await ScrollToFragment();
    }

    public void Dispose()
    {
        NavigationManager.LocationChanged -= OnLocationChanged;
    }

    private async void OnLocationChanged(object sender, LocationChangedEventArgs e)
    {
        await ScrollToFragment();
    }

    private async Task ScrollToFragment()
    {
        var uri = new Uri(NavigationManager.Uri, UriKind.Absolute);
        var fragment = uri.Fragment;
        if (fragment.StartsWith('#'))
        {
            // Handle text fragment (https://example.org/#test:~:text=foo)
            // https://github.com/WICG/scroll-to-text-fragment/
            var elementId = fragment.Substring(1);
            var index = elementId.IndexOf(":~:", StringComparison.Ordinal);
            if (index > 0)
            {
                elementId = elementId.Substring(0, index);
            }

            if (!string.IsNullOrEmpty(elementId))
            {
                await JSRuntime.InvokeVoidAsync("BlazorScrollToId", elementId);
            }
        }
    }
}
سپس کد جاوا اسکریپتی زیر را در جایی قبل از فراخوانی <script src="_framework/blazor.server.js"></script> قرار می‌دهیم (برای مثال اگر می‌خواهیم در اکثر صفحات از آن بهره ببریم، آن را در layout.cshtmlـ قرار می‌دهیم).
function BlazorScrollToId(id) {
            const element = document.getElementById(id);
            if (element instanceof HTMLElement) {
                element.scrollIntoView({
                    behavior: "smooth",
                    block: "start",
                    inline: "nearest"
                });
            }
        }
حال در هر کامپوننتی که نیاز به استفاده از لنگر (anchor) داریم، به شکل زیر عمل می‌کنیم:
@page "/"

<PageTitle>Index</PageTitle>

<a href="#section2">
    <h1>Section2</h1>
</a>

<SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" />

<div style="height: 2000px">

</div>

<div id="section2">
    <h2>It's Section2. </h2>
</div>

<AnchorNavigation />


روش استفاده از توابع داخلی Blazor JS 

می توان از ElementReference و FocusAsync که در حقیقت مربوط به خود Blazor JS می‌باشند استفاده نمود. اینبار کدهای کامپوننت AnchorNavigation را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Rendering;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Routing;
using System.Diagnostics.CodeAnalysis;

namespace TestAnchorNavigation;

public class AnchorNavigation: ComponentBase, IDisposable
{
    private bool _setFocus;

    [Inject] private NavigationManager NavManager { get; set; } = default!;
    [Parameter] public RenderFragment? ChildContent { get; set; }
    [Parameter] public string? BookmarkName { get; set; }
    [DisallowNull] public ElementReference? Element { get; private set; }

    protected override void BuildRenderTree(RenderTreeBuilder builder)
    {
        builder.OpenElement(0, "span");
        builder.AddAttribute(2, "tabindex", "-1");
        builder.AddContent(3, this.ChildContent);
        builder.AddElementReferenceCapture(4, this.SetReference);
        builder.CloseElement();
    }

    protected override void OnInitialized()
        => NavManager.LocationChanged += this.OnLocationChanged;

    protected override void OnParametersSet()
        => _setFocus = this.IsMe();

    private void SetReference(ElementReference reference)
        => this.Element = reference;

    private void OnLocationChanged(object? sender, LocationChangedEventArgs e)
    {
        if (this.IsMe())
        {
            _setFocus = true;
            this.StateHasChanged();
        }
    }

    protected async override Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (_setFocus)
            await this.Element!.Value.FocusAsync(false);

        _setFocus = false;
    }

    private bool IsMe()
    {
        string? elementId = null;

        var uri = new Uri(this.NavManager.Uri, UriKind.Absolute);
        if (uri.Fragment.StartsWith('#'))
        {
            elementId = uri.Fragment.Substring(1);
            return elementId == BookmarkName;
        }
        return false;
    }

    public void Dispose()
        => NavManager.LocationChanged -= this.OnLocationChanged;
}
و پیرو آن، صفحه‌ی موردنظر برای استفاده از لنگر نیز به شکل زیر تغییر خواهد کرد:
@page "/"

<PageTitle>Index</PageTitle>

<NavLink href="#section2">
    <h1>Section2</h1>
</NavLink>

<SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" />

<div style="height: 2000px">

</div>

<AnchorNavigation BookmarkName="section2">
      <h2>It's Section2. </h2>
</AnchorNavigation>
نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
یک نکته‌ی تکمیلی: پیاده سازی IXmlRepository مایکروسافت برای EF Core

از زمان ارائه‌ی NET Core 2.2.، بسته‌ی نیوگت جدید Microsoft.AspNetCore.DataProtection.EntityFrameworkCore ارائه شده‌است که کار آن دقیقا شبیه به پیاده سازی «یک نکته‌ی تکمیلی: روش ذخیره سازی کلید موقتی تولید شده در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی سرور» است که در نظرات فوق ارائه شد.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدا بسته‌ی نیوگت آن‌را به برنامه اضافه کنید:
dotnet add package Microsoft.AspNetCore.DataProtection.EntityFrameworkCore

سپس Context ای را که بر اساس اینترفیس IDataProtectionKeyContext آن پیاده سازی شده‌است و دارای DbSet جدید از نوع DataProtectionKey است، تعریف کنید:
    public class MyKeysContext : DbContext, IDataProtectionKeyContext
    {
        // A recommended constructor overload when using EF Core 
        // with dependency injection.
        public MyKeysContext(DbContextOptions<MyKeysContext> options) 
            : base(options) { }

       // This maps to the table that stores keys.
        public DbSet<DataProtectionKey> DataProtectionKeys { get; set; }
    }
که با اجرای مهاجرت‌ها، یک جدول جدید را با سه فیلد زیر، ایجاد می‌کند:
public int Id { get; set; }
public string FriendlyName { get; set; }
public string XmlData { get; set; }

در آخر روش معرفی این Context به سیستم DataProtection به صورت زیر است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   // using Microsoft.AspNetCore.DataProtection;
    services.AddDataProtection()
        .PersistKeysToDbContext<MyKeysContext>();
}
به این ترتیب، به صورت خودکار، اطلاعات موقتی کلیدهای رمزنگاری سیستم data-protection در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و یا بازیابی می‌شوند.
نظرات اشتراک‌ها
دوراهی انتخاب NHibernate و Entityframework
مشکل عمومی در بین برنامه نویس‌ها وجود دارد و آن هم این است که فکر می‌کنند آنی که سریع‌تر است بهتر است. خیر! در ADO.NET خام تمام مسایلی که توضیح دادم مانند کش، ترجمه کوئری، نگاشت‌ها و رعایت بسیاری از best practices که در EF لحاظ شده، وجود ندارند. 50 قسمتی مطلب در موردش در سایت هست. در طول زمان همین کلاس‌های sql helper برای لحاظ این الگوها باید تغییر کنند و اینجا است که دست آخر به این نتیجه خواهید رسید، EF از تمام کارهای دست ساز بسیاری از برنامه نویس‌ها، سریعتر و بهینه‌تر است.
کار اصولی با بانک اطلاعاتی صرفا یک select ساده نیست که بر اساس آن کارآیی و یا بهتر بودن روشی را مشخص کنید. 
نظرات مطالب
انجام کارهای زمانبندی شده در برنامه‌های ASP.NET توسط DNT Scheduler
سلام؛ در نسخه قبلی که بر روی ASP .NET MVC بود برای پروژه ای که روی سرور هاست کرده بودم و سرور "فقط" از TLS1.2 استفاده می‌کرد (سرور از طریق نرم افزار NARTAC کانفیگ شده و همه نسخه‌های SSL و Tls1.0 و Tls1.1 بر روی آن غیر فعال شده است به دلیل موارد امنیتی) مجبور بودم دو خط کد زیر را در متد WakeUp قبل از کد دانلود صفحه اضافه کنم
ServicePointManager.ServerCertificateValidationCallback += (sender, cert, chain, sslPolicyErrors) => true;
ServicePointManager.SecurityProtocol = SecurityProtocolType.Tls12;

تا خطایی برای دانلود صفحه دریافت نکنم و کد به درستی کار کند
برای نسخه جدید که بر روی dot NET Core زحمت آن را کشیده اید کد آن کمی تغییر کرده و به جای استفاده از شئ WebClient و دانلود صفحه از شئ HttpClient استفاده شده.
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید در اینجا برای فعال سازی Tls1.2 به چه نحوی باید عمل کنم تا خطا نده؟ آیا باید دوباره همین دو خط کد بالا را قبل از خط کد
await _client.GetStringAsync(SiteRootUrl);
که در کلاس ThisApplication نوشته شده صدا بزنم؟


ضمنا به چه نحوی باید متد LogError که در قطعه کد زیر در کلاس Startup نوشته شده رو شخصی سازی کنم تا همه لاگهای خطا در جدولی در بانک اطلاعاتی ذخیره شود؟ (چون از بانک اطلاعاتی مونگو استفاده کردم می‌خواستم این بخش رو برای مونگو پیاده سازی کنم)
var logger = loggerFactory.CreateLogger(typeof(Startup));
app.UseDNTScheduler(onUnexpectedException: (ex, name) =>
{
      logger.LogError(0, ex, $"Failed running {name}");
});
مطالب
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت دوم

در قسمت قبل ایده‌ی اصلی و مفاهیم مرتبط با استفاده از Iterators مطرح شد. در این قسمت به یک مثال عملی در این مورد خواهیم پرداخت.

چندین کتابخانه و کلاس جهت مدیریت Coroutines در دات نت تهیه شده که لیست آن‌ها به شرح زیر است:
1) Using C# 2.0 iterators to simplify writing asynchronous code
2) Wintellect's Jeffrey Richter's PowerThreading Library
3) Rob Eisenberg's Build your own MVVM Framework codes

و ...

مورد سوم که توسط خالق اصلی کتابخانه‌ی Caliburn (یکی از فریم ورک‌های مشهور MVVM برای WPF و Silverlight) در کنفرانس MIX 2010 ارائه شد، این روزها در وبلاگ‌های مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تقریبا به یک روش استاندارد تبدیل شده است. این روش از یک اینترفیس و یک کلاس به شرح زیر تشکیل می‌شود:

using System;

namespace SLAsyncTest.Helper
{
public interface IResult
{
void Execute();
event EventHandler Completed;
}
}

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace SLAsyncTest.Helper
{
public class ResultEnumerator
{
private readonly IEnumerator<IResult> _enumerator;

public ResultEnumerator(IEnumerable<IResult> children)
{
_enumerator = children.GetEnumerator();
}

public void Enumerate()
{
childCompleted(null, EventArgs.Empty);
}

private void childCompleted(object sender, EventArgs args)
{
var previous = sender as IResult;

if (previous != null)
previous.Completed -= childCompleted;

if (!_enumerator.MoveNext())
return;

var next = _enumerator.Current;
next.Completed += childCompleted;
next.Execute();
}
}
}

توضیحات:
مطابق توضیحات قسمت قبل، برای مدیریت اعمال همزمان به شکلی پی در پی، نیاز است تا یک IEnumerable را به همراه yield return در پایان هر مرحله از کار ایجاد کنیم. در اینجا این IEnumerable را از نوع اینترفیس IResult تعریف خواهیم کرد. متد Execute آن شامل کدهای عملیات Async خواهند شد و پس از پایان کار رخداد Completed صدا زده می‌شود. به این صورت کلاس ResultEnumerator به سادگی می‌تواند یکی پس از دیگری اعمال Async مورد نظر ما را به صورت متوالی فراخوانی نمائید. با هر بار فراخوانی رخداد Completed، متد MoveNext صدا زده شده و یک مرحله به جلو خواهیم رفت.
برای مثال کدهای ساده WCF Service زیر را در نظر بگیرید.

using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Activation;
using System.Threading;

namespace SLAsyncTest.Web
{
[ServiceContract(Namespace = "")]
[AspNetCompatibilityRequirements(RequirementsMode
= AspNetCompatibilityRequirementsMode.Allowed)]
public class TestService
{
[OperationContract]
public int GetNumber(int number)
{
Thread.Sleep(2000);//Simulating a log running operation
return number * 2;
}
}
}

قصد داریم در طی دو مرحله متوالی این WCF Service را در یک برنامه‌ی Silverlight فراخوانی کنیم. کدهای قسمت فراخوانی این سرویس بر اساس پیاده سازی اینترفیس IResult به صورت زیر درخواهند آمد:

using System;
using SLAsyncTest.Helper;

namespace SLAsyncTest.Model
{
public class GetNumber : IResult
{
public int Result { set; get; }
public bool HasError { set; get; }

private int _num;
public GetNumber(int num)
{
_num = num;
}

#region IResult Members
public void Execute()
{
var srv = new TestServiceReference.TestServiceClient();
srv.GetNumberCompleted += (sender, e) =>
{
if (e.Error == null)
Result = e.Result;
else
HasError = true;

Completed(this, EventArgs.Empty); //run the next IResult
};
srv.GetNumberAsync(_num);
}

public event EventHandler Completed;
#endregion
}
}
در متد Execute کار فراخوانی غیرهمزمان WCF Service به صورتی متداول انجام شده و در پایان متد Completed صدا زده می‌شود. همانطور که توضیح داده شد، این فراخوانی در کلاس ResultEnumerator یاد شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
اکنون قسمت‌های اصلی کدهای View Model برنامه به شکل زیر خواهند بود:

private void doFetch(object obj)
{
new ResultEnumerator(executeAsyncOps()).Enumerate();
}

private IEnumerable<IResult> executeAsyncOps()
{
FinalResult = 0;
IsBusy = true; //Show BusyIndicator

//Sequential Async Operations
var asyncOp1 = new GetNumber(10);
yield return asyncOp1;

//using the result of the previous step
if(asyncOp1.HasError)
{
IsBusy = false; //Hide BusyIndicator
yield break;
}

var asyncOp2 = new GetNumber(asyncOp1.Result);
yield return asyncOp2;

FinalResult = asyncOp2.Result; //Bind it to the UI

IsBusy = false; //Hide BusyIndicator
}
در اینجا یک IEnumerable از نوع IResult تعریف شده است و در طی دو مرحله‌ی متوالی اما غیرهمزمان کار دریافت اطلاعات از WCF Service صورت می‌گیرد. ابتدا عدد 10 به WCF Service ارسال می‌شود و خروجی 20 خواهد بود. سپس این عدد در مرحله‌ی بعد مجددا به WCF Service ارسال گردیده و حاصل نهایی که عدد 40 می‌باشد در اختیار سیستم Binding قرار خواهد گرفت.
اگر از این روش استفاده نمی‌شد ممکن بود به این جواب برسیم یا خیر. ممکن بود مرحله‌ی دوم ابتدا شروع شود و سپس مرحله‌ی اول رخ دهد. اما با کمک Iterators و yield return به همراه کلاس ResultEnumerator موفق شدیم تا عملیات دوم همزمان را در حالت تعلیق قرار داده و پس از پایان اولین عملیات غیر همزمان، مرحله‌ی بعدی فراخوانی را بر اساس مقدار حاصل شده از WCF Service آغاز کنیم.
این روش برای برنامه‌ نویس‌ها آشناتر است و همان سیستم فراخوانی A->B->C را تداعی می‌کند اما کلیه اعمال غیرهمزمان هستند و ترد اصلی برنامه قفل نخواهد شد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش اول
یکی از مهمترین قسمت‌های برنامه، کار با داده‌های بانک اطلاعاتی (یا در کل منابع اطلاعاتی) است. اینکه چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و آن‌ها را در یک قالب کاربر پسند به کاربران برنامه نشان دهیم. افزودن شیء DataContext و مفاهیمی چون DataBinding باعث ارتباط سریع‌تر و راحت‌تری با منبع داده‌ها شده است. همچنین این قابلیت وجود دارد که هر گونه به روز آوری در اطلاعات دریافت شده، شما را با خبر سازد تا بتوانید طبق آن چه که می‌خواهید اطلاعات نمایشی را به روز کنید. در این مقاله به نحوه‌ی ارتباط بین منبع داده با DataContext و سپس کنترل‌هایی را چون Grid و ListBox و ... در رابطه با این منابع داده بررسی می‌کنیم.

در مورد بررسی ارتباط با داده‌ها در WPF باید سه مورد را بشناسیم:

  • DataContext: این شیء اتصالش را به منبع داده‌ها برقرار کرده و هر موقع داده‌ای را نیاز داریم، از طریق این شیء تامین می‌شود.
  • DataBinding: یک واسطه بین DataContext و هر آن چیزی است که قرار است از داده‌ها تغذیه کند. در تعریفی رسمی‌تر می‌گوییم: روشی ساده و قدرتمند بوده و واسطی است بین مدل تجاری و رابط کاربری. هر زمانی که داده‌ای تغییر کند، ما را آگاه می‌سازد که می‌تواند یک ارتباط یک طرفه یا دو طرفه باشد.
  • DataTemplate: نحوه‌ی فرمت بندی و نمایش داده‌ها را تعیین می‌کند.
ابتدا کار را با یک مثال ساده آغاز می‌کنیم. قصد داریم فرمی را که در قسمت قبلی ساختیم، با استفاده از یک منبع داده پر کنیم:
ابتدا قبل از هر چیزی کلاس فرم قبلی را پیاده سازی می‌کنیم. در این پیاده سازی از یک enum برای انتخاب زمینه‌های کاری هم کمک گرفته ایم و هچنین با یک متد ایستا، منبع داده‌ی تک رکوردی را جهت تست برنامه آماده کرده‌ایم:
   public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person
    {
        public string Name { get; set; }

        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }
        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                Date = DateTime.Now
            };
        }
    }

حالا لازم است که این منبع داده را در اختیار DataContext بگذاریم. وارد بخش کد نویسی شده و در سازنده‌ی پنجره کد زیر را می‌نویسیم:
 DataContext = Person.GetPerson();
public partial class MainWindow : Window
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            DataContext = Person.GetPerson();
        }  
    }
با این کار، ارتباط شما با منبع داده آغاز می‌شود و طبق درخواست‌هایی که از DataBinding به آن می‌رسد، اطلاعات را تحویل DataBinding می‌دهد. برای نمایش داده‌ها در کنترل‌ها و استفاده از DataBinding، به سراغ خصوصیات وابسته می‌رویم. در حال حاضر فعلا برنامه را با دو کنترل عکس و نام که رشته‌ای هستند آغاز می‌کنیم؛ چون بقیه‌ی کنترل‌ها کمی متفاوت هستند.
همانطور که می‌دانید متن کنترل TextBox توسط خصوصیت Text پر می‌شود و برای همین در این خصوصیت می‌نویسیم:
Text="{Binding Name}"
علامت {} را باز کرده و در ابتدا نام Binding را می‌آوریم. سپس بعد از یک فاصله، نام پراپرتی کلاسی را که حاوی اطلاعات مدنظر است، می‌نویسیم و بدین صورت اتصال برقرار می‌شود. برای کنترل عکس هم وضعیت به همین صورت است:
Source="{Binding ImageName}"
حال برنامه را اجرا کرده و دو کنترل textbox و Image را بررسی می‌کنیم:


کلمه‌ی Leo داخل کادر متنی قرار گرفته و عکس اینبار به صورت ایستا خوانده نشده، بلکه نام عکس از طریق یک منبع داده برای آن فراهم شده است.

اطلاع از به روزرسانی در منبع داده‌ها:
حال این نکته پیش می‌آید که اگر همین اطلاعات دریافت شده در مدل منبع داده تغییر کند، چگونه می‌توانیم از این موضوع مطلع شده و همین اطلاعات به روز شده را که نمایش داده‌ایم، تغییر دهیم. بنابراین جهت اطلاع از این مورد، کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم.

کار را از یک کلاس آغاز می‌کنیم. از اینترفیس INotifyPropertyChanged ارث بری کرده و در آن یک رویداد و یک متد را تعریف می‌کنیم و کمی در هم در تعریف Property‌ها دست می‌بریم. فعلا اینکار را فقط برای پراپرتی Name انجام می‌دهیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string property)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }
در کد بالا یک رویداد از نوع PropertyChangedEventHandler تعریف می‌کنیم که وظیفه‌ی به روزآوری را به عهده دارد؛ ولی صدا زدن این رویداد بر عهده‌ی ماست و خود به خود صدا زده نمی‌شود. پس نیاز است متدی را فراهم کرده تا بدانیم که چه خصوصیتی تغییر یافته‌است و از آن طریق رویداد را فراخوانی کنیم و به رویداد بگوییم که کدام پراپرتی تغییر کرده است. این متد را OnpropertyChanged می‌نامیم که آرگومان ورودی آن نام خصوصیتی است که تغییر یافته است و پس از ارزیابی از صحت آن، رویداد را Invoke می‌کنیم.
در بخش Setter آن خصوصیت هم باید این متد را صدا زده و نام خصوصیت را به آن پاس بدهیم تا موقعی که مدل تغییر پیدا کرد، بگوید که خصوصیت Name بوده است که تغییر کرده است.
برای اینکه بدانیم کد واقعا کار می‌کند و تستی بر آن زده باشیم، فعلا دکمه‌ی Save را به Change تغییر می‌دهیم و کد داخل پنجره را بدین صورت تغییر می‌دهیم:
  public partial class MainWindow : Window
    {
        private Person person;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

        }

        private void Button_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            person.Name = "Leonardo Decaperio";
        }  
    }

متغیر کلاسی را از حالت محلی Local به عمومی Global تغییر دادم که از طریق دکمه‌ی منبع داده در دسترس باشد. حال در رویداد دکمه نام بازیگر را تغییر می‌دهم. برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه کلیک کنید. باید بعد از یک لحظه‌ی کوتاه، نام بازیگر از Leo به Leonardo Decaperio تغییر کند.
این کد واقعا کدی مفید جهت به روزرسانی است ولی مشکلی دارد که نام پراپرتی باید به صورت String به آن پاس شود که در یک برنامه بزرگ این مورد یک مشکل خواهد شد و اگر نام خصوصیت تغییر کند باید نام داخل آن هم تغییر کند؛ پس کد را به شکل دیگری بازنویسی می‌کنیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        } 

  private void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string property="")
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }

در متد OnPropertyChanged در کنار پارامتر اول، ویژگی attribute به نام CallerMemberName را که در فضای نام system.runtime.compilerservice قرار دارد استفاده می‌کنیم (دات نت 4.5). این ویژگی، نام پراپرتی یا متدی که متد OnpropertyChnaged را صدا زده است، به دست می‌آورد. پارامتر اول را هم اختیاری می‌کنیم که سیستم بر ورود پارامتر اجباری نداشته باشد و نهایتا در هر پراپرتی تنها لازم است همانند بالا، خط زیر ذکر شود:
OnPropertyChanged();
اگر الان یک تست از آن بگیرید، می‌بینید که بدون مشکل کار می‌کند. حالا همین متد را در setter تمام پراپرتی‌هایی که دوست دارید از تغییر آن‌ها آگاه شوید قرار دهید.
کد این قسمت
در قسمت‌های آینده به بررسی تبدیل مقادیر و framework element و کنترل‌ها می‌پردازیم.
مطالب
آشنایی با آزمایش واحد (unit testing) در دات نت، قسمت 3

آشنایی با NUnit

NUnit یکی از فریم ورک‌های آزمایش واحد سورس باز مخصوص دات نت فریم ورک است. (کلا در دات نت هرجایی دیدید که N ، به ابتدای برنامه‌ای یا کتابخانه‌ای اضافه شده یعنی نمونه منتقل شده از محیط جاوا به دات نت است. برای مثال NHibernate از Hibernate جاوا گرفته شده است و الی آخر)
این برنامه با سی شارپ نوشته شده است اما تمامی زبان‌های دات نتی را پشتیبانی می‌کند (اساسا با زبان نوشته شده کاری ندارد و فایل اسمبلی برنامه را آنالیز می‌کند. بنابراین فرقی نمی‌کند که در اینجا چه زبانی بکار گرفته شده است).

ابتدا NUnit را دریافت نمائید:
http://nunit.org/index.php?p=download

یک برنامه ساده از نوع console را در VS.net آغاز کنید.
کلاس MyList را با محتوای زیر به پروژه اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;

namespace sample
{
public class MyList
{
public static List<int> GetListOfIntItems(int numberOfItems)
{
List<int> res = new List<int>();

for (int i = 0; i < numberOfItems; i++)
res.Add(i);

return res;
}
}

}

یکبار پروژه را کامپایل کنید.

اکنون بر روی نام پروژه در قسمت solution explorer کلیک راست کرده و گزینه add->new project را انتخاب کنید. نوع این پروژه را که متدهای آزمایش واحد ما را تشکیل خواهد داد، class library انتخاب کنید. با نام مثلا TestLibrary (شکل زیر).



با توجه به اینکه NUnit ، اسمبلی برنامه (فایل exe یا dll آن‌را) آنالیز می‌کند، بنابراین می‌توان پروژه تست را جدای از پروژه اصلی ایجاد نمود و مورد استفاده قرار داد.
پس از ایجاد پروژه class library ، باید ارجاعی از NUnit framework را به آن اضافه کنیم. به محل نصب NUnit مراجعه کرده (پوشه bin آن) و ارجاعی به فایل nunit.framework.dll را به پروژه اضافه نمائید (شکل زیر).



سپس فضاهای نام مربوطه را به کلاس آزمایش واحد خود اضافه خواهیم کرد:

using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;

اولین نکته‌ای را که باید در نظر داشت این است که کلاس آزمایش واحد ما باید Public باشد تا در حین آنالیز اسمبلی پروژه توسط NUint، قابل دسترسی و بررسی باشد.
سپس باید ویژگی جدیدی به نام TestFixture را به این کلاس اضافه کرد.

[TestFixture]
public class TestClass

این ویژگی به NUnit‌ می‌گوید که در این کلاس به دنبال متدهای آزمایش واحد بگرد. (در NUnit از attribute ها برای توصیف عملکرد یک متد و همچنین دسترسی runtime به آن‌ها استفاده می‌شود)
سپس هر متدی که به عنوان متد آزمایش واحد نوشته می‌شود، باید دارای ویژگی Test باشد تا توسط NUnit بررسی گردد:

[Test]
public void TestGetListOfIntItems()

نکته: متد Test ما باید public‌ و از نوع void باشد و همچنین هیچ پارامتری هم نباید داشته باشد.

اکنون برای اینکه بتوانیم متد GetListOfIntItems برنامه خود را در پروژه دیگری تست کنیم، باید ارجاعی را به اسمبلی آن اضافه کنیم. همانند قبل، از منوی project‌ گزینه add reference ، فایل exe برنامه کنسول خود را انتخاب کرده و ارجاعی از آن‌را به پروژه class library اضافه می‌کنیم. بدیهی است امکان اینکه کلاس تست در همان پروژه هم قرار می‌گرفت وجود داشت و صرفا جهت جداسازی آزمایش از برنامه اصلی این‌کار صورت گرفت.
پس از این مقدمات، اکنون متد آزمایش واحد ساده زیر را در نظر بگیرید:

[Test]
public void TestGetListOfIntItems()
{
const int count = 5;
List<int> items = sample.MyList.GetListOfIntItems(count);
Assert.That(items.Count,Is.EqualTo(5));
}

قصد داریم بررسی کنیم آیا متد GetListOfIntItems واقعا همان تعداد آیتمی را که باید برگرداند، بازگشت می‌دهد؟ عدد 5 به آن پاس شده است و در ادامه قصد داریم بررسی کنیم، count شیء حاصل (items در اینجا) آیا واقعا مساوی عدد 5 است؟
اگر آن را (سطر مربوط به Assert را) کلمه به کلمه بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم به صورت زیر خواهد بود:
می‌خواهیم اثبات کنیم که count مربوط به شیء items مساوی 5 است.

پس از اضافه کردن متد فوق، پروژه را کامپایل نمائید.

اکنون برنامه nunit.exe را اجرا کنید تا NUnit IDE ظاهر شود (در همان دایرکتوری bin مسیر نصب NUnit قرار دارد).
از منوی File آن یک پروژه جدید را آغاز نموده و آنرا ذخیره کنید.
سپس از منوی project آن، با استفاده از گزینه add assembly ، فایل dll کتابخانه تست خود را اضافه نمائید.
احتمالا پس از انجام این عملیات بلافاصله با خطای زیر مواجه خواهید شد:

---------------------------
Assembly Not Loaded
---------------------------
System.ApplicationException : Unable to load TestLibrary because it is not located under
the AppBase
----> System.IO.FileNotFoundException : Could not load file or assembly
'TestLibrary' or one of its dependencies. The system cannot find the file specified.
For further information, use the Exception Details menu item.

این خطا به این معنا است که پروژه جدید NUnit باید دقیقا در همان پوشه خروجی پروژه، جایی که فایل dll کتابخانه تست ما تولید شده است، ذخیره گردد. پس از افزودن اسمبلی، نمای برنامه NUnit باید به شکل زیر باشد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، NUnit با استفاده از قابلیت‌های reflection در دات نت، اسمبلی را بارگذاری می‌کند و تمامی کلاس‌هایی که دارای ویژگی TestFixture باشند در آن لیست خواهد شد.
اکنون بر روی دکمه run کلیک کنید تا اولین آزمایش ما انجام شود. (شکل زیر)



رنگ سبز در اینجا به معنای با موفقیت انجام شدن آزمایش است.

ادامه دارد...

مطالب
آموزش TypeScript #4
در پست‌های قبل با کلیات و primitive types در زبان TypeScript آشنا شدیم:

در این پست به مفاهیم شی گرایی در این زبان می‌پردازیم.

ماژول ها:
تعریف یک ماژول: برای تعریف یک ماژول باید از کلمه کلیدی module استفاده کنید. یک ماژول معادل یک ظرف است برای نگهداری کلاس‌ها و اینترفیس‌ها و سایر ماژول ها. کلاس‌ها و اینترفیس‌ها در TypeScript می‌توانند به صورت internal یا public باشند(به صورت پیش فرض internal است؛ یعنی فقط در همان ماژول قابل استفاده و فراخوانی است). هر چیزی که در داخل یک ماژول تعریف می‌شود محدوده آن در داخل آن ماژول خواهد بود. اگر قصد توسعه یک پروژه در مقیاس بزرگ را دارید می‌توانید همانند دات نت که در آن امکان تعریف فضای نام‌های تودرتو امکان پذیر است در TypeScript نیز، ماژول‌های تودرتو تعریف کنید.  برای مثال:
module MyModule1 {
    module  MyModule2 {
     }
}
اما به صورت معمول سعی می‌شود هر ماژول در یک فایل جداگانه تعریف شود. استفاده از چند ماژول در یک فایل به مرور، درک پروژه را سخت خواهد کرد و در هنگام توسعه امکان برخورد با مشکل وجود خواهد داشت. برای مثال اگر یک فایل به نام MyModule.ts داشته باشیم که یک ماژول به این نام را شامل شود بعد از کامپایل یک فایل به نام  MyModule.js ایجاد خواهد شد. 

کلاس ها:
برای تعریف یک کلاس می‌توانیم همانند دات نت از کلمه کلیدی class استفاده کنیم. بعد از تعریف کلاس می‌توانیم متغیر‌ها و توابع مورد نظر را در این کلاس قرار داده و تعریف کنیم.  
module Utilities {
   export class Logger {
      log(message: string): void{
       if(typeofwindow.console !== 'undefined') {
           window.console.log(message);
        }
      }
   }    
}
نکته مهم و جالب قسمت بالا کلمه export است. export معادل public در دات نت است و کلاس  logger را قابل دسترس در خارج ماژول Utilities خواهد کرد. اگر از export در هنگام تعریف کلاس استفاده نکنیم این کلاس فقط در سایر کلاس‌های تعریف شده در داخل همان ماژول قابل دسترس است.
تابع log  که در کلاس بالا تعریف کردیم به صورت پیش فرض public یا عمومی است و نیاز به استفاده export نیست.
برای استفاده از کلاس بالا باید این کلمه کلیدی new استفاده کنیم.  
window.onload = function() {
  varlogger = new Utilities.Logger();
  logger.log('Logger is loaded'); 
};
برای تعریف سازنده برای کلاس بالا باید از کلمه کلیدی constructor استفاده نماییم:
export class Logger{
constructor(private num: number) { 
}
با کمی دقت متوجه تعریف متغیر num به صورت private خواهید شد که برخلاف انتظار ما در زبان‌های دات نتی است. بر خلاف دات نت در زبان TypeScript، دسترسی به متغیر تعریف شده در سازنده با کمک اشاره گر this  در هر جای کلاس ممکن می‌باشد. در نتیجه نیازی به تعریف متغیر جدید و  پاس دادن مقادیر این متغیر‌ها به این فیلدها نمی‌باشد.
اگر به تابع log دقت کنید خواهید دید که یک پارامتر ورودی به نام message دارد که نوع آن string است. در ضمن Typescript از پارامتر‌های اختیاری( پارامتر با مقدار پیش فرض) نیز پشتیبانی می‌کند. مثال:

pad(num: number, len: number= 2, char: string= '0')
استفاده از پارامترهای Rest
منظور از پارامترهای Rest یعنی در هنگام فراخوانی توابع محدودیتی برای تعداد پارامتر‌ها نیست که معادل params در دات نت است. برای تعریف این گونه پارامترهاکافیست به جای params از ... استفاده نماییم.
function addManyNumbers(...numbers: number[]) {
  var sum = 0;
  for(var i = 0; i < numbers.length; i++) {
    sum += numbers[i];
 }
  returnsum;
}
var result = addManyNumbers(1,2,3,5,6,7,8,9);
تعریف توابع خصوصی
در TypeScript امکان توابع خصوصی با کلمه کلیدی private امکان پذیر است. همانند دات نت با استفاده از کلمه کلیدی private می‌توانیم کلاسی تعریف کنیم که فقط برای همان کلاس قابل دسترس باشد(به صورت پیش فرض توابع به صورت عمومی هستند).
module Utilities {
    Export class Logger {  
     log(message: string): void{
                 if(typeofwindow.console !== 'undefined') {   
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message);
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message); 
                }
        }
  private getTimeStamp(): string{
      var now = newDate();
      return now.getHours() + ':'+
      now.getMinutes() + ':'+
      now.getSeconds() + ':'+
      now.getMilliseconds();
  }
 }
}
از آن جا که تابع getTimeStamp به صورت خصوصی تعریف شده است در نتیجه امکان استفاده از آن در خارج کلاس وجود ندارد. اگر سعی بر استفاده این تابع داشته باشیم توسط کامپایلر با یک warning مواجه خواهیم شد.

یک نکته مهم این است که کلمه private فقط برای توابع و متغیر‌ها قابل استفاده است.

تعریف توابع static:

در TypeScript امکان تعریف توابع static وجود دارد. همانند دات نت باید از کلمه کلیدی static استفاده کنیم.

classFormatter {
static pad(num: number, len: number, char: string): string{
      var output = num.toString();
         while(output.length < len) {
         output = char + output;
      }
   returnoutput;
   }
  }
}
و استفاده از این تابع بدون وهله سازی از کلاس :
Formatter.pad(now.getSeconds(), 2, '0') +
Function Overload
همان گونه که در دات نت امکان overload کردن توابع میسر است در TypeScript هم این امکان وجود دارد.
static pad(num: number, len?: number, char?: string);
static pad(num: string, len?: number, char?: string);
static pad(num: any, len: number= 2, char: string= '0') {
 var output = num.toString();
 while(output.length < len) {
 output = char + output;
 }
 returnoutput;
}

ادامه دارد...