مطالب
ایجاد «خواص الحاقی» با استفاده از امکانات TypeDescriptor و یک TypeDescriptionProvider سفارشی

برای ایجاد «خواص الحاقی» قبلا در سایت مطلب ایجاد «خواص الحاقی» تهیه شده‌است. در این مطلب قصد داریم راه حل ارائه شده‌ی در مطلب مذکور را با یک TypeDescriptionProvider سفارشی ترکیب کرده تا به صورت یکدست، از طریق TypeDescriptor بتوان به آن خواص نیز دسترسی داشته باشیم. 

فرض کنید در یک سیستم Modular Monolith، نیاز جدیدی به دست شما رسیده است که به شرح زیر می‌باشد:

نیاز داریم در گریدی از صفحه‌ی X مربوط به «مؤلفه 1»، ستونی جدید را اضافه کنید و دیتای مربوط به این ستون، توسط «مؤلفه 2» مهیا خواهد شد.

شرایط زیر می‌تواند در سیستم حاکم باشد:
  • قبلا «مؤلفه 2» ارجاعی را به «مؤلفه 1» داده است؛ لذا امکان ارجاع معکوس را در این حالت، نداریم.
  • «مؤلفه 1» باید بتواند مستقل از «مؤلفه 2» نیز توزیع شده و کار کند؛ لذا این نیاز برای زمانی است که «مؤلفه 2» برای توزیع در Component Model ما وجود داشته باشد.
  • نمی‌خواهیم در آینده برای نیازهای مشابه در همان صفحه‌ی X، تغییر جدیدی را در «مؤلفه 1» داشته باشیم (اضافه کردن خصوصیت مورد نظر به مدل نمایشی یا اصطلاحا ویو-مدل متناظر با گرید در در زمان طراحی، جواب مساله نمی‌باشد)
  • می‌‌خواهیم به یک طراحی با Loose Coupling (اتصال سست و ضعیف، وابستگی ضعیف) دست پیدا کنیم.

راه حل چیست؟
با توجه به شرایط حاکم، بدون شک برای مهیا کردن دیتای ستون مذکور نمی‌توان به «مؤلفه 2» مستقیما ارجاع داده و «مؤلفه 1» را به «مؤلفه 2» وابسته کنیم. از طرفی چه بسا در نیاز‌های آتی نیز لازم باشد ستون جدید دیگری برای نمایش دیتای خاصی در گرید مذکور، اضافه شود. راه حل پیشنهادی، معکوس سازی این وابستگی می‌باشد. به عنوان مثال با استفاده از Expose کردن یک Interface توسط «مؤلفه 1» و پیاده سازی آن توسط سایر مؤلفه‌ها و استفاده از این پیاده سازی‌ها در زمان اجرا، می‌تواند راه حلی برای این معکوس سازی باشد. 

نمودار UML بالا، نشان دهنده‌ی راه حل پیشنهادی میباشد.

در این حالت «مؤلفه 1» بدون آگاهی از سایر مؤلفه‌ها، همه‌ی پیاده سازی‌های IExtraColumnConenvtion را در زمان اجرا یافته و از آنها برای ایجاد ستون‌های جدید، استفاده خواهد کرد.

واسط مذکور به شکل زیر می‌باشد: 

public interface IConvention
{
}

public interface IExtraColumnConvention<T> : IConvention
{
   string Name { get; }
 
   string Title { get; }
 
   void Populate(IEnumerable<T> list);
}

البته این واسط می‌تواند جزئیات بیشتری را هم شامل شود.


گام اول: طراحی TypeDescriptionProvider


در ‎.NET به دو طریق میتوان به متادیتا‌ی یک Type دسترسی داشت:

  • استفاده از API Reflection موجود در فضای نام System.Reflection 
  • کلاس TypeDescriptor 

به طور کلی هدف از این کلاس در دات نت، ارائه اطلاعاتی در خصوص یک وهله از جمله: Attributeها، Propertyها، Event‌های آن و غیره، می‌باشد. هنگام استفاده از Reflection، اطلاعات بدست آمده از Type، به دلیل اینکه بعد از کامپایل نمی‌توانند تغییر کنند، لذا قابلیت توسعه پذیری را هم ندارند. در مقابل، با استفاده از کلاس TypeDescriptor این توسعه پذیری را برای وهله‌های مختلف می‌توانید داشته باشید.

برای مهیا کردن متادیتای سفارشی (در اینجا اطلاعات مرتبط با خصوصیات الحاقی) برای TypeDescriptor، نیاز است یک TypeDescriptionProvider سفارشی را طراحی کنیم. 

/// <summary>
/// Use this provider when you need access ExtraProperties with TypeDescriptor.GetProperties(instance)
/// </summary>
public class ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<T> : TypeDescriptionProvider where T : class
{
    private static readonly TypeDescriptionProvider Default =
        TypeDescriptor.GetProvider(typeof(T));

    public ExtraPropertyTypeDescriptionProvider() : base(Default)
    {
    }

    public override ICustomTypeDescriptor GetTypeDescriptor(Type instanceType, object instance)
    {
        var descriptor = base.GetTypeDescriptor(instanceType, instance);
        return instance == null ? descriptor : new ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(descriptor, instance);
    }

    private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
    {
      //...
    }
}

  در تکه کد بالا، ابتدا تامین کننده‌ی پیش‌فرض مرتبط با نوع جنریک مورد نظر را یافته و به عنوان تامین کننده‌ی پایه معرفی کرده‌ایم. سپس برای معرفی CustomTypeDescritpr باید متد GetTypeDescriptor را بازنویسی کنیم. در اینجا لازم است برای معرفی متادیتا مرتبط با یک نوع، یک پیاده سازی از واسط ICustomTypeDescriptor را ارائه کنیم:
private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
{
    private readonly IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> _instanceExtraProperties;

    public ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(ICustomTypeDescriptor defaultDescriptor, object instance)
        : base(defaultDescriptor)
    {
        _instanceExtraProperties = instance.ExtraPropertyList<T>();
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties(Attribute[] attributes)
    {
        var properties = new PropertyDescriptorCollection(null);

        foreach (PropertyDescriptor property in base.GetProperties(attributes))
        {
            properties.Add(property);
        }

        foreach (var property in _instanceExtraProperties)
        {
            properties.Add(property);
        }

        return properties;
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties()
    {
        return GetProperties(null);
    }
}
در سازنده این کلاس، لیست خصوصیات الحاقی وهله جاری، در قالب لیستی از ExtraPropertyDescriptor‌ها دریافت شده و با بازنویسی دو متد GetProperties، لیست بدست آماده را به لیست خصوصیات فعلی آن وهله اضافه کرده‌ایم.
متد الحاقی ExtraPropertList به شکل زیر پیاده‌سازی شده‌است:
public static class ExtraProperties
{
    //...

    public static IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> ExtraPropertyList<T>(this object instance) where T : class
    {
        if (!PropertyCache.TryGetValue(instance, out var properties))
            throw new KeyNotFoundException($"key: {instance.GetType().Name} was not found in dictionary");

        return properties.Select(p =>
            new ExtraPropertyDescriptor<T>(p.PropertyName, p.PropertyValueFunc, p.SetPropertyValueFunc,
                p.PropertyType,
                p.Attributes));
    }
}

در اینجا از همان مکانیزم افزودن خواص الحاقی که در ابتدای مطلب اشاره شد، استفاده شده است. 
ExtraPropertyDescriptor به شکل زیر طراحی شده است:
public sealed class ExtraPropertyDescriptor<T> : PropertyDescriptor where T : class
{
    private readonly Func<object, object> _propertyValueFunc;
    private readonly Action<object, object> _setPropertyValueFunc;
    private readonly Type _propertyType;

    public ExtraPropertyDescriptor(
        string propertyName,
        Func<object, object> propertyValueFunc,
        Action<object, object> setPropertyValueFunc,
        Type propertyType,
        Attribute[] attributes) : base(propertyName, attributes)
    {
        _propertyValueFunc = propertyValueFunc;
        _setPropertyValueFunc = setPropertyValueFunc;
        _propertyType = propertyType;
    }

    public override void ResetValue(object component)
    {
    }

    public override bool CanResetValue(object component) => true;

    public override object GetValue(object component) => _propertyValueFunc(component);

    public override void SetValue(object component, object value) => _setPropertyValueFunc(component, value);

    public override bool ShouldSerializeValue(object component) => true;
    public override Type ComponentType => typeof(T);
    public override bool IsReadOnly => _setPropertyValueFunc == null;
    public override Type PropertyType => _propertyType;
}
در نهایت برای استفاده از تامین کننده‌ی طراحی شده، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
[TypeDescriptionProvider(typeof(ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<Person>))]
private class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
}
در اینصورت با آزمایش زیر مشخص است که امکان دسترسی به این خصوصیات الحاقی نیز از طریق TypeDescriptor مهیا می‌باشد:
[Test]
public void Should_TypeDescriptor_GetProperties_Returns_ExtraProperties_And_PredefinedProperties()
{
    //Arrange
    var rabbal = new Person {Name = "GholamReza", Family = "Rabbal"};
    const string propertyName = "Title";
    const string propertyValue = "Software Engineer";

    //Act
    rabbal.ExtraProperty(propertyName, propertyValue);
    var title = TypeDescriptor.GetProperties(rabbal).Find(propertyName, true);

    //Assert
    rabbal.ExtraProperty<string>(propertyName).ShouldBe(propertyValue);
    title.ShouldNotBeNull();
    title.GetValue(rabbal).ShouldBe(propertyValue);
}

گام دوم: استفاده از IExtraColumnConvention برای نمایش ستون‌های الحاقی


فرض کنیم 3 پیاده‌سازی از واسط IExtraColumnConvention را توسط مؤلفه‌های مختلف، به شکل داشته باشیم:
public class Column4Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column4";
 
   public string Title => "Column 4"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
      // item.ExtraProperty(Name,value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value, (obj,value)=>)
   }
}

public class Column2Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column2";
 
   public string Title => "Column 2"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

public class Column3Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column3";
 
   public string Title => "Column 3"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

سپس این پیاده‌سازی‌ها از طریق مکانیزمی مانند معرفی آنها به یک IoC Container، توسط میزبان (مؤلفه 1) قابل دسترسی خواهد بود. در نهایت میزبان، قبل از نمایش محصولات، به شکل زیر عمل خواهد کرد:
var products = _productService.PagedList(page:1, pageSize:10);
var columns = _provider.GetServices<IExtraColumnConvention<Product>>();
foreach(var column in columns)
{
  column.Populate(products);
}
از این پس خصوصیات الحاقی اضافه شده‌ی توسط مؤلفه‌های دیگر نیز جزئی از خصوصیات محصولات بوده و از طریق TypeDescriptor.GetProperties قابل دسترسی می‌باشد. البته مشخص است راهکاری که در اینجا مطرح شد، وابستگی خیلی زیادی را به مکانیزم استفاده شده در لایه Presentation برای نمایش اطلاعات دارد.
نکته: امکان تهیه ContractResolver سفارشی برای کتابخانه JSON.NET به منظور Serialize خواص الحاقی اضافه شده در زمان اجرا، نیز وجود دارد.

تامین کننده طراحی شده‌ی در این مطلب، به زیرساخت DNTFrameworkCore اضافه شد.
مطالب
ساخت تم سفارشی در انگیولار متریال ۲ - بخش اول

در  قسمت قبل  بیان شد همراه با نصب Angular Material، تعدادی تم از قبل ساخته شده نیز نصب خواهند شد که شامل یکسری استایل با رنگهای مشخصی هستند. این تم‌ها عبارتند از:

  • indigo-pink
  • deeppurple-amber
  • purple-green
  • pink-bluegrey 

انگیولار متریال ۲ علاوه بر این، امکاناتی برای ایجاد تم سفارشی را نیز فراهم کرده است. در این بخش قصد داریم برای قالب نمونه‌ای که قبلا ایجاد کرده بودیم یک تم سفارشی بسازیم.


مقدمه

تم در انگیولار متریال، از ترکیب چند پالت رنگی، ساخته می‌‌شود. پالت‌های رنگ را در طراحی متریال ( Material Design ) در  اینجا می‌توانید مشاهده کنید. انگیولار متریال رنگهای مورد استفاده خود را در گروه‌های زیر دسته بندی کرده است. 

  • Primary : این پالت رنگی به صورت گسترده در بخشهای مختلف صفحه و کامپوننت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Accent : این پالت رنگی برای دکمه‌های شناور و همچنین المنتهای تعاملی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Warn : این پالت رنگی برای مشخص کردن حالت‌های خطا، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Foreground : این پالت رنگی برای متون و آیکونها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Background : این پالت رنگی برای المنت‌های پس زمینه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در انگیولار متریال تمامی تم‌ها در زمان build به صورت استاتیک تولید می‌شوند. این قابلیت با خارج کردن چرخه تولید تم از چرخه راه‌اندازی برنامه، باعث بهبود در راه‌اندازی خواهد شد. 


تعریف تم سفارشی

برای ساخت تم سفارشی نیاز به یک فایل Sass خواهیم داشت. پس در مسیر /src یک فایل Sass را  با نام my-custom-theme.scss ایجاد می‌کنیم (شما می‌توانید از هر نام دیگری برای فایل Sass استفاده کنید). اگر از AngularCLI برای برنامه‌های خود استفاده می‌کنید، بایستی فایل Sass ایجاد شده را به لیست استایل‌ها در فایل angular-cli.json اضافه کنید. این کار باعث می‌شود AngularCLI این فایل Sass را در زمان build به css کامپایل کند. 

نکته: استفاده از فایل Sass برای ساختن تم سفارشی به این معنی نیست که شما از Sass برای سایر Style های برنامه خود استفاده کنید.

"styles": [
  "styles.css",
  "my-custom-theme.scss"
],

اگر از AngularCLI استفاده نمی‌کنید، شما نیاز به ابزاری برای کامپایل فایل Sass به css خواهید داشت.  ابزارهای بسیاری در این زمینه وجود دارند از جمله: gulp-sass و grunt-sass . ولی ساده‌ترین ابزار برای این کار node-sass می‌باشد. کافی است بعد از نصب، دستور زیر را اجرا کنید تا فایل sass به css کامپایل شود. فایل css تولید شده را مستقیما در صفحه index.html خود می‌توانید استفاده کنید.

node-sass src/my-custom-theme.scss dist/my-custom-theme.css

در فایل تم ایجاد شده ( my-custom-theme.scss ) ابتدا بایستی فایل Sass اصلی انگیولار متریال را وارد کنید.

@import '~@angular/material/theming';

در قدم بعدی mixin تعریف شده با نام mat-core  را در فایل Sass  انگیولار متریال، وارد می‌کنیم. این mixin شامل تمامی Styleهای مشترکی است که توسط کامپوننت‌های مختلف استفاده می‌شود. 

@include mat-core();

نکته: مطمئن شوید فقط یک بار این mixin را در سرتاسر برنامه خود وارد کرده باشید. در غیر این صورت، فایل css تولید شده شامل یکسری Style تکراری خواهد بود و این باعث بزرگ و حجیم شدن فایل css نهایی خواهد شد. 


تا اینجا فایل تم ایجاد شده اینگونه خواهد بود:  

@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();

حالا نوبت تعریف تم سفارشی است. ولی قبل از آن باید با سیستم رنگها در طراحی متریال ( Material Design ) آشنایی داشته باشیم. در طراحی متریال ۱۹ پالت رنگی با نام‌های مختلف وجود دارند. برای ۱۶ پالت رنگی، ۱۴ طیف رنگی و برای ۳ پالت رنگی دیگر، ۱۰ طیف رنگی در نظر گرفته شده است. هر کدام از این طیف‌های رنگی، دارای یک مقدار عددی است. یعنی یک رنگ در سیستم طراحی متریال متشکل از یک نام رنگ و یک شماره طیف رنگ است که مقدار پیش فرض طیف رنگ، عدد ۵۰۰ می‌باشد. 


حالا با استفاده از تابع mat-palette تعریف شده در فایل Sass انگیولار متریال، سه متغیر را برای رنگهای Primary ، Accent و Warn در فایل my-custom-theme.scss ، به شکل زیر تعریف می‌کنیم. 

$my-app-primary: mat-palette($mat-indigo);
$my-app-accent:  mat-palette($mat-pink, 500, A100, A400);
$my-app-warn:    mat-palette($mat-deep-orange);

تابع mat-palette در فایل Sass اصلی انگیولار متریال، به شکل زیر تعریف شده است. 

@function mat-palette($base-palette, $default: 500, $lighter: 100, $darker: 700)

این تابع یک پارامتر اجباری دارد و بقیه پارامترها اختیاری هستند.

  • base-palette $: نام رنگ را دریافت می‌کند. این پارامتر اجباری است و باید مشخص شود. 
  • default$: با این پارامتر، طیف پیش‌فرض رنگ انتخاب شده را مشخص می‌کنیم. این پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 500 است.
  • lighter$: با این پارامتر، طیف روشن رنگ انتخاب شده را مشخص می‌کنیم. این پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 100 است.
  • darker$: با این پارامتر، طیف تیره رنگ انتخاب شده را مشخص می‌کنیم. این پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 700 است.

در قدم آخر با استفاده از تابع mat-light-theme یا mat-dark-theme، رنگهای تعریف شده در مرحله قبل را ترکیب کرده و نتیجه را به عنوان ورودی به mixin به نام angular-material-theme  ارسال و بارگذاری می‌کنیم. 

تابع mat-light-theme و mat-dark-theme سه پارامتر را دریافت می‌کند. پارارمتر اول پالت رنگ ایجاد شده توسط تابع mat-palette برای گروه Primary ، پارامتر دوم پالت رنگ ایجاد شده برای گروه Accent و پارامتر سوم پالت رنگ ایجاد شده برای گروه Warn را دریافت می‌کند. دو پارامتر اول اجباری و پارامتر سوم اختیاری با مقدار پیش فرض mat-palette($mat-red) می‌باشد. 

شکل کلی فایل Sass در نهایت به شکل زیر خواهد بود. 

@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();
$my-app-primary: mat-palette($mat-teal);
$my-app-accent:  mat-palette($mat-amber, 500, A100, A400);
$my-app-warn:    mat-palette($mat-deep-orange);

$my-app-theme: mat-light-theme($my-app-primary, $my-app-accent, $my-app-warn);

@include angular-material-theme($my-app-theme);

برای استفاده از پالت رنگ‌های ایجاد شده، از خصوصیت color در المنت‌های انگولار متریال استفاده می‌کنیم. برای نمونه بعد از تغییر فایل Sass به شکل بالا و حذف لینک تم از پیش ساخته شده که در پست قبلی به Style.cs اضافه کرده بودیم، می‌توانیم کار خود را به صورت زیر آزمایش کنیم. در فایل app.component.html در تگ main کدهای زیر را اضافه کنید. 

<md-card>
  <button md-raised-button color="primary">
    Primary
  </button>
  <button md-raised-button color="accent">
    Accent
  </button>
  <button md-raised-button color="warn">
    Warning
  </button>
</md-card>

خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد. 

همچنین می‌توانید به جای استفاده از تابع mat-light-theme از تابع mat-dark-theme استفاده کنید. دراین صورت خروجی زیر را خواهید دید. 

در بخش بعدی نحوه ساخت چند تم دیگر را در کنار تم اصلی، ساخت تم به ازای هر کامپوننت و نحوه تعویض تم از طریق کد را دنبال خواهیم کرد. 

کدهای این قسمت را از اینجا دریافت کنید:  ساخت-تم-سفارشی-در-انگولار-متریال-۲---بخش-اول.rar 

مطالب
مروری مقدماتی بر ساخت برنامه‌های موبایل در MVC4
برای شروع، پروژه‌ای از نوع InternetApplication را انتخاب نموده مطابق شکل زیر:


 سپس اگر صفحه Layout.cshtml_ باز کنید، با متا تگی به فرم زیر روبرو می‌شوید که توسط آن می‌توانیم اندازه صفحه نمایش را مشخص کنیم:


زمانیکه Request ای صادر می‌شود، موارد ذیل تشکیل خواهند شد:


اگر دقت کنید در قسمت User-Agent یکسری مشخصات از سیستم نمایان است که ما طبق آن میتوانیم صفحه مربوطه را بارگذاری کنیم.
سپس می‌بایست به فایل Global.asax  رفته و تنظیماتی را در Application Start اعمال کنیم:
       protected void Application_Start() 
            {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();

            WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            BundleConfig.RegisterBundles(BundleTable.Bundles);
            AuthConfig.RegisterAuth(); 
            InitializeDisplayModeProvider(); 
        }
        protected void InitializeDisplayModeProvider()
        {
            var phone = new DefaultDisplayMode("Phone")
                {
                    ContextCondition = ctx => ctx.GetOverriddenUserAgent() != null &&
                                                           ctx.GetOverriddenUserAgent().Contains("iPhone")
                };
            var mobile = new DefaultDisplayMode("Tablet")
                {
                    ContextCondition = ctx => ctx.GetOverriddenUserAgent() != null && 
                                                           ctx.GetOverriddenUserAgent().Contains("iPad")
                };

            DisplayModeProvider.Instance.Modes.Insert(0, phone);
            DisplayModeProvider.Instance.Modes.Insert(1, mobile);
        }
توسط متد InitialDisplayModeProvider  دو متغیر را تعریف می‌کنیم که بواسط آنها می‌توان مثلا UserAgent ای را که می‌خواهیم، مشخص کنیم و سپس در DisplayModelProvider آن را بعنوان Instance ای درج و سپس تابع InitialDisplayModeProvider را در Application_start تنظیم کنیم.
حال می‌بایست Page‌های مربوط به هر کدام را طراحی کرده و با پسوند مثلا (Phone-Tablet)ذخیره کنیم.

اگر Extension ای را برای تست شبیه سازی محیط موبایل یا تبلت، نصب کنید، می‌توانید آن را مشاهده کنید.
حال می‌توان برای شکیل‌تر کردن آن از نیوگت jquerymobile را گرفته و طبق مطالب گفته شده از صفحه Layout خود هم چند نمونه برای مرورگرهای مختلف درست کرده وبا jquerymobile روی آن کار کنید.
مطالب
شروع کار با Angular Material ۲
Angular Material ۲، کامپوننت‌های طراحی متریال (Material Design) را برای برنامه‌های انگیولار ۲ فراهم می‌آورد. هدف Angular Material ۲ ارائه مجموعه‌ای از کامپوننت‌های واسط کاربری با طراحی متریال (Material Design)، برای ساخت برنامه‌هایی توسط انگیولار ۲ و تایپ اسکریپت است. در این مقاله مراحل پیاده سازی یک پروژه انگیولار ۲ را که واسط کاربری آن از طراحی متریال بهره می‌برد، دنبال خواهیم کرد. 

نکته: پروژه انگیولار متریال ۲ در زمان نوشتن این مقاله به تازگی نسخه بتا ۵ را ارائه داده و همچنان در حال توسعه است. این بدان معنی است که ممکن است همه چیز به سرعت تغییر یابد. 


مقدمه

انگیولار متریال ۲ همانند انگیولار متریال یک، تمامی المانهای مورد نیاز برای طراحی یک برنامه تک صفحه‌ای را به راحتی فراهم می‌کند (هرچند تمامی المانهای آن در نسخه بتا پیاده سازی نشده‌اند). خبر خوب اینکه، اکثر کامپوننتهای ارائه شده در انگیولار متریال ۲ از قالب راست به چپ پشتیبانی می‌کنند و اعمال این قالب به سادگی اضافه کردن خصوصیت dir یک المان به rtl است.

در صفحه گیت‌هاب انگیولار متریال ۲ آمده‌است که انگیولار متریال ۲، واسط‌های کاربری با کیفیت بالا را ارائه می‌دهد و در ادامه منظورش را از «کیفیت بالا»، اینگونه بیان می‌کند:

  1. بین‌المللی و قابل دسترس برای همه به نحوی که تمامی کاربران می‌توانند از آنها استفاده کنند (عدم مشکل در چند زبانه بودن و پشتیبانی از قالب راست به چپ و چپ به راست) .
  2. دارای APIهای ساده برای توسعه دهندگان. 
  3. رفتار مورد انتظار و بدون خطا در تمامی موردهای کاری
  4. تست تمامی رفتارها توسط تست یکپارچگی (unit test ) و تست واحد ( integration test

  5. قابلیت سفارشی سازی در چارچوب طراحی متریال 

  6. بهره‌وری بالا 

  7. کد تمیز و مستندات خوب 


شروع کار با انگیولار متریال ۲ 

قدم اول: نصب angular-material و hammerjs

برای شروع بایستی Angular Material و angular animations و hammer.js را توسط npm به صورت زیر نصب کنید.

npm install --save @angular/material @angular/animations
npm install --save hammerjs

angular/material@: بسته مربوط به انگیولار متریال دو را نصب خواهد کرد.

angular/animations@: این بسته امکاناتی جهت ساخت افکت‌های ویژه هنگام تغییر صفحات، یا بارگذاری المنت‌ها را از طریق کدهای css نوشته شده، به راحتی امکان‌پذیر می‌کند.

Hammerjs: برخی از کامپوننتهای موجود در انگیولار متریال ۲ وابسته به کتابخانه Hammerjs هستند. (از جمله md-slide-toggle و md-slider, mdTooltip)


  قدم دوم: معرفی کتابخانه‌های خارجی به  angular-cli.json 
اگر تصمیم به استفاده از کتابخانه Hammerjs گرفتید بایستی آدرس فایل hammer.js را به قسمت script در فایل angular-cli.json اضافه کنید. 
"scripts": [
  "../node_modules/hammerjs/hammer.min.js"
],

قدم سوم: افزودن Angular Material به ماوژل اصلی برنامه انگیولار
حالا نوبت اضافه کردن ماژول متریال به ماژول اصلی برنامه است. پس از معرفی ماژول MaterialModule و BrowserAnimationsModule در فایل app.module.ts این دو ماژول را به قسمت imports نیز اضافه می‌کنیم. فایل app.module.ts ما تقریبا به شکل زیر خواهد بود. 
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { FormsModule } from '@angular/forms';
import { HttpModule } from '@angular/http';

import { MaterialModule } from '@angular/material';
import { BrowserAnimationsModule } from '@angular/platform-browser/animations';

import { AppComponent } from './app.component';

@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,

    MaterialModule,
    BrowserAnimationsModule
  ],
  providers: [],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }


قدم چهارم: افزودن تم و آیکون  

همراه با نصب Angular Material تعدادی تم از قبل ساخته شده نیز نصب خواهند شد که شامل یکسری استایل با رنگهای مشخصی هستند. از جمله این تم‌ها عبارتند از:

  • indigo-pink
  • deeppurple-amber
  • purple-green
  • pink-bluegrey 

همچنین با استفاده از Material Design icons نیز با استفاده از تگ <md-icon> به آیکونهای متریال نیز می‌توان دسترسی داشت.

برای افزودن آیکونهای متریال و همچنین انتخاب یک تم از قبل ساخته شده دو خط زیر را به فایل style.css اصلی برنامه اضافه کنید. 

@import '~https://fonts.googleapis.com/icon?family=Material+Icons';
@import '~@angular/material/prebuilt-themes/deeppurple-amber.css';

نکته‌ای که در تگ <md-icon> وجود دارد این است که این تگ انواع فونت‌ها و آیکونهای svg را نیز پشتیبانی می‌کند. استفاده از آیکونهای متریال یکی از قابلیت‌های این تگ محسوب می‌شود.

برای اطلاعات بیشتر از نحوه ساخت تم سفارشی می‌توانید این  لینک را دنبال کنید. 


قدم آخر: انگیولار متریال آماده است! 

با انجام مراحل بالا اکنون می‌توانید به راحتی از کامپوننت‌های متریال استفاده کنید. کافی است کدهای زیر را به فایل app.component.html اضافه کنید و یک قالب ساده برای برنامه خود بسازید. 

<md-sidenav-container>
  
  <md-sidenav #end align="end" opened="true" mode="side">
    
    <md-toolbar color="accent">
      <div>
        <md-toolbar-row>
          <img src="https://material.angular.io/favicon.ico" style="height:50px;margin-top: 2px; margin-bottom: 2px;">
          <span>
            برنامه من
          </span>
        </md-toolbar-row>
      </div>
    </md-toolbar>
    
    <md-nav-list>
      <md-list-item [routerLink]="['/']">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="home">home</md-icon>
          <span>خانه</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>

    <md-nav-list>
      <md-list-item [routerLink]="['/registries']">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="forms">content_paste</md-icon>
          <span>فرم</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>

    <md-nav-list>
      <md-list-item href="/charts">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="charts">show_chart</md-icon>
          <span>نمودارها</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>
  </md-sidenav>

  <header>
    <md-toolbar color="primary">
      <button md-icon-button (click)="end.toggle()">
        <md-icon>menu</md-icon>
      </button>
      <span>داشبورد</span>
      
      <button md-icon-button [md-menu-trigger-for]="menu">
        <md-icon>person</md-icon>
      </button>

    </md-toolbar>

    <md-menu x-position="before" #menu="mdMenu">
      <button md-menu-item>تنظیمات</button>
      <button md-menu-item>خروج</button>
    </md-menu>

  </header>

  <main>
    <router-outlet></router-outlet>
  </main>

</md-sidenav-container>

<span>
  <button md-fab>
    <md-icon>check circle</md-icon>
  </button>
</span>

همچنین کدهای css زیر را به فایل اصلی style.css اضافه کنید.

html, body, material-app, md-sidenav-container, .my-content {
  margin: 0;
  direction: rtl;
  width: 100%;
  height: 100%;
}

.mat-button-toggle,
.mat-button-base,
.mat-button,
.mat-raised-button,
.mat-fab,
.mat-icon-button,
.mat-mini-fab,
.mat-card,
.mat-checkbox,
.mat-input-container,
.mat-list,
.mat-menu-item,
.mat-radio-button,
.mat-select,
.mat-list .mat-list-item .mat-list-item-content,
.mat-nav-list .mat-list-item .mat-list-item-content,
.mat-simple-snackbar,
.mat-tab-label,
.mat-slide-toggle-content,
.mat-toolbar,
.mat-tooltip { font-family: 'Iranian Sans', Tahoma !important; 
}

md-sidenav {
  width: 225px;
  max-width: 70%;
}

  md-sidenav md-nav-list {
    display: block;
  }

    md-sidenav md-nav-list :hover {
      background-color: rgb(250, 250, 250);
    }



    md-sidenav md-nav-list .md-list-item {
      cursor: pointer;
    }

.side-navigation {
  padding-top: 0;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] > .md-list-item > span.title {
  margin-right: 10px;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] > .md-list-item {
  -webkit-font-smoothing: antialiased;
  letter-spacing: .14px;
}

md-list a[md-list-item] .md-list-item, md-list md-list-item .md-list-item, md-nav-list a[md-list-item] .md-list-item, md-nav-list md-list-item .md-list-item {
  display: flex;
  flex-direction: row;
  align-items: center;
  box-sizing: border-box;
  height: 48px;
  padding: 0 16px;
}

button.my-fab {
  position: absolute;
  right: 20px;
  bottom: 10px;
}

md-card {
  margin: 1em;
}

md-toolbar-row {
  justify-content: space-between;
}

.done {
  position: fixed;
  bottom: 20px;
  left: 20px;
  color: white;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] {
  position: relative;
}

md-list a[md-list-item], md-list md-list-item, md-nav-list a[md-list-item], md-nav-list md-list-item {
  display: block;
}

md-list a[md-list-item], md-list md-list-item, md-nav-list a[md-list-item], md-nav-list md-list-item {
  color: #000;
}

md-nav-list a {
  text-decoration: none;
  color: inherit;
}

a {
  color: #039be5;
  text-decoration: none;
  -webkit-tap-highlight-color: transparent;
}

.no-padding {
  padding: 0 !important;
}

به همین راحتی برنامه نمونه با طراحی متریال آماده است. 

اشتراک‌ها
روش صحیح استفاده از ASP.NET Identity، بدون وابستگی Domain و سایر لایه ها به آن

The Problem

What they neglect to say is all that testability and persistence ignorance flies right out the window when you create a new ASP.NET Web Application using the MVC template and "Individual User Accounts" authentication. What you get is a single-layered application, tightly coupled to Entity Framework, that:

  • Ignores the patterns that facilitate testing, including: the repository pattern, unit of work pattern, and dependency injection;

  • Forces you to implement their IUser interface in your application’s User entity, thereby coupling it to ASP.NET Identity;

  • Eliminates any clear separation between your entities, persistence concerns, and business logic. Persistence ignorance? Forget about it.

Thankfully, due to the extensibility designed into ASP.NET Identity, it is possible to ditch the reference to the Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework assembly and write a custom implementation that can address these and other architectural issues. Just be forewarned: it is not a trivial undertaking, and you’ll have to put up with some code smell that is baked into the Microsoft.AspNet.Identity.Core assembly. 

روش صحیح استفاده از ASP.NET Identity، بدون وابستگی Domain و سایر لایه ها به آن
مطالب دوره‌ها
اصل معکوس سازی وابستگی‌ها
پیش از شروع این سری نیاز است با تعدادی از واژه‌های بکار رفته در آن به اختصار آشنا شویم؛ از این واژه‌ها به کرات استفاده شده و در طول دوره به بررسی جزئیات آن‌ها خواهیم پرداخت:

1) Dependency inversion principle یا DIP (اصل معکوس سازی وابستگی‌ها)
DIP یکی از اصول طراحی نرم افزار است و D آن همان D معروف SOLID است (اصول پذیرفته شده شیءگرایی).

2) Inversion of Control یا IOC (معکوس سازی کنترل)
الگویی است که نحوه پیاده سازی DIP را بیان می‌کند.

3) Dependency injection یا DI (تزریق وابستگی‌ها)
یکی از روش‌های پیاده سازی IOC است.

4) IOC container
به فریم ورک‌هایی که کار DI را انجام می‌دهند گفته می‌شود.


Dependency inversion principle چیست؟

اصل معکوس سازی وابستگی‌ها به این معنا است که بجای اینکه ماژول‌های سطح پایین سیستم، رابط‌های قابل استفاده‌ای از خود را در اختیار سطوح بالاتر سیستم قرار دهند، ماژول‌های قرار گرفته در سطوحی بالاتر، اینترفیس‌هایی را تعریف می‌کنند که توسط ماژول‌های سطح پایین پیاده سازی خواهند شد.
همانطور که ملاحظه می‌کنید به این ترتیب وابستگی‌های سیستم معکوس خواهند شد. نمونه‌ای از عدم استفاده از این طراحی را در دنیای واقعی به صورت رومزه با آن‌ها سر و کار داریم؛ مانند وسایل الکترونیکی قابل حملی که نیاز به شارژ مجدد دارند. برای مثال تلفن‌های همراه، دوربین‌های عکاسی دیجیتال و امثال آن.


هر کدام از این‌ها، رابط‌های اتصالی متفاوتی دارند. یکی USB2، یکی USB3 دیگری Mini USB و بعضی‌ها هم از پورت‌های دیگری استفاده می‌کنند. چون هر کدام از لایه‌های زیرین سیستم (در اینجا وسایل قابل شارژ) رابط‌های اتصالی مختلفی را ارائه داده‌اند، برای اتصال آن‌ها به منبع قدرت که در سطحی بالاتر قرار دارد، نیاز به تبدیلگرها و درگاه‌های مختلفی خواهد بود.
اگر در این نوع طراحی‌ها، اصل معکوس سازی وابستگی‌ها رعایت می‌شد، درگاه و رابط اتصال به منبع قدرت باید تعیین کننده نحوه طراحی اینترفیس‌های لایه‌های زیرین می‌بود تا با این آشفتگی نیاز به انواع و اقسام تبدیلگرها، روبرو نمی‌شدیم.


اگر وابستگی‌ها معکوس نشوند مطابق تصویر فوق، کلاس سطح بالایی را خواهیم داشت که به اینترفیس کلاس‌های سطح پایین وابسته است. البته در اینجا اینترفیس یک کلمه عمومی است و بیشتر نحوه در معرض دید و استفاده قرار دادن اعضای یک کلاس مد نظر بوده است تا اینکه مثلا الزاما اینترفیس‌های زبان خاصی مدنظر باشند.
مشکلی که در این حالت به زودی بروز خواهد کرد، افزایش کلاس‌های سطح پایین و بیشتر شدن وابستگی کلاس‌های سطح بالا به آن‌ها است. به این ترتیب قابلیت استفاده مجدد خود را از دست خواهند داد.


در تصویر فوق حالتی را مشاهده می‌کنید که وابستگی‌ها معکوس شده‌اند. تغییر مهمی که در اینجا نسبت به حالت قبل رخ داده است، بالا بردن اینترفیس، به بالای خط میانی است که در تصویر مشخص گردیده است. این خط، معرف تعریف لایه‌های مختلف سیستم است. به عبارتی کلاس‌های سطح بالا در لایه دیگری نسبت به کلاس‌های سطح پایین قرار دارند. در اینجا اجازه داده‌ایم تا کلاس لایه بالایی اینترفیس مورد نیاز خود را تعریف کند. این نوع اینترفیس‌ها در زبان سی شارپ می‌توانند یک کلاس Abstract و یا حتی یک Interface متداول باشند.
با معکوس شدن وابستگی‌ها، لایه سطح بالا است که به لایه زیرین عنوان می‌کند: تو باید این امکانات را در اختیار من قرار دهی تا بتوانم کارم را انجام دهم.


اکنون اگر در یک سیستم واقعی تعداد کلاس‌های سطح پایین افزایش پیدا کنند، نیازی نیست تا کلاس سطح بالا تغییری کند. کلاس‌های سطح پایین تنها باید عملکردهای تعیین شده در اینترفیس را پیاده سازی کنند. و این برخلاف حالتی است که وابستگی‌ها معکوس نشده‌اند:



تاریخچه اصل معکوس سازی وابستگی‌ها

اصل معکوس سازی وابستگی‌ها در نشریه C++ Report سال 1996 توسط شخصی به نام Bob Martin (معروف به Uncle Bob!) برای اولین بار مطرح گردید. ایشان همچنین یکی از آغاز کنندگان گروهی بود که مباحث Agile را ارائه کردند. به علاوه ایشان برای اولین بار مباحث SOLID را در دنیای شیءگرایی معرفی کردند (همان مباحث معروف هر کلاس باید تک مسئولیتی باشد، باز باشد برای توسعه، بسته برای تغییر و امثال آن که ما در این سری مباحث قسمت D آن‌را در حالت بررسی هستیم).

مطابق تعاریف Uncle Bob:
الف) ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژول‌های سطح پایین وابسته باشند. هر دوی این‌ها باید به Abstraction وابسته باشند.
ب) Abstraction نباید وابسته به جزئیات باشد. جزئیات (پیاده سازی‌ها) باید وابسته به Abstraction باشند.


مثال برنامه کپی

اگر به مقاله Uncle Bob مراجعه کنید، یکی از مواردی را که عنوان کرده‌اند، یک برنامه کپی است که می‌تواند اطلاعات را از صفحه کلید دریافت و در یک چاپگر، چاپ کند.


حال اگر به این مجموعه، ذخیره سازی اطلاعات بر روی دیسک سخت را اضافه کنیم چطور؟ به این ترتیب سیستم با افزایش وابستگی‌ها، پیچیدگی و if و elseهای بیشتری را خواهد یافت؛ از این جهت که سطح بالایی سیستم به صورت مستقیم وابسته خواهد بود به ماژول‌های سطح پایین آن.
روشی را که ایشان برای حل این مشکل ارائه داده‌اند، معکوس کردن وابستگی‌ها است:


در اینجا سطح بالایی سیستم وابسته است به یک سری تعاریف Abstract خواندن و یا نوشتن؛ بجای وابستگی مستقیم به پیاده سازی‌های سطح پایین آن‌ها.
در این حالت اگر تعداد Readers و یا Writers افزایش یابند، باز هم سطح بالایی سیستم نیازی نیست تغییر کند زیرا وابسته است به یک اینترفیس و نه پیاده سازی آن که محول شده است به لایه‌های زیرین سیستم.
این مساله بر روی لایه بندی سیستم نیز تاثیرگذار است. در روش متداول برنامه نویسی، لایه بالایی به صورت مستقیم متدهای لایه‌های زیرین را صدا زده و مورد استفاده قرار می‌دهد. به این ترتیب هر تغییری در لایه‌های مختلف، بر روی سایر لایه‌ها به شدت تاثیرگذار خواهد بود. اما در حالت معکوس سازی وابستگی‌ها، هر کدام از لایه‌های بالاتر، از طریق اینترفیس از لایه زیرین خود استفاده خواهد کرد. در این حالت هرگونه تغییری در لایه‌های زیرین برنامه تا زمانیکه اینترفیس تعریف شده را پیاده سازی کنند، اهمیتی نخواهد داشت.


مثال برنامه دکمه و لامپ

مثال دیگری که در مقاله Uncle Bob ارائه شده، مثال برنامه دکمه و لامپ است. در حالت متداول، یک دکمه داریم که وابسته است به لامپ. برای مثال وهله‌ای از لامپ به دکمه ارسال شده و سپس دکمه آن‌را کنترل خواهد کرد (خاموش یا روشن). مشکلی که در اینجا وجود دارد وابستگی دکمه به نوعی خاص از لامپ است و تعویض یا استفاده مجدد از آن به سادگی میسر نیست.
راه حلی که برای این مساله ارائه شده، ارائه یک اینترفیس بین دکمه و لامپ است که خاموش و روشن کردن در آن تعریف شده‌اند. اکنون هر لامپی (یا هر وسیله الکتریکی دیگری) که بتواند این متدها را ارائه دهد، در سیستم قابل استفاده خواهد بود.

مطالب
#Defensive Code in C - قسمت اول

Defensive Coding به معنی است که شما با انجام یکسری کار‌ها و در نظر گرفتن یکسری زیر ساخت‌ها در توسعه‌ی نرم افزار خود، به اهداف ذیل دست پیدا کنید:

1. Quality (کیفیت)

2. Comprehensible (جامعیت)

3. Predictable  (قابلیت پیش بینی)

دستیابی به هر کدام از این اهداف و روش‌های اعمال آنها بر روی یک پروژه‌ی نرم افزاری، در ادامه بحث خواهند شد. 

1. Clean Code

یکی از اهداف Defensive Coding که در ابتدای مقاله بحث شد جامعیت یا Comprehension بود. برای رسید به این هدف از مفهومی به نام Clean Code  استفاده می‌شود. Clean Code علاوه بر این مسئله، در پی ساده کردن ساختار بندی پشتیبانی و کاهش باگ‌های نرم افزار نیز هست. ویژگی‌های Clean Code در بالا با  توجه به شکل ذیل تشریح می‌شوند: 

· Easy to read

یک کد Clean  قابلیت خوانایی بالایی دارد. بسیاری از برنامه نویسان در سطوح مختلف با اهمیت این مسئله در توسعه نرم افزار آشنایی دارند. ولی بسیاری از همین برنامه نویسان این اصول را رعایت نمی‌کنند و سعی نمی‌کنند با اصول پیاده سازی آن در نرم افزارآشنا شوند.

اگر قابلیت خوانایی یک کد بالا باشد:

§ شما می‌توانید Pattern ‌های موجود در کد خود را که می‌توانید به عنوان نامزدهایی جهت Refactoring  هستند، تشخیص دهید.

§ برنامه نویسان دیگر به راحتی قصد و اهداف ( intent ) شما را از نوشتن یک کد خاص درک خواهند کرد و در طول زمان با خطا‌های زیادی روبرو نمی‌شوند.

§ توسعه‌ی راحت‌تر و در شرایط وجود فشار، ایجاد سریع یک قابلیت جدید در نرم افزار.

· Clear intent

یک کد Clear دارای اهداف روشن و قابل فهمی می‌باشد.

· Simple

پیچیدگی با کم هزینه بودن توسعه‌ی و پشتیبانی تضاد مستقیم دارد. بنابراین سادگی در کدها باید جزو اهداف اصلی قرار بگیرد.

· Minimal

کد باید به گونه‌ای باشد که تنها یک چیز را انجام داده و آن را به درستی انجام دهد. همچنین وابستگی بین اجزای کد باید در کمترین حد ممکن باشند.

· Thoughtful

یک کد Clean  کدی است که ساختار آن متفکرانه طراحی شده باشد. از نحوه‌ی طراحی یک کلاس گرفته تا layering و Tiering پروژه باید کاملا هوشمندانه و با توجه به پارامتر‌های موجود باشند. همچنین خطا‌های خطرناک و استثناء‌ها باید کاملا هندل شوند. 

همه‌ی ما با دیدن کد بالا سریعا مفهوم اسپاگتی کد به ذهنمان خطور می‌کند. تغییر، توسعه و پشتیبانی نرم افزارهایی که کد آنها به این صورت نوشته شده است، بسیار سخت و پر هزینه می‌باشد. در این حالت تغییر هر یک از اجزاء ممکن است بر سایر قسمت‌های دیگر تاثیرات مختلفی داشته باشد. راه کاری که در این حالت ارائه می‌شود، Refactoring می‌باشد. در این روش کد را به کلاس‌ها و متدهایی بر حسب عملکرد تقسیم خواهیم کرد. در نهایت کد تولید شده دارای کمترین تاثیر بر سایر قسمت‌ها خواهد بود. توجه داشته باشید که با انجام این کار، قدمی به سوی SOC یا Separation Of Concern برداشته‌اید.

1. Testable Code & Unit Test

یکی دیگر از اهداف Defensive Coding افزایش کیفیت یا Quality می‌باشد که برای رسیدن به این هدف از مفهوم Testable Code & Unit Test استفاده می‌شود. بسیاری از ویژگی‌های Testable Code و Clean Code با هم مشابه می‌باشند. برای مثال Refactor کردن هر متد به متد‌های کوچکتر، تست آن را ساده‌تر خواهند کرد. در نتیجه نوشتن کد‌های Testable ، با نوشتن کد‌های clean شروع می‌شود.

در این قسمت اشاره‌ای به Unit Test شده است؛ اما این مفهوم می‌تواند به یک مفهوم گسترده‌تر به نام  Automated Code testing، تعمیم داده شود. به این دلیل که تست فقط به Unit Testing محدود نمی‌شود و می‌تواند شامل سایر انواع تست‌ها مانند  integration test نیز باشد.

برای مثال شکل ذیل را در نظر بگیرید. در انتهای این سناریو یک Page جدید اضافه شده است. خوب؛ برای تست کد اضافه شده، مجبورید برنامه را اجرا کنید، login کنید، داده‌های مورد نظر را در فرم وارد کرده و در نهایت شرایط لازم را جهت تست، فراهم کنید تا بتوانید کد جدید را تست کنید. در این بین با خطایی مواجه می‌شوید. پس برنامه را متوقف می‌کنید و تغییرات لازم را اعمال می‌کنید. حال فرض کنید این خطا به این زودی‌ها رفع نشود. در این حالت باید فرآیند بالا را چندین و چند بار انجام دهید. نتیجه اینکه این روش بسیار زمان بر و پر هزینه خواهد بود. البته میزان هزینه و زمان رابطه‌ی نزدیکی با وسعت تغییرات دارند. برای رفع مسائلی از این دست مایکروسافت زیرساختی به نام MS Test ارائه داده است که می‌توان با آن سناریوهای تست متفاوتی را پیاده سازی و اجرا نمود. متاسفانه این مسئله در بسیار از جوامع توسعه نرم افزار رعایت نمی‌شود و در بسیاری از این جوامع، نیروی انسانی، این فرآیند و فرآیندهایی از این دست را انجام می‌دهند. درحالیکه چنین فرآیندهایی به راحتی توسط ابزارهای ارائه شده‌ی توسط شرکت‌های مختلف قابل مدیریت است.

 


1. Predictability

یکی دیگر از اهداف Defensive Coding، قابلیت پیش بینی یا Predictability می‌باشد. فرآیند تشخیص و پیش بینی خطا‌ها را Predictability می‌گویند. با درنظر گرفتن امکان وقوع خطاهای مختلف و تصمیم گرفتن در مورد اینکه در هنگام رخ دادن این خطا باید چه کاری صورت بگیرد، می‌توان در رسیدن به این هدف قدم بزرگی برداشت. 

برای رسیدن به این هدف باید اصل Trust but Verify را دنبال کنیم. برای مثال این اصل به ما می‌گوید که در هنگام تعریف متد‌های public باید یکسری موارد را در نظر بگیریم. یک متد باید از یکسری قرارداد‌ها پیروی کند. یک متد قرارداد می‌کند که یکسری پارامتر‌ها را با یک data type خاص به عنوان ورودی دریافت کند. قرارداد می‌کند که یک مقدار خاص با یک data type خاص را به عنوان نوع بازگشتی بازگرداند یا اینکه هیچ مقداری را باز نگرداند و در نهایت یک متد متعهد می‌شود که یکسری Exception ‌تعریف شده و پیش بینی شده را صادر کند. اما برای اینکه مطمئن شویم یک application واقعا قابل پیش بینی است و این اصل را به درستی پیاده سازی کرده است، اعتماد می‌کنیم اما Verify را هم انجام می‌دهیم. برای verify کردن باید پارامترها، دیتا‌های متغیر، مقادیر بازگشتی و استثناء‌ها به گونه‌ای بررسی شوند که مطمئن شویم انتظارت ما را برآورده کرده‌اند. 

زیاده روی بیش از حد خوب نیست و آدم باید همیشه حد اعتدال را رعایت کند. این مسئله اینجا هم صادق است؛ به گونه‌ای که زیاده روی بیش از حد در پیاده سازی و اعمال هر کدام یک از این مواردی که در بالا ذکر گردید، ممکن است باعث پیچیدگی ساختار کد و به طبع آن Application شود. بنابراین رعایت حد اعتدال می‌تواند در رسیدن به این هدف بسیار مهم باشد.


مطالب
API Versioning in ASP.NET Core
در مطالب گذشته، درباره‌ی پیاده سازی API Versioning در ASP.NET Web API و الزامات استفاده‌ی از آن، صحبت شده‌است. اگر مطلب ذکر شده را مطالعه کنید، می‌بینید که پیاده سازی Versioning در ASP.NET Web API کاری دشوار و زمانبر بود؛ اما در ASP.NET Core انجام تمامی آن مراحل، در 1 خط صورت می‌گیرد که در ادامه آن را بررسی میکنیم.

برای شروع با اجرای این دستور در Package Manager Console، پکیج Microsoft.AspNetCore.Mvc.Versioning را داخل پروژه نصب می‌کنیم:
Install-Package Microsoft.AspNetCore.Mvc.Versioning
بعد از نصب، کافیست کد زیر را داخل متد ConfigureServices در فایل Startup.cs پروژه‌ی خود اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddApiVersioning();
    // ...
}
در ابتدا بعد از نصب این پکیج، ممکن است شما API هایی داشته باشید که برای آن‌ها از قبل ورژنی مشخص نکرده باشید (بصورت explicit ). می‌توانید یک Version پیش‌فرض را به برنامه اضافه کرده و برای Endpoint هایی که ورژن ندارند، از آن استفاده کنید :  
services.AddApiVersioning(opt =>
{
    opt.AssumeDefaultVersionWhenUnspecified = true;
    opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(1, 0);
});
در این صورت، API شما به شکل زیر قابل دسترسی خواهد بود:
  • api/foo?api-version=1.0/

پارامتر DefaultApiVersion را برابر با یک ApiVersion قرار داده‌ایم. کلاس ApiVersion دارای Overload‌های مختلفی است. Overload ای را که ما در اینجا از آن استفاده کرده‌ایم، بعنوان پارامتر اول Major Version و برای پارامتر دوم، Minor Version را میگیرد. همچنین بجای Major و Minor میتوان از یک DateTime بعنوان ورژن استفاده کرد:
opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(new DateTime(2018, 10, 22));
و در این صورت API شما به شکل زیر قابل دسترسی می‌باشد: 
  • api/foo?api-version=2018-10-22/

URL Path Segment Versioning

تا به اینجا API Versioning ما بر اساس Query String Parameters انجام می‌شود؛ اما اگر بخواهیم بجای آن به شکل مقابل به API‌‌های خود دسترسی داشته باشیم چطور؟ : api/v1/foo/
برای پیاده سازی به این صورت، کافیست Route کنترلر خود را به این شکل تغییر دهید:
[Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
public class FooController : ControllerBase
{
    public ActionResult<IEnumerable<string>> Get()
    {
        return new[] { "value1", "value2" };
    }
}

Header Versioning
 روش سوم انجام Versioning، استفاده از Header است. برای فعال کردن Header Versioning، داخل Startup، کد خود را به شکل زیر تغییر دهید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddApiVersioning(opt => opt.ApiVersionReader = new HeaderApiVersionReader("api-version"));
}
با انجام این تغییر، برای تست API خود دیگر نمی‌توانید از Browser استفاده کنید که این یکی از مشکلات این روش است. برای تست کردن یک درخواست GET ساده مجبور به استفاده از ابزارهایی همچون Postman, CURL و ... هستید. ما در اینجا برای تست از Postman استفاده می‌کنیم:


Deprecating
ممکن است بخواهید یک ورژن را منسوخ دانسته و آن را Deprecate کنید. دقت کنید که Deprecate کردن یک API، به معنی از کار افتادن آن نیست. به این صورت میتوانید یک Endpoint از برنامه خود را Deprecate شده «معرفی» کنید:
[ApiVersion("2")]
[ApiVersion("1", Deprecated = true)]
[Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
public class FooController : ControllerBase
{
    [HttpGet]
    public string Get() => "I'm deprecated, Bye bye :(";

    [HttpGet, MapToApiVersion("2.0")]
    public string GetV2() => "Hello world ! :D";
}  
برای برگرداندن نام API‌ها و وضعیت Support شان داخل Response Header، باید ReportApiVersions فعال شود:
services.AddApiVersioning(opt =>
{
    opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(1, 0);
    opt.AssumeDefaultVersionWhenUnspecified = true;
    opt.ReportApiVersions = true;
});
که در نتیجه‌ی آن، Response Header برگشتی به این شکل خواهد بود :


Ignoring Versioning
اگر داخل برنامه‌ی خود، کنترلری را دارید که در طی زمان آپدیت نشده و تغییر نخواهد کرد، می‌توانید از Version زدن آن با استفاده از ApiVersionNeutral جلوگیری کنید:
[ApiVersionNeutral]
[Route("api/[controller]")]
public class BarController : ControllerBase
{
    public string Get() => HttpContext.GetRequestedApiVersion().ToString();
}
اجرای این متد در صورت غیرفعال بودن AssumeDefaultVersionWhenUnspecified باعث وقوع خطای NullReferenceException می‌شود و بدین معناست که همانطور که انتظار داشتیم، Version ای برای این Endpoint تنظیم نشده است.

مطلب تکمیلی:
برای آپدیت کردن و یا معرفی نسخه‌ی جدیدی از یک کنترلر با ورژنی متفاوت، نیازی به Rename کردن کلاس قبلی برای رفع Conflict با نام فایل جدید نیست؛ با استفاده از namespace‌ها میتوانید کنترلری همنام، اما با ورژن و عملکردی متفاوت داشته باشید:
namespace TestVersioning.Controllers.V1
{
    [ApiVersion("1", Deprecated = true)]
    [Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
    public class FooController : ControllerBase
    {
        public string Get() => "I'm deprecated, Bye bye :(";
    }
}

namespace TestVersioning.Controllers.V2
{
    [ApiVersion("2")]
    [Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
    public class FooController : ControllerBase
    {
        public string GetV2() => "Hello world ! :D";
    }
}

مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Iterator
فرض کنید قبلا کلاسی بنام CollectionClass را داشته‌اید که در آن یک آرایه از نوع []String تعریف کرده‌اید. همچنین n تا کلاس هم دارید که از آرایه‌ی تعریف شده‌ی در CollectionClass استفاده می‌کنند. تا اینجا مشکلی نیست. مشکل زمانی شروع می‌شود که متوجه می‌شوید دیگر این آرایه کارآیی ندارد و باید آن را با <List<string جایگزین کنید. واضح است که نمی‌توانید همه کلاس‌هایی را که از CollectionClass استفاده کرده‌اند، بیابید و آنها را تغییر دهید؛ چرا که شاید برخی از کلاس‌ها اصلا در دسترس شما نباشند یا هر دلیل دیگری.
راهگشای این مشکل، استفاده از الگوی طراحی Iterator است. در این الگو، باید کلاس CollectionClass ابتدا واسط IEnumerable را پیاده سازی نماید. این واسط متدی بنام GetEnumerator دارد که می‌توان به کمک آن، درون آرایه یا هر نوع کالکشن دیگری حرکت کرده و آیتم‌های آن را برگرداند.(مطالعه بیشتر )
اول این الگو را پیاده سازی می‌کنیم و در ادامه توضیح می‌دهیم که چگونه مشکل ما را حل میکند:
ابتدا باید کلاس CollectionClass واسط IEnumerable را پیاده سازی نماید. در ادامه بدنه متد GetEnumerator را می‌نویسیم:
    public class CollectionClass : IEnumerable
    {
        private string[] mySet = { "Array of String 1", "Array of String 2", "Array of String 3" };
        public IEnumerator GetEnumerator()
        {
            //return arrayStrings.GetEnumerator(); 
            foreach (var element in mySet )
            {
                yield return element;
            }
        }
    }
در اینجا یک آرایه رشته‌ای را بنام mySet  تعریف کرده‌ایم و مقادیر مختلفی را در آن قرار داده‌ایم. سپس در متد GetEnumerator اعضای این آرایه را خوانده و return می‌کنیم.(yield چیست؟ )
وقتی از این کلاس می‌خواهیم استفاده کنیم، داریم:
CollectionClass c = new CollectionClass();
foreach (var element in c)
{
       Console.WriteLine(element);
}
در این حالت مهم نیست که مجموعه‌ی مورد نظر، آرایه هست یا هر نوع کالکشن دیگری. لذا وقتی بخواهیم نوع mySet را تغییر دهیم، نگران نخواهیم بود؛ چراکه فقط کافی‌است کلاس CollectionClass را تغییر دهیم. بصورت زیر:
 public class CollectionClass : IEnumerable
    {
        //private readonly string[] arrayStrings = { "Array of String 1", "Array of String 2", "Array of String 3" };
        private List<string> mySet= new List<string>() { "Array of String 1", "Array of String 2", "Array of String 3" }; 
        public IEnumerator GetEnumerator()
        {
            foreach (var element in mySet )
            {
                yield return element;
            }
        }
    }
مطالب
پیاده سازی مکانیسم سعی مجدد (Retry)
فرض کنید در برنامه‌ای که نوشته‌اید، قصد فراخونی یک وب سرویس را دارید. به طور قطع نمی‌توان همیشه انتظار داشت این سرویس مورد نظر بدون هیچ مشکلی اجرا شود و خروجی مورد نظر را بدهد. برای نمونه ممکن است در لحظه فراخوانی متد مورد نظر، اختلالی در شبکه رخ دهد و فراخوانی سرویس شما با مشکل مواجه شود. در چنین مواقعی دو مورد را پیش‌رو داریم: 
- یک: اعلام نتیجه عدم موفق بودن فراخوانی.
- دو: یک (یا چند) بار دیگر، سعی در فراخوانی سرویس مورد نظر کنیم.
مکانیسم سعی مجدد فقط و فقط محدود به فراخوانی وب سرویس‌ها نمی‌شود. برای نمونه می‌توان به ارسال ایمیل، خطا در اجرای یک کوئری T_SQL و مورادی از این قبیل اشاره کرد.
چرا باید سعی مجدد را پیاده سازی کنیم؟ 
عدم وجود امکان سعی مجدد هیچ چیزی را از پروژه شما سلب نمیکند؛ ولی وجود آن یک امکان را به پروژه شما اضافه میکند که تا حدودی باعث سهولت در استفاده از نرم افزار شما خواهد شد.
نباید‌های مکانیسم سعی مجدد
با خواندن مطالب فوق شاید به این موضوع فکر کنید که مکانیسم سعی مجدد امکان خوبی برای پروژه است و همه بخش‌های پروژه را درگیر این مکانیز کنیم. واقعیت این است که استفاده از مکانیسم سعی مجدد بهتر است محدود به بخش هایی از پروژه شود و نه کل پروژه.
پیش نیاز‌ها
تا به این مرحله با «مکانیسم سعی مجدد» بیشتر آشنا شدیم. برای پیاده سازی یک «سعی مجدد» نیازمندیم یک سری موارد را بدانیم:
یک: میزان تعداد دفعات تلاش 
دو: اختلاف بین هر دو  تلاش مجدد (وقفه)
سه: مقدار افزایش وقفه
چهار: سعی مجدد بر اساس نوع Exception

سه مورد اول از لیست  بالا تقریبا برای یک پیاده سازی سعی مجدد پاسخگو می‌باشد. در ادامه ابتدا قصد داریم یک «سعی مجدد ساده» را نوشته و سپس به معرفی یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد آن می‌پردازیم.
قطعه کد زیر را در نظر بگیرد که شبیه ساز ارسال ایمیل می‌باشد:
 public class Mailer
    {
        public static bool SendEmail()
        {
            Console.WriteLine("Sending Mail ...");

            // simulate error
            Random rnd = new Random();
            var rndNumber = rnd.Next(1, 10);
            if (rndNumber != 3) // *
                throw new SmtpFailedRecipientException();

            Console.WriteLine("Mail Sent successfully");
            return true;
        }
    }
خط *  برای شبیه  سازی وقوع یک خطا استفاده شده است.
 قطعه کد زیر برای پیاده سازی مکانیزم سعی مجدد می‌باشد:
 public static class Retry
    {
        public static void Do(Action action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            Do<object>(() =>
            {
                action();
                return null;
            }, retryInterval, maxAttemptCount);
        }

        public static T Do<T>(Func<T> action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            var exceptions = new List<Exception>();

            for (int attempted = 0; attempted < maxAttemptCount; attempted++)
            {
                try
                {
                    if (attempted > 0)
                    {
                        Thread.Sleep(retryInterval);
                    }
                    return action();
                }
                catch (Exception ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
            }
            throw new AggregateException(exceptions);
        }
    }
قطعه کد فوق ساده‌ترین حالت پیاده سازی Retry می‌باشد که به تعداد MaxAttemptCount سعی در فراخوانی متد مورد نظر خواهد کرد.
یادآوری: متد Do با پارامتر Action در پارامتر اول جهت توابعی که مقدار خروجی ندارند می‌باشد.
همانطور که ذکر شد مقدار Interval بهتر است طبق یک مقدار از پیش تعیین شده افزایش یابد تا درخواست‌های ما با بازه زمانی خیلی کوتاهی نسبت به هم اجرا نشوند. برای رفع این مشکل بعد از Sleep می‌توان مقدار Interval را به صورت زیر افزایش داد:
retryInterval= retryInterval.Add(TimeSpan.FromSeconds(10));
همانطور که بیان کردیم ، قطعه کد نوشته شده فوق برای انجام یک Retry بسیار ساده می‌باشد. موارد دیگری را می‌توان به Retry فوق اضافه نمود. برای نمونه اگر Exception رخ داده شده از نوع مورد نظر ما بود، مجدد Retry کند، در غیر اینصورت از ادامه کار منصرف شود. برای نوشتن هندل کردن نوع Exception می‌توانیم از کتابخانه Polly استفاده کنیم.

کتابخانه Polly
Polly یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد است و یکی از امکانات آن، «مکانیسم سعی مجدد» آن، به صورت زیر می‌باشد:


در ساده‌ترین حالت، استفاده از Polly همانند زیر است:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry();
            policy.Execute(Mailer.SendEmail);

متد Retry، دارای Overload‌های مختلفی است که یکی از آنها مقدار تعداد دفعات تلاش را دریافت می‌کند؛ همانند:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry(5);

لازم به ذکر است که باید دقیقا Exception مورد نظر را در بخش Config به کار ببرید. برای نمونه اگر کد فوق را همانند زیر به کار ببرید، در صورتیکه متد ارسال ایمیل با خطایی مواجه شود، هیچ تلاشی برای اجرای مجدد نخواهد کرد:

   var policy = Policy.Handle<SqlException>().Retry(5);

برای نمونه می‌توان از متد ForEver آن استفاده کرد تا زمانیکه متد مورد نظر Success نشده باشد، سعی در اجرای آن کند:

Policy
  .Handle<DivideByZeroException>()
  .RetryForever()

جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در مخزن کد آن با سایر قابلیت‌های کتابخانه Polly بیشتر آشنا شوید: Github