مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت هفتم
در قسمت قبلی مدیریت همزمانی در بروز رسانی‌ها را بررسی کردیم. در این قسمت مرتب سازی (serialization) پراکسی‌ها در سرویس‌های WCF را بررسی خواهیم کرد.


مرتب سازی پراکسی‌ها در سرویس‌های WCF

فرض کنید یک پراکسی دینامیک (dynamic proxy) از یک کوئری دریافت کرده اید. حال می‌خواهید این پراکسی را در قالب یک آبجکت CLR سریال کنید. هنگامی که آبجکت‌های موجودیت را بصورت POCO-based پیاده سازی می‌کنید، EF بصورت خودکار یک آبجکت دینامیک مشتق شده را در زمان اجرا تولید می‌کند که dynamix proxy نام دارد. این آبجکت برای هر موجودیت POCO تولید می‌شود. این آبجکت پراکسی بسیاری از خواص مجازی (virtual) را بازنویسی می‌کند تا عملیاتی مانند ردیابی تغییرات و بارگذاری تنبل را انجام دهد.

فرض کنید مدلی مانند تصویر زیر دارید.


ما از کلاس ProxyDataContractResolver برای deserialize کردن یک آبجکت پراکسی در سمت سرور و تبدیل آن به یک آبجکت POCO روی کلاینت WCF استفاده می‌کنیم. مراحل زیر را دنبال کنید.


  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع WCF Service Application بسازید. یک Entity Data Model به پروژه اضافه کنید و جدول Clients را مطابق مدل مذکور ایجاد کنید.
  • کلاس POCO تولید شده توسط EF را باز کنید و کلمه کلیدی virtual را به تمام خواص اضافه کنید. این کار باعث می‌شود EF کلاس‌های پراکسی دینامیک تولید کند. کد کامل این کلاس در لیست زیر قابل مشاهده است.
public class Client
{
    public virtual int ClientId { get; set; }
    public virtual string Name { get; set; }
    public virtual string Email { get; set; }
}
نکته: بیاد داشته باشید که هرگاه مدل EDMX را تغییر می‌دهید، EF بصورت خودکار کلاس‌های موجودیت‌ها را مجددا ساخته و تغییرات مرحله قبلی را بازنویسی می‌کند. بنابراین یا باید این مراحل را هر بار تکرار کنید، یا قالب T4 مربوطه را ویرایش کنید. اگر هم از مدل Code-First استفاده می‌کنید که نیازی به این کار‌ها نخواهد بود.

  • ما نیاز داریم که DataContractSerializer از یک کلاس ProxyDataContractResolver استفاده کند تا پراکسی کلاینت را به موجودیت کلاینت برای کلاینت سرویس WCF تبدیل کند. یعنی client proxy به client entity تبدیل شود، که نهایتا در اپلیکیشن کلاینت سرویس استفاده خواهد شد. بدین منظور یک ویژگی operation behavior می‌سازیم و آن را به متد ()GetClient در سرویس الحاق می‌کنیم. برای ساختن ویژگی جدید از کدی که در لیست زیر آمده استفاده کنید. بیاد داشته باشید که کلاس ProxyDataContractResolver در فضای نام Entity Framework قرار دارد.
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
using System.Data.Objects;

namespace Recipe8
{
    public class ApplyProxyDataContractResolverAttribute : 
        Attribute, IOperationBehavior
    {
        public void AddBindingParameters(OperationDescription description,
            BindingParameterCollection parameters)
        {
        }
        public void ApplyClientBehavior(OperationDescription description,
            ClientOperation proxy)
        {
            DataContractSerializerOperationBehavior
                dataContractSerializerOperationBehavior =
                    description.Behaviors
                    .Find<DataContractSerializerOperationBehavior>();
                dataContractSerializerOperationBehavior.DataContractResolver =
                    new ProxyDataContractResolver();
        }
        public void ApplyDispatchBehavior(OperationDescription description,
            DispatchOperation dispatch)
        {
            DataContractSerializerOperationBehavior
                dataContractSerializerOperationBehavior =
                    description.Behaviors
                    .Find<DataContractSerializerOperationBehavior>();
            dataContractSerializerOperationBehavior.DataContractResolver =
                new ProxyDataContractResolver();
        }
        public void Validate(OperationDescription description)
        {
        }
    }
}
  • فایل IService1.cs را باز کنید و کد آن را مطابق لیست زیر تکمیل نمایید.
[ServiceContract]
public interface IService1
{
    [OperationContract]
    void InsertTestRecord();
    [OperationContract]
    Client GetClient();
    [OperationContract]
    void Update(Client client);
}
  • فایل IService1.svc.cs را باز کنید و پیاده سازی سرویس را مطابق لیست زیر تکمیل کنید.
public class Client
{
    [ApplyProxyDataContractResolver]
    public Client GetClient()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Cofiguration.LazyLoadingEnabled = false;
            return context.Clients.Single();
        }
    }
    public void Update(Client client)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Entry(client).State = EntityState.Modified;
            context.SaveChanges();
        }
    }
    public void InsertTestRecord()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            // delete previous test data
            context.ExecuteSqlCommand("delete from [clients]");
            // insert new test data
            context.ExecuteStoreCommand(@"insert into
                [clients](Name, Email) values ('Armin Zia','armin.zia@gmail.com')");
        }
    }
}
  • حال پروژه جدیدی از نوع Console Application به راه حل جاری اضافه کنید. این اپلیکیشن، کلاینت تست ما خواهد بود. پروژه سرویس را ارجاع کنید و کد کلاینت را مطابق لیست زیر تکمیل نمایید.
using Recipe8Client.ServiceReference1;

namespace Recipe8Client
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var serviceClient = new Service1Client())
            {
                serviceClient.InsertTestRecord();
                
                var client = serviceClient.GetClient();
                Console.WriteLine("Client is: {0} at {1}", client.Name, client.Email);
                
                client.Name = "Armin Zia";
                client.Email = "arminzia@live.com";
                serviceClient.Update(client);
                
                client = serviceClient.GetClient();
                Console.WriteLine("Client changed to: {0} at {1}", client.Name, client.Email);
            }
        }
    }
}
اگر اپلیکیشن کلاینت را اجرا کنید با خروجی زیر مواجه خواهید شد.

Client is: Armin Zia at armin.zia@gmail.com
Client changed to: Armin Zia at arminzia@live.com



شرح مثال جاری

مایکروسافت استفاده از آبجکت‌های POCO با WCF را توصیه می‌کند چرا که مرتب سازی (serialization) آبجکت موجودیت را ساده‌تر می‌کند. اما در صورتی که از آبجکت‌های POCO ای استفاده می‌کنید که changed-based notification دارند (یعنی خواص موجودیت را با virtual علامت گذاری کرده اید و کلکسیون‌های خواص پیمایشی از نوع ICollection هستند)، آنگاه EF برای موجودیت‌های بازگشتی کوئری‌ها پراکسی‌های دینامیک تولید خواهد کرد.

استفاده از پراکسی‌های دینامیک با WCF دو مشکل دارد. مشکل اول مربوط به سریال کردن پراکسی است. کلاس DataContractSerializer تنها قادر به serialize/deserialize کردن انواع شناخته شده (known types) است. در مثال جاری این یعنی موجودیت Client. اما از آنجا که EF برای موجودیت‌ها پراکسی می‌سازد، حالا باید آبجکت پراکسی را سریال کنیم، نه خود کلاس Client را. اینجا است که از DataContractResolver استفاده می‌کنیم. این کلاس می‌تواند حین سریال کردن آبجکت ها، نوعی را به نوع دیگر تبدیل کند. برای استفاده از این کلاس ما یک ویژگی سفارشی ساختیم، که پراکسی‌ها را به کلاس‌های POCO تبدیل می‌کند. سپس این ویژگی را به متد ()GetClient اضافه کردیم. این کار باعث می‌شود که پراکسی دینامیکی که توسط متد ()GetClient برای موجودیت Client تولید می‌شود، به درستی سریال شود.

مشکل دوم استفاده از پراکسی‌ها با WCF مربوط به بارگذاری تبل یا Lazy Loading می‌شود. هنگامی که DataContractSerializer موجودیت‌ها را سریال می‌کند، تمام خواص موجودیت را دستیابی خواهد کرد که منجر به اجرای lazy-loading روی خواص پیمایشی می‌شود. مسلما این رفتار را نمی‌خواهیم. برای رفع این مشکل، مشخصا قابلیت بارگذاری تنبل را خاموش یا غیرفعال کرده ایم.

نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌ها در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
- خیر. یافتن یک کاربر بر اساس ID آن که کلید اصلی جدول را هم تشکیل می‌دهد و بر روی آن ایندکس وجود دارد، فوق العاده سریع است. یک چنین کوئری گرفتنی در ASP.NET Core Identity هم وجود دارد. البته ASP.NET Core Identity برای انجام اینکار، بیش از یک کوئری را صادر می‌کند.
- وجود ICookieValidatorService که سبب بروز این کوئری اضافه می‌شود، در جهت پیاده سازی logout آنی و بررسی به روز بودن محتوای کوکی دریافتی، ضروری هست. نیاز هست تا بتوان مقدار public string SerialNumber مطلب جاری را بین اطلاعات موجود در سرور و اطلاعات قبلی موجود در کوکی صادر شده‌ی در حین لاگین، مقایسه کرد. اگر این بررسی صورت نگیرد، تا زمانیکه طول عمر کوکی کاربر به پایان نرسیده، با موفقیت و بدون هیچ کوئری اضافه‌ای، اطلاعات موجود در آن، در سمت سرور اعتبارسنجی شده و استفاده می‌شود. از آن اطلاعات در جهت تامین خودکار user claims و roles کاربر جاری استفاده می‌شود (همان شیء this.User قابل دسترسی در اکشن متدها)؛ چون زیر ساخت ASP.NET Core در جهت بررسی اطلاعات کوکی رسیده، به همراه دریافت اطلاعات مجدد آن از بانک اطلاعاتی سمت سرور نیست. اگر کوکی را معتبر تشخیص دهد و هنوز طول عمر آن به پایان نرسیده باشد، از اطلاعات آن در جهت ساخت شیء this.User استفاده می‌کند. اینجا است که اهمیت وجودی ICookieValidatorService در جهت تامین یک لایه‌ی اضافی امنیتی بررسی محتوای کوکی دریافتی، مشخص می‌شود. برای مثال فرض کنید که کاربری را به دلیل خاصی غیرفعال یا ممنوع الورود کرده‌اید. اگر سرویس ICookieValidatorService را نداشته باشید، این کاربر تا زمانیکه طول عمر کوکی آن معتبر تشخیص داده شود، می‌تواند در سایت خراب کاری کند؛ چون اطلاعات کوکی او، شیء this.User معتبری را تولید می‌کند که وابسته‌ی به اطلاعات جدید بانک اطلاعاتی برنامه نیست. همچنین قرار دادن دستی بررسی دوباره‌ی اعتبار user claim حاصل از اطلاعات کوکی کاربر جاری در هر اکشن متد و مقایسه‌ی آن با اطلاعات جدید بانک اطلاعاتی، سبب شلوغ شدن و تکرار کدهای اضافه‌ای می‌شود که به صورت متمرکز و یکجا در ICookieValidatorService وجود دارد. نمونه‌ی دیگر کاربرد این سرویس، پیاده سازی خودکار مفهوم single sign out است؛ به این معنا که اگر کاربری logout کرد، بتوان با تغییر SerialNumber او در سمت سرور، سایر افرادی را که در همان لحظه از اکانت او (کوکی‌های معتبر او) در سیستم‌های دیگری استفاده می‌کنند، logout کرد.
- استفاده از کش، به همراه بحث invalidation دقیق آن هم در صورت بروز تغییرات در بانک اطلاعاتی هست. هستند کتابخانه‌هایی که این‌کارها را به صورت خودکار و بدون نیازی به تغییری در کدها برای شما انجام دهند.
پاسخ به پرسش‌ها
آیا استفاده از FullName یک کلاس تضادی با Clean Code دارد؟

اینکه شما علاقه دارید برای یک کار شخصی شاید نکته نداشته باشد؛ ولی توجه داشته باشید که رعایت کردن یکسری قراردادها در کدنویسی که از سمت جامعه فعال در آن پلتفرم، دات نت در اینجا، پذیرفته شده است، پراهمیت است. از قابلیت های جدید مانند global usings برای کاهش این موارد هم می توانید استفاده کنید. همچنین پیشنهاد می کنم از یک فایل editorconfig با تنظیمات پیشنهادی جامعه دات نت به همراه Code analyzers استفاده کنید تا این موارد را زودتر گوش زد کنند.

مطالب
کامپوننت‌های راهبری سایت در بوت استرپ 4
پس از سیستم طرحبندی بوت استرپ، مهم‌ترین کامپوننت‌های آن، کامپوننت‌های راهبری سایت مانند Navs ،Tabs ،Pills و Navbars هستند. Navbars در بوت استرپ 4 نسبت به نگارش سوم آن بازنویسی کامل شده‌اند و شامل بهبودهای قابل ملاحظه‌ای هستند.


کامپوننت‌های Nav در بوت استرپ 4

کامپوننت‌های گروه Nav‌، در نگارش 4 آن به علت استفاده‌ی از Flexbox، تغییرات بسیاری داشته‌اند و در نتیجه‌ی آن، انعطاف پذیرتر و ساده‌تر شده‌اند.
در ابتدا لیست ساده‌ی زیر را در نظر بگیرید. تنظیمات ابتدایی آن برای تبدیل به منوی راهبری بالای سایت به صورت زیر است:
<body>
    <div class="container">
        <div class="row">
            <section class="col-12">
                <ul class="nav">
                    <li class="nav-item"><a class="nav-link active" href="#">Home</a></li>
                    <li class="nav-item"><a class="nav-link" href="#">Mission</a></li>
                    <li class="nav-item"><a class="nav-link" href="#">Services</a></li>
                    <li class="nav-item"><a class="nav-link" href="#">Staff</a></li>
                    <li class="nav-item"><a class="nav-link disabled" href="#">Testimonials</a></li>
                </ul>
</div>
    </div>
</body>
ابتدا کلاس nav به یک ul اضافه می‌شود. سپس به هر آیتم آن، کلاس nav-item را اضافه می‌کنیم. در آخر به هر لینک آن نیز کلاس nav-link نسبت داده می‌شود:


در اینجا دو کلاس active و disabled نیز به لینک‌های منوی راهبری اضافه شده‌اند. البته این کلاس‌ها تا تکمیل نهایی nav‌، ظاهر آنچنان متفاوتی را ارائه نمی‌دهند.
اولین شیوه‌نامه‌ای را که می‌توان به nav اضافه کرد، nav-pills است:
<ul class="nav nav-pills">


Pills شبیه به دکمه‌ها هستند و در این حالت لینک active، واضح‌تر به نظر می‌رسد.
و یا می‌توان nav-tabs را به nav افزود:
<ul class="nav nav-tabs">


روش دیگر تعریف nav، استفاده از المان nav و سپس حذف ul و li و همچنین nav-item است:
<nav class="nav nav-pills justify-content-center">
    <a class="nav-link active" href="#">Home</a>
    <a class="nav-link" href="#">Mission</a>
    <a class="nav-link" href="#">Services</a>
    <a class="nav-link" href="#">Staff</a>
    <a class="nav-link disabled" href="#">Testimonials</a>
</nav>
در اینجا امکان کار با کلاس‌های Flexbox، مانند justify-content-center را نیز مشاهده می‌کنید. برای مثال برای هدایت منوی راهبری به سمت چپ و یا راست صفحه می‌توان بجای center، از end و یا start استفاده کرد. انجام یک چنین کارهایی در نگارش‌های قبلی بوت استرپ بدون Flexbox، مشکل بودند.
کلاس دیگری را که در اینجا می‌توان استفاده کرد، flex-column است تا آیتم‌های nav، بجای نمایش در یک ردیف، در یک ستون ظاهر شوند:


و یا می‌توان با استفاده از break-points، سبب شد تا اگر اندازه‌ی صفحه بیش از sm بود، آیتم‌های منوی راهبری، ردیفی و اگر کمتر از آن بود (حالت موبایل)، ستونی نمایش داده شوند:
<nav class="nav nav-pills justify-content-center flex-column flex-sm-row">


ایجاد navbars در بوت استرپ 4

Navbar بوت استرپ 4، بازنویسی کامل شده و کار کردن با آن نسبت به نگارش سوم آن بسیار ساده‌تر شده‌است.
<body>
    <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <div class="navbar-nav">
                <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a>
            </div>
        </div>
    </nav>

    <div class="container">
با این خروجی:


در اینجا، کار با افزودن کلاس navbar به المان nav شروع می‌شود. سپس هر لینک داخل آن، کلاس‌های nav-item nav-link را پیدا می‌کند. در اینجا اگر آیتمی قرار است به صفحه‌ی جاری اشاره کند، با کلاس active مشخص خواهد شد.
سپس توسط  کلاس‌های bg-dark navbar-dark، رنگ‌های پس زمینه و رنگ متن مشخص شده‌اند. برای مثال می‌توان bg-light navbar-light را نیز آزمایش کرد:
<nav class="navbar bg-light navbar-light navbar-expand-sm">


و یا بجای این رنگ‌های پیش‌فرض، در بوت استرپ 4 می‌توان به سادگی رنگ navbar را توسط یک background-color دلخواه، سفارشی سازی کرد:
<nav class="navbar navbar-dark navbar-expand-sm" style="background-color:red">


کاری که در نگارش‌های پیشین بوت استرپ به سادگی میسر نبود.

همچنین اگر دقت کرده باشید از کلاس navbar-expand-sm نیز استفاده شده‌است. حالت پیش‌فرض نمایش آیتم‌های navbar، ستونی است و برای حالت موبایل درنظر گرفته شده‌است. استفاده‌ی از navbar-expand-sm سبب می‌شود تا پس از عرض sm، آیتم‌های navbar همانند شکل‌های فوق، در طی یک ردیف نمایش داده شوند و در عرض کمتر از sm، به صورت یک ستون:


به علاوه آیتم‌های navbar را داخل یک container قرار داده‌ایم:
<div class="container">
      <div class="navbar-nav">
علت اینجا است که چون navbar تعریف شده خارج از container اصلی است، اگر چنین کاری را انجام ندهیم، آیتم‌های آن از سمت چپ صفحه بدون تراز بودن با container ذیل آن نمایش داده خواهند شد. تعریف یک container داخل navbar، این مشکل عدم تراز بودن عمودی را برطرف می‌کند.


تعریف متون و لوگو در navbar بوت استرپ 4

برای تعریف متن لوگوی سایت در navbar به صورت زیر عمل می‌شود:
<body>
    <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <div class="navbar-brand">
                Wisdom Pet Medicine
            </div>
            <div class="navbar-nav">
                <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a>
            </div>
        </div>
    </nav>

    <div class="container">
در اینجا با استفاده از کلاس navbar-brand در یک div مجزا، سبب نمایش متن لوگوی سایت شده‌ایم:


و یا می‌توان بجای div، از المان anchor نیز استفاده کرد تا به صورت لینک نمایش داده شود:
<a class="navbar-brand" href="#"> Wisdom Pet Medicine </a>
و بجای متن، تصاویر را نیز می‌توان قرار داد.

برای تعریف متنی در navbar از کلاس navbar-text استفاده می‌شود:
<body>
    <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <a class="navbar-brand d-none d-sm-inline-block" href="#"> Wisdom
                Pet Medicine </a>
            <div class="navbar-nav">
                <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a>
            </div>
            <span class="navbar-text d-none d-xl-inline-block">The best in
                traditional and alternate
                medicine</span>
        </div>
    </nav>

    <div class="container">
اما چون این متن طولانی است، بهتر است آن‌را در اندازه‌ی صفحه‌ی xl نمایش دهیم. به همین جهت با افزودن کلاس d-none، آن‌را در تمام اندازه‌ها مخفی می‌کنیم. سپس با افزودن d-xl-inline-block، آن‌را پس از عرض xl نمایان خواهیم کرد.
همین تنظیم را به navbar-brand، در اندازه‌ی sm نیز اضافه کرده‌ایم تا لوگوی سایت در اندازه‌های موبایل ظاهر نشود.



افزودن drop downs به navbar در بوت استرپ 4

برای تبدیل یکی از آیتم‌های منوی راهبری، به منو، از dropdown استفاده می‌شود که نمونه‌ای از آن‌را در مثال زیر مشاهده می‌کنید:
<body>
    <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <a class="navbar-brand d-none d-sm-inline-block" href="#">
                <img src="images/wisdompetlogo.svg" style="width:40px;" alt="">
                Wisdom Pet Medicine
            </a>
            <div class="navbar-nav ml-sm-auto">
                <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>

                <div class="dropdown">
                    <a class="nav-item nav-link dropdown-toggle" data-toggle="dropdown"
                        id="servicesDropdown" aria-haspopup="true"
                        aria-expanded="false" href="#">Services</a>
                    <div class="dropdown-menu" aria-labelledby="servicesDropdown">
                        <a href="#" class="dropdown-item">Grooming</a>
                        <a href="#" class="dropdown-item">General Health</a>
                        <a href="#" class="dropdown-item">Nutrition</a>
                        <a href="#" class="dropdown-item">Pest Control</a>
                        <a href="#" class="dropdown-item">Vaccinations</a>
                    </div>
                </div>

                <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a>
            </div>
            <span class="navbar-text d-none d-xl-inline-block">The best in
                traditional and alternate
                medicine</span>
        </div>
    </nav>

    <div class="container">
با این خروجی:


- دراپ‌داون نیاز به یک container دارد که آن‌را با تعریف یک div با کلاس dropdown تعریف کرده‌ایم.
- سپس به لینکی که قرار است آن‌را نمایش دهد، کلاس dropdown-toggle را اضافه می‌کنیم تا آیکن مثلثی رو به پایینی را نمایان کند. وجود این مثلث، بیانگر وجود منویی به همراه آن است.
- اکنون با تنظیم data-toggle به dropdown، کدهای جاوا اسکریپتی بوت استرپ، این المان را به صورت یک dropdown پردازش می‌کنند و نیازی به افزودن اسکریپتی به صفحه برای فعالسازی آن نیست. ویژگی‌های aria-expanded و aria-haspopup نیز به مقدار دهی پیش‌فرض‌های کدهای جاوا اسکریپتی آن کمک می‌کنند.
- خود منو توسط دربرگیرنده‌ای با کلاس dropdown-menu و آیتم‌هایی با کلاس dropdown-item تشکیل می‌شود.
- در ادامه برای متصل کردن این دربرگیرنده به لینک نمایش دهنده‌ی منو، یک id را به لینک انتساب می‌دهیم (به نام servicesDropdown) و سپس aria-labelledby دربرگیرنده را به این id، مقدار دهی می‌کنیم.
- در این مثال با استفاده از کلاس navbar-nav ml-sm-auto، سبب شده‌ایم تا منوی سایت، از لبه‌ی سمت راست صفحه پس از عرض sm، شروع شود.


افزودن المان‌های فرم‌ها به منوی راهبری سایت

برای اضافه کردن المان‌های فرم به منوی راهبری سایت، ابتدا نیاز است کلاس form-inline را بر روی container این فرم قرار داد و سپس به ورودی‌های این فرم، کلاس form-control را اضافه می‌کنیم. اگر نیاز بود، توسط کلاس‌های margin و padding مخصوص بوت استرپ 4 مانند mr-2 نیز می‌توان بین آن‌ها فاصله ایجاد کرد:
<body>
    <nav class="navbar navbar-dark bg-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <div class="navbar-nav">
                <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Testimonials</a>
            </div>
            <form class="form-inline">
                <input type="text" placeholder="Search..." class="form-control mr-2">
                <button class="btn btn-outline-light" type="submit">Go</button>
            </form>
        </div>
    </nav>

    <div class="container">
با این خروجی:


بوت استرپ در اندازه‌ی بزرگتر صفحه، فرم را به سمت راست و آیتم‌های منو را در سمت چپ نمایش می‌دهد.


کنترل محل قرارگیری المان‌ها در منوی راهبری سایت

توسط کلاس‌هایی مانند fixed-top (قرار گرفتن در بالای صفحه)، fixed-bottom (قرار گرفتن در پایین صفحه) و sticky-top، می‌توان محل قرارگیری منوی راهبری را تغییر داد. این کلاس‌ها را در مطلب «طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت دوم» پیشتر بررسی کردیم.
برای توضیح حالت sticky-top، فرض کنید بالای منو، تصویر بزرگی از لوگوی سایت را دارید و این منو زیر آن قرار گرفته‌است. زمانیکه صفحه به سمت پایین اسکرول می‌شود، این منو نیز پایین خواهد آمد تا جائیکه در لبه‌ی بالای صفحه قرار گیرد. پس از آن، این منو در همین ناحیه باقی مانده و شبیه به fixed-top عمل می‌کند.

یک نکته: اگر fixed-bottom را مورد استفاده قرار دادید:
<nav class="navbar navbar-dark bg-dark navbar-expand-sm fixed-bottom">
 ممکن است متن پایین صفحه زیر این منو قرار گیرد و قابل خوانده شدن نباشد. برای این منظور می‌توان از کلاس margin-bottom بر روی container استفاده کرد:
<div class="container mb-5">



اضافه کردن منوی همبرگری به منوی راهبری سایت

در مورد کلاس navbar-expand-sm در این مطلب توضیح دادیم. هرچند قابلیت عمودی و افقی شدن خودکار آیتم‌های منوی راهبری بسیار جالب و کاربری است، اما در صفحات نمایشی کوچک، این نمایش عمودی می‌تواند ارتفاع قابل ملاحظه‌ای را به خود اختصاص دهد. به همین جهت می‌خواهیم نمایش آیتم‌های آن‌را وابسته به تصمیم کاربر کنیم.
<body>
    <nav class="navbar navbar-dark bg-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <a href="#" class="navbar-brand">Wisdom Pet Medicine</a>
            <button class="navbar-toggler" type="button" data-toggle="collapse"
                data-target="#myToggle" aria-controls="myToggle" aria-expanded="false"
                aria-label="Toggle navigation">
                <span class="navbar-toggler-icon"></span>
            </button>
            <div class="collapse navbar-collapse" id="myToggle">
                <div class="navbar-nav">
                    <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                    <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>
                    <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a>
                    <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                    <a class="nav-item nav-link" href="#">Testimonials</a>
                </div>
            </div>
        </div>
    </nav>

    <div class="container">
- در اینجا نحوه‌ی پیاده سازی منوی همبرگری را در بوت استرپ 4 ملاحظه می‌کنید.
- ابتدا نیاز است دکمه‌ی این منو اضافه شود که توسط کلاس navbar-toggler مشخص شده‌است. سپس با توجه به اینکه این کامپوننت توسط کدهای جاوا اسکریپتی بوت استرپ کار می‌کند، اطلاعات مورد نیاز آن‌را توسط ویژگی‌های data-toggle، data-target و aria مشخص می‌کنیم.
- این دکمه نیاز دارد تا به یک div با کلاس collapse navbar-collapse متصل شود. این اتصال نیز از طریق id آن صورت می‌گیرد که در ویژگی data-target مقدار دهی شده‌است.
- اگر این دکمه را پس از navbar-brand قرار دهیم، در سمت چپ صفحه و اگر پیش از آن قرار دهیم، در سمت راست صفحه ظاهر می‌شود.

در حالت نمایش sm، آیتم‌های منو مخفی شده:


با کلیک بر روی دکمه‌ی منوی همبرگری آن، گزینه‌های منو نمایش داده می‌شوند:


و در حالت اندازه‌ی بزرگتر صفحه، محو می‌شود:




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_07.zip
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوم - معرفی کامپوننت‌ها
در قسمت قبل، پیشنیازهای کار با AngularJS 2.0 مرور و دریافت شدند. اگر مطالب آن‌را پیگیری کرده باشید، هم اکنون باید در پوشه‌ی node_modules واقع در ریشه‌ی پروژه، تمام اسکریپت‌های لازم جهت شروع به کار با AngularJS 2.0 موجود باشند.


تعاریف مداخل فایل index.html یک سایت AngularJS 2.0

پروژه‌ای که در اینجا در حال استفاده است یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5.x است؛ اما الزامی هم به استفاده‌ی از آن وجود ندارد. یا یک فایل index.html را به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید و یا فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را به نحو ذیل تغییر دهید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
 
    <link href="~/node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/app/app.component.css" rel="stylesheet"/>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
 
    <!-- 1. Load libraries -->
    <!-- IE required polyfills, in this exact order -->
    <script src="~/node_modules/angular2/es6/dev/src/testing/shims_for_IE.js"></script>
    <script src="~/node_modules/es6-shim/es6-shim.min.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system-polyfills.js"></script>
 
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/angular2-polyfills.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system.src.js"></script>
    <script src="~/node_modules/rxjs/bundles/Rx.js"></script>
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/angular2.dev.js"></script>
 
    <!-- Required for http -->
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/http.dev.js"></script>
 
    <!-- Required for routing -->
    <script src="~/node_modules/angular2/bundles/router.dev.js"></script> 
 
    <!-- 2. Configure SystemJS -->
    <script>
        System.config({
            packages: {
                app: {
                    format: 'register',
                    defaultExtension: 'js'
                }
            }
        });
        System.import('app/main')
              .then(null, console.error.bind(console));
    </script>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
 
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
در اینجا ابتدا تعاریف مداخل بوت استرپ و css‌های سفارشی برنامه را مشاهده می‌کنید.
سپس کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی مورد نیاز جهت کار با AngularJS 2.0 به ترتیبی که ذکر شده‌، باید تعریف شوند.
ذکر /~ در ابتدای آدرس‌ها، مختص به ASP.NET MVC است. اگر از آن استفاده نمی‌کنید، نیازی به ذکر آن هم نیست.
در ادامه تعاریف System.JS ذکر شده‌است. System.JS کار بارگذاری ماژول‌های برنامه را به عهده دارد. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا به ازای هر قسمت جدید برنامه، مدخلی را در اینجا اضافه کرد و کار بارگذاری آن‌ها خودکار خواهد بود. فرمت register ایی که در اینجا ذکر شده‌است، تا ماژول‌های استاندارد با فرمت ES 6 را نیز پشتیبانی می‌کند. همچنین با ذکر و تنظیم پسوند پیش فرض به js، دیگر نیازی نخواهد بود تا در حین تعریف importها در قسمت‌های مختلف برنامه، پسوند فایل‌ها را به صورت صریح ذکر کرد. مبحث improtها مرتبط است به مفاهیم ماژول‌ها در ES 6 و همچنین TypeScript.
سطر System.import کار بارگذاری اولین ماژول برنامه را از پوشه‌ی app قرار گرفته در ریشه‌ی سایت انجام می‌دهد. این ماژول main نام دارد.


نوشتن اولین کامپوننت AngularJS 2.0

برنامه‌های AngularJS 2.0 متشکل هستند از تعدادی کامپوننت و سرویس:


 و هر کامپوننت تشکیل شده‌است از:


- یک قالب یا Template: با استفاده از HTML تعریف می‌شود و کار تشکیل View و نحوه‌ی رندر کامپوننت را مشخص می‌کند. در این Viewها با استفاده از امکانات binding و directives موجود در AngularJS 2.0 کار دسترسی به داده‌ها صورت می‌گیرد.
یک کلاس: کار این کلاس که توسط TypeScript تهیه می‌شود، فراهم آوردن کدهای مرتبط با قالب است. برای مثال این کلاس حاوی تعدادی خاصیت خواهد بود که از اطلاعات آن‌ها در View مرتبط استفاده می‌شود. همچنین این کلاس می‌تواند حاوی متدهای مورد نیاز در View نیز باشد؛ برای مثال متدی که کار نمایش یا مخفی سازی یک تصویر را با کلیک بر روی دکمه‌ای انجام می‌دهد.
- متادیتا: متادیتا (یا decorator در اینجا) به AngularJS 2.0 اعلام می‌کند که این کلاس تعریف شده، صرفا یک کلاس ساده نیست و باید به آن به صورت یک کامپوننت نگاه شود.

در ذیل، کدهای یک کامپوننت نمونه‌ی AngularJS 2.0 را مشاهده می‌کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <div>My First Component</div>
    </div>
    `
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
در انتهای کدها، یک کلاس را مشاهده می‌کنید که کار تعریف خواص و متدهای مورد نیاز توسط View را انجام می‌دهد.
بلافاصله در بالای این کلاس، متد decorator ایی را به نام Component مشاهده می‌کنید. این متادیتا است که به AngularJS 2.0 اعلام می‌کند، کلاس AppComponent تعریف شده، یک کامپوننت است و نه تنها یک کلاس ساده.
در متد Component تعریف شده، قالب یا template نحوه‌ی رندر این کامپوننت را مشاهده می‌کنید.
در ابتدای این ماژول نیز کار import تعاریف مرتبط با متد ویژه‌ی Component، از هسته‌ی AngularJS 2.0 انجام شده‌است تا کامپایلر TypeScript بتواند این فایل ts را کامپایل کند.


مروری بر نحوه‌ی تعریف class در TypeScript

مرور جامع کلاس‌ها در TypeScript را در مطلب «مبانی TypeScript؛ کلاس‌ها» می‌توانید مطالعه کنید. در اینجا جهت یادآوری، خلاصه‌ای از آن‌را که نیاز داریم، بررسی خواهیم کرد:
- جهت تعریف یک کلاس، ابتدا واژه‌ی کلیدی class به همراه نام کلاس ذکر می‌شوند.
- در AngularJS 2.0 مرسوم است که نام کلاس را به صورت نام ویژگی مدنظر به همراه پسوند Component ذکر کنیم؛ مانند AppComponent مثال فوق. این نام pascal case است و با حروف بزرگ شروع می‌شود.
- همچنین مرسوم است در برنامه‌های AngularJS 2.0، کامپوننت ریشه‌ی سایت نیز AppComponent نامیده شود.
- در مثال فوق، واژه‌ی کلیدی export را نیز پیش از واژه‌ی کلیدی class مشاهده می‌کنید. به این ترتیب این کلاس خارج از ماژولی که در آن تعریف می‌شود، قابل دسترسی خواهد بود. اکنون این کلاس و فایل، تبدیل به ماژولی خواهند شد که توسط module loader معرفی شده‌ی در ابتدای بحث یا همان System.JS به صورت خودکار بارگذاری می‌شود و دیگر نیازی به تعریف مدخل script متناظر با آن در فایل index.html نخواهد بود.
- در بدنه‌ی کلاس، کار تعریف متدها و خواص مورد نیاز View صورت می‌گیرند. برای نمونه در اینجا تنها یک خاصیت «عنوان صفحه» تعریف شده‌است. در جاوا اسکریپت مرسوم است که نام خواص را camel case شروع شده با حروف کوچک تعریف کنیم. سپس نوع این خاصیت به صورت رشته‌ای تعریف شده‌است و در آخر مقدار پیش فرض این خاصیت ذکر گردیده‌است.
البته باید دقت داشت که الزامی به ذکر نوع خاصیت، در TypeScript وجود ندارد. همینقدر که مقدار پیش فرض این خاصیت رشته‌ای است، بر اساس ویژگی به نام Type inference در TypeScript، نوع این خاصیت نیز رشته‌ای درنظر گرفته خواهد شد و دیگر نمی‌توان برای مثال یک عدد را به آن انتساب داد.
- سطح دسترسی خواص تعریف شده‌ی در یک کلاس TypeScript به صورت پیش فرض public است. بنابراین در اینجا نیازی به ذکر صریح آن نبوده‌است.


مروری بر متادیتا یا decorator یک کلاس در AngularJS 2.0

خوب، تا اینجا کلاس AppComponent تعریف و همچنین export شد تا توسط system.js به صورت خودکار بارگذاری شود. اما این کلاس به خودی خود صرفا یک کلاس TypeScript ایی است و توسط AngularJS شناسایی نمی‌شود. برای معرفی این کلاس به صورت یک کامپوننت، از یک تزئین کننده یا decorator ویژه به نام Component استفاده می‌شود که بلافاصله در بالای تعریف کلاس قرار می‌گیرد؛ چیزی شبیه به data annotations یا attributes در زبان #C.
یک decorator متدی است که اطلاعاتی اضافی را به یک کلاس، اعضاء و متدهای آن و یا حتی آرگومان‌های آن متدها، الصاق می‌کند. این ویژگی قرار است به صورت استاندارد در ES 2016 یا نگارش بعدی جاوا اسکریپت حضور داشته باشد و در حال حاضر توسط TypeScript پشتیبانی شده و در نهایت به کدهای ES 5 قابل اجرای در تمام مرورگرها ترجمه می‌شود.
یک decorator همیشه با @ شروع می‌شود و AngularJS 2.0 به همراه تعدادی decorator توکار است؛ مانند Component. از آنجائیکه decorator یک متد است، همیشه به همراه یک جفت پرانتز () ذکر می‌شود و در انتهای آن نیازی به ذکر سمی‌کالن نیست. در اینجا تزئین کننده‌ی Component یک شیء را می‌پذیر که به همراه تعدادی خاصیت است. به همین جهت پارامتر آن به صورت {} ذکر شده‌است.
خاصیت selector یک کامپوننت مشخص می‌کند که نام directive متناظر با این کامپوننت چیست:
 selector: 'pm-app',
 از این نام، به صورت یک المان جدید و سفارشی HTML جهت تعریف این کامپوننت استفاده خواهیم کرد. برای مثال اگر به کدهای ابتدای بحث دقت کنید، نام pm-app به صورت ذیل و به شکل یک تگ جدید HTML استفاده شده‌است:
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
همچنین یک کامپوننت همواره به همراه یک قالب است که نحوه‌ی رندر آن‌را مشخص می‌کند:
  template:`
 <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
<div>My First Component</div>
 </div>
 `
 در اینجا از back tick مربوط به ES 6.0 که توسط TypeScript نیز پشتیبانی می‌شود، جهت تعریف یک رشته‌ی چندسطری جاوا اسکریپتی، استفاده شده‌است.
همچنین {{}} به معنای تعریف data binding است. به این ترتیب مقداری که قرار است به صورت تگ h1 رندر شود، از خاصیت pageTitle کلاس مزین شده‌ی توسط این ویژگی یا decorator تامین خواهد شد؛ یعنی مقدار پیش فرض خاصیت pageTitle در کلاس AppComponent.


import اطلاعات مورد نیاز جهت کامپایل یک فایل TypeScript

تا اینجا مفاهیم موجود در کلاس AppComponent را به همراه متادیتای آن بررسی کردیم. اما این متادیتای جدید کامپوننت، به صورت پیش فرض ناشناخته‌است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا ذیل کامپوننت، خط قرمزی جهت یادآوری عدم تعریف آن، کشیده شده‌است. در TypeScript و یا ES 6، پیش از استفاده از یک کلاس یا متد خارجی، نیاز است به module loader اعلام کنیم تا آن‌را باید از کجا تامین کند. اینکار توسط عبارت import انجام می‌شود که شبیه به عبارت using در زبان سی‌شارپ است. عبارت import جزئی از استاندارد ES 6 است و همچنین در TypeScript نیز پشتیبانی می‌شود. به این ترتیب امکان دسترسی به ویژگی‌های export شده‌ی از سایر ماژول‌ها را در ماژول فعلی (فایل فعلی در حال کار) خواهیم یافت. نمونه‌ی آن‌را با ذکر واژه‌ی کلیدی export پیش از کلاس AppComponent پیشتر ملاحظه کردید.
این ماژول‌های خارجی می‌توانند سایر ماژول‌ها و فایل‌های ts نوشته شده‌ی توسط خودمان و یا حتی اجزای AngularJS 2.0 باشند. طراحی AngularJS 2.0 نیز ماژولار است و از ماژول‌هایی مانند angular2/core، angular2/animation، angular2/http و angular2/router تشکیل شده‌است.
برای نمونه متادیتای کامپوننت، در ماژول angular2/core قرار دارد. به همین جهت نیاز است در ابتدای ماژول فعلی آن‌را import کرد:
import { Component } from 'angular2/core';
کار با ذکر واژه‌ی کلیدی import شروع می‌شود. سپس جزئی را که نیاز داریم داخل {} ذکر کرده و در آخر مسیر یافتن آن‌را مشخص می‌کنیم.


ساخت کامپوننت ریشه‌ی یک برنامه‌ی AngularJS 2.0

در ابتدای بحث که تعاریف مداخل مورد نیاز جهت اجرای یک برنامه‌ی AngularJS 2.0 ذکر شدند، عنوان شد که system.js به دنبال ماژول آغازین app/main می‌گردد.
بنابراین در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدیدی را به نام app ایجاد کنید.
سپس یک فایل TypeScript جدید را به نام app.component.ts به این پوشه اضافه کنید. قالب این نوع فایل‌ها در add new item و با جستجو typescript در دسترس است و یا حتی یک فایل متنی ساده را هم با پسوند ts ایجاد کنید، کافی است.


نامگذاری این فایل‌ها هم مرسوم است به صورت ذکر نام ویژگی به همراه یک دات و سپس ذکر کامپوننت صورت گیرد. در اینجا چون قصد داریم کامپوننت ریشه‌ی برنامه را ایجاد کنیم، نام ویژگی آن app خواهد بود و نام کامل فایل به این ترتیب app.component.ts می‌شود.
سپس محتوای این فایل را به دقیقا معادل کدهای قسمت «نوشتن اولین کامپوننت AngularJS 2.0» ابتدای بحث تغییر دهید (همان import، متادیتا و کلاس AppComponent).

تا اینجا کامپوننت ریشه‌ی برنامه ایجاد شد. اما چگونه باید از آن استفاده کنیم و چگونه AngularJS 2.0 آن‌را شناسایی می‌کند؟ به این فرآیند آغازین شناسایی و بارگذاری ماژول‌ها، اصطلاحا bootstrapping می‌گویند. تنها صفحه‌ی واقعی موجود در یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، همان فایل index.html است و سایر صفحات و محتوای آن‌ها به محتوای این صفحه‌ی آغازین اضافه یا کم خواهند شد.
<div>
    @RenderBody()
    <pm-app>Loading App...</pm-app>
</div>
در اینجا برای نمایش اولین کامپوننت تهیه شده، نام تگ selector آن که توسط متادیتای کلاس AppComponent تعریف شد، در body فایل index.html به نحو فوق به صورت یک تگ سفارشی جدید اضافه می‌شود. به آن directive نیز می‌گویند.
خوب، اکنون module loader یا system.js چگونه این pm-app یا کامپوننت ریشه‌ی برنامه را شناسایی می‌کند؟
 System.import('app/main')
این شناسایی توسط سطر System.import تعریف شده‌ی در فایل index.html انجام می‌شود. در اینجا system.js، در پوشه‌ی app واقع در ریشه‌ی سایت، به دنبال ماژول راه اندازی به نام main می‌گردد. یعنی نیاز است فایل TypeScript جدیدی را به نام main.ts به ریشه‌ی پوشه‌ی app اضافه کنیم. محتوای این فایل ویژه‌ی بوت استرپ AngularJS 2.0 به صورت ذیل است:
/// <reference path="../node_modules/angular2/typings/browser.d.ts" />
 
import { bootstrap } from "angular2/platform/browser";
 
// Our main component
import { AppComponent } from "./app.component";
 
bootstrap(AppComponent);
این فایل ویژه را نیز مانند کلاس AppComponent که پیشتر بررسی کردیم، نیاز است از انتها به ابتدا بررسی کرد.
در انتهای این فایل متد bootstrap مربوط به AngularJS 2.0 را مشاهده می‌کنید. کار آن بارگذاری اولین ماژول و کامپوننت برنامه یا همان AppComponent است.
در ادامه نیاز است AppComponent را به این ماژول معرفی کرد؛ در غیراینصورت کامپایل نخواهد شد. برای این منظور سطر import این کلاس را از فایل app.component، مشاهده می‌کنید. در اینجا نیازی به ذکر پسوند ts. فایل app.component نیست.
سپس نیاز است محل تعریف متد بوت استرپ را نیز مشخص کنیم. این متد در ماژول angular2/platform/browser قرار دارد که به عنوان اولین import این فایل ذکر شده‌است.
سطر اول، مربوط است به تعریف فایل‌های d.ts. مربوط به TypeScript جهت شناسایی نوع‌های مرتبط با AngularJS 2.0. اگر اینکار صورت نگیرد، خطاهای ذیل را در حین کامپایل فایل‌های TypeScript دریافت خواهید کرد:
 node_modules\angular2\src\core\application_ref.d.ts(171,81): error TS2304: Build: Cannot find name 'Promise'.
node_modules\angular2\src\core\change_detection\differs\default_keyvalue_differ.d.ts(23,15): error TS2304: Build: Cannot find name 'Map'.
تهیه فایل main.ts تنها یکبار صورت می‌گیرد و دیگر با آن کاری نخواهیم داشت.

تا اینجا پوشه‌ی app واقع در ریشه‌ی سایت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:



و اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم (فشردن دکمه‌ی F5)، خروجی آن در مرورگر به صورت ذیل خواهد بود:

با توجه به اینکه در حال کار با یک برنامه‌ی جاوا اسکریپتی هستیم، باز نگه داشتن developer tools مرورگر، جهت مشاهده‌ی خطاهای احتمالی ضروری است.

در اینجا اگر خطایی وجود داشته باشد، یا اطلاعات اضافی مدنظر باشد، در console لاگ خواهند شد. برای مثال در اینجا عنوان شده‌است که برنامه در حالت توسعه در حال اجرا است. بهتر است برای ارائه‌ی نهایی، متد enableProdMode را در فایل index.html فراخوانی کنید.

همچنین در اینجا می‌توان HTML نهایی تزریق شده‌ی به صفحه را بهتر مشاهده کرد:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part2.zip
برای اجرای آن، ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و یکبار آن‌را ذخیره کنید تا وابستگی‌های اسکریپتی پروژه از اینترنت دریافت شوند (این موارد در قسمت قبل مرور شدند). سپس یکبار هم پروژه را Build کنید تا تمام فایل‌های ts آن کامپایل شوند و در آخر، اجرای نهایی پروژه.


خلاصه‌ی بحث

یک برنامه‌ی AngularJS 2.0 متشکل است از تعدادی کامپوننت. بنابراین کلاسی را ایجاد خواهیم کرد تا کدهای پشتیبانی کننده‌ی View این کامپوننت را تولید کند. سپس این کلاس را با متادیتایی مزین کرده و توسط آن تگ سفارشی ویژه‌ی این کامپوننت و تگ‌های HTML تشکیل دهنده‌ی این کامپوننت را به AngularJS 2.0 معرفی می‌کنیم. در اینجا در صورت نیاز وابستگی‌های تعریف این متادیتا را توسط واژه‌ی کلیدی import دریافت می‌کنیم. نام این کلاس بهتر است Pascal case بوده و با حروف بزرگ شروع شود و همچنین به صورت نام ویژگی ختم شده‌ی به کلمه‌ی Component باشد. در اینجا حتما نیاز است این کلاس export شود تا توسط module loader قابل استفاده و بارگذاری گردد. اگر View این کامپوننت نیاز به دریافت اطلاعاتی دارد، این اطلاعات به صورت خواصی در کلاس کامپوننت تعریف می‌شوند. این خواص تعریف شده‌ی با سطح دسترسی عمومی، مرسوم است به صورت camel case تعریف شوند و حروف اول آن‌ها کوچک باشد.
نظرات مطالب
استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET
- نیازی به تنظیم imageDeleteParams نیست. از آن برای ارسال یک سری اطلاعات اضافی و دستی مانند شماره id کاربر و امثال آن استفاده می‌شود. src تصویری که قرار است حذف شود، به صورت خودکار به مسیر مشخص شده توسط imageDeleteURL در سمت سرور ارسال می‌شود.
- برای تشخیص دقیق نام پارامترهای ارسالی به سرور از برگه‌ی network فایرباگ استفاده کنید.
- روش دوم تشخیص پارامترها و مقادیر ارسالی به سرور استفاده از FormCollection است.
نظرات مطالب
EF Code First #14
ممنون؛ ولی منظورم اینه که چجوری میشه این تغییرات سمت کلاینت رو بصورت خودکار تشخیص داد و سمت سرور اعمال کرد؟
یعنی ممکنه یک سری از POCO‌ها در سمت کلاینت ایجاد شده باشند یک سری دیگه ویرایش و یک سری دیگه حذف. در اینصورت چجوری میشه این تغییرات را تشخیص داد و مدیریت کرد؟ و ما از قبل نمیدونم سمت کلاینت دقیقا کدوم یک از عملیات CRUD اتفاق افتاده.
مطالب
ایندکس منحصر به فرد با استفاده از Data Annotation در EF Code First
در حال حاضر امکان خاصی برای ایجاد ایندکس منحصر به فرد در EF First Code وجود ندارد, برای این کار راه‌های زیادی وجود دارد مانند پست قبلی آقای نصیری, در این آموزش از Data Annotation و یا همان Attribute  هایی که بالای Property‌های مدل‌ها قرار می‌دهیم, مانند کد زیر : 
public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        [Unique]
        public string Email { get; set; }

        [Unique("MyUniqueIndex",UniqueIndexOrder.ASC)]
        public string Username { get; set; }

        [Unique(UniqueIndexOrder.DESC)]
        public string PersonalCode{ get; set; }

        public string Password { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }

همانطور که در کد بالا می‌بینید با استفاده از Attribute Unique ایندکس منحصر به فرد آن در دیتابیس ساخته خواهد شد.
ابتدا یک کلاس برای Attribute Unique به صورت زیر ایحاد کنید : 
using System;

namespace SampleUniqueIndex
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, Inherited = false, AllowMultiple = false)]
    public class UniqueAttribute : Attribute
    {
        public UniqueAttribute(UniqueIndexOrder order = UniqueIndexOrder.ASC) {
            Order = order;
        }
        public UniqueAttribute(string indexName,UniqueIndexOrder order = UniqueIndexOrder.ASC)
        {
            IndexName = indexName;
            Order = order;
        }
        public string IndexName { get; private set; }
        public UniqueIndexOrder Order { get; set; }
    }

    public enum UniqueIndexOrder
    {
        ASC,
        DESC
    }
}
در کد بالا یک Enum برای مرتب سازی ایندکس به دو صورت صعودی و نزولی قرار دارد, همانند کد ابتدای آموزش که مشاهده می‌کنید امکان تعریف این Attribute به سه صورت امکان دارد که به صورت زیر می‌باشد:
1. ایجاد Attribute بدون هیچ پارامتری که در این صورت نام ایندکس با استفاده از نام جدول و آن فیلد ساخته خواهد شد :  IX_Unique_TableName_FieldName و مرتب ساری آن به صورت صعودی می‌باشد.
2.نامی برای ایندکس انتخاب کنید تا با آن نام در دیتابیس ذخبره شود, در این حالت مرتب سازی آن هم به صورت صعودی می‌باشد.
3. در حالت سوم شما ضمن وارد کردن نام ایندکس مرتب سازی آن را نیز وارد می‌کنید.
بعد از کلاس Attribute حالا نوبت به کلاس اصلی میرسد که به صورت زیر می‌باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Metadata.Edm;
using System.Linq;
using System.Reflection;

namespace SampleUniqueIndex
{
    public static class DbContextExtention
    {
        private static BindingFlags PublicInstance = BindingFlags.Public | BindingFlags.Instance | BindingFlags.FlattenHierarchy;

        public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            var tables = GetTables(context);
            var query = "";
            foreach (var dbSet in GetDbSets(context))
            {
                var entityType = dbSet.PropertyType.GetGenericArguments().First();
                var table = tables[entityType.Name];
                var currentIndexes = GetCurrentUniqueIndexes(context, table.TableName);
                foreach (var uniqueProp in GetUniqueProperties(context, entityType, table))
                {
                    var indexName = string.IsNullOrWhiteSpace(uniqueProp.IndexName) ?
                        "IX_Unique_" + uniqueProp.TableName + "_" + uniqueProp.FieldName :
                        uniqueProp.IndexName;

                    if (!currentIndexes.Contains(indexName))
                    {
                        query += "ALTER TABLE [" + table.TableSchema + "].[" + table.TableName + "] ADD CONSTRAINT [" + indexName + "] UNIQUE ([" + uniqueProp.FieldName + "] " + uniqueProp.Order + "); ";
                    }
                    else
                    {
                        currentIndexes.Remove(indexName);
                    }
                }
                foreach (var index in currentIndexes)
                {
                    query += "ALTER TABLE [" + table.TableSchema + "].[" + table.TableName + "] DROP CONSTRAINT " + index + "; ";
                }
            }

            if (query.Length > 0)
                context.Database.ExecuteSqlCommand(query);
        }

        private static List<string> GetCurrentUniqueIndexes(DbContext context, string tableName)
        {
            var sql = "SELECT CONSTRAINT_NAME FROM INFORMATION_SCHEMA.TABLE_CONSTRAINTS where table_name = '"
                      + tableName + "' and CONSTRAINT_TYPE = 'UNIQUE'";
            var result = context.Database.SqlQuery<string>(sql).ToList();
            return result;
        }
        private static IEnumerable<PropertyDescriptor> GetDbSets(DbContext context)
        {
            foreach (PropertyDescriptor prop in TypeDescriptor.GetProperties(context))
            {
                var notMapped = prop.GetType().GetCustomAttributes(typeof(NotMappedAttribute),true);
                if (prop.PropertyType.Name == typeof(DbSet<>).Name && notMapped.Length == 0)
                    yield return prop;
            }
        }
        private static List<UniqueProperty> GetUniqueProperties(DbContext context, Type entity, TableInfo tableInfo)
        {
            var indexedProperties = new List<UniqueProperty>();
            var properties = entity.GetProperties(PublicInstance);
            var tableName = tableInfo.TableName;
            foreach (var prop in properties)
            {
                if (!prop.PropertyType.IsValueType && prop.PropertyType != typeof(string)) continue;

                UniqueAttribute[] uniqueAttributes = (UniqueAttribute[])prop.GetCustomAttributes(typeof(UniqueAttribute), true);
                NotMappedAttribute[] notMappedAttributes = (NotMappedAttribute[])prop.GetCustomAttributes(typeof(NotMappedAttribute), true);
                if (uniqueAttributes.Length > 0 && notMappedAttributes.Length == 0)
                {
                    var fieldName = GetFieldName(context, entity, prop.Name);
                    if (fieldName != null)
                    {
                        indexedProperties.Add(new UniqueProperty
                        {
                            TableName = tableName,
                            IndexName = uniqueAttributes[0].IndexName,
                            FieldName = fieldName,
                            Order = uniqueAttributes[0].Order.ToString()
                        });
                    }
                }
            }
            return indexedProperties;
        }
        private static Dictionary<string, TableInfo> GetTables(DbContext context)
        {
            var tablesInfo = new Dictionary<string, TableInfo>();
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var tables = metadata.GetItemCollection(DataSpace.SSpace)
              .GetItems<EntityContainer>()
              .Single()
              .BaseEntitySets
              .OfType<EntitySet>()
              .Where(s => !s.MetadataProperties.Contains("Type")
                || s.MetadataProperties["Type"].ToString() == "Tables");
            foreach (var table in tables)
            {
                var tableName = table.MetadataProperties.Contains("Table")
                    && table.MetadataProperties["Table"].Value != null
                  ? table.MetadataProperties["Table"].Value.ToString()
                  : table.Name;
                var tableSchema = table.MetadataProperties["Schema"].Value.ToString();
                tablesInfo.Add(table.Name, new TableInfo
                {
                    EntityName = table.Name,
                    TableName = tableName,
                    TableSchema = tableSchema,
                });
            }

            return tablesInfo;
        }
        public static string GetFieldName(DbContext context, Type entityModel, string propertyName)
        {
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var osMembers = metadata.GetItem<EntityType>(entityModel.FullName, DataSpace.OSpace).Properties;
            var ssMebers = metadata.GetItem<EntityType>("CodeFirstDatabaseSchema." + entityModel.Name, DataSpace.SSpace).Properties;
            
            if (!osMembers.Contains(propertyName)) return null;

            var index = osMembers.IndexOf(osMembers[propertyName]);
            return ssMebers[index].Name;
        }

        internal class UniqueProperty
        {
            public string TableName { get; set; }
            public string FieldName { get; set; }
            public string IndexName { get; set; }
            public string Order { get; set; }
        }
        internal class TableInfo
        {
            public string EntityName { get; set; }
            public string TableName { get; set; }
            public string TableSchema { get; set; }
        }
    }
}
در کد بالا با استفاده از Extension Method برای کلاس DbContext یک متد با نام ExecuteUniqueIndexes  ایجاد می‌کنیم تا برای ایجاد ایندکس‌ها در دیتابیس از آن استفاده کنیم.
روند اجرای کلاس بالا به صورت زیر می‌باشد:
در ابتدای متد ()ExecuteUniqueIndexes  :
 public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            var tables = GetTables(context);
            ...
        }
با استفاده از متد ()GetTables ما تمام جداول ساخته توسط دیتایس توسط DbContext را گرفنه:
        private static Dictionary<string, TableInfo> GetTables(DbContext context)
        {
            var tablesInfo = new Dictionary<string, TableInfo>();
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var tables = metadata.GetItemCollection(DataSpace.SSpace)
              .GetItems<EntityContainer>()
              .Single()
              .BaseEntitySets
              .OfType<EntitySet>()
              .Where(s => !s.MetadataProperties.Contains("Type")
                || s.MetadataProperties["Type"].ToString() == "Tables");
            foreach (var table in tables)
            {
                var tableName = table.MetadataProperties.Contains("Table")
                    && table.MetadataProperties["Table"].Value != null
                  ? table.MetadataProperties["Table"].Value.ToString()
                  : table.Name;
                var tableSchema = table.MetadataProperties["Schema"].Value.ToString();
                tablesInfo.Add(table.Name, new TableInfo
                {
                    EntityName = table.Name,
                    TableName = tableName,
                    TableSchema = tableSchema,
                });
            }

            return tablesInfo;
        }
با استفاده از این طریق چنانچه کاربر نام دیگری برای هر جدول در نظر بگیرد مشکلی ایجاد نمی‌شود و همینطور Schema جدول نیز گرفته می‌شود, سه مشخصه نام مدل و نام جدول و Schema جدول در کلاس TableInfo قرار داده می‌شود و در انتها تمام جداول در یک Collection قرار داده میشوند و به عنوان خروجی متد استفاده می‌شوند.
بعد از آنکه نام جداول متناظر با نام مدل آنها را در اختیار داریم نوبت به گرفتن تمام DbSet‌ها در DbContext می‌باشد که با استفاده از متد ()GetDbSets :
public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            var tables = GetTables(context);
            var query = "";
            foreach (var dbSet in GetDbSets(context))
            {
            ....
        }
در این متد چنانچه Property دارای Attribute NotMapped باشد در لیست خروجی متد قرار داده نمی‌شود. 
سپس داخل چرخه DbSet‌ها نوبت به گرفتن ایندکس‌های موجود با استفاده از متد ()GetCurrentUniqueIndexes برای این مدل می‌باشد تا از ایجاد دوباره آن جلوگیری شود و البته اگر ایندکس هایی را در مدل تعربف نکرده باشید از دیتابیس حذف شوند.
        public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            ...
            foreach (var dbSet in GetDbSets(context))
            {
                var entityType = dbSet.PropertyType.GetGenericArguments().First();
                var table = tables[entityType.Name];
                var currentIndexes = GetCurrentUniqueIndexes(context, table.TableName);
            }
        }
بعد از آن نوبت به گرفتن Property‌های دارای Attribute Unique می‌باشد که این کار نیز با استفاده از متد ()GetUniqueProperties انجام خواهد شد.
در متد ()GetUniqueProperties چند شرط بررسی خواهد شد از جمله اینکه Property از نوع Value Type باشد و نه یک کلاس سپس Attribute NotMapped را نداشته باشد و بعد از آن می‌بایست نام متناظر با آن Property را در دیتابیس به دست بیاریم برای این کار از متد ()GetFieldName استفاده می‌کنیم:
        public static string GetFieldName(DbContext context, Type entityModel, string propertyName)
        {
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var osMembers = metadata.GetItem<EntityType>(entityModel.FullName, DataSpace.OSpace).Properties;
            var ssMebers = metadata.GetItem<EntityType>("CodeFirstDatabaseSchema." + entityModel.Name, DataSpace.SSpace).Properties;
            
            if (!osMembers.Contains(propertyName)) return null;

            var index = osMembers.IndexOf(osMembers[propertyName]);
            return ssMebers[index].Name;
        }
برای این کار با استفاده از MetadataWorkspace در DbContext دو لیست SSpace و OSpace استفاده می‌کنیم که در ادامه در مورد این گونه لیست ها بیشتر توضیح می‌دهیم , سپس با استفاده از Member‌های این دو لیست و ایندکس‌های متناظر در این دو لیست نام متناظر با Property را در دیتابیس پیدا خواهیم کرد, البته یک نکته مهم هست چنانچه برای فیلد‌های دیتابیس OrderColumn قرار داده باشید دو لیست Member‌ها از نظر ایندکس متناظر متفاوت خواهند شد پس در نتیجه ایندکس به اشتباه برروی یک فیلد دیگر اعمال خواهد شد.
لیست‌ها در MetadataWorkspace:
1. CSpace : این لیست شامل آبجکت‌های Conceptual از مدل‌های شما می‌باشد تا برای Mapping دیتابیس با مدل‌های شما مانند مبدلی این بین عمل کند.
2. OSpace : این لیست شامل آبجکت‌های مدل‌های شما می‌باشد.
3. SSpace : این لیست نیز شامل آبجکت‌های مربوط به دیتابیس از مدل‌های شما می‌باشد
4. CSSpace : این لیست شامل تنظیمات Mapping بین دو لیست SSpace و CSpace می‌باشد.
5. OCSpace : این لیست شامل تنظیمات Mapping بین دو لیست OSpace و CSpace می‌باشد.
روند Mapping مدل‌های شما از OSpace شروع شده و به SSpace ختم میشود که سه لیست دیگز شامل تنظیماتی برای این کار می‌باشند.
و حالا در متد اصلی ()ExecuteUniqueIndexes ما کوئری مورد نیاز برای ساخت ایندکس‌ها را ساخته ایم.

حال برای استفاده از متد()ExecuteUniqueIndexes می‌بایست در متد Seed آن را صدا بزنیم تا کار ساخت ایندکس‌ها شروع شود، مانند کد زیر:
protected override void Seed(myDbContext context)
        {
            //  This method will be called after migrating to the latest version.

            //  You can use the DbSet<T>.AddOrUpdate() helper extension method 
            //  to avoid creating duplicate seed data. E.g.
            //
            //    context.People.AddOrUpdate(
            //      p => p.FullName,
            //      new Person { FullName = "Andrew Peters" },
            //      new Person { FullName = "Brice Lambson" },
            //      new Person { FullName = "Rowan Miller" }
            //    );
            //
            context.ExecuteUniqueIndexes();
        }
چند نکته برای ایجاد ایندکس منحصر به فرد وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم:
1. فیلد‌های متنی باید حداکثر تا 350 کاراکتر باشند تا ایندکس اعمال شود.
2. همانطور که بالاتر اشاره شد برای فیلد‌های دیتابیس OrderColumn اعمال نکنید که علت آن در بالا توضیح داده شد

دانلود فایل پروژه:
Sample_UniqueIndex.zip
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت هشتم - تعیین نوع کامپوننت‌های کلاسی
با ارائه‌ی React Hooks، استفاده‌ی از کامپوننت‌های کلاسی، کمتر و کمتر شده‌اند. اما جهت تکمیل و خاتمه‌ی سری جاری، این نوع را نیز در این قسمت بررسی می‌کنیم.


تعیین نوع props و state در کامپوننت‌های کلاسی

برای این منظور ابتدا فایل جدید src\components\BigC.tsx را ایجاد کرده و سپس توسط میانبر rcc، ساختار ابتدایی این کامپوننت را ایجاد می‌کنیم. در ادامه آن‌را در کامپوننت src\App.tsx استفاده خواهیم کرد:


یکی از مزایای دیگر کار با تایپ‌اسکریپت، فعال شدن intellisense مرتبط با افزونه‌هایی مانند typescript hero و auto import است که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. فقط کافی است نام المان مرتبط را نوشت و سپس با استفاده از افزونه‌های یاد شده، به صورت خودکار import آن‌را اضافه کرد.

پس از افزودن المان این کامپوننت، اگر سعی کنیم یک props را برای آن تعریف کنیم، بلافاصله خطای تعریف نشده بودن آن‌را دریافت خواهیم کرد:


در اینجا نیز همانند کامپوننت‌های تابعی، باید ابتدا نوع Props را تعیین کرد و تنها تفاوت آن، روش معرفی این type جدید به کامپوننت است:
import React, { Component } from "react";

type Props = {
  title: string;
};

type State = {
  status: string;
};

export default class BigC extends Component<Props, State> {
  render() {
    return (
      <div>
        <h1>I'm in a class component</h1>
      </div>
    );
  }
}
در کامپوننت‌های کلاسی، نوع State و نوع Props، از طریق آرگومان‌های جنریک Component، به نحوی که مشاهده می‌کنید، مشخص می‌شوند.
مابقی نکات آن مانند props اختیاری و غیره، تفاوت خاصی را با کامپوننت‌های تابعی که پیشتر بررسی کردیم، ندارند و یکی هستند.


مقایسه‌ای بین Types و Interfaces

در این سری بیشتر از types استفاده شد، تا اینترفیس‌های تایپ‌اسکریپت. برای مثال بجای نوع زیر:
type State = {
   rValue: boolean;
};
می‌توان از اینترفیس معادل آن نیز استفاده کرد:
interface State {
  rValue: boolean;
}
اما از کدامیک باید استفاده کرد؟
در تایپ‌اسکریپت، از type بیشتر برای تعریف یک نوع جدید استفاده می‌شود، اما از اینترفیس‌ها برای تعریف موجودیت‌ها و entities. برای مثال از type می‌توان برای تعریف نامی برای نوع‌های primitive, union, intersection نیز استفاده کرد، اما اینترفیس‌ها همواره برای تعیین نوع اشیاء مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمی‌توان دو نوع هم‌نام را تعریف کرد، اما اگر دو اینترفیس هم نام را تعریف کنید، با هم یکی می‌شوند. نوع‌ها برخلاف اینترفیس‌ها قابلیت پیاده سازی نداشته و بیشتر جنبه‌ی یک اعلان را دارند و ... در نهایت استفاده‌ی از هر کدام بیشتر یک انتخاب شخصی است.


منابع تکمیلی

یکی از بهترین منابع تکمیلی استفاده‌ی از TypeScript در React، مخزن کد react-typescript-cheatsheet است که به همراه مجموعه‌ای از نکات مرتبط است.