- اصل Interface Segregation چیست؟ | www.dotnetdev.info
- چند نکته در مورد فیلد Identity در SQL | vsblogger.blogfa.com
- گوگل سالانه 300 میلیون دلار به موزیلا پرداخت می کند | www.winbeta.net
- وزیر ارتباطات : دسترسی به اینترنت ممکن است حذف شود | www.winbeta.net
- FIXED – 64-bit Adobe PDF Previewer | www.sharepointjohn.com
- LINQ Extensions Library | linqlib.codeplex.com
- Reactive Extensions (Rx) v1.0.10621 SP1 | www.microsoft.com
- Return-Oriented Programming | cseweb.ucsd.edu
- 11 کاری که هر برنامه نویس بهتر است در سال 2012 انجام دهد | michaelcrump.net
- Max & Min in LINQ to XML | rmanimaran.wordpress.com
- سه پروژه آغازین با Roslyn | www.codeproject.com
- مروری بر مباحث امنیتی سیلورلایت 5 | blogs.msdn.com
ایجاد یک پروژه با استفاده Razor
در ادامه با هم یک مثال را با استفاده از Razor ایجاد میکنیم. یک پروژه جدید را با قالب Empty و با نام Razor ایجاد میکنیم.
مراحل:
1- ابتدا در کلاس startup قابلیت MVC را فعال میکنیم؛ با قرار دادن کد زیر در متد ConfigureServices:
services.AddMvc();
app.Run(async (context) => { await context.Response.WriteAsync("Hello World!"); });
namespace Razor { public class Startup { // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container. // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940 public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMvc(); } // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline. public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env) { if (env.IsDevelopment()) { app.UseDeveloperExceptionPage(); } //app.Run(async (context) => //{ // await context.Response.WriteAsync("Hello World!"); //}); } } }
ایجاد یک Model
یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد و بعد در این پوشه یک کلاس را به نام Product ایجاد میکنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Models { public class Product { public int ProductID { get; set; } public string Name { get; set; } public string Description { get; set; } public decimal Price { get; set; } public string Category { set; get; } } }
ایجاد Controller
تنظیمات پیشفرض را در فایل Startup انجام دادهایم. درخواستهایی را که توسط کاربر ارسال میشوند، به controller پیشفرضی که نامش در اینجا Home است، ارسال میکند. حالا ما یک پوشه جدید را به نام Controllers ایجاد میکنیم و در آن یک کنترلر جدید را به نام HomeController ایجاد میکنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Controllers { public class HomeController : Controller { // GET: /<controller>/ public ViewResult Index() { Product myProduct = new Product { ProductID = 1, Name = "Kayak", Description = "A boat for one person", Category = "Watersports", Price = 275M }; return View(myProduct); } } }
ایجاد View
برای ایجاد یک View پیشفرض برای Action Method فوق در پوشه Views/Home یک MVC View Page (Razor View Page) را به نام Index.schtml ایجاد میکنیم.
- نکته1: پوشه View و داخل آن Home را ایجاد کنید.
- نکته2: معادل MVC View Page در نسخه جدید، Razor View میباشد. اگر در لیست این آیتم را انتخاب کنید، در توضیحات پنل سمت راست میتوانید این مطلب را مشاهده کنید.
- نکته3: دقت نمایید برای اینکه پروژه net Core2. باشد و تمام مشخصات موردنظر را داشته باشد، باید نگارش ویژوال استودیو VS 2017.15.6.6 و یا بیشتر باشد.
@model Razor.Models.Product @{ Layout = null; } <!DOCTYPE html> <html> <head> <meta name="viewport" content="width=device-width"/> <title>Index</title> </head> <body> Content will go here </body> </html>
تا اینجا ما یک پروژه ساده را ایجاد نمودهایم که قابلیت استفادهی از Razor را هم دارد. در ادامه نحوهی استفاده از امکانات Razor شرح داده میشوند.
استفاده از Model در یک View
برای استفاده از شیء مدل در View، باید در View به آن شیء و مشخصات آن دسترسی داشته باشیم که این دسترسی را Razor با استفاده از کاراکتر @ برای ما ایجاد میکند. برای اتصال به Model از عبارت model@ (حتما باید حروف کوچک باشد) استفاده میکنیم و برای دسترسی به مشخصات مدل از عبارت Model@ (حتما باید حرف اول آن بزرگ باشد) استفاده میکنیم. به کد زیر دقت کنید:
@model Razor.Models.Product @{ Layout = null; } <!DOCTYPE html> <html> <head> <meta name="viewport" content="width=device-width"/> <title>Index</title> </head> <body> @Model.Name </body> </html>
نتیجه خروجی بالا مانند زیر میباشد:
معرفی View Imports
زمانیکه بخواهیم به یک کلاس در View دسترسی داشته باشیم، باید فضای نام آن کلاس را مانند کد زیر در بالای View اضافه کنیم. حالا اگر بخواهیم به چند کلاس دسترسی داشته باشیم، باید این کار را به ازای هر کلاس در هر View انجام دهیم که سبب ایجاد کدهای اضافی در Viewها میشود. برای بهبود این وضعیت میتوانید یک کلاس View Import را در پوشهی Views ایجاد کنید و تمام فضاهای نام را در آن قرار دهید. با اینکار تمام فضاهای نامی که در این کلاس View Import قرار گرفتهاند، در تمام Viewهای موجود در پوشه Views قابل دسترسی خواهند بود.
در پوشه View راست کلیک کرده و گزینه Add و بعد New Item را انتخاب میکنیم و در کادر باز شده، آیتم MVC View Import Page (در نسخه جدید نام آن Razor View Imports است) انتخاب میکنیم. ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewImports.cshtml_ را برای آن قرار میدهد.
نکته: استاندارد نام گذاری این View این میباشد که ابتدای آن کاراکتر (_) حتما وجود داشته باشد.
در کلاس تعریف شده با استفاده از عبارت using@ فضای نامهای خود را قرار میدهیم؛ مانند زیر:
@using Razor.Models
@model Product @{ Layout = null; } <!DOCTYPE html> <html> <head> <meta name="viewport" content="width=device-width"/> <title>Index</title> </head> <body> @Model.Name </body> </html>
Layout ها
یکی دیگر از عبارتهای مهم Razor که در فایل Index وجود دارد، عبارت زیر است:
@{ Layout = null; }
از Layout برای طراحی الگوی Viewها استفاده میکنیم. اگر بخواهیم برای View ها یک قالب طراحی کنیم و این الگو بین تمام یا چندتای از آنها مشترک باشد، کدهای مربوط به الگو را با استفاده از Layout ایجاد میکنیم و از آن در View ها استفاده میکنیم. اینکار برای جلوگیری از درج کدهای تکراری قالب در برنامه انجام میشود. با اینکار اگر بخواهیم در الگو تغییری را انجام دهیم، این تغییر را در یک قسمت انجام میدهم و سپس به تمام Viewها اعمال میشود.
Layout
طرحبندی Viewهای برنامه بطور معمول بین چند View مشترک است و طبق استاندارد ویژوال استودیو در پوشهی Views/Shared قرار میگیرد. برای ایجاد Layout، روی پوشه Views/shared راست کلیک کرده و بعد گزینه Add وبعد NewItem و سپس گزینه MVC View Layout Page (نام آن در نسخه جدید Razor Layout است) را انتخاب میکنیم و ابتدای نام آن را به صورت پیشفرض کاراکتر (_) قرار میدهیم.
هنگام ایجاد این فایل توسط ویژوال استودیو، کدهای زیر به صورت پیش فرض در فایل ایجاد شده وجود دارند:
<!DOCTYPE html> <html> <head> <meta name="viewport" content="width=device-width" /> <title>@ViewBag.Title</title> </head> <body> <div> @RenderBody() </div> </body> </html>
ViewBag ویژگی مفیدی است که اجازه میدهد تا مقادیر و دادهها در برنامه گردش داشته باشند و در این مورد بین یک View و Layout منتقل شوند. در ادامه خواهید دید وقتی Layout را به یک نمایه اعمال میکنیم، این مورد چگونه کار میکند.
عناصر HTML در یک Layout به هر View که از آن استفاده میکند، اعمال و توسط آن یک الگو برای تعریف محتوای معمولی ارائه میشود؛ مانند کدهای زیر. من برخی از نشانه گذاریهای ساده را به Layout اضافه کردم تا اثر قالب آن آشکارتر شود:
<!DOCTYPE html> <html> <head> <meta name="viewport" content="width=device-width" /> <title>@ViewBag.Title</title> <style> #mainDiv { padding: 20px; border: solid medium black; font-size: 20pt } </style> </head> <body> <h1>Product Information</h1> <div id="mainDiv"> @RenderBody() </div> </body> </html>
اعمال Layout
برای اعمال کردن Layout به یک View، نیاز است مشخصه Layout آنرا مقدار دهی و سپس Htmlهای اضافی موجود در آنرا مانند المنتهای head و Body حذف کنید؛ همانند کدهای زیر:
@model Product @{ Layout = "_BasicLayout"; ViewBag.Title = "Product"; }
در اینجا عبارت ViewBag.Title را نیز مقدار دهی میکنیم. زمانیکه فایل فراخوانی میشود، عنوان آن صفحه با این مقدار، جایگزین خواهد شد.
تغییرات این View بسیار چشمگیر است؛ حتی برای چنین برنامه سادهای. طرحبندی شامل تمام ساختار مورد نیاز برای هر پاسخ HTML است که View را به صورت یک محتوای پویا ارائه میدهد و دادهها را به کاربر منتقل میکند. هنگامیکه MVC فایل Index.cshtmal را پردازش میکند، این طرحبندی برای ایجاد پاسخ HTML نهایی یکپارچه میشود؛ مانند عکس زیر:
View Start
بعضی موارد هنوز در برنامه وجود دارند که میتوان کنترل بیشتری بر روی آنها داشته باشید. مثلا اگر بخواهیم نام یک فایل layout را تغییر دهیم، مجبور هستیم تمام Viewهایی را که از آن Layout استفاده میکنند، پیدا کنید و نام Layout استفاده شده در آنها را تغییر دهیم. اینکار احتمال خطای بالایی دارد و امکان دارد بعضی View ها از قلم بیفتند و برنامه دچار خطا شود. بنابراین با استفاده از View Start میتوانیم این مشکل را برطرف کنیم. وقتی نام Layout تغییر کرد، تنها کافی است نام آنرا در View Start تغییر دهیم. اکنون زمانیکه برنامه را اجرا میکنیم، MVC به دنبال فایل View Start میگردد و اگر اطلاعاتی داشته باشد، آن را اجرا میکند و الویت این فایل از تمام فایلهای دیگر بیشتر است و ابتدا تمام آنها اجرا میشوند.
برای ایجاد یک فایل شروع مشاهده، روی پوشهی Views کلیک راست کرده و گزینه add->New Items را انتخاب میکنیم و از پنجره باز شده گزینه ( Razor View Start ) Mvc View Start Page را انتخاب میکنیم؛ مانند تصویر زیر:
ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewStart.cshtml_ را به عنوان نام آن قرار میدهد؛ شما گزینهی Create را در این حالت انتخاب کنید. محتویات فایل ایجاد شده به صورت زیر میباشد:
@{ Layout = "_Layout"; }
@{ Layout = "_BasicLayout"; }
@model Product @{ ViewBag.Title = "Product"; }
شما همچنین میتوانید چندین فایل View Start را برای تنظیم مقادیر پیش فرض قسمتهای مختلف برنامه، استفاده کنید. یک فایل Razor همواره توسط نزدیکترین فایل View start، پردازش میشود. به این معنا که شما میتوانید تنظیمات پیش فرض را با افزودن یک فایل View Start به پوشه Views / Home و یا Views / Shared لغو کنید.
نکته: درک تفاوت میان حذف محتویات فایل View Start یا مساوی Null قرار دادن آن مهم است. اگر View شما مستقل است و شما نمیخواهید از آن استفاده کنید، بنابراین مقدار Layout آنرا صریحا برابر Null قرار دهید. اگر مقدار دهی صریح شما مشخصه Layout را نادیده بگیرید، Mvc فرض میکند که میخواهید layout را داشته باشید و مقدار آن را از فایل View Start تامین میکند.
استفاده از عبارتهای شرطی در Razor
حالا که من اصول و مبانی View و Layout را به شما نشان دادم، قصد دارم به انواع مختلفی از اصطلاحات که Razor آنها را پشتیبانی میکند و نحوه استفادهی از آنها را برای ایجاد محتوای نمایشی، ارائه دهم. در یک برنامه MVC، بین نقشهایی که توسط View و Action متدها انجام میشود، جدایی روشنی وجود دارد. در اینجا قوانین سادهای وجود دارند که در جدول زیر مشخص شدهاند:
کامپوننت |
انجام میشود |
انجام نمیشود |
Action Method |
یک شیء ViewModel را به View ارسال میکند. |
یک فرمت داده را به View ارسال میکند. |
View |
از شیء ViewModel برای ارائه محتوا به کاربر استفاده میکند. |
هر جنبهای از شیء View Model مشخصات را تغییر میدهد. |
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از MVC، نیاز به تفکیک و جداسازی بین قسمتهای مختلف برنامه را دارید. همانطور که میبینید، میتوانید کاملا با Razor کار کنید و این نوع فایلها شامل دستورالعملهای سی شارپ نیز هستند. اما شما نباید از Razor برای انجام منطق کسب و کار استفاده کنید و یا هر گونه اشیاء Domain Model خود را دستکاری کنید. کد زیر نشان میدهد که یک عبارت جدید به View اضافه میشود:
*@ @model Product @{ ViewBag.Title = "Product"; } <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>
پردازش دادهها در مقابل فرمت
تفاوت بین پردازش داده و قالب بندی داده مهم است.
- نمایش فرمت دادهها: به همین دلیل در آموزش قبل من یک نمونه از شیء کلاس Product را برای View ارسال کردهام و نه فرمت خاص یک شیء را به صورت یک رشته نمایشی.
- پردازش داده: انتخاب اشیاء دادهای برای نمایش، مسئولیت کنترلر است و در این حالت مدلی را برای دریافت و تغییر داده مورد نیاز، فراخوانی میکند.
گاهی سخت است که متوجه شویم کدی جهت پردازش داده است و یا فرمت آن.
اضافه نمودن مقدار داده ای
سادهترین کاری را که میتوانید با یک عبارت Razor انجام دهید این است که یک مقدار داده را در نمایش دهید. رایجترین کار برای انجام آن، استفاده از عبارت Model@ است. ویوو Index یک مثال از این مورد است؛ شبیه به این مورد:
<p>Product Name: @Model.Name</p>
using Microsoft.AspNetCore.Mvc; using Razor.Models; namespace Razor.Controllers { public class HomeController : Controller { // GET: /<controller>/ public ViewResult Index() { Product myProduct = new Product { ProductID = 1, Name = "Kayak", Description = "A boat for one person", Category = "Watersports", Price = 275M }; return View(myProduct); } } }
خصوصیت ViewBag یک شیء پویا را باز میگرداند که میتواند برای تعیین خواص دلخواهی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که ویژگی ViewBag پویا است، لازم نیست که نام خصوصیات را پیش از آن اعلام کنم. اما این بدان معنا است که ویژوال استودیو قادر به ارائه پیشنهادهای تکمیل کننده برای ViewBag نیست.
در مثال زیر از یک مدل نوع دار و مزایای به همراه آن استفاده شدهاست:
<p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
تنظیم مقادیر مشخص
شما همچنین میتوانید از عبارات Razor برای تعیین مقدار عناصر، استفاده کنید:
@model Product @{ ViewBag.Title = "Product"; } p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> <div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel"> <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> </div>
نکته: ویژگیهای دادهها که نام آنها *-data است، روشی برای ایجاد ویژگیهای سفارشی برای سالها بوده است و بعنوان بخشی از استاندارد HTML5 است. عموما کدهای جاوا اسکریپت از آنها برای یافتن اطلاعات استفاده میکنند.
اگر برنامه را اجرا کنید و به منبع HTML که به مرورگر فرستاده شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که Razor مقادیر صفات را تعیین کرده است؛ مانند این:
<div data-productid="1" data-stocklevel="2"> <p>Product Name: Kayak</p> <p>Product Price: £275.00</p> <p>Stock Level: 2</p> </div>
استفاده از عبارتهای شرطی
Razor قادر به پردازش عبارات شرطی است. در ادامه کدهای Index View را که در آن دستورات شرطی اضافه شدهاند میبینید:
@model Product @{ ViewBag.Title = "Product Name"; } <div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel"> <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @switch (ViewBag.StockLevel) { case 0:@:Out of Stock break; case 1: case 2: case 3: <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b> break; default: @: @ViewBag.StockLevel in Stock break; } </p> </div>
برای شروع یک عبارت شرطی، یک علامت @ را در مقابل کلمه کلیدی if یا swicth سی شارپ قرار دهید. سپس بخش کد را داخل } قرار میدهیم. درون قطعه کد Razor، میتوانید عناصر HTML و مقادیر داده را در خروجی نمایش دهید؛ مانند:
<b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>
با این حال، اگر میخواهید متن واقعی را در نظر بگیرید و دستورات Razor را لغو کنید،میتوانید از :@ استفاده کنید تا عین آن عبارت درج شود.
اگر قصد اجرای برخی کارها به صورت زمانبندی شده و در فواصل زمانی مشخص را دارید، این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا به بهترین شکل ممکن آن را انجام دهید. کارهایی مانند ارسال خبرنامه، فرستادن SMS تبریک تولد یا هماهنگ سازی دادهها بین دو منبع داده از جمله اَعمالی هستند که باید به صورت زمانبندی شده انجام شوند.
کتابخانهی Quartz.NET، از کتابخانه ای با نام Quartz و از زبان Java به NET. منتقل شده است. Quartz.NET، رایگان و باز متن است و از طریق آدرس http://quartznet.sourceforge.net در دسترس است. از طریق NuGet نیز میتوانید با تایپ عبارت quartz در فرم مربوطه، این کتابخانه را نصب کنید. این کتابخانه را در برنامههای Desktop و Web (حتی یک Shared Server) تست کردم و به خوبی انجام وظیفه میکند.
شروع کار با Quartz.NET
ضمن در اختیار قرار دادن امکانات فوق العاده و انعطاف پذیری بسیار، کار با این کتابخانه آسان و از فرایندی منطقی تبعیت میکند. فرایند اجرای یک روال زمانبندی شده از طریق Quartz.NET، از چهار مرحلهی اصلی تشکیل شده است.
1) پیاده سازی اینترفیس IJob
2) مشخص کردن جزئیات روال با اینترفیس IJobDetail
3) مشخص کردن تنظیمات زمان با استفاده از اینترفیس ITrigger
4) مدیریت اجرا با استفاده از اینترفیس IScheduler
مثالی را بررسی میکنیم. در این مثال قصد داریم تا عبارتی را همراه با تاریخ و زمان جاری در یک فایل ذخیره کنیم. این پیغام باید 3 بار و در فواصل زمانی 10 ثانیه به فایل اضافه شود. در پایان، فایلی خواهیم داشت که در سه خط، یک عبارت، همراه با تاریخ و زمانهای مختلف را که 10 ثانیه با یکدیگر اختلاف دارند در خود ذخیره کرده است. ابتدا کار زمانبندی شده را با ارائهی پیاده سازی برای متد Execute اینترفیس IJob این کتابخانه ایجاد میکنیم. وارد کردن فضای نام Quartz را فراموش نکنید.
namespace SchedulerDemo.Jobs { using System; using System.IO; using Quartz; public class HelloJob : IJob { public void Execute(IJobExecutionContext context) { // for web apps // string path = System.Web.Hosting.HostingEnvironment.MapPath("~/Data/Log.txt"); // for desktop apps string path = @"C:\Log.txt"; using (StreamWriter sw = new StreamWriter(path, true)) { sw.WriteLine("Message from HelloJob " + DateTime.Now.ToString()); } } } }
حال، زمان انجام تنظیمات مختلف برای اجرای روال مربوطه است. بهتر است تا interfaceیی ایجاد و متدی با نام Run در آن داشته باشیم.
namespace SchedulerDemo.Interfaces { public interface ISchedule { void Run(); } }
حال، پیاده سازی خود را برای این interface ارائه میدهیم.
namespace SchedulerDemo.Jobs { using System; using Quartz; using Quartz.Impl; using SchedulerDemo.Interfaces; using SchedulerDemo.Jobs; public class HelloSchedule : ISchedule { public void Run() { //DateTimeOffset startTime = DateBuilder.NextGivenSecondDate(null, 2); DateTimeOffset startTime = DateBuilder.FutureDate(2, IntervalUnit.Second); IJobDetail job = JobBuilder.Create<HelloJob>() .WithIdentity("job1") .Build(); ITrigger trigger = TriggerBuilder.Create() .WithIdentity("trigger1") .StartAt(startTime) .WithSimpleSchedule(x => x.WithIntervalInSeconds(10).WithRepeatCount(2)) .Build(); ISchedulerFactory sf = new StdSchedulerFactory(); IScheduler sc = sf.GetScheduler(); sc.ScheduleJob(job, trigger); sc.Start(); } } }
معرفی فضاهای نام Quartz و Quartz.Impl را فراموش نکنید.
از حالا، به روالی که قرار است به صورت زمانبندی شده اجرا شود، "وظیفه" میگوییم.
ابتدا باید مشخص کنیم که وظیفه در چه زمانی پس از اجرای برنامه شروع به اجرا کند. از آنجا که پایه و اساس زمانبندی، بر تاریخ و ساعت استوار است، کتابخانهی Quartz.NET، روشها و امکانات بسیاری را برای تعیین زمان در اختیار قرار میدهد. با بررسی تمامی آنها، سادهترین و منعطفترین را به شما معرفی میکنم. کلاس DateBuilder که همراه با Quartz.NET وجود دارد، امکان تعیین زمان را به اَشکال مختلف میدهد. در خط 14، از متد FutureDate این کلاس استفاده شده است که خوانایی بهتری نسبت به بقیهی متدها دارد. پارامتر اول این متد، عدد، و پارامتر دوم، واحد زمانی را میپذیرد.
DateTimeOffset startTime = DateBuilder.FutureDate(2, IntervalUnit.Second);
در اینجا، زمان آغاز وظیفه را 2 ثانیه پس از آغاز برنامه تعریف کرده ایم. واحدهای زمانی دیگر شامل میلی ثانیه، دقیقه، ساعت، روز، ماه، هفته و سال هستند. کلاس DateBuilder، متدهای مختلفی برای تعیین زمان را در اختیار قرار میدهد. تعیین زمان آغاز به روش دیگر را به صورت کامنت شده در خط 13 مشاهده میکنید.
وظیفهی ایجاد شده در خط 16 تا 18 معرفی شده است.
IJobDetail job = JobBuilder.Create<HelloJob>() .WithIdentity("job1") .Build();
پشتیبانی Quartz.NET از سینتکس fluent، کدنویسی را ساده و لذت بخش میکند. با استفاده از متد Create کلاس JobBuilder، وظیفه را معرفی میکنیم. متد Create، یک متد Generic است که نام کلاسی که اینترفیس IJob را پیاده سازی کرده است میپذیرد. یک نام را با استفاده از متد WithIdentity به وظیفه نسبت میدهیم (البته این کار، اختیاری است) و در انتها، متد Build را فراخوانی میکنیم. خروجی متد Build، از نوع IJobDetail است.
و حالا نوبت به تنظیمات زمان رسیده است. در Quartz.NET، این مرحله، "ایجاد trigger" نام دارد. خطوط 20 تا 24 به این کار اختصاص دارند.
ITrigger trigger = TriggerBuilder.Create() .WithIdentity("trigger1") .StartAt(startTime) .WithSimpleSchedule(x => x.WithIntervalInSeconds(10).WithRepeatCount(2)) .Build();
ابتدا متد Create کلاس TriggerBuilder را فراخوانی میکنیم، سپس با استفاده از متد WithIdentity، یک نام به trigger اختصاص میدهیم (البته این کار، اختیاری است). با متد StartAt، زمان شروع وظیفه را که در ابتدا با استفاده از کلاس DateBuilder ایجاد کردیم تعیین میکنیم. مهمترین قسمت، تعیین دفعات و فواصل زمانی اجرای وظیفه است. همان طور که احتمالاً حدس زده اید، Quartz.NET مجموعه ای غنی از روشهای مختلف برای تعیین بازهی زمانی اجرا را در اختیار قرار میدهد. آسانترین راه، استفاده از متد WithSimpleSchedule است. با استفاده از یک عبارت Lambda که ورودی آن از نوع کلاس SimpleScheduleBuilder است، دفعات و فواصل زمانی اجرا را تعیین میکنیم. متد WithIntervalInSeconds، برای تعیین فواصل زمانی در بازهی ثانیه استفاده میشود. متد WithRepeatCount نیز برای تعیین دفعات اجرا است. وظیفهی ما، 3 مرتبه و در فواصل زمانی 10 ثانیه اجرا میشود. مطمئن باشید اشتباه نکردم! بله، سه مرتبه. تعداد دفعات اجرا برابر است با عددی که برای متد WithRepeatCount تعیین میکنید، به علاوهی یک. منطقی است، چون مرتبهی اول اجرا زمانی است که با استفاده از متد StartAt تعیین کرده اید. در پایان، متد Build را فراخوانی میکنیم. خروجی متد Build، از نوع ITrigger است.
آخرین کار (خطوط 26 تا 30)، ایجاد شی از اینترفیس IScheduler، فراخوانی متد ScheduleJob آن، و پاس دادن اشیای job و trigger که در قسمت قبل ایجاد شده اند به این متد است. در انتها، متد ()Start را برای آغاز وظیفه فراخوانی میکنیم.
ISchedulerFactory sf = new StdSchedulerFactory(); IScheduler sc = sf.GetScheduler(); sc.ScheduleJob(job, trigger); sc.Start();
حال شما یک وظیفه تعریف کرده اید که در هر جای برنامه به صورت زیر، قابل فراخوانی است.
ISchedule myTask = new HelloSchedule(); myTask.Run();
کتابخانه ای که با آن سر و کار داریم بسیار غنی است و امکانات بسیاری دارد. در قسمت بعد، با برخی امکانات دیگر این کتابخانه آشنا میشوید.
import 'dart:html'; import 'dart:math' show Random; import 'dart:convert' show JSON;
class PirateName { ... PirateName.fromJSON(String jsonString) { Map storedName = JSON.decode(jsonString); _firstName = storedName['f']; _appellation = storedName['a']; } }
class PirateName { ... String get jsonString => JSON.encode({"f": _firstName, "a": _appellation}); }
final String TREASURE_KEY = 'pirateName'; void main() { ... }
void setBadgeName(PirateName newName) { if (newName == null) { return; } querySelector('#badgeName').text = newName.pirateName; window.localStorage[TREASURE_KEY] = newName.jsonString; }
void setBadgeName(PirateName newName) { ... } PirateName getBadgeNameFromStorage() { String storedName = window.localStorage[TREASURE_KEY]; if (storedName != null) { return new PirateName.fromJSON(storedName); } else { return null; } }
void main() { ... setBadgeName(getBadgeNameFromStorage()); }
{ "names": [ "Anne", "Bette", "Cate", "Dawn", "Elise", "Faye", "Ginger", "Harriot", "Izzy", "Jane", "Kaye", "Liz", "Maria", "Nell", "Olive", "Pat", "Queenie", "Rae", "Sal", "Tam", "Uma", "Violet", "Wilma", "Xana", "Yvonne", "Zelda", "Abe", "Billy", "Caleb", "Davie", "Eb", "Frank", "Gabe", "House", "Icarus", "Jack", "Kurt", "Larry", "Mike", "Nolan", "Oliver", "Pat", "Quib", "Roy", "Sal", "Tom", "Ube", "Val", "Walt", "Xavier", "Yvan", "Zeb"], "appellations": [ "Awesome", "Captain", "Even", "Fighter", "Great", "Hearty", "Jackal", "King", "Lord", "Mighty", "Noble", "Old", "Powerful", "Quick", "Red", "Stalwart", "Tank", "Ultimate", "Vicious", "Wily", "aXe", "Young", "Brave", "Eager", "Kind", "Sandy", "Xeric", "Yellow", "Zesty"]}
... <div> <input type="text" id="inputName" maxlength="15" disabled> </div> <div> <button id="generateButton" disabled>Aye! Gimme a name!</button> </div> ...
import 'dart:html'; import 'dart:math' show Random; import 'dart:convert' show JSON; import 'dart:async' show Future;
class PirateName { ... static List<String> names = []; static List<String> appellations = []; ... }
class PirateName { ... static Future readyThePirates() { var path = 'piratenames.json'; return HttpRequest.getString(path) .then(_parsePirateNamesFromJSON); } static _parsePirateNamesFromJSON(String jsonString) { Map pirateNames = JSON.decode(jsonString); names = pirateNames['names']; appellations = pirateNames['appellations']; } }
SpanElement badgeNameElement; void main() { ... }
void main() { InputElement inputField = querySelector('#inputName'); inputField.onInput.listen(updateBadge); genButton = querySelector('#generateButton'); genButton.onClick.listen(generateBadge); badgeNameElement = querySelector('#badgeName'); ... }
void main() { ... PirateName.readyThePirates() .then((_) { //on success inputField.disabled = false; //enable genButton.disabled = false; //enable setBadgeName(getBadgeNameFromStorage()); }) .catchError((arrr) { print('Error initializing pirate names: $arrr'); badgeNameElement.text = 'Arrr! No names.'; }); }
معماری لایه بندی نرم افزار #3
OVER ( [ <PARTITION BY clause> ] [ <ORDER BY clause> ] [ <ROW or RANGE clause> ] ) <PARTITION BY clause> ::= PARTITION BY value_expression , ... [ n ] <ORDER BY clause> ::= ORDER BY order_by_expression [ COLLATE collation_name ] [ ASC | DESC ] [ ,...n ] <ROW or RANGE clause> ::= { ROWS | RANGE } <window frame extent> <window frame extent> ::= { <window frame preceding> | <window frame between> } <window frame between> ::= BETWEEN <window frame bound> AND <window frame bound> <window frame bound> ::= { <window frame preceding> | <window frame following> } <window frame preceding> ::= { UNBOUNDED PRECEDING | <unsigned_value_specification> PRECEDING | CURRENT ROW } <window frame following> ::= { UNBOUNDED FOLLOWING | <unsigned_value_specification> FOLLOWING | CURRENT ROW } <unsigned value specification> ::= { <unsigned integer literal> }
CREATE TABLE REVENUE ( [DepartmentID] int, [Revenue] int, [Year] int ); insert into REVENUE values (1,10030,1998),(2,20000,1998),(3,40000,1998), (1,20000,1999),(2,60000,1999),(3,50000,1999), (1,40000,2000),(2,40000,2000),(3,60000,2000), (1,30000,2001),(2,30000,2001),(3,70000,2001)
select *, avg(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID) as AverageRevenue, sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID) as TotalRevenue from REVENUE order by departmentID, year;
insert into REVENUE values(1,90000,2002),(2,20000,2002),(3,80000,2002), (1,10300,2003),(2,1000,2003), (3,90000,2003), (1,10000,2004),(2,10000,2004),(3,10000,2004), (1,20000,2005),(2,20000,2005),(3,20000,2005), (1,40000,2006),(2,30000,2006),(3,30000,2006), (1,70000,2007),(2,40000,2007),(3,40000,2007), (1,50000,2008),(2,50000,2008),(3,50000,2008), (1,20000,2009),(2,60000,2009),(3,60000,2009), (1,30000,2010),(2,70000,2010),(3,70000,2010), (1,80000,2011),(2,80000,2011),(3,80000,2011), (1,10000,2012),(2,90000,2012),(3,90000,2012)
select Year, DepartmentID, Revenue, sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR] ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND CURRENT ROW) as Prev3 From REVENUE order by departmentID, year;
ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND CURRENT ROW) as Prev3
select Year, DepartmentID, Revenue, sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR] ROWS BETWEEN CURRENT ROW AND 3 FOLLOWING) as Next3 From REVENUE order by departmentID, year;
select Year, DepartmentID, Revenue, min(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR] ROWS UNBOUNDED PRECEDING) as MinRevenueToDate From REVENUE order by departmentID, year;
RANGE UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW
CREATE TABLE Employees ( EmployeeId INT IDENTITY PRIMARY KEY, Name VARCHAR(50), HireDate DATE NOT NULL, Salary INT NOT NULL ) GO INSERT INTO Employees (Name, HireDate, Salary) VALUES ('Alice', '2011-01-01', 20000), ('Brent', '2011-01-15', 19000), ('Carlos', '2011-02-01', 22000), ('Donna', '2011-03-01', 25000), ('Evan', '2011-04-01', 18500) GO
SELECT Name, Salary, AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate) AS avgSalary FROM Employees GO
SELECT Name, Salary, AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate RANGE BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW) AS avgSalary FROM Employees GO
SELECT Name, Salary, AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate RANGE BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING AND UNBOUNDED FOLLOWING ) AS avgSalary FROM Employees GO