مطالب
Blazor 5x - قسمت 14 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - تعریف فرم‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها
در ادامه قصد داریم از سرویس زیر که در قسمت قبل تکمیل شد، در یک برنامه‌ی Blazor Server استفاده کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO);

        Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId);

        IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync();

        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId);

        Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name);

        Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO);
    }
}


تعریف کامپوننت‌های ابتدایی نمایش لیست اتاق‌ها و ثبت و ویرایش آن‌ها


در ابتدا کامپوننت‌های خالی نمایش لیست اتاق‌ها و همچنین فرم خالی ثبت و ویرایش آن‌ها را به همراه مسیریابی‌های مرتبط، ایجاد می‌کنیم. به همین جهت ابتدا داخل پوشه‌ی Pages، پوشه‌ی جدید HotelRoom را ایجاد کرده و فایل جدید HotelRoomList.razor را با محتوای ابتدایی زیر، به آن اضافه می‌کنیم.
@page "/hotel-room"

<div class="row mt-4">
    <div class="col-8">
        <h4 class="card-title text-info">Hotel Rooms</h4>
    </div>
    <div class="col-3 offset-1">
        <NavLink href="hotel-room/create" class="btn btn-info">Add New Room</NavLink>
    </div>
</div>

@code {

}
این کامپوننت در مسیر hotel-room/ قابل دسترسی خواهد بود. بر این اساس، به کامپوننت Shared\NavMenu.razor مراجعه کرده و مدخل منوی آن‌را تعریف می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="hotel-room">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Hotel Rooms
    </NavLink>
</li>

تا اینجا صفحه‌ی ابتدایی نمایش لیست اتاق‌ها، به همراه یک دکمه‌ی افزودن اتاق جدید نیز هست. به همین جهت فایل جدید Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor را به همراه مسیریابی hotel-room/create/ برای تعریف کامپوننت ابتدایی ثبت و ویرایش اطلاعات اتاق‌ها، اضافه می‌کنیم:
@page "/hotel-room/create"

<h3>HotelRoomUpsert</h3>

@code {

}
- واژه‌ی Upsert در مورد فرمی بکاربرده می‌شود که هم برای ثبت اطلاعات و هم برای ویرایش اطلاعات از آن استفاده می‌شود.
- NavLink تعریف شده‌ی در کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها، به مسیریابی کامپوننت فوق اشاره می‌کند.


ایجاد فرم ثبت یک اتاق جدید

برای ثبت یک اتاق جدید نیاز است به مدل UI آن که همان HotelRoomDTO تعریف شده‌ی در قسمت قبل است، دسترسی داشت. به همین جهت در پروژه‌ی BlazorServer.App، ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Models.csproj اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس جهت سراسری اعلام کردن فضای نام آن، یک سطر زیر را به انتهای فایل BlazorServer.App\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Models
اکنون می‌توانیم کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor را به صورت زیر تکمیل کنیم:
@page "/hotel-room/create"

<div class="row mt-2 mb-5">
    <h3 class="card-title text-info mb-3 ml-3">@Title Hotel Room</h3>
    <div class="col-md-12">
        <div class="card">
            <div class="card-body">
                <EditForm Model="HotelRoomModel">
                    <div class="form-group">
                        <label>Name</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.Name" class="form-control"></InputText>
                    </div>
                </EditForm>
            </div>
        </div>
    </div>
</div>

@code
{
    private HotelRoomDTO HotelRoomModel = new HotelRoomDTO();
    private string Title = "Create";
}
توضیحات:
- در برنامه‌های Blazor، کامپوننت ویژه‌ی EditForm را بجای تگ استاندارد form، مورد استفاده قرار می‌دهیم.
- این کامپوننت، مدل فرم را از فیلد HotelRoomModel که در قسمت کدها تعریف کردیم، دریافت می‌کند. کار آن تامین اطلاعات فیلدهای فرم است.
- سپس در EditForm تعریف شده، بجای المان استاندارد input، از کامپوننت InputText برای دریافت اطلاعات متنی استفاده می‌شود. با bind-value@ در قسمت چهارم این سری بیشتر آشنا شدیم و کار آن two-way data binding است. در اینجا هر اطلاعاتی که وارد می‌شود، سبب به روز رسانی خودکار مقدار خاصیت HotelRoomModel.Name می‌شود و برعکس.

یک نکته: در قسمت قبل، مدل UI را از نوع رکورد C# 9.0 و init only تعریف کردیم. رکوردها، با EditForm و two-way databinding آن سازگاری ندارند (bind-value@ در اینجا) و بیشتر برای کنترلرهای برنامه‌های Web API که یکبار قرار است کار وهله سازی آن‌ها در زمان دریافت اطلاعات از کاربر صورت گیرد، مناسب هستند و نه با فرم‌های پویای Blazor. به همین جهت به پروژه‌ی BlazorServer.Models مراجعه کرده و نوع آن‌ها را به کلاس و init‌ها را به set معمولی تغییر می‌دهیم تا در فرم‌های Blazor هم قابل استفاده شوند.

تا اینجا کامپوننت ثبت اطلاعات یک اتاق جدید، چنین شکلی را پیدا کرده‌است:



تکمیل سایر فیلدهای فرم ورود اطلاعات اتاق

پس از تعریف فیلد ورود اطلاعات نام اتاق، سایر فیلدهای متناظر با HotelRoomDTO را نیز به صورت زیر به EditForm تعریف شده اضافه می‌کنیم که در اینجا از InputNumber برای دریافت اطلاعات عددی و از InputTextArea، برای دریافت اطلاعات متنی چندسطری استفاده شده‌است:
<EditForm Model="HotelRoomModel">
    <div class="form-group">
        <label>Name</label>
        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.Name" class="form-control"></InputText>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Occupancy</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.Occupancy" class="form-control"></InputNumber>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Rate</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.RegularRate" class="form-control"></InputNumber>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Sq ft.</label>
        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.SqFt" class="form-control"></InputText>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Details</label>
        <InputTextArea @bind-Value="HotelRoomModel.Details" class="form-control"></InputTextArea>
    </div>
    <div class="form-group">
        <button class="btn btn-primary">@Title Room</button>
        <NavLink href="hotel-room" class="btn btn-secondary">Back to Index</NavLink>
    </div>
</EditForm>
با این خروجی:



تعریف اعتبارسنجی‌های فیلدهای یک فرم Blazor

در حین تعریف یک فرم، برای واکنش نشان دادن به دکمه‌ی submit، می‌توان رویداد OnSubmit را به کامپوننت EditForm اضافه کرد که سبب فراخوانی متدی در قسمت کدهای کامپوننت جاری خواهد شد؛ مانند فراخوانی متد HandleHotelRoomUpsert در مثال زیر:
<EditForm Model="HotelRoomModel" OnSubmit="HandleHotelRoomUpsert">
</EditForm>

@code
{
    private HotelRoomDTO HotelRoomModel = new HotelRoomDTO();

    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {

    }
}
هرچند HotelRoomDTO تعریف شده به همراه تعریف اعتبارسنجی‌هایی مانند Required است، اما اگر بر روی دکمه‌ی submit کلیک کنیم، متد HandleHotelRoomUpsert فراخوانی می‌شود. یعنی روال رویدادگردان OnSubmit، صرفنظر از وضعیت اعتبارسنجی مدل فرم، همواره با submit فرم، اجرا می‌شود.
اگر این مورد، مدنظر نیست، می‌توان بجای OnSubmit، از رویداد OnValidSubmit استفاده کرد. در این حالت اگر اعتبارسنجی مدل فرم با شکست مواجه شود، دیگر متد HandleHotelRoomUpsert فراخوانی نخواهد شد. همچنین در این حالت می‌توان خطاهای اعتبارسنجی را نیز در فرم نمایش داد:
<EditForm Model="HotelRoomModel" OnValidSubmit="HandleHotelRoomUpsert">
    <DataAnnotationsValidator />
    @*<ValidationSummary />*@
    <div class="form-group">
        <label>Name</label>
        <InputText @bind-Value="HotelRoomModel.Name" class="form-control"></InputText>
        <ValidationMessage For="()=>HotelRoomModel.Name"></ValidationMessage>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Occupancy</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.Occupancy" class="form-control"></InputNumber>
        <ValidationMessage For="()=>HotelRoomModel.Occupancy"></ValidationMessage>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Rate</label>
        <InputNumber @bind-Value="HotelRoomModel.RegularRate" class="form-control"></InputNumber>
        <ValidationMessage For="()=>HotelRoomModel.RegularRate"></ValidationMessage>
    </div>
- در اینجا قسمت‌های تغییر کرده را مشاهده می‌کنید که به همراه درج DataAnnotationsValidator و ValidationMessage‌ها است.
- کامپوننت DataAnnotationsValidator، اعتبارسنجی مبتنی بر data annotations را مانند [Required]، در دامنه‌ی دید یک EditForm فعال می‌کند.
- اگر خواستیم تمام خطاهای اعتبارسنجی را به صورت خلاصه‌ای در بالای فرم نمایش دهیم، می‌توان از کامپوننت ValidationSummary استفاده کرد.
- و یا اگر خواستیم خطاها را به صورت اختصاصی‌تری ذیل هر تکست‌باکس نمایش دهیم، می‌توان از کامپوننت ValidationMessage کمک گرفت. خاصیت For آن از نوع <Expression<System.Func تعریف شده‌است که اجازه‌ی تعریف strongly typed نام خاصیت در حال اعتبارسنجی را به صورتی که مشاهده می‌کنید، میسر می‌کند.



ثبت اولین اتاق هتل

در ادامه می‌خواهیم روال رویدادگردان HandleHotelRoomUpsert را مدیریت کنیم. به همین جهت نیاز به کار با سرویس IHotelRoomService ابتدای بحث خواهد بود. بنابراین در ابتدا به فایل BlazorServer.App\_Imports.razor مراجعه کرده و فضای نام سرویس‌های برنامه را اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServer.Services
اکنون امکان تزریق IHotelRoomService را که در قسمت قبل پیاده سازی و به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کردیم، پیدا می‌کنیم:
@page "/hotel-room/create"

@inject IHotelRoomService HotelRoomService
@inject NavigationManager NavigationManager


@code
{
    private HotelRoomDTO HotelRoomModel = new HotelRoomDTO();
    private string Title = "Create";

    private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
        var roomDetailsByName = await HotelRoomService.IsRoomUniqueAsync(HotelRoomModel.Name);
        if (roomDetailsByName != null)
        {
            //there is a duplicate room. show an error msg.
            return;
        }

        var createdResult = await HotelRoomService.CreateHotelRoomAsync(HotelRoomModel);
        NavigationManager.NavigateTo("hotel-room");
    }
}
در اینجا در ابتدا، سرویس IHotelRoomService به کامپوننت جاری تزریق شده و سپس از متدهای IsRoomUniqueAsync و CreateHotelRoomAsync آن، جهت بررسی منحصربفرد بودن نام اتاق و ثبت نهایی اطلاعات مدل برنامه که به فرم جاری به صورت دو طرفه‌ای متصل است، استفاده کرده‌ایم. در نهایت پس از ثبت اطلاعات، کاربر به صفحه‌ی نمایش لیست اتاق‌ها، توسط سرویس توکار NavigationManager، هدایت می‌شود.

اگر پیشتر با ASP.NET Web Forms کار کرده باشید (اولین روش توسعه‌ی برنامه‌های وب در دنیای دات نت)، مدل برنامه نویسی Blazor Server، بسیار شبیه به کار با وب فرم‌ها است؛ البته بر اساس آخرین تغییرات دنیای دانت نت مانند برنامه نویسی async، کار با سرویس‌ها، تزریق وابستگی‌های توکار و غیره.


نمایش لیست اتاق‌های ثبت شده


تا اینجا موفق شدیم اطلاعات یک مدل اعتبارسنجی شده را در بانک اطلاعاتی ثبت کنیم. مرحله‌ی بعد، نمایش لیست اطلاعات ثبت شده‌ی در بانک اطلاعاتی است. بنابراین به کامپوننت HotelRoomList.razor مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@page "/hotel-room"

@inject IHotelRoomService HotelRoomService

<div class="row mt-4">
    <div class="col-8">
        <h4 class="card-title text-info">Hotel Rooms</h4>
    </div>
    <div class="col-3 offset-1">
        <NavLink href="hotel-room/create" class="btn btn-info">Add New Room</NavLink>
    </div>
</div>

<div class="row mt-4">
    <div class="col-12">
        <table class="table table-bordered table-hover">
            <thead>
                <tr>
                    <th>Name</th>
                    <th>Occupancy</th>
                    <th>Rate</th>
                    <th>
                        Sqft
                    </th>
                    <th>

                    </th>
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                @if (HotelRooms.Any())
                {
                    foreach (var room in HotelRooms)
                    {
                        <tr>
                            <td>@room.Name</td>
                            <td>@room.Occupancy</td>
                            <td>@room.RegularRate.ToString("c")</td>
                            <td>@room.SqFt</td>
                            <td></td>
                        </tr>
                    }
                }
                else
                {
                    <tr>
                        <td colspan="5">No records found</td>
                    </tr>
                }
            </tbody>
        </table>
    </div>
</div>

@code
{
    private List<HotelRoomDTO> HotelRooms = new List<HotelRoomDTO>();

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await foreach(var room in HotelRoomService.GetAllHotelRoomsAsync())
        {
            HotelRooms.Add(room);
        }
    }
}
توضیحات:
- متد GetAllHotelRoomsAsync، لیست اتاق‌های ثبت شده را بازگشت می‌دهد. البته خروجی آن از نوع <IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO است که از زمان C# 8.0 ارائه شد و روش کار با آن اندکی متفاوت است. IAsyncEnumerable‌ها را باید توسط await foreach پردازش کرد.
- همانطور که در مطلب بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها نیز عنوان شد، متدهای رویدادگران OnInitialized و نمونه‌ی async آن برای دریافت اطلاعات از سرویس‌ها طراحی شده‌اند که در اینجا نمونه‌ای از آن‌را مشاهده می‌کنید.
- پس از تشکیل لیست اتاق‌ها، حلقه‌ی foreach (var room in HotelRooms) تعریف شده، ردیف‌های آن‌را در UI نمایش می‌دهد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-14.zip
نظرات مطالب
معرفی ELMAH
http://rapidshare.com/files/412297366/ELMAH-1.1-bin.zip.html
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها
اولین Middleware موجود در بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Diagnostics را در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 3 - Middleware چیست؟» با نمایش welcome page آن، بررسی کردیم. در این مطلب سایر صفحات مخصوص توسعه دهنده‌های موجود در این بسته را مرور خواهیم کرد.



مشاهده‌ی جزئیات اطلاعات سرور و بسته‌های نصب شده‌ی بر روی آن

در نگارش‌های قبل از RTM، با فراخوانی app.UseRuntimeInfoPage در متد Configure کلاس Startup، ریز اطلاعاتی از وضعیت سرور و بسته‌های موجود در آن با مراجعه‌ی به آدرس http://site/runtimeinfo نمایش داده می‌شدند. این مورد خاص از نگارش RTM حذف شده‌است (احتمالا به دلایل امنیتی). البته اگر علاقمند به بررسی کدهای آن باشید، هنوز تاریخچه‌ی آن در GitHub موجود است .


مدیریت خطاها در برنامه‌های ASP.NET Core 1.0

به متد Configure کلاس Startup مراجعه کرد و یک سطر استثناء را به ابتدای کدهای Middleware انتهایی آن اضافه کنید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.Run(async context =>
    {
        throw new Exception("Generic Error");
        await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
    });
}
هدف این است که بررسی کنیم اگر استثنایی در یک Middleware رخ داد، برنامه چه خروجی را نمایش می‌دهد.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این خروجی را دریافت خواهیم کرد:


و اگر به وضعیت بازگشت داده شده‌ی از طرف سرور دقت کنیم، فقط internal server error است:


در اینجا برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET، دیگر حتی صفحه‌ی زرد رنگ معروف نمایش خطاها (yellow screen of death) نیز فعال نیستند. برای فعال سازی آن نیاز است Middleware مرتبط با آن‌را به نحو ذیل به برنامه معرفی کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseDeveloperExceptionPage();
پس از این فعال سازی، اگر مجددا برنامه را اجرا کنید، این خروجی را می‌توان در مرورگر مشاهده کرد:


به دلایل امنیتی و عدم نشت اطلاعات سمت سرور و خصوصا عدم امکان دیباگ از راه دور برنامه توسط مهاجمین، این Middleware به صورت پیش فرض فعال نیست.
بنابراین این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان این صفحه را تنها در حین توسعه‌ی برنامه نمایش داد؟
پاسخ آن به نحوه‌ی طراحی متد Configure در کلاس Startup بر می‌گردد. این متد امضای ثابتی را ندارد. هر تعداد سرویسی را که نیاز داشتید، می‌توانید به عنوان پارامتر این متد معرفی کنید و کار تزریق وابستگی‌ها و نمونه سازی آن‌ها، توسط امکانات توکار ASP.NET Core به صورت خودکار انجام می‌شود. برای مثال سرویس IApplicationBuilder، یکی از سرویس‌های توکار ASP.NET Core است و برای تنظیم آن نیازی نیست تا کار خاصی را انجام دهیم. به همین جهت است که صرفا معرفی اینترفیس آن در این متد، وهله‌ای را از سازنده‌ی برنامه در اختیار ما قرار می‌دهد. سرویس‌ها را در مطلبی جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد، اما فعلا جهت تکمیل بحث باید درنظر داشت که یکی دیگر از سرویس‌های توکار ASP.NET Core، به نام IHostingEnvironment، اطلاعاتی را در مورد محیطی که برنامه را در آن اجرا می‌کنیم در اختیار ما قرار می‌دهد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
روش معرفی آن نیز همانند روش معرفی سرویس IApplicationBuilder است و تنها کافی است به عنوان یک پارامتر جدید متد Configure معرفی شود. وهله سازی و تنظیمات آن نیز به صورت خودکار توسط ASP.NET Core انجام خواهد شد. اکنون پس از تزریق این سرویس، می‌توان صفحه‌ی نمایش جزئیات خطاها را تنها محدود به محیط توسعه کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
در مورد انواع محیط‌های توسعه، در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution» در انتهای بحث به «نقش فایل launchsetting.json» اشاره شد. اگر بر روی پروژه کلیک راست کرده و به صفحه‌ی properties آن مراجعه کنید و یا دوبار کلیک بر روی گره properties، یک چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:


این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development, Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن است که یکی از سه متد ذیل مفهوم پیدا می‌کنند و true یا false را باز می‌گردانند:
if(env.IsDevelopment()){ }
if(env.IsProduction()){ }
if(env.IsStaging()){ }


نمایش و مدیریت خطاها در حالت Production

از app.UseDeveloperExceptionPage صرفا در حالت توسعه استفاده کنید؛ چون اطلاعات نمایش داده شده‌ی توسط آن، بیش از اندازه برای مهاجمین مفید است. اما در حالت توزیع نهایی بر روی سرور چه باید کرد؟
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
    else
    {
        app.UseExceptionHandler(errorHandlingPath: "/MyControllerName/SomeActionMethodName");
    }
در این حالت از Middleware دیگری به نام ExceptionHandler با فراخوانی app.UseExceptionHandler می‌توان کمک گرفت. کار آن هدایت کاربر به صفحه‌ای خاص از برنامه، در صورت بروز استثنایی است. در اینجا شما می‌توانید یک صفحه‌ی عمومی «خطایی رخ داده‌است» را بدون ذکر هیچ نوع جزئیاتی، به کاربر نمایش دهید.
به علاوه در اینجا (در این قسمت خاص برنامه که توسط پارامتر errorHandlingPath مشخص شده‌است) با استفاده از قطعه کد ذیل، دسترسی کاملی را به اطلاعات خطای رخ داده، جهت ثبت و لاگ آن دارید:
 var feature = HttpContext.Features.Get<IExceptionHandlerFeature>();
var error = feature?.Error;


بررسی میان‌افزار StatusCode

این میان افزار برای مدیریت responseهایی که status code آن‌ها بین 400 تا 600 هستند، طراحی شده‌است. بر اساس این شماره‌ها، می‌توان خطای خاصی را بازگشت داده و یا کاربر را به یک صفحه یا کنترلر خاصی در برنامه، هدایت کرد.
در حالت عادی ثبت آن
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseStatusCodePages();
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
    else
    {
        app.UseExceptionHandler(errorHandlingPath: "/MyControllerName/SomeActionMethodName");
    }
}
تنها یک خروجی متنی را نمایش می‌دهد.


برای نمونه در اینجا مسیری درخواست داده شده‌است که توسط برنامه پردازش نمی‌شود و وجود ندارد.
اگر خواستید تا status code واقعی، به کاربر بازگشت داده شود، اما خروجی نمایش داده شده را سفارشی سازی کنید، می‌توانید از متد UseStatusCodePagesWithReExecute استفاده نمائید:
 app.UseStatusCodePagesWithReExecute("/MyControllerName/SomeActionMethodName/{0}");
در اینجا کاربر هنوز status code مساوی 404 را دریافت می‌کند (مناسب برای موتورهای جستجو)، اما اکشن متد خاصی در برنامه، سبب بازگشت یک View سفارشی به کاربر خواهد شد (بجای نمایش یک متن ساده). پارامتر {0} آن نیز همان شماره status code بازگشتی است.
مطالب
EF Code First #3

بررسی تعاریف نگاشت‌ها به کمک متادیتا در EF Code first

در قسمت قبل مروری سطحی داشتیم بر امکانات مهیای جهت تعاریف نگاشت‌ها در EF Code first. در این قسمت، حالت استفاده از متادیتا یا همان data annotations را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
برای این منظور پروژه کنسول جدیدی را آغاز نمائید. همچنین به کمک NuGet، ارجاعات لازم را به اسمبلی EF، اضافه کنید. در ادامه مدل‌های زیر را به پروژه اضافه نمائید؛ یک شخص که تعدادی پروژه منتسب می‌تواند داشته باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }
public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
}
}

using System;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
}
}

به خاصیت public virtual User User در کلاس Project اصطلاحا Navigation property هم گفته می‌شود.
دو کلاس زیر را نیز جهت تعریف کلاس Context که بیانگر کلاس‌های شرکت کننده در تشکیل بانک اطلاعاتی هستند و همچنین کلاس آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را به همراه تعدادی رکورد پیش فرض مشخص می‌کنند، به پروژه اضافه نمائید.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample02.Models;

namespace EF_Sample02
{
public class Sample2Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }
}

public class Sample2DbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<Sample2Context>
{
protected override void Seed(Sample2Context context)
{
context.Users.Add(new User
{
AddDate = DateTime.Now,
Name = "Vahid",
LastName = "N.",
Email = "name@site.com",
Description = "-",
Projects = new List<Project>
{
new Project
{
Title = "Project 1",
AddDate = DateTime.Now.AddDays(-10),
Description = "..."
}
}
});

base.Seed(context);
}
}
}

به علاوه در فایل کانفیگ برنامه، تنظیمات رشته اتصالی را نیز اضافه نمائید:

<connectionStrings>
<add
name="Sample2Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اینجا name به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره می‌کند (یکی از قراردادهای توکار EF Code first است).

یک نکته:
مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک class library جداگانه اضافه کنند به نام DomainClasses و کلاس‌های مرتبط با DbContext را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer. هیچکدام از این پروژه‌ها نیازی به فایل کانفیگ و تنظیمات رشته اتصالی ندارند؛ زیرا اطلاعات لازم را از فایل کانفیگ پروژه اصلی که این دو پروژه class library را به خود الحاق کرده، دریافت می‌کنند. دو پروژه class library اضافه شده تنها باید ارجاعاتی را به اسمبلی‌های EF و data annotations داشته باشند.

در ادامه به کمک متد Database.SetInitializer که در قسمت دوم به بررسی آن پرداختیم و با استفاده از کلاس سفارشی Sample2DbInitializer فوق، نسبت به ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی تشکیل شده بر اساس تعاریف کلاس‌های دومین پروژه، اقدام خواهیم کرد:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}

تا زمانیکه وهله‌ای از Sample2Context ساخته نشود و همچنین یک کوئری نیز به بانک اطلاعاتی ارسال نگردد، Sample2DbInitializer در عمل فراخوانی نخواهد شد.
ساختار بانک اطلاعاتی پیش فرض تشکیل شده نیز مطابق اسکریپت زیر است:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Name] [nvarchar](max) NULL,
[LastName] [nvarchar](max) NULL,
[Email] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[Photo] [varbinary](max) NULL,
CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]


CREATE TABLE [dbo].[Projects](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Title] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[User_Id] [int] NULL,
CONSTRAINT [PK_Projects] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] WITH CHECK ADD CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id] FOREIGN KEY([User_Id])
REFERENCES [dbo].[Users] ([Id])
GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] CHECK CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id]
GO

توضیحاتی در مورد ساختار فوق، جهت یادآوری مباحث دو قسمت قبل:
- خواصی با نام Id تبدیل به primary key و identity field شده‌اند.
- نام جداول، همان نام خواص تعریف شده در کلاس Context است.
- تمام رشته‌ها به nvarchar از نوع max نگاشت شده‌اند و null پذیر می‌باشند.
- خاصیت تصویر که با آرایه‌ای از بایت‌ها تعریف شده به varbinary از نوع max نگاشت شده است.
- بر اساس ارتباط بین کلاس‌ها فیلد User_Id در جدول Projects اضافه شده است که توسط قیدی به نام FK_Projects_Users_User_Id، جهت تعریف کلید خارجی عمل می‌کند. این نام گذاری پیش فرض هم بر اساس نام خواص در دو کلاس انجام می‌شود.
- schema پیش فرض بکارگرفته شده، dbo است.
- null پذیری پیش فرض فیلدها بر اساس اصول زبان مورد استفاده تعیین شده است. برای مثال در سی شارپ، نوع int نال پذیر نیست یا نوع DateTime نیز به همین ترتیب یک value type است. بنابراین در اینجا این دو نوع به صورت not null تعریف شده‌اند (صرفنظر از اینکه در SQL Server هر دو نوع یاد شده، null پذیر هم می‌توانند باشند). بدیهی است امکان تعریف nullable types نیز وجود دارد.


مروری بر انواع متادیتای قابل استفاده در EF Code first

1) Key
همانطور که ملاحظه کردید اگر نام خاصیتی Id یا ClassName+Id باشد، به صورت خودکار به عنوان primary key جدول، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این یک قرارداد توکار است.
اگر یک چنین خاصیتی با نام‌های ذکر شده در کلاس وجود نداشته باشد، می‌توان با مزین سازی خاصیتی مفروض با ویژگی Key که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، آن‌را به عنوان Primary key معرفی نمود. برای مثال:

public class Project
{
[Key]
public int ThisIsMyPrimaryKey { set; get; }

و ضمنا باید دقت داشت که حین کار با ORMs فرقی نمی‌کند EF باشد یا سایر فریم ورک‌های دیگر، داشتن یک key جهت عملکرد صحیح فریم ورک، ضروری است. بر اساس یک Key است که Entity معنا پیدا می‌کند.


2) Required
ویژگی Required که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations تعریف شده است، سبب خواهد شد یک خاصیت به صورت not null در بانک اطلاعاتی تعریف شود. همچنین در مباحث اعتبارسنجی برنامه، پیش از ارسال اطلاعات به سرور نیز نقش خواهد داشت. در صورت نال بودن خاصیتی که با ویژگی Required مزین شده است، یک استثنای اعتبارسنجی پیش از ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی صادر می‌گردد. این ویژگی علاوه بر EF Code first در ASP.NET MVC نیز به نحو یکسانی تاثیرگذار است.


3) MaxLength و MinLength
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند (اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند و جزو اسمبلی‌ پایه System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیستند). در ذیل نمونه‌ای از تعریف این‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین باید درنظر داشت که روش دیگر تعریف متادیتا، ترکیب آن‌ها در یک سطر نیز می‌باشد. یعنی الزامی ندارد در هر سطر یک متادیتا را تعریف کرد:

[MaxLength(50, ErrorMessage = "حداکثر 50 حرف"), MinLength(4, ErrorMessage = "حداقل 4 حرف")]
public string Title { set; get; }

ویژگی MaxLength بر روی طول فیلد تعریف شده در بانک اطلاعاتی تاثیر دارد. برای مثال در اینجا فیلد Title از نوع nvarchar با طول 30 تعریف خواهد شد.
ویژگی MinLength در بانک اطلاعاتی معنایی ندارد.
هر دوی این ویژگی‌ها در پروسه اعتبار سنجی اطلاعات مدل دریافتی تاثیر دارند. برای مثال در اینجا اگر طول عنوان کمتر از 4 حرف باشد، یک استثنای اعتبارسنجی صادر خواهد شد.

ویژگی دیگری نیز به نام StringLength وجود دارد که جهت تعیین حداکثر طول رشته‌ها به کار می‌رود. این ویژگی سازگاری بیشتر با ASP.NET MVC‌ دارد از این جهت که Client side validation آن‌را نیز فعال می‌کند.


4) Table و Column
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند. بنابراین اگر تعاریف مدل‌های شما در پروژه Class library جداگانه‌ای قراردارند، نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی EntityFramework.dll نیز داشته باشند.
اگر از نام پیش فرض جداول تشکیل شده خرسند نیستید، ویژگی Table را بر روی یک کلاس قرار داده و نام دیگری را تعریف کنید. همچنین اگر Schema کاربری رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی شما dbo نیست، باید آن‌را در اینجا صریحا ذکر کنید تا کوئری‌های تشکیل شده به درستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا گردند:

[Table("tblProject", Schema="guest")]
public class Project

توسط ویژگی Column سه خاصیت یک فیلد بانک اطلاعاتی را می‌توان تعیین کرد:

[Column("DateStarted", Order = 4, TypeName = "date")]
public DateTime AddDate { set; get; }

به صورت پیش فرض، خاصیت فوق با همین نام AddDate در بانک اطلاعاتی ظاهر می‌گردد. اگر برای مثال قرار است از یک بانک اطلاعاتی قدیمی استفاده شود یا قرار نیست از شیوه نامگذاری خواص در سی شارپ در یک بانک اطلاعاتی پیروی شود، توسط ویژگی Column می‌توان این تعاریف را سفارشی نمود.
توسط پارامتر Order آن که از صفر شروع می‌شود، ترتیب قرارگیری فیلدها در حین تشکیل یک جدول مشخص می‌گردد.
اگر نیاز است نوع فیلد تشکیل شده را نیز سفارشی سازی نمائید، می‌توان از پارامتر TypeName استفاده کرد. برای مثال در اینجا علاقمندیم از نوع date مهیا در SQL Server 2008 استفاده کنیم و نه از نوع datetime پیش فرض آن.

نکته‌ای در مورد Order:
Order پیش فرض تمام خواصی که قرار است به بانک اطلاعاتی نگاشت شوند، به int.MaxValue تنظیم شده‌اند. به این معنا که تنظیم فوق با Order=4 سبب خواهد شد تا این فیلد، پیش از تمام فیلدهای دیگر قرار گیرد. بنابراین نیاز است Order اولین خاصیت تعریف شده را به صفر تنظیم نمود. (البته اگر واقعا نیاز به تنظیم دستی Order داشتید)


نکاتی در مورد تنظیمات ارث بری در حالت استفاده از متادیتا:
حداقل سه حالت ارث بری را در EF code first می‌توان تعریف و مدیریت کرد:
الف) Table per Hierarchy - TPH
حالت پیش فرض است. نیازی به هیچگونه تنظیمی ندارد. معنای آن این است که «لطفا تمام اطلاعات کلاس‌هایی را که از هم ارث بری کرده‌اند در یک جدول بانک اطلاعاتی قرار بده». فرض کنید یک کلاس پایه شخص را دارید که کلاس‌های بازیکن و مربی از آن ارث بری می‌کنند. زمانیکه کلاس پایه شخص توسط DbSet در کلاس مشتق شده از DbContext در معرض استفاده EF قرار می‌گیرد، بدون نیاز به هیچ تنظیمی، تمام این سه کلاس، تبدیل به یک جدول شخص در بانک اطلاعاتی خواهند شد. یعنی یک table به ازای سلسله مراتبی (Hierarchy) که تعریف شده.
ب) Table per Type - TPT
به این معنا است که به ازای هر نوع، باید یک جدول تشکیل شود. به عبارتی در مثال قبل، یک جدول برای شخص، یک جدول برای مربی و یک جدول برای بازیکن تشکیل خواهد شد. دو جدول مربی و بازیکن با یک کلید خارجی به جدول شخص مرتبط می‌شوند. تنها تنظیمی که در اینجا نیاز است، قرار دادن ویژگی Table بر روی نام کلاس‌های بازیکن و مربی است. به این ترتیب حالت پیش فرض الف (TPH) اعمال نخواهد شد.
ج) Table per Concrete Type - TPC
در این حالت فقط دو جدول برای بازیکن و مربی تشکیل می‌شوند و جدولی برای شخص تشکیل نخواهد شد. خواص کلاس شخص، در هر دو جدول مربی و بازیکن به صورت جداگانه‌ای تکرار خواهد شد. تنظیم این مورد نیاز به استفاده از Fluent API دارد.

توضیحات بیشتر این موارد به همراه مثال، موکول خواهد شد به مباحث استفاده از Fluent API که برای تعریف تنظیمات پیشرفته نگاشت‌ها طراحی شده است. استفاده از متادیتا تنها قسمت کوچکی از توانایی‌های Fluent API را شامل می‌شود.



5) ConcurrencyCheck و Timestamp
هر دوی این ویژگی‌ها در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations و اسمبلی به همین نام تعریف شده‌اند.
در EF Code first دو راه برای مدیریت مسایل همزمانی وجود دارد:
[ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }

زمانیکه از ویژگی ConcurrencyCheck استفاده می‌شود، تغییر خاصی در سمت بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت، اما در برنامه، کوئری‌های update و delete ایی که توسط EF صادر می‌شوند، اینبار اندکی متفاوت خواهند بود. برای مثال برنامه جاری را به نحو زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
//update
var user = db.Users.Find(1);
user.Name = "User name 1";
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد Find بر اساس primary key عمل می‌کند. به این ترتیب، اول رکورد یافت شده و سپس نام آن‌ تغییر کرده و در ادامه، اطلاعات ذخیره خواهند شد.
اکنون اگر توسط SQL Server Profiler کوئری update حاصل را بررسی کنیم، به نحو زیر خواهد بود:

exec sp_executesql N'update [dbo].[Users]
set [Name] = @0
where (([Id] = @1) and ([Name] = @2))
',N'@0 nvarchar(max) ,@1 int,@2 nvarchar(max) ',@0=N'User name 1',@1=1,@2=N'Vahid'

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای به روز رسانی فقط از primary key جهت یافتن رکورد استفاده نکرده، بلکه فیلد Name را نیز دخالت داده است. از این جهت که مطمئن شود در این بین، رکوردی که در حال به روز رسانی آن هستیم، توسط کاربر دیگری در شبکه تغییر نکرده باشد و اگر در این بین تغییری رخ داده باشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
همین رفتار در مورد delete نیز وجود دارد:
//delete
var user = db.Users.Find(1);
db.Users.Remove(user);
db.SaveChanges();
که خروجی آن به صورت زیر است:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where (([Id] = @0) and ([Name] = @1))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ',@0=1,@1=N'Vahid'

در اینجا نیز به علت مزین بودن خاصیت Name به ویژگی ConcurrencyCheck، فقط همان رکوردی که یافت شده باید حذف شود و نه نمونه تغییر یافته آن توسط کاربری دیگر در شبکه.
البته در این مثال شاید این پروسه تنها چند میلی ثانیه به نظر برسد. اما در برنامه‌ای با رابط کاربری، شخصی ممکن است اطلاعات یک رکورد را در یک صفحه دریافت کرده و 5 دقیقه بعد بر روی دکمه save کلیک کند. در این بین ممکن است شخص دیگری در شبکه همین رکورد را تغییر داده باشد. بنابراین اطلاعاتی را که شخص مشاهده می‌کند، فاقد اعتبار شده‌اند.

ConcurrencyCheck را بر روی هر فیلدی می‌توان بکاربرد، اما ویژگی Timestamp کاربرد مشخص و محدودی دارد. باید به خاصیتی از نوع byte array اعمال شود (که نمونه‌ای از آن‌را در بالا در خاصیت public byte[] RowVersion مشاهده نمودید). علاوه بر آن، این ویژگی بر روی بانک اطلاعاتی نیز تاثیر دارد (نوع فیلد را در SQL Server تبدیل به timestamp می‌کند و نه از نوع varbinary مانند فیلد تصویر). SQL Server با این نوع فیلد به خوبی آشنا است و قابلیت مقدار دهی خودکار آن‌را دارد. بنابراین نیازی نیست در حین تشکیل اشیاء در برنامه، قید شود.
پس از آن، این فیلد مقدار دهی شده به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی، در تمام updateها و deleteهای EF Code first حضور خواهد داشت:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where ((([Id] = @0) and ([Name] = @1)) and ([RowVersion] = @2))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ,
@2 binary(8)',@0=1,@1=N'Vahid',@2=0x00000000000007D1

از این جهت که اطمینان حاصل شود، واقعا مشغول به روز رسانی یا حذف رکوردی هستیم که در ابتدای عملیات از بانک اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم. اگر در این بین RowVesrion تغییر کرده باشد، یعنی کاربر دیگری در شبکه این رکورد را تغییر داده و ما در حال حاضر مشغول به کار با رکوردی غیرمعتبر هستیم.
بنابراین استفاده از Timestamp را می‌توان به عنوان یکی از best practices طراحی برنامه‌های چند کاربره ASP.NET درنظر داشت.


6) NotMapped و DatabaseGenerated
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند.
به کمک ویژگی DatabaseGenerated، مشخص خواهیم کرد که این فیلد قرار است توسط بانک اطلاعاتی تولید شود. برای مثال خواصی از نوع public int Id به صورت خودکار به فیلدهایی از نوع identity که توسط بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند، نگاشت خواهند شد و نیازی نیست تا به صورت صریح از ویژگی DatabaseGenerated جهت مزین سازی آن‌ها کمک گرفت. البته اگر علاقمند نیستید که primary key شما از نوع identity باشد، می‌توانید از گزینه DatabaseGeneratedOption.None استفاده نمائید:
[DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
public int Id { set; get; }

DatabaseGeneratedOption در اینجا یک enum است که به نحو زیر تعریف شده است:

public enum DatabaseGeneratedOption
{
None = 0,
Identity = 1,
Computed = 2
}

تا اینجا حالت‌های None و Identity آن، بحث شدند.
در SQL Server امکان تعریف فیلدهای محاسباتی و Computed با T-SQL نویسی نیز وجود دارد. این نوع فیلدها در هربار insert یا update یک رکورد، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند. بنابراین اگر قرار است خاصیتی به این نوع فیلدها در SQL Server نگاشت شود، می‌توان از گزینه DatabaseGeneratedOption.Computed استفاده کرد.
یا اگر برای فیلدی در بانک اطلاعاتی default value تعریف کرده‌اید، مثلا برای فیلد date متد getdate توکار SQL Server را به عنوان پیش فرض درنظر گرفته‌اید و قرار هم نیست توسط برنامه مقدار دهی شود، باز هم می‌توان آن‌را از نوع DatabaseGeneratedOption.Computed تعریف کرد.
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس User درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? AddDate).

همچنین اگر یک خاصیت محاسباتی در کلاسی به صورت ReadOnly تعریف شده است (توسط کدهای مثلا سی شارپ یا وی بی):

[NotMapped]
public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

بدیهی است نیازی نیست تا آن‌را به یک فیلد بانک اطلاعاتی نگاشت کرد. این نوع خواص را با ویژگی NotMapped می‌توان مزین کرد.
همچنین باید دقت داشت در این حالت، از این نوع خواص دیگر نمی‌توان در کوئری‌های EF استفاده کرد. چون نهایتا این کوئری‌ها قرار هستند به عبارات SQL ترجمه شوند و چنین فیلدی در جدول بانک اطلاعاتی وجود ندارد. البته بدیهی است امکان تهیه کوئری LINQ to Objects (کوئری از اطلاعات درون حافظه) همیشه مهیا است و اهمیتی ندارد که این خاصیت درون بانک اطلاعاتی معادلی دارد یا خیر.


7) ComplexType
ComplexType یا Component mapping مربوط به حالتی است که شما یک سری خواص را در یک کلاس تعریف می‌کنید، اما قصد ندارید این‌ها واقعا تبدیل به یک جدول مجزا (به همراه کلید خارجی) در بانک اطلاعاتی شوند. می‌خواهید این خواص دقیقا در همان جدول اصلی کنار مابقی خواص قرار گیرند؛ اما در طرف کدهای ما به شکل یک کلاس مجزا تعریف و مدیریت شوند.
یک مثال:
کلاس زیر را به همراه ویژگی ComplexType به برنامه مطلب جاری اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample02.Models
{
[ComplexType]
public class InterestComponent
{
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest1 { get; set; }

[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest2 { get; set; }
}
}

سپس خاصیت زیر را نیز به کلاس User اضافه کنید:

public InterestComponent Interests { set; get; }

همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس InterestComponent فاقد Id است؛ بنابراین هدف از آن تعریف یک Entity نیست و قرار هم نیست در کلاس مشتق شده از DbContext تعریف شود. از آن صرفا جهت نظم بخشیدن به یک سری خاصیت مرتبط و هم‌خانواده استفاده شده است (مثلا آدرس یک، آدرس 2، تا آدرس 10 یک شخص، یا تلفن یک تلفن 2 یا موبایل 10 یک شخص).
اکنون اگر پروژه را اجرا نمائیم، ساختار جدول کاربر به نحو زیر تغییر خواهد کرد:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
---...
[Interests_Interest1] [nvarchar](450) NULL,
[Interests_Interest2] [nvarchar](450) NULL,
---...

در اینجا خواص کلاس InterestComponent، داخل همان کلاس User تعریف شده‌اند و نه در یک جدول مجزا. تنها در سمت کدهای ما است که مدیریت آن‌ها منطقی‌تر شده‌اند.

یک نکته:
یکی از الگوهایی که حین تشکیل مدل‌های برنامه عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، null object pattern نام دارد. برای مثال:

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public InterestComponent Interests { set; get; }
public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

در اینجا در سازنده کلاس User، به خاصیت Interests وهله‌ای از کلاس InterestComponent نسبت داده شده است. به این ترتیب دیگر در کدهای برنامه مدام نیازی نخواهد بود تا بررسی شود که آیا Interests نال است یا خیر. همچنین استفاده از این الگو حین کار با یک ComplexType ضروری است؛ زیرا EF امکان ثبت رکورد جاری را در صورت نال بودن خاصیت Interests (صرفنظر از اینکه خواص آن مقدار دهی شده‌اند یا خیر) نخواهد داد.


8) ForeignKey
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
اگر از قراردادهای پیش فرض نامگذاری کلیدهای خارجی در EF Code first خرسند نیستید، می‌توانید توسط ویژگی ForeignKey، نامگذاری مورد نظر خود را اعمال نمائید. باید دقت داشت که ویژگی ForeignKey را باید به یک Reference property اعمال کرد. همچنین در این حالت، کلید خارجی را با یک value type نیز می‌توان نمایش داد:
[ForeignKey("FK_User_Id")]
public virtual User User { set; get; }
public int FK_User_Id { set; get; }

در اینجا فیلد اضافی دوم FK_User_Id به جدول Project اضافه نخواهد شد (چون توسط ویژگی ForeignKey تعریف شده است و فقط یکبار تعریف می‌شود). اما در این حالت نیز وجود Reference property ضروری است.


9) InverseProperty
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
از ویژگی InverseProperty برای تعریف روابط دو طرفه استفاده می‌شود.
برای مثال دو کلاس زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("Books")]
public Author Author {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("Author")]
public virtual ICollection<Book> Books {get; set;}
}

این دو کلاس همانند کلاس‌های User و Project فوق هستند. ذکر ویژگی InverseProperty برای مشخص سازی ارتباطات بین این دو غیرضروری است و قراردادهای توکار EF Code first یک چنین مواردی را به خوبی مدیریت می‌کنند.
اما اکنون مثال زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

public Author FirstAuthor {get; set;}
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

این مثال ویژه‌ای است از کتابخانه‌ای که کتاب‌های آن، تنها توسط دو نویسنده نوشته‌ شده‌اند. اگر برنامه را بر اساس این دو کلاس اجرا کنیم، EF Code first قادر نخواهد بود تشخیص دهد، روابط کدام به کدام هستند و در جدول Books چهار کلید خارجی را ایجاد می‌کند. برای مدیریت این مساله و تعین ابتدا و انتهای روابط می‌توان از ویژگی InverseProperty کمک گرفت:

public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("BooksAsFirstAuthor")]
public Author FirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsSecondAuthor")]
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("FirstAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("SecondAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بین این دو جدول تنها دو رابطه تشکیل خواهد شد و نه چهار رابطه؛ چون EF اکنون می‌داند که ابتدا و انتهای روابط کجا است. همچنین ذکر ویژگی InverseProperty در یک سر رابطه کفایت می‌کند و نیازی به ذکر آن در طرف دوم نیست.




مطالب
Blazor 5x - قسمت 31 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
در قسمت قبل، امکان سفارش یک اتاق را به همراه پرداخت آنلاین آن، به برنامه‌ی Blazor WASM این سری اضافه کردیم؛ اما ... هویت کاربری که مشغول انجام اینکار است، هنوز مشخص نیست. بنابراین در این قسمت می‌خواهیم مباحثی مانند ثبت نام و ورود به سیستم را تکمیل کنیم. البته مقدمات سمت سرور این بحث را در مطلب «Blazor 5x - قسمت 25 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 2 - تامین پایه‌ی اعتبارسنجی و احراز هویت»، بررسی کردیم.


ارائه‌ی AuthenticationState به تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌ی Blazor WASM

در قسمت 22، با مفاهیم CascadingAuthenticationState و AuthorizeRouteView در برنامه‌های Blazor Server آشنا شدیم؛ این مفاهیم در اینجا نیز یکی هستند:
- کامپوننت CascadingAuthenticationState سبب می‌شود AuthenticationState (لیستی از Claims کاربر)، به تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌یBlazor  ارسال شود. در مورد پارامترهای آبشاری، در قسمت نهم این سری بیشتر بحث شد و هدف از آن، ارائه‌ی یکسری اطلاعات، به تمام زیر کامپوننت‌های یک کامپوننت والد است؛ بدون اینکه نیاز باشد مدام این پارامترها را در هر زیر کامپوننتی، تعریف و تنظیم کنیم. همینقدر که آن‌ها را در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده تعریف کردیم، در تمام زیر کامپوننت‌های آن نیز در دسترس خواهند بود.
- کامپوننت AuthorizeRouteView امکان محدود کردن دسترسی به صفحات مختلف برنامه‌ی Blazor را بر اساس وضعیت اعتبارسنجی و نقش‌های کاربر جاری، میسر می‌کند.

روش اعمال این دو کامپوننت نیز یکی است و نیاز به ویرایش فایل BlazorWasm.Client\App.razor در اینجا وجود دارد:
<CascadingAuthenticationState>
    <Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
        <Found Context="routeData">
            <AuthorizeRouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)">
                <Authorizing>
                    <p>Please wait, we are authorizing the user.</p>
                </Authorizing>
                <NotAuthorized>
                    <p>Not Authorized</p>
                </NotAuthorized>
            </AuthorizeRouteView>
        </Found>
        <NotFound>
                <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
                    <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
                </LayoutView>
        </NotFound>
    </Router>
</CascadingAuthenticationState>
کامپوننت CascadingAuthenticationState، اطلاعات AuthenticationState را در اختیار تمام کامپوننت‌های برنامه قرار می‌دهد و کامپوننت AuthorizeRouteView، امکان نمایش یا عدم نمایش قسمتی از صفحه را بر اساس وضعیت لاگین شخص و یا محدود کردن دسترسی بر اساس نقش‌ها، میسر می‌کند.


مشکل! برخلاف برنامه‌های Blazor Server، برنامه‌های Blazor WASM به صورت پیش‌فرض به همراه تامین کننده‌ی توکار AuthenticationState نیستند.

اگر سری Blazor جاری را از ابتدا دنبال کرده باشید، کاربرد AuthenticationState را در برنامه‌های Blazor Server، در قسمت‌های 21 تا 23، پیشتر مشاهده کرده‌اید. همان مفاهیم، در برنامه‌های Blazor WASM هم قابل استفاده هستند؛ البته در اینجا به علت جدا بودن برنامه‌ی سمت کلاینت WASM Blazor، از برنامه‌ی Web API سمت سرور، نیاز است یک تامین کننده‌ی سمت کلاینت AuthenticationState را بر اساس JSON Web Token دریافتی از سرور، تشکیل دهیم و برخلاف برنامه‌های Blazor Server، این مورد به صورت خودکار مدیریت نمی‌شود و با ASP.NET Core Identity سمت سروری که JWT تولید می‌کند، یکپارچه نیست.
بنابراین در اینجا نیاز است یک AuthenticationStateProvider سفارشی سمت کلاینت را تهیه کنیم که بر اساس JWT دریافتی از Web API کار می‌کند. به همین جهت در ابتدا یک JWT Parser را طراحی می‌کنیم که رشته‌ی JWT دریافتی از سرور را تبدیل به <IEnumerable<Claim می‌کند. سپس این لیست را در اختیار یک AuthenticationStateProvider سفارشی قرار می‌دهیم تا اطلاعات مورد نیاز کامپوننت‌های CascadingAuthenticationState و AuthorizeRouteView تامین شده و قابل استفاده شوند.


نیاز به یک JWT Parser

در قسمت 25، پس از لاگین موفق، یک JWT تولید می‌شود که به همراه قسمتی از مشخصات کاربر است. می‌توان محتوای این توکن را در سایت jwt.io مورد بررسی قرار داد که برای نمونه به این خروجی می‌رسیم و حاوی claims تعریف شده‌است:
{
  "iss": "https://localhost:5001/",
  "iat": 1616396383,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress": "vahid@dntips.ir",
  "Id": "582855fb-e95b-45ab-b349-5e9f7de40c0c",
  "DisplayName": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  "nbf": 1616396383,
  "exp": 1616397583,
  "aud": "Any"
}
بنابراین برای استخراج این claims در سمت کلاینت، نیاز به یک JWT Parser داریم که نمونه‌ای از آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Security.Claims;
using System.Text.Json;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    /// <summary>
    /// From the Steve Sanderson’s Mission Control project:
    /// https://github.com/SteveSandersonMS/presentation-2019-06-NDCOslo/blob/master/demos/MissionControl/MissionControl.Client/Util/ServiceExtensions.cs
    /// </summary>
    public static class JwtParser
    {
        public static IEnumerable<Claim> ParseClaimsFromJwt(string jwt)
        {
            var claims = new List<Claim>();
            var payload = jwt.Split('.')[1];

            var jsonBytes = ParseBase64WithoutPadding(payload);

            var keyValuePairs = JsonSerializer.Deserialize<Dictionary<string, object>>(jsonBytes);
            claims.AddRange(keyValuePairs.Select(kvp => new Claim(kvp.Key, kvp.Value.ToString())));
            return claims;
        }

        private static byte[] ParseBase64WithoutPadding(string base64)
        {
            switch (base64.Length % 4)
            {
                case 2: base64 += "=="; break;
                case 3: base64 += "="; break;
            }
            return Convert.FromBase64String(base64);
        }
    }
}
که آن‌را در فایل BlazorWasm.Client\Utils\JwtParser.cs برنامه‌ی کلاینت ذخیره خواهیم کرد. متد ParseClaimsFromJwt فوق، رشته‌ی JWT تولیدی حاصل از لاگین موفق در سمت Web API را دریافت کرده و تبدیل به لیستی از Claimها می‌کند.


تامین AuthenticationState مبتنی بر JWT مخصوص برنامه‌‌های Blazor WASM

پس از داشتن لیست Claims دریافتی از یک رشته‌ی JWT، اکنون می‌توان آن‌را تبدیل به یک AuthenticationStateProvider کرد. برای اینکار در ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization را به برنامه‌ی کلاینت اضافه کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization" Version="5.0.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس سرویس سفارشی AuthStateProvider خود را به پوشه‌ی Services برنامه اضافه می‌کنیم و متد GetAuthenticationStateAsync کلاس پایه‌ی AuthenticationStateProvider استاندارد را به نحو زیر بازنویسی و سفارشی سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class AuthStateProvider : AuthenticationStateProvider
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;

        public AuthStateProvider(HttpClient httpClient, ILocalStorageService localStorage)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
            _localStorage = localStorage ?? throw new ArgumentNullException(nameof(localStorage));
        }

        public override async Task<AuthenticationState> GetAuthenticationStateAsync()
        {
            var token = await _localStorage.GetItemAsync<string>(ConstantKeys.LocalToken);
            if (token == null)
            {
                return new AuthenticationState(new ClaimsPrincipal(new ClaimsIdentity()));
            }

            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", token);
            return new AuthenticationState(
                        new ClaimsPrincipal(
                            new ClaimsIdentity(JwtParser.ParseClaimsFromJwt(token), "jwtAuthType")
                        )
                    );
        }
    }
}
- اگر با برنامه‌های سمت کلاینت React و یا Angular پیشتر کار کرده باشید، منطق این کلاس بسیار آشنا به نظر می‌رسد. در این برنامه‌ها، مفهومی به نام Interceptor وجود دارد که توسط آن به صورت خودکار، هدر JWT را به تمام درخواست‌های ارسالی به سمت سرور، اضافه می‌کنند تا از تکرار این قطعه کد خاص، جلوگیری شود. علت اینجا است که برای دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، نیاز است هدر ویژه‌ای را به نام "Authorization" که با مقدار "bearer jwt" تشکیل می‌شود، به ازای هر درخواست ارسالی به سمت سرور نیز ارسال کرد؛ تا تنظیمات ویژه‌ی AddJwtBearer که در قسمت 25 در کلاس آغازین برنامه‌ی Web API انجام دادیم، این هدر مورد انتظار را دریافت کرده و پردازش کند و در نتیجه‌ی آن، شیء this.User، در اکشن متدهای کنترلرها تشکیل شده و قابل استفاده شود.
در اینجا نیز مقدار دهی خودکار httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization را مشاهده می‌کنید که مقدار token خودش را از Local Storage دریافت می‌کند که کلید متناظر با آن‌را در پروژه‌ی BlazorServer.Common به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantKeys
    {
        // ...
        public const string LocalToken = "JWT Token";
    }
}
به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود در تمام سرویس‌های برنامه‌ی WASM که با HttpClient کار می‌کنند، مدام سطر مقدار دهی httpClient.DefaultRequestHeaders.Authorization را تکرار کنیم.
- همچنین در اینجا به کمک متد JwtParser.ParseClaimsFromJwt که در ابتدای بحث تهیه کردیم، لیست Claims دریافتی از JWT ارسالی از سمت سرور را تبدیل به یک AuthenticationState قابل استفاده‌ی در برنامه‌ی Blazor WASM کرده‌ایم.

پس از تعریف یک AuthenticationStateProvider سفارشی، باید آن‌را به همراه Authorization، به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه در فایل Program.cs اضافه کرد:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddAuthorizationCore();
            builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, AuthStateProvider>();

            // ...
        }
    }
}
و برای سهولت استفاده‌ی از امکانات اعتبارسنجی فوق در کامپوننت‌های برنامه، فضای نام زیر را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization


تهیه‌ی سرویسی برای کار با AccountController

اکنون می‌خواهیم در برنامه‌ی سمت کلاینت، از AccountController سمت سرور که آن‌را در قسمت 25 این سری تهیه کردیم، استفاده کنیم. بنابراین نیاز است سرویس زیر را تدارک دید که امکان لاگین، ثبت نام و خروج از سیستم را در سمت کلاینت میسر می‌کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientAuthenticationService
    {
        Task<AuthenticationResponseDTO> LoginAsync(AuthenticationDTO userFromAuthentication);
        Task LogoutAsync();
        Task<RegisterationResponseDTO> RegisterUserAsync(UserRequestDTO userForRegisteration);
    }
}
و به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientAuthenticationService : IClientAuthenticationService
    {
        private readonly HttpClient _client;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;

        public ClientAuthenticationService(HttpClient client, ILocalStorageService localStorage)
        {
            _client = client;
            _localStorage = localStorage;
        }

        public async Task<AuthenticationResponseDTO> LoginAsync(AuthenticationDTO userFromAuthentication)
        {
            var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/account/signin", userFromAuthentication);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            var result = JsonSerializer.Deserialize<AuthenticationResponseDTO>(responseContent);

            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                await _localStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalToken, result.Token);
                await _localStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalUserDetails, result.UserDTO);
                _client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", result.Token);
                return new AuthenticationResponseDTO { IsAuthSuccessful = true };
            }
            else
            {
                return result;
            }
        }

        public async Task LogoutAsync()
        {
            await _localStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalToken);
            await _localStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalUserDetails);
            _client.DefaultRequestHeaders.Authorization = null;
        }

        public async Task<RegisterationResponseDTO> RegisterUserAsync(UserRequestDTO userForRegisteration)
        {
            var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/account/signup", userForRegisteration);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            var result = JsonSerializer.Deserialize<RegisterationResponseDTO>(responseContent);

            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                return new RegisterationResponseDTO { IsRegisterationSuccessful = true };
            }
            else
            {
                return result;
            }
        }
    }
}
که به نحو زیر به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientAuthenticationService, ClientAuthenticationService>();
            // ...
        }
    }
}
توضیحات:
- متد LoginAsync، مشخصات لاگین کاربر را به سمت اکشن متد api/account/signin ارسال کرده و در صورت موفقیت این عملیات، اصل توکن دریافتی را به همراه مشخصاتی از کاربر، در Local Storage ذخیره سازی می‌کند. این مورد سبب خواهد شد تا بتوان به مشخصات کاربر در صفحات دیگر و سرویس‌های دیگری مانند AuthStateProvider ای که تهیه کردیم، دسترسی پیدا کنیم. به علاوه مزیت دیگر کار با Local Storage، مواجه شدن با حالت‌هایی مانند Refresh کامل صفحه و برنامه، توسط کاربر است. در یک چنین حالتی، برنامه از نو بارگذاری مجدد می‌شود و به این ترتیب می‌توان به مشخصات کاربر لاگین کرده، به سادگی دسترسی یافت و مجددا قسمت‌های مختلف برنامه را به او نشان داد. نمونه‌ی دیگر این سناریو، بازگشت از درگاه پرداخت بانکی است. در این حالت نیز از یک سرویس سمت سرور دیگر، کاربر به سمت برنامه‌ی کلاینت، Redirect کامل خواهد شد که در اصل اتفاقی که رخ می‌دهد، با Refresh کامل صفحه یکی است. در این حالت نیز باید بتوان کاربری را که از درگاه بانکی ثالث، به سمت برنامه‌ی کلاینت از نو بارگذاری شده، هدایت شده، بلافاصله تشخیص داد.

- اگر برنامه، Refresh کامل نشود، نیازی به Local Storage نخواهد بود؛ از این لحاظ که در برنامه‌های سمت کلاینت Blazor، طول عمر تمام سرویس‌ها، صرفنظر از نوع طول عمری که برای آن‌ها مشخص می‌کنیم، همواره Singleton هستند (ماخذ).
Blazor WebAssembly apps don't currently have a concept of DI scopes. Scoped-registered services behave like Singleton services.
بنابراین می‌توان یک سرویس سراسری توکن را تهیه و به سادگی آن‌را در تمام قسمت‌های برنامه تزریق کرد. این روش هرچند کار می‌کند، اما همانطور که عنوان شد، به Refresh کامل صفحه حساس است. اگر برنامه در مرورگر کاربر Refresh نشود، تا زمانیکه باز است، سرویس‌های در اصل Singleton تعریف شده‌ی در آن نیز در تمام قسمت‌های برنامه در دسترس هستند؛ اما با Refresh کامل صفحه، به علت بارگذاری مجدد کل برنامه، سرویس‌های آن نیز از نو، وهله سازی خواهند شد که سبب از دست رفتن حالت قبلی آن‌ها می‌شود. بنابراین نیاز به روشی داریم که بتوانیم حالت قبلی برنامه را در زمان راه اندازی اولیه‌ی آن بازیابی کنیم و یکی از روش‌های استاندارد اینکار، استفاده از Local Storage خود مرورگر است که مستقل از برنامه و توسط مرورگر مدیریت می‌شود.

- در متد LoginAsync، علاوه بر ثبت اطلاعات کاربر در Local Storage، مقدار دهی client.DefaultRequestHeaders.Authorization را نیز ملاحظه می‌کنید. همانطور که عنوان شد، سرویس‌های Blazor WASM در اصل دارای طول عمر Singleton هستند. بنابراین تنظیم این هدر در اینجا، بر روی تمام سرویس‌های HttpClient تزریق شده‌ی به سایر سرویس‌های برنامه نیز بلافاصله تاثیرگذار خواهد بود.

- متد LogoutAsync، اطلاعاتی را که در حین لاگین موفق در Local Storage ذخیره کردیم، حذف کرده و همچنین client.DefaultRequestHeaders.Authorization را نیز نال می‌کند تا دیگر اطلاعات لاگین شخص قابل بازیابی نبوده و مورد استفاده قرار نگیرد. همین مقدار برای شکست پردازش درخواست‌های ارسالی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور کفایت می‌کند.

- متد RegisterUserAsync، مشخصات کاربر در حال ثبت نام را به سمت اکشن متد api/account/signup ارسال می‌کند که سبب افزوده شدن کاربر جدیدی به بانک اطلاعاتی برنامه و سیستم ASP.NET Core Identity خواهد شد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-31.zip
مطالب
EF Code First #10

حین کار با ORMهای پیشرفته، ویژگی‌های جالب توجهی در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد که در زمان استفاده از کلاس‌های متداول SQLHelper از آن‌ها خبری نیست؛ مانند:
الف) Deferred execution
ب) Lazy loading
ج) Eager loading

نحوه بررسی SQL نهایی تولیدی توسط EF

برای توضیح موارد فوق، نیاز به مشاهده خروجی SQL نهایی حاصل از ORM است و همچنین شمارش تعداد بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی. بهترین ابزاری را که برای این منظور می‌توان پیشنهاد داد، برنامه EF Profiler است. برای دریافت آن می‌توانید به این آدرس مراجعه کنید: (^) و (^)

پس از وارد کردن نام و آدرس ایمیل، یک مجوز یک ماهه آزمایشی، به آدرس ایمیل شما ارسال خواهد شد.
زمانیکه این فایل را در ابتدای اجرای برنامه به آن معرفی می‌کنید، محل ذخیره سازی نهایی آن جهت بازبینی بعدی، مسیر MyUserName\Local Settings\Application Data\EntityFramework Profiler خواهد بود.

استفاده از این برنامه هم بسیار ساده است:
الف) در برنامه خود، ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.dll که در پوشه برنامه EFProf موجود است، اضافه کنید.
ب) در نقطه آغاز برنامه، متد زیر را فراخوانی نمائید:
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

نقطه آغاز برنامه می‌تواند متد Application_Start برنامه‌های وب، در متد Program.Main برنامه‌های ویندوزی کنسول و WinForms و در سازنده کلاس App برنامه‌های WPF باشد.
ج) برنامه EFProf را اجرا کنید.

مزایای استفاده از این برنامه
1) وابسته به بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیست. (برخلاف برای مثال برنامه معروف SQL Server Profiler که فقط به همراه SQL Server ارائه می‌شود)
2) خروجی SQL نمایش داده شده را فرمت کرده و به همراه Syntax highlighting نیز هست.
3) کار این برنامه صرفا به لاگ کردن SQL تولیدی خلاصه نمی‌شود. یک سری از Best practices را نیز به شما گوشزد می‌کند. بنابراین اگر نیاز دارید سیستم خود را بر اساس دیدگاه یک متخصص بررسی کنید (یک Code review ارزشمند)، این ابزار می‌تواند بسیار مفید باشد.
4) می‌تواند کوئری‌های سنگین و سبک را به خوبی تشخیص داده و گزارشات آماری جالبی را به شما ارائه دهد.
5) می‌تواند دقیقا مشخص کند، کوئری را که مشاهده می‌کنید از طریق کدام متد در کدام کلاس صادر شده است و دقیقا از چه سطری.
6) امکان گروه بندی خودکار کوئری‌های صادر شده را بر اساس DbContext مورد استفاده به همراه دارد.
و ...

استفاده از این برنامه حین کار با EF «الزامی» است! (البته نسخه‌های NH و سایر ORMهای دیگر آن نیز موجود است و این مباحث در مورد تمام ORMهای پیشرفته صادق است)
مدام باید بررسی کرد که صفحه جاری چه تعداد کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و به چه نحوی. همچنین آیا می‌توان با اعمال اصلاحاتی، این وضع را بهبود بخشید. بنابراین عدم استفاده از این برنامه حین کار با ORMs، همانند راه رفتن در خواب است! ممکن است تصور کنید برنامه دارد به خوبی کار می‌کند اما ... در پشت صحنه فقط صفحه جاری برنامه، 100 کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده، در حالیکه شما تنها نیاز به یک کوئری داشته‌اید.


کلاس‌های مدل مثال جاری

کلاس‌های مدل مثال جاری از یک دپارتمان که دارای تعدادی کارمند می‌باشد، تشکیل شده است. ضمنا هر کارمند تنها در یک دپارتمان می‌تواند مشغول به کار باشد و رابطه many-to-many نیست :

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

//Creates Employee navigation property for Lazy Loading (1:many)
public virtual ICollection<Employee> Employees { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Employee
{
public int EmployeeId { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//Creates Department navigation property for Lazy Loading
public virtual Department Department { get; set; }
}
}

نگاشت دستی این کلاس‌ها هم ضرورتی ندارد، زیرا قراردادهای توکار EF Code first را رعایت کرده و EF در اینجا به سادگی می‌تواند primary key و روابط one-to-many را بر اساس navigation properties تعریف شده، تشخیص دهد.

در اینجا کلاس Context برنامه به شرح زیر است:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Sample06Context : DbContext
{
public DbSet<Department> Departments { set; get; }
public DbSet<Employee> Employees { set; get; }
}
}


و تنظیمات ابتدایی نحوه به روز رسانی و آغاز بانک اطلاعاتی نیز مطابق کدهای زیر می‌باشد:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample06Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample06Context context)
{
var employee1 = new Employee { FirstName = "f name1", LastName = "l name1" };
var employee2 = new Employee { FirstName = "f name2", LastName = "l name2" };
var employee3 = new Employee { FirstName = "f name3", LastName = "l name3" };
var employee4 = new Employee { FirstName = "f name4", LastName = "l name4" };

var dept1 = new Department { Name = "dept 1", Employees = new List<Employee> { employee1, employee2 } };
var dept2 = new Department { Name = "dept 2", Employees = new List<Employee> { employee3 } };
var dept3 = new Department { Name = "dept 3", Employees = new List<Employee> { employee4 } };

context.Departments.Add(dept1);
context.Departments.Add(dept2);
context.Departments.Add(dept3);
base.Seed(context);
}
}
}

نکته: تهیه خروجی XML از نگاشت‌های خودکار تهیه شده

اگر علاقمند باشید که پشت صحنه نگاشت‌های خودکار EF Code first را در یک فایل XML جهت بررسی بیشتر ذخیره کنید، می‌توان از متد کمکی زیر استفاده کرد:

void ExportMappings(DbContext context, string edmxFile)
{
var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create(edmxFile, settings))
{
System.Data.Entity.Infrastructure.EdmxWriter.WriteEdmx(context, writer);
}
}

بهتر است پسوند فایل XML تولیدی را edmx قید کنید تا بتوان آن‌را با دوبار کلیک بر روی فایل، در ویژوال استودیو نیز مشاهده کرد:

using (var db = new Sample06Context())
{
ExportMappings(db, "mappings.edmx");
}



الف) بررسی Deferred execution یا بارگذاری به تاخیر افتاده

برای توضیح مفهوم Deferred loading/execution بهترین مثالی را که می‌توان ارائه داد، صفحات جستجوی ترکیبی در برنامه‌ها است. برای مثال یک صفحه جستجو را طراحی کرده‌اید که حاوی دو تکست باکس دریافت FirstName و LastName کاربر است. کنار هر کدام از این تکست باکس‌ها نیز یک چک‌باکس قرار دارد. به عبارتی کاربر می‌تواند جستجویی ترکیبی را در اینجا انجام دهد. نحوه پیاده سازی صحیح این نوع مثال‌ها در EF Code first به چه نحوی است؟

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample06.DataLayer;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06
{
class Program
{
static IList<Employee> FindEmployees(string fName, string lName, bool byName, bool byLName)
{
using (var db = new Sample06Context())
{
IQueryable<Employee> query = db.Employees.AsQueryable();

if (byLName)
{
query = query.Where(x => x.LastName == lName);
}

if (byName)
{
query = query.Where(x => x.FirstName == fName);
}

return query.ToList();
}
}

static void Main(string[] args)
{
// note: remove this line if you received : create database is not supported by this provider.
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample06Context, Configuration>());

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
}

نحوه صحیح این نوع پیاده سازی ترکیبی را در متد FindEmployees مشاهده می‌کنید. نکته مهم آن، استفاده از نوع IQueryable و متد AsQueryable است و امکان ترکیب کوئری‌ها با هم.
به نظر شما با فراخوانی متد FindEmployees به نحو زیر که هر دو شرط آن توسط کاربر انتخاب شده است، چه تعداد کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌شود؟

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);

شاید پاسخ دهید که سه بار : یکبار در متد db.Employees.AsQueryable و دوبار هم در حین ورود به بدنه شرط‌های یاد شده و اینجا است که کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند، شروع به فریاد و فغان می‌کنند که ما قبلا این مسایل رو با یک SP در یک رفت و برگشت مدیریت می‌کردیم!
پاسخ صحیح: «فقط یکبار»! آن‌هم تنها در زمان فراخوانی متد ToList و نه قبل از آن.
برای اثبات این مدعا نیاز است به خروجی SQL لاگ شده توسط EF Profiler مراجعه کرد:

SELECT [Extent1].[EmployeeId]              AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[LastName] = 'l name1' /* @p__linq__0 */)
AND ([Extent1].[FirstName] = 'f name1' /* @p__linq__1 */)


IQueryable قلب LINQ است و تنها بیانگر یک عبارت (expression) از رکوردهایی می‌باشد که مد نظر شما است و نه بیشتر. برای مثال زمانیکه یک IQueryable را همانند مثال فوق فیلتر می‌کنید، هنوز چیزی از بانک اطلاعاتی یا منبع داده‌ای دریافت نشده است. هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز رفت و برگشتی به منبع داده‌ای صورت نگرفته است. به آن باید به شکل یک expression builder نگاه کرد و نه لیستی از اشیاء فیلتر شده‌ی ما. به این مفهوم، deferred execution (اجرای به تاخیر افتاده) نیز گفته می‌شود.
کوئری LINQ شما تنها زمانی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود که کاری بر روی آن صورت گیرد مانند فراخوانی متد ToList، فراخوانی متد First یا FirstOrDefault و امثال آن. تا پیش از این فقط به شکل یک عبارت در برنامه وجود دارد و نه بیشتر.
اطلاعات بیشتر: «تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs»



ب) بررسی Lazy Loading یا واکشی در صورت نیاز

در مطلب جاری اگر به کلاس‌های مدل برنامه دقت کنید، تعدادی از خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند. چرا؟
تعریف یک خاصیت به صورت virtual، پایه و اساس lazy loading است و به کمک آن، تا به اطلاعات شیءایی نیاز نباشد، وهله سازی نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان به کارآیی بیشتری در حین کار با ORMs رسید. برای مثال در کلاس‌های فوق، اگر تنها نیاز به دریافت نام یک دپارتمان هست، نباید حین وهله سازی از شیء دپارتمان، شیء لیست کارمندان مرتبط با آن نیز وهله سازی شده و از بانک اطلاعاتی دریافت شوند. به این وهله سازی با تاخیر، lazy loading گفته می‌شود.
Lazy loading پیاده سازی ساده‌ای نداشته و مبتنی است بر بکارگیری AOP frameworks یا کتابخانه‌هایی که امکان تشکیل اشیاء Proxy پویا را در پشت صحنه فراهم می‌کنند. علت virtual تعریف کردن خواص رابط نیز به همین مساله بر می‌گردد، تا این نوع کتابخانه‌ها بتوانند در نحوه تعریف اینگونه خواص virtual در زمان اجرا، در پشت صحنه دخل و تصرف کنند. البته حین استفاده از EF یا انواع و اقسام ORMs دیگر با این نوع پیچیدگی‌ها روبرو نخواهیم شد و تشکیل اشیاء Proxy در پشت صحنه انجام می‌شوند.

یک مثال: قصد داریم اولین دپارتمان ثبت شده در حین آغاز برنامه را یافته و سپس لیست کارمندان آن‌را نمایش دهیم:

using (var db = new Sample06Context())
{
var dept1 = db.Departments.Find(1);
if (dept1 != null)
{
Console.WriteLine(dept1.Name);
foreach (var item in dept1.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}



رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).

در مثال فوق به صورت خودکار دو کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌گردد:

SELECT [Limit1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Limit1].[Name] AS [Name]
FROM (SELECT TOP (2) [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[DepartmentId] = 1 /* @p0 */) AS [Limit1]


SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Department_DepartmentId] IS NOT NULL)
AND ([Extent1].[Department_DepartmentId] = 1 /* @EntityKeyValue1 */)

یکبار زمانیکه قرار است اطلاعات دپارتمان‌ یک (db.Departments.Find) دریافت شود. تا این لحظه خبری از جدول Employees نیست. چون lazy loading فعال است و فقط اطلاعاتی را که نیاز داشته‌ایم فراهم کرده است.
زمانیکه برنامه به حلقه می‌رسد، نیاز است اطلاعات dept1.Employees را دریافت کند. در اینجا است که کوئری دوم، به بانک اطلاعاتی صادر خواهد شد (بارگذاری در صورت نیاز).


ج) بررسی Eager Loading یا واکشی حریصانه

حالت lazy loading بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ برای مثال می‌توان خواص حجیم یک جدول را به جدول مرتبط دیگری منتقل کرد. مثلا فیلد‌های متنی طولانی یا اطلاعات باینری فایل‌های ذخیره شده، تصاویر و امثال آن. به این ترتیب تا زمانیکه نیازی به اینگونه اطلاعات نباشد، lazy loading از بارگذاری آن‌ها جلوگیری کرده و سبب افزایش کارآیی برنامه می‌شود.
اما ... همین lazy loading در صورت استفاده نا آگاهانه می‌تواند سرور بانک اطلاعاتی را در یک برنامه چندکاربره از پا درآورد! نیازی هم نیست تا شخصی به سایت شما حمله کند. مهاجم اصلی همان برنامه نویس کم اطلاع است!
اینبار مثال زیر را درنظر بگیرید که بجای دریافت اطلاعات یک شخص، مثلا قصد داریم، اطلاعات کلیه دپارتمان‌ها را توسط یک Grid نمایش دهیم (فرقی نمی‌کند برنامه وب یا ویندوز باشد؛ اصول یکی است):

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments)
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
یک نکته: اگر سعی کنیم کد فوق را اجرا کنیم به خطای زیر برخواهیم خورد:

There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first

برای رفع این مشکل نیاز است گزینه MultipleActiveResultSets=True را به کانکشن استرینگ اضافه کرد:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample06Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

سؤال: به نظر شما در دو حلقه تو در توی فوق چندبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد؟ با توجه به اینکه در متد Seed ذکر شده در ابتدای مطلب، تعداد رکوردها مشخص است.
پاسخ: 7 بار!


و اینجا است که عنوان شد استفاده از EF Profiler در حین توسعه برنامه‌های مبتنی بر ORM «الزامی» است! اگر از این نکته اطلاعی نداشتید، بهتر است یکبار تمام صفحات گزارش‌گیری برنامه‌های خود را که حاوی یک Grid هستند، توسط EF Profiler بررسی کنید. اگر در این برنامه پیغام خطای n+1 select را دریافت کردید، یعنی در حال استفاده ناصحیح از امکانات lazy loading می‌باشید.

آیا می‌توان این وضعیت را بهبود بخشید؟ زمانیکه کار ما گزارشگیری از اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا است، استفاده ناصحیح از ویژگی Lazy loading می‌تواند به شدت کارآیی بانک اطلاعاتی را پایین بیاورد. برای حل این مساله در زمان‌های قدیم (!) بین جداول join می‌نوشتند؛ الان چطور؟
در EF متدی به نام Include جهت Eager loading اطلاعات موجودیت‌های مرتبط به هم درنظر گرفته شده است که در پشت صحنه همینکار را انجام می‌دهد:

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments.Include(x => x.Employees))
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار به کمک متد Include، نسبت به واکشی حریصانه Employees اقدام کرده‌ایم. اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، فقط یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد و کار Join نویسی به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌گردد:

SELECT [Project1].[DepartmentId]            AS [DepartmentId],
[Project1].[Name] AS [Name],
[Project1].[C1] AS [C1],
[Project1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Project1].[FirstName] AS [FirstName],
[Project1].[LastName] AS [LastName],
[Project1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM (SELECT [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent2].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent2].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent2].[LastName] AS [LastName],
[Extent2].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId],
CASE
WHEN ([Extent2].[EmployeeId] IS NULL) THEN CAST(NULL AS int)
ELSE 1
END AS [C1]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Employees] AS [Extent2]
ON [Extent1].[DepartmentId] = [Extent2].[Department_DepartmentId]) AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[DepartmentId] ASC,
[Project1].[C1] ASC


متد Include در نگارش‌های اخیر EF پیشرفت کرده است و همانند مثال فوق، امکان کار با lambda expressions را جهت تعریف خواص مورد نظر به صورت strongly typed ارائه می‌دهد. در نگارش‌های قبلی این متد، تنها امکان استفاده از رشته‌ها برای معرفی خواص وجود داشت.
همچنین توسط متد Include امکان eager loading چندین سطح با هم نیز وجود دارد؛ مثلا x.Employees.Kids و همانند آن.


چند نکته در مورد نحوه خاموش کردن Lazy loading

امکان خاموش کردن Lazy loading در تمام کلاس‌های برنامه با تنظیم خاصیت Configuration.LazyLoadingEnabled کلاس Context برنامه به نحو زیر میسر است:

public class Sample06Context : DbContext
{
public Sample06Context()
{
this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
}

یا اگر تنها در مورد یک کلاس نیاز است این خاموش سازی صورت گیرد، کلمه کلیدی virtual را حذف کنید. برای مثال با نوشتن public ICollection<Employee> Employees بجای public virtual ICollection<Employee> Employees در اولین بار وهله سازی کلاس دپارتمان، لیست کارمندان آن به نال تنظیم می‌شود. البته در این حالت null object pattern را نیز فراموش نکنید (وهله سازی پیش فرض Employees در سازنده کلاس):

public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

public ICollection<Employee> Employees { get; set; }
public Department()
{
Employees = new HashSet<Employee>();
}
}

به این ترتیب به خطای null reference object بر نخواهیم خورد. همچنین وهله سازی، با مقدار دهی لیست دریافتی از بانک اطلاعاتی متفاوت است. در اینجا نیز باید از متد Include استفاده کرد.

بنابراین در صورت خاموش کردن lazy loading، حتما نیاز است از متد Include استفاده شود. اگرlazy loading فعال است، جهت تبدیل آن به eager loading از متد Include استفاده کنید (اما اجباری نیست).
نظرات مطالب
معرفی ELMAH
با تشکر از پاسخگویی شما...
یعنی authentication زیر که مربوط به تنظیمات خود elmah بود کفایت نمی کند و باید در web.config آئوتنتیکیشن دیگری هم تعریف نمایم:


من کمی گیج شدم ...

همان طور که گفتم در local این موضوع به خوبی کار می کنداما پس از آپلود مشکل بوجود آمد.

من از داخل کدبیهایند (بدون دست کاری در web.config) هم سیستم ارسال ایمیل رو دارم و این قسمت پس از آپلود به خوبی کار می کند.
تقریباً مشابه همون عملکردو در مورد elmah تو web.config پیاده سازی کردیم (طبق فرمول بالا)که در local درست و پس از آپلود مشکل دار شد.

اگر لازم است در web.config کدی اضافه نمایم پس چرا ایمیل داخل کدبیهایند داره به خوبی کار می کنه
مطالب
Roslyn #6
معرفی Analyzers

پیشنیاز این بحث نصب مواردی است که در مطلب «شروع به کار با Roslyn » در قسمت دوم عنوان شدند:
الف) نصب SDK ویژوال استودیوی 2015
ب) نصب قالب‌های ایجاد پروژه‌های مخصوص Roslyn

البته این قالب‌ها چیزی بیشتر از ایجاد یک پروژه‌ی کلاس Library جدید و افزودن ارجاعاتی به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis، نیستند. اما درکل زمان ایجاد و تنظیم این نوع پروژه‌ها را خیلی کاهش می‌دهند و همچنین یک پروژه‌ی تست را ایجاد کرده و تولید بسته‌ی نیوگت و فایل VSIX را نیز بسیار ساده می‌کنند.


هدف از تولید Analyzers

بسیاری از مجموعه‌ها و شرکت‌ها، یک سری قوانین و اصول خاصی را برای کدنویسی وضع می‌کنند تا به کدهایی با قابلیت خوانایی بهتر و نگهداری بیشتر برسند. با استفاده از Roslyn و آنالیز کننده‌های آن می‌توان این قوانین را پیاده سازی کرد و خطاها و اخطارهایی را به برنامه نویس‌ها جهت رفع اشکالات موجود، نمایش داده و گوشزد کرد. بنابراین هدف از آنالیز کننده‌های Roslyn، سهولت تولید ابزارهایی است که بتوانند برنامه نویس‌ها را ملزم به رعایت استانداردهای کدنویسی کنند.
همچنین معلم‌ها نیز می‌توانند از این امکانات جهت ارائه‌ی نکات ویژه‌‌ای به تازه‌کاران کمک بگیرند. برای مثال اگر این قسمت از کد اینگونه باشد، بهتر است؛ مثلا بهتر است فیلدهای سطح کلاس، خصوصی تعریف شوند و امکان دسترسی به آن‌ها صرفا از طریق متدهایی که قرار است با آن‌ها کار کنند صورت گیرد.
این آنالیز کنند‌ها به صورت پویا در حین تایپ کدها در ویژوال استودیو فعال می‌شوند و یا حتی به صورت خودکار در طی پروسه‌ی Build پروژه نیز می‌توانند ظاهر شده و خطاها و اخطارهایی را گزارش کنند.


بررسی مثال معتبری که می‌تواند بهتر باشد

در اینجا یک کلاس نمونه را مشاهده می‌کنید که در آن فیلدهای کلاس به صورت public تعریف شده‌اند.
    public class Student
    {
        public string FirstName;
        public string LastName;
        public int TotalPointsEarned;

        public void TakeExam(int pointsForExam)
        {
            TotalPointsEarned += pointsForExam;
        }

        public void ExtraCredit(int extraPoints)
        {
            TotalPointsEarned += extraPoints;
        }


        public int PointsEarned { get { return TotalPointsEarned; } }
    }
هرچند این کلاس از دید کامپایلر بدون مشکل است و کامپایل می‌شود، اما از لحاظ اصول کپسوله سازی اطلاعات دارای مشکل است و نباید جمع امتیازات کسب شده‌ی یک دانش آموز به صورت مستقیم و بدون مراجعه‌ی به متدهای معرفی شده، از طریق فیلدهای عمومی آن قابل تغییر باشد.
بنابراین در ادامه هدف ما این است که یک Roslyn Analyzer جدید را طراحی کنیم تا از طریق آن هشدارهایی را جهت تبدیل فیلدهای عمومی به خصوصی، به برنامه نویس نمایش دهیم.


با اجرای افزونه‌ی View->Other windows->Syntax visualizer، تصویر فوق نمایان خواهد شد. بنابراین در اینجا نیاز است FieldDeclaration‌ها را یافته و سپس tokenهای آن‌ها را بررسی کنیم و مشخص کنیم که آیا نوع یا Kind آن‌ها public است (PublicKeyword) یا خیر؟ اگر بلی، آن مورد را به صورت یک Diagnostic جدید گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Roslyn Analyzer

پس از نصب پیشنیازهای بحث، به شاخه‌ی قالب‌های extensibility در ویژوال استودیو مراجعه کرده و یک پروژه‌ی جدید از نوع Analyzer with code fix را آغاز کنید.


قالب Stand-alone code analysis tool آن دقیقا همان برنامه‌های کنسول بحث شده‌ی در قسمت‌های قبل است که تنها ارجاعی را به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis به صورت خودکار دارد.
قالب پروژه‌ی Analyzer with code fix علاوه بر ایجاد پروژه‌های Test و VSIX جهت بسته بندی آنالایزر تولید شده، دارای دو فایل DiagnosticAnalyzer.cs و CodeFixProvider.cs پیش فرض نیز هست. این دو فایل قالب‌هایی را جهت شروع به کار تهیه‌ی آنالیز کننده‌های مبتنی بر Roslyn ارائه می‌دهند. کار DiagnosticAnalyzer آنالیز کد و ارائه‌ی خطاهایی جهت نمایش به ویژوال استودیو است و CodeFixProvider این امکان را مهیا می‌کند که این خطای جدید عنوان شده‌ی توسط آنالایزر، چگونه باید برطرف شود و راه‌کار بازنویسی Syntax tree آن‌را ارائه می‌دهد.
همین پروژه‌ی پیش فرض ایجاد شده نیز قابل اجرا است. اگر بر روی F5 کلیک کنید، یک کپی جدید و محصور شده‌ی ویژوال استودیو را باز می‌کند که در آن افزونه‌ی در حال تولید به صورت پیش فرض و محدود نصب شده‌است. اکنون اگر پروژه‌ی جدیدی را جهت آزمایش، در این وهله‌ی محصور شده‌ی ویژوال استودیو باز کنیم، قابلیت اجرای خودکار آنالایزر در حال توسعه را فراهم می‌کند. به این ترتیب کار تست و دیباگ آنالایزرها با سهولت بیشتری قابل انجام است.
این پروژه‌ی پیش فرض، کار تبدیل نام فضاهای نام را به upper case، به صورت خودکار انجام می‌دهد (که البته بی‌معنا است و صرفا جهت نمایش و ارائه‌ی قالب‌های شروع به کار مفید است).
نکته‌ی دیگر آن، تعریف تمام رشته‌های مورد نیاز آنالایزر در یک فایل resource به نام Resources.resx است که در جهت بومی سازی پیام‌های خطای آن می‌تواند بسیار مفید باشد.

در ادامه کدهای فایل DiagnosticAnalyzer.cs را به صورت ذیل تغییر دهید:
using System.Collections.Immutable;
using System.Linq;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
using Microsoft.CodeAnalysis.Diagnostics;
 
namespace CodingStandards
{
    [DiagnosticAnalyzer(LanguageNames.CSharp)]
    public class CodingStandardsAnalyzer : DiagnosticAnalyzer
    {
        public const string DiagnosticId = "CodingStandards";

        // You can change these strings in the Resources.resx file. If you do not want your analyzer to be localize-able, you can use regular strings for Title and MessageFormat.
        internal static readonly LocalizableString Title = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerTitle), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString MessageFormat = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerMessageFormat), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString Description = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerDescription), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal const string Category = "Naming";

        internal static DiagnosticDescriptor Rule = 
            new DiagnosticDescriptor(
                DiagnosticId, 
                Title, 
                MessageFormat, 
                Category, 
                DiagnosticSeverity.Error, 
                isEnabledByDefault: true, 
                description: Description);
 
        public override ImmutableArray<DiagnosticDescriptor> SupportedDiagnostics
        {
            get { return ImmutableArray.Create(Rule); }
        }

        public override void Initialize(AnalysisContext context)
        {
            // TODO: Consider registering other actions that act on syntax instead of or in addition to symbols
            context.RegisterSyntaxNodeAction(analyzeFieldDeclaration, SyntaxKind.FieldDeclaration);
        }

        static void analyzeFieldDeclaration(SyntaxNodeAnalysisContext context)
        {
            var fieldDeclaration = context.Node as FieldDeclarationSyntax;
            if (fieldDeclaration == null) return;
            var accessToken = fieldDeclaration
                                .ChildTokens()
                                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            // Note: Not finding protected or internal
            if (accessToken.Kind() != SyntaxKind.None)
            {
                // Find the name of the field:
                var name = fieldDeclaration.DescendantTokens()
                              .SingleOrDefault(token => token.IsKind(SyntaxKind.IdentifierToken)).Value;
                var diagnostic = Diagnostic.Create(Rule, fieldDeclaration.GetLocation(), name, accessToken.Value);
                context.ReportDiagnostic(diagnostic);
            }
        }
    }
}
توضیحات:

اولین کاری که در این کلاس انجام شده، خواندن سه رشته‌ی AnalyzerDescription (توضیحی در مورد آنالایزر)، AnalyzerMessageFormat (پیامی که به کاربر نمایش داده می‌شود) و AnalyzerTitle (عنوان پیام) از فایل Resources.resx است. این فایل را گشوده و محتوای آن‌را مطابق تنظیمات ذیل تغییر دهید:


سپس کار به متد Initialize می‌رسد. در اینجا برخلاف مثال‌های قسمت‌های قبل، context مورد نیاز، توسط پارامترهای override شده‌ی کلاس پایه DiagnosticAnalyzer فراهم می‌شوند. برای مثال در متد Initialize، این فرصت را خواهیم داشت تا به ویژوال استودیو اعلام کنیم، قصد آنالیز فیلدها یا FieldDeclaration را داریم. پارامتر اول متد RegisterSyntaxNodeAction یک delegate یا Action است. این Action کار فراهم آوردن context کاری را برعهده دارد که نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را در متد analyzeFieldDeclaration می‌توانید ملاحظه کنید.
سپس در اینجا نوع نود در حال آنالیز (همان نودی که کاربر در ویژوال استودیو انتخاب کرده‌است یا در حال کار با آن است)، به نوع تعریف فیلد تبدیل می‌شود. سپس توکن‌های آن استخراج شده و بررسی می‌شود که آیا یکی از این توکن‌ها کلمه‌ی کلیدی public هست یا خیر؟ اگر این فیلد عمومی تعریف شده بود، نام آن‌را یافته و به عنوان یک Diagnostic جدید بازگشت و گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Code fixer

در ادامه فایل CodeFixProvider.cs پیش فرض را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید. در اینجا مهم‌ترین تغییر صورت گرفته نسبت به قالب پیش فرض، اضافه شدن متد makePrivateDeclarationAsync بجای متد MakeUppercaseAsync از پیش موجود آن است:
using System.Collections.Immutable;
using System.Composition;
using System.Linq;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeFixes;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeActions;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
 
namespace CodingStandards
{
    [ExportCodeFixProvider(LanguageNames.CSharp, Name = nameof(CodingStandardsCodeFixProvider)), Shared]
    public class CodingStandardsCodeFixProvider : CodeFixProvider
    {
        public sealed override ImmutableArray<string> FixableDiagnosticIds
        {
            get { return ImmutableArray.Create(CodingStandardsAnalyzer.DiagnosticId); }
        }

        public sealed override FixAllProvider GetFixAllProvider()
        {
            return WellKnownFixAllProviders.BatchFixer;
        }

        public sealed override async Task RegisterCodeFixesAsync(CodeFixContext context)
        {
            var root = await context.Document.GetSyntaxRootAsync(context.CancellationToken).ConfigureAwait(false);

            // TODO: Replace the following code with your own analysis, generating a CodeAction for each fix to suggest
            var diagnostic = context.Diagnostics.First();
            var diagnosticSpan = diagnostic.Location.SourceSpan;

            // Find the type declaration identified by the diagnostic.
            var declaration = root.FindToken(diagnosticSpan.Start)
                                   .Parent.AncestorsAndSelf().OfType<FieldDeclarationSyntax>()
                                   .First();

            // Register a code action that will invoke the fix.
            context.RegisterCodeFix(
                CodeAction.Create("Make Private", 
                c => makePrivateDeclarationAsync(context.Document, declaration, c)),
                diagnostic);
        }

        async Task<Document> makePrivateDeclarationAsync(Document document, FieldDeclarationSyntax declaration, CancellationToken c)
        {
            var accessToken = declaration.ChildTokens()
                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            var privateAccessToken = SyntaxFactory.Token(SyntaxKind.PrivateKeyword);

            var root = await document.GetSyntaxRootAsync(c);
            var newRoot = root.ReplaceToken(accessToken, privateAccessToken);

            return document.WithSyntaxRoot(newRoot);
        }
    }
}
اولین کاری که در یک code fixer باید مشخص شود، تعیین FixableDiagnosticIds آن است. یعنی کدام آنالایزرهای از پیش تعیین شده‌ای قرار است توسط این code fixer مدیریت شوند که در اینجا همان Id آنالایزر قسمت قبل را مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب ویژوال استودیو تشخیص می‌دهد که خطای گزارش شده‌ی توسط CodingStandardsAnalyzer قسمت قبل، توسط کدام code fixer موجود قابل رفع است.
کاری که در متد RegisterCodeFixesAsync انجام می‌شود، مشخص کردن اولین مکانی است که مشکلی در آن گزارش شده‌است. سپس به این مکان منوی Make Private با متد متناظر با آن معرفی می‌شود. در این متد، اولین توکن public، مشخص شده و سپس با یک توکن private جایگزین می‌شود. اکنون این syntax tree بازنویسی شده بازگشت داده می‌شود. با Syntax Factory در قسمت سوم آشنا شدیم.

خوب، تا اینجا یک analyzer و یک code fixer را تهیه کرده‌ایم. برای آزمایش آن دکمه‌ی F5 را فشار دهید تا وهله‌ای جدید از ویژوال استودیو که این آنالایزر جدید در آن نصب شده‌است، آغاز شود. البته باید دقت داشت که در اینجا باید پروژه‌ی CodingStandards.Vsix را به عنوان پروژه‌ی آغازین ویژوال استودیو معرفی کنید؛ چون پروژه‌ی class library آنالایزرها را نمی‌توان مستقیما اجرا کرد. همچنین یکبار کل solution را نیز build کنید.
پس از اینکه وهله‌ی جدید ویژوال استودیو شروع به کار کرد (بار اول اجرای آن کمی زمانبر است؛ زیرا باید تنظیمات وهله‌ی ویژه‌ی اجرای افزونه‌ها را از ابتدا اعمال کند)، همان پروژه‌ی Student ابتدای بحث را در آن باز کنید.


نتیجه‌ی اعمال این افزونه‌ی جدید را در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید. زیر سطرهای دارای فیلد عمومی، خط قرمز کشیده شده‌است (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error). همچنین حالت فعلی و حالت برطرف شده را نیز با رنگ‌های قرمز و سبز می‌توان مشاهده کرد. کلیک بر روی گزینه‌ی make private، سبب اصلاح خودکار آن سطر می‌گردد.


روش دوم آزمایش یک Roslyn Analyzer

همانطور که از انتهای بحث قسمت دوم به‌خاطر دارید، این آنالایزرها را می‌توان به کامپایلر نیز معرفی کرد. روش انجام اینکار در ویژوال استودیوی 2015 در تصویر ذیل نمایش داده شده‌است.


نود references را باز کرده و سپس بر روی گزینه‌ی analyzers کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Add analyzer را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی browse کلیک کنید. در اینجا می‌توان فایل اسمبلی موجود در پوشه‌ی CodingStandards\bin\Debug را به آن معرفی کرد.


بلافاصله پس از معرفی این اسمبلی، آنالایزر آن شناسایی شده و همچنین فعال می‌گردد.


در این حالت اگر برنامه را کامپایل کنیم، با خطاهای جدید فوق متوقف خواهیم شد و برنامه کامپایل نمی‌شود (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error).
مطالب
مدیریت سراسری خطاها در یک برنامه‌ی Angular
در این مطلب قصد داریم پیام‌ها و اخطارهای برنامه را توسط کامپوننت Angular2 Toasty نمایش داده و همچنین برای کاهش میزان تکرار قسمت‌های نمایش خطا در برنامه، کار مدیریت متمرکز و سراسری آن‌ها را نیز انجام دهیم.


نمایش پیام‌ها و اخطارهای یک برنامه‌ی Angular توسط ng2-toasty

در مطلب «ایجاد Drop Down List‌های آبشاری در Angular» در قسمت دریافت اطلاعات drop down دوم از سرور، اگر کاربر مجددا گروه را بر روی حالت «لطفا گروهی را انتخاب کنید ...» قرار دهد، مقدار categoryId به undefined تغییر می‌کند:
  fetchProducts(categoryId?: number) {
    console.log(categoryId);

    this.products = [];

    if (categoryId === undefined || categoryId.toString() === "undefined") {
      return;
    }
در اینجا می‌خواهیم توسط کامپوننت Angular2 Toasty، پیام متناسبی را نمایش دهیم:



پیشنیازهای کار با کامپوننت Angular2 Toasty توسط یک برنامه‌ی Angular CLI

برای کار با کامپوننت Angular2 Toasty، ابتدا از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
> npm install ng2-toasty --save
اینکار سبب خواهد شد تا این کامپوننت در پوشه‌ی node_modules\ng2-toasty نصب شده و همچنین فایل package.json نیز جهت درج مدخل آن به روز رسانی شود:


یک نکته: اگر در حین اجرای این دستور به خطای ذیل برخوردید:
 npm ERR! Error: EPERM: operation not permitted, rename
چون VSCode پوشه‌ی node_modules را تحت نظر قرار می‌دهد، ممکن است یک سری اعمال npm مجوز اجرا را پیدا نکنند. بنابراین ابتدا VSCode را بسته و مجددا دستور npm را اجرا کنید.

پس از آن نیاز است یکی از شیوه‌نامه‌هایی را که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید، در فایل angular-cli.json. مشخص کنیم:
"styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
    "../node_modules/ng2-toasty/bundles/style-bootstrap.css",
    "styles.css"
],
که برای نمونه در اینجا، شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ آن انتخاب شده‌است.

سپس باید به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرد و ماژول این کامپوننت را معرفی نمود:
import { ToastyModule } from "ng2-toasty";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    ToastyModule.forRoot(),

همچنین در همین قسمت، به فایل قالب src\app\app.component.html مراجعه کرده و selector tag این کامپوننت را در ابتدای آن تعریف می‌کنیم:
 <ng2-toasty [position]="'top-right'"></ng2-toasty>
در اینجا با استفاده از property binding و تعیین مقدار رشته‌ای top-right، محل نمایش اعلانات برنامه را مشخص می‌کنیم. مقدارهای ممکن آن شامل bottom-right، bottom-left، top-right، top-left، top-center، bottom-center، center-center هستند. برای مثال اگر می‌خواهید آن‌را در میانه‌ی صفحه نمایش دهید، مقدار center-center را انتخاب کنید. همچنین باید دقت داشت که این مقدار باید درون '' قرار گیرد تا مشخص شود که رشته‌ای به خاصیت position انتساب داده شده‌است و این مقدار یک خاصیت عمومی تعریف شده‌ی در کامپوننت متناظر با قالب، نیست.


نمایش یک پیام خطا توسط ToastyService

اکنون که کار برپایی کامپوننت Angular2 Toasty به پایان رسید، کار کردن با آن به سادگی تزریق سرویس آن به سازنده‌ی یک کامپوننت و فراخوانی متدهای info، success ، wait ، error و warning آن است:
import { ToastyService, ToastOptions } from "ng2-toasty";

export class ProductGroupComponent implements OnInit {

  constructor(
    private productItemsService: ProductItemsService,
    private toastyService: ToastyService) { }

  fetchProducts(categoryId?: number) {
    console.log(categoryId);

    this.products = [];

    if (categoryId === undefined || categoryId.toString() === "undefined") {
      this.toastyService.error(<ToastOptions>{
        title: "Error!",
        msg: "Please select a category.",
        theme: "bootstrap",
        showClose: true,
        timeout: 5000
      });
      return;
    }
- در اینجا در ابتدا ماژول‌های مورد نیاز import شده‌اند.
- سپس ToastyService به سازنده‌ی کلاس کامپوننت مدنظر تزریق شده‌است تا بتوان از امکانات آن استفاده کرد.
- در ادامه، فراخوانی متد this.toastyService.error سبب نمایش اخطار قرمز رنگی می‌شود که تصویر آن‌را در ابتدای مطلب جاری مشاهده کردید.
- علت ذکر <ToastOptions> در اینجا این است که وجود آن سبب خواهد شد تا intellisense در VSCode فعال شود و پس از آن بتوان تمام گزینه‌های این متد و تنظیمات را بدون مراجعه‌ی به مستندات آن از طریق intellisense یافت و درج کرد:



مدیریت سراسری خطاهای مدیریت نشده، در یک برنامه‌ی Angular

در برنامه‌های Angular از این دست کدها بسیار مشاهده می‌شوند:
    this.productItemsService.getCategories().subscribe(
      data => {
        this.categories = data;
      },
      err => console.log("get error: ", err)
    );
تا اینجا قسمت err یا بروز خطا را با console.log مدیریت کرده‌ایم. در این حالت کاربر ممکن است 10 بار بر روی دکمه‌ای کلیک کند یا صفحه‌ای را بارگذاری کند و دست آخر متوجه نشود که مشکل کار چیست. به همین جهت می‌توان خطاها را نیز توسط ToastyService نمایش داد تا کاربران دقیقا متوجه بروز مشکل رخ داده شوند. اما ... به این ترتیب تکرار کد زیادی را خواهیم داشت و باید به ازای تمام این موارد، یکبار this.toastyService.error را فراخوانی کنیم. برای مدیریت بهتر یک چنین سناریویی در Angular، کلاس و سرویس توکاری به نام ErrorHandler وجود دارد. در هر قسمتی از برنامه‌ی Angular که استثنایی مدیریت نشده رخ دهد، ابتدا از این کلاس رد شده و سپس به برنامه انتشار پیدا می‌کند. بنابراین می‌توان یک ErrorHandler سفارشی را با ارث بری از آن تهیه کرد و سپس بجای سرویس توکار اصلی، به برنامه معرفی و از آن استفاده نمود. به این ترتیب می‌توان یک Global Error Interceptor را طراحی نمود.
به همین منظور کلاس جدیدی را به صورت ذیل در پوشه‌ی src\app اضافه می‌کنیم:
> ng g cl app.error-handler
با این خروجی
 installing class
  create src\app\app.error-handler.ts
سپس این کلاس را به نحو ذیل تکمیل خواهیم کرد:
import { ErrorHandler } from "@angular/core";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  handleError(error: any): void {
    console.log("Error:", error);
  }
}
کلاس جدید AppErrorHandler از کلاس پایه ErrorHandler ارث بری می‌کند. بنابراین import آن‌را در ابتدای کار مشاهده می‌کنید. سپس باید متد handleError آن‌را با امضایی که مشاهده می‌کنید، پیاده سازی کنیم. فعلا با استفاده از console.log این خطا را در کنسول developer tools نمایش می‌دهیم.

اکنون نیاز است این ErrorHandler سفارشی را بجای نمونه‌ی اصلی به برنامه معرفی کنیم. برای این منظور به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال می‌کنیم:
import { NgModule, ErrorHandler } from "@angular/core";
import { AppErrorHandler } from "./app.error-handler";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: ErrorHandler, useClass: AppErrorHandler }
  ]
ابتدا ErrorHandler به لیست imports اضافه شده‌است و همچنین محل تامین AppErrorHandler نیز مشخص گردیده‌است. سپس در قسمت providers ماژول جاری، از تعریف خاصی که ملاحظه می‌کنید، استفاده خواهد شد. به این ترتیب به Angular اعلام می‌کنیم، هرگاه نیازی به وهله‌ای از کلاس توکار ErrorHandler بود، وهله‌ای از کلاس سفارشی AppErrorHandler را مورد استفاده قرار بده.

اکنون برای آزمایش آن، در کدهای سمت سرور مطلب «ایجاد Drop Down List‌های آبشاری در Angular»، یک استثنای عمدی را قرار می‌دهیم:
[HttpGet("[action]/{categoryId:int}")]
public async Task<IActionResult> GetProducts(int categoryId)
{
   throw new Exception();
به این ترتیب هر زمانیکه گروهی انتخاب شد، دریافت محصولات آن گروه با خطا مواجه می‌شود.
برای اینکه AppErrorHandler، مورد استفاده قرار گیرد، قسمت err دریافت لیست محصولات را نیز حذف می‌کنیم (تا تبدیل به یک استثنای مدیریت نشده شود):
    this.productItemsService.getProducts(categoryId).subscribe(
      data => {
        this.products = data;
        this.isLoadingProducts = false;
      }// ,
      // err => {
      //   console.log("get error: ", err);
      //   this.isLoadingProducts = false;
      // }
    );
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین پیامی، در کنسول developer tools ظاهر می‌شود و مشخص است از فایل AppErrorHandler صادر شده‌است:



افزودن ToastyService به AppErrorHandler

در ادامه می‌خواهیم بجای console.log از ToastyService برای نمایش خطاهای مدیریت نشده‌ی برنامه در کلاس AppErrorHandler استفاده کنیم:
import { ToastyService, ToastOptions } from "ng2-toasty";
import { ErrorHandler } from "@angular/core";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  constructor(private toastyService: ToastyService) {
  }

  handleError(error: any): void {
    // console.log("Error:", error);
    this.toastyService.error(<ToastOptions>{
      title: "Error!",
      msg: "Fatal error!",
      theme: "bootstrap",
      showClose: true,
      timeout: 5000
    });
  }
}
به همین منظور سرویس آن‌را به سازنده‌ی کلاس AppErrorHandler تزریق کرده و سپس از آن به نحو متداولی در متد handleError استفاده می‌کنیم. به این ترتیب بجای ده‌ها و یا صدها قسمت مدیریت err=>this.toastyService.error در برنامه، تنها یک مورد مدیریت مرکزی را خواهیم داشت.

مشکل اول! اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، در کنسول developer tools چنین خطایی ظاهر می‌شود:
 Uncaught Error: Can't resolve all parameters for AppErrorHandler: (?).
به این معنا که Angular قادر نیست وهله‌ای از AppErrorHandler را ایجاد کند؛ چون نمی‌داند که چگونه باید پارامتر سازنده‌ی ToastyService را وهله سازی و تزریق نماید. علت اینجا است که کار آغاز کلاس ویژه‌ی ErrorHandler سراسری، پیش از کار بارگذاری ماژول مرتبط با ToastyService انجام می‌شود. به همین جهت، این مورد جزو معدود مواردی است که باید به صورت دستی تزریق شود:
import { ErrorHandler, Inject } from "@angular/core";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  constructor(
    @Inject(ToastyService) private toastyService: ToastyService
  ) {
  }
در اینجا توسط Inject decorator، کار تزریق دستی ToastyService انجام خواهد شد. اکنون اگر برنامه را مجدد اجرا کنیم، خطای قبلی برطرف شده‌؛ یعنی کلاس AppErrorHandler با موفقیت وهله سازی شده‌است.

مشکل دوم! اینبار برنامه را اجرا کنید. سپس گروهی را انتخاب نمائید. مشاهده می‌کنید که خطایی نمایش داده نشد؛ هرچند در کنسول developer tools می‌توان اثری از آن را مشاهده کرد. مجددا گروه دیگری را انتخاب کنید، در این بار دوم است که خطای ارائه شده‌ی توسط this.toastyService.error ظاهر می‌شود. توضیح آن نیاز به بررسی مفهومی به نام Zones در Angular دارد.


مفهوم Zones در Angular

زمانیکه متد this.toastyService.error در یک کامپوننت برنامه مورد استفاده قرار گرفت، به خوبی کار می‌کرد و در همان بار اول فراخوانی، پیام را نمایش می‌داد. اما با انتقال آن به کلاسAppErrorHandler ، این قابلیت از کار افتاد. علت اینجا است که زمینه‌ی اجرایی این قطعه کد، اکنون خارج از Zone یا ناحیه‌ی Angular است و به همین دلیل متوجه تغییرات آن نمی‌شود. Zone زمینه‌ی اجرایی اعمال async است و اگر به فایل package.json یک برنامه‌ی Angular دقت کنید، بسته‌ی zone.js، یکی از وابستگی‌های همراه آن است.
تغییرات حالت برنامه، توسط یکی از اعمال ذیل رخ می‌دهند:
الف) بروز رخ‌دادهایی مانند کلیک، ورود اطلاعات و یا ارسال فرم
ب) اعمال Ajax ایی
ج) استفاده از Timers مانند استفاده از setTimeout و  setInterval

هر سه مورد یاد شده از نوع async بوده و زمانیکه رخ می‌دهند، حالت برنامه را تغییر خواهند داد. Angular نیز تنها به این موارد علاقمند بوده و به آ‌ن‌ها در جهت به روز رسانی رابط کاربری برنامه واکنش نشان می‌دهد.
برای مثال this.toastyService.error دارای خاصیتی است به نام timeout: 5000 که در آن، مورد «ج» فوق رخ می‌دهد؛ یعنی یک Timer پس از 5 ثانیه سبب بسته شدن آن خواهد شد. به همین جهت است که اگر پیش از پایان این 5 ثانیه مجددا درخواست واکشی لیست محصولات یک گروه را بدهیم، خطای مربوطه مشاهده می‌شود. چون Angular زمینه‌ی اجرایی لازم را فراهم کرده (یا همان Zone در اینجا) و مجبور به واکنش به عملیات async از نوع Timer است.

برای دسترسی به امکانات کتابخانه‌ی zone.js، می‌توان از طریق تزریق سرویس آن به نام NgZone به سازنده‌ی کلاس شروع کرد:
import { ToastyService, ToastOptions } from "ng2-toasty";
import { ErrorHandler, Inject, NgZone } from "@angular/core";
import { LocationStrategy, PathLocationStrategy } from "@angular/common";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  constructor(
    @Inject(NgZone) private ngZone: NgZone,
    @Inject(ToastyService) private toastyService: ToastyService,
    @Inject(LocationStrategy) private locationProvider: LocationStrategy
  ) {
  }

  handleError(error: any): void {
    // console.log("Error:", error);

    const url = this.locationProvider instanceof PathLocationStrategy ? this.locationProvider.path() : "";
    const message = error.message ? error.message : error.toString();
    this.ngZone.run(() => {
      this.toastyService.error(<ToastOptions>{
        title: "Error!",
        msg: `URL:${url} \n ERROR:${message}`,
        theme: "bootstrap",
        showClose: true,
        timeout: 5000
      });
    });

    // IMPORTANT: Rethrow the error otherwise it gets swallowed
    // throw error;
  }
}
در اینجا فراخوانی this.ngZone.run سبب می‌شود تا درخواست نمایش خطای رخ‌داده وارد Angular Zone شده و بلافاصله سبب نمایش آن گردد:
 


چند نکته
1- اگر می‌خواهید علاوه بر رخ‌دادگردانی سراسری خطاها، این خطاها را به محل اصلی آن‌ها نیز انتشار دهید، نیاز است سطر throw error را در انتهای متد handleError نیز ذکر کنید. در غیر اینصورت، کار در همینجا به پایان خواهد رسید و این خطاها دیگر منتشر نمی‌شوند.
2- روش دریافت URL جاری صفحه را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید. این اطلاعات می‌توانند جهت ارسال به سرور برای ثبت و بررسی‌های بعدی مفید باشند.
3- مقدار new Error().stack معادل stack trace جاری است و تقریبا در تمام مرورگرهای جدید پشتیبانی می‌شود.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-07.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.