مطالب
‫دریافت کل یک مخزن SVN به کمک برنامه نویسی

تمام قابلیت‌های موجود در SVN به کمک برنامه نویسی هم قابل دسترسی هستند. برای مثال تهیه خروجی از یک مخزن SVN به همراه تمامی فایل‌ها و ساختار آن. SVN به زبان C نوشته شده است و API آن نیز مبتنی بر همین زبان است اما یک سری محصور کننده برای استفاده از آن در سایر زبان‌های برنامه نویسی هم موجود است. برای مثال معروفترین آن‌ها جهت استفاده به کمک دات نت فریم ورک کتابخانه‌ی SharpSVN است. پس از دریافت و افزودن ارجاعی به اسمبلی آن، چند سطر ذیل کار دریافت یک مخزن SVN را به صورت تمام و کمال انجام خواهد داد:

using SharpSvn;
...
using (var sc = new SvnClient())
{
var target = SvnTarget.FromUri(new Uri("http://someproject.googlecode.com/svn/trunk/"));
var finalSaveToDir = "somepath ..."; //Note: this path should not exist
sc.Export(target, finalSaveToDir);
}

نمونه‌ای از کاربردها:
- راه اندازی یک سایت برای دریافت ساده‌تر مخازن کد برای مثال Google-code یا source forge و امثال آن.

نظرات مطالب
تبدیل HTML به PDF با استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp
مراجعه کنید به مطلب «رمزنگاری فایل‌های PDF با استفاده از کلید عمومی توسط iTextSharp ». در اینجا توسط مقادیری مانند PdfWriter.ALLOW_COPY و غیره می‌شود روی فایل تولیدی محدودیت ایجاد کرد. ضمنا راه برای برطرف کردن این محدودیت‌ها هم هست.
نظرات مطالب
EF Code First #1
سلام آقای نصیری
ممنون بخاطر مطالب مفیدتون. EF یک ORM قوی هست ولی بعضی مواردش هست که به نظر بنده نوعی در حد این ORM نیست.که دو موردش رو در اینجا ذکر میکنم :
1) در برنامه های چند لایه اگر لایه ها بصورت پروژه های جداگانه در نظر گرفته شده باشند باید Connection String رو در لایه UI ، BL و DAL قرار داد که به نظر من از لحاظ امنیتی درست نیست. این بهتره که در UI ما اصلا ندونیم COnnection String چی هست. البته این مورد با کد نویسی قابل حل هست ولی در کل مناسب نیست
2) من در کی از پروژه های گروهی به این مسئله برخوردم. ما در قسمت DAL فلدرهای مختلف داشتیم و هر کسی در فلدر قسمتی که کار میکرد میخواست یک دیتا مدل داشته باشه. این کار باعث میشد که به تعداد دیتا مدلها ما Connection String داشته باشیم و اگر میخواستیم از یک Connection String استفاده کنیم اسم کلاسی که تولید میشد برای همه یکسان میبود (اما در Name Space های مختلف) .

به نظر من EF از لحاظ Connection String یک مقدار ضعف داره.تا نظر دوستان چه باشه. ممنون و موفق باشید
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
روش انتقال منابع مرتبط با data annotations و ViewModelها به یک اسمبلی دیگر
- فرض کنید یک class library مخصوص NET Core. را به نام Core1RtmTestResources.ExternalResources جهت درج منابع تهیه کرده‌اید و پوشه‌ی Resources را از پروژه‌ی اصلی به آن انتقال داده‌اید (بدون هیچ تغییر نامی).
- نیازی نیست تا قسمت options.ResourcesPath کلاس آغازین برنامه را تغییر دهید و همان مقدار Resources در این حالت هم کار می‌کند.
- در اینجا دو مورد باید تغییر کنند:
الف) باید مشخص کنید که این اطلاعات قرار است از کدام اسمبلی خوانده شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddLocalization(options =>
  {
   options.ResourcesPath = "Resources";
  });
 
  services.AddMvc()
    .AddViewLocalization(LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix)
    .AddDataAnnotationsLocalization(options=>
    {
      options.DataAnnotationLocalizerProvider = (type, factory) =>
      {
       return factory.Create(
        baseName: type.FullName /* بر این اساس نام فایل منبع متناظر باید به همراه ذکر فضای نام پایه آن هم باشد */,
        location: "Core1RtmTestResources.ExternalResources" /*نام اسمبلی ثالث*/);
      };
    });
در اینجا location به نام اسمبلی اشاره می‌کند که حاوی فایل resx مرتبط است. حالت پیش فرض آن (بدون این تنظیمات)، به اسمبلی اشاره می‌کند که کلاس ViewModel در آن قرار گرفته‌است.
ب) چون در این تنظیم baseName به FullName تنظیم شده‌است، نام فایل منبع باید کامل باشد؛ یعنی باید به همراه فضای نام اصلی اسمبلی هم باشد. مثلا اگر قبلا چنین نامی را داشته
ViewModels.Account.RegisterViewModel.fa.resx 
الان باید فضای نام مرتبط را هم داشته باشد (نام کامل نوع آن کلاس):
Core1RtmTestResources.ViewModels.Account.RegisterViewModel.fa.resx 
مطالب
نحوه ارتقاء برنامه‌های موجود MVC3 به MVC4
در ادامه، مراحل ارتقاء پروژه‌های قدیمی MVC3 را به ساختار جدید پروژه‌های MVC4 مرور خواهیم کرد.

1) نصب پیشنیاز
الف) نصب VS 2012
و یا
ب) نصب بسته MVC4 مخصوص VS 2010 (این مورد جهت سرورهای وب نیز توصیه می‌شود)

پس از نصب باید به این نکته دقت داشت که پوشه‌های زیر حاوی اسمبلی‌های جدید MVC4 هستند و نیازی نیست الزاما این موارد را از NuGet دریافت و نصب کرد:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies
پس از نصب پیشنیازها
2) نیاز است نوع پروژه ارتقاء یابد
به پوشه پروژه MVC3 خود مراجعه کرده و تمام فایل‌های csproj و web.config موجود را با یک ادیتور متنی باز کنید (از خود ویژوال استودیو استفاده نکنید، زیرا نیاز است محتوای فایل‌های پروژه نیز دستی ویرایش شوند).
در فایل‌های csproj (یا همان فایل پروژه؛ که vbproj هم می‌تواند باشد) عبارت
{E53F8FEA-EAE0-44A6-8774-FFD645390401}
را جستجو کرده و با
{E3E379DF-F4C6-4180-9B81-6769533ABE47}
جایگزین کنید. به این ترتیب نوع پروژه به MVC4 تبدیل می‌شود.

3) به روز رسانی شماره نگارش‌های قدیمی
سپس تعاریف اسمبلی‌های قدیمی نگارش سه MVC و نگارش یک Razor را یافته (در تمام فایل‌ها، چه فایل‌های پروژه و چه تنظیمات):
System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=1.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=1.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=1.0.0.0
و این‌ها را با نگارش چهار MVC و نگارش دو Razor جایگزین کنید:
System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=2.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=2.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=2.0.0.0
این کارها را با replace in all open documents توسط notepad plus-plus به سادگی می‌توان انجام داد.

4) به روز رسانی مسیرهای قدیمی
به علاوه اگر در پروژه‌های خود از اسمبلی‌های قدیمی به صورت مستقیم استفاده شده:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v1.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 3\Assemblies
این‌ها را یافته و به نگارش MVC4 و Razor2 تغییر دهید:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies

5) به روز رسانی قسمت appSettings فایل‌های کانفیگ
در کلیه فایل‌های web.config برنامه، webpages:Version را یافته و شماره نگارش آن‌را از یک به دو تغییر دهید:
<appSettings>
  <add key="webpages:Version" value="2.0.0.0" />
  <add key="PreserveLoginUrl" value="true" />
</appSettings>
همچنین یک سطر جدید PreserveLoginUrl را نیز مطابق تنظیم فوق اضافه نمائید.

6) رسیدگی به وضعیت اسمبلی‌های شرکت‌های ثالث
ممکن است در این زمان از تعدادی کامپوننت و اسمبلی MVC3 تهیه شده توسط شرکت‌های ثالث نیز استفاده نمائید. برای اینکه این اسمبلی‌ها را وادار نمائید تا از نگارش‌های MVC4 و Razor2 استفاده کنند، نیاز است bindingRedirect‌های زیر را به فایل‌های web.config برنامه اضافه کنید (در فایل کانفیگ ریشه پروژه):
<configuration>
  <!--... elements deleted for clarity ...-->
 
  <runtime>
    <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Helpers" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Mvc" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0-3.0.0.0" newVersion="4.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.WebPages" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
    </assemblyBinding>
  </runtime>
</configuration>
اکنون فایل solution را در VS.NET گشوده و یکبار گزینه rebuild را انتخاب کنید تا پروژه مجددا بر اساس اسمبلی‌های جدید معرفی شده ساخته شود.

7) استفاده از NuGet برای به روز رسانی بسته‌های نصب شده
یک سری از بسته‌های تشکیل دهنده MVC3 مانند موارد ذیل نیز به روز شده‌اند که لازم است از طریق NuGet دریافت و جایگزین شوند:
Unobtrusive.Ajax.2
Unobtrusive.Validation.2
Web.Optimization.1.0.0
و ....

برای اینکار در solution explorer روی references کلیک راست کرده و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در صفحه باز شده گزینه updates/all را انتخاب کرده و مواردی را که لیست می‌کند به روز نمائید (شامل جی کوئری، EF، structureMap و غیره خواهد بود).


8) اضافه کردن یک فضای نام جدید
بسته Web Optimization را از طریق NuGet دریافت کنید (برای یافتن آن bundling را جستجو کنید؛ نام کامل آن Microsoft ASP.NET Web Optimization Framework 1.0.0 است). این مورد به همراه پوشه MVC4 نیست و باید از طریق NuGet دریافت و نصب شود. (البته پروژه‌های جدید MVC4 شامل این مورد هستند)
در فایل وب کانفیگ، فضای نام System.Web.Optimization را نیز اضافه نمائید:
    <pages>
      <namespaces>
        <add namespace="System.Web.Optimization" />
      </namespaces>
    </pages>

پس از ارتقاء
اولین مشکلی که مشاهده شد:
بعد از rebuild به مقدار پارامتر salt که به نحو زیر در MVC3 تعریف شده بود، ایراد خواهد گرفت:
[ValidateAntiForgeryToken(Salt = "data123")]
Salt را در MVC4 منسوخ شده معرفی کرده‌اند: (^)
علت هم این است که salt را اینبار به نحو صحیحی خودشان در پشت صحنه تولید و اعمال می‌کنند. بنابراین این یک مورد را کلا از کدهای خود حذف کنید که نیازی نیست.


مشکل بعدی:
در EF 5 جای یک سری از کلاس‌ها تغییر کرده. مثلا ویژگی‌های ForeignKey، ComplexType و ... به فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema منتقل شده‌اند. در همین حد تغییر جهت کامپایل مجدد کدها کفایت می‌کند.
همچنین فایل‌های پروژه موجود را باز کرده و EntityFramework, Version=4.1.0.0 را جستجو کنید. نگارش جدید 4.4.0.0 است که باید اصلاح شود (این موارد را بهتر است توسط یک ادیتور معمولی خارج از VS.NET ویرایش کنید).
در زمان نگارش این مطلب EF Mini Profiler با EF 5 سازگار نیست. بنابراین اگر از آن استفاده می‌کنید نیاز است غیرفعالش کنید.


اولین استفاده از امکانات جدید MVC4:
استفاده از امکانات System.Web.Optimization که ذکر گردید، می‌تواند اولین تغییر مفید محسوب شود.
برای اینکه با نحوه کار آن بهتر آشنا شوید، یک پروژه جدید MVC4 را در VS.NET (از نوع basic) آغاز کنید. به صورت خودکار یک پوشه جدید را به نام App_Start به ریشه پروژه اضافه می‌کند. داخل آن فایل مثال BundleConfig قرار دارد. این کلاس در فایل global.asax برنامه نیز ثبت شده‌است. باید دقت داشت در حالت دیباگ (compilation debug=true در وب کانفیگ) تغییر خاصی را ملاحظه نخواهید کرد.
تمام این‌ها خوب؛ اما من به نحو زیر از این امکان جدید استفاده می‌کنم:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Common.WebToolkit
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            var newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
کلاس BundleConfig فوق را به مجموعه کلاس‌های کمکی خود اضافه کنید.
چند نکته مهم در این کلاس وجود دارد:
الف) توسط AsIsBundleOrderer فایل‌ها به همان ترتیبی که به سیستم اضافه می‌شوند، در حاصل نهایی ظاهر خواهند شد. حالت پیش فرض مرتب سازی، بر اساس حروف الفباء است و ... خصوصا برای اسکریپت‌هایی که ترتیب معرفی آن‌ها مهم است، مساله ساز خواهد بود.
ب)BundleTable.EnableOptimizations سبب می‌شود تا حتی در حالت debug نیز فشرده سازی را مشاهده کنید.
ج) متدهای کمکی تعریف شده این امکان را می‌دهند تا بدون نیاز به کامپایل مجدد پروژه، به سادگی در کدهای Razor بتوانید اسکریپت‌ها را اضافه کنید.

 سپس نحوه جایگزینی تعاریف قبلی موجود در فایل‌های Razor با سیستم جدید، به نحو زیر است:
@using Common.WebToolkit

<link href="@BundleConfig.AddStyleUrl("~/Content/blueprint/print", "~/Content/blueprint/print.css")" rel="stylesheet" type="text/css" media="print"/>

@BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.8.0.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js")

@BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/Site.css",
                            "~/Content/buttons.css")
پارامتر اول این متدها، سبب تعریف خودکار routing می‌شود. برای مثال اولین تعریف، آدرس خودکار زیر را تولید می‌کند:
http://site/Content/blueprint/print?v=hash
بنابراین تعریف دقیق آن مهم است. خصوصا اگر فایل‌های شما در پوشه‌ها و زیرپوشه‌های متعددی قرار گرفته نمی‌توان تمام آن‌ها را در طی یک مرحله معرفی نمود. هر سطح را باید از طریق یک بار معرفی به سیستم اضافه کرد. مثلا اگر یک زیر پوشه به نام noty دارید (Content/noty)، چون در یک سطح و زیرپوشه مجزا قرار دارد، باید نحوه تعریف آن به صورت زیر باشد:
@BundleConfig.AddStyles("~/Content/noty/css",
                                "~/Content/noty/jquery.noty.css",
                                "~/Content/noty/noty_theme_default.css")
این مورد خصوصا در مسیریابی تصاویر مرتبط با اسکریپت‌ها و شیوه نامه‌ها مؤثر است؛ وگرنه این تصاویر تعریف شده در فایل‌های CSS یافت نخواهند شد (تمام مثال‌های موجود در وب با این مساله مشکل دارند و فرض آن‌ها بر این است که کلیه فایل‌های خود را در یک پوشه، بدون هیچگونه زیرپوشه‌ای تعریف کرده‌اید).
پارامترهای بعدی، محل قرارگیری اسکریپت‌ها و CSSهای برنامه هستند و همانطور که عنوان شد اینبار با خیال راحت می‌توانید ترتیب معرفی خاصی را مدنظر داشته باشید؛ زیرا توسط AsIsBundleOrderer به صورت پیش فرض لحاظ خواهد شد.

 
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت سوم - تکمیل مستندات یک API با کامنت‌ها
در قسمت قبل موفق شدیم بر اساس OpenAPI specification endpoint تنظیم شده، رابط کاربری خودکاری را توسط ابزار Swagger-UI تولید کنیم. در ادامه می‌خواهیم این مستندات تولید شده را غنی‌تر کرده و کیفیت آن‌را بهبود دهیم.


استفاده از XML Comments برای بهبود کیفیت مستندات API

نوشتن توضیحات XML ای برای متدها و پارامترها در پروژه‌های دات‌نتی، روشی استاندارد و شناخته شده‌است. برای نمونه در AuthorsController، می‌خواهیم توضیحاتی را به اکشن متد GetAuthor آن اضافه کنیم:
/// <summary>
/// Get an author by his/her id
/// </summary>
/// <param name="authorId">The id of the author you want to get</param>
/// <returns>An ActionResult of type Author</returns>
[HttpGet("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> GetAuthor(Guid authorId)
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این توضیحات XMLای هیچ تاثیری را بر روی OpenAPI specification تولیدی و در نهایت Swagger-UI تولید شده‌ی بر اساس آن، نخواهد داشت. برای رفع این مشکل، باید به فایل OpenAPISwaggerDoc.Web.csproj مراجعه نمود و تولید فایل XML متناظر با این توضیحات را فعال کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.2</TargetFramework>
    <AspNetCoreHostingModel>InProcess</AspNetCoreHostingModel>
    <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
  </PropertyGroup>
پس از تنظیم خاصیت GenerateDocumentationFile به true، با هر بار Build برنامه، فایل xml ای مطابق نام اسمبلی برنامه، در پوشه‌ی bin آن تشکیل خواهد شد؛ مانند فایل bin\Debug\netcoreapp2.2\OpenAPISwaggerDoc.Web.xml در این مثال.
اکنون نیاز است وجود این فایل را به تنظیمات SwaggerDoc در کلاس Startup برنامه، اعلام کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerDoc(
                    // ... 
                   );

                var xmlCommentsFile = $"{Assembly.GetExecutingAssembly().GetName().Name}.xml";
                var xmlCommentsFullPath = Path.Combine(AppContext.BaseDirectory, xmlCommentsFile);
                setupAction.IncludeXmlComments(xmlCommentsFullPath);
            });
        }
در متد IncludeXmlComments، بجای ذکر صریح نام و مسیر فایل OpenAPISwaggerDoc.Web.xml، بر اساس نام اسمبلی جاری، نام فایل XML مستندات تعیین و مقدار دهی شده‌است.
پس از این تنظیمات اگر برنامه را اجرا کنیم، در Swagger-UI حاصل، این تغییرات قابل مشاهده هستند:




افزودن توضیحات به Response

تا اینجا توضیحات پارامترها و متدها را افزودیم؛ اما response از نوع 200 آن هنوز فاقد توضیحات است:


علت را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. قسمت responses در OpenAPI specification، اطلاعات خودش را از اسکیمای مدل‌های مرتبط دریافت می‌کند. بنابراین نیاز است کلاس DTO متناظر با Author را به نحو ذیل تکمیل کنیم:
using System;

namespace OpenAPISwaggerDoc.Models
{
    /// <summary>
    /// An author with Id, FirstName and LastName fields
    /// </summary>
    public class Author
    {
        /// <summary>
        /// The id of the author
        /// </summary>
        public Guid Id { get; set; }

        /// <summary>
        /// The first name of the author
        /// </summary>
        public string FirstName { get; set; }

        /// <summary>
        /// The last name of the author
        /// </summary>
        public string LastName { get; set; }
    }
}
مشکل! در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی این توضیحات را در قسمت schemas مشاهده نخواهیم کرد. علت اینجا است که چون اسمبلی OpenAPISwaggerDoc.Models با اسمبلی OpenAPISwaggerDoc.Web یکی نیست و آن‌را از پروژه‌ی اصلی خارج کرده‌ایم، به همین جهت نیاز است ابتدا به فایل OpenAPISwaggerDoc.Models.csproj مراجعه و GenerateDocumentationFile آن‌را فعال کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
    <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
  </PropertyGroup>
</Project>
سپس باید فایل xml مستندات آن‌را به صورت مجزایی به تنظیمات ابتدایی برنامه معرفی نمود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerDoc(
  // ...
                   );
                var xmlFiles = Directory.GetFiles(AppContext.BaseDirectory, "*.xml", SearchOption.TopDirectoryOnly).ToList();
                xmlFiles.ForEach(xmlFile => setupAction.IncludeXmlComments(xmlFile));
            });
        }
با توجه به اینکه تمام فایل‌های xml تولید شده در آخر به پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp2.2 کپی می‌شوند، فقط کافی است حلقه‌ای را تشکیل داده و تمام آن‌ها را یکی یکی توسط متد IncludeXmlComments به تنظیمات AddSwaggerGen اضافه کرد.

در این حالت اگر مجددا برنامه را اجرا کنیم، خروجی ذیل را در قسمت schemas مشاهده خواهیم کرد:



بهبود مستندات به کمک Data Annotations

اگر به اکشن متد UpdateAuthor در کنترلر نویسندگان دقت کنیم، چنین امضایی را دارد:
[HttpPut("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(Guid authorId, AuthorForUpdate authorForUpdate)
جائیکه موجودیت Author را در پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Entities تعریف کرده‌ایم، نام و نام خانوادگی اجباری بوده و دارای حداکثر طول 150 حرف، هستند. قصد داریم همین ویژگی‌ها را به DTO دریافتی این متد، یعنی AuthorForUpdate نیز اعمال کنیم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace OpenAPISwaggerDoc.Models
{
    /// <summary>
    /// An author for update with FirstName and LastName fields
    /// </summary>
    public class AuthorForUpdate
    {
        /// <summary>
        /// The first name of the author
        /// </summary>
        [Required]
        [MaxLength(150)]
        public string FirstName { get; set; }

        /// <summary>
        /// The last name of the author
        /// </summary>
        [Required]
        [MaxLength(150)]
        public string LastName { get; set; }
    }
}
پس از افزودن ویژگی‌های Required و MaxLength به این DTO، خروجی Sawgger-UI به صورت زیر بهبود پیدا می‌کند:



بهبود مستندات متد HttpPatch با ارائه‌ی یک مثال

دو نگارش از اکشن متد UpdateAuthor در این مثال موجود هستند:
یکی HttpPut است
[HttpPut("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(Guid authorId, AuthorForUpdate authorForUpdate)
و دیگری HttpPatch:
[HttpPatch("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(
            Guid authorId,
            JsonPatchDocument<AuthorForUpdate> patchDocument)
این مورد آرام آرام در حال تبدیل شدن به یک استاندارد است؛ چون امکان Partial updates را فراهم می‌کند. به همین جهت نسبت به HttpPut، کارآیی بهتری را ارائه می‌دهد. اما چون پارامتر دریافتی آن از نوع ویژه‌ی JsonPatchDocument است و مثال پیش‌فرض مستندات آن، آنچنان مفهوم نیست:


بهتر است در این حالت مثالی را به استفاده کنندگان از آن ارائه دهیم تا در حین کار با آن، به مشکل برنخورند:
/// <summary>
/// Partially update an author
/// </summary>
/// <param name="authorId">The id of the author you want to get</param>
/// <param name="patchDocument">The set of operations to apply to the author</param>
/// <returns>An ActionResult of type Author</returns>
/// <remarks>
/// Sample request (this request updates the author's first name) \
/// PATCH /authors/id \
/// [ \
///     { \
///       "op": "replace", \
///       "path": "/firstname", \
///       "value": "new first name" \
///       } \
/// ] \
/// </remarks>
[HttpPatch("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(
    Guid authorId,
    JsonPatchDocument<AuthorForUpdate> patchDocument)
در اینجا در حین کامنت نویسی، می‌توان از المان remarks، برای نوشتن توضیحات اضافی مانند ارائه‌ی یک مثال، استفاده کرد که در آن op و path معادل‌های بهتری را نسبت به مستندات پیش‌فرض آن پیدا کرده‌‌اند. در اینجا برای ذکر خطوط جدید باید از \ استفاده کرد؛ وگرنه خروجی نهایی، در یک سطر نمایش داده می‌شود:



روش کنترل warningهای کامنت‌های تکمیل نشده

با فعالسازی GenerateDocumentationFile در فایل csproj برنامه، کامپایلر، بلافاصله برای تمام متدها و خواص عمومی که دارای کامنت نیستند، یک warning را صادر می‌کند. یک روش برطرف کردن این مشکل، افزودن کامنت به تمام قسمت‌های برنامه است. روش دیگر آن، تکمیل خواص کامپایلر، جهت مواجه شدن با عدم وجود کامنت‌ها در فایل csproj برنامه است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.2</TargetFramework>
    <AspNetCoreHostingModel>InProcess</AspNetCoreHostingModel>

    <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
    <TreatWarningsAsErrors>false</TreatWarningsAsErrors>
    <WarningsAsErrors>NU1605;</WarningsAsErrors>
    <NoWarn>1701;1702;1591</NoWarn>
  </PropertyGroup>
توضیحات:
- اگر می‌خواهید خودتان را مجبور به کامنت نویسی کنید، می‌توانید نبود کامنت‌ها را تبدیل به error کنید. برای این منظور خاصیت TreatWarningsAsErrors را به true تنظیم کنید. در این حالت هر کامنت نوشته نشده، به صورت یک error توسط کامپایلر گوشزد شده و برنامه کامپایل نخواهد شد.
- اگر TreatWarningsAsErrors را خاموش کردید، هنوز هم می‌توانید یکسری از warningهای انتخابی را تبدیل به error کنید. برای مثال NU1605 ذکر شده‌ی در خاصیت WarningsAsErrors، مربوط به package downgrade detection warning است.
- اگر به warning نبود کامنت‌ها دقت کنیم به صورت عبارات warning CS1591: Missing XML comment for publicly visible type or member شروع می‌شود. یعنی  CS1591 مربوط به کامنت‌های نوشته نشده‌است. می‌توان برای صرفنظر کردن از آن، شماره‌ی این خطا را بدون CS، توسط خاصیت NoWarn ذکر کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-03.zip

در قسمت بعد، مشکل خروجی تولید response از نوع 200 را که در قسمت دوم به آن اشاره کردیم، بررسی خواهیم کرد.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
پس از بررسی نحوه‌ی انجام تنظیمات اولیه‌ی کار با EF Core و همچنین آشنایی با مهاجرت‌های آن، مرحله‌ی بعد، مرحله‌ی مدلسازی داده‌ها است و اولین مرحله‌ی آن، نحوه‌ی تعیین کلید اصلی جداول است که در این زمینه، EF Core پیشرفت‌هایی قابل ملاحظه‌ای را نسبت به EF 6.x داشته‌است. در EF 6.x تنها دو حالت کلیدهای اصلی خود افزاینده که توسط بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شوند و یا تولید کلید اصلی در سمت کلاینت و توسط برنامه، پشتیبانی می‌شوند. در EF Core، مواردی مانند Sequence و Alternate keys نیز اضافه شده‌اند.


پیش فرض‌های تعیین کلید اصلی در EF Core

به صورت پیش فرض هر خاصیتی که به نام Id و یا type name>Id> باشد، به عنوان primary key تفسیر خواهد شد؛ مانند:
public class Car
{
    public string Id { get; set; }
و یا
public class Car
{
   public string CarId { get; set; }
در مثال اول، نام خاصیت، Id است و در مثال دوم، جمع نام کلاس به همراه Id ذکر شده‌است. یک چنین مواردی، نیازی به تنظیم اضافه‌تری ندارند.


نحوه‌ی تعیین کلید اصلی به صورت صریح

اگر یکی از دو حالت فوق برقرار نباشند، باید کلید اصلی را به نحو صریحی مشخص کرد.
الف) از طریق ویژگی‌ها
public class Car
{
   [Key]
   public string LicensePlate { get; set; }
در اینجا چون LicensePlate نه Id نام دارد و نه جمع نام کلاس به همراه Id است، باید به نحو صریحی توسط ویژگی Key مشخص شود.
ب) با استفاده از روش Fluent API
public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Car> Cars { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
         modelBuilder.Entity<Car>()
                 .HasKey(c => c.LicensePlate);
    }
 }
روش تنظیم کلید اصلی به صورت صریح، از طریق کدنویسی است که به آن Fluent API یا API روان هم گفته می‌شود. برای اینکار باید متد OnModelCreating کلاس Context برنامه را بازنویسی کرد و سپس از طریق متد HasKey، نام خاصیت کلید اصلی را ذکر نمود.


پیشنیاز کار با ویژگی‌ها در EF Core

در اسمبلی که مدل‌های موجودیت‌ها شما قرار دارند، نیاز است وابستگی System.ComponentModel.Annotations به فایل project.json پروژه اضافه شود، تا ویژگی‌هایی مانند Key، شناسایی و قابل استفاده شوند:
{
   "dependencies": {
          "System.ComponentModel.Annotations": "4.1.0"
   }
}


تعیین کلید ترکیبی و یا Composite key

اگر نیاز است چندین خاصیت را به صورت کلید اصلی معرفی کرد که به آن composite key هم می‌گویند، تنها روش ممکن، استفاده از Fluent API و به صورت زیر است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
                       .HasKey(c => new { c.State, c.LicensePlate });
}
در قسمت HasKey می‌توان چندین خاصیت را نیز جهت تعیین کلید ترکیبی مشخص کرد.


روش‌های مختلف تولید خودکار مقادیر خواص

حالت پیش فرض تولید مقدار فیلدهای Id عددی، همان حالت خود افزاینده‌ای است که توسط بانک اطلاعاتی کنترل می‌شود و یا کلید اصلی که از نوع Guid تعیین شود نیز به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی در حین عملیات Add، مقدار دهی می‌شود (با استفاده از الگوریتم Guid سری در SQL Server).
 اگر این حالات مطلوب شما نیست، حالت‌های سه گانه‌ی ذیل را می‌توان استفاده کرد:

الف) هیچ داده‌ی خودکاری تولید نشود
برای اینکار می‌توان با استفاده از ویژگی DatabaseGenerated و تنظیم مقدار آن به None، جلوی تولید خودکار کلید اصلی را گرفت. در این حالت باید هم در حین عملیات Add و هم در حین عملیات Update، مقادیر را خودتان مقدار دهی کنید:
public class Blog
{
    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
    public int BlogId { get; set; }

    public string Url { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.BlogId)
           .ValueGeneratedNever();
}

ب) تولید داده‌های خودکار فقط در حالت Add
حالت Add به این معنا است که داده‌های خواص مشخصی، برای موجودیت‌های «جدید»، به صورت خودکار تولید خواهند شد. اینکه آیا واقعا این مقادیر به صورت خودکار تولید می‌شوند یا خیر، صرفا وابسته‌است به بانک اطلاعاتی در حال استفاده. برای مثال SQL Server برای نوع‌های Guid، به صورت خودکار با کمک الگوریتم SQL Server sequential GUID، کار مقدار دهی یک چنین فیلدهایی را انجام می‌دهد.
این فیلدها باید توسط ویژگی DatabaseGenerated و با مقدار Identity مشخص شوند. در اینجا Identity به معنای فیلدهایی است که به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند و الزاما به کلید اصلی اشاره نمی‌کنند. برای مثال در موجودیت ذیل، خاصیت تاریخ ثبت رکورد، از نوع Identity مشخص شده‌است. به این معنا که در حین ثبت اولیه‌ی رکورد آن، نیازی نیست تا خاصیت Inserted را مقدار دهی کرد. اما اینکه آیا SQL Server یک چنین کاری را به صورت خودکار انجام می‌دهد، پاسخ آن خیر است. SQL server فقط برای فیلدهای عددی و Guid ایی که با DatabaseGeneratedOption.Identity مزین شده باشند، مقادیر متناظری را به صورت خودکار تولید می‌کند. برای حالت DateTime نیاز است، مقدار پیش فرض فیلد را صریحا مشخص کرد که توسط ویژگی‌ها میسر نیست و فقط fluent API از آن پشتیبانی می‌کند.
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }

   [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Identity)]
   public DateTime Inserted { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
           .Property(b => b.Inserted)
           .ValueGeneratedOnAdd();
}
برای تعیین مقدار پیش فرض خاصیت Inserted به نحوی که توسط SQL Server به صورت خودکار مقدار دهی شود، می‌توان از متد HasDefaultValueSql به نحو ذیل استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
        .Property(b => b.Inserted)
        .HasDefaultValueSql("getdate()");
}
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس Blog درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? Inserted).

یک نکته: در حالت DatabaseGeneratedOption.Identity و یا ValueGeneratedOnAdd فوق، اگر مقداری به این نوع فیلدها انتساب داده شده باشد که با مقدار پیش فرض آن‌ها (property.ClrType.GetDefaultValue) متفاوت باشد، از این مقدار جدید، بجای تولید مقداری خودکار، استفاده خواهد شد. برای مثال مقدار پیش فرض رشته‌ها، نال، مقادیر عددی، صفر و برای Guid مقدار Guid.Empty است. اگر هر مقدار دیگری بجای این‌ها به فیلدهای فوق انتساب داده شوند، از آن‌ها استفاده می‌شود.

ج) تولید داده‌های خودکار در هر دو حالت Add و Update
تولید داده‌ها در حالت‌های Add و Update به این معنا است که یک چنین خواصی، همواره با فراخوانی متد SaveChanges، دارای مقدار خودکار جدیدی خواهند شد و نیازی نیست در کدها مقدار دهی شوند. برای مشخص سازی این نوع خواص، از ویژگی DatabaseGenerated با مقدار Computed و یا متد ValueGeneratedOnAddOrUpdate در حالت Fluent API می‌توان استفاده کرد:
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }

    [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.Computed)]
    public DateTime LastUpdated { get; set; }
}
و یا معادل این تنظیم با استفاده از Fluent API به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Entity<Blog>()
       .Property(b => b.LastUpdated)
       .ValueGeneratedOnAddOrUpdate();
}
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تولید خودکار مقادیر فیلدها فقط در حالت‌های int و Guid انجام می‌شود (که برای مثال SQL Server از آن‌ها پشتیبانی می‌کند). در مثال فوق، خاصیت LastUpdated از نوع DateTime اینگونه تعریف شده‌است و SQL Server برای یک چنین فیلدهای خاصی، مقدار خودکاری را تولید نکرده و به دنبال مقدار پیش فرض آن می‌گردد. بنابراین در اینجا نیز باید مشخص سازی HasDefaultValueSql("getdate()") را که در قسمت قبل عنوان کردیم، صراحتا در قسمت تنظیمات Fluent API ذکر و تنظیم کرد.

تذکر: در اینجا نیز همانند حالت ValueGeneratedOnAdd، اگر این خواص مشخص شده، دارای مقدار متفاوتی با مقدار پیش فرض آن‌ها باشند، از این مقادیر جدید بجای تولید خودکار مقادیر استفاده خواهد شد.


خواص محاسباتی (Computed Columns) و تفاوت آن‌ها با DatabaseGeneratedOption.Computed

خواص محاسباتی (Computed Columns)، خواصی هستند که مقادیر آن‌ها در بانک اطلاعاتی محاسبه می‌شوند و کاملا متفاوت هستند با DatabaseGeneratedOption.Computed که مفهوم دیگری دارد. DatabaseGeneratedOption.Computed به این معنا است که این فیلد خاص، با هر بار فراخوانی SaveChanges باید مقدار محاسبه شده‌ی جدیدی را داشته باشد و روش تولید این مقدار خودکار، یا بر اساس Guidهای سری است، یا توسط فیلدهای خود افزاینده‌ی عددی و یا از طریق مقادیر پیش فرضی مانند getdate در حین ثبت یا به روز رسانی، مقدار دهی می‌شوند. اما خواص محاسباتی، یکی از امکانات «گزارشگیری سریع» SQL Server هستند و به نحو ذیل، تنها توسط Fluent API قابل تنظیم می‌باشند:
public class Person
{
    public int PersonId { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string DisplayName { get; set; }
}

public class MyContext : DbContext
{
    public DbSet<Person> People { get; set; }

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
          modelBuilder.Entity<Person>()
              .Property(p => p.DisplayName)
               .HasComputedColumnSql("[LastName] + ', ' + [FirstName]");
     }
 }
در اینجا فیلد DisplayName یک فیلد محاسباتی بوده و از حاصل جمع دو فیلد دیگر در سمت دیتابیس تشکیل می‌شود. این نگاشت و محاسبه چون در سمت بانک اطلاعاتی انجام می‌شود، بازدهی بیشتری دارد نسبت به حالتی که ابتدا دو فیلد به کلاینت منتقل شده و سپس در این سمت جمع زده شوند.


امکان تعریف Sequence در EF Core 1.0

Sequence قابلیتی است که به SQL Server 2012 اضافه شده‌است و توضیحات بیشتر آن‌را در مطلب «نحوه ایجاد Sequence و استفاده آن در Sql Server 2012» می‌توانید مطالعه کنید.
در EF Core، امکان مدلسازی Sequence نیز پیش بینی شده‌است. آن‌ها به صورت پیش فرض در مدل‌ها ذکر نمی‌شوند و همچنین وابستگی به جدول خاصی ندارند. به همین جهت امکان تعریف آن‌ها صرفا توسط Fluent API وجود دارد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
     modelBuilder.HasSequence<int>("OrderNumbers", schema: "shared") 
           .StartsAt(1000).IncrementsBy(5);

     modelBuilder.Entity<Order>()
         .Property(o => o.OrderNo)
         .HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR shared.OrderNumbers");
}
پس از اینکه یک Sequence  تعریف شد، می‌توان برای نمونه از آن جهت تولید مقادیر پیش فرض ستون‌ها استفاده کرد.
در مثال فوق، ابتدا یک Sequence نمونه به نام OrderNumbers تعریف شده‌است که از عدد 1000 شروع شده و واحد افزایش آن 5 است. سپس از این نام در قسمت مقدار پیش فرض ستون OrderNo استفاده شده‌است.

و یا از Sequence ‌ها می‌توان برای تعیین مقدار پیش فرض Primary key بجای حالت identity خود افزایش یابنده استفاده کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.HasSequence<int>("PrimaryKeyWithSequenceSequence");
    modelBuilder.Entity<PrimaryKeyWithSequence>(entity =>
     {
       entity.Property(e => e.PrimaryKeyWithSequenceId).HasDefaultValueSql("NEXT VALUE FOR [PrimaryKeyWithSequenceSequence]");
     });
}
در اینجا یک توالی از نوع int تعریف شده و سپس هربار که قرار است رکوردی درج شود، مقدار id آن به صورت خودکار از طریق کوئری Select NEXT VALUE FOR
[PrimaryKeyWithSequenceSequence] دریافت و سپس بجای فیلد id درج می‌شود.

به این روش الگوریتم Hi-Low هم می‌گویند که یکی از مهم‌ترین اهداف آن داشتن یک سری Id منحصربفرد، جهت بالابردن سرعت insertها در یک batch است. در حالت عادی insertها، ابتدا یک insert انجام می‌شود، سپس کوئری گرفته شده و آخرین Id درج شده به کلاینت بازگشت داده می‌شود. این روش، برای انجام تنها یک insert، سریع است. اما برای batch insert، به شدت کارآیی پایینی دارد. به همین جهت دسترسی به بازه‌ای از اعداد منحصربفرد، پیش از شروع به insert تعداد زیادی رکورد، سرعت نهایی کار را بالا می‌برد.


نحوه‌ی تعریف ایندکس‌ها در EF Core 1.0

برای افزودن ایندکس‌ها به EF Core 1.0، تنها روش میسر، استفاده از Fluent API است (و برخلاف EF 6.x از روش data annotations فعلا پشتیبانی نمی‌کند؛ هرچند API جدید آن نسبت به EF 6.x بسیار واضح‌تر است و با ابهامات کمتر).
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
      modelBuilder.Entity<Blog>()
          .HasIndex(b => b.Url)
          .HasName("Index_Url");
اگر قسمت HasName را ذکر نکنید، نام آن <IX_<type name>_<property name درنظر گرفته می‌شود و برای اینکه ایندکس منحصربفردی را تعریف کنید، می‌توان متد IsUnique را به انتهای این زنجیره اضافه کرد:
 modelBuilder.Entity<Blog>().HasIndex(b => b.Url).HasName("Index_Url").IsUnique();
همچنین می‌توان همانند composite keys، در اینجا نیز ترکیبی از خواص را به صورت یک ایندکس معرفی نمود:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .HasIndex(idx => new { idx.FirstName, idx.LastName })
   .IsUnique();
در این حالت اگر HasName ذکر نشود، نام آن همانند الگویی است که پیشتر عنوان شد؛ با این تفاوت که قسمت property name آن، جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ خواهد بود.

یک نکته: اگر از پروایدر SQL Server استفاده می‌کنید، می‌توان متد الحاقی ویژه‌ای را به نام ForSqlServerIsClustered نیز برای تعریف clustered indexes، در این زنجیره ذکر کرد.


امکان تعریف Alternate Keys در EF Core 1.0

به Unique Constraints در EF Core، نام Alternate Keys را داده‌اند و این مورد نیز تنها از طریق Fluent API قابل تنظیم است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Car>()
     .HasAlternateKey(c => c.LicensePlate)
     .HasName("AlteranteKey_LicensePlate");
}
برای یک Alternate Key به صورت خودکار هم ایندکس ایجاد می‌شود و هم اینکه این ایندکس منحصربفرد خواهد بود.
اگر متد HasName در اینجا ذکر نشود، نام پیش فرض آن  <type name>_<property name> خواهد بود و اگر همانند composite keys و یا ایندکس‌های ترکیبی، چند خاصیت ذکر شوند، قسمت property name به جمع نام تمام خواص ذکر شده و جدا شده‌ی با _ تنظیم می‌شود.
برای نمونه اگر یک Alternate Key ترکیبی را به صورت ذیل تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Person>()
     .HasAlternateKey(x => new { x.FirstName, x.LastName });
در قسمت مهاجرت‌هایی که قرار است به بانک اطلاعاتی اعمال شوند، به یک UniqueConstraint ترجمه می‌شود:
 table.UniqueConstraint("AK_Persons_FirstName_LastName", x => new { x.FirstName, x.LastName });


سؤال: یک Unique Constraint با Unique Index چه تفاوتی دارد؟

در پشت صحنه، پیاده سازی یک Unique Constraint با Unique Index تفاوتی ندارند. فقط از دیدگاه روشن‌تر شدن مقصود، استفاده‌ی از Unique Constraint ترجیح داده می‌شود.
البته از دیدگاه بانک اطلاعاتی پیاده سازی کننده نیز برای نمونه SQL Server، این تفاوت‌ها وجود دارند:
الف) یک Unique Constraint را نمی‌توان غیرفعال کرد؛ برخلاف Unique Indexها.
ب) Unique Constraint‌ها موارد اضافه‌تری را مانند FILLFACTOR و IGNORE_DUP_KEY نیز می‌توانند تنظیم کنند.
ج) امکان تعریف فیلترها برای Unique Indexها وجود دارد؛ برخلاف Unique Constraint ها.

که البته از دیدگاه EF، این سه مورد اهمیتی ندارند و بیشتر روشن‌تر شدن مقصود، هدف اصلی آن‌ها است.
راهنماهای پروژه‌ها
رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات توسط الگوریتم RSA
یکی از نیازهای امنیتی پروژه‌های نرم افزاری رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات است. برای این منظور شما می‌توانید از دو متد الحاقی زیر استفاده کنید.

رمزنگاری با متد Encrypt:
string secret = "My Secret";
string encoded = secret.Encrypt("mykey");
رمزگشایی با متد Decrypt:
string secret = "My Secret";
string decoded = encoded.Decrypt("mykey");
دو متد فوق به نوع داده String الحاق شده اند و پیاده سازی آنها در کلاس SecurityExtensions موجود است. جهت انتخاب کلید می‌توانید از ترکیب شناسه کاربری فرد، تاریخ و زمان ایجاد رکورد به همراه یک کلید خصوصی استفاده کنید. در این روش رمزگشایی اطلاعات بدون داشتن کلید امنیتی میسر نخواهد بود.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 2 - به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی
نکته تکمیلی
اگر فایل Context شما در لایه DataLayer قرار دارد و از برنامه نویسی چند لایه استفاده میکنید و تنظیمات رشته اتصال رو بخواید از فایل Startup لایه Web به DataLayer انتقال بدید، هنگام افزودن Migrations و Update database به خطای زیر میخورید:
Unable to create an object of type 'ApplicationDbContext'. For the different patterns supported at design time, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=851728
 که برای رفع آن باید از دستور زیر استفاده کنید:
dotnet ef migrations add InitDb -s ../ProjectName.Web
منظور از پرچم s اشاره به فایل Startup است، 'دو نقطه اسلش' هم برای یک مرحله برگشت از DataLayer به کنار تمام لایه‌ها و بعد وارد شدن به لایه Web پروژه مان است، ProjectName نیز نام اسمبلی است که فایل Startup در آن قرار دارد و تنظیمات رشته اتصال را به DataLayer انتقال میدهیم.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    var connectionString = Configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"];
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
    {
        options.UseSqlServer(connectionString);
    });
    // ...
}
هنگام استفاده از دستور update database هم باید مثل migrations از پرچم فوق استفاده شود.
نظرات مطالب
آموزش Prism #2
ممنونم دوست عزیز.
در مورد دستور اول روش ذکر شده کاملا صحیح است و نیازی به اصلاح نیست.
TargetDir$ دقیقا به مسیر فایل‌های اجرایی اشاره می‌کند و ConfigurationName$ را در خودش پشتیبانی می‌کنه. یعنی اگر پروژه در حال Relase باشد با استفاده از TargetDir$ دقیقا به فایل‌های موجود در فولدر Release در bin پروژه اشاره می‌کند و در حالت Debug به فایل‌های موجود در فولدر Debug در bin پروژه. با استفاده از گزینه Macros درقسمت Edit Post-Build مشاهده می‌کنید که مقدار TargetDir$ دقیقا صحیح است. اما دلیل اینکه چرا در بخش دوم دستور از SolutionDir$ استفاده شده است به این دلیل است که می‌خواهیم به فولدر bin پروژه اصلی اشاره داشته باشیم و چون این پروژه حتما در مسیر Solution جاری خواهد بود در نتیجه از این آدرس استفاده شده است.(در این جا TargetDir و TargetPath نمی‌تواند کمکی به ما بکند). به تصویر زیر دقت کنید:(چون پروژه در حالت release است در نتیجه مقادیر TargetDir و TargetPath به release ختم می‌شود)


به تفاوت مقادیر بین TargetDir$ و TargetPath$ و SolutionDir$ و ... دقت کنید.
در مورد متد GetModuleCatalog هم باید عنوان کنم که این متد در اسمبلی Microsoft.Practices.Composite.UnityExtensions ورژن 2.0.1.0 وجود دارد. در ورژن 4 نسخه Prism این متد به این نام تغییر کرده است. در این جا می‌تونید تغییرات بین Prism Library 2  و Prism Library 4 رو ببینید