مطالب
تازه‌های سرویس پک یک VS 2010 - حالت جدید کامپایل پروژه‌های VB

یکی از مشکلاتی که استفاده از VB.NET به همراه دارد عدم ارائه VB Runtime assembly در سکوهای کاری مختلف است؛ برای مثال جهت Windows Phone 7 و XNA. به همین جهت استفاده از این زبان و امکانات آن در سکوهای کاری یاد شده با مشکل روبرو بوده و سرویس پک یک VS 2010 با ارائه حالت ویژه‌ای از کامپایل، امکان قرار دادن اسمبلی یاد شده در فایل اجرایی نهایی را میسر کرده است. برای این منظور تنها کافی است سطر ذیل به فایل vbproj اضافه گردد:
<VBRuntime>Embed</VBRuntime>
یا باید به دستورات خط فرمان کامپایل پروژه، سوئیچ زیر اضافه شود:
/vbruntime*
بدیهی است این مورد تنها جهت سکوهای کاری که به همراه VB Runtime assembly ارائه نشده‌اند مفید است (و حتی لازم نیست تغییرات فوق را به صورت دستی اعمال کنید؛ زیرا پروژه‌های جدید VS 2010 SP1 مخصوص سکوهای کاری یاد شده به صورت خودکار این تغییرات را اعمال خواهند کرد).

ماخذ: (+)

مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر بازار هدف یک محصول شامل چندین کشور، منطقه یا زبان مختلف باشد، طراحی و پیاده سازی آن برای پشتیبانی از ویژگی‌های چندزبانه یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. یکی از بهترین روشهای پیاده سازی این ویژگی در دات نت استفاده از فایلهای Resource است. درواقع هدف اصلی استفاده از فایلهای Resource نیز Globalization است. Globalization برابر است با Internationalization + Localization که به اختصار به آن g11n میگویند. در تعریف، Internationalization (یا به اختصار i18n) به فرایند طراحی یک محصول برای پشتیبانی از فرهنگ(culture)‌ها و زبانهای مختلف و Localization (یا L10n) یا بومی‌سازی به شخصی‌سازی یک برنامه برای یک فرهنگ یا زبان خاص گفته میشود. (اطلاعات بیشتر در اینجا).
استفاده از این فایلها محدود به پیاده سازی ویژگی چندزبانه نیست. شما میتوانید از این فایلها برای نگهداری تمام رشته‌های موردنیاز خود استفاده کنید. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که تقرببا تمامی منابع مورد استفاده در یک محصول را میتوان درون این فایلها ذخیره کرد. این منابع در حالت کلی شامل موارد زیر است:
- انواع رشته‌های مورد استفاده در برنامه چون لیبل‌ها و پیغام‌ها و یا مسیرها (مثلا نشانی تصاویر یا نام کنترلرها و اکشنها) و یا حتی برخی تنظیمات ویژه برنامه (که نمیخواهیم براحتی قابل نمایش یا تغییر باشد و یا اینکه بخواهیم با تغییر زبان تغییر کنند مثل direction و امثال آن)
- تصاویر و آیکونها و یا فایلهای صوتی و انواع دیگر فایل ها
- و ...
 نحوه بهره برداری از فایلهای Resource در دات نت، پیاده سازی نسبتا آسانی را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این فایلها نیز روشهای متنوعی وجود دارد که در مطلب جاری به چگونگی استفاده از آنها در پروژه‌های ASP.NET MVC پرداخته میشود.

Globalization در دات نت
فرمت نام یک culture دات نت (که در کلاس CultureInfo پیاده شده است) بر اساس استاندارد RFC 4646 (^ و ^) است. (در اینجا اطلاعاتی راجع به RFC یا Request for Comments آورده شده است). در این استاندارد نام یک فرهنگ (کالچر) ترکیبی از نام زبان به همراه نام کشور یا منطقه مربوطه است. نام زبان برپایه استاندارد ISO 639 که یک عبارت دوحرفی با حروف کوچک برای معرفی زبان است مثل fa برای فارسی و en برای انگلیسی و نام کشور یا منطقه نیز برپایه استاندارد ISO 3166 که یه عبارت دوحرفی با حروف بزرگ برای معرفی یک کشور یا یک منطقه است مثل IR برای ایران یا US برای آمریکاست. برای نمونه میتوان به fa-IR برای زبان فارسی کشور ایران و یا en-US برای زبان انگلیسی آمریکایی اشاره کرد. البته در این روش نامگذاری یکی دو مورد استثنا هم وجود دارد (اطلاعات کامل کلیه زبانها: National Language Support (NLS) API Reference). یک فرهنگ خنثی (Neutral Culture) نیز تنها با استفاده از دو حرف نام زبان و بدون نام کشور یا منطقه معرفی میشود. مثل fa برای فارسی یا de برای آلمانی. در این بخش نیز دو استثنا وجود دارد (^).
در دات نت دو نوع culture وجود دارد: Culture و UICulture. هر دوی این مقادیر در هر Thread مقداری منحصربه فرد دارند. مقدار Culture بر روی توابع وابسته به فرهنگ (مثل فرمت رشته‌های تاریخ و اعداد و پول) تاثیر میگذارد. اما مقدار UICulture تعیین میکند که سیستم مدیریت منابع دات نت (Resource Manager) از کدام فایل Resource برای بارگذاری داده‌ها استفاده کند. درواقع در دات نت با استفاده از پراپرتی‌های موجود در کلاس استاتیک Thread برای ثرد جاری (که عبارتند از CurrentCulture و CurrentUICulture) برای فرمت کردن و یا انتخاب Resource مناسب تصمیم گیری میشود. برای تعیین کالچر جاری به صورت دستی میتوان بصورت زیر عمل کرد:
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR");
دراینجا باید اشاره کنم که کار انتخاب Resource مناسب با توجه به کالچر ثرد جاری توسط ResourceProviderFactory پیشفرض دات نت انجام میشود. در مطالب بعدی به نحوه تعریف یک پرووایدر شخصی سازی شده هم خواهم پرداخت.

پشتیبانی از زبانهای مختلف در MVC
برای استفاده از ویژگی چندزبانه در MVC دو روش کلی وجود دارد.
1. استفاده از فایلهای Resource برای تمامی رشته‌های موجود
2. استفاده از View‌های مختلف برای هر زبان
البته روش سومی هم که از ترکیب این دو روش استفاده میکند نیز وجود دارد. انتخاب روش مناسب کمی به سلیقه‌ها و عادات برنامه نویسی بستگی دارد. اگر فکر میکنید که استفاده از ویوهای مختلف به دلیل جداسازی مفاهیم درگیر در کالچرها (مثل جانمایی اجزای مختلف ویوها یا بحث Direction) باعث مدیریت بهتر و کاهش هزینه‌های پشتیبانی میشود بهتر است از روش دوم یا ترکیبی از این دو روش استفاده کنید. خودم به شخصه سعی میکنم از روش اول استفاده کنم. چون معتقدم استفاده از ویوهای مختلف باعث افزایش بیش از اندازه حجم کار میشود. اما در برخی موارد استفاده از روش دوم یا ترکیبی از دو روش میتواند بهتر باشد.

تولید فایلهای Resource
بهترین مکان برای نگهداری فایلهای Resource در یک پروژه جداگانه است. در پروژه‌های از نوع وب‌سایت پوشه‌هایی با نام App_GlobalResources یا App_LocalResources وجود دارد که میتوان از آنها برای نگهداری و مدیریت این نوع فایلها استفاده کرد. اما همانطور که در اینجا توضیح داده شده است این روش مناسب نیست. بنابراین ابتدا یک پروژه مخصوص نگهداری فایلهای Resource ایجاد کنید و سپس اقدام به تهیه این فایلها نمایید. سعی کنید که عنوان این پروژه به صورت زیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه نامگذاری اشیای مختلف در دات نت به این مطلب رجوع کنید.
<SolutionName>.Resources
برای افزودن فایلهای Resource به این پروژه ابتدا برای انتخاب زبان پیش فرض محصول خود تصمیم بگیرید. پیشنهاد میکنم که از زبان انگلیسی (en-US) برای اینکار استفاده کنید. ابتدا یک فایل Resource (با پسوند resx.) مثلا با نام Texts.resx به این پروژه اضافه کنید. با افزودن این فایل به پروژه، ویژوال استودیو به صورت خودکار یک فایل cs. حاوی کلاس متناظر با این فایل را به پروژه اضافه میکند. این کار توسط ابزار توکاری به نام ResXFileCodeGenerator انجام میشود. اگر به پراپرتی‌های این فایل resx. رجوع کنید میتوانید این عنوان را در پراپرتی Custom Tool ببینید. البته ابزار دیگری برای تولید این کلاسها نیز وجود دارد. این ابزارهای توکار برای سطوح دسترسی مخنلف استفاده میشوند. ابزار پیش فرض در ویژوال استودیو یعنی همان ResXFileCodeGenerator، این کلاسها را با دسترسی internal تولید میکند که مناسب کار ما نیست. ابزار دیگری که برای اینکار درون ویژوال استودیو وجود دارد PublicResXFileCodeGenerator است و همانطور که از نامش پیداست از سطح دسترسی public استفاده میکند. برای تغییر این ابزار کافی است تا عنوان آن را دقیقا در پراپرتی Custom Tool تایپ کنید.

نکته: درباره پراپرتی مهم Build Action این فایلها در مطالب بعدی بیشتر بحث میشود.
برای تعیین سطح دسترسی Resource موردنظر به روشی دیگر، میتوانید فایل Resource را باز کرده و Access Modifier آن را به Public تغییر دهید.

سپس برای پشتیبانی از زبانی دیگر، یک فایل دیگر Resource به پروژه اضافه کنید. نام این فایل باید همنام فایل اصلی به همراه نام کالچر موردنظر باشد. مثلا برای زبان فارسی عنوان فایل باید Texts.fa-IR.resx یا به صورت ساده‌تر برای کالچر خنثی (بدون نام کشور) Texts.fa.resx باشد. دقت کنید اگر نام فایل را در همان پنجره افزودن فایل وارد کنید ویژوال استودیو این همنامی را به صورت هوشمند تشخیص داده و تغییراتی را در پراپرتی‌های پیش فرض فایل Resource ایجاد میکند.
نکته: این هوشمندی مرتبه نسبتا بالایی دارد. بدین صورت که تنها درصورتیکه عبارت بعد از نام فایل اصلی Resource (رشته بعد از نقطه مثلا fa در اینجا) متعلق به یک کالچر معتبر باشد این تغییرات اعمال خواهد شد.
مهمترین این تغییرات این است که ابزاری را برای پراپرتی Custom Tool این فایلها انتخاب نمیکند! اگر به پراپرتی فایل Texts.fa.resx مراجعه کنید این مورد کاملا مشخص است. در نتیجه دیگر فایل cs. حاوی کلاسی جداگانه برای این فایل ساخته نمیشود. همچنین اگر فایل Resource جدید را باز کنید میبنید که برای Access Modifier آن گزینه No Code Generation انتخاب شده است.
در ادامه شروع به افزودن عناوین موردنظر در این دو فایل کنید. در اولی (بدون نام زبان) رشته‌های مربوط به زبان انگلیسی و در دومی رشته‌های مربوط به زبان فارسی را وارد کنید. سپس در هرجایی که یک لیبل یا یک رشته برای نمایش وجود دارد از این کلیدهای Resource استفاده کنید مثل:
<SolutionName>.Resources.Texts.Save
<SolutionName>.Resources.Texts.Cancel

استفاده از Resource در ویومدل ها
دو خاصیت معروفی که در ویومدلها استفاده میشوند عبارتند از: DisplayName و Required. پشتیبانی از کلیدهای Resource به صورت توکار در خاصیت Required وجود دارد. برای استفاده از آنها باید به صورت زیر عمل کرد:
[Required(ErrorMessageResourceName = "ResourceKeyName", ErrorMessageResourceType = typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
در کد بالا باید از نام فایل Resource اصلی (فایل اول که بدون نام کالچر بوده و به عنوان منبع پیشفرض به همراه یک فایل cs. حاوی کلاس مربوطه نیز هست) برای معرفی ErrorMessageResourceType استفاده کرد. چون ابزار توکار ویژوال استودیو از نام این فایل برای تولید کلاس مربوطه استفاده میکند.
متاسفانه خاصیت DisplayName که در فضای نام System.ComponentModel (در فایل System.dll) قرار دارد قابلیت استفاده از کلیدهای Resource را به صورت توکار ندارد. در دات نت 4 خاصیت دیگری در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations به نام Display (در فایل System.ComponentModel.DataAnnotations.dll) وجود دارد که این امکان را به صورت توکار دارد. اما قابلیت استفاده از این خاصیت تنها در MVC 3 وجود دارد. برای نسخه‌های قدیمیتر MVC امکان استفاده از این خاصیت حتی اگر نسخه فریمورک هدف 4 باشد وجود ندارد، چون هسته این نسخه‌های قدیمی امکان استفاده از ویژگی‌های جدید فریمورک با نسخه بالاتر را ندارد. برای رفع این مشکل میتوان کلاس خاصیت DisplayName را برای استفاده از خاصیت Display به صورت زیر توسعه داد:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
  {
    private readonly DisplayAttribute _display;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string resourceName, Type resourceType)
    {
      _display = new DisplayAttribute { ResourceType = resourceType, Name = resourceName };
    }
    public override string DisplayName
    {
      get
      {
        try
        {
          return _display.GetName();
        }
        catch (Exception)
        {
          return _display.Name;
        }
      }
    }
  }
در این کلاس با ترکیب دو خاصیت نامبرده امکان استفاده از کلیدهای Resource فراهم شده است. در پیاده سازی این کلاس فرض شده است که نسخه فریمورک هدف حداقل برابر 4 است. اگر از نسخه‌های پایین‌تر استفاده میکنید در پیاده سازی این کلاس باید کاملا به صورت دستی کلید موردنظر را از Resource معرفی شده بدست آورید. مثلا به صورت زیر:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
{
    private readonly PropertyInfo nameProperty;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string displayNameKey, Type resourceType = null)
        : base(displayNameKey)
    {
        if (resourceType != null)
            nameProperty = resourceType.GetProperty(base.DisplayName, BindingFlags.Static | BindingFlags.Public);
    }
    public override string DisplayName
    {
        get
        {
            if (nameProperty == null) base.DisplayName;
            return (string)nameProperty.GetValue(nameProperty.DeclaringType, null);
        }
    }
}
برای استفاده از این خاصیت جدید میتوان به صورت زیر عمل کرد:
[LocalizationDisplayName("ResourceKeyName", typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
البته بیشتر خواص متداول در ویومدلها از ویژگی موردبحث پشتیبانی میکنند.
نکته: به کار گیری این روش ممکن است در پروژه‌های بزرگ کمی گیج کننده و دردسرساز بوده و باعث پیچیدگی بی‌مورد کد و نیز افزایش بیش از حد حجم کدنویسی شود. در مقاله آقای فیل هک (Model Metadata and Validation Localization using Conventions) روش بهتر و تمیزتری برای مدیریت پیامهای این خاصیت‌ها آورده شده است.

پشتیبانی از ویژگی چند زبانه
مرحله بعدی برای چندزبانه کردن پروژه‌های MVC تغییراتی است که برای مدیریت Culture جاری برنامه باید پیاده شوند. برای اینکار باید خاصیت CurrentUICulture در ثرد جاری کنترل و مدیریت شود. یکی از مکانهایی که برای نگهداری زبان جاری استفاده میشود کوکی است. معمولا برای اینکار از کوکی‌های دارای تاریخ انقضای طولانی استفاده میشود. میتوان از تنظیمات موجود در فایل کانفیگ برای ذخیره زبان پیش فرض سیستم نیز استفاه کرد.
روشی که معمولا برای مدیریت زبان جاری میتوان از آن استفاده کرد پیاده سازی یک کلاس پایه برای تمام کنترلرها است. کد زیر راه حل نهایی را نشان میدهد:
public class BaseController : Controller
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    protected override void ExecuteCore()
    {
      var cookie = HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.ExecuteCore();
    }
  }
راه حل دیگر استفاده از یک ActionFilter است که نحوه پیاده سازی یک نمونه از آن در زیر آورده شده است:
public class LocalizationActionFilterAttribute : ActionFilterAttribute
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      var cookie = filterContext.HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        filterContext.HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
  }
نکته مهم: تعیین زبان جاری (یعنی همان مقداردهی پراپرتی CurrentCulture ثرد جاری) در یک اکشن فیلتر بدرستی عمل نمیکند. برای بررسی بیشتر این مسئله ابتدا به تصویر زیر که ترتیب رخ‌دادن رویدادهای مهم در ASP.NET MVC را نشان میدهد دقت کنید:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید رویداد OnActionExecuting که در یک اکشن فیلتر به کار میرود بعد از عملیات مدل بایندینگ رخ میدهد. بنابراین قبل از تعیین کالچر جاری، عملیات validation و یافتن متن خطاها از فایلهای Resource انجام میشود که منجر به انتخاب کلیدهای مربوط به کالچر پیشفرض سرور (و نه آنچه که کاربر تنظیم کرده) خواهد شد. بنابراین استفاده از یک اکشن فیلتر برای تعیین کالچر جاری مناسب نیست. راه حل مناسب استفاده از همان کنترلر پایه است، زیرا متد ExecuteCore قبل از تمامی این عملیات صدا زده میشود. بنابرابن همیشه کالچر تنظیم شده توسط کاربر به عنوان مقدار جاری آن در ثرد ثبت میشود.

امکان تعیین/تغییر زبان توسط کاربر
برای تعیین یا تغییر زبان جاری سیستم نیز روشهای گوناگونی وجود دارد. استفاده از زبان تنظیم شده در مرورگر کاربر، استفاده از عنوان زبان در آدرس صفحات درخواستی و یا تعیین زبان توسط کاربر در تنظیمات برنامه/سایت و ذخیره آن در کوکی یا دیتابیس و مواردی از این دست روشهایی است که معمولا برای تعیین زبان جاری از آن استفاده میشود. در کدهای نمونه ای که در بخشهای قبل آورده شده است فرض شده است که زبان جاری سیستم درون یک کوکی ذخیره میشود بنابراین برای استفاده از این روش میتوان از قطعه کدی مشابه زیر (مثلا در فایل Layout.cshtml_) برای تعیین و تغییر زبان استفاه کرد:
<select id="langs" onchange="languageChanged()">
  <option value="fa-IR">فارسی</option>
  <option value="en-US">انگلیسی</option>
</select>
<script type="text/javascript">
  function languageChanged() {
    setCookie("MyLanguageCookieName", $('#langs').val(), 365);
    window.location.reload();
  }
  document.ready = function () {
    $('#langs').val(getCookie("MyLanguageCookieName"));
  };
  function setCookie(name, value, exdays, path) {
    var exdate = new Date();
    exdate.setDate(exdate.getDate() + exdays);
    var newValue = escape(value) + ((exdays == null) ? "" : "; expires=" + exdate.toUTCString()) + ((path == null) ? "" : "; path=" + path) ;
    document.cookie = name + "=" + newValue;
  }
  function getCookie(name) {
    var i, x, y, cookies = document.cookie.split(";");
    for (i = 0; i < cookies.length; i++) {
      x = cookies[i].substr(0, cookies[i].indexOf("="));
      y = cookies[i].substr(cookies[i].indexOf("=") + 1);
      x = x.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
      if (x == name) {
        return unescape(y);
      }
    }
  }
</script> 
متدهای setCookie و getCookie جاوا اسکریپتی در کد بالا از اینجا گرفته شده اند البته پس از کمی تغییر.
نکته: مطلب Cookieها بحثی نسبتا مفصل است که در جای خودش باید به صورت کامل آورده شود. اما در اینجا تنها به همین نکته اشاره کنم که عدم توجه به پراپرتی path کوکی‌ها در این مورد خاص برای خود من بسیار گیج‌کننده و دردسرساز بود. 
به عنوان راهی دیگر میتوان به جای روش ساده استفاده از کوکی، تنظیماتی در اختیار کاربر قرار داد تا بتواند زبان تنظیم شده را درون یک فایل یا دیتابیس ذخیره کرد البته با درنظر گرفتن مسائل مربوط به کش کردن این تنظیمات.
راه حل بعدی میتواند استفاده از تنظیمات مرورگر کاربر برای دریافت زبان جاری تنظیم شده است. مرورگرها تنظیمات مربوط به زبان را در قسمت Accept-Languages در HTTP Header درخواست ارسالی به سمت سرور قرار میدهند. بصورت زیر:
GET https://www.dntips.ir HTTP/1.1
...
Accept-Language: fa-IR,en-US;q=0.5
...
این هم تصویر مربوط به Fiddler آن:

نکته: پارامتر q در عبارت مشخص شده در تصویر فوق relative quality factor نام دارد و به نوعی مشخص کننده اولویت زبان مربوطه است. مقدار آن بین 0 و 1 است و مقدار پیش فرض آن 1 است. هرچه مقدار این پارامتر بیشتر باشد زبان مربوطه اولویت بالاتری دارد. مثلا عبارت زیر را درنظر بگیرید:
Accept-Language: fa-IR,fa;q=0.8,en-US;q=0.5,ar-BH;q=0.3
در این حالت اولویت زبان fa-IR برابر 1 و fa برابر 0.8 (fa;q=0.8) است. اولویت دیگر زبانهای تنظیم شده نیز همانطور که نشان داده شده است در مراتب بعدی قرار دارند. در تنظیم نمایش داده شده برای تغییر این تنظیمات در IE میتوان همانند تصویر زیر اقدام کرد:

در تصویر بالا زبان فارسی اولویت بالاتری نسبت به انگلیسی دارد. برای اینکه سیستم g11n دات نت به صورت خودکار از این مقادیر جهت زبان ثرد جاری استفاده کند میتوان از تنظیم زیر در فایل کانفیگ استفاده کرد:
<system.web>
    <globalization enableClientBasedCulture="true" uiCulture="auto" culture="auto"></globalization>
</system.web>
در سمت سرور نیز برای دریافت این مقادیر تنظیم شده در مرورگر کاربر میتوان از کدهای زیر استفاه کرد. مثلا در یک اکشن فیلتر:
var langs = filterContext.HttpContext.Request.UserLanguages;
پراپرتی UserLanguages از کلاس Request حاوی آرایه‌ای از استرینگ است. این آرایه درواقع از Split کردن مقدار Accept-Languages با کاراکتر ',' بدست می‌آید. بنابراین اعضای این آرایه رشته‌ای از نام زبان به همراه پارامتر q مربوطه خواهند بود (مثل "fa;q=0.8").
راه دیگر مدیریت زبانها استفاده از عنوان زبان در مسیر درخواستی صفحات است. مثلا آدرسی شبیه به www.MySite.com/fa/Employees نشان میدهد کاربر درخواست نسخه فارسی از صفحه Employees را دارد. نحوه استفاده از این عناوین و نیز موقعیت فیزیکی این عناوین در مسیر صفحات درخواستی کاملا به سلیقه برنامه نویس و یا کارفرما بستگی دارد. روش کلی بهره برداری از این روش در تمام موارد تقریبا یکسان است.
برای پیاده سازی این روش ابتدا باید یک route جدید در فایل Global.asax.cs اضافه کرد:
routes.MapRoute(
    "Localization", // Route name
    "{lang}/{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
    new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
دقت کنید که این route باید قبل از تمام routeهای دیگر ثبت شود. سپس باید کلاس پایه کنترلر را به صورت زیر پیاده سازی کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void ExecuteCore()
  {
    var lang = RouteData.Values["lang"];
    if (lang != null && !string.IsNullOrWhiteSpace(lang.ToString()))
    {
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang.ToString());
    }
    base.ExecuteCore();
  }
}
این کار را در یک اکشن فیلتر هم میتوان انجام داد اما با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد استفاده از اکشن فیلتر برای تعیین زبان جاری کار مناسبی نیست.
نکته: به دلیل آوردن عنوان زبان در مسیر درخواستها باید کتترل دقیقتری بر کلیه مسیرهای موجود داشت!

استفاده از ویوهای جداگانه برای زبانهای مختلف
برای اینکار ابتدا ساختار مناسبی را برای نگهداری از ویوهای مختلف خود درنظر بگیرید. مثلا میتوانید همانند نامگذاری فایلهای Resource از نام زبان یا کالچر به عنوان بخشی از نام فایلهای ویو استفاده کنید و تمام ویوها را در یک مسیر ذخیره کنید. همانند تصویر زیر:

البته اینکار ممکن است به مدیریت این فایلها را کمی مشکل کند چون به مرور زمان تعداد فایلهای ویو در یک فولدر زیاد خواهد شد. روش دیگری که برای نگهداری این ویوها میتوان به کار برد استفاده از فولدرهای جداگانه با عناوین زبانهای موردنظر است. مانند تصویر زیر:

روش دیگری که برای نگهداری و مدیریت بهتر ویوهای زبانهای مختلف از آن استفاده میشود به شکل زیر است:

استفاه از هرکدام از این روشها کاملا به سلیقه و راحتی مدیریت فایلها برای برنامه نویس بستگی دارد. درهر صورت پس از انتخاب یکی از این روشها باید اپلیکشن خود را طوری تنظیم کنیم که با توجه به زبان جاری سیستم، ویوی مربوطه را جهت نمایش انتخاب کند.
مثلا برای روش اول نامگذاری ویوها میتوان از روش دستکاری متد OnActionExecuted در کلاس پایه کنترلر استفاده کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
  {
    var view = context.Result as ViewResultBase;
    if (view == null) return; // not a view
    var viewName = view.ViewName;
    view.ViewName = GetGlobalizationViewName(viewName, context);
    base.OnActionExecuted(context);
  }
  private static string GetGlobalizationViewName(string viewName, ControllerContext context)
  {
    var cultureName = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.Name;
    if (cultureName == "en-US") return viewName; // default culture
    if (string.IsNullOrEmpty(viewName))
      return context.RouteData.Values["action"] + "." + cultureName; // "Index.fa"
    int i;
    if ((i = viewName.IndexOf('.')) > 0) // ex: Index.cshtml
      return viewName.Substring(0, i + 1) + cultureName + viewName.Substring(i); // "Index.fa.cshtml"
    return viewName + "." + cultureName; // "Index" ==> "Index.fa"
  }
}
همانطور که قبلا نیز شرح داده شد، چون متد ExecuteCore قبل از OnActionExecuted صدا زده میشود بنابراین از تنظیم درست مقدار کالچر در ثرد جاری اطمینان داریم.
روش دیگری که برای مدیریت انتخاب ویوهای مناسب استفاده از یک ویوانجین شخصی سازی شده است. مثلا برای روش سوم نامگذاری ویوها میتوان از کد زیر استفاده کرد:
public sealed class RazorGlobalizationViewEngine : RazorViewEngine
  {
    protected override IView CreatePartialView(ControllerContext controllerContext, string partialPath)
    {
      return base.CreatePartialView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, partialPath));
    }
    protected override IView CreateView(ControllerContext controllerContext, string viewPath, string masterPath)
    {
      return base.CreateView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, viewPath), masterPath);
    }
    private static string GetGlobalizationViewPath(ControllerContext controllerContext, string viewPath)
    {
      //var controllerName = controllerContext.RouteData.GetRequiredString("controller");
      var request = controllerContext.HttpContext.Request;
      var lang = request.Cookies["MyLanguageCookie"];
      if (lang != null && !string.IsNullOrEmpty(lang.Value) && lang.Value != "en-US")
      {
        var localizedViewPath = Regex.Replace(viewPath, "^~/Views/", string.Format("~/Views/Globalization/{0}/", lang.Value));
        if (File.Exists(request.MapPath(localizedViewPath))) viewPath = localizedViewPath;
      }
      return viewPath;
    }
و برای ثبت این ViewEngine در فایل Global.asax.cs خواهیم داشت:
protected void Application_Start()
{
  ViewEngines.Engines.Clear();
  ViewEngines.Engines.Add(new RazorGlobalizationViewEngine());
}

محتوای یک فایل Resource
ساختار یک فایل resx. به صورت XML استاندارد است. در زیر محتوای یک نمونه فایل Resource با پسوند resx. را مشاهده میکنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <!-- 
    Microsoft ResX Schema ...
    -->
  <xsd:schema id="root" xmlns="" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:msdata="urn:schemas-microsoft-com:xml-msdata">
   ...
  </xsd:schema>
  <resheader name="resmimetype">
    <value>text/microsoft-resx</value>
  </resheader>
  <resheader name="version">
    <value>2.0</value>
  </resheader>
  <resheader name="reader">
    <value>System.Resources.ResXResourceReader, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <resheader name="writer">
    <value>System.Resources.ResXResourceWriter, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <data name="RightToLeft" xml:space="preserve">
    <value>false</value>
    <comment>RightToleft is false in English!</comment>
  </data>
</root>
در قسمت ابتدایی تمام فایلهای resx. که توسط ویژوال استودیو تولید میشود کامنتی طولانی وجود دارد که به صورت خلاصه به شرح محتوا و ساختار یک فایل Resource میپردازد. در ادامه تگ نسبتا طولانی xsd:schema قرار دارد. از این قسمت برای معرفی ساختار داده ای فایلهای XML استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با XSD (یا XML Schema) به اینجا مراجعه کنید. به صورت خلاصه میتوان گفت که XSD برای تعیین ساختار داده‌ها یا تعیین نوع داده ای اطلاعات موجود در یک فایل XML به کار میرود. درواقع تگهای XSD به نوعی فایل XML ما را Strongly Typed میکند. با توجه به اطلاعات این قسمت، فایلهای resx. شامل 4 نوع گره اصلی هستند که عبارتند از: metadata و assembly و data و resheader. در تعریف هر یک از گره‌ها در این قسمت مشخصاتی چون نام زیر گره‌های قابل تعریف در هر گره و نام و نوع خاصیتهای هر یک معرفی شده است.
بخش موردنظر ما در این مطلب قسمت انتهایی این فایلهاست (تگهای resheader و data). همانطور در بالا مشاهده میکنید تگهای reheader شامل تنظیمات مربوط به فایل resx. با ساختاری ساده به صورت name/value است. یکی از این تنظیمات resmimetype فایل resource را معرفی میکند که درواقع مشخص کننده نوع محتوای (Content Type) فایل XML است(^). برای فایلهای resx این مقدار برابر text/microsoft-resx است. تنظیم بعدی نسخه مربوط به فایل resx (یا Microsoft ResX Schema) را نشان میدهد. در حال حاضر نسخه جاری (در VS 2010) برابر 2.0 است. تنظیم بعدی مربوط به کلاسهای reader و writer تعریف شده برای استفاده از این فایلهاست. به نوع این کلاسهای خواننده و نویسنده فایلهای resx. و مکان فیزیکی و فضای نام آنها دقت کنید که در مطالب بعدی از آنها برای ویرایش و بروزرسانی فایلهای resource در زمان اجرا استفاده خواهیم کرد.
در پایان نیز تگهای data که برای نگهداری داده‌ها از آنها استفاده میشود. هر گره data شامل یک خاصیت نام (name) و یک زیرگره مقدار (value) است. البته امکان تعیین یک کامنت در زیرگره comment نیز وجود دارد که اختیاری است. هر گره data مینواند شامل خاصیت type و یا mimetype نیز باشد. خاصیت type مشخص کننده نوعی است که تبدیل text/value را با استفاده از ساختار TypeConverter پشتیبانی میکند. البته اگر در نوع مشخص شده این پشتیبانی وجود نداشته باشد، داده موردنظر پس از سریالایز شدن با فرمت مشخص شده در خاصیت mimetype ذخیره میشود. این mimetype اطلاعات موردنیاز را برای کلاس خواننده این فایلها (ResXResourceReader به صورت پیشفرض) جهت چگونگی بازیابی آبجکت موردنظر فراهم میکند. مشخص کردن این دو خاصیت برای انواع رشته ای نیاز نیست. انواع mimetype قابل استفاده عبارتند از:
- application/x-microsoft.net.object.binary.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Binary.BinaryFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود (راجع به انکدینگ base64 ^ و ^).
- application/x-microsoft.net.object.soap.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.SoapFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
- application/x-microsoft.net.object.bytearray.base64: آبجکت ابتدا باید با استفاده از یک System.ComponentModel.TypeConverter به آرایه ای از بایت سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
نکته: امکان جاسازی کردن (embed) فایلهای resx. در یک اسمبلی یا کامپایل مستقیم آن به یک سَتِلایت اسمبلی (ترجمه مناسبی برای satellite assembly پیدا نکردم، چیزی شبیه به اسمبلی قمری یا وابسته و از این قبیل ...) وجود ندارد. ابتدا باید این فایلهای resx. به فایلهای resources. تبدیل شوند. اینکار با استفاده از ابزار Resource File Generator (نام فایل اجرایی آن resgen.exe است) انجام میشود (^ و ^). سپس میتوان با استفاده از Assembly Linker ستلایت اسمبلی مربوطه را تولید کرد (^). کل این عملیات در ویژوال استودیو با استفاده از ابزار msbuild به صورت خودکار انجام میشود!

نحوه یافتن کلیدهای Resource در بین فایلهای مختلف Resx توسط پرووایدر پیش فرض در دات نت
عملیات ابتدا با بررسی خاصیت CurrentUICulture از ثرد جاری آغاز میشود. سپس با استفاده از عنوان استاندارد کالچر جاری، فایل مناسب Resource یافته میشود. در نهایت بهترین گزینه موجود برای کلید درخواستی از منابع موجود انتخاب میشود. مثلا اگر کالچر جاری fa-IR و کلید درخواستی از کلاس Texts باشد ابتدا جستجو برای یافتن فایل Texts.fa-IR.resx آغاز میشود و اگر فایل موردنظر یا کلید درخواستی در این فایل یافته نشد جستجو در فایل Texts.fa.resx ادامه می‌یابد. اگر باز هم یافته نشد درنهایت این عملیات جستجو در فایل resource اصلی خاتمه می‌یابد و مقدار کلید منبع پیش فرض به عنوان نتیجه برگشت داده میشود. یعنی در تمامی حالات سعی میشود تا دقیقترین و بهترین و نزدیکترین نتیجه انتخاب شود. البته درصورتیکه از یک پرووایدر شخصی سازی شده برای کار خود استفاده میکنید باید چنین الگوریتمی را جهت یافتن کلیدهای منابع خود از فایلهای Resource (یا هرمنبع دیگر مثل دیتابیس یا حتی یک وب سرویس) درنظر بگیرید.

Globalization در کلاینت (javascript g11n)
یکی دیگر از موارد استفاده g11n در برنامه نویسی سمت کلاینت است. با وجود استفاده گسترده از جاوا اسکریپت در برنامه نویسی سمت کلاینت در وب اپلیکیشنها، متاسفانه تا همین اواخر عملا ابزار یا کتابخانه مناسبی برای مدیریت g11n در این زمینه وجود نداشته است. یکی از اولین کتابخانه‌های تولید شده در این زمینه کتابخانه jQuery Globalization است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است (برای آشنایی بیشتر با این کتابخانه به ^ و ^ مراجعه کنید). این کتابخانه بعدا تغییر نام داده و اکنون با عنوان Globalize شناخته میشود. Globalize یک کتابخانه کاملا مستقل است که وابستگی به هیچ کتابخانه دیگر ندارد (یعنی برای استفاده از آن نیازی به jQuery نیست). این کتابخانه حاوی کالچرهای بسیاری است که عملیات مختلفی چون فرمت و parse انواع داده‌ها را نیز در سمت کلاینت مدیریت میکند. همچنین با فراهم کردن منابعی حاوی جفتهای key/culture میتوان از مزایایی مشابه مواردی که در این مطلب بحث شد در سمت کلاینت نیز بهره برد. نشانی این کتابخانه در github اینجا است. با اینکه خود این کتابخانه ابزار کاملی است اما در بین کالچرهای موجود در فایلهای آن متاسفانه پشتیبانی کاملی از زبان فارسی نشده است. ابزار دیگری که برای اینکار وجود دارد پلاگین jquery localize است که برای بحث g11n رشته‌ها پیاده‌سازی بهتر و کاملتری دارد.

در مطالب بعدی به مباحث تغییر مقادیر کلیدهای فایلهای resource در هنگام اجرا با استفاده از روش مستقیم تغییر محتوای فایلها و کامپایل دوباره توسط ابزار msbuild و نیز استفاده از یک ResourceProvider شخصی سازی شده به عنوان یک راه حل بهتر برای اینکار میپردازم.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است:

مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت سوم - بهبود کارآیی برنامه با تبدیل عملیات Reflection به تولید کد خودکار
همانطور که در قسمت اول این سری نیز عنوان شد، انجام عملیات Reflection عموما به همراه سربار محاسبه‌ی هرباره‌ی اطلاعات مورد نیاز آن است و اکنون می‌توان یک چنین محاسباتی را توسط Source generators، در زمان کامپایل برنامه، تامین و جزئی از خروجی نهایی کامپل شده‌ی آن کرد تا کارآیی برنامه به شدت افزایش یابد. یک نمونه مثال آن، استفاده از ویژگی Display بر روی عناصر یک enum است تا بتوان توضیحات بیشتری را جهت نمایش در UI، ارائه داد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo;

public enum Gender
{
    NotSpecified,
    [Display(Name = "مرد")] Male,
    [Display(Name = "زن")] Female
}
روش متداول جهت دسترسی به اطلاعات ویژگی Display، استفاده از Reflection به صورت زیر است:
public static class Extensions
{
    public static string GetDisplayName(this Enum value)
    {
        if (value is null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(value));

        var attribute = value.GetType().GetField(value.ToString())?
            .GetCustomAttributes<DisplayAttribute>(false).FirstOrDefault();

        if (attribute is null)
            return value.ToString();

        return attribute.GetType().GetProperty("Name")?.GetValue(attribute, null)?.ToString();
    }
}
یعنی هرجائی که در برنامه نیاز باشد تا برای مثال نام نمایشی Gender.Female محاسبه شود، باید یکبار عملیات فوق در زمان اجرا، تکرار گردد با محاسبه‌ی تمام ویژگی‌های یک عنصر enum، بررسی وجود DisplayAttribute در این بین و در صورت وجود، محاسبه‌ی مقدار خاصیت Name آن.
یعنی در اصل متد کمکی که برای اینکار نیاز داریم، چنین خروجی را دارد:
namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo
{
  public static class GenderExtensions
  {
      public static string GetDisplayName(this Gender @enum)
      {
          return @enum switch
            {
                Gender.NotSpecified => "NotSpecified",
                Gender.Male => "مرد",
                Gender.Female => "زن",
                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(@enum))
            };
      }
  }
}
مزیت این روش نسبت به Reflection، از پیش محاسبه شده بودن و سرعت بالای کار با آن است؛ اما ... باید به ازای هر enum نوشته شده، یکبار به صورت اختصاصی، تکرار شود و همچنین اگر اطلاعات enum متناظر با آن تغییر کرد، نیاز است تا این کلاس‌ها و متدهای کمکی نیز اصلاح شوند. به همین جهت است که عموما کار با Reflection ترجیح داده می‌شود؛ چون حجم کدنویسی کمتری را به همراه دارد و همچنین می‌تواند انواع و اقسام enum را پوشش دهد و عمومی است.
با ارائه‌ی Source Generators، مشکلات یاد شده دیگر وجود ندارند. یعنی کار تولید متدهای اختصاصی برای هر enum، خودکار است و همچنین به روز رسانی آنی آن‌ها با هر تغییری در enum‌ها نیز پیش‌بینی شده‌است.


تهیه‌ی تولید کننده‌ی خودکار کدی که نام نمایشی enumها را به صورت از پیش محاسبه شده ارائه می‌دهد

در قسمت قبل، با روش تهیه و استفاده از Source Generators آشنا شدیم. در اینجا نیز از همان قالب، در جهت تولید کد متد الحاقی GetDisplayName فوق، استفاده خواهیم کرد. یعنی هدف رسیدن به کلاس GenderExtensions فوق و متد GetDisplayName آن، در زمان کامپایل برنامه و به صورت خودکار است:
[Generator]
public class EnumExtensionsGenerator : ISourceGenerator
{
    public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
    {}

    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
        var compilation = context.Compilation;
        foreach (var syntaxTree in compilation.SyntaxTrees)
        {
            var semanticModel = compilation.GetSemanticModel(syntaxTree);
            var immutableHashSet = syntaxTree.GetRoot()
                .DescendantNodesAndSelf()
                .OfType<EnumDeclarationSyntax>()
                .Select(enumDeclarationSyntax => semanticModel.GetDeclaredSymbol(enumDeclarationSyntax))
                .OfType<ITypeSymbol>()
                /*.Where(typeSymbol => typeSymbol.GetAttributes().Any(
                    attributeData => string.Equals(attributeData.AttributeClass?.Name, "GenerateExtensions",
                        StringComparison.Ordinal)
                ))*/
                .ToImmutableHashSet();

            foreach (var typeSymbol in immutableHashSet)
            {
                var source = GenerateEnumExtensions(typeSymbol);
                context.AddSource($"{typeSymbol.Name}Extensions.cs", source);
            }
        }
    }
کار را با ایجاد یک کلاس عمومی جدید که پیاده سازی کننده‌ی اینترفیس ISourceGenerator و مزین به ویژگی Generator است، شروع می‌کنیم. در مورد وابستگی‌های مورد نیاز یک چنین پروژه‌ای، در قسمت قبل توضیحات کافی ارائه شد.
در اینجا در متد Execute، دسترسی کاملی را به اطلاعات تهیه شده‌ی توسط کامپایلر داریم. توسط آن تمام Enumهای برنامه را یا همان EnumDeclarationSyntax را در اینجا، یافته و سپس حلقه‌ای را بر روی اطلاعات آن‌ها تشکیل داده و برای تک تک آن‌ها، توسط متد GenerateEnumExtensions، کد معادل کلاس GenderExtensions را که در این مطلب معرفی شد، تولید می‌کنیم. در پایان کار نیز این کد را توسط متد AddSource، به کامپایلر معرفی خواهیم کرد تا بلافاصله در IDE ظاهر شده و قابلیت استفاده را پیدا کند.

یک نکته: اگر می‌خواهید صرفا enumهای خاصی در این بین بررسی شوند، می‌توانید کدهای یک Attribute سفارشی را مثلا با نام فرضی [GenerateExtensions] در همینجا توسط متد context.AddSource به مجموعه سورس‌ها اضافه کنید و سپس بر اساس نام آن، در قسمت Where ایی که کامنت شده‌است، تنها اطلاعات مدنظر را فیلتر و پردازش کنید.

متدی هم که ابتدا کلاس Extensions را بر اساس نام هر Enum موجود تولید و سپس بدنه‌ی متد GetDisplayName اختصاصی آن‌را تکمیل می‌کند، به صورت زیر است:
    private string GenerateEnumExtensions(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
        return $@"namespace {typeSymbol.ContainingNamespace}
{{
  public static class {typeSymbol.Name}Extensions
  {{
      public static string GetDisplayName(this {typeSymbol.Name} @enum)
      {{
          {GenerateExtensionMethodBody(typeSymbol)}
      }}
  }}
}}";
    }

    private static string GenerateExtensionMethodBody(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
        var sb = new StringBuilder();
        sb.Append(@"return @enum switch
            {
");

        foreach (var fieldSymbol in typeSymbol.GetMembers().OfType<IFieldSymbol>())
        {
            var displayAttribute = fieldSymbol.GetAttributes()
                .FirstOrDefault(attributeData =>
                    string.Equals(attributeData.AttributeClass?.Name, "DisplayAttribute", StringComparison.Ordinal));
            if (displayAttribute is null)
            {                
                sb.AppendLine(
                    $@"                {typeSymbol.Name}.{fieldSymbol.Name} => ""{fieldSymbol.Name}"",");
            }
            else
            {
                var displayAttributeName = displayAttribute.NamedArguments
                    .FirstOrDefault(x => string.Equals(x.Key, "Name", StringComparison.Ordinal))
                    .Value;
                sb.AppendLine(
                    $@"                {typeSymbol.Name}.{fieldSymbol.Name} => ""{displayAttributeName.Value}"",");
            }
        }

        sb.Append(
            @"                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(@enum))
            };");

        return sb.ToString();
    }
در مورد روش استفاده‌ی از این source generator نیز در قسمت قبل بحث شد و فقط کافی است ارجاعی را به اسمبلی آن به پروژه‌ی مدنظر افزود و OutputItemType را به آنالایزر تنظیم کرد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SourceGeneratorTests-part3.zip


سؤال: چگونه می‌توان کدهای تولید شده‌ی توسط یک Source Generator را ذخیره کرد؟

Source Generators به صورت پیش‌فرض هیچ فایلی را بر روی دیسک سخت ذخیره نمی‌کنند و تمام عملیات آن‌ها در حافظه انجام می‌شود. اگر علاقمند به مطالعه‌ی این خروجی‌های خودکار، به صورت فایل‌های واقعی هستید، نیاز به انجام تغییرات زیر در فایل csproj پروژه‌ی مصرف کننده‌ی Source Generator است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>

    <EmitCompilerGeneratedFiles>true</EmitCompilerGeneratedFiles>
    <CompilerGeneratedFilesOutputPath>Generated</CompilerGeneratedFilesOutputPath>
  </PropertyGroup>
  
  <Target Name="CleanSourceGeneratedFiles" BeforeTargets="BeforeBuild" DependsOnTargets="$(BeforeBuildDependsOn)">
    <RemoveDir Directories="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)" />
  </Target>  
  <ItemGroup>
    <!-- Exclude the output of source generators from the compilation -->
    <Compile Remove="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)/**/*.cs" />
<Content Include="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)/**" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\NotifyPropertyChangedGenerator\NotifyPropertyChangedGenerator.csproj" 
OutputItemType="Analyzer" ReferenceOutputAssembly="false" />
  </ItemGroup>
</Project>
توضیحات:
- EmitCompilerGeneratedFiles سبب ثبت فایل‌های خودکار تولید شده، بر روی دیسک سخت می‌شود که قالب مسیر پیش‌فرض ذخیره سازی آن به صورت زیر است:
{BaseIntermediateOutpath}/generated/{Assembly}/{SourceGeneratorName}/{GeneratedFile}
- اگر می‌خواهید نام پوشه‌ی generated را تغییر دهید، می‌توان از ویژگی CompilerGeneratedFilesOutputPath استفاده کرد.
- چون این فایل‌های cs. جدید ثبت شده‌ی بر روی دیسک سخت، مجددا وارد پروسه‌ی کامپایل می‌شوند و خود Source Generator هم یک نمونه‌ی از آن‌ها‌را پیش‌تر به کامپایلر معرفی کرده‌است، برنامه دیگر به علت وجود اطلاعات تکراری، کامپایل نخواهد شد. به همین جهت نیاز است تا قسمت Compile Remove فوق را نیز معرفی کرد تا کامپایلر از پوشه‌ی Generated تنظیمی، صرفنظر کند.
- اطلاعات موجود در پوشه‌ی Generated، فقط یکبار تولید می‌شوند؛ صرفنظر از اطلاعات موجود در حافظه که همیشه به روز است. به همین جهت اگر می‌خواهید نمونه‌های به روز شده‌ی آن‌ها را نیز بر روی دیسک سخت داشته باشید، نیاز به قسمت RemoveDir تنظیمی وجود دارد.
مطالب
بومی سازی منابع در پروژه‌های ASP.NET Core Web API
اگر پروژه‌ی ما فقط از یک Web API تشکیل شده و نیاز است در قسمت‌های مختلف آن، مانند کنترلرها، سرویس‌ها، اعتبارسنج‌ها و غیره از منابع بومی شده استفاده شود، می‌توان از یک راه حل ساده‌ی «SharedResource» استفاده کرد؛ با این مزایا و شرایط:
 - تمام تعاریف بومی سازی مورد نیاز برنامه در یک تک فایل SharedResource.fa.resx قرار می‌گیرند. این فایل نیز در یک اسمبلی مستقل از برنامه‌ی اصلی اضافه می‌شود.
 - با استفاده از تزریق سرویس IStringLocalizer می‌توان به کلیدهای فایل SharedResource.fa.resx در هر قسمتی از برنامه‌ی Web API دسترسی یافت.
 - در این بین اگر کلیدی یافت نشد، خطایی با ذکر دقیق جزئیات منبع جستجو شده، لاگ می‌شود.
 - کلیدهای بومی سازی data annotations نیز قابل دریافت از فایل SharedResource.fa.resx می‌باشند.
 
در ادامه روش پیاده سازی یک چنین امکاناتی را بررسی می‌کنیم.
 
 
قرار دادن فایل منبع اشتراکی در اسمبلی ExternalResources

پس از ایجاد پروژه‌ی ابتدایی Web API به نام Core3xSharedResource.WebApi، یک اسمبلی جدید را برای مثال به نام Core3xSharedResource.ExternalResources تعریف کرده و در داخل آن پوشه‌ی جدید Resources را تعریف می‌کنیم. به این پوشه، فایل منبع جدیدی را به نام SharedResource.fa.resx اضافه می‌کنیم. در کنار آن باید یک کلاس خالی به نام SharedResource.cs نیز وجود داشته باشد.

کار با ین فایل (و یا فایل‌های دیگری مانند SharedResource.en.resx) همانند تمام فایل‌های منبع استاندارد است و نکته‌ی خاصی را به همراه ندارد.


معرفی فایل منبع اشتراکی به سرویس‌های بومی سازی برنامه

پس از ایجاد و تکمیل فایل منبع اشتراکی، برای معرفی آن به برنامه، ابتدا کلاس جدید LocalizationConfig را تعریف کرده و در آن متد جدید AddCustomLocalization را به صورت زیر معرفی می‌کنیم:
    public static class LocalizationConfig
    {
        public static IMvcBuilder AddCustomLocalization(this IMvcBuilder mvcBuilder, IServiceCollection services)
        {
            mvcBuilder.AddDataAnnotationsLocalization(options =>
                    {
                        const string resourcesPath = "Resources";
                        string baseName = $"{resourcesPath}.{nameof(SharedResource)}";
                        var location = new AssemblyName(typeof(SharedResource).GetTypeInfo().Assembly.FullName).Name;

                        options.DataAnnotationLocalizerProvider = (type, factory) =>
                        {
                            // to use `SharedResource.fa.resx` file
                            return factory.Create(baseName, location);
                        };
                    });

            services.AddLocalization();
            services.AddScoped<IStringLocalizer>(provider =>
                            provider.GetRequiredService<IStringLocalizer<SharedResource>>());

            services.AddScoped<ISharedResourceService, SharedResourceService>();
            return mvcBuilder;
        }
    }
- در اینجا در ابتدا توسط متد AddDataAnnotationsLocalization، کار معرفی اسمبلی ثالثی که باید تعاریف بومی سازی را از آن دریافت کرد، صورت گرفته‌است.
- سپس با استفاده از متد AddLocalization، سرویس‌های پایه‌ی بومی سازی ASP.NET Core به برنامه اضافه می‌شوند. برای مثال پس از این تعریف اگر در هر جائی از برنامه سرویس <IStringLocalizer<SharedResource را تزریق کنید، می‌توان به مداخل فایل منبع اشتراکی، دسترسی یافت.
- در ادامه امکان تزریق سرویس غیرجنریک IStringLocalizer را نیز میسر کرده‌ایم که تعاریف خودش را از همان سرویس توکار <IStringLocalizer<SharedResource دریافت می‌کند. مزیت اینکار، فراهم شدن امکانات بومی سازی، برای مثال در کتابخانه‌هایی مانند Fluent Validation است که دقیقا از سرویس غیرجنریک IStringLocalizer برای دریافت منابع استفاده می‌کنند.
- در آخر تعریف یک سرویس سفارشی را نیز مشاهده می‌کنید که در ادامه‌ی بحث تکمیل خواهد شد.

هدف از متد AddCustomLocalization فوق، خلوت کردن فایل startup برنامه است. این متد به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddHttpContextAccessor();
            services.AddControllers().AddCustomLocalization(services);
        }

پس از آن نیاز است میان‌افزار بومی سازی را نیز فعال کرد. متد UseCustomRequestLocalization زیر، اینکار را انجام می‌دهد:
    public static class LocalizationConfig
    {
        public static IApplicationBuilder UseCustomRequestLocalization(this IApplicationBuilder app)
        {
            var requestLocalizationOptions = new RequestLocalizationOptions
            {
                DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
                SupportedCultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR")
                },
                SupportedUICultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR")
                }
            };
            app.UseRequestLocalization(requestLocalizationOptions);
            return app;
        }
    }
محل قرارگیری متد UseCustomRequestLocalization فوق در فایل آغازین برنامه، باید به صورت زیر باید باشد:
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseCustomRequestLocalization();

            app.UseRouting();

            app.UseAuthorization();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllers();
            });
        }
    }


تعریف مدل برنامه به همراه ویژگی‌های بومی سازی شده

در اینجا تعریف RegisterModel را مشاهده می‌کنید که ErrorMessage‌های آن هرچند به ظاهر یک رشته‌ی معمولی هستند، اما در عمل از فایل منبع اشتراکی خوانده می‌شوند:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Core3xSharedResource.Models.Account
{
    public class RegisterModel
    {
        [Required(ErrorMessage = "Please enter an email address")] // -->> from the shared resources
        [EmailAddress(ErrorMessage = "Please enter a valid email address")] // -->> from the shared resources
        public string Email { get; set; }
    }
}

فایل resx ما دارای یک چنین کلیدهایی است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <data name="&lt;b&gt;Hello&lt;/b&gt;&lt;i&gt; {0}&lt;/i&gt;" xml:space="preserve">
    <value>&lt;b&gt;سلام&lt;/b&gt;&lt;i&gt; {0}&lt;/i&gt;</value>
  </data>
  <data name="About Title" xml:space="preserve">
    <value>درباره</value>
  </data>
  <data name="DNT" xml:space="preserve">
    <value>.NET Tips</value>
  </data>
  <data name="SiteName" xml:space="preserve">
    <value>DNT</value>
  </data>
  <data name="Please enter an email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیلی را وارد کنید</value>
  </data>
  <data name="Please enter a valid email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیل معتبری را وارد کنید</value>
  </data>
</root>
یک نکته: در اینجا بهتر است کلیدها را به صورت جملات کامل انگلیسی وارد کرد، تا اگر منبع فارسی معادل آن‌ها یافت نشدند، دقیقا از همان کلید، به عنوان مقدار خروجی سیستم بومی سازی استفاده کند.


آزمایش برنامه

اکنون برنامه‌ی Web API، ‌برای آزمایش آماده‌است. برای مثال در کنترلر زیر، سرویس عمومی IStringLocalizer به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس قصد بازگشت مقدار کلید «About Title» را دارد. همچنین خطاهای بومی شده‌ی مدل برنامه را نیز بررسی می‌کنیم:
using Core3xSharedResource.Models.Account;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Localization;

namespace Core3xSharedResource.WebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class NormalIStringLocalizerController : ControllerBase
    {
        private readonly IStringLocalizer _localizer;

        public NormalIStringLocalizerController(IStringLocalizer localizer)
        {
            _localizer = localizer;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult<string> Get()
        {
            var localizedString = _localizer["About Title"];
            if (localizedString.ResourceNotFound)
            {
                return NotFound($"The localization resource with ID:`{localizedString.Name}` not found. SearchedLocation: `{localizedString.SearchedLocation}`.");
            }
            return localizedString.Value;
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult<RegisterModel> Post(RegisterModel model)
        {
            return model;
        }
    }
}


حالت get را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. در Web API برای تنظیم زبان مورد استفاده می‌توان از هدری به نام Accept-Language استفاده کرد که برای مثال در اینجا به fa تنظیم شده‌است و نتیجه‌ی آن مراجعه به فایل SharedResource.fa.resx خواهد بود. اگر en-us وارد شود، نیاز خواهد بود تا فایل منبع اشتراکی دیگری را تعریف کنید. البته اگر این هدر تنظیم نشود، با توجه به تنظیمات متد UseCustomRequestLocalization، مقدار پیش‌فرض آن همان fa-IR خواهد بود.

حالت post را نیز در تصویر زیر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا چون ایمیل وارد نشده، هر دو خطای تنظیم شده‌ی در مدل برنامه را دریافت کرده‌ایم و این خطاها نیز فارسی هستند. به این معنا که بومی سازی data annotations نیز به درستی کار می‌کند.


تعریف یک سرویس عمومی برای محصور سازی قابلیت‌های بومی سازی، در برنامه‌های Web API

در ادامه تعریف سرویس SharedResourceService را مشاهده می‌کنید که ثبت آن‌را پیشتر انجام دادیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.Extensions.Localization;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace Core3xSharedResource.Services
{
    public interface ISharedResourceService
    {
        string this[string index] { get; }

        IEnumerable<LocalizedString> GetAllStrings(bool includeParentCultures);
        string GetString(string name, params object[] arguments);
        string GetString(string name);
    }

    public class SharedResourceService : ISharedResourceService
    {
        private readonly IStringLocalizer _sharedLocalizer;
        private readonly ILogger<SharedResourceService> _logger;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;

        public SharedResourceService(
            IStringLocalizer sharedHtmlLocalizer,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor,
            ILogger<SharedResourceService> logger
            )
        {
            _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
            _sharedLocalizer = sharedHtmlLocalizer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(sharedHtmlLocalizer));
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpContextAccessor));
        }

        public IEnumerable<LocalizedString> GetAllStrings(bool includeParentCultures)
        {
            return _sharedLocalizer.GetAllStrings(includeParentCultures);
        }

        public string this[string index] => GetString(index);

        public string GetString(string name, params object[] arguments)
        {
            var result = _sharedLocalizer.GetString(name, arguments);
            logError(name, result);
            return result;
        }

        private void logError(string name, LocalizedString result)
        {
            if (result.ResourceNotFound)
            {
                var acceptLanguage = _httpContextAccessor?.HttpContext?.Request?.Headers["Accept-Language"];
                _logger.LogError($"The localization resource with Accept-Language:`{acceptLanguage}` & ID:`{name}` not found. SearchedLocation: `{result.SearchedLocation}`.");
            }
        }

        public string GetString(string name)
        {
            var result = _sharedLocalizer.GetString(name);
            logError(name, result);
            return result;
        }
    }
}
این سرویس نه فقط دسترسی به IStringLocalizer را محصور می‌کند، بلکه در متد logError آن اینبار خطای بسیار مفیدی جهت دیباگ کردن سیستم بومی سازی لاگ خواهد شد. اگر کلیدی یافت نشود، فایلی یافت نشود و یا زبان ارسالی تنظیمی یافت نشود، خطای آن‌را در لاگ‌های برنامه می‌توانید مشاهده کنید که در حالت عادی کار با IStringLocalizer، لاگ نمی‌شوند و همچنین هیچ خطا و یا استثنائی را نیز سبب نمی‌شوند. به همین جهت دیباگ کردن سیستم بومی سازی بدون این لاگ‌ها، تقریبا غیرممکن است. برای مثال مقدار baseNameهایی را که در کدهای این مطلب مشاهده می‌کنید، بر اساس همین لاگ‌ها تشخیص داده شدند و بدون آن‌ها تشکیل این مقادیر غیرممکن بودند.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Core3xSharedResource.zip
مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 1
آموزش کامل AutoMapper قبلا در سایت ارائه شده است. در این مقاله می‌خواهیم Mapping نوع‌های مختلف بین Dto و Entity‌های پروژه را توسط Reflection به صورت خودکار انجام دهیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این ریپازیتوری مشاهده کنید.
در این روش ما یک کلاس جنریک را به نام BaseDto داریم که تمام Dto‌های ما برای نگاشت خودکار باید از آن ارث بری کنند. در مثال زیر کلاس PostDto لازم است به کلاس Post نگاشت شود. پس خواهیم داشت :
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
}
  • کلاس PostDto خودش را به عنوان اولین پارامتر جنریک BaseDto معرفی می‌کند.
  • به عنوان پارامتر دوم، باید کلاس Entity ایی که قرار است به آن نگاشت شود (Post) را معرفی کنیم.
  • پارامتر سوم، نوع فیلد Id است که در اینجا خاصیت Id کلاس‌های Post و PostDto ما، از نوع long است.
  • نهایتا خواصی را که برای نگاشت لازم داریم، تعریف میکنیم مثل Title و...
  • همچنین می‌توانیم خواصی برای نگاشت با خواص Navigation Property‌های Post هم تعریف کنیم؛ مانند CategoryName که به خاصیت Name از Category پست مربوطه اشاره میکند و AutoMapper به صورت هوشمندانه آن‌ها را به هم نگاشت می‌کند.
تعریف کلاس جنریک BaseDto هم به نحو زیر است.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey>
        where TDto : class, new()
        where TEntity : BaseEntity<TKey>, new()
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }
}
  • نوع TDto به کلاس Dto ما اشاره میکند؛ مثلا PostDto
  • نوع TEntity به کلاس Entity ما اشاره میکند؛ مثلا Post
  • نوع TKey به نوع خاصیت Id اشاره میکند.
  • شرط لازم برای نوع TEntity این است که از <BaseEntity<TKey ارث بری کرده باشد (نوع پایه‌ای که تمام Entity‌های ما از آن ارث بری می‌کنند).
  • متد‌های کمکی ToEntity و FromEntity، کار نگاشت اشیاء را برای ما راحت‌تر می‌کنند.
پیاده سازی کلاس BaseEntity و Post نیز به شرح زیر است.
public abstract class BaseEntity<TKey>
{
    public TKey Id { get; set; }
}

public class Post : BaseEntity<long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CatgeoryId { get; set; }

    public Category Category { get; set; }
}

توضیح متد های ToEntity  و  FromEntity 
متد ToEntity شی Dto جاری را به Entity مربوطه نگاشت کرده و یک وهله از آن را باز میگرداند. پس بجای استفاده دستی از Api‌های AutoMapper مانند Mapper.Map<Post>(postDto)  کافی است متد ToEntity را فراخوانی کنیم؛ مثال:
var postDto = new PostDto();
var post = postDto.ToEntity();
متد بالا برای اکشن Create مناسب است؛ ولی برای اکشن Update خیر. چرا که برای Update نباید نگاشت بر روی وهله جدیدی از Post انجام شود؛ بلکه باید بر روی وهله‌ای از قبل موجود (همان post ایی که بر اساس id واکشی کرده‌ایم) نگاشت انجام شود، تا تغییرات لازم، بر روی همان وهله تاثیر کند. در غیر این صورت اگر وهله جدیدی از post ایجاد شود، چون توسط EF ChangeTracker ردیابی نمی‌شود، به‌روز رسانی هم انجام نخواهد شد.
بنابراین برای نگاشت postDto به یک شیء Post از پیش موجود (post یافت شده توسط id) خواهیم داشت:
var post = // finded by id
var updatePost = postDto.ToEntity(post);
همچنین برای نگاشت از یک Entity به Dto (عکس قضیه بالا: مثلا نگاشت یک postDto به post) کافی است متد ایستای FromEntity را خوانی کنیم. مثال :
var postDto = PostDto.FromEntity(post);

کانفیگ خودکار Mapping توسط Reflection
در ادامه می‌خواهیم کانفیگ Mapping بین Dto‌های پروژه به Entity‌های مربوطه (مثلا PostDto به Dto و برعکس) را به صورت خودکار توسط Reflection پیاده سازی و اعمال کنیم. این کار توسط کلاس AutoMapperConfiguration به نحو زیر انجام می‌شود.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(configuration =>
        {
            configuration.ConfigureAutoMapperForDto();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.ConfigureAutoMapperForDto(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

        var mappingTypes = dtoTypes
            .Select(type =>
            {
                var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
                return new
                {
                    DtoType = arguments[0],
                    EntityType = arguments[1]
                };
            }).ToList();

        foreach (var mappingType in mappingTypes)
            config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
    }

    public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
    {
        var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }
    }

    public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
                type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
                (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
                type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

        return dtoTypes;
    }
}
عملیات با فراخوانی متد ایستا InitializeAutoMapper شروع می‌شود و باید این متد فقط یکبار در اجرای پروژه فراخوانی شود. (مثلا در سازنده کلاس Startup.cs)
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
        AutoMapperConfiguration.InitializeAutoMapper();
    }
- درون این متد کانفیگ، Mapping نوع‌های مختلف قابل نگاشت برای AutoMapper توسط Mapper.Initialize انجام می‌شود.
- متد ConfigureAutoMapperForDto متد دیگری را به همین نام، فراخوانی می‌کند؛ با این تفاوت که Assembly ورودی پروژه را توسط متد ()Assembly.GetEntryAssembly، یافته و به آن پاس میدهد.
- EntryAssembly به اسمبلی ای که به عنوان نقطه ورود برنامه است، اشاره می‌کند. در این سورس کد چون پروژه ما از نوع ASP.NET Core است، اسمبلی این پروژه به عنوان EntryAssmebly شناخته می‌شود؛ یعنی همان لایه‌ای که کلاس‌های Dto ما (مانند PostDto) داخل آن تعریف شده‌است. ما به این اسمبلی از این جهت نیاز داریم که می‌خواهیم توسط Reflection، تمام نوع‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند (مانند PostDto) را یافته و Mapping آنها را به AutoMapper معرفی و اعمال کنیم.
نکته : اگر در پروژه شما Dto‌ها در لایه/لایه‌های دیگری تعریف شده‌اند باید اسمبلی آن لایه‌ها را به آن پاس دهید.
در این مرحله توسط متد GetDtoTypes کار یافتن نوع‌های Dto موجود در اسمبلی/اسمبلی‌های مشخص شده انجام می‌شود.
public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
{
    var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

    var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
            type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
            (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
            type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

    return dtoTypes;
}
  • در خط اول ابتدا تمامی نوع‌های قابل دسترس از بیرون (ExportedTypes) از assembly‌های دریافتی واکشی می‌شود.
  • سپس توسط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از BaseDto ارث بری کرده‌اند، فیلتر شده و بازگردانده می‌شوند.
در ادامه، از لیست نوع‌های Dto یافت شده، پارامتر‌های جنریک TDto و TEntity به ازای هر نوع استخراج می‌شوند.
public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
{
var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

var mappingTypes = dtoTypes
.Select(type =>
{
var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
return new
{
DtoType = arguments[0],
EntityType = arguments[1]
};
}).ToList();

foreach (var mappingType in mappingTypes)
config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
}

در آخر بر روی لیست یافت شده، گردش می‌کنیم (foreach) و دو نوع DtoType و EntityType (مانند postDto و post) را که باید به یکدیگر نگاشت شوند، به متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties ارسال می‌کنیم. کار این متد، معرفی/اعمال Mapping بین نوع‌ها به کانفیگ AutoMapper می‌باشد. همچنین خواصی را که نباید نگاشت شوند، به طور خودکار یافته و Ignore می‌کند.
در مثال جاری، خاصیت CategoryName کلاس PostDto برای خواندن و select از دیتابیس لازم است زیرا می‌خواهیم هر postDto، شامل نام دسته بندی هر پست نیز باشد، ولی این ویژگی برای افزودن یا به‌روزرسانی مدنظر ما نیست؛ چرا که کلاینت ما به هنگام فراخوانی اکشن Create، فقط مقادیر خواص Post (مانند Title, Text و CategoryId) را ارسال می‌کند و نه CategoryName را. در نتیجه CatgoryName همیشه null است. اما مشکلی که ایجاد می‌کند این است که AutoMapper به هنگام نگاشت یک PostDto به Post، چون خاصیت CategoryName با (مقدار null)  وجود دارد، یک وهله جدید (با مقادیر پیشفرض) را برای Category ایجاد می‌کند که خاصیت Name آن برابر با null است و قطعا این مدنظر ما نیست. پس جهت جلوگیری از این مشکل لازم است خواصی از Entity که در Dto موجود نیستند (مانند Category) را Ignore کنیم و این دقیقا همان کاری است که متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties انجام می‌دهد. 
public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
{
    var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

    //Ignore mapping to any property of entity (like Post.Categroy) that dose not contains in dto (like PostDto.CategoryName)
    //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
    foreach (var property in entityType.GetProperties())
    {
        if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
            mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
    }
}
البته اساسا استفاده از یک Dto هم برای Create/Update و هم برای Select اصولی نیست و بهتر است دو Dto جداگانه که صرفا خواص مورد نیاز را دارند، داشته باشیم که در این صورت مشکل بالا نیز اصلا رخ نخواهد داد. راه حل مورد استفاده کنونی صرفا مرهمی برای یک استفاده غیر اصولی است!
در آخر می‌توان گفت تنها ایراد کوچک ایده‌ی فوق، استفاده از Api‌های استاتیک AutoMapper در کلاس BaseDto است (متد Mapper.Map)  که باعث می‌شود نتوانیم به هنگام تست نویسی، سرویس AutoMapper را با پیاده سازی دیگری (Fake) جایگزین و آن را Mock کنیم. البته این کار برای AutoMapper زیاد معمول هم نبوده و در مقابل مزایای این ایده، به نظرم ارزش استفاده را خواهد داشت.
در قسمت بعدی همین ایده را توسعه خواهیم داد و قابلیت سفارشی سازی Mapping را برای آن فراهم خواهیم کرد.
راهنماهای پروژه‌ها
سؤالات متداول
  • می‌خواهم برنامه‌ام را بر روی کامپیوتر مشتری بدون دردسر نصب کنم؛ با حداقل حجم و دردسر توزیع. به علاوه بدون نیاز به وصله پینه کردن اسمبلی‌های تجاری دریافت شده.

پاسخ: PdfReport از چند اسمبلی دات نتی تشکیل شده است که نیاز به نصب خاصی ندارد. همچنین حجم فشرده شده آن نیز زیر 2 مگابایت است. بنابراین از جهت توزیع مشکل خاصی نخواهید داشت. همچنین کل این مجموعه سورس باز است و مشکلات متداول همراه با گزارش سازهای تجاری را به همراه ندارد.

  • می‌خواهم فایل گزارش، به همراه برنامه و فایل exe آن و نه جدای از آن توزیع شود.

پاسخ: روش کار با PdfReport اصطلاحا code-first است. یعنی یک یا چند کلاس تهیه شده توسط شما، کار تهیه گزارش را انجام می‌دهند و تمام این‌ها کامپایل شده و به همراه فایل اجرایی یا اسمبلی‌های خاصی که برای آن درنظر می‌گیرید، کامپایل و توزیع خواهند شد. همچنین با توجه به code-first بودن آن و عدم وابستگی به فناوری خاصی، این گزارشات در برنامه‌های وب و ویندوز نیز می‌توانند بدون نیاز به تغییری در کدهای شما مورد استفاده قرار گیرند.

  • برای کار با PdfReport از کجا باید شروع کرد؟

پاسخ: لطفا برچسب PdfReport را در سایت جاری دنبال نمائید. نحوه استفاده از قابلیت‌های آن قدم به قدم توضیح داده شده‌اند.

  • می‌خواهم برای صرفه جویی در کاغذ چاپی، گزارش چند ستونه‌ای را تهیه کنم.

پاسخ: لطفا مراجعه کنید به مثال ایجاد قالب‌های سفارشی ستون‌ها.

  • می‌خواهم گزارشی را تولید کنم که حجم متن فیلدهای آن مشخص نیست. یکی ممکن است نصف صفحه باشد دیگری دو صفحه و یا بعضی تنها یک سطر.

پاسخ: در PdfReport ارتفاع هر سطر به صورت خودکار بر مبنای حجم وارد شده محاسبه و تنظیم می‌گردد. به عبارتی این تنظیم ثابت نیست و سبب حذف محتوای ارائه شده در آن‌ها یا محو شدن ردیف‌های دیگر نمی‌گردد.

  • نیاز به گزارش سازی دارم که بدون مشکل با ORMها کار کند. برای مثال در حین کار با Entity framework مستقیما بتواند با اشیاء و لیست‌های حاصل از آن کار کند.

پاسخ: یکی از انواع منابع داده تعریف شده در PdfReport جهت کار با ORMها طراحی شده است که مثالی از نحوه استفاده از آن‌را در مثال EF Code first همراه با مجموعه مثال‌های این کتابخانه می‌توانید ملاحظه نمائید.

  • آیا این کتابخانه می‌تواند از فایل سیستم (و نه صرفا بانک اطلاعاتی) هم تصاویر را دریافت و در گزارشات قرار دهد؟

پاسخ: بلی. لطفا به مثال ImageFilePath مراجعه نمائید.

  • می‌خواهم یک گزارش ساز پویا در برنامه داشته باشم. فقط کوئری غیر مشخصی را به آن بدهم و حاصل آن یک گزارش باشد.

پاسخ: امکان تهیه گزارش‌های پویا نیز در PdfReport پیش بینی شده است. توضیحات بیشتر همچنین این امکان در حین کار با ORMها نیز وجود دارد.

  • می‌خواهم بدون استفاده از بانک اطلاعاتی نیز بتوانم گزارشی را تهیه کنم. برای مثال یک لیست جنریک تشکیل شده در حافظه دارم.

پاسخ: برای این منظور تنها کافی است از منبع داده صحیحی استفاده نمائید. برای اطلاعات بیشتر به مثال IList مراجعه کنید.

  • می‌خواهم از بانک‌های اطلاعاتی دیگری بجز SQL Server استفاده کنم.

پاسخ: می‌توانید یک نمونه مثال استفاده از PdfReport را با بانک اطلاعاتی SQLite، در اینجا مشاهده کنید.

نظرات اشتراک‌ها
پلاگین حرفه‌ای جی کوئری برای جست و جو
زیاد کار نکردم با اون
در پروژه‌های در حال حاضر هم دارم با این کار میکنم
هر دو به نظرم قوی میرسن ولی این پلاگین توی سایت خودش داکیومنت جامع و قوی پیدا میشه که هر کدوم با یک مثال بررسی شده که کمک زیادی به تسریع ایجاد پروژه میکنه.
مطالب
تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.
در NET Core. به ظاهر دیگر خبری از کلاس‌هایی مانند RNGCryptoServiceProvider برای تولید اعداد تصادفی و یا SHA256Managed (و تمام کلاس‌های Managed_) برای هش کردن اطلاعات نیست. در ادامه این موارد را بررسی کرده و با معادل‌های آن‌ها در NET Core. آشنا خواهیم شد.


تغییرات الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات

با حذف و تغییرنام کلاس‌هایی مانند SHA256Managed (و تمام کلاس‌های Managed_) در NET Core.، معادل کدهایی مانند:
using (var sha256 = new SHA256Managed()) 
{ 
   // Crypto code here... 
}
به صورت ذیل درآمده‌است:
public static string GetHash(string text)
{
  using (var sha256 = SHA256.Create())
  {
   var hashedBytes = sha256.ComputeHash(Encoding.UTF8.GetBytes(text));
   return BitConverter.ToString(hashedBytes).Replace("-", "").ToLower();
  }
}
البته اگر از یک برنامه‌ی ASP.NET Core استفاده می‌کنید، اسمبلی‌های مرتبط آن به صورت پیش فرض به پروژه الحاق شده‌اند. اما اگر می‌خواهید یک کتابخانه‌ی جدید را ایجاد کنید، نیاز است وابستگی ذیل را نیز به فایل project.json آن اضافه نمائید:
 "dependencies": {
  "System.Security.Cryptography.Algorithms": "4.2.0"
},

به علاوه اگر نیاز به محاسبه‌ی هش حاصل از جمع چندین byte array را دارید، در اینجا می‌توان از الگوریتم‌های IncrementalHash به صورت ذیل استفاده کرد:
using (var md5 = IncrementalHash.CreateHash(HashAlgorithmName.MD5))
{
  md5.AppendData(byteArray1, 0, byteArray1.Length);
  md5.AppendData(byteArray2, 0, byteArray2.Length); 
  var hash = md5.GetHashAndReset();
}
این الگوریتم‌ها شامل MD5، SHA1، SHA256، SHA384 و SHA512 می‌شوند.


تولید اعداد تصادفی Thread safe در NET Core.

روش‌های زیادی برای تولید اعداد تصادفی در برنامه‌های دات نت وجود دارند؛ اما مشکل اکثر آن‌ها این است که thread safe نیستند و نباید از آن‌ها در برنامه‌های چند ریسمانی (مانند برنامه‌های وب)، به نحو متداولی استفاده کرد. در این بین تنها کلاسی که thread safe است، کلاس RNGCryptoServiceProvider می‌باشد؛ آن هم با یک شرط:
   private static readonly RNGCryptoServiceProvider Rand = new RNGCryptoServiceProvider();
از کلاس آن باید تنها یک وهله‌ی static readonly در کل برنامه وجود داشته باشد (مطابق مستندات MSDN).
بنابراین اگر در کدهای خود چنین تعریفی را دارید:
 var rand = new RNGCryptoServiceProvider();
اشتباه است و باید اصلاح شود.
در NET Core. این کلاس به طور کامل حذف شده‌است و معادل جدید آن کلاس RandomNumberGenerator است که به صورت ذیل قابل استفاده است (و در عمل تفاوتی بین کدهای آن با کدهای RNGCryptoServiceProvider نیست):
    public interface IRandomNumberProvider
    {
        int Next();
        int Next(int max);
        int Next(int min, int max);
    }

    public class RandomNumberProvider : IRandomNumberProvider
    {
        private readonly RandomNumberGenerator _rand = RandomNumberGenerator.Create();

        public int Next()
        {
            var randb = new byte[4];
            _rand.GetBytes(randb);
            var value = BitConverter.ToInt32(randb, 0);
            if (value < 0) value = -value;
            return value;
        }

        public int Next(int max)
        {
            var randb = new byte[4];
            _rand.GetBytes(randb);
            var value = BitConverter.ToInt32(randb, 0);
            value = value % (max + 1); // % calculates remainder
            if (value < 0) value = -value;
            return value;
        }

        public int Next(int min, int max)
        {
            var value = Next(max - min) + min;
            return value;
        }
    }
در اینجا نیز یک وهله از کلاس RandomNumberGenerator را ایجاد کرده‌ایم، اما استاتیک نیست. علت اینجا است که چون برنامه‌های ASP.NET Core به همراه یک IoC Container توکار هستند، می‌توان این کلاس را با طول عمر singleton معرفی کرد که همان کار را انجام می‌دهد:
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IRandomNumberProvider, RandomNumberProvider>();
و پس از این تنظیم، می‌توان سرویس IRandomNumberProvider را در تمام قسمت‌های برنامه، با کمک تزریق وابستگی‌های آن در سازنده‌ی کلاس‌ها، استفاده کرد و نکته‌ی مهم آن thread safe بودن آن جهت کاربردهای چند ریسمانی است. بنابراین دیگر در برنامه‌های وب خود از new Random استفاده نکنید.


نیاز به الگوریتم‌های رمزنگاری متقارن قوی و معادل بهتر آن‌ها در ASP.NET Core

ASP.NET Core به همراه یکسری API جدید است به نام data protection APIs که روش‌هایی را برای پیاده سازی بهتر الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات و رمزنگاری اطلاعات، ارائه می‌دهند و برای مثال ASP.NET Core Identity و یا حتی Anti forgery token آن، در پشت صحنه دقیقا از همین API برای انجام کارهای رمزنگاری اطلاعات استفاده می‌کنند.
برای مثال اگر بخواهید کتابخانه‌ای را طراحی کرده و در آن از الگوریتم AES استفاده نمائید، نیاز است تنظیم اضافه‌تری را جهت دریافت کلید عملیات نیز اضافه کنید. اما با استفاده از data protection APIs نیازی به اینکار نیست و مدیریت ایجاد، نگهداری و انقضای این کلید به صورت خودکار توسط سیستم data protection انجام می‌شود. کلیدهای این سیستم موقتی هستند و طول عمری محدود دارند. بنابراین باتوجه به این موضوع، روش مناسبی هستند برای تولید توکن‌های Anti forgery و یا تولید محتوای رمزنگاری شده‌ی کوکی‌ها. بنابراین نباید از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات ماندگار در بانک‌های اطلاعاتی استفاده کرد.
فعال سازی این سیستم نیازی به تنظیمات اضافه‌تری در ASP.NET Core ندارد و جزو پیش فرض‌های آن است. در کدهای ذیل، نمونه‌ای از استفاده‌ی از این سیستم را ملاحظه می‌کنید:
    public interface IProtectionProvider
    {
        string Decrypt(string inputText);
        string Encrypt(string inputText);
    }

namespace Providers
{
    public class ProtectionProvider : IProtectionProvider
    {
        private readonly IDataProtector _dataProtector;

        public ProtectionProvider(IDataProtectionProvider dataProtectionProvider)
        {
            _dataProtector = dataProtectionProvider.CreateProtector(typeof(ProtectionProvider).FullName);
        }

        public string Decrypt(string inputText)
        {
                var inputBytes = Convert.FromBase64String(inputText);
                var bytes = _dataProtector.Unprotect(inputBytes);
                return Encoding.UTF8.GetString(bytes);
        }

        public string Encrypt(string inputText)
        {
            var inputBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(inputText);
            var bytes = _dataProtector.Protect(inputBytes);
            return Convert.ToBase64String(bytes);
        }
    }
}
کار با تزریق IDataProtectionProvider در سازنده‌ی کلاس شروع می‌شود. سرویس آن به صورت پیش فرض توسط ASP.NET Core در اختیار برنامه قرار می‌گیرد و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. پس از آن باید یک محافظت کننده‌ی جدید را با فراخوانی متد CreateProtector آن ایجاد کرد و در آخر کار با آن به سادگی فراخوانی متدهای Unprotect و Protect است که ملاحظه می‌کنید.
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IProtectionProvider, ProtectionProvider>();
پس از طراحی این سرویس جدید نیز می‌توان وابستگی‌های آن‌را به نحو فوق به سیستم معرفی کرد و از سرویس IProtectionProvider آن در تمام قسمت‌های برنامه (جهت کارهای کوتاه مدت رمزنگاری اطلاعات) استفاده نمود.

مستندات مفصل این API را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.


معادل الگوریتم Rijndael در NET Core.

همانطور که عنوان شد، طول عمر کلیدهای data protection API محدود است و به همین جهت برای کارهایی چون تولید توکن‌ها، رمزنگاری کوئری استرینگ‌ها و یا کوکی‌های کوتاه مدت، بسیار مناسب است. اما اگر نیاز به ذخیره سازی طولانی مدت اطلاعات رمزنگاری شده وجود داشته باشد، یکی از الگوریتم‌های مناسب اینکار، الگوریتم AES است.
الگوریتم Rijndael نگارش کامل دات نت، اینبار نام اصلی آن یا AES را در NET Core. پیدا کرده‌است و نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده‌ی از آن، جهت رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات، به صورت ذیل است:
public string Decrypt(string inputText, string key, string salt)
{
    var inputBytes = Convert.FromBase64String(inputText);
    var pdb = new Rfc2898DeriveBytes(key, Encoding.UTF8.GetBytes(salt));
 
    using (var ms = new MemoryStream())
    {
        var alg = Aes.Create();
 
        alg.Key = pdb.GetBytes(32);
        alg.IV = pdb.GetBytes(16);
 
        using (var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateDecryptor(), CryptoStreamMode.Write))
        {
            cs.Write(inputBytes, 0, inputBytes.Length);
        }
        return Encoding.UTF8.GetString(ms.ToArray());
    }
}
 
public string Encrypt(string inputText, string key, string salt)
{
 
    var inputBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(inputText);
    var pdb = new Rfc2898DeriveBytes(key, Encoding.UTF8.GetBytes(salt));
    using (var ms = new MemoryStream())
    {
        var alg = Aes.Create();
 
        alg.Key = pdb.GetBytes(32);
        alg.IV = pdb.GetBytes(16);
 
        using (var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateEncryptor(), CryptoStreamMode.Write))
        {
            cs.Write(inputBytes, 0, inputBytes.Length);
        }
        return Convert.ToBase64String(ms.ToArray());
    }
}
همانطور که در کدهای فوق نیز مشخص است، این روش نیاز به قید صریح key و salt را دارد. اما روش استفاده‌ی از data protection APIs مدیریت key و salt را خودکار کرده‌است؛ آن هم با طول عمر کوتاه. در این حالت دیگر نیازی نیست تا جفت کلیدی را که احتمالا هیچگاه در طول عمر برنامه تغییری نمی‌کنند، از مصرف کننده‌ی کتابخانه‌ی خود دریافت کنید و یا حتی نام خودتان را به عنوان کلید در کدها به صورت hard coded قرار دهید!
مطالب
آشنایی با آزمایش واحد (unit testing) در دات نت، قسمت 4

ادامه آشنایی با NUnit

اگر قسمت سوم را دنبال کرده باشید احتمالا از تعداد مراحلی که باید در خارج از IDE صورت گیرد گلایه خواهید کرد (کامپایل کن، اجرا کن، اتچ کن، باز کن، ذخیره کن، اجرا کن و ...). خوشبختانه افزونه ReSharper این مراحل را بسیار ساده و مجتمع کرده است.
این افزونه به صورت خودکار متدهای آزمایش واحد یک پروژه را تشخیص داده و آنها را با آیکون‌هایی ( Gutter icons ) متمایز مشخص می‌سازد (شکل زیر). پس از کلیک بر روی آن‌ها ، امکان اجرای آزمایش یا حتی دیباگ کردن سطر به سطر یک متد آزمایش واحد درون IDE‌ ویژوال استودیو وجود خواهد داشت.



برای نمونه پس از اجرای آزمایش واحد قسمت قبل، نتیجه حاصل مانند شکل زیر خواهد بود:



راه دیگر، استفاده از افزونه TestDriven.NET است که نحوه استفاده از آن‌را اینجا می‌توانید ملاحظه نمائید. به منوی جهنده کلیک راست بر روی یک صفحه، گزینه run tests را اضافه می‌کند و نتیجه حاصل را در پنجره output ویژوال استودیو نمایش می‌دهد.

ساختار کلی یک کلاس آزمایش واحد مبتنی بر NUnit framework :

using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;

namespace TestLibrary
{
[TestFixture]
public class Test2
{
[SetUp]
public void MyInit()
{
//کدی که در این قسمت قرار می‌گیرد پیش از اجرای هر متد تستی اجرا خواهد شد
}

[TearDown]
public void MyClean()
{
//کدی که در این قسمت قرار می‌گیرد پس از اجرای هر متد تستی اجرا خواهد شد
}

[TestFixtureSetUp]
public void MyTestFixtureSetUp()
{
// کدی که در اینجا قرار می‌گیرد در ابتدای بررسی آزمایش واحد و فقط یکبار اجرا می‌شود
}

[TestFixtureTearDown]
public void MyTestFixtureTearDown()
{
// کدهای این قسمت در پایان کار یک کلاس آزمایش واحد اجرا خواهند شد
}

[Test]
public void Test1()
{
//بدنه آزمایش واحد در اینجا قرار می‌گیرد
Assert.That(2, Is.EqualTo(2));
}
}
}

شبیه به روال‌های رخداد گردان load و close یک فرم، یک کلاس آزمایش واحد NUnit نیز دارای ویژگی‌های TestFixtureSetUp و TestFixtureTearDown است که در ابتدا و انتهای آزمایش واحد اجرا خواهند شد (برای درک بهتر موضوع و دنبال کردن نحوه‌ی اجرای این روال‌ها، داخل این توابع break point قرار دهید و با استفاده از ReSharper ، آزمایش را در حالت دیباگ آغاز کنید)، یا SetUp و TearDown که در زمان آغاز و پایان بررسی هر متد آزمایش واحدی فراخوانی می‌شوند.
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، به امضاهای متدها و کلاس فوق دقت نمائید (عمومی ، void و بدون آرگومان ورودی).
بهتر است از ویژگی‌های SetUp و TearDown با دقت استفاده نمود. عموما هدف از این روال‌ها ایجاد یک شیء و تخریب و پاک سازی آن است. حال اینکه این روال‌ها قبل و پس از اجرای هر متد آزمایش واحدی فراخوانی می‌شوند. بنابراین به این موضوع دقت داشته باشید.
همچنین توصیه می‌شود که کلاس‌های آزمایش واحد را در اسمبلی دیگری مجزا از پروژه اصلی پیاده سازی کنید (برای مثال یک پروژه جدید از نوع class library)، زیرا این موارد مرتبط با بررسی کیفیت کدهای شما هستند که موضوع جداگانه‌ای نسبت به پروژه اصلی محسوب می‌گردد (نحوه پیاده سازی آن‌‌را در قسمت قبل ملاحظه نمودید). همچنین در یک پروژه تیمی این جدا سازی، مدیریت آزمایشات را ساده‌تر می‌سازد و بعلاوه سبب حجیم شدن بی‌مورد اسمبلی‌های اصلی محصول شما نیز نمی‌گردند.


ادامه دارد...