مطالب
بررسی نحوه‌ی راه اندازی پروژه‌ی Decision
پروژه‌ی Decision را می‌توان چکیده‌ی تمام مطالب سایت دانست که در آن جمع آوری نکات ASP.NET MVC 5.x، EF Code First 6.x، مباحث تزریق وابستگی‌ها، کار با AutoMapper، بوت استرپ 3 و غیره لحاظ شده‌اند. به همین جهت درک آن بدون مطالعه‌ی « تمام » مطالب سایت میسر نیست و همچنین راه اندازی آن.
در این مطلب با توجه به سؤالات زیادی که در مورد صرفا نحوه‌ی اجرای بدون خطای آن وجود داشت، ریز مراحل آن‌را بررسی می‌کنیم.


پیشنیازهای توسعه‌ی برنامه
- با توجه به استفاده از ویژگی‌های C# 6 در این پروژه، حتما نیاز است برای کار و اجرای آن از VS 2015 استفاده کنید.
- همچنین این پروژه از قابلیت «فایل استریم» SQL Server استفاده می‌کند. بنابراین نیاز است نگارش متناسبی از SQL Server را پیشتر نصب کرده باشید (هر نگارشی بالاتر از SQL Server 2005).
- اگر از ReSharper استفاده می‌کنید، به صورت موقت آن‌را به حالت تعلیق درآورید (منوی tools، گرینه‌ی options و انتخاب resharper و سپس suspend کردن آن). این مورد سرعت بازیابی بسته‌های نیوگت را به شدت افزایش می‌دهد.


بازیابی وابستگی‌های نیوگت پروژه

مرسوم نیست چند 10 مگابایت وابستگی‌های پروژه را به صورت فایل‌های باینری، به مخزن کدها ارسال کرد. از این جهت که نیوگت بر اساس مداخل فایل‌های packages.config، قابلیت بازیابی و نصب خودکار آن‌ها را دارد. بنابراین ابتدا package manger console را باز کنید؛ از طریق منوی Tools -> NuGet Package Manager -> Package Manager Console


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، نیوگت تشخیص داده‌است که بسته‌هایی برای نصب وجود دارند. بنابراین بر روی دکمه‌ی restore کلیک کنید تا کار دریافت و نصب خودکار این بسته‌ها از اینترنت شروع شود. البته اگر پیشتر این بسته‌ها را در پروژه‌های دیگری نصب کرده باشید، نیوگت از کش موجود در سیستم استفاده خواهد کرد و برای دریافت آن‌ها به اینترنت مراجعه نمی‌کند. ولی در هر حال اتصال به اینترنت ضروری است.

پس از پایان کار بازیابی بسته‌ها، یکبار کل Solution را Build کنید تا مطمئن شوید که تمام بسته‌های مورد نیاز به درستی بازیابی و نصب شده‌اند (Ctrl+Shift+B و یا همان منوی Build و انتخاب گزینه‌ی Build Solution).



تنظیمات رشته اتصالی بانک اطلاعاتی برنامه

پس از Build موفق کل Solution در مرحله‌ی قبل، اکنون نوبت به برپایی تنظیمات بانک اطلاعاتی برنامه است. برای این منظور فایل web.config ذیل را باز کنید:
Decision\src\Decision.Web\Web.config
یک چنین تنظیمی را مشاهده می‌کنید:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=.\sqlexpress;Initial Catalog=DecisionDb;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
از آنجائیکه بر روی سیستم من SQL Server نگارش Developer نصب است و از SQL Server Express استفاده نمی‌کنم، تنظیمات فوق را به نحو ذیل تغییر خواهم داد:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=DecisionDb;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
تنها تغییر صورت گرفته، تنظیم data source است. مابقی موارد یکی است و تفاوتی نمی‌کند.

در این حالت نیاز است بانک اطلاعاتی خالی DecisionDb را خودتان ایجاد کنید. علت آن به AutomaticMigrationsEnabled = false بر می‌گردد؛ که در ادامه توضیح داده شده‌است و همچنین وجود تنظیم ذیل در فایل Decision\src\Decision.Web\App_Start\ApplicationStart.cs
 Database.SetInitializer<ApplicationDbContext>(null);
این تنظیم و نال بودن پارامتر ورودی آن به این معنا است که اولا برنامه یک بانک اطلاعاتی جدید را به صورت خودکار ایجاد نمی‌کند و همچنین کار Migrations خودکار نیست.


ایجاد بانک اطلاعاتی برنامه و تنظیمات آن

پس از آن، نوبت به ایجاد بانک اطلاعاتی برنامه است. چون این برنامه از EF Code first استفاده می‌کند، قادر است بانک اطلاعاتی ذکر شده‌ی در Initial Catalog فوق را به صورت خودکار ایجاد کند (با تمام جداول، روابط و تنظیمات آن‌ها). این اطلاعات هم از پروژه‌ی Decision.DataLayer و پوشه‌ی Migrations آن تامین می‌شوند.
اگر به فایل Decision\src\Decision.DataLayer\Migrations\201602072159421_Initial.cs مراجعه کنید، یکسری تنظیمات دستی را هم علاوه بر کدهای خودکار EF، مشاهده خواهید کرد:
 //. . .
Sql("EXEC sp_configure filestream_access_level, 2");
Sql("RECONFIGURE", true);

Sql("alter database DecisionDb Add FileGroup FileGroupApplicant contains FileStream", true);
Sql("alter database DecisionDb add file ( name = 'ApplicantDocuements'  ,  filename = 'C:\\FileStream\\ApplicantDocuements') to filegroup FileGroupApplicant", true);
//. . .
این‌ها مواردی هستند که کار تنظیمات فایل استریم را به صورت خودکار انجام می‌دهند.
بنابراین نیاز است در درایور C، پوشه‌ی خالی FileStream از پیش تهیه شده باشد (نیازی به ایجاد پوشه‌ی ApplicantDocuements نیست و این پوشه به صورت خودکار ایجاد می‌شود).

و در فایل Decision\src\Decision.DataLayer\Migrations\Configuration.cs مشخص شده‌است که AutomaticMigrationsEnabled = false. به این معنا که تنظیمات فوق به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال نشده و باید چند دستور ذیل را به صورت دستی صادر کنیم:
الف) ابتدا package manager console را مجددا باز کنید و در اینجا default project را بر روی Decision.DataLayer قرار دهید. از این جهت که قرار است اطلاعات migration را از این پروژه دریافت کنیم:


در غیراینصورت پیام خطای No migrations configuration type was found in the assembly را دریافت خواهید کرد.

ب) سپس دستور ذیل را صادر کنید (با این فرض که بانک اطلاعاتی خالی DecisionDb ذکر شده‌ی در قسمت قبل را پیشتر ایجاد کرده‌اید):
 PM> Update-Database -Verbose -ConnectionStringName "DefaultConnection" -StartUpProjectName "Decision.Web"
این تنظیمات به این معنا است که Update-Database را بر اساس اطلاعات پروژه‌ی Decision.DataLayer انجام بده (همان انتخاب default project)؛ اما رشته‌ی اتصالی را از پروژه‌ی Decision.Web و تنظیمات DefaultConnection آن دریافت کن.

من در این حالت پیام خطای Update-Database : The term 'Update-Database' is not recognized as the name of a cmdlet را دریافت کردم.
راه حل: یکبار ویژوال استودیو را بسته و مجددا باز کنید تا کار نصب بسته‌ها و بارگذاری تمام وابستگی‌های آن‌ها به درستی صورت گیرد. این خطا به این معنا است که هرچند NuGet کار نصب EF را انجام داده‌است، اما هنوز اسکریپت‌های پاورشل آن که دستوراتی مانند Update-Database را اجرا می‌کنند، بارگذاری نشده‌اند. راه حل آن بستن و اجرای مجدد ویژوال استودیو است.
پس از اجرای مجدد ویژوال استودیو و انتخاب default project صحیح (مطابق تصویر فوق)، مجددا دستور Update-Database  فوق را صادر کنید (با پارامترهای ویژه‌ی آن).
با صدور این دستور، پیام خطای ذیل را دریافت کردم:
 The Entity Framework provider type 'System.Data.Entity.SqlServer.SqlProviderServices, EntityFramework'
registered in the application config file for the ADO.NET provider with invariant name 'System.Data.SqlClient' could not be loaded.
برای رفع آن نیاز است EF را یکبار دیگر نصب کنید:
 PM> Update-Package -Reinstall "EntityFramework" -ProjectName "Decision.DataLayer"
در ادامه مجددا کل Solution را Build کنید؛ چون Migrations بر اساس اطلاعات اسمبلی‌های کامپایل شده‌ی پروژه کار می‌کند.
اینبار دستور update-database فوق (با پارامترهای ویژه‌ی آن) بدون مشکل اجرا شد و بانک اطلاعاتی مربوطه تشکیل گردید.




اکنون برنامه قابل اجرا است و در این حالت است که می‌توان دکمه‌ی F5 را جهت اجرای برنامه فشرد. البته در این حالت بر روی پروژه‌ی Decision.Web کلیک راست کرده و گزینه‌ی set as startup project را نیز انتخاب کنید و سپس F5:



لطفا سؤالاتی را که مرتبط با «راه اندازی» این پروژه نیستند، در قسمت بازخوردهای اختصاصی آن مطرح کنید.
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت چهارم - تکمیل مستندات نوع‌های خروجی API
Swashbuckle.AspNetCore چگونه اطلاعات خود را فراهم می‌کند؟

در برنامه‌های ASP.NET Core، اطلاعات OpenAPI بر اساس سرویس توکاری به نام ApiExplorer تولید می‌شود که کار آن فراهم آوردن متادیتای مرتبط با یک برنامه‌ی وب است. برای مثال توسط این سرویس می‌توان به لیست کنترلرها، متدها و پارامترهای آن‌ها دسترسی یافت. Swashbuckle.AspNetCore به کمک ApiExplorer کار تولید OpenAPI Specification را انجام می‌دهد. برای فعالسازی این سرویس نیازی نیست کار خاصی انجام شود و زمانیکه ()services.AddMvc را فراخوانی می‌کنیم، ثبت و معرفی این سرویس نیز جزئی از آن است.


اهمیت تولید Response Types صحیح

در قسمت‌های قبل مشاهده کردیم که اگر متدی برای مثال در قسمتی از آن return NotFound یا 404 را داشته باشد، این نوع از خروجی، در OpenAPI Specification تولیدی لحاظ نمی‌شود و ناقص است و یا حتی ممکن است Response Type پیش‌فرض تولیدی که 200 است، ارتباطی به هیچکدام از نوع‌های خروجی یک اکشن متد نداشته باشد و نیاز به اصلاح آن است. این مورد برای تکمیل مستندات یک API ضروری است و استفاده کنندگان از یک API باید بدانند چون نوع خروجی‌هایی را ممکن است در شرایط مختلف، دریافت کنند.


روش تغییر و اصلاح Response Type پیش‌فرض OpenAPI Specification

اکشن متد GetBook کنترلر کتاب‌ها، دارای دو نوع return Ok و return NotFound است؛ اما OpenAPI Specification تولیدی پیش‌فرض، تنها حالت return Ok یا 200 را مستند می‌کند. برای تکمیل مستندات این اکشن متد، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
/// <summary>
/// Get a book by id for a specific author
/// </summary>
/// <param name="authorId">The id of the book author</param>
/// <param name="bookId">The id of the book</param>
/// <returns>An ActionResult of type Book</returns>
/// <response code="200">Returns the requested book</response>
[HttpGet("{bookId}")]
[ProducesResponseType(StatusCodes.Status404NotFound)]
[ProducesResponseType(StatusCodes.Status400BadRequest)]
[ProducesResponseType(StatusCodes.Status200OK)]
public async Task<ActionResult<Book>> GetBook(Guid authorId, Guid bookId)
در اینجا با استفاده از ویژگی ProducesResponseType، می‌توان StatusCodes بازگشتی از متد را به صورت صریحی مشخص کرد. وجود این متادیتاها سبب خواهد شد تاOpenAPI Specification تولیدی، به نحو صحیحی حالت 404 را نیز لحاظ کند.
در اینجا StatusCodes.Status400BadRequest را نیز مشاهده می‌کنید. هرچند حالت return BadRequest در کدهای این اکشن متد وجود خارجی ندارد، اما در صورت بروز مشکلی در فراخوانی و یا پردازش آن، به صورت خودکار توسط فریم‌ورک بازگشت داده می‌شود. بنابراین مستندسازی آن نیز ضروری است.

برای آزمایش آن، برنامه را اجرا کنید. در قسمت مستندات متد فوق، اکنون سه حالت 404، 400 و 200 قابل مشاهده هستند. برای نمونه بر روی دکمه‌ی try it out آن کلیک کرده و زمانیکه authorId و bookId را درخواست می‌کند، دو Guid اتفاقی و کاملا بی‌ربط را وارد کنید. همچنین Controls Accept header را نیز بر روی application/json قرار دهید. سپس بر روی دکمه‌ی execute در ذیل آن کلیک نمائید. یک چنین خروجی 404 کاملی را مشاهده خواهید کرد:


در این تصویر، response body بر اساس rfc 7807 تولید می‌شود و استاندارد گزارش مشکلات یک API است. این مورد اکنون به صورت یک اسکیمای جدید در انتهای مستندات تولیدی نیز قابل مشاهده‌است:



بهبود مستندات تشخیص نوع‌های مدل‌های خروجی اکشن متدها

مورد دیگری که در اینجا جالب توجه است، تشخیص نوع خروجی، در حالت return Ok است:


در اینجا اگر بر روی لینک Schema، بجای Example value پیش‌فرض کلیک کنیم، تصویر فوق حاصل می‌شود. تشخیص این نوع، به علت استفاده‌ی از ActionResult از نوع Book، به صورت زیر است که در ASP.NET Core 2.1 برای همین منظور (تکمیل مستندات Swagger) معرفی شده‌است:
public async Task<ActionResult<Book>> GetBook(Guid authorId, Guid bookId)
بنابراین از ASP.NET Core 2.1 به بعد، بهتر است در APIها خود از IActionResult استفاده نکنید و شروع به کار با <ActionResult<T نمائید تا بتوان مستندات بهتری را تولید کرد. اگر از IActionResult استفاده کنید، دیگر خبری از Example value و Schema تصویر فوق نخواهد بود و از روی متادیتای این اکشن متد نمی‌توان نوع خروجی آن‌را تشخیص داد. البته در این حالت می‌توان این مشکل را به صورت زیر نیز حل کرد؛ اما باز هم بهتر است از <ActionResult<T استفاده کنید:
[ProducesResponseType(StatusCodes.Status200OK, Type = typeof(Book))]

یک نکته: در این تصویر، در قسمت توضیحات حالت 200، عبارت "Returns the requested book" مشاهده می‌شود. اما در حالت‌های دیگر response types تعریف شده، عبارات پیش‌فرض bad request و یا not found نمایش داده شده‌اند. نحوه‌ی بازنویسی این پیش‌فرض‌ها، با تکمیل مستندات XMLای اکشن متد و ذکر response code دلخواه، به صورت زیر است:
/// <response code="200">Returns the requested book</response>


استفاده از API Analyzers برای بهبود OpenAPI Specification تولیدی

اکنون این سؤال مطرح می‌شود که پس از این تغییرات، هنوز چه مواردی در OpenAPI Specification تولیدی ما وجود خارجی ندارند و بهتر است اضافه شوند. برای پاسخ به این سؤال، از زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.2، بسته‌ی جدید Microsoft.AspNetCore.Mvc.Api.Analyzers نیز ارائه شده‌است که کار آن دقیقا بررسی همین نقایص و کمبودها است. بنابراین ابتدا آن‌را به فایل OpenAPISwaggerDoc.Web.csproj اضافه کرده و سپس دستور dotnet restore را صادر می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Api.Analyzers" Version="2.2.0" />
  </ItemGroup>
پس از نصب این ابزار جدید که به صورت افزونه‌ای برای کامپایلر #‍C کار می‌کند، بلافاصله اخطارهایی توسط کامپایلر ظاهر خواهند شد؛ مانند:
Controllers\BooksController.cs(40,17): warning API1000: Action method returns undeclared status code '404'.
Controllers\BooksController.cs(89,13): warning API1000: Action method returns undeclared status code '201'.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم نیاز به تعریف تعدادی ProducesResponseType فراموش شده وجود دارد که آن‌ها را به صورت زیر اضافه خواهیم کرد:
/// <summary>
/// Get the books for a specific author
/// </summary>
/// <param name="authorId">The id of the book author</param>
/// <returns>An ActionResult of type IEnumerable of Book</returns>
[HttpGet()]
[ProducesResponseType(StatusCodes.Status200OK)]
[ProducesResponseType(StatusCodes.Status404NotFound)]
[ProducesDefaultResponseType]
public async Task<ActionResult<IEnumerable<Book>>> GetBooks(Guid authorId)
در ابتدا نوع‌های خروجی اکشن متد GetBooks را تکمیل می‌کنیم که آن نیز دارای return NotFound و همچنین return Ok است. به علاوه در اینجا ویژگی جدید ProducesDefaultResponseType را نیز ملاحظه می‌کنید که یک چنین خروجی را تولید می‌کند:


کار آن مدیریت تمام حالت‌های دیگری است که هنوز توسط ProducesResponseTypeها تعریف یا پیش‌بینی نشده‌اند. هرچند وجود آن می‌تواند در یک چنین مواردی مفید باشد، اما همواره تعریف صریح نوع‌های خروجی نسبت به استفاده‌ی از یک حالت پیش‌فرض برای تمام آن‌ها، ترجیح داده می‌شود.


ساده سازی کدهای تکراری تعریف ProducesResponseTypeها

مواردی مانند StatusCodes.Status400BadRequest و یا 406 را در حالت عدم قبول درخواست (مثلا با انتخاب یک accept header اشتباه) و یا 500 را در صورت وجود استثنائی در سمت سرور، باید به تمام اکشن متدها نیز اضافه کرد؛ چون می‌توانند تحت شرایطی، نوع‌های خروجی معتبری باشند. برای خلاصه سازی این عملیات، یا می‌توان این ویژگی‌ها را بجای قراردادن آن‌ها در بالای تعریف امضای اکشن متدها، به بالای تعریف کلاس کنترلر انتقال داد. با اینکار ویژگی که به یک کنترلر اعمال شده باشد به تمام اکشن متدهای آن نیز اعمال خواهد شد و یا حتی برای عدم تعریف این ویژگی‌های تکراری به ازای هر کنترلر موجود، می‌توان آن‌ها را به صورت سراسری تعریف کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc(setupAction =>
            {
                setupAction.Filters.Add(
                    new ProducesResponseTypeAttribute(StatusCodes.Status400BadRequest));
                setupAction.Filters.Add(
                    new ProducesResponseTypeAttribute(StatusCodes.Status406NotAcceptable));
                setupAction.Filters.Add(
                    new ProducesResponseTypeAttribute(StatusCodes.Status500InternalServerError));
                setupAction.Filters.Add(
                    new ProducesDefaultResponseTypeAttribute());

                setupAction.ReturnHttpNotAcceptable = true;
// ...
به این ترتیب یکسری از نوع‌های خروجی که ممکن است توسط خود فریم‌ورک به صورت خودکار بازگشت داده شوند، به صورت سراسری به تمام اکشن متدهای برنامه اعمال می‌شوند و دیگر نیازی به تعریف دستی آن‌ها نخواهد بود.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-04.zip

در قسمت بعد، روش‌های دیگری را برای تکمیل مستندات خروجی API بررسی می‌کنیم.
مطالب
استفاده از اسمبلی‌های دات نت 2 در یک پروژه دات نت 4

تنظیمات برنامه BloggerToChm را به دات نت 4 تغییر دادم و بدون مشکل کامپایل شد. اما حین اجرا بلافاصله با خطای زیر برنامه اجرا نمی‌شد:

Mixed mode assembly is built against version 'v2.0.50727' of the runtime and cannot be loaded in the 4.0 runtime without additional configuration information.
مشکل هم از اسمبلی‌های مرتبط با SQLite است که هنوز برای دات نت 4 کامپایل نشده‌اند. برای رفع این مشکل باید تغییر زیر را (تنظیم گزینه useLegacyV2RuntimeActivationPolicy) به فایل app.config برنامه اضافه کرد:
<configuration>
<startup useLegacyV2RuntimeActivationPolicy="true">
<supportedRuntime version="v4.0"/>
</startup>
</configuration>
برای برنامه‌های ASP.NET نیز به همین صورت است. در آنجا این تغییرات باید به Web.Config اضافه شوند.

مطالب
مقدار دهی کلیدهای خارجی در NHibernate و Entity framework

ORM های NHibernate و Entity framework روش‌های متفاوتی را برای به روز رسانی کلید خارجی با حداقل رفت و برگشت به دیتابیس ارائه می‌دهند که در ادامه معرفی خواهند شد.

صورت مساله:
فرض کنید می‌خواهیم برنامه‌ای را بنویسیم که ریز پرداخت‌های روزانه‌ی ما را ثبت کند. برای اینکار حداقل به یک جدول گروه‌های اقلام خریداری شده، یک جدول حساب‌های تامین کننده‌ی مخارج، یک جدول فروشنده‌ها و نهایتا یک جدول صورتحساب‌های پرداختی بر اساس جداول ذکر شده نیاز خواهد بود.

الف) بررسی مدل برنامه



در اینجا جهت تعریف ویژگی‌ها یا Attributes تعریف شده در این کلاس‌ها از NHibernate validator استفاده شده (+). مزیت اینکار هم علاوه بر اعتبارسنجی سمت کلاینت (پیش از تبادل اطلاعات با بانک اطلاعاتی)، تولید جداولی با همین مشخصات است. برای مثال Fluent NHibernate بر اساس ویژگی Length تعریف شده با طول حداکثر 120 ، یک فیلد nvarchar با همین طول را ایجاد می‌کند.

public class Account
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Category
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 130, Message = "طول نام باید بین 3 و 130 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Payee
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Bill
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNull]
public virtual Account Account { get; set; }

[NotNull]
public virtual Category Category { get; set; }

[NotNull]
public virtual Payee Payee { get; set; }

[NotNull]
public virtual decimal Amount { set; get; }

[NotNull]
public virtual DateTime BillDate { set; get; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 1, Max = 500, Message = "طول توضیحات باید بین 1 و 500 کاراکتر باشد")]
public virtual string Description { get; set; }
}




ب) ساختار جداول متناظر (تولید شده به صورت خودکار توسط Fluent NHibernate در اینجا)


در مورد نحوه‌ی استفاده از ویژگی AutoMapping و همچنین تولید خودکار ساختار بانک اطلاعاتی از روی جداول در NHibernate قبلا توضیح داده شده است. البته بدیهی است که ترکیب مقاله‌ی Validation و آشنایی با AutoMapping در اینجا جهت اعمال ویژگی‌ها باید بکار گرفته شود که در همان مقاله‌ی Validation مفصل توضیح داده شده است.
نکته‌ی مهم database schema تولیدی، کلید‌های خارجی (foreign key) تعریف شده بر روی جدول Bills است (همان AccountId، CategoryId و PayeeId تعریف شده) که به primary key جداول متناظر اشاره می‌کند.
    create table Accounts (
AccountId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (AccountId)
)

create table Bills (
BillId INT IDENTITY NOT NULL,
Amount DECIMAL(19,5) not null,
BillDate DATETIME not null,
Description NVARCHAR(500) not null,
AccountId INT not null,
CategoryId INT not null,
PayeeId INT not null,
primary key (BillId)
)

create table Categories (
CategoryId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(130) not null,
primary key (CategoryId)
)

create table Payees (
PayeeId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (PayeeId)
)

alter table Bills
add constraint fk_Account_Bill
foreign key (AccountId)
references Accounts

alter table Bills
add constraint fk_Category_Bill
foreign key (CategoryId)
references Categories

alter table Bills
add constraint fk_Payee_Bill
foreign key (PayeeId)
references Payees

ج) صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها

صفحات ثبت گروه‌های اقلام، حساب‌ها و فروشنده‌ها، نکته‌ی خاصی ندارند. چون این جداول وابستگی خاصی به جایی نداشته و به سادگی اطلاعات آن‌ها را می‌توان ثبت یا به روز کرد.
صفحه‌ی مشکل در این مثال، همان صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها است که از سه کلید خارجی به سه جدول دیگر تشکیل شده است.
عموما برای طراحی این نوع صفحات، کلیدهای خارجی را با drop down list نمایش می‌دهند و اگر در جهت سهولت کار کاربر قدم برداشته شود، باید از یک Auto complete drop down list استفاده کرد تا کاربر برنامه جهت یافتن آیتم‌های از پیش تعریف شده کمتر سختی بکشد.



اگر از Silverlight یا WPF استفاده شود، امکان بایند یک لیست کامل از اشیاء با تمام خواص مرتبط به آن‌ها وجود دارد (هر رکورد نمایش داده شده در دراپ داون لیست، دقیقا معادل است با یک شیء متناظر با کلاس‌های تعریف شده است). اگر از ASP.NET استفاده شود (یعنی یک محیط بدون حالت که پس از نمایش یک صفحه دیگر خبری از لیست اشیاء بایند شده وجود نخواهد داشت و همگی توسط وب سرور جهت صرفه جویی در منابع تخریب شده‌اند)، بهتر است datatextfield را با فیلد نام و datavaluefield را با فیلد Id مقدار دهی کرد تا کاربر نهایی، نام را جهت ثبت اطلاعات مشاهده کند و برنامه از Id موجود در لیست جهت ثبت کلیدهای خارجی استفاده نماید.
و نکته‌ی اصلی هم همینجا است که چگونه؟! چون ما زمانیکه با یک ORM سر و کار داریم، برای ثبت یک رکورد در جدول Bills باید یک وهله از کلاس Bill را ایجاد کرده و خواص آن‌را مقدار دهی کنیم. اگر به تعریف کلاس Bill مراجعه کنید، سه خاصیت آن از نوع سه کلاس مجزا تعریف شده است. به به عبارتی با داشتن فقط یک id از رکوردهای این کلاس‌ها باید بتوان سه وهله‌ی متناظر آن‌ها را از بانک اطلاعاتی خواند و سپس به این خواص انتساب داد:

var newBill = new Bill
{
Account = accountRepository.GetByKey(1),
Amount = 1,
BillDate = DateTime.Now,
Category = categoryRepository.GetByKey(1),
Description = "testestest...",
Payee = payeeRepository.GetByKey(1)
};
یعنی برای ثبت یک رکورد در جدول Bills فوق، چهار بار رفت و برگشت به دیتابیس خواهیم داشت:
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با گروه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با فروشند‌ه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با حساب‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار هم ثبت نهایی اطلاعات در بانک اطلاعاتی

متد GetByKey فوق همان متد session.Get استاندارد NHibernate است (چون به primary key ها از طریق drop down list دسترسی داریم، به سادگی می‌توان بر اساس متد Get استاندارد ذکر شده عمل کرد).

SQL نهایی تولیدی هم به صورت واضحی این مشکل را نمایش می‌دهد (4 بار رفت و برگشت؛ سه بار select یکبار هم insert نهایی):
SELECT account0_.AccountId as AccountId0_0_, account0_.Name as Name0_0_
FROM Accounts account0_ WHERE account0_.AccountId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT category0_.CategoryId as CategoryId2_0_, category0_.Name as Name2_0_
FROM Categories category0_ WHERE category0_.CategoryId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT payee0_.PayeeId as PayeeId3_0_, payee0_.Name as Name3_0_
FROM Payees payee0_ WHERE payee0_.PayeeId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:48:33 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند (stored procedures) احتمالا الان خواهند گفت؛ ما که گفتیم این روش کند است! سربار زیادی دارد! فقط کافی است یک SP بنویسید و کل عملیات را با یک رفت و برگشت انجام دهید.
اما در ORMs نیز برای انجام این مورد در طی یک حرکت یک ضرب راه حل‌هایی وجود دارد که در ادامه بحث خواهد شد:

د) پیاده سازی با NHibernate
برای حل این مشکل در NHibernate با داشتن primary key (برای مثال از طریق datavaluefield ذکر شده)، بجای session.Get از session.Load استفاده کنید.
session.Get یعنی همین الان برو به بانک اطلاعاتی مراجعه کن و رکورد متناظر با کلید اصلی ذکر شده را بازگشت بده و یک شیء از آن را ایجاد کن (حالت‌های دیگر دسترسی به اطلاعات مانند استفاده از LINQ یا Criteria API یا هر روش مشابه دیگری نیز در اینجا به همین معنا خواهد بود).
session.Load یعنی فعلا دست نگه دار! مگر در جدول نهایی نگاشت شده، اصلا چیزی به نام شیء مثلا گروه وجود دارد؟ مگر این مورد واقعا یک فیلد عددی در جدول Bills بیشتر نیست؟ ما هم که الان این عدد را داریم (به کمک عناصر دراپ داون لیست)، پس لطفا در پشت صحنه یک پروکسی برای ایجاد شیء مورد نظر ایجاد کن (uninitialized proxy to the entity) و سپس عملیات مرتبط را در حین تشکیل SQL نهایی بر اساس این عدد موجود انجام بده. یعنی نیازی به رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی نیست. در این حالت اگر SQL نهایی را بررسی کنیم فقط یک سطر زیر خواهد بود (سه select ذکر شده حذف خواهند شد):
INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:58:22 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

ه) پیاده سازی با Entity framework

Entity framework زمانیکه بانک اطلاعاتی فوق را (به روش database first) به کلاس‌های متناظر تبدیل/نگاشت می‌کند، حاصل نهایی مثلا در مورد کلاس Bill به صورت خلاصه به شکل زیر خواهد بود:
public partial class Bill : EntityObject
{
public global::System.Int32 BillId {set;get;}
public global::System.Decimal Amount {set;get;}
public global::System.DateTime BillDate {set;get;}
public global::System.String Description {set;get;}
public global::System.Int32 AccountId {set;get;}
public global::System.Int32 CategoryId {set;get;}
public global::System.Int32 PayeeId {set;get;}
public Account Account {set;get;}
public Category Category {set;get;}
}
به عبارتی فیلدهای کلیدهای خارجی، در تعریف نهایی این کلاس هم مشاهده می‌شوند. در اینجا فقط کافی است سه کلید خارجی، از نوع int مقدار دهی شوند (و نیازی به مقدار دهی سه شیء متناظر نیست). در این حالت نیز برای ثبت اطلاعات، فقط یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم داشت.

مطالب
حذف سریع تمام رکوردها در SQL server

فرض کنید یک دیتابیس آزمایشی دارید که می‌خواهید تمام رکوردهای آن‌را حذف کنید. اگر در این دیتابیس انواع و اقسام کلیدهای خارجی و تریگر و امثال آن وجود داشته باشند، صرفا با یک دستور delete ساده کار به پایان نمی‌رسد و موفق به حذف رکوردها نخواهید شد (چون این قید و بندها به همین جهت طراحی شده‌اند تا یکپارچگی دیتابیس حفظ شود).
اما اگر واقعا این قیود در این لحظه مهم نبودند و نیاز بود تا تمام رکوردها را حذف کنیم، سریعترین راه حل موجود چیست؟

--Disable Constraints & Triggers
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? NOCHECK CONSTRAINT ALL'
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? DISABLE TRIGGER ALL'
--Perform delete operation on all table for cleanup
exec sp_MSforeachtable 'DELETE ?'
--Enable Constraints & Triggers again
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? CHECK CONSTRAINT ALL'
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? ENABLE TRIGGER ALL'
--Reset Identity on tables with identity column
exec sp_MSforeachtable 'IF OBJECTPROPERTY(OBJECT_ID(''?''), ''TableHasIdentity'') = 1 BEGIN DBCC CHECKIDENT (''?'',RESEED,0) END'

اسکریپت فوق تمامی رکوردهای دیتابیس جاری را حذف کرده و همچنین فیلدهای identity را نیز مجددا به حالت اول باز می‌گرداند.

توضیحات:
sp_Msforeachtable یکی از رویه‌های ذخیره شده‌ی سیستمی اس کیوال سرور می‌باشد که مستند نشده است. اگر نیاز داشتید کدی را بدون نوشتن یک کرسر و امثال آن، بر روی تمامی جداول اجرا کنید می‌توان از آن استفاده نمود.
امضای این رویه ذخیره شده به صورت زیر است:

exec @RETURN_VALUE=sp_MSforeachtable @command1, @replacechar, @command2,
@command3, @whereand, @precommand, @postcommand

که در آن:
RETURN_VALUE مقدار بازگشتی است.
Command1 اولین دستوری است که اجرا خواهد شد (به همین ترتیب سپس Command2 و بعد از آن Command3 اجرا خواهد گردید)
Replacechar کاراکتری است که در دستور T-SQL مورد نظر جایگزین نام جدول خواهد شد. مقدار پیش فرض آن ? است.
Precommand پیش از پردازش عملیات روی هر جدولی اجرا می‌شود.
Postcommand پس از اجرای کلیه دستورات روی تمامی جداول، اجرا خواهد شد.

چند مثال:
نمایش تمامی جداول دیتابیس جاری
EXEC sp_MSforeachtable "print '?'"
نمایش اندازه‌ی جداول یک دیتابیس
EXEC sp_msforeachtable 'sp_spaceused ''?'''

بازخوردهای دوره
آشنایی با مدل برنامه نویسی TAP
خیر. در پشت صحنه از یک ماشین حالت (state machine) برای پیاده سازی async استفاده می‌کند. کل سطرهای بعدی تبدیل به یک IEnumerator می‌شوند که هر دستور آن شامل یک yield return است. هر مرحله که تمام شد، MoveNext این IEnumerator فراخوانی می‌شود تا به مرحله‌ی بعدی برسد. به این روش استفاده از coroutines هم گفته می‌شود که در سی شارپ 5، کامپایلر کار تولید کدهای آن‌را انجام می‌دهد. برای مطالعه بیشتر:
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت اول  
انجام پی در پی اعمال Async به کمک Iterators - قسمت دوم  
مطالب
Cookie - قسمت سوم

Cookie - قسمت اول: مقدمه، تاریخچه، معرفی، و شرح کامل

Cookie - قسمت دوم: کوکی در جاوا اسکریپت

نکته مهم: خواندن قسمت‌های قبلی این سری (مخصوصا قسمت اول) برای درک بهتر مطالب پیشنهاد می‌شود.



کوکی در ASP.NET - بخش اول

در قسمت‌های قبلی مقدمات و مباحث کلی راجع به کوکی‌ها و انواع آن، شرح کامل خواص، نحوه رفتار مرورگرها با انواع کوکی‌ها و درنهایت نحوه کار کردن با کوکی‌ها در سمت کلاینت با استفاده از زبان محبوب جاوا اسکریپت پرداخته شد.

در ادامه این سری مطالب به نحوه برخورد ASP.NET با کوکی‌ها و چگونگی کار کردن با کوکی در سمت سرور آشنا خواهیم شد. در بخش اول این قسمت مباحث ابتدایی و اولیه برای کار با کوکی‌ها در ASP.NET ارائه می‌شود. در بخش دوم مباحث پیشرفته‌تر همچون SubCookieها در ASP.NET و نیز سایر نکات ریز کار با کوکی‌ها در ASP.NET بحث خواهد شد.

.


Response و Request در ASP.NET

در قسمت اول این سری به مفاهیم Http Response و Http Request اشاره کوتاهی شده بود. به‌صورت خلاصه، درخواستی که از سمت یک کلاینت به یک وب سرور ارسال می‌شود Request و پاسخی که وب سرور به آن درخواست می‌دهد Response نامیده می‌شود.

در ASP.NET، کلیه اطلاعات مرتبط با درخواست رسیده از سمت یک کلاینت در نمونه‌ای منحصر به فرد از کلاس HttpRequest نگه‌داری می‌شود. محل اصلی نگه‌داری این نمونه در پراپرتی Request از نمونه جاری کلاس System.Web.HttpContext (قابل دسترسی ازطریق HttpContext.Current) است. البته کلاس Page هم یک پراپرتی با نام Request دارد که دقیقا از همین پراپرتی کلاس HttpContext استفاده می‌کند.

هم‌چنین کلیه اطلاعات مرتبط با پاسخ ارسالی وب سرور به سمت کلاینت مربوطه در نمونه‌ای از کلاس HttpResponse ذخیره می‌شود. محل اصلی نگه‌داری این نمونه نیز در پراپرتی Response از نمونه جاری کلاس HttpContext است. همانند Request، کلاس Page یک پراپرتی با نام Response برای نگه‌داری این نمونه دارد که این هم دقیقا از پراپرتی متناظر در کلاس HttpContext استفاده می‌کند.



کوکی‌ها در Response و Request

هر دو کلاس HttpResponse و HttpRequest یک پراپرتی با عنوان Cookies (^ و ^) دارند که مخصوص نگهداری کوکی‌های مربوطه هستند. این پراپرتی از نوع System.Web.HttpCookieCollection است که یک کالکشن مخصوص برای ذخیره کوکی‌هاست.

- این پراپرتی (Cookies) در کلاس HttpRequest محل نگه‌داری کوکی‌های ارسالی توسط مرورگر در درخواست متناظر آن است. کوکی‌هایی که مرورگر با توجه به شرایط جاری و تنظیمات کوکی‌ها اجازه ارسال به سمت سرور را به آن‌ها داده و در درخواست ارسالی ضمیمه کرده است (با استفاده از هدر :Cookie که در قسمت اول شرح داده شد) و ASP.NET پس از پردازش و Parse داده‌ها، درون این پراپرتی اضافه کرده است.

- این پراپرتی (Cookies) در کلاس HttpResponse محل ذخیره کوکی‌های ارسالی از وب سرور به سمت مرورگر کلاینت در پاسخ به درخواست متناظر است. کوکی‌های درون این پراپرتی پس از بررسی و استخراج داده‌های موردنیاز توسط ASP.NET در هدر پاسخ ارسالی ضمیمه خواهند شد (با استفاده از هدر :Set-Cookie که در قسمت اول توضیح داده شد).

.


ایجاد و به‌روزرسانی کوکی در ASP.NET

برای ایجاد یک کوکی و ارسال آن به سمت کلاینت همان‌طور که در بالا نیز اشاره شد، باید از پراپرتی Response.Cookies از کلاس HttpContext استفاده کرد. برای ایجاد یک کوکی روش‌های مختلفی وجود دارد.

  • در روش اول با استفاده از ویژگی مخصوص ایندکسر کلاس HttpCookieCollection عملیات تولید کوکی انجام می‌شود. در این روش، ابتدا بررسی می‌شود که کوکی موردنظر در لیست کوکی‌های جاری وجود دارد یا خیر. درصورتی‌که با این نام قبلا یک کوکی ثبت شده باشد، مقدار کوکی موجود بروزرسانی خواهد شد. اما اگر این نام وجود نداشته باشد یک کوکی جدید با این نام به لیست افزوده شده و مقدار آن ثبت می‌شود. مثال:
HttpContext.Current.Response.Cookies["myCookie"].Value = "myCookieValue";
  • روش بعدی استفاده از متد Add در کلاس HttpCookieCollection است. در این روش ابتدا یک نمونه از کلاس HttpCookie ایجاد شده و سپس این نمونه به لیست کوکی‌ها اضافه می‌شود. کد زیر چگونگی استفاده از این روش را نشان می‌دهد:
var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie);
  • روش دیگر استفاده از متد Set کلاس HttpCookieCollection است. تفاوت این متد با متد Add در این است که متد Set ابتدا سعی می‌کند عملیات update انجام دهد. یعنی عملیات افزودن تنها وقتی‌که نام کوکی موردنظر در لیست کوکی‌ها یافته نشود انجام خواهد شد. برای مثال:
HttpContext.Current.Response.Cookies.Set(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));

نکته: باتوجه به توضیحات بالا، متد Set اجازه افزودن دو کوکی با یک نام را نمی‌دهد. برای اینکار باید از متد Add استفاده کرد. درباره این موضوع در قسمت بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد.

  • روش دیگری که برای ایجاد یکی کوکی می‌توان از آن استفاده کرد، بکارگیری متد AppnedCookie از کلاس HttpResponse است. در این روش نیز ابتدا باید یک نمونه از کلاس HttpCookie تولید شود. این روش همانند استفاده از متد Add از کلاس HttpCookieCollection است. کد زیر مثالی از این روش را نشان می‌دهد:

HttpContext.Current.Response.AppendCookie(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));
  • روش بعدی استفاده از متد SetCookie از کلاس HttpResponse است. فرق این متد با متد AppendCookie در این است که در متد SetCookie ابتدا وجود یک کوکی با نام ارائه شده بررسی می‌شود و درصورت وجود، مقدار این کوکی بروزرسانی می‌شود. درصورتی‌که قبلا یک کوکی با این نام وجود نداشته باشد، یک کوکی جدید به لیست کوکی‌ها اضافه می‌شود. این روش همانند استفاده از متد Set از کلاس HttpCookieCollection است. نمونه‌ای از نحوه استفاده از این متد در زیر آورده شده است:
HttpContext.Current.Response.SetCookie(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));

نکته: تمامی فرایندهای نشان داده شده در بالا تنها موجب تغییر محتویات کالکشن کوکی‌ها درون HttpContext می‌شود و تا زمانی‌که توسط وب سرور با استفاده از دستور Set-Cookie به سمت مرورگر ارسال نشوند تغییری در کلاینت بوجود نخواهند آورد.

برای آشنایی بیشتر با این روند کد زیر را برای تعریف یک کوکی جدید درنظر بگیرید:

HttpContext.Current.Response.Cookies["myCookie"].Value = "myValue";
برای مشاهده هدر تولیدی توسط وب سرور می‌توان از نرم افزار محبوب Fiddler استفاده کرد (از اواخر سال 2012 که نویسنده این ابزار به Telerik پیوسته، توسعه آن بسیار فعال‌تر شده و نسخه‌های جدید با لوگوی جدید! ارائه شده است).
تصویر زیر مربوط به مثال بالاست:

همانطور که مشاهده می‌کنید دستور ایجاد یک کوکی با نام و مقدار وارده در هدر پاسخ تولیدی توسط وب سرور گنجانیده شده است.

نکته: در ASP.NET به صورت پیش فرض از مقدار "/" برای پراپرتی Path استفاده می‌شود.


خواص کوکی در ASP.NET

برای تعیین یا تغییر خواص یک کوکی در ASP.NET باید به نمونه HttpCookie مربوطه دست یافت. سپس با استفاده از پراپرتی‌های این کلاس می‌توان خواص موردنظر را تعیین کرد. برای مثال:

var myCookie = new HttpCookie(string.Empty);
myCookie.Name = "myCookie";
myCookie.Value = "myCookieValue";
myCookie.Domain = "dotnettip.info";
myCookie.Path = "/post";
myCookie.Expires = new DateTime(2015, 1, 1);
myCookie.Secure = true;
myCookie.HttpOnly = true;

نکته مهم: امکان تغییر خواص یک کوکی به صورت مستقیم در سمت سرور وجود ندارد. درواقع برای اعمال این تغییرات در سمت کلاینت باید به ازای هر کوکی موردنظر یک کوکی جدید با مقادیر جدید ایجاد و به کالکشن کوکی‌ها در Http Response مربوطه اضافه شود تا پس از قرار دادن دستور Set-Cookie متناظر در هدر پاسخ ارسالی به سمت کلاینت و اجرای آن توسط مرورگر، مقادیر خواص مورنظر در سمت کلاینت بروزرسانی شوند. دقت کنید که تمامی نکات مرتبط با هویت یک کوکی که در قسمت اول شرح داده شد در اینجا نیز کاملا صادق است.

روش دیگری نیز برای تعیین برخی خواص کوکی‌ها به صورت کلی در فایل وب کانفیگ وجود دارد. برای اینکار از تگ httpCookies در قسمت system.web استفاده می‌شود. برای مثال:

<httpCookies domain="www.example.com" httpOnlyCookies="true" requireSSL="true" />

این امکان از ASP.NET 2.0 به بعد اضافه شده است. با استفاده از این تگ، تنظیمات اعمال شده برای تمامی کوکی‌ها درنظر گرفته می‌شود. البته درصورتی‌که تنظیم موردنظر برای کوکی به صورت صریح آورده نشده باشد. برای نمونه به کد زیر دقت کنید:

var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
myCookie.Domain = "test.com";
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie);
var myCookie2 = new HttpCookie("myCookie2", "myCookieValue2");
myCookie2.HttpOnly = false;
myCookie2.Secure = false;
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie2);

با استفاده از تنظیمات تگ httpCookies که در بالا نشان داده شده است، هدر پاسخ تولیدی توسط وب سرور به صورت زیر خواهد بود:

همان‌طور که می‌بینید تنها مقادیر پراپرتی‌هایی که صراحتا برای کوکی آورده نشده است از تنظیمات وب کانفیگ خوانده می‌شود.

. 


حذف کوکی در ASP.NET

برای حذف یک کوکی در ASP.NET یک روش کلی وجود دارد که در قسمت‌های قبلی نیز شرح داده شده است، یعنی تغییر خاصیت Expires کوکی به تاریخی در گذشته. برای نمونه داریم:

var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
myCookie.Expires = DateTime.Now.AddYears(-1);

نکته مهم: در کلاس HttpCookieCollection یک متد با نام Remove وجود دارد. از این متد برای حذف یک کوکی از لیست موجود در این کلاس استفاده می‌شود. دقت کنید که حذف یک کوکی از لیست کوکی‌ها با استفاده از این متد تاثیری بر موجودیت آن کوکی در سمت کلاینت نخواهد گذاشت و تنها روش موجود برای حذف یک کوکی در سمت کلاینت همان تنظیم مقدار خاصیت Expires است.


خواندن کوکی در ASP.NET

برای خواندن مقدار یک کوکی ارسالی از مرورگر کلاینت در ASP.NET، باتوجه به توضیحات ابتدای این مطلب، طبیعی است که باید از پراپرتی Request.Cookies در نمونه جاری از کلاس HttpContext استفاده کرد. برای این کار نیز چند روش وجود دارد.

  • روش اول استفاده از ایندکسر کلاس HttpCookieCollection است. برای اینکار نیاز به نام یا ایندکس کوکی موردنظر در لیست مربوطه داریم. برای مثال:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies["myCookie"];
  • یا این نمونه با استفاده از ایندکسر عددی:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies[0];
  • روش دیگری که برای خواند مقدار یک کوکی می‌توان بکار برد، استفاده از متد Get از کلاس HttpCookieCollection است. این متد همانند ایندکسر این کلاس نیاز به نام یا ایندکس کوکی موردنظر دارد. برای نمونه:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies.Get("myCookie");
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies.Get(0);

.


بحث و نتیجه گیری

تا اینجا با مفاهیم اولیه درباره نحوه برخورد ASP.NET با کوکی‌ها آشنا شدیم. روش‌های مختلف ایجاد و یا به‌روزرسانی کوکی‌ها نشان داده شد. با تعیین انواع خواص کوکی‌ها آشنا شدیم. نحوه حذف یک کوکی در ASP.NET را دیدیم. روش‌های خواندن مقادیر کوکی‌ها را نیز مشاهده کردیم.

باز هم تاکید می‌کنم که تمامی تغییرات اعمالی در سمت سرور تا زمانی‌که به‌صورت دستورات Set-Cookie در هدر پاسخ وب سرور قرار نگیرند هیچ کاری در سمت کلاینت انجام نمی‌دهند.

در قسمت بعدی این سری مطالب به مباحث پیشرفته‌تری چون SubCookieها در ASP.NET و هویت منحصر به فرد کوکی‌ها در سمت سرور پرداخته می‌شود.



منابع

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/ms178194(v=vs.100).aspx

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/aa289495(v=vs.71).aspx

http://www.codeproject.com/Articles/31914/Beginner-s-Guide-To-ASP-NET-Cookies

http://www.codeproject.com/Articles/244904/Cookies-in-ASP-NET
بازخوردهای پروژه‌ها
self registeration httpmodule
با سلام و عرض خدا قوت و تشکر بابت به اشتراک گذاری 
جهت فارغ شدن از تنظیمات ثبت httpmodule در فایل web.config و درگیر شدن با نسخ iis می‌توان کلاسی به نام ModuleRegistretion  ایجاد کرده و ویژگی assembly را در بالای کدهای خود قبل از شروع تعریف فضای نام قرار داده تا متد RegisterModule  در ابتدای چرخه حیات برنامه اجرا شده و با اجرای دستور   HttpApplication.RegisterModule موجبات ثبت httpmodule فراهم گردد . 
[assembly: PreApplicationStartMethod(typeof(Statistics.Modules.ModuleRegistretion), "RegisterModule")]

namespace Statistics.Modules
{
    public class ModuleRegistretion
    {
        public static void RegisterModule()
        {
            HttpApplication.RegisterModule(typeof(StatModule));
        }
    }
...
}

 همچنین در کدهای ماژول قسمت 
XDocument xdoc = XDocument.Load("http://www.freegeoip.net/xml/" + GetIPAddress());

 بهتر است استثناهای مرتبط مدیریت شوند تا در صورت اختلال و عدم دسترسی به آدرس خارجی ذکر شده مشکلی برای برنامه ایجاد نشود .

مطالب
شروع کار با webpack - قسمت دوم
در مطلب قبلی بیشتر از لحاظ تئوریک با وب‌پک آشنا شدیم و در آخر نیز یک تک اسکریپت را با استفاده از آن باندل کرده و در صفحه‌ی index.html اضافه کردیم.

توجه :
در مطلب قبلی برای استفاده و نصب وبپک دو راه پیشنهاد شد؛ یکی نصب وبپک به صورت سراسری و دیگری به صورت محلی در محیط کاری فعلی پروژه. استفاده‌ی نگارنده به صورت محلی می‌باشد و برای فراخوانی وبپک از دستور npm run webpack استفاده خواهد شد. در صورتی که از وبپک به صورت سراسری (گلوبال ) استفاده می‌کنید، به جای این دستور فقط کافی است در خط فرمان دستور webpack را نوشته و آن را اجرا کنید.

اضافه کردن فایل تنظیمات وبپک

وبپک دارای تنظیمات و حالت‌های مختلفی برای تولید خروجی نهایی می‌باشد که می‌توان این تنظیمات را به صورت پارامترهای ورودی، در هنگام فراخوانی برای آن مشخص کرد. ولی برای ساده کردن و همچنین عدم الزام به تکرار برای تنظیمات مورد نیاز می‌توانیم یک فایل پیکربندی را ایجاد کنیم و موارد مورد نیاز را در آن تعریف کرده و تنها با فراخوانی نام webpack در خط فرمان، به صورت خودکار این تنظیمات خوانده شده و دستورات ما اجرا شوند. TaskRunner‌های گالپ و گرانت نیز دارای یک فایل پیکربندی، برای مشخص کردن تنظیمات مورد نیاز کاربر می‌باشند.

ساخت فایل پیکربندی وبپک

در محیط کاری پروژه یک فایل جدید را با نام webpack.config.js ایجاد می‌کنیم، تا پیکر بندی مورد نظرمان را برای وبپک در آن مشخص کنیم (نام این فایل قراردادی است و امکان مشخص کردن فایلی با نام دیگر نیز وجود دارد که در آینده با آن برخورد خواهیم کرد).
این فایل به صورت یک ماژول در فرمت commonjs می‌باشد (در صورتی که با ماژول‌های مختلف آشنا نیستید، مطالعه‌ی این مقاله پیشنهاد می‌شود ماژول‌ها در es6).
پس از ایجاد فایل پیکربندی در محیط کاری پروژه، محتوای زیر را به آن اضافه خواهیم کرد. این حالت را می‌توان ساده‌ترین پیکربندی وبپک دانست و با دستور webpack ./main.js bundle.js که در پایان مطلب قبلی در خط فرمان اجرا کردیم، تفاوتی ندارد.
// webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
}
پروپرتی entry مشخص کننده‌ی فایل ورودی است که قصد پردازش آن را داریم و پروپرتی output نیز خود یک آبجکت می‌باشد که در ساده‌ترین حالت، احتیاج به تعریف یک پروپرتی با نام filename را در آن داریم که مشخص کننده‌ی نام فایل باندل شونده توسط وبپک می‌باشد.
حال با اجرای دستور npm run webpack، وبپک به صورت خودکار محتوای فایل پیکربندی را خوانده و تنظیمات تعریف شده را در فایل باندل نهایی ترتیب اثر می‌دهد.

حالت نظاره گر یا watch mode

اضافه کردن فایل پیکربندی می‌تواند مفید باشد و ما را از الزام به تکرار برای مشخص کردن پارامترهای مورد نیاز در هر بار اجرای وبپک بی‌نیاز می‌کند. ولی فرض کنید در حال توسعه‌ی پروژه‌ای هستید و مدام در حال تغییر فایل‌های پروژه می‌باشید. فایلی اضافه، حذف و یا دچار تغییر می‌شود و برای هر بار انجام شدن پروسه‌ی باندلینگ باید وبپک را فراخوانی کنیم. برای جلوگیری از این پروسه‌ی تکراری، وبپک دارای حالت نظاره‌گر یا watch mode می‌باشد. معنای این حالت این است که وبپک تغییرات محیط کاری شما را در نظر می‌گیرد و با انجام هر تغییری، دوباره باندل مربوطه را از نو می‌سازد.
برای وارد شدن به این حالت یک راه کار این می‌باشد که در هنگام فراخوانی وبپک در خط فرمان، پرچم زیر را به آن اضافه کنیم:
//for when webpack is installed globally 
webpack --watch
//for when webpack is installed locally in project 
npm run webpack -- --watch
(در فراخوانی بالا دو حالت نصب سراسری و محلی وبپک در نظر گرفته شده‌است. حالت اول نکته‌ای را ندارد. ولی در حالت دوم برای اینکه پارامترهای خط فرمان توسط npm به دست وبپک برسد، احتیاج به اضافه کردن -- می‌باشد. جهت عدم آشنایی با این مورد می‌توانید به اینجا مراجعه کنید: فرستادن پارامتر به اسکریپت‌های npm)
راه کار دوم جهت تنظیم کردن وبپک در حالت نظاره گر، اضافه کردن پروپرتی watch به فایل پیکربندی وبپک است. پس از انجام این تغییر، محتوای فایل پیکربندی به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
اینبار برای ورود وپ بک به حالت نظاره‌گر کافی است وبپک را یک بار از طریق خط فرمان با دستور npm run webpack، فراخوانی کنیم.
در صورتی که مشکلی وجود نداشته باشد، با اجرای این دستور، کنترل خط فرمان به شما برنخواهد گشت و وبپک در حالت اجرا باقی می‌ماند که در تصویر زیر قابل مشاهده‌است.

حال اگر در اسکریپت main.js تغییری ایجاد کنید، خواهید دید که وبپک به صورت خودکار باندل را از اول خواهد ساخت.

وب سرور وبپک

تا اینجا از وبپک به عنوان یک باندل کننده بهره برده‌ایم و جهت میزبانی فایل‌های پروژه از فایل سیستم و سیستم عامل بهره بردیم. ولی می‌دانیم که در حین توسعه دادن برنامه‌های وب، استفاده از فایل سیستم و سیستم عامل مفید نیست و دچار مشکلات عدیده‌ای هم از سمت مرورگرها و هم از سمت کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی خواهیم شد( مانند مباحث cors و ...). جهت حذف این مشکلات می‌توانیم وب سرور مورد علاقه‌ی خود را اجرا کنیم یا از وب سرور فراهم شده توسط وبپک بهره ببریم.
جهت نصب وب سرور وبپک دستور زیر را در خط فرمان  اجرا خواهیم کرد ( به صورت سراسری یا محلی به انتخاب شما خواهد بود و قبلا توضیح داده شده است).
// to install globally :
npm install -g webpack-dev-server

//to install locally in project :
npm install -D webpack-dev-server
در حالتی که وبپک به صورت سراسری نصب شده باشد، با اجرای دستور webpack-dev-server در خط فرمان، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد و تنظیمات را نیز از فایل پیکربندی اعمال می‌کند.
در صورتی که وبپک به صورت محلی نصب شده باشد، بایستی یک مدخل به قسمت اسکریپت‌های package.json برای راهنمایی npm اضافه کنیم. محتویات این فایل پس از تغییرات، از این قرار است:
//package.json file
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
    "test": "echo \"Error: no test specified\" && exit 1",
    "webpack": "webpack",
    "webpackserver": "webpack-dev-server"
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "ISC",
  "devDependencies": {
    "webpack": "^1.13.1",
    "webpack-dev-server": "^1.14.1"
  }
}
در اینجا پروپرتی جدیدی به قسمت scripts، با نام webpackserver اضافه شده‌است. حال با فراخوانی این اسکریپت با دستور زیر، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد:
npm run webpackserver
(دقت کنید که نام‌های قرار داده شده‌ی در قسمت scripts می‌توانند به صورت دلخواه باشند و شما می‌توانید نامی را که دلخواه خودتان است، برگزینید؛ به طور مثال به جای webpackserver نام دیگری را در فایل package.json برای آن مشخص کنید و در هنگام فراخوانی از آن استفاده کنید).
در صورتی که همه چیز بدون مشکل باشد، خروجی شبیه به تصویر زیر را مشاهده خواهید کرد که آدرسی که به صورت محلی، سرور بر روی آن میزبان شده است نیز قابل مشاهده است:


باندل کردن اسکریپت‌های گوناگون توسط وبپک

تا اینجای کار تنها از یک تک اسکریپت، با نام main.js استفاده کردیم. قطعا پروژه‌های واقعی از یک تک اسکریپت تشکیل نخواهند شد و اسکریپت‌های گوناگونی خواهیم داشت. جهت استفاده از چندین اسکریپت توسط وبپک، دو سناریوی مختلف رخ خواهند داد که هر دو را برسی خواهیم کرد:
اضافه کردن اسکریپت‌ها به صورت داینامیک یا پویا توسط وبپک 

در محیط کاری پروژه، یک فایل جدید user.js را اضافه می‌کنیم که از این فایل در فایل main.js استفاده خواهد شد.
محتوای فایل user.js یک تابع ساده‌ی جاوا اسکریپتی خواهد بود:
// user.js file 

function userLog() {
    console.log("ahooy from user module file");
}

module.exports={
    userLog:userLog
}  
حال جهت استفاده از این ماژول در فایل main.js تغییرات زیر را اعمال خواهیم کرد:
//main.js file

var user = require("./user");

user.userLog();

console.log(`i'm bundled by webpack`);
پس از ذخیره‌ی تغییرات خواهید دید که وب سرور وبپک از این تغییرات آگاه شده و باندل جدید را خواهد ساخت که در اینجا خروجی مانند تصویر زیر را خواهید دید:
در تصویر قابل مشاهده است که ماژول user.js نیز وارد باندل شده است.


در صورتی که به مسیری که وبپک در حال میزبانی بر روی آن است در مرورگر خود مراجعه کنید، پیغام‌های چاپ شده را در کنسول مشاهده خواهید کرد.

اضافه کردن اسکریپت‌ها به باندل به صورت استاتیک توسط وبپک

قطعا در پروژه‌های خود از کتابخانه‌هایی که توسط برنامه نویسان دیگر تولید شده‌اند مانند جی کوئری و ... استفاده خواهیم کرد. استفاده از این اسکریپت‌ها به صورت داینامیک و ایمپورت کردن آنها در هر ماژول جالب نخواهد بود و یا ممکن است ماژولی که خود شما نوشته اید به صورت اشتراکی بین تمام برنامه اجرا شود. در این گونه از موارد می‌توانیم این اسکریپت‌ها را در فایل پیکربندی به وبپک معرفی کنیم تا در هنگام باندلینگ، به باندل وارد شوند.
اسکریپت جدیدی را در پروژه اضافه می‌کنیم و نامش را shared.js می‌گذاریم که دارای محتوای زیر است :
// shared.js file
console.log('log message from shared module !');
حال برای اینکه این اسکریپت را به وبپک معرفی کنیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و تغییرات زیر را در آن اعمال می‌کنیم :
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
قابل مشاهده است که قسمت entry، به جای این که یک تک فایل را معرفی کند، تبدیل به یک آرایه شده‌است که هم فایل shared.js را در بر می‌گیرد و هم فایل main.js را دارد.
در مواقعی که فایل پیکربندی دچار تغییر می‌شود، بایستی وبپک را متوقف و دوباره اجرا کنید تا تنظیمات جدید، اعمال شوند. پس از راه اندازی دوباره وبپک، در صورت موفقیت آمیز بودن تغییراتتان، خروجی را شبیه تصویر رو به رو خواهید گرفت و مشخص است که فایل shared.js نیز در باندل وارد شده است.


استفاده از Loader‌ها در وبپک

به صورت پیش فرض وبپک قابلیت باندل کردن ماژول‌های جاوا اسکریپت را دارد و همچنین می‌تواند این فایل‌ها را Minify  کند (در مطالب بعدی خواهیم دید). ولی به طور مثال استفاده از تایپ اسکریپت از توانایی‌های وبپک به صورت توکار خارج است. اینجاست که Loader‌ها وارد کار می‌شوند.
اگر بخواهیم به زبان ساده Loader‌‌ها را تعریف کنیم می‌توان  آنها را کامپوننت هایی دانست که به وبپک فوت و فن کار جدیدی را یاد می‌دهند.
در ادامه Loader تایپ اسکریپت را نصب خواهیم کرد و به کمک آن فایل‌های پروژه را تبدیل به تایپ اسکریپت کرده و در هنگام باندل کردن از وبپک می‌خواهیم که این فایل‌ها را ترنسپایل کند و سپس باندل را از روی آنها بسازد ( برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این مطلب احتیاجی به آشنایی به تایپ اسکریپت نیست و هدف استفاده از یک loader است. ولی در صورت علاقه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید سری آموزش تایپ اسکریپت)

نصب Loader تایپ اسکریپت 

به خط فرمان برگشته و با استفاده از npm، لودر تایپ اسکریپت مورد نیاز وبپک را نصب می‌کنیم. دستور مورد نیاز این قرار است :
npm install -D ts-loader

( توجه :
در ادامه این مطلب از پیکربندی ساده‌ی یک پروژه‌ی تایپ اسکریپتی استفاده شده است که اعم از ایجاد فایل tsconfig.json و اضافه کردن پوشه‌ی typings به پروژه می‌باشد.)
فایل main.ts را که یک فایل تایپ اسکریپتی می‌باشد، به پروژه اضافه می‌کنیم. محتوای آن به صورت زیر خواهد بود. قابل مشاهده است که از ویژگی‌های ES6 در این فایل استفاده شده و این انتظار را از لودر تایپ اسکریپت داریم که این فایل را در هنگام باندلینگ برای ما ترنسپایل کند.
// main.ts file
let user = require("./user");

user.userLog();
let mainlogger = () => {
    console.log(`i'm bundled by webpack in an arrow function`);
}

mainlogger();
برای اینکه به وبپک خبر دهیم که در پروژه در حال استفاده از تایپ اسکریپت هستیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و پروپرتی جدیدی را با نام module به آن معرفی می‌کنیم که خود یک آبجکت می‌باشد. حال در آبجکت module یک پروپرتی جدید را با نام loaders که جنس آرایه‌ای دارد، اضافه می‌کنیم. آرایه‌ی loaders شامل همه‌ی loader هایی خواهد بود که شما قصد استفاده‌ی آنها را به همراه وبپک دارید. هر عضو از این آرایه خود نیز یک آبجکت می‌باشد که دارای سه پروپرتی زیر می‌باشد:
test : یک رجکس می‌باشد که به loader می‌گوید به دنبال چه فایل‌هایی بگردد.
exclude : از جنس رجکس و مشخص کننده‌ی مسیرهایی است که از پروژه باید جدا شوند و توسط loader پردازش نشوند (مانند فایل‌های از قبل کامپایل شده‌ی کتابخانه‌ها).
loader : مشخص کننده‌ی نام loader مورد نظر .
محتوای فایل پیکربندی وبپک، پس از معرفی loader تایپ اسکریپت، به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
    ,module:{
        loaders:[
            {
                test:/\.ts$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'ts-loader'
            }
        ]
    }
}
حال با اجرای دوباره‌ی وبپک، loader تایپ اسکریپت ابتدا اجرا شده، سپس وبپک وارد کار می‌شود و فایل‌ها را باندل خواهد کرد. در صورتی که بدون مشکل همه چیز اجرا شود، خروجی مانند تصویر زیر را خواهید داشت:

در این مطلب تنظیمات مختلف وبپک، فایل پیکربندی، استفاده از چندین فایل به همراه وبپک، وب سرور وبپک و همچنین با loader‌های وبپک آشنا شدیم.
دریافت فایل‌ها dntwebpack-part2.zip  
مطالب
امکان استفاده‌ی از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core در Blazor SSR برای رمزگشایی خودکار پارامترهای دریافتی

در Blazor می‌توان مسیریابی‌های پارامتری را به صورت زیر نیز تعریف کرد:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

که در اینجا EditId، یک پارامتر مسیریابی از نوع int تعریف شده و به صورت زیر در کدهای صفحه‌ی مرتبط، قابل دسترسی است:

[Parameter] public int? EditId { set; get; }

int تعریف شده‌ی در این مسیریابی، یک routing constraint و یا یک قید مسیریابی محسوب می‌شود و استفاده‌ی از آن، چنین مزایایی را به همراه دارد:

- در این حالت فقط EditId های عددی پردازش می‌شوند و اگر رشته‌ای دریافت شود، کاربر با خروجی از نوع 404 و یا «یافت نشد»، مواجه خواهد شد.

- امکان اعتبارسنجی مقادیر دریافتی، پیش از ارسال آن‌ها به صفحه و پردازش صفحه.

قیود پیش‌فرض تعریف شده‌ی در Blazor

اگر به مستندات مسیریابی Blazor مراجعه کنیم، به‌نظر فقط این موارد را می‌توان به‌عنوان قیود پارامترهای مسیریابی تعریف کرد:

bool, datetime, decimal, double, float, guid, int, long, nonfile 

و ... توضیحاتی در مورد اینکه آیا امکان بسط آن‌ها وجود دارند یا خیر، فعلا در مستندات رسمی آن، ذکر نشده‌اند.

در Blazor 8x می‌توان از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core نیز استفاده کرد!

ASP.NET Core سمت سرور، به همراه امکان سفارشی سازی قیودمسیریابی خود نیز هست که آن‌را می‌توان به کمک اینترفیسIRouteConstraint پیاده سازی کرد:

namespace Microsoft.AspNetCore.Routing  
{  
    public interface IRouteConstraint  
    {  
        bool Match(  
            HttpContext httpContext,  
            IRouter route,  
            string routeKey,  
            RouteValueDictionary values,  
            RouteDirection routeDirection);  
    }  
} 

جالب اینجا است که می‌توان این نمونه‌های سفارشی را حداقل در نگارش جدید Blazor 8x SSR نیز استفاده کرد؛ هرچند در مستندات رسمی Blazor هنوز به آن‌ اشاره‌ای نشده‌است.

در امضای متد Match فوق، دو پارامتر routeKey و values آن بیش از مابقی مهم هستند:

- routeKey مشخص می‌کند که الان کدام پارامتر مسیریابی (مانند EditId در این مطلب) در حال پردازش است.

- values، یک دیکشنری است که کلید هر عضو آن، پارامتر مسیریابی و مقدار آن، مقدار دریافتی از URL جاری است.

- اگر این متد مقدار true را برگرداند، یعنی مسیریابی وارد شده‌ی به آن، با موفقیت پردازش و اعتبارسنجی شده و می‌توان صفحه‌ی مرتبط را نمایش داد؛ در غیراینصورت، کاربر پیام یافت نشدن آن صفحه و مسیر درخواستی را مشاهده می‌کند.

پیاده سازی یک قید سفارشی رمزگشایی پارامترهای مسیریابی

فرض کنید قصد ندارید که پارامترهای مسیریابی ویرایش رکوردهای خاصی را دقیقا بر اساس Id متناظر عددی آن‌ها در بانک اطلاعاتی، نمایش دهید؛ برای مثال نمی‌خواهید دقیقا آدرس post/edit/1 را به کاربر نمایش دهید؛ چون نمایش این اعداد عموما ساده و ترتیبی، حدس زدن آن‌ها را ساده‌ کرده و ممکن است در آینده مشکلات امنیتی را به همراه داشته باشد.

می‌خواهیم از آدرس‌های متداول و ساده‌ی عددی زیر:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

به آدرس رمزنگاری شده‌ی زیر برسیم:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

اگر به این آدرس جدید دقت کنید، در اینجا از نام قید جدیدی به نام encrypt استفاده شده‌است که جزو قیود پیش‌فرض سیستم مسیریابی Blazor نیست. روش تعریف آن به صورت زیر است:

using System.Globalization;
using DNTCommon.Web.Core;

namespace Blazor8xSsrComponents.Utils;

public class EncryptedRouteConstraint(IProtectionProviderService protectionProvider) : IRouteConstraint
{
    public const string Name = "encrypt";

    public bool Match(HttpContext? httpContext,
        IRouter? route,
        string routeKey,
        RouteValueDictionary values,
        RouteDirection routeDirection)
    {
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(routeKey);
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(values);

        if (!values.TryGetValue(routeKey, out var routeValue))
        {
            return false;
        }

        var valueString = Convert.ToString(routeValue, CultureInfo.InvariantCulture);
        values[routeKey] = string.IsNullOrEmpty(valueString) ? null : protectionProvider.Decrypt(valueString);

        return true;
    }
}

توضیحات:

- در قیود سفارشی می‌توان سرویس‌ها را به سازنده‌ی کلاس تزریق کرد و برای مثال از سرویس IProtectionProviderService که در کتابخانه‌ی DNTCommon.Web.Core تعریف شده، برای رمزگشایی اطلاعات رسیده، استفاده کرده‌ایم.

- یک نام را هم برای آن درنظر گرفته‌ایم که از این نام در فایل Program.cs به صورت زیر استفاده می‌شود:

builder.Services.Configure<RouteOptions>(opt =>
{
    opt.ConstraintMap.Add(EncryptedRouteConstraint.Name, typeof(EncryptedRouteConstraint));
});

یعنی زمانیکه سیستم مسیریابی به قید جدیدی به نام encrypt می‌رسد:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

آن‌را در لیست ConstraintMap ای که به نحو فوق به سیستم معرفی شده، جستجو می‌کند. اگر این نام یافت شد، سپس کلاس EncryptedRouteConstraint متناظر را نمونه سازی کرده و در جهت پردازش مسیر رسیده، مورد استفاده قرار می‌دهد.

- در کلاس EncryptedRouteConstraint و متد Match آن، مقدار رشته‌ای EditId دریافت شده‌ی از طریق آدرس جاری درخواستی، رمزگشایی شده و بجای مقدار فعلی رمزنگاری شده‌ی آن درج می‌شود. همین اندازه برای مقدار دهی خودکار پارامتر EditId ذیل در صفحات مرتبط، کفایت می‌کند:

[Parameter] public string? EditId { set; get; }

یعنی دیگر نیازی نیست تا در صفحات مرتبط، کار رمزگشایی EditId، به صورت دستی انجام شود.