مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت اول بررسی مجوزها و مفهوم Intent در اندروید) :: بخش هفتم
Intent چیست؟
معنای لغوی intent : هدف، قصد، نیت و امثالهم...
intent‌ها حامل انواع پیام‌هایی هستند که بواسطه آنها یک پیام خاص و یکتا، برای کنترل وظایف و یا انتقال داده‌ها یا درخواست جدیدی از سیستم به دیگری می‌فرستد و درخواست ما پذیرفته یا رد می‌شود.
intent‌ها به سه بخش مشخص شدۀ خاص تقسیم می‌شوند: فعالیت‌ها ( activity) ، خدمات یا سرویس‌ها (services) و broadcast receiver که به معنی اینست که اتفاقات را در سطح اندروید به صورت broadcast اعلام می‌کند و در سیستم پخش می‌شود؛ مانند زمانیکه سیستم عامل میخواهد بوت شود. در اینصورت این پیغام توسط یک مجوز خاص و با broadcast در سیستم عامل به کاربر اعلام می‌شود. broadcast receiver در اندروید و درون هسته گنجانده شده و فقط سیستم عامل قادر به اجرای آن است؛ تا در زمان یک اتفاق غیرمنتظره به برنامه یا کاربر اطلاع داده شود و تنها ما از طریق یک مجوز میتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم.
اجازه دهید یک مثال ساده را انتخاب کنیم که در آن درخواست شما به مرورگر اندروید نیاز دارد تا بتواند محتویات یک URL را بارگیری و محتوایی را نمایش دهد. برخی از اجزای اصلی یک شئ شامل intent action و intent data خواهد بود. برای مثال ما می‌خواهیم که کاربر مرورگر خود را ببیند. به همین منظور ما از یک نوع intent استفاده می‌کنیم تا برای کار با برخی داده‌ها لازم باشد که از یک URL استفاده کند. به صورت زیر:
Intent.ACTION_VIEW
شئ intent به صورت زیر ساخته می‌شود:
Intent intent = new Intent(Intent.ACTION_VIEW, Uri.parse(https://github.com);

برای فراخوانی باید کد زیر در برنامه درج شود:
startActivity(intent);

نکته: برای کنترل اینکه کدام برنامه‌ها می‌توانند intent خاصی را دریافت کنند باید یک مجوز (permission) را قبل از فراخوانی به آن ارسال کنیم.

بررسی مجوزها
پلتفرم اندروید سیستم دسترسی به اشیاء intent‌ها را از طریق استفاده از مجوزها کنترل می‌کند که بعضا بسیاری از توسعه دهندگان این مورد را به اشتباه درک می‌کنند و زمان فراخوانی، توجهی به اینکه مجوزها کجا باید ارسال شوند نخواهند داشت.
نگاهی می‌اندازیم به اینکه چگونه یک برنامه می‌تواند کاربرنهایی را با یک مجوز خاص درخواست کند؟ به چه صورت و از کجا؟ به چه میزان این درخواست معتبر است؟
یک مکانیزم اعتبارسنجی کنترل مجوز را در سیستم‌عامل اندروید بررسی و اداره خواهد کرد. هنگامیکه برنامه شما یک API را فراخوانی می‌کند، مکانیم اعتبارسنجی به سرعت وارد کار شده و بررسی خواهد کرد که آیا مجوزهای این درخواست معتبر هستند و اگر معتبر هستند تمامی مجوزهای لازم را دارند یا خیر؟ پس از یک پیش پردازش در کسری از ثانیه اگر درخواست و مجوزها کامل نباشد یک "SecurityException" ارسال خواهد شد.
فراخوانی‌های API در سه مرحله جداگانه انجام می‌شوند. اول، کتابخانه API بکار گرفته می‌شود. دوم، کتابخانه به صورت خصوصی برای خود یک رابط پروکسی که بخشی از همان کتابخانه API می‌باشد را ایجاد می‌کند و در آخر این رابط پروکسی به صورت خصوصی ارتباط و پردازش‌های مورد نظر برای پرس و جو را زمانیکه سرویس در حال اجرا می‌باشد، عملیاتی می‌کند تا فرآیند فراخوانی تکمیل گردد.
این فرآیند در تصویر زیر نمایش داده شده است:


استفاده از Self-Defined Permissions 

اندروید به توسعه دهندگان اجازه می‌دهد تا مجوزهای خود را ساخته و آنها را اجرا کنند. همانند مجوزهای سیستمی که پلتفرم آنها را بررسی می‌کند، شما باید خواص و برچسب‌های مورد نیاز را در فایل AndroidManifest.xml اعلام کنید. اگر برنامه‌ای می‌نویسید که یک نوعِ خاص از قابلیت دسترسی توسط توسعه دهندگان را فراهم می‌کند، شما می‌توانید برای حفاظت از توابع با مجوزهای سفارشی خود، مانع دسترسی‌های غیرمجاز شوید. به کدی که در فایل AndroidMainfest درج شده دقت نمایید:

<manifest xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
package="net.zenconsult.mobile.testapp" >
<permission android:name="net.zenconsult.mobile.testapp.permission.PURGE_DATABASE"
android:label="@string/label_purgeDatabase"
android:description="@string/description_purgeDatabase"
android:protectionLevel="dangerous" />
...
</manifest>
نام مجوز در کد فوق را باید در این قسمت تعیین کنید:
android:name <attribute>
خواص و ویژگی‌های مورد نیاز در این قسمت باید نوشته شوند (الزامیست)
android:label
android:description
تمامی موارد فوق به رشته‌هایی اشاره دارد که در فایل AndroidMainfest درج می‌شوند؛ لذا، ضرورت دارد تا دقت کافی به آنها داشته باشیم.
رشته‌هایی که در طی چند خط می‌نویسید وظیفه دارند تا مجوزهای لازم را شناسایی کرده و برای سیستم عامل توضیح دهند و اجازه می‌دهند تا فهرست مجوزها را بر روی دستگاه به کاربر نهایی نمایش دهد.
می خواهیم این رشته‌ها را به گونه‌ای دیگر تنظیم کنیم:
<string name=" label_purgeDatabase ">purge the application database </string>
<string name="permdesc_callPhone">Allows the application to purge the core database of
the information store. Malicious applications may be able to wipe your entire application
information store.</string>

مشخصه android:protectionLevel که در چند خط قبل در فایل تنظیمات درج شده است، مورد نیاز است و باید فراخوانده شود. همچنین می‌توانید یک مشخصه به نام android:permissionGroup را تعریف کنید تا خواص این مجوز را در برگیرد. اجازه بدهید تا مجوزهای سفارشی شما با مجوزهای سیستمی ارتباط برقرار کنند. لذا این ارتباط باعث بروز افزایش امنیت خواهد شد.
  برای مثال اضافه کردن مجوز purgeDatabase به صورت گروهی برای دسترسی به کارت sd صفاتی را به فایل AndroidMainfest تزریق می‌کند:
android:permissionGroup=" android.permission-group.STORAGE"
یکی از نکاتی که باید توجه داشته باشید این است که برنامه شما قبل از هر برنامه وابسته دیگری باید بر روی دستگاه نصب شود؛ چرا که اگر برنامه شما اول نصب نشود، به مشکل برخورد خواهید کرد و این مورد برای تمامی مجوزها صدق می‌کند.

مطالب
ذخیره سازی فایل‌ها در دیتابیس یا استفاده از فایل سیستم متداول؟

اگر به ساز و کار شیرپوینت مایکروسافت دقت کنید، همه چیز را داخل دیتابیس ذخیره می‌کند (از اطلاعات رکوردها گرفته تا فایل‌ها و غیره). حال شاید این سؤال مطرح شود که برای ذخیره سازی فایل‌هایی با تعداد بیش از یک میلیون عدد، استفاده از دیتابیس مناسب است یا فایل سیستم متداول. برای پاسخ به این سؤال باید به نکات ذیل توجه داشت:

- هر نوع عملیاتی که بر روی فایل‌ها صورت گیرد، بستن، بازکردن و غیره، نیازمند اعمالی در سطح سیستم عامل است (برای مثال بررسی سطح دسترسی لازم برای انجام این‌کارها).
- هر گونه عملیاتی بر روی فایل‌ها نیازمند یک حداقل قفل گذاری بر روی آن‌ها است که این نیز مصرف CPU قابل توجهی را سبب خواهد شد.
- تمامی اعمال ذکر شده کل سرور و تمامی سرویس‌های در حال اجرا را تحت تاثیر قرار داده و بازدهی آن‌ها‌را کاهش می‌دهند.
- حتی سیستم عامل‌ها نیز از یک file system database جهت مدیریت اعمال خود استفاده می‌کنند اما این روش برای مدیریت میلیون‌ها و میلیاردها فایل بهینه سازی نشده است.
- ذخیره سازی میلیون‌ها و میلیاردها فایل به تدریج سبب ایجاد fragmentation قابل توجهی شده و این مورد نیز بر روی کارآیی تاثیر منفی خواهد گذاشت (همچنین این مورد بر روی طول عمر تجهیزات ذخیره سازی داده‌ها تاثیر منفی دارند).
- تهیه پشتیبان و بازگرداندن میلیون‌ها فایل بسیار زمانگیر است (برای مثال جابجایی یک فایل یک مگابایتی بسیار سریعتر است از جابجایی 100 فایل 10 کیلوبایتی).
- مدیریت تغییرات و همچنین بررسی اینکه چه شخصی چه فایلی را قرار داده، حذف کرده یا تغییر داده است در حالت استفاده از file system مشکل است.
- به صورت پیش فرض عموما مباحث replication و امثال آن‌ توسط روش استفاده از file system خصوصا با تعداد بالای فایل، پشتیبانی نمی‌شود.
- در حالت استفاده از file system ، برنامه‌های وب باید دسترسی write بر روی یک سری پوشه داشته باشند که این مورد همیشه از دیدگاه امنیتی مساله ساز بوده و مشکل آفرین.
- کرش file system مساوی است با کرش سیستم عامل و بازگشت این‌ها زمان‌بر خواهد بود.

با توجه به این نکات استفاده از دیتابیس برای ذخیره سازی تعداد زیادی فایل، مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:

- اکثر سیستم‌های دیتابیسی امروزی برای کار با حجم عظیمی از داده‌ها به حد بلوغ خود رسیده‌اند.
- هنگام استفاده از دیتابیس برای ذخیره سازی فایل‌ها دیگر سر و کار ما با میلیون‌ها فایل نخواهد بود و حداکثر چند فایل دیتابیس و ملحقات آن مانند لاگ فایل، کل سیستم را تشکیل می‌دهند.
- فایل‌های دیتابیس برای مثال SQL Server ، همیشه توسط SQL Server در حالت باز قرار داشته و مباحث قفل‌گذاری بر روی فایل‌های دیتابیس و بررسی سطح دسترسی و غیره توسط سیستم عامل در این‌جا به حداقل خود می‌رسد.
- در این حالت بار سیستم عامل شما تنها سیستمی است که مشغول سرویس دهی اطلاعات دیتابیس‌های شما است.
- جستجوی فایل‌ها، حتی جستجو در محتوای این فایل‌های ذخیره شده در یک دیتابیس بسیار سریعتر از روش file system می‌باشد. امکان استفاده از کوئری‌های SQL انعطاف پذیری خاصی را به این سیستم‌ها خواهند داد (برای مثال قابلیت full text search مربوط به SQL server امکان جستجو بر روی رکوردهایی با محتوای pdf را نیز پس از انجام اندکی تنظیمات، دارا می‌باشد).
- هنگام کار با دیتابیس مباحث تراکنشی نقش بسیار حائز اهمیتی را بازی می‌کنند اما عموما سیستم عامل‌ها در این زمینه نیازمند کار و برنامه نویسی قابل توجهی هستند (این قابلیت به ویندوز ویستا اضافه شده است).
- کرش یک دیتابیس عموما سبب کرش سیستم عامل یا حتی کرش سایر دیتابیس‌های موجود نخواهد شد.
- امکان تهیه پشتیبان از دیتابیس‌ها و بازیابی آن‌ها ساده است. (حداقل از بازیابی میلیون‌ها فایل ساده‌تر است)
- امکانات replication به صورت پیش فرض در اکثر سیستم‌های دیتابیسی امروزی مهیا است.
- امکان ثبت وقایع و مدیریت اطلاعات افزوده شده به دیتابیس، از طریق نرم افزارهایی که برای این کار نوشته خواهند شد (یا حتی امکانات توکار این برنامه‌ها) از هر لحاظ نسبت به روش file system برتری دارد.
- امکانات سوئیچ کردن به دیتابیسی دیگر در شبکه در صورت کرش یک نود، مهیا است و پیش بینی شده است.
- برای استفاده از یک دیتابیس توسط یک برنامه وب، نیازی به داشتن دسترسی write بر روی هیچ فولدری وجود ندارد که این خود یک مزیت امنیتی مهم است و همچنین امکان محدود کردن سطوح دسترسی به فایل‌های ذخیره شده در دیتابیس با برنامه‌های نوشته شده نیز ساده‌تر است. (البته در این‌جا مسلما منظور از دیتابیس، دیتابیس Access نیست و SQL Server یا MySQL مد نظر هستند)


مطالب
پیاده سازی یک سیستم دسترسی Role Based در Web API و AngularJs - بخش سوم (پایانی)
در بخش پیشین  به بررسی جزئی‌تر ایجاد پایگاه داده و همچنین توسعه Custom Filter Attribute پرداختیم که وظیفه تایید صلاحیت کاربر جاری و بررسی دسترسی وی به API Method مورد نظر را بررسی می‌کرد. در این مقاله به این بحث می‌پردازیم که در Filter Attribute توسعه داده شده، قصد داریم یک سرویس Access Control ایجاد نماییم.
این سرویس وظیفه تمامی اعمال مربوط به نقش‌ها و دسترسی‌های کاربر را بر عهده خواهد داشت. این سرویس به صورت زیر تعریف می‌گردد:
public class AccessControlService
{
        private DbContext db;

        public AccessControlService()
        {
            db = new DbContext();
        }

        public IEnumerable<Permission> GetUserPermissions(string userId)
        {
            var userRoles = this.GetUserRoles(userId);
            var userPermissions = new List<Permission>();
            foreach (var userRole in userRoles)
            {
                foreach (var permission in userRole.Permissions)
                {
                    // prevent duplicates
                    if (!userPermissions.Contains(permission))
                        userPermissions.Add(permission);
                }
            }
            return userPermissions;
        }
        public IEnumerable<Role> GetUserRoles(string userId)
        {
            return db.Users.FirstOrDefault(x => x.UserId == userId).Roles.ToList();
        }

        public bool HasPermission(string userId, string area, string control)
        {
            var found = false;
            var userPermissions = this.GetUserPermissions(userId);
            var permission = userPermissions.FirstOrDefault(x => x.Area == area && x.Control == control);
            if (permission != null)
                found = true;
            return found;
        }
{
همانطور که ملاحظه می‌کنید، ما سه متد GetUserPermissions، GetUserRoles و HasPermission را توسعه داده‌ایم. حال اینکه بر حسب نیاز، می‌توانید متدهای بیشتری را نیز به این سرویس اضافه نمایید. متد اول، وظیفه‌ی واکشی تمامی permissionهای کاربر را عهده دار می‌باشد. متد GetUserRoles نیز تمامی نقش‌های کاربر را در سیستم، بازمی‌گرداند و در نهایت متد سوم، همان متدی است که ما در Filterattribute از آن استفاده کرد‌ه‌ایم. این متد با دریافت پارامترها و بازگردانی یک مقدار درست یا نادرست، تعیین می‌کند که کاربر جاری به آن محدوده دسترسی دارد یا خیر.
تمامی حداقل‌هایی که برای نگارش سمت سرور نیاز بود، به پایان رسید. حال به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه این سطوح دسترسی را با سمت کاربر همگام نماییم. به طوری که به عنوان مثال اگر کاربری حق دسترسی به ویرایش مطالب یک سایت را ندارد، دکمه مورد نظر که او را به آن صفحه هدایت می‌کند نیز نباید به وی نشان داده شود. سناریویی که ما برای این کار در نظر گرفته‌ایم، به این گونه می‌باشد که در هنگام ورود کاربر، لیستی از تمامی دسترسی‌های او به صورت JSON به سمت کلاینت ارسال می‌گردد. حال وظیفه مدیریت نمایش یا عدم نمایش المان‌های صفحه، بر عهده زبان سمت کلاینت، یعنی AngularJs خواهد بود. بنابراین در ابتدایی‌ترین حالت، ما نیاز به یک کنترلر و متد Web API داریم تا لیست دسترسی‌های کاربر را بازگرداند. این کنترلر در حال حاضر شامل یک متد است. اما بر حسب نیاز، می‌توانید متدهای بیشتری را به کنترلر اضافه نمایید.
    [RoutePrefix("َAuth/permissions")]
    public class PermissionsController : ApiController
    {
        private AccessControlService _AccessControlService = null;
        public PermissionsController()
        {
            _AccessControlService = new AccessControlService();
        }

        [Route("GetUserPermissions")]
        public async Task<IHttpActionResult> GetUserPermissions()
        {
            if (!User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return Unauthorized();
            }
            return Ok(_AccessControlService.GetPermissions(User.Identity.GetCurrentUserId()));
        }        
    }
در متد فوق ما از متد سرویس Access Control که لیست تمامی permissionهای کاربر را باز می‌گرداند، کمک گرفتیم. متد GetUserPermissions پس از ورود کاربر توسط کلاینت فراخوانی می‌گردد و لیست تمامی دسترسی‌ها در سمت کلاینت، در rootScope انگیولار ذخیره سازی می‌گردد. حال نوبت به آن رسیده که به بررسی عملیات سمت کلاینت بپردازیم.

توسعه سرویس‌ها و فرآیندهای سمت وب کلاینت AngularJS

در ابتدا در سمت کلاینت نیاز به سرویسی داریم که دسترسی‌های سمت سرور را دریافت نماید. از این رو ما نام این سرویس را permissionService می‌نامیم.
'use strict';
angular.module('App').factory('permissionService', ['$http', '$q', function ($http, $q) {

    var _getUserPermissions = function () {
        return $http.get(serviceBaseUrl + '/api/permissions/GetUserPermissions/');
    }

    var _isAuthorize = function (area, control) {
        return _.some($scope.permissions, { 'area': area, 'control': control });
    }

    return {
        getUserPermissions: _getUserPermissions,
        isAuthorize: _isAuthorize
    };
}]);
اگر بخواهیم مختصری درباره‌ی این سرویس صحبت کنیم، متد اول که یک دستور GET ساده است و لیست دسترسی‌ها را از PermissionController دریافت می‌کند. متد بعدی که در آینده بیشتر با آن آشنا می‌شویم، عملیات تایید صلاحیت کاربر را به ناحیه مورد نظر، انجام می‌دهد (همان مثال دسترسی به دکمه ویرایش مطلب در یک صفحه). در این متد برای جستجوی لیست permissions از کتابخانه‌ای با نام Lodash کمک گرفته‌ایم. این کتابخانه کاری شبیه به دستورات Linq را در کالکشن‌ها و آرایه‌های جاوااسکریپتی، انجام می‌دهد. متد some یک مقدار درست یا نادرست را بازمی‌گرداند. بازگردانی مقدار درست، به این معنی است که کاربر به ناحیه‌ی مورد نظر اجازه‌ی دسترسی را خواهد داشت.
حال باید متد‌های این سرویس را در کنترلر لاگین فراخوانی نماییم. در این مرحله ما از rootScope dependency استفاده می‌کنیم. برای نحوه‌ی عملکرد rootScope میتوانید به مقاله‌ای در این زمینه در وب سایت toddomotto مراجعه کنید. در این مقاله ویژگی‌ها و اختلاف‌های scope و rootScope به تفصیل بیان شده است. مقاله‌ای دیگر در همین زمینه نوشته شده است که در انتهای مقاله به بررسی چند نکته در مورد کدهای مشترک پرداخته شده‌است. تکه کد زیر، متد login را نمایش می‌دهد که در loginController قرار گرفته است و ما در آن از نوشتن کل بلاک loginController چشم پوشی کرده‌ایم. متد savePermissions تنها یک کار را انجام می‌دهد و آن هم این است که در ابتدا، به سرویس permissionService متصل شده و تمامی دسترسی‌ها را واکشی می‌نماید و پس از آن، آنها را درون rootScope قرار می‌دهد تا در تمامی کنترلرها قابل دسترسی باشد.
    $scope.login = function () {
        authService.login($scope.loginData).then(function (response) {
            savePermissions();
            $location.path('/userPanel');
        },
         function (err) {
             $scope.message = err.error_description;
         });
    };

    var savePermissions = function () {
        permissionService.getUserPermissions().then(function (response) {
            $rootScope.permissions = response.data;
        },
        function (err) {
        });
    }
}

   حال تمامی اطلاعات دسترسی، در سمت کلاینت نیز قابل دسترسی می‌باشد. تنها کاری که نیاز است، broadCast کردن متد isAuthorize است که آن هم باید در rootScope قرار بگیرد. ما برای این انتساب یک راهکار را ارائه کرده‌ایم. معماری سیستم کلاینت به این صورت است که تمامی کنترلرها درون یک parentController قرار گرفته‌اند. از این رو می‌توان در parentController این انتساب (ایجاد دسترسی عمومی برایisAuthorize) صورت گیرد. برای این کار در parentController تغییرات زیر صورت می‌گیرد:
App.controller('parentController', ['$rootScope', '$scope', 'authService', 'permissionService', function ($rootScope, $scope, authService, permissionService) {
        $scope.authentication = authService.authentication;

        // isAuthorize Method
        $scope.isAuthorize = permissionService.isAuthorize();

        // rest of codes
}]);
در کد فوق ما isAuthorize را درون scope قرار داده‌ایم. دلیل آن هم این است که هر چه که در scope قرار بگیرد، تمامی کنترلر‌های child نیز به آن دسترسی خواهند داشت. البته ممکن است که این بهترین نوع پیاده سازی برای به اشتراک گذاری یک منبع نباشد.
 در گام بعدی کافیست المان‌های صفحه را بر اساس همین دسترسی‌ها فعال یا غیر فعال کنیم. برای این کار از دستور ng-if میتوان استفاده کرد. برای این کار به مثال زیر توجه کنید:
<div ng-controller="childController">
    <div ng-if="isAuthorize('articles', 'edit')" >
    <!-- the block that we want to not see unauthorize person -->
    </div>
</div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، تمامی المان‌ها را می‌توان با دستور ساده ng-if، از دید کاربران بدون صلاحیت، پنهان نمود. البته توجه داشته باشید که شما نمی‌توانید تنها به پنهان کردن این اطلاعات اکتفا کنید. بلکه باید تمامی متدهای کنترلرهای سمت سرور را هم با همین روش (فیلتر کردن با Filter Attribute) بررسی نمایید. به ازای هر درخواست کاربر باید بررسی شود که او به منبع مورد نظر دسترسی دارد یا خیر.
تنها نکته‌ای که باقی می‌ماند این است که طول عمر scope و rootScope چقدر است؟! برای پاسخ به این سوال باید بگوییم هر بار که صفحه refresh می‌شود، تمامی مقادیر scope و rootScope خالی می‌شوند. برای این کار هم یک راهکار خیلی ساده (و شاید کمی ناشیانه) در نظر گرفته شده‌است. میتوان بلاک مربوط به پر کردن rootScope.permissions را که در loginController نوشته شده بود، به درون parentController انتقال داد و آن را با استفاده از emit اجرا کرد و در حالت عادی، در هنگام refresh شدن صفحه نیز چون parentController در اولین لحظه اجرا می‌شود، میتوان تمامی مقادیر rootScope.permissions را دوباره از سمت سرور دریافت کرد.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی در Angular 2 توسط JWT
اشتراک‌ها
بهینه سازی کوئری های Entity Framework

در تمامی برنامه‌ها اکثر برنامه نویسان برای واکشی و بروزرسانی اطلاعات درون پایگاه داده خود از دستوراتی استفاده می‌کنند که مستقیما بر روی پایگاه داده اجرا می‌شود (مانند FirstOrDefault و یا ToList()) این روش، روش اشتباهی نیست اما طبیعتا هزینه ای برای ارسال اطلاعات به سمت سرور و دریافت نتیجه اجرای این دستور به برنامه شما تحمیل خواهد شد.

بهینه سازی کوئری های Entity Framework
مطالب
سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها
یک برنامه‌ی Angular، از گروهی از کامپوننت‌ها تشکیل می‌شود؛ برای مثال یک کامپوننت App وجود دارد که آن نیز از تعدادی کامپوننت مختلف تشکیل می‌شود. ماژول‌ها کار سازماندهی و بسته بندی این کامپوننت‌ها را انجام می‌دهند و با بزرگتر شدن برنامه می‌توان قسمت‌های مختلف را در ماژول‌های متفاوتی قرار داد. مزایای این روش به شرح زیر هستند:
- بهبود کپسوله سازی قسمت‌های مختلف برنامه با بسته بندی آن‌ها در ماژول‌های متفاوت
- فراهم آوردن امکان lazy loading و بهبود کارآیی برنامه


انواع ماژول‌های توصیه شده‌ی در برنامه‌های Angular

منهای App Module پیش‌فرض یک برنامه‌های Angular، ایجاد سه نوع ماژول دیگر نیز در جهت سازماندهی اینگونه برنامه‌ها توصیه می‌شوند:
- Core Module
هدف از آن فراهم آوردن سرویس‌های Singleton اشتراکی بین کامپوننت‌ها و ماژول‌های مختلف برنامه است. علت این‌جا است که سیستم تزریق وابستگی‌های Angular، به ازای هر ماژولی که Lazy loaded باشد، سرویس تزریقی در آن‌ها را مجددا وهله سازی می‌کند. به همین جهت نیاز است تک ماژول اختصاصی را برای مدیریت سرویس‌هایی که نیازی است تنها یکبار در طول عمر برنامه وهله سازی شوند، تدارک ببینیم و Core Module مکان مناسبی برای این‌کار است.
همچنین Code Module باید شامل کامپوننت‌هایی در سطح برنامه باشد. دراینجا منظور از «در سطح برنامه»، کامپوننت‌هایی که قرار است در بین تمام ماژول‌ها به اشتراک گذاشته شوند، نیست. منظور تنها کامپوننت‌هایی هستند که در App Component اصلی برنامه قرار است استفاده شوند؛ مانند منوی راهبری بالای سایت.

- Shared Module
هدف از آن مدیریت و بسته بندی کامپوننت‌ها، دایرکتیوها و Pipes اشتراکی بین تمام اجزای برنامه است. برای مثال کامپوننت «لطفا منتظر بمانید ...» اگر قرار است در تمام قسمت‌های برنامه استفاده شود، نیاز است در Shared Module تعریف شود. از این جهت که در یک برنامه‌ی Angular نمی‌توان یک کامپوننت را بین دو ماژول مختلف به اشتراک گذاشت. به همین جهت نیاز است یک مکان مرکزی برای تعریف این کامپوننت‌های اشتراکی ایجاد شود و سپس این تک ماژول را در قسمت‌های مختلف برنامه، بدون مشکل مورد استفاده قرار داد.

- Feature Module
این ماژول‌ها به ازای هر ویژگی برنامه ایجاد شده و کامپوننت‌ها، سرویس‌ها، دایرکتیوها و Pipes اختصاصی آن ویژگی را بسته بندی می‌کنند.


ایجاد Core Module

فرض کنید می‌خواهید اطلاعات کاربر جاری لاگین شده را در طول عمر برنامه نگهداری کنید و از آن در تمام قسمت‌های برنامه استفاده نمائید. یک چنین سرویسی نیاز است دارای طول عمر Singleton باشد و تنها یکبار وهله سازی شود تا اطلاعات کاربر جاری از دست نرود. به همین جهت بهترین مکان تعریف این سرویس، در Core Module است.
برای این منظور در ساختار برنامه‌ی خود، پوشه‌ی جدید src\app\core را ایجاد می‌کنیم. سپس فایل core.module.ts را به صورت ذیل در آن تعریف خواهیم کرد:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { CommonModule } from '@angular/common';
import { RouterModule } from '@angular/router';

import { UserRepositoryService } from './user-repository.service';
import { NavBarComponent } from './nav-bar.component';
import { AccountMenuComponent } from './account-menu.component';

@NgModule({
  imports: [ CommonModule, RouterModule ],
  exports: [ NavBarComponent, AccountMenuComponent ],
  declarations: [ NavBarComponent, AccountMenuComponent ],
  providers: [ UserRepositoryService ]
})
export class CoreModule { };
 - CoreModule در ابتدا تنها CommonModule و RouterModule را در صورت نیاز import می‌کند.
 - سپس سرویس‌های اشتراکی و Singleton برنامه در قسمت providers آن قرار می‌گیرند.
 - در اینجا همچنین دو کامپوننت منو که توسط app.component.ts مورد استفاده قرار می‌گیرند نیز import شده‌اند.
 - فایل‌های account-menu.component.ts، nav-bar.component.ts و user-repository.service.ts نیز به درون پوشه‌ی src\app\core منتقل خواهند شد (به همراه تمام فایل‌های html و css متناظر با آن‌ها).
 - اگر دقت کنید، قسمت exports این ماژول نیز مقدار دهی شده‌است. چون این کامپوننت‌ها قرار است خارج از این ماژول و در AppModule استفاده شوند، نیاز است آن‌ها را به صورت خروجی نیز معرفی کنیم.

اکنون جهت استفاده‌ی از این قابلیت‌ها، تنها کافی است تعریف CoreModule را به AppModule در فایل app.module.ts اضافه کنیم:
import { CoreModule } from "./core/core.module";

@NgModule({
  imports:      [
//...
    CoreModule,
//...
    RouterModule.forRoot(appRoutes)
  ],
//...
})
export class AppModule { }


ایجاد Shared Modules

در Shared Module اجزایی را قرار خواهیم داد که قرار است در بیش از یک ماژول مورد استفاده قرار گیرند. به همین جهت در ساختار برنامه‌ی خود، پوشه‌ی جدید src\app\shared را ایجاد می‌کنیم. سپس در آن، ماژول جدید shared.module.ts را ایجاد خواهیم کرد:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { CommonModule } from '@angular/common';

import { LoadingSpinnerComponent } from './loading-spinner.component';

@NgModule({
  imports: [ CommonModule ],
  declarations: [ LoadingSpinnerComponent ],
  exports: [ LoadingSpinnerComponent, CommonModule ],
  providers: [ ]
})
export class SharedModule { };
ساختار این ماژول نیز شبیه به Core Module است. ابتدای CommonModule به آن import شده‌است. سپس کامپوننت‌هایی که قرار است در بین سایر ماژول‌های سایت به اشتراک گذاشته شوند (برای مثال یک کامپوننت Loading Spinner فرضی)، در هر دو قسمت declarations و exports این ماژول اشتراکی قرار می‌گیرند. همچنین فایل loading-spinner.component.ts و تمام اجزای وابسته‌ی به آن نیز به پوشه‌ی src\app\shared منتقل می‌شوند.
از این جهت که اجزای خروجی این ماژول قرار است در Feature Moduleها استفاده شوند، CommonModule مورد استفاده‌ی در آن‌ها نیز در قسمت exports ذکر شده‌است.

اکنون جهت استفاده‌ی از این قابلیت‌ها، تنها کافی است تعریف SharedModule را به AppModule در فایل app.module.ts اضافه کنیم:
import { CoreModule } from "./core/core.module";
import { SharedModule } from "./shared/shared.module";

@NgModule({
  imports:      [
//...
    CoreModule,
    SharedModule,
//...
    RouterModule.forRoot(appRoutes)
  ],
//...
})
export class AppModule { }


ایجاد Feature Modules

این مورد نکته‌ی ویژه‌ای را به همراه ندارد و همانند ایجاد سایر ماژول‌های برنامه‌است. برای مثال ویژگی مدیریت کاربران، به همراه تمام اجزای آن درون ماژول کاربران قرار می‌گیرد و به همین ترتیب برای سایر ویژگی‌های دیگر برنامه. ایجاد و مدیریت اینگونه ماژول‌ها توسط Angular CLI بسیار ساده‌است:
> ng g m users -m app.module --routing
> ng g c users/users-list
دستور اول ایجاد ماژول جدید users، پوشه‌ی مرتبط با آن و همچنین به روز رسانی فایل app.module را به صورت خودکار انجام می‌دهد.
دستور دوم نیز کامپوننتی را به این ماژول اضافه می‌کند؛ به همراه به روز رسانی تعاریف این ماژول.

فقط در اینجا SharedModule ایی را که پیشتر اضافه کردیم، به قسمت imports آن اضافه می‌کنیم:
import { NgModule } from '@angular/core';
import { RouterModule } from '@angular/router';

import { SharedModule } from '../shared/shared.module';
import { UsersListComponent } from './users-list.component';

@NgModule({
  imports: [ RouterModule, SharedModule ],
  declarations: [ UsersListComponent ],
  exports: [  ],
  providers: [ ]
})
export class UsersModule { };
اشتراک‌ها
پیاده سازی پروژه با معماری پیاز (Onion Architecture) در دات نت ، قسمت اول

تصمیم دارم تو چند مقاله با هم به نوشتن یک پروژه کوچیک و البته با معماری پیاز (Onion Architecture)  کنیم تا مقداری با هم در این مورد تبادل اطلاعات کنیم :)

پیاده سازی پروژه با معماری پیاز (Onion Architecture)  در دات نت ، قسمت اول
مطالب
Routing Service در WCF
به صورت معمول در سیستم‌های مبتنی بر WCF ارتباط بین سرور و کلاینت در قالب EndpointConfiguration تعریف می‌شوند. یعنی کلاینت برای برقراری ارتباط با سرور نیاز به آدرسی که سرور مورد نظر در آن هاست شده است دارد. این روش هنگامی که فقط یک مقصد وجود داشته باشد روش موثری است. اما اگر سرویس‌های مورد نظر در چند سرور هاست شده باشند نیاز به سیستم مسیر یابی خواهیم داشت. خوشبختانه در WCF 4.0 این امکان به خوبی تدارک دیده شده است.
WCF Routing Service چیست؟
Routing Service به عنوان سرویس مسیریابی WCF در دات نت 4 معرفی شد. به وسیله Routing Service می‌توان Endpoint Configuration  مقصد‌های مختلف را با هم تجمیع کرد و در نتیجه تعداد تنظیمات برای Endpoint در سمت کلاینت کاهش پیدا می‌کند به طوری که کلاینت فقط با یک مقصد در ارتباط است. مقصد کلاینت همان Routing Service می‌باشد که در این سرور درخواست‌های رسیده از کلاینت‌ها با توجه به فیلتر انجام شده به مقصد اصلی ارسال خواهند شد.
با استفاده از Routing Service معماری سیستم به صورت تغییر پیدا می‌کند:

اهداف:

موارد زیر اهداف و مزایای استفاده از Routing Service است:

»Service versioning

»Content-based routing scenario 

»Service partitioning 

»Protocol bridging 

هر کدام از موارد بالا در طی پست‌های جداگانه شرح داده خواهند شد.

بررسی یک مثال:

دو Contract به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

 [ServiceContract]
    public interface ICalculatorV1
    {
        [OperationContract]
        int Add(int a, int b);
    }

[ServiceContract]
    public interface ICalculatorV2
    {
        [OperationContract]
        int Sub(int a, int b);
    }
پیاده سازی Contract‌های بالا در فالب سرویس به صورت زیر خواهد بود:
public class CalculatorV1 : ICalculatorV1
    {
        public int Add(int a, int b)
        {
            return a + b;
        }
    }

public class CalculatorV2 : ICalculatorV2
    {
        public int Sub(int a, int b)
        {
            return a - b;
        }
    }
تنظیمات Binding سرویس ها:
system.serviceModel>
    <services>
      <service name="WCFRoutingSample.CalculatorV1">
        <host>
          <baseAddresses>
            <add baseAddress = "http://localhost:8732/CalculatorServiceV1/" />
          </baseAddresses>
        </host>

        <endpoint address ="" binding="basicHttpBinding" contract="WCFRoutingSample.ICalculatorV1">

          <identity>
            <dns value="localhost"/>
          </identity>
        </endpoint>

        <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding" contract="IMetadataExchange"/>
      </service>
      <service name="WCFRoutingSample.CalculatorV2">
        <host>
          <baseAddresses>
            <add baseAddress = "http://localhost:8733/CalculatorServiceV2/" />
          </baseAddresses>
        </host>
 
        <endpoint address ="" binding="basicHttpBinding" contract="WCFRoutingSample.ICalculatorV2">
 
          <identity>
            <dns value="localhost"/>
          </identity>
        </endpoint>
 
        <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding" contract="IMetadataExchange"/>
      </service>
    </services>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior>
          <serviceMetadata httpGetEnabled="True"/>
          <serviceDebug includeExceptionDetailInFaults="False" />
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
  </system.serviceModel>

حال باید RoutingService را به صورت زیر هاست نماییم:
class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var host = new ServiceHost(typeof(RoutingService));
            host.Open();
            Console.WriteLine("Server is running.");
            Console.ReadLine();
            host.Close();
        }
    }

مهم‌ترین بخش تنظیمات مربوط به Routing Service  است:
<system.serviceModel>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior name="routingBehv">
          <routing routeOnHeadersOnly="false" filterTableName="filters"/>
          <serviceDebug includeExceptionDetailInFaults="true"/>
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true"/>
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
    <routing>
      <filters>
        <filter name="CalV1ServiceFilter" filterType="EndpointName" filterData="Calv1Service"/>
        <filter name="CalV2ServiceFilter" filterType="EndpointName" filterData="Calv2Service"/>
      </filters>
      <filterTables>
        <filterTable name="filters">
          <add filterName="CalV1ServiceFilter" endpointName="Calv1Service" />
          <add filterName="CalV2ServiceFilter" endpointName="Calv2Service"/>
        </filterTable>
      </filterTables>
    </routing>
    <services>
      <!-- Routing service with endpoint definition -->
      <service name="System.ServiceModel.Routing.RoutingService"
               behaviorConfiguration="routingBehv">
        <endpoint
          address="/Calv1"
          binding="basicHttpBinding"
          contract="System.ServiceModel.Routing.IRequestReplyRouter"
          name="Calv1Service"/>
        <endpoint
         address="/Calv2"
         binding="basicHttpBinding"
         contract="System.ServiceModel.Routing.IRequestReplyRouter"
         name="Calv2Service"/>

        <host>
          <baseAddresses>
            <add baseAddress="http://localhost:9000/CalculatorService"/>
          </baseAddresses>
        </host>
      </service>
    </services>
    <client>
      <endpoint address="http://localhost:8732/CalculatorServiceV1"
                binding="basicHttpBinding"
                contract="*"
                name="Calv1Service"/>
      <endpoint address="http://localhost:8733/CalculatorServiceV2"
                binding="basicHttpBinding"
                contract="*"
                name="Calv2Service"/>
    </client>

  </system.serviceModel>
همان طور که مشاهده می‌کنید ابتدا اطلاعات Binding دو سرویس نوشته در بالا را به عنوان Endpoint‌های مختلف تعریف کردیم و سپس با استفاده از FilterTable نوع درخواست را به Endpoint مورد نظر وصل کردیم(در این مثال فیلتر بر اساس نوع Endpoint است). به وسیله این تعاریف Routing Service می‌داند که هر درخواست را به کدام سرویس ارسال نماید و پاسخ به کجا بازگشت داده شود.
مطالب
استفاده از Unity در پیاده سازی الگوی Service locator
یکی از راهکارهای پیاده سازی IOC یا همان Inversion Of Control در پروژه‌های MVC استفاده از Unity و معرفی آن به DependencyResolver خود دات نت است.
برای آشنایی با Unity و قابلیت‌های آن میتوانید به اینجا و اینجا سر بزنید.
اما برای استفاده از Unity در پروژه‌های MVC کافی است در Global یا فایل راه انداز (bootstrapper ) تک تک انتزاع‌ها (Interface) را به کلاس‌های مرتبط شان معرفی کنید.
var container = new UnityContainer();  
container.RegisterType<ISomeService, SomeService>(new PerRequestLifetimeManager());
container.RegisterType<ISomeBusiness, SomeBusiness>(new PerRequestLifetimeManager());
container.RegisterType<ISomeController, SomeController>(new PerRequestLifetimeManager());
و بعد از ایجاد container از نوع UnityContainer میتوانیم آنرا به MVC معرفی کنیم:
DependencyResolver.SetResolver(new UnityDependencyResolver(container));
تا به اینجا به‌راحتی میتوانید از سرویس‌های معرفی شده در پروژه MVC استفاده کنید.
var someService=(ISomeService)DependencyResolver.Current.GetService(typeof(ISomeService));
var data=someService.GetData();
اما اگر بخواهیم از کلاس‌های معرفی شده در Unity در لایه‌های دیگر (مثلا Business) استفاده کنیم چه باید کرد؟
برای هر این مشکل راهکارهای متفاوتی وجود دارد. من در لایه سرویس از Service locator بهره برده ام. برای آشنایی با این الگو اینجا را بخوانید. اکثر برنامه نویسان الگوهای IOC و Service Locator را با هم اشتباه میگیرند یا آنها را اشتباها بجای هم بکار میبرند.
برای درک تفاوت الگوی IOC و Service locator اینجا را بخوانید.

در لایه سرویس یک کلاس Service Factory داریم که قرار است همه سرویس‌ها، برای برقراری ارتباط با یکدیگر از آن استفاده کنند.این کلاس معمولا در لایه سرویس به اشکال گوناگونی پیاده سازی میشود که کارش وهه سازی از Interface‌های درخواستی است. اما برای یکپارچه کردن آن با Unity من آنرا به شکل زیر پیاده سازی کرده ام

public class ServiceFactory : MarshalByRefObject
    {
        static IUnityContainer uContainer = new UnityContainer();
        public static Type DataContextType { get; set; }

        public static void Initialise(IUnityContainer unityContainer, Type dbContextType)
        {
            uContainer = unityContainer;
            DataContextType = dbContextType;
            uContainer.RegisterType(typeof(BaseDataContext), DataContextType, new HierarchicalLifetimeManager());
        }
        public static T Create<T>()
        {
            return (T)Activator.CreateInstance<T>();
        }
        public static T Create<T>(string fullTypeName)
        {
            return (T)System.Reflection.Assembly.GetExecutingAssembly().CreateInstance(fullTypeName);
        }
        public static T Create<T>(Type entityType)
        {
            return (T)Activator.CreateInstance(entityType);
        }
        public static dynamic Create(Type entityType)
        {
            return Activator.CreateInstance(entityType);
        }

        public static T Get<T>()
        {
            return uContainer.Resolve<T>();
        }
        public static object Get(Type type)
        {
            return uContainer.Resolve(type);
        }
    }

در این کلاس ما بجای ایجاد داینامیک آبجکت‌ها، از Unity استفاده کرده‌ایم. در همان ابتدا که برنامه‌ی وب ما برای اولین بار اجرا میشود و بعد از Register کردن کلاس‌ها، می‌توانیم container را به صورت پارامتر سازنده به کلاس Service Factory ارسال کنیم. به این ترتیب برای استفاده از سرویس‌ها در لایه Business از Unity بهره میبریم.

البته استفاده از Unity برای DataContext خیلی منطقی نیست و بهتر است نوع DataContext را در ابتدا بگیریم و هرجا نیاز داشتیم با استفاده از متد Create از آن وهله سازی بکنیم.