مطالب
آموزش مفاهیم Data Warehouse

مفاهیم مقدماتی Data Warehouse :

OLTP   ( Online Transaction Processing ) : سیستم‌هایی می‌باشند که برای اهداف اصلی سازمان استفاده می‌شوند و این سیستم‌ها کار پردازش و ذخیره کردن داد‌ه‌ها را در OLTP Database انجام می‌دهند. مانند تمامی سیستم‌های ERP,MIS,…

OLTP Database  : پایگاه داده‌ی سیستم‌های OLTP می‌باشد. به طور معمول هر تراکنش کاربر در کمترین زمان ممکن برروی این سیستم‌ها ذخیره می‌گردد و در طول روز بار‌ها دستورات ( Insert/Update/Delete ) برروی آنها انجام می‌شود. این پایگاه‌های داده، همان Main Data ‌ها یا Source System ‌ها می‌باشند.

ETL  ( extract, transform, and load ) : مراحل انتقال داده از OLTP Database به پایگاه داده‌ی Stage می‌باشد. ETL سیستمی می‌باشد که توانایی اتصال به OLTP را دارد و اطلاعات را از OLTP واکشی می‌کند و به پایگاه داده‌ی Stage انتقال می‌دهد. سپس ETL داده‌ها را مجتمع ( integrates ) کرده و از Stage به DDS ( Dimensional Data Source ) انتقال می‌دهد .

Retrieves Data : عملیات واکشی داده‌ها طبق یک سری قوانین و قواعد می‌باشد .

برای انجام عملیات ETL دو روش وجود دارد

1. Data مجتمع ( Integrate ) و تمیز ( Data cleansing ) شود و در نهایت وارد Data Warehouse گردد.

2. Data وارد Data Warehouse گردد سپس مراحل مجتمع سازی و پاک سازی داده‌ها بر روی داده‌ها در خود Data Warehouse انجام گردد.

Consolidates Data : برخی شرکت‌ها داده‌های اصلی خودشان را در چندین پایگاه داده دارند. در این حالت برای انجام عملیات ETL باید داده‌ها تحکیم و مجتمع شوند و سپس در Data Warehouse  ذخیره شوند.

به طور کلی موارد زیر در فرایند   ETL در نظر گرفته می‌شود:

1. Data availability : برخی داده‌ها در یک سیستم وجود دارند ولی در سیستم دیگری وجود ندارند و یا تفاوت در نگهداری داده‌ها در سیستم‌های مختلف داریم. مثلا در یک سیستم آدرس در سه فیلد نگه داری می‌شود (کشور-شهر-آدرس) اما در سیستمی دیگر در دو فیلد(کشور-آدرس) نگه داری می‌شود. در این حالت باید ما در ETL راه کار هایی برای مجتمع کردن این موارد در نظر بگیریم.

2. Time ranges : در سیستم‌های مختلف امکان دارد بعد‌های زمانی مختلف باشد . مثلا در یک سیستم بررسی‌ها در بازه‌ی ساعتی و در سیستم دیگر بررسی‌ها در بازه‌ی روزانه یا ماهانه باشد . بنابر این در تجمیع داده‌ها باید این مورد مد نظر گرفته شود.

3. Definitions  : تعاریف در سیستم‌های مختلف می‌تواند متفاوت باشد. مثلا در یک سیستم، مبلغ کل فاکتور شامل مالیات می‌باشد ولی در سیستمی دیگر این مبلغ فاقد مالیات می‌باشد.

4. Conversion  : در فرآیند ETL باید باز از قواعد موجود در سیستم‌های مختلف آگاهی داشته باشیم. مثلا در یک سیستم ممکن است دما را به صورت سانتیگراد و در دیگری فارنهایت نگه داری کنند.

5. Matching : باید بررسی لازم را انجام دهیم که کدام داده مرتبط با کدام سیستم می‌باشد. به عبارت دیگر کدام سیستم مالک داده می‌باشد و دقیقا  داده‌ها در کدام سیستم معتبر‌تر می‌باشند. مثلا پرسنل، هم در سیستم حسابداری می‌باشند هم در سیستم پرسنلی؛ ولی معمولا داده‌های اصلی از سیستم پرسنلی می‌آیند.

Periodically : عملیات واکشی داده‌ها ( Retrieves Data ) و مجتمع سازی داده‌ها ( Consolidates Data ) در فرآیند   ETL فقط یکبار اتفاق نمی‌افتد و این مراحل در بازه‌های زمانی خاص تکرار می‌گردند. این واکشی و انتقال داده‌ها می‌تواند در روز چند بار تکرار شود یا می‌تواند چند روز یک بار اجرا گردد و این بستگی دارد به سیاست موجود در Data Warehouse .

DDS (Dimensional Data Source) (Data Warehouse) : یک پایگاه داده از نوع نرمال شده ( Normalized ) یا بعدی ( Dimensional ) می‌باشد. که داده‌های مجتمع شده و تمیز شده سیستم‌های OLTP را در خود جای داده است. این پایگاه داده برای واکشی‌های سیستم‌های آنالیز داده مورد استفاده قرار می‌گیرد. ورود اطلاعات در Data Warehouse به صورت Batch می‌باشد و به هیچ عنوان مانند پایگاه داده‌های OLTP ویرایش داده‌ها به صورت Online و هر زمان که داده‌ها تغییر می‌کنند، صورت نمی‌گیرد. اطلاعات در Data Warehouse معمولا به صورت تجمیع شده روزانه، ماهانه، فصلی یا سالانه می‌باشد. DDS ‌ها مجموعه ای از Dimensional Data Mart ‌ها هستند. و عمدتا به صورت denormalized می‌باشند.

Dimensional Data Mart : مجموعه ای از جداول Fact , Dimension می‌باشند که در یک بیزینس خاص باهم در ارتباط و مشترک می‌باشند.

dimensional data store schemas : طراحی‌های مختلفی از جداول Fact , Dimension در DDS وجود دارد که عبارتند از

1. Star schema : ساده‌ترین روش پیاده سازی Data Warehouse

2. Snowflake : در این روش جداول Dimension کمی نرمال سازی بیشتری دارند. سیستم‌های آنالیز داده با این روش بهتر کار می‌کنند.

3. Galaxy schemas : طراحی در این روش بسیار سخت و پیچیده می‌باشد. با این وجود فرایند ETL در این طراحی ساده‌تر انجام می‌شود.

نمونه‌ی طراحی Star به صورت زیر می‌باشد :

تفاوت‌های DDS و NDS :

1. در DDS ‌ها هیچ گونه نرمال سازی خاصی انجام نمی‌دهیم و عملا تمامی جداول را دینرمال کرده ایم، در حالی که در NDS تمامی جداول تا سطح سوم و گاهی تا سطح پنجم نرمال شده اند.

2. سرعت واکشی و پردازش کوئری‌ها روی DDS خیلی بیشتر از NDS ‌ها می‌باشد.

3. در صورتی که نیاز باشد Data Warehouse ‌های خیلی بزرگ طراحی کنیم با حجم بسیار زیاد توصیه می‌شود از NDS ‌ها استفاده شود در حالی که برای Data Warehouse ‌های کوچک و متوسط بهتر است از DDS ‌ها استفاده شود.

تصویر طراحی یک  (Enterprise Data Source = NDS) EDS در زیر آمده است :

History : جداول Data Warehouse میتوانند در طول زمان بسیار بزرگ شوند و دارای تعداد رکورد زیادی گردند. اینکه حداکثر داده‌های چند سال را در Data Warehouse نگه داری کنیم بستگی به سیاست‌های سازمانی دارد که سیستم OLAP برای آن تهیه می‌گردد. استفاده کردن از table partitioning می‌تواند در جبران افزایش تعداد رکورد کمک زیادی به ما بکند.

slowly changing dimension (SCD) : سه روش برای نگه داری سابقه‌ی تغییرات در جداول Dimension وجود دارد.

1. SCD type 1 : هیچ گونه سابقه‌ی تغییراتی را نگه داری نمی‌کنیم

2. SCD type 2 : سابقه‌ی تغییرات در ردیف‌ها نگه داری می‌شود. در این روش هر ردیف، شماره ردیف قبلی را دارد و تعداد نا محدودی از تغییرات را نگه داری می‌کنیم.

3. SCD type 3 : سابقه‌ی تغییرات در ستون‌ها نگه داری می‌شوند و فقط ردیف جاری و آخرین تغییرات را نگه داری می‌کنیم.

Query : فقط ETL حق تغییرات در Data Warehouse را دارد و کاربر نمی‌تواند Data Warehouse  را تغییر دهد. البته کاربران حق Query کردن از Data Warehouse را دارند.

دقت داشته باشید که کوئری‌های پیچیده در NDS ‌ها بسیار کندتر از همان کوئری در DDS می‌باشد.

Business Intelligence : مجموعه ای از فعالیت‌ها که در یک سازمان برای شناخت بهتر وضعیت Business آن سازمان انجام می‌شود. نتایج BI کمک بسیاری برای تصمیم گیری‌های تکنیکی و استراتژیکی درون سازمان می‌کند. همچنین کمک به بهبود فرایند‌های Business جاری می‌کند.

فعالیت‌های Business Intelligence در سه دسته بندی قرار می‌گیرند :

1. Reporting : گزارشاتی که از Data Warehouse گرفته می‌شود و به کاربر نمایش داده می‌شود و عمدتا این گزارشات به صورت tabular form می‌باشند.

2. OLAP : فعالیت‌های انجام شده روی MDB برای گرفتن گزارشات Drill-Down و ... می‌باشد.

3. Data mining : فرآیند واکشی و داده کاوی داده‌های درون سیستم می‌باشد، که منجر به کشف الگوها و رفتار‌ها و ارتباطات داده‌ها در سیستم می‌شود. توسط داده کاوی ما متوجه می‌شویم چرا برخی داده‌ها در سیستم تولید شده اند.

a. descriptive analytics : زمانی که از داده کاوی برای شرح وقایع گذشته و حال استفاده می‌شود.

b. predictive analytics : زمانی که از داده کاوی برای پیش بینی وقایع گذشته استفاده می‌شود.

Real time data warehouse  : به DW هایی گفته می‌شود که در کمترین زمان، تغییرات OLTP را در خود خواهند داشت. امروزه این نوع DW ‌ها تغییرات 5 دقیقه تا حداکثر 1 ساعت قبل را در خود دارند. برای دسترسی به چنین DW هایی دو راه زیر وجود دارد :

1. بر روی هر جدول، Trigger هایی باشد تا تغییرات را به DW انتقال دهد. (البته برای این منظور باید Business مربوط به ETL را در این تریگر‌ها نوشت)

2. سورس برنامه‌های اصلی کاربر ( OLTP ) تغییر کند تا علاوه بر OLTP Database ‌ها Data Warehouse را هم تغییر دهند.

روش‌های فوق بسیار روی سرعت و کارایی برنامه‌های اصلی تاثیر خواهند گذاشت.

NDS ( Normalize Data Source ) : در صورتی که طراحی Data Warehouse به صورت Dimensional نباشد و به صورت Normalize باشد، نوع Data Warehouse از نوع NDS می‌باشد.

روش ساخت MDB  :

OLTP Database -> ETL -> Stage Database ->  DDS (Dimensional Data Source = Data Warehouse) -> SSAS -> MDB

روش ساده‌تر ساخت Data Warehouse :

 

منظور از Source System  همان OLTP Database ‌ها می‌باشد.

به خاطر داشته باشید که Source System ‌ها جزئی از Data Warehouse نمی‌باشند.

از کاربرد‌های Data Warehouse می‌توان به موارد زیر اشاره کرد

1. Data Mining

2. استفاده در گزارشات

3. تجمیع داده ها

Data Mining کمک به درک بهتر Business جاری در سازمان می‌کند. همچنین منجر به کشف دانش از درون داده‌ها می‌شود.

برای Data Mining می‌توانید از انواع پایگاه داده‌های موجود مانند رابطه ای ، سلسله مراتبی و چند بعدی استفاده کرد . حتا می‌توان از فایل‌های XML , Excel نیز استفاده کرد.

Customer Relationship Management (CRM) :

منظور از مشتری، مصرف کننده‌ی سرویسی است که سازمان شما ارایه می‌کند. یک سیستم CRM شامل تمامی برنامه ایی می‌باشد که تمام فعالیت‌های مشتری را پشتیبانی می‌کند.

Operational Data Store (ODS) :

این پایگاه داده به صورت رابطه ای و نرمال شده می‌باشد و شامل تمامی اطلاعات پایگاه داده ای OLTP می‌باشد که در این پایگاه داده مجتمع شده اند. تفاوت ODS با Data Warehouse در این می‌باشد که داده‌ها در ODS با هر Transaction به روز می‌شوند (سرعت بروز رسانی اطلاعات در ODS بالاتر از DW می‌باشد).

Master Data Management (MDM)  :

در یک نگاه می‌توان داده‌ها را به دو دسته تقسیم کرد

1. transaction data

2. master data

transaction data : شامل داده ای transactional در سیستم‌های OLTP می‌باشد.

master data : توضیح دهنده‌ی Business جاری در سازمان می‌باشد.

برای تشخیص این دو نیاز است Business سازمان را به خوبی شناسایی نمایید. به عبارت دیگر رویداد‌های Business ی همان transaction data می‌باشند و master data شامل پاسخ‌های این سوال‌ها می‌باشد. چه کسی، چه چیزی و کجا در مورد Business transaction .

Customer data integration (CDI) : عبارت است از MDM در رابطه با مشتری داده ها. کار این قسمت عبارت است از واکشی، پاک سازی ، ذخیره سازی ، نگه داری و به اشتراک گذاشتن داده ای مشتری می‌باشد.

Unstructured Data : داده ای ذخیره شده در پایگاه داده ، structured Data می‌باشند و داده هایی مانند عکس و فیلم و صوت و ...

Service-Oriented Architecture (SOA) : یک متد ساخت برنامه می‌باشد که در این روش تمامی اجزا برنامه به صورت ماژول هایی دیده می‌شود که در آنها ارتباطات با دیگر سیستم‌ها به صورت سرویس می‌باشد و این زیر سیستم‌ها را می‌توان در پروژه‌های مختلف به کار برد.

Real-Time Data Warehouse : DW هایی که توسط ETL به روز می‌شوند در هنگامی که یک Transaction روی OLTP اتفاق می‌افتد.

مراحل انتقال داده از OLTP Database به MDB به صورت زیر می‌باشد.

Data quality : مکانیسم اطمینان بخشی از این که در DW دادهای مناسب و درست وارد می‌شوند. به عبارت دیگر DQ همان firewall برای DW در مقابل داده‌های نامناسب می‌باشد.

برای بهتر مشخص شدن مکان DQ شکل زیر را در نظر بگیرید

نحوه‌ی حرکت داده ای از OLTP به MDB اولین چیزی می‌باشد که شما باید به آن فکر کنید و برای آن روشی را انتخاب نمایید قبل از ساخت   Data Warehouse .

چهار روش برای معماری انتقال اطلاعات از OLTP به DW وجود دارد (البته به عنوان نمونه و شما می‌توانید از روش‌های دیگر و طراحی‌های مختلف و ترکیبی نیز بهره ببرید)

1. single DDS : در این روش فقط Stage , DDS وجود دارد.

2. NDS + DDS : در این روش علاوه بر Stage,DDS از NDS نیز استفاده می‌شود.

3. ODS + DDS : در این روش از Stage,ODS,DDS استفاده می‌گردد.

4. federated data warehouse (FDW ) : استفاده از چندین DW که با هم تجمیع شده اند.

تصویر Single DDS :

تصویر NDS + DDS :

تصویر ODS + DDS :

تصویر federated data warehouse (FDW ) :

منبع : Building a Data Warehouse With Examples in SQL Server  انتشارات Apress

مطالب
دیباگ سرویس‌های ویندوز
یکی از سخت‌ترین چالش‌های تهیه سرویس‌های ویندوز، دیباگ آن‌ها است. برای تست و دیباگ کد‌ها در ویندوز سرویس‌ها، راهکارها و ابزارهای متفاوتی ارائه شده‌اند که در این مقاله قصد دارم یکی از آن‌ها را معرفی کنم.

برای تست کدها در ویندوز سرویس، اولین راه پیشنهادی همیشه این بوده که سرویس را موقتا به Console Application تبدیل کنیم و با تهیه یک متد در سرویس و فراخوانی آن در متد Main برنامه کنسولی، بتوانیم به دیباگ برنامه بپردازیم. مثال: 
تغییرات مورد نیاز در سرویس : 
 public Service1(string[] args)
        {
            this.args = args;
        }

        internal void TestStartupAndStop(string[] args)
        {
            this.OnStart(args);
            Console.ReadLine();
            this.OnStop();
        }
        protected override void OnStart(string[] args)
        {
            Console.WriteLine("Service Started");
            //Do Somthing
        }
تغییرات مورد نیاز در متد Main : 
static void Main(string[] args)
        {
            if (Environment.UserInteractive)
            {
                Service1 service1 = new Service1(args);
                service1.TestStartupAndStop(args);
            }
            else
            {
                // Put the body of your old Main method here.
                ServiceBase[] ServicesToRun;
                ServicesToRun = new ServiceBase[]
                {
                new Service1()
                };
                ServiceBase.Run(ServicesToRun);
            }
        }
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این روش برای دیباگ، میتوانید به این لینک مراجعه نمایید.
این راه حل کلی، عموما جوابگوی نیازها هست و تست و دیباگ را میتوانیم از همین طریق انجام دهیم. اما مشکلات زیادی هم دارد. به طور مثال یکی از مشکلات هنگام استفاده از این راه حل، تفاوت دسترسی‌ها و کاربر اجرا کننده برنامه، در حالت کنسول و سرویس ویندوز است. به همین دلیل بسیار با این مشکل مواجه خواهید شد که هنگام دیباگ مشکلی وجود نداشته ولی بعد از نصب سرویس، برنامه بدرستی کار نکند. به طور مثال وقتی شما سرویس را به صورت Network Service ویا Local System نصب کنید، دسترسی برنامه به کلیدهای رجیستری , فایل سیستم و Environment تغییر میکند. در نتیجه اگر مانند روشی که در بالا ذکر شد دیباگ را انجام دهید، نمیتوانید مشکلات را شناسایی و رفع کنید. همینطور روش قبلی صرفا برای دیباگ نیازمند تغییر در سورس کد اصلی برنامه است که خود میتواند مشکلات یا محدودیت‌هایی را هنگام کار به صورت تیمی ایجاد کند.

برای دیباگ سرویس نصب شده چه باید کرد ؟
در این مطلب نمیخواهم وارد جزئیات نحوه نصب ویندوز سرویس‌ها شوم؛ چراکه خودش مبحث گسترده‌ایست. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه‌ی نصب سرویس‌ها میتوانید به این لینک مراجعه نمایید.
برای اینکه بعد از نصب سرویس بتوانیم به دیباگ آن بپردازیم، مراحل زیر را طی کنید.
1- اول در ابتدای متد OnStart سرویس، تکه کد زیر را وارد نمایید و یک BreakPoint کنارش قرار دهید:
System.Diagnostics.Debugger.Launch(); // Start Debugger
البته پیشنهاد میکنم که این بخش را به صورت زیر وارد کنید تا فقط درصورتیکه سرویس شما در حالت Debug ساخته شده باشد، اجرا شود.
#if DEBUG
      System.Diagnostics.Debugger.Launch(); // Start Debugger
#endif
2- سرویس را با استفاده از installutil نصب کرده و استارت نمایید.
هنگام استارت سرویس، پنجره زیر نمایان میشود.


درصورتی که Yes را انتخاب نمایید، میتوانید در یک Solution جدید به دیباگ برنامه بپردازید و دیباگر به صورت خودکار کدهای مورد نیاز را برای شروع کار، برای شما بارگذاری خواهد کرد. اما در پروژه‌های بزرگ‌تر به دلیل وابستگی‌های سرویس به کتابخانه‌های متعدد، امکان دیباگ کامل را هنوز در اختیار نداریم و دیباگ ما در اینجا، محدود به خود سرویس است. برای اینکه بتوانیم دیباگ را کامل در Solution اصلی برنامه انجام دهید، قبل پاسخ دادن به پنجره بالا یک مرحله دیگر از کار باقی مانده است.
3- در Solution اصلی برنامه خود، کلید‌های Ctrl+Alt+P را فشار دهید؛ یا از طریق منوی Debug > Attach to process، پنجره Attack to Process را باز نمایید.

همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، ID پروسه را در هر دو عکس برایتان مشخص کرد‌ه‌ام (هایلایت زرد) که به راحتی میتوانید پروسه سرویستان را از این طریق پیدا کنید.
کافیست روی کلید Attach کلیک نمایید تا در Solution اصلی برنامه بتوانید به صورت کامل به دیباگ سرویس نصب شده بپردازید. پس از اتچ کردن پروسه به Solution خود، پنجره اول (Visual Studio Just-In Time debugger) را ببندید یا گزینه No را انتخاب نمایید.
نکته: برای استفاده از این روش باید Visual Studio به صورت Administrator اجرا شده باشد.
نظرات مطالب
MVC vs 3-Tier Pattern
درک من از معماری سه لایه یا N-Teir اینگونه است که
اصولا باید تقسیم بندی لایه‌ها به این صورت باشه که:
1-لایه زیرساخت که متشکل از DataLayer,ServiceLayer,domainclasses هست
2-لایه وب سرویس که می‌تواند یک سرویس دهنده باشد مثل WebApi,Wcf
3-لایه ui که هر نوع appی می‌تواند باشد .مانند Asp.Net Webforms,Asp.Net Mvc,Andriod ,Ios,Winphone و یا حتی php
در واقع لایه وب سرویس هست که لایه ui رو تغذیه میکند.
لایه ui با ارسال درخواست به لایه وب سرویس داده  مورد نظر خود را دریافت میکند و مهم نیست که این لایه از چه نوع تکنولوژی استفاده میکند.
اینگونه است که میتوان وابستگی لایه‌ها را تفکیک کرد و به یک معماری مستقل رسید.
مطالب
معرفی Bit Platform
پلتفرم Bit یک پروژه تماما Open Source در GitHub میباشد که هدف آن تسهیل توسعه نرم افزار با کیفیت و پرفرمنس بالا بر بستر ASP.NET Core و زبان #C است که با آن بتوان فقط با یکبار کدنویسی و با کمک استانداردهای وب همچون HTML / CSS و Web Assembly ، خروجی‌هایی چون Android / iOS / Windows را با دسترسی کامل به امکانات سیستم‌عامل به همراه برنامه‌های تحت وب SPA و PWA (با یا بدون Pre-Rendering) گرفت.
پلتفرم Bit تا به اینجا از دو قسمت Bit Blazor Components (شامل بیش از ۳۰ کمپوننت کاربردی، کم حجم و High Performance مانند Tree / Multi Select / Data Grid / Date Picker / Color Picker و...) به همراه Bit Project Templates (قالب پروژه‌های حاوی امکانات پر استفاده) تشکیل شده است.
برخی مواردی که در رابطه با آنها صحبت شد، ممکن است برای شما آشنا نباشند، بنابراین قبل از بررسی مفصل‌‌تر Bit Platform، نگاهی به آن می‌اندازیم:


وب اسمبلی چیست؟

برای درک بهتر وب اسمبلی ابتدا باید بدانیم این تکنولوژی اصلا از کجا آمده و هدف آن چیست؟
میدانیم که مرورگر‌ها پروایدر صفحات وب هستند و ما برای اینکه بتوانیم اپلیکیشنی که ساختیم را در محیط وب برای کاربران به اشتراک بگذاریم باید از این مرورگر‌ها و زبان ارتباطی آن‌ها پیروی کنیم. این زبان‌های ارتباطی مشخصا سه چیز است: HTML CSS JavaScript
اما آیا راهی هست که بتوان بجای JavaScript از زبان‌های دیگر هم در سمت مرورگر استفاده کرد؟
وب اسمبلی یا همان WASM، آمده تا به ما اجازه دهد از هر زبانی که خروجی به Web Assembly دارد، برای تعاملات UI استفاده کنیم. یعنی با زبان هایی مثل #C / C++ / C و... میتوان کدی نوشت که مرورگر آن را اجرا کند. این یک تحول بزرگ است که امروزه تمامی مرورگرها (به جز مرورگرهایی که از دور خارج شده اند) از آن پشتیانی می‌کنند چرا که Web Assembly به یکی از اجزای استاندارد وب تبدیل شده است.
اطلاعات بیشتر در رابطه با وب اسمبلی را میتوانید از این مقاله بخوانید. 


تعریف SPA و PWA:
SPA: Single Page Application
PWA: Progressive Web Application
در گذشته برای رندر کردن صفحات وب با عوض شدن URL یا درخواست کاربر برای دریافت اطلاعات جدید از سرور و نمایش آن ، صفحه مرورگر ملزم به رفرش شدن مجدد و از سر گیری کل فرایند تولید HTML میشد. طبیعتا این تکرار برای کاربر هنگام استفاده از اپلیکیشن خیلی خوشایند نبود چرا که هربار میبایست زمانی بیشتر صرف تولید مجدد صفحات را منتظر میماند. اما در مقابل آن Single Page Application (SPA)‌‌ها این پروسه را تغیر داد.
در رویکرد SPA، کل CSS , HTML و JS ای که برای اجرای هر صفحه ای از اپلیکیشن نیاز هست در همان لود اولیه برنامه توسط مرورگر دانلود خواهد شد. با این روش هنگام تغییر URL صفحات مرورگر دیگر نیازی به لود دوباره اسکریپت‌ها ندارد. همچنین وقتی قرار است اطلاعات جدیدی از سرور آپدیت و نمایش داده شود این درخواست بصورت یک دستور Ajax به سرور ارسال شده و سرور با فرمت JSON اطلاعات درخواست شده را پاسخ میدهد. در نهایت مرورگر نیز اطلاعات برگشتی از سرور را مجدد جای گذاری میکند و کل این روند بدون هیچگونه رفرش دوباره صفحه انجام میشود.
در نتیجه‌ی این امر، کاربر تجربه خوشایند‌تری هنگام کار کردن با SPA‌ها خواهد داشت. اما همانقدر که این تجربه در طول زمان استفاده از برنامه بهبود یافت، لود اولیه اپلیکیشن را کند‌تر کرد، چرا که اپلیکیشن میبایست همه کدهای مورد نیاز خود برای صفحاتش را در همان ابتدا دانلود کند.(در ادامه با قابلیت Pre-Rendering این اشکال را تا حدود زیادی رفع میکنیم)
با استفاده از PWA میتوانید وبسایت‌های SPA را بصورت یک برنامه نصبی و تمام صفحه، با آیکن مجزایی همانند اپلیکیشن‌های دیگر در موبایل و دسکتاپ داشته باشید. همچنین وقتی از PWA استفاده میکنیم برنامه وب میتواند به صورت آفلاین نیز کار کند.
البته حتی در برنامه‌هایی که لازم نیست آفلاین کار کنند، در صورت قطعی ارتباط کاربر با شبکه، به جای دیدن دایناسور معروف، اینکه برنامه در هر حالتی باز شود و به صورتی کاربر پسند و قطعی نت به وی اعلام شود ایده خیلی بهتری است (": 


قابلیت Pre-Rendering:
هدف Pre-Rendering بهبود گشت گذار کاربر در سایت است. شیوه کارکرد آن به این صورت است که وقتی کاربر وارد وبسایت میشود، سرور در همان ابتدای کار و جلوتر از اتمام دانلود اسمبلی‌ها، فایلی حاوی HTML ، CSS‌های صفحه ای که کاربر درخواست کرده را در سمت سرور می‌سازد و به مرورگر ارسال میکند. در همین حین، اسمبلی‌ها نیز توسط مرورگر دانلود می‌شوند و برنامه از محتوای صرف خارج شده و حالت تعاملی می‌گیرد. اصطلاحا به این قابلیت Server-Side Rendering(SSR) نیز میگویند. در این حالت کاربر زودتر محتوایی از برنامه را میبیند و تجربه بهتری خواهد داشت. این امر در بررسی Search Engine‌‌ها و سئو وبسایت نیز تاثیر بسزایی دارد. 


نگاهی به Blazor:
تا اینجا هر آنچه که نیاز بود برای درک بهتر از Blazor بدانیم را فهمیدیم، اما خود Blazor چیست؟ در یک توضیح کوتاه، فریمورکی ارائه شده توسط مایکروسافت میباشد برای پیاده‌سازی UI و منطق برنامه‌ها شامل امکانات Routing ، Binding و...
بلیزر در انواع مختلفی ارائه شده که هرکدام کاربرد مشخصی دارد:

Blazor Server
در بلیزر سرور پردازش‌ها جهت تعامل UI درون سرور اجرا خواهد شد. برای مثال وقتی کاربر روی دکمه ای کلیک میکند و آن دکمه مقداری عددی را افزایش می‌دهد که از قضا متن یک Label به آن عدد وابسته است، رویداد کلیک شدن این دکمه توسط SignalR WebSocket به سرور ارسال شده و سرور تغیر متن Label را روی همان وب سوکت به کلاینت ارسال می‌کند.
با توجه به این که تعامل کاربر با صفحات برنامه، بسته به میزان کندی اینترنت کاربر، ممکن است کند شود و همچنین Blazor Server قابلیت PWA شدن ندارد و علاوه بر این بار پردازش زیادی روی سرور می‌اندازد (بسته به پیچیدگی پروژه) و در نهایت ممکن است در آن از Component هایی استفاده کنیم که چون در حالت Blazor Server پردازش سمت سرور بوده، متوجه حجم دانلود بالای آنها نشویم و کمی بعدتر که با Blazor Hybrid می‌خواهیم خروجی Android / iOS بگیریم متوجه حجم بالای آنها شویم، استفاده از Blazor Server را در Production توصیه نمی‌کنیم، ولی این حالت برای Debugging بهترین تجربه را ارائه می‌دهد، بالاخص با امکان Hot Reload و دیدن آنی تغییرات C# / HTML / CSS در ظاهر و رفتار برنامه موقع کدنویسی.

Blazor WebAssembly
در بلیزر وب اسمبلی منطق مثال قبلی که با C# .NET نوشته شده است، روی مرورگر و با کمک Web Assembly اجرا می‌شود و نیازی به ارتباط جاری با سرور توسط SignalR نیست. این باعث میشود که با بلیزر وب اسمبلی بتوان اپلیکیشن‌های PWA نیز نوشت.
یک برنامه Blazor Web Assembly می‌تواند چیزی در حدود دو الی سه مگ حجم داشته باشد که در دنیای امروزه حجم بالایی به حساب نمیاید، با این حال با کمک Pre Rendering و CDN می‌توان تجربه کاربر را تا حدود زیادی بهبود داد.
برای مثال سایت Component‌های Bit Platform جزو معدود دموهای Component‌های Blazor است که در حالت Blazor Web Assembly ارائه می‌شود و شما می‌توانید با باز کردن آن، تجربه حدودی کاربرانتان را در حین استفاده از Blazor Web Assembly ببینید. به علاوه، در dotnet 7 سرعت عملکرد Blazor Web Assembly بهبود قابل توجهی پیدا کرده است.

Blazor Hybrid
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android , iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML , CSS توسعه دهیم. نکته اصلی در Blazor Hybrid این است که اگر چه از Web View برای نمایش HTML / CSS استفاده شده، اما منطق سمت کلاینت برنامه که با C# .NET توسعه داده شده است، بیرون Web View و به صورت Native اجرا می‌شود که ضمن داشتن Performance بالا، به تمامی امکانات سیستم عامل دسترسی دارد. علاوه بر دسترسی به کل امکانات Android / iOS Sdk در همان C# .NET ، عمده کتابخانه‌های مطرح مانند Firebase، با ابزار Binding Library ارائه شده توسط مایکروسافت، دارای Wrapper قابل استفاده در C# .NET هستند و ساختن Wrapper برای هر کتابخانه Objective-C ، Kotlin، Java، Swift با این ابزار فراهم است.

اگر شما در حال حاضر فقط #HTML , CSS , C بدانید، اکنون با بلیزر میتوانید هر اپلیکیشنی که بخواهید توسعه دهید. از وبسایت‌های SPA گرفته تا اپ‌های موبایل Android ، IOS و برنامه‌های دسکتاپی برای Windows , Mac و بزودی نیز برای Linux
سری آموزش بلیزر را میتوانید از این لینک‌ها (1 ، 2) دنبال کنید. 


معرفی پکیج Bit Blazor UI:
پکیج Bit Blazor UI مجموعه ای از کامپوننت‌های مرسومی است که بر پایه بلیزر نوشته شده و به ما این امکان را میدهد تا المان‌های پیچیده ای مثل Date Picker , Grid , Color Picker , File Upload , DropDown و بسیاری از المان‌های دیگر را با شکلی بهینه، بدون نیاز به اینکه خودمان بخواهیم برای هر یک از اینها از نو کدنویسی کنیم، آن را در اختیار داشته باشیم.
عمده مشکل کامپوننت‌های ارائه شده برای بلیزر حجم نسبتا بالای آن است که باعث میشد بیشتر در مصارفی از قبیل ایجاد Admin Panel کارایی داشته باشد. اما این موضوع به خوبی در Bit Blazor UI مدیریت شده و در حال حاضر با بیش از 30 کامپوننت با حجم بسیار پایینی، چیزی حدود 200 کیلوبایت قابل نصب است. از لحاظ حجمی نسبت به رقبای خود برتری منحصر به فردی دارد که باعث میشود به راحتی حتی در اپلیکیشن‌های موبایل هم قابل استفاده باشد و کماکان پرفرمنس خوبی ارائه دهد.
این کامپوننت‌ها با ظاهر Fluent پیاده سازی شده و میتوانید لیست کامپوننت‌های بلیزر Bit را از این لینک ببینید. 


معرفی Bit TodoTemplate:
قبل از اینکه به معرفی Bit TodoTemplate بپردازیم باید بدانیم که اصلا پروژه‌های Template چه هستند. در واقع وقتی شما Visual Studio را باز میکنید و روی گزینه Create New Project کلیک میکنید با لیستی از پروژه‌های تمپلیت روبرو میشوید که هرکدام چهارچوب خاصی را با اهدافی متفاوت در اختیارتان قرار میدهند.
Bit Platform هم Project Template ای با نام TodoTemplate توسعه داده که میتوانید پروژه‌های خودتان را از روی آن بسازید، اما چه امکاناتی به ما میدهد؟
در یک جمله، هر آنچه تا به اینجا توضیح داده شد بصورت یکجا در TodoTemplate وجود دارد.
در واقع TodoTemplate چهارچوبی را فراهم کرده تا شما تنها با دانستن همین مفاهیمی که در این مقاله خواندید، از همان ابتدا امکاناتی چون صفحات SignUp، SignIn یا Email Confirmation و... را داشته باشید و در نهایت بتوانید تمامی خروجی‌های قابل تصور را بگیرید.
اما چگونه؟
در TodoTemplate همه این قابلیت‌ها تنها درون یک فایل و با کمترین تغیر ممکن نوع خروجی کدی که نوشته اید را مشخص میکند. این تنظیمات به شکل زیر است :
<BlazorMode> ... </BlazorMode>
<WebAppDeploymentType> ... </WebAppDeploymentType>
شما میتوانید با تنظیم <BlazorMode> بین انواع hosting model‌های بلیزر سوییچ کنید. مثلا برای زمانی که در محیط development هستید نوع بلیزر را Blazor Server قرار دهید تا از قابلیت‌های debugging بهتری برخوردار باشید ، وقتی میخواهید وبسایت تکمیل شده تان را بصورت SPA / PWA پابلیش کنید نوع بلیزر را به Blazor WebAssembly و برای پابلیش‌های Android ، IOS ، Windows ، Mac نوع بلیزر را به Blazor Hybrid تغیر دهید.
به علاوه، شما تنها با تغیر <WebAppDeploymentType> قادر خواهید بود بین SPA (پیش فرض)، SSR و PWA سوئیچ کنید.
قابلیت‌های TodoTemplate در اینجا به پایان نمیرسد و بخشی دیگر از این قابلیت‌ها به شرح زیر است :
  • وجود سیستم Exception handling در سرور و کلاینت (این موضوع به گونه ای بر اساس Best Practice‌‌ها پیاده سازی شده که اپلیکیشن را از بروز هر خطایی که بخواهد موجب Crash کردن برنامه شود ایزوله کرده)
  • وجود سیستم User Authentication بر اساس JWT که شما در همان ابتدا که از این تمپلیت پروژه جدیدی میسازید صفحات SignIn ، SignUp را خواهید داشت.
  • پکیج Bit Blazor UI که بالاتر درمورد آن صحبت کرده ایم از همان ابتدا در TodoTemplate نصب و تنظیم شده تا بتوانید به راحتی صفحات جدید با استفاده از آن بسازید.
  • کانفیگ استاندارد Swagger در سمت سرور.
  • ارسال ایمیل در روند SignUp.
  • وجود خاصیت AutoInject برای ساده‌سازی تزریق وابستگی ها.
  • و بسیاری موراد دیگر که در داکیومنت‌های پروژه میتوانید آنهارا ببینید.
با استفاده از TodoTemplate پروژه ای با نام Todo ساخته شده که میتوانید چندین مدل از خروجی‌های این پروژه را در لینکهای پایین ببینید و پرفرمنس آن را بررسی کنید.
توجه داشته باشید هدف TodoTemplate ارائه ساختار Clean Architecture نبوده ، بلکه هدف ارائه بیشترین امکانات با ساده‌ترین حالت کدنویسی ممکن بوده که قابل استفاده برای همگان باشد و شما میتوانید از هر پترنی که میخواهید براحتی در آن استفاده کنید.
پلتفرم Bit یک تیم توسعه کاملا فعال تشکیل داده که بطور مداوم در حال بررسی و آنالیز خطاهای احتمالی ، ایشو‌های ثبت شده و افزودن قابلیت‌های جدید میباشد که شما به محض استفاده از این محصولات میتوانید در صورت بروز هر اشکال فنی برای آن ایشو ثبت کنید تا تیم مربوطه آن را بررسی و در دستور کار قرار دهد. در ادامه پلتفرم Bit قصد دارد بزودی تمپلیت جدیدی با نام Admin Panel Template با امکاناتی مناسب برای Admin Panel مثل Dashboard و Chart و... با تمرکز بر Clean Architecture نیز ارائه کند. چیزی که مشخص است اوپن سورس بودن تقریبا %100 کارها میباشد از جلسات و گزارشات کاری گرفته تا جزئیات کارهایی که انجام میشود و مسیری که در آینده این پروژه طی خواهد کرد.
میتوانید اطلاعات بیشتر و مرحله به مرحله برای شروع استفاده از این ابزار‌ها را در منابعی که معرفی میشود دنبال کنید.

منابع:

مشارکت در پروژه:
  • شما میتوانید این پروژه را در گیتهاب مشاهده کنید.
  • برای اشکالات یا قابلیت هایی که میخواهید برطرف شود Issue ثبت کنید.
  • پروژه را Fork کنید و Star دهید.
  • ایشوهایی که وجود دارد را برطرف کنید و Pull Request ارسال کنید.
  • برای در جریان بودن از روند توسعه در جلسات برنامه ریزی (Planning Meeting) و گزارشات هفتگی (Standup Meeting ) که همه اینها در Microsoft Teams برگزار میشود شرکت کنید. 
مطالب
معرفی سرویس‌های ارائه شده توسط شرکت‌های گوگل، آمازون و مایکروسافت در قالب رایانش ابری - قسمت دوم
همانطور که که در قسمت اول اشاره گردید، شرکت گوگل به ارائه سرویس‌های متنوعی بر اساس فناوری رایانش ابری پرداخته است. در این بخش به معرفی سرویس‌های ابری ارائه شده توسط شرکت آمازون پرداخته می‌شود. 
وب سایت این شرکت برای پوشش ترافیک در تمام طول سال به میزان بالایی زیرساخت نرم افزاری و سخت افزاری خود را گسترش داده است. بر همین اساس، این شرکت به منظور جلوگیری از اتلاف منابع ایجاد شده و کسب منافع مالی قابل توجه، به مرور امکان استفاده از منابع شبکه­‌اش را برای کاربران مهیا ساخته است. آمازون در سال 2006 سکوی وب سرویس خود را به عنوان مدل مصرفی در دسترس توسعه دهندگان قرار داد. این شرکت از طریق مجازی سازی سخت افزار بر روی Xen Hypervisor می­تواند سرورهای مجازی ایجاد کند. وب سرویس­های آمازون (Amazon Web Services -AWS) چیزی که اصولاً ظرفیت استفاده نشده زیر ساخت شبکه آمازون است را می­گیرد و آن را به تجارتی سودمند تبدیل می­کند.
سرویس‌های آمازون بی تردید نمایانگر بزرگترین IaaS محض در دنیای امروز هستند. ابر محاسباتی توسعه پذیر آمازون(Amazon Elastic Compute Cloud - EC2) که بزرگترین مولفه محصولات آمازون است در سال 2009 بالغ بر 220 میلیون دلار درآمد داشته است و تخمین زده می‌شود که EC2 بر روی بیش از چهل هزار سرور جهانی که در شش نقطه جهان تقسیم شده اند، اجرا می‌گردد.

صفحه اصلی وب سرویس‌های آمازون

سرویس‌ها و اجزای وب سرویس آمازون:

وب سرویس­های آمازون دارای اجزای زیادی می­باشند. تعدادی از این سرویس­ها برای ارائه خدمات پردازشی و تعداد دیگری برای ارائه فضای ذخیره­سازی، عرضه شده‌­اند. در ادامه گروهی از این سرویس­ها معرفی می­گردد: 

  1. ابر محاسباتی توسعه پذیر آمازون (EC2)
این سرویس، استفاده و مدیریت سرورهای اختصاصی مجازی که سیستم عامل­های لینوکس یا ویندوز را بر روی Xen Hypervisor  اجرا می­کنند، میسر کرده است. نمونه­‌های ماشین با توان­های پردازشی مختلف موجود می­باشد و بر اساس محاسبات/ساعت اجاره می­شوند. برنامه­‌های مستقر بر روی این ماشین­ها بسیار توسعه پذیر و با تحمل پذیری بالای خطا می­باشند. ذکر تفاوت میان یک نمونه ماشین و یک تصویر ماشین می­تواند به درک مفاهیم موجود در سرویس آمازون کمک کند. به طور کلی نمونه ماشین در واقع تقلید یا همسان­سازی(Emulation) سکوی سخت­افزاری مانند x86 و غیره بر روی لایه نرم­افزار مجازی Xen می­باشد. در حالی که تصویر ماشین، نرم افزار و سیستم عاملی است که در سطح یک نمونه ماشین اجرا می­شود و می­توان به محتویات یک درایو راه‌­انداز تشبیه نمود. تعدادی از ابزارهایی که برای پشتیبانی سرویس­های EC2 استفاده می­شوند به شرح زیر است:

  • سرویس صف ساده آمازون(Simple Queue Service):  یک صف پیام یا سیستم تراکنش برای برنامه­‌های مبتنی بر اینترنت توزیع شده می­باشد. این سرویس تضمین می­کند که پیام­ها حتی در زمانی که مؤلفه‌ای موجود نیست، گم نشود و برای انتقال پیام میان مؤلفه‌های مختلف که هرکدام کار جداگانه‌­ای را انجام می­دهند، بسیار مناسب است.
  • سرویس آگاه سازی ساده آمازون(Simple Notification Service):  ): وب سرویسی است که می­تواند پیام یک برنامه را منتشر کند و آن­ها را به برنامه­‌ها یا مشترکین دیگر منتقل کند. SNS  متدی را برای راه­‌اندازی فعالیت­ها ارائه می­نماید که برنامه­‌ها را قادر می­سازد تا در مورد اطلاعات جدید یا تغییر یافته از آن‌ها نظرسنجی شود یا به روز رسانی­‌ها را انجام دهند.
  • سرویس نظارت ابر آمازون(Amazon Cloud Watch):  کنسولی را فراهم می­کند که در آن مصرف منابع، شاخص­‌های کلیدی عملکرد سایت و نشانگرهای عملیاتی برای عواملی همچون تقاضای پردازشگر، مصرف دیسک و ورودی و خروجی شبکه را ارائه می­دهد.  نتایج معیارهایی که توسط آن کسب ­می­شود برای فعال‌سازی قابلیتی به نام Auto Scaling  مورد استفاده قرار می­گیرد که به صورت خودکار می­تواند یک سایت EC2 را بر مبنای مجموعه‌­ای از قوانین که توسعه دهنده ایجاد می­کند، توسعه دهد.
  •   توازن بار منعطف(Elastic Load Balancing): نمونه­‌های ماشین آمازون(Amazon Machine Image) با استفاده از این قابلیت، دارای امکان توازن بار ترافیکی می­شوند. این قابلیت هنگامی که نمونه‌­ای دچار شکست می­شود آن را کشف کرده و ترافیک را به یک نمونه سالم حتی نمونه‌­ای در محیط­‌های دیگر AWS  مسیریابی مجدد می­کند.
    2.  سیستم ذخیره سازی ساده آمازون (Amazon Simple Storage Service - S3)
یک سیستم ذخیره­سازی و پشتیبان گیری آنلاین است و دارای قابلیت انتقال سریع داده به نام  AWS Import/Export  می­باشد و داده را با استفاده از شبکه داخلی آمازون از AWS به دستگاه­‌های ذخیره­‌سازی قابل حمل منتقل می­نماید. این سیستم دسترسی به واحدهای اطلاعاتی را از طریق API وب S3 به کمک استانداردهای SOAP یا REST فراهم می‌کند. از آنجایی که دسترسی به داده با پهنای باند پایین میسر است، از این نوع حافظه بیشتر برای کارهای غیر عملیاتی مانند آرشیو و بازیابی یا پشتیبان گیری از دیسک استفاده می­شود.
    3.  انبار بلوک بسط پذیر آمازون (Amazon Elastic Block Store - EBS)
سیستمی است برای ساخت دیسک‌­های مجازی یا دستگاه­‌های ذخیره­سازی بلوکی که برای نمونه­‌های ماشین آمازون در EC2  مورد استفاده قرار می­گیرند. مزیت این سیستم این است دارای عملکرد بالاتر و قابل اعتماد‌تر از آمازون S3 است به همین دلیل یک واسط ذخیره سازی داده عملیاتی بسیار ارزشمند برای AWS  است. همچنین هزینه ایجاد EBS  مناسب‌تر از مشابه S3 می‌باشد. هر EBS پس از ایجاد بر روی یک نمونه مشخص سوار یا نصب می­شود و تنها برای آن نمونه قابل دسترسی خواهد بود. از این‌رو اشتراک آن­ها بین نمونه­‌ها امکان پذیر نمی­باشد. این سرویس بر اساس فضای ذخیره سازی مصرفی، مدت زمان استفاده و تعداد تقاضاهای ورودی/خروجی قیمت گزاری می­شود.
    4.  پایگاه داده ساده آمازون (Amazon Relational Database Service - RDS) 
این سرویس نمونه­‌های پایگاه داده MySQL را برای پشتیبانی از وب سایت و سایر برنامه‌­هایی که متکی بر سرویس‌­های داده محور(Data Driven) می­باشند، ایجاد می­کند. این سرویس برنامه­‌های پایگاه داده­‌ای که قبلاً در محیط دیگری ساخته شده­‌ا‌ند را پشتیبانی می­نماید و هر برنامه­‌ای که با پایگاه داده MySQL کار می‌کند با RDS نیز کار خواهد کرد. یکی از ویژگی­‌های مهم RDS سیستم پشتیبان گیری خودکار برای داده‌­های درون پایگاه و گزارشات تراکنش MySQL می­باشد. فایل­های پشتیبان به مدت 8 روز ذخیره می­شوند و علاوه بر آن امکان تصویر برداری از پایگاه داده نیز وجود دارد.

مدل قیمت گذاری:

قیمت گذاری انواع مختلف نمونه­ ماشین آمازون به سه پارامتر وابسته است. اولین مورد سیستم عامل مورد استفاده است. دومین عامل مرکز داده­‌ای است که در آن قرار گرفته و سومین عامل مدت زمانی است که اجرا می­شود. نرخ‌­ها بر مبنای ساعت محاسبه می­شوند. علاوه بر آن مبالغ اضافی نیز بابت موارد زیر اخذ می­شود: 

  • میزان داده منتقل شده 
  • آدرس‌های IP اختصاصی
  • استفاده سرور اختصاصی مجازی از فضای ذخیره­سازی بلوکی توسعه پذیر آمازون
  • استفاده از  توازن بار توسعه پذیر برای دو یا چند سرور 
  • سایر ویژگی­های مورد نیاز 
به طور کلی نمونه­ ماشین‌­های آمازون که ذخیره شده‌­اند و خاموش هستند، هزینه کلی نگهداری کمتری دارند و مبلغ اضافه به ازای هر ساعت محاسبه نمی­شود و فقط هزینه حافظه مورد استفاده پرداخت می­گردد. به طور کلی پرداخت هزینه به منظور استفاده از نمونه­ ماشین آمازون در سه مدل مقدور است: 
  • نمونه مبتنی بر تقاضا: نرخ ساعتی بدون التزام طولانی مدت
  • نمونه رزرو شده: خرید قراردادی هر نمونه با هزینه به مراتب پایین‌تر به ازای هر ساعت بعد از رزرو اولیه

  • نمونه نقطه­‌ای: این متد برای قیمت گذاری بر روی ظرفیت استفاده نشده EC2 بر مبنای قیمت نقطه فعلی است. این قابلیت، قیمت­‌های بسیار پایین را به همراه خواهد داشت اما در زمان­‌های مختلف فرق می­کند یا در زمانی که ظرفیت مازادی نباشد، در دسترس نخواهد بود. 

در جدول زیر  مشخصات سخت افزاری انواع نمونه ماشین­‌های آمازون ذکر شده‌­اند و با توجه به قیمت گذاری نمونه‌ها بر اساس موقعیت جغرافیایی که در آن قرار گرفته‌­اند، بسیار متنوع است، از ذکر این موارد اجتناب نموده و علاقه‌مندان به کسب اطلاعات بیشتر به وب سایت شرکت آمازون ارجاع داده می­شوند. همچنین ذکر این نکته ضروری است که شرکت آمازون به منظور تست و توسعه سرویس‌های ارائه شده، اکانت یکساله رایگان با امکان استفاده از سرویس‌ها به صورت محدود، ارائه می‌نماید.
نوع 
موتور محاسبه    حافظه اصلی(GB)    ذخیره سازی(GB) سکو   
 ریز نمونه   تا دو واحد محاسباتی در انفجار بار    0.613   EBS    32 یا 64 بیتی 
 نمونه کوچک   یک واحد محاسباتی    1.7    160   32 بیتی   
 نمونه بزرگ   چهار واحد محاسباتی    7.5    850    64 بیتی 
 نمونه بسیار بزرگ   هشت واحد محاسباتی    15    1690    64 بیتی 
   
   
مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت سوم – Immutability

در ادامه مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی، قصد دارم بیشتر وارد کد شویم و مباحث عنوان شده را در دنیای کد پیاده سازی کنیم. هدف این قسمت، refactor کردن کد موجود به یک معماری immutable هست.  پیشتر درباره immutable ‌ها صحبت کردیم. ابتدا برای یکسان سازی ادبیات مورد استفاده، چند کلمه را مجددا تعریف خواهیم کرد:

  • Immutability: عدم توانایی تغییر داده
  • State: داده‌هایی که در طول زمان تغییر می‌کنند
  • Side Effect: تغییری که روی داده‌ها اتفاق می‌افتد

در قطعه کد زیر سعی شده‌است تفاوت یک کلاس Stateless و stateful را به سادگی نشان دهیم:

    //Stateful
    public class UserProfile
    {
        private User _user;
        private string _address;

        public void UpdateUser(int userId, string name)
        {
            _user = new User(userId, name);
        }
    }

    //Stateless
    public class User
    {
        public User(int id, string name)
        {
            Id = id;
            Name = name;
        }

        public int Id { get; }
        public string Name { get; }
    }


چرا Immutable بودن مهم است؟ 

هر عمل mutable  معادل کدی غیر شفاف است. در واقع وابستگی هر عملی که انجام می‌دهیم به state، باعث می‌شود که شرایط ناپایداری را در کد داشته باشیم. به طور مثال در یک عملیات چند نخی تصور کنید که چندین نخ به طور همزمان می‌توانند state را تغییر دهند و مدیریت این قضیه باعث به وجود آمدن کد‌هایی ناخوانا و تحمیل پیچیدگی بیشتر به کد خواهد شد. 

در واقع انتظار داریم که به ازای یک ورودی بر اساس بدنه‌ی متد، یک خروجی داشته باشیم؛ ولی در واقعیت تاثیری که اجرای متد بر روی state کل کلاس خواهد گذاشت، از دید ما پنهان است و باعث به وجود آمدن مشکلات بعدی خواهد شد. برای مثال قطعه کد بالا را به صورت Honest بازنویسی میکنیم: 

    public class UserProfile
    {
        private readonly User _user;
        private readonly string _address;

        public UserProfile(User user,string address)
        {
            _user = user;
            _address = address;
        }
        public UserProfile UpdateUser(int userId, string name)
        {
            var newUser = new User(userId, name);
            return  new UserProfile(newUser,_address);
        }
    }

    public class User
    {
        public User(int id, string name)
        {
            Id = id;
            Name = name;
        }

        public int Id { get; }
        public string Name { get; }
    }

در این مثال متد UpdateUser به جای  void، یک شی از جنس کلاس UserProfile را بر می‌گرداند. کلاس UserProfile هم برای وهله سازی نیاز به یک شیء از جنس User و Address را دارد. بنابراین مطمئن هستیم که مقدار دهی شده‌اند. نکته دیگر در قطعه کد بالا این است که به ازای هر بار فراخوانی متد، یک شیء جدید بدون وابستگی به وهله سازی اشیاء دیگر، برگردانده میشود.


Immutable بودن باعث می‌شود: 

  • خوانایی کد افزایش پیدا کند
  • جای واحدی برای Validate کردن داشته باشیم
  • به صورت ذاتی Thread Safe باشیم


در مورد محدودیت‌هایی که در کار با اشیاء Immutable باید در نظر داشته باشیم، می‌توان به مصرف بالای رم و سی پی یو، اشاره کرد. در واقع به نسبت حالت mutate، تعداد اشیاء بیشتری ساخته خواهند شد. در فریمورک دات نت برای کار با اشیا immutable امکاناتی در نظر گرفته شده که این هزینه را کاهش می‌دهند. به طور مثال می‌توانیم از کلاس ImmutableList استفاده کنیم و از ایجاد اشیاء اضافه‌تر و تحمیل بار اضافی به GC جلوگیری کنیم. یک مثال: 

//Create Immutable List
ImmutableList<string> list = ImmutableList.Create<string>();
ImmutableList<string> list2 = list.Add("Salam");

//Builder
ImmutableList<string>.Builder builder = ImmutableList.CreateBuilder<string>();
builder.Add("avali");
builder.Add("dovomi");
builder.Add("sevomi");

ImmutableList<string> immutableList = builder.ToImmutable();


چطور با side effect کنار بیایم؟ 

یکی از الگوهای رایج برای این کار، مفهوم جدا سازی Command/Query است. به طور ساده تمامی عملیاتی را که تاثیر گذار هستند، به صورت Command در نظر میگیریم. Command ‌ها معمولا هیچ نوعی را بازگشت نمیدهند و همینطور بر عکس این قضیه برای Query ‌ها صادق است. اشتباه رایج درباره این الگو، محدود کردن این الگو به معماری‌های خاصی مانند Domain Driven می‌باشد؛ در صورتیکه الزامی برای رعایت این الگو در سایر معماری‌ها وجود ندارد. 

به مثال زیر دقت کنید. سعی کردم قسمت‌های Command و Query را از هم جدا کنم: 

در واقع هر برنامه می‌تواند شامل دو قسمت باشد:

قسمتی که در آن منطق تجاری برنامه پیاده سازی می‌شود و باید به صورت Immutable باشد که یک خروجی را تولید میکند و قسمت دیگر برنامه که خروجی تولید شده را برای ذخیره سازی وضعیت سیستم استفاده می‌کند. 

در واقع یک هسته Immutable، ورودی را دریافت کرده و خروجی‌های مورد نیاز را تولید میکند و همه این‌ها در دل یک پوستهMutable پیاده سازی می‌شوند که ما در اینجا به آن اصطلاحا Mutable Shell میگوییم.   

برای مسائلی که در بالا صحبت شد، نمونه‌‌ای را آماده کرده‌ام. این نمونه به طور ساده یک سیستم مدیریت نوبت است که نوبت‌ها را در فایلی ذخیره و بازیابی میکند ( mutate ) و منطق مربوط به نوبت‌ها و زمان ویزیت آن میتواند به صورت immutable پیاده سازی شود. این کد در دو حالت functional و غیر functional پیاده سازی شده تا به خوبی تفاوت آن را در حالت قبل و بعد از برنامه نویسی تابعی بتوانیم درک کنیم. به جهت خوانایی بیشتر و دسترسی به کد‌ها، آن‌ها را روی گیت‌هاب قرار داده و شما میتوانید از اینجا سورس کد مورد نظر را بررسی کنید. سعی شده در این مثال تمامی مواردی که در این قسمت ذکر شد را پیاده سازی کنیم. امیدوارم که مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی یا functional programming توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایی که مینویسیم بدهد. در  قسمت‌های بعدی به مواردی مانند مدیریت exception ‌ها و کار با null ‌ها و ... خواهیم پرداخت.

مطالب دوره‌ها
ارتباطات بلادرنگ و SignalR
زمانیکه صحبت از برنامه‌های بلادرنگ می‌شود با کاربرانی سر و کار داریم که نیاز دارند تا اطلاعات مورد نیاز خود را همواره و بلافاصله در آخرین وضعیت به روز آن مشاهده کنند. در این بین، کلاینت می‌خواهد یک برنامه وب باشد یا سیلورلایت و یا یک برنامه نوشته شده با WPF. حتی برنامه‌های موبایل را نیز باید به این لیست اضافه کرد.
در اینجا کلمه بلادرنگ به معنای ارسال اطلاعات از طرف سرور به کلاینت‌ها با فاصله زمانی بسیار کوتاهی از به روز رسانی اطلاعات صورت گرفته در سمت سرور است.
نمونه‌ای از این برنامه‌ها شامل موارد ذیل هستند:
- اطلاع رسانی همزمان به گروهی از کاربران
- جستجوهای زنده و به روز رسانی‌هایی از این دست
- نمایش بلادرنگ قیمت‌ها و وضعیت تجاری محصولات و سهام‌ها
- بازی‌های تعاملی
- برنامه‌های گروهی و تعاملی (مانند برنامه‌های Chat)
- برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی (برای مثال پیام جدیدی دارید؛ شخص خاصی آنلاین یا آفلاین شد و امثال آن)

بنابراین به صورت خلاصه قصد داریم به ارائه بازخوردها و اطلاع رسانی‌های بلادرنگ یا نسبتا سریع و به روز از سمت سرور به کلاینت‌ها برسیم.
برای مثال یک دیتاگرید را درنظر بگیرید. دو کاربر در شبکه صفحه یکسانی را گشوده‌اند و یکی از آن‌ها مشغول به ویرایش و یا حذف اطلاعات است. در ارتباطات بلادرنگ کاربر یا کاربران دیگر نیز باید (یا بهتر است) در زمانیکه گرید یکسانی را گشوده‌اند، بلافاصله آخرین تغییرات را ملاحظه کنند. یا حتی حالتی را درنظر بگیرید که شخصی SQL Server management studio را گشوده و در آنجا مشغول به تغییر اطلاعات گردیده است. در این حالت نیز بهتر است آخرین تغییرات بلافاصله به اطلاع کاربران رسانده شوند.

معرفی الگوی Push service

البته باید دقت داشت که الگوی push service یک الگوی رسمی ذکر شده در گروه‌های مرسوم الگوهای طراحی نیست، اما مفهوم آن سرویسی است که چندین کار ذیل را انجام می‌دهد:
الف) پذیرش اتصالات از چندین مصرف کننده. مصرف کننده‌ها در اینجا الزاما محدود به کلاینت‌های وب یا دسکتاپ نیستند؛ می‌توانند حتی یک سرور یا سرویس دیگر نیز باشند.
ب) قادر است اطلاعات را به مصرف کننده‌های خود ارسال کند. این سرویس می‌تواند یک برنامه ASP.NET باشد یا حتی یک سرویس متداول ویندوز.
ج) در اینجا چندین منبع خارجی مانند یک بانک اطلاعاتی یا تغییرات رخ داده توسط یک سخت افزار که می‌توانند سبب بروز رخدادهایی در push service گردند نیز می‌تواند وجود داشته باشند. هر زمان که تغییری در این منابع خارجی رخ دهد، مایل هستیم تا مصرف کننده‌ها را مطلع سازیم.


پروتکل HTTP و ارتباطات بلادرنگ

پروتکلی که در ارتباطات بلادرنگ مبتنی بر SignalR مورد استفاده قرار می‌گیرد، HTTP است و از قابلیت‌های Request و Response آن در اینجا بیشترین بهره برده می‌شود. پیاده سازی Push عموما بر مبنای یکی از روش‌های متداول زیر است:
1) Periodic polling
به این معنا که مثلا هر 10 ثانیه یکبار، کاری را انجام بده؛ مانند ارسال متناوب: آیا تغییری رخ داده؟ آیا تغییری رخ داده؟ و .... به همین ترتیب. این روش اصلا بهینه نبوده و منابع زیادی را خصوصا در سمت سرور مصرف خواهد کرد. برای مثال:
function getInfo() {
         $.ajax("url", function ( newInfo){
                  if ( newInfo != null) {
                      // do something with the data
                  }
         });
    // poll again after 20 seconds
    setTimeout(getInfo,20000);
}
// start the polling loop
getInfo();

2) Long polling
به آن HTTP Streaming یا Comet هم گفته می‌شود. این روش نسبتا هوشمند بوده و کلاینت اتصالی را به سرور برقرار خواهد کرد. سرور در این حالت تا زمانیکه اطلاعاتی را در دسترس نداشته باشد، پاسخی نخواهد داد. برای نمونه:
function getNewInfo(){
  $.ajax("url", function (newinfo) {
      // do something with the data
  // start the new request
      getNewINfo();
  });
}
// start the polling loop
getNewInfo();

این روش نسبت به حالت Periodic polling بهینه‌تر است اما نیاز به اتصالات زیادی داشته و همچنین تردهای بسیاری را در سمت سرور به خود مشغول خواهد کرد.

3) Forever frame
فقط در IE پشتیبانی می‌شود. در این روش یک Iframe مخفی توسط مرورگر تشکیل شده و از طریق آن درخواستی به سرور ارسال می‌شود. سپس سرور متناوبا با تزریق اسکریپت‌هایی به این Iframe سبب فراخوانی مجدد وضعیت خود می‌گردد. در این روش نیز به ازای هر درخواست و پاسخ، ارتباطات گشوده و بسته خواهند شد.

4) Server Sent Events یا SSE
این مورد جزو استاندارد HTML5 است. در اینجا اتصالی برقرار شده و داده‌ها از طریق اتصالات HTTP منتقل می‌شوند.
var eventSrc = new EventSource("url");
    // register event handler for the message
    eventSrc.addEventListener( "message",function (evt) {
    //process the data
});
این روش نیز بسیار شبیه به حالت long polling است. سرور تا زمانیکه اطلاعاتی را برای پاسخ دهی فراهم نداشته باشد، اتصال را باز نگه می‌دارد. به این ترتیب از لحاظ مقیاس پذیری گزینه بهتری است (نسبت به حالتیکه مدام اتصال برقرار و قطع می‌شود). اکثر مرورگرها منهای نگارش‌های قدیمی IE از این روش پشتیبانی می‌کنند.
تنها تفاوت آن با حالت long polling در این است که پس از ارائه پاسخ به کلاینت، اتصال را قطع نمی‌کند. Long polling نیز اتصال را باز نگه می‌دارد، اما این اتصال را بلافاصله پس از ارائه پاسخ، می‌بندد.

5) Web sockets
Web sockets در سکوی کاری ویندوز، تنها در ویندوز‌های 8، ویندوز سرور 2012 و دات نت 4 و نیم پشتیبانی می‌شود. هرچند این روش در حال حاضر به عنوان بهترین روش Push مطرح است اما به دلیل محدودیتی که یاد شد، مدتی طول خواهد کشید تا استفاده گسترده‌ای پیدا کند.
var socket = new WebSocket("url");
socket.onmessage = function (msg) {
var newInfo = msg.data;
// do something with the data
}
// client can also send request to server
socket.send(.... )
با این اوصاف آیا راه حل بهتر و میانه‌تری وجود دارد؟
بلی. اگر به وضعیت فعلی سکوی کاری ASP.NET نگاه کنیم:

SignalR را می‌توان مشاهده کرد که در گروه ساخت سرویس‌های آن قرار گرفته است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این سرویس جدید آنچنان وابستگی به سایر اجزای آن نداشته و می‌تواند خارج از ASP.NET نیز مورد استفاده قرار گیرد.

SignalR چیست؟

SignalR راه حلی است سمت سرور برای نوشتن push services. همچنین به همراه کتابخانه‌های سمت کاربری است که ارتباطات push services را در انواع و اقسام سکوهای کاری میسر می‌سازد. SignalR سورس باز بوده و برای اعمال غیرهمزمان (asynchronous) بهینه سازی شده است.
SignalR بر اساس مدل ذهنی اتصالات ماندگار (persistent connections) طراحی شده است. اتصالات ماندگار را باید به عنوان اتصالاتی سریع و غیرطولانی درنظر گرفت. در اینجا Signal یک اتصال است که اطلاعاتی به آن ارسال می‌گردد و هدف، انتقال قطعات کوچکی از اطلاعات است و هدف، ارسال حجم عظیمی از اطلاعات نیست. برای مثال اطلاع رسانی سریعی صورت گیرد که تغییراتی رخ داده است و سپس ادامه کار و دریافت اطلاعات واقعی توسط فرآیندهای متداول مثلا HTTP GET انجام شود. البته باید دقت داشت SignalR نیز نهایتا از یکی از 5 روش push بررسی شده در این قسمت استفاده می‌کند. اما بر اساس توانایی‌های کلاینت و سرور، به صورت هوشمند بهترین و بهینه‌ترین انتخاب را به کاربر ارائه می‌دهد.
اتصالات ماندگار قسمت سطح پایین SignalR را تشکیل می‌دهند. سطح بالاتر آن که این مفاهیم را به شکلی کپسوله شده ارائه می‌دهد، Hubs نام دارد که پایه اصلی دوره جاری را تشکیل خواهد داد.



همانطور که عنوان شد، SignalR سورس باز بوده و دارای مخزن کدی عمومی در GitHub است. همچنین بسته‌های تشکیل دهنده‌ی آن از طریق NuGet نیز قابل دریافت هستند. این بسته‌ها شامل هسته SignalR و کلاینت‌های آن مانند کلاینت‌های WinRT، سیلورلایت، jQuery، ویندوز فون8 و امثال آن هستند.

شروع کار با SignalR

تیم SignalR مثالی مقدماتی از نحوه کار با SignalR را به صورت یک بسته NuGet ارائه داده‌اند که از طریق آدرس و فرمان ذیل قابل دریافت است:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR.Sample
قبل از اینکه این مثال را دریافت کنید نیاز است ابتدا یک برنامه ASP.NET جدید را آغاز نمائید (تفاوتی نمی‌کند که MVC باشد یا Web forms). سپس دستور فوق را فراخوانی کنید.

پس از دریافت مثال، یکبار پروژه را کامپایل کرده و سپس بر روی فایل StockTicker.html آن کلیک راست نموده و گزینه مشاهده در مرورگر را انتخاب کنید. همچنین برای اینکه این مثال را بهتر مشاهده کنید، بهتر است دو وهله از مرورگر را باز کرده و آدرس باز شده را در آن بررسی کنید تا اعمال تغییرات همزمان به کلاینت‌های متفاوت را بهتر بتوان بررسی و مشاهده کرد.

نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت دوم
سلام
من میخوام یک مجموعه از application‌های تحت وب داشته باشم که همگی یک نوع طراحی UI داشته باشند و یک منو کلی داشته باشم که کاربر‌ها بتون از اون به هریک از application‌ها هدایت بشوند منتها چند نکته وجود داره :
  1. همه این برنامه‌ها به لحاظ عملکردی یکسری مشترکات دارند ( مثلا احراز هویت ، لیست کاربرها و ....)
  2. هر کدوم از این برنامه‌ها باید بتونن مستقل طراحی بشن در عین حال که از یک شکل ui استفاده می‌کنند
  3. به راحتی بتونم یک برنامه به مجموعه برنامه هام اضافه کنم یا یکی ازش کم کنم یا یکی را غیر فعال کنم ( باید معماری scalable باشد
در واقع یه چیزی شبیه مجمو.عه نرم افزار‌های گوگل
به نظر شما روش ارائه شده در این صفحه بدرد من می‌خوره؟
اگر نه از چه معماری استفاده کنم؟
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت هفتم - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
یک سرویس در AngularJS 2.0، کلاسی است با هدفی محدود و مشخص. این سرویس‌ها مستقل از کامپوننتی خاص هستند و هدف آن‌ها، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و یا منطقی بین کامپوننت‌های مختلف می‌باشد. همچنین از آن‌ها برای کپسوله سازی تعاملات خارجی، مانند دسترسی به داده‌ها نیز استفاده می‌شود.


نگاهی به نحوه‌ی عملکرد سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها در AngularJS 2.0

فرض کنید کلاس سرویسی، به نحو ذیل تعریف شده‌است:
 export class MyService {}
این کلاس، خارج از کلاس متناظر با یک کامپوننت قرار داد. بنابراین برای استفاده‌ی از آن، می‌توان آن‌را به صورت مستقیم، داخل کلاسی که به آن نیاز دارد، وهله سازی/نمونه سازی نمود و استفاده کرد:
 let svc = new MyService();
هر چند این روش کار می‌کند، اما نمونه‌ی ایجاد شده، سطح دسترسی محلی، در این کلاس دارد و در خارج آن قابل دسترسی نیست. بنابراین نمی‌توان از آن برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و منابع، بین کامپوننت‌های مختلف استفاده کرد.
همچنین در این حالت، mocking این سرویس برای نوشتن unit tests نیز مشکل می‌باشد.

راه بهتر و توصیه شده‌ی در اینجا، ثبت و معرفی این سرویس‌ها به AngularJS 2.0 است. سپس AngularJS 2.0 به ازای هر کلاس سرویس معرفی شده‌ی به آن، یک وهله/نمونه را ایجاد می‌کند. بنابراین طول عمر سرویس‌های ایجاد شده‌ی در این حالت، singleton است (یکبار ایجاد شده و تا پایان طول عمر برنامه زنده نگه داشته می‌شوند).
پس از آن می‌توان از تزریق کننده‌های توکار AngularJS 2.0، جهت تزریق وهله‌های این سرویس‌ها استفاده کرد.
اکنون اگر کلاسی، نیاز به این سرویس داشته باشد، نیاز خود را به صورت یک وابستگی تعریف شده‌ی در سازنده‌ی کلاس اعلام می‌کند:
 constructor(private _myService: MyService){}
در این حالت زمانیکه کلاس کامپوننت، برای اولین بار وهله سازی می‌شود، سرویس مورد نیاز آن نیز توسط تزریق کننده‌ی توکار AngularJS 2.0، در اختیارش قرار می‌گیرد.
به این فرآیند اصطلاحا dependency injection و یا تزریق وابستگی‌ها می‌گویند. در فرآیند تزریق وابستگی‌ها، یک کلاس، وهله‌های کلاس‌های دیگر مورد نیاز خودش را بجای وهله سازی مستقیم، از یک تزریق کننده دریافت می‌کند. بنابراین بجای نوشتن newها در کلاس جاری، آن‌ها را به صورت وابستگی‌هایی در سازنده‌ی کلاس تعریف می‌کنیم تا توسط AngularJS 2.0 تامین شوند.

با توجه به اینکه طول عمر این وابستگی‌ها singleton است و این طول عمر توسط AngularJS 2.0 مدیریت می‌شود، اطلاعات وهله‌های سرویس‌های مختلف و تغییرات صورت گرفته‌ی در آن‌ها، بین تمام کامپوننت‌ها به صورت یکسانی به اشتراک گذاشته می‌شوند.
به علاوه اکنون امکان mocking سرویس‌ها با توجه به عدم وهله سازی آن‌ها در داخل کلاس‌ها به صورت مستقیم، ساده‌تر از قبل میسر است.


مراحل ساخت یک سرویس در AngularJS 2.0

ساخت یک سرویس در AngularJS 2.0، با ایجاد یک کلاس جدید شروع می‌شود. سپس متادیتای آن افزوده شده و در آخر موارد مورد نیاز آن import خواهند شد. با این موارد پیشتر در حین ساختن یک کامپوننت جدید و یا یک Pipe جدید آشنا شده‌اید و این طراحی یک دست را در سراسر AngularJS 2.0 می‌توان مشاهده کرد.
اولین سرویس خود را با افزودن فایل جدید product.service.ts به پوشه‌ی app\products آغاز می‌کنیم؛ با این محتوا:
import { Injectable } from 'angular2/core';
import { IProduct } from './product';
 
@Injectable()
export class ProductService {
 
    getProducts(): IProduct[] {
        return [
            {
                "productId": 2,
                "productName": "Garden Cart",
                "productCode": "GDN-0023",
                "releaseDate": "March 18, 2016",
                "description": "15 gallon capacity rolling garden cart",
                "price": 32.99,
                "starRating": 4.2,
                "imageUrl": "app/assets/images/garden_cart.png"
            },
            {
                "productId": 5,
                "productName": "Hammer",
                "productCode": "TBX-0048",
                "releaseDate": "May 21, 2016",
                "description": "Curved claw steel hammer",
                "price": 8.9,
                "starRating": 4.8,
                "imageUrl": "app/assets/images/rejon_Hammer.png"
            }
        ];
    }
}
نام کلاس سرویس نیز pascal case است و بهتر است به کلمه‌ی Service ختم شود.
همانند سایر ماژول‌های تعریف شده‌، در اینجا نیز باید کلاس تعریف شده export شود تا در قسمت‌های دیگر قابل استفاده و دسترسی گردد.
سپس در این سرویس، یک متد برای بازگشت لیست محصولات ایجاد شده‌است.
در ادامه یک decorator جدید به نام ()Injectable@  به بالای این کلاس اضافه شده‌است. این متادیتا است که مشخص می‌کند کلاس جاری، یک سرویس AngularJS 2.0 است.
البته باید دقت داشت که این مزین کننده تنها زمانی نیاز است حتما قید شود که کلاس تعریف شده، دارای وابستگی‌های تزریق شده‌ای باشد. اما توصیه شده‌است که بهتر است هر کلاس سرویسی (حتی اگر دارای وابستگی‌های تزریق شده‌ای هم نبود) به این decorator ویژه، مزین شود تا بتوان طراحی یک دستی را در سراسر برنامه شاهد بود.
در آخر هم موارد مورد نیاز، import می‌شوند. برای مثال Injectable در ماژول angular2/core تعریف شده‌است.

هدف از تعریف این سرویس، دور کردن وظیفه‌ی تامین داده، از کلاس کامپوننت لیست محصولات است؛ جهت رسیدن به یک طراحی SOLID.
در قسمت بعدی این سری، این لیست را بجای یک آرایه‌ی از پیش تعریف شده، از یک سرور HTTP دریافت خواهیم کرد.


ثبت و معرفی سرویس جدید ProductService به AngularJS 2.0 Injector

مرحله‌ی اول استفاده از سرویس‌های تعریف شده، ثبت و معرفی آن‌ها به AngularJS 2.0 Injector است. سپس این Injector است که تک وهله‌ی سرویس ثبت شده‌ی در آن‌را در اختیار هر کامپوننتی که آن‌را درخواست کند، قرار می‌دهد.
مرحله‌ی ثبت این سرویس، معرفی نام این کلاس، به خاصیتی آرایه‌ای، به نام providers است که یکی از خواص decorator ویژه‌ی Component است. بدیهی است هر کامپوننتی که در برنامه وجود داشته باشد، توانایی ثبت این سرویس را نیز دارد؛ اما باید از کدامیک استفاده کرد؟
اگر سرویس خود را در کامپوننت لیست محصولات رجیستر کنیم، تک وهله‌ی این سرویس تنها در این کامپوننت و زیر کامپوننت‌های آن در دسترس خواهند بود و اگر این سرویس را در بیش از یک کامپوننت ثبت کنیم، آنگاه دیگر هدف اصلی طول عمر singleton یک سرویس مفهومی نداشته و برنامه هم اکنون دارای چندین وهله از سرویس تعریف شده‌ی ما می‌گردد و دیگر نمی‌توان اطلاعات یکسانی را بین کامپوننت‌ها به اشتراک گذاشت.
بنابراین توصیه شده‌است که از خاصیت providers کامپوننت‌های غیر ریشه‌ای، صرفنظر کرده و سرویس‌های خود را تنها در بالاترین سطح کامپوننت‌های تعریف شده، یعنی در فایل app.component.ts ثبت و معرفی کنید. به این ترتیب تک وهله‌ی ایجاد شده‌ی در اینجا، در این کامپوننت ریشه‌ای و تمام زیر کامپوننت‌های آن (یعنی تمام کامپوننت‌های دیگر برنامه) به صورت یکسانی در دسترس قرار می‌گیرد.
به همین جهت فایل app.component.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
import { ProductListComponent } from './products/product-list.component';
import { ProductService } from './products/product.service';
 
@Component({
    selector: 'pm-app',
    template:`
    <div><h1>{{pageTitle}}</h1>
        <pm-products></pm-products>
    </div>
    `,
    directives: [ProductListComponent],
    providers: [ProductService]
})
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
در اینجا دو تغییر جدید صورت گرفته‌اند:
الف) خاصیت providers که آرایه‌ای از سرویس‌ها را قبول می‌کند، با ProductService مقدار دهی شده‌است.
ب) در ابتدای فایل، ProductService، از ماژول آن import گردیده‌است.


تزریق سرویس‌ها به کامپوننت‌ها

تا اینجا یک سرویس جدید را ایجاد کردیم و سپس آن‌را به AngularJS 2.0 Injector معرفی نمودیم. اکنون نوبت به استفاده و تزریق آن، به کلاسی است که به این وابستگی نیاز دارد. در TypeScript، تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی یک کلاس صورت می‌گیرند. هر کلاس، دارای متد سازنده‌ای است که در زمان وهله سازی آن، اجرا می‌شود. اگر نیاز به تزریق وابستگی‌ها باشد، تعریف این سازنده به صورت صریح، ضروری است. باید دقت داشت که هدف اصلی از متد سازنده، آغاز و مقدار دهی متغیرها و وابستگی‌های مورد نیاز یک کلاس است و باید تا حد امکان از منطق‌های طولانی عاری باشد.
در ادامه فایل product-list.component.ts را گشوده و سپس سازنده‌ی ذیل را به آن اضافه کنید:
import { ProductService } from './product.service';
export class ProductListComponent implements OnInit {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
    listFilter: string = 'cart';
 
    constructor(private _productService: ProductService) {
    }
سازنده‌ی کلاس عموما پس از لیست خواص آن کلاس تعریف می‌شود و پیش از تعاریف سایر متدهای آن.
روش خلاصه شده‌ای که در اینجا جهت تعریف سازنده‌ی کلاس و متغیر تعریف شده‌ی در آن بکار گرفته شده، معادل قطعه کد متداول ذیل است و هر دو حالت ذکر شده، در TypeScript یکی می‌باشند:
private _productService: ProductService;
constructor(productService: ProductService) {
   _productService = productService;
}
در اینجا سرویس مورد نیاز را به صورت یک متغیر private در سازنده‌ی کلاس ذکر می‌کنیم (مرسوم است متغیرهای private با _ شروع شوند). همچنین این سرویس باید در لیست import ابتدای ماژول جاری نیز ذکر شود.
این وابستگی در اولین باری که کلاس کامپوننت، توسط AngularJS 2.0 وهله سازی می‌شود، از لیست providers ثبت شده‌ی در کامپوننت ریشه‌ی سایت، تامین خواهد شد.
اکنون نوبت به استفاده‌ی از این سرویس تزریق شده‌است. به همین جهت ابتدا لیست عناصر آرایه‌ی خاصیت products را حذف می‌کنیم (برای اینکه قرار است این سرویس، کار تامین اطلاعات را انجام دهد و نه کلاس کامپوننت).
 products: IProduct[];
خوب، در ادامه، کدهای مقدار دهی آرایه‌ی products را از سرویس دریافتی، در کجا قرار دهیم؟ شاید عنوان کنید که در همین متد سازنده‌ی کلاس نیز می‌توان این‌کار را انجام داد.
 this.products = _productService.getProducts();
هر چند در مثال جاری که از یک آرایه‌ی از پیش تعریف شده، برای این مقصود استفاده می‌شود، این مقدار دهی مشکلی را ایجاد نخواهد کرد، اما در قسمت بعدی که می‌خواهیم آن‌را از سرور دریافت کنیم، فراخوانی متد getProducts، اندکی زمانبر خواهد بود. بنابراین رویه‌ی کلی این است که کدهای زمانبر، نباید در سازنده‌ی یک کلاس قرار گیرند؛ چون سبب تاخیر در بارگذاری تمام قسمت‌های آن می‌شوند.
به همین جهت روش صحیح انجام این مقدار دهی، با پیاده سازی life cycle hook ویژه‌ای به نام OnInit است که در قسمت پنجم آن‌را معرفی کردیم:
export class ProductListComponent implements OnInit {
products: IProduct[];

constructor(private _productService: ProductService) {
}

ngOnInit(): void {
    //console.log('In OnInit');
    this.products = this._productService.getProducts();
}
هر نوع عملیات آغازین مقدار دهی متغیرها و خواص کامپوننت‌ها باید در ngOnInit مربوط به هوک OnInit انجام شود که نمونه‌ای از آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
در اینجا اکنون خاصیت products عاری است از ذکر صریح عناصر تشکیل دهنده‌ی آن. سپس وابستگی مورد نیاز، در سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و در آخر، در رویداد چرخه‌ی حیات ngOnInit، با استفاده از این وابستگی تزریقی، لیست محصولات دریافت و به خاصیت عمومی products نسبت داده شده‌است.

در ادامه برنامه را اجرا کنید. باید هنوز هم مطابق قبل، لیست محصولات قابل مشاهده باشد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part7.zip


خلاصه‌ی بحث
فرآیند کلی تعریف یک سرویس AngularJS 2.0، تفاوتی با ساخت یک کامپوننت یا Pipe سفارشی ندارد. پس از تعریف کلاسی که نام آن ختم شده‌ی به Service است، آن‌را مزین به ()Injectable@ می‌کنیم. سپس این سرویس را در بالاترین سطح کامپوننت‌های موجود یا همان کامپوننت ریشه‌ی سایت، ثبت و معرفی می‌کنیم؛ تا تنها یک وهله از آن توسط AngularJS 2.0 Injector ایجاد شده و در اختیار تمام کامپوننت‌های برنامه قرار گیرد. البته اگر این سرویس تنها در یک کامپوننت استفاده می‌شود و قصد به اشتراک گذاری اطلاعات آن‌را نداریم، می‌توان سطح سلسله مراتب دسترسی به آن‌را نیز کاهش داد. برای مثال این سرویس را در لیست providers همان کامپوننت ویژه، ثبت و معرفی کرد. به این ترتیب تنها این کامپوننت خاص و فرزندان آن دسترسی به امکانات سرویس مدنظر را می‌یابند و نه تمام کامپوننت‌های دیگر تعریف شده‌ی در برنامه.
در ادامه هر کلاسی که به این سرویس نیاز دارد (با توجه به سلسه مراتب دسترسی ذکر شده)، تنها کافی است در سازنده‌ی خود، این وابستگی را اعلام کند تا توسط AngularJS 2.0 Injector تامین گردد.