فرض کنید ما یک پایگاه داده در یک سرور جداگانه داریم و حالا قصد داریم از طریق برنامه به بانک متصل شده و عملیات CRUD را پیاده سازی کنیم ، با توجه به اینکه cross platform است و هر زبانی راهکار خود را دارد ، از چه زبانی برای یا فریم ورکی استفاده کنیم ؟
و اینکه با توجه ب ماهیت cordova برای امنیت connection string ای که به سرور راه دور متصل میشود ، چکاری میتوان انجام داد ؟
آیا استفاده از وب سرویس یا web api و فراخوانی آن در cordova کار منطقی ست ؟
معرفی برنامهی Blazor WASM این مطلب
در این مطلب قصد داریم دقیقا قسمت جزیرهی تعاملی Blazor Server همان برنامهی مطلب قبل را توسط یک جزیرهی تعاملی Blazor WASM بازنویسی کنیم و با نکات و تفاوتهای ویژهی آن آشنا شویم. یعنی زمانیکه صفحهی SSR نمایش جزئیات یک محصول ظاهر میشود، نحوهی رندر و پردازش کامپوننت نمایش محصولات مرتبط و مشابه، اینبار یک جزیرهی تعاملی Blazor WASM باشد. بنابراین قسمت عمدهای از کدهای این دو قسمت یکی است؛ فقط نحوهی دسترسی به سرویسها و محل قرارگیری تعدادی از فایلها، متفاوت خواهد بود.
ایجاد یک پروژهی جدید Blazor WASM تعاملی در دات نت 8
بنابراین در ادامه، در ابتدای کار نیاز است یک پوشهی جدید را برای این پروژه، ایجاد کرده و بجای انتخاب interactivity از نوع Server:
dotnet new blazor --interactivity Server
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly
الف) یک پروژهی سمت سرور (برای تامین backend و API و سرویسهای مرتبط)
ب) یک پروژهی سمت کلاینت (برای اجرای مستقیم درون مرورگر کاربر؛ بدون داشتن وابستگی مستقیمی به اجزای برنامهی سمت سرور)
این ساختار، خیلی شبیه به ساختار پروژههای نگارش قبلی Blazor از نوع Hosted Blazor WASM است که در آن، یک پروژهی ASP.NET Core هاست کنندهی پروژهی Blazor WASM وجود دارد و یکی از کارهای اصلی آن، فراهم ساختن Web API مورد استفادهی در پروژهی WASM است.
در حالتیکه نوع تعاملی بودن پروژه را Server انتخاب کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، فایل Program.cs آن به همراه دو تعریف مهم زیر است که امکان تعریف کامپوننتهای تعاملی سمت سرور را میسر میکنند:
// ... builder.Services.AddRazorComponents() .AddInteractiveServerComponents(); // ... app.MapRazorComponents<App>() .AddInteractiveServerRenderMode();
این تعاریف در فایل Program.cs (پروژهی سمت سرور) قالب جدید Blazor WASM به صورت زیر تغییر میکنند تا امکان تعریف کامپوننتهای تعاملی سمت کلاینت از نوع وباسمبلی، میسر شود:
// ... builder.Services.AddRazorComponents() .AddInteractiveWebAssemblyComponents(); // ... app.MapRazorComponents<App>() .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode() .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);
نیاز به تغییر معماری برنامه جهت کار با جزایر Blazor WASM
همانطور که در قسمت پنجم مشاهده کردیم، تبدیل کردن یک کامپوننت Blazor، به کامپوننتی تعاملی برای اجرای در سمت سرور، بسیار سادهاست؛ فقط کافی است rendermode@ آنرا به InteractiveServer تغییر دهیم تا ... کار کند. اما تبدیل همان کامپوننت نمایش محصولات مرتبط، به یک جزیرهی وباسمبلی، نیاز به تغییرات قابل ملاحظهای را دارد؛ از این لحاظ که اینبار این قسمت قرار است بر روی مرورگر کاربر اجرا شود و نه بر روی سرور. در این حالت دیگر کامپوننت ما دسترسی مستقیمی را به سرویسهای سمت سرور ندارد و برای رسیدن به این مقصود باید از یک Web API در سمت سرور کمک بگیرد و برای کار کردن با آن API در سمت کلاینت، از سرویس HttpClient استفاده کند. به همین جهت، پیاده سازی معماری این روش، نیاز به کار بیشتری را دارد:
همانطور که ملاحظه میکنید، برای فعالسازی یک جزیرهی تعاملی وباسمبلی، نمیتوان کامپوننت RelatedProducts آنرا مستقیما در پروژهی سمت سرور قرار داد و باید آنرا به پروژهی سمت کلاینت منتقل کرد. در ادامه پیاده سازی کامل این پروژه را با توجه به این تغییرات بررسی میکنیم.
مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول
از این جهت که مدل برنامه (که در قسمت پنجم معرفی شد) در دو پروژهی Client و سرور قابل استفادهاست، به همین جهت مرسوم است یک پروژهی سوم Shared را نیز به جمع دو پروژهی جاری solution اضافه کرد و فایل این مدل را در آن قرار داد. بنابراین این فایل را از پوشهی Models پروژهی سرور به پوشهی Models پروژهی جدید BlazorDemoApp.Shared در مسیر جدید BlazorDemoApp.Shared\Models\Product.cs منتقل میکنیم. مابقی کدهای آن با قسمت پنجم تفاوتی ندارد.
سپس به فایل csproj. پروژهی کلاینت مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژهی جدید BlazorDemoApp.Shared اضافه میکنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly"> <PropertyGroup> <TargetFramework>net8.0</TargetFramework> </PropertyGroup> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorDemoApp.Shared\BlazorDemoApp.Shared.csproj" /> </ItemGroup> </Project>
سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات
چون Blazor Server و صفحات SSR آن هر دو بر روی سرور اجرا میشوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویسها، هماهنگی کاملی وجود داشته و میتوان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. یعنی هنوز هم همان مسیر قبلی سرویس Services\ProductStore.cs در این پروژهی سمت سرور نیز برقرار است و نیازی به تغییر مسیر آن نیست. البته بدیهی است چون این پروژه جدید است، باید این سرویس را در فایل Program.cs برنامهی سمت سرور به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل razor برنامهی آن قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();
تکمیل فایل Imports.razor_ پروژهی سمت سرور
جهت سهولت کار با برنامه، یک سری مسیر و using را نیاز است به فایل Imports.razor_ پروژهی سمت سرور اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode // ... @using BlazorDemoApp.Client.Components.Store @using BlazorDemoApp.Client.Components
تکمیل صفحهی نمایش لیست محصولات
کدها و مسیر کامپوننت ProductsList.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحهی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا میشود و دسترسی آن به سرویسهای سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است.
تکمیل صفحهی نمایش جزئیات یک محصول
کدها و مسیر کامپوننت ProductDetails.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحهی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا میشود و دسترسی آن به سرویسهای سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است ... البته بجز یک تغییر کوچک:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط
پس از این توضیحات، به اصل موضوع این قسمت رسیدیم! کامپوننت سمت سرور RelatedProducts.razor قسمت پنجم ، از آنجا cut شده و به مسیر جدید BlazorDemoApp.Client\Components\Store\RelatedProducts.razor منتقل میشود. یعنی کاملا به پروژهی وباسمبلی منتقل میشود. بنابراین کدهای آن دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس دریافت اطلاعات محصولات ندارند و برای اینکار نیاز است در سمت سرور، یک Web API Controller را تدارک ببینیم:
using BlazorDemoApp.Services; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; namespace BlazorDemoApp.Controllers; [ApiController] [Route("/api/[controller]")] public class ProductsController : ControllerBase { private readonly IProductStore _store; public ProductsController(IProductStore store) => _store = store; [HttpGet("[action]")] public IActionResult Related([FromQuery] int productId) => Ok(_store.GetRelatedProducts(productId)); }
برای اینکه مسیریابی این کنترلر کار کند، باید به فایل Program.cs برنامه، مراجعه و سطرهای زیر را اضافه کرد:
builder.Services.AddControllers(); // ... app.MapControllers();
یک نکته: همانطور که مشاهده میکنید، در Blazor 8x، امکان استفاده از دو نوع مسیریابی یکپارچه، در یک پروژه وجود دارد؛ یعنی Blazor routing و ASP.NET Core endpoint routing. بنابراین در این پروژهی سمت سرور، هم میتوان صفحات SSR و یا Blazor Server ای داشت که مسیریابی آنها با page@ مشخص میشوند و همزمان کنترلرهای Web API ای را داشت که بر اساس سیستم مسیریابی ASP.NET Core کار میکنند.
بر این اساس در پروژهی سمت کلاینت، کامپوننت RelatedProducts.razor باید با استفاده از سرویس HttpClient، اطلاعات درخواستی را از Web API فوق دریافت و همانند قبل نمایش دهد که تغییرات آن به صورت زیر است:
@using BlazorDemoApp.Shared.Models @inject HttpClient Http <button class="btn btn-outline-secondary" @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button> @if (_loadRelatedProducts) { @if (_relatedProducts == null) { <p>Loading...</p> } else { <div class="mt-3"> @foreach (var item in _relatedProducts) { <a href="/ProductDetails/@item.Id"> <div class="col-sm"> <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5> </div> </a> } </div> } } @code{ private IList<Product>? _relatedProducts; private bool _loadRelatedProducts; [Parameter] public int ProductId { get; set; } private async Task LoadRelatedProducts() { _loadRelatedProducts = true; var uri = $"/api/products/related?productId={ProductId}"; _relatedProducts = await Http.GetFromJsonAsync<IList<Product>>(uri); } }
در ادامه یکبار برنامه را اجرا میکنیم و ... بلافاصله پس از انتخاب صفحهی نمایش جزئیات یک محصول، با خطای زیر مواجه خواهیم شد!
System.InvalidOperationException: Cannot provide a value for property 'Http' on type 'RelatedProducts'. There is no registered service of type 'System.Net.Http.HttpClient'.
اهمیت درنظر داشتن pre-rendering در حالت جزیرههای وباسمبلی
استثنائی را که مشاهده میکنید، به علت pre-rendering سمت سرور این کامپوننت، رخدادهاست.
زمانیکه کامپوننتی را به این نحو رندر میکنیم:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
الف) یکبار در سمت سرور تا HTML حداقل قالب آن، به همراه سایر قسمتهای صفحهی SSR جاری به سمت مرورگر کاربر ارسال شود.
ب) یکبار هم در سمت کلاینت، زمانیکه Blazor WASM بارگذاری شده و فعال میشود.
استثنائی را که مشاهده میکنیم، مربوط به حالت الف است. یعنی زمانیکه برنامهی ASP.NET Core هاست برنامه، سعی میکند کامپوننت RelatedProducts را در سمت سرور رندر کند، اما ... ما سرویس HttpClient را در آن ثبت و فعالسازی نکردهایم. به همین جهت است که عنوان میکند این سرویس را پیدا نکردهاست. برای رفع این مشکل، چندین راهحل وجود دارند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
راهحل اول: ثبت سرویس HttpClient در سمت سرور
یک راهحل مواجه شدن با مشکل فوق، ثبت سرویس HttpClient در فایل Program.cs برنامهی سمت سرور به صورت زیر است:
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri("http://localhost/") });
راهحل دوم: استفاده از polymorphism یا چندریختی
برای اینکار اینترفیسی را طراحی میکنیم که قرارداد نحوهی تامین اطلاعات مورد نیاز کامپوننت RelatedProducts را ارائه میکند. سپس یک پیاده سازی سمت سرور را از آن خواهیم داشت که مستقیما به بانک اطلاعاتی رجوع میکند و همچنین یک پیاده سازی سمت کلاینت را که از HttpClient جهت کار با Web API استفاده خواهد کرد.
از آنجائیکه این قرارداد نیاز است توسط هر دو پروژهی سمت سرور و سمت کلاینت استفاده شود، باید آنرا در پروژهی Shared قرار داد تا بتوان ارجاعاتی از آنرا به هر دو پروژه اضافه کرد؛ برای مثال در فایل BlazorDemoApp.Shared\Data\IProductStore.cs به صورت زیر:
using BlazorDemoApp.Shared.Models; namespace BlazorDemoApp.Shared.Data; public interface IProductStore { IList<Product> GetAllProducts(); Product GetProduct(int id); Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId); }
پیاده سازی سمت سرور این اینترفیس، کاملا مهیا است و فقط نیاز به تغییر زیر را دارد تا با خروجی Task دار هماهنگ شود:
public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) { var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId); return Task.FromResult<IList<Product>?>(ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id)) .ToList()); }
[HttpGet("[action]")] public async Task<IActionResult> Related([FromQuery] int productId) => Ok(await _store.GetRelatedProducts(productId));
در ادامه نیاز است یک پیاده سازی سمت کلاینت را نیز از آن تهیه کنیم که در فایل BlazorDemoApp.Client\Data\ClientProductStore.cs درج خواهد شد:
public class ClientProductStore : IProductStore { private readonly HttpClient _httpClient; public ClientProductStore(HttpClient httpClient) => _httpClient = httpClient; public IList<Product> GetAllProducts() => throw new NotImplementedException(); public Product GetProduct(int id) => throw new NotImplementedException(); public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) => _httpClient.GetFromJsonAsync<IList<Product>>($"/api/products/related?productId={productId}"); }
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ClientProductStore>(); builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
الف) معرفی سرویس IProductStore بجای HttpClient قبلی
@inject IProductStore ProductStore
private async Task LoadRelatedProducts() { _loadRelatedProducts = true; _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId); }
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از مشاهدهی جزئیات یک محصول، بارگذاری کامپوننت Blazor WASM آن در developer tools مرورگر کاملا مشخص است:
راهحل سوم: استفاده از سرویس PersistentComponentState
با استفاده از سرویس PersistentComponentState میتوان اطلاعات دریافتی از بانکاطلاعاتی را در حین pre-rendering در سمت سرور، به جزایر تعاملی انتقال داد و این روشی است که مایکروسافت برای پیاده سازی مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت در Blazor 8x در پیشگرفتهاست. این راهحل را در قسمت بعد بررسی میکنیم.
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor8x-WebAssembly-Normal.zip
public class Employee { public string EmployeeName { get; set; } public int EmployeeNo { get; set; } public void Insert(Employee e) { //Database Logic written here } public void GenerateReport(Employee e) { //Set report formatting } }
public class Employee { public string EmployeeName { get; set; } public int EmployeeNo { get; set; } } public class EmployeeDB { public void Insert(Employee e) { //Database Logic written here } public Employee Select() { //Database Logic written here } } public class EmployeeReport { public void GenerateReport(Employee e) { //Set report formatting } }
//Method with multiple responsibilities – violating SRP public void Insert(Employee e) { string StrConnectionString = ""; SqlConnection objCon = new SqlConnection(StrConnectionString); SqlParameter[] SomeParameters=null;//Create Parameter array from values SqlCommand objCommand = new SqlCommand("InertQuery", objCon); objCommand.Parameters.AddRange(SomeParameters); ObjCommand.ExecuteNonQuery(); }
//Method with single responsibility – follow SRP public void Insert(Employee e) { SqlConnection objCon = GetConnection(); SqlParameter[] SomeParameters=GetParameters(); SqlCommand ObjCommand = GetCommand(objCon,"InertQuery",SomeParameters); ObjCommand.ExecuteNonQuery(); } private SqlCommand GetCommand(SqlConnection objCon, string InsertQuery, SqlParameter[] SomeParameters) { SqlCommand objCommand = new SqlCommand(InsertQuery, objCon); objCommand.Parameters.AddRange(SomeParameters); return objCommand; } private SqlParameter[] GetParaeters() { //Create Paramter array from values } private SqlConnection GetConnection() { string StrConnectionString = ""; return new SqlConnection(StrConnectionString); }
NET 6. #C Blazor ASP.NET Web API ASP.NET MVC MongoDB Redis MediatR | Microservices DDD CQRS Event Sourcing Notification Repository Onion Architecture | Acceptance Testing Integration Testing Unit Testing UI Testing E2E Testing |
دسته بندی الگوهای طراحی
الگوهای طراحی از نظر پیچیدگی ، سطح جزئیات و مقیاس کاربرد برای کل سیستم در حال طراحی متفاوت هستند. تشبیه به راه سازی را دوست دارم: شما میتوانید با نصب برخی از چراغهای راهنمایی و یا ایجاد یک تپل چند سطحی با معابر زیرزمینی برای عابرین پیاده ، یک تقاطع را ایمنتر کنید.
به ابتداییترین و سطح پایینترین الگوها اغلب اصطلاحا منفرد گفته میشود. آنها معمولاً فقط در یک زبان برنامه نویسی کاربرد دارند.
کلیترین و سطح بالاترین الگوها، الگوهای معماری است. توسعه دهندگان میتوانند این الگوها را تقریباً به هر زبانی پیاده سازی کنند. برخلاف الگوهای دیگر ، میتوان از آنها برای طراحی معماری کل برنامه استفاده کرد.
علاوه بر این ، همه الگوها را میتوان با توجه به هدف آنها طبقه بندی کرد. این مطلب شامل سه گروه اصلی از الگوها است:
- الگوهای خلاقیت مکانیسمهای ساخت شی را ایجاد میکنند که انعطاف پذیری و استفاده مجدد از کد موجود را افزایش میدهد.
- الگوهای ساختاری نحوه جمع آوری اشیا و کلاسها را به ساختارهای بزرگتر توضیح میدهد ، در حالی که سازهها را انعطاف پذیر و کارآمد نگه میدارد.
- الگوهای رفتاری از برقراری ارتباط موثر و تعیین مسئولیت بین اشیا مراقبت میکنند.
قبل از اینکه صحبت را آغاز کنیم باید این نکته اشاره کنیم که انواع هاست چیست؟
انواع هاست
هاستها بر سه نوع تقسیم میشوند:
- هاست اشتراکی
- سرورهای مجازی
- سرور اختصاصی
هاست اشتراکی
در این حالت شرکت میزبان یک سرور را به چند سایت تقسیم کرده و به هر وب سایت، با توجه به پلنی که مشتری انتخاب کرده، مقداری از منابع را اختصاص میدهد که عموما این تخصیص منابع در زمان خرید توسط WHMCS به طور خودکار صورت میگیرد. در این حالت ممکن است بر روی یک سرور بیش از یکصد وب سایت در حال سرویس گرفتن باشند. مزیت این هاستها قیمت ارزان آنها میباشد . عموما وب سایتهای با بازدید کم و نیاز به منابع کمتر، از این دست هاستها استفاده میکنند. در این نوع هاستها در صورتیکه استفادهی از منابع به نهایت مقداری که برای آن مشخص شده است برسد، از قبیل ترافیک (که بیشتر مسئله مربوط به آن است) یا دیسک سخت و ... به حد مشخص شده برسند، سایت را متوقف یا suspend میکنند. پرداخت این نوع هاستها به خاطر قیمت پایین به صورت یکساله دریافت میشود. قیمست سالیانه آنها در بعضی جاها از 50 هزار تومان تا صدهزار تومان به عنوان مبلغ آغازین شروع میشود.
سرورهای مجازی VPS یا Virtual Private Server
اینها هم تقریبا مثل هاستهای اشتراکی هستند با این تفاوت که منابع بیشتر و دسترسی بیشتری به شما داده میشوند؛ به طوری که احساس میکنید به شما یک سرور واقعی را دادهاند و عموما تعداد سایت هایی که روی آن سرویس میگیرند، به مراتب کمتر از هاست اشتراکی است. اکثر وب سایتهایی که توانایی استفاده از هاستهای اشتراکی را ندارند، از این نوع هاستینگ بهره میبرند. قیمتش بالاتر از یک هاست اشتراکی است ولی به مراتب پایینتر از یک سرور اختصاصی است. پرداخت این نوع هاست عموما به دو صورت ماهیانه و یا سالانه است که احتمال زیادی دارد پرداخت سالیانه تخفیف خوبی را شامل شود. در صورت رسیدن به حد نهایت منابع همانند هاست اشتراکی با شما رفتار خواهد شد. این سرورهای مجازی در ایران عموما از مبلغ ماهیانه 20 هزار تومان به بالا آغاز میشوند.
سروهای اختصاصی یا Dedicate
اینها دیگر سروهای واقعی هستند و صاحب اول و آخرشان شمایید و دسترسی کامل به همه اجزا و منابع آن را دارید. این سرورهای عموما برای فعالیتهای بزرگ تجاری و بازدیدهای همزمان به شدت بالا استفاده میشوند. قیمت، بسته به مشخصات آن متفاوت است و ممکن است یکی ماهیانه 200 هزار تومان، یکی ماهیانه 500 هزار تومان و .. آغاز شود.
نکته ای در مورد سرورهای اختصاصی و حتی گاها VPSها هست اینکه عموما پشتیبانی اینها توسط شما تامین میشود و یا باید یک مدیر سرور با حق ماهیانه اختیار کنید یا در صورت بروز مشکل به صورت ساعتی حق حل مشکل را بدهید. بهتر هست این مورد را از قبل توسط میزبان جویا شوید.
سرورهای ابری
اگر قصد انجام عملیات رایانش برای را دارید بهتر هست که دنبال چنین سرورهایی باشید که مورد بحث این مقاله نیست و صرفا جهت تکمیل معرفی انواع هاستها آمده است.
چک لیست
فضای دیسک و پهنای باند (ترافیک)
اولین نکاتی که همیشه توسط میزبانها و خریداران مورد توجه قرار میگیرند، این دو مورد هست. در صورتیکه سایت شما اجازه آپلودی به کاربران نمیدهد، یا خودتان هم آپلود چندانی ندارید، میتوانید فضای دیسک سخت پایینتری را انتخاب کنید. مثلا اگر شما تعدادی تصویر دارید و مقدار زیادی فایل متنی و ... به نظر یک گیگ کفایت میکند و در صورتیکه بعدها دیدید این فضا رو به اتمام است، میتوانید به میزبان درخواست افزایش و ارتقاء آن را بدهید؛ اما برای بار اول یک گیگ به خوبی کفایت میکند. ولی اگر چنانچه با فایلهای حجیم سرو کله میزنید و یا تعداد فایلهایی چون تصاویر، صوت و ویدیو در آن زیاد دیده میشود، بهتر است به فکر فضایی بیشتر و حتی گاها unlimited باشید. برای سایتهایی که حجم به شدت بالایی دارند و یا مثلا نیاز به راه اندازی بخش دانلود دارند، بهتر هست از یک هاستینگ به نام هاست دانلود استفاده کنند. این نوع هاستها به شما اجازه میزبانی فایلهای وب سایتهایی چون aspx,mvc,php را نمیدهند و بیشتر پهنای باند و فضای دیسک سخت آن مدنظر است. در این حالت سایت خود را روی یک هاست معمولی به اشتراک میگذارید و فایلهای خود را روی هاست دانلود قرار میدهید و ارتباط آنها را لینک میکنید.
در مورد پهنای باند باید تعداد کاربر و همچنین نوع اطلاعاتی که جابجا میشوند را مورد بررسی قرار دهید. اگر تعداد کاربران پایین است عموما این مقدار کم است و یا اگر اطلاعات متنی فقط جابجا میشود این مقدار کمتر هم میشود.
در سناریوی اول یک انجمن VB را بررسی میکنیم: عموم انجمنها در زمینهی چند رسانهای مثل تصاویر و ...، چیزی جز تصاویر پوسته خود (که کش هم میشوند) را انتقال نمیدهند. به این دلیل که اجازهی آپلود را به کار نمیدهند و کاربرها بیشتر از سرویسهای ثالث برای تصاویر بهره میبرند و به غیر از پوستهی، سایت متون انجمن هستند که متن هم ترافیک پایینی را مصرف میکند. پس در این حالت ترافیک ماهیانهی 10 گیگ میتواند برای شروع کار تا مدتی که سایت بازدیدکنندههای خودش را پیدا کند، مناسب باشد. از نظر دیسک سخت هم به نظر من اگر شما نیاز به قرار دادن تصاویری چون اسلایدشوها و ... را دارید، به انضمام آواتار کاربران، 500 مگابایت میتواند کافی باشد. حجم آواتار کاربران در قسمت مدیریت، کنترل شده است و تنظیم دستی آن میتواند این مقدار حجم آواتارها را افزایش دهد.
در سناریوی دوم ما یک وب سرویس مثلا برای یک برنامهی اندرویدی را مثال میزنیم: عموما وب سرویسها چیزی جز یک فایل متنی را انتقال نمیدهند؛ مگر اینکه از تصاویر، صورت و ویدیو هم بهره برده باشید. در صورتیکه بیشتر همان متن را بخواهید انتقال دهید، ترافیکی جز همان متن مصرف نمیشود و حتی از یک انجمن هم مصرف پایینتری دارد و میتواند ماهیانه 10 گیگ یا حتی کمتر هم مورد استفاده قرار بگیرد. در صورت اضافه شدن تصویر و دیگر موارد چندرسانهای و کاربران در حال افزایش، این مقدار هم به همان تناسب بالا میرود.
سرعت Speed و توان سرویس دهی(Uptime)
بعد از ارزیابی موارد بالا نوبت به این دو مورد میرسد. اینکه هاست شما به قولی چقدر دوام و ایستادگی دارد، بسیار مهم است و در صورتیکه این امر محقق نگردد، میتواند موجب از دست دادن و شنیدن اعتراض کاربرها باشید. uptime به معنی این است که در یک دورهی زمانی چقدر وب سایت شما در دسترس بوده است؛ درست شنیدید! حتما پیش خودتان میگویید خوب، یک وب سایت همیشه در دسترس است. ولی واقعیت را بخواهید خیر، اینگونه نیست. اگر سرویس دهندهی خوبی را انتخاب نکنید، ممکن است در روز یا هفته یا در هرمقطع زمانی، با در دسترس نبودن وب سایت روبرو شوید؛ تقریبا مشابه زمانیکه adsl شما قطع میشود، چند لحظهای (طولانیتر از زمان عادی) مرورگر شما سعی کرده و میبیند که زورش نمیرسد و یک پیام عدم دسترسی را به شما نمایش میدهد.
به خوبی به یاد دارم که یک میزبان، هاستهای ارزان قیمتی را ارائه میکرد، ولی گاها در روز دو الی سه بار پنج دقیقهای سرور از دسترس خارج میشد و میگفتیم این هاست برای کسانی است که پول کافی ندارند و یا خیلی نمیخواهند خرج کنند و حالا پنج دقیقهای هم در روز در دسترس نباشد اهمیتی ندارد. در سایتها بیشتر این مورد را با اعدادی شبیه 99.9% مشخص میکنند و پیشنهاد میکنم هاستی را بخرید که این عدد را به شما نشان میدهد، یا حداقل دیگر 99.5% کمتر نباشد. البته تمامی هاستها همین را مینویسند، ولی واقعیت چیز دیگری است و بهتر از از دوستان و آشنایان و جستجوی در اینترنت و انجمنها به این مورد برسید.
فاکتور بعدی سرعت سرور است و کاربران به این مورد هم اهمیت ویژهای میدهند. به خوبی به یاد دارم، اولین هاستی که در کارم استفاده کردم و به پیشنهاد دوستم که در آن کار میکرد این هاست را خریداری کردم، اوایل خوب بود، ولی مشکل سرعت بعدها اضافه شد که حتی ورود به پنل مدیریتی چند دقیقهای طول میکشید. یا اینکه چند وقت پیش وب سایتی را مطالعه میکردم که فقط متن جابجا میکرد، ولی به طوری که کندتر از زمان اجرای یک سایت با گرافیک متوسط طول میکشید. (البته این نکته حائز اهمیت است خود وب سایت هم باید از این لحاظ مورد بررسی قرار گیرد و مشکل را سریعا گردن سرویس دهنده نیندازیم).
برای اینکه بدانیم که سرعت یک هاست چگونه باید ارزیابی شود باید سه مورد را بررسی کنیم :
- دیتاسنتر
- سرور
- نزدیکی سرور به محل زندگی کاربران هدف
مورد سوم نزدیکی سرور به کاربران هدف است. هر چقدر traceroute و پینگ زمانی کمتری به سرور داشته باشید، دسترسی به اطلاعات آن سریعتر میشود. در ایران عموما از کشورهایی چون آمریکا، کانادا ، انگلیس ، آلمان و استرالیا سرور خریده میشود و به مدت چندسالی است که در ایران هم این امکان فراهم شده است ولی خب مسائلی که این سرورها در ایران دارند باعث میشوند عدهی زیادی دور آنها را که هیچ روی آنها را هم خط بکشند.
مشکلاتی که این سرورها دارند بیشتر به سه مورد زیر بر میگردد:
هزینهی سنگین ترافیک : این مورد آن قدر به وضوح پیداست که شما را به کل برای هر نوع خریدی پشیمان میکند؛ مگر اینکه پولتان از جایی تامین میشود. ادارات دولتی عموما این نوع هاست را بر میدارند و یا سایتهای اشتراکی که منابع زیادی را مصرف نمیکنند و یا شرکتها یا اشخاصی که پول تامین را دارند.
عدم دسترسی به شبکههای اجتماعی یا هرسرویس دهندهی مسدود شده : من این را تست نکردم ولی با دو دوتا چهارتا کردن این حساب دستم آمد که وقتی سایتی مثل فیس بوک و توئیتر در ایران مسدود باشند، باید روی این سرورها هم مسدود باشند. در نتیجه اگر سایت شما مطالبش را در این سایتها معرفی میکند و میخواهید پست و توئیتی روی آنها داشته باشید، احتمالا توانایی این کار را نخواهید داشت. مگه اینکه خودتان دستی بروید در سایت مربوطه و اضافه کنید.
جایگاه پایینتر SEO : گفتیم که یکی از عوامل سرعت، نزدیک بودن سرور به کاربر هدف است. این مورد برای سرور موتورهای جستجویی مثل گوگل که در ایران سروری ندارند هم اتفاق میافتد و در نتیجه گوگل از لحاظ امتیاز بندی سرعت، امتیاز شما را کم میکند ولی این مورد همیشه چندان صدق نمیکند و مبحث ترافیک سایت بیشتر مورد ارزیابی قرار میگیرد.
امنیت
این مورد شامل دو بخش میشود یکی امنیت دسترسی به سرور و دیگر امنیت نگهداری اطلاعات. نصب فایروالها روی سرور و نظارت 24 ساعته روی سرورهای شرکت (که شامل بخش پشتیبانی میشود) میتواند این موردها را پوشش دهد. هر چند این مورد را زیاد نمیتوانید محک بزنید، ولی اگر اخباری چون «همکاری با یک شرکت امنیتی جهت تست سرور و همکاری با تعدادی هکر جهت تست سرور» و ... را شنیدید، میتوانید این اطمینان را کسب کنید که آنها به این مورد اهمیت میدهند.
امنیت اطلاعات چون پشتیبانهای روزانه و نگهداری اطلاعات تا مدتی معین پس از اتمام قرارداد و موارد این چنینی، میتواند شما را مطمئن سازد. در مورد یکی از مشتریانم به خاطر دارم که فراموش کرده بود هاست را تمدید کند و یک روز بعد از انقضاء ما درخواست دیتابیس را داشتیم که برای ما ارسال کنند و به گفتهی خودشان ما مسئولیتی در قبال نگه داری اطلاعات نداریم، ولی تا 5 روز نگه میداریم که البته گفتند هر چه به دنبال دیتابیس گشتند، چیزی پیدا نکردند که البته این مشکل را از راهکار دیگری حل کردیم و ماجرا به خوشی تمام شد. ولی جالب این بود که اینقدر که من حرص خوردم، چطوری به مدیر اینها بگوئیم که اطلاعات تیمشان پریده و اینها حرص نخوردند و بی خیال.
کنترل پنل
میگویند کنترل پنل هم چیز مهمی است ولی در اکثر اوقات اکثر هاستینگها از همان پنلهای معروف استفاده میکنند. برای مثال در لینوکس "سی پنل" و در ویندوز "وب سایت پنل" و "پلسک" میباشد . تا آخرین باری که من با آنها کار کردم، وب سایت پنل، یک پنل سبک بود که برای انجام عملیات ساده تا متوسط در زمینه کاری پنلها میباشد و پلسک نسبت به آن امکانات خیلی زیادتری دارد. اکثرا آنها حاوی امکانی چون نصب یک کلیکی CMS هایی چون وردپرس و جوملا و ... هستند.
اگر از یک سرور اختصاصی بهره ببرید خودتان مختار نصب هر نوع چیزی روی آن هستید و در مورد کنترل پنل هم صدق میکند ولی عموما شرکتها یک سری الگوهای پیش فرضی را برای سرویسهای خود دارند که در صورت تغییر باید به آنها، تغییرات را طلاع دهید.
موردی را تصور کنید که ساعت 2 شب هست و سایت شما هم که در زمینهی مهم و حساسی فعالیت میکند، یک دفعه سرویس آن قطع میشود و برای سرور مشکلی پیش میآید. در این موقع چکاری را انجام میدهید؟ صبر میکنید تا صبح شود و سرویس شما راه بیفتد و کاربران هم از سایت شما نا امید شوند؟ اگر این مشکل به دفعات رخ بدهد چه؟ اگر چند روز پشت سرهم تعطیلی باشد چه؟
همهی این موارد مربوط به پشتیبانی میشود. این پشتیبانیها عموما به صورت چت و تلفنی (بیشتر مربوط به ساعات اداری) و ارسال تیکت در سامانه پشتیبانی میشود. البته تجربهی من میگوید در ایران زیاد به متون نوشتهی روی سایت میزبان توجهی نکنید و این را هم به موضوع تحقیق خود اضافه کنید. بعضیها میگویند 24 ساعته پشتیبانی تلفنی دارند ولی هر بار زنگ میزنی کسی پاسخی نمیدهد. یا تیکت میزنید و بارها و بارها پشت سر هم تیکت "چی شد؟" را برای جویا شدن ارسال میکنید. (البته انصاف هم داشته باشید و پنج دقیقه پنج دقیقه این تیکت را نفرستید).
پشتیبانی هر نوع سرور را مطلع شوید. بعضیها واقعا پشتیبانی دارند!؟ ولی وقتی زنگ میزنید میگویند این پشتیبانی مربوط به لینوکس است و بچههای ویندوز فقط ساعات اداری هستند. خلاصه حواستان را جمع کنید که بچههای آن بخش همیشه باشند.
بنابراین مطمئن شوید که یک پشتیبانی 24/7 واقعی داشته باشند.
امکانات اضافه
در کنار خود هاست یک سری ویژگیهایی چون FTP و تعدادی دامنههای پشتیبانی شده و زیر دامنهها و تعداد دیتابیسها و ایمیل و ... هم هستند که در قدیم یادم هست محدودیتهایی در این رابطه ایجاد کرده بودند که امروزه از این نظر در اکثر هاستها آن طور که دیدم این محدودیتها رفع شده است که البته خیلی هم خوب هست و این محدودیتها بیشتر شبیه سودجویی بود تا چیز دیگر.
هزینه
با همهی حرفهای بالا به نظر میرسد که هزینه، همه این معادلات را به هم میریزد. هاستینگهای مختلف و قیمتهای مختلف، تصمیم گیرنده شما هستید که چقدر به عوامل بالا اهمیت میدهید و چگونه آنها را در راستای قیمت اولویت بندی میکنید. اگر محدودیتی ندارید سعی کنید همهی عوامل را بررسی کنید. نکته اینکه اکثر هاستها طرحی به نام ضمانت برگشت پول را در هفت روز یا گاها یک ماه، دارند و در صورتیکه از سرویس خریداری شده راضی نبودید میتوانید پول خود را پس گرفته و سرویس معلق شود.
کل مطالب گفته شده در چک لیست به طور خلاصه : اول از همه بررسی فضای ذخیره سازی و پهنای باند، بعد از آن بررسی توانایی سرویس دهی و سرعت سرورها، داشتن محیط امن و پشتیبانی مناسب بود.
هاستینگ در قرارداد
هنگام عقد قرارداد با مشتری، در قرارداد در مورد هاستینگ که خودش تهیه میکند، این نکته ذکر شود که شما در مورد مسائلی که مربوط به هاست و دامنه میشود هیچ مسئولیتی ندارید و باید مشکلات را با مسئولان آن در میان بگذارد.
همچنین این نکته هم ذکر شود در مورد مسائلی چون عدم پشتیبانی مناسب هاست، از محصول یا سرویس شما، شما هیچگونه مسئولیتی در قبال آن ندارید و یا باید این مورد توسط شما دنبال شود یا خرید ایشان با مشاوره و تایید شما از هاست مربوطه باشد.
در صورتی که مشتری نمیتواند شخصا خرید هاستینگ را انجام دهد یا در شرکت مسئولین IT ندارند که این کار را انجام دهند و این مورد به شما محول میشود، در قرارداد ذکر شود که شما هیچ گونه مسئولیتی در قبال مشکلاتی که برای هاست و دامنه رخ میدهد ندارید و تنها میتوانید به عنوان یک واسط یا وکیل در ازای مبلغ توافق شدهای مشکل را با مسئولین هاست و دامنه در میان گذاشته و ماجرا را برای حل مشکل ایجاد شده دنبال کنید یا این کار را به عنوان هدیه ای از طرف خدمات طلایی شما به مشتریان به صورت رایگان انجام دهید.
فرض کنید میخواهید یک فایل ویدیویی با قالب m4v را بر روی تلویزیون خود نمایش دهید؛ اما تلویزیون شما تنها از فایلهای mp4، پشتیبانی میکند. برای رفع این مشکل نیاز به یک نرم افزار تبدیل کنندهی فرمتهای ویدیویی را داریم و یکی از قویترینهای آنها، FFmpeg است. اگر به سایت آن مراجعه کنید، لینک دانلود آن به یک فایل tar.bz2 ختم میشود که حاوی سورس آن است! هرچند در قسمتی از آن، فایلهای نهایی کامپایل شدهی مخصوص سیستم عاملهای مختلف را نیز میتوانید پیدا کنید، اما باز هم با انبوهی از لینکها مواجه خواهید شد که دقیقا مشخص نیست کدام را باید دریافت کرد و آیا نگارش دریافت شده، با سیستم عامل فعلی سازگار است یا خیر.
همانطور که مشاهده میکنید، هنوز هم شروع به کار با نرم افزارهای مختلف برای بسیاری از کاربران، کاری مشکل و طاقتفرسا است. در اینجا شاید این سؤال مطرح شود که این موضوع چه ربطی به Docker (Docker) و کانتینرها (Containers) دارد؟ تمام هیاهویی که پیرامون Docker ایجاد شدهاست، در اصل جهت ساده سازی نصب، راه اندازی و تعامل با نرم افزارهای مختلف است.
چالشهای پیش روی یافتن نرم افزارهای مناسب
این روزها بیشتر نرم افزارهای مورد نیاز خود را از اینترنت تهیه میکنیم. اولین مرحلهی آن و اولین چالشی که در اینجا وجود دارد، یافتن نرم افزاری با مشخصات مدنظر است. برای نمونه حتی اگر با FFmpeg آشنا نیز باشید، به سادگی مشخص نیست که برای سیستم عامل و معماری خاص پردازندهی آن، دقیقا کدام نگارش آنرا از چه آدرسی میتوان دریافت کرد. پس از یافتن نرم افزار و نگارش مدنظر، مرحلهی بعد، استخراج محتویات آن از یک فایل zip و یا اجرای برنامهی نصاب آن است و مرحلهی آخر، اجرای این برنامه میباشد.
بنابراین اولین چالش، یافتن محلی برای دریافت نرم افزار است:
- این روزها برای بعضی از سکوهای کاری، App Storeهایی وجود دارند که میتوان از آنجا شروع کرد؛ اما چنین قابلیتی برای تمام سکوهای کاری پیش بینی نشدهاست.
- در لینوکس قابلیت دیگری به نام Package manager وجود دارد که کار یافتن و نصب نرم افزارها را ساده میکند؛ اما گاهی از اوقات اطلاعات آن، آنچنان به روز نیست. همچنین اگر بستهای برای توزیع خاصی از لینوکس وجود داشته باشد، الزاما به این معنا نیست که این بسته، قابلیت استفادهی در سایر توزیعهای لینوکس را نیز به همراه دارد. در ویندوز نیز وضعیت مشخص است! فاقد یک Package manager توکار و استاندارد است. هرچند یک App Store برای آن از طرف مایکروسافت ارائه شدهاست، اما آنچنان محبوبیتی پیدا نکردهاست.
- و روش متداول دیگری که وجود دارد، مراجعهی مستقیم به سایت اصلی سازندهی نرم افزار است.
- علاوه بر اینها داشتن یک سری متادیتا و آمار نیز در مورد نرم افزارها بسیار مفید هستند تا بتوانند در مورد تصمیم به استفاده، یا عدم استفادهی از نرم افزار، راهنمای کاربران باشند؛ مانند میزان محبوبیت، تعداد بار دریافت، تعداد مشکلاتی که کاربران با آن داشتهاند و آخرین باری که نرم افزار به روز شدهاست. اما با توجه به پراکندگی روشهای دریافت نرم افزار که ذکر شدند، عموما یک چنین آمارهایی را مشاهده نمیکنیم.
- چالش دیگر، مشکل سخت اطمینان کردن به روشهای مختلف توزیع نرم افزارها است. آیا سایتی که این نرم افزار را ارائه میدهد، واقعا مرتبط با نویسندهی اصلی آن است؟ همچنین آیا خود نرم افزار مشکلات امنیتی را به همراه ندارد؟ چه کاری را انجام میدهد؟
- مشکل بعدی، در دسترس بودن سایت توزیع کنندهی نرم افزار است. آیا زمانیکه به برنامهای نیاز داریم، پهنای باند سایت توزیع کنندهی آن تمام نشدهاست و میتوان به آن دسترسی داشت؟
- چالش دیگر، چگونگی پرداخت مبلغی برای دسترسی به نرم افزار است. به نظر تا به اینجا تنها App Storeها موفق شدهاند روشی یک دست را برای خرید برنامهها و همچنین ارائهی مجوزی برای استفادهی از آنها، ارائه دهند.
چالشهای پیش روی نصب نرم افزارها
زمانیکه به مرحلهی نصب نرم افزار میرسیم، هر نرم افزار، روش نصب و تنظیمات آغازین خاص خودش را دارد.
- اولین چالش پس از دریافت نرم افزار، بررسی سازگاری آن با سیستم عامل و پردازندهی فعلی است. شاید این مسایل برای توسعه دهندگان نرم افزارها پیشپا افتاده به نظر برسند، اما برای عموم کاربران، چالشی جدی به شما میروند.
- پس از مشخص شدن سازگاری یک نرم افزار با سیستم فعلی، قالب ارائهی آن نرم افزار نیز میتوان مشکلزا باشد. بعضی از برنامهها صرفا از طریق سورس کد منتشر میشوند. بعضی از آنها توسط یک فایل exe متکی به خود ارائه میشوند و بعضی دیگر به همراه یک فایل exe و تعدادی dll به همراه آنها. گاهی از اوقات این برنامهها نیاز به نصب جداگانهی NET Runtime. و یا Java Runtime را برای اجرا دارند و یا وابستگی آنها صرفا به نگارش خاصی از این کتابخانهها و فریم ورکهای ثالث است. هرچند اگر برنامهای به همراه بستهی نصاب آن باشد، به احتمال زیاد این وابستگیها را نیز نصب میکند؛ اما تمام برنامهها اینگونه ارائه نمیشوند. به علاوه خیلیها علاقهای به کار با برنامههای نصاب ندارند و از ایجاد تغییرات بسیاری که آنها در سیستم ایجاد میکنند، خشنود نیستند.
- پس از نصب نرم افزار، مشکل بعدی، نحوهی به روز رسانی آنها است. چگونه باید اینکار انجام شود؟ (تمام مراحل و چالشهایی را که تاکنون بررسی کردیم، یکبار دیگر از ابتدا مرور کنید!)
بنابراین همانطور که مشاهده میکنید، نصب، راه اندازی و به روز رسانی نرم افزارها این روزها بسیار پیچیده شدهاند و بسیاری از کاربران به سادگی از عهدهی آنها بر نمیآیند.
چالشهای پیش روی کار با نرم افزارها
مرحلهی بعد، نیاز به مستندات کافی برای کار با برنامه است. این مستندات را از کجا میتوان تهیه کرد؟ آخرین باری که به روز شده، چه زمانی بودهاست؟ بسیاری از اوقات بین مستندات تهیه شده و آخرین نگارش نرم افزار، ناسازگاری وجود دارد و به سختی قابل استفادهاست. آیا نیاز است برنامه را به PATH اضافه کرد؟ آیا نیاز است به صورت سرویس نصب شود؟ اگر بله، چگونه باید این مراحل را انجام داد؟ مجوز کار کردن با آنها چگونه است؟
مشکل مهم دیگری که حین کار با نرم افزارها، در حالت متداول آنها وجود دارد، دسترسی کامل آنها به تمام اجزای سیستم و شبکه است و درون یک sandbox (قرنطینه) امنیتی اجرا نمیشوند.
مشکل بعدی، به روز رسانی اجزای ثالث سیستم و یا حتی خود سیستم عامل، مانند به روز رسانی OpenSSL نصب شده و پس از آن، از کار افتادن برنامهای خاص است که وابستگی به نگارشی خاص از این کتابخانه را دارد.
کانتینرها در مورد برنامهها هستند و نه مجازی سازی
خوب، تا اینجا دریافتیم که مدیریت توزیع، نصب و استفادهی از برنامهها، کار سادهای نیست. اما اینها چه ارتباطی با Docker دارند؟ در بسیاری از اوقات، زمانیکه صحبت از Docker میشود، تصور بسیاری از آن، ارائهی جایگزینی برای ماشینهای مجازی است. اما ... اینگونه نیست. کانتینرها در مورد نرم افزارها هستند. برای مثال در آینده در مورد ایمیجهای (Images) کانتینرها بیشتر بحث خواهیم کرد. این ایمیجها در اصل یک بستهی حاوی برنامهها هستند. بنابراین بیشتر شبیه به فایل zip ای است که از یک وب سایت دریافت میکنیم (در قسمت یافتن نرم افزار).
یک کانتینر (Container) چیست؟
برای درک بهتر مواردی که تاکنون بحث شدند و همچنین بررسی مفهوم Containers، ابتدا MonogoDB را به صورت معمول نصب میکنیم. سپس نحوهی نصب آنرا درون یک Container بررسی خواهیم کرد. البته هدف اصلی در اینجا، بررسی مفهومی این مراحل و مقایسهی آنها با هم هستند و در قسمتهای بعدی کار نصب و استفادهی از Docker را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.
مراحل نصب محلی MongoDB به صورت متداول:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و mongodb را جستجو میکنیم تا بتوانیم به سایت اصلی و محل دریافت بستهی آن، هدایت شویم.
- پس از ورود به سایت mongodb، در بالای صفحه اصلی آن، لینک به صفحهی دریافت بستهی mongodb را میتوان مشاهده کرد.
- با انتخاب آن، به صفحهی دریافت بستهی mongodb بر اساس سیستم عاملهای مختلفی هدایت میشویم. برای مثال در ویندوز، بستهی msi آنرا دریافت میکنیم.
- به نظر میرسد که بستهی نصاب msi آن تمام کارهای لازم برای راه اندازی اولیهی mongodb را انجام میدهد. به همین جهت آنرا اجرا کرده و پس از چندبار انتخاب گزینهی next، نصب آن به پایان میرسد.
- پس از پایان نصب، ابتدا به کنسول service.msc ویندوز مراجعه میکنیم تا مطمئن شویم که سرویس آن، توسط نصاب msi نصب شدهاست یا خیر؟ و ... خیر! این نصاب، سرویس آنرا نصب نکردهاست.
- به همین جهت به مستندات نصب آن در سایت mongodb مراجعه میکنیم (لینک Installation instructions در همان صفحهی دریافت بستهی msi وجود دارد). پس از پایان مراحل نصب، عنوان کردهاست که باید دستور md \data\db را اجرا کنید تا مسیر پیش فرض اطلاعات آن به صورت دستی ایجاد شود. اما ... این مسیر دقیقا به کجا اشاره میکند؟ چون شبیه به مسیرهای ویندوزی نیست.
- در ادامه برای آزمایش، به پوشهی program files ویندوز رفته، monogodb نصب شده را یافته و سپس فایل mongod.exe را از طریق خط فرمان اجرا میکنیم (برنامهی سرور). اگر این کار را انجام دهیم، این پروسه با نمایش خطای یافت نشدن مسیر c:\data\db، بلافاصله خاتمه پیدا میکند. به همین جهت در همین مسیری که در خط فرمان قرار داریم (جائیکه فایل mongod.exe قرار دارد)، دستور md \data\db را اجرا میکنیم. اجرای این دستور در این حالت، همان پوشهی c:\data\db را ایجاد میکند. نکتهای که شاید خیلیها با آن آشنایی نداشته باشند.
- اکنون اگر مجددا فایل mongod.exe را اجرا کنیم، اجرای آن موفقیت آمیز خواهد بود و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را نمایش میدهد.
- مرحلهی بعد، اجرای فایل mongo.exe است تا به این دیتابیس سرور در حال اجرا متصل شویم (برنامهی کلاینت). در اینجا برای مثال میتوان دستور show dbs را اجرا کرد تا لیست بانکهای اطلاعاتی آنرا نمایش دهد.
مراحل نصب MongoDB به صورت Container توسط Docker:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و اینبار mongodb docker را جستجو میکنیم تا بتوانیم به محل دریافت image آن هدایت شویم. با ورود به آن، در بالای صفحه عنوان شدهاست که official repository است که سبب اطمینان از بستهی ارائه شدهی توسط آن میشود. بنابراین در اینجا بجای مراجعه به سایت متکی به خود mongodb، به docker hub برای دریافت آن مراجعه کردهایم. در اینجا با جستجوی یک برنامه، متادیتا و اطلاعات آماری بسیاری را نیز میتوان در مورد برنامههای مختلف، مشاهده کرد که در سایت متکی به خود نرم افزارهای مختلف، در دسترس نیستند. همچنین در اینجا اگر بر روی برگهی Tags یک مخزن کلیک کنید، مشاهده میکنید که تمام فایلهای موجود در آن توسط docker hub از لحاظ مشکلات امنیتی پیشتر اسکن شدهاند و گزارش آنها قابل مشاهدهاست. علاوه بر اینها docker hub به همراه یک docker store برای برنامههای غیر رایگان نیز هست و این مورد فرآیند کار با نرم افزارهای تجاری را یک دست میکند.
- مرحلهی بعد، دریافت یک کپی از mongodb از docker hub است. اینبار بجای دریافت مستقیم یک فایل zip یا msi، از دستور docker pull mongo استفاده میشود که یک image را در نهایت دریافت میکند. این image، حاوی برنامهی مدنظر و تمام وابستگیهای آن است.
- پس از دریافت image، مرحلهی بعد، اجرای mongodb به همراه آن است. در حالت متداول، ابتدا نرم افزار داخل فایل zip یا msi استخراج شده و سپس بر روی سیستم اجرا میشوند، اما در اینجا مفهوم معادل نصب نرم افزار دریافت شدهی از بستهی zip همراه آن، یک container است. یک container دقیقا مانند یک نرم افزار از پیش نصب شده، عمل میکند و معادل اجرای فایل exe مانگو دی بی در اینجا، اجرای container آن است. بنابراین docker، از image دریافت شده، یک container را ایجاد میکند که دقیقا معادل یک نرم افزار از پیش نصب شده، رفتار خواهد کرد.
- پس از دریافت image، جهت اجرای آن به عنوان یک container، برای استفاده از نرم افزاری که دریافت کردهایم، تنها یک دستور است که باید با آن آشنا باشیم: docker run mongo. این دستور را در همان صفحهی docker hub مربوطه نیز میتوانید مشاهده کنید. پس از اجرای این دستور، دقیقا همان خروجی و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را مشاهده خواهیم کرد. برای اجرای کلاینت آن نیز دستور docker exec -it 27 mongo را میتوان اجرا کرد. docker exec کار اجرای چندبارهی یک نرم افزار نصب شده را انجام میدهد.
این فرآیند در مورد تمام containerها یکی است و به این ترتیب به ازای هر نرم افزار مختلف، شاهد روش نصب متفاوتی نخواهیم بود.
- اجرای دستور docker stop نیز سبب خاتمهی تمام اینها میشود.
در این تصویر مقایسهای را بین مراحل متداول یافتن، دریافت، نصب و اجرای برنامهها را در دو حالت متداول و همچنین استفادهی از docker، مشاهده میکنید.
همچنین نکتهی جالبی که در مورد docker وجود دارد این است که اگر به task manager ویندوز مراجعه کنیم:
تمام پروسههایی که با job id مساوی 172 در اینجا اجرا شدهاند، متعلق به docker بوده و آنها دقیقا مانند یک پروسهی معمولی سیستم عامل جاری، در کنار سایر پروسههای موجود، اجرا میشوند. بنابراین برنامهای که از طریق docker اجرا میشود، هیچ تفاوتی با اجرای متداول آن بر روی سیستم عامل، از طریق روش مراجعهی مستقیم به فایل exe مرتبط و اجرای مستقیم آن ندارد. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، containerها در مورد نرم افزارها هستند و نه مجازی سازی و یک container در حال اجرا، حاوی تعدادی برنامهی در حال اجرای بر روی سیستم عامل جاری، در کنار سایر برنامههای آن میباشد.
البته containers به همراه ایزوله سازیهای بسیاری اجرا میشوند. برای مثال به روز رسانی یک کتابخانهی ثالث بر روی سیستم عامل، سبب از کار افتادن برنامهی اجرای شدهی توسط یک container نمیشود.
در قسمت بعد، نحوهی نصب Docker را بر روی ویندوز، بررسی میکنیم.
ممکن است در این برنامه به اشکالاتی برخورد کنید چون یک پروژه کاری بوده که در طی یک کلاس درس تکمیل شده و هم اکنون در اختیار شما قرار میگیرد لطفا در صورت بروز مشکل از طریق بازخورد مطرح فرمایید و از ارسال پیام خصوصی خودداری نمایید.
پروژه با معماری سه لایه طراحی و پیاده سازی شده است
که شامل لایه DAL برای ارتباط با بانک
BLL برای اعمال قوانین تجاری
و لایه نمایش آن که ASP.NET استفاده شده است
بانک اطلاعاتی برنامه با SQL SERVER 2008 میباشد که میتوانید آن را تغییر داده و از بانک اطلاعاتی دلخواه خود استفاده کنید.
فایل اسکریپت نیز در کنار پروژه برای نسخههای دیگر SQL قرار گرفته است.
لازم به ذکر است که برنامه ProviderBase نیز میباشد.
یعنی شما میتوانید بانک دلخواه خود را استفاده نموده و بدون کوچکترین تغییری در برنامه سایت از آن استفاده نمایید فقط کافی است که در فایل web.config مشخصات آن Provider را ثبت نموده و کدهای مربوط به Provider خود را بنویسید.
برای استفاده ابتدا دیتابیس را در SQL خود Attach کرده و در فایل web.config در قسمت تنظیمات ConnectionString تنظیمات سرور و نام دیتابیس را وارد نمایید.
این پروژه دارای امکانات
- فروشگاه اینترنتی با قابلیت گروه بندی محصولات
- ذخیره تصاویر در دیتابیس و بازیابی با یک Handler
- سرویس اعلانات سایت
- درج کلمات کلیدی هر صفحه به صورت اتوماتیک و با توجه به محتوای صفحه
- استفاده از قابلیت Profile برای کاربران
- کارت خرید و ذخیره آن در پروفایل کاربر
- ثبت سوابق خرید کاربر
- ثبت فیشهای پرداختی کاربر
- ثبت نام کاربران جدید در سایت
- ثبت، نمایش و مدیریت سخنان قصار در نرم افزار
- امکان Cache کردن اطلاعات دریافتی از بانک و مدیریت Cache
- پیاده سازی تمامی کویریهای بان با Store Procedure در SQL Server
- استفاده از سرویس Membership
- خواندن تنظیمات برنامه از فایل Web.Config و معادلسازی آن با کلاسهای مربوطه
- و ...
در صورت لزوم میتوانید به لینک اصلی این پروژه در آدرس سایت ما مراجعه نمایید.
نام کاربری و کلمه عبور مدیریت سایت:
UserName: Admin Password: 1234567@ ---------- UserName: Saber_Fatholahi Password: 1234567@
بر روی ماشینهای ویندوزی و ویندوزهای سرور، استفادهی از IIS به عنوان پروکسی درخواستها و ارسال آنها به Kestrel، روش توصیه شدهاست؛ از این جهت که حداقل قابلیتهایی مانند «port 80/443 forwarding»، مدیریت طول عمر برنامه، مدیریت مجوزهای SLL آن و خیلی از موارد دیگر توسط Kestrel پشتیبانی نمیشود.
معماری پردازش نگارشهای پیشین ASP.NET در IIS
در نگارشهای پیشین ASP.NET، همه چیز داخل پروسهای به نام w3wp.exe و یا IIS Worker Process پردازش میشود که در اصل چیزی نیست بجز همان IIS Application Pool. این AppPoolها، برنامههای ASP.NET شما را هاست میکنند و همچنین سبب وهله سازی و اجرای آنها نیز خواهند شد.
در اینجا درایور http.sys ویندوز، درخواستهای رسیده را دریافت کرده و سپس آنها را به سمت سایتهایی نگاشت شدهی به AppPoolهای مشخص، هدایت میکند.
معماری پردازش برنامههای ASP.NET Core در IIS
روش اجرای برنامههای ASP.NET Core با نگارشهای پیشین آنها کاملا متفاوت هستند؛ از این جهت که داخل پروسهی w3wp.exe اجرا نمیشوند. این برنامهها در یک پروسهی مجزای کنسول خارج از پروسهی w3wp.exe اجرا میشوند و حاوی وب سرور توکاری به نام کسترل (Kestrel) هستند.
این وب سرور، وب سروری است تماما دات نتی و به شدت برای پردازش تعداد بالای درخواستها بهینه سازی شدهاست؛ تا جایی که کارآیی آن در این یک مورد چند 10 برابر IIS است. هرچند این وب سرور فوق العاده سریع است، اما «تنها» یک وب سرور خام است و به همراه سرویسهای مدیریت وب، مانند IIS نیست.
در تصویر فوق مفهوم «پروکسی» بودن IIS را در حین پردازش برنامههای ASP.NET Core بهتر میتوان درک کرد. ابتدا درخواستهای رسیده به IIS میرسند و سپس IIS آنها را به طرف Kestrel هدایت میکند.
برنامههای ASP.NET Core، برنامههای کنسول متکی به خودی هستند که توسط دستور خط فرمان dotnet اجرا میشوند. این اجرا توسط ماژولی ویژه به نام AspNetCoreModule در IIS انجام میشود.
همانطور که در تصویر نیز مشخص است، AspNetCoreModule یک ماژول بومی IIS است و هنوز برای اجرا نیاز به IIS Application Pool دارد؛ با این تفاوت که در تنظیم AppPoolهای برنامههای ASP.NET Core، باید NET CLR Version. را به No managed code تنظیم کرد.
اینکار از این جهت صورت میگیرد که IIS در اینجا تنها نقش یک پروکسی هدایت درخواستها را به پروسهی برنامهی حاوی وب سرور Kestrel، دارد و کار آن وهله سازی NET Runtime. نیست. کار AspNetCoreModule این است که با اولین درخواست رسیدهی به برنامهی شما، آنرا بارگذاری کند. سپس درخواستهای رسیده را دریافت و به سمت برنامهی ASP.NET Core شما هدایت میکند (به این عملیات reverse proxy هم میگویند).
اگر دقت کرده باشید، برنامههای ASP.NET Core، هنوز دارای فایل web.config ایی با محتوای ذیل هستند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <configuration> <system.webServer> <handlers> <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/> </handlers> <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%" stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false"/> </system.webServer> </configuration>
یک نکته: در زمان publish برنامه، تنظیم و تبدیل مقادیر LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS به معادلهای اصلی آنها صورت میگیرد (در ادامه مطلب بحث خواهد شد).
آیا واقعا هنوز نیازی به استفادهی از IIS وجود دارد؟
هرچند میتوان Kestrel را توسط یک IP و پورت مشخص، عمومی کرد و استفاده نمود، اما حداقل در ویندوز چنین توصیهای نمیشود و بهتر است از IIS به عنوان یک front end proxy استفاده کرد؛ به این دلایل:
- اگر میخواهید چندین برنامه را بر روی یک وب سرور که از طریق پورتهای 80 و 443 ارائه میشوند داشته باشید، نمیتوانید از Kestrel به صورت مستقیم استفاده کنید؛ زیرا از مفهوم host header routing که قابلیت ارائهی چندین برنامه را از طریق پورت 80 و توسط یک IP میسر میکند، پشتیبانی نمیکند. برای اینکار نیاز به IIS و یا در حقیقت درایور http.sys ویندوز است.
- IIS خدمات قابل توجهی را به برنامهی شما ارائه میکند. برای مثال با اولین درخواست رسیده، به صورت خودکار آنرا اجرا و بارگذاری میکند؛ به همراه تمام مدیریتهای پروسهای که در اختیار برنامههای ASP.NET در طی سالیان سال قرار داشتهاست. برای مثال اگر پروسهی برنامهی شما در اثر استثنایی کرش کرد، دوباره با درخواست بعدی رسیده، حتما برنامه را بارگذاری و آمادهی خدمات دهی مجدد میکند.
- در اینجا میتوان تنظیمات SSL را بر روی IIS انجام داد و سپس درخواستهای معمولی را به Kestrel ارسال کرد. به این ترتیب با یک مجوز میتوان چندین برنامهی Kestrel را مدیریت کرد.
- IISهای جدید به همراه ماژولهای بومی بسیار بهینه و کم مصرفی برای مواردی مانند gzip compression of static content, static file caching, Url Rewriting هستند که با فعال سازی آنها میتوان از این قابلیتها، در برنامههای ASP.NET Core نیز استفاده کرد.
نحوهی توزیع برنامههای ASP.NET Core به IIS
روش اول: استفاده از دستور خط فرمان dotnet publish
برای این منظور به ریشهی پروژهی خود وارد شده و دستور dotnet publish را با توجه به پارامترهای ذیل اجرا کنید:
dotnet publish --framework netcoreapp1.0 --output "c:\temp\mysite" --configuration Release
{ "publishOptions": { "include": [ "wwwroot", "Features", "appsettings.json", "web.config" ] }, "scripts": { "precompile": [ "dotnet bundle" ], "prepublish": [ //"bower install" ], "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ] } }
پس از انتقال این فایلها به سرور، مابقی مراحل آن مانند قبل است. یک Application جدید تعریف شده و سپس ابتدا مسیر آن مشخص میشود و نکتهی اصلی، انتخاب AppPool ایی است که پیشتر شرح داده شد:
برنامههای ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آنها No Managed Code است. همچنین بهتر است به ازای هر برنامهی جدید یک AppPool مجزا را ایجاد کنید تا کرش یک برنامه تاثیر منفی را بر روی برنامهی دیگری نگذارد.
روش دوم: استفاده از ابزار Publish خود ویژوال استودیو
اگر علاقمند هستید که روش خط فرمان فوق را توسط ابزار publish ویژوال استودیو انجام دهید، بر روی پروژه در solution explorer کلیک راست کرده و گزینهی publish را انتخاب کنید. در صفحهای که باز میشود، بر روی گزینهی custom کلیک کرده و نامی را وارد کنید. از این نام پروفایل، جهت ساده سازی مراحل publish، در دفعات آتی فراخوانی آن استفاده میشود.
در صفحهی بعدی اگر گزینهی file system را انتخاب کنید، دقیقا همان مراحل روش اول تکرار میشوند:
سپس میتوانید فریم ورک برنامه و نوع ارائه را مشخص کنید:
و در آخر کار، Publish به این پوشهی مشخص شده که به صورت پیش فرض در ذیل پوشهی bin برنامهاست، صورت میگیرد.
روش عیب یابی راه اندازی اولیهی برنامههای ASP.NET Core
در اولین سعی در اجرای برنامهی ASP.NET Core بر روی IIS به این خطا رسیدم:
در event viewer ویندوز چیزی ثبت نشده بود. اولین کاری را که در این موارد میتوان انجام داد به این صورت است. از طریق خط فرمان به پوشهی publish برنامه وارد شوید (همان پوشهای که توسط IIS عمومی شدهاست). سپس دستور dotnet prog.dll را صادر کنید. در اینجا prog.dll نام dll اصلی برنامه یا همان نام پروژه است:
همانطور که مشاهده میکنید، برنامه به دنبال پوشهی bower_components ایی میگردد که کار publish آن انجام نشدهاست (این پوشه در تنظیمات آغازین برنامه عمومی شدهاست و در لیست include قسمت publishOptions فایل project.json فراموش شدهاست).
روش دوم، فعال سازی stdoutLogEnabled موجود در فایل وب کانفیگ، به true است. در اینجا web.config نهایی تولیدی توسط عملیات publish را مشاهده میکنید که در آن پارامترهای processPath و arguments مقدار دهی شدهاند (همان قسمت postpublish فایل project.json). در اینجا مقدار stdoutLogEnabled به صورت پیش فرض false است. اگر true شود، همان خروجی تصویر فوق را در پوشهی logs خواهید یافت:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <configuration> <system.webServer> <handlers> <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified" /> </handlers> <aspNetCore processPath="dotnet" arguments=".\Core1RtmEmptyTest.dll" stdoutLogEnabled="true" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false" /> </system.webServer> </configuration>
Warning: Could not create stdoutLogFile \\?\D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest\bin\Release\PublishOutput\logs\stdout_10064_201672893654.log, ErrorCode = -2147024893.
حداقلهای یک هاست ویندوزی که میخواهد برنامههای ASP.NET Core را ارائه دهد
پس از نصب IIS، نیاز است ASP.NET Core Module نیز نصب گردد. برای اینکار اگر بستهی NET Core Windows Server Hosting. را نصب کنید، کافی است:
https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=817246
این بسته به همراه NET Core Runtime, .NET Core Library. و ASP.NET Core Module است. همچنین همانطور که عنوان شد، برنامههای ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آنها No Managed Code است. اینها حداقلهای راه اندازی یک برنامهی ASP.NET Core بر روی سرورهای ویندوزی هستند.
هنوز فایل app_offline.htm نیز در اینجا معتبر است
یکی از خواص ASP.NET Core Module، پردازش فایل خاصی است به نام app_offline.htm. اگر این فایل را در ریشهی سایت قرار دهید، برنامه پردازش تمام درخواستهای رسیده را قطع خواهد کرد و سپس پروسهی برنامه خاتمه مییابد. هر زمانیکه این فایل حذف شد، مجددا با درخواست بعدی رسیده، برنامه آمادهی پاسخگویی میشود.