مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت پنجم - Composability

یکی از بهترین کاربردهای React، ترکیب کردن چند کامپوننت برای ساخت یک کامپوننت است. کامپوننت ساخته شده به این روش هر چند مشخص است چه کاری انجام میدهد، اما خود کامپوننت تگ‌ها را نمی‌سازد و شبیه یک لگو با قطعات مختلف است. مثلا در جایی از سایت میخواهیم اطاعات کاربری را نمایش دهیم. این اطلاعات به زیر مجموعه‌هایی تقسیم میشوند؛ مثل اطلاعات شخصی، اطلاعات مربوط به شغل، اطلاعات تماس و عکس. به جای جمع کردن همه موارد در یک کامپوننت بهتر است هر بخش ویژه را در یک کامپوننت جدا و مستقل نمایش داده و ایجاد کنیم. با این کار از هر کامپوننت میشود به صورت جداگانه در قسمت‌های دیگر سایت استفاده کرد. مثلا نمایش عکس کاربر به تنهایی در بخشهای دیگر سایت. در نهایت با این روش حجم کدها هم کمتر میشود. کامپوننتی که از اجزای کوچکتر ساخته می‌شود، مالک کامپوننت‌های زیر مجموعه خود است. 

کامپوننت مالک میتواند داده‌های ورودی را برای اجزای سازنده خود به صورت یک سویه (one-way data binding) فراهم کند.  گاهی داده‌های مورد نیاز فرزندان، به طور مستقیم به مالک و از مالک به طور غیر مستقیم به فرزندان ارسال میشود. اما ممکن است لازم باشد که داده‌ها در اثر محاسبه در کامپوننت مالک، ایجاد و نتیجه به فرزندان ارسال شود. به هر صورت باید دقت داشته باشیم که در هر دو حالت اگر منبع داده و یا محسابه تغییر کنند، در به روز رسانی‌ها، توسط React بازتاب آن را خواهیم داشت. در مثال زیر کامپوننت DisplayAllInfos تشکیل شده از چهار کامپوننت دیگر است.

class DisplayAllInfos extends React.Component{
    render(){
        return (
            <div classID="something" className="something">
                <ProfilePhoto src={} />
                <UserPersonalInfo userInfo={}/>
                <UserJobInfo jobInfo={}/>
                <UserContactInfo contactInfo={}/>
            </div>
        )
    }
}

حتی میشود تگ <div> در مثال بالا را بصورت یک کامپوننت درآورد و سایر کامپوننت‌ها را به عنوان فرزند به آن کامپوننت معرفی کرد. روش کار به صورت زیر است. 

class Container extends React.Component{
    render(){
        <div classID="something" className="something">
            {this.props.children}
        </div>
    }
}

class DisplayAllInfos extends React.Component{
    render(){
        return (
            <Container>
                <ProfilePhoto src={} />
                <UserPersonalInfo userInfo={}/>
                <UserJobInfo jobInfo={}/>
                <UserContactInfo contactInfo={}/>
            </Container>
        )
    }
}

توسط خاصیت this.proprs.children در کامپوننت Container فرزندانی که برای این کامپوننت در نظر گرفته شده را نمایش میدهیم و به آنها دسترسی داریم.

روش دیگر فرزند خواندگی یک کامپوننت مالک، از طریق ایجاد آرایه‌ای از کامپوننت‌های فرزند است که در مثال نوشیدنی‌ها آورده شد. این روش میتواند دچار اشکال شود. اگر عضوی از این آرایه حذف شود، یا اعضای آن درون آرایه تغییر مکان دهند و مسائلی از این دست که برای آرایه‌ها پیش می‌آید، React قادر به تشخیص ترتیب فرزند‌ها نیست و نمیتواند آنها را دوباره فراخوانی و ایجاد کند. برای رفع چنین مشکلی باید برای هر فرزندی که به یک مالک اضافه میکنیم، یک کلید در نظر بگیریم. از این پس وقتی آرایه‌ای از فرزند‌ها دچار تغییر شدند، React از روی کلید‌های منحصر به فرد آنها میتواند تغییرات را تشخیص داده و دوباره کامپوننت فرزند را به درستی بسازد. به مثال زیر توجه کنید. 

var hotDrinks = [
    {id: 1, item: "Tea", price: "7000" },
    {id: 2, item: "Espresso", price: "10000" },
    {id: 3,  item: "Hot Chocolate", price: "12000" }
];

// {this.state.menuList.map(item => <MenuItem {...item} />)}

var Menu = React.createClass({
    render: function () {
        return (
            <div className="row">
                <div className="col-md-4">
                    <ul className="list-group">
                        {this.state.menuList.map(item => <MenuItem key={item.id} {...item} />)}
                    </ul>
                </div>
            </div>
        )
    }
});

آن خط کدی که به صورت کامنت گذاشته شده همان روش قبل در مثال نوشیدنی‌هاست. در حالت اصلاح شده برای هر یک از MenuItem‌ها یک id در نظر گرفته شده. باید توجه داشته باشیم که کلید‌ها حتما یگانه باشند و نکته دیگر اینکه این کلیدها فقط در زمان معرفی کامپوننت استفاده میشوند و نمیتوانیم داخل خود کامپوننت آنها را داشته باشیم. برای مثال در یک کامپوننت MenuItem مقدار this.props.key قابل استفاده نیست. هیچگاه از اندیس خود اعضای آرایه به عنوان کلید استفاده نکنید، چرا که با حذف یک مورد، در عمل وضعیت کلیدها را بهم ریخته‌اید و شاهد رفتاری غیرقابل پیش‌بینی خواهید شد. 

در قسمت بعدی اعتبار‌سنجی را در کتابخانه React بررسی میکنیم.

نظرات مطالب
پشتیبانی توکار از ایجاد کلاس‌های Singleton از دات نت 4 به بعد
- مبحثی که در اینجا مطرح شده، مرتبط با حالت‌های عدم استفاده‌ی از سیستم تزریق وابستگی‌ها است. البته می‌توان این نوع Container‌ها را در حالت «service locator»، در همه‌جا استفاده کرد و محدودیتی هم ندارند.
- اگر از یک سیستم تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کنید، مطلب جاری را فراموش کنید. یک کلاس معمولی را ایجاد کرده و یک اینترفیس را از آن استخراج کنید (مانند همیشه و بسیار عادی). سپس این اینترفیس و کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن‌را با «طول عمر» singleton به این IoC Container معرفی کنید (مهم نیست نام آن IoC Container چیست. این روش همه جا کار می‌کند). اکنون چون مدیریت طول عمر این سرویس توسط IoC container مورد استفاده کنترل می‌شود، می‌توانید در سازنده‌ی آن تمام سرویس‌های دیگر را هم تزریق کرده (مانند تمام سرویس‌های دیگر تعریف شده) و استفاده کنید؛ چون وهله سازی و مدیریت طول عمر آن توسط خود Container مدیریت می‌شود.
- استفاده و یا تعریف متدهای Async در اینجا هیچ تفاوتی با قبل ندارد. همان امضای متدهای Task دار و در صورت نیاز async دار را ارائه دهید.

یک نکته: تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس‌هایی با طول عمر singleton یکسری نکات خاص خودشان را دارند.
مطالب
API Versioning in ASP.NET Core
در مطالب گذشته، درباره‌ی پیاده سازی API Versioning در ASP.NET Web API و الزامات استفاده‌ی از آن، صحبت شده‌است. اگر مطلب ذکر شده را مطالعه کنید، می‌بینید که پیاده سازی Versioning در ASP.NET Web API کاری دشوار و زمانبر بود؛ اما در ASP.NET Core انجام تمامی آن مراحل، در 1 خط صورت می‌گیرد که در ادامه آن را بررسی میکنیم.

برای شروع با اجرای این دستور در Package Manager Console، پکیج Microsoft.AspNetCore.Mvc.Versioning را داخل پروژه نصب می‌کنیم:
Install-Package Microsoft.AspNetCore.Mvc.Versioning
بعد از نصب، کافیست کد زیر را داخل متد ConfigureServices در فایل Startup.cs پروژه‌ی خود اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddApiVersioning();
    // ...
}
در ابتدا بعد از نصب این پکیج، ممکن است شما API هایی داشته باشید که برای آن‌ها از قبل ورژنی مشخص نکرده باشید (بصورت explicit ). می‌توانید یک Version پیش‌فرض را به برنامه اضافه کرده و برای Endpoint هایی که ورژن ندارند، از آن استفاده کنید :  
services.AddApiVersioning(opt =>
{
    opt.AssumeDefaultVersionWhenUnspecified = true;
    opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(1, 0);
});
در این صورت، API شما به شکل زیر قابل دسترسی خواهد بود:
  • api/foo?api-version=1.0/

پارامتر DefaultApiVersion را برابر با یک ApiVersion قرار داده‌ایم. کلاس ApiVersion دارای Overload‌های مختلفی است. Overload ای را که ما در اینجا از آن استفاده کرده‌ایم، بعنوان پارامتر اول Major Version و برای پارامتر دوم، Minor Version را میگیرد. همچنین بجای Major و Minor میتوان از یک DateTime بعنوان ورژن استفاده کرد:
opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(new DateTime(2018, 10, 22));
و در این صورت API شما به شکل زیر قابل دسترسی می‌باشد: 
  • api/foo?api-version=2018-10-22/

URL Path Segment Versioning

تا به اینجا API Versioning ما بر اساس Query String Parameters انجام می‌شود؛ اما اگر بخواهیم بجای آن به شکل مقابل به API‌‌های خود دسترسی داشته باشیم چطور؟ : api/v1/foo/
برای پیاده سازی به این صورت، کافیست Route کنترلر خود را به این شکل تغییر دهید:
[Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
public class FooController : ControllerBase
{
    public ActionResult<IEnumerable<string>> Get()
    {
        return new[] { "value1", "value2" };
    }
}

Header Versioning
 روش سوم انجام Versioning، استفاده از Header است. برای فعال کردن Header Versioning، داخل Startup، کد خود را به شکل زیر تغییر دهید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddApiVersioning(opt => opt.ApiVersionReader = new HeaderApiVersionReader("api-version"));
}
با انجام این تغییر، برای تست API خود دیگر نمی‌توانید از Browser استفاده کنید که این یکی از مشکلات این روش است. برای تست کردن یک درخواست GET ساده مجبور به استفاده از ابزارهایی همچون Postman, CURL و ... هستید. ما در اینجا برای تست از Postman استفاده می‌کنیم:


Deprecating
ممکن است بخواهید یک ورژن را منسوخ دانسته و آن را Deprecate کنید. دقت کنید که Deprecate کردن یک API، به معنی از کار افتادن آن نیست. به این صورت میتوانید یک Endpoint از برنامه خود را Deprecate شده «معرفی» کنید:
[ApiVersion("2")]
[ApiVersion("1", Deprecated = true)]
[Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
public class FooController : ControllerBase
{
    [HttpGet]
    public string Get() => "I'm deprecated, Bye bye :(";

    [HttpGet, MapToApiVersion("2.0")]
    public string GetV2() => "Hello world ! :D";
}  
برای برگرداندن نام API‌ها و وضعیت Support شان داخل Response Header، باید ReportApiVersions فعال شود:
services.AddApiVersioning(opt =>
{
    opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(1, 0);
    opt.AssumeDefaultVersionWhenUnspecified = true;
    opt.ReportApiVersions = true;
});
که در نتیجه‌ی آن، Response Header برگشتی به این شکل خواهد بود :


Ignoring Versioning
اگر داخل برنامه‌ی خود، کنترلری را دارید که در طی زمان آپدیت نشده و تغییر نخواهد کرد، می‌توانید از Version زدن آن با استفاده از ApiVersionNeutral جلوگیری کنید:
[ApiVersionNeutral]
[Route("api/[controller]")]
public class BarController : ControllerBase
{
    public string Get() => HttpContext.GetRequestedApiVersion().ToString();
}
اجرای این متد در صورت غیرفعال بودن AssumeDefaultVersionWhenUnspecified باعث وقوع خطای NullReferenceException می‌شود و بدین معناست که همانطور که انتظار داشتیم، Version ای برای این Endpoint تنظیم نشده است.

مطلب تکمیلی:
برای آپدیت کردن و یا معرفی نسخه‌ی جدیدی از یک کنترلر با ورژنی متفاوت، نیازی به Rename کردن کلاس قبلی برای رفع Conflict با نام فایل جدید نیست؛ با استفاده از namespace‌ها میتوانید کنترلری همنام، اما با ورژن و عملکردی متفاوت داشته باشید:
namespace TestVersioning.Controllers.V1
{
    [ApiVersion("1", Deprecated = true)]
    [Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
    public class FooController : ControllerBase
    {
        public string Get() => "I'm deprecated, Bye bye :(";
    }
}

namespace TestVersioning.Controllers.V2
{
    [ApiVersion("2")]
    [Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
    public class FooController : ControllerBase
    {
        public string GetV2() => "Hello world ! :D";
    }
}

مطالب
معرفی Blazor Hybrid
همانطورکه با مطالعه‌ی سری آموزش Blazor تا به اینجا متوجه شده‌اید، Blazor دو نوع Web Assembly و Server را دارد:
  • در Blazor Web Assembly که UI با HTML / CSS زده می‌شود، کدهای C# .NET ای با کمک Web Assembly و داخل خود مرورگر اجرا می‌شوند. با کمک Blazor Web Assembly می‌توان محصولات PWA و SPA ایجاد نمود.
  • در Blazor Server که UI با HTML / CSS زده می‌شود، کدها در سرور اجرا و به وسیله‌ی Web Sockets، تعاملات UI ای از Browser به سرور ارسال و تغییرات UI ای از سرور به Browser ارسال می‌شوند. با کمک Blazor Server می‌توان محصولات SPA ایجاد نمود.
ولی دو نوع Blazor دیگر نیز وجود دارند:
  • Blazor Native Mobile Apps که در این روش از کامپوننت‌های Native موبایل استفاده می‌شود؛ نه عناصر HTML مانند h1 و div. با کمک Blazor Native Mobile Apps می‌توان برنامه‌های Native موبایل برای Android / iOS و برنامه‌های Desktop برای Windows ایجاد نمود.
  • Blazor Hybrid که در این روش UI با HTML / CSS بوده، ولی اجرای کدهای C# .NET داخل خود سیستم عامل و به صورت Native است. با کمک Blazor Hybrid می‌توان برنامه‌های موبایل برای Android / iOS و برنامه‌های Desktop برای Windows ایجاد نمود.
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android / iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML / CSS توسعه دهیم.

حال سوال اینجاست که این چه تفاوتی با ارائه یک PWA با Blazor Web Assembly دارد؟
تفاوت در نحوه‌ی اجرا شدن کدهای C# .NET است. در Blazor Web Assembly، کدها درون Sandbox خود Browser اجرا می‌شوند و طبیعتا محدود به امکانات خود ‌Browser هستند؛ برای مثال امکان خواندن Contactهای گوشی وجود ندارد.
همچنین هنوز نسخه‌ی AOT برای Blazor Web Assembly هنوز آماده نشده است و در ‌Blazor Hybrid چون اجرای C# .NET به صورت Native است، Performance خیلی خوبی دارد.
به علاوه، با اشتراک گذاری اصل کد بین Blazor Web Assembly و Blazor Hybrid می‌توان هم یک PWA / SPA داشت و هم آن را در Store‌ها پابلیش نمود که این به معنای جذب بیشتر مشتری است. این نسخه‌ی پابلیش شده روی Store، چون حاوی فایل‌های لازم، اعم از CSS و DLLها و... است، به محض دانلود، قابلیت استفاده دارد و لازم ندارد مجددا چیزی را از سرور دانلود کند. به واقع با این روش می‌توان حتی Offline mobile & desktop apps ایجاد نمود.

مستندات مایکروسافت برای ایجاد یک Blazor Hybrid app در اینجا قرار دارند. به علاوه یک Sample project را نیز در GitHub ارائه کرده‌ام که در قسمت Releases آن، یک apk برای Android deviceهای 64 بیتی نیز قرار داده شده‌است که می‌توانید آنرا تست کنید. باقی کدهایی که در پروژه نوشته می‌شوند، دقیقا مشابه همین مطالب سری آموزش Blazor است که احتمالا تا این لحظه آنها را مطالعه نموده‌اید.
اشتراک‌ها
انواع driver شبکه و موارد استفاده آن در docker

Bridge Network Driver

The bridge networking driver is the first driver on our list. It’s simple to understand, simple to use, and simple to troubleshoot, which makes it a good networking choice for developers and those new to Docker. The bridge driver creates a private network internal to the host so containers on this network can communicate. External access is granted by exposing ports to containers. Docker secures the network by managing rules that block connectivity between different Docker networks. 


Overlay Network Driver

The built-in Docker overlay network driver radically simplifies many of the complexities in multi-host networking. It is a swarm scope driver, which means that it operates across an entire Swarm or UCP cluster rather than individual hosts. With the overlay driver, multi-host networks are first-class citizens inside Docker without external provisioning or components. IPAM, service discovery, multi-host connectivity, encryption, and load balancing are built right in. For control, the overlay driver uses the encrypted Swarm control plane to manage large scale clusters at low convergence times. 


MACVLAN Driver

The macvlan driver is the newest built-in network driver and offers several unique characteristics. It’s a very lightweight driver, because rather than using any Linux bridging or port mapping, it connects container interfaces directly to host interfaces. Containers are addressed with routable IP addresses that are on the subnet of the external network.

As a result of routable IP addresses, containers communicate directly with resources that exist outside a Swarm cluster without the use of NAT and port mapping. This can aid in network visibility and troubleshooting. Additionally, the direct traffic path between containers and the host interface helps reduce latency. macvlan is a local scope network driver which is configured per-host. As a result, there are stricter dependencies between MACVLAN and external networks, which is both a constraint and an advantage that is different from overlay or bridge. 

انواع driver شبکه و موارد استفاده آن در docker
نظرات مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت چهارم - اجرای برنامه‌های خط فرمان درون Containerها
یک کاربرد دیگر در رابطه با مثال آخر میتواند جنریت کردن یک فایل ویدئویی باشد؛ این مورد رو من همیشه بهش نیاز داشتم مثلاً موقع تست یک اندپوینت آپلود فایل ویدئویی:

docker run --rm -v $(pwd):$(pwd) -w $(pwd)\
        jrottenberg/ffmpeg \
        -f lavfi -i testsrc=size=1280x720 -t 60 -pix_fmt yuv420p testsrc.mp4
در اینجا توسط فیلتر testsrc یک فایل ویدئویی یک دقیقه‌ایی (عدد ۶۰ مدت زمان ویدئو را تعیین میکند) با رزلوشن 1280x720 تولید خواهد شد: