مطالب
xamarin.android قسمت اول
در ابتدای کار تشکر و سپاس از استاد دانشمند و پر مایه‌ام جناب مهندس رضا محمد پور که از محضر پر فیض تدریسشان، بهره‌ها برده‌ام.  
هدف از این سری آشنایی با زامارین اندروید میباشدکه آشنایی با سی شارپ پیش نیاز آن میباشد و ورژن ویژوال استودیو 2017 من در حال حاضر 15.7.4 می‌باشد.
 اولین پروژه را با زامارین شروع میکنیم. طبق معمول بعد از نصب ویژوال استودیو از گزینه File گزینه New Project را انتخاب میکنیم.

در ورژن‌های قبلی ویژوال استودیو، در زمان بارگذاری پروژه، احتیاجی به اجرای نرم افزار‌های تحریم گذر نبود؛ همانند ورژن 15.6. ولی در این ورژن که من نصب کردم بدلیل نصب خودکار کتابخانه‌های متریال دیزاین، باید از این گونه نرم افزار‌ها نیز استفاده کرد.

درقسمت بعدی گزینه BlankApp را انتخاب و در قسمت Minimum Android Version که با انتخاب آن میتوانیم ورژن گوشی‌های اندروید برای استفاده از این اپلیکیشن را انتخاب نماییم. به عنوان مثال با انتخاب اندروید 4.4 برنامه ما صرفا برای گوشی‌های اندورید 4.4 به بالا جواب میدهد. بعد از تایید، پروژه باز شده که با این solution روبرو میشویم.

- قسمت Properties را اگر بازکنیم، با دو گزینه روبرو میشویم که یکی فایل android manifest هست و اگر روی properties آن کلیک و ویژگی‌هایی را انتخاب کنیم، بطور خودکار بر روی manifest تاثیر میگذارند. در قسمت‌های بعد در این رابطه جداگانه بحث خواهیم کرد.

- در قسمت Asset که به معنای منابع اندروید می‌باشد، به عنوان مثال صفحات Razor، فونت و یا صفحات HTML و یا عکس و یا ... را می‌توانیم قرار دهیم.

- در قسمت Resource که پوشه‌های آن layout ،mipmap ،values و resource.designer میباشند، در پوشه layout می‌توانیم صفحات استاندارد اندروید را شروع به طراحی کنیم. درقسمت mipmap عکس‌ها و یا فایل‌های xml ایی را که قرار است استفاده کنیم، در پروژه قرار میدهیم. در قسمت value که بیشتر برای انتخاب و تغییر تم یا استفاده از Resource‌ها (همانند Asp.mvc که استفاده میکردیم) است که البته با ساختاری متفاوت در اندروید از آن‌ها استفاده میکنیم، قرار میگیرند.

- در قسمت Resource.Designer که در مطالب بعد با آن آشنا خواهید شد، تمامی آیتم‌های انتخابی از جمله Layout ها  و عکس‌ها و... با ذخیره کردن در این قسمت دخیره میشوند که بعد با رفرنس دادن از طریق resource پروژه میتوانیم از عکس‌ها و لی‌آوت‌ها در کد نویسی استفاده کنیم.

- در انتها جهت معرفی به mainactivity می‌رسیم که یک صفحه است شامل المنت‌ها و اجزای مختلف و کاربر میتواند با آن ارتباط برقرار کند. 

  [Activity(Label = "@string/app_name", Theme = "@style/AppTheme", MainLauncher = true)]
    public class MainActivity : AppCompatActivity
    {
        protected override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
            // Set our view from the "main" layout resource
            SetContentView(Resource.Layout.activity_main);
        }
    }  
  همانطور که مشاهده میکنید اکتیویتی ما از AppCompatactivity ارث بری کرده، همانند ارث بری که در mvc از controller‌ها داشتیم. در قسمت Attribute که به نام اکتیویتی تعریف شده است، برچسب یا همان Lable را که در زمان اجرا به نام اکتیویتی می‌دهد، مشاهده می‌کنید. در قسمت تم، میتوان تمی را که برای آن از قبل نوشته شده‌است و به یک اکتیویتی اختصاص داد، قرار داد. در ضمن این نکته را یاد آوری کنم زمانیکه اکتیویتی ما از Appcompatactivity ارث بری میکند، انتخاب تم اجباری میباشد.

- در گزینه بعدی Mainluncher را میبینیم که تعیین کننده‌ی نقطه شروع اکتیویتی ما در بین اکتیویتی‌های دیگر می‌باشد.


بدیهی است درایور‌های مربوطه به گوشی اندروید را باید تهیه کرد که در سایت مربوط به سازنده و یا در سایت‌های دیگر میتوانید دانلود کنید.  اولین برنامه را می‌نویسیم که هدف از آن، اجرای 10 دکمه بصورت داینامیک هست و اینکه با کلیک بر روی هر کدام از دکمه‌ها، رنگ آن آبی شود.

  protected override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
            LinearLayout ln;
            Button btn;
            // Set our view from the "main" layout resource
            SetContentView(Resource.Layout.activity_main);
            for (int i = 0; i < 5; i++)
            {
             btn = new Button(this);
             btn.Text = i.ToString();
             ln= FindViewById<LinearLayout>(Resource.Id.linearLayout1);
             btn.Click += Btn_Click;
             ln.AddView(btn);
            }
        }
        private void Btn_Click(object sender, System.EventArgs e)
        {
            Button btntest = sender as Button; 
            btntest.SetBackgroundColor(Android.Graphics.Color.Blue);
        }
    }
در قسمت تعریف دکمه منظور از This این می‌باشد که این دکمه برای اکتیویتی جاری است و Findview by id که می‌بینید، من در قسمت لی‌آوت activity main، یک LinearLayout و یک Id را قرار داده ام که البته id باید منحصر بفرد باشد و با findviewbyid آی‌دی linearlayout را که قرار داده‌ام، پیدا و استفاده کردم که کد‌های آن را در زیر میتوانید مشاهده کنید.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<RelativeLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
    xmlns:tools="http://schemas.android.com/tools"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="match_parent"
    android:minWidth="25px"
    android:minHeight="25px">
    <LinearLayout
        android:orientation="vertical"
        android:minWidth="25px"
        android:minHeight="25px"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="wrap_content"
        android:id="@+id/linearLayout1" />
</RelativeLayout>
اکنون اولین برنامه را می‌تونید تست و اجرا کنید: AppTrainng-1.zip
مطالب
حرکت دادن و تغییر اندازه کنترل‌های فرم در زمان اجرا با استفاده از ماوس
برخی اوقات نیاز است در یک فرم ویندوزی، کنترل‌های آن‌را در حال اجرا با استفاده از ماوس جابجا کنیم و یا اندازه‌ی آن‌ها را تغییر بدیم.
در وب راهکار‌های مختلفی برای این کار ارائه شده، ولی این راه‌ها معمولا یا فقط برای تغییر مکان و یا فقط برای تغییر اندازه کنترل‌ها ارائه شده‌اند. من یکی از مقالات کد پروجکت را که به جابجا کردن کنترل‌ها پرداخته بود، توسعه دادم که امکان تغییر اندازه هم به آن اضافه شود. مقاله‌ی من (به زبان انگلیسی) در اینجا قرار دارد.
چون از کلاس و متد‌های استاتیک استفاده کردم، روش استفاده از این کلاس ساده بوده و افزودن قابلیت تغییر اندازه و جابجایی زمان اجرا با ماوس برای هر کنترل فقط با یک خط کد قابل انجام است:
ControlMoverOrResizer.Init(button1);
نحوه‌ی استفاده از کلاس:
برای فعال کردن قابلیت تغییر اندازه و جابجایی یک کنترل در حال اجرای برنامه با موس ما باید متد Init از کلاس MoveAndResizeControls  را فراخوانی کنیم و کنترل را به عنوان پارامتر به آن بفرستیم.
ControlMoverOrResizer.Init(button1);
اگر که ما بخواهیم به همراه تغییر کنترل ، خواص container آن را هم تغییر دهیم. باید کنترل container  را به عنوان پارامتر دوم به متد مذکور ارسال کنیم.
ControlMoverOrResizer.Init(button2,panel1);
برخی اوقات ممکن است که ما فقط بخواهیم که یا کنترل‌ها را جابجا کنیم و یا اندازه‌ی آنها را تغییر دهیم؛ در این مواقع ما باید خاصیت WorkType  کلاس MoveAndResizeControls را تغییر دهیم به یکی از مقادیر ذیل تغییر دهیم .
         internal enum MoveOrResize
        {
            Move,
            Resize,
            MoveAndResize
        }

مثالی از نحوه‌ی کار با کلاس :
using System;
using System.Windows.Forms;
using ControlManager;
namespace MoveAndResizeControls
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            ControlMoverOrResizer.Init(button1);
            ControlMoverOrResizer.Init(groupBox1);
            ControlMoverOrResizer.Init(textBox1);
            ControlMoverOrResizer.Init(button2,panel1);
            comboBox1.SelectedIndex = 0;
        }

        private void comboBox1_SelectedIndexChanged(object sender, EventArgs e)
        {
            switch (comboBox1.SelectedIndex)
            {
                case 0:
                    ControlMoverOrResizer.WorkType=ControlMoverOrResizer.MoveOrResize.MoveAndResize;
                    break;
                case 1:
                    ControlMoverOrResizer.WorkType = ControlMoverOrResizer.MoveOrResize.Move;
                    break;
                case 2:
                    ControlMoverOrResizer.WorkType = ControlMoverOrResizer.MoveOrResize.Resize;
                    break;
            }
        }
    }
}

نکته :بعد از انجام تغییرات، جهت ذخیره وضعیت کنترل‌ها و بازیابی مجدد آنها می‌توان از متد‌های زیر استفاده کرد:
 GetSizeAndPositionOfControlsToString  , SetSizeAndPositionOfControlsFromString



شکل حالت اولیه:

شکل حالت نتیجه:


اشتراک‌ها
نسخه جدید پروژه فروشگاه اینترنتی NopCommerce منتشر شد
نسخه جدید پروژه فروشگاه اینترنتی منبع باز NopCommerce منتشر شد 
با قابلیت‌های جدیدی از قبیل UI/UX پیشرفته‌تر در پنل ادمین، اجرا بر روی سرورهای لینوکسی، پشتیبانی از داکر، بهینه سازی در پرفرمنس و امکان اضافه شدن استفاده از پایگاه داده Redis با کارایی سریعتر و ...
 
دانلود سورس NopCommerce4.20
نسخه جدید پروژه فروشگاه اینترنتی NopCommerce منتشر شد
نظرات مطالب
کامپوننت‌ها در Vue.js
نکته تکمیلی: هفت روش برای ساخت کامپوننت در  vue.js

1- استفاده از Strings
بصورت پیش فرض templateها بصورت رشته در جاوااسکریپت تعریف میشوند. تعریف تمپلت‌ها به این شکل ناخوانا می‌باشد و توصیه نمیشود
Vue.component('todo-item', {
  template: '\
    <li>\
      {{ title }}\
      <button v-on:click="$emit(\'remove\')">Remove</button>\
    </li>\
  '
})

2- استفاده از Template literals
در ES6  با استفاده از کاراکتر backticks میتوان یک تمپلت را در چند خط تعریف نمود و خوانایی بهتری نسبت به روش اول (استفادهاز Strings) دارد. 
Vue.component('custom-input', {
   template: `
    <input
      v-bind:value="value"
      v-on:input="$emit('input', $event.target.value)"
    >
  `
})

3-استفاده از X-Template
در این روش تمپلیت را درون تگ scriptای که بصورت x-template مشخص شده، درون یک فایل مجزا قرار میدهیم. تنها ایراد این روش جدا نوشتن تمپلیت در فایلی جداگانه و بیرون از کامپوننت می‌باشد.
<script type="x-template" id="my-template" src="template.js"> </script>
<div id="app"></div>

new Vue({
  el: '#app',
  template: '#my-template'
})

4- روش  Inline Template
با اضافه کردن attributeای با نام inline-template مشخص میکنیم که یک کامپوننت می‌باشد (چیزی شبیه slot). نسبت به روش  X-Template بهتر می‌باشد؛ زیرا تعریف کامپوننت در همان فایل جاری انجام میشود و نیازی به جداسازی و زمانی برای بارگذاری یک فایل جاوااسکریپتی نیست.
 <div id="app">
    <gallery inline-template>
....

Vue.component('gallery', {
...

5- استفاده از Render functions
اگر به نوشتن کد جاوااسکریپت تسلط و علاقه دارید، میتوانید این روش را انتخاب کنید و تعریف تمپلیت در اینجا بصورت ایجاد objectای از جاوااسکریپت میباشد. نوشتن چنین تمپلیتی استفاده کامل از قابلیت جاوااسکریپت را امکان پذیر می‌سازد
const template = `
<ul>
  <li v-for="item in items">
   {{ item }}
  </li>
</ul>`;

const compiledTemplate = Vue.compile(template);

new Vue({
  el: '#app',
  data() {
    return {
      items: ['Item1', 'Item2']
    }
  },
  render(createElement) {
    return compiledTemplate.render.call(this, createElement);
  }
});

6- استفاده از JSX
استفاده از این روش برای نوشتن کد کمتر ترجیحا بهتر است و بعنوان یک روش خوب محسوب میشود. البته بصورت مستقیم توسط مرورگر قابلیت رندر و اجرایی ندارد و برای این منظور از babel استفاده میکنیم.
به فرض نوشتن کد زیر توسط روش Render functions
new Vue({
  el: '#app',
  data: {
    msg: 'Show the message'
  },
  methods: {
    hello () {
      alert('Here is the message')
    }
  },
  render (createElement) {
    return createElement(
      'span',
      {
        class: { 'my-class': true },
        on: {
          click: this.hello
        }
      },
      [ this.msg ]
    );
  },
});
با استفاده از روش JSX  تبدیل به کد خواناتر زیر میشود
new Vue({
  el: '#app',
  data: {
    msg: 'Show the message.'
  },
  methods: {
    hello () {
      alert('This is the message.')
    }
  },
  render(h) {
    return (
      <span class={{ 'my-class': true }} on-click={ this.hello } >
        { this.msg }
      </span>
    )
  }
});

7- استفاده از Single File Components
در این روش هر کامپوننت دارای سه قسمت برای تعریف template , script , style  می‌باشد و محبوب‌ترین روش برای ایجاد کامپوننت می‌باشد و درصورت پیچیده شدن و زیاد شدن حجم پروژه روش مناسبی به نظر میرسد. در این مقاله نیز از همین روش استفاده شده است.

نتیجه گیری:
اینکه از چه روشی برای ایجاد کامپوننت استفاده میکنید، کاملا بستگی به اندازه پروژه، توانایی (مانند روش JSX) و علاقه شما دارد. ولی بطور کلی استفاده از روش Single File Components بیشتر مورد توجه می‌باشد.

مطالب
فراخوانی سرویس‌های OData توسط کلاینت‌های #C
فرض کنید در سرویس‌های خود، در حال استفاده از OData هستید. حال کافیست که metadata$ مربوط به سرویستان را برای استفاده‌ی کلاینت‌های دیگر، در اختیار آن‌ها قرار دهید.
وقتی از Odata استفاده میکنید، به صورت خودکار metadataی از سرویس‌ها و مدل‌های شما ساخته میشود و میتوان از آن به عنوان یک documentation کامل نام برد و حتی افرادی که استاندارد‌های Odata را نمیشناسند، به راحتی میتوانند آن را مطالعه و در صورت اجازه‌ی شما، از امکانات آن سرویس‌ها، در نرم افزار خودشان استفاده کنند.
بطور مثال میتوانید متادیتای برنامه‌ی خود را با استفاده از آدرس فرضی http://localhost:port/odata/$metadata مشاهده نمایید؛ که چیزی شبیه به محتوای زیر خواهد بود:
<edmx:Edmx xmlns:edmx="http://docs.oasis-open.org/odata/ns/edmx" Version="4.0">
<edmx:DataServices>
<Schema xmlns="http://docs.oasis-open.org/odata/ns/edm" Namespace="OwinAspNetCore.Models">
<EntityType Name="Product">
<Key>
<PropertyRef Name="Id"/>
</Key>
<Property Name="Id" Type="Edm.Int32" Nullable="false"/>
<Property Name="Name" Type="Edm.String"/>
<Property Name="Price" Type="Edm.Decimal" Nullable="false"/>
</EntityType>
</Schema>
<Schema xmlns="http://docs.oasis-open.org/odata/ns/edm" Namespace="Default">
<Function Name="TestFunction" IsBound="true">
<Parameter Name="bindingParameter" Type="Collection(OwinAspNetCore.Models.Product)"/>
<Parameter Name="Val" Type="Edm.Int32" Nullable="false"/>
<Parameter Name="Name" Type="Edm.String"/>
<ReturnType Type="Edm.Int32" Nullable="false"/>
</Function>
<EntityContainer Name="Container">
<EntitySet Name="Products" EntityType="OwinAspNetCore.Models.Product"/>
</EntityContainer>
</Schema>
</edmx:DataServices>
</edmx:Edmx>
در اینجا میتوان EntityTypeها ، EntitySetها و همه‌ی Action‌ها و Function‌های خود را مشاهده نمایید.
به غیر از این، وجود metadata باعث شده به راحتی کلاینت‌های #JavaScript ،Java ،Objective-C ،C و ... بتوانند به راحتی ارتباط کاملی با سرویس‌های شما برقرار نمایند.
برای مثال به صورت معمول یک کلاینت #Cی برای ارتباط برقرار کردن با یک سرویس خارجی باید اینگونه عمل کند (یک درخواست از نوع POST):
string postUrl = "http://localhost:port/....";
HttpClient client = new HttpClient();
var response = client.PostAsync(postUrl, new StringContent(JsonConvert.SerializeObject(new { Rating = 5 }), Encoding.UTF8, "application/json")).Result;
مشکلات این روش کاملا روشن و گویاست: پیچیدگی خیلی زیاد، دیباگ خیلی سخت و refactoring پیچیده و ...
اگر مطالب قبلی را دنبال کرده باشید، به پیاده سازی سرویس‌های Odata پرداختیم. در این لینک یک repository کامل برای کار با odata در asp.net core آماده شده‌است و در این مقاله از آن استفاده نموده‌ام.
بعد از clone کردن آن، پروژه را run نمایید. به چیز بیشتری از آن نیازی نداریم.
حال کافیست یک پروژه‌ی Console Application را ساخته و بعد باید از طریق منوی Tools گزینه‌ی Extensions and Updates را انتخاب و odata v4 client code generator را جستجو نماییم:

آن را نصب نموده و بعد از تکمیل شدن، visual studio را restart کنید.

پروژه‌ی console خود را باز کرده و از طریق Add -> new item، آیتم OData client را جستجو کرده و با نام ProductClient.tt آن را تولید نمایید (نام آن اختیاری است):

فایل ProductClient.tt را که یک T4 code generator میباشد، باز کرده و مقدار ثابت MetadataDocumentUri را به آدرس سرویس odata خود تغییر دهید:

public const string MetadataDocumentUri = "http://localhost:port/odata/";

روی این آیتم کلیک راست و گزینه‌ی Run Custom tool را انتخاب نمایید. این تمام کاری است که نیاز به انجام دادن دارید.

حال فایل Program.cs را باز کرده و آن‌را اینگونه تغییر دهید:

using ConsoleApplication1.OwinAspNetCore.Models;
using System;
using System.Linq;
namespace ConsoleApplication1
{
    public class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Uri uri = new Uri("http://localhost:24977/odata");

            //var context = new Default.Container(uri);
            var context = new TestNameSpace.TestNameSpace(uri);

            //get
            var products = context.Products.Where(pr => pr.Name.Contains("a"))
                .Take(1).Select(pr => new { Firstname = pr.Name, PriceValue = pr.Price }).ToList();

            //add
            context.AddToProducts(new Product() { Name = "Name1", Price = 123 });

            //update
            Product p = context.Products.First();
            p.Name = "changed";
            context.UpdateObject(p);

            //delete
            context.DeleteObject(context.Products.Last());

            //commit
            context.SaveChanges();
        }
    }
}
اینبار همه چیز strongly typed و با همان intellisense معروف خواهد بود. فقط دقت کنید که اگر از Repository معرفی شده، برای سمت سرور خود استفاده میکنید، به دلیل اینکه از Namespace استفاده کرده‌ام، context شما، به نام namespace شما خواهد بود. در غیر اینصورت به صورت default و بدون namespace، باید از Default.Container استفاده شود.

مشاهده میفرمایید که همه‌ی عملیات‌های لازم برای CRUD، به شرط اینکه در سمت سرور طراحی شده باشند، به راحتی از سمت کلاینت قابل فراخوانی خواهند بود.

از این ویژگی فوق العاده میتوان حتی در کلاینت‌ها جاوااسکریپتی نیز استفاده کرد. فرض کنید نرم افزار تحت وبی را با استفاده از jquery یا angularjs طراحی کرده‌اید. قاعدتا فراخوانی درخواست‌های شما به سمت سرور، چیزی شبیه به این خواهد بود:

//angularjs
$http.get("/products/get", {Name: "Test", Company: "Test"})
    .then(function(response) {
        console.log(response.data);
    });

//jquery
$.get("/products/get", {Name: "Test", Company: "Test"}, function(data, status){
        console.log("Data: " + data);
    });

با استفاده از odata و typescript و یک library مربوط به odata client در سمت کلاینت، نرم افزار شما بجای موارد، بالا چیزی شبیه به مثال زیر خواهد بود (با همراه داشتن strongly typed و intellisense کامل)

let product1 = await context.products.filter(c => c.Name.contains("Ali")).toArray();
let product2 = await context.products.getSomeFunction(1, 'Test');
context.product.add({Name: 'Test'} as Product);
await context.saveChanges()


در مقاله‌های آتی به ویژگی‌های بیشتری از Odata خواهیم پرداخت.

مطالب
مدیریت درخواست‌های شرطی در ASP.NET MVC
فرض کنید کنید هدرهای کش کردن عناصر پویا و یا ثابت سایت را برای مدتی مشخص تنظیم کرده‌اید.
سؤال: مرورگر چه زمانی از کش محلی خودش استفاده خواهد کرد (بدون ارسال درخواستی به سرور) و چه زمانی مجددا از سرور درخواست دریافت مجدد این عنصر کش شده را می‌کند؟
برای پاسخ دادن به این سؤال نیاز است با مفهومی به نام Conditional Requests (درخواست‌های شرطی) آشنا شد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


درخواست‌های شرطی

مرورگرهای وب دو نوع درخواست شرطی و غیر شرطی را توسط پروتکل HTTP و HTTPS ارسال می‌کنند. دراینجا، زمانی یک درخواست غیرشرطی ارسال می‌شود که نسخه‌ی ذخیره شده‌ی محلی منبع مورد نظر، مهیا نباشد. در این حالت، اگر منبع درخواستی در سرور موجود باشد، در پاسخ ارسالی خود وضعیت 200 یا HTTP/200 OK را باز می‌گرداند. اگر هدرهای دیگری نیز مانند کش کردن منبع در اینجا تنظیم شده باشند، مرورگر نتیجه‌ی دریافتی را برای استفاده‌ی بعدی ذخیره خواهد کرد.
در بار دومی که منبع مفروضی درخواست می‌گردد، مرورگر ابتدا به کش محلی خود نگاه خواهد کرد. همچنین در این حالت نیاز دارد که بداند این کش معتبر است یا خیر؟ برای بررسی این مورد ابتدا هدرهای ذخیره شده به همراه منبع، بررسی می‌شوند. پس از این بررسی اگر مرورگر به این نتیجه برسد که کش محلی معتبر است، دیگر درخواستی را به سرور ارسال نخواهد کرد.
اما در آینده اگر مدت زمان کش شدن تنظیم شده توسط هدرهای مرتبط، منقضی شده باشد (برای مثال با توجه به max-age هدر کش شدن منبع)، مرورگر هنوز هم درخواست کاملی را برای دریافت نسخه‌ی جدید منبع مورد نیاز، به سرور ارسال نمی‌کند. در اینجا ابتدا یک conditional request را به وب سرور ارسال می‌کند (یک درخواست شرطی). این درخواست شرطی تنها دارای هدرهای If-Modified-Since و یا If-None-Match است و هدف از آن سؤال پرسیدن از وب سرور است که آیا این منبع خاص، در سمت سرور اخیرا تغییر کرده‌است یا خیر؟ اگر پاسخ سرور خیر باشد، باز هم از همان کش محلی استفاده خواهد شد و مجددا درخواست کاملی برای دریافت نمونه‌ی جدیدتر منبع مورد نیاز، به سرور ارسال نمی‌گردد.
پاسخی که سرور جهت مشخص سازی عدم تغییر منابع خود ارسال می‌کند، با هدر HTTP/304 Not Modified مشخص می‌گردد (این پاسخ هیچ body خاصی نداشته و فقط یک سری هدر است). اما اگر منبع درخواستی اخیرا تغییر کرده باشد، پاسخ HTTP/200 OK را در هدر بازگشت داده شده، به مرورگر بازخواهد گرداند (یعنی محتوا را مجددا دریافت کن).


چه زمانی مرورگر درخواست‌های شرطی If-Modified-Since را به سرور ارسال می‌کند؟

اگر یکی از شرایط ذیل برقرار باشد، مرورگر حتی اگر تاریخ کش شدن منبع ویژه‌ای به 10 سال بعد تنظیم شده باشد، مجددا یک درخواست شرطی را برای بررسی اعتبار کش محلی خود به سرور ارسال می‌کند:
الف) کش شدن بر اساس هدر خاصی به نام vary صورت گرفته‌است (برای مثال بر اساس id یا نام یک فایل).
ب) اگر نحوه‌ی هدایت به صفحه‌ی جاری از طریق META REFRESH باشد.
ج) اگر از طریق کدهای جاوا اسکریپتی، دستور reload صفحه صادر شود.
د) اگر کاربر دکمه‌ی refresh را فشار دهد.
ه) اگر قسمتی از صفحه توسط پروتکل HTTP و قسمتی دیگر از آن توسط پروتکل HTTPS ارائه شود.
و ... اگر بر اساس هدر تاریخ مدت زمان کش شدن منبع، زمان منقضی شدن آن فرا رسیده باشد.


مدیریت درخواست‌های شرطی در ASP.NET MVC

تا اینجا به این نکته رسیدیم که قرار دادن ویژگی Output cache بر روی یک اکشن متد، الزاما به معنای کش شدن آن تا مدت زمان تعیین شده نخواهد بود و مرورگر ممکن است (در یکی از 6 حالت ذکر شده فوق) توسط ارسال هدر If-Modified-Since ، سعی در تعیین اعتبار کش محلی خود کند و اگر پاسخ 304 را از سرور دریافت نکند، حتما نسبت به دریافت مجدد و کامل آن منبع اقدام خواهد کرد.
سؤال: چگونه می‌توان هدر If-Modified-Since را در ASP.NET MVC مدیریت کرد؟
پاسخ: اگر از فیلتر OutputCache استفاده می‌کنید، به صورت خودکار هدر Last-Modified را اضافه می‌کند؛ اما این مورد کافی نیست.
در ادامه یک کنترلر و اکشن متد GetImage آن‌را ملاحظه می‌کنید که تصویری را از مسیر app_data/images خوانده و بازگشت می‌دهد. همچنین این تصویر بازگشت داده شده را نیز با توجه به OutputCache آن به مدت یک ماه کش می‌کند.
using System.IO;
using System.Web.Mvc;

namespace MVC4Basic.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        const int AMonth = 30 * 86400;

        [OutputCache(Duration = AMonth, VaryByParam = "name")]
        public ActionResult GetImage(string name)
        {
            name = Path.GetFileName(name);
            var path = Server.MapPath(string.Format("~/app_data/images/{0}", name));
            var content = System.IO.File.ReadAllBytes(path);
            return File(content, "image/png", name);
        }
    }
}
با این View که تصویر خود را توسط اکشن متد GetImage تهیه می‌کند:
 <img src="@Url.Action("GetImage","Home", new { name = "test.png"})"/>
در سطر اول متد GetImage، یک break point قرار دهید و سپس برنامه را توسط VS.NET اجرا کنید.
بار اول که صفحه‌ی اول برنامه درخواست می‌شود، یک چنین هدرهایی رد و بدل خواهند شد (توسط ابزار‌های توکار مرورگر وب کروم تهیه شده‌‌است؛ همان دکمه‌ی F12 معروف):
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:200 OK

Response Headers
Cache-Control:public, max-age=2591916
Expires:Sat, 31 May 2014 12:45:55 GMT
Last-Modified:Thu, 01 May 2014 12:45:55 GMT
چون status code آن مساوی 200 است، بنابراین دریافت کامل فایل صورت خواهد گرفت. فیلتر OutputCache نیز مواردی مانند Cache-Control، Expires و Last-Modified را اضافه کرده‌است.

در همین حال اگر صفحه را ریفرش کنیم (فشردن دکمه‌ی F5)، اینبار هدرهای حاصل چنین شکلی را پیدا می‌کنند:
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:304 Not Modified

Request Headers
If-Modified-Since:Thu, 01 May 2014 12:45:55 GMT
در اینجا چون یکی از حالات صدور درخواست‌های شرطی (ریفرش صفحه) رخداده است، هدر If-Modified-Since نیز در درخواست حضور دارد. پاسخ آن از طرف وب سرور (و نه برنامه؛ چون اصلا متد کش شده‌ی GetImage دیگر اجرا نخواهد شد و به break point داخل آن نخواهیم رسید)، 304 یا تغییر نکرده‌است. بنابراین مرورگر مجددا درخواست دریافت کامل فایل را نخواهد داد.

در ادامه بجای اینکه صفحه را ریفرش کنیم، یکبار دیگر در نوار آدرس آن، دکمه‌ی Enter را فشار خواهیم داد تا آدرس موجود در آن (ریشه سایت) مجددا در حالت معمولی دریافت شود.
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:200 OK (from cache)
همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار پاسخ نمایش داده شده 200 است اما در ادامه‌ی آن ذکر شده‌است from cache. یعنی درخواستی را به سرور برای دریافت فایل ارسال نکرده است. عدم رسیدن به break point داخل متد GetImage نیز مؤید آن است.

مشکل! مرورگر را ببندید، تا کار دیباگ برنامه خاتمه یابد. مجددا برنامه را اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که ... اجرای برنامه در Break point قرار گرفته در سطر اول متد GetImage متوقف می‌شود. چرا؟! مگر قرار نبود تا یک ماه دیگر کش شود؟! هدر رد و بدل شده نیز Status Code:200 OK کامل است (که سبب دریافت کامل فایل می‌شود).
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:200 OK

Request Headers
If-Modified-Since:Thu, 01 May 2014 12:45:55 GMT
راه حل: هدر If-Modified-Since را باید برای اولین بار فراخوانی اکشن متدی که حاصل آن نیاز است کش شود، خودمان و به صورت دستی مدیریت کنیم (فیلتر OutputCache این‌کار را انجام نمی‌دهد). به نحو ذیل:
using System;
using System.IO;
using System.Net;
using System.Web.Mvc;

namespace MVC4Basic.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        const int AMonth = 30 * 86400;

        [OutputCache(Duration = AMonth, VaryByParam = "name")]
        public ActionResult GetImage(string name)
        {
            name = Path.GetFileName(name);
            var path = Server.MapPath(string.Format("~/app_data/images/{0}", name));

            var lastWriteTime = System.IO.File.GetLastWriteTime(path);
            this.Response.Cache.SetLastModified(lastWriteTime.ToUniversalTime());

            var header = this.Request.Headers["If-Modified-Since"];
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(header))
            {
                DateTime isModifiedSince;
                if (DateTime.TryParse(header, out isModifiedSince) && isModifiedSince > lastWriteTime)
                {
                    return new HttpStatusCodeResult(HttpStatusCode.NotModified);
                }
            }

            var content = System.IO.File.ReadAllBytes(path);
            return File(content, "image/png", name);
        }
    }
}
در این حالت اگر مرورگر هدر If-Modified-Since را ارسال کرد، یعنی آدرس درخواستی هم اکنون در کش آن موجود است؛ فقط نیاز دارد تا شما پاسخ دهید که آیا آخرین تاریخ تغییر فایل درخواستی، از زمان آخرین درخواست صورت گرفته از سایت شما، تغییری کرده‌است یا خیر؟ اگر خیر، فقط کافی است 304 یا HttpStatusCode.NotModified را بازگشت دهید (بدون نیاز به بازگشت اصل فایل).
برای امتحان آن همانطور که عنوان شد فقط کافی است یکبار مرورگر خود را کاملا بسته و مجددا برنامه را اجرا کنید.
 Remote Address:127.0.0.1:5656
Request URL:http://localhost:10419/Home/GetImage?name=test.png
Request Method:GET
Status Code:304 Not Modified

Request Headers
If-Modified-Since:Thu, 01 May 2014 13:43:32 GMT

موارد کاربرد
اکثر فید خوان‌های معروف نیز ابتدا هدر If-Modified-Since  را ارسال می‌کنند و سپس (اگر چیزی تغییر کرده بود) محتوای فید شما را دریافت خواهند کرد. بنابراین برای کاهش بار برنامه و هچنین کاهش میزان انتقال دیتای سایت، مدیریت آن در حین ارائه محتوای پویای فیدها نیز بهتر است صورت گیرد. همچنین هر جایی که قرار است فایلی به صورت پویا به کاربران ارائه شود؛ مانند مثال فوق.


تبدیل این کدها به روش سازگار با ASP.NET MVC

ما در اینجا رسیدیم به یک سری کد تکراری if و else که باید در هر اکشن متدی که OutputCache دارد، تکرار شود. روش AOP وار آن در ASP.NET MVC، تبدیل این کدها به یک فیلتر با قابلیت استفاده‌ی مجدد است:
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method, AllowMultiple = false)]
    public sealed class SetIfModifiedSinceAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        public string Parameter { set; get; }
        public string BasePath { set; get; }

        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var response = filterContext.RequestContext.HttpContext.Response;
            var request = filterContext.RequestContext.HttpContext.Request;

            var path = getPath(filterContext);
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(path))
            {
                response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.NotFound;
                filterContext.Result = new EmptyResult();
                return;
            }

            var lastWriteTime = File.GetLastWriteTime(path);
            response.Cache.SetLastModified(lastWriteTime.ToUniversalTime());

            var header = request.Headers["If-Modified-Since"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(header)) return;
            DateTime isModifiedSince;
            if (DateTime.TryParse(header, out isModifiedSince) && isModifiedSince > lastWriteTime)
            {
                response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.NotModified;
                response.SuppressContent = true;
                filterContext.Result = new EmptyResult();
            }
        }

        string getPath(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            if (!filterContext.ActionParameters.ContainsKey(Parameter)) return string.Empty;
            var name = filterContext.ActionParameters[Parameter] as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) return string.Empty;

            var path = Path.GetFileName(name);
            path = filterContext.HttpContext.Server.MapPath(string.Format("{0}/{1}", BasePath, path));
            return !File.Exists(path) ? string.Empty : path;
        }
    }
در اینجا توسط filterContext، می‌توان به مقادیر پارامترهای ارسالی به یک اکشن متد، توسط filterContext.ActionParameters دسترسی پیدا کرد. بر این اساس می‌توان مقدار پارامتر نام فایل درخواستی را یافت. سپس مسیر کامل آن‌را بازگشت داد. اگر فایل موجود باشد، هدر If-Modified-Since درخواست، استخراج می‌شود. اگر این هدر تنظیم شده باشد، آنگاه بررسی خواهد شد که تاریخ تغییر فایل درخواستی جدیدتر است یا قدیمی‌تر از آخرین بار مرور سایت توسط مرورگر.

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
        [SetIfModifiedSince(Parameter = "name", BasePath = "~/app_data/images/")]
        [OutputCache(Duration = AMonth, VaryByParam = "name")]
        public ActionResult GetImage(string name)
        {
            name = Path.GetFileName(name);
            var path = Server.MapPath(string.Format("~/app_data/images/{0}", name));
            var content = System.IO.File.ReadAllBytes(path);
            return File(content, "image/png", name);
        }
البته بدیهی است اگر منطق ارسال 304 بر اساس تاریخ تغییر فایل باشد، روش فوق جواب خواهد داد. برای مثال اگر این منطق بر اساس تاریخ ثبت شده در دیتابیس است، قسمت محاسبه‌ی lastWriteTime را باید مطابق روش مطلوب خود تغییر دهید.


خلاصه‌ی بحث
چون فیلتر OutputCache در ASP.NET MVC، هدر If-Modified-Since را پردازش نمی‌کند (از این جهت که پردازش آن برای نمونه در مثال فوق وابسته به منطق خاصی است و عمومی نیست)، اگر با هر بار گشودن سایت خود مشاهده کردید، تصاویر پویایی که قرار بوده یک ماه کش شوند، دوباره از سرور درخواست می‌شوند (البته به ازای هرباری که مرورگر از نو اجرا می‌شود و نه در دفعات بعدی که صفحات سایت با همان وهله‌ی ابتدایی مرور خواهند شد)، نیاز است خودتان دسترسی کار پردازش هدر If-Modified-Since را انجام داده و سپس status code 304 را در صورت نیاز، ارسال کنید.
و در حالت عمومی، طراحی سیستم caching محتوای پویای شما بدون پردازش هدر If-Modified-Since ناقص است (تفاوتی نمی‌کند که از کدام فناوری سمت سرور استفاده می‌کنید).
 

برای مطالعه بیشتر
Understanding Conditional Requests and Refresh
Use If-Modified-Since header in ASP.NET 
Make your browser cache the output of an HttpHandler
304 Your images from a database
Conditional GET
Website Performance with ASP.NET - Part4 - Use Cache Headers
ASP.NET MVC 304 Not Modified Filter for Syndication Content
مطالب
بارگذاری پویای کامپوننت‌های Angular به همراه امکان Lazy loading پویای ماژول‌ها

در نسخه‌های قبل از Angular CLI 6.0، صرفا امکان Bundle کردن جداگانه‌ی ماژول‌هایی که در قسمت  loadChildren مرتبط با تنظیمات مسیریابی  ذکر شده بودند، وجود داشت. بنابراین در برخی از شرایط اگر نیاز به امکان بارگذاری ماژولی به صورت Lazy load بود، باید از سیستم مسیریابی استفاده می‌شد یا اینکه با یکسری ترفند، CLI و Webpack را مجبور به ساخت فایل chunk جداگانه برای ماژول مورد نظر می‌کردید. از زمان انتشار Angular CLI 6.0 امکان Lazy loading پویا نیز مهیا می‌باشد؛ به این ترتیب بدون وابستگی به سیستم مسیریابی، باز هم می‌توان از مزایای Lazy loading بهره برد. در این مطلب روش استفاده از این قابلیت و همچنین نحوه‌ی بارگذاری پویای یک کامپوننت مرتبط با یک ماژول Lazy load شده را بررسی خواهیم کرد. برای این منظور در ادامه با ایجاد یک TabLayout با استفاده از Angular Material Tabs با یکی از موارد پر استفاده‌ی قابلیت مذکور آشنا خواهیم شد.

پیش نیازها

کار را با طراحی و پیاده سازی TabService شروع می‌کنیم. برای این منظور یک سرویس را در فولدر services موجود در کنار CoreModule ایجاد خواهیم کرد؛ به این جهت ابتدا مدل‌های زیر را خواهیم داشت:

import { Type, ValueProvider } from '@angular/core';

export interface OpenNewTabModel {
  label: string;
  componentType: Type<any>;
  iconName: string;
  modulePath?: string;
  data?: ValueProvider[];
}
واسط تعریف شده‌ی در بالا به عنوان قرارداد مدل ورودی متد open مرتبط با سرویس TabService استفاده می‌شود. در اینجا componentType، نوع کامپوننت را مشخص می‌کند که قرار است داخل برگه‌ی جدید نمایش داده شود. modulePath هم به مسیر ماژولی که باید به صورت پویا بارگذاری شود، اشاره می‌کند. دلیل وجود خصوصیت data را نیز در ادامه خواهیم دید.
import { TabItemComponent } from './tab-item-component';

export interface TabItem {
  label: string;
  iconName: string;
  component: TabItemComponent;
}

OpenNewTabModel برای ارسال داده توسط مصرف کننده از این سرویس در نظر گرفته شده است. ولی واسط TabItem دارای خصوصیاتی می‌باشد که ما برای نمایش یک برگه‌ی جدید نیازمندیم. TabItemComponent نیز دارای خصوصیاتی است که مورد نیاز دایرکتیو« NgComponentOutlet» است. 

import { Injector, NgModuleFactory, Type } from '@angular/core';

export interface TabItemComponent {
  componentType: Type<any>;
  moduleFactory?: NgModuleFactory<any>;
  injector: Injector;
}

همانطور که اشاره شد، برای بارگذاری پویای یک کامپوننت از NgComponentOutlet استفاده خواهیم کرد؛ لذا اگر modulePath ای توسط مصرف کننده از TabService، مهیا شده باشد، لازم است ابتدا ماژول مورد نظر به صورت پویا بارگذاری شود و moduleFactory بدست آمده را به عنوان ورودی دایرکتیو مذکور ارسال کنیم. TabService، پیاده سازی به شکل زیر خواهد داشت:
import { BehaviorSubject, Observable } from 'rxjs';
import {
  Injectable,
  Injector,
  NgModuleFactory,
  NgModuleFactoryLoader
} from '@angular/core';

import { OpenNewTabModel } from '../models/open-new-tab-model';
import { TabItem } from '../models/tab-item';

@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class TabService {
  private tabItemSubject: BehaviorSubject<TabItem[]> = new BehaviorSubject<
    TabItem[]
  >([]);

  constructor(
    private loader: NgModuleFactoryLoader,
    private injector: Injector
  ) {}

  get tabItems$(): Observable<TabItem[]> {
    return this.tabItemSubject.asObservable();
  }

  open(newTab: OpenNewTabModel) {
    if (newTab.modulePath) {
      this.loader
        .load(newTab.modulePath)
        .then((moduleFactory: NgModuleFactory<any>) => {
          this.openInternal(newTab, moduleFactory);
        });
    } else {
      this.openInternal(newTab);
    }
  }

  private openInternal(newTab: OpenNewTabModel, moduleFactory?: NgModuleFactory<any>) {
    const newTabItem: TabItem = {
      label: newTab.label,
      iconName: newTab.iconName,
      component: {
        componentType: newTab.componentType,
        moduleFactory: moduleFactory,
        injector: newTab.data
          ? Injector.create(newTab.data, this.injector)
          : this.injector
      }
    };

    this.tabItemSubject.getValue().push(newTabItem);
    this.tabItemSubject.next(this.tabItemSubject.getValue());
  }

  close(index: number) {
    this.tabItemSubject.getValue().splice(index, 1);
    this.tabItemSubject.next(this.tabItemSubject.getValue());
  }
}
روش کار به این شکل می‌باشد که یک مخزن، برای لیست برگه‌های درخواستی برای نمایش، تحت عنوان tabItemSubject و از نوع BehaviorSubject در نظر گرفته شده تا مصرف کننده از این سرویس که قصد نمایش برگه‌ها را دارد، از تغییرات لیست موجود آگاه شود. عموما TabsComponent، مشترک پراپرتی فقط خواندنی ‎‎‎tabItems‎$ خواهد شد و بقیه بخش‌ها صرفا دستور گشودن برگه‌ی جدید را با متد open صادر خواهند کرد.
یکی از وابستگی‌های این سرویس، وهله‌ای می‌باشد از کلاس  NgModuleFactoryLoader  که در سیستم مسیریابی نیز از همین کلاس برای بارگذاری ماژول‌ها استفاده می‌شود. البته نیاز است که یکی از پیاده سازی‌های این کلاس انتزاعی را به سیستم تزریق وابستگی‌ها نیز معرفی کنید:
{ provide: NgModuleFactoryLoader, useClass: SystemJsNgModuleLoader }
در بدنه متد open، ابتدا بررسی می‌شود که اگر modulePath مشخص شده‌است، ماژول مورد نظر ابتدا توسط متد load مرتبط با وهله NgModuleFactoryLoader به صورت پویا بارگذاری شود و سپس با استفاده از moduleFactory بدست آمده، متد openInternal فراخوانی خواهد شد.
 در بدنه متد openInternal، تنهای نکته‌ای که ذکر آن اهمیت دارد، مرتبط است به مقداردهی خصوصیت injector شیء ایجاد شده. باتوجه به اینکه تا زمان نگارش مطلب جاری امکان کار با Input‌ها و Output‌های کامپوننت مورد نظر که قرار است با استفاده از NgComponentOutlet بارگذاری شود، وجود ندارد، لذا راه حل فعلی، استفاده از سیستم تزریق وابستگی‌ها می‌باشد. برای این منظور، با استفاده از متد استاتیک create کلاس Injector یک child injector ایجاد شده و ValueProvider‌های مشخص شده توسط خصوصیت data، به صورت خودکار رجیستر خواهند شد. در نهایت آگاه سازی مشترکین خصوصیت ‎‎‎tabItems‎با استفاده از فراخوانی متد next مرتبط با tabItemSubject انجام می‌گیرد.

پیاده سازی TabsComponent
import { Component, OnInit } from '@angular/core';

import { TabService } from './../../../services/tab.service';

@Component({
  selector: 'app-tabs',
  templateUrl: './tabs.component.html',
  styleUrls: ['./tabs.component.scss']
})
export class TabsComponent implements OnInit {
  constructor(public service: TabService) {}

  ngOnInit() {}
}

همانطور که عنوان شد، مشترک اصلی خصوصیت tabItems سرویس TabService، کامپوننت تعریف شده‌ی بالا می‌باشد. قالب مرتبط با آن به شکل زیر است:
<mat-tab-group>
  <mat-tab
    *ngFor="let tabItem of (service.tabItems$ | async); let index = index"
  >
    <ng-template mat-tab-label>
      <mat-icon
        class="icon"
        aria-label="icon for tab"
      >{{tabItem.iconName}}</mat-icon>
      <span class="full">{{ tabItem.label }}</span>
    
      <mat-icon
        class="close"
        (click)="service.close(index)"
        aria-label="close tab button"
        >close</mat-icon
      >
      <!-- </button> -->
    </ng-template>

    <ng-container *ngIf="tabItem.component.moduleFactory">
      <ng-container
        *ngComponentOutlet="
          tabItem.component.componentType;
          ngModuleFactory: tabItem.component.moduleFactory;
          injector: tabItem.component.injector
        "
      >
      </ng-container>
    </ng-container>
    <ng-container *ngIf="!tabItem.component.moduleFactory">
      <ng-container
        *ngComponentOutlet="
          tabItem.component.componentType;
          injector: tabItem.component.injector
        "
      >
      </ng-container>
    </ng-container>
  </mat-tab>
</mat-tab-group>

در تکه کد بالا، ابتدا با استفاده از وهله تزریق شده TabService در کامپوننت مذکور، به شکل زیر، مشترک تغییرات لیست برگه‌ها شده‌ایم و با استفاده از دایرکتیو ‎*ngFor به ازای تک تک tabItem‌های درخواست شده برای گشوده شدن، به شکل زیر کار وهله سازی پویا از کامپوننت مشخص شده انجام می‌شود:

<ng-container *ngComponentOutlet="tabItem.component.componentType; ngModuleFactory: tabItem.component.moduleFactory; injector: tabItem.component.injector">
</ng-container>

خوب، با استفاده از آنچه تا اینجای مطلب بررسی شد، می‌توان یک سیستم راهبری مبتنی بر Tab را نیز برپا کرد که مطلب جدایی را می‌طلبد. برای تکمیل مکانیزم بارگذاری پویای ماژول‌ها، نیاز است تا مسیر ماژول مورد نظر را در فایل angular.json و بخش lazyModules به شکل زیر معرفی کنید:

"build": {
          "builder": "@angular-devkit/build-angular:browser",
          "options": {
            "outputPath": "dist/MaterialAngularTabLayout",
            "index": "src/index.html",
            "main": "src/main.ts",
            "polyfills": "src/polyfills.ts",
            "tsConfig": "src/tsconfig.app.json",
            "assets": [
              "src/favicon.ico",
              "src/assets"
            ],
            "styles": [
              "./node_modules/@angular/material/prebuilt-themes/indigo-pink.css",
              "src/styles.scss"
            ],
            "lazyModules": [
              "src/app/lazy/lazy.module"
            ],
            "scripts": []
          },

به عنوان مثال قصد داریم ماژول LazyModule را به صورت پویا بارگذاری کرده و LazyComponent موجود در این ماژول را به صورت پویا در برگه‌ی جدیدی نمایش دهیم. برای این منظور کدهای فایل AppComponent.ts را به شکل زیر تغییر خواهیم داد:

import { Component } from '@angular/core';
import { IdModel } from './core/models/id-model';
import { LazyComponent } from './lazy/lazy.component';
import { OpenNewTabModel } from './core/models/open-new-tab-model';
import { TabService } from './core/services/tab.service';

@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.scss']
})
export class AppComponent {
  title = 'MaterialAngularTabLayout';
  constructor(private tabService: TabService) {}
  loadLazyComponent() {
    this.tabService.open(<OpenNewTabModel>{
      label: 'Loaded Lazy Component',
      iconName: 'thumb_up',
      componentType: LazyComponent,
      modulePath: 'src/app/lazy/lazy.module#LazyModule',
      data: [{ provide: IdModel, useValue: <IdModel>{ id: 1 } }]
    });
  }
}

در تکه کد بالا با تزریق TabService به سازنده‌ی آن، قصد گشودن برگه‌ی جدیدی را توسط متد open آن، داریم. در بدنه‌ی متد loadLazyComponent یک شیء با قرارداد OpenNewTabModel ایجاد شده و به عنوان آرگومان به متد open ارسال شده است. توجه داشته باشید که modulePath اینجا نیز به مانند خصوصیت loadChildren مرتبط با اشیاء مسیریابی، باید مقدار دهی شود. همچنین قصد داشتیم اطلاعاتی را نیز به کامپوننت مورد نظر ارسال کنیم؛ همانند مکانیزم مسیریابی که با پارامترها این چنین کارهایی صورت می‌پذیرد. در اینجا از یک کلاس به شکل زیر استفاده شده‌است:

export class IdModel {
  constructor(public id: number) {}
}

در این صورت پیاده سازی LazyComponent نیز به شکل زیر خواهد بود:

import { Component, OnInit } from '@angular/core';

import { IdModel } from './../core/models/id-model';

@Component({
  selector: 'app-lazy',
  templateUrl: './lazy.component.html',
  styleUrls: ['./lazy.component.scss']
})
export class LazyComponent implements OnInit {
  constructor(private model: IdModel) {}

  ngOnInit() {
    console.log(this.model);
  }
}

البته فراموش نکنید کامپوننتی را که نیاز است به صورت پویا بارگذاری شود، در قسمت entryComponents مرتبط با NgModule متناظر به شکل نیز معرفی کنید:

import { CommonModule } from '@angular/common';
import { LazyComponent } from './lazy.component';
import { NgModule } from '@angular/core';

@NgModule({
  imports: [CommonModule],
  declarations: [LazyComponent],
  entryComponents: [LazyComponent]
})
export class LazyModule {}

با خروجی زیر:

و chunk تولید شده برای ماژول مورد نظر:


در صورتیکه در حالت production پروژه را بیلد کنید، هش مرتبط برای chunk تولید شده نیز ایجاد خواهد شد.


کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.