در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر میشوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحتتر کند.
یک نکتهی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده میشوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارتهای ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آنها اشاره میکنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره میکنند.
یک. برای هر تکه کد و یا متدی که مینویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/** * * <p> * check network is available or not <br/> * internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class * </p> * <p> * Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b> * </p> * @param context * @return returns true if a network is available */ public boolean isNetworkAvailable(Context context) { ConnectivityManager connectivityManager = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE); NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo(); return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected(); }
public class ProjectSettings { public static NotificationsId=new NotificationsId(); public static UrlAddresss=new UrlAddresss(); public static SdPath=new SdPath(); ...... }
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام میدهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
public interface IMessageUI { void ShowToast(Context context,String message); } public class MessageUI impelement IMessageUI { public void ShowToast(Context context,string message) { Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show(); } }
چهار. اگر برای اولین بار است وارد اندروید میشوید، خوب چرخههای یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده میشود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد دادهها نباشد.
تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایهای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا میگردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا میگردد.
از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفتهاید رویداد OnStop اجرا شدهاست و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز میگردند.
شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق میافتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامهتان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محلهای مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا میشود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
<receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true"> <intent-filter> <action android:name="org.telegram.start" /> <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" /> </intent-filter> </receiver>
public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver { public void onReceive(Context context, Intent intent) { AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() { @Override public void run() { ApplicationLoader.startPushService(); } }); } }
برنامه تلگرام حتی برای حالتهای پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص میشود:
<receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" > <intent-filter> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" /> <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" /> <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" /> </intent-filter> </receiver>
هفت. اگر از یک ORM برای لایه دادهها استفاده میکنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORMهای اندروید صحبت کردهایم و ORMهای خوش دستی که خودم از آنها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه میکنند) در این نوع ORMها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
From query= new Select() .from(Poem.class) .innerJoin(BankPoemsGroups.class) .on("poems.id=bank_poems_groups.poem") .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId)); return query.execute();
@Table(name="poems") public class Poem extends Model { public static String tableName="poems"; public static String codeColumn="code"; public static String titleColumn="title"; public static String bookColumn="book"; ...... @Column(name="code",index = true) public int Code; @Column(name="title") public String Title; @Column(name="book") public Book Book; .....}
From query= new Select() .from(Poem.class) .innerJoin(BankPoemsGroups.class) .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn) .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId)); return query.execute();
public class QueryConcater { public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2) { String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2; return query; } ...... }
return new Select() .from(Color.class) .innerJoin(ProductItem.class) .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName, ProductItem.ColorColumn, Color.TableName)) .where(queryConcater.WhereConditionQuery (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId) .execute();
هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که میتوانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم میکند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارشها شامل:
- وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
- مشخصات گوشی
- این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
- گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
نه. آکرا همانند Elmah نمیتواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catchها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);
نمونه اشتباه:
public void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) { try { InputStream in = new FileInputStream(source); OutputStream out = new FileOutputStream(destination); long fileLength=new File(source).length(); // Transfer bytes from in to out byte[] buf = new byte[64*1024]; int len; long total=0; while ((len = in.read(buf)) > 0) { out.write(buf, 0, len); total+=len; copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total); } in.close(); out.close(); } catch (IOException e) { e.printStackTrace(); } }
public void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException { InputStream in = new FileInputStream(source); OutputStream out = new FileOutputStream(destination); long fileLength=new File(source).length(); // Transfer bytes from in to out byte[] buf = new byte[64*1024]; int len; long total=0; while ((len = in.read(buf)) > 0) { out.write(buf, 0, len); total+=len; copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total); } in.close(); out.close(); }
کاهش اهمیت سیستم عاملهای کلاینتها
نظر شخصی هست در مورد WebAssemblyها و progressive-web-apps که آیندهی برنامههای کلاینتها را رقم خواهند زد و تاثیر شگرف آنها نه فقط بر روی نحوهی تهیهی برنامههای سمت کلاینت خواهند بود، بلکه اهمیت سیستم عاملهای کلاینتها را نیز به شدت کاهش میدهند. تا حدی که این روزها افراد بیشتر بخاطر برنامههای مفید، «وسایل الکترونیکی» را میخرند و نه اینکه کامپیوتری را تهیه کنند، صرفا بخاطر سیستم عامل آن. در آیندهای نزدیک، اهمیت سیستم عاملها هم تا حد ابزارهایی که صرفا قابلیت اجرای مرورگرها را دارند، کاهش خواهند یافت.
برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیسهای IHttpModule و IHttpHandler در درخواستها دخالت نماید.
public void Init(HttpApplication app) { app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest); } public void Dispose(){ }
BeginRequest | این رویداد اولین رویدادی است که اجرا میشود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه |
AuthenticateRequest | خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر میخواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد میتواند کمکتان کند |
AuthorizeRequest | بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام میشود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود. |
ResolveRequestCache | این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده میشود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست میتوانید در این قسمتها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... |
AcquireRequestState | این قسمت برای مدیریت state میباشد مثلا مدیریت session ها |
PreRequestHandlerExecute | این رویداد قبل از httphandler اجرا میشود. |
PostRequestHandlerExecute | این رویداد بعد از httphandler اجرا میشود. |
ReleaseRequestState | این رویداد برای این صدا زده میشود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید stateهای ایجاد شده را release یا رها کنید. |
UpdateRequestCache | برای خصوصی سازی output cache بکار میرود. |
EndRequest | عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. |
PreSendRequestHeaders | این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید. |
PreSendRequestContent | این رویداد موقعی صدا زده میشود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر میخواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید. |
Error | این رویداد موقعی رخ میدهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید. |
Disposed | این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. میشود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته. |
کد زیر را در نظر بگیرید:
public class UrlPath : IHttpModule { public void Init(HttpApplication app) { app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest); app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest); } public void Dispose() { } void _BeginRequest(object sender, EventArgs e) { HttpApplication app = (HttpApplication) sender; app.Context.Items["start"] = DateTime.Now; if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx")) { app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx")); } } void _EndRequest(object sender, EventArgs e) { HttpApplication app = (HttpApplication)sender; string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString(); Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); } }
<httpModules> <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> </httpModules>
<system.webServer> <modules> <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/> </modules> </system.webServer>
<validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
HTTP Error 500.22 - Internal Server Error
public class HomeViewModel { public string Id { get; set; } public string Message { get; set; } public DateTime DateTime { get; set; } }
اکنون به پوشهی Views بروید و فایل Index.cshtml را به این صورت تغییر دهید:
@model AspNetCoreDependencyInjection.Models.HomeViewModel @{ ViewData["Title"] = "Home"; } <div> <div> <div> <p> <b>Id : </b><span>@Model.Id</span> <br /> <b>Date And Time : </b><span> @Model.DateTime </span> <br/> <b>Message : </b><span>@Model.Message</span> </p> </div> </div> </div>
using AspNetCoreDependencyInjection.Services; namespace AspNetCoreDependencyInjection.ServicesImplentaions { public class MessageServiceAA { public string Message() { return "A message from MessageServiceAA"; } } }
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Helpers { public class GuidProvider { private readonly Guid _serviceGuid; public GuidProvider() { _serviceGuid = Guid.NewGuid(); } public Guid GetNewGuid() => Guid.NewGuid(); public string GetGuidAsFormatedString(string prefix = "") => getFormatedGuid(_serviceGuid, prefix); private string getFormatedGuid(Guid guid, string prefix = "") { var guidString = guid.GetHashCode().ToString("x"); if (string.IsNullOrEmpty(prefix) == false) guidString = new StringBuilder($"{prefix}-").Append(guidString).ToString(); return guidString; } } }
حالا درون کنترل HomeController، این تغییرات را انجام میدهیم:
private readonly ILogger<HomeController> _logger; private readonly MessageServiceAA _messageService; private readonly GuidProvider _ guidProvider; public HomeController(ILogger<HomeController> logger) { _logger = logger; _messageService = new MessageServiceAA(); _guidProvider = new GuidProvider(); } public IActionResult Index() { var model = new HomeViewModel() { Id = _ guidProvider.GetGuidAsFormatedString(), Message = _messageService.Message(), DateTime = DateTime.Now, }; return View(model); }
همانطور که میبینید، در کد بالا، کنترلر HomeController، به دو شیء از کلاسها و یا سرویسهای GuidProvider و MessageServiceAA به صورت مستقیم وابسته شدهاست و با هر تغییری در هر کدام از این سرویسها، باید دوباره کامپایل شود. علاوه بر این اگر بخواهیم پیاده سازیهای مختلفی را برای هر کدام از این موارد، ارائه دهیم، به مشکل بر میخوریم. خب بیاید تغییراتی را در کد بالا بدهیم تا مشکلات ذکر شده را حل کنیم.
برای این منظور پوشهای را به نام Services میسازیم و اینترفیسی را
به نام IMessageBrokerA ایجاد میکنیم و سپس کاری میکنیم که MessageServiceAA از این
اینترفیس ارث بری کند:
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Services { public interface IMessageServiceA { string Message(); } }
و حالا میخواهیم با
استفاده از تزریق وابستگی، وابستگی کنترلر HomeController را از کلاس MessageBrokerAA لغو کرده و آن را به اینترفیس IMessageBrokerA (انتزاع) وابسته کنیم. در
اینجا ما از تکنیک تزریق درون سازنده یا Constructor Injection استفاده میکنیم.
تزریق درون سازنده
در این تکنیک، ما لیستی از وابستگیهای مورد نیاز را به عنوان پارامترهای ورودی سازندهی کلاس، تعریف میکنیم:private readonly ILogger<HomeController> _logger; private readonly IMessageServiceA _messageService; private readonly GuidProvider _guidHelper; public HomeController(ILogger<HomeController> logger , IMessageServiceA messageService) { _logger = logger; _messageService = messageService; _messageService = new MessageServiceAA(); _guidHelper = new GuidProvider(); }
- IServiceCollection : برای ثبت سرویسها
- IServiceProvider : برای واکشی سرویسها
در ASP.NET Core معمولترین مکان برای ثبت کردن سرویسها درون Container، به صورت پیش فرض درون کلاس Startup و درون متد ConfigureServices انجام میگیرد.
به صورت پیش فرض کلاس Startup دو متد دارد:
- ConfigureServices : برای پیکربندی و ثبت سرویسهای درونی DI Container استفاده میشود.
- Configure : برای تنظیمات pipeline میان افزارها ( Middlewares ) بکار میرود.
در اینجا پیاده سازی پیش فرض کلاس Startup را میبینیم که البته کدهای درون متد Configure را برای درگیر نکردن ذهن شما، مخفی کردهایم:
public class Startup { public Startup(IConfiguration configuration) { Configuration = configuration; } public IConfiguration Configuration { get; } // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container. public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddControllersWithViews(); } // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline. public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env) { // کدها جهت خوانایی بیشتر مخفی شده اند } }
همانطورکه میبینید، متد ConfigureService پارامتر IServiceCollection را میگیرد که به وسیلهی WebHost در زمان اجرای برنامه، مقدار دهی میشود.
تعداد زیادی Extension method برای IServiceCollection وجود دارند که برای پشتیبانی از ثبت کردن سرویسهای مختلف در سناریوهای گوناگون به کار میروند. در اینجا ما از نسخهی 3.1 چارچوب ASP.NET Core استفاده میکنیم. برای همین هم برای ثبت سرویسهای پیش فرض فریمورک MVC از متد توسعهی services.AddControllersWithViews() استفاده میکنیم. متد توسعهی AddControllersWithViews() سرویسهایی را که معمولا در فریم ورک MVC استفاده میشوند، درون IServiceCollection ثبت میکند. در نسخههای قبلی چارچوب ASP.NET Core، مانند نسخههای 2.1 و 2.2 برای این کار از متد توسعهی AddMvc() استفاده میشد.
در Microsoft Dependency Injection Container ، معمولا ترتیب ثبت سرویسها مهم نیست.
خب، اولین سرویس اختصاصی برنامهی خودمان را با چرخهی حیات Transient و زیر سرویس پیشین، به شکل زیر ثبت میکنیم :
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddControllersWithViews(); services.AddTransient<IMessageServiceA, MessageServiceAA>(); }
public static IServiceCollection AddTransient<TService, TImplementation>(this IServiceCollection services)
در اینجا وقتی ما برای IMessageServiceA ، پیاده سازی MessageServiceA را ثبت میکنیم، از این به بعد DI Container، هر زمانیکه در لیست پارامترهای سازندهی یک کلاس، IMessageServiceA را مشاهده کند، بررسی میکند که چه کلاسی به عنوانی پیاده سازی این اینترفیس ثبت شدهاست، سپس از آن نمونه سازی میکند و درون سازندهی مورد نظر تزریق میکند. خب، حالا برنامه را دوباره اجرا کنید؛ میبینید که برنامه اجرا میشود.
پروژه Cosmos
China Operating System یا COS
<services> <service name="MyNewsWCFLibrary.MyNewsService"> <host> <baseAddresses> <add baseAddress="http://localhost:8080/MyNewsWCFLibrary/MyNewsService/" /> </baseAddresses> </host> <!-- Service Endpoints --> <!-- Unless fully qualified, address is relative to base address supplied above --> <endpoint address="" binding="basicHttpBinding" contract="MyNewsWCFLibrary.IMyNewsService"> <!-- Upon deployment, the following identity element should be removed or replaced to reflect the identity under which the deployed service runs. If removed, WCF will infer an appropriate identity automatically. --> <identity> <dns value="localhost" /> </identity> </endpoint> <!-- Metadata Endpoints --> <!-- The Metadata Exchange endpoint is used by the service to describe itself to clients. --> <!-- This endpoint does not use a secure binding and should be secured or removed before deployment --> <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding" contract="IMetadataExchange" /> </service> </services>
در صورت مشاهده پیام خطا، ویژوال استودیو را ببندید و اینبار به صورت Run as administrator باز کنید.
برای نمونه روی متد AddCategory کلیک کنید. در پنجره نشان داده شده همانند شکل در برابر فیلد CatName مقداری وارد کنید و روی دکمه Invoke کلیک کنید. متد مورد نظر اجرا شده و مقداری که وارد کرده ایم در پایگاه دادهها ذخیره میشود. مقداری که در قسمت پایین دیده میشود خروجی متد است که در اینجا شناسه رکورد درجشده است.
بار دیگر برای مشاهده رکورد درجشده روی متد GetAllCategory کلیک کنید. به علت اینکه این متد ورودی ندارد در قسمت بالا چیزی نشان داده نمیشود. روی دکمه Invoke کلیک کنید. با پیغام خطای زیر روبهرو خواهید شد:
افزودن ویژگی Virtual به tblNews و tblCategory در بخش دوم خواندید؛ باعث میشود که Entity Framework در هنگام اجرا کلاسهایی با عنوان "پروکسیهای پویا" به کلاسهای Address و Customer بیفزاید و بنابراین قابلیت Lazy Loading برای این کلاسها در زمان اجرای برنامه فراهم میگردد.
ولی با افزودن پروکسیهای پویا به کلاسهای ما، این کلاسها قابلیت انتقال خود از طریق سرویسهای WCF را از دست میدهند زیرا پروکسیهای پویا به طور پیشگزیده قابلیت سریالایز و دیسریالایز شدن را ندارند!
خوشبختانه میتوانیم این ویژگی را در کلاس DBContext غیرفعال کنیم. برای این منظور قالب سازندهی آن یا MyNewsModel.Context.tt را از Solution Explorer باز کنید و کد زیر را در آن پیدا کنید:
<#=Accessibility.ForType(container)#> partial class <#=code.Escape(container)#> : DbContext { public <#=code.Escape(container)#>() : base("name=<#=container.Name#>") {
سپس در ادامهی آن کدغیرفعالکردن پروکسی پویا را به این شکل بنویسید:
<#=Accessibility.ForType(container)#> partial class <#=code.Escape(container)#> : DbContext { public <#=code.Escape(container)#>() : base("name=<#=container.Name#>") { Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
اکنون اگر فایل را ذخیره کنیم سپس فایل MyNewsModel.Context.cs را از Solution Explorer باز کنید؛ خواهید دید که این خط کد در جای خود قرارگرفته است.
بار دیگر پروژه را اجرا کنید روی متد GetAllCategory کلیک کنید. این بار اگر دکمه Invoke را بفشارید با همانند شکل زیر را خواهید دید:
در بخش ششم پیرامون ارتباط جدولهای tblNews و tblCategory و نمایش محتویات وابسته جدول خبر به دسته و تنظیمات آن در t4 و کلاس Service
در بخش هفتم پیرامون میزبانی WCFLibrary در یک Web Application
و در بخش هشتم پیرامون ایجاد یک برنامهی ویندوزی جهت استفاده از سرویسهای WCF خواهم نوشت.