مطالب
تفاوت سیستم‌های یکپارچه با میکروسرویس‌ها (Monolithic vs Microservices architecture)

 معماری میکرو سرویس یا یکپارچه؟

برای درک میکروسرویس‌ها، باید بدانیم کاربرد سیستم‌های یکپارچه چیست و چه چیزی باعث شد در زمان‌های اخیر از برنامه‌های یکپارچه به میکروسرویس‌ها حرکت کنیم.


 سیستم‌های یکپارچه ( Monolithic applications  )

اگر تمام عملکردهای یک پروژه در یک بخش واحد وجود داشته باشند، آن برنامه به عنوان یک برنامه‌ی یکپارچه شناخته می‌شود. ما برنامه‌ی خود را در لایه‌های مختلفی مانند Presentation ، Service ، UI  طراحی می‌کنیم و سپس آن بخش از کدهای نوشته شده را به عنوان یک فایل خروجی به کار می‌گیریم. این چیزی نیست جز یک برنامه‌ی یکپارچه، که در آن " mono " یک پایگاه کد منفرد حاوی تمام عملکردهای مورد نیاز را نشان می‌دهد.


چرا اصلا به سمت میکروسرویس‌ها برویم؟

خب برای جواب به این سوال بهتر است معایب سیستم‌های یکپارچه را مرور کنیم:

  1. مدیریت دشوار بخاطر گسترش برنامه در گذشت زمان
  2. برای تغییری کوچک، کل برنامه را دوباره باید منتشر ( publish ) کنیم
  3. با تغییر و آپدیت برنامه، زمان انتشار افزایش می‌یابد.
  4. درک دشوار برای توسعه دهنده‌های جدید هر پروژه
  5. برای تقسیم ترافیک روی قسمت‌های مختلف برنامه، باید نمونه‌های کل برنامه را در چندین سرور منتشر کنیم که بسیار ناکارآمد و باعث استفاده‌ی بیهوده از منابع میشود
  6. اگر از فناوری یا تکنولوژی‌های جدید استفاده کنیم، برای عملکردی خاص، چه از نظر هزینه و چه از نظر زمان، بر کل برنامه تاثیر گذار است
  7. و در نهایت وجود یک باگ در هر ماژول میتواند کل برنامه را مختل کند.

و اما مزایای سیستم‌های یکپارچه:

  1. توسعه‌ی آن نسبت به میکروسرویس‌ها ساده است.
  2. انتشار آن آسان‌تر است؛ زیرا فقط یک خروجی، مستقر شده‌است.
  3. در مقایسه با معماری میکروسرویس‌ها، توسعه‌ی آن نسبتا آسان‌تر و ساده‌تر است.
  4. مشکلات تأخیر و امنیت شبکه در مقایسه با معماری میکروسرویس‌ها نسبتاً کمتر است.
  5. توسعه دهندگان نیازی به یادگیری برنامه‌های مختلف ندارند؛ آنها می‌توانند تمرکز خود را بر روی یک برنامه حفظ کنند.


میکروسرویس ها

این یک سبک توسعه معماری است که در آن برنامه از سرویس‌های کوچکتری تشکیل شده‌است که بخش کوچکی از عملکرد و داده‌ها را با برقراری ارتباط مستقیم با یکدیگر، با استفاده از پروتکلی مانند HTTP مدیریت می‌کند. به عبارتی دیگر خدمات یا سرویس‌های کوچکی هستند که با هم کار می‌کنند.

معماری میکروسرویس تأثیر بسزایی در رابطه‌ی بین برنامه و پایگاه داده دارد. بجای اشتراک گذاری یک پایگاه داده با سایر میکروسرویس‌ها، هر میکروسرویس، پایگاه داده خاص خود را دارد که اغلب منجر به تکثیر برخی از داده‌ها می‌شود، اما اگر می‌خواهید از این معماری بهره مند شوید، داشتن یک پایگاه داده در هر میکروسرویس، ضروری است؛ زیرا اتصال ضعیف را تضمین می‌کند. مزیت دیگر داشتن یک پایگاه داده‌ی مجزا برای هر میکروسرویس این است که هر میکروسرویس می‌تواند از نوع پایگاه داده‌ای که برای نیازهای خود مناسب‌تر است، استفاده کند. هر سرویس یک ماژول را ارائه می‌دهد، به طوری که خدمات مختلف را می‌توان به زبان‌های برنامه نویسی مختلف نوشت. الگوهای زیادی در معماری میکروسرویس دخیل هستند مانند discovery و registry service ، Caching ، ارتباط API ، امنیت و غیره.



اصول میکروسرویس‌ها:

تک مسئولیتی: یکی از اصولی است که به عنوان بخشی از الگوی طراحی SOLID تعریف شده است. بیان می‌کند که یک Unit ، یا یک کلاس، یک متد یا یک میکروسرویس باید تنها یک مسئولیت را داشته باشد. هر میکروسرویس باید یک مسئولیت داشته باشد و یک عملکرد واحد را ارائه دهد. شما همچنین می‌توانید بگویید تعداد میکروسرویس‌هایی که باید توسعه دهید، برابر با تعداد عملکردهای مورد نیاز شما است. پایگاه داده نیز غیرمتمرکز است و به طور کلی، هر میکروسرویس، پایگاه داده خاص خود را دارد.

بر اساس قابلیت‌های تجاری ساخته شده است: در دنیای امروزی که فناوری‌های زیادی وجود دارند، همیشه فناوری‌ای وجود دارد که برای اجرای یک عملکرد خاص مناسب‌تر است. اما در برنامه‌های یکپارچه، این یک اشکال بزرگ بود؛ زیرا ما نمی‌توانیم از فناوری‌های مختلف برای هر عملکرد استفاده کنیم و از این رو، نیاز به مصالحه در زمینه‌های خاص داریم. یک میکروسرویس هرگز نباید خود را از پذیرش پشته فناوری مناسب یا ذخیره‌سازی پایگاه داده پشتیبان که برای حل هدف تجاری مناسب‌تر است، محدود کند؛ به‌عنوان مثال، هر میکروسرویس می‌تواند بر اساس نیازهای تجاری از فناوری‌های متفاوتی استفاده کند.

طراحی برای مدیریت خطاها: میکروسرویس‌ها باید با در نظر گرفتن مدیریت خطاها طراحی شوند. میکروسرویس‌ها باید از مزیت این معماری استفاده کنند و پایین آمدن یک میکروسرویس نباید بر کل سیستم تأثیر بگذارد و سایر عملکردها باید در دسترس کاربر باقی بمانند. اما در برنامه‌های کاربردی سیستم‌های یکپارچه که خطای یک ماژول منجر به سقوط کل برنامه می‌شود، اینگونه نبود.

مزایای میکروسرویس ها:

  1. مدیریت آن آسان است زیرا نسبتا کوچکتر است.
  2. اگر در یکی از میکروسرویس‌ها، بروزرسانی وجود داشته باشد، باید فقط آن میکروسرویس را مجدداً منتشر کنیم.
  3. میکروسرویس‌ها مستقل هستند و از این رو به طور مستقل منتشر می‌شوند. زمان راه اندازی و انتشار آنها نسبتاً کمتر است.
  4. برای یک توسعه‌دهنده جدید بسیار آسان است که وارد پروژه شود، زیرا او باید فقط یک میکروسرویس خاص را که عملکردی را که روی آن کار می‌کند، درک کند و نه کل سیستم را.
  5. اگر یک میکروسرویس خاص به دلیل استفاده بیش از حد کاربران از آن عملکرد، با بار زیادی مواجه است، ما باید فقط آن میکروسرویس را تنظیم کنیم. از این رو، معماری میکروسرویس از مقیاس بندی افقی پشتیبانی می‌کند.
  6. هر میکروسرویس بر اساس نیازهای تجاری می‌تواند از فناوری‌های مختلفی استفاده کند.
  7. اگر یک میکروسرویس خاص به دلیل برخی باگ‌ها از کار بیفتد، بر روی سایر میکروسرویس‌ها تأثیر نمی‌گذارد و کل سیستم دست نخورده باقی می‌ماند و به ارائه سایر عملکردها به کاربران ادامه می‌دهد.

معایب میکروسرویس ها:

  1. پیچیده است و پیچیدگی آن با افزایش تعداد ریز سرویس‌ها افزایش می‌یابد.
  2. نیاز به نیروهای متخصص
  3. استقرار مستقل میکروسرویس‌ها پیچیده‌است.
  4. میکروسرویس‌ها از نظر استفاده از شبکه پرهزینه هستند؛ زیرا نیاز به تعامل با یکدیگر دارند و همه این تماس‌های راه دور منجر به تأخیر شبکه می‌شود.
  5. امنیت کمتر به دلیل ارتباط بین سرویس‌ها
  6. اشکال زدایی دشوار است

مطالب
چگونه نرم افزارهای تحت وب سریعتری داشته باشیم؟ قسمت هفتم
قسمت ششم 

20.اسکریپت در پایین صفحه
لینک‌های مربوطه به javascript‌های خود را تا جای ممکن در پایین صفحه قرار دهید. وقتی parser مرورگر به فایل‌های javascript می‌رسد، تمامی فعالیت‌ها را متوقف کرده و سعی در دانلود و سپس اجرای آن دارد. برخلاف اینکه مرورگرها امکان دانلود چند فایل را به صورت همزمان از سرور دارند، هنگامی که به اسکریپت‌ها می‌رسند، تنها یک فایل را دانلود می‌کنند. یعنی اجرای برنامه و دانلودهای مرتبط با صفحه شما متوقف شده و پس از دانلود و اجرای اسکریپت اجرای آنها ادامه پیدا می‌کند. این مسئله وقتی نمود بیشتری پیدا می‌کند که شما فایل هغای اسکریپت با حجم و تعداد بالا در برنامه خود استفاده می‌کنید.
برای فرار از این مشکل می‌توانید تگهای مربوط به اسکریپت را در آخر صفحات خود بگذارید. فقط دقت کنید اگر نیاز است که قبل از نمایش صفحه تغییری ذر DOM ایجاد کنید، باید حتما اسکریپت‌های مربوطه را بالای صفحه قرار دهید.
روش دیگر دانلود فایل‌های اسکریپت به وسیله AJAX است که انشاء الله در آینده مقاله ای در این رابطه خواهم نوشت.

21.CDN
CDN یا Content Delivery Network سرورهای توزیع شده ای در سطح دنیا هستند که یک نسخه از برنامه شما برای اجرا بر روی آن قرار دارد. هنگامی که کاربر می‌خواهد به سایت شما دسترسی پیدا کند به صورت خودکار به نزدیکترین سرور منتقل می‌شود تا بتواند سرعت بیشتری را تجربه کند. علاوه بر این CDN باعث بالانس شدن بار ترافیک شبکه شما شده خط حملات D.O.S و D.D.O.S را به حداقل می‌رساند.

زمانیکه شما یک سیستم CDN را فعال میکنید تاثیر آن بصورت زیر خواهد بود:
۱- شبکه توزیع محتوا یا همان CDN تمامی سرورهای شبکه جهانی اینترنت را پوشش میدهد. بنابراین زمانیکه شما این سیستم را برای سایت خود فعال میکنید اطلاعات شما بر روی تمامی این سرورها کپی و ذخیره میشود و زمانیکه یک بازدیدکننده به سایت یا وبلاگ شما وارد میشود محتوای سایت شامل تصاویر و متون را از نزدیک‌ترین سرور نزدیک به خود دریافت میکند و مستقیما به هاست یا سرور شما متصل نمیشود. این کار موجب بهبودی چشمگیر در عملکرد سایت شما خواهد شد.
۲- CDN تمام اطلاعات ثابت شما مانند تصاویر، کدهای CSS و javascript، mp3، pdf و فایلهای ویدئویی شما را پشتیبانی میکند و تنها اطلاعاتی که قابل تغییر و بروزرسانی هستند مانند متون و کدهای HTML از سرور اصلی شما فراخوان میشوند. با این کار مصرف پهنای باند هاست شما کاهش یافته و هزینه ای که سالانه برای آن میپردازید کاهش چشمگیری خواهد داشت.
۳- تفاوت سرعت و عملکرد برای خودتان یا افرادی که در نزدیکی سرور اصلی شما هستند تفاوت زیادی نخواهد داشت ولی برای کسانی که ار نقاط مختلف جهان به سایت شما وارد میشوند این افزایش سرعت ناشی از CDN کاملا محسوس خواهد بود، با توجه به اینکه سایتهای ایرانی معمولا سرور و هاست خود را از خارج و کشورهایی مانند آلمان و آمریکا تهیه میکنند و عموم بازدیدکنندگان از داخل کشور هستند استفاده از CDN میتواند بسیار موثر باشد. برای تعیین تاثیر CDN بر سرعت سایت میتوانید عملکرد خود را با ابزارهایی مانند Pingdom و GTmetrix بعد و قبل از فعال سازی CDN بررسی و مقایسه کنید. 
ابزارها، تکنیک‌ها و روش‌های متفاوتی برای راه اندازی CDN وجود دارد که نیازمند مقاله ای مجزا می‌باشد.
مطالب
ایجاد چارت سازمانی تحت وب #4 - آخر
نما : Layout
در یک نمودار یا چارت سازمانی در حد امکان شاخه‌ها همواره در کنار هم و جمع و جور رسم میشوند. در مثال زیر نود u-Node 1 و u-Node 3 دارای زیر شاخه نبوده ، بنابراین نیازی به فضای زیرین جهت نمایش ندارند. جهت مشاهده این فضا میتوانید خط مشخص شده در کد را فعال نمائید و تفاوت فضای مورد نیاز و ایجاد شده را ببینید.
دو درخت نمودار متفاوت در کنار هم رسم شده اند. هیچ همپوشانی بین درختان رسم شده وجود ندارد ( بنابراین نود Root 2 روی نود u-Node 3  رسم نشده است.


var o = new orgChart();

o.addNode( 0, '', '', 'Root 1');
o.addNode( 1,  0, 'u', 'u-Node 1');
o.addNode( 2,  0, 'u', 'u-Node 2');
o.addNode( 3,  0, 'u', 'u-Node 3');
o.addNode( 4,  0, 'u', 'u-Node 4');
//میتوانید خط زیر را فعال نمائید تا تفاوت فضای ایجاد شده و مورد نیاز را مشاهده نمائید.
 //o.addNode( 9, 3, 'u', 'EXTRA', 0, '', '#CC0000', '#FF0000'); o.addNode(11, 2, 'l', 'l-Node'); o.addNode(12, 2, 'u', 'u-Node'); o.addNode(13, 2, 'u', 'u-Node'); o.addNode(14, 2, 'r', 'r-Node'); o.addNode(20, 4, 'l', 'l-Node'); o.addNode(21, '', '', 'Root 2'); o.drawChart('c_layout');
یک مثال کامل :
نمونه زیر یک مثال کامل میباشد. انواع اتصالهای تو در تو چندگانه در این نمونه استفاده شده است .


این هم کد نمونه فوق :

var o = new orgChart();

o.setFont('Arial', 18);
o.addNode( 0, '', '', 'President', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode('',  0, 'l', 'Control');
o.addNode('',  0, 'l', 'Secretary');
o.addNode('',  0, 'l', 'Marketing');
o.addNode('',  0, 'l', 'Human resources');

o.setColor('#99CC99', '#CCFFCC');
o.addNode(12,  0, 'r', 'Facility');
o.addNode('', 12, 'r', 'IT');
o.addNode('', 12, 'r', 'Resource planning');

o.setFont('Arial', 18);
o.setColor('#CCCC66', '#FFFF99');
o.addNode(20,  0, 'u', 'Projects', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode('', 20, 'r', 'Management');
o.addNode('', 20, 'r', 'Finance');
o.addNode('', 20, 'l', 'Development');
o.addNode('', 20, 'l', 'Maintenance');
o.addNode('', 20, 'l', 'Specials');

o.setColor('#CC4950', '#FF7C80');
o.setFont('Arial', 18);
o.addNode(30,  0, 'u', 'Specials', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode(31, 30, 'l', 'Management');
o.addNode('', 30, 'l', 'Communication');
o.addNode(33, 30, 'r', 'Development');
o.addNode(34, 33, 'r', 'Maintenance');
o.addNode('', 33, 'r', 'Special A');
o.addNode('', 33, 'r', 'Special B');
o.addNode('', 33, 'r', 'Advice');
o.addNode('', 30, 'l', 'Taskforce');

o.setColor('#CC9966', '#FFCC99');
o.setFont('Arial', 18);
o.addNode(40,  0, 'u', 'Programming', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode(41, 40, 'l', 'Management');
o.addNode(42, 40, 'l', 'Finance');
o.addNode('', 40, 'r', 'Assessment');
o.addNode('', 40, 'r', 'Coding team');
o.addNode('', 40, 'r', 'Quality control');

o.drawChart('c_ex1', '', true);
اضافه کردن تصویر به نودها :
شما میتوانید به نودها تصویر دلخواه خود را نیز اضافه نمائید. تصاویر بصورت عمودی قرار خواهند گرفت و در صورتی که بزرگ باشند تغییر اندازه خواهند داد. ( فراخوانی تابع setSize قبل از اضافه کردن عکس در این مثال )

کدهای مثال فوق :

var o = new orgChart();

o.setSize(120, 60);

o.setFont('Arial', 18);
o.addNode( 1, '', '', 'Icon smiley', 0, '', '', '', '', 'pic/smiley.gif');
o.addNode( 2, '', '', 'This is a tree', 0, '', '', '', '', 'pic/tree.jpg');
o.addNode( 3, 2, 'u', 'This is a tree');
o.addNode( 4, '', '', 'Right Top smiley', 0, '', '', '', '', 'pic/smiley.gif', 'rt');
o.addNode( 5, '', '', 'Center bottom smiley', 0, '', '', '', '', 'pic/smiley.gif', 'cb');

o.drawChart('c_img');

یک مثال دیگر از استفاده تصاویر در چارت :


var o = new orgChart();

o.setSize(60, 110);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode( 1, '', '', 'Hominidae');
o.addNode( 10, 1, 'l', 'Hominidae');
o.addNode( 11, 10, 'l', 'Hominini');
o.addNode( 12, 10, 'r', 'Gorillini');
o.addNode( 20, 1, 'r', 'Ponginae');
o.addNode( '', 11, '', 'Homo Sapiens', '', '', '', '', '', 'pic/homo.jpg', 'ct');
o.addNode( '', 11, '', 'Pan', '', '', '', '', '', 'pic/pan.jpg', 'ct');
o.addNode( '', 12, '', 'Gorilla', '', '', '', '', '', 'pic/gorilla.jpg', 'ct');
o.addNode( '', 20, '', 'Pongo', '', '', '', '', '', 'pic/pongo.jpg', 'ct');

o.drawChart('c_img2', 'c');
تبدیل تصویر از فرمت jpg به تصویر با فرمت png :
عدم امکان استفاده از مرورگر IE تا نسخه 8 ، چرا که IE  هیچ پشتیبانی از toDataURL در excanvas.js  را انجام نمیدهد.
شما میتوانید از توابع استاندارد canvas در جهت تبدیل محتویات canvas به تصویر استاتیک استفاده نمائید. برای اینکه بتوانید این کار را تست نمائید باید کد ذیل را در همان صفحه ای که کد ( یک مثال کامل ) را استفاده کردید درج نمائید و در این صورت با کلیک بر روی لینک اول میتوانید یک تصویر با فرمت png در یک صفحه جدید از نمودار خود بدست بیاورید و یا با کلیک بر روی لینک دوم یک تصویر را دانلود نمائید.
<script type="text/javascript">
function openAsPng(id){
        window.open(document.getElementById(id).toDataURL("image/png"));
}
function saveAsPng(id){
var img = document.getElementById(id).toDataURL("image/png");
        document.location.href = img.replace("image/png", "image/octet-stream");
}
</script>

<a href = "javascript:openAsPng('c_ex1');">Click here to open the image as png in a new window</a><BR>
<a href = "javascript:saveAsPng('c_ex1');">Click here to save the image as png</a><BR>

نمایش چارت فقط بصورت یک تصویر :

برای اینکه بتوانید یک چارت ایجاد شده از این روش را فقط بصورت یک تصویر نمایش دهید باید عمل تبدیل به عکس را بلافاصله پس از رسم نمودار در canvas انجام دهید بدین صورت که در کد ذیل مشاهده مینمائید:
<canvas id="c_pngchart" width="1" height="1">Your browser does not support canvas!</canvas>

<img id="pngchart">
<script type="text/javascript">
var o = new orgChart();
o.addNode(0, '', '', 'Root');
o.addNode(1, 0, 'u', 'u-Node 1');
o.addNode(2, 0, 'u', 'u-Node 2');
o.drawChart('c_pngchart', '', true);
var canvas = document.getElementById('c_pngchart');
document.getElementById("pngchart").src = canvas.toDataURL("image/png");
// The html keyword "hidden" doesn't work in IE, so resize the canvas to NUL
canvas.height = 0;
canvas.width = 0;
</script>

همه لینکهایی که در نودها ایجاد شده است غیرفعال شده و از کار می‌افتند. بنابراین برای انجام این کار ،یک المنت تصویر در صفحه خود ایجاد ، نمودار را در canvas رسم نموده ، نمودار را به تصویر تبدیل نموده و آن را به المنت تصویر مقید میکنیم و در آخر canvas مخفی میکنیم. برای این منظور از کلید واژه hidden  استفاده میکنیم که در IE این کلمه باز قابل شناسایی نبوده و باید از روش تخصیص اندازه طول و عرض صفر 0 استفاده شود یعنی width=0 , height=0

تصویر فوق ایجاد شده کد مورد نظر میباشد.

تغییر اندازه پویا :
اگر بخواهید بصورت پویا اندازه canvas را تغییر دهید ، نمودار شما ناپدید میشود و پس از تغییر اندازه ، نمودار پاک خواهد شد.
برای رسم نمودار باید دوباره از توابع drawChart() یا redrawChart()   استفاده نمائید.
برای رسم نودها نیازی به تعریف دوباره آنها نمیباشد ( مخصوصا در مثالی که در این صفحه برای شما ارائه شده است )
تابع ()drowChart تمامی نودها را در زمان رسم دوباره جاگذاری میکند ، در صورتی که اگر شما میدانید چارت شما به غیر از اندازه هیچ تغییر دیگری نداشته میتوانید با فراخوانی تابع redrawChart  یک کپی از همان چارت را که در حافظه canvas وجود دارد را رسم نمائید.
از تمامی دوستان خوبم تشکر میکنم که این مطلب را دنبال نمودند . ما را از نظرات خوب و سازنده خود بی نصیب نفرمائید.

مطالب
آشنایی با CLR: قسمت نوزدهم
در فصل دوم کتاب تا به الان یاد گرفتیم چگونه ماژول‌ها را کامپایل کنیم و چگونه آن‌ها را در یک اسمبلی قرار دهیم. حال وقت آن فرا رسیده است که با بسته بندی کردن (Package) و انتشار آن (Deploy) به طوری که کاربران بتوانند برنامه را اجرا کنند آشنا شویم.

نصب برنامه از طریق فروشگاه ویندوز
در فروشگاه ویندوز Windows Store Apps قوانین سخت و شدیدی برای بسته بندی کردن اسمبلی‌ها وجود دارد. ویژوال استودیو تمام اسمبلی‌های مورد نیاز برنامه را در یک فایل با پسوند appx قرار داده و آن را به سمت فروشگاه آپلود می‌کند. هر کاربری که این فایل appx را نصب کند، همه‌ی اسمبلی‌هایی را که در دایرکتوری مربوطه قرار گرفته است، توسط CLR بار شده و آیکن برنامه هم در صفحه‌ی start ویندوز قرار می‌گیرد و اگر دیگر کاربران همان سیستم هم این فایل appx را نصب کنند، از آنجا که قبلا روی سیستم موجود هست، تنها آیکن برنامه به صفحه‌ی start اضافه می‌گردد و برای حذف هم تنها آیکن برنامه از روی این صفحه حذف می‌شود؛ مگر اینکه تنها کاربری باشد که این برنامه را نصب کرده‌است که در آن صورت کلا همه‌ی اسمبلی‌های آن از روی سیستم حذف می‌شود.
در صورتیکه کاربرهای مختلف نسخه‌های مختلفی از همان برنامه را روی سیستم نصب کنند، برای اسمبلی‌ها هر کدام یک دایرکتوری ایجاد شده و به ازای نسخه‌ی نصب شده آن کاربر، یکی از این دایرکتوری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. کاربران مختلف می‌توانند روی سیستم به طور همزمان از نسخه‌های مختلف برنامه استفاده کنند.

روش‌های پکیج گذاری
برای برنامه‌های دسکتاپ که ربطی به فروشگاه ندارند و بین ایرانیان طرفدار زیادی دارد، نیازی به استفاده از هیچ روش خاصی نیست و یک کپی معمولی هم کفایت می‌کند. همه‌ی فایل‌های مثل اسمبلی، باید در یک دایرکتوری قرار گرفته و به روش کپی کردن آن را انتقال داد. یا برای بسته بندی از یک فایل batch کمک گرفت و آن را روی سیستم نصب کرد و نیازی به هیچ تغییری در رجیستری نیست. برای حذف برنامه هم، حذف معمولی دایرکتوری مربوطه کفایت می‌کند.
البته گزینه‌های دیگری هم برای پکیج کردن این نوع برنامه‌ها وجود دارند:
یکی از روش‌های پکیج کردن فایل‌ها به صورت cab هست که عموما برای سناریوهای اینترنتی و فشرده سازی و کاهش زمان دانلود به کار می‌رود.
روش دوم استفاده از پکیج MSI است که توسط سرویس نصب مایکروسافت Microsoft Installer Service یا MSIExec.exe انجام می‌گیرد. فایل‌های MSI به اسمبلی‌ها اجازه می‌دهند که بر اساس زمان تقاضای CLR برای بارگیری اولیه نصب شوند. البته این ویژگی جدیدی نیست و برای فایل‌های exe یا dll مدیریت نشده هم به کار می‌رود.

استفاده از نصاب سازها
بهتر هست که برای انتشار برنامه از برنامه‌های نصاب سازی استفاده کنید که با واسطی جذاب‌تر به نصب پرداخته و امکاناتی از قبیل shotrcut‌ها، حذف و بازیابی و نصب و .. را هم به کاربر می‌دهند.
نصاب سازهای متفاوتی وجود دارند که در زیر به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم:
Install Shield (+ ) : این برنامه نسخه‌های متفاوتی را با قیمت‌های متفاوتی، عرضه می‌کند و در این زمینه، جزء بهترین‌ها نام برده می‌شود. حتی ویژگی‌های مخصوصی هم برای ویژوال استودیو دارد. شرکت سازنده، برنامه‌ی دیگری را هم اخیر تحت نام Install Anywhere عرضه کرده است که اجازه می‌دهد از روی یک برنامه برای پلتفرم‌های مختلف setup بسازد.

NSIS : این برنامه هم در زمینه‌ی ساخت setup محبوبیت زیادی دارد. این برنامه به صورت متن باز منتشر شده و رایگان است. امکانات این برنامه ساده است و برای راه اندازی سریع یک setup و اجرای راحت آن توسط کاربر، کاملا کاربردی است.

Tarma Installmate : این نرم افزار نسبت به InstallShield ساده‌تر و کم حجم‌تر است. حداقل برای برنامه‌های عادی امکانات مناسبی دارد.

DeployMaster : یک برنامه‌ی دیگر با امکانات حرفه‌ای جهت انشار برنامه‌های دسکتاپ، که از ویندوز 98 تا 8.1 را در حال حاضر پشتیبانی می‌کند.

QSetup Installation Suite : یک برنامه‌ی نصب حرفه‌ای که فایل نهایی آن می‌تواند به دو فرمت exe یا MSI باشد و قابلیت‌هایی چون پشتیبانی از زبان فارسی، ورود لایسنس، سریال نرم افزار و ... را نیز پشتیبانی می‌کند.

Inno Setup : این برنامه هم امکانات خوبی را برای ساخت یک نصاب ساز دارد و همچنین از زبان پاسکال جهت اسکریپت نویسی جهت توسعه امکانات بهره می‌برد.

Visual Patch : وب سایت پی سی دانلود این برنامه را اینگونه توضیح می‌دهد:
نرم افزار Visual Patch یک ابزار توسعه یافته‌ی نرم افزاری برای ساخت پچ و آپدیت برنامه‌ها می‌باشد. این سازنده پچ باینری، استفاده از فشرده سازی داده DeltaMAX برای سریع‌تر کردن توسعه‌ی نرم افزار، یکپارچگی با نصب نرم افزار و ابزار‌های مدیریت پچ از فروشندگانی نظیر Installshield, Lumension, Patchlink, Shavlik, Indigo Rose و ...، را به طور برجسته نمایان ساخته است.
با استفاده از این ابزار پچ کردن برنامه‌ها که برای توسعه دهندگان نرم افزار و برنامه نویسان طراحی شده است، توزیع نرم افزار و سیستم گسترش پچ بهبود می‌یابد. Visual Patch الگوریتم‌های فشرده سازی و state-of- the-art binary differencing را نمایان می‌سازد و این کمک می‌کند که شما به کوچکتر شدن و بهتر شدن پچ‌های نرم افزار اطمینان داشته باشید.  
و ...

انتشار توسط ویژوال استودیو
ویژوال استودیو هم امکانات خوبی برای انتشار در بخش Properties پروژه، برگه‌ی publish ارائه می‌کند و فایل MSI نتیجه را به سمت وب سرور، FTP Server یا روی دیسک ارسال میکند. یکی از خصوصیات خوب این روش این است که میتواند پیش نیازهایی مانند فریم ورک دات نت یا sql server Express را به سیستم اضافه کنید؛ در نهایت با مزیت آپدیت و نصب تک کلیکی، کاربر، برنامه را بر روی سیستم نصب کند.

اسمبلی‌های انتشاریافته اختصاصی
در روش‌هایی که ذکر کردیم، از آنجا که اسمبلی‌ها در همان شاخه یا دایرکتوری برنامه قرار گرفته‌اند و نمی‌توان آن‌ها را با برنامه‌های دیگر به اشتراک گذاشت (مگر اینکه برنامه دیگری را هم در همان دایرکتوری قرار داد) به این روش Privately Deployed Assemblies می‌گویند. این روش برگ برنده بزرگی برای برنامه نویسان، کاربران و مدیران سیستم‌ها محسوب می‌شود. زیرا که جابجایی آنها راحت بوده و CLR در همانجا اسمبلی‌ها را در حافظه بار کرده و اجرا می‌کند. در این نوع برنامه‌ها عملیات نصب/جابجایی/ حذف به راحتی صورتی میگرد و نیازی به تنظیمات خارجی مانند رجیستری ندارد. یکی از خصوصیات مهمی که دارد این هست که جداول متادیتا به اسمبلی اشاره می‌کنند که برنامه بر پایه آن ساخته شده و با آن تست شده است؛ نه با اسمبلی موجود دیگر در سیستم که شاید نام نوع مورد استفاده آن یا اسمبلی آن به طور تصادفی با آن یکی است.
در مقالات آتی در مورد اشتراک گذاری اسمبلی‌ها بین چند برنامه مفصل‌تر صحبت خواهیم کرد.

مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 2 - نصب Rust و ایجاد یک پروژه‌ی جدید
نصب Rust

برای نصب rust، متناسب با سیستم عامل خود، ابتدا وارد سایت rustup  شوید و فایل دانلود متناسب با سیستم عامل مورد نظرتان را دانلود و نصب کنید.

Cargo  چیست و چه کاربردی دارد؟

Cargo همراه با زبان برنامه نویسی Rust گنجانده شده‌، همزمان نصب می‌شود و برای ایجاد، ساخت و مدیریت پروژه‌های Rust استفاده می‌گردد. این یک رابط سطح بالا برای کار با کدهای Rust را ارائه می‌دهد که شروع به کار با Rust و مدیریت پروژه‌های خود را برای توسعه دهندگان آسان‌تر می‌کند.
Cargo سیستم ساخت و package manager مخصوص زبان برنامه نویسی Rust است. ابزاری است که به توسعه دهندگان Rust کمک می‌کند تا پروژه‌های خود را با خودکارسازی کارهایی مانند کامپایل کد، مدیریت وابستگی‌ها، اجرای آزمایش‌ها و ایجاد بسته‌های قابل توزیع، مدیریت کنند.

برخی از ویژگی‌های Cargo

Dependency management: برنامه Cargo می‌تواند به‌طور خودکار وابستگی‌های پروژه‌های Rust را دانلود کرده، بسازد و مدیریت کند. این باعث می‌شود توسعه دهندگان به راحتی کتابخانه‌ها و ماژول‌های جدیدی را به پروژه‌های خود اضافه کنند.

Building and testing: برنامه Cargo می‌تواند پروژه‌های Rust را بسازد و test‌ها را به صورت خودکار اجرا کند. همچنین گزینه‌هایی را برای ساختن ساخت‌های بهینه یا اشکال زدایی فراهم می‌کند.

Packaging: برنامه Cargo می‌تواند بسته‌های قابل توزیعی را مانند tarballs یا بسته‌های باینری را برای پروژه‌های Rust ایجاد کند.

Customization: برنامه Cargo به توسعه دهندگان اجازه می‌دهد تا فرآیند ساخت برنامه‌ی خود را با تعیین گزینه‌های ساخت مختلف، در فایل پیکربندی Cargo.toml سفارشی کنند. به‌طور کلی Cargo توسعه و مدیریت پروژه‌های Rust را با ارائه یک ابزار کارآمد برای خودکارسازی بسیاری از وظایف توسعه رایج، ساده می‌کند.


ایجاد اولین پروژه‌ی Rust

بعد از نصب rust برای ایجاد یک پروژه جدید، terminal سیستم عامل را باز کنید و دستور زیر را در آن وارد کنید:
cargo new  project_name
هنگامیکه یک پروژه‌ی جدید Rust را با استفاده از نام پروژه‌ی مورد نظر ایجاد می‌کنید، یک دایرکتوری با نام داده شده، حاوی فایل‌ها و دایرکتوری‌های زیر ایجاد می‌گردد:
Cargo.toml : این فایل manifest پروژه است که در آن نام پروژه، نسخه، وابستگی‌ها و سایر ابرداده‌ها را مشخص می‌کنید. فایل Cargo.toml حاوی یک metadata درباره پروژه است؛ مانند نام، نسخه، نویسندگان و وابستگی‌های آن. در اینجا مثالی از شکل ظاهری یک فایل Cargo.toml آورده شده است:
[package]
name = "my-project"
version = "0.1.0"
authors = ["John Doe <johndoe@example.com>"]

[dependencies]
serde = "1.0"
serde_json = "1.0"
بخش [package] حاوی یک metadata در مورد خود پروژه، از جمله نام، نسخه، نویسندگان و جزئیات دیگر است.
بخش [dependencies] وابستگی‌های پروژه را فهرست می‌کند. در این مثال، پروژه به پکیج‌های serde و serde_json بستگی دارد که برای serialization و deserialization داده‌ها استفاده می‌شوند.
src directory: این دایرکتوری حاوی کد منبع پروژه شما است. به طور پیش فرض، شامل یک فایل main.rs است که نقطه ورود برنامه شما است.
target directory: این فهرست شامل فایل‌های باینری کامپایل شده تولید شده توسط کامپایلر Rust می‌باشد.

هنگامی که cargo build یا cargo run را اجرا می‌کنید، Cargo به طور خودکار یک دایرکتوری target/debug را برای ذخیره‌ی فایل‌های باینری کامپایل شده ایجاد می‌کند. اگر cargo build --release را اجرا کنید، Cargo بجای آن، یک دایرکتوری target/release را ایجاد می‌کند. بعلاوه، اگر هنگام ایجاد پروژه‌ی خود از نسخه‌ی خاصی از Rust (مانند نسخه‌ی 2018) استفاده کنید، Cargo یک فیلد نسخه را در فایل Cargo.toml شما برای تعیین نسخه، اضافه می‌کند. 
مطالب
Vue CLI
تیم Vue یک ابزار را جهت scaffold سریع یک پروژه Vue، به صورت رسمی ارائه کرده‌است. توسط این ابزار به صورت سریع می‌توانیم ساختار یک پروژه استاندارد Vue را ایجاد کنیم.

چرا نیاز به Vue CLI داریم؟
  • زیرا نیاز به build processهایی داریم که به ما امکان استفاده از ES6, SCSS و دیگر ویژگیهای عالی را خواهند داد.
  • جهت ساخت و یکی‌سازی فایل‌های تمپلیت
  • بارگذاری نکردن تمامی فایل‌ها به صورت یکجا در زمان Startup 
  • می‌توانیم تسک‌هایی از قبیل Server-side rendering, code-splitting را انجام دهیم.
 
نصب Vue CLI 
ابتدا مطمئن شوید که آخرین نگارش Node.js را نصب کرده‌اید. سپس جهت نصب Vue CLI، خط فرمان را گشوده و دستور زیر ذیل را صادر کنید: 
npm install -g vue-cli

با اجرای فرمان فوق، ابزار CLI به صورت global و عمومی نصب خواهد شد. در ادامه می‌توانیم با دستور vue list، لیستی از قالب‌های رسمی را که توسط CLI قابل ایجاد هستند، مشاهده نمائید: 

در اینجا ما از قالب webpack-simple استفاده خواهیم کرد. برای اینکار دستور زیر را جهت ایجاد یک پروژه بر اساس این قالب صادر کنید: 
vue init webpack-simple dntVue

به این ترتیب در سریعترین زمان ممکن توانستیم یک برنامه‌ی Vue را ایجاد کنیم: 

در اینجا ساختار یک پروژه جدید Vue را مشاهده می‌کنید:

index.html: کار شروع و ارائه برنامه را انجام می‌دهد.
package.json: وابستگی‌های npm برنامه را به همراه دارد.
src/App.vue: کامپوننت اصلی برنامه است.
پوشه src/assets: حاوی فایل‌های استاتیک پروژه است.
src/main.js: نقطه‌ی آغاز برنامه است.
webpack.config.json: تنظیمات وب‌پک جهت اجرای پروژه و بارگذاری ماژول‌های موردنیاز.


اجرای برنامه
ابتدا نیاز است وابستگی‌های برنامه دریافت شوند. اینکار را توسط دستور npm install و یا دستور yarn (در صورتیکه yarn را از قبل بر روی سیستم خود نصب کرده‌اید) انجام خواهیم داد:
npm install
به این ترتیب تمامی وابستگی‌های پروژه درون پوشه‌ی node_module تشکیل خواهند شد. اکنون می‌توانیم با صدور دستور npm run dev پروژه را اجرا کنیم:

بررسی فایل‌های Vue
درون یک برنامه‌ی Vue واقعی، فایل‌هایی با پسوند vue. وجود دارند. این فایل شامل تمپلیت، کدها و همچنین استایل‌های یک کامپوننت می‌باشند. 
<template>
    <div>
        <!-- Write your HTML with Vue in here -->
    </div>
</template>

<script>
    export default {
        // Write your Vue component logic here
    }
</script>

<style scoped>
    /* Write your styles for the component in here */
</style>

بنابراین درون فایلی با ساختار فوق، تمامی موارد مورد نیاز برای یک کامپوننت ویو را خواهیم داشت و به اصطلاح نیازی به context switching نخواهیم داشت؛ زیرا تمامی قسمت‌ها را به صورت یکجا در یک محل در اختیار داریم و به راحتی می‌توانیم تمرکز خود را بر روی کدها قرار دهیم. درون کامپوننت نیز می‌توانیم کامپوننت‌های موردنیاز را ایمپورت و از آن استفاده کنیم: 
import { New } from "./components/New.vue";
export default {
    components: {
        New
    }
}


Vue CLI 3
تا اینجا از نسخه‌ی پایدار Vue CLI استفاده کردیم. نسخه‌ی 3 آن هنوز در مرحله‌ی beta قرار دارد. در این نسخه امکانات و دستورات بیشتری اضافه شده‌است؛ از ایجاد یک پروژه ساده تا ایجاد یک پروژه مبتنی بر TypeScript. برای نصب و یا آپگرید می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
npm install -g @vue/cli
اکنون می‌توانید با صادر کردن دستور vue --version، شماره نسخه‌ی آن را مشاهده نمائید:
3.0.0-beta.11


ایجاد یک پروژه جدید
برای ایجاد یک پروژه جدید می‌توانید دستور زیر را صادر کنید:
vue create my-project
همانطور که مشاهده می‌کنید در این نسخه بجای استفاده از دستور vue init، از vue create استفاده شده است. در اینحالت می‌توانید نوع ایجاد پروژه را تعیین کنید:
Vue CLI v3.0.0-beta.11
? Please pick a preset: (Use arrow keys)
❯ default (babel, eslint)
  Manually select features
حالت پیش‌فرض، چنین ساختاری را برایتان ایجاد خواهد کرد:

بعد از طی کردن مراحل، می‌توانید قالب پروژه‌ی ایجاد شده را به صورت یک preset داشته باشید تا در پروژه‌های آینده مجبور نباشید مراحل قبل را طی کنید. این preset درون یک فایل JSON به صورت زیر ذخیره خواهد شد و حاوی اطلاعات زیر است:
{
  "useConfigFiles": true,
  "router": true,
  "vuex": true,
  "cssPreprocessor": "sass",
  "plugins": {
    "@vue/cli-plugin-babel": {},
    "@vue/cli-plugin-eslint": {
      "config": "airbnb",
      "lintOn": ["save", "commit"]
    }
  }
}

در حالت manually نیز می‌توانید گزینه‌های بیشتری را برای تعیین نوع قالب پروژه، انتخاب نمائید. به عنوان مثال می‌توان از TypeScript یا اینکه از lintter یا formatter خاصی برای کدها استفاده کرد:

در ادامه دیگر آپشن‌ها را نیز می‌توانید تعیین کرده و در نهایت به صورت یک قالب از پیش تعریف شده نیز پروژه را داشته باشید:


Zero-config Prototyping 
یکی از قابلیت‌های جالب Vue، امکان تهیه سریع prototype یا طرح اولیه می‌باشد. شاید اکثر اوقات نیاز داشته باشید یک ویژگی یا قابلیت خاص را با Vue تست کنید. در این موارد ممکن است از سایتی مانند CodePen استفاده کنید. اما توسط افزونه‌ی cli-service-global می‌توانید به صورت لوکال و بدون نیاز به راه‌اندازی یک پروژه‌ی جدید، کدهای موردنیاز را آزمایش کنید. فرض کنید می‌خواهیم تمپلیت زیر را قبل از افزودن آن به پروژه، مورد تست قرار دهیم:
<!-- MyCard.vue -->
<template>
    <div class="card">
    <h1>Card Title</h1>
    <p>Card content goes here. Make sure it's not Lorem.</p>
    </div>
</template>
در این‌حالت می‌توانیم با نصب افزونه موردنظر، فایل فوق را به راحتی و بدون نیاز به راه‌اندازی یک پروژه جدید، تست کنیم:
npm install -g @vue/cli-service-global
اکنون می‌توانیم خروجی را با صدور فرمان زیر درون مرورگر مشاهده کنیم:
vue serve MyCard.vue
با صدرو فرمان فوق، فایل توسط افزونه‌ی عنوان شده، از طریق مرورگر قابل دسترسی می‌باشد:

خروجی:

مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 3 - ثبت و واکشی تنظیمات
همانطور که پیشتر گفتیم، Dependency Injection Container، ماژول اصلی ASP.NET Core است. تقریبا تمامی ماژول‌ها و سرویس‌های ASP.NET Core از DI Container Injection استفاده می‌کنند که بعضی از آنها عبارتند از:
  •   Configuration
  •   Routing
  •   MVC
  •   Application
  • و ...
بصورت درونی، چارچوب/ فریم ورک ASP.NET Core، مسئول ارائه‌ی وابستگی‌ها، در زمان فعال سازی ماژول‌های خود فریم ورک ASP.NET Core می‌باشد.
فرض کنید یک درخواست برای صفحه‌ی اول سایت به وبسایتی بر پایه‌ی ASP.NET Core می‌رسد. به صورت گام به گام، این مراحل برای پردازش داده به کار می‌روند:
  1. کاربر یک درخواست Http را توسط مرورگر ارسال می‌کند.
  2. یکی از اولین میان افزار‌ها یعنی میان افزار Routing، آدرس درخواست را می‌خواند، کنترلر و اکشن مورد نظر را می‌یابد و به‌وسیله‌ی Activator Utility، سعی در فعال سازی آن کنترلر می‌کند. 
  3.   DI Container لیست پارامترهای سازنده‌ی کنترلر را مشاهده می‌کند و سرویس‌های مورد نیاز را از درون خود واکشی کرده، از آنها نمونه سازی می‌کند و نمونه‌های ساخته شده را  به درون شیء کنترلر تزریق می‌کند.
  4.  Routing درخواست HttpRequest را تجزیه کرده و اکشن متد مورد نظر را برای اجرای آن فراخوانی کرده
  5. و نتیجه‌ی اجرای اکشن را به درخواست دهنده بر می‌گرداند.

هر چند که کنترلرها درون DI Container ثبت نشده‌اند، ولی توسط کلاس‌هایی درون فریم ورک، از آنها نمونه سازی می‌شود و در حین نمونه سازی، DI Container سرویس‌های مورد نظر آن‌ها را در صورت وجود، فراهم می‌کند.

ثبت تنظیمات وبسایت و فراخوانی آنها در برنامه
در تمام برنامه‌های ASP.NET Core شما نیاز به تنظیماتی برای پیکربندی کار برنامه‌ی خود دارید. این تنظیمات می‌توانند شامل Connection String اتصال به پایگاه داده، تنظیمات اتصال به سرویس‌های خارجی مثل درگاه‌های پرداخت آنلاین بانک‌ها و ... باشند. در اینجا ما تنظیمات اختصاصی را درون فایل AppSetting اضافه می‌کنیم. بعد برای هر بخش از تنظیمات، در پوشه‌ی Configs یک کلاس ساده‌ی سی شارپ را می‌سازیم  و سپس با گرفتن و تزریق کردن این فایل‌های Config درون DI Container، هر زمانی خواستیم، از آنها استفاده می‌کنیم.
ابتدا به سراغ تنظیمات کلی می‌رویم و دو تنظیم نام برنامه و پیغام خوش آمد گویی را به برنامه اضافه می‌کنیم (فایل appSettings را به صورت زیر تغییر می‌دهیم) :
"ApplicationName": "Dependency Injection Demo",
"GreetingMessage": "Welcome to Dependency Injection Demo",
"AllowedHosts": "*",

"Logging": {
"LogLevel": {
"Default": "Information",
"Microsoft": "Warning",
"Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
}
},

برای سادگی کار، با بخش Logging کاری نداریم . اکنون فایل AppConfig.cs را به برنامه اضافه می‌کنیم:

namespace AspNetCoreDependencyInjection.Configs
{
    public class AppConfig
    {
        public string ApplicationName { get; set; }
        public string GreetingMessage { get; set; }
        public string AllowedHosts { get; set; }
    }
}

برای دسترسی بهتر می‌توانیم سازنده‌ی کلاس Startup را تغییر دهیم:

public IWebHostEnvironment Environment { get; }
public IConfiguration Configuration { get; }
public IServiceCollection Services { get; set; }

public Startup(IWebHostEnvironment environment)
{
var builder = new ConfigurationBuilder()
        .SetBasePath(environment.ContentRootPath)
        .AddJsonFile("appsettings.json", optional: true)
        .AddEnvironmentVariables();
        this.Environment = environment;
        this.Configuration = builder.Build();
}
کد بالا برای زمانی کاربرد دارد که شما بخواهید چند تنظیمات مختلف را در برنامه داشته باشید؛ مثلا در کد بالا در هنگام ساخت متغیر builder، می‌توانید با چک کردن متغیر environment، یک تنظیمات دیگر را داشته باشید (داشتن دو یا چند تنظیمات به خصوص برای زمان  توسعه و انتشار برنامه ضروری است. در ساده‌ترین کاربرد، شما در حالت توسعه به یک پایگاه داده تست وصل می‌شوید، ولی در حالت انتشار به پایگاه داده‌ی اصلی متصل خواهید شد). در اینجا یکی از  ساده‌ترین روش‌ها، استفاده از دو فایل تنظیمات مختلف برای زمان انتشار و غیر انتشار ( توسعه و Staging ) است:
var appSettingsFile = environment.IsProduction() ? "appsettings.json" : "appsettings_dev.json";
var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(environment.ContentRootPath)
                .AddJsonFile( appSettingsFile , optional: true)
                .AddEnvironmentVariables();
حالا که این تغییرات را انجام دادیم، دوباره به سراغ ثبت سرویس تنظیمات برنامه می‌رویم. برای اینکار در متد ConfigureServices و زیر خط‌های کد قبلی، این خطوط کد را اضافه می‌کنیم: 
services.AddSingleton(services => new AppConfig { 
    ApplicationName = this.Configuration["ApplicationName"],
    GreetingMessage = this.Configuration["GreetingMessage"],
    AllowedHosts = this.Configuration["AllowedHosts"]
});

در کد بالا در هنگام اجرای برنامه، یک نمونه از کلاس AppConfig را با طول حیات Singleton ثبت کردیم و Property ‌های این شیء را به وسیله‌ی ایندکس Configuration[“FieldName”]، تک تک پر کردیم.

حالا می‌توانیم سرویس AppConfig را در هر کلاسی از برنامه‌ی خودمان تزریق و از آن استفاده کنیم. برای مثل در اینجا یک کنترلر به نام AppSettingsController ساختم و کلاس فوق را به آن تزریق کردم: 

public class AppSettingsController : Controller
{
        private readonly AppConfig _appConfig;
        public AppSettingsController(AppConfig appConfig)
        {
            _appConfig = appConfig;
        } 
 // codes here …
}

می توانیم از همین الگو برای تعریف، ثبت و استفاده از سایر تنظیمات نیز استفاده کنیم:
"UserOptionConfig": {
    "UsersAvatarsFolder": "avatars",
    "UserDefaultPhoto": "icon-user-default.png",
    "UserAvatarImageOptions": {
         "MaxWidth": 150,
         "MaxHeight": 150
    }
},

"LiteDbConfig": {
   "ConnectionString": "Filename=\\Data\\DependencyInjectionDemo.db;Connection=direct;Password=@123456;"
}

برای LiteDbConfig مانند AppConfig عمل می‌کنیم، ولی در هنگام ثبت آن، به روش زیر عمل می‌کنیم. تنها تفاوتی که وجود دارد، نحوه‌ی دستیابی به فیلدهای درونی فایل JSON به وسیله‌ی شیء Configuration است: 

services.AddSingleton(services => new LiteDbConfig
{
    ConnectionString = this.Configuration["LiteDbConfig:ConnectionString"],
});

اکنون برای استفاده‌ی از مدخل UserOptionConfig، کلاس‌های زیر را می‌سازیم:

namespace AspNetCoreDependencyInjection.Configs
{
    public class UserOptionConfig
    {
        public string UsersAvatarsFolder { get; set; }
        public string UserDefaultPhoto { get; set; }
        public UserAvatarImageOptions UserAvatarImageOptions { get; set; }
    }

    public class UserAvatarImageOptions
    {
        public int MaxHeight { get; set; }
        public int MaxWidth { get; set; }
    }
}
می‌خواهیم روش Option Pattern را که روش توصیه  شده‌ی Microsoft برای استفاده از پیکربندی برنامه است، بکار ببریم. به صورت خلاصه، Option Pattern بیان می‌کند که بخش‌های مختلف پیکربندی تنظیمات برنامه را از یکدیگر جدا کنیم و به ازای هر بخش، کلاس‌های مختص به خود را داشته باشیم و با ثبت جداگانه‌ی آنها در DI Container ، از  آن‌ها استفاده کنیم.

جداسازی بخش‌های مختلف تنظیمات پیکربندی باعث می‌شود تا بتوانیم دو اصل اساسی از طراحی نرم افزار را رعایت کنیم :

  • Interface Segregation Principle (ISP) or Encapsulation : کلاس‌هایی که به تنظیمات نیاز دارند، فقط به آن بخشی از تنظیمات دسترسی خواهند داشتند که واقعا مورد نیازشان باشد.
  •   Separation Of Concerns : تنظیمات بخش‌های مختلف برنامه، به یکدیگر وابسته و  جفت شده نیستند.

در اینجا  نیاز به استفاده از پکیج Microsoft.Extensions.Options.ConfigurationExtensions را داریم که به صورت درونی در ASP.NET Core تعبیه شده است.

برای ثبت این تنظیمات درون DI Container، از نمونه‌ی جنریک متد Configure در IServiceCollection به صورت زیر استفاده می‌کنیم:

services.Configure<UserOptionConfig>(this.Configuration.GetSection("UserOptionConfig"));

متد GetSection بر اساس نام بخش تنظیمات، خود آن تنظیم و تمامی تنظیمات درونی آن را به صورت یک IConfigurationSection بر می‌گرداند و متد Configure<TOption> یک IConfiguration را گرفته و به صورت خودکار به TOption اتصال می‌دهد و سپس این شیء را درون DI Container به عنوان یک IConfigurationOptions<TOption> و با طول حیات Singleton ثبت می‌کند.

برای دسترس به UserOptionConfig درون کلاس مورد نظر ما، اینترفیس <IOptionMonitor<TOption را به سازنده‌ی کلاس مورد نظر تزریق می‌کنیم. کد زیر را که نسخه‌ی تغییر یافته‌ی کلاس AppSettingsController است را مشاهده کنید: 
private readonly LiteDbConfig _liteDbConfig;
private readonly AppConfig _appConfig;
private readonly UserOptionConfig _userOptionConfig; 

public AppSettingsController(AppConfig appConfig ,
    LiteDbConfig liteDbConfig ,
    IOptionsMonitor<UserOptionConfig> userOptionConfig)
{
    _appConfig = appConfig;
    _liteDbConfig = liteDbConfig;
    _userOptionConfig = userOptionConfig.CurrentValue;
}
در اینجا و در سازنده برای گرفتن TOption ، از CurrentValue که یک property تعریف شده‌ی درون IOptionsMonitor<TOption> است، استفاده می‌کنیم.

نکته ای که وجود دارد، کلاس‌های تعریف شده برای استفاده‌ی از این الگو باید شرایط زیر را داشته باشند ( مثل کلاس UserOptionConfig ) :

  • باید سطح دسترسی public داشته باشند.
  • باید دارای سازنده‌ی پیش فرض باشند.
  •   باید نام Property ‌های آنها دقیقا همنام فیلدهای تنظیمات باشد تا فرایند mapping خودکار به درستی انجام شود.
  •   باید Property ها و Setter آنها ، سطح دسترسی public داشته باشند.

هر دو روش بالا که یکی به صورت عادی تنظیمات را ثبت می‌کند و دیگری با استفاده از Option Pattern بخش‌های مختلف را ثبت می‌کند، مناسب هستند. البته گاهی اوقات فایل‌های تنظیمات پروژه‌ی شما در لایه‌های زیرین (یا درونی‌تر اگر از onion architecture استفاده می‌کنید) قرار دارند و شما نمی‌خواهید در آن لایه‌ها و لایه‌های درونی‌تر، وابستگی به پکیج‌های ASP.NET Core ایجاد کنید. در این حالت با در نظر گرفتن دو اصل ISP و Separation of Concerns ، به ازای هر بخش مختلف از تنظیمات، فایل‌های تنظیمات را در لایه‌های زیرین/درونی تعریف کرده، بعد در لایه‌های بالاتر/بیرونی‌تر آنها را به درون سرویس‌ها یا کلاس‌های مورد نیاز، تزریق کنید. البته مثل همین مثال، ثبت این سرویس‌ها درون برنامه‌ی ASP.NET Core که معمولا بالاترین/بیرونی‌ترین لایه از پروژه‌ی ما هست، انجام می‌شود.

نظرات مطالب
مقدمه ای بر AutoMapper
از آنجا که automapper امروز یک جز جدانشدنی از سیستم محسوب میشه برای استفاده از Dot net Core به شکل زیر عمل میکنیم:
install-package automapper
از آنجا core شامل پیاده سازی پیش فرض تزریق وابستگی‌ها میباشد کتابخانه دیگری جهت کار تزریق این کتابخانه به پروژه اضافه میکنیم:
Install-Package AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection
بعد از اضافه کردن این کتابخانه به  پروژه سرویس جدیدی اضافه میشود که میتوانید آن در startup صدا بزنید:
  using AutoMapper;  
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMvc(); services.AddAutoMapper(); }
حالا یک پروفایل  برای نقل و انتقالی خاص می‌نویسیم:
public class UserMappingProfile:Profile
    {
        public UserMappingProfile()
        {
            CreateMap<User, UserPost>();
            CreateMap<UserPost,User >()
                
                .ForMember(dest=>dest.Username,src=>src.Ignore())
                .ForMember(dest=>dest.Email,src=>src.Ignore());
        }
    }
در نهایت به شکل زیر استفاده میشود:
 private readonly IMapper _mapper;
        public UserController(IMapper mapper) 
        {
            _mapper = mapper;
        }

 public async Task<UserPost> FindUser(string username)
        {
            var users = await _userServices.GetUser(username);
            var user = _mapper.Map<User,UserPost>(users);
            return user;
        }
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت هشتم
پس از بررسی مفاهیم، بهتر هست وارد یک کار عملی شویم. مثال مورد نظر، یک مثال از وب سایت شرکت مایکروسافت است که هنگام نمایش تصاویر، بر حسب پیکربندی موجود، یک پرچسب یا تگی را در گوشه‌ای از تصویر درج می‌کند. البته تصویر را ذخیره نمی‌کنیم و تگ را بر روی تصویر اصلی قرار نمی‌دهیم. تنها هنگام نمایش به کاربر، روی response خروجی آن را درج می‌کنیم.
قبلا ما در این مقاله به بررسی httpandler پرداخته‌ایم، ولی بهتر هست در این مثال کمی حالت پیشرفته‌تر آن‌را بررسی کنیم.
ابتدا اجازه دهید کمی قابلیت‌های فایل کانفیگ IIS را گسترش دهیم.
مسیر زیر را باز کنید:
%windir%\system32\inetsrv\config\schema
یک فایل xml را با نام  imagecopyright.xml ساخته و تگ‌های زیر را داخلش قرار دهید:
احتمال زیاد دسترسی برای ویرایش این دایرکتوری به خاطر مراتب امنیتی با مشکل برخواهید خورد برای ویرایش این نکته امنیتی از اینجا یا به خصوص از اینجا  کمک بگیرید.
<configSchema> 
 
     <sectionSchema name="system.webServer/imageCopyright">  
         <attribute name="enabled" type="bool" defaultValue="false" />  
         <attribute name="message" type="string" defaultValue="Your Copyright Message" /> 
        <attribute name="color" type="string" defaultValue="Red"/> 
   </sectionSchema>
 </configSchema>
با این کار ما یک شِما یا اسکیما را ایجاد کردیم که دارای سه خصوصیت زیر است:
  • enabled: آیا این هندلر فعال باشد یا خیر.
  • message: پیامی که باید به عنوان تگ درج شود.
  • color: رنگ متن که به طور پیش فرض قرمز رنگ است.
به هر کدام از تگ‌های بالا یک مقدار پیش فرض داده ایم تا اگر مقداردهی نشدند، ماژول طبق مقادیر پیش فرض کار خود را انجام هد.
بعد از نوشتن شما، لازم هست که آن را در فایل applicationhost.config نیز به عنوان یک section جدید در زیر مجموعه system.webserver معرفی کنیم:
<configSections> 

...
   <sectionGroup name="system.webServer">  
        <section name="imageCopyright"  overrideModeDefault="Allow"/> 
...    
   </sectionGroup>
</configSections>
تعریف کد بالا به شما اجازه میدهد تا در زیر مجموعه تگ system.webserver، برای هندلر خود تگ تعریف کنید. در کد بالا، شمای خود را بر اساس نام فایل مشخص می‌کنیم و خصوصیت overrideModeDefault، یک قفل گذار امنیتی برای تغییر محتواست. در صورتی که allow باشد هر کسی در هر مرحله‌ی دسترسی در سیستم و در هر فضای نامی، در فایل‌های وب کانفیگ می‌تواند به مقادیر این section دسترسی یافته و آن‌ها را تغییر دهد. ولی اگر با Deny مقدادهی شده باشد، مقادیر قفل شده و هیچ دسترسی برای تغییر آن‌ها وجود ندارد.
در مثال زیر ما به ماژول windows Authentication اجازه می‌دهیم که هر کاربری در هر سطح دسترسی به این section دسترسی داشته باشد؛ از تمامی سایت‌ها یا اپلیکشین‌ها یا virtual directories موجود در سیستم و در بعضی موارد این گزینه باعث افزایش ریسک امنیتی می‌گردد.
<section name="windowsAuthentication" overrideModeDefault="Allow" />
در کد زیر اینبار ما دسترسی را بستیم و در تعاریف دامنه‌های دسترسی، دسترسی را فقط برای سطح مدیریت سایت AdministratorSite باز گذاشته‌ایم:
 <location path="AdministratorSite" overrideMode="Allow">  
   <security> 
            <authentication> 
                     <providers>  
                <windowsAuthentication enabled="false"> 
                     </providers> 
                        <add value="Negotiate" /> 
                        <add value="NTLM" /> 
 </location> 
                </windowsAuthentication> 
            </authentication> 
    </security>
برای خارج نشدن بیش از اندازه از بحث، به ادامه تعریف هندلر  می‌پردازیم. بعد از معرفی یک section برای هندلر خود، میتوانیم به راحتی تگ آن را در قسمت system.webserver تعریف کنیم. این کار می‌تواند از طریق فایل web.config سایت یا applicationhost.config صورت بگیرد یا میتواند از طریق ویرایش دستی یا خط فرمان appcmd معرفی شود؛ ولی در کل باید به صورت زیر تعریف شود:
 <system.webServer>  
     <imageCopyright /> 
 </system.webServer>
در کد بالا این تگ تنها معرفی شده است؛ ولی مقادیر آن پیش فرض می‌باشند. در صورتی که بخواهید مقادیر آن را تغییر دهید کد به شکل زیر تغییر می‌کند:
 <system.webServer>   
 <imageCopyright enabled="true" message="an example of www.dotnettips.info" color="Blue" />  
 </system.webServer>
در صورتی که میخواهید از خط فرمان کمک بگیرید به این شکل بنویسید:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd set config -section:system.webServer/imageCopyright /color:yellow /message:"Dotnettips.info" /enabled:true
برای اطمینان از این که دستور شما اجرا شده است یا خیر، یک کوئری یا لیست از تگ مورد نظر در system.webserver بگیرید:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd list config -section:system.webServer/imageCopyright
در این مرحله یک دایرکتوری برای پروژه تصاویر ایجاد کنید و در این مثال ما فقط تصاویر jpg را ذخیره می‌کنیم و در هنگام درج تگ، تصاویر jpg را هندل می‌کنیم؛ برای مثال ما:
c:\inetpub\mypictures
در این مرحله دایرکتوری ایجاد شده را به عنوان یک application معرفی می‌کنیم:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd add app -site.name:"Default Web Site" -path:/mypictures -physicalPath:%systemdrive%\inetpub\mypictures
و برای آن ماژول DirectoryBrowse را فعال می‌کنیم. برای اطلاعات بیشتر به مقاله قبلی که به تشریح وظایف ماژول‌ها پرداختیم رجوع کنید. فقط به این نکته اشاره کنم که اگر کاربر آدرس localhost/mypictures را درخواست کند، فایل‌های این قسمت را برای ما لیست می‌کند. برای فعال سازی، کد زیر را فعال می‌کنیم:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd set config "Default Web Site/mypictures"  -section:directoryBrowse -enabled:true
حال زمان این رسیده است تا کد نوشته و فایل cs آن را در مسیر زیر ذخیره کنیم:
c:\inetpub\mypictures\App_Code\imagecopyrighthandler.cs
هندل مورد نظر در زبان سی شارپ :
#region Using directives
using System;
using System.Web;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Imaging;
using Microsoft.Web.Administration;
#endregion
  
namespace IIS7Demos
{
    public class imageCopyrightHandler : IHttpHandler
    {
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            ConfigurationSection imageCopyrightHandlerSection = 
                WebConfigurationManager.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
  
            HandleImage(    context,
                            (bool)imageCopyrightHandlerSection.Attributes["enabled"].Value,
                            (string)imageCopyrightHandlerSection.Attributes["message"].Value,
                            (string)imageCopyrightHandlerSection.Attributes["color"].Value                            
                        );
        }
  
        void HandleImage(   HttpContext context,
                            bool enabled,
                            string copyrightText,
                            string color
                        )           
        {
            try
            {
                string strPath = context.Request.PhysicalPath;
                if (enabled)
                {
                    Bitmap bitmap = new Bitmap(strPath);
                    // add copyright message
                    Graphics g = Graphics.FromImage(bitmap);
                    Font f = new Font("Arial", 50, GraphicsUnit.Pixel);
                    SolidBrush sb = new SolidBrush(Color.FromName(color));
                    g.DrawString(   copyrightText,
                                    f,
                                    sb,
                                    5,
                                    bitmap.Height - f.Height - 5
                                );
                    f.Dispose();
                    g.Dispose();
                    // slow, but good looking resize for large images
                    context.Response.ContentType = "image/jpeg";
                    bitmap.Save(
                                        context.Response.OutputStream,
                                        System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg
                                     );
                    bitmap.Dispose();
                }
                else
                {
                    context.Response.WriteFile(strPath);
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                context.Response.Write(e.Message);
            }
        }
  
        public bool IsReusable
        {
            get { return true; }
        }
    }
}
در خط WebConfigurationManager.GetSection، در صورتیکه تگ imagecopyright تعریف شده باشد، همه اطلاعات این تگ را از فایل کانفیگ بیرون کشیده و داخل شیء imageCopyrightHandlerSection از نوع ConfigurationSection قرار می‌دهیم. سپس اطلاعات هر سه گزینه را خوانده و به همراه context (اطلاعات درخواست) به تابع handleimage که ما آن را نوشته ایم ارسال می‌کنیم. کار این تابع درج تگ می‌باشد.
در خطوط اولیه تابع، ما آدرس فیزیکی منبع درخواست شده را به دست آورده و در صورتیکه مقدار گزینه enable با true مقدار دهی شده باشد، آن را به شی bitmap نسبت می‌دهیم و با استفاده از دیگر کلاس‌های گرافیکی، تگ مورد نظر را با متن و رنگ مشخص شده ایجاد می‌کنیم. در نهایت شیء bitmap را ذخیره و نوع خروجی response را از نوع image/jpeg تعریف می‌کنیم تا مرورگر بداند که خروجی ما یک تصویر است. ولی در صورتی که enabled با false مقداردهی شده باشد، همان تصویر اصلی را بدون درج تگ ارسال می‌کنیم.
فضای نام Microsoft.Web.Administration برای اجرای خود نیاز دارد تا اسمبلی آن رفرنس شود. برای اینکار به درون دایرکتوری mypictures رفته و در داخل فایل web.config که بعد از تبدیل این دایرکتوری به اپلیکیشن ایجاد شده بنویسید:
 <system.web>  
     <compilation>  
       <assemblies>  
         <add assembly="Microsoft.Web.Administration, Version=7.0.0.0,   
 Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35, processorArchitecture=MSIL"/> 
      </assemblies>
    </compilation>
 </system.web>
در صورتی که کلاس خود را کامپایل کنید می‌توانید آن را داخل پوشه‌ی Bin به جای App_Code قرار دهید و نیاز به رفرنس کرده اسمبلی Microsoft.Web.Administration نیز ندارید.
در آخرین مرحله فقط باید به IIS بگویید که تنها فایل‌های jpg را برای این هندلر، هندل کن. این کار را از طریق خط فرمان نجام می‌دهیم:
appcmd set config "Default Web Site/mypictures/" -section:handlers  /+[name='JPGimageCopyrightHandler',path='*.jpg',verb='GET',type='IIS7Demos.imageCopyrightHandler']
هندلر مورد نظر تنها برای این اپلیکیشن و در مسیر mypicture فعال شده و در قسمت name، یک نام اختیاری بدون فاصله و unique بر می‌گزینیم. در قسمت path نوع فایل‌هایی را که نیاز به هندل هست، مشخص کردیم و در قسمت verb گفته‌ایم که تنها برای درخواست‌های نوع GET، هندلر را اجرا کن و در قسمت type هم که اگر  مقاله httphandler را خوانده باشید می‌دانید که به معرفی هندلر می‌پردازیم؛ اولی نام فضای نام هست و بعد از . نام کلاس، که در اینجا می‌شود : 
'IIS7Demos.imageCopyrightHandler 
الان همه چیز برای اجرا آماده است و فقط یک مورد برای احتیاط الزامی است و آن هم این است که پروسه‌های کارگر، ممکن است از قبل در حال اجرا بوده باشند و هنوز شمای جدید ما را شناسایی نکرده باشند، برای همین باید آن‌ها را با تنظیمات جدیدمان آشنا کنیم تا احیانا برایمان استثناء صادر نشود:
appcmd recycle AppPool DefaultAppPool
کارمان تمام شده ، چند تصویر داخل دایرکتوری قرار داده و درخواست  تصاویر موجود را بدهید تا تگ را ببینید:

فعلا تا بدین جا کافی است. در قسمت آینده این هندلر را کمی بیشتر توسعه خواهیم داد.
نظرات مطالب
پیاده سازی یک سیستم دسترسی Role Based در Web API و AngularJs - بخش سوم (پایانی)
در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم که حرف شما کاملا درست است. به این دلیل که با هر فراخوانی از سمت کلاینت لیست permissionهای کاربر واکشی میشود. برای کم کردن این فراخوانی‌ها و واکشی‌ها ما چند راه در پیش رو خواهیم داشت.
1. استفاده از  caching اولین راه حل و ساده‌ترین راه حل هست. به این صورت که در هنگامی که کاربر وارد برنامه میشود تمامی دسترسی‌های او در cache ذخیره شود. برای این کار نیاز به نوشتن سرویسی برای مدیریت این حافظه است. فرض کنید در این حین دسترسی نقشی که کاربر در آن نقش است تغییر کند. بنابراین باید تمامی cache از نو ایجاد شود. توجه کنید که ما نمیتوانیم در معماری REST و Web API از Session استفاده کنیم. به این دلیل که فرایندها در این معماری Stateless هستند، به این معنی که چیزی را در خود نگه نمیدارند.
2. روش دیگر استفاده از Claim در Asp.Net Identity 2 است. در سیستم Identity جدید Asp شما قادر هستید چندین Claim برای کاربر تنظیم (set) کنید. برای این کار میتوانید مقاله ای در این زمینه را از سایت bitOfTech مطالعه کنید. در این مجموعه  مقالات تشریح شده است که چگونه میتوان Claim‌های شخصی سازی شده در سیستم تعریف کرد. در نهایت این Claimها hash شده و در Token کاربر ذخیره میشوند. توصیه میکنم اگر تعداد دسترسی‌های شما در هر نقش زیاد نیست میتوانید از این روش استفاده کنید. البته این را مد نظر داشته باشید در این مقالات نحوه Authorize کردن کاربر با آنچه ما در این مجموعه مقالات تشریح کردیم کمی متفاوت است.