مطالب
آموزش VC++ از مقدماتی تا پیشرفته
بحثی که بنده قصد آموزش آن را دارم آموزش  ++ C  در IDE  مایکروسافت  visual studio  می‌باشد . آموزش از پروژه‌های Win32 Console Application  شروع شده و قسمت پیشرفته آموزش در پروژه‌های Win32 Project ادامه می‌یابد .
...

اولین پروژه

معمولا برای شروع از تاریخچه و توضیحات دیگر استفاده میکنند اما روش آموزشی که در پیش خواهیم گرفت با انجام پروژه‌های عملی بوده و هر جا که نیاز به توضیح باشد ، بیان میکنیم ...

ایجاد اولین پروژه  Win32 Console Application

ویژوال استادیو را اجرا نمایید و از گزینه  File -> New -> Project و سپس طبق عکس زیر پروژه Win32 Console Application را انتخاب نمایید ، دقت کنید که زبان انتخاب شده ++Visual C باشد.

در این مرحله میتوانید محل ذخیره شده پروژه را در قسمت Location  تنظیم نمایید و از قسمت  Name  میتوانید نام دلخواه را وارد کنید در حالت پیش فرض اگر اولین پروژه Win32 Console  در مسیر تعین شده‌ی قسمت  Location  باشد ، نام  ConsoleApplication1  قرار گرفته است . پس از تنظیمات Ok کنید .

در این مرحله Next  را بزنید .

در این مرحله در قسمت Additional options  تیک Empty project را بزنید ، همانند عکس فوق تنظیمات را انجام دهید .

پس از انجام مراحل فوق پروژه بصورت شکل زیر ظاهر میشود .

برای کد نویسی روی نام پروژه که در اینجا ConsoleApplication1 می‌باشد ، راست کلیک میکنیم و گزینه Add و سپس New Item  را انتخاب میکنیم .

طبق عکس زیر فایل با پسوند cpp  را انتخاب و Add  میکنیم .

فایلی که اکنون به پروژه اضافه کردیم خالی و با نام پیش فرض Source.cpp  می‌باشد ، دستورات زیر را در آن تایپ کنید .حال پروژه به شکل زیر خواهد بود .

#include<iostream>

int  main()
{
   std::cout<<"Hello world ...\n";
   return 0;
}

برای اجرای پروژه کلید F5 را فشار دهید و اگر میخواهید نتیجه کار را مشاهده کنید کلید Ctrl + F5  را امتحان کنید .

شما اولین پروژه VC++  را اجرا نمودید ( آفرین ) .

اما توضیحات :

خط اول برنامه یک راهنمای پیش پردازنده است ، کاراکتر # که نشان میدهد این خط یک راهنمای پیش پردازنده است و بعد عبارت include  و نام یک فایل کتابخانه ای که بین علامت <> قرار داده شده ،  فایل سرآیند استفاده شده در اینجا  iostream  میباشد . (به فایل‌های کتابخانه ای ، فایلهای سرآیند (Header Files) نیز گفته میشود. ) راهنمای پیش پردازنده خطی است که به کامپایلر اطلاع میدهد در برنامه موجودیتی است که تعریف آن را در فایل سرآیند مذکور جستجو کند . در این برنامه از std::cout  استفاده شده ، که کامپایلر در مورد آن چیزی نمیداند لذا به فایل iostream  مراجعه نموده ، تعریف آن را می‌یابد و آن را اجرا میکند . 

خط 3 :

بخشی از هر برنامه تابع می‌باشد . پرانتزهای واقع پس از  آن  main نشان می‌دهند که main یک بلوک برنامه بنام تابع است. برنامه‌ها می‌توانند حاوی یک یا چندین تابع  باشند، اما main  تابع اصلی برنامه است که وجود آن الزامی میباشد . کلمه کلیدی  int  که در سمت چپ main   قرار گرفته، بر این نکته دلالت دارد که main  یک مقدار صحیح برمی‌گرداند.

خط 5 :

با استفاده از این دستور رشته ای را به خروجی استاندارد که معمولا صفحه نمایش باشد ارسال میکنیم .

خط 6 :

که ;0 return میباشد مقدار برگشتی تابع را مشخص میکند در حقیقت این خط که مقدار 0 را برمیگرادند نشان دهنده اتمام موفقیت آمیز برنامه می‌باشد .

به مرور زمان نسبت به موارد بالا بیشتر و مفصل صحبت خواهیم نمود .

مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت اول - ایجاد و به روز رسانی جدول مجازی FTS
SQLite به صورت توکار از full-text search پشتیبانی می‌کند؛ اما اهمیت آن چیست؟ هدف از full-text search، انجام جستجوهای بسیار سریع، در ستون‌های متنی یک جدول بانک اطلاعاتی است. بدون وجود یک چنین قابلیتی، عموما برای انجام اینکار از دستور LIKE استفاده می‌شود:
SELECT Title FROM Book WHERE Desc LIKE '%cat%';
کار این کوئری، یافتن ردیف‌هایی است که در آن واژه‌ی cat وجود دارند. مشکل این روش، عدم استفاده‌ی از ایندکس‌ها و اصطلاحا انجام یک full table scan است. با استفاده از دستور LIKE، باید تک تک ردیف‌های بانک اطلاعاتی برای یافتن واژه‌ی مدنظر، اسکن و بررسی شوند و انجام اینکار با بالا رفتن تعداد رکوردهای بانک اطلاعاتی، کندتر و کندتر خواهد شد. برای رفع این مشکل، راه حلی به نام full-text search ارائه شده‌است که کار آن ایندکس کردن تمام ستون‌های متنی مدنظر و سپس جستجوی بر روی این ایندکس از پیش آماده شده‌است.
معادل دستور LIKE در کوئری فوق، متد Contains در EF Core است:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.Contains("cat")).ToList();
بنابراین هدف از این سری، جایگزین کردن متدهای الحاقی Contains ، StartsWith و EndsWith، با روشی بسیار سریعتر است.

یک نکته: کوئری فوق توسط EF Core و به همراه پروایدر SQLite آن، به صورت زیر ترجمه می‌شود (که آن نیز یک full table scan است):
SELECT  "c"."Text" FROM "Chapters" AS "c" WHERE ('cat' = '') OR (instr("c"."Text", 'cat') > 0)
اما دقیقا دستور Like را به همراه متدهای الحاقی StartsWith و یا EndsWith می‌توان مشاهده کرد:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.StartsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Text", FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE 'cat%')
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.EndsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Title" FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE '%cat')


معرفی موجودیت‌های مثال این سری

هدف اصلی ما، ایندکس کردن full-text ستون‌های متنی عنوان و متن جدول بانک اطلاعاتی متناظر با Chapter است:
using System.Collections.Generic;

namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public ICollection<Chapter> Chapters { get; set; }
    }

    public class Chapter
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public string Text { get; set; }

        public User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
}


ایجاد جدول مجازی Full-text search

زمانیکه عملیات Migration را در EF Core فعال و اجرا می‌کنیم، دو جدول متناظر با Chapter و User ایجاد می‌شوند. اما برای کار با full-text search، نیاز به ایجاد جداول دیگری است، تا کار نگهداری ایندکس‌های تشکیل شده‌ی از ستون‌های متنی مدنظر ما را انجام دهند. به این نوع جداول در SQLite، جدول مجازی و یا virtual table گفته می‌شود. یک virtual table در اصل تفاوتی با یک جدول معمولی ندارد. تفاوت در اینجا است که منطق دسترسی به این جدول مجازی از موتور FTS5 مربوط به SQLite باید عبور کند. تاکنون نگارش‌های مختلفی از موتور full-text search آن منتشر شده‌اند؛ مانند FTS3 ، FTS4 و غیره که آخرین نگارش آن، FTS5 می‌باشد و به همراه توزیعی که مایکروسافت ارائه می‌دهد، وجود دارد و نیازی به تنظیمات خاصی ندارد.
در اینجا روش ایجاد یک جدول مجازی جدید Chapters_FTS را مشاهده می‌کنید:
CREATE VIRTUAL TABLE "Chapters_FTS"
USING fts5("Text", "Title", content="Chapters", content_rowid="Id")
جدول مجازی، با اجرای دستور CREATE VIRTUAL TABLE  ایجاد می‌شود و USING fts5 آن به معنای استفاده‌ی از موتور full-text search نگارش پنجم آن است. سپس لیست ستون‌هایی را که می‌خواهیم ایندکس کنیم، ذکر می‌شوند؛ مانند Text و Title در اینجا. همانطور که مشاهده می‌کنید، فقط نام این ستون‌ها قابل تعریف هستند و هیچ نوع اطلاعات اضافه‌تری را نمی‌توان ذکر کرد.
ذکر پارامتر "content="Chapters اختیاری بوده و به این معنا است که نیازی نیست تا اصل داده‌های مرتبط با ستون‌های ذکر شده نیز ذخیره شوند و آن‌ها را می‌توان از جدول Chapters، بازیابی کرد. در این حالت برای برقراری ارتباط بین این جدول مجازی و جدول chapters، پارامتر "content_rowid="Id مقدار دهی شده‌است. content_rowid به primary key جدول content اشاره می‌کند. ذکر هر دوی این پارامترها اختیاری بوده و در صورت تنظیم، حجم نهایی بانک اطلاعاتی را کاهش می‌دهند. چون در این حالت دیگری نیازی به ذخیره سازی جداگانه‌ی اصل اطلاعات متناظر با ایندکس‌های FTS نیست.

اکنون که با دستور ایجاد جدول مجازی FTS آشنا شدیم، روش ایجاد آن در برنامه‌های مبتنی بر EF Core نیز دقیقا به همین صورت است:
private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
{
    // For SQLite FTS
    // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
    context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");
}
فقط کافی است در ابتدای اجرای برنامه با استفاده از متد ExecuteSqlRaw، عبارت SQL متناظر با ایجاد جدول مجازی را اجرا کنیم. این یک روش ایجاد این نوع جداول است؛ روش دیگر آن، قرار دادن همین قطعه کد در متد "protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)" مربوط به کلاس‌های ایجاد شده‌ی توسط عملیات Migration است.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS، توسط تریگرها

پس از اجرای دستورCREATE VIRTUAL TABLE  فوق، SQLite پنج جدول را به صورت خودکار ایجاد می‌کند که در تصویر زیر قابل مشاهده هستند:


البته ما مستقیما با این جداول کار نخواهیم کرد و این جداول برای نگهداری اطلاعات ایندکس‌های full-text موتور FTS5، توسط خود SQLite نگهداری و مدیریت می‌شوند.

اما ... نکته‌ی مهم اینجا است که جدول مجازی Chapters_FTS، هرچند به جدول اصلی Chapters توسط پارامتر content آن متصل شده‌است، اما تغییرات آن‌را ردیابی نمی‌کند. یعنی هر نوع insert/update/delete ای که در جدول اصلی Chapters رخ می‌دهد، سبب ایندکس شدن اطلاعات جدید آن در جدول مجازی Chapters_FTS نمی‌شود و برای اینکار باید اطلاعات را مستقیما در جدول Chapters_FTS درج کرد.
روش پیشنهاد شده‌ی در مستندات رسمی آن، استفاده از تریگرهای پس از درج اطلاعات، پس از حذف اطلاعات و پس از به روز رسانی اطلاعات به صورت زیر است:
-- Create a table. And an external content fts5 table to index it.
CREATE TABLE tbl(a INTEGER PRIMARY KEY, b, c);
CREATE VIRTUAL TABLE fts_idx USING fts5(b, c, content='tbl', content_rowid='a');

-- Triggers to keep the FTS index up to date.
CREATE TRIGGER tbl_ai AFTER INSERT ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_ad AFTER DELETE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_au AFTER UPDATE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
در اینجا ابتدا روش ایجاد یک جدول جدید و سپس ایجاد یک جدول مجازی FTS را از روی آن مشاهده می‌کنید.
در ادامه سه تریگر بر روی جدول اصلی که ما به صورت متداولی با آن در برنامه‌های خود کار می‌کنیم، تعریف شده‌اند. این تریگرها کار insert اطلاعات را در جدول مجازی ایجاد شده، به صورت خودکار انجام می‌دهند.
همانطور که مشاهده می‌کنید، یک rowid نیز در اینجا قابل تعریف است؛ rowid، ستون مخفی یک جدول مجازی FTS است و هرچند در حین ایجاد، آن‌را ذکر نمی‌کنیم، اما جزئی از ساختار آن بوده و قابل کوئری گرفتن است.

نکته‌ی مهم: به فرمت دستورات به روز رسانی جدول مجازی FTS دقت کنید. حتی در حالت تریگرهای update و یا delete نیز در اینجا دستور insert، مشاهده می‌شوند. این فرمت دقیقا باید به همین نحو رعایت شود؛ در غیراینصورت اگر از دستورات delete و یا update معمولی بر روی این جدول مجازی استفاده کنید، دفعه‌ی بعدی که برنامه را اجرا می‌کنید، خطای «این بانک اطلاعاتی تخریب شده‌است» را مشاهده کرده (database disk image is malformed) و دیگر نمی‌توانید با فایل بانک اطلاعاتی خود کار کنید.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS توسط EF Core

روش تعریف تریگرهای یاد شده، مستقل از EF Core بوده و راسا توسط خود بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شود. بنابراین فقط کافی است دستور CREATE TRIGGER را به همان نحوی که عنوان شد، توسط متد ExecuteSqlRaw اجرا کنیم تا جزئی از ساختار بانک اطلاعاتی شوند؛ اما ... این روش برای برنامه‌هایی با متن‌های پیچیده کارآیی ندارد. برای مثال فرض کنید اطلاعات اصلی شما با فرمت HTML است. ایندکس ایجاد شده، تگ‌های HTML را حذف نمی‌کند و آن‌ها را نیز ایندکس می‌کند که نه تنها سبب بالا رفتن حجم بانک اطلاعاتی می‌شود، بلکه زمانیکه ما قصد جستجویی را بر روی اطلاعات HTML ای داریم، اساسا کاری به تگ‌های آن نداشته و هدف اصلی ما، متن‌های درج شده‌ی در آن است. نمونه‌ی دیگر آن داشتن اطلاعاتی با «اعراب» است و یا شاید نیاز به یک‌دست سازی ی و ک فارسی وجود داشته باشد. به این نوع عملیات، «نرمال سازی متن» گفته می‌شود و با روش تریگرهای فوق قابل تعریف و مدیریت نیست. به همین جهت می‌توان از روش پیشنهادی زیر استفاده کرد:

الف) یافتن لیست اطلاعات تغییر یافته‌ی حاصل از اعمال insert/update/delete
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class EFChangeTrackerExtensions
    {
        public static List<(EntityState State, TEntity NewEntity, TEntity OldEntity)>
                    GetChangedEntities<TEntity>(this DbContext dbContext) where TEntity : class, new()
        {
            if (!dbContext.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled)
            {
                // ChangeTracker.Entries() only calls `Try`DetectChanges() behind the scene.
                dbContext.ChangeTracker.DetectChanges();
            }

            return dbContext.ChangeTracker.Entries<TEntity>()
                    .Where(IsEntityChanged)
                    .Select(entityEntry => (entityEntry.State,
                                            entityEntry.Entity,
                                            createWithValues<TEntity>(entityEntry.OriginalValues)))
                    .ToList();
        }

        private static bool IsEntityChanged(EntityEntry entry)
        {
            return entry.State == EntityState.Added
                    || entry.State == EntityState.Modified
                    || entry.State == EntityState.Deleted
                    || entry.References.Any(r => r.TargetEntry?.Metadata.IsOwned() == true && IsEntityChanged(r.TargetEntry));
        }

        private static T createWithValues<T>(PropertyValues values) where T : new()
        {
            var entity = new T();
            foreach (var prop in values.Properties)
            {
                var value = values[prop.Name];
                if (value is PropertyValues)
                {
                    throw new NotSupportedException("nested complex object");
                }
                else
                {
                    prop.PropertyInfo.SetValue(entity, value);
                }
            }
            return entity;
        }
    }
}
هدف از متد GetChangedEntities فوق این است که با استفاده از سیستم tracking، نوع عملیات انجام شده و همچنین اصل موجودیت‌ها را پیش و پس از تغییر، بتوان لیست کرد و سپس بر اساس آن‌ها، جدول مجازی FTS را به روز رسانی نمود.
علت نیاز به نمونه‌ی اصل و سپس تغییر کرده‌ی موجودیت‌ها، به نحوه‌ی تعریف تریگرهای مخصوص به به روز رسانی FTS بر می‌گردد. اگر دقت کرده باشید در این تریگرها، new.a و همچنین old.a را داریم که برای شبیه سازی آن‌ها دقیقا باید به اطلاعات یک رکورد، در پیش و پس از به روز رسانی آن، دسترسی یافت.

ب) تعریف تریگرهای SQL توسط سیستم tracking؛ به همراه عملیات نرمال سازی اطلاعات
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Text.RegularExpressions;
using EFCoreSQLiteFTS.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class FtsNormalizer
    {
        private static readonly Regex _htmlRegex = new Regex("<[^>]*>", RegexOptions.Compiled);

        public static string NormalizeText(this string text)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(text))
            {
                return string.Empty;
            }

            // Remove html tags
            text = _htmlRegex.Replace(text, string.Empty);

            // TODO: add other normalizers here, such as `remove diacritics`, `fix Persian Ye-Ke` and so on ...

            return text;
        }
    }

    public static class UpdateFtsTriggers
    {
        public static void UpdateChapterFTS(
            this DbContext context,
            List<(EntityState State, Chapter NewEntity, Chapter OldEntity)> changedChapters)
        {
            var database = context.Database;

            try
            {
                database.BeginTransaction(IsolationLevel.ReadCommitted);

                foreach (var (State, NewEntity, OldEntity) in changedChapters)
                {
                    var chapterNew = NewEntity;
                    var chapterOld = OldEntity;

                    var normalizedNewText = chapterNew.Text.NormalizeText();
                    var normalizedOldText = chapterOld.Text.NormalizeText();
                    var normalizedNewTitle = chapterNew.Title.NormalizeText();
                    var normalizedOldTitle = chapterOld.Title.NormalizeText();
                    switch (State)
                    {
                        case EntityState.Added:
                            if (shouldSkipAddedChapter(chapterNew))
                            {
                                continue;
                            }
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Modified:
                            if (shouldSkipModifiedChapter(chapterNew, chapterOld))
                            {
                                continue;
                            }
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                                        chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Deleted:
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                    chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            break;
                    }
                }
            }
            finally
            {
                database.CommitTransaction();
            }
        }

        private static bool shouldSkipAddedChapter(Chapter chapterNew)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return false;
        }

        private static bool shouldSkipModifiedChapter(Chapter chapterNew, Chapter chapterOld)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return chapterNew.Text == chapterOld.Text && chapterNew.Title == chapterOld.Title;
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف متد UpdateChapterFTS را مشاهده می‌کند که اطلاعات خودش را از متد GetChangedEntities دریافت کرده و سپس یکی یکی آن‌ها را در جدول مجازی FTS، با فرمت مخصوصی که عنوان شد (دقیقا متناظر با فرمت تریگرهای مستندات رسمی FTS)، درج می‌کند.
همچنین در اینجا متد NormalizeText را نیز مشاهده می‌کند که بر روی ستون‌های متنی اعمال شده‌است. کار آن پاکسازی تگ‌های یک متن HTML ای است و نگهداری اطلاعات صرفا متنی آن. در اینجا اگر نیاز بود می‌توان منطق‌های پاکسازی اطلاعات دیگری را نیز اعمال کرد.
اکنون که این اطلاعات به صورت پاکسازی شده در جدول مجازی درج می‌شوند، زمانیکه بر روی آن‌ها جستجویی صورت می‌گیرد، دیگر شامل جستجوی بر روی تگ‌های HTML ای نیست و دقت بسیار بیشتری دارد.

ج) اتصال به سیستم
پس از تعریف متدهای الحاقی GetChangedEntities و UpdateChapterFTS، اکنون روش اتصال آن‌ها به DbContext برنامه، با بازنویسی متد SaveChanges آن است:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Chapter> Chapters { get; set; }
        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public override int SaveChanges()
        {
            var changedChapters = this.GetChangedEntities<Chapter>();

            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = false; // for performance reasons, to avoid calling DetectChanges() again.
            var result = base.SaveChanges();
            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = true;

            this.UpdateChapterFTS(changedChapters);
            return result;
        }
    }
}
از این پس تمام عملیات insert/update/delete برنامه تحت کنترل قرار گرفته و به صورت خودکار سبب به روز رسانی جدول مجازی FTS نیز می‌شوند.


در قسمت بعدی، روش کوئری گرفتن از این جدول مجازی FTS را بررسی می‌کنیم.
مطالب
نحوه نمایش منوهای Visual studio 2012 با حروف کوچک
چند روز پیش بصورت اتفاقی به این فکر افتادم که چرا منوهای visual studio 2012 برخلاف ظاهر زیبای خود محیط، اینقدر زمخت و با حروف بزرگ نوشته است.


و اینکه به چه صورت میتوانم آنها را بصورت حروف کوچک نمایش دهم و حس کنجکاوی اونم از نوع مخصوص گل کرد.


برای اینکار دو روش وجود دارد :
روش 1 - تغییر مقدار در رجیستری سیستم عامل ویندوز
 بدین صورت که شما باید به این مسیر مراجعه نموده
در ویندوز 7 :
  HKEY_CURRENT_USER\Software\Microsoft\VisualStudio\11.0\General\
در ویندوز 8 :
 HKEY_CURRENT_USER\Software\Microsoft\VSWinExpress\11.0\General\
در نسخه web express:
 HKEY_CURRENT_USER\Software\Microsoft\VSWDExpress\11.0\General\

ایجاد یک کلید از نوع DWORD :


و با نام SuppressUppercaseConversion و با مقدار 1 در مسیر یاد شده تنظیم نمائید.

 
سپس راه اندازی مجدد visual studio  و مشاهده منوهای تغییر یافته .

روش 2 - کسانی مثل من کمی تنبل هستند و از این کارهای فوق دوست ندارند راه آسانتر را میتوانند تجربه کنند بصورت ذیل:
 
 در منوی start ویندوز با تایپ کلمه powershell  و انتخاب Windows PowerShell به صفحه‌ای آبی رنگ (در ویندوز 7 ) وارد میشود .


 دستور ذیل را کپی و به پنجره powershell انتقال دهید :
Set-ItemProperty -Path HKCU:\Software\Microsoft\VisualStudio\11.0\General -Name SuppressUppercas
eConversion -Type DWord -Value 1

  سپس راه اندازی مجدد visual studio  و مشاهده منوهای تغییر یافته   
مطالب
پیاده سازی CQRS توسط MediatR - قسمت دوم
در این مطلب قصد داریم به بررسی امکانات داخلی فریمورک MediatR بپردازیم. سورس این قسمت مقاله در این ریپازیتوری قابل دسترسی است.

نصب و راه اندازی


در ابتدا یک پروژه جدید ASP.NET Core از نوع API را ایجاد میکنیم و با استفاده از Nuget Package Manager ، پکیج MediatR را داخل پروژه نصب میکنیم:
Install-Package MediatR

بعد از نصب نیاز داریم تا نیازمندی‌های این فریمورک را داخل DI Container خود Register کنیم. اگر از DI Container پیشفرض ASP.NET Core استفاده کنیم ، کافیست پکیج متناسب آن با Microsoft.Extensions.DependencyInjection را نصب کرده و به‌راحتی نیازمندی‌های MediatR را فراهم سازیم:
Install-Package MediatR.Extensions.Microsoft.DependencyInjection
بعد از نصب کافیست این کد را به متد ConfigureServices فایل Startup.cs پروژه خود اضافه کنید تا نیازمندی‌های MediatR داخل DI Container شما Register شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddMediatR();
}

* اگر از DI Container‌های دیگری استفاده میکنید، میتوانید با استفاده از توضیحات این لینک MediatR را داخل Container مورد نظرتان Register کنید.

IRequest

همانطور که در مطلب قبل گفتیم، در CQRS متدهای برنامه به 2 قسمت Command و Query تقسیم میشوند. در MediatR اینترفیسی بنام IRequest ایجاد شده‌است و تمامی Class‌های Command/Query ما که درخواست انجام کاری را میدهند، از این interface ارث بری خواهند کرد.

دلیل نامگذاری این interface به IRequest این است که ما درخواست افزودن یک مشتری جدید را ایجاد میکنیم و قسمت دیگری از برنامه، وظیفه پاسخگویی به این درخواست را برعهده خواهد داشت.

IRequest دارای 2 Overload از نوع Generic و Non-Generic است.
پیاده سازی Non-Generic آن برای درخواست‌هایی است که Response برگشتی ندارند ( معمولا Command‌ها ) و منتظر جوابی از سمت آن‌ها نیستیم و پیاده سازی Generic آن، نوع Response ای را که بعد از پردازش درخواست برگشت داده میشود، مشخص میسازد.

برای مثال قصد داریم مشتری جدیدی را در برنامه خود ایجاد کنیم. کلاس Customer به این صورت تعریف شده است:
public class Customer
{
    public int Id { get; set; }

    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }

    public DateTime RegistrationDate { get; set; }
}

و Dto متناسب با آن نیز به این صورت تعریف شده است :
public class CustomerDto
{
    public int Id { get; set; }

    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }

    public string RegistrationDate { get; set; }
}

افزودن مشتری، یک Command است؛ زیرا باعث افزودن رکوردی جدیدی به دیتابیس و تغییر State برنامه میشود. کلاس جدیدی به اسم CreateCustomerCommand ایجاد کرده و از IRequest ارث بری میکنیم و نوع Response برگشتی آن را CustomerDto قرار میدهیم:
public class CreateCustomerCommand : IRequest<CustomerDto>
{
    public CreateCustomerCommand(string firstName, string lastName)
    {
        FirstName = firstName;
        LastName = lastName;
    }

    public string FirstName { get; }

    public string LastName { get; }
}

کلاس CreateCustomerCommand نیازمندی‌های خود را از طریق Constructor مشخص میسازد. برای ایجاد کردن یک مشتری حداقل چیزی که لازم است، Firstname و Lastname آن است و بعد از ارسال مقادیر مورد نیاز به سازنده این کلاس، مقادیر بدلیل get-only بودن قابل تغییر نیستند.
در اینجا مفهوم immutability بطور کامل رعایت شده است.

Immutability


IRequestHandler


هر Request نیاز به یک Handler دارد تا آن را پردازش کند. در MediatR کلاس‌هایی که وظیفه پردازش یک IRequest را دارند، از اینترفیس IRequestHandler ارث بری کرده و متد Handle آن را پیاده سازی میکنند. اگر متد شما Synchronous است میتوانید از کلاس RequestHandler بطور مستقیم ارث بری کنید.

در ادامه مثال قبلی، کلاسی به اسم CreateCustomerCommandHandler ایجاد و از IRequestHandler ارث بری میکنیم و منطق افزودن مشتری به دیتابیس را پیاده سازی میکنیم:
public class CreateCustomerCommandHandler : IRequestHandler<CreateCustomerCommand, CustomerDto>
{
    readonly ApplicationDbContext _context;
    readonly IMapper _mapper;

    public CreateCustomerCommandHandler(ApplicationDbContext context, IMapper mapper)
    {
        _context = context;
        _mapper = mapper;
    }

    public async Task<CustomerDto> Handle(CreateCustomerCommand createCustomerCommand, CancellationToken cancellationToken)
    {
        Customer customer = _mapper.Map<Customer>(createCustomerCommand);

        await _context.Customers.AddAsync(customer, cancellationToken);
        await _context.SaveChangesAsync(cancellationToken);

        return _mapper.Map<CustomerDto>(customer);
    }
}

ورودی اول IRequestHandler، کلاسی است که درخواست، آن را پردازش خواهد کرد و پارامتر ورودی دوم، کلاسی است که در نتیجه پردازش بعنوان Response برگشت داده خواهد شد.

همانطور که میبینید در این Handler از DbContext مربوط به Entity Framework برای ثبت اطلاعات داخل دیتابیس و IMapper مربوط به AutoMapper برای نگاشت CreateCustomerCommand به Customer استفاده شده است.

تنظیمات Profile مربوط به AutoMapper ما به این صورت است تا در هنگام نگاشت CreateCustomerCommand ، مقدار RegistrationDate مربوط به Customer برابر با زمان فعلی قرار داده شود و برای نگاشت Customer به CustomerDto نیز ، تاریخ RegistrationDate با فرمتی قابل فهم به کاربران نمایش داده شود :
public class DomainProfile : Profile
{
    public DomainProfile()
    {
        CreateMap<CreateCustomerCommand, Customer>()
            .ForMember(c => c.RegistrationDate, opt =>
                opt.MapFrom(_ => DateTime.Now));

        CreateMap<Customer, CustomerDto>()
            .ForMember(cd => cd.RegistrationDate, opt =>
                opt.MapFrom(c => c.RegistrationDate.ToShortDateString()));
    }
}

در نهایت با inject کردن اینترفیس IMediator به کنترلر خود و فرستادن یک درخواست POST به این اکشن، درخواست ایجاد مشتری را توسط متد Send میدهیم :
[HttpPost]
public async Task<IActionResult> CreateCustomer([FromBody] CreateCustomerCommand createCustomerCommand)
{
    CustomerDto customer = await _mediator.Send(createCustomerCommand);
    return CreatedAtAction(nameof(GetCustomerById), new { customerId = customer.Id }, customer);
}

همانطور که میبینید ما در اینجا فقط درخواست، فرستاده‌ایم و وظیفه پیدا کردن Handler این درخواست را فریمورک MediatR برعهده گرفته‌است و ما هیچ جایی بطور مستقیم Handler خود را صدا نزده ایم. ( Hollywood Principle: Don't Call Us, We Call You )


روند پیاده سازی Query‌ها نیز دقیقا شبیه به Command است و نمونه‌ای از آن داخل ریپازیتوری ذکر شده‌ی در ابتدای مطلب وجود دارد.
اینترفیس IMediator علاوه بر متد Send ، دارای متد دیگری بنام Publish نیز هست که وظیفه Raise کردن Event‌ها را برعهده دارد که در مقالات بعدی از آن استفاده خواهیم کرد.

چند نکته :
1- در نامگذاری Command‌ها، کلمه Command در انتهای نام آن‌ها آورده میشود؛ مثال: CreateCustomerCommand
2- در نامگذاری Query‌ها، کلمه Query در انتهای نام آن‌ها آورده میشود؛ مثال : GetCustomerByIdQuery
3- در نامگذاری Handler‌ها، از ترکیب Command/Query + Handler استفاده میکنیم؛ مثال : CreateCustomerCommandHandler, GetCustomerByIdQueryHandler
4- در این قسمت Request‌های ما بدون هیچ Validation ای وارد Handler هایشان میشدند که این نیاز اکثر برنامه‌ها نیست. در قسمت بعدی با استفاده از Fluent Validation پارامترهای Request هایمان را بطور خودکار اعتبارسنجی میکنیم.
اشتراک‌ها
پیاده سازی احراز هویت مرکزی به کمک keycloak در برنامه‌های ASP.NET Core
Implement ASP.NET Core OpenID Connect OAuth PAR client with Keycloak using .NET Aspire

This post shows how to implement an ASP.NET Core application which uses OpenID Connect and OAuth PAR for authentication. The client application uses Keycloak as the identity provider. The Keycloak application is hosted in a docker container. The applications are run locally using .NET Aspire. This makes it really easy to develop using containers.
پیاده سازی احراز هویت مرکزی به کمک keycloak در برنامه‌های ASP.NET Core
مطالب
روش نصب اندروید 10 بر روی گوشی‌های قدیمی سامسونگ
چند سال قبل یک گوشی Samsung galaxy J7 را که به صورت پیش‌فرض به همراه اندروید 6 است، تهیه کردم. الان حدود دو هفته‌ای است که اندروید 10 را از طریق LineageOS بر روی این گوشی نصب کرده‌ام که در ادامه روش نصب آن‌را برای علاقمندان توضیح خواهم داد.


LineageOS چیست؟

یکی از مهم‌ترین مزایای استفاده از گوشی‌های اندرویدی نسبت به iOS ای، آزادی نصب نرم افزار و خصوصا سیستم عامل‌های مختلف بر روی آن‌ها است. در حال حاضر، محبوب‌ترین و پر استفاده‌ترین نگارش آزاد اندروید که مستقل از گوگل عمل می‌کند، LineageOS نام‌دارد (لی‌نی‌ایج OS) که پیشتر با نام‌های CyanogenMod و قبل از آن، Cyanogen (سیانوژن) ارائه می‌شد. یکی از مهم‌ترین مزایای آن، امکان نصب آخرین نگارش اندروید بر روی گوشی‌هایی است که دیگر پشتیبانی رسمی نمی‌شوند و خط تولید آن‌ها خاتمه یافته‌است.
به LineageOS یک Custom ROM هم گفته می‌شود. ROM مخفف read-only memory است و دقیقا جائی‌است که هسته‌ی Android در آن مشغول به کار است. بنابراین منظور از Custom ROM، همان نگارش سفارشی از Android است. به عملیات نصب LineageOS در اصطلاح Flashing هم گفته می‌شود که به معنای بازنویسی قسمتی از یک نرم‌افزار، با نرم‌افزار دیگری است.


پیشنیازهای ضروری نصب LineageOS

- داشتن یک گوشی یا تبلت سازگار با آن (متاسفانه سایت lineageos.org با IP ایرانی باز نمی‌شود)
- دسترسی به یک کابل USB مخصوص گوشی
- داشتن یک کامپیوتر دسکتاپ و یا لپ‌تاپ
- دسترسی به اینترنت
- زمان! ... (انجام این عملیات برای من در بار اول، حدودا یک روز طول کشید! (صرف نظر از تحقیقات یک هفته‌ای روش انجام آن) البته نه به علت طولانی بودن زمان نصب آن، بلکه به علت وجود نکات ریزی که در هیچ مستنداتی، به صورت مدون پیدا نخواهید کرد و عدم آشنایی با آن‌ها ممکن است سبب بروز حمله‌ی قلبی، به علت در دست داشتن سخت افزاری شود که هم اکنون کل آن‌را فرمت کرده‌اید و ... راهنماهای ارائه شده‌ی در اینترنت هم بر روی آن کار نمی‌کنند! به یک چنین سخت افزاری، brick یا «پاره آجر» هم گفته می‌شود!)


دریافت Custom ROM سازگار با گوشی یا تبلت

مرحله‌ی اول نصب LineageOS، دریافت Custom ROM آن است. برای این منظور به آدرس download.lineageos.org مراجعه کرده و ابتدا از منوی سمت چپ صفحه، گوشی خود را پیدا کنید و سپس با انتخاب آن، امکان دریافت ROM مخصوص آن‌را خواهید یافت.

نکته‌ی مهم! متاسفانه در اولین دریافت من از این سایت، به علت ناقص بودن دانلود، فایل دریافتی به همراه CRC Error بود و در زمان نصب فایل zip آن، خطای کلی e1001 ظاهر شد و نه هیچ چیز دیگری. این لحظه واقعا لحظه‌ای است که ممکن است عرق سرد بر روی پیشانی شما ظاهر شود! به صورت اتفاقی با بررسی فایل zip آن بر روی کامپیوتر متوجه شدم که فایل، ناقص دریافت شده. به همین جهت پیش از شروع به نصب، فایل zip را در یک برنامه‌ی باز کننده‌ی آن‌ها مانند winrar و یا 7-zip باز کرده و بر روی دکمه‌ی test آن‌ها کلیک کنید. اگر خطایی را گزارش ندادند، شروع به ادامه‌ی مراحل نصب کنید.


دریافت فایل Recovery سفارشی

در اینجا نیاز است با دو واژه‌ی جدید bootloader و recovery آشنا شد. زمانیکه گوشی خودتان را روشن می‌کنید، اولین نرم افزاری که حتی پیش از سیستم عامل اجرا می‌شود، bootloader نام دارد که کار آن آغاز سایر پروسه‌ها است. بعد از بارگذاری بوت‌لودر، برنامه‌ی دیگری به نام recovery، کار بارگذاری سیستم عامل را انجام می‌دهد. بوت‌لودر و recovery پیش‌فرض اندروید، اجازه‌ی نصب یک custom ROM را نمی‌دهند. به همین جهت نیاز است این برنامه‌ی recovery را با یک نمونه‌ی سفارشی بازنویسی کرد که این نمونه‌ی سفارشی در اینجا TWRP نام دارد و نمونه‌ی مخصوص گوشی خود را می‌توانید با جستجوی در لیست https://twrp.me/Devices دریافت کنید. ابتدا نوع گوشی و سپس مدل آن‌را یافته و سپس در صفحه‌ای که ظاهر می‌شود، بر روی download link آن کلیک کنید تا لیست فایل‌های موجود ظاهر شوند. در ابتدا آخرین نگارش موجود را دریافت کنید.

یک تجربه! متاسفانه آخرین نگارش TWRP دریافت شده، بر روی گوشی من کار نکرد و پس از نصب آن، مدام وارد همان سیستم عامل قبلی، با ارائه‌ی پیام «Recovery is NOT SEANDROID Enforcing» می‌شد و هیچ تاثیری را نداشت. در این حالت نصب نگارش قدیمی‌تر 3.3.1، کار کرد. بنابراین بهتر است چندین نگارش آن‌را دریافت کنید؛ تا در صورت لزوم بتوانید یکی یکی، آن‌ها را آزمایش کنید.


دریافت Google Apps

LineageOS به همراه برنامه‌های گوگل، مانند play store و امثال این‌ها نیست. به همین جهت نیاز است آن‌ها را از آدرس https://opengapps.org دریافت کنید. در اینجا دقت داشته باشید که چه چیزی را انتخاب می‌کنید! برای نمونه برای گوشی من گزینه‌های ARM، نگارش 10 و pico انتخاب شدند و سپس کلیک بر روی دکمه‌ی دانلود. گزینه‌ی pico، یکی از کم حجم‌ترین نگارش‌ها است و همینقدر برای شروع به کار، کافی است. نگارش را 10 انتخاب می‌کنیم چون می‌خواهیم اندروید 10 را نصب کنیم و انتخاب معماری CPU گوشی هم مهم است. با استفاده از برنامه‌ای مانند device info، به برگه‌ی CPU آن مراجعه کرده و CPU Type گوشی خود را دقیق بررسی کنید. اگر مانند گوشی من، 32bit بود، باید ARM را انتخاب کنید و اگر 64bit بود، گزینه‌ی ARM64 را انتخاب کنید و اگر یک گوشی قدیمی را مانند ASUS دارید، ممکن است CPU آن از نوع intel و x86 باشد.



دریافت برنامه‌ی فعالسازی دسترسی root

اگر می‌خواهید دسترسی root هم داشته باشید (این گزینه اختیاری است و من آن‌را نصب نکردم)، در نگارش‌های قبلی LineageOS از برنامه‌ای به نام SU برای انجام اینکار استفاده می‌شد. این برنامه دیگر نگهداری نمی‌شود و نباید آن‌را به همراه آخرین نگارش LineageOS نصب کرد (خیلی مهم!)؛ وگرنه گوشی شما را حتما به هم خواهد ریخت. برنامه‌ی جایگزین آن Magisk نام دارد که باز هم من آن‌را توصیه نمی‌کنم! چون اگر به انجمن‌های LineageOS مراجعه کنید، مشاهده شده‌است که پس از نصب به روز رسانی‌های جدید هفتگی LineageOS، ممکن است به علت عدم سازگاری با Magisk، سیستم عامل گوشی شما بالا نیاید و در یک حلقه‌ی بی‌پایان قرار بگیرید. به همین جهت بهتر است از این گزینه صرفنظر کنید.



آماده سازی گوشی برای اتصال USB و اجرای فرامین بر روی آن

مرحله‌ی بعد، نصب برنامه‌ی recovery سفارشی است. برای اینکار نیاز است گوشی خود را توسط سیم USB، به یک کامپیوتر متصل کرده و سپس توسط برنامه‌ای خاص که در ادامه معرفی می‌شود، برنامه‌ی TWRP را بر روی آن نصب کرد. به همین جهت به قسمت «تنظیمات» گوشی اندرویدی خود رفته و گزینه‌ی «درباره‌ی دستگاه (About)» را پیدا کنید. سپس بر روی شماره‌ی build آن «Build Number»، هفت بار ضربه بزنید. اینکار سبب می‌شود تا یک منوی مخفی به نام «Developer Mode» یا «گزینه‌های توسعه دهندگان/برنامه نویسان»، به لیست منوهای تنظیمات سیستم عامل فعلی اضافه شود. پس از فعال شدن «Developer Mode»، به این گزینه وارد شده و دو گزینه‌ی زیر را در آن فعال کنید:
- USB debugging
- OEM unlocking

اکنون اگر گوشی خود را از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل کنید، یک دیالوگ باکس پرسشی، در اندروید جاری ظاهر می‌شود که درخواست دسترسی به ADB را از شما سؤال می‌پرسد. گزینه‌ی «Always Allow From This Computer» را انتخاب کرده و با کلیک بر روی OK، این دسترسی را فعال کنید.



دریافت برنامه‌های انتقال اطلاعات به گوشی اندرویدی

پس از دریافت فایل‌های مورد نیاز (TWRP.img, firmware.zip و gapps.zip)، اکنون نوبت به نصب TWRP.img است تا برنامه‌ی recovery پیش‌فرض گوشی را با یک نمونه‌ی سفارشی که امکان نصب custom ROM را میسر می‌کند، بازنویسی کنیم. بر روی گوشی‌های سامسونگ، برنامه‌ی ODIN یک چنین قابلیتی را به همراه دارد.


البته اگر کمی جستجو کنید، به دستورات زیر هم خواهید رسید که توسط برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot قابل اجرا هستند:
adb devices
adb reboot bootloader
fastboot devices
fastboot flash recovery TWRP.img
fastboot reboot-bootloader
من تمام این دستورات را آزمایش کردم و بر روی گوشی سامسونگ کار نکردند! اما ODIN کار کرد.
البته برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot، برنامه‌ی بسیار مفیدی است و در ادامه کاربردهایی از آن‌را مطالعه خواهید کرد.


بررسی امنیتی مهم! آیا فایل ROM دریافت شده، بر روی گوشی من نصب می‌شود؟!

در ادامه پیش از نصب، یکبار گوشی را فرمت می‌کنیم. در این حال اگر در حین نصب، پیام سازگار نبودن فایل ROM را دریافت کنیم، بسیار دیر است! به همین جهت پس از نصب برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot، به پوشه‌ی آن وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید (با این فرض که گوشی شما از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل است و همچنین دسترسی دیباگی را هم که در گوشی عنوان شد، داده‌اید):
adb devices
adb shell getprop ro.product.device
adb shell getprop ro.build.product
دستور اول، adb server را اجرا کرده و سیستم شما را به گوشی متصل می‌کند. همچنین یک id را هم نمایش می‌دهد که نشان از موفقیت آمیز بودن اتصال دارد. دو دستور بعدی، شماره دستگاه و مدل آن‌را بازگشت می‌دهند. این خروجی‌ها را به دقت بخاطر بسپرید.
سپس فایل custom ROM دریافت شده را باز کرده و به پوشه‌ی «META-INF\com\google\android» آن وارد شوید. در اینجا فایل متنی updater-script را باز کنید. برای مثال در مورد گوشی من، چنین سطری در ابتدای آن درج شده:
assert(getprop("ro.product.device") == "j7elte" || getprop("ro.build.product") == "j7elte"
|| abort("E3004: This package is for device: j7elte; this device is " + getprop("ro.product.device") + "."););
این سطر، دقیقا بررسی می‌کند که اگر خاصیت‌های ro.build.product یا ro.product.device مساوی j7elte نبودند، کل عملیات نصب، abort شود.
بنابراین حتما پیش از مطالعه و اجرای ادامه‌ی بحث، مقادیر این ویژگی‌ها را با سطر اول فایل updater-script انطباق دهید تا اگر یکی نبودند، به اشتباه گوشی خود را فرمت نکنید!
البته در جائی دیدم که عده‌ای برای «خوراندن» rom سفارشی دریافت شده، این سطر بررسی را از فایل یاد شده، پاک کرده و سپس فایل zip جدیدی را تولید و نصب کرده‌اند. بهتر است اینکار را نکنید و با جستجوی دقیق مطمئن شوید که یک چنین تغییری، برای سیستم شما مشکلی را ایجاد نمی‌کند!


بازنویسی برنامه‌ی recovery گوشی توسط ODIN

پس از دریافت برنامه‌ی odin، نیاز است گوشی خود را خاموش کنید. فرض بر این است که پیشتر حداقل از contacts خود پشتیبان تهیه کرده‌اید. چون از این قسمت به بعد، به مراحل بدون بازگشتی قدم خواهیم گذاشت و قرار است گوشی را کاملا فرمت کنیم!
پس از خاموش کردن گوشی، اکنون نیاز است گوشی را در حالت download بالا بیاوریم. برای اینکار سه دکمه‌ی Volume Down + Home + Power با هم بفشارید. بنابراین ابتدا دکمه‌ی «کاهش صدا» را نگه دارید و رها نکنید، سپس دکمه‌ی home را نگه دارید و رها نکنید و در آخر دکمه‌ی power را نگه دارید تا گوشی به حالت ویژه‌ی download وارد شود.
البته در ابتدا یک صفحه‌ی اخطار را نمایش می‌دهد که در آن درج شده برای ادامه نیاز است دکمه‌ی «افزایش صدا» را بفشارید.


پس از ظاهر شدن تصویر فوق، اینبار دکمه‌ی «افزایش صدا» را بفشارید تا وارد حالت دانلود شوید. در اینجا «حالت دانلود» یعنی گوشی قابلیت دریافت فایلی را پیدا کرده‌است.


پس از بالا آوردن گوشی در حالت دانلود، برنامه‌ی odin را باز کنید:


- در اینجا در قسمت AP، فایل tar مربوط به TWRP را انتخاب کنید.
- سپس در برگه‌ی options، تیک گزینه‌ی Auto reboot را بردارید (بسیار مهم!). اگر این تیک را برندارید، پس از کار نوشتن برنامه‌ی recovery سفارشی، گوشی شما reboot شده و ... وارد برنامه‌ی recovery ... نمی‌شود! چون سیستم امنیتی توکار اندروید، آن‌را با نمونه‌ی اصلی جایگزین می‌کند!
- اکنون بر روی دکمه‌ی start کلیک کنید تا کار بازنویسی شروع شود.

پس از پایان بازنویسی برنامه‌ی recovery، باید وارد این برنامه‌ی جدید بشویم که روش ورود به آن به صورت زیر است:
پس از پایان بازنویسی، در بعضی از گوشی‌ها در همین حالت که گوشی، حالت download را نمایش می‌دهد، اگر ترکیب کلید‌های «Volume Up + Power + Home» را بفشارید (اینبار دکمه‌ی «افزایش صدا» است و نه کاهش صدا)، وارد این برنامه‌ی recovery جدید می‌شوید. اما در مورد گوشی من چنین چیزی رخ نداد. در این حالت تنها روشی که پاسخ داد، «خارج کردن باطری گوشی» بود (در همین حالتی که صفحه‌ی آبی رنگ download نمایش داده می‌شود، باطری را خارج کنید)؛ چون حتی در حالت خاموش کردن معمولی هم برنامه‌ی recovery سفارشی را پاک و نمونه‌ی اصلی را جایگزین می‌کرد!
سپس سیستم را به صورت معمولی روشن نکنید. اینبار نیاز است وارد منوی recovery شویم. بنابراین مجددا باطری را قرار داده و اینبار با فشردن ترکیب کلید‌های «Volume Up + Power + Home» به منوی جدید recovery وارد خواهیم شد.


مرحله‌ی آخر! نصب سیستم عامل جدید و برنامه‌های گوگل

تا اینجا باید وارد منوی recovery جدید شده باشید. روش خارج کردن باطری را هم فراموش نکنید! (چون اگر سیستم به صورت معمولی ری‌استارت شود، یا حتی به صورت معمولی خاموش شود، برنامه‌ی recovery سفارشی را بی‌اثر کرده و پاک می‌کند)
- پس از بارگذاری برنامه، پیام «Swipe to Allow Modifications» ظاهر می‌شود. برای این منظور، فلش آبی رنگ ظاهر شده را به سمت راست بکشید تا بتوانید وارد برنامه شوید.
- اکنون این مراحل را طی کنید:

الف) انتخاب Wipe


در اینجا در ابتدا گزینه‌ی Format Data را انتخاب کنید.


سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار فرمت کردن سیستم شروع شود.
در ادامه در همین قسمت گزینه‌ی Advanced Wipe را انتخاب کرده (همیشه با انتخاب دکمه‌ی back می‌توان به منوی اصلی و گزینه‌های آن رسید) و Dalvik / ART Cache,Data, System, Cache, Internal storage را انتخاب کنید. سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار پاک کردن سیستم شروع شود. در اینجا همه چیز را منهای SD Card، پاک خواهیم کرد. بدون انجام اینکار، وارد یک حلقه‌ی بی‌نهایت خواهید شد و سیستم اصلی پس از نصب، راه اندازی نمی‌شود (آزمایش کردم!).


ب) انتقال فایل‌های Custom ROM و GApps به گوشی

اکنون به کامپیوتر خود و پوشه‌ی محل نصب برنامه‌ی Minimal_ADB_Fastboot وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید تا فایل‌ها به گوشی منتقل شوند:
adb devices
adb push LINEAGE.zip /sdcard/
adb push GAPPS.zip /sdcard/
دو نکته:
1- فایل‌های custom ROM و GApps دریافت شده را به درون پوشه‌ی Minimal_ADB_Fastboot کپی کنید. در اینجا منظور از LINEAGE.zip نام کاملی مانند lineage-17.1-20210114-nightly-j7elte-signed.zip است که دریافت کرده‌اید و همچنین منظور از GAPPS.zip، نام کاملی مانند open_gapps-arm-10.0-pico-20210116.zip است.
2- برای اجرای این دستورات، نیازی به داشتن یک sdcard نیست. نامی که در اینجا ذکر شده، فقط یک نام پوشه‌ی جدید، در گوشی شما است که قرار است در ادامه فایل‌ها را از آن انتخاب کنیم.

یک نکته‌ی تکمیلی: در حالت منوی recovery و بعد از پاک کردن همه چیز، اگر فولدرهای گوشی در windows explorer مشخص نیستند، باید آن‌ها را mount کرد تا بشود فایل‌ها را به آن‌ها کپی کرد (روش دوم کپی کردن فایل‌ها به گوشی). اگر به منوی ابتدایی TWRP دقت کنید، یک گزینه‌ی mount هم دارد که دقیقا برای همین منظور است. پوشه‌ها را که mount کردید، در windows explorer جهت کپی کردن معمولی ظاهر می‌شوند.


ج) نصب نهایی سیستم عامل و برنامه‌های گوگل

پیش از هر کاری به گزینه‌ی Settings در برنامه‌ی TWRP مراجعه کرده و در برگه‌ی General آن، تیک زیر را بر دارید: Prompt to install TWRP app if not installed!

اکنون که فایل‌های custom ROM و GApps به گوشی کپی شدند، از منوی اصلی TWRP، اینبار گزینه‌ی Install را انتخاب کنید (همانطور که عنوان شد، در اینجا همیشه دکمه‌ی back، برای بازگشت به صفحه‌ی اصلی کار می‌کند).


اگر از طریق دستورات adb فایل‌ها را به پوشه‌ی sdcard منتقل کرده باشید، به صورت خودکار اولین فایل انتخاب شده همان فایل ROM است. سپس بر روی دکمه‌ی «Add more zips» کلیک کرده و فایل zip مربوط به GApps را انتخاب کنید. در بالای صفحه «two of max 10 File queued» باید ظاهر شده باشد (مهم) که به معنای تعداد فایل‌های موجود در صف نصب است. اکنون فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار نصب شروع شود.
پس از پایان نصب این دو برنامه، یکبار بر روی دکمه‌ی Wipe cache/dalvik کلیک کنید (به همراه به سمت راست کشیدن دکمه‌ی فلش آبی پایین صفحه) و سپس بر روی دکمه‌ی Reboot System تا ... وارد  اندروید 10 شوید!

یک نکته: در اینجا در حین reboot سؤال می‌پرسد که آیا نیاز است TWRP را نیز به صورت جداگانه‌ای نصب کند. عنوان کنید، خیر.


چگونه به روز رسانی‌های LineageOS را نصب کنیم؟

LineageOS هفته‌ای یکبار، آخرین به روز رسانی‌های اندروید را توزیع می‌کند. برای نصب آن‌ها پیامی را ظاهر کرده و امکان دانلود را فراهم می‌کند. پس از دانلود، اگر بر روی دکمه‌ی install کلیک کنید، به صورت خودکار شما را وارد منوی recovery فوق می‌کند (و نه نصب خودکار). در اینجا تنها کاری را که باید انجام دهید، انتخاب گزینه‌ی install است و سپس انتخاب پوشه‌ی data/lineageos_updates که محل قرار گیری این فایل zip دریافت شده‌است. با انتخاب فایل zip، مراحل نصب آن مانند قبل است. پس از پایان نصب، یکبار بر روی دکمه‌ی پاک کردن کش dalvik کلیک کنید و سپس بر روی reboot. کش dalvik همواره به صورت خودکار توسط اندروید ساخته می‌شود و پاک کردن آن مشکلی را ایجاد نمی‌کند.
پس از راه اندازی مجدد سیستم، به منوی Settings>about phone>lineageOS مراجعه کرده و فایل zip قدیمی را حذف کنید (در همان صفحه‌ای که پیام دریافت و نصب را نمایش می‌داد، اکنون پیام delete ظاهر شده‌است).
مطالب
بخش دوم - بررسی ساختار فایل ها و Syntax برنامه های Svelte
در بخش اول به معرفی SvelteJs پرداختیم و اولین پروژه‌ی خود را ایجاد کردیم. در ادامه به بررسی جزئیات فایل‌های تشکیل شده می‌پردازیم. قبل از هرچیز پیشنهاد میکنم اگر از vs-code استفاده میکنید Extension Svelte را دانلود و نصب نمایید.
پس از ایجاد پروژه، تعدادی فایل توسط Svelte ایجاد می‌شوند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


rollup.config.js : 
به طور پیش فرض Svelte از rollup برای ساخت برنامه استفاده میکند که جایگزینی برای webpack است. فعلا نیازی به تغییر و دانستن جزئیاتی در مورد این فایل نداریم؛ چراکه به صورت پیش فرض توسط قالب دریافت شده، تمامی کانفیگ‌های مورد نظر ما برای توسعه و ساخت نهایی باندل برنامه انجام شده‌است. فقط به چند نکته‌ی مهم در این فایل اشاره خواهم کرد.
import svelte from 'rollup-plugin-svelte';
import resolve from 'rollup-plugin-node-resolve';
import commonjs from 'rollup-plugin-commonjs';
import livereload from 'rollup-plugin-livereload';
import { terser } from 'rollup-plugin-terser';

const production = !process.env.ROLLUP_WATCH;

export default {
input: 'src/main.js',
output: {
sourcemap: true,
format: 'iife',
name: 'app',
file: 'public/bundle.js'
},
plugins: [
svelte({
// enable run-time checks when not in production
dev: !production,
// we'll extract any component CSS out into
// a separate file — better for performance
css: css => {
css.write('public/bundle.css');
}
}),

// If you have external dependencies installed from
// npm, you'll most likely need these plugins. In
// some cases you'll need additional configuration —
// consult the documentation for details:
// https://github.com/rollup/rollup-plugin-commonjs
resolve(),
commonjs(),

// Watch the `public` directory and refresh the
// browser on changes when not in production
!production && livereload('public'),

// If we're building for production (npm run build
// instead of npm run dev), minify
production && terser()
],
watch: {
clearScreen: false
}
};
در خط 12 این فایل، مقدار input برابر با src/main.js است که به rollup، نقطه شروع برنامه را نشان میدهد و مانند سایر فریم ورک‌ها، اسکریپت آغاز کننده برنامه ما میباشد. همینطور در خطوط 15 و 24، فایل‌های bundle خروجی برنامه که به صورت پیش فرض در فولدر public قرار میگیرند، مسیرشان مشخص شده است.


package.json : 
احتمالا اگر از هر کدام از فریم ورک‌های معروفی مثل vue - react - angualr استفاده کرده باشید میدانید این فایل چیست؛ ولی بد نیست توضیح مختصری بدهم و تفاوت مهم package‌ها در svelte را با سایر فریم ورک‌ها، بیان کنم. این فایل تمام وابستگی‌های پروژه و اسکریپت‌های مورد نیاز برای ساخت و اجرای برنامه را در خود نگه میدارد.
{
  "name": "svelte-app",
  "version": "1.0.0",
  "devDependencies": {
    "npm-run-all": "^4.1.5",
    "rollup": "^1.10.1",
    "rollup-plugin-commonjs": "^9.3.4",
    "rollup-plugin-livereload": "^1.0.0",
    "rollup-plugin-node-resolve": "^4.2.3",
    "rollup-plugin-svelte": "^5.0.3",
    "rollup-plugin-terser": "^4.0.4",
    "sirv-cli": "^0.4.0",
    "svelte": "^3.0.0"
  },
  "scripts": {
    "build": "rollup -c",
    "autobuild": "rollup -c -w",
    "dev": "run-p start:dev autobuild",
    "start": "sirv public",
    "start:dev": "sirv public --dev"
  }
}
نکته مهمی که در اینجا به چشم میخورد وجود نداشتن بخش dependencies در این فایل است. در بخش dependencies عموما وابستگی‌های پروژه در زمان اجرای برنامه قرار میگیرد. همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، Svelte یک کامپایلر است. به همین جهت در زمان اجرا، نیاز به هیچ وابستگی اضافه‌تری ندارد؛ برخلاف سایر فریم ورک‌ها که حداقل نیاز دارند خود اسکریپت فریم ورک، زمان اجرا لود شده و توسط کاربر دانلود شود. بجای آن همانطور که مشاهده میکنید در خط 4, devDependecies وجود دارد که تمام وابستگی‌های svelte را دربر میگیرد که فقط قبل از build شدن برنامه مورد نیاز هستند. در خط 15، تگ اسکریپ قرار دارد که برای راحتی ساخت و اجرای برنامه همانطور که در بخش قبل دیدیم میتوانیم از آنها استفاده کنیم (npm run dev ---- npm run build ---- etc)

 build  برای ساخت و ایجاد خروجی‌های برنامه توسط rollup مورد قرار استفاده میگیرد. 
 autobuild  مانند build برای ساخت خروجی‌های نهایی برنامه استفاده میشود. ولی تفاوتی که دارد پس از هر تغییر در سورس کد برنامه به صورت خودکار build جدیدی پس از اجرای آن گرفته میشود. 
 dev   برنامه را درحالت Developer Mode اجرا میکند که برای مشاهده تغییرات به صورت خودکار در browser، بدون نیاز به رفرش صفحه و همینطور عیب یابی  برنامه مناسب است. 
 start  از طریق sirv  که یک وب سرور سبک برای هاست کردن سایت‌های استاتیک است، برنامه را هاست میکند.
 start:dev   مانند start است با این تفاوت که برنامه را در حالت Developer Mode هاست میکند که میتواند برای عیب یابی برنامه از آن استفاده کرد؛ چرا که سورس برنامه از طریق source Map قابل دسترس خواهد بود.

دو پوشه src و public هم برای ما به صورت پیش فرض ایجاد شده‌اند که فولدر public فایل‌های نهایی تولید شده برنامه ما را شامل میشود و src، دربرگیرنده تمام سورس کدهای برنامه ما میباشد.
src/App.svelte :
همه بخش‌های برنامه در Svelte از کامپوننت‌ها تشکیل میشوند و این فایل کامپوننت اصلی برنامه در Svelte است. همانطور که نام این فایل پیداست پسوند تمام کامپوننت‌های Svelte نام این کامپایلر است svelte. 
<script>
export let name;
</script>

<style>
h1 {
color: purple;
}
</style>

<h1>Hello {name}!</h1>

اگر قبلا با vuejs کار کرده باشید، این syntax برای شما آشنا خواهد بود؛ هرچند بسیار شبیه کدنویسی در صفحه html است. در کامپوننت‌های svelte شما دو تگ Script و Style دارید و خارج از این دو تگ میتوانید html خود را قرار دهید؛ مانند مثال بالا. در تگ اسکریپت، کدهای جاوا اسکریپتی مرتبط با کامپوننت قرار میگیرد و در تگ Style هم Css‌های مرتبط با کامپوننت. در مثال بالا، در خط 11 ما یک تگ h1 داریم که مقدار hello و یک {name} را نمایش خواهد داد. با استفاده از علامت {} میتوانید کدهای جاوااسکریپتی خود رابه html جاری اضافه کنید که در مثال بالا متغیر name در خط 2 تعریف شده است. در تگ اسکریپت شما امکان ساخت هرگونه متغیر و فانکشنی را که در جاوا اسکریپت معتبر است، خواهید داشت که همینطور میتوان از آنها در صفحه html استفاده کرد. ولی svelte با استفاده از کلمات کلیدی جاوا اسکریپت، چند امکان به این بخش اضافه کرده است. اگر به خط 2 مجددا دقت کنیم، شاید برای شما سؤال ایجاد شود که کلمه World از کجا می‌آید و چطور به متغیر name نسبت داده شده‌است. نکته‌ای که در کد بالا وجود دارد، کلمه export قبل از متغیر است. به این معنا که استفاده کننده از این کامپوننت میتواند name را مقدار دهی کند. در svelte به این نوع متغیر‌ها props گفته میشود. در این مثال name توسط اسکریپت آغاز کننده برنامه با به اصطلاح entry point برنامه ما مقدار دهی خواهد شد که در ادامه این فایل را بررسی میکنیم.

src/main.js : 
import App from './App.svelte';

const app = new App({
target: document.body,
props: {
name: 'world'
}
});

export default app;
فایل main.js فایل آغاز کننده برنامه و entry-point ما است. در خط اول، کامپوننت اصلی برنامه را که قبلا بررسی کردیم، به این فایل import میکنیم. در خط سوم یک object از این کامپوننت گرفته و آن را مقداردهی خواهیم کرد. در خط 4 مقدار target را برابر با محتوای صفحه html نهایی برنامه قرار میدهیم که در مسیر public/index.html تولید خواهد شد و در نهایت خصیصه‌های کامپوننت خود (props) را که قبلا تعریف کردیم، مقدار دهی میکنیم؛ خطوط 5-7 .
اگر به خاطر داشته باشید، ما در کامپوننت App.svelte یک متغیر به نام name را به عنوان یک props (خصیصه) export کرده بودیم و در اینجا مقدار این متغیر را برابر با world قرار دادیم. 
در خط آخر  (10) هم مانند تمام فایل‌ها و ماژول‌های جاوا اسکریپت، این object را برای استفاده export میکنیم.


نکته: پیش نیاز استفاده از svelte، درک نسبی روی مباحث مرتبط با JavaScript و Html و Css است. لذا در این آموزش من به جزئیات مرتبط با این سه مورد وارد نمیشوم و سعی میکنم تمرکز بیشتر بر روی مباحث مرتبط با خود svelte باشد. 
در بخش بعدی با ایجاد یک پروژه جدید، با سایر امکانات svelte و همینطور syntax آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
آشنایی با مفاهیم شیء گرایی در جاوا اسکریپت #2
از آنجا که برای کار با جاوا اسکریپت نیاز به درک کاملی درباره‌ی مفهوم حوزه کارکرد متغیرها (Scope) می‌باشد و نحوه فراخوانی توابع نیز نقش اساسی در این مورد بازی می‌کند، در این قسمت با این موارد آشنا خواهیم شد:
جاوا اسکریپت از مفهومی به نام functional scope برای تعیین حوزه متغیرها استفاده می‌کند و به این معنی است که با تعریف توابع، حوزه عملکرد متغیر مشخص می‌شود. در واقع هر متغیری که در یک تابع تعریف می‌شود در کلیه قسمتهای آن تابع، از قبیل If statement – for loops و حتی nested function نیز در دسترس میباشد.
اجازه دهید با مثالی این موضوع را بررسی نماییم.
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
همانگونه که میبینیم با اینکه در داخل بلاک if یک متغیر جدید تعریف شده، ولی در خارج از این بلاک نیز این متغیر قابل دسترسی میباشد. البته در مثال بالا اگر بخواهیم به متغیر myTest در خارج از function دسترسی داشته باشیم، با خطای undefined مواجه خواهیم شد. یعنی برای مثال در کد زیر:
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
alert(myTest); // will throw a reference error, because it doesn't exist outside of the function
 برای حل این مشکل دو راه وجود دارد: 
1 – متغیر myTest را در بیرون بلاک testScope() تعریف کنیم
2 – هنگام تعریف متغیر myTest، کلمه کلیدی var را حذف کنیم که این موضوع باعث میشود این متغیر در کل window قابل دسترس باشد و یا به عبارتی متغیر global میشود.
قبل از پرداختن به ادامه بحث خواندن مقاله مربوط به Closure در جاوااسکریپت توصیه میگردد .
در پایان بحث Scope‌ها با یک مثال نسبتا جامع اکثر این حالات به همراه خروجی را نشان میدهیم :
<script type="text/javascript">
          // a globally-scoped variable
        var a = 1;
        // global scope
        function one()
        {
            alert(a);
        }
        // local scope
        function two(a)
        {
            alert(a);
        }
        // local scope again
        function three()
        {
            var a = 3;
            alert(a);
        }
        // Intermediate: no such thing as block scope in javascript
        function four()
        {
            if (true)
            {
                var a = 4;
            }
            alert(a); // alerts '4', not the global value of '1'
        }
        // Intermediate: object properties
        function Five()
        {
            this.a = 5;
        }
        // Advanced: closure
        var six = function ()
        {
            var foo = 6;
            return function ()
            {
                // javascript "closure" means I have access to foo in here, 
                // because it is defined in the function in which I was defined.
                alert(foo);
            }
        }()
        // Advanced: prototype-based scope resolution
        function Seven()
        {
            this.a = 7;
        }
        // [object].prototype.property loses to [object].property in the lookup chain
        Seven.prototype.a = -1; // won't get reached, because 'a' is set in the constructor above.
        Seven.prototype.b = 8; // Will get reached, even though 'b' is NOT set in the constructor.
        // These will print 1-8
        one();
        two(2);
        three();
        four();
        alert(new Five().a);
        six();
        alert(new Seven().a);
        alert(new Seven().b);
</Script>
برای مطالعه بیشتر به اینجا  مراجعه نمایید.

Function Invocation Patterns In JavaScript :
از آنجا که توابع در جاوااسکریپت به منظور 1 – ساخت اشیاء  و 2 – حوزه دسترسی متغیرها(Scope)  نقش اساسی ایفا می‌کنند بهتر است کمی درباره استفاده و نحوه فراخوانی آنها  (Function Invocation Patterns) در جاوااسکریپت بحث نماییم.
در جاوااسکریپت 4 مدل فراخوانی تابع داریم که به نامهای زیر مطرح هستند:
1. Method Invocation
2. Function Invocation
3. Constructor Invocation
4. Apply And Call Invocation
 در فراخوانی توابع به هر یک از روشهای بالا باید به این نکته توجه داشت که حوزه دسترسی متغیرها در جاوااسکریپت ابتدا و انتهای توابع هستند و اگر به عنوان مثال از توابع تو در تو استفاده کردیم ،حوزه شی this برای توابع داخلی تغییر خواهد کرد .این موضوع را در طی مثالهایی نشان خواهیم داد.
Method Invocation :
وقتی یک تابع قسمتی از یک شی باشد به آن متد میگوییم به عنوان مثال :
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value+=1;
    }
};
obj.increment(); //Method invocation
در اینحالت this به شی (Object) اشاره میکند که متد در آن فراخوانی شده است و در زمان اجرا نیز به عناصر شی Bind میشود ،در مثال بالا حوزه  this شی obj خواهد شد و به همین منظور به متغیر value دسترسی داریم.
Function Invocation:
در اینحالت که از () برای فراخوانی تابع استفاده میگردد ،This به شی سراسری (global object ) اشاره می‌کند؛ منظور اینکه this به اجزای تابعی که فراخوانی آن انجام شده اشاره نمی‌کند. اجازه دهید با مثالی این موضوع را روشن کنیم
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(this.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment(); //Method invocation pattern
<script type="text/javascript">
Result : 500
از آنجا که  () innerFunction به شکل  Function invocation pattern فراخوانی شده است به متغیر value در داخل تابع increment دسترسی نداریم و حوزه دسترسی global میشود و اگر در حوزه global نیز این متغیر تعریف نشده بود به خطای undefined میرسیدیم .
برای حل این گونه مشکلات ساختار کد نویسی ما بایستی به شکل زیر باشد :
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        var that = this;
        that.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(that.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment();
<script type="text/javascript">
Result : 1
در واقع با تعریف یک متغیر با نام مثلا that و انتساب شی  this به آن میتوان در توابع بعدی که به شکل   Function invocation pattern فراخوانی میگردند به این متغیر دسترسی داشت .
Constructor Invocation :
در این روش برای فراخوانی تابع از کلمه new استفاده میکنیم. در این حالت یک شیء مجزا ایجاد شده و به متغیر دلخواه ما اختصاص پیدا می‌کند. به عنوان مثال داریم :
 var Dog = function(name) {   
  //this == brand new object ({});    
    this.name = name;    
    this.age = (Math.random() * 5) + 1;
};
var myDog = new Dog('Spike');
//myDog.name == 'Spike'
//myDog.age == 2
var yourDog = new Dog('Spot');
//yourDog.name == 'Spot'
//yourDog.age == 4
در این مورد با استفاده از New باعث میشویم همه خواص و متدهای تابع function برای هر نمونه از آن که ساخته میشود ( از طریق مفهوم Prototype که قبلا درباره آن بحث شد) بطور مجزا اختصاص یابد. در مثال بالا شی mydog چون حاوی یک نمونه از تابع dog بصورت  Constructor Invocation میباشد، در نتیجه به خواص تابع dog از قبیل name  و age دسترسی داریم. در اینجا اگر کلمه new استفاده نشود به این خواص دسترسی نداریم؛ در واقع با اینکار، this به mydog اختصاص پیدا میکند.
اگر از new استفاده نشود متغیر myDog ،undefined میشود.
یک مثال دیگر :
var createCallBack = function(init) { //First function
    return new function() { //Second function by Constructor Invocation
        var that = this;
        this.message = init;
        return function() { //Third function
            alert(that.message);
        }
    }
}
window.addEventListener('load', createCallBack("First Message"));
window.addEventListener('load', createCallBack("Second Message"));
در مثال بالا از مفهوم closure  نیز در مثالمان استفاده کرده ایم .
Apply And Call Invocation:
تمامی توابع جاوااسکریپت دارای دو متد توکار apply() و call() هستند که توسط این متدها میتوان این توابع را با context دلخواه فراخوانی کرد.
نحوه فراخوانی به شکل مقابل است :
myFunction.apply(thisContext, arrArgs);
myFunction.call(thisContext, arg1, arg2, arg3, ..., argN);
که thisContext به حوزه اجرایی (execution context) تابع اشاره میکند. تفاوت دو متد apply() و call() در نحوه فرستادن آرگومانها به تابع میباشد که در اولی توسط آرایه اینکار انجام میشود و در دومی همه آرگومانها را بطور صریح نوشته و با کاما از هم جدا میکنیم .
مثال :
var contextObject = {
testContext: 10
}
var otherContextObject = {
testContext: "Hello World!"
}
var testContext = 15; // Global variable
function testFunction() {
alert(this.testContext);
}
testFunction(); // This will alert 15
testFunction.call(contextObject); // Will alert 10
testFunction.apply(otherContextObject); // Will alert "Hello World”
در این مثال دو شی متفاوت با خواص همنام تعریف کرده و یک متغیر global نیز تعریف میکنیم. در انتها یک تابع تعریف میکنیم که مقدار this.testContext را نمایش میدهد. در ابتدا حوزه اجرایی تابع (this) کل window جاری میباشد و وقتی testFunction() اجرا شود مقدار متغیر global نمایش داده میشود. در اجرای دوم this به contextObject اشاره کرده و حوزه اجرایی عوض میشود و در نتیجه مقدار testContext مربوطه که در این حالت 10 میباشد نمایش داده میشود و برای فراخوانی سوم نیز به همین شکل .
یک مثال کاملتر :
var o = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a();
    document.write(this.i);
  }
};
o.F();
Result :0
خط o.f() تابع f را به شکل Method invocation اجرا میکند. در داخل تابع f یک تابع دیگر به شکل function invocation اجرا میشود که در اینحال this به global object اشاره میکند و باعث میشود مقدار i در خروجی 0 چاپ شود .
برای حل این مشکل 2 راه وجود دارد  
راه اول :
var p = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a.apply(this);
    document.write(this.i);
  }
};
 p.F();
Result :42
با اینکار this را موقع اجرای تابع درونی برایش فرستاده تا حوزه اجرای تابع عوض شود و به i دسترسی پیدا کنیم .
یا اینکه همانند مثالهای قبلی :
var q = {
  i: 0,
  F: function F() {
    var that = this;
    var a = function () {
      that.i = 42;
    }
    a();
    document.write(this.i);
  }
}
 q.F();

منابع :
Javascript programmer,s refrence
 
مطالب
امکان تعریف قالب‌ها در Angular با دایرکتیو ng-template
معرفی دایرکتیو ng-template

همانطور که از اسم آن نیز مشخص است، ng-template به معنای قالب انگیولار است و هدف از آن، ارائه‌ی قسمتی از قالب نهایی یک کامپوننت می‌باشد. فریم ورک Angular از دایرکتیو ng-template در پشت صحنه‌ی دایرکتیوهای ساختاری مانند ngIf، ngFor و ngSwitch استفاده می‌کند. برای مثال، قسمت if‌، تبدیل به یک ng-template شده و else آن نیز تبدیل به یک ng-template ضمنی دیگر خواهد شد.


روش فعالسازی و نمایش قالب‌ها

باید دقت داشت که تعریف یک ng-template سبب رندر هیچگونه خروجی در صفحه نمی‌شود و باید به طریقی درخواست فعالسازی و رندر آن‌را ارائه داد.
<div class="lessons-list" *ngIf="lessons else loading">
... 
</div>

<ng-template #loading>
     <div>Loading...</div>
</ng-template>
یکی از روش‌های معمول نمایش قالب‌ها، استفاده از ngIf/else است. در این مثال اگر آرایه‌ی فرضی دروس دارای عضوی باشد، div مرتبط نمایش داده می‌شود؛ در غیراینصورت، قالبی که توسط یک template reference variable به نام loading مشخص شده‌است، نمایش داده خواهد شد (loading‌# در اینجا).
هرچند در پشت صحنه برای حالت ngIf نیز یک ng-template ضمنی محصور کننده‌ی div اصلی تشکیل می‌شود که از دید ما پنهان است.

استفاده از ngIf برای نمایش یک قالب، یکی از روش‌های کار با آن‌ها است. روش دیگر، استفاده از ng-container است:
<ng-container *ngTemplateOutlet="loading"></ng-container>
در اینجا دایرکتیو ساختاری ngTemplateOutlet، قالبی را که توسط loading# مشخص شده‌است، وهله سازی کرده و به درون ng-container تزریق می‌کند که در این حالت سبب نمایش آن نیز خواهد شد.


سطوح دسترسی در قالب‌ها

اکنون این سؤال مطرح است: «آیا یک قالب میدان دید متغیرهای خاص خودش را دارد؟ این قالب به چه متغیرهایی دسترسی دارد؟»
درون بدنه یک تگ ng-template، به همان متغیرهایی که در قالب خارجی آن قابل دسترسی هستند، دسترسی خواهیم داشت؛ برای نمونه در مثال فوق به همان متغیر lessons. به عبارتی تمام وهله‌های ng-templateها، به همان متغیرهای زمینه‌ی قالبی که درون آن جای‌گرفته‌اند، دسترسی دارند. به علاوه هر قالب می‌تواند متغیرهای خاص خود را نیز تعریف کند.
در ادامه قالب یک کامپوننت را به صورت ذیل فرض کنید:
<ng-template #estimateTemplate let-lessonsCounter="estimate">
     <div> Approximately {{lessonsCounter}} lessons ...</div>
</ng-template>
<ng-container *ngTemplateOutlet="estimateTemplate;context:ctx">
</ng-container>
با کدهای ذیل
export class AppComponent {
     totalEstimate = 10;
     ctx = {estimate: this.totalEstimate};
}
در اینجا قالب تعریف شده، توسط پیشوند -let دارای یک متغیر ورودی به نام lessonsCounter شده‌است (می‌تواند چندین متغیر ورودی داشته باشد). شکل کلی آن به صورت "let-{{templateVariableName}}=”contextProperty است.
 این متغیر lessonsCounter تنها داخل این قالب است که قابل مشاهده و دسترسی می‌باشد و نه خارج از آن. مقدار این متغیر نیز توسط عبارت estimate تامین می‌شود. این عبارت زمانیکه ng-container  سبب وهله سازی estimateTemplate می‌شود، توسط شیء ویژه‌ای به نام context مقدار دهی خواهد شد.
برای اینکه عبارت estimate در قالب، قابل استخراج از شیء context باشد، باین دقیقا خاصیتی به همین نام در این شیء تعریف شده باشد (و برای سایر متغیرها نیز به همین ترتیب). به همین جهت است که خاصیت عمومی ctx در کلاس AppComponent به صورت یک شیء دارای خاصیت estimate تعریف شده‌است تا بتوان نگاشتی را بین این مقدار و عبارت estimate برقرار کرد.

نکته 1: اگر در اینجا متغیری تعریف شود، اما محل تامین آن مشخص نگردد، به دنبال خاصیتی به نام implicit$ خواهد گشت. برای مثال در قالب ذیل، متغیر default تعریف شده‌است؛ اما عبارت تامین کننده‌ی آن مشخص نیست:
    <ng-container *ngTemplateOutlet="templateRef; context: exampleContext"></ng-container>
    <ng-template #templateRef let-default>
      <div>
        '{{default}}'
      </div>
    </ng-template>
در این حالت مقدار default از خاصیت implicit$ شیء منتسب به context دریافت می‌شود:
export class AppComponent {
  exampleContext = {
    $implicit: 'default context property when none specified'
  };
}

نکته 2:
نحوه‌ی تعریف شیء context را به صورت ذیل نیز می‌توان مشخص کرد:
 [ngOutletContext]="exampleContext"


دسترسی به قالب‌ها در کدهای کامپوننت‌ها

در اینجا قالبی را مشاهده می‌کنید که توسط یک template reference variable به نام defaultTabButtons مشخص شده‌است:
<ng-template #defaultTabButtons>
</ng-template>
برای دسترسی به آن در کدهای کامپوننت مرتبط، می‌توان از طریق تعریف یک ViewChild هم نام با این متغیر استفاده کرد:
export class AppComponent implements OnInit {
   @ViewChild('defaultTabButtons') private defaultTabButtonsTpl: TemplateRef<any>;
   ngOnInit() {
      console.log(this.defaultTabButtonsTpl);
   }
}
در اینجا متغیر defaultTabButtonsTpl با ویژگی ViewChild مزین شده‌است. البته این یک روش عمومی برای دسترسی به تمام عناصر DOM در کدهای یک کامپوننت می‌باشد.

یکی از کاربردهای این قابلیت، امکان تعویض پویای قالب‌های یک دربرگیرنده‌است:
<ng-container *ngTemplateOutlet="headerTemplate ? headerTemplate: defaultTabButtons">
</ng-container>
توسط دایرکتیو ساختاری ngTemplateOutlet می‌توان در زمان اجرا، قالب‌های مختلفی را توسط کدهای کامپوننت مشخص کرد.
در اینجا headerTemplate خاصیتی است عمومی از نوع TemplateRef که در کدهای کامپوننت متناظر با این قالب مقدار دهی می‌شود. اگر این مقدار دهی صورت نگیرد، از قالب از پیش موجود defaultTabButtons استفاده خواهد کرد.
همچنین اگر می‌خواهیم به selector یک کامپوننت قابلیت انتخاب قالبی را بدهیم می‌توان یک خاصیت عمومی مزین شده‌ی با Input از نوع TemplateRef را مشخص کرد:
 @Input() headerTemplate: TemplateRef<any>;
در این حالت این کامپوننت ویژه می‌تواند به صورت ذیل، قالب خودش را با انتساب به این خاصیت عمومی دریافت کند:
 <tab-container [headerTemplate]="defaultTabButtons"></tab-container>