مطالب
مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی توسط Entity framework Core
قابلیت مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی (data seeding) توسط اجرای کدهای Migrations و متد DbMigration­Configuration.Seed آن، در حین انتقال از EF 6x به EF Core ناپدید شده بود که مجددا با ارائه‌ی EF Core 2.1 به نحو کاملا متفاوتی توسط یک Fluent API، در متد OnModelCreating قابل تعریف و استفاده‌است.


کلاس‌های موجودیت‌های مثال جاری

برای توضیح قابلیت جدید مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی در +EF Core 2.1، از کلاس‌های موجودیت‌های ذیل استفاده خواهیم کرد:
public class Magazine
{
  public int MagazineId { get; set; }
  public string Name { get; set; }
  public string Publisher { get; set; }

  public List<Article> Articles { get; set; }
}

public class Article
{
  public int ArticleId { get; set; }
  public string Title { get; set; }
  public DateTime PublishDate { get;  set; }

  public int MagazineId { get; set; }

  public Author Author { get; set; }
  public int? AuthorId { get; set; }
}

public class Author
{
  public int AuthorId { get; set; }
  public string Name { get; set; }

  public List<Article> Articles { get; set; }
}


روش مقدار دهی اولیه‌ی تک موجودیت‌ها

اکنون فرض کنید قصد داریم جدول مجلات را مقدار دهی اولیه کنیم. برای اینکار خواهیم داشت:
protected override void OnModelCreating (ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine { MagazineId = 1, Name = "DNT Magazine" });
}
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
- ذکر صریح مقدار Id یک رکورد (هرچند نوع Id آن auto-increment است).
- عدم ذکر مقدار Publisher.

اکنون اگر توسط دستورات Migrations مانند dotnet ef migrations add init، کار تولید کدهای متناظر به روز رسانی بانک اطلاعاتی را بر اساس این کدها تولید کنیم، در قسمتی از آن، یک چنین خروجی را دریافت خواهیم کرد:
migrationBuilder.InsertData(
  table: "Magazines",
  columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher" },
  values: new object[] { 1, "DNT Magazine", null });
در ادامه اگر از روی این کلاس‌های مهاجرت‌ها، اسکریپت معادل نهایی اعمالی به بانک اطلاعاتی را توسط دستور dotnet ef migrations script تولید کنیم، یک چنین خروجی حاصل می‌شود:
set IDENTITY_INSERT ON
INSERT INTO "Magazines" ("MagazineId", "Name", "Publisher") VALUES (1, 'DNT Magazine', NULL);
همانطور که مشاهده می‌کنید، اگر نوع بانک اطلاعاتی ما SQL Server باشد، ابتدا ثبت دستی فیلدهای IDENTITY تنظیم می‌شود و سپس Id رکورد جدید را بر اساس مقداری که مشخص کرده‌ایم، درج می‌کند.

توسط متد HasData امکان درج چندین رکورد با هم نیز وجود دارد:
modelBuilder.Entity<Magazine>()
           .HasData(new Magazine{ MagazineId=2, Name="This Mag" },
                    new Magazine{ MagazineId=3, Name="That Mag" }
           );

البته باید دقت داشت که متد HasData، برای کار با یک تک موجودیت، طراحی شده‌است و توسط آن نمی‌توان در چندین جدول بانک اطلاعاتی، مقادیری را درج کرد.

در مورد داده‌های نال‌نپذیر چطور؟
در مثال فوق اگر تنظیمات خاصیت Publisherای را که نال وارد کردیم، نال‌نپذیر تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Magazine>().Property(m=>m.Publisher).IsRequired();
و مجددا دستورات تولید کلاس‌های Migrations را صادر کنیم، اینبار خطای واضح زیر حاصل خواهد شد:
 "The seed entity for entity type 'Magazine' cannot be added because there was no value provided for the required property 'Publisher'."
همین پیام خطا با عدم ذکر صریح مقدار Id نیز تولید می‌شود. هرچند Id، یک فیلد auto-increment است، اما چون شرط IsRequired در مورد آن برقرار است، شامل بررسی فیلدهای نال‌نپذیر نیز می‌شود. به همین جهت ذکر آن در متد HasData اجباری است.


امکان استفاده‌ی از Anonymous Types در متد HasData

فرض کنید برای کلاس موجودیت خود یک سازنده را نیز تعریف کرده‌اید:
public Magazine(string name, string publisher)
{
  Name=name;
  Publisher=publisher;
}
چون در متد HasData ذکر Id موجودیت، اجباری است، دیگر نمی‌توان یک چنین تعاریفی را ارائه داد:
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine("DNT Magazine", "1105 Media"));
برای رفع یک چنین مشکلاتی، امکان استفاده‌ی از anonymous types نیز در متد HasData پیش‌بینی شده‌است. در این حالت می‌توان بجای وهله سازی مستقیم شیء Magazine، یک anonymous type را وهله سازی کرد و در آن MagazineId را نیز ذکر کرد؛ بدون اینکه نگران این باشیم آیا این خاصیت عمومی است، خصوصی است و یا ... حتی تعریف شده‌است یا خیر!
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new {MagazineId=1, Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"});
که حاصل آن تولید یک چنین کد مهاجرتی است:
migrationBuilder.InsertData(
                table: "Magazines",
                columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher" },
                values: new object[] { 1, "DNT Mag", "1105 Media" });
و سبب درج صحیح مقادیر فیلدهای یک رکورد جدول Magazines می‌شود.

حالت دیگر استفاده‌ی از این قابلیت، کار با خواصی هستند که private set می‌باشند. فرض کنید کلاس موجودیت Magazine را به صورت زیر تغییر داده‌اید:
public class Magazine
{
  public Magazine(string name, string publisher)
  {
    Name=name;
    Publisher=publisher;
    MagazineId=Guid.NewGuid();
  }

  public Guid MagazineId { get; private set; }
  public string Name { get; private set; }
  public string Publisher { get; private set; }
  public List<Article> Articles { get; set; }
}
که در آن Id اینبار از نوع Guid است و در سازنده‌ی کلاس مقدار دهی می‌شود و همچنین خواص این موجودیت به صورت private set تعریف شده‌اند. در این حالت اگر متد HasData این موجودیت را به صورت زیر تعریف کنیم:
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(new Magazine("DNT Mag", "1105 Media");
هر بار که دستورات Migrations اجرا می‌شوند، یک Guid جدید به صورت خودکار ایجاد خواهد شد که سبب می‌شود، مقدار آغازین پیشین، از بانک اطلاعاتی حذف و مقدار جدید آن با یک Guid جدید، درج شود. به همین جهت نیاز است Guid را حتما به صورت دستی و مشخص، در متد HasData وارد کرد که چنین کاری با توجه به تعریف کلاس موجودیت فوق، مسیر نیست. بنابراین در اینجا نیز می‌توان از یک anonymous type استفاده کرد:
var mag1=new {MagazineId= new Guid("0483b59c-f7f8-4b21-b1df-5149fb57984e"),  Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"};
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(mag1);


مقدار دهی اولیه‌ی اطلاعات به هم مرتبط

همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، متد HasData تنها با یک تک موجودیت کار می‌کند و روش کار آن همانند کار با DbSetها نیست. به همین جهت نمی‌توان اشیاء به هم مرتبط را توسط آن در بانک اطلاعاتی درج کرد. بنابراین برای درج اطلاعات یک مجله و مقالات مرتبط با آن، ابتدا باید مجله را ثبت کرد و سپس بر اساس Id آن مجله، کلید خارجی مقالات را به صورت جداگانه‌ای مقدار دهی نمود:
modelBuilder.Entity<Article>().HasData(new Article { ArticleId = 1, MagazineId = 1, Title = "EF Core 2.1 Query Types"});
پیشتر یک Magazine را با Id مساوی 1 ثبت کرده بودیم. اکنون این Id را در اینجا به صورت یک کلید خارجی، جهت درج یک مقاله‌ی جدیدی استفاده می‌کنیم. حاصل آن یک چنین مهاجرتی است:
var mag1=new {MagazineId= new Guid("0483b59c-f7f8-4b21-b1df-5149fb57984e"),  Name="DNT Mag", Publisher="1105 Media"};
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData(mag1);
در اینجا چون PublishDate را ذکر نکرده‌ایم (و DateTime نیز یک value type است)، کمترین مقدار ممکن را برای آن تنظیم کرده‌است.


مقدار دهی اولیه‌ی Owned Entities

complex types در EF 6x با مفهوم دیگری به نام owned types در EF Core جایگزین شده‌اند:
public class Publisher
{
  public string Name { get; set; }
  public int YearFounded { get; set; }
}

public class Magazine
{ 
  public int MagazineId { get;  set; }
  public string Name { get;  set; }
  public Publisher Publisher { get;  set; }
  public List<Article> Articles { get; set; }
}
در اینجا اطلاعات مربوط به Publisher‌، در طی یک عملیات Refactoring، تبدیل به یک کلاس مستقل شده‌اند و سپس در تعریف کلاس موجودیت مجله، مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این کلاس جدید، دارای Id نیست.
modelBuilder.Entity<Magazine>().HasData (new Magazine { MagazineId = 1, Name = "DNT Magazine" });
modelBuilder.Entity<Magazine>().OwnsOne (m => m.Publisher)
   .HasData (new { Name = "1105 Media", YearFounded = 2006, MagazineId=1 });
متد HasData تنها اجازه‌ی کار با یک نوع کلاس را می‌دهد. به همین جهت یکبار باید Magazine را بدون Publisher ثبت کرد. سپس در طی ثبتی دیگر می‌توان نوع Publisher را توسط یک anonymous type متصل به Id مجله‌ی ثبت شده، درج کرد (متد OwnsOne کار ارتباط را برقرار می‌کند). علت استفاده‌ی از anonymous type نیز درج Id ای است که در کلاس Publisher وجود خارجی ندارد.
این دو دستور، خروجی Migrations زیر را تولید می‌کنند:
migrationBuilder.InsertData(
  table: "Magazines",
  columns: new[] { "MagazineId", "Name", "Publisher_Name", "Publisher_YearFounded" },
  values: new object[] { 1, "DNT Magazine", "1105 Media", 2006 });


محل صحیح اجرای Migrations در برنامه‌های ASP.NET Core 2x

زمانیکه متد ()context.Database.Migrate را اجرا می‌کنید، تمام مهاجرت‌های اعمال نشده را به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند که این مورد شامل اجرای دستورات HasData نیز هست. روش فراخوانی این متد در ASP.NET Core 1x به صورت زیر در متد Configure کلاس Startup بود (و البته هنوز هم کار می‌کند):
namespace EFCoreMultipleDb.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            applyPendingMigrations(app);
// ...
        }

        private static void applyPendingMigrations(IApplicationBuilder app)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
}
متد applyPendingMigrations، کار وهله سازی IUnitOfWork را انجام می‌دهد. سپس متد Migrate آن‌را اجرا می‌کند، تا تمام Migartions تولید شده، اما اعمال نشده‌ی به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار به آن اعمال شوند. متد Migrate نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite.Context
{
    public class SQLiteDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
    // ... 

        public void Migrate()
        {
            this.Database.Migrate();
        }
    }
}
روش بهتر اینکار در ASP.NET Core 2x، انتقال متد applyPendingMigrations به بالاترین سطح ممکن در برنامه، در فایل program.cs و پیش از اجرای متد Configure کلاس Startup است. به این ترتیب در برنامه، قسمت‌هایی که پیش از متد Configure شروع به کار می‌کنند و نیاز به دسترسی به بانک اطلاعاتی را دارند، با صدور پیام خطایی، سبب خاتمه‌ی برنامه نخواهند شد:
public static void Main(string[] args)
{
   var host = BuildWebHost(args);
   using (var scope = host.Services.CreateScope())
   {
       var context = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<yourDBContext>();
       context.Database.Migrate();
   }
   host.Run();
}
نظرات مطالب
امکان ساخت قالب برای پروژه‌های NET Core.
نکته تکمیلی
در حال حاضر باید خودمان یک پوشه درست بکنیم و داخل آن دستور ایجاد پروژه رو میزنیم، به خاطر اینکه ایجاد خود پوشه پروژه هم خودکار شود، مقدار  preferNameDirectory: true ( ^ ) را به فایل template.json اضافه میکنیم.
{
  "author": "Firstname and lastname",
  "classifications": [ ".Net core", "AspNetCore" ],
  "name": "Base project",
  "identity": "BaseProject",
  "shortName": "baseproject",
  "tags": {
    "language": "C#"
  },
  "sourceName": "DotnetCoreSample",
  "preferNameDirectory": true // Here
}
مطالب
نحوه ارتقاء برنامه‌های موجود MVC3 به MVC4
در ادامه، مراحل ارتقاء پروژه‌های قدیمی MVC3 را به ساختار جدید پروژه‌های MVC4 مرور خواهیم کرد.

1) نصب پیشنیاز
الف) نصب VS 2012
و یا
ب) نصب بسته MVC4 مخصوص VS 2010 (این مورد جهت سرورهای وب نیز توصیه می‌شود)

پس از نصب باید به این نکته دقت داشت که پوشه‌های زیر حاوی اسمبلی‌های جدید MVC4 هستند و نیازی نیست الزاما این موارد را از NuGet دریافت و نصب کرد:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies
پس از نصب پیشنیازها
2) نیاز است نوع پروژه ارتقاء یابد
به پوشه پروژه MVC3 خود مراجعه کرده و تمام فایل‌های csproj و web.config موجود را با یک ادیتور متنی باز کنید (از خود ویژوال استودیو استفاده نکنید، زیرا نیاز است محتوای فایل‌های پروژه نیز دستی ویرایش شوند).
در فایل‌های csproj (یا همان فایل پروژه؛ که vbproj هم می‌تواند باشد) عبارت
{E53F8FEA-EAE0-44A6-8774-FFD645390401}
را جستجو کرده و با
{E3E379DF-F4C6-4180-9B81-6769533ABE47}
جایگزین کنید. به این ترتیب نوع پروژه به MVC4 تبدیل می‌شود.

3) به روز رسانی شماره نگارش‌های قدیمی
سپس تعاریف اسمبلی‌های قدیمی نگارش سه MVC و نگارش یک Razor را یافته (در تمام فایل‌ها، چه فایل‌های پروژه و چه تنظیمات):
System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=1.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=1.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=1.0.0.0
و این‌ها را با نگارش چهار MVC و نگارش دو Razor جایگزین کنید:
System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0
System.Web.WebPages, Version=2.0.0.0
System.Web.Helpers, Version=2.0.0.0
System.Web.WebPages.Razor, Version=2.0.0.0
این کارها را با replace in all open documents توسط notepad plus-plus به سادگی می‌توان انجام داد.

4) به روز رسانی مسیرهای قدیمی
به علاوه اگر در پروژه‌های خود از اسمبلی‌های قدیمی به صورت مستقیم استفاده شده:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v1.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 3\Assemblies
این‌ها را یافته و به نگارش MVC4 و Razor2 تغییر دهید:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies

5) به روز رسانی قسمت appSettings فایل‌های کانفیگ
در کلیه فایل‌های web.config برنامه، webpages:Version را یافته و شماره نگارش آن‌را از یک به دو تغییر دهید:
<appSettings>
  <add key="webpages:Version" value="2.0.0.0" />
  <add key="PreserveLoginUrl" value="true" />
</appSettings>
همچنین یک سطر جدید PreserveLoginUrl را نیز مطابق تنظیم فوق اضافه نمائید.

6) رسیدگی به وضعیت اسمبلی‌های شرکت‌های ثالث
ممکن است در این زمان از تعدادی کامپوننت و اسمبلی MVC3 تهیه شده توسط شرکت‌های ثالث نیز استفاده نمائید. برای اینکه این اسمبلی‌ها را وادار نمائید تا از نگارش‌های MVC4 و Razor2 استفاده کنند، نیاز است bindingRedirect‌های زیر را به فایل‌های web.config برنامه اضافه کنید (در فایل کانفیگ ریشه پروژه):
<configuration>
  <!--... elements deleted for clarity ...-->
 
  <runtime>
    <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Helpers" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Mvc" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0-3.0.0.0" newVersion="4.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.WebPages" 
             publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
        <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0"/>
      </dependentAssembly>
    </assemblyBinding>
  </runtime>
</configuration>
اکنون فایل solution را در VS.NET گشوده و یکبار گزینه rebuild را انتخاب کنید تا پروژه مجددا بر اساس اسمبلی‌های جدید معرفی شده ساخته شود.

7) استفاده از NuGet برای به روز رسانی بسته‌های نصب شده
یک سری از بسته‌های تشکیل دهنده MVC3 مانند موارد ذیل نیز به روز شده‌اند که لازم است از طریق NuGet دریافت و جایگزین شوند:
Unobtrusive.Ajax.2
Unobtrusive.Validation.2
Web.Optimization.1.0.0
و ....

برای اینکار در solution explorer روی references کلیک راست کرده و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در صفحه باز شده گزینه updates/all را انتخاب کرده و مواردی را که لیست می‌کند به روز نمائید (شامل جی کوئری، EF، structureMap و غیره خواهد بود).


8) اضافه کردن یک فضای نام جدید
بسته Web Optimization را از طریق NuGet دریافت کنید (برای یافتن آن bundling را جستجو کنید؛ نام کامل آن Microsoft ASP.NET Web Optimization Framework 1.0.0 است). این مورد به همراه پوشه MVC4 نیست و باید از طریق NuGet دریافت و نصب شود. (البته پروژه‌های جدید MVC4 شامل این مورد هستند)
در فایل وب کانفیگ، فضای نام System.Web.Optimization را نیز اضافه نمائید:
    <pages>
      <namespaces>
        <add namespace="System.Web.Optimization" />
      </namespaces>
    </pages>

پس از ارتقاء
اولین مشکلی که مشاهده شد:
بعد از rebuild به مقدار پارامتر salt که به نحو زیر در MVC3 تعریف شده بود، ایراد خواهد گرفت:
[ValidateAntiForgeryToken(Salt = "data123")]
Salt را در MVC4 منسوخ شده معرفی کرده‌اند: (^)
علت هم این است که salt را اینبار به نحو صحیحی خودشان در پشت صحنه تولید و اعمال می‌کنند. بنابراین این یک مورد را کلا از کدهای خود حذف کنید که نیازی نیست.


مشکل بعدی:
در EF 5 جای یک سری از کلاس‌ها تغییر کرده. مثلا ویژگی‌های ForeignKey، ComplexType و ... به فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema منتقل شده‌اند. در همین حد تغییر جهت کامپایل مجدد کدها کفایت می‌کند.
همچنین فایل‌های پروژه موجود را باز کرده و EntityFramework, Version=4.1.0.0 را جستجو کنید. نگارش جدید 4.4.0.0 است که باید اصلاح شود (این موارد را بهتر است توسط یک ادیتور معمولی خارج از VS.NET ویرایش کنید).
در زمان نگارش این مطلب EF Mini Profiler با EF 5 سازگار نیست. بنابراین اگر از آن استفاده می‌کنید نیاز است غیرفعالش کنید.


اولین استفاده از امکانات جدید MVC4:
استفاده از امکانات System.Web.Optimization که ذکر گردید، می‌تواند اولین تغییر مفید محسوب شود.
برای اینکه با نحوه کار آن بهتر آشنا شوید، یک پروژه جدید MVC4 را در VS.NET (از نوع basic) آغاز کنید. به صورت خودکار یک پوشه جدید را به نام App_Start به ریشه پروژه اضافه می‌کند. داخل آن فایل مثال BundleConfig قرار دارد. این کلاس در فایل global.asax برنامه نیز ثبت شده‌است. باید دقت داشت در حالت دیباگ (compilation debug=true در وب کانفیگ) تغییر خاصی را ملاحظه نخواهید کرد.
تمام این‌ها خوب؛ اما من به نحو زیر از این امکان جدید استفاده می‌کنم:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Common.WebToolkit
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            var newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
کلاس BundleConfig فوق را به مجموعه کلاس‌های کمکی خود اضافه کنید.
چند نکته مهم در این کلاس وجود دارد:
الف) توسط AsIsBundleOrderer فایل‌ها به همان ترتیبی که به سیستم اضافه می‌شوند، در حاصل نهایی ظاهر خواهند شد. حالت پیش فرض مرتب سازی، بر اساس حروف الفباء است و ... خصوصا برای اسکریپت‌هایی که ترتیب معرفی آن‌ها مهم است، مساله ساز خواهد بود.
ب)BundleTable.EnableOptimizations سبب می‌شود تا حتی در حالت debug نیز فشرده سازی را مشاهده کنید.
ج) متدهای کمکی تعریف شده این امکان را می‌دهند تا بدون نیاز به کامپایل مجدد پروژه، به سادگی در کدهای Razor بتوانید اسکریپت‌ها را اضافه کنید.

 سپس نحوه جایگزینی تعاریف قبلی موجود در فایل‌های Razor با سیستم جدید، به نحو زیر است:
@using Common.WebToolkit

<link href="@BundleConfig.AddStyleUrl("~/Content/blueprint/print", "~/Content/blueprint/print.css")" rel="stylesheet" type="text/css" media="print"/>

@BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.8.0.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js")

@BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/Site.css",
                            "~/Content/buttons.css")
پارامتر اول این متدها، سبب تعریف خودکار routing می‌شود. برای مثال اولین تعریف، آدرس خودکار زیر را تولید می‌کند:
http://site/Content/blueprint/print?v=hash
بنابراین تعریف دقیق آن مهم است. خصوصا اگر فایل‌های شما در پوشه‌ها و زیرپوشه‌های متعددی قرار گرفته نمی‌توان تمام آن‌ها را در طی یک مرحله معرفی نمود. هر سطح را باید از طریق یک بار معرفی به سیستم اضافه کرد. مثلا اگر یک زیر پوشه به نام noty دارید (Content/noty)، چون در یک سطح و زیرپوشه مجزا قرار دارد، باید نحوه تعریف آن به صورت زیر باشد:
@BundleConfig.AddStyles("~/Content/noty/css",
                                "~/Content/noty/jquery.noty.css",
                                "~/Content/noty/noty_theme_default.css")
این مورد خصوصا در مسیریابی تصاویر مرتبط با اسکریپت‌ها و شیوه نامه‌ها مؤثر است؛ وگرنه این تصاویر تعریف شده در فایل‌های CSS یافت نخواهند شد (تمام مثال‌های موجود در وب با این مساله مشکل دارند و فرض آن‌ها بر این است که کلیه فایل‌های خود را در یک پوشه، بدون هیچگونه زیرپوشه‌ای تعریف کرده‌اید).
پارامترهای بعدی، محل قرارگیری اسکریپت‌ها و CSSهای برنامه هستند و همانطور که عنوان شد اینبار با خیال راحت می‌توانید ترتیب معرفی خاصی را مدنظر داشته باشید؛ زیرا توسط AsIsBundleOrderer به صورت پیش فرض لحاظ خواهد شد.

 
مطالب
مسیریابی (Routing) در ASP.NET MVC 5.x
در برنامه‌های ASP.NET Web Forms، هر درخواست (URL)، به یک فایل با پسوند aspx منطبق می‌شود. بطور مثال آدرس http://domain/studentsinfo.aspx بایستی با یک فایل فیزیکی به نام  studentsinfo.aspx مطابقت داشته باشد. این فایل حاوی code و markup برای پاسخگویی به درخواست ارسالی و نمایش اطلاعات در مرورگر می‌باشد.
Asp.net با معرفی سیستم مسیریابی (Routing)، عملیات نگاشت آدرس‌ها به فایل‌های فیزیکی را حذف کرد. مسیریابی امکانی را فراهم می‌کند تا با طراحی الگوی URL، درخواست‌ها را به مدیریت کننده‌ی درخواست‌ها نگاشت کنیم. این مدیریت کننده‌ی URL‌ها می‌تواند یک فایل و یا یک کلاس باشد. در برنامه‌های وب فرم این مدیریت کننده URL یک فایل فیزیکی است و در برنامه‌های MVC یک کلاس (کنترلر) و متد(اکشن) است. بطور مثال درخواست http://domain/students می‌تواند به آدرس http:domain/studentsinfo.aspx در یک برنامه وب فرم نگاشت شود و یا در یک برنامه MVC به کنترلر Student و اکشن Index .

نکته : مسیریابی مربوط به فریم ورک MVC نمی‌باشد ، از مسیر یابی هم در WebForm application و هم در MVC Application استفاده می‌شود.


مسیر (Route) :
Route، الگوی URL و اطلاعات مدیریت کننده‌ی URL را تعریف می‌کند. تمامی Route‌‌های تعریف شده‌ی در یک برنامه، در جدولی به نام RouteTable ذخیره می‌شوند. اطلاعات این جدول توسط موتور مسیریابی (Routing Engine) برای پیدا کردن مدیریت کننده‌های URL‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
تصویر زیر فرآیند مسیریابی را نشان می‌دهد:



پیکربندی مسیر(Route Configuration) :
در برنامه‌های MVC می‌بایست حداقل یک Route، پیکربندی و تعریف شده باشد. شما می‌توانید یک Route دلخواه را در کلاس RouteConfig که در پوشه App_Start پروژه قرار گرفته است، تعریف کنید. شکل زیر طریقه پیکربندی یک Route را در کلاس RouteConfig، نشان می‌دهد:
 



همانطور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید برای پیکره بندی Route از متد الحاقی MapRoute از مجموعه RouteCollection استفاده شده است.

ساختار Route تعریف شده :
 • نام:  "Default"
 • الگوی درخواست: {Id}/{Action}/{Controller}.
 • پارامتر‌های پیش فرض:  این بخش در مواقعی که کنترلر، اکشن و یا مقدار Id، در آدرس ارسالی وجود نداشته باشد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نکته : RouteCollection خصوصیتی از کلاس RouteTable می‌باشد.

الگوی درخواست (URL Pattern)  :
الگوی URL باید بعد از نام دامنه قرار بگیرد. بطور مثال الگوی "{controller}/{action}/{id}" شبیه چنین درخواستی می‌باشد:  
 localhost:123/{controller}/{action}/{id}
هر چیزی بعد از نام دامنه ("/localhost:1234") بعنوان کنترلر در نظر گرفته خواهد شد. به همین ترتیب هر چیزی بعد از نام کنترلر، بعنوان اکشن و پس از آن مقدار پارامتر id .
 

اگر درخواست ارسالی بعد از نام دامنه، فاقد اطلاعات کنترلر و اکشن باشد، کنترلر و اکشن پیش فرض تعریف شده، جایگزین خواهند شد. بطور مثال درخواست localhost:1234 توسط کنترلر پیش فرض Home و متد Index مدیریت خواهد شد (با توجه به الگوی تعریف شده بالا):
جدول زیر وضعیت بررسی URL‌ها بر اساس Route  تعریف شده‌ی فوق را نشان می‌دهد:

Id
Action
Controller URL
 null  Index    HomeController     http://localhost/home 
 123   Index   
 HomeController   
 http://localhost/home/index/123 
 null  About  HomeController  
  http://localhost/home/about 
 null  contact  HomeController   
  http://localhost/home/contact 
 null  Index  StudentController   
 http://localhost/student 
 123  Edit  StudentController   
  http://localhost/student/edit/123 

مسیر‌های چندگانه (Multiple Route) :
شما براحتی و از طریق MapRoute می‌توانید چندین Route سفارشی را تعریف کنید. برای تعریف یک Route، حداقل دو پارامتر Name و الگوی URL الزامی است. بخش پارامتر‌های پیش فرض در تعریف یک Route، اختیاری است.
مثال: قصد داریم یک Route سفارشی را تعریف کنیم تا هر درخواستی، با الگوی domainName/students از طریق آن مدیریت شود:
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
name: "Student",
url: "students/{id}",
defaults: new { controller = "Student", action = "Index" }
);
routes.MapRoute(
name: "Default",
url: "{controller}/{action}/{id}",
defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
);
با تعریف Route فوق، کلیه درخواست‌هایی که با domainName/students شروع می‌شوند، باید بوسیله‌ی StudentController مدیریت شوند. همانطور که مشاهده می‌کنید، در الگوی URL فوق هیچ {action} ای را معرفی نکرده‌ایم. به این خاطر که قصد داریم هر درخواستی که با student شروع می‌شود از متد Index نوشته شده در کنترلر student استفاده کند.
فریم ورک MVC، کلیه Route ‌های تعریف شده را به ترتیب مورد بررسی قرار خواهد داد. بدین معنی که با آمدن هر درخواست، اولین Route در جدول Route‌ها را بررسی کرده و اگر درخواست با Students/ شروع نشده بود، به سراغ مسیر تعریف شده بعدی می‌رود.

جدول زیر چگونگی نگاشت URL‌های مختلف را از طریق Route  تعریف شده Student، نشان می‌دهد:

 Id  Action  Controller URL
 123 Index
 StudentController   
  http://localhost/students/123 
 123 Index
 StudentController   
  http://localhost/students/index/123 
 123 Index
 StudentController   
  http://localhost/students/index/123 

محدود کردن مسیر‌ها (Route Constraints) :
به Route  تعریف شده زیر دقت کنید :
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
name: "Product",
url: "{Product}/{productid}",
defaults: new { controller = "Product", action = "Details" }
);
اکشن مورد استفاده نهایی هم به شکل زیر می‌باشد :
public class ProductController : Controller
{
  // GET: Product
  public ActionResult Details(int prodcutId)
  {
       return View();
  }
}
درخواست‌های ارسالی با فرمت زیر، بدون مشکل و توسط Route تعریف شده‌ی فوق مدیریت خواهند شد:
/Product/24
/Product/4
 اما ارسال درخواست‌هایی با فرمت زیر، سبب بروز خطا خواهد شد:
/Product/apple
/Product/kish

بررسی علت بروز خطا:

 انتظار اکشن  Details، دریافت یک پارامتر از نوع عددی می‌باشد. ارسال هر مقداری به غیر از عدد، سبب بروز خطا خواهد شد:
 

برای حل مشکل فوق باید بر روی الگوی تعریف شده، محدودیت ایجاد کنیم.
نحوه ایجاد محدودیت بر روی پارامتر id :
routes.MapRoute(
name: "Product",
url: "{Product}/{productid}",
defaults: new { controller = "Product", action = "Details" },
constraints: new { productid = @"\d+" }
);
در صورتیکه مقداری غیر عددی، به عنوان پارامتر id ارسال شود، درخواست توسط Route فوق پردازش نخواهد شد و سیستم مسیریابی مجددا به دنبال یک Route که شرایط درخواست را تامین کند، می‌گردد. در صورت پیدا نشدن یک Route برای پاسخ‌دهی به این درخواست، خطای "The resource could not be found" نمایش داده خواهد شد.

ثبت مسیر (Register Route) :

بعد از پیکربندی کلیه Route‌ها در کلاس RouteConfig، باید Route‌ها از طریق رویداد Application_Start موجود در فایل Global.asx ثبت گردند.
بعد از این مرحله کلیه Route‌های تعریف شده به RouteTable اضافه خواهند شد.
public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
{
  protected void Application_Start()
  {
  RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
  }
}
شکل زیر، فرآیند ثبت یک Route را نشان می‌دهد:

مطالب
بررسی Bad code smell ها: کلاس بزرگ
این نوع کد بد بو در دسته بندی «کدهای متورم» قرار می‌گیرد. یکی از نتایج متورم شدن کدها، سخت شدن نگهداری آنهاست. بدیهی به نظر می‌رسد که نگهداری و اعمال تغییرات بر روی یک کلاس بزرگ، دشوار و زمان گیر خواهد بود. علارغم سادگی مفهوم این نوع کد بد بو، این مورد یکی از موارد پر تکرار درمحصول‌ها است.  
کلاس بزرگ کلاسی است که تعداد اعضای آن (فیلد، خصوصیت، متد) زیاد باشند و تعداد خطوط کد زیادی نیز داشته باشد. 

چرا چنین بویی به راه می‌افتد 

زمانیکه کلاسی ایجاد می‌شود، معمولا کوچک است. ولی با بزرگتر شدن نرم افزار و اضافه شدن امکانات مختلفی به آن ممکن است کلاس‌ها بزرگ و بزرگتر شوند. یکی از دلایلی که اندازه کلاس افزایش می‌یابد این است که معمولا اضافه کردن یک تکه کد به یک کلاس موجود از نظر ظاهری راحت‌تر از ایجاد یک کلاس جدید برای آن است. این مورد زمانیکه برنامه کوچک است اشکالی ایجاد نمی‌کند. اما زمانیکه تعداد این تغییرات کوچک در کلاس زیاد می‌شوند، کلاس شروع به متورم شدن می‌کند.

نشانه‌های این کد بد بو 

نشانه‌هایی که به تشخیص یک کلاس بزرگ کمک می‌کنند به صورت زیر هستند: 
  • تعداد خطوط زیاد: این معیار نسبت به فناوری و زبان برنامه نویسی مورد استفاده درمحصول متفاوت است؛ ولی در حالت کلی زمانیکه یک کلاس تعداد خطوط کدی بیشتر از 100 داشت، مشکلی بوجود آمده است. 
  • تعداد وضعیت‌های داخلی (در تعریف شیء گرایی) زیاد در یک کلاس، نشان دهنده بزرگی یک کلاس هستند.  
  • تعداد پارامترهای زیاد سازنده کلاس نشان دهنده متورم شدن کلاس هستند. معمولا مدیریت کردن تعداد وضعیت‌های داخلی زیاد منجر به دریافت تعداد زیاد پارامتر ورودی در سازنده می‌شوند. اگر قانون مربوط به تعداد پارامترهای یک متد را در نظر داشته باشیم و با فرض اینکه سازنده نیز یک متد است، حداکثر پارامترهای مناسب برای یک سازنده 4 خواهد بود. 
  • متغیرهایی وجود دارند که به صورت دسته‌ای پیشوند یا پسوند خاصی دارند. این پیشوندها یا پسوندها نشان دهنده مواردی هستند که احتمالا می‌توانند به کلاس مخصوص به خود انتقال داده شوند. زیرا از نظر منطقی ارتباطی بین آنها وجود دارد و مربوط به کلاس فعلی نمی‌شوند (زیرا اگر اینگونه بود نیازی به پیشوند یا پسوند نبود).


مشکل این کد بد بو چیست؟ 

نگهداری دشوار و زمان‌بر یکی از اولین و بارزترین مشکلات این نوع کد است. مشکلات دیگری که نسبتا ریز‌تر هستند و سخت‌تر تشخیص داده می‌شوند به صورت زیر هستند: 
  • عدم استفاده از مکانیزم‌های مشترک، به دلیل عدم تشکیل کلاس مربوط به آنها 
  • امکان ایجاد کدهای تکراری فراوان در کلاس 
  • دشواری تست نویسی برای کلاس‌ها به دلیل وظایف فراوانی که کلاس بر عهده دارد 
  • افزایش احتمال ایجاد مشکلات مربوط سورس کنترل‌ها و فعالیت همزمان چندین نفر بر روی یک فایل یا کلاس 
  • به دلیل انجام وظایف فراوان، تغییرات یک کلاس از جنبه‌های بسیار زیادی باید تست شود 


چگونه این بو را رفع کنیم؟  

دیدگاه کلی برای رفع چنین بویی تقسیم مسئولیت‌های موجود در یک کلاس بزرگ است. این تقسیم می‌تواند به صورت‌های زیر انجام شود:
  • ایجاد کلاسی مستقل برای هریک از مسئولیت‌های موجود در کلاس بزرگ 
  • ایجاد کلاسی پایه (Base class) برای انجام برخی از امور مشترک در کلاس 


جمع بندی 

یکی از نکات مهم در مورد انواع کد بد بو متعلق به دسته کدهای متورم، توجه دایمی به کدهای نوشته شده در محصول است. زیرا کدهای متورم به مرور زمان و به آرامی ایجاد می‌شوند و معمولا توجه کافی به آنها نمی‌شود.  
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت سوم
در قسمت قبل، محیط توسعه نرم افزار مد نظرمان را ایجاد کردیم و توانستیم پروژه پیش فرض Xamarin forms را بیلد کنیم. حالا قصد داریم تا یک مثال ساده را با هم بررسی کنیم و آن را بر روی ویندوز تست کنیم. در قسمت بعدی نیز همین مثال ساده را بر روی Android و در قسمت بعدتر نیز بر روی iOS تست می‌کنیم. پس از اطمینان از اینکه امکان تست برنامه را بر روی هر سه پلتفرم یافته‌اید، بر روی آموزش موارد بیشتری از Xamarin Forms تمرکز می‌کنیم.
برای شروع، Xaml Live را از Visual Studio Marketplace دانلود کنید.
سپس در صورتیکه ابزار git را ندارید، آن را نیز دانلود و نصب کنید و بعد دستور git clone https://github.com/ysmoradi/XamApp را در Command line وارد کنید. دقت کنید پروژه را در جایی Clone نکنید که مسیر فولدر آن طولانی شود. این پروژه، یک پروژه آماده برای تست و تغییر است و ما برای بررسی نحوه اجرا آن در UWP - Android - iOS‌ از آن استفاده می‌کنیم. خود کدها در جلسات بعدتر بررسی خواهند شد. تنها چیزی که الآن اهمیت دارد اطمینان از راه اندازی شدن محیط توسعه نرم افزار شما به بهترین شکل ممکن است.
   
با ساختار پروژه و جزئیات آن در گذر زمان بیشتر آشنا می‌شویم، ولی به صورت کلی این Solution دارای 4 پروژه است:
XamApp - XamApp.Android - XamApp.iOS - XamApp.UWP
- در XamApp، تقریبا تمامی پروژه نوشته می‌شود. این مورد شامل منطق برنامه است که با CSharp نوشته می‌شود و ظاهر برنامه که با XAML نوشته می‌شود. اگر چه که می‌توان ظاهر برنامه را نیز با CSharp زد، انجام این کار به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. در مورد Xaml نیز بعد از راه اندازی این مثال در Windows-Android-iOS صحبت خواهیم کرد.
- XamApp.Android پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی گوشی یا Emulator‌های اندرویدی می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش apk را بگیرید و به امکانات پایه Android مانند Activity - Fragment - Android XML - Intent و ... در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. استفاده از این پروژه، مطلب قسمت بعدی این دوره آموزشی است.
- XamApp.iOS پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی گوشی یا Emulator‌های iOS ای می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش ipa را بگیرید و به امکانات پایه iOS مانند Delegate - Storyboard و ... در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. در آموزش بعد از آموزش Android، به iOS نیز خواهیم پرداخت.
- XamApp.UWP پروژه‌ای است که اگر Set as start up project شود، به شما اجازه تست کدهای داخل XamApp را بر روی ویندوز خودتان می‌دهد. همچنین از طریق این پروژه می‌توانید پابلیش appxbundle یا msi را بگیرید و به امکانات پایه Windows در همان زبان CSharp دسترسی داشته باشید. UWP مخفف Universal windows platform است.

برای شروع پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.iOS را Unload کنید، زیرا در این قسمت با آنها کاری نداریم. همچنین پروژه XamApp.UWP را Set as start up project کنید. 
فقط برای یکبار از منوی Tools در ویژوال استدیو، Options را باز کنید و در قسمت جستجوی آن، عبارت Intellitrace را بنویسید و اگر چیزی پیدا شد، تیک Enable Intellitrace را بردارید تا غیر فعال شود. همچنین مجدد Suppress JIT optimization را جستجو کنید و تیک آن را بزنید تا فعال شود.
دکمه F5 را بزنید و برنامه را اجرا کنید. یک دکمه می‌بینید که Text آن عبارت + است. اگر بر روی آن کلیک کنید، می‌بینید که متن Label بالای آن می‌شود Button tapped 1 time
فایل HelloWorldView.xaml را در فولدر Views در پروژه XamApp، پیدا کنید و نگاهی به کد Label و Button بیاندازید که درون StackLayout هستند و StackLayout خود داخل ContentPage است که در نتیجه صفحه اول ما کل فضایی را که دارد، به StackLayout اختصاص یافته‌است.
    <StackLayout HorizontalOptions="Center" VerticalOptions="Center">
        <Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}" />
        <Button Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Text="+" />
    </StackLayout>
StackLayout نوعی Layout ساده‌است که بسته به تنظیم Orientation اش، می‌تواند Vertical یا Horizontal باشد. آیتم‌های داخل‌اش را که در این مثال Label و Button هستند، یا عمودی یا افقی می‌چیند که پیش فرض‌اش عمودی است. Horizontal Options و Vertical Options اش هم که هر دو Center هستند باعث می‌شود آیتم‌ها دقیقا در وسط StackLayout بنشینند. چون تمامی فضای ContentPage به StackLayout اختصاص یافته‌است، عملا Label و Button در وسط برنامه ظاهر می‌شوند.
Label ما دارای Text ای است که به StepsCount متصل یا Bind شده است ( به کمک Binding StepsCount).
StepsCount عددی است که در ابتدا صفر است و با کلیک دکمه، مقدار آن یکی یکی افزایش می‌یابد. این کد در HelloWorldViewModel.cs و به زبان CSharp نوشته شده‌است. StringFormat نیز در اینجا عملکردی معادل StringFormat در CSharp را دارد.
‌Button دارای Command ای است که به متدی در CSharp به نام IncreaseStepsCount متصل شده‌است.
حال نگاهی به کد CSharp بیندازیم:
    public class HelloWorldViewModel : BitViewModelBase
    {
        public int StepsCount { get; set; }

        public BitDelegateCommand IncreaseStepsCountCommand { get; set; }

        public HelloWorldViewModel()
        {
            IncreaseStepsCountCommand = new BitDelegateCommand(IncreaseStepsCount);
        }

        async Task IncreaseStepsCount()
        {
            StepsCount += 1;
        }
    }
ظاهر برنامه در فایل Xaml ای نوشته شده به نام HelloWorldView.xaml و منطق برنامه در کلاسی است به نام HelloWorldViewModel که این View و ViewModel انتهای نام این دو، از معماری MVVM یا Model - View - View Model می‌آید که در سال 2006~2007 و با معرفی WPF کم کم معروف شد و ما نیز از آن در این مثال داریم استفاده می‌کنیم.
StepsCount که در View به Text آن Label وصل شده بود، در CSharp یک Property از جنس int است. Command ما با نام IncreaseStepsCountCommand به متدی وصل شده‌است که کارش اضافه کردن یکی یکی StepsCount است.

در حالت عادی اگر بخواهید این برنامه را تغییر دهید که مثلا به جای یکی یکی بالا بردن StepsCount، آن را یکی یکی کم کند، ابتدا برنامه را Stop می‌کنید و سپس در Xaml برای Button مربوطه، Text را از + به - تغییر می‌دهید. همچنین کد CSharp را نیز عوض می‌کنید که می‌شود:
StepsCount -= 1
و مجددا F5 را می‌زنید. این روش قطعا خیلی Productive نیست و زمان زیادی را از شما می‌گیرد. شما می‌توانید با Break کردن اجرای برنامه به تغییر کدهای CSharp بپردازید. همچنین بدون Break کردن می‌توانید کدهای Xaml را تغییر دهید و به این روی، خیلی سریع‌تر پروژه را پیش ببرید.
با مشاهده این ویدئو می توانید درک بهتری از عملکرد Edit & continue داشته باشید. دقت کنید که در زمان تغییر ظاهر و منطق، اگر مثلا عدد، تا 17 افزایش داده شده بود برای تست، روی 17 می‌ماند و به صفر بر نمی‌گردد. در واقع کل برنامه Reload نمی‌شود و این تفاوت Edit & continue با Hot reload موجود در سایر ابزارهاست.

همچنین با کوچک و بزرگ کردن برنامه اجرا شده به سایز گوشی‌ها و تبلت‌های مختلف عملا می‌توانید برنامه را در سایزهای مختلف تست کنید. توجه داشته باشید که در Xamarin Forms مقدار دهی به طول و عرض و ... در تمامی پلتفرم‌ها و Device‌ها فارغ از Resolution یکسان است و در همه جا Width=64 عملا به یک سانتی متر اشاره دارد. علاوه بر این بدون اینکه صفحه مانیتور شما Touch باشد، می‌تواند حتی Touch را نیز تست کنید که برای این کار می‌توانید از Simulator استفاده کنید. به این صورت که به جای Local Machine گزینه Simulator را انتخاب می‌کنید.
 

 

برای پابلیش پروژه نیز می‌توانید از آموزش‌های بر روی وب استفاده کنید که شامل ارائه برنامه به استفاده کنندگان با یا بدون Microsoft Store است که از فرمت نه چندان جالب appxbundle استفاده می‌کند و ما از این آموزش عبور می‌کنیم و به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که نسخه بعدی Visual Studio 2017 یعنی 15.9 قابلیت ساختن msix یا Windows installer را نیز دارد که از هر چیزی بهتر است و برای پابلیش بهتر است تا ارائه نسخه Stable بعدی ویژوال استودیو که احتمالا در طی کمتر از یک ماه دیگر ارائه می‌شود، صبر کنید. دقت کنید علاوه بر کامپیوتر، لپ تاپ و تبلت‌های ویندوزی، برنامه‌ی شما بر روی XBox نیز می‌تواند کار کند.

در قسمت بعدی، همین پروژه را بر روی Android نیز اجرا می‌کنیم.

مطالب دوره‌ها
کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3
در مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» به نکات مرتبط با کار با فرم‌ها در بوت استرپ 2 پرداخته شد. همچنین مطالبی مانند «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» برای خودکار سازی تولید فرم‌های بوت استرپ 2 در برنامه‌های ASP.NET MVC و نکات «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» نیز بررسی شدند. در بوت استرپ 3، بسیاری از این نکات تغییر کرده‌اند و نیاز است با نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3 و کلا نحوه کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3 بیشتر آشنا شد.


نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3

تمام این تغییرات در بوت استرپ 3، جهت پیاده سازی ایده mobile-first بودن آن است. برای مثال فرم‌های افقی بوت استرپ 3 با کوچک شدن اندازه صفحه، به صورت خودکار واکنش نشان داده و تبدیل به فرم‌های معمولی که اجزای آن به صورت یک stack عمودی قرار گرفته‌اند، می‌شوند.
اکنون اگر فرم‌هایی را دارید که در برنامه‌های پیشین خود از بوت استرپ 2 استفاده کرده‌اند، نیاز است تغییرات ذیل را به آن‌ها اعمال کنید تا با سیستم جدید بوت استرپ 3 سازگار شوند:

- کلاس control-group را به کلاس form-group تبدیل کنید.
- form-search حذف شده است. آن‌را با form-inline جایگزین کنید.
- دیگر نیازی به استفاده از input-block-level نیست؛ از آنجائیکه به صورت پیش فرض کلیه inputها دارای عرض 100 درصد هستند.
- help-inline حذف شده است. آن‌را با help-block جایگزین کنید.
- عرض ستون‌ها را در فرم‌های افقی، برچسب‌ها و کنترل‌ها مشخص کنید.
- کلاس controls حذف شده است.
- کلاس form-control را به inputها و selectها اضافه کنید.
- checkboxها و radioها باید در یک div محصور شوند.
- کلاس‌های radio.inline و checkbox.inline باید با inline جایگزین شوند.
- کلاس‌های input-small به input-sm و input-large به input-lg تبدیل شده‌اند.
- کلاس‌های input-prepend با input-group و input-append با input-group جایگزین شده‌اند.
- کلاس alert-error حذف شده‌است. بجای آن می‌شود از alert-warning استفاده کرد.
- کلاس alert-block را با alert جایگزین کنید.


ایجاد اولین فرم افقی با بوت استرپ 3

فرض کنید که قصد داریم یک چنین فرم افقی را توسط امکانات بوت استرپ 3 ایجاد کنیم:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کوچک شدن اندازه صفحه، این فرم نیز تغییر شکل می‌دهد:



کدهای کامل این فرم را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            فرم‌های بوت استرپ 3</h4>
        <div class="row">
            <article class="registrationform">
                <h2>
                    فرم ثبت نام</h2>               
                <form class="registration form-horizontal" action="#">
                <fieldset id="personalinfo">
                    <legend>اطلاعات شخصی</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myname">
                            نام</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="myname" 
                                   id="myname" autofocus placeholder="نام و نام خانوادگی"
                                   required>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="companyname">
                            نام شرکت</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="companybname" id="companyname" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myemail">
                            ایمیل</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="email" name="myemail" id="myemail" 
                                   required autocomplete="off" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <!-- personal info -->
                <fieldset id="otherinfo">
                    <legend>سایر اطلاعات</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            نوع درخواست</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="question" />
                                سؤال
                            </label>
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="comment" />
                                انتقاد
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            خبرنامه</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="checkbox">
                                <input type="checkbox" id="subscribe" name="subscribe" checked value="yes" />
                               آیا مایل به دریافت ایمیل‌های خبرنامه ما هستید؟
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="reference">
                            چطور از وجود سایت ما آگاه شدید؟</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <select name="reference" id="reference">
                                <option>لطفا انتخاب کنید...</option>
                                <option value="friend">از طریق یک دوست</option>
                                <option value="facebook">Facebook</option>
                                <option value="twitter">Twitter</option>
                            </select>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <button class="btn" type="submit">
                    ارسال</button>
                </form>
            </article>
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->
توضیحات:

- باید درنظر داشت که اگر هیچگونه فرمتی را به فرم‌های بوت استرپ 3 اعمال نکنیم، به صورت پیش فرض فرمت دهی شده و تبدیل به فرم‌های عمودی شکیلی می‌شوند که شاید از دیدگاه خیلی‌ها مناسب بوده و نیاز به تغییرات خاصی نداشته باشند.
- برای تبدیل این فرم عمودی پیش فرض، به فرم‌های افقی دو ستونه، نیاز است یک سری کلاس بوت استرپ 3 را به المان‌های آن اضافه کنیم. برای این منظور ابتدا کلاس form-horizontal را به تگ فرم اضافه می‌کنیم.
- هر سطر فرم، در یک المان section با کلاس row قرار خواهد گرفت.
- اکنون هر سطر، از یک برچسب به همراه یک یا چند المان تشکیل خواهد شد. در هر سطر، کنترل‌ها در یک div با کلاس controls قرار می‌گیرند.
- برای اینکه برچسب‌های هر ردیف با کنترل‌ها و المان‌های آن ردیف، تراز شوند، تنها کافی است به آن‌ها کلاس control-label را اضافه کنیم.
در ادامه تمام این مراحل را باید به ازای هر سطر فرم تکرار کنیم.

- زمانیکه به radio buttons یا check boxes می‌رسیم، باید به چند نکته دقت داشت:
الف) حین کار با radio buttons، علاوه بر برچسب آن سطر که با label مشخص می‌شود، هر radio button نیز باید داخل یک label با کلاس radio محصور شود.
ب) تمام radio buttons یک سطر نیز باید در یک div ایی با کلاس controls محصور شوند.
این نکته در مورد check boxes نیز صادق است.

با رعایت همین چند نکته ساده می‌توان به یک طراحی دو ستونی خودکار واکنشگرا رسید.



اصلاح قالب ایجاد فرم‌های خودکار ASP.NET MVC بر اساس بوت استرپ 3

مطلب «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» جهت بوت استرپ 2 تهیه شده بود. فایل نهایی ویرایش شده آن‌را با توجه به توضیحات مطلب جاری برای بوت استرپ 3 از پیوست انتهای بحث دریافت کنید و برای استفاده از آن فقط کافی است آن‌را در مسیر CodeTemplates\AddView\CSHTML\CreateBootstrap3Form.tt ریشه پروژه جاری خود کپی و به پروژه اضافه کنید تا در صفحه دیالوگ Add view ظاهر شود (خاصیت custom tool آن‌را هم خالی کنید).


در مورد اعتبارسنجی‌های فرم‌ها چطور؟

اصلاح مطالبی مانند «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» جهت کار با فرم‌های بوت استرپ 3 بسیار ساده است. از این جهت که در کدهای آن فقط باید نام کلاس‌های CSS قدیمی به جدید ویرایش شوند. مابقی کدها یکسان است. مثلا نام کلاس control-group شده است form-group (همان توضیحات ابتدای بحث جاری). کلاس‌های error شده‌اند has-error و success شده است has-success.



فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample05.zip  
مطالب دوره‌ها
مدیریت تغییرات گریدی از اطلاعات به کمک استفاده از الگوی واحد کار مشترک بین ViewModel و لایه سرویس
قالب پروژه WPF Framework به همراه چندین صفحه ابتدایی لازم، برای شروع هر برنامه‌ی تجاری دسکتاپی است؛ مثال مانند صفحه لاگین، صفحه تغییرات مشخصات کاربر وارد شده به سیستم و امثال آن. صفحه‌ای را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، صفحه تعریف کاربران جدید و ویرایش اطلاعات کاربران موجود است.


در این صفحه با کلیک بر روی دکمه به علاوه، یک ردیف به ردیف‌های موجود اضافه شده و در اینجا می‌توان اطلاعات کاربر جدیدی به همراه سطح دسترسی او را وارد و ذخیره کرد و یا حتی اطلاعات کاربران موجود را ویرایش نمود. اگر بخواهیم مانند مراحلی که در قسمت قبل در مورد تعریف یک صفحه جدید در برنامه توضیح داده شد، عمل کنیم، به صورت خلاصه به ترتیب ذیل عمل شده است:
1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
ابتدا صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml به پروژه ریشه که Viewهای برنامه در آن تعریف می‌شوند، اضافه شده است. به همراه دو دکمه و یک ListView که تطابق بهتری با قالب متروی مورد استفاده دارد.

2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
مرحله بعد تعریف هر صفحه‌ای در سیستم، مشخص سازی وضعیت دسترسی به آن است:
/// <summary>
/// افزودن و مدیریت کاربران سیستم
/// </summary>
[PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
ویژگی PageAuthorization به فایل Views\Admin\AddNewUser.xaml.cs اعمال شده است. در اینجا تنها کاربرانی که خاصیت‌های IsAdmin و CanAddNewUser آن‌ها true باشند، مجوز دسترسی به صفحه تعریف کاربران را خواهند یافت.

3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
در ادامه در فایل منوی برنامه Views\MainMenu.xaml تعریف دسترسی به صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml قید شده است:
                <Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}"
                        Height="55" Width="55"  
                        Command="{Binding DoNavigate}"
                        CommandParameter="\Views\Admin\AddNewUser.xaml"
                        Margin="2">
                    <Rectangle Width="28" Height="17.25">
                        <Rectangle.Fill>
                            <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_add}" />
                        </Rectangle.Fill>
                    </Rectangle>
                </Button>
همانطور که در قسمت قبل نیز توضیح داده شده، تنها کافی است در اینجا CommandParameter را مساوی مسیر فایل AddNewUser.xaml قرار دهیم تا سیستم راهبری به صورت خودکار از آن استفاده کند.

4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله نهایی تعریف صفحه AddNewUser، افزودن ViewModel متناظر با آن است که سورس کامل آن‌را در فایل ViewModels\Admin\AddNewUserViewModel.cs پروژه Infrastructure می‌توانید ملاحظه کنید.
نکته مهم این ViewModel، ارائه خاصیت لیست کاربران از نوع ObservableCollection به View و گرید برنامه است:
public ObservableCollection<User> UsersList { set; get; }
اطلاعات آن از IUsersService تزریق شده در سازنده کلاس ViewModel دریافت می‌شود:
        /// <summary>
        /// جهت مقاصد انقیاد داده‌ها در دبلیو پی اف طراحی شده است
        /// لیستی از کاربران سیستم را باز می‌گرداند
        /// </summary>
        /// <param name="count">تعداد کاربر مد نظر</param>
        /// <returns>لیستی از کاربران</returns>
        public ObservableCollection<User> GetSyncedUsersList(int count = 1000)
        {
            _users.OrderBy(x => x.FriendlyName).Take(count)
                  .Load();

            // For Databinding with WPF.
            // Before calling this method you need to fill the context by using `Load()` method.
            return _users.Local;
        }
این کدها را در فایل UsersService.cs لایه سرویس برنامه می‌توانید مشاهده نمائید.
در اینجا از قابلیت خاصیتی به نام Local که یک ObservableCollection تحت نظر EF را بازگشت می‌دهد، استفاده شده است. برای استفاده از این خاصیت، ابتدا باید کوئری خود را تهیه و سپس متد Load را بر روی آن فراخوانی کرد. سپس خاصیت Local بر اساس اطلاعات کوئری قبلی پر و مقدار دهی خواهد شد.
علت انتخاب نام Synced برای این متد، تحت نظر بودن اطلاعات خاصیت Local است تا زمانیکه Context تعریف شده زنده نگه داشته شود. به همین جهت در برنامه جاری از روش زنده نگه داشتن Context به ازای یک ViewModel استفاده شده است.
به Context، توسط اینترفیس IUnitOfWork تزریق شده در سازنده کلاس ViewModel می‌توان دسترسی یافت. چون در اینجا از تزریق وابستگی‌ها استفاده شده است، وهله‌ای که IUnitOfWork کلاس AddNewUserViewModel را تشکیل می‌دهد، دقیقا همان وهله‌ای است که در کلاس UsersService لایه سرویس استفاده شده است. در نتیجه، در گرید برنامه هر تغییری اعمال شود، تحت نظر IUnitOfWork خواهد بود و صرفا با فراخوانی متد uow.ApplyAllChanges آن، کلیه تغییرات تمام ردیف‌های تحت نظر EF به صورت خودکار در بانک اطلاعاتی درج و یا به روز خواهند شد.
همچنین در مورد ViewModelContextHasChanges نیز در قسمت قبل بحث شد. در اینجا پیاده سازی کننده آن صرفا خاصیت uow.ContextHasChanges است. به این ترتیب اگر کاربر، تغییری را در صفحه داده باشد و بخواهد به صفحه دیگری رجوع کند، با پیام زیر مواجه خواهد شد:


از همین خاصیت برای فعال و غیرفعال کردن دکمه ذخیره سازی اطلاعات نیز استفاده شده است:
  /// <summary>
  /// فعال و غیرفعال سازی خودکار دکمه ثبت
  /// این متد به صورت خودکار توسط RelayCommand کنترل می‌شود
  /// </summary>  
  private bool canDoSave()
  {
     // آیا در حین نمایش صفحه‌ای دیگر باید به کاربر پیغام داد که اطلاعات ذخیره نشده‌ای وجود دارد؟
     return ViewModelContextHasChanges;
  }
این متد توسط RelayCommand ایی به نام  DoSave
  /// <summary>
  /// رخداد ذخیره سازی اطلاعات را دریافت می‌کند
  /// </summary>
  public RelayCommand DoSave { set; get; }
که به نحو زیر مقدار دهی شده است، مورد استفاده قرار می‌گیرد:
DoSave = new RelayCommand(doSave, canDoSave);
به ازای هر تغییری در UI، این RelayCommand به نتیجه canDoSave مراجعه کرده و اگر خروجی آن true باشد، دکمه متناظر را به صورت خودکار فعال می‌کند و یا برعکس.
این بررسی نیز بسیار سبک و سریع است. از این جهت که تغییرات Context در حافظه نگهداری می‌شوند و مراجعه به آن مساوی مراجعه به بانک اطلاعاتی نیست.
مطالب
ایجاد نصاب یک قالب پروژه جدید چند پروژه‌ای در ویژوال استودیو
در ویژوال استودیو ذیل منوی File، گزینه‌ای وجود دارد به نام  Export template که کار آن تهیه یک قالب، بر اساس ساختار پروژه جاری است. این قابلیت جهت تهیه قالب‌های سفارشی، برای کاهش زمان تهیه پروژه‌ها بسیار مفید است. به این ترتیب می‌توان بسیاری از نکات مدنظر را، در یک قالب ویژه لحاظ کرد و به دفعات بدون نیاز به copy/paste مداوم فایل‌ها و تنظیمات اولیه، بسیار سریع یک پروژه جدید دلخواه را ایجاد نمود.
اما ... این قالب تهیه شده، صرفا بر اساس یکی از چندین پروژه Solution جاری تهیه می‌شود و همچنین نصب و توزیع آن نیز دستی است. در ادامه قصد داریم با نحوه تهیه یک قالب جدید پروژه متشکل از چندین پروژه، به همراه تهیه فایل VSI نصاب آن، آشنا شویم.


تهیه یک ساختار نمونه

یک پروژه جدید کنسول را به نام MyConsoleApplication ایجاد کنید. سپس به Solution جاری، یک Class library جدید را به نام مثلا MyConsoleApplication.Tests اضافه نمائید. تا اینجا به شکل زیر خواهیم رسید:


اکنون قصد داریم از این پروژه خاص، یک قالب تهیه کنیم؛ تا هربار نخواهیم یک چنین مراحلی را تکرار کنیم.


تهیه قالب به ازای هر پروژه در Solution

در همین حال که Solution باز است، به منوی File و گزینه Export template مراجعه کنید.


در اینجا تنها امکان انتخاب یک پروژه وجود دارد. به همین جهت این مرحله را باید به ازای هر تعداد پروژه موجود در Solution یکبار تکرار کرد.


اکنون در پوشه My Documents\Visual Studio 2010\My Exported Templates دو فایل zip به نام‌های MyConsoleApplication.zip و MyConsoleApplication.Tests.zip وجود دارند. هر دو فایل را توسط برنامه‌های مخصوص گشودن فایل‌های Zip گشوده و تبدیل به دو پوشه باز شده MyConsoleApplication و MyConsoleApplication.Tests کنید.



افزودن فایل MyTemplate.vstemplate چند پروژه‌ای

در همین پوشه جاری که اکنون حاوی دو پوشه باز شده است، یک فایل متنی جدید را با محتوای ذیل به نام MyTemplate.vstemplate ایجاد کنید:
<VSTemplate Version="3.0.0" Type="ProjectGroup"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/developer/vstemplate/2005">
  <TemplateData>
    <Name>MyConsoleApplication</Name>
    <Description>MyConsoleApplication Desc</Description>
    <ProjectType>CSharp</ProjectType>
  </TemplateData>
  <TemplateContent>
    <ProjectCollection>
      <ProjectTemplateLink ProjectName="MyConsoleApplication">
      MyConsoleApplication\MyTemplate.vstemplate</ProjectTemplateLink>
      <ProjectTemplateLink ProjectName="MyConsoleApplication.Tests">
      MyConsoleApplication.Tests\MyTemplate.vstemplate</ProjectTemplateLink>
    </ProjectCollection>
  </TemplateContent>
</VSTemplate>
در اینجا به ازای هر پروژه، یک ProjectTemplateLink ایجاد خواهد شد که به فایل MyTemplate.vstemplate موجود در قالب آن اشاره می‌کند.
در ادامه این دو پوشه باز شده و فایل MyTemplate.vstemplate فوق را انتخاب کرده:


و همگی را تبدیل به یک فایل zip جدید کنید؛ مثلا به نام MyConsoleApplicationTemplates.zip.


تهیه فایل نصاب از قالب پروژه جدید

تا اینجا موفق شدیم، چندین قالب پروژه تهیه شده را به هم متصل کرده و تبدیل به یک فایل zip نهایی کنیم. مرحله بعد ایجاد فایلی است متنی به نام MyConsoleApplicationTemplates.vscontent با محتویات زیر:
<VSContent xmlns="http://schemas.microsoft.com/developer/vscontent/2005">
  <Content>
    <FileName>MyConsoleApplicationTemplates.zip</FileName>
    <DisplayName>MyConsoleApplication</DisplayName>
    <Description>A C# project that ...</Description>
    <FileContentType>VSTemplate</FileContentType>
    <ContentVersion>1.0</ContentVersion>
    <Attributes>
      <Attribute name="ProjectType" value="Visual C#" />
      <Attribute name="ProjectSubType" value="Web" />
      <Attribute name="TemplateType" value="Project" />
    </Attributes>
  </Content>
</VSContent>
در اینجا توسط قسمت Attributes مشخص می‌کنیم که قالب پروژه جدید باید در صفحه new project، در کدام مدخل قرار گیرد. بنابراین مطابق تنظیمات فوق، قالب جدید ذیل پروژه‌های وب سی‌شارپ قرار خواهد گرفت. مقدار FileName آن دقیقا معادل نام فایل zip ایی است که در مرحله قبل ایجاد کردیم.

مرحله بعد انتخاب دو فایل MyConsoleApplicationTemplates.vscontent و MyConsoleApplicationTemplates.zip و تبدیل ایندو به یک فایل zip جدید است. پس از ایجاد فایل جدید، پسوند آن‌را به VSI تغییر دهید؛ برای مثال نام آن‌را به MyConsoleApplicationTemplates.vsi تغییر دهید. اکنون این فایل نهایی با دوبار کلیک بر روی آن قابلیت اجرا و نصب خودکار را پیدا می‌کند.


پس از نصب، بلافاصله ذیل قسمت پروژه‌های وب قابل دسترسی و استفاده خواهد بود:



بنابراین به صورت خلاصه:
1) به ازای هر پروژه، یک فایل قالب zip معادل آن باید تهیه شود.
2) تمام این فایل‌های zip را گشوده و تبدیل به پوشه‌های متناظری کنید.
3) یک فایل MyTemplate.vstemplate را در پوشه ریشه مرحله 2 جهت تعریف ProjectTemplateLink‌ها اضافه کنید.
4) فایل جدید MyTemplate.vstemplate مرحله 3 و تمام پوشه‌های قالب‌های باز شده مرحله 2 را zip کنید.
5) سپس یک فایل vscontent نصاب را تهیه و آن‌را با فایل zip مرحله 4 مجددا zip کرده و پسوند آن‌را به VSI تغییر دهید.
اکنون می‌توان این فایل VSI را توزیع کرد.
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش پنجم

Nullable<T>.GetValueOrDefault Method

با استفاده از متد GetValueOrDefault مقدار فعلی یک شیء Nullable و یا مقدار پیش فرض آن را می‌توان بدست آورد. این متد از عملگر ?? سریع‌تر است.
float? yourSingle = -1.0f;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

yourSingle = null;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

// assign different default value
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault( -2.4f ) );

// returns the same result as the above statement
Console.WriteLine( yourSingle ?? -2.4f );

در صورتیکه مقداری را به عنوان پیش فرض، به پارامتر این متد ارسال نکنید، مقدار پیش فرض آن از نوع استفاده شده بدست می‌آید.

شما می‌توانید برای دیکشنری نیز یک متد Get امن ایجاد کنید (در صورت عدم وجود کلید، بجای پرتاب استثناء، مقدار پیش فرض بازگشت داده شود).

public static class DictionaryExtensions
{
    public static TValue GetValueOrDefault< TKey, TValue >( this Dictionary< TKey, TValue > dic,
                                                            TKey key )
    {
        TValue result;
        return dic.TryGetValue( key,
                                out result )
            ? result
            : default(TValue);
    }
}

و روش استفاده

var names = new Dictionary< int, string >
            {
                { 0, "Vahid" }
            };
Console.WriteLine( names.GetValueOrDefault( 1 ) );


ZipFile in .NET

با استفاده از کلاس ZipFile ( رفرنس به اسمبلی System.IO.Compression.FileSystem ) می‌توان عملیات بازکردن، ایجاد و استخراج فایل‌های Zip را انجام داد.
var startPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Start" );
var resultPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Result" );
var extractPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Extract" );
Directory.CreateDirectory( startPath );
Directory.CreateDirectory( resultPath );
Directory.CreateDirectory( extractPath );

var zipPath = Path.Combine( resultPath, Guid.NewGuid() + ".zip" );
ZipFile.CreateFromDirectory( startPath, zipPath );
ZipFile.ExtractToDirectory( zipPath, extractPath );

C# Preprocessor Directives

با استفاده از  warning#  می توان یک هشدار را در یک قسمت خاص از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#warning DEBUG is defined
#endif
و خروجی آن

با استفاده از  error#  می توان یک خطا را در یک جای خاصی از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#error DEBUG is defined
#endif
در صورتی که کد بالا را اجرا کنید (در حال دیباگ) کامپایلر با نمایش DEBUG is defined در پنجره Error List، جلوی اجرای برنامه را می‌گیرد. اما در حالت ریلیز، برنامه بدون هیچ مشکلی اجرا می‌شود.

با استفاده از  line#  می توانید شماره خط کامپایلر و نام فایل خروجی (اختیاری) را برای خطاها و هشدارها تغییر دهید.

در مثال زیر، در صورتیکه در خط اول break point قرار دهید و با کلید F10 برنامه را اجرا کنید، مشاهده می‌کنید که دیباگر، خطی را که بعد از دستور line hidden# نوشته شده است، در نظر نمی‌گیرد (برای دیباگ) اما اجرا می‌شود و دیباگر بر روی دستور بعد از line default# قرار می‌گیرد.

    Console.WriteLine("Normal line #1."); // Set break point here.
#line hidden
    Console.WriteLine("Hidden line.");
#line default
    Console.WriteLine("Normal line #2.");


Stackalloc

کلمه کلیدی stackalloc برای اختصاص یک بلاک از حافظه در stack، در زمینه کد غیرامن (unsafe code) استفاده می‌شود.
مثال زیر 20 عدد اول دنباله فیبوناچی را تولید می‌کند. هر عدد از مجموع دو عدد قبلی به دست می‌آید. در این مثال، یک بلاک از حافظه به اندازه 20 عدد از نوع int را در stack (نه heap) اختصاص می‌دهد. (تفاوت stack با heap)
static unsafe void Fibonacci()
{
    const int arraySize = 20;
    int* fib = stackalloc int[arraySize];
    var p = fib;
    *p++ = *p++ = 1;

    for ( var i = 2; i < arraySize; ++i, ++p )
    {
        *p = p[-1] + p[-2];
    }

    for ( var i = 0; i < arraySize; ++i )
    {
        System.Console.WriteLine( fib[i] );
    }
}
آدرس بلاک حافظه در اشاره گر fib ذخیره می‌شود. این متغیر توسط GC جمع آوری نمی‌شود و طول عمر آن محدود به متدی است که در آن تعریف شده است و شما نمی‌توانید قبل از بازگشت متد، حافظه را آزاد کنید.
تنها دلیل استفاده از stackalloc، عملکرد بهتر آن است (برای محاسبات و یا ردوبدل اطلاعات). با استفاده از stackalloc به جای اختصاص دادن آرایه (heap)، فشار کمتری را بر GC وارد می‌کنید (نیاز کمتری به اجرای GC وجود دارد). در نتیجه سرعت اجرای بالاتری خواهید داشت.
توجه: برای اجرای مثال بالا باید پنجره خصوصیات پروژه را باز کنید و در بخش Build، گزینه Allow unsafe code را تیک بزنید.