مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت ششم - کار با User Claims
از Claims جهت ارائه‌ی اطلاعات مرتبط با هویت هر کاربر و همچنین Authorization استفاده می‌شود. برای مثال درنگارش‌های قبلی ASP.NET، مفاهیمی مانند «نقش‌ها» وجود دارند. در نگارش‌های جدیدتر آن، «نقش‌ها» تنها یکی از انواع «User Claims» هستند. در قسمت‌های قبل روش تعریف این Claims را در IDP و همچنین تنظیمات مورد نیاز جهت دریافت آن‌ها را در سمت برنامه‌ی Mvc Client بررسی کردیم. در اینجا مطالب تکمیلی کار با User Claims را مرور خواهیم کرد.


بررسی Claims Transformations

می‌خواهیم Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP را به یکسری Claims که کار کردن با آن‌ها در برنامه‌ی MVC Client ساده‌تر است، تبدیل کنیم.
زمانیکه اطلاعات Claim، توسط میان‌افزار oidc دریافت می‌شود، ابتدا بررسی می‌شود که آیا دیکشنری نگاشت‌ها وجود دارد یا خیر؟ اگر بله، کار نگاشت‌ها از یک claim type به claim type دیگر انجام می‌شود.
برای مثال لیست claims اصلی بازگشت داده شده‌ی توسط IDP، پس از تبدیلات و نگاشت‌های آن در برنامه‌ی کلاینت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
Claim type: sid - Claim value: f3940d6e58cbb576669ee49c90e22cb1
Claim type: http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
Claim type: http://schemas.microsoft.com/identity/claims/identityprovider - Claim value: local
Claim type: http://schemas.microsoft.com/claims/authnmethodsreferences - Claim value: pwd
Claim type: given_name - Claim value: Vahid
Claim type: family_name - Claim value: N
در ادامه می‌خواهیم نوع‌های آن‌ها را ساده‌تر کنیم و آن‌ها را دقیقا تبدیل به همان claim typeهایی کنیم که در سمت IDP تنظیم شده‌اند. برای این منظور به فایل src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs مراجعه کرده و سازنده‌ی آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public Startup(IConfiguration configuration)
        {
            Configuration = configuration;
            JwtSecurityTokenHandler.DefaultInboundClaimTypeMap.Clear();
        }
در اینجا جدول نگاشت‌های پیش‌فرض Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP به Claims سمت کلاینت، پاک می‌شود.
در ادامه اگر مجددا لیست claims را پس از logout و login، بررسی کنیم، به این صورت تبدیل شده‌است:
• Claim type: sid - Claim value: 91f5a09da5cdbbe18762526da1b996fb
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: idp - Claim value: local
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N
اکنون این نوع‌ها دقیقا با آن‌چیزی که IDP ارائه می‌دهد، تطابق دارند.


کار با مجموعه‌ی User Claims

تا اینجا لیست this.User.Claims، به همراه تعدادی Claims است که به آن‌ها نیازی نداریم؛ مانند sid که بیانگر session id در سمت IDP است و یا idp به معنای identity provider می‌باشد. حذف آن‌ها حجم کوکی نگهداری کننده‌ی آن‌ها را کاهش می‌دهد. همچنین می‌خواهیم تعدادی دیگر را نیز به آن‌ها اضافه کنیم.
علاوه بر این‌ها میان‌افزار oidc، یکسری از claims دریافتی را راسا فیلتر و حذف می‌کند؛ مانند زمان منقضی شدن توکن و امثال آن که در عمل واقعا به تعدادی از آن‌ها نیازی نداریم. اما می‌توان این سطح تصمیم گیری فیلتر claims رسیده را نیز کنترل کرد. در تنظیمات متد AddOpenIdConnect، خاصیت options.ClaimActions نیز وجود دارد که توسط آن می‌توان بر روی حذف و یا افزوده شدن Claims، کنترل بیشتری را اعمال کرد:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
// ...
              .AddOpenIdConnect("oidc", options =>
              {
  // ...
                  options.ClaimActions.Remove("amr");
                  options.ClaimActions.DeleteClaim("sid");
                  options.ClaimActions.DeleteClaim("idp");
              });
        }
در اینجا فراخوانی متد Remove، به معنای حذف فیلتری است که کار حذف کردن خودکار claim ویژه‌ی amr را که بیانگر نوع authentication است، انجام می‌دهد (متد Remove در اینجا یعنی مطمئن شویم که amr در لیست claims باقی می‌ماند). همچنین فراخوانی متد DeleteClaim، به معنای حذف کامل یک claim موجود است.

اکنون اگر پس از logout و login، لیست this.User.Claims را بررسی کنیم، دیگر خبری از sid و idp در آن نیست. همچنین claim از نوع amr نیز به صورت پیش‌فرض حذف نشده‌است:
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: amr - Claim value: pwd
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N

افزودن Claim جدید آدرس کاربر

برای افزودن Claim جدید آدرس کاربر، به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // identity-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<IdentityResource> GetIdentityResources()
        {
            return new List<IdentityResource>
            {
                new IdentityResources.OpenId(),
                new IdentityResources.Profile(),
                new IdentityResources.Address()
            };
        }
در اینجا در لیست Resources، گزینه‌ی IdentityResources.Address نیز اضافه شده‌است که به Claim آدرس مرتبط است.
همین مورد را به لیست AllowedScopes متد GetClients نیز اضافه می‌کنیم:
AllowedScopes =
{
    IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId,
    IdentityServerConstants.StandardScopes.Profile,
    IdentityServerConstants.StandardScopes.Address
},
در آخر Claim متناظر با Address را نیز به اطلاعات هر کاربر، در متد GetUsers، اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static List<TestUser> GetUsers()
        {
            return new List<TestUser>
            {
                new TestUser
                {
// ...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
// ...
                        new Claim("address", "Main Road 1")
                    }
                },
                new TestUser
                {
// ...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
// ...
                        new Claim("address", "Big Street 2")
                    }
                }
            };
        }
تا اینجا تنظیمات IDP برای افزودن Claim جدید آدرس به پایان می‌رسد.
پس از آن به کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs مراجعه می‌کنیم تا درخواست این claim را به لیست scopes میان‌افزار oidc اضافه کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
// ...
              .AddOpenIdConnect("oidc", options =>
              {
   // ...
                  options.Scope.Add("address");
   // …
   options.ClaimActions.DeleteClaim("address");
              });
        }
همچنین می‌خواهیم مطمئن شویم که این claim درون claims identity قرار نمی‌گیرد. به همین جهت DeleteClaim در اینجا فراخوانی شده‌است تا این Claim به کوکی نهایی اضافه نشود تا بتوانیم همواره آخرین مقدار به روز شده‌ی آن‌را از UserInfo Endpoint دریافت کنیم.

یک نکته: فراخوانی DeleteClaim بر روی address غیر ضروری است و می‌شود این سطر را حذف کرد. از این جهت که اگر به سورس OpenID Connect Options مایکروسافت مراجعه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که میان‌افزار اعتبارسنجی استاندارد ASP.NET Core، تنها تعداد معدودی از claims را نگاشت می‌کند. به این معنا که هر claim ای که در token وجود داشته باشد، اما اینجا نگاشت نشده باشد، در claims نهایی حضور نخواهند داشت و address claim یکی از این‌ها نیست. بنابراین در لیست نهایی this.User.Claims حضور نخواهد داشت؛ مگر اینکه مطابق همین سورس، با استفاده از متد options.ClaimActions.MapUniqueJsonKey، یک نگاشت جدید را برای آن تهیه کنیم و البته چون نمی‌خواهیم آدرس در لیست claims وجود داشته باشد، این نگاشت را تعریف نخواهیم کرد.


دریافت اطلاعات بیشتری از کاربران از طریق UserInfo Endpoint

همانطور که در قسمت قبل با بررسی «تنظیمات بازگشت Claims کاربر به برنامه‌ی کلاینت» عنوان شد، میان‌افزار oidc با UserInfo Endpoint کار می‌کند که تمام عملیات آن خودکار است. در اینجا امکان کار با آن از طریق برنامه نویسی مستقیم نیز جهت دریافت اطلاعات بیشتری از کاربران، وجود دارد. برای مثال شاید به دلایل امنیتی نخواهیم آدرس کاربر را در لیست Claims او قرار دهیم. این مورد سبب کوچک‌تر شدن کوکی متناظر با این اطلاعات و همچنین دسترسی به اطلاعات به روزتری از کاربر می‌شود.
درخواستی که به سمت UserInfo Endpoint ارسال می‌شود، باید یک چنین فرمتی را داشته باشد:
GET idphostaddress/connect/userinfo
Authorization: Bearer R9aty5OPlk
یک درخواست از نوع GET و یا POST است که به سمت آدرس UserInfo Endpoint ارسال می‌شود. در اینجا ذکر Access token نیز ضروری است. از این جهت که بر اساس scopes ذکر شده‌ی در آن، لیست claims درخواستی مشخص شده و بازگشت داده می‌شوند.

اکنون برای دریافت دستی اطلاعات آدرس از IDP و UserInfo Endpoint آن، ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت IdentityModel را به پروژه‌ی Mvc Client اضافه کنیم:
dotnet add package IdentityModel
توسط این بسته می‌توان به DiscoveryClient دسترسی یافت و به کمک آن آدرس UserInfo Endpoint را استخراج می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> OrderFrame()
        {
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();

            var userInfoClient = new UserInfoClient(metaDataResponse.UserInfoEndpoint);

            var accessToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            var response = await userInfoClient.GetAsync(accessToken);
            if (response.IsError)
            {
                throw new Exception("Problem accessing the UserInfo endpoint.", response.Exception);
            }

            var address = response.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == "address")?.Value;
            return View(new OrderFrameViewModel(address));
        }
در اینجا یک اکشن متد جدید را جهت سفارش نگارش قاب شده‌ی تصاویر گالری اضافه کرده‌ایم. کار این اکشن متد، دریافت آخرین آدرس شخص از IDP و سپس ارسال آن به View متناظر است. برای این منظور ابتدا یک DiscoveryClient را بر اساس آدرس IDP تشکیل داده‌ایم. حاصل آن متادیتای این IDP است که یکی از مشخصات آن UserInfoEndpoint می‌باشد. سپس بر این اساس، UserInfoClient را تشکیل داده و Access token جاری را به سمت این endpoint ارسال می‌کنیم. حاصل آن، آخرین Claims کاربر است که مستقیما از IDP دریافت شده و از کوکی جاری کاربر خوانده نمی‌شود. سپس از این لیست، مقدار Claim متناظر با address را استخراج کرده و آن‌را به View ارسال می‌کنیم.
OrderFrameViewModel ارسالی به View، یک چنین شکلی را دارد:
namespace ImageGallery.MvcClient.ViewModels
{
    public class OrderFrameViewModel
    {
        public string Address { get; } = string.Empty;

        public OrderFrameViewModel(string address)
        {
            Address = address;
        }
    }
}
و View متناظر با این اکشن متد در آدرس Views\Gallery\OrderFrame.cshtml به صورت زیر تعریف شده‌است که آدرس شخص را نمایش می‌دهد:
@model ImageGallery.MvcClient.ViewModels.OrderFrameViewModel
<div class="container">
    <div class="h3 bottomMarginDefault">Order a framed version of your favorite picture.</div>
    <div class="text bottomMarginSmall">We've got this address on record for you:</div>
    <div class="text text-info bottomMarginSmall">@Model.Address</div>
    <div class="text">If this isn't correct, please contact us.</div>
</div>

سپس به Shared\_Layout.cshtml مراجعه کرده و لینکی را به این اکشن متد و View، اضافه می‌کنیم:
<li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از login، یک چنین خروجی قابل مشاهده است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، آدرس شخص به صورت مستقیم از UserInfo Endpoint دریافت و نمایش داده شده‌است.


بررسی Authorization مبتنی بر نقش‌ها

تا اینجا مرحله‌ی Authentication را که مشخص می‌کند کاربر وار شده‌ی به سیستم کیست، بررسی کردیم که اطلاعات آن از Identity token دریافتی از IDP استخراج می‌شود. مرحله‌ی پس از ورود به سیستم، مشخص کردن سطوح دسترسی کاربر و تعیین این مورد است که کاربر مجاز به انجام چه کارهایی می‌باشد. به این مرحله Authorization می‌گویند و روش‌های مختلفی برای مدیریت آن وجود دارد:
الف) RBAC و یا Role-based Authorization و یا تعیین سطوح دسترسی بر اساس نقش‌های کاربر
در این حالت claim ویژه‌ی role، از IDP دریافت شده و توسط آن یکسری سطوح دسترسی کاربر مشخص می‌شوند. برای مثال کاربر وارد شده‌ی به سیستم می‌تواند تصویری را اضافه کند و یا آیا مجاز است نگارش قاب شده‌ی تصویری را درخواست دهد؟
ب) ABAC و یا Attribute based access control روش دیگر مدیریت سطوح دسترسی است و عموما آن‌را نسبت به حالت الف ترجیح می‌دهند که آن‌را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.

در اینجا روش «تعیین سطوح دسترسی بر اساس نقش‌های کاربر» را بررسی می‌کنیم. برای این منظور به تنظیمات IDP در فایل src\IDP\DNT.IDP\Config.cs مراجعه کرده و claims جدیدی را تعریف می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static List<TestUser> GetUsers()
        {
            return new List<TestUser>
            {
                new TestUser
                {
//...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
//...
                        new Claim("role", "PayingUser")
                    }
                },
                new TestUser
                {
//...
                    Claims = new List<Claim>
                    {
//...
                        new Claim("role", "FreeUser")
                    }
                }
            };
        }
در اینجا دو نقش FreeUser و PayingUser به صورت claimهایی جدید به دو کاربر IDP اضافه شده‌اند.

سپس باید برای این claim جدید یک scope جدید را نیز به قسمت GetIdentityResources اضافه کنیم تا توسط client قابل دریافت شود:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<IdentityResource> GetIdentityResources()
        {
            return new List<IdentityResource>
            {
                // ...
                new IdentityResource(
                    name: "roles",
                    displayName: "Your role(s)",
                    claimTypes: new List<string>() { "role" })
            };
        }
چون roles یکی از scopeهای استاندارد نیست، آن‌را به صورت یک IdentityResource سفارشی تعریف کرده‌ایم. زمانیکه scope ای به نام roles درخواست می‌شود، لیستی از نوع claimTypes بازگشت داده خواهد شد.

همچنین باید به کلاینت مجوز درخواست این scope را نیز بدهیم. به همین جهت آن‌را به AllowedScopes مشخصات Client نیز اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
// ...
                    AllowedScopes =
                    {
// ...
                        "roles"
                    }
// ...
                }
             };
        }

در ادامه قرار است تنها کاربری که دارای نقش PayingUser است،  امکان دسترسی به سفارش نگارش قاب شده‌ی تصاویر را داشته باشد. به همین جهت به کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs برنامه‌ی کلاینت مراجعه کرده و درخواست scope نقش‌های کاربر را به متد تنظیمات AddOpenIdConnect اضافه می‌کنیم:
options.Scope.Add("roles");

برای آزمایش آن، یکبار از برنامه خارج شده و مجددا به آن وارد شوید. اینبار در صفحه‌ی consent، از کاربر مجوز دسترسی به نقش‌های او نیز سؤال پرسیده می‌شود:


اما اگر به لیست موجود در this.User.Claims در برنامه‌ی کلاینت مراجعه کنیم، نقش او را مشاهده نخواهیم کرد و به این لیست اضافه نشده‌است:
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: amr - Claim value: pwd
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N

همانطور که در نکته‌ای پیشتر نیز ذکر شد، چون role جزو لیست نگاشت‌های OpenID Connect Options مایکروسافت نیست، آن‌را به صورت خودکار به لیست claims اضافه نمی‌کند؛ دقیقا مانند آدرسی که بررسی کردیم. برای رفع این مشکل و افزودن نگاشت آن در متد تنظیمات AddOpenIdConnect، می‌توان از متد MapUniqueJsonKey به صورت زیر استفاده کرد:
options.ClaimActions.MapUniqueJsonKey(claimType: "role", jsonKey: "role");
برای آزمایش آن، یکبار از برنامه خارج شده و مجددا به آن وارد شوید. اینبار لیست this.User.Claims به صورت زیر تغییر کرده‌است که شامل role نیز می‌باشد:
• Claim type: sub - Claim value: d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7
• Claim type: amr - Claim value: pwd
• Claim type: given_name - Claim value: Vahid
• Claim type: family_name - Claim value: N
• Claim type: role - Claim value: PayingUser


استفاده از نقش تعریف شده جهت محدود کردن دسترسی به سفارش تصاویر قاب شده

در ادامه قصد داریم لینک درخواست تصاویر قاب شده را فقط برای کاربرانی که دارای نقش PayingUser هستند، نمایش دهیم. به همین جهت به فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@if(User.IsInRole("PayingUser"))
{
   <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>
}
در این حالت از متد استاندارد User.IsInRole برای بررسی نقش کاربر جاری استفاده شده‌است. اما این متد هنوز نمی‌داند که نقش‌ها را باید از کجا دریافت کند و اگر آن‌را آزمایش کنید، کار نمی‌کند. برای تکمیل آن به فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs مراجعه کرده تنظیمات متد AddOpenIdConnect را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
options.TokenValidationParameters = new TokenValidationParameters
{
    NameClaimType = JwtClaimTypes.GivenName,
    RoleClaimType = JwtClaimTypes.Role,
};
TokenValidationParameters نحوه‌ی اعتبارسنجی توکن دریافتی از IDP را مشخص می‌کند. همچنین مشخص می‌کند که چه نوع claim ای از token دریافتی  از IDP به RoleClaimType سمت ASP.NET Core نگاشت شود.
اکنون برای آزمایش آن یکبار از سیستم خارج شده و مجددا به آن وارد شوید. پس از آن لینک درخواست نگارش قاب شده‌ی تصاویر، برای کاربر User 1 نمایان خواهد بود و نه برای User 2 که FreeUser است.

البته هرچند تا این لحظه لینک نمایش View متناظر با اکشن متد OrderFrame را امن کرده‌ایم، اما هنوز خود این اکشن متد به صورت مستقیم با وارد کردن آدرس https://localhost:5001/Gallery/OrderFrame در مرورگر قابل دسترسی است. برای رفع این مشکل به کنترلر گالری مراجعه کرده و دسترسی به اکشن متد OrderFrame را توسط فیلتر Authorize و با مقدار دهی خاصیت Roles آن محدود می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public async Task<IActionResult> OrderFrame()
        {
خاصیت Roles فیلتر Authorize، می‌تواند چندین نقش جدا شده‌ی توسط کاما را نیز دریافت کند.
برای آزمایش آن، توسط مشخصات کاربر User 2 به سیستم وارد شده و آدرس https://localhost:5001/Gallery/OrderFrame را مستقیما در مرورگر وارد کنید. در این حالت یک چنین تصویری نمایان خواهد شد:


همانطور که مشاهده می‌کنید، علاوه بر عدم دسترسی به این اکشن متد، به صفحه‌ی Account/AccessDenied که هنوز در برنامه‌ی کلاینت تعریف نشده‌است، هدایت شده‌ایم. به همین جهت خطای 404 و یا یافت نشد، نمایش داده شده‌است.
برای تغییر مقدار پیش‌فرض صفحه‌ی عدم دسترسی، ابتدا Controllers\AuthorizationController.cs را با این محتوا ایجاد می‌کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

public class AuthorizationController : Controller
{
    public IActionResult AccessDenied()
    {
        return View();
    }
}
سپس View آن‌را در فایل Views\Authorization\AccessDenied.cshtml به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد که لینک به logout نیز در آن وجود دارد:
<div class="container">
    <div class="h3">Woops, looks like you're not authorized to view this page.</div>
    <div>Would you prefer to <a asp-controller="Gallery" asp-action="Logout">log in as someone else</a>?</div>
</div>

اکنون نیاز است تا این آدرس جدید را به کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs معرفی کنیم.
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // ...
            }).AddCookie("Cookies", options =>
              {
                  options.AccessDeniedPath = "/Authorization/AccessDenied";
              })
// ...
آدرس جدید Authorization/AccessDenied باید به تنظیمات AddCookie اضافه شود تا توسط سیستم شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. علت اینجا است که role claims، از کوکی رمزنگاری شده‌ی برنامه استخراج می‌شوند. به همین جهت تنظیم آن مرتبط است به AddCookie.
برای آزمایش آن، یکبار از برنامه خارج شده و مجددا با اکانت User 2 به آن وارد شوید و آدرس https://localhost:5001/Gallery/OrderFrame را مستقیما در مرورگر وارد کنید. اینبار تصویر زیر که همان آدرس جدید تنظیم شده‌است نمایش داده خواهد شد:




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
پیاده سازی Remote Validation در Blazor
فرم‌های Blazor به همراه پشتیبانی از ویژگی Remote که به همراه ASP.NET Core ارائه می‌شود، نیستند. هرچند می‌توان در حین ارسال فرم به سرور، نتیجه‌ی اعتبارسنجی از راه دور و سمت سرور را به کاربر نمایش داد، اما تجربه‌ی کاربری آن در حد Remote validation نیست. یعنی می‌خواهیم در حین ورود اطلاعات و یا انتقال focus به کنترل دیگری، اعتبارسنجی سمت سرور صورت گیرد و نه فقط در زمان ارسال کل اطلاعات به سرور، در پایان کار. در این مطلب روشی را جهت پیاده سازی این عملیات بررسی خواهیم کرد.


ایجاد یک پروژه‌ی ابتدایی Blazor WASM

پروژه‌ای را که در این مطلب تکمیل خواهیم کرد، از نوع Blazor WASM هاست شده‌است. بنابراین در پوشه‌ی فرضی BlazorAsyncValidation، دستور «dotnet new blazorwasm --hosted» را صادر می‌کنیم تا ساختار ابتدایی پروژه که به همراه یک کلاینت Blazor WASM و یک سرور ASP.NET Core Web API است، تشکیل شود. از قسمت Web API، برای پیاده سازی اعتبارسنجی سمت سرور استفاده خواهیم کرد.


مدل ثبت نام برنامه

مدل ثبت نام برنامه تنها از یک خاصیت نام تشکیل شده و در پروژه‌ی Shared قرار می‌گیرد تا هم در کلاینت و هم در سرور قابل استفاده باشد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorAsyncValidation.Shared;

public class UserDto
{
    [Required] public string Name { set; get; } = default!;
}
این نام است که می‌خواهیم عدم تکراری بودن آن‌را حین ثبت نام در سمت سرور، بررسی کنیم. به همین جهت کنترلر API زیر را برای آن تدارک خواهیم دید.


کنترلر API ثبت نام برنامه

کنترلر زیر که در پوشه‌ی BlazorAsyncValidation\Server\Controllers قرار می‌گیرد، منطق بررسی تکراری نبودن نام دریافتی از برنامه‌ی کلاینت را شبیه به منطق remote validation استاندارد MVC، پیاده سازی می‌کند که در نهایت یک true و یا false را باز می‌گرداند.
در اینجا خروجی بازگشت داده کاملا در اختیار شما است و نیازی نیست تا حتما ارتباطی با MVC داشته باشد؛ چون مدیریت سمت کلاینت بررسی آن‌را خودمان انجام خواهیم داد و نه یک کتابخانه‌ی از پیش نوشته شده و مشخص.
using BlazorAsyncValidation.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorAsyncValidation.Server.Controllers;

[ApiController, Route("api/[controller]/[action]")]
public class RegisterController : ControllerBase
{
    [HttpPost]
    public IActionResult IsUserNameUnique([FromBody] UserDto userModel)
    {
        if (string.Equals(userModel?.Name, "Vahid", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            return Ok(false);
        }

        return Ok(true);
    }
}

غنی سازی فرم استاندارد Blazor جهت انجام Remote validation



اگر بخواهیم از EditForm استاندارد Blazor در حالت متداول آن و بدون هیچ تغییری استفاده کنیم، مانند مثال زیر که InputText متصل به خاصیت Name مربوط به Dto برنامه را نمایش می‌دهد:
@page "/"

<PageTitle>Index</PageTitle>

<h2>Register</h2>

<EditForm EditContext="@EditContext" OnValidSubmit="DoSubmitAsync">
    <DataAnnotationsValidator/>
    <div class="row mb-2">
        <label class="col-form-label col-lg-2">Name:</label>
        <div class="col-lg-10">
            <InputText @bind-Value="Model.Name" class="form-control"/>
            <ValidationMessage For="@(() => Model.Name)"/>
        </div>
    </div>

    <button class="btn btn-secondary" type="submit">Submit</button>
</EditForm>
 تنها رخ‌دادی که در اختیار ما قرار می‌گیرد، رخ‌داد submit (در حالت موفقیت اعتبارسنجی سمت کلاینت و یا تنها submit معمولی) است. بنابراین برای دسترسی به رخ‌دادهای بیشتر EditForm، نیاز است با EditContext آن کار کنیم:
public partial class Index
{
    private const string UserValidationUrl = "/api/Register/IsUserNameUnique";

    private ValidationMessageStore? _messageStore;
    [Inject] private HttpClient HttpClient { set; get; } = default!;
    private EditContext? EditContext { set; get; }

    private UserDto Model { get; } = new();
به همین جهت EditContext را در سطح کامپوننت جاری تعریف کرده و همچنین سرویس HttpClient را جهت ارسال اطلاعات Name و دریافت پاسخ true/false از سرور و یک ValidationMessageStore را برای نگهداری تعاریف خطاهای سفارشی که قرار است در فرم نمایش داده شوند، معرفی می‌کنیم.
ValidationMessageStore به همراه متد Add است و اگر به آن نام فیلد مدنظر را به همراه پیامی، اضافه کنیم، این اطلاعات را به صورت خطای اعتبارسنجی توسط کامپوننت ValidationMessage نمایش می‌دهد.

محل مقدار دهی اولیه‌ی این اشیاء نیز در روال رویدادگردان OnInitialized به صورت زیر است:
    protected override void OnInitialized()
    {
        EditContext = new EditContext(Model);
        _messageStore = new ValidationMessageStore(EditContext);
        EditContext.OnFieldChanged += (sender, eventArgs) =>
        {
            var fieldIdentifier = eventArgs.FieldIdentifier;
            _messageStore?.Clear(fieldIdentifier);
            _ = InvokeAsync(async () =>
            {
                var errors = await OnValidateFieldAsync(fieldIdentifier.FieldName);
                if (errors?.Any() != true)
                {
                    return;
                }

                foreach (var error in errors)
                {
                    _messageStore?.Add(fieldIdentifier, error);
                }

                EditContext.NotifyValidationStateChanged();
            });
            StateHasChanged();
        };
        EditContext.OnValidationStateChanged += (sender, eventArgs) => StateHasChanged();
        EditContext.OnValidationRequested += (sender, eventArgs) => _messageStore?.Clear();
    }
در اینجا ابتدا یک نمونه‌ی جدید از EditContext، بر اساس Model فرم، تشکیل می‌شود. سپس ValidationMessageStore سفارشی که قرار است خطاهای اعتبارسنجی remote ما را نمایش دهد نیز نمونه سازی می‌شود. در ادامه امکان دسترسی به رخ‌دادهای OnFieldChanged ، OnValidationStateChanged و OnValidationRequested را خواهیم داشت که در حالت معمولی کار با EditForm میسر نیستند.
برای مثال اگر فیلدی تغییر کند، رویداد OnFieldChanged صادر می‌شود. در همینجا است که کار فراخوانی متد OnValidateFieldAsync که در ادامه معرفی می‌شود را انجام می‌دهیم تا کار اعتبارسنجی Async سمت سرور را انجام دهد. اگر نتیجه‌ای به همراه آن بود، توسط messageStore به صورت یک خطای اعتبارسنجی نمایش داده خواهد شد و همچنین EditContext نیز با فراخوانی متد NotifyValidationStateChanged، وادار به به‌روز رسانی وضعیت اعتبارسنجی خود می‌گردد.

متد سفارشی OnValidateFieldAsync که کار اعتبارسنجی سمت سرور را انجام می‌دهد، به صورت زیر تعریف شده‌است:
    private async Task<IList<string>?> OnValidateFieldAsync(string fieldName)
    {
        switch (fieldName)
        {
            case nameof(UserDto.Name):
                var response = await HttpClient.PostAsJsonAsync(
                    UserValidationUrl,
                    new UserDto { Name = Model.Name });
                var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
                if (string.Equals(responseContent, "false", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    return new List<string>
                    {
                        $"`{Model.Name}` is in use. Please choose another name."
                    };
                }

                // TIP: It's better to use the `DntDebounceInputText` component for this case to reduce the network round-trips.

                break;
        }

        return null;
    }
در اینجا درخواستی به سمت آدرس api/Register/IsUserNameUnique ارسال شده و سپس بر اساس مقدار true و یا false آن، پیامی را بازگشت می‌دهد. اگر نال را بازگشت دهد یعنی مشکلی نبوده.

یک نکته: InputText استاندارد در حالت معمول آن، پس از تغییر focus به یک کنترل دیگر، سبب بروز رویداد OnFieldChanged می‌شود و نه در حالت فشرده شدن کلیدها. به همین جهت اگر برنامه پیوستی را می‌خواهید آزمایش کنید، نیاز است فقط focus را تغییر دهید و یا یک کنترل سفارشی را برای اینکار توسعه دهید.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorAsyncValidation.zip
مطالب
ایجاد ایندکس منحصربفرد در EF Code first به صورت Fluent API
پیشتر در رابطه با ایجاد ایندکس منحصر به فرد در EF Code first مطالبی در سایت منتشر شده‌اند:
«ایجاد ایندکس منحصربفرد در EF Code first »
در ادامه نحوه‌ی ایجاد آن را به صورت Fluent API بررسی خواهیم کرد:
مدل زیر را در نظر بگیرید:
public class SubCategory : BaseEntity
{
        public string Title { get; set; }
        [ForeignKey("CategoryId")]
        public virtual Category Category { get; set; }
        public Guid CategoryId { get; set; }
}
برای مدل فوق می‌خواهیم بر روی فیلدهای Title و CategoryId ایندکسی را ایجاد کنیم، برای این منظور کلاس زیر را برای ایجاد ایندکس ایجاد خواهیم کرد:
public class SubCategoryConfiguration : EntityTypeConfiguration<SubCategory>
 {
        public SubCategoryConfiguration()
        {
            Property(p => p.CategoryId).HasColumnAnnotation("Index", new IndexAnnotation(new IndexAttribute("AK_SubCategory", 1){ IsUnique = true}));
            Property(p => p.Title).HasMaxLength(30).IsRequired().HasColumnAnnotation("Index", new IndexAnnotation(new IndexAttribute("AK_SubCategory", 2){ IsUnique = true}));
            Property(so => so.RowVersion).IsRowVersion();
        }
}

همانطور که مشاهده می‌کنید اینکار را با استفاده از ویژگی IndexAttribute انجام داده‌ایم. تمامی تنظیمات یک ایندکس را توسط این کلاس می‌توانیم انجام دهیم؛ تنظیماتی از قبیل نام ایندکس، منحصر به فرد بودن ایندکس و... را می‌توانیم مشخص کنیم:
public virtual bool IsClustered { get; set; }
public virtual int Order { get; set; }
public virtual bool IsUnique { get; set; }

در نهایت با استفاده از HasColumnAnnotation ویژگی Index را به پراپرتی Title اضافه کرده‌ایم. این متد دو پارامتر از ورودی دریافت می‌کند. پارامتر اول نام annotation می‌باشد که دقیقاً باید همنام با annotation‌های موجود باشد. پارامتر دوم نیز می‌تواند یک رشته و یا یک آبجکت باشد. در حالت دوم آبجکت‌ها باید قابلیت سریالایز شدن توسط اینترفیس IMetadataAnnotationSerializer را داشته باشند. در کد فوق ایندکس را بر روی دو فیلد ایجاد کرده‌ایم. همچنین می‌توان بر روی یک فیلد نیز چندین ایندکس داشته باشید:
Property(p => p.Title).HasMaxLength(30).IsRequired().HasColumnAnnotation("Index", new IndexAnnotation(new[]
{
                            new IndexAttribute("AK_Category_1") { IsUnique = true}, 
                            new IndexAttribute("AK_Category_2"), 
}));
مطالب دوره‌ها
محدود کردن بارگذاری اشیاء مرتبط یک ViewModel در حین کار با Entity Framework و AutoMapper
فرض کنید مدل کاربران سایت، دارای دو خاصیت راهبری (navigation properties) آدرس‌های مختلف یک کاربر و ایمیل‌های متفاوت او است:
public class SiteUser
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
 
    public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    public virtual ICollection<Email> Emails { get; set; }
}

public class Email
{
    public int Id { get; set; }
    public string Text { get; set; }
 
    [ForeignKey("SiteUserId")]
    public virtual SiteUser SiteUser { get; set; }
    public int SiteUserId { get; set; }
}

public class Address
{
    public int Id { get; set; }
    public string Text { get; set; }
 
    [ForeignKey("SiteUserId")]
    public virtual SiteUser SiteUser { get; set; }
    public int SiteUserId { get; set; }
}
همچنین ViewModel ایی را هم که تعریف کرده‌ایم، شامل همان خواص راهبری مدل می‌شود:
public class UserViewModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
 
    public ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    public ICollection<Email> Emails { get; set; }
}
در این حالت کوئری ذیل:
 var user1 = context.Users.Project().To<UserViewModel>().FirstOrDefault();
سبب خواهد شد تا تمام خواص راهبری ذکر شده‌ی در ViewModel، در طی یک کوئری از بانک اطلاعاتی دریافت شده و مقدار دهی شوند. اما ... شاید در حین استفاده‌ی از آن، صرفا به لیست ایمیل‌های شخص نیاز داشته باشیم و نیازی نباشد تا حتما آدرس‌های او نیز واکشی شوند. برای حل این بارگذاری اضافی، می‌توان از تنظیم ExplicitExpansion استفاده کرد:
public class TestProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<SiteUser, UserViewModel>()
                .ForMember(dest => dest.Addresses, opt => opt.ExplicitExpansion())
                .ForMember(dest => dest.Emails, opt => opt.ExplicitExpansion());
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
ExplicitExpansion به این معنا است که تا در کوئری مدنظر صریحا قید نشود که قرار است کدام خاصیت راهبری بسط یابد، اطلاعات آن از بانک اطلاعاتی دریافت نخواهد شد.
پس از تنظیم فوق، اگر کوئری ذکر شده را اجرا کنید، مشاهده خواهید کرد که دو خاصیت آدرس‌ها و ایمیل‌های شخص، نال هستند.
برای ذکر صریح خواص راهبری مورد نیاز، اینبار می‌توان از پارامترهای متد Project To مانند مثال ذیل استفاده کرد:
using (var context = new MyContext())
{
    var user1 = context.Users
                       .Project()
                       .To<UserViewModel>(parameters: new { }, membersToExpand: viewModel => viewModel.Emails)
                       .FirstOrDefault(); 
 
    if (user1 != null)
    {
        foreach (var email in user1.Emails)
        {
            Console.WriteLine(email.Text);
        }
    }
}
این کوئری سبب خواهد شد تا صرفا خاصیت Emails از بانک اطلاعاتی واکشی شود و آدرس‌ها خیر. به این ترتیب می‌توان بر روی نحوه‌ی بارگذاری خواص راهبری کنترل کاملی داشت.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 8

یکی از اشتباهاتی که همه‌ی ما کم و بیش به آن دچار هستیم ایجاد کلاس‌هایی هستند که «زیاد می‌دانند». اصطلاحا به آن‌ها God Classes هم می‌گویند و برای نمونه، پسوند یا پیشوند Util دارند. این نوع کلاس‌ها اصل SRP را زیر سؤال می‌برند (Single responsibility principle). برای مثال یک فایل ایجاد می‌شود و داخل آن از انواع و اقسام متدهای «کمکی» کار با دیتابیس تا رسم نمودار تا تبدیل تاریخ میلادی به شمسی و ... در طی بیش از 10 هزار سطر قرار می‌گیرند. یا برای مثال گروه بندی‌های خاصی را در این یک فایل از طریق کامنت‌های نوشته شده برای قسمت‌های مختلف می‌توان یافت. Refactoring مرتبط با این نوع کلاس‌هایی که «زیاد می‌دانند»، تجزیه آن‌ها به کلاس‌های کوچکتر، با تعداد وظیفه‌ی کمتر است.
به عنوان نمونه کلاس CustomerService زیر، دو گروه کار متفاوت را انجام می‌دهد. ثبت و بازیابی اطلاعات ثبت نام یک مشتری و همچنین محاسبات مرتبط با سفارشات مشتری‌ها:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day8.RemoveGodClasses.Before
{
public class CustomerService
{
public decimal CalculateOrderDiscount(IEnumerable<string> products, string customer)
{
// do work
throw new NotImplementedException();
}

public bool CustomerIsValid(string customer, int order)
{
// do work
throw new NotImplementedException();
}

public IEnumerable<string> GatherOrderErrors(IEnumerable<string> products, string customer)
{
// do work
throw new NotImplementedException();
}

public void Register(string customer)
{
// do work
}

public void ForgotPassword(string customer)
{
// do work
}
}
}

بهتر است این دو گروه، به دو کلاس مجزا بر اساس وظایفی که دارند، تجزیه شوند. به این ترتیب نگهداری این نوع کلاس‌های کوچکتر در طول زمان ساده‌تر خواهند شد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day8.RemoveGodClasses.After
{
public class CustomerOrderService
{
public decimal CalculateOrderDiscount(IEnumerable<string> products, string customer)
{
// do work
throw new NotImplementedException();
}

public bool CustomerIsValid(string customer, int order)
{
// do work
throw new NotImplementedException();
}

public IEnumerable<string> GatherOrderErrors(IEnumerable<string> products, string customer)
{
// do work
throw new NotImplementedException();
}
}
}

namespace Refactoring.Day8.RemoveGodClasses.After
{
public class CustomerRegistrationService
{
public void Register(string customer)
{
// do work
}

public void ForgotPassword(string customer)
{
// do work
}
}
}

مطالب
بررسی اینترفیس ICommand در WPF
مدتی هست که مشغول مطالعه و یادگیری WPF از طریق مطالب سایت هستم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم مطلبی را حول محور اینترفیس ICommnad  گردآوری کنم و در اختیار کاربران سایت قرار دهم.

سرفصل‌های این مطلب :
• Command چیست
• اینترفیس ICommand چیست 
• چرا اینترفیس ICommand
• ایجاد UI مورد نیاز 
• چگونگی استفاده از ICommand 
• استفاده از INotifyPropertyChanged

Command چیست ؟
در برنامه نویسی WPF به هر کلاسی که اینترفیس ICommand را پیاده سازی کند، اصطلاحا Commnad گوییم. تفاوت کوچکی بین یک Event و Command وجود دارد. رخداد‌ها برای کنترل‌های UI ساخته و تخصیص داده می‌شوند؛ اما Command‌ها انتزاعی‌تر هستند و تمرکز آنها بر روی نحوه‌ی انجام کارها می‌باشد.
برای تعاملات در برنامه‌ها از Commandها و Event‌ها استفاده می‌کنیم. ما در WPF دو روش برای تعامل با UI داریم:
1- استفاده از Event‌ها و نوشتن کد‌های مورد نیاز در بخش CodeBehind (رعایت نکردن الگوی MVVM).
WPF تعداد زیادی RoutedEvent پیش ساخته (Built In) دارد که از آنها می‌توان در این روش استفاده کرد. 
2- استفاده از Command و درگیر کردن کدهای اجرایی نوشته شده در ViewModel با استفاده از Command ها.
در زمان استفاده از الگوی MVVM مجاز به نوشتن کد در بخش CodeBehind نیستیم. بنابراین از سیستم رخداد‌های طراحی شده‌ی در WPF که RoutedEvent می‌باشد، نمی‌توان استفاده کرد. به این خاطر که رخداد‌ها در ViewModel قابل دسترسی نمی‌باشد.

اینترفیس ICommand:
این اینترفیس سه عضو دارد که آن‌ها را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

نام عضو

توضیحات

Bool CanExecute(object parameter)

این تابع پارامتری از نوع object را دریافت می‌کند و یک مقدار bool را به خروجی تابع می‌فرستد. اگر مقدار خروجی متد، true  باشدcommand  اجرا خواهد شد و در غیر اینصورت اتفاقی رخ نخواهد داد. اغلب ازDelegate  ها به عنوان پارامتر این تابع استفاده می‌شود؛Delegate های پیش ساخته‌ای همچون Action,Predicate,Func

Event EventHandler CanExecuteChanged

این رویداد برای آگاه سازی UI که به Command متصل است، استفاده می‌شود .بر اساس خروجی تابع CanExecute، این رویداد اتفاق می‌افتد.

Void Execute(Object parameter)

این متد کار اصلی را در Command‌ها انجام می‌دهد. این متد تنها زمانی اجرا می‌شود که متدCanExecute  مقدار true را بازگرداند. این تابع پارامتری را از نوع object دریافت می‌کند، اما عموما ما یکDelegate  را به آن ارسال می‌کنیم. Delegate ارجاعی را به متدی، در خود نگاه می‌دارد که انتظار داریم در صورت اجرایcommand ، اجرا شود.


چرا اینترفیس ICommand :
هسته‌ی اصلی Command‌ها در WPF، اینترفیس ICommand می‌باشد. این اینترفیس به‌صورت گسترده‌ای در الگوی MVVM و Prism  استفاده شده است و استفاده‌ی از آن محدود به MVVM نمی‌باشد. تعداد زیادی Commnad بصورت پیش ساخته وجود دارند که این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌اند .کلاس پایه RoutedCommand اینترفیس ICommand را پیاده سازی کرده است و WPF فرمان‌های زیر را فراهم کرده است:
• MediaCommnads
• ApplicationCommnads
• NavigationCommands
• ComponentCommnads
• EditingCommnads
که همگی از کلاس RoutedCommand استفاده کرده‌اند.
در این مطلب به دنبال ایجاد برنامه‌ای هستیم که حاصل جمع مفدار دو Textbox را پس از فشردن کلید جمع در یک textblock نمایش دهد.

ساخت UI مورد نیاز :
گام اول : 
با اجرای ویژوال استودیو، برنامه‌ای را با نام ICommnadSample ایجاد کنید. ساختار پروژه به شکل زیر است:
همانطور که می‌بینید View و ViewModel و در نهایت Command‌ها در پوشه‌های مجزایی ساماندهی شده‌اند.

گام دوم:
ابتدا قالب گرافیکی را مشخص می‌کنیم. در پوشه‌ی Views یک UserControl را به نام CalculatorView.xaml ایجاد کرده و کد زیر را در آن نوشتیم:
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource calculatorVM}}" Background="#FFCCCC">
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition/>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition Height="44"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <Grid.ColumnDefinitions>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
        </Grid.ColumnDefinitions>

        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" FontSize="25"
               VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Center" Foreground="Blue" Content="ICommand Sample"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="First Input"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="Second Input"/>

        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20" 
                 HorizontalAlignment="Left" Height="30"  Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding FirstValue, Mode=TwoWay}"/>
        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20"
                 HorizontalAlignment="Left"  Height="30" Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding SecondValue, Mode=TwoWay}"/>

        <Rectangle Grid.Row="2" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" Fill="LightBlue"/>
        <Button Grid.Row="2" Grid.Column="0" Content="+"  Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50" Width="50" FontSize="30" Command="{Binding AddCommand}"/>
        
        <Label Grid.Row="3" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="25" Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50"  Content="Result : "/>
        <TextBlock Grid.Row="3" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="20" Margin="10,0,0,0" Background="BlanchedAlmond"
                   TextAlignment="Center"  HorizontalAlignment="Left" Height="36" Width="150" Text="{Binding Output}"/>
    </Grid>
برای استفاده از این UserControl در پنجره‌ی اصلی برنامه (فایل MainWindows.Xaml) به شکل زیر عمل می‌کنیم:
ابتدا فضای نام View را به فایل MainWindows.xaml اضافه می‌کنیم :
   xmlns:myview="clr-namespace:ICommnadSample.Views"
ایجاد تگ برای استفاده از View تولید شده در  Grid اصلی برنامه :
<Grid>
        <myview:CalculatorView/>
</Grid>

گام سوم :
همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترل‌هایی که در عملیات انقیاد داده‌ها (DataBinding) شرکت می‌کنند، از طریق خاصیت Binding و معرفی خصوصیت مورد نظر مشخص می‌شوند.
برای این منظور در پوشه‌ی ViewModels و به کلاس CalculatorViewModel سه خصوصیت به‌همراه فیلد خصوصی، به شکل زیر اضافه می‌کنیم:
private double firstValue; 
private double secondValue;
private double output;
public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }
            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {
            get { return output; }
            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }

چگونگی استفاده‌ی از اینترفیس ICommand :
برای ایجاد ارتباط بین Command ‌ها و UI می‌بایست اینترفیس ICommand توسط کلاس مورد نظر ما پیاده سازی شود. در ابتدا کلاسی با عنوان PlusCommnad  ایجاد و از اینترفیس مورد نظر ارث بری می‌کنیم.
هدف ما شبیه سازی رویداد کلیک دکمه‌ی موجود در صفحه با استفاده از Command می‌باشد.

گام چهارم:
پس از پیاده سازی اینترفیس لازم است تا کمی تغییر در بدنه متد‌ها ایجاد کنیم:
public class PlusCommand : ICommand
{
    private CalculatorViewModel calculatorViewModel;
    public PlusCommand(CalculatorViewModel vm)
    {
        calculatorViewModel = vm;
    }
    public bool CanExecute(object parameter)
    {
        return true;
    }
    public void Execute(object parameter)
    {
        calculatorViewModel.Add();
    }
    public event EventHandler CanExecuteChanged;
}
همانطور که می‌بینید در ابتدا فیلدی از جنس کلاس CalculatorViewModel ایجاد و از طریق سازنده‌ی کلاس آن را مقدار دهی کردیم (قصد داریم نمونه‌ای از ViewModel مورد نظر را به این کلاس ارسال کنیم).
در ادامه بصورت دستی (Hard Code) مقدار بازگردانده شده را برای تابع CanExecute به مقدار true  تغییر دادیم و متد تابع Execute را به شکلی تغییر دادیم تا تابع Add را در CalculatorViewModel، اجرا کند.

گام پنجم:
از کلاس PlusCommand در CalculatorViewModel، یک شیء ساخته و در سازنده‌ی CalculatorViewModel آن را مقدار دهی می‌کنیم: 
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

گام ششم:
در فایل CalculatorView ارجاعی را به فضای نام کلاس CalculatorViewModel ایجاد می‌کنیم :
   xmlns:vm="clr-namespace:ICommnadSample.ViewModels"
پس از اضافه کردن فضای نام، از تگ UserControl.Resource برای رجیستر کردن CalculatorViewModel با کلید calculatorVM جهت مشخص کردن منبع داده استفاده کردیم.
 <UserControl.Resources>
        <vm:CalculatorViewModel x:Key="calculatorVM" />
    </UserControl.Resources>

گام هفتم:
اضافه کردن تابع Add در CalculatorViewModel برای عملیات جمع :
public void Add()
{
   Output = firstValue + secondValue;
}

گام هشتم:
تعریف یک Command  برای عملیات جمع به نام AddCommand. این همان خصوصیتی است که باید بجای رویداد کلیک دکمه از طریق خاصیت Command موجود در کنترل و ویژگی Binding به کنترل متصل شود.
  public ICommand AddCommand {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

نحوه‌ی استفاده:
   Command="{Binding AddCommand}"
 
گام نهم :
برای تکمیل عملیات انقیاد داده‌ها، کلاسی به نام ViewModelBase تعریف شده است. این کلاس از اینترفیس INotifyPropertyChange ارث بری کرده و اعضای این کلاس را پیاده سازی کرده است.
  public class ViewModelBase:INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected virtual void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پیاده سازی این اینترفیس سبب می‌شود تا کلاس‌های ViewModel ایی که احتیاج به این اینترفیس برای عملیات انقیاد داده‌ها دارند، تنها با ارث بری، از این ظرفیت استفاده کنند و نیازی به پیاده سازی این اینترفیس در هر کلاس نباشد.

گام دهم:
ارث بری کلاس CalculatorViewModel از کلاس ViewModelBase:
   public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
در این مرحله هر کنترلی را که قصد داریم با تغییر منبع داده بروز شود و یا با تغییر وضعیتش منبع داده تغییر کند، اعلام می‌کنیم:
   OnPropertyChanged("FirstValue");
برای هر سه خصوصیت ViewModel کد زیر را در بلاک Set تکرار می‌کنیم (توجه شود که پارامتر ارسالی باید نام پراپرتی مورد نظر باشد)
کد کامل کلاس CalculatorViewModel به شکل زیر است:
public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
    {
        private double firstValue;
        private double secondValue;
        private double output;
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

        public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }

            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {

            get { return output; }

            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }


        public ICommand AddCommand
        {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

        internal void Add()
        {
            Output = firstValue + secondValue;
        }
    }


حال می‌توانید برنامه را اجرا و تست کنید:



برای درک بهتر عملیات انقیاد دادها می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید.

نظرات مطالب
EF Code First #1
سلام
1-می خواستم بدونم برای مثال در کلاس  Blog شما
 public class Blog
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string AuthorName { set; get; }
        public IList<Post> Posts { set; get; }        
    }
EF دقیقا چه زمانی (و با فراخوانی چه متد هایی) از اکسسور‌های set و چه زمانی از get استفاده می‌کند؟
2- اگر در همین کلاس Blog به هر دلیل نیاز باشد که از اکسسورهای خودکار C# استفاده نکنیم کلاس Blog چگونه خواهد شد؟لطفا این کلاس را بدون اکسسور‌های خودکار باز نویسی کنید
get
{
return ?
}
set 
{
//push calculated private field to db ?
}

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
ایجاد گزارش با داده های ثابت و متغیر
ممنون از جوابتون.کلاس من به فرض مثال به شکل زیر است :
public class Documents
    {
        [Key]
        public int Id { set; get; }

        [Display(Name = "تاریخ")]
        public string Date { set; get; }

        [Display(Name = "تاریخ میلادی")]
        public DateTime? EnDate { set; get; }

        [Display(Name = "روز هفته")]
        public string Day { set; get; }

        [Display(Name = "بهداشتی نقدی ")]
        public string BehdashtiNaghdi { set; get; }

        [Display(Name = "بهداشتی کارتخوان")]
        public string BehdashtiPose { set; get; }

        [Display(Name = "فیش بستری نقدی")]
        public string FishBastariNaghdi { set; get; }

        [Display(Name = "فیش بستری کارتخوان")]
        public string FishBastariPose { set; get; }

        [Display(Name = "تعداد فیش")]
        public string FishCount { set; get; }

        [Display(Name = "سرپایی نقدی")]
        public string SarepayiNaghdi { set; get; }

        [Display(Name = "سرپایی کارتخوان")]
        public string SarepayiPose { set; get; }

        [Display(Name = "تعداد نسخه")]
        public string Noskhecount { set; get; }

        [Display(Name = "صندوق شماره 1")]
        public string SandoghNumberOne { set; get; }

        [Display(Name = "صندوق شماره 2")]
        public string SandoghNumberTow { set; get; }

        [Display(Name = "تعداد فیش‌های کارتخوان")]
        public string PoseResidCount { set; get; }

        [Display(Name = "نمره دکتر")]
        public string DoctosrRate { set; get; }

        [Display(Name = "توضیحات")]
        public string Description { set; get; }
        
        [Display(Name = "توسط کاربر")]
        [ForeignKey("User")]
        public virtual Users Users { get; set; }
        public int User { get; set; }

        [Display(Name = "پزشک شیفت")]
        [ForeignKey("Doctor")]
        public virtual Doctors Doctors { get; set; }
        public int Doctor { get; set; }

        [Display(Name = "شیفت")]
        [ForeignKey("Shift")]
        public virtual Shift ShiftsShift { get; set; }
        public int Shift { get; set; }

        [Display(Name = "نام بیمارستان")]
        [ForeignKey("HospitalId")]
        public virtual Hospitals Hospitals { get; set; }
        public int? HospitalId { get; set; }

    }
طبق فرموده‌ی شما من باید برای هر فیلد، یک فیلد دیگر با عنوان Title تعریف کنم که بشود در گزارش استفاده کرد. چون داخل تک تک فیلد‌های بالا فقط مقادیر ریخته میشوند. چیزی با این شکل که عنوانی برای هر فیلد قرار داشته باشد نیست.
اما راهی نیست که این موارد که همان عناوین است به شکل تصویر بالا رو به صورت دستی در گزارش وارد کنم؟
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت پنجم

استفاده از LINQ جهت انجام کوئری‌ها توسط NHibernate

نگارش نهایی 1.0 کتابخانه‌ی LINQ to NHibernate اخیرا (حدود سه ماه قبل) منتشر شده است. در این قسمت قصد داریم با کمک این کتابخانه، اعمال متداول انجام کوئری‌ها را بر روی دیتابیس قسمت قبل انجام دهیم.
توسط این نگارش ارائه شده، کلیه اعمال قابل انجام با criteria API این فریم ورک را می‌توان از طریق LINQ نیز انجام داد (NHibernate برای کار با داده‌ها و جستجوهای پیشرفته بر روی آن‌ها، HQL : Hibernate Query Language و Criteria API را سال‌ها قبل توسعه داده است).

جهت دریافت پروایدر LINQ مخصوص NHibernate به آدرس زیر مراجعه نمائید:


پس از دریافت آن، به همان برنامه کنسول قسمت قبل، دو ارجاع را باید افزود:
الف) ارجاعی به اسمبلی NHibernate.Linq.dll
ب) ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Data.Services.dll دات نت فریم ورک سه و نیم

در ابتدای متد Main برنامه قصد داریم تعدادی مشتری را به دیتابیس اضافه نمائیم. به همین منظور متد AddNewCustomers را به کلاس CDbOperations برنامه کنسول قسمت قبل اضافه نمائید. این متد لیستی از مشتری‌ها را دریافت کرده و آن‌ها را در طی یک تراکنش به دیتابیس اضافه می‌کند:

public void AddNewCustomers(params Customer[] customers)
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
foreach (var data in customers)
session.Save(data);

session.Flush();

transaction.Commit();
}
}
}
در اینجا استفاده از واژه کلیدی params سبب می‌شود که بجای تعریف الزامی یک آرایه از نوع مشتری‌ها، بتوانیم تعداد دلخواهی پارامتر از نوع مشتری را به این متد ارسال کنیم.

پس از افزودن این ارجاعات، کلاس جدیدی را به نام CLinqTest به برنامه کنسول اضافه نمائید. ساختار کلی این کلاس که قصد استفاده از پروایدر LINQ مخصوص NHibernate را دارد باید به شکل زیر باشد (به کلاس پایه NHibernateContext دقت نمائید):

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CLinqTest : NHibernateContext
{ }
}
اکنون پس از مشخص شدن context یا زمینه، نحوه ایجاد یک کوئری ساده LINQ to NHibernate به صورت زیر می‌تواند باشد:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CLinqTest : NHibernateContext
{
ISessionFactory _factory;

public CLinqTest(ISessionFactory factory)
{
_factory = factory;
}

public List<Customer> GetAllCustomers()
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
var query = from x in session.Linq<Customer>() select x;
return query.ToList();
}
}
}
}
ابتدا علاوه بر سایر فضاهای نام مورد نیاز، فضای نام NHibernate.Linq به پروژه افزوده می‌شود. سپس از extension متدی به نام Linq بر روی اشیاء ISession از نوع یکی از موجودیت‌های تعریف شده در برنامه در قسمت‌های قبل، می‌توان جهت تهیه کوئری‌های Linq مورد نظر بهره برد.
در این کوئری، لیست تمامی مشتری‌ها بازگشت داده می‌شود.

سپس جهت استفاده و بررسی آن در متد Main برنامه خواهیم داشت:

static void Main(string[] args)
{
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{

var customer1 = new Customer()
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

var customer2 = new Customer()
{
FirstName = "Ali",
LastName = "Hasani",
AddressLine1 = "Addr..1",
AddressLine2 = "Addr..2",
PostalCode = "4321",
City = "Shiraz",
CountryCode = "IR"
};

var customer3 = new Customer()
{
FirstName = "Mohsen",
LastName = "Shams",
AddressLine1 = "Addr...1",
AddressLine2 = "Addr...2",
PostalCode = "5678",
City = "Ahwaz",
CountryCode = "IR"
};

CDbOperations db = new CDbOperations(session);
db.AddNewCustomers(customer1, customer2, customer3);

CLinqTest lt = new CLinqTest(session);
foreach (Customer customer in lt.GetAllCustomers())
{
Console.WriteLine("Customer: LastName = {0}", customer.LastName);
}
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();

}
در این متد ابتدا تعدادی رکورد تعریف و سپس به دیتابیس اضافه شدند. در ادامه لیست تمامی آن‌ها از دیتابیس دریافت و نمایش داده می‌شود.

مهمترین مزیت استفاده از LINQ در این نوع کوئری‌ها نسبت به روش‌های دیگر، استفاده از کدهای strongly typed دات نتی تحت نظر کامپایلر است، نسبت به رشته‌های معمولی SQL که کامپایلر کنترلی را بر روی آن‌ها نمی‌تواند داشته باشد (برای مثال اگر نوع یک ستون تغییر کند یا نام آن‌، در حالت استفاده از LINQ بلافاصله یک خطا را از کامپایلر جهت تصحیح مشکلات دریافت خواهیم کرد که این مورد در زمان استفاده از یک رشته معمولی صادق نیست). همچنین مزیت فراهم بودن Intellisense را حین نوشتن کوئری‌هایی از این دست نیز نمی‌توان ندید گرفت.

مثالی دیگر:
لیست تمام مشتری‌های شیرازی را نمایش دهید:
ابتدا متد GetCustomersByCity را به کلاس CLinqTest فوق اضافه می‌کنیم:

public List<Customer> GetCustomersByCity(string city)
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
var query = from x in session.Linq<Customer>()
where x.City == city
select x;
return query.ToList();
}
}
سپس برای استفاده از آن، چند سطر ساده زیر به ادامه متد Main اضافه می‌شوند:

foreach (Customer customer in lt.GetCustomersByCity("Shiraz"))
{
Console.WriteLine("Customer: LastName = {0}", customer.LastName);
}
یکی دیگر از مزایای استفاده از LINQ to NHibernate ، امکان بکارگیری LINQ بر روی تمامی دیتابیس‌های پشتیبانی شده توسط NHibernate است؛ برای مثال مای اس کیوال، اوراکل و ....
لیست کامل دیتابیس‌های پشتیبانی شده توسط NHibernate را در این آدرس می‌توانید مشاهده نمائید. (البته به نظر لیست آن، آنچنان هم به روز نیست؛ چون در نگارش آخر NHibernate ، پشتیبانی از اس کیوال سرور 2008 هم اضافه شده است)


نکته:
در کوئری‌های مثال‌های فوق همواره باید session.Linq<T> را ذکر کرد. اگر علاقمند بودید شبیه به روشی که در LINQ to SQL موجود است مثلا db.TableName بجای session.Linq<T> در کوئری‌ها ذکر گردد، می‌توان اصلاحاتی را به صورت زیر اعمال کرد:
یک کلاس جدید را به نام SampleContext به برنامه کنسول جاری با محتویات زیر اضافه نمائید:

using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class SampleContext : NHibernateContext
{
public SampleContext(ISession session)
: base(session)
{ }

public IOrderedQueryable<Customer> Customers
{
get { return Session.Linq<Customer>(); }
}

public IOrderedQueryable<Employee> Employees
{
get { return Session.Linq<Employee>(); }
}

public IOrderedQueryable<Order> Orders
{
get { return Session.Linq<Order>(); }
}

public IOrderedQueryable<OrderItem> OrderItems
{
get { return Session.Linq<OrderItem>(); }
}

public IOrderedQueryable<Product> Products
{
get { return Session.Linq<Product>(); }
}
}
}
در این کلاس به ازای تمام موجودیت‌های تعریف شده در پوشه domain برنامه اصلی خود (همان NHSample1 قسمت‌های اول و دوم)، یک متد از نوع IOrderedQueryable را باید تشکیل دهیم که پیاده سازی آن‌را ملاحظه می‌نمائید.
سپس بازنویسی متد GetCustomersByCity بر اساس SampleContext فوق به صورت زیر خواهد بود که به کوئری‌های LINQ to SQL بسیار شبیه است:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CSampleContextTest
{
ISessionFactory _factory;

public CSampleContextTest(ISessionFactory factory)
{
_factory = factory;
}

public List<Customer> GetCustomersByCity(string city)
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (SampleContext db = new SampleContext(session))
{
var query = from x in db.Customers
where x.City == city
select x;
return query.ToList();
}
}
}
}
}
دریافت سورس برنامه تا این قسمت

و در تکمیل این بحث، می‌توان به لیستی از 101 مثال LINQ ارائه شده در MSDN اشاره کرد که یکی از بهترین و سریع ترین مراجع یادگیری مبحث LINQ است.


ادامه دارد ...