مطالب
بازسازی کد: گسترش امکانات کلاس های غریبه
هیچ کلاسی کامل نیست. در مواقع زیادی ممکن است یک کلاس نیاز به متدی داشته باشد که در آن وجود ندارد. در چنین شرایطی اگر سورس کلاس را در دست داشته باشیم به راحتی می‌توان رفتار مورد نظر را به آن اضافه کرد. اما اگر از کلاسهایی استفاده می‌کنیم که سورس آنها در دست نیست، حل این مورد کمی مشکل خواهد بود. برای مدیریت و رفع این مورد، دو بازسازی کد وجود دارند که به جهت همسویی این دو، آنها را در یک نوشتار پوشش می‌دهیم.
نیاز به متد جدید در یک کلاس خاص، نیازی مکرر در توسعه نرم افزار است. معمولا اگر این نیاز فقط در یک مورد بوجود بیاید موضوع خیلی سخت نیست و می‌توان در بدنه متد استفاده کننده، منطق را پیاده سازی کرد. اما زمانیکه تعداد استفاده‌ها از متد مورد نیاز بیشتر از یک بار باشد، کپی کردن روال آن کار درستی نیست و باید متدی برای این روال ایجاد کرد؛ اما کجا؟ 

ایجاد متد بیرونی  

در این روش در کلاس استفاده کننده، متدی برای نیاز جدید ساخته می‌شود. به طور مثال به تکه کد زیر توجه نمایید. در این مثال نیاز داریم در شیء نشان دهنده تاریخ، به روز بعد برسیم. برای این منظور می‌توانیم تکه کدی به صورت زیر داشته باشیم:  
DateTime newStart = new DateTime(previousEnd.Year, previousEnd.Month, previousEnd.Day + 1);
زمانیکه بدست آوردن روز بعدی در جاهای زیادی از کد نیاز باشد، باید این روال را در متدی پیاده سازی کرد. این متد می‌تواند بدنه‌ای به صورت زیر داشته باشد:  
private static DateTime NextDay(DateTime now) 
{ 
      return new DateTime(now.Year, now.Month, now.Day + 1); 
}

ایجاد کلاس توسعه دهنده برای کلاس غریبه 

زمانیکه تعداد متدهای جدید مورد نیاز روی یک کلاس غریبه کم است، روش اول روش قابل قبولی است. اما در مواردی تعداد متدهای جدید مورد نیاز زیاد می‌شوند. در چنین شرایطی بهتر است کلاسی را برای توسعه امکانات کلاس غریبه ایجاد کنیم و متدهای مورد نظر را در آن بنویسیم.
برای ایجاد این کلاس نیز دو روش وجود دارد:
روش اول: ارث بری از کلاس غریبه. این روش در شرایطی که کلاس غریبه به صورت sealed باشد، جواب نخواهد داد. به طور مثال تکه کد زیر را در نظر بگیرید. در این تکه کد با فرض این که کد کلاس Person در دست نیست و نیاز است متدی برای دریافت سن فرد، بر اساس سال تولد او به کلاس اضافه شود.  
public class MyPerson : Person 
{ 
    public int GetAge() 
    { 
        return 0; 
    } 
}
یکی از اشکالات این روش این است که برای استفاده از این کلاس و متد تعریف شده در آن، باید تمامی موارد مورد نیاز متد جدید را از کلاس Person، به نوع کلاس جدید تغییر داد. این تغییر در مقاطعی نیاز به Cast یا ایجاد شیء جدیدی با نوع جدیدی منجر خواهد شد.
روش دوم: ساختن wrapper به دور شیء کلاس غریبه. در این روش کلاسی ایجاد می‌شود و شیء‌ای از کلاس غریبه در آن ساخت شده و تمامی متدهای کلاس غریبه در آن تعریف می‌شوند. این متدها صرفا امر هدایت فرخوانی به متدهای کلاس اصلی را انجام می‌دهند. سپس متدهای جدیدی در این کلاس تعریف و پیاده سازی می‌شوند. برای ایجاد امکان محاسبه سن فرد می‌توان کلاسی را مانند کلاس زیر نوشت:  
public class PersonWrapper 
{ 
    private readonly Person _person; 
    public PersonWrapper(Person person) 
    { 
        _person = person; 
    } 
    public int GetAge() 
    { 
        return 0; 
    } 
}
دقت کنید که در این روش پیاده سازی نیز تمامی خصوصیات و متدهای کلاس اصلی در کلاس wrapper وجود خواهند داشت. استفاده از این کلاس به صورت زیر خواهد بود:  
var person = new Person(); 
var wrapper = new PersonWrapper(person); 
wrapper.GetAge();
در زبان برنامه نویسی سی شارپ امکانی به نام extension method وجود دارد که هدف آن پیاده سازی همین طراحی از طریق امکانات زبان است. برای مطالعه بیشتر این مبحث در زبان سی شارپ می‌توانید به اینجا مراجعه نمایید.  
مطالب
تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟
یکی از سوالات مصاحبه‌ای که اکثر مواقع پرسیده میشود، تفاوت Interface و  Abstract class می‌باشد؛ امیدوارم این مقاله برای شما مفید باشد.

Interface چیست ؟ 
به طور کلی  Interfaceها  یک قالب اجرائی برای کلاسها می‌باشند. بدین صورت که با تعریف مشخصات کلی متدها، بدون پیاده سازی آنها، کلاسهای مشتق شده را ملزم به پیاده سازی کامل آن متدها میکند. بنابراین فقط مشخصات متدها یک بار در Interface تعریف می‌شوند و هر جا که لازم باشد پس از ارث بری، متدهای آنها پیاده سازی می‌شوند. در کلیه نسخ دات نت، Interface‌ها با حرف I شروع میشوند و با این خصیصه از دیگر اجزاء، جدا و مشخص می‌شوند. تعریف آن بسیار شبیه کلاس‌ها میباشد؛ ولی با همان تفاوت که در بالا ذکر شد، یعنی متدهای آن‌ها فاقد کد است. اینترفیس‌ها سازنده و فیلد هم ندارند و نمی‌شود از روی آنها نمونه‌ای ایجاد کرد. 
 

مزایای  Interface ‌ها چیست ؟

در حالت عادی ارث بری از چند کلاس به طور هم زمان امکان پذیر نیست ولی Interface‌ها این مزیت را دارند که به هر تعداد که لازم است، کلاسهای مشتق شده از آنها ارث بری کنند. این موضوع یکی از مهم‌ترین مزایای Interface می‌باشد. هم چنین با استفاده از Interfaceها کد‌ها قابلیت بهتری در نگهداری، انعطاف پذیری و استفاده مجدد پیدا میکنند.

 

Abstract Class چیست ؟

کلاس Abstract، یکی از ابزارهای مهم OOP می‌باشد که نمی‌توان از آنها نمونه‌ای ساخت. به عبارتی دیگر نمی‌توانیم متغیری از کلاس Abstract تعریف کنیم. یک کلاس Abstract  شبیه Interface میباشد ولی با دیدی وسیعتر. این کلاسها می‌تواند دارای متدهای Abstract باشند که شبیه Interface فقط اعلام میشوند و باید در کلاسهای مشتق شده بازنویسی شوند. البته میتوان در این کلاسها متدهایی داشت که Abstract نیستند و احتیاجی به پیاده سازی آنها در کلاسهای مشتق شده ندارند.

باید توجه داشت که تنها متدهایی از کلاس abstract الزام به پیاده سازی دارند که صریحا کلمه‌ی abstract در تعریف آن متد ذکر شده باشد.
در واقع همین متد‌ها هم الزامی به پیاده سازی ندارند. یعنی می‌شود در subclass هم به صورت abstract ذکر شوند. البته به شرطی که subclass هم به صورت abstract تعریف شده باشد.
در ضمن کلاس abstract میتواند متد‌های ساده یا غیر abstract هم داشته باشد. همانطور که میدانید متد‌های غیر abstract باید بدنه داشته باشند و نیازی به پیاده سازی ندارند.
پس کلاس abstract هم میتواند متدهایی داشته باشد که باید پیاده سازی شوند و هم متدهایی داشته باشد که لازم نباشد پیاده سازی شوند.

با توجه به تعاریف ذکر شده کلاس Abstract  حالتی بین کلاسهای معمولی و Interface‌ها میباشد و کلاسی میباشد که غیر قطعی و ناتمام است که باید در سطح فرزندانش تکمیل شود .

 

 مزایای کلاسهای  Abstract چیست ؟

یکی از مزیت‌های کلاس Abstract  فراهم نمودن کلاسی پایه برای دیگر کلاسهای مشتق شده است؛ با این توضیح که متدهای آن می‌توانند کد نویسی شده باشند یا خیر. از طرفی پیاده سازی تمام متدهای Abstract در کلاس مشتق شده اجباری نیست (برخلاف Interface).

تعریف سطوح دسترسی برای متدها و خصوصیت‌ها مانند کلاسهای معمولی نیز یکی دیگر از مزیت‌های این کلاس‌ها است.

  

 تفاوت بین کلاسهای  Abstract  و  Interface

1- یک کلاس معمولی تنها می‌تواند از یک کلاس Abstract ارث بری کند ولی همان کلاس میتواند از چندین Interface ارث ببرد.

2- یک Interface  فقط میتواند اعلان متدها و خصوصیتها را داشته باشد؛ اما یک کلاس Abstract  علاوه بر آنها میتوانید متدها و خصوصیتهایی با کدهای کامل داشته باشد.

3- عناصر موجود در کلاس Abstract میتوانند مانند یک کلاس معمولی دارای سطح دسترسی باشند؛ ولی Interface‌ها فاقد این امکان هستند.

4- وقتی شما متدی را به کلاس Abstract اضافه می‌کنید، به طور خودکار به همه زیر کلاسها اعمال می‌شود؛ اما در Interface اگر متدی اضافه کنید باید در تمام زیر کلاسها آن را اعمال کنید .

5- کلاس‌های Abstract مانند کلاسهای معمولی می‌توانند دارای فیلد و عناصر دیگری (مثل ثابت‌ها) باشند؛ در حالیکه یک Interface فاقد این امکان می‌باشد. همچنین کلاس abstract میتواند شامل سازنده باشد، اما اینترفیس نمیتواند.

6- Abstract  یکی از انواع کلاس است؛ ولی Interface کلاس نیست .

7- اینترفیس تنها میتواند از اینترفیس ارث بری کند اما کلاس abstract میتواند از اینترفیس، کلاس Abstract و یا سایر کلاس‌ها ارث بری کند. 

  

چه زمانی از  Interface ‌ها و یا کلاسهای  Abstract  استفاده کنیم؟

- با توجه به توضیحات ذکر شده  مواقعی که نیاز به وراثت چند گانه داریم، باید از Interface استفاده کنیم؛ به دلیل اینکه این امکان در کلاس‌های Abstract  وجود ندارد.

- زمانی که بخواهیم تمام متدهای معرفی شده در کلاس پایه به طور کامل در کلاس مشتق شده پیاده شوند باید از Interface استفاده کنیم.

- وقتی در پروژه‌های بزرگ با تغییرات زیادی مواجه هستیم، استفاده از کلاس Abstract  توصیه می‌شود؛ چون با تغییر آن به طور خودکار تغییرات در کلاسهای مشتق شده اعمال می‌شوند.

- با توجه به اینکه به غیر از اعلان متدها و خصوصیت‌ها امکان تعریف عناصر دیگری در Interfaceها وجود ندارد، در صورتیکه ملزم به استفاده  از این عناصر باشیم، استفاده از کلاسهای Abstract  ضروری می‌باشد.

- در صورتی که نخواهیم کلیه متد‌ها در کلاس‌های مشتق شده پیاده سازی شوند و تعدادی از آنها را در کلاس پدر کدنویسی کنیم، باید از کلاس Abstract استفاده کنیم.

- به طور کلی یک Interface چارچوب و قابلیتهای یک کلاس را مشخص میکند و یک قرارداد است؛ ولی کلاس Abstract نوع کلاس را معین می‌کند. این تفاوت کمک بسیاری برای تشخیص زمان استفاده از این دو را به برنامه نویسان میدهد.

اشتراک‌ها
بررسی <IAsyncEnumerable<T در NET Core 3.

One of the most exciting features of .NET Core 3 and C# 8.0 has been the addition of IAsyncEnumerable<T> (aka async streams). But what's so special about it? What can we do now that wasn't possible before? 

بررسی <IAsyncEnumerable<T در NET Core 3.
مطالب
استفاده از چندین بانک اطلاعاتی به صورت همزمان در EF Code First
یکی از روش‌های تهیه‌ی برنامه‌های چند مستاجری، ایجاد بانک‌های اطلاعاتی مستقلی به ازای هر مشتری است؛ یا نمونه‌ی دیگر آن، برنامه‌هایی هستند که اطلاعات هر سال را در یک بانک اطلاعاتی جداگانه نگه‌داری می‌کنند. در ادامه قصد داریم، نحوه‌ی کار با این بانک‌های اطلاعاتی را به صورت همزمان، توسط EF Code first و در حالت استفاده از الگوی واحد کار و تزریق وابستگی‌ها، به همراه فعال سازی خودکار مباحث migrations و به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، بررسی کنیم.


مشخص سازی رشته‌های متفاوت اتصالی

فرض کنید برنامه‌ی جاری شما قرار است از دو بانک اطلاعاتی مشخص استفاده کند که تعاریف رشته‌های اتصالی آن‌ها در وب کانفیگ به صورت ذیل مشخص شده‌اند:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="Sample07Context" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbIoC;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
    <add name="Database2012" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
البته، ذکر این مورد کاملا اختیاری است و می‌توان رشته‌های اتصالی را به صورت پویا نیز در زمان اجرا مشخص و مقدار دهی کرد.


تغییر Context برنامه جهت پذیرش رشته‌های اتصالی پویای قابل تغییر در زمان اجرا

اکنون که قرار است کاربران در حین ورود به برنامه، بانک اطلاعاتی مدنظر خود را انتخاب کنند و یا سیستم قرار است به ازای کاربری خاص، رشته‌ی اتصالی خاص او را به Context ارسال کند، نیاز است Context برنامه را به صورت ذیل تغییر دهیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample07.DomainClasses;
 
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context
{
    public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public DbSet<Category> Categories { set; get; }
        public DbSet<Product> Products { set; get; }
 
        /// <summary>
        /// It looks for a connection string named Sample07Context in the web.config file.
        /// </summary>
        public Sample07Context()
            : base("Sample07Context")
        {
        }
 
        /// <summary>
        /// To change the connection string at runtime. See the SmObjectFactory class for more info.
        /// </summary>
        public Sample07Context(string connectionString)
            : base(connectionString)
        {
            //Note: defaultConnectionFactory in the web.config file should be set.
        }
 
 
        public void SetConnectionString(string connectionString)
        {
            this.Database.Connection.ConnectionString = connectionString;
        }
    }
}
در اینجا دو متد سازنده را مشاهده می‌کنید. سازنده‌ی پیش فرض، از رشته‌ای اتصالی با نامی مساوی Sample07Context استفاده می‌کند و سازنده‌ی دوم، امکان پذیرش یک رشته‌ی اتصالی پویا را دارد. مقدار پارامتر ورودی آن می‌تواند نام رشته‌ی اتصالی و یا حتی مقدار کامل رشته‌ی اتصالی باشد. حالت پذیرش نام رشته‌ی اتصالی زمانی مفید است که همانند مثال ابتدای بحث، این نام‌ها را پیشتر در فایل کانفیگ برنامه ثبت کرده باشید و حالت پذیرش مقدار کامل رشته‌ی اتصالی، جهت مقدار دهی پویای آن بدون نیاز به ثبت اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه مفید است.

یک متد دیگر هم در اینجا در انتهای کلاس به نام SetConnectionString تعریف شده‌است. از این متد در حین ورود کاربر به سایت می‌توان استفاده کرد. برای مثال حداقل دو نوع طراحی را می‌توان درنظر گرفت:
الف) کاربر با برنامه‌ای کار می‌کند که به ازای سال‌های مختلف، بانک‌های اطلاعاتی مختلفی دارد و در ابتدای ورود، یک drop down انتخاب سال کاری برای او درنظر گرفته شده‌است (علاوه بر سایر ورودی‌های استانداردی مانند نام کاربری و کلمه‌ی عبور). در این حالت بهتر است متد SetConnectionString نام رشته‌ی اتصالی را بر اساس سال انتخابی، در حین لاگین دریافت کند که اطلاعات آن در فایل کانفیگ سایت پیشتر مشخص شده‌است.
ب) کاربر یا مشتری پس از ورود به سایت، نیاز است صرفا از بانک اطلاعاتی خاص خودش استفاده کند. بنابراین اطلاعات تعریف کاربران و مشتری‌ها در یک بانک اطلاعاتی مجزا قرار دارند و پس از لاگین، نیاز است رشته‌ی اتصالی او به صورت پویا از بانک اطلاعاتی خوانده شده و سپس توسط متد SetConnectionString تنظیم گردد.


مدیریت سشن‌های رشته‌ی اتصالی جاری

پس از اینکه کاربر، در حین ورود مشخص کرد که از چه بانک اطلاعاتی قرار است استفاده کند و یا اینکه برنامه بر اساس اطلاعات ثبت شده‌ی او تصمیم‌گیری کرد که باید از کدام رشته‌ی اتصالی استفاده کند، نگهداری این رشته‌ی اتصالی نیاز به سشن دارد تا به ازای هر کاربر متصل به سایت منحصربفرد باشد. در مورد مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب، از نکات مطرح شده‌ی در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» استفاده خواهیم کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using StructureMap;
using StructureMap.Web;
using StructureMap.Web.Pipeline;
 
namespace EF_Sample07.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        public static void HttpContextDisposeAndClearAll()
        {
            HttpContextLifecycle.DisposeAndClearAll();
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // session manager setup
                ioc.For<ISessionProvider>().Use<DefaultWebSessionProvider>();
                ioc.For<HttpSessionStateBase>()
                   .Use(ctx => new HttpSessionStateWrapper(HttpContext.Current.Session));
 
                ioc.For<IUnitOfWork>()
                   .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use<Sample07Context>()
                    // Remove these 2 lines if you want to use a connection string named Sample07Context, defined in the web.config file.
                   .Ctor<string>("connectionString")
                   .Is(ctx => getCurrentConnectionString(ctx));
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.Policies.SetAllProperties(properties =>
                {
                    properties.OfType<IUnitOfWork>();
                    properties.OfType<ICategoryService>();
                    properties.OfType<IProductService>();
                    properties.OfType<ISessionProvider>();
                });
            });
        }
 
        private static string getCurrentConnectionString(IContext ctx)
        {
            if (HttpContext.Current != null)
            {
                // this is a web application
                var sessionProvider = ctx.GetInstance<ISessionProvider>();
                var connectionString = sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString");
                if (string.IsNullOrWhiteSpace(connectionString))
                {
                    // It's a default connectionString.
                    connectionString = "Database2012";
                    // this session value should be set during the login phase
                    sessionProvider.Store("CurrentConnectionStringName", connectionString);
                }
 
                return connectionString;
            }
            else
            {
                // this is a desktop application, so you can store this value in a global static variable.
                return "Database2012";
            }
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پویا سازی تامین رشته‌ی اتصالی را مشاهده می‌کنید. در مورد اینترفیس ISessionProvider و کلاس پایه HttpSessionStateBase پیشتر در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» بحث شد.
نکته‌ی مهم این تنظیمات، قسمت مقدار دهی سازنده‌ی کلاس Context برنامه به صورت پویا توسط IoC Container جاری است. در اینجا هر زمانیکه قرار است وهله‌ای از Sample07Context ساخته شود، از سازنده‌ی دوم آن که دارای پارامتری به نام connectionString است، استفاده خواهد شد. همچنین مقدار آن به صورت پویا از متد getCurrentConnectionString که در انتهای کلاس تعریف شده‌است، دریافت می‌گردد.
در این متد ابتدا مقدار HttpContext.Current بررسی شده‌است. این مقدار اگر نال باشد، یعنی برنامه‌ی جاری یک برنامه‌ی دسکتاپ است و مدیریت رشته‌ی اتصالی جاری آن‌را توسط یک خاصیت Static یا Singleton تعریف شده‌ی در برنامه نیز می‌توان تامین کرد. از این جهت که در هر زمان، تنها یک کاربر در App Domain جاری برنامه‌ی دسکتاپ می‌تواند وجود داشته باشد و Singleton یا Static تعریف شدن اطلاعات رشته‌ی اتصالی، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. اما در برنامه‌های وب، چندین کاربر در یک App Domain به سیستم وارد می‌شوند. به همین جهت است که مشاهده می‌کنید در اینجا از تامین کننده‌ی سشن، برای نگهداری اطلاعات رشته‌ی اتصالی جاری کمک گرفته شده‌است.

کلید این سشن نیز در این مثال مساوی CurrentConnectionStringName تعریف شده‌است. بنابراین در حین لاگین موفقیت آمیز کاربر، دو مرحله‌ی زیر باید طی شوند:
 sessionProvider.Store("CurrentConnectionString", "Sample07Context");
uow.SetConnectionString(WebConfigurationManager.ConnectionStrings[_sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString")].ConnectionString);
ابتدا باید سشن CurrentConnectionStringName به بانک اطلاعاتی انتخابی کاربر تنظیم شود. برای نمونه در این مثال خاص، از نام رشته‌ی اتصالی مشخص شده‌ی در وب کانفیگ برنامه (مثال ابتدای بحث) به نام Sample07Context استفاده شده‌است.
سپس از متد SetConnectionString برای خواندن مقدار نام مشخص شده در سشن CurrentConnectionStringName کمک گرفته‌ایم. هرچند سازنده‌ی کلاس Context برنامه، هر دو حالت استفاده از نام رشته‌ی اتصالی و یا مقدار کامل رشته‌ی اتصالی را پشتیبانی می‌کند، اما خاصیت this.Database.Connection.ConnectionString تنها رشته‌ی کامل اتصالی را می‌پذیرد (بکار رفته در متد SetConnectionString).

تا اینجا کار پویا سازی انتخاب و استفاده از رشته‌ی اتصالی برنامه به پایان می‌رسد. هر زمانیکه قرار است Context برنامه توسط IoC Container نمونه سازی شود، به متد getCurrentConnectionString رجوع کرده و مقدار رشته‌ی اتصالی را از سشن تنظیم شده‌‌ای به نام CurrentConnectionStringName دریافت می‌کند. سپس از مقدار آن جهت مقدار دهی سازنده‌ی دوم کلاس Context استفاده خواهد کرد.


مدیریت migrations خودکار برنامه در حالت استفاده از چندین بانک اطلاعاتی

یکی از مشکلات کار با برنامه‌های چند دیتابیسی، به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، پس از تغییری در ساختار مدل‌های برنامه است. از این جهت که اگر تمام بانک‌های اطلاعاتی به روز نشوند، کوئری‌های جدید برنامه که از خواص و فیلدهای جدید استفاده می‌کنند، دیگر کار نخواهند کرد. پویا سازی اعمال این تغییرات را می‌توان به صورت ذیل انجام داد:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.IoCConfig;
 
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            initDatabases();
        }
 
        private static void initDatabases()
        {
            // defined in web.config
            string[] connectionStringNames =
            {
                "Sample07Context",
                "Database2012"
            };
 
            foreach (var connectionStringName in connectionStringNames)
            {
                Database.SetInitializer(
                    new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>(connectionStringName));
 
                using (var ctx = new Sample07Context(connectionStringName))
                {
                    ctx.Database.Initialize(force: true);
                }
            }
        }
 
        void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            SmObjectFactory.HttpContextDisposeAndClearAll();
        } 
    }
}
نکته‌ی مهمی که در اینجا بکار گرفته شده‌است، مشخص سازی صریح سازنده‌ی شیء MigrateDatabaseToLatestVersion است. به صورت معمول در اکثر برنامه‌های تک دیتابیسی، نیازی به مشخص سازی پارامتر سازنده‌ی این کلاس نیست و در این حالت از سازنده‌ی بدون پارامتر کلاس Context برنامه استفاده خواهد شد. اما اگر سازنده‌ی آن‌را مشخص کنیم، به صورت خودکار از متد سازنده‌ای در کلاس Context استفاده می‌کند که پارامتر رشته‌ی اتصالی را به صورت پویا می‌پذیرد.
در این مثال خاص، متد initDatabases در حین آغاز برنامه فراخوانی شده‌است. منظور این است که اینکار در طول عمر برنامه تنها کافی است یکبار انجام شود و پس از آن است که EF Code first می‌تواند از رشته‌های اتصالی متفاوتی که به آن ارسال می‌شود، بدون مشکل استفاده کند. زیرا اطلاعات نگاشت کلاس‌های مدل برنامه به جداول بانک اطلاعاتی به این ترتیب است که کش می‌شوند و یا بر اساس کلاس Configuration به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال می‌گردند.


کدهای کامل این مثال را که در حقیقت نمونه‌ی بهبود یافته‌ی مطلب «EF Code First #12» است، از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
UoW-Sample
مسیرراه‌ها
الگوهای طراحی
الگوهای Gang Of Four

دسته تکوینی Creational
Abstract Factory
پیاده سازی Abstract Factory با جنریک ها
Buillder
Factory Method
ProtoType
Singleton
پشتیبانی توکار الگوی Singleton از دات نت 4 به بعد

دسته ساختاری Structural
Adapter
Bridge
Composite
Decorator
Facade
Flyweight
Proxy

دسته رفتاری Behavioral
Chain of Responsibility
Mediator
Command
Interpreter
Iterator
memento
Observer
State
Strategy
Template Method
Visitor

الگوهای همزمانی Concurrency Patterns

Active Object
Balking
Binding Properties
Double-Checked Locking
Event-Based Asyncronous
Guarded Suspension
Join
Lock
Monitor
Proactor
Reactor
ReadWrite Lock
Scheduler
Thread Pool
Thread-Local Storage

الگوهای معماری Architectural Pattern

Front Controller
Interceptor
MVC
MVP
n-Tier
Specification
Publish-Scribe
Service Locator
Active Record
Identity Map
Data Access Object
Data Transfer Object
ADR
Inversion Of Control 

 دیگر الگوها
Black Broad
  Business Delegate
Composite Entity
Dependency Injection
و یکی دیگر
Intercepting Filter
Lazy Loading
Mocking Object
Null Object
الگوی Special Case مکمل Null Object 
Object Pool
Servant
Tween
Type Tunnel
مطالب
الگوی شیء نال Null Object Pattern
این الگو شاید به نظر ساده برسد، ولی در بعضی موارد می‌تواند در سطوح بالاتر، کدهای تمیزتر و خلوت‌تری را در اختیار شما بگذارد. در مورد این الگو، در کتاب توسعه چابک عمو باب نیز آمده است. بسیاری ممکن است نسبت به این الگو جبهه بگیرند و بگویند که بررسی نال بودن یک شیء بهتر است و یا حتی رخ دادن خطای Null Pointer Exception در برنامه باعث می‌شود بتوانیم باگ‌ها را پیدا کنیم. در جواب باید گفت که این الگو قرار نیست در همه جا مورد استفاده قرار گیرد. در مثال زیر می‌توانید تا حدی به جایگاه استفاده از این الگو برسید. اینکه چگونه و در کجا از یک الگو استفاده کنید، به عهده برنامه نویس است.
کار این الگو در یک جمله این است که اگر متدی نتواند خروجی مناسبی را بدهد و به جای آن قرار باشد نال را برگشت دهد، به جای برگشت دادن نال، از یک شیء که هیچ رفتاری ندارد استفاده می‌کند و آن شیء را برمی‌گرداند تا در ادامه کد، بررسی نال بودن، یا خطای NPE رخ ندهد.

به عنوان مثال فرض کنید قرار است یک کاربر با نام کاربری Ali به سیستم وارد شود؛ در اینجا سه حالت وجود دارد:
  1. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی دارد.
  2. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی ندارد.
  3. این کاربر یافت نمی‌شود.

اگر در حالتیکه کاربر یافت نشود، بخواهیم نال برگردانیم، در ادامه‌ی کد باید بررسی نال بودن و یا گاها انتظار خطای NPE را داشته باشیم؛ یا اینکه در عوض از الگوی شیء نال بهره ببریم.

بدون استفاده از الگو
در این مثال ابتدا کلاس یوزر را می‌سازیم:
 public class User
    {
        public String Usernam { get; set; }
        public bool Authenticated { get; set; }
    }
در لایه سرویس هم خروجی را برمی‌گردانیم:
 public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
            else
            {
                return null;
            }
        }
در این حالت کد بعدی شما باید اینگونه باشد:
 var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("Ali");
            if (user != null && user.Authenticated)
            {
                Console.WriteLine("You are Authorized");
            }
همانطور که می‌بینید یک خط کد شرطی به سیستم اضافه شد و در یک سیستم بزرگتر این بررسی‌ها بیشتر شده و حتی در بعضی نقاط ممکن است با یک عدم بررسی، وقوع خطای NPE را افزایش دهید. حالا همین مثال بالا را با همین الگو جلو می‌بریم.

استفاده از الگو

ابتدا یک کلاس جدید را با ارث بری از کلاس یوزر می‌سازیم:
public class NullUser:User
    {
        public NullUser()
        {
            Authenticated = false;
        }
    }
این کلاس همان شیء نالی است که قرار است به جای خود عبارت Null برگشت دهیم:
  public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
                return new NullUser();
        }
بدین ترتیب در ادامه کد الزامی به بررسی نال نیست:
var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("xxx");
            if (user.Authenticated)
                Console.WriteLine("You are Authorized");

یک نکته اضافه تر اینکه، در صورتی که قصد دارید متدی را در کلاس پدر تحریف کنید، بهتر است یک اینترفیس یا کلاس انتزاعی را تعریف و هر دو کلاس را از آن ارث بری کنید که برای مثال بالا می‌شود اینترفیس IUser و  دو کلاس User و NullUser هم مشتقات آن.
مطالب
کمپین ضد IF !

بکارگیری بیش از حد If و خصوصا Switch برخلاف اصول طراحی شیءگرا است؛ تا این حد که یک کمپین ضد IF هم وجود دارد!



البته سایت فوق بیشتر جنبه تبلیغی برای سمینارهای گروه مذکور را دارد تا اینکه جنبه‌ی آموزشی/خود آموزی داشته باشد.

یک مثال کاربردی:
فرض کنید دارید یک سیستم گزارشگیری را طراحی می‌کنید. به جایی می‌رسید که نیاز است با Aggregate functions سروکار داشته باشید؛ مثلا جمع مقادیر یک ستون را نمایش دهید یا معدل امتیازهای نمایش داده شده را محاسبه کنید و امثال آن. طراحی متداول آن به صورت زیر خواهد بود:

using System.Collections.Generic;

using System.Linq;

namespace CircularDependencies
{
public enum AggregateFunc
{
Sum,
Avg
}

public class AggregateFuncCalculator
{
public decimal Calculate(IList<decimal> list, AggregateFunc func)
{
switch (func)
{
case AggregateFunc.Sum:
return getSum(list);
case AggregateFunc.Avg:
return getAvg(list);
default:
return 0m;
}
}

private decimal getAvg(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum() / list.Count;
}

private decimal getSum(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum();
}
}
}

در کلاس AggregateFuncCalculator یک متد Calculate داریم که توسط آن قرار است روی list دریافتی یک سری عملیات انجام شود. عملیات پشتیبانی شده هم توسط یک enum معرفی شده؛ برای مثال اینجا فقط جمع و میانگین پشتیبانی می‌شوند.
و مشکل طراحی این کلاس، همان switch است که برخلاف اصول طراحی شیء‌گرا می‌باشد. یکی از اصول طراحی شیءگرا بر این مبنا است که:
یک کلاس باید جهت تغییر، بسته اما جهت توسعه، باز باشد.

یعنی چی؟
داستان طراحی Aggregate functions که فقط به جمع و میانگین خلاصه نمی‌شود. امروز می‌گویند واریانس چطور؟ فردا خواهند گفت حداقل و حداکثر چطور؟ پس فردا ...
به عبارتی این کلاس جهت تغییر بسته نیست و هر روز باید بر اساس نیازهای جدید دستکاری شود.

چکار باید کرد؟
آیا می‌توانید در کلاس AggregateFuncCalculator یک الگوی تکراری را تشخیص دهید؟ الگوی تکراری موجود، محاسبات بر روی یک لیست است. پس می‌شود بر اساس آن یک اینترفیس عمومی را تعریف کرد:

public interface IAggregateFunc

{
decimal Calculate(IList<decimal> list);
}

اکنون هر کدام از پیاده سازی‌های موجود در کلاس AggregateFuncCalculator را به یک کلاس جدا منتقل خواهیم کرد تا یک اصل دیگر طراحی شیءگرا نیز محقق شود:
هر کلاس باید تنها یک کار را انجام دهد.

public class Sum : IAggregateFunc

{
public decimal Calculate(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum();
}
}

public class Avg : IAggregateFunc
{
public decimal Calculate(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum() / list.Count;
}
}

تا اینجا 2 هدف مهم حاصل شده است:
- کم کم کلاس AggregateFuncCalculator دارد خلوت می‌شود. قرار است هر کلاس یک کار را بیشتر انجام ندهد.
- برنامه از بسته بودن جهت توسعه هم خارج شده است (یکی دیگر از اصول طراحی شیءگرا). اگر تعاریف توابع محاسباتی را تماما در یک کلاس قرار دهیم صاحب اول و آخر آن کتابخانه خودمان خواهیم بود. این کلاس بسته است جهت تغییر. اما با معرفی IAggregateFunc، من امروز 2 تابع را تعریف کرد‌ه‌ام، شما فردا توابع خاص خودتان را تعریف کنید. باز هم برنامه کار خواهد کرد. نیازی نیست تا من هر روز یک نگارش جدید از کتابخانه را ارائه دهم که در آن فقط یک تابع دیگر اضافه شده است.

اکنون یکی از چندین و چند روش بازنویسی کلاس AggregateFuncCalculator به صورت زیر می‌تواند باشد

public class AggregateFuncCalculator

{
public decimal Calculate(IList<decimal> list, IAggregateFunc func)
{
return func.Calculate(list);
}
}

بله! دیگر سوئیچی در کار نیست. این کلاس تنها یک کار را انجام می‌دهد. همچنین دیگر نیازی به تغییر هم ندارد (محاسبات از آن خارج شده) و باز است جهت توسعه (شما نگارش‌های دلخواه IAggregateFunc دیگر خود را توسعه داده و استفاده کنید).