Even though C# 8.0 is still months away, planning has begun for C# 8.x. Some of these features are new, while others were previously considered for C# 8. And as always, this list is subject to change.
الگوی Composite
الگوی Composite در عمل یک Collection Pattern (الگوی مجموعه ای) است. که میتوان در درون آن ترکیبی از زیر مجموعههای مختلف را قرار داد و سپس هر زیر مجموعه را به نوبه خود فراخوانی نمود.به بیان دیگر الگوی Composite به ما کمک میکند که در یک ساختار درختی بتوانیم مجموعه ای (Collection ی)،از بخشی از آبجکتهای سلسله مراتبی را نمایش دهیم. این الگو به Client اجازه میدهد، که رفتار یکسانی نسبت به یک Collection ی از آبجکتها یا یک آبجکت تنها داشته باشد.
مثالهای متعددی میتوان از الگوی Composite زد، که در ذیل به چند نمونه از آنها میپردازیم:
نمونه اول: همانطور که میدانیم یک سازمان از بخشهای مختلفی تشکیل شده است، که بصورت سلسله مراتبی با یکدیگر در ارتباط میباشند، چنانچه بخواهیم بخشها و زیر مجموعههای تابعه آنها را بصورت آبجکت نگهداری نماییم، یکی از بهترین الگوهای پیشنهاد شده الگوی Composite میباشد.
نمونه دوم: در بحث حسابداری،یک حساب کل از چندین حساب معین تشکیل شده است و هر حساب معین نیز از چندین سرفصل حسابداری تشکیل میشود. بنابراین برای نگهداری آبجکتهای معین مرتبط به حساب کل، میتوان آنها را در یک Collection قرار داد. و هر حساب معین را میتوان،در صورت داشتن چندین سرفصل در مجموعه خود به عنوان یک Collection در نظر گرفت. برای دسترسی به هر حساب معین و سرفصلهای زیر مجموعه آن نیز میتوان از الگوی Composite استفاده نمود.
نمونه سوم: یک File System را در نظر بگیرید،که ساختارش از File و Folder تشکیل شده است. و میتواند یک ساختار سلسله مراتبی داشته باشد.بطوریکه درون هر Folder میتواند یک یا چند File یا Folder قرار گیرد. و در درون Folderهای زیر مجموعه میتوان چندین File یا Folder دیگر قرار داد.اگر بخواهیم به عنوان نمونه شکل ساختار درختی File و فولدر را نمایش دهیم بصورت زیر خواهد بود:
در ساختار درختی به Folder شاخه یا Branch گویند، چون میتواند زیر شاخههای دیگری نیز در خود داشته باشد. و به File برگ یا Leaf گویند.برگ نمیتواند زیر مجموعه ای داشته باشد. در واقع برگ (Leaf) بیانگر انتهای یک شاخه میباشد.
نمونه آخر:می توان به ساختار منوها در برنامهها اشاره نمود.هر منو میتواند شامل چندین زیر منو باشد. و همان زیر منوها میتوانند از چندین زیر منوی دیگر تشکیل شوند. این ساختار نیز یک ساختار سلسله مراتبی میباشد، و برای نگهداری آبجکتهای یک مجموعه میتوان از الگوی Composite استفاده نمود.
الگوی Composite از سه Component اصلی تشکیل شده است،که یکایک آنها را بررسی میکنیم:
- Component: کلاس پایه ای است که در آن متدها یا Functionalityهای مشترک تعریف میگردد. Component میتواند یک Abstract Class یا Interface باشد.
- Leaf : به آبجکتهای گفته میشود که هیچ Child ی ندارند. و فقط یک آبجکت مستقل تنها میباشد. کلاس Leaf متدهای مشترک تعریف شده در Component را پیاده سازی میکند.اگر مثال File و Folder را بخاطر آورید،File یک آبجکت از نوع Leaf است چون نمیتواند هیچ فرزندی داشته باشد و یک آبجکت تنها میباشد.
- Composite: کلاس فوق Collection ی از آبجکتها را در خود نگهداری میکند، به عبارتی در Composite میتوان بخشی از ساختار درختی را قرار داد، که این ساختار میتواند ترکیبی از آبجکتهای Leaf و Composite باشد. در مثال File و Folder، یک Folder را میتوان به عنوان Composite در نظر گرفت،زیرا که یک Folder میتواند چندین File یا Folder را در خود جای دهد. در کلاس Composite معمولا متدهایی همچون Add (افزودن Remove،( Child (حذف یک Child) و غیرو... وجود دارد.
public interface Icomponent { void Display(int depth); }
public class Leaf:Icomponent { private String name = string.Empty; public Leaf(string name) { this.name = name; } public void Display(int depth) { Console.WriteLine(new String('-', depth) + ' ' + name); } }
public class Composite:Icomponent { private List<Icomponent> _children = new List<Icomponent>(); private String name = String.Empty; public Composite(String sname) { this.name = sname; } public void Add(Icomponent component) { _children.Add(component); } public void Remove(Icomponent component) { _children.Remove(component); } public void Display(int depth) { Console.WriteLine(new String('-', depth) + ' ' + name); // Recursively display child nodes foreach (Icomponent component in _children) { component.Display(depth + 2); } } }
class Program { static void Main(string[] args) { // Create a tree structure Composite root = new Composite("root"); root.Add(new Leaf("Leaf A")); root.Add(new Leaf("Leaf B")); Composite comp = new Composite("Composite X"); comp.Add(new Leaf("Leaf XA")); comp.Add(new Leaf("Leaf XB")); root.Add(comp); root.Add(new Leaf("Leaf C")); // Add and remove a leaf Leaf leaf = new Leaf("Leaf D"); root.Add(leaf); root.Remove(leaf); // Recursively display tree root.Display(1); Console.ReadKey(); } }
بررسی Async Streams در C# 8.0
لیست ویژگیهای غیرقطعی C# 12
چرا به ابزارهای مدیریت حالت نیاز داریم؟
به محض رد شدن از مرز پیاده سازی امکانات اولیهی یک برنامه، نیاز به ابزارهای مدیریت حالت نمایان میشوند؛ خصوصا زمانیکه نیاز است با اطلاعات قابل توجهی سر و کار داشت. مهمترین دلیل استفادهی از یک ابزار مدیریت حالت، مدیریت منطق تجاری برنامه است. منطق نمایشی برنامه مرتبط است به نحوهی نمایش اجزای آن در صفحه؛ مانند نمایش یک صفحهی مودال، تغییر رنگ عناصر با عبور کرسر ماوس از روی آنها و در کل منطقی که مرتبط و یا وابستهی به هدف اصلی برنامه نیست. از سوی دیگر منطق تجاری برنامه مرتبط است با مدیریت، تغییر و ذخیره سازی اشیاء تجاری مورد نیاز آن؛ مانند اطلاعات حساب کاربری شخص و دریافت اطلاعات برنامه از یک API که مختص به برنامهی خاص ما است و به همین دلیل نیاز به ابزاری برای مدیریت بهینهی آن وجود دارد. برای مثال اینکه در کجا باید منطق تجاری و نمایشی را به هم متصل کرد، میتواند چالش بر انگیر باشد. چگونه باید اطلاعات کاربر را ذخیره کرد؟ چگونه React باید متوجه شود که اطلاعات ما تغییر کردهاست و در نتیجهی آن کامپوننتی را مجددا رندر کند؟ یک ابزار مدیریت حالت، تمام این مسایل را به نحو یکدستی در سراسر برنامه، مدیریت میکند.
اگر از یک ابزار مدیریت حالت استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد تمام اطلاعات منطق تجاری را در داخل state کامپوننتها ذخیره کنیم که توصیه نمیشود؛ چون مقیاس پذیر نیست. برای مثال فرض کنید قرار است تمام اطلاعات state را داخل یک کامپوننت ذخیره کنیم. هر زمانیکه بخواهیم این state را از طریق یک کامپوننت فرزند تغییر دهیم، نیاز خواهد بود این اطلاعات را به والد آن کامپوننت ارسال کنیم که اگر از تعداد زیادی کامپوننت تو در تو تشکیل شده باشد، زمانبر و به همراه کدهای تکراری زیادی خواهد بود. همچنین اینکار سبب رندر مجدد کل برنامه با هر تغییری در state آن میشود که غیرضروری بوده و کارآیی برنامه را کاهش میدهد. به علاوه در این بین مشخص نیست هر قسمت از state، از کدام کامپوننت تامین شدهاست. به همین جهت نیاز به روشی برای مدیریت حالت در بین کامپوننتهای برنامه وجود دارد.
داشتن تنها یک محل برای ذخیره سازی state در برنامه
همانطور که در قسمت 8 ترکیب کامپوننتها در سری React 16x بررسی کردیم، هر کامپوننت در React، دارای state خاص خودش است و این state از سایر کامپوننتها کاملا مستقل و ایزولهاست. این مورد با بزرگتر شدن برنامه و برقراری ارتباط بین کامپوننتها، مشکل ایجاد میکند. برای مثال اگر بخواهیم دکمهای را در صفحه قرار داده و توسط این دکمه درخواست صفر شدن مقدار هر کدام از شمارشگرها را صادر کنیم، با صفر کردن value هر کدام از این کامپوننتها، اتفاقی رخ نمیدهد. چون state محلی این کامپوننتها، با سایر اجزای صفحه به اشتراک گذاشته نمیشود و باید آنرا تبدیل به یک controlled component کرد، بطوریکه دارای local state خاص خودش نیست و تمام دادههای دریافتی را از طریق this.props دریافت میکند و هر زمانیکه قرار است دادهای تغییر کند، رخدادی را به والد خود صادر میکند. بنابراین این کامپوننت به طور کامل توسط والد آن کنترل میشود. تازه این روش در مورد کامپوننتهایی صدق میکند که رابطهی والد و فرزندی بین آنها وجود دارد. اگر چنین رابطهای وجود نداشت، باید state را به یک سطح بالاتر انتقال داد. برای مثال باید state کامپوننت Counters را به والد آن که کامپوننت App است، منتقل کرد. پس از آن چون کامپوننتهای ما، از کامپوننت App مشتق میشوند، اکنون میتوان این state را به تمام فرزندان App توسط props منتقل کرد و به اشتراک گذاشت. این مورد هم مانند مثال انتقال اطلاعات کاربر لاگین شدهی به سیستم، به تمام زیر قسمتهای برنامه، نیاز به ارسال اطلاعات از طریق props یک کامپوننت، به کامپوننت بعدی را دارد و به همین ترتیب برای مابقی که به props drilling مشهور است و روش پسندیدهای نیست.
Redux چیست؟ ذخیره سازی کل درخت state یک برنامه، در یک محل. به این ترتیب به یک شیء جاوا اسکریپتی بزرگ خواهیم رسید که در برگیرندهی تمام state برنامهاست. یکی از مزایای آن امکان serialize و deserialize کل این شیء، به سادگی است. برای مثال توسط متد JSON.stringify میتوان آنرا در جائی ذخیره کرد و سپس آنرا به صورت یک شیء جاو اسکریپتی در زمانی دیگر بازیابی کرد. یکی از مزایای آن، امکان بازیابی دقیق شرایط کاربری است که دچار مشکل شدهاست و سپس دیباگ و رفع مشکل او، در زمانی دیگر.
تاریخچهای از سیستمهای مدیریت حالت
همه چیز با AngularJS 1x شروع شد که از data binding دو طرفه پشتیبانی میکرد. هرچند این روش برای همگام نگه داشتن View و مدل برنامه، مفید است، اما در Viewهای پیچیده، برنامه را کند میکند. در همین زمان فیسبوک، روش مدیریت حالتی را به نام Flux ارائه داد که از data binding یک طرفه پشتیبانی میکرد. به این معنا که در این روش، همواره اطلاعات از View به مدل، جریان پیدا میکند. کار کردن با آن سادهاست؛ چون نیازی نیست حدس زده شود که اکنون جریان اطلاعات از کدام سمت است. اما مشکل آن عدم هماهنگی model و view، در بعضی از حالات است. Flux از این جهت به وجود آمد که مدیریت حالت در برنامههای React آن زمان، پیچیده بود و مقیاس پذیری کمی داشت (پیش از ارائهی Context و Hooks). در کل Flux صرفا یکسری الگوی مدیریت حالت را بیان میکند و یک کتابخانهی مجزا نیست. بر مبنای این الگوها و قراردادها، میتوان کتابخانههای مختلفی را ایجاد کرد. از این رو در سال 2015، کتابخانههای زیادی مانند Reflux, Flummox, MartyJS, Alt, Redux و غیره برای پیاده سازی آن پدید آمدند. در این بین، کتابخانهی Redux ماندگار شد و پیروز این نبرد بود!
توابع خالص و ناخالص (Pure & Impure Functions)
پیش از شروع بحث، نیاز است با یکسری از واژهها مانند توابع خالص و ناخالص آشنا شد. این نکات از این جهت مهم هستند که Redux فقط با توابع خالص کار میکند.
توابع خالص: تعدادی آرگومان را دریافت کرده و بر اساس آنها، مقداری را باز میگردانند.
// Pure const add = (a, b) => { return a + b; }
توابع ناخالص: این نوع توابع سبب تغییراتی در متغیرهایی خارج از میدان دید خود میشوند و یا به همراه یک سری اثرات جانبی (side effects) مانند تعامل با دنیای خارج (وجود یک console.log در آن تابع و یا دریافت اطلاعاتی از یک API خارجی) هستند.
// Impure const b; const add = (a) => { return a + b; }
// Impure const add = (a, b) => { console.log('lolololol'); return a + b; }
// Impure const add = (a, b) => { Api.post('/add', { a, b }, (response) => { // Do something. }); };
روشهایی برای جلوگیری از تغییرات در اشیاء در جاوا اسکریپت
ایجاد تغییرات در آرایهها و اشیاء (Mutating arrays and objects) نیز ناخالصی ایجاد میکند؛ از این جهت که سبب تغییراتی در دنیای خارج (خارج از میدان دید تابع) میشویم. به همین جهت نیاز به روشهایی وجود دارد که از این نوع تغییرات جلوگیری کرد:
// Copy object const original = { a: 1, b: 2 }; const copy = Object.assign({}, original);
برای مثال در React، برای انجام رندر نهایی، در پشت صحنه کار مقایسهی اشیاء صورت میگیرد. به همین جهت اگر همان شیءای را که ردیابی میکند تغییر دهیم، دیگر نمیتواند به صورت مؤثری فقط قسمتهای تغییر کردهی آنرا تشخیص داده و کار رندر را فقط بر اساس آنها انجام دهد و مجبور خواهد شد کل یک شیء را بارها و بارها رندر کند که اصلا بهینه نیست. به همین جهت، ایجاد تغییرات مستقیم در شیءای که به state آن انتساب داده میشود، مجاز نیست.
متد Object.assign، چندین شیء را نیز میتواند با هم یکی کند و شیء جدیدی را تشکیل دهد:
// Extend object const original = { a: 1, b: 2 }; const extension = { c: 3 }; const extended = Object.assign({}, original, extension);
// Copy object const original = { a: 1, b: 2 }; const copy = { ...original };
// Extend object const original = { a: 1, b: 2 }; const extension = { c: 3 }; const extended = { ...original, ...extension };
روشهایی برای جلوگیری از تغییرات در آرایهها در جاوا اسکریپت
متد slice آرایهها نیز بدون ذکر آرگومانی، یک کپی از آرایهی اصلی را ایجاد میکند:
// Copy array const original = [1, 2, 3]; const copy = [1, 2, 3].slice();
// Copy array const original = [1, 2, 3]; const copy = [ ...original ];
// Extend array const original = [1, 2, 3]; const extended = original.concat(4); const moreExtended = original.concat([4, 5]);
معادل قطعه کد فوق در ES-6 و به همراه spread operator آن به صورت زیر است:
// Extend array const original = [1, 2, 3]; const extended = [ ...original, 4 ]; const moreExtended = [ ...original, ...extended, 5 ];
مفاهیم ابتدایی Redux
در Redux برای ایجاد تغییرات در شیء کلی state، از مفهومی به نام dispatch actions استفاده میشود. action در اینجا به معنای رخدادن چیزی است؛ مانند کلیک بر روی یک دکمه و یا دریافت اطلاعاتی از یک API. در این حالت مقایسهای بین وضعیت قبلی state و وضعیت فعلی آن صورت میگیرد و تغییرات مورد نیاز جهت اعمال به UI، محاسبه خواهند شد.
اصلیترین جزء Redux، تابعی است به نام Reducer. این تابع، یک تابع خالص است و دو آرگومان را دریافت میکند:
تابع Reducer، بر اساس action و یا رخدادی، ابتدا کل state برنامه را دریافت میکند و سپس خروجی آن بر اساس منطق این تابع، یک state جدید خواهد بود. اکنون که این state جدید را داریم، برنامهی React ما میتواند به تغییرات آن گوش فرا داده و بر اساس آن، UI را به روز رسانی کند. به این ترتیب کار اصلی مدیریت state، به خارج از برنامهی React منتقل میشود.
در این تصویر، تابع action creator را هم ملاحظه میکند که کاملا اختیاری است. یک action میتواند یک رشته و یا یک عدد باشد. با پیچیده شدن برنامه، نیاز به ارسال یکسری متادیتا و یا اطلاعات بیشتری از اکشن رسیدهاست. کار action creator، ایجاد شیء action، به صورت یک دست و یکنواخت است تا دیگر نیازی به ایجاد دستی آن نباشد.
مزایای کار با Redux
- داشتن یک مکان مرکزی برای ذخیره سازی کلی حالت برنامه (به آن «source of truth» و یا store هم گفته میشود): به این ترتیب مشکل ارسال خواص در بین کامپوننتهای عمیق و چند سطحی، برطرف شده و هر زمانیکه نیاز بود، از آن اطلاعاتی را دریافت و یا با قالب خاصی، آنرا به روز رسانی میکنند.
- رسیدن به بهروز رسانیهای قابل پیش بینی state: هرچند در حالت کار با Redux، یک شیء بزرگ جاوا اسکریپتی، کل state برنامه را تشکیل میدهد، اما امکان کار مستقیم با آن و تغییرش وجود ندارد. به همین جهت است که برای کار با آن، باید رویدادی را از طریق actionها به تابع Reducer آن تحویل داد. چون Reducer یک تابع خالص است، با دریافت یک سری ورودی مشخص، همواره یک خروجی مشخص را نیز تولید میکند. به همین جهت قابلیت ضبط و تکرار را پیدا میکند؛ همان بحث serialize و deseriliaze، توسط ابزاری مانند: logrocket. به علاوه قابلیت undo و redo را نیز میتوان به این ترتیب پیاده سازی کرد (state جدید محاسبه شده، مشخص است، کل state قبلی را نیز داریم یا میتوان ذخیره کرد و سپس برای undo، آنرا جایگزین state جدید نمود). افزونهی redux dev tools نیز قابلیت import و export کل state را به همراه دارد.
- چون تابع Reducer، یک تابع خالص است و همواره خروجیهای مشخصی را به ازای ورودیهای مشخصی، تولید میکند، آزمایش کردن، پیاده سازی و حتی logging آن نیز سادهتر است. در این بین حتی یک افزونهی مخصوص نیز برای دیباگ آن تهیه شدهاست: redux-devtools-extension. تابع خالص، تابعی است که به همراه اثرات جانبی نیست (side effects)؛ به همین جهت عملکرد آن کاملا قابل پیش بینی بوده و آزمون پذیری آن به دلیل نداشتن وابستگیهای خارجی، بسیار بالا است.
Context API خود React چطور؟
در قسمت 33 سری React 16x، مفهوم React Context را بررسی کردیم. پس از معرفی آن با React 16.3، مقالات زیادی منتشر شدند که ... Redux مردهاست (!) و یا بجای Redux از React context استفاده کنید. اما واقعیت این است که React Redux در پشت صحنه از React context استفاده میکند و تابع connect آن دقیقا به همین زیر ساخت متصل میشود.
کار با Redux مزایایی مانند کارآیی بالاتر، با کاهش رندرهای مجدد کامپوننتها، دیباگ سادهتر با افزونههای اختصاصی و همچنین سفارشی سازی، مانند نوشتن میانافزارها را به همراه دارد. اما شاید واقعا نیازی به تمام این امکانات را هم نداشته باشید؛ اگر هدف، صرفا انتقال سادهتر اطلاعات بوده و برنامهی مدنظر نیز کوچک است. React Context برخلاف Redux، نگهدارندهی state نیست و بیشتر هدفش محلی برای ذخیره سازی اطلاعات مورد استفادهی در چندین و چند کامپوننت تو در تو است. هرچند شبیه به Redux میتوان اشارهگرهایی از متدها را به استفاده کنندگان از آن ارسال کرد تا سبب بروز رویدادها و اکشنهایی در کامپوننت تامین کنندهی Contrext شوند (یا یک کتابخانهی ابتدایی شبیه به Redux را توسط آن تهیه کرد). بنابراین برای انتخاب بین React Context و Redux باید به اندازهی برنامه، تعداد نفرات تیم، آشنایی آنها با مفاهیم Redux دقت داشت.
هرچند بسیاری از قابلیتهای C# 8.0 در خود کامپایلر #C پیاده سازی شدهاند، اما برای مثال قابلیتی مانند «پیاده سازی پیشفرض اینترفیسها» نیاز به یک runtime جدید دارد که به همراه NET Core 3.0. ارائه میشود. بنابراین NET Full 4x. شاهد پیاده سازی C# 8.0 نخواهد بود. همچنین یک سری از قابلیتهای C# 8.0 وابستهی به NET Standard 2.1. و netcoreapp3.0 هستند؛ مانند نوعهای جدید System.IAsyncDisposable و یا System.Range. به همین جهت است که برای کار با C# 8.0، حتما نیاز به نصب NET Core 3.0. نیز میباشد و به روز رسانی کامپایلر #C کافی نیست.
چه نگارشهایی از Visual Studio از NET Core 3.0. پشتیبانی میکنند؟
مطابق مستندات رسمی موجود، یک چنین جدولی در مورد نگارشهای مختلف NET Core. و نگارشهای ویژوال استودیوهایی از که از آنها پشتیبانی میکنند، وجود دارد:
.NET Core SDK | .NET Core Runtime | Compatible Visual Studio | MSBuild | Notes |
---|---|---|---|---|
2.1.5nn | 2.1 | 2017 | 15 | Installed as part of VS 2017 version 15.9 |
2.1.6nn | 2.1 | 2019 | 16 | Installed as part of VS 2019 |
2.2.1nn | 2.2 | 2017 | 15 | Installed manually |
2.2.2nn | 2.2 | 2019 | 16 | Installed as part of VS 2019 |
3.0.1nn | 3.0 (Preview) | 2019 | 16 | Installed manually |
بنابراین فقط VS 2019 است که قابلیت پشتیبانی از NET Core 3.0. را دارد. به همین جهت اگر قصد دارید با ویژوال استودیو کار کنید، نصب VS 2019 برای کار با C# 8.0 الزامی است.
فعالسازی C# 8.0 در ویژوال استودیو 2019
در زمان نگارش این مطلب، NET Core 3.0. در حالت پیشنمایش، ارائه شدهاست. به همین جهت جزء یکپارچهی VS 2019 محسوب نشده و باید جداگانه نصب شود:
- برای این منظور ابتدا نیاز است آخرین نگارش NET Core 3.0 SDK. را دریافت و نصب کنید.
- سپس از منوی Tools | Options، گزینهی Projects and Solutions را انتخاب و در ادامه گزینهی Use previews of the .NET Core SDK را انتخاب کنید.
- پس از آن، این SDK جدید NET Core. به صورت زیر قابل انتخاب خواهد بود:
البته انتخاب شماره SDK صحیح به تنهایی برای کار با C# 8.0 کافی نیست؛ بلکه باید شمارهی زبان مورد استفاده را نیز صریحا انتخاب کرد:
برای اینکار بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینهی Properties آنرا انتخاب کنید. سپس در اینجا در برگهی Build، بر روی دکمهی Advanced کلیک کنید تا بتوان شماره نگارش زبان را مطابق تصویر فوق انتخاب کرد. در اینجا بجای C# 8.0 (beta)، گزینهی unsupported preview را نیز میتوانید انتخاب کنید.
یک نکته: خلاصهی تمام این مراحل، منوها و تصاویر، همان تنظیمات فایل csproj است که در ادامه بررسی میکنیم.
فعالسازی C# 8.0 در VSCode
مدتها است که برای کار با NET Core. نیازی به استفادهی از نگارش کامل ویژوال استودیو نیست. همینقدر که VSCode را به همراه افزونهی #C آن نصب کرده باشید، میتوانید برنامههای مبتنی بر NET Core. را بر روی سیستم عاملهای مختلفی که NET Core SDK. بر روی آنها نصب شدهاست، توسعه دهید.
پشتیبانی ابتدایی از C# 8.0، با نگارش v1.18.0 افزونهی #C مخصوص VSCode ارائه شد. بنابراین هم اکنون اگر آخرین نگارش آنرا نصب کرده باشید، امکان کار با پروژههای NET Core 3.0 و C# 8.0 را نیز دارید.
بنابراین در اینجا به صورت خلاصه:
- ابتدا باید NET Core 3.0 SDK. را به صورت جداگانهای دریافت و نصب کنید.
- سپس آخرین نگارش افزونهی #C مخصوص VSCode را نیز نصب کنید.
- در آخر، یک پوشهی جدید را ایجاد کرده و در خط فرمان دستور dotnet new console را صادر کنید. این دستور بر اساس آخرین شماره نگارش SDK نصب شده، یک پروژهی جدید کنسول را ایجاد میکند که ساختار فایل csproj آن به صورت زیر است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <OutputType>Exe</OutputType> <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> </PropertyGroup> </Project>
- یا معادل همان گزینهی unsupported preview در تصویر سوم این مطلب:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <OutputType>Exe</OutputType> <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> <LangVersion>preview</LangVersion> </PropertyGroup> </Project>
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <OutputType>Exe</OutputType> <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework> <LangVersion>8.0</LangVersion> </PropertyGroup> </Project>
یک نکته: در اینجا نمیتوان LangVersion را به latest تنظیم کرد؛ چون C# 8.0 هنوز در مرحلهی بتا است. زمانیکه از مرحلهی بتا خارج شد، مقدار پیشفرض آن دقیقا latest خواهد بود و ذکر صریح آن غیر ضروری است. انتخاب latest در اینجا به latest minor version یا همان نگارش C# 7.3 فعلی (آخرین نگارش پایدار زبان #C در زمان نگارش این مطلب) اشاره میکند.
Rider و پشتیبانی از C# 8.0
Rider 2019.1 نیز به همراه پشتیبانی از C# 8.0 ارائه شدهاست و میتواند گزینهی مطلوب دیگری برای توسعهی برنامههای مبتنی بر NET Core. باشد.
نصب NET Core 3.0 SDK. و عدم اجرای برنامههای پیشین
یکی از مزایای کار با NET Core.، امکان نصب چندین نوع مختلف SDK آن، به موازت هم است؛ بدون اینکه بر روی یکدیگر تاثیری بگذارند. البته این نکته را باید درنظر داشت که برنامههای NET Core. بدون وجود فایل مخصوص global.json در پوشهی ریشهی آنها، همواره از آخرین نگارش SDK نصب شده، برای اجرا استفاده خواهند کرد. اگر این مورد بر روی کار شما تاثیرگذار است، میتوانید شماره SDK مورد استفادهی برنامهی خود را قفل کنید، تا SDKهای جدید نصب شده، به عنوان SDK پیشفرض برنامههای پیشین، انتخاب نشوند. بنابراین ابتدا لیست SDKهای نصب شده را با دستور زیر پیدا کنید:
> dotnet --list-sdks
> dotnet new globaljson --sdk-version 2.2.300 > type global.json
توسعه تطابق الگو با C#8
C# 7 introduced pattern matching with the extension of the switch statement and the is operator offering the const pattern, the type pattern, and the var pattern. With C# 8 an extension of pattern matching is planned, including the property pattern, the recursive pattern, and a new switch – the switch expression.