مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت چهارم

در این قسمت یک مثال ساده از insert ، load و delete را بر اساس اطلاعات قسمت‌های قبل با هم مرور خواهیم کرد. برای سادگی کار از یک برنامه Console استفاده خواهد شد (هر چند مرسوم شده است که برای نوشتن آزمایشات از آزمون‌های واحد بجای این نوع پروژه‌ها استفاده شود). همچنین فرض هم بر این است که database schema برنامه را مطابق قسمت قبل در اس کیوال سرور ایجاد کرده اید (نکته آخر بحث قسمت سوم).

یک پروژه جدید از نوع کنسول را به solution برنامه (همان NHSample1 که در قسمت‌های قبل ایجاد شد)، اضافه نمائید.
سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه کنید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHSample1.dll : در قسمت‌های قبل تعاریف موجودیت‌ها و نگاشت‌ آن‌ها را در این پروژه class library ایجاد کرده بودیم و اکنون قصد استفاده از آن را داریم.

اگر دیتابیس قسمت قبل را هنوز ایجاد نکرده‌اید، کلاس CDb را به برنامه افزوده و سپس متد CreateDb آن‌را به برنامه اضافه نمائید.

using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDb
{
public static void CreateDb(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(dbType);

PersistenceModel pm = new PersistenceModel();
pm.AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
var sessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
pm);

var session = sessionSource.CreateSession();
sessionSource.BuildSchema(session, true);
}
}
}
اکنون برای ایجاد دیتابیس اس کیوال سرور بر اساس نگاشت‌های قسمت قبل، تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنیم:

CDb.CreateDb(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql());

تمامی جداول و ارتباطات مرتبط در دیتابیسی که در کانکشن استرینگ فوق ذکر شده است، ایجاد خواهد شد.

در ادامه یک کلاس جدید به نام Config را به برنامه کنسول ایجاد شده اضافه کنید:

using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Config
{
public static ISessionFactory CreateSessionFactory(IPersistenceConfigurer dbType)
{
return
Fluently.Configure().Database(dbType
).Mappings(m => m.FluentMappings.AddFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly))
.BuildSessionFactory();
}
}
}
اگر بحث را دنبال کرده باشید، این کلاس را پیشتر در کلاس FixtureBase آزمون واحد خود، به نحوی دیگر دیده بودیم. برای کار با NHibernate‌ نیاز به یک سشن مپ شده به موجودیت‌های برنامه می‌باشد که توسط متد CreateSessionFactory کلاس فوق ایجاد خواهد شد. این متد را به این جهت استاتیک تعریف کرده‌ایم که هیچ نوع وابستگی به کلاس جاری خود ندارد. در آن نوع دیتابیس مورد استفاده ( برای مثال اس کیوال سرور 2008 یا هر مورد دیگری که مایل بودید)، به همراه اسمبلی حاوی اطلاعات نگاشت‌های برنامه معرفی شده‌اند.

اکنون سورس کامل مثال برنامه را در نظر بگیرید:

کلاس CDbOperations جهت اعمال ثبت و حذف اطلاعات:

using System;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDbOperations
{
ISessionFactory _factory;

public CDbOperations(ISessionFactory factory)
{
_factory = factory;
}

public int AddNewCustomer()
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer vahid = new Customer()
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

Console.WriteLine("Saving a customer...");

session.Save(vahid);
session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();

return vahid.Id;
}
}
}

public void DeleteCustomer(int id)
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer customer = session.Load<Customer>(id);
Console.WriteLine("Id:{0}, Name: {1}", customer.Id, customer.FirstName);

Console.WriteLine("Deleting a customer...");
session.Delete(customer);

session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();
}
}
}
}
}
و سپس استفاده از آن در برنامه

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
//return;

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
CDbOperations db = new CDbOperations(session);
int id = db.AddNewCustomer();
Console.WriteLine("Loading a customer and delete it...");
db.DeleteCustomer(id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
توضیحات:
نیاز است تا ISessionFactory را برای ساخت سشن‌های دسترسی به دیتابیس ذکر شده در تنظمیات آن جهت استفاده در تمام تردهای برنامه، ایجاد نمائیم. لازم به ذکر است که تا قبل از فراخوانی BuildSessionFactory این تنظیمات باید معرفی شده باشند و پس از آن دیگر اثری نخواهند داشت.
ایجاد شیء ISessionFactory هزینه بر است و گاهی بر اساس تعداد کلاس‌هایی که باید مپ شوند، ممکن است تا چند ثانیه به طول انجامد. به همین جهت نیاز است تا یکبار ایجاد شده و بارها مورد استفاده قرار گیرد. در برنامه به کرات از using استفاده شده تا اشیاء IDisposable را به صورت خودکار و حتمی، معدوم نماید.

بررسی متد AddNewCustomer :
در ابتدا یک سشن را از ISessionFactory موجود درخواست می‌کنیم. سپس یکی از بهترین تمرین‌های کاری جهت کار با دیتابیس‌ها ایجاد یک تراکنش جدید است تا اگر در حین اجرای کوئری‌ها مشکلی در سیستم، سخت افزار و غیره پدید آمد، دیتابیسی ناهماهنگ حاصل نشود. زمانیکه از تراکنش استفاده شود، تا هنگامیکه دستور transaction.Commit آن با موفقیت به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس تغییر نخواهد کرد و از این لحاظ استفاده از تراکنش‌ها جزو الزامات یک برنامه اصولی است.
در ادامه یک وهله از شیء Customer را ایجاد کرده و آن‌را مقدار دهی می‌کنیم (این شیء در قسمت‌های قبل ایجاد گردید). سپس با استفاده از session.Save دستور ثبت را صادر کرده، اما تا زمانیکه transaction.Commit فراخوانی و به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس ثبت نخواهد شد.
نیازی به ذکر سطر فلاش در این مثال نبود و NHibernate اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد و فقط از این جهت عنوان گردید که اگر چندین عملیات را با هم معرفی کردید، استفاده از session.Flush سبب خواهد شد که رفت و برگشت‌ها به دیتابیس حداقل شود و فقط یکبار صورت گیرد.
در پایان این متد، Id ثبت شده در دیتابیس بازگشت داده می‌شود.

چون در متد CreateSessionFactory ، متد ShowSql را نیز ذکر کرده بودیم، هنگام اجرای برنامه، عبارات SQL ایی که در پشت صحنه توسط NHibernate تولید می‌شوند را نیز می‌توان مشاهده نمود:



بررسی متد DeleteCustomer :
ایجاد سشن و آغاز تراکنش آن همانند متد AddNewCustomer است. سپس در این سشن، یک شیء از نوع Customer با Id ایی مشخص load‌ خواهد گردید. برای نمونه، نام این مشتری نیز در کنسول نمایش داده می‌شود. سپس این شیء مشخص و بارگذاری شده را به متد session.Delete ارسال کرده و پس از فراخوانی transaction.Commit ، این مشتری از دیتابیس حذف می‌شود.

برای نمونه خروجی SQL پشت صحنه این عملیات که توسط NHibernate مدیریت می‌شود، به صورت زیر است:

Saving a customer...
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key with (updlock, rowlock)
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 17, @p1 = 16
NHibernate: INSERT INTO [Customer] (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 16016
Loading a customer and delete it...
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id2_0_, customer0_.FirstName as FirstName2_0_, customer0_.LastName as LastName2_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_2_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_2_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode2_0_, customer0_.City as City2_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_2_0_ FROM [Customer] customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 16016
Id:16016, Name: Vahid
Deleting a customer...
NHibernate: DELETE FROM [Customer] WHERE Id = @p0;@p0 = 16016
Press a key...
استفاده از دیتابیس SQLite بجای SQL Server در مثال فوق:

فرض کنید از هفته آینده قرار شده است که نسخه سبک و تک کاربره‌ای از برنامه ما تهیه شود. بدیهی است SQL server برای این منظور انتخاب مناسبی نیست (هزینه بالا برای یک مشتری، مشکلات نصب، مشکلات نگهداری و امثال آن برای یک کاربر نهایی و نه یک سازمان بزرگ که حتما ادمینی برای این مسایل در نظر گرفته می‌شود).
اکنون چه باید کرد؟ باید برنامه را از صفر بازنویسی کرد یا قسمت دسترسی به داده‌های آن‌را کلا مورد باز بینی قرار داد؟ اگر برنامه اسپاگتی ما اصلا لایه دسترسی به داده‌ها را نداشت چه؟! همه جای برنامه پر است از SqlCommand و Open و Close ! و عملا استفاده از یک دیتابیس دیگر یعنی باز نویسی کل برنامه.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، زمانیکه با NHibernate کار شود، مدیریت لایه دسترسی به داده‌ها به این فریم ورک محول می‌شود و اکنون برای استفاده از دیتابیس SQLite تنها باید تغییرات زیر صورت گیرد:
ابتدا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SQLite.dll اضافه نمائید (تمام این اسمبلی‌های ذکر شده به همراه مجموعه FluentNHibernate ارائه می‌شوند). سپس:
الف) ایجاد یک دیتابیس خام بر اساس کلاس‌های domain و mapping تعریف شده در قسمت‌های قبل به صورت خودکار

CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
ب) تغییر آرگومان متد CreateSessionFactory

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql()
))
{
...

نمایی از دیتابیس SQLite تشکیل شده پس از اجرای متد قسمت الف ، در برنامه Lita :




دریافت سورس برنامه تا این قسمت

نکته:
در سه قسمت قبل، تمام خواص پابلیک کلاس‌های پوشه domain را به صورت معمولی و متداول معرفی کردیم. اگر نیاز به lazy loading در برنامه وجود داشت، باید تمامی کلاس‌ها را ویرایش کرده و واژه کلیدی virtual را به کلیه خواص پابلیک آن‌ها اضافه کرد. علت هم این است که برای عملیات lazy loading ، فریم ورک NHibernate باید یک سری پروکسی را به صورت خودکار جهت کلاس‌های برنامه ایجاد نماید و برای این امر نیاز است تا بتواند این خواص را تحریف (override) کند. به همین جهت باید آن‌ها را به صورت virtual تعریف کرد. همچنین تمام سطرهای Not.LazyLoad نیز باید حذف شوند.

ادامه دارد ...


مطالب
استفاده از EF7 با پایگاه داده SQLite تحت NET Core. به کمک Visual Studio Code
در این مقاله سعی داریم مراحل نوشتن و اجرای یک برنامه‌ی ساده را تحت NET Core. و با بهره گیری از دیتابیس SQLite و EF7، دنبال کنیم. همچنین از آنجایی‌که NET Core. به صورت چندسکویی طراحی شده‌است و تحت لینوکس و مکینتاش هم قابل اجراست، در نتیجه مناسب دیدم که ابزار نوشتن این پروژه‌ی ساده نیز قابلیت چندسکویی داشته و تحت لینوکس و مکینتاش نیز قابل اجرا باشد. در نتیجه به جای Visual Studio در این مقاله از Visual Studio Code استفاده شده است.

ابزارهای پیش نیاز:
  1. Visual Studio Code
  2. .NET Core
در اولین قدم، برنامه‌ی متن باز Visual Studio Code را از اینجا دانلود و نصب کنید. برنامه‌ی Visual Studio Code که در ادامه‌ی فعالیت‌های جدید متن باز مایکروسافت به بازار عرضه شده است، سریع، سبک و کاملا قابل توسعه و سفارشی سازی است و از اکثر زبان‌های معروف پشتیبانی می‌کند.
در قدم بعدی، شما باید NET Core. را از اینجا (64 بیتی) دانلود و نصب کنید.

 .NET Core چیست؟
NET Core. در واقع پیاده سازی بخشی از NET. اصلی است که به صورت متن باز در حال توسعه می‌باشد و بر روی لینوکس و مکینتاش هم قابل اجراست. موتور اجرای دات نت کامل CLR نام دارد و NET Core. نیز دارای موتور اجرایی CoreCLR است و شامل فریمورک CoreFX می‌باشد.

در حال حاضر شما می‌توانید با استفاده از NET Core. برنامه‌های کنسولی و تحت وب با ASP.NET 5 بنویسید و احتمالا در آینده می‌توان امیدوار بود که از ساختارهای پیچیده‌تری مثل WPF نیز پشتیبانی کند.

پس از آنکه NET Core. را دانلود و نصب کردید، جهت شروع پروژه، یک پوشه را در یکی از درایوها ساخته (در این مثال E:\Projects\EF7-SQLite-NETCore) و Command prompt را در آنجا باز کنید. سپس دستورات زیر را به ترتیب اجرا کنید:

dotnet new
dotnet restore
dotnet run

دستور dotnet new یک پروژه‌ی ساده‌ی Hello World را در پوشه‌ی جاری ایجاد می‌کند که حاوی فایل‌های زیر است:
  • NuGet.Config (این فایل، تنظیمات مربوط به نیوگت را جهت کشف و دریافت وابستگی‌های پروژه، شامل می‌شود)
  •  Program.cs (این فایل سی شارپ حاوی کد برنامه است)
  • project.json (این فایل حاوی اطلاعات پلتفرم هدف و لیست وابستگی‌های پروژه است)

دستور dotnet restore بر اساس لیست وابستگی‌ها و پلتفرم هدف، وابستگی‌های لازم را از مخزن نیوگت دریافت می‌کند. (در صورتی که در هنگام اجرای این دستور با خطای NullReferenceException مواجه شدید از دستور dnu restore استفاده کنید. این خطا در گیت هاب در حال بررسی است)

دستور dotnet run هم سورس برنامه را کامپایل و اجرا می‌کند. در صورتی که پیام Hello World را مشاهده کردید، یعنی برنامه‌ی شما تحت NET Core. با موفقیت اجرا شده است.

توسعه‌ی پروژه با Visual Studio Code

در ادامه، قصد داریم پروژه‌ی HelloWorld را تحت Visual Studio Code باز کرده و تغییرات بعدی را در آنجا اعمال کنیم. پس از باز کردن Visual Studio Code از منوی File گزینه‌ی Open Folder را انتخاب کنید و پوشه‌ی حاوی پروژه (EF7-SQLite-NETCore) را انتخاب کنید. اکنون پروژه‌ی شما تحت VS Code باز شده و قابل ویرایش است.

سپس از لیست فایل‌های پروژه، فایل project.json را باز کرده و در بخش "dependencies" یک ردیف را برای EntityFramework.SQLite به صورت زیر اضافه کنید. به محض افزودن این خط در project.json و ذخیره‌ی آن، در صورتیکه قبلا این وابستگی دریافت نشده باشد، Visual Studio Code با نمایش یک هشدار در بالای برنامه به شما امکان دریافت اتوماتیک این وابستگی را می‌دهد. در نتیجه کافیست دکمه‌ی Restore را زده و منتظر شوید تا وابستگی EntityFramework.SQLite از مخزن ناگت دانلود و برای پروژه‌ی شما تنظیم شود.

"EntityFramework.SQLite": "7.0.0-rc1-final"

دریافت اتوماتیک وابستگی‌ها توسط Visual Studio Code


پس از کامل شدن این مرحله، در پروژه‌های بعدی تمام ارجاعات به وابستگی‌های دریافت شده، از طریق مخزن موجود در سیستم خود شما، برطرف خواهد شد و نیاز به دانلود مجدد وابستگی‌ها نیست.

اکنون همه‌ی موارد، جهت توسعه‌ی پروژه آماده است. ماوس خود را بر روی ریشه‌ی پروژه در VS Code قرار داده و New Folder را انتخاب کنید و نام Models را برای آن تایپ کنید. این پوشه قرار است مدل کلاس‌های پروژه را شامل شود. در اینجا ما یک مدل به نام Book داریم و نام کانتکست اصلی پروژه را هم LibraryContext گذاشته‌ایم.

بر روی پوشه‌ی Models راست کلیک کرده و گزینه‌ی New File را انتخاب کنید. سپس فایل‌های Book.cs و LibraryContext.cs را ایجاد کرده و کدهای زیر را برای مدل و کانتکست، در درون این دو فایل قرار دهید.

Book.cs

namespace Models
{
    public class Book
    {
        public int ID { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Author{get;set;}
        public int PublishYear { get; set; }
    }
}
LibraryContext.cs
using Microsoft.Data.Entity;
using Microsoft.Data.Sqlite;

namespace Models
{
    public class LibraryContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            var connectionStringBuilder = new SqliteConnectionStringBuilder { DataSource = "test.db" };
            var connectionString = connectionStringBuilder.ToString();
            var connection = new SqliteConnection(connectionString);
            optionsBuilder.UseSqlite(connection);
        }
        public DbSet<Book> Books { get; set; }
    }
}
در فایل Book.cs یک مدل ساده به نام Book داریم که حاوی اطلاعات یک کتاب است. فایل LibraryContext.cs نیز حاوی کلاس LibraryContext است که یک مجموعه از کتاب‌ها را با نام Books نگهداری می‌کند. در متد OnConfiguring تنظیمات لازم را جهت استفاده از دیتابیس SQLite با نام test.db، قرار داده‌ایم که البته این کد را در پروژه‌های کامل می‌توان در خارج از LibraryContext قرار داد تا بتوان مسیر ذخیره سازی دیتابیس را کنترل و قابل تنظیم کرد.

در قدم آخر هم کافیست که فایل Program.cs را تغییر دهید و مقادیری را در دیتابیس ذخیره و بازخوانی کنید.
Program.cs
using System;
using Models;

namespace ConsoleApplication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine("EF7 + Sqlite with the taste of .NET Core");

            try
            {
                using (var context = new LibraryContext())
                {
                    context.Database.EnsureCreated();

                    var book1 = new Book()
                    {
                        Title = "Adaptive Code via C#: Agile coding with design patterns and SOLID principles ",
                        Author = "Gary McLean Hall",
                        PublishYear = 2014
                    };

                    var book2 = new Book()
                    {
                        Title = "CLR via C# (4th Edition)",
                        Author = "Jefrey Ritcher",
                        PublishYear = 2012
                    };

                    context.Books.Add(book1);
                    context.Books.Add(book2);

                    context.SaveChanges();

                    ReadData(context);
                }

                Console.WriteLine("Press any key to exit ...");
                Console.ReadKey();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine($"An exception occured: {ex.Message}\n{ex.StackTrace}");
            }
        }

        private static void ReadData(LibraryContext context)
        {
            Console.WriteLine("Books in database:");
            foreach (var b in context.Books)
            {
                Console.WriteLine($"Book {b.ID}");
                Console.WriteLine($"\tName: {b.Title}");
                Console.WriteLine($"\tAuthor: {b.Author}");
                Console.WriteLine($"\tPublish Year: {b.PublishYear}");
                Console.WriteLine();
            }
        }
    }
}
در فایل Program.cs جهت تست پروژه، از روی کلاس Book دو نمونه ساخته و آن‌ها را به دیتابیس افزوده و ذخیره می‌کنیم و در انتها، اطلاعات تمامی کتاب‌های موجود در دیتابیس را با جزییات نمایش می‌دهیم.

جهت اجرای برنامه کافیست Command prompt را در آدرس پروژه باز کرده و دستور dotnet run را اجرا کنید. پروژه‌ی شما کامپایل و اجرا می‌شود و خروجی مشابه زیر را مشاهده خواهید کرد. اگر برنامه را مجددا اجرا کنید، به جای دو کتاب اطلاعات چهار کتاب نمایش داده خواهد شد؛ چرا که در هر مرحله اطلاعات دو کتاب در دیتابیس درج می‌شود.

.NET Core + EF7 + SQLite

اگر به پوشه‌ی bin که در پوشه‌ی پروژه ایجاد شده است، نگاهی بیندازید، خبری از فایل باینری نیست. چرا که در لحظه‌، تولید و اجرا شده است. جهت build کردن پروژه و تولید فایل باینری کافیست دستور dotnet build را اجرا کنید، تا فایل باینری در پوشه‌ی bin ایجاد شود.

جهت انتشار برنامه می‌توانید دستور dotnet publish را اجرا کنید. این دستور نه تنها برنامه، که تمام وابستگی‌های مورد نیاز آن را برای اجرای در یک پلتفرم خاص تولید می‌کند. برای مثال بعد از اجرای این دستور یک پوشه‌ی win7-x64 حاوی 211 فایل در مجموع تولید شده است که تمامی وابستگی‌های این پروژه را شامل می‌شود.

Publishing .NET Core app

در واقع این پوشه تمام وابستگی‌های مورد نیاز پروژه را همراه خود دارد و در نتیجه جهت اجرای این برنامه برخلاف برنامه‌های معمولی دات نت، دیگر نیازی به نصب هیچ وابستگی مجزایی نیست و حتی پروژه‌های نوشته شده تحت NET Core. را می‌توانید در سیستم‌های عامل‌های دیگری مثل لینوکس و مکینتاش و یا  Windows IoT بر روی سخت افزار Raspberry Pi 2 هم اجرا کنید.

جهت مطالعه‌ی بیشتر:
نظرات مطالب
مقایسه نتایج الگوریتم‌های هش کردن اطلاعات در اس کیوال سرور و دات نت
با عرض سلام
آقای نصیری حدودا 2 3 سال پیش با خوندن کتاب شما و آقای هاشمیان با دات نت آشنا شدم بعد از مدتها وبلاگ شما رو بصورت اتفاقی پیدا کردم(ضمنا همچنا دنبال وبلاگ و یا... از آقای هاشمیان هستم) شما 2 نفر حق معلمی گزدن من دارید امیدوارم بتونم یه روز جبران کنم
قبل از هر چیز از شما بخاطر بروز نگه داشتن وبلاگتون تشکر میکنم
و اما سوال و درخواستی دارم
سوال
1:برای هش کردن پسورد از همین تابع ی که معرفی کردید (در قالب تریگر )استفاده کنم یا از توابع دات نت

پیشنهاد

2:اگه امکانش هست درباره وب سرویس ها هم تاپیک داشه باشید مخصوصا تکنولوژی جدید دات نت WCF

ممنون از توجهتون
نظرات مطالب
روش نصب اندروید 10 بر روی گوشی‌های قدیمی سامسونگ
روش اصلاح daylight saving time در سیستم عامل اندروید


باتوجه به اینکه از امسال دیگر تغییر ساعت بهاری و تابستانی را نداریم، از ابتدای سال، سیستم عامل‌های اندرویدی، یک ساعت جلوتر را نمایش می‌دهند که در ابتدا تصور بر این بود که مشکل از اپراتورهاست، اما اینطور نیست! ساعت ارسالی توسط آن‌ها صحیح است. مشکل از قدیمی بودن بانک اطلاعاتی tzdata سیستم عامل‌های اندرویدی است.

نگارش جدید و کامپایل شده‌ی این فایل‌ها را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: tzdata-new.zip

محل ذخیره شدن بانک اطلاعاتی time-zones در اندروید

بسته به نگارش اندروید شما، یکی از مکان‌های زیر، محل ذخیره سازی دو فایل tzdata و tz_version است:
/data/misc/zoneinfo/tzdata
/system/usr/share/zoneinfo
/apex/com.android.tzdata/etc/tz/tzdata
برای مثال بر روی اندروید 10 من (که روش نصب آن در این مطلب آمده)، مسیر آخری، مسیر اصلی و تاثیرگذار است.


مشکل! به روز رسانی مسیرهای سیستمی اندروید، نیاز به دسترسی root دارند!

تا اینجا مشخص شد که برای رفع مشکل time-zone و به روز رسانی اطلاعات آن، باید دو فایل tzdata و tz_version را در مسیرهای یاد شده، بازنویسی کنیم؛ اما ... اندروید چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد!
در سیستم عامل LineageOS 17.1 ای که من نصب کردم، می‌توان با نصب برنامه‌ی معروف Magisk، دسترسی روت پیدا کرد. روش نصب آن هم به صورت زیر است:
1) فایل apk آن‌را از این آدرس دریافت کرده و پسوند آن‌را به zip. تغییر دهید.
2) سیستم را ری‌استارت کرده و رفتن به گزینه‌ی recovery را انتخاب کنید تا پس از ری‌استارت سیستم، وارد برنامه‌ی TWRP شویم (که روش نصب آن در مطلب جاری بحث شده).
3) در برنامه‌ی TWRP، گزینه‌ی install را انتخاب و سپس فایل zip. برنامه‌ی magisk را انتخاب و نصب کنید.
4) پس از نصب، یکبار هم کش را پاک کنید (Wipe cache/dalvik).
5) در آخر بر روی دکمه‌ی Reboot System تا ... وارد اندروید شوید.
 6) پس از راه اندازی سیستم، برنامه‌ی Magisk را اجرا کنید تا مرحله‌ی آخر نصب آن به پایان برسد (یکسری از فایل‌ها را نیاز دارد تا از اینترنت دریافت و نصب کند؛ این نصب، از github و به صورت خودکار است).

پس از نصب magisk، برنامه‌ی total commander را هم نصب کنید. به محض اجرای آن، پیام درخواست دسترسی root آن هم ظاهر می‌شود (این برنامه‌ی magisk هست که این درخواست را تشخیص داده و مدیریت می‌کند) و نیاز است این دسترسی را بدهید تا بتوان:
 1) به مسیر file system root و سپس apex/com.android.tzdata/etc/tz/tzdata وارد شد و دو فایل موجود و قدیمی tzdata و tz_version را به نحو متداولی پاک کرد.
 2) سپس دو فایل جدید tzdata و tz_version را (که لینک دریافت آن کمی بالاتر ارائه شد) به سیستم خود منتقل کنید (همانند تمام فایل‌های دیگر از طریق usb) و در آخر با استفاده از total commander ای که اکنون دسترسی root هم دارد، این فایل‌ها را به مسیر یاد شده، کپی کنید.
 3) اکنون سیستم را ری‌استارت کنید تا تنظیمات جدید خوانده شوند (همانند تصویر زیر، که در آن منطقه زمانی جدید 3:30+ قابل مشاهده‌است):

یک نکته: « Magisk-Modules-Repo / Systemless_TZData » در صورت به روز شدن، این کار نصب دستی tzdata را به صورت خودکار انجام می‌دهد که در زمان نگارش این مطلب، هنوز به‌روز نشده.

مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت اول - معرفی و تعیین نوع props کامپوننت‌ها
React به صورت پیش‌فرض از ES6 برای توسعه‌ی برنامه‌‌های خودش استفاده می‌کند؛ اما استفاده‌ی از TypeScript با پروژه‌های React، مزایای قابل توجهی را مانند type checking در زمان کامپایل برنامه، دسترسی به intellisense آنی، امکان refactoring بهتر را در اختیار توسعه دهنده قرار می‌دهد که نه فقط سرعت و سهولت توسعه را افزایش می‌دهند، بلکه از بروز بسیاری از خطاهای زمان اجرای برنامه نیز جلوگیری می‌کند.


ایجاد پروژه‌های React مبتنی بر TypeScript

برای ایجاد ساختار ابتدایی پروژه‌های React که جهت استفاده‌ی از TypeScript تنظیم شده‌اند، دستور زیر را در خط فرمان اجرا می‌کنیم:
npx create-react-app tssample --template typescript
مزیت کار با npx، عدم نیاز به نصب محلی برنامه‌ی create-react-app است. به این ترتیب هربار که این دستور را به این نحو اجرا می‌کنیم، مطمئن خواهیم بود که از آخرین نگارش برنامه‌ی create-react-app استفاده خواهد شد؛ و نه نگارش محلی که پیشتر نصب کرده‌ایم که ممکن است هم اکنون تاریخ مصرف گذشته باشد.
بنابراین npx create-react-app کار اجرای آخرین نسخه‌ی برنامه‌ی ایجاد ساختار پروژه‌های React را انجام می‌دهد. پس از آن یک نام دلخواه ذکر شده‌است و در آخر توسط سوئیچ template typescript-- سبب خواهیم شد تا این ساختار بجای استفاده‌ی از ES6 پیش‌فرض، بر اساس TypeScript ایجاد و تنظیم شود.


بررسی ساختار پروژه‌ی TypeScript ای ایجاد شده


در تصویر فوق، نمونه‌ای از این ساختار ابتدایی ایجاد شده‌ی مبتنی بر TypeScript را مشاهده می‌کنید. اولین تفاوت مهم این ساختار، با ساختار پیش‌فرض پروژه‌های React مبتنی بر ES6، وجود فایل جدید tsconfig.json است. کار آن تنظیم پارامترهای کامپایلر TypeScript است. همچنین اینبار بجای پسوندهای js و jsx، پسوندهای ts و tsx قابل مشاهده هستند؛ مانند فایل‌های serviceWorker.ts ، index.tsx و App.tsx. البته اگر به ساختار این فایل‌ها دقت کنید، آنچنان تفاوت مهمی را با نمونه‌های قبلی ES6 خود ندارند و تقریبا یکی هستند. روش اجرای آن‌ها نیز مانند قبل است و با همان دستور npm start صورت می‌گیرد:



قابلیت استفاده‌ی از کدهای جاوا اسکریپتی موجود، در پروژه‌های تایپ اسکریپتی جدید

داخل پوشه‌ی src، پوشه‌ی جدید components را ایجاد کرده و داخل آن فایل جدید Head.js را اضافه می‌کنیم. سپس داخل آن rfac را نوشته و دکمه‌ی tab را فشار می‌دهیم تا ساختار ابتدایی یک react arrow functional component جدید ایجاد شود:
import React from "react";

export const Head = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Hello</h1>
    </div>
  );
};
در ادامه جهت نمایش آن، آن‌را به فایل src\App.tsx به شکل متداولی، ابتدا با import تابع آن و سپس درج المان متناظر با آن در تابع App، اضافه می‌کنیم:
import { Head } from "./components/Head";
// ...

function App() {
  return (
    <div className="App">
      <Head />
      // ... 
    </div>
  );
}

export default App;
اگر دقت کرده باشید، پسوند این فایل را js درنظر گرفته‌ایم (src\components\Head.js) و نه ts و بدون مشکل می‌توان از آن در داخل یک فایل tsx استفاده کرد. علت آن به وجود تنظیم allowJs در فایل tsconfig.json برنامه بر می‌گردد. مزیت وجود یک چنین تنظیمی، امکان مهاجرت ساده‌تر کدهای ES6 موجود، به یک پروژه‌ی تایپ اسکریپتی جدید است. به این ترتیب می‌توان از تمام این کدها بدون مشکل در برنامه‌ی جدید خود استفاده کرد و سر فرصت، یکی یکی آن‌ها را به tsx تبدیل نمود.
به همین جهت پس از مشاهده‌ی این قابلیت، پسوند فایل کامپوننت جدید js ایجاد شده را به tsx تغییر می‌دهیم (src\components\Head.tsx). البته در یک چنین حالتی اگر هنوز دستور npm start در حال اجرا است، نیاز خواهید داشت یکبار آن‌را بسته و مجددا اجرا کنید. پس از آن، باز هم برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود و نشان دهنده‌ی این است که کدهای نوشته شده‌ی در کامپوننت Head، کدهای کاملا معتبر تایپ اسکریپتی نیز هستند. علت اینجا است که TypeScript، در حقیقت Superset جاوا اسکریپت به‌شمار می‌رود و قابلیت‌های جدیدی را به TypeScript استفاده می‌کند. بنابراین کدهای جاوااسکریپتی موجود، کدهای معتبر تایپ اسکریپتی نیز به‌شمار می‌روند.


مشخص کردن نوع props کامپوننت‌ها توسط TypeScript

اولین استفاده‌ی ما از TypeScript در اینجا، مشخص کردن نوع props یک کامپوننت است:
import React from "react";

export const Head = ({ title, isActive }) => {
  return (
    <div>
      <h1>{title}</h1>
      {isActive && <h3>Active</h3>}
    </div>
  );
};
برای این منظور، دو خاصیت جدید را از طریق شیء props به این کامپوننت ارسال کرده و از آن‌ها جهت نمایش یک عنوان و تعیین نمایش یک برچسب استفاده می‌کنیم. اولین موردی را که پس از این تغییر متداول مشاهده می‌کنیم، خط قرمز کشیده شدن زیر متغیرهای حاصل از Object Destructuring مربوط به شیء props است:


علت اینجا است که این فایل، tsx است و نه js. به همین جهت نوع این متغیرها را، همان حالت پیش‌فرض جاوا اسکریپت که any است، درنظر گرفته‌است و ... این مورد بر اساس تنظیمات فایل tsconfig.json برنامه، ممنوع است. البته اگر به این فایل دقت کنید، شاید چنین گزینه‌ای را به صورت صریح نتوانید در آن پیدا کنید. علت اینجا است که تعداد گزینه‌های قابل تنظیم در فایل tsconfig روز به روز بیشتر می‌شوند. به همین جهت برای ساده سازی فعالسازی آن‌ها، از TypeScript 2.3 به بعد، پرچم strict نیز به این تنظیمات اضافه شده‌است. کار آن فعالسازی یکجای تمام بررسی‌های strict است؛ مانند noImplicitAny، strictNullChecks و غیره.
{ 
    "compilerOptions": { 
        "strict": true  /* Enable all strict type-checking options. */ 
    } 
}
در این حالت اگر نیاز به لغو یکی از گزینه‌ها بود، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
{ 
    "compilerOptions": { 
        "strict": true, 
        "noImplicitAny": false 
    } 
}
گزینه‌ی strict تمام بررسی‌های متداول را فعال می‌کند؛ اما ذکر و تنظیم صریح noImplicitAny به false، تنها این یک مورد را لغو خواهد کرد.
بنابراین چون در فایل tsconfig.json برنامه‌ی React ما گزینه‌ی strict به true تنظیم شده‌است، گزینه‌ی فعال noImplicitAny نیز جزئی از آن است و دیگر نمی‌توان متغیر یا خاصیتی را بدون ذکر صریح نوع آن، رها کرد.

برای رفع خطای noImplicitAny موجود، به ابتدای فایل src\components\Head.tsx، نوع جدید Props را اضافه می‌کنیم (نام آن کاملا دلخواه است):
type Props = {
  title: string;
  isActive: boolean;
};
و سپس از آن جهت مشخص سازی نوع شیء props رسیده، به نحو زیر استفاده خواهیم کرد:
export const Head = ({ title, isActive }: Props) => {
پس از این تغییر، خطای noImplicitAny پیشین، برطرف می‌شود و دیگر خطوط قرمز ذیل دو متغیر حاصل از Object Destructuring، مشاهده نمی‌شوند.

یک نکته: البته اگر از سری React 16x بخاطر داشته باشید، می‌توان یک چنین قابلیتی را توسط propTypes خود React نیز پیاده سازی کرد:
Head.propTypes = {
  title: PropTypes.string,
  isActive: PropTypes.bool
}
 اما روش کار با TypeScript، نسبت به آن بسیار پیشرفته‌تر است. برای کار با TypeScript، نیازی به import یک بسته‌ی جدید، مانند PropTypes نیست و همچنین بررسی PropTypes توسط خود React، در زمان اجرای برنامه صورت می‌گیرد؛ اما با TypeScript، بررسی زمان کامپایل برنامه را خواهیم داشت و همچنین نمایش آنی خطاهای مرتبط با عدم رعایت آن‌ها، در ادیتورهایی مانند VSCode. به علاوه روش تعریف type ذکر شده‌ی توسط TypeScript، نسبت به نمونه‌ی پیشنهاد شده‌ی توسط React با propTypes، بسیار تمیزتر و خواناتر است.

پس از این تغییر، اگر به فایل src\App.tsx مراجعه کنیم، مشاهده می‌کنیم که ذیل تعریف المان کامپوننت Head، مجددا خط قرمزی کشیده شده‌است:


عنوان می‌کند که بر اساس نوع جدید Props ای که تعریف کرده‌اید، نیاز است دو خاصیت اجباری title و isActive را نیز در اینجا ذکر کنید؛ وگرنه تعریف این المان، بدون آن‌ها ناقص است.
امکان جالب دیگری که با تعریف نوع props توسط تایپ‌اسکریپت رخ می‌دهد، فعال شدن intellisense متناظر با تعریف این خواص و ویژگی‌ها است:


در ادامه با تعریف این دو ویژگی جدید، خط قرمز رنگ ذیل کامپوننت Head برطرف می‌شود:
<Head title="Hello" isActive={true} />
و اگر در حین تعریف این ویژگی‌ها، نوع‌های مقادیر آن‌ها را به درستی وارد نکنیم، بازهم شاهد تذکر آنی خطاهای مرتبط با آن‌ها خواهیم بود:


همچنین در این حالت، کد برنامه نیز کامپایل نمی‌شود و ذکر این خطاها صرفا منحصر به ادیتور مورد استفاده نیست.

بنابراین به صورت خلاصه مزیت‌های کار با TypeScript برای تعاریف نوع props به شرح زیر است:
- auto-complete و داشتن intellisense خودکار.
- اگر نام المان کامپوننتی و یا نام یکی از props را به اشتباه وارد کنیم، بلافاصله خطای یافت نشدن آن‌ها را نمایش می‌دهد.
- اگر ذکر یک prop اجباری را فراموش کنیم، بلافاصله خطای متناظری را دریافت می‌کنیم.
- اگر نوع مقدار یکی از props را به اشتباه وارد کنیم، باز هم خطایی را جهت گوشزد کردن آن مشاهده خواهیم کرد.
- فعال بودن TypeScript، امکان refactoring بسیار قوی‌تری را میسر می‌کند. برای مثال با فشردن دکمه‌ی F2 می‌توان نام یک کامپوننت را در کل برنامه به سادگی تغییر داد. همچنین یک چنین قابلیتی برای تغییر نام props نیز میسر است و به صورت خودکار تمام کاربردهای آن‌را نیز به روز می‌کند.
- اگر نوع prop ای را در تعریف آن تغییر دادیم، اما مقدار منتسب به آن‌را خیر، باز هم بلافاصله متوجه این مشکل خواهیم شد.

به این ترتیب با دسترسی به بررسی‌های دقیق زمان کامپایل برنامه، می‌توان مشکلات بسیار کمتری را در زمان اجرای آن شاهد بود.
نظرات مطالب
تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی
با برنامه‌های دات نت هم کار می‌کنه. مثلا متد  new WebClient().DownloadData را در برنامه دات نتی خودتون فراخوانی کنید. بعد در برنامه API Monitor تیک قسمت مربوط به شبکه و اینترنت را قرار دهید (تصویر اول مقاله فوق). تمام فراخوانی‌های شبکه برنامه را مونیتور می‌کند.
ضمنا برنامه API Monitor قابل بسط است. یعنی اگر به پوشه API آن مراجعه کنید یک سری فایل XML در آن قرار دارد که تعاریف توابع DLLهای مختلف در آن ارائه شده‌اند. اگر تعریفی یا DLL ایی در آن نیست، قابل افزودن است. یا حتی اگر خودتان نمی‌توانید اینکار را انجام دهید، فایل هدر آن‌را در انجمن این برنامه ارسال کنید تا به شما کمک کنند.
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوم - معرفی کامپوننت‌ها
- نگارش مورد استفاده در این سری «بتا 15» است. بنابراین آنچنان شاهد تغییرات اساسی در API در دسترس آن نخواهید بود.
همچنین نگارش نهایی آن هم به زودی در دسترس خواهد بود.
+ زمانیکه قرار است از فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی SPA یا Single page applications مانند AngularJS استفاده شود، عملا دات نت تبدیل خواهد شد به فراهم کننده‌ی اطلاعات و دریافت کننده‌ی اطلاعات و نه بیشتر. بنابراین حداکثر به یک وب سرور نیاز خواهد بود؛ به همراه فناوری که بتواند JSON تولید کند (ارسال data به کلاینت) و JSON دریافت کند (دریافت data از کاربر). در این حالت اهمیتی ندارد که از MVC استفاده کنید یا از ASP.NET Web API و یا ... هر فناوری سمت سرور دیگری. همینقدر که این فناوری بتواند خروجی JSON را پردازش کند و یا در کنار آن وب سروری هم جهت هاست سایت فراهم باشد، کافی است.
یعنی در این حالت قابلیت‌های رندر HTML فناوری‌هایی مانند ASP.NET MVC و هم ASP.NET Web forms فراموش خواهند شد؛ چون استفاده‌ای از توانمندی‌های آن‌ها نخواهیم کرد.
استفاده از فریم ورک‌های SPA یعنی آزادی انتخاب نحوه‌ی ندر HTML نهایی و مدیریت فعالیت‌های کاربران در سمت کاربر. سمت سرور آن هم چیزی بیشتر از دریافت و یا ارسال data با فرمت JSON نیست.
مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
StructureMap یکی از IoC containerهای بسیار غنی سورس باز نوشته شده برای دات نت فریم ورک است. امکان تنظیمات آن توسط کدنویسی و یا همان Fluent interfaces، به کمک فایل‌های کانفیگ XML و همچنین استفاده از ویژگی‌ها یا Attributes نیز میسر است. امکانات جانبی دیگری را نیز مانند یکی شدن با فریم ورک‌های Dynamic Proxy برای ساده سازی فرآیندهای برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، دارا است. در ادامه قصد داریم با نحوه استفاده از این فریم ورک IoC بیشتر آشنا شویم.


دریافت StructureMap

برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد (در برنامه‌های دسکتاپ البته)؛ از این جهت که StructureMap ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web دارد.


آشنایی با ساختار برنامه

ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاس‌ها و اینترفیس‌های زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آن‌را نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        string GetUserEmail(int userId);
    }
}


namespace DI03.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body);
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class EmailsService: IEmailsService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public EmailsService(IUsersService usersService)
        {
            Console.WriteLine("EmailsService ctor.");
            _usersService = usersService;
        }

        public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body)
        {
            var email = _usersService.GetUserEmail(userId);
            Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email);
        }
    }
}
در لایه سرویس برنامه، یک سرویس کاربران و یک سرویس ارسال ایمیل تدارک دیده شده‌اند.
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت می‌دهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت می‌کند.
در سازنده‌های هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شده‌است تا زمان وهله سازی خودکار آن‌ها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بی‌خبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.


استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگی‌ها به کمک  StructureMap

using DI03.Services;
using StructureMap;

namespace DI03
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
            });

            //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
            var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
            emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!");
        }
    }
}
کدهای برنامه را به نحو فوق تغییر دهید. در ابتدا نحوه سیم کشی‌های آغازین برنامه را مشاهده می‌کنید. برای مثال کدهای ObjectFactory.Initialize باید در متدهای آغازین یک پروژه قرار گیرند و تنها یکبار هم نیاز است فراخوانی شوند.
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازنده‌ی کلاس EmailsService می‌رسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگی‌های آن‌را نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه می‌داند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
SendEmailTo(name@site.com)
بنابراین در اینجا با مفهوم Object graph نیز آشنا شدیم. فقط کافی است وابستگی‌ها را در سازنده‌های کلاس‌ها تعریف کرده و سیم کشی‌های آغازین صحیحی را نیز در ابتدای برنامه معرفی نمائیم. کار وهله سازی چندین سطح با تمام وابستگی‌های متناظر با آن‌ها در اینجا به صورت خودکار انجام خواهد شد و نهایتا یک شیء قابل استفاده بازگشت داده می‌شود.
ابتدایی‌ترین مزیت استفاده از تزریق وابستگی‌ها امکان تعویض آن‌ها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، می‌توان پیاده سازی آن‌را با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجه‌ی کار را بازگشت داد. کلاس‌های لایه سرویس ما تنها با اینترفیس‌ها کار می‌کنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص می‌کنند چه کلاس‌هایی باید در سازنده‌های کلاس‌ها تزریق شوند.


تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap

برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private int _i;
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            _i++;
            Console.WriteLine("i:{0}", _i);
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}
به عبارتی می‌خواهیم بدانیم این کلاس چه زمانی وهله سازی مجدد می‌شود. آیا در حالت فراخوانی ذیل،
 //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!");

var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
ما شاهد چاپ عدد 2 خواهیم بود یا عدد یک:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار فراخوانی ObjectFactory.GetInstance، یک وهله جدید ایجاد شده است. بنابراین مقدار i در هر دو بار مساوی عدد یک است.
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، می‌توان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();
});
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
EmailsService ctor.
i:2
SendEmailTo(name@site.com)
بله. با Singleton معرفی کردن تنظیمات UsersService، تنها یک وهله از این کلاس ایجاد خواهد شد و نهایتا در فراخوانی دوم ObjectFactory.GetInstance، شاهد عدد i مساوی 2 خواهیم بود (چون از یک وهله استفاده شده است).

حالت‌های دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
 Singleton()
HttpContextScoped()
HybridHttpOrThreadLocalScoped()
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.

شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاس‌های مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمی‌گیرد، هربار هم اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه می‌شود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graph‌های تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)  
{  
  ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();  
}

تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap

اگر نام اینترفیس‌های شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاس‌های متناظر با آن‌ها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
 // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();  
   x.Scan(scan =>
   {
       scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>();
       scan.WithDefaultConventions();
   });  
});
در این حالت دیگر نیازی نیست به ازای اینترفیس‌های مختلف و کلاس‌های مرتبط با آن‌ها، تنظیمات اضافه‌تری را تدارک دید. کار یافتن و برقراری اتصالات لازم در اینجا خودکار خواهد بود.


دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip

به روز شده‌ی این مثال‌ها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگی‌های آن‌ها از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
 
مطالب
یافتن لیست اسمبلی‌های ارجاعی

اگر برنامه‌ی شما برای مثال با SMO مربوط به اس کیوال سرور 2008 کامپایل شود، روی سروری با SQL Server 2005 کار نخواهد کرد و پیغام می‌دهد که نگارش 10 اسمبلی Microsoft.SqlServer.Management.Sdk.Sfc یافت نشد.
یک راه حل آن، نصب Microsoft SQL Server 2008 Management Objects بر روی سرور است، یا راه حل دوم، پیدا کردن اسمبلی‌هایی که برنامه به آن‌ها ارجاع دارد و کپی کردن آن‌ها کنار فایل اجرایی برنامه در سرور. (درست کردن یک برنامه پرتابل دات نتی، یا نسبتا پرتابل!)
برای این منظور کلاس زیر تهیه شده است که مسیر فایل اجرایی یا dll یک پروژه را دریافت کرده و لیست تمام ارجاعات به آن‌را به صورت بازگشتی پیدا می‌کند. (البته در قسمت یافتن مسیر اسمبلی‌ها، اسمبلی‌های سیستمی که با خود دات نت فریم ورک نصب می‌شوند، حذف شده است)

using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using System.IO;

namespace App
{
class CFindRef
{
#region Fields (2)

/// <summary>
/// لیستی جهت نگهداری نام اسمبلی‌ها
/// </summary>
private readonly List<string> _assemblies = new List<string>();
/// <summary>
/// لیستی جهت نگهداری مسیر اسمبلی‌ها
/// </summary>
private readonly List<string> _filePath = new List<string>();

#endregion Fields

#region Constructors (1)

/// <summary>
/// سازنده کلاس
/// </summary>
/// <param name="fileName">مسیر اولیه اسمبلی مورد نظر</param>
public CFindRef(string fileName)
{
ListReferences(fileName);
}

#endregion Constructors

#region Properties (2)

/// <summary>
/// لیست مسیر اسمبلی‌هایی که به آن‌ها ارجاعی وجود دارد منهای موارد سیستمی
/// </summary>
public List<string> ReferencedFiles
{
get
{
_filePath.Sort();
return _filePath;
}
}

/// <summary>
/// لیست کامل اسمبلی‌هایی که اسمبلی ما به آن‌ها وابسته است
/// </summary>
public List<string> ReferencedNames
{
get
{
_assemblies.Sort();
return _assemblies;
}
}

#endregion Properties

#region Methods (1)

// Private Methods (1)

/// <summary>
/// متدی بازگشتی جهت یافتن لیست ارجاعات
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یا نام اسمبلی</param>
private void ListReferences(string path)
{
//آیا تکراری است؟
if (_assemblies.Contains(path))
return;

Assembly asm;
// آیا فایل است یا نام کامل اسمبلی
if (File.Exists(path))
{
// load the assembly from a path
asm = Assembly.LoadFrom(path);
}
else
{
// سعی در بارگذاری اسمبلی
try
{
asm = Assembly.Load(path);
}
catch
{
asm = null; //جای بهبود دارد
}
}

if (asm == null) return;

// افزودن به لیست نام‌ها
_assemblies.Add(path);
string asmLocation = asm.Location;
//حذف موارد سیستمی از لیست مسیر فایل‌ها
if (asmLocation != null && !asmLocation.Contains("\\System.")
&& !asmLocation.Contains("\\mscorlib"))
_filePath.Add(asmLocation);

// پیدا کردن ارجاع‌ها
AssemblyName[] imports = asm.GetReferencedAssemblies();
// iterate
foreach (AssemblyName asmName in imports)
{
// فراخوانی بازگشتی جهت یافتن تمامی ارجاعات
ListReferences(asmName.FullName);
}
}

#endregion Methods
}
}

مثالی در مورد نحوه‌ی استفاده از آن:

CFindRef cfr = new CFindRef(@"C:\App\test.exe");
foreach (var asmRef in cfr.ReferencedFiles)
{
textBox1.Text += asmRef + Environment.NewLine;
//Application.DoEvents();
}
برای نمونه، برنامه‌ای که از SMO‌ مربوط به اس کیوال سرور 2008 استفاده می‌کند، این لیست ارجاعات را دارد:

C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.ConnectionInfo\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.ConnectionInfo.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.Dmf\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.Dmf.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.Management.Sdk.Sfc\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.Management.Sdk.Sfc.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.ServiceBrokerEnum\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.ServiceBrokerEnum.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.Smo\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.Smo.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.SqlClrProvider\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.SqlClrProvider.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.SqlEnum\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.SqlEnum.dll
با کپی کردن همین فایل‌ها کنار فایل اجرایی برنامه‌ای که قرار است روی سروری با SQL Server 2005 کار کند، مشکل برطرف می‌شود و برنامه بدون مشکل کار خواهد کرد.

برنامه آماده هم در این زمینه موجود است، برای مثال CheckAsm
مشاهده سایت

مطالب
قالبی خودکار برای تهیه‌ی بسته‌های نیوگت
روش‌های زیادی برای تهیه‌ی یک بسته‌ی نیوگت وجود دارند، مانند استفاده از برنامه‌ی NuGet Package Explorer و یا تهیه‌ی یک فایل nuspec و تغییر مداوم جزئیات آن، به ازای هر نگارش جدید پروژه. در ادامه قصد داریم روش خودکار سازی این تغییرات را بررسی کنیم.


الف) تهیه فایل nuspec
NuGet قابلیت پذیرش متغیرهای خود تکمیل شونده‌ای را نیز دارد. فایل nuspec یا جزئیات بسته‌ی تولیدی نیوگت، در این حالت یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<?xml version="1.0"?>
<package >
 <metadata>
  <id>$id$</id>
  <version>$version$</version>
  <title>$title$</title>
  <authors>$author$</authors>
  <owners>$author$</owners>
  <licenseUrl>https://site.com/prj/LICENSE</licenseUrl>
  <projectUrl>https://site.com/prj</projectUrl>
  <requireLicenseAcceptance>false</requireLicenseAcceptance>
  <description>$description$</description>
  <copyright>Copyright 2015 My Name</copyright>
 </metadata>
</package>
برای مثال اگر پروژه‌ی ما TestNuget نام دارد، فایلی به نام TestNuget.nuspec را با محتویات فوق برای آن تهیه خواهیم کرد. همانطور که مشاهده می‌کنید، در این فایل ویژه، هیچکدام از اطلاعات شماره نگارش پروژه، نام نویسنده و غیره، از پیش تعیین نشده‌اند. این اطلاعات، از فایل AssemblyInfo.cs پروژه، به صورت خودکار دریافت خواهند شد و نکته‌ی مهم آن، قرار گرفتن این فایل nuspec در پوشه‌ی اصلی پروژه است. از این جهت که برای کامپایل آن و تبدیل به یک بسته‌ی نیوگت، فایل nuget.exe را بر روی فایل پروژه‌ی اصلی برنامه اجرا خواهیم کرد و نه بر روی این فایل nuspec.
بنابراین تکمیل اطلاعات فایل AssemblyInfo.cs را فراموش نکنید. برای مثال اطلاعات AssemblyCompany آن، در قسمت authors فایل فوق جایگزین می‌شود.


ب) تهیه فایل NuGet.exe
فایل NuGet.exe را جهت کامپایل فایل فرضی TestNuget.nuspec نیاز داریم. می‌توان آن‌را از سایت کدپلکس تهیه کرد و یا تنها کافی است بر روی Solution موجود در VS.NET کلیک راست کرده و گزینه‌ی Enable NuGet Package Restrore را انتخاب کنیم. با اینکار به صورت خودکار پوشه‌ی ویژه‌ای به نام .nuget به همراه فایل NuGet.exe ایجاد می‌شود.


ج) کامپایل فایل nuspec
در همان پوشه‌ی جدید .nuget، یک فایل bat را با محتوای ذیل تهیه کنید:
 "%~dp0NuGet.exe" pack "..\TestNuGet\TestNuGet.csproj" -Prop Configuration=Release
copy "%~dp0*.nupkg" "%localappdata%\NuGet\Cache"
pause
در این مثال، مسیر TestNuGet\TestNuGet.csproj به محل قرارگیری فایل پروژه‌ی برنامه اشاره می‌کند. در اینجا فایل nuget.exe را بر روی فایل csproj برنامه اجرا خواهیم کرد. با توجه به اینکه قرار است یک بسته‌ی عمومی منتشر شود، بهتر است تنظیمات تولید بسته‌ی نیوگت را بر روی حالت release قرار داد که در این دستور، قید شده‌است.
در ادامه برای اینکه امکان آزمایش محلی این بسته را نیز داشته باشیم، فایل بسته‌ی تولیدی، به کش محلی نیوگت، در سیستم جاری کپی می‌شود.

نکته‌ی جالب این روش، تهیه‌ی قسمت dependencies پروژه، به صورت خودکار است:
<?xml version="1.0"?>
<package xmlns="http://schemas.microsoft.com/packaging/2011/08/nuspec.xsd">
  <metadata>
    <id>TestNuget</id>
    <version>1.0.0.0</version>
    <title>TestNuget</title>
    <authors>Vahid N.</authors>
    <owners>Vahid N.</owners>
    <licenseUrl>https://site.com/prj/LICENSE</licenseUrl>
    <projectUrl>https://site.com/prj</projectUrl>
    <requireLicenseAcceptance>false</requireLicenseAcceptance>
    <description>This is a test.</description>
    <copyright>Copyright 2015 My Name</copyright>
    <dependencies>
      <dependency id="EntityFramework" version="6.1.2" />
    </dependencies>
  </metadata>
</package>
اطلاعاتی را که در اینجا مشاهده می‌کنید، حاصل کامپایل فایل nuspec معرفی شده‌ی در ابتدای بحث است (با اجرای فایل bat تهیه شده) که یک کپی از آن در فایل TestNuget.1.0.0.0.nupkg نهایی نیز قرار می‌گیرد. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا این قسمت را به صورت دستی معرفی و هر بار با به روز رسانی وابستگی‌های پروژه، شماره نگارش‌های آن‌ها را نیز به روز کرد. اطلاعات version به صورت خودکار از پروژه‌ی جاری استخراج می‌شوند.


د) آزمایش محلی بسته‌ی جدید
اکنون که فایل TestNuget.1.0.0.0.nupkg تولیدی را در آدرس localappdata%\NuGet\Cache% نیز کپی کرده‌ایم، به منوی Tools/Options مراجعه و در قسمت NuGet Package Manager آن، به قسمت Package sources، این آدرس کش محلی را نیز معرفی کنید:


به این ترتیب، بدون ارسال یک بسته به سایت اصلی نیوگت، می‌توان بسته را از کش محلی نیوگت نصب و آزمایش کرد:



فایل‌های ذکر شده در مطلب فوق را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
TestNuget.zip