مطالب
یک سرویس (میکروسرویس) چیست؟ و چگونه آن را مستند کنیم؟ (قسمت اول)
معماری میکروسرویس (یا به اختصار: میکروسرویس) یک سبک معماری نرم افزار می‌باشد که در آن یک نرم افزار، به مجموعه‌ای از سرویس‌ها خرد می‌شود؛ به نحوی که هر سرویس مسئولیت انجام بخشی از منطق کسب و کار را به عهده داشته باشد.
این تقسیم بندی مزایای متعددی را به همراه دارد که نهایتا پیاده سازی و توسعه راحت‌تر نرم افزار‌های بزرگ و پیچیده را ممکن می‌نماید. از جمله مزایای این معماری می‌توان به راحت‌تر شدن مباحث continuous delivery/deployment، مقیاس پذیری بهتر، تحمل خطا، مهاجرت به (و یا استفاده از) تکنولوژی‌های جدید در بخش‌های مختلف نرم افزار و ... اشاره نمود.

مهم‌ترین بخش و تصمیمات شما به عنوان یک معمار نرم افزار، هنگام طراحی با استفاده از این معماری، شناسایی بخش‌های مختلف کسب و کار، جدا سازی و مرزبندی نمودن آنها و نهایتا طراحی سرویس‌ها و تعیین نحوه همکاری آنها با یکدیگر می‌باشد. لذا در هنگام استفاده از معماری میکروسرویس، مرکز توجهات باید کسب و کار باشد و نه مسائل تکنیکال و موضوعاتی مانند Docker, Kubernetes , Serverless و ... . (DDD می‌تواند به شما جهت مرزبندی بخش‌های مختلف کسب و کار و شناسایی سرویس‌ها کمک نماید)

تا اینجا متوجه شدیم که میکروسرویس در واقع یک سبک معماری نرم افزار محسوب می‌گردد و در واقع میکروسرویس (در اینجا و ادامه مقاله، منظور از میکروسرویس، معماری میکروسرویس می‌باشد) از چندین سرویس مجزا و مستقل تشکیل شده‌است که هر سرویس معمولا مسئولیت بخشی از منطق کسب و کار را بر عهده خواهد داشت.

مشخصات یک سرویس
هر سرویس در معماری میکروسرویس دارای چندین ویژگی اصلی به شرح زیر می‌باشد:
- Loosely coupled with other services - باید به طور مستقل از سایر سرویس‌ها عمل کند. به این معنا که تغییر و توسعه سایر سرویس‌ها موجب اختلالی در عملکرد این سرویس نگردد و برعکس، تغییر و توسعه این سرویس نباید عملکرد سایر سرویس‌ها را مختل نماید.
- Independently deployable - تیم توسعه دهنده سرویس قادر باشد تا بدون نیاز به هماهنگی با سایر تیم‌ها، خدمات خود (شامل ویژگی‌های جدید و تغییرات) را مستقر (Deploy) نماید.
- Capable of being developed by a small team – سرویس، امکان توسعه توسط یک تیم کوچک را داشته باشد. این مورد به جهت جلوگیری از سربار زیاد ناشی از هماهنگی در تیم‌های بزرگ، ضرورت دارد.
- Highly maintainable and testable – سرویس بسیار قابل نگهداری و قابل آزمایش باشد؛ امکان توسعه، تست و استقرار سریع را داشته باشد.

ساختار یک سرویس
حال که با ویژگی‌ها و مشخصات اصلی یک سرویس آشنا شدیم، در دیاگرام زیر، ساختار درونی یک سرویس را که از معماری هگزاگون (hexagonal architecture) استفاده می‌نماید، بررسی میکنیم. در این معماری، هسته سرویس، منطق کسب کار (Business logic) می‌باشد که توسط چندین آداپتور (جهت ارتباط با سایر سرویس‌ها) احاطه شده است.

بیایید با دقت به هر یک از بخش‌های یک سرویس (با توجه به دیاگرام فوق) نگاه کنیم

هر سرویس  احتمالا دارای یک یا چندین API می‌باشد
از دید مصرف کنندگان یک سرویس (Consumers)، تنها مورد با اهمیت یک سرویس، APIهای آن سرویس می‌باشد. APIهای یک سرویس نیز (با توجه به تصویر فوق) شامل عملیات یا Operations و وقایع منتشر شده یا Published events می‌باشند. که در ادامه این انواع را بررسی میکنیم.

- عملیات (Operations)
به صورت کلی و همانطور که در دیاگرام فوق قابل مشاهده می‌باشد، عملیات به دو نوع دستورات (Commands) و جستارها (Queries) تقسیم می‌شوند. دستورات نوعی از عملیات می‌باشند که موجب تغییر داده‌ها می‌شود؛ اما در مقابل جستارها، عملیاتی در جهت واکشی داده‌ها می‌باشند. برای مثال یک سرویس  ثبت سفارش (OrderService) را در نظر بگیرید. عملیاتی مانند ثبت سفارش ()CreateOrder، انصراف از سفارش ثبت شده  ()CancelOrder و ... عملیاتی از نوع دستورات هستند و عملیاتی مانند یافتن یک سفارش خاص ()FindOrder که هیچ دیتایی را تغییر نمیدهد، از نوع جستارها می‌باشند.
عملیات ارائه شده توسط یک سرویس میتواند از ترکیبی از پروتکل‌های همزمان (Synchronous protocols) مانند REST یا gRPC و پروتکل‌های غیر همزمان (Asynchronous protocols) مانند messaging باشند.
پروتکل‌های همزمان، به ویژه REST، بیشتر در مواردی که قصد ارائه API به کلاینت‌های خارجی (External clients) را داریم، مانند موبایل اپلیکیشن‌ها و یا نرم افزارهای تک صفحه‌ای (SPA) کاربرد دارند.
از پروتکل‌های غیر همزمان مانند messaging نیز بیشتر در مواردی که میخواهیم الگوی ساگا (SAGA) را پیاده سازی نماییم و به روز نگه داشتن داده‌ها را بین سرویس‌های مختلف حفظ کنیم، نیاز به استفاده داریم. برای مثال در همان سیستم ثبت سفارش، عملیات ()CreateOrder به صورت Rest و با متد Post در Endpoint ای مانند /Order پیاده سازی می‌شود و پس از فراخوانی، یک عملیات غیرهمزمان مانند CreateOrderSaga را نیز به صورت messaging آغاز میکند.

- وقایع (Events)
سرویس‌ها، اغلب وقایعی (Event) را نیز منتشر میکنند. منظور از وقایع یا events معمولا همان مفهوم domain event درDDD می‌باشد که در همان ادبیات DDD وقایع توسط aggregate‌ها در زمان هایی مانند ایجاد، ویرایش، حذف و یا سایر مفاهیم موجود در منطق کسب و کار منتشر می‌شوند. سرویس نیز معمولا این وقایع را روی یک کانال ارتباطی (message channel) که توسط یک message broker (مانند RabbitMQ, Apache Kafka, ActiveMQ و ...) پیاده سازی شده است، منتشر میکند. و علاقمندان به دریافت این وقایع می‌توانند وقایع را پس از انتشار، بر روی کانال ارتباطی دریافت نمایند.


منطق کسب و کار (Business Logic)
منطق کسب و کار، قلب هر سرویس و دلیل وجود آن سرویس می‌باشد که API هایی را در قالب عملیات (Opertaions) پیاده سازی و همچنین مواردی را در قالب وقایع (Events) منتشر می‌نماید. همچنین منطق کسب و کار می‌تواند بنا بر نیاز خود، عملیات مربوط به سایر سرویس‌ها را فراخوانی و یا در کانال‌های ارتباطی (channels) مربوط به وقایع آنها، مشترک (Subscribes) شود و نهایتا داده‌ها را در دیتابیس خود نگهداری نماید.

نحوه همکاری سرویس‌ها با یکدیگر (Services Collaborations)
با توجه به مفاهیم فوق، زمانی که صحبت از همکاری (collaborate) بین سرویس‌ها می‌شود، معمولا منظور، ارتباط آنها از طریق APIهای یکدیگر (شامل عملیات و وقایع که پیش‌تر توضیح داده شد) می‌باشد (به جای خواندن و نوشتن مستقیم در دیتابیس‌های مربوط به یکدیگر می‌باشد).
برای مثال یک سرویس ممکن است عملیات مربوط به ایجاد سفارش ()CreateOrder را از سرویس ثبت سفارش (OrderService) فراخوانی نماید و یا برعکس خود سرویس ثبت سفارش (OrderService) ممکن است بر حسب نیاز منطق کسب و کار خود، عملیات ارائه شده توسط سرویس انبار را فراخوانی نماید.
همچنین یک سرویس جهت همکاری با دیگر سرویس‌ها میتواند در وقایع منتشر شده (Published events) توسط آنها مشترک (Subscribes) شود. برای مثال سرویس ثبت سفارش احتمالا در وقایع منتشر شده از سوی سرویس رستوران مشترک می‌شود.

دیتابیس اختصاصی
معمولا هر سرویس دارای یک یا چند دیتابیس می‌باشد که دیتای اختصاصی مربوط به منطق کسب و کار خود و در مواردی بخشی از دیتای مربوط به سایر سرویس‌ها را در آن‌(ها) نگهداری میکند. برای مثال اطلاعات سفارش‌ها را هم سرویس ثبت سفارش و هم سرویس رستوران، هر دو نگهداری میکنند و عملا این دیتا ابتدا در سرویس رستوران و سپس در سرویس ثبت سفارش، مجددا نگهداری می‌شود و به نوعی دیتای فوق Replicate شده و تکراری می‌باشد. اما به جهت اطمینان از کاهش وابستگی (loose coupling) این تکرار داده‌ها انجام می‌شود. در مجموع استفاده از یک دیتابیس مشترک (منظور table مشترک می‌باشد) بین سرویس‌ها ایده‌ی بدی می‌باشد و سرویس‌ها باید از طریق API‌های یکدیگر باهم همکاری نمایند.

نتیجه
در این مقاله عنوان شد که میکروسرویس یک سبک معماری می‌باشد و در این معماری، نرم افزار و منطق کسب و کار، به چندین سرویس مختلف  تقسیم می‌شود. مشخصات کلیدی که هر سرویس باید در این سبک معماری (microservice architecture) داشته باشد و همچنین ساختار درونی هر سرویس بررسی شد.
در قسمت بعدی این مقاله، در مورد نحوه مستند سازی این سرویس‌ها صحبت می‌شود. چرا که با زیاد شدن تعداد سرویس‌ها، در صورت عدم وجود یک مستندات مناسب (documents)، ارتباط و هماهنگی تیم‌ها با یکدیگر خود موجب سربار خواهد شد.

منابع
برگرفته شده از مقاله آقای ریچاردسون (whats-a-service
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت دوم - شروع به مستند سازی یک API
پس از معرفی اجمالی OpenAPI و Swagger در قسمت قبل و همچنین ارائه‌ی یک برنامه‌ی نمونه که آن‌را به مرور تکمیل خواهیم کرد، در ادامه کتابخانه‌ی Swashbuckle را نصب کرده و شروع به مستند سازی API ارائه شده خواهیم کرد.


نصب Swashbuckle (سوواَش باکِل)

اگر عبارت Swashbuckle.AspNetCore را در سایت NuGet جستجو کنیم، چندین بسته‌ی مختلف مرتبط با آن‌را خواهیم یافت. ما در این بین، بیشتر به این بسته‌ها علاقمندیم:
- Swashbuckle.AspNetCore.Swagger: کار آن ارائه‌ی خروجی OpenAPI تولیدی بر اساس ASP.NET Core API برنامه‌ی ما، به صورت یک JSON Endpoint است.
- Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerGen: کار آن ساخت Swagger document objects است؛ یا همان OpenAPI Specification.
عموما این دو بسته را با هم جهت ارائه‌ی OpenAPI Specification استفاده می‌کنند.
- Swashbuckle.AspNetCore.SwaggerUI: این بسته، نگارش جایگذاری شده‌ی (embedded) ابزار swagger-UI را به همراه دارد. کار آن، ارائه‌ی یک UI خودکار، بر اساس OpenAPI Specification است که از آن برای آزمایش API نیز می‌توان استفاده کرد.

یک نکته: اگر صرفا بسته‌ی Swashbuckle.AspNetCore را نصب کنیم، هر سه بسته‌ی فوق را با هم دریافت خواهیم کرد و اگر از Visual Studio برای نصب آن‌ها استفاده می‌کنید، انتخاب گزینه‌ی Include prerelease را فراموش نکنید؛ از این جهت که قصد داریم از نگارش 5 آن‌ها استفاده کنیم. چون این نگارش است که از OpenAPI 3x، پشتیبانی می‌کند. خلاصه‌ی این موارد، افزودن PackageReference زیر به فایل پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Web.csproj است و سپس اجرای دستور dotnet restore:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore" Version="5.0.0-rc2" />
  </ItemGroup>
</Project>


تنظیم میان‌افزار Swashbuckle

پس از افزودن ارجاعی به Swashbuckle.AspNetCore، اکنون نوبت انجام تنظیمات میان‌افزارهای آن است. برای این منظور ابتدا به کلاس Startup و متد ConfigureServices آن مراجعه می‌کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
    // ...
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerDoc(
                   name: "LibraryOpenAPISpecification",
                   info: new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiInfo()
                   {
                       Title = "Library API",
                       Version = "1",
                       Description = "Through this API you can access authors and their books.",
                       Contact = new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiContact()
                       {
                           Email = "name@site.com",
                           Name = "DNT",
                           Url = new Uri("https://www.dntips.ir")
                       },
                       License = new Microsoft.OpenApi.Models.OpenApiLicense()
                       {
                           Name = "MIT License",
                           Url = new Uri("https://opensource.org/licenses/MIT")
                       }
                   });
            });
        }
در اینجا نحوه‌ی تنظیمات ابتدایی سرویس‌های مرتبط با SwaggerGen را ملاحظه می‌کنید. ابتدا نیاز است یک SwaggerDoc به آن اضافه شود که یک name و info را دریافت می‌کند. این name، جزئی از آدرسی است که در نهایت، OpenAPI Specification تولیدی را می‌توان در آنجا یافت. پارامتر Info آن نیز به همراه یک سری مشخصات عمومی درج شده‌ی در مستندات OpenAPI است.

اکنون در متد Configure، میان‌افزار آن‌را خواهیم افزود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...
            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseSwagger();
    // ...
        }
بهتر است UseSwagger را پس از UseHttpsRedirection درج کرد تا هر نوع درخواست HTTP به آن، به صورت خودکار به HTTPS تبدیل و هدایت شود.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، می‌توان OpenAPI Specification تولیدی را در آدرس زیر یافت:
 https://localhost:5001/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json


در این آدرس، LibraryOpenAPISpecification، همان نامی است که در قسمت setupAction.SwaggerDoc تنظیم کردیم.


نگاهی به OpenAPI Specification تولیدی

در ابتدای swagger.json تولیدی، همانطور که در تصویر فوق نیز مشخص است، همان مشخصات ذکر شده‌ی در قسمت info متد setupAction.SwaggerDoc، قابل مشاهده‌است. سپس لیست مسیرهای این API مشخص شده‌اند:


این‌ها مسیرهایی هستند که توسط دو کنترلر کتاب‌ها و نویسندگان برنامه‌ی Web API ما عمومی شده‌اند. در اینجا مقابل هر مسیر، تعداد آیتم‌های متناظری نیز ذکر شده‌اند. این موارد مرتبط هستند با HTTP methods پشتیبانی شده‌:


که هر کدام به همراه نام متدها و پارامترهای متناظر با آن‌ها نیز می‌شوند. به علاوه نوع responseهای پشتیبانی شده‌ی توسط این متدها نیز ذکر شده‌اند. هر کدام از خروجی‌ها نیز نوع مشخصی دارند که توسط قسمت components -> schemas تصاویر فوق، جزئیات دقیق آن‌ها بر اساس نوع مدل‌های متناظر، استخراج و ارائه شده‌اند.


مشکل: نوع Response تولیدی در OpenAPI Specification صحیح نیست


اگر به جزئیات مسیر /api/authors/{authorId} دقت کنیم، نوع response آن‌را صرفا 200 یا Ok ذکر کرده‌است؛ در حالیکه GetAuthor تعریف شده، حالت NotFound را نیز دارد:
[HttpGet("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> GetAuthor(Guid authorId)
{
    var authorFromRepo = await _authorsService.GetAuthorAsync(authorId);
    if (authorFromRepo == null)
    {
        return NotFound();
    }
    return Ok(_mapper.Map<Author>(authorFromRepo));
}
نمونه‌ی دیگر آن اکشن متد public async Task<ActionResult<Book>> CreateBook است که می‌تواند NotFound یا 404 و یا CreatedAtRoute را که معادل 201 است، بازگشت دهد و در اینجا فقط 200 را ذکر کرده‌است که اشتباه است. بنابراین برای نزدیک کردن این خروجی به اطلاعات واقعی اکشن متدها، نیاز است کار بیشتری انجام شود.


افزودن و راه اندازی Swagger UI

در ادامه می‌خواهیم یک رابط کاربری خودکار را بر اساس OpenAPI Specification تولیدی، ایجاد کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...

            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseSwagger();
            app.UseSwaggerUI(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerEndpoint(
                    "/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json",
                    "Library API");
            });

    // ...
        }
برای این منظور میان‌افزار SwaggerUI را پس از UseSwagger، در متد Configure کلاس Startup، تعریف می‌کنیم. در اینجا باید مشخص کنیم که OpenAPI Specification تولید شده، دقیقا در چه آدرسی قرار دارد که روش انجام آن‌را در متد setupAction.SwaggerEndpoint ملاحظه می‌کنید. پارامتر دوم آن یک نام اختیاری است.
پس از این تنظیم اگر آدرس https://localhost:5001/swagger/index.html را در مرورگر باز کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:


و اگر بر روی هر کدام کلیک کنیم، ریز جزئیات آن‌ها بر اساس OpenAPI Specification ای که بررسی کردیم، تولید شده‌است (از پارامترها تا نوع خروجی):


اکنون اگر بر روی دکمه‌ی try it out آن نیز کلیک کنید، در همینجا می‌توان این API را آزمایش کرد. برای مثال Controls Accept header را بر روی application/json قرار داده و سپس بر روی دکمه‌ی execute که پس از کلیک بر روی دکمه‌ی try it out ظاهر شده‌است، کلیک کنید تا بتوان خروجی Web API را مشاهده کرد.

در انتهای این صفحه، در قسمت schemas آن، مشخصات مدل‌های بازگشت داده شده‌ی توسط Web API نیز ذکر شده‌اند:



یک نکته: تغییر آدرس  https://localhost:5001/swagger/index.html به ریشه‌ی سایت

اگر علاقمند باشید تا زمانیکه برای اولین بار آدرس ریشه‌ی سایت را در مسیر https://localhost:5001 باز می‌کنید، Swagger UI نمایان شود، می‌توانید تنظیم RoutePrefix زیر را اضافه کنید:
app.UseSwaggerUI(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerEndpoint(
                    "/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json",
                    "Library API");
                setupAction.RoutePrefix = "";
            });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-02.zip

در قسمت بعد، به بهبود و غنی سازی جزئیات OpenAPI Specification تولیدی خواهیم پرداخت.
مطالب
پیاده سازی برنامه‌های چند مستاجری در ASP.NET Core

سناریویی را در نظر بگیرید که یک برنامه وب نوشته شده، قرار است به چندین مستاجر (مشتری یا tenant) خدماتی را ارائه کند. در این حالت اطلاعات هر مشتری به صورت کاملا جدا شده از دیگر مشتریان در سیستم قرار دارد و فقط به همان قسمت‌ها دسترسی دارد.

مثلا یک برنامه مدیریت رستوران را در نظر بگیرید که برای هر مشتری، در دامین مخصوص به خود قرار دارد و همه آنها به یک سیستم متمرکز متصل شده و اطلاعات خود را از آنجا دریافت می‌کنند.

 در معماری Multi-Tenancy، چندین کاربر می‌توانند از یک نمونه (Single Instance) از اپلیکیشن نرم‌افزاری استفاده کنند. یعنی این نمونه روی سرور اجرا می‌شود و به چندین کاربر سرویس می‌دهد. هر کاربر را یک Tenant می‌نامیم. می‌توان به Tenantها امکان تغییر و شخصی‌سازی بخشی از اپلیکیشن را داد؛ مثلا امکان تغییر رنگ رابط کاربری و یا قوانین کسب‌وکار، اما آنها نمی‌توانند کدهای اپلیکیشن را شخصی‌سازی کنند.

بدون داشتن دانش کافی، پیاده سازی معماری multi tenant می‌تواند تبدیل یه یک چالش بزرگ شود. مخصوصا در نسخه‌ی قبلی ASP.NET که یکپارچه نبودن فریم ورک‌های مختلف می‌توانست باعث ایجاد چندین پیاده سازی مختلف در برنامه شود. موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شد که شما قصد داشتید در یک برنامه چندین فریم ورک مختلف مثل SignalR, MVC, Web API را مورد استفاده قرار دهید.

خوشبختانه اوضاع با وجود OWIN بهتر شده و ما در این مطلب قصد استفاده از یک تولکیت را به نام SaasKit، برای پیاده سازی این معماری در ASP.NET Core داریم. هدف از این toolkit، ساده‌تر کردن هر چه بیشتر ساخت برنامه‌های SaaS (Software as a Service) هست. با استفاده از OWIN ما قادریم که بدون در نظر گرفتن فریم ورک مورد استفاده، رفتار مورد نظر خودمان را مستقیما در یک چرخه درخواست HTTP پیاده سازی کنیم و البته به لطف طراحی خاص ASP.NET Core 1.0 و استفاده از میان افزار‌هایی مشابه OWIN در برنامه، کار ما با SaasKit باز هم راحت‌تر خواهد بود.

شروع کار 

یک پروژه ASP.NET Core جدید را ایجاد کنید و سپس ارجاعی را به فضای نام SaasKit.Multitenancy  (موجود در Nuget) بدهید. 
PM> Install-Package SaasKit.Multitenancy
بعد از اینکار ما باید به SaasKit اطلاع دهیم که چطور مستاجر‌های ما را شناسایی کند.

شناسایی مستاجر (tenant) 

اولین جنبه در معماری multi-tenant، شناسایی مستاجر بر اساس اطلاعات درخواست جاری می‌باشد که می‌تواند از hostname ، کاربر جاری یا یک HTTP header باشد.
ابتدا به تعریف کلاس مستاجر می‌پردازیم: 
    public class AppTenant
    {
        public string Name { get; set; }
        public string[] Hostnames { get; set; }
    }
سپس از طریق پیاده سازی اینترفیس ITenantResolver  و نوشتن یک tenant resolver به SaasKit اطلاع می‌دهیم که چطور مستاجر جاری را بر اساس اطلاعات درخواست جاری شناسایی کند و در صورتیکه موفق به شناسایی شود، یک وهله از نوع <TenantContext<TTenant را بازگشت خواهد داد. 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        IEnumerable<AppTenant> tenants = new List<AppTenant>(new[]
        {
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 1",
                Hostnames = new[] { "localhost:6000", "localhost:6001" }
            },
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 2",
                Hostnames = new[] { "localhost:6002" }
            }
        });
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t =>
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return tenantContext;
        }
    }
در نظر داشته باشید که اینجا ما اطلاعات مستاجر را از روی hostname استخراج کردیم؛ اما از آنجا که شما به شیء HttpContext دسترسی کاملی دارید، می‌توانید از هر چیزی که مایل باشید استفاده کنید؛ مثل URL، اطلاعات کاربر، هدر‌های HTTP و غیره. در اینجا فعلا مشخصات مستاجر‌های خودمان را در کد نوشتیم. اما شما می‌توانید در برنامه خودتان این اطلاعات را از فایل تنظیمات برنامه و یا یک بانک اطلاعاتی دریافت کنید.
 

سیم کشی کردن 

بعد از پیاده سازی این اینترفیس نوبت به سیم کشی‌های SaasKit میرسد. من در اینجا سعی کردم که مثل الگوی برنامه‌های ASP.NET Core عمل کنم. ابتدا نیاز داریم که وابستگی‌های SaasKit را ثبت کنیم. فایل startups.cs  را باز کنید و کدهای زیر را در متد ConfigureServices اضافه نمایید: 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddMultitenancy<AppTenant, AppTenantResolver>();
    }
سپس باید میان افزار SaasKit را ثبت کنیم. کدهای زیر را به متد Configure اضافه کنید:
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
    {
        // after .UseStaticFiles()
        app.UseMultitenancy<AppTenant>();
        // before .UseMvc()
    }


دریافت مستاجر جاری 

حالا هر جا که نیاز به وهله‌ای از شیء مستاجر جاری داشتید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید: 
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppTenant tenant;
        public HomeController(AppTenant tenant)
        {
            this.tenant = tenant;
        }
    }
به عنوان مثال قصد داریم نام مستاجر را در عنوان سایت نمایش دهیم. برای اینکار ما از قابلیت جدید MVC Core یعنی تزریق سرویس‌ها به View استفاده خواهیم کرد.  در فایل Layout.cshtml_ تکه کد زیر را به بالای صفحه اضافه کنید:
    @inject AppTenant Tenant;
این کد، AppTenant را برای ما در تمامی View‌ها از طریق شی Tenant قابل دسترس می‌کند. حالا می‌توانیم در View خود از جزییات مستاجر به شکل زیر استفاده کنیم: 
    <a asp-controller="Home" asp-action="Index">@Tenant.Name</a>


اجرای نمونه مثال 

فایل project.json را باز کنید و مقدار web را به شکل زیر مقدار دهی کنید: (در اینجا برای سایت خود 3 آدرس را نگاشت کردیم) 
    "commands": {
      "web": "Microsoft.AspNet.Server.Kestrel --server.urls=http://localhost:6000;http://localhost:6001;http://localhost:6002",
    },
سپس کنسول را در محل ریشه پروژه باز نموده و دستور زیر را اجرا کنید: 
    dotnet run
حال اگر در مرورگر خود آدرس http://localhost:6000 را وارد کنیم، مستاجر 1 را خواهیم دید:


و اگر آدرس http://localhost:6002 را وارد کنیم، مستاجر 2 را مشاهده می‌کنیم:


قابل پیکربندی کردن مستاجر ها 

از آنجائیکه نوشتن مشخصات مستاجر‌ها در کد زیاد جالب نیست، برای همین تصمیم داریم که این مشخصات را با استفاده از قابلیت‌های ASP.NET Core از فایل appsettings.json دریافت کنیم. تنظیمات مستاجر‌ها را مطابق اطلاعات زیر به این فایل اضافه کنید:

    "Multitenancy": {
      "Tenants": [
        {
          "Name": "Tenant 1",
          "Hostnames": [
            "localhost:6000",
            "localhost:6001"
          ]
        },
        {
          "Name": "Tenant 2",
          "Hostnames": [
            "localhost:6002"
          ]
        }
      ]
    }
سپس کلاسی را که بیانگر تنظیمات چند مستاجری باشد، می‌نویسیم: 
    public class MultitenancyOptions
    {
        public Collection<AppTenant> Tenants { get; set; }
    }
حالا نیاز داریم که به برنامه اعلام کنیم تا تنظیمات مورد نیاز خود را از فایل appsettings.json بخواند. کد زیر را به ConfigureServices اضافه کنید: 
    services.Configure<MultitenancyOptions>(Configuration.GetSection("Multitenancy"));
سپس کدهای resolver خود را جهت دریافت اطلاعات از MultitenancyOptions مطابق زیر تغییر می‌دهیم: 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        private readonly IEnumerable<AppTenant> tenants;
        public AppTenantResolver(IOptions<MultitenancyOptions> options)
        {
            this.tenants = options.Value.Tenants;
        }
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => 
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return Task.FromResult(tenantContext);
        }
    }
برنامه را یکبار re-build کرده و اجرا کنید . 


در آخر 

اولین قدم در پیاده سازی یک معماری multi-tenant، تصمیم گیری درباره این موضوع است که شما چطور مستاجر خود را شناسایی کنید. به محض این شناسایی شما می‌توانید عملیات‌های بعدی خود را مثل تفکیک بخشی از برنامه، فیلتر کردن داده‌ای، نمایش یک view خاص برای هر مستاجر و یا بازنویسی قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس هر مستاجر، انجام دهید.

_ سورس مثال بالا در گیت هاب قابل دریافت می‌باشد.

_ منبع: اینجا  

مطالب
روش های ارث بری در Entity Framework - قسمت اول
بخش هایی از کتاب "مرجع کامل Entity Framework 6.0"
ترجمه و تالیف: بهروز راد
وضعیت: در حال نگارش


پیشتر، آقای نصیری در بخشی از مباحث مربوط به Code First در مورد روش‌های مختلف ارث بری در EF و در روش Code First صحبت کرده اند. در این مقاله‌ی دو قسمتی، در مورد دو تا از این روش‌ها در حالت Database First می‌خوانید.

چرا باید از ارث بری استفاده کنیم؟

یکی از اهداف اصلی ORMها این است که با ایجاد یک مدل مفهومی از پایگاه داده، آن را هر چه بیشتر به طرز تفکر ما از مدل شی گرای برنامه مان نزدیکتر کنند. از آنجا که ما توسعه گران از مفاهیم شی گرایی مانند "ارث بری" در کدهای خود استفاده می‌کنیم، نیاز داریم تا این مفهوم را در سطح پایگاه داده نیز داشته باشیم. آیا این کار امکان پذیر است؟ EF چه امکاناتی برای رسیدن به این هدف برای ما فراهم کرده است؟ در این قسمت به این سوال پاسخ خواهیم داد.

ارث­ بری جداول مفهومی است که در EF به راحتی قابل پیاده­ سازی است. سه روش برای پیاده­ سازی این مفهوم در مدل وجود دارد.
  1. Table Per Type یا TPT: خصیصه‌های مشترک در جدول پایه قرار دارند و به ازای هر زیر مجموعه نیز یک جدول جدا ایجاد می‌شود.
  2. Table Per Hierarchy یا TPH: تمامی خصیصه‌ها در یک جدول وجود دارند.
  3. Table Per Concrete Type یا TPC: جدول پایه ای وجود ندارد و به ازای هر موجودیت دقیقاً یک جدول همراه با خصیصه‌های موجودیت در آن ایجاد می‌شود.
 
روش TPT

در این روش، خصیصه‌های مشترک در یک جدول پایه قرار دارند و به ازای هر زیر مجموعه از جدول پایه، یک جدول با خصیصه‌های منحصر به آن نوع ایجاد می‌شود. ابتدا جداول و ارتباطات بین آنها که در توضیح مثال برای این روش با آنها کار می‌کنیم را ببینیم.



فرض کنید قصد داریم تا در هنگام ثبت مشخصات یک دانش آموز، مقطع تحصیلی او نیز حتماً ذخیره شود. در این حالت، فیلدی با نام Degree ایجاد و تیک گزینه‌ی Allow Nulls را از روبروی آن بر میداریم. با این حال اگر مشخصات دانش آموزان را در جدولی عمومی مثلاً با نام People ذخیره کنیم و این جدول را مکانی برای ذخیره‌ی مشخصات افراد دیگری مانند مدیران و معلمان نیز در نظر بگیریم، از آنجا که قصد ثبت مقطع تحصیلی برای مدیران و معلمان را نداریم، وجود فیلد Degree در کار ما اختلال ایجاد می‌کند. اما با ذخیره‌ی اطلاعات مدیران و معلمان در جداول مختص به خود، می‌توان قانون غیر قابل Null بودن فیلد Degree برای دانش آموزان را به راحتی پیاده سازی کرد.
همان طور که در شکل قبل نیز مشخص است، ما یک جدول پایه با نام Persons ایجاد کرده ایم و خصیصه‌های مشترک بین زیر مجموعه‌ها (FirstName و LastName) را در آن قرار داده ایم. سه موجودیت (Student، Admin و Instructor) از Persons ارث می‌برند و موجودیت BusinessStudent نیز از Student ارث می‌بَرَد.
جداول ایجاد شده، پس از ایجاد مدل به روش Database First، به شکل زیر تبدیل می‌شوند.


از آنجا که قصد داریم ارتباطات ارث بری شده ایجاد کنیم، باید ارتباطات پیش فرض شکل گرفته بین موجودیت‌ها را حذف کنیم. بدین منظور، بر روی هر خط ارتباطی در EDM Designer کلیک راست و گزینه‌ی Delete from Model را انتخاب کنید. سپس بر روی موجودیت Person، کلیک راست کرده و از منوی Add New، گزینه‌ی Inheritance را انتخاب کنید (شکل زیر).


شکل زیر ظاهر می‌شود.


قسمت بالا، موجودیت پایه، و قسمت پایین، موجودیت مشتق شده را مشخص می‌کند. این کار را سه مرتبه برای ایجاد ارتباط ارث بری شده بین موجودیت Person به عنوان موجودیت پایه و موجودیت‌های Student، Instructor و Admin به عنوان موجودیت‌های مشتق شده ایجاد کنید. همچنین یک ارتباط نیز بین موجودیت Student به عنوان موجودیت پایه و موجودیت BusinessStudent به عنوان موجودیت مشتق شده ایجاد کنید. نتیجه‌ی کار را در شکل زیر ملاحظه می‌کنید.

اگر بر روی دکمه‌ی Save در نوار ابزار Visual Studio کلیک کنید، چهار خطا در پنجره‌ی Error List نمایش داده می‌شود


این خطاها بیانگر این هستند که خصیصه‌ی PersonId به دلیل اینکه در موجودیت پایه‌ی Person تعریف شده است، نباید در موجودیت‌های مشتق شده از آن نیز وجود داشته باشد چون موجودیت‌های مشتق شده، خصیصه‌ی PersonId را به ارث برده اند. وجود این خصیصه در زمان طراحی جدول در مدل فیزیکی الزامی بوده است اما اکنون ما با مدل مفهومی و قوانین شی گرایی سر و کار داریم. بنابراین خصیصه‌ی PersonId را از موجودیت‌های Student، Instructor، Admin و BusinessStudent حذف کنید. شکل زیر، نتیجه‌ی کار را نشان می‌دهد.


اکنون اگر بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید، خطاها از بین می‌روند.
ما خصیصه‌ی PersonId را از موجودیت‌های مشتق شده به این دلیل که آن را از موجودیت پایه ارث می‌برند حذف کردیم. حال این خصیصه برای موجودیت‌های مشتق شده وجود دارد اما باید مشخص کنیم که به کدام خصیصه از کلاس پایه تناظر دارد. شاید انتظار این باشد که EF، خود تشخیص بدهد که PersonId در موجودیت‌های مشتق شده باید به PersonId کلاس پایه‌ی خود تناظر داشته باشد اما در حال حاضر این کاری است که خود باید انجام دهیم. بدین منظور، بر روی هر یک از موجودیت‌های مشتق شده کلیک راست کرده و گزینه‌ی Table Mapping را انتخاب کنید. سپس همان طور که در شکل زیر مشاهده می‌کنید، تناظر را ایجاد کنید.


مدل ما آماده است. آن را امتحان می‌کنیم. در زیر، یک کوئری LINQ ساده بر روی مدل ایجاد شده را ملاحظه می‌کنید.
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities())
{

    var people = from p in context.Persons
                 select p;

    foreach (Person person in people)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}",
            person.LastName,
            person.FirstName);
    }

    Console.ReadLine();
}

قضیه به همین جا ختم نمی‌شود! ما الان یک مدل ارث بری شده داریم. بهتر است مزایای آن را در عمل ببینیم. شاید دوست داشته باشیم تا فقط اطلاعات زیر مجموعه‌ی BusinessStudent را بازیابی کنیم.
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities())
{

    var students = from p in context.Persons.OfType<BusinessStudent>()
                 select p;

    foreach (BusinessStudent student in students)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}: Degree {2}, Discipline {3}",
            student.LastName,
            student.FirstName,
            student.Degree,
            student.Discipline);
    }

    Console.ReadLine();
}

همان طور که در کدهای قبل نیز مشخص است، خصیصه‌های LastName و FirstName از موجودیت پایه یعنی Person، خصیصه‌ی Degree از موجودیت مشتق شده‌ی Student (که البته در نقش موجودیت پایه برای BusinessStudent است) و Discipline از موجودیت مشتق شده یعنی BusinessStudent خوانده می‌شوند.
یک روش دیگر نیز برای کار با این سلسه مراتب ارث بری وجود دارد. کوئری اول را دست نزنیم (اطلاعات موجودیت پایه را بازیابی کنیم) و پیش از انجام عملیاتی خاص، نوع موجودیت مشتق شده را بررسی کنیم. مثالی در این زمینه:
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities())
{

    var people = from p in context.Persons
                 select p;

    foreach (Person person in people)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}",
            person.LastName,
            person.FirstName);

        if (person is Student)
            Console.WriteLine("    Degree: {0}",
                ((Student)person).Degree);
        
        if (person is BusinessStudent)
            Console.WriteLine("    Discipline: {0}",
                ((BusinessStudent)person).Discipline);
    }

    Console.ReadLine();
}

مزایای روش TPT
  • امکان نرمال سازی سطح 3 در این روش به خوبی وجود دارد
  • افزونگی در جداول وجود ندارد.
  • اصلاح مدل آسان است (برای اضافه یا حذف کردن یک موجودیت به/از مدل فقط کافی است تا جدول متناظر با آن را از پایگاه داده حذف کنید)
معایب روش TPT
  • سرعت عملیات CRUD (ایجاد، بازیابی، آپدیت، حذف) داده‌ها با افزایش تعداد موجودیت‌های شرکت کننده در سلسله مراتب ارث بری کاهش می‌یابد. به عنوان مثال، کوئری‌های SELECT، حاوی عبارت‌های JOIN خواهند بود و عدم توجه صحیح به کوئری نوشته شده می‌تواند منجر به حضور چندین عبارت JOIN که برای ارتباط بین جداول به کار می‌رود در اسکریپت تولیدی و کاهش زمان اجرای بازیابی داده‌ها شود.
  • تعداد جداول در پایگاه داده زیاد می‌شود

در قسمت بعد با روش TPH آشنا می‌شوید.
مطالب دوره‌ها
مدیریت تغییرات گریدی از اطلاعات به کمک استفاده از الگوی واحد کار مشترک بین ViewModel و لایه سرویس
قالب پروژه WPF Framework به همراه چندین صفحه ابتدایی لازم، برای شروع هر برنامه‌ی تجاری دسکتاپی است؛ مثال مانند صفحه لاگین، صفحه تغییرات مشخصات کاربر وارد شده به سیستم و امثال آن. صفحه‌ای را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، صفحه تعریف کاربران جدید و ویرایش اطلاعات کاربران موجود است.


در این صفحه با کلیک بر روی دکمه به علاوه، یک ردیف به ردیف‌های موجود اضافه شده و در اینجا می‌توان اطلاعات کاربر جدیدی به همراه سطح دسترسی او را وارد و ذخیره کرد و یا حتی اطلاعات کاربران موجود را ویرایش نمود. اگر بخواهیم مانند مراحلی که در قسمت قبل در مورد تعریف یک صفحه جدید در برنامه توضیح داده شد، عمل کنیم، به صورت خلاصه به ترتیب ذیل عمل شده است:
1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
ابتدا صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml به پروژه ریشه که Viewهای برنامه در آن تعریف می‌شوند، اضافه شده است. به همراه دو دکمه و یک ListView که تطابق بهتری با قالب متروی مورد استفاده دارد.

2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
مرحله بعد تعریف هر صفحه‌ای در سیستم، مشخص سازی وضعیت دسترسی به آن است:
/// <summary>
/// افزودن و مدیریت کاربران سیستم
/// </summary>
[PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
ویژگی PageAuthorization به فایل Views\Admin\AddNewUser.xaml.cs اعمال شده است. در اینجا تنها کاربرانی که خاصیت‌های IsAdmin و CanAddNewUser آن‌ها true باشند، مجوز دسترسی به صفحه تعریف کاربران را خواهند یافت.

3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
در ادامه در فایل منوی برنامه Views\MainMenu.xaml تعریف دسترسی به صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml قید شده است:
                <Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}"
                        Height="55" Width="55"  
                        Command="{Binding DoNavigate}"
                        CommandParameter="\Views\Admin\AddNewUser.xaml"
                        Margin="2">
                    <Rectangle Width="28" Height="17.25">
                        <Rectangle.Fill>
                            <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_add}" />
                        </Rectangle.Fill>
                    </Rectangle>
                </Button>
همانطور که در قسمت قبل نیز توضیح داده شده، تنها کافی است در اینجا CommandParameter را مساوی مسیر فایل AddNewUser.xaml قرار دهیم تا سیستم راهبری به صورت خودکار از آن استفاده کند.

4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله نهایی تعریف صفحه AddNewUser، افزودن ViewModel متناظر با آن است که سورس کامل آن‌را در فایل ViewModels\Admin\AddNewUserViewModel.cs پروژه Infrastructure می‌توانید ملاحظه کنید.
نکته مهم این ViewModel، ارائه خاصیت لیست کاربران از نوع ObservableCollection به View و گرید برنامه است:
public ObservableCollection<User> UsersList { set; get; }
اطلاعات آن از IUsersService تزریق شده در سازنده کلاس ViewModel دریافت می‌شود:
        /// <summary>
        /// جهت مقاصد انقیاد داده‌ها در دبلیو پی اف طراحی شده است
        /// لیستی از کاربران سیستم را باز می‌گرداند
        /// </summary>
        /// <param name="count">تعداد کاربر مد نظر</param>
        /// <returns>لیستی از کاربران</returns>
        public ObservableCollection<User> GetSyncedUsersList(int count = 1000)
        {
            _users.OrderBy(x => x.FriendlyName).Take(count)
                  .Load();

            // For Databinding with WPF.
            // Before calling this method you need to fill the context by using `Load()` method.
            return _users.Local;
        }
این کدها را در فایل UsersService.cs لایه سرویس برنامه می‌توانید مشاهده نمائید.
در اینجا از قابلیت خاصیتی به نام Local که یک ObservableCollection تحت نظر EF را بازگشت می‌دهد، استفاده شده است. برای استفاده از این خاصیت، ابتدا باید کوئری خود را تهیه و سپس متد Load را بر روی آن فراخوانی کرد. سپس خاصیت Local بر اساس اطلاعات کوئری قبلی پر و مقدار دهی خواهد شد.
علت انتخاب نام Synced برای این متد، تحت نظر بودن اطلاعات خاصیت Local است تا زمانیکه Context تعریف شده زنده نگه داشته شود. به همین جهت در برنامه جاری از روش زنده نگه داشتن Context به ازای یک ViewModel استفاده شده است.
به Context، توسط اینترفیس IUnitOfWork تزریق شده در سازنده کلاس ViewModel می‌توان دسترسی یافت. چون در اینجا از تزریق وابستگی‌ها استفاده شده است، وهله‌ای که IUnitOfWork کلاس AddNewUserViewModel را تشکیل می‌دهد، دقیقا همان وهله‌ای است که در کلاس UsersService لایه سرویس استفاده شده است. در نتیجه، در گرید برنامه هر تغییری اعمال شود، تحت نظر IUnitOfWork خواهد بود و صرفا با فراخوانی متد uow.ApplyAllChanges آن، کلیه تغییرات تمام ردیف‌های تحت نظر EF به صورت خودکار در بانک اطلاعاتی درج و یا به روز خواهند شد.
همچنین در مورد ViewModelContextHasChanges نیز در قسمت قبل بحث شد. در اینجا پیاده سازی کننده آن صرفا خاصیت uow.ContextHasChanges است. به این ترتیب اگر کاربر، تغییری را در صفحه داده باشد و بخواهد به صفحه دیگری رجوع کند، با پیام زیر مواجه خواهد شد:


از همین خاصیت برای فعال و غیرفعال کردن دکمه ذخیره سازی اطلاعات نیز استفاده شده است:
  /// <summary>
  /// فعال و غیرفعال سازی خودکار دکمه ثبت
  /// این متد به صورت خودکار توسط RelayCommand کنترل می‌شود
  /// </summary>  
  private bool canDoSave()
  {
     // آیا در حین نمایش صفحه‌ای دیگر باید به کاربر پیغام داد که اطلاعات ذخیره نشده‌ای وجود دارد؟
     return ViewModelContextHasChanges;
  }
این متد توسط RelayCommand ایی به نام  DoSave
  /// <summary>
  /// رخداد ذخیره سازی اطلاعات را دریافت می‌کند
  /// </summary>
  public RelayCommand DoSave { set; get; }
که به نحو زیر مقدار دهی شده است، مورد استفاده قرار می‌گیرد:
DoSave = new RelayCommand(doSave, canDoSave);
به ازای هر تغییری در UI، این RelayCommand به نتیجه canDoSave مراجعه کرده و اگر خروجی آن true باشد، دکمه متناظر را به صورت خودکار فعال می‌کند و یا برعکس.
این بررسی نیز بسیار سبک و سریع است. از این جهت که تغییرات Context در حافظه نگهداری می‌شوند و مراجعه به آن مساوی مراجعه به بانک اطلاعاتی نیست.
مطالب
تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟
یکی از سوالات مصاحبه‌ای که اکثر مواقع پرسیده میشود، تفاوت Interface و  Abstract class می‌باشد؛ امیدوارم این مقاله برای شما مفید باشد.

Interface چیست ؟ 
به طور کلی  Interfaceها  یک قالب اجرائی برای کلاسها می‌باشند. بدین صورت که با تعریف مشخصات کلی متدها، بدون پیاده سازی آنها، کلاسهای مشتق شده را ملزم به پیاده سازی کامل آن متدها میکند. بنابراین فقط مشخصات متدها یک بار در Interface تعریف می‌شوند و هر جا که لازم باشد پس از ارث بری، متدهای آنها پیاده سازی می‌شوند. در کلیه نسخ دات نت، Interface‌ها با حرف I شروع میشوند و با این خصیصه از دیگر اجزاء، جدا و مشخص می‌شوند. تعریف آن بسیار شبیه کلاس‌ها میباشد؛ ولی با همان تفاوت که در بالا ذکر شد، یعنی متدهای آن‌ها فاقد کد است. اینترفیس‌ها سازنده و فیلد هم ندارند و نمی‌شود از روی آنها نمونه‌ای ایجاد کرد. 
 

مزایای  Interface ‌ها چیست ؟

در حالت عادی ارث بری از چند کلاس به طور هم زمان امکان پذیر نیست ولی Interface‌ها این مزیت را دارند که به هر تعداد که لازم است، کلاسهای مشتق شده از آنها ارث بری کنند. این موضوع یکی از مهم‌ترین مزایای Interface می‌باشد. هم چنین با استفاده از Interfaceها کد‌ها قابلیت بهتری در نگهداری، انعطاف پذیری و استفاده مجدد پیدا میکنند.

 

Abstract Class چیست ؟

کلاس Abstract، یکی از ابزارهای مهم OOP می‌باشد که نمی‌توان از آنها نمونه‌ای ساخت. به عبارتی دیگر نمی‌توانیم متغیری از کلاس Abstract تعریف کنیم. یک کلاس Abstract  شبیه Interface میباشد ولی با دیدی وسیعتر. این کلاسها می‌تواند دارای متدهای Abstract باشند که شبیه Interface فقط اعلام میشوند و باید در کلاسهای مشتق شده بازنویسی شوند. البته میتوان در این کلاسها متدهایی داشت که Abstract نیستند و احتیاجی به پیاده سازی آنها در کلاسهای مشتق شده ندارند.

باید توجه داشت که تنها متدهایی از کلاس abstract الزام به پیاده سازی دارند که صریحا کلمه‌ی abstract در تعریف آن متد ذکر شده باشد.
در واقع همین متد‌ها هم الزامی به پیاده سازی ندارند. یعنی می‌شود در subclass هم به صورت abstract ذکر شوند. البته به شرطی که subclass هم به صورت abstract تعریف شده باشد.
در ضمن کلاس abstract میتواند متد‌های ساده یا غیر abstract هم داشته باشد. همانطور که میدانید متد‌های غیر abstract باید بدنه داشته باشند و نیازی به پیاده سازی ندارند.
پس کلاس abstract هم میتواند متدهایی داشته باشد که باید پیاده سازی شوند و هم متدهایی داشته باشد که لازم نباشد پیاده سازی شوند.

با توجه به تعاریف ذکر شده کلاس Abstract  حالتی بین کلاسهای معمولی و Interface‌ها میباشد و کلاسی میباشد که غیر قطعی و ناتمام است که باید در سطح فرزندانش تکمیل شود .

 

 مزایای کلاسهای  Abstract چیست ؟

یکی از مزیت‌های کلاس Abstract  فراهم نمودن کلاسی پایه برای دیگر کلاسهای مشتق شده است؛ با این توضیح که متدهای آن می‌توانند کد نویسی شده باشند یا خیر. از طرفی پیاده سازی تمام متدهای Abstract در کلاس مشتق شده اجباری نیست (برخلاف Interface).

تعریف سطوح دسترسی برای متدها و خصوصیت‌ها مانند کلاسهای معمولی نیز یکی دیگر از مزیت‌های این کلاس‌ها است.

  

 تفاوت بین کلاسهای  Abstract  و  Interface

1- یک کلاس معمولی تنها می‌تواند از یک کلاس Abstract ارث بری کند ولی همان کلاس میتواند از چندین Interface ارث ببرد.

2- یک Interface  فقط میتواند اعلان متدها و خصوصیتها را داشته باشد؛ اما یک کلاس Abstract  علاوه بر آنها میتوانید متدها و خصوصیتهایی با کدهای کامل داشته باشد.

3- عناصر موجود در کلاس Abstract میتوانند مانند یک کلاس معمولی دارای سطح دسترسی باشند؛ ولی Interface‌ها فاقد این امکان هستند.

4- وقتی شما متدی را به کلاس Abstract اضافه می‌کنید، به طور خودکار به همه زیر کلاسها اعمال می‌شود؛ اما در Interface اگر متدی اضافه کنید باید در تمام زیر کلاسها آن را اعمال کنید .

5- کلاس‌های Abstract مانند کلاسهای معمولی می‌توانند دارای فیلد و عناصر دیگری (مثل ثابت‌ها) باشند؛ در حالیکه یک Interface فاقد این امکان می‌باشد. همچنین کلاس abstract میتواند شامل سازنده باشد، اما اینترفیس نمیتواند.

6- Abstract  یکی از انواع کلاس است؛ ولی Interface کلاس نیست .

7- اینترفیس تنها میتواند از اینترفیس ارث بری کند اما کلاس abstract میتواند از اینترفیس، کلاس Abstract و یا سایر کلاس‌ها ارث بری کند. 

  

چه زمانی از  Interface ‌ها و یا کلاسهای  Abstract  استفاده کنیم؟

- با توجه به توضیحات ذکر شده  مواقعی که نیاز به وراثت چند گانه داریم، باید از Interface استفاده کنیم؛ به دلیل اینکه این امکان در کلاس‌های Abstract  وجود ندارد.

- زمانی که بخواهیم تمام متدهای معرفی شده در کلاس پایه به طور کامل در کلاس مشتق شده پیاده شوند باید از Interface استفاده کنیم.

- وقتی در پروژه‌های بزرگ با تغییرات زیادی مواجه هستیم، استفاده از کلاس Abstract  توصیه می‌شود؛ چون با تغییر آن به طور خودکار تغییرات در کلاسهای مشتق شده اعمال می‌شوند.

- با توجه به اینکه به غیر از اعلان متدها و خصوصیت‌ها امکان تعریف عناصر دیگری در Interfaceها وجود ندارد، در صورتیکه ملزم به استفاده  از این عناصر باشیم، استفاده از کلاسهای Abstract  ضروری می‌باشد.

- در صورتی که نخواهیم کلیه متد‌ها در کلاس‌های مشتق شده پیاده سازی شوند و تعدادی از آنها را در کلاس پدر کدنویسی کنیم، باید از کلاس Abstract استفاده کنیم.

- به طور کلی یک Interface چارچوب و قابلیتهای یک کلاس را مشخص میکند و یک قرارداد است؛ ولی کلاس Abstract نوع کلاس را معین می‌کند. این تفاوت کمک بسیاری برای تشخیص زمان استفاده از این دو را به برنامه نویسان میدهد.

مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت دوم
در این قسمت، نحوه‌ی استفاده از قابلیت‌های کتابخانه‌ی Quartz.NET را در قالب پرسش و پاسخ ادامه می‌دهیم.

ابتدا یک توضیح کلی:
برای مدیریت وظیفه‌ها در Quartz.NET، در هر جای پروژه می‌توانید به صورت ذیل به مدیر وظیفه‌ها دسترسی داشته باشید.
var scheduler = new StdSchedulerFactory().GetScheduler();
از حالا به بعد، هر جا که در کدها کلمه‌ی scheduler را دیدید، ایجاد آن از طریق خط قبل بوده است.
سعی کنید همیشه هنگام ایجاد اشیا از نوع IJobDetail و ITrigger، از متد WithIdentity (همان طور که در قسمت قبل مشاهده کردید) برای نامگذاری وظایف و triggerها استفاده کنید تا بتوانید بعداً با استفاده از نامشان به آنها ارجاع پیدا کرده و مدیریتشان کنید

1) سوال: چگونه می‌توان در یک زمان دلخواه (مثلاً در زمان کلیک بر روی یک دکمه)، اجرای یک وظیفه را متوقف کرد؟
جواب: برای توقف تمامی وظایف می‌توان از متد ()Shutdown شی scheduler استفاده کرد:
scheduler.Shutdown(true);
در صورتی که مقدار true را به متد Shutdown پاس دهید، تا زمانی که وظایفی که در وسط اجرای خود هستند کارشان به پایان نرسد، کنترل اجرای برنامه به خط بعد نمی‌رود، اما در صورتی که این متد را بدون پارامتر فراخوانی کنید یا مقدار false را به آن پاس دهید، کنترل اجرای برنامه به دستور بعد می‌رود و وظایف در پشت صحنه به کار خود ادامه می‌دهند. دقت داشته باشید که منظور از ادامه‌ی کار یک وظیفه، ادامه‌ی کار آن در وضعیت جاری خود است. به بیان واضح تر، اگر مرتبه‌ی اجرای یک وظیفه 20 مرتبه بود و در مرتبه‌ی دوم اجرای آن، متد ()Shutdown به هر صورتی فراخوانی شد، مرتبه‌های دیگر به هیچ وجه اجرا نمی‌شوند.
اگر چند وظیفه به طور همزمان در حال اجرا باشند و قصد داشته باشید تا یکی از آنها را متوقف کنید، یکی از دو حالت زیر وجود دارد:
1)  یک وظیفه به چند trigger نسبت داده شده است.
2)  هر وظیفه فقط یک trigger دارد.
در صورتی که قصد دارید وظیفه از تمامی triggerها گرفته شود (معمولاً هم همین رفتار مد نظر است)، از متد DeleteJob استفاده کنید؛ و اگر قصد دارید تا اجرای وظیفه توسط یک trigger مشخص لغو شود و triggerهای دیگر مختص آن وظیفه به کار خود ادامه دهند، از متد UnscheduleJob استفاده کنید. اگر از متد DeleteJob استفاده می‌کنید، نام وظیفه را با ایجاد نمونه ای از کلاس JobKey برای آن مشخص کنید و در صورتی که از متد UnscheduleJob استفاده می‌کنید، نام trigger را با ایجاد نمونه ای از کلاس TriggerKey تعیین کنید.
scheduler.DeleteJob(new JobKey("job1"));
// or
scheduler.UnscheduleJob(new TriggerKey("trigger1"));

2) سوال: چگونه می‌توان اجرای وظیفه‌ها را به حالت تعلیق در آورد؟
جواب: برای به تعلیق در آوردن اجرای تمامی وظایف، از متد ()StandBy استفاده کنید:
scheduler.Standby();
برای ادامه‌ی کار، متد ()Start را مجدداً فراخوانی کنید.
در صورتی که قصد دارید اجرای وظیفه ای خاص را به حالت تعلیق در آورید، از متد ()PauseJob استفاده کنید. نام وظیفه را با ایجاد نمونه ای از کلاس JobKey برای آن مشخص کنید:
scheduler.PauseJob(new JobKey("job1"));
برای ادامه‌ی وظیفه، از متد ()ResumeJob استفاده کنید. نام وظیفه را با ایجاد نمونه ای از کلاس JobKey برای آن مشخص کنید:
scheduler.ResumeJob(new JobKey("job1"));
برای تعلیق اجرای تمامی وظایف، متد ()PauseAll، و برای ادامه‌ی کار تمامی وظایف، متد ()ResumeAll را فراخوانی کنید.

3) سوال: چگونه می‌توان یک وظیفه‌ی در حال اجرا را آپدیت کرد و تغییر مشخصات داد؟
جواب: با استفاده از متد AddJob و تنظیم پارامتر دوم آن به مقدار true:
IJobDetail job = JobBuilder.Create<NewJob>()
                             .WithIdentity("job1")
                             .Build();

scheduler.AddJob(job, true);

اگر قبلاً کلاسی با عنوان OldJob برای وظیفه ای با نام job1 تعریف شده است، با استفاده از قطعه کد بالا می‌توان کلاس NewJob را به جای آن معرفی کرد. البته به شرطی که نام وظیفه‌ی جدید با نام وظیفه‌ی قدیم، یکسان باشد. پارامتر دوم متد AddJob مشخص می‌کند که آیا در صورتی که نام وظیفه ای که قرار است در فرایند زمانبندی قرار بگیرد با نام یکی از وظایف موجود یکسان باشد، وظیفه‌ی جدید، جایگزین وظیفه‌ی قدیم شود یا خیر.

4) سوال: چگونه می‌توان یک trigger در حال اجرا را آپدیت کرد و تغییر مشخصات داد؟
جواب: یک trigger جدید ایجاد و با استفاده از متد ()RescheduleJob، جایگزین trigger قدیمی کنید:
ITrigger trigger = TriggerBuilder.Create()
                                 .WithIdentity("newTrigger")
                                 .StartNow()
                                 .ForJob("job1")
                                 .WithSimpleSchedule(x => x.WithIntervalInSeconds(5).WithRepeatCount(20))
                                 .Build();

scheduler.RescheduleJob(new TriggerKey("oldTrigger"), trigger);

نام trigger جدید می‌تواند با نام trigger قدیم یکسان باشد. در تکه کد قبل، triggerیی با نام newTrigger ایجاد و زمان اجرای آن به حال تنظیم شده است. با استفاده از متد ()ForJob و تعیین نام وظیفه، trigger جدید را به وظیفه ای با نام job1 نسبت داده ایم. بازه‌ی زمانی اجرا، هر 5 ثانیه و 21 مرتبه خواهد بود. در متد ()RescheduleJob و در پارامتر اول آن، نام trigger قدیمی را با ایجاد شی ای از کلاس TriggerKey مشخص کرده ایم و به پارامتر دوم، شی ایجاد شده برای trigger جدید را پاس داده ایم.

5) سوال: چگونه می‌توان تعداد دفعات اجرای یک وظیفه را بی نهایت تعیین کرد؟
پاسخ: با استفاده از متد ()RepeatForever در هنگام ایجاد trigger:
ITrigger trigger = TriggerBuilder.Create()
                                 .WithIdentity("trigger1")
                                 .StartAt(startTime)
                                 .ForJob("job1")
                                 .WithSimpleSchedule(x => x.WithIntervalInSeconds(5).RepeatForever())
                                 .Build();

6) سوال: چگونه می‌توان تعداد دفعات اجرای تمامی وظایف را به دست آورد؟
پاسخ: با استفاده از متد ()GetMetaData:
SchedulerMetaData metaData = scheduler.GetMetaData();

int numberOfJobsExecuted = metaData.NumberOfJobsExecuted;
متد ()GetMetaData، اطلاعاتی در مورد مدیر وظایف می‌دهد. نوع برگشتی این متد، SchedulerMetaData است. یکی از خصیصه‌های این نوع، NumberOfJobsExecuted نام دارد که تعداد دفعات اجرای تمامی وظایف تا زمان حال را برگشت می‌دهد.

7) سوال: چگونه می‌توان زمان آغاز به کار مدیر زمانبندی را متوجه شد؟
پاسخ: یکی دیگر از خصیصه‌های نوع RunningSince ،SchedulerMetaData نام دارد که بدین منظور استفاده می‌شود.
SchedulerMetaData metaData = scheduler.GetMetaData();

DateTimeOffset? runningSince = metaData.RunningSince;

ادامه دارد...
مطالب
آشنایی با NuGet - قسمت دوم

قسمت قبل از دید یک مصرف کننده بود؛ این قسمت جهت توسعه‌ دهنده‌ها تهیه شده است. کسانی که قصد دارند تا بسته‌های NuGet ایی از کارشان تهیه کنند. مراحل اینکار به شرح زیر است:

الف) برای این منظور نیاز است تا برنامه‌ی‌ خط فرمان NuGet.exe معرفی شده در قسمت قبل را ابتدا دریافت کنید : (+)

ب) برای بسته نرم افزاری خود یک پوشه جدید درست کنید. سپس فرمان nuget.exe spec را در این پوشه صادر نمائید. بلافاصله فایلی به نام Package.nuspec تشکیل خواهد شد:
D:\Prog\1389\CodePlex\slpdatepicker\SlPDatePickerNuGet>NuGet.exe spec
Created 'Package.nuspec' successfully.

فایل Package.nuspec، یک فایل XML ساده است. آن‌را با یک ادیتور متنی باز کرده و تغییرات لازم را اعمال نمائید. برای مثال من جهت پروژه Silverlight 4 Persian DatePicker ، محتویات آن‌را به صورت زیر تغییر داده‌ام:

<?xml version="1.0"?>
<package xmlns="http://schemas.microsoft.com/packaging/2010/07/nuspec.xsd">
<metadata>
<id>Silverlight.4.Persian.DatePicker</id>
<version>1.0</version>
<authors>Vahid Nasiri</authors>
<owners>Vahid Nasiri</owners>
<licenseUrl>http://slpdatepicker.codeplex.com/license</licenseUrl>
<projectUrl>http://slpdatepicker.codeplex.com/</projectUrl>
<iconUrl>https://slpdatepicker.svn.codeplex.com/svn/SilverlightPersianDatePicker/Views/Images/date.png</iconUrl>
<requireLicenseAcceptance>false</requireLicenseAcceptance>
<description>Silverlight 4 Persian DatePicker Control</description>
<tags>Silverlight WPF Persian DatePicker</tags>
</metadata>
<files>
<file src="..\SilverlightPersianDatePicker\Bin\Release\*.dll" target="lib" />
<file src="..\SilverlightPersianDatePicker\Bin\Release\*.pdb" target="lib" />
<file src="..\SilverlightPersianDatePicker\Bin\Release\*.xml" target="lib" />
</files>
</package>

همانطور که ملاحظه می‌کنید یک سری اطلاعات عمومی از پروژه مورد نظر درخواست شده است؛ برای مثال آدرس آیکن آن چیست یا کجا می‌توان آن‌را یافت؟ مجوز استفاده از آن چیست و مواردی از این دست. به کمک تگ files هم فایل‌های کتابخانه در اینجا لحاظ شده‌اند. فایل آیکن معرفی شده باید در اندازه‌ی 32*32 و با فرمت png باشد. باید دقت داشت که در سایت nuget.org ، بسته شما بر اساس id ذکر شده معرفی خواهد شد و آدرسی بر این اساس تشکیل می‌گردد. بنابراین از فاصله یا موارد مشکل ساز در این بین استفاده نکنید.

در مورد نحوه‌ی ایجاد قدم به قدم یک پروژه جدید در سایت کدپلکس می‌توان به این مطلب مراجعه نمود: (+)

ج) اکنون نوبت به تهیه بسته نهایی می‌رسد. برای این منظور دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
NuGet.exe pack Package.nuspec
پس از چند لحظه فایل Silverlight.4.Persian.DatePicker.1.0.nupkg جهت ارائه عمومی تولید خواهد شد.

د) قبل از اینکه این فایل نهایی را در سایت nuget.org آپلود کنیم، می‌توان مشخصات آن‌را به صورت محلی نیز یکبار مرور کرد. برای این منظور در VS.NET به منوی Tools گزینه‌ی Options مراجعه کرده و در قسمت package manager ، آدرس پوشه بسته مورد نظر را وارد کنید. برای مثال:



اکنون اگر کنسول پاورشل توضیح داده شده در قسمت قبل را باز نمائید، منبع جدید اضافه شده مشخص است یا می‌توان توسط دستور ذیل از آن کوئری گرفت:
get-package -remote -filter silverlight



و یا اگر همانند توضیحات قبل به صفحه‌ی دیالوگ add library package reference‌ مراجعه کنیم، مشخصات کامل بسته به همراه منبع محلی باید قابل مشاهده باشند:



ه) پس از بررسی محلی بسته مورد نظر، اکنون نوبت به ارائه عمومی آن می‌باشد. برای این منظور ابتدا باید در سایت nuget.org ثبت نام کرد : (+). اگر آدرس ایمیل شما را نپذیرفت، از مرورگر IE استفاده کنید!
پس از ثبت نام تنها کافی است به قسمت contribute سایت مراجعه کرده و فایل بسته نهایی را در آنجا آپلود کرد. به این صورت بسته نهایی در سایت پدیدار خواهد شد :‌(+)
همچنین بلافاصله در قسمت گالری آنلاین صفحه add library package reference نیز قابل دسترسی خواهد بود.


در آینده جهت توزیع به روز رسانی‌های جدید، همین مراحل باید تکرار شوند. البته در نظر داشته باشید که version ذکر شده در فایل Package.nuspec را باید حتما تغییر داد تا بسته‌ها از یکدیگر متمایز شوند. امکان اتوماسیون این توزیع نیز وجود دارد. همان فایل nuget.exe ، امکان ارسال بسته نهایی را به سایت nuget.org نیز دارد:
nuget push name.nupkg key
در اینجا key مخصوص به خود را می‌توان در صفحه‌ی http://nuget.org/Contribute/MyAccount مشاهده و استفاده نمود.

اگر علاقمند به مشاهده جزئیات بیشتری از این پروسه هستید، می‌توان به سایت رسمی آن مراجعه کرد: (+)

مطالب
چگونه از CodePlex به عنوان مخزنی جهت ذخیره سازی کدهای سایت یا وبلاگ خود استفاده کنیم؟

به شخصه اعتقادی ندارم که جهت مدیریت کار رایگانی که انجام می‌شود از امکانات غیر رایگان استفاده کرد. تابحال برای ذخیره سازی کدهای منتشر شده در این وبلاگ از persiangig تا googlepages مرحوم تا رپیدشیر تا ... استفاده کرده‌ام. نه امکان لیست کردن سریع آن‌ها موجود است و نه مشخص است که چه تعدادی از آن‌ها هنوز وجود خارجی داشته و از سرورهای یاد شده پاک نشده‌اند. اخیرا تعدادی وبلاگ برنامه نویسی را یافته‌ام که از سایت CodePlex به عنوان مخزنی برای ذخیره سازی کدها و مثال‌های منتشر شده در وبلاگ خود استفاده می‌کنند. این کار چند مزیت دارد:
- رایگان است (فضا، پهنای باند، اسکریپت و غیره)
- به صورت تضمینی تا 10 سال دیگر هم پابرجا است.
- درب آن به روی کاربران ایرانی باز است (برخلاف مثلا سایت googlecodes یا رفتار اخیر سورس فورج و غیره، سایت CodePlex در این چندسال رویه ثابتی داشته است)
- امکان مشاهده‌ی لیست تمامی کدهای منتشر شده‌ موجود است.
- امکان ثبت توضیحات کنار هر کد منتشر شده نیز وجود دارد.
- امکان دریافت یکجای آن‌ها با توجه به استفاده از ابزارهای سورس کنترل مهیا است.
- امکان دریافت بهینه‌ی موارد جدید هم برای کاربران وجود دارد. کاربری که یکبار با استفاده از ابزارهای سورس کنترل، کدهای موجود را دریافت کرده، در بار بعدی دریافت اطلاعات، تنها موارد تغییر کرده یا جدید را دریافت خواهد کرد و نه تمام اطلاعات کل مخزن را از ابتدا تا به امروز.
- امکان مشاهده‌ی آمار دریافت‌ها، مراجعات، سایت‌هایی که به شما لینک داده‌اند و غیره فراهم است.
- امکان دعوت کردن از افراد دیگر نیز جهت به روز رسانی مخزن کد تدارک دیده شده است.
- کلیه اعضای CodePlex بدون نیاز به عضویت در گروه مخزن کد شما، می‌توانند جهت تکمیل یا اصلاح کار شما patch یا وصله ارسال کنند.
و ...

اما برای استفاده از این امکانات نیاز است حداقل اطلاعاتی را در مورد کار با ابزارهای سورس کنترل داشت، که خلاصه‌ی مختصر و مفید آن‌را در ادامه ملاحظه خواهید نمود:
0 - دریافت و نصب برنامه‌ی TortoiseSVN
1- ثبت نام در سایت CodePlex
رایگان است.

2- ایجاد یک پروژه‌ی جدید


که به همراه وارد کردن مشخصات اولیه آن است:


تنها نکته‌ی مهم آن انتخاب سورس کنترل Team foundation server و سپس Subversion است چون می‌خواهیم با استفاده از TortoiseSVN کار به روز رسانی اطلاعات را انجام دهیم.

3- انتخاب مجوز برای پروژه در برگه‌ی License پروژه ایجاد شده

تا مجوزی را برای پروژه انتخاب نکنید، مجوز ارائه‌ی عمومی آن‌را نخواهید یافت. در مورد مقایسه‌ی مجوز‌های سورس باز لطفا به این مطلب مراجعه کنید.

4- checkout کردن سورس کنترل
ابتدا به برگه‌ی source code پروژه مراجعه کرده و بر روی لینک subversion در کنار صفحه کلیک کنید.

در صفحه‌ی باز شده مشخصات اتصال به مخزن کد را جهت به روز رسانی آن مشاهده خواهید نمود.
اکنون جهت استفاده از آن یک پوشه‌ی مشخص را در سیستم خود برای قرار دادن فایل‌ها و ارسال آن به مخزن کد ایجاد کنید. مثلا به نام SiteRepository . سپس جایی داخل این پوشه، کلیک راست کرده و گزینه‌ی SVN Checkout را انتخاب کنید:


در صفحه‌ی باز شده آدرس svn مربوط به پروژه خود را وارد نموده و بر روی Ok کلیک کنید:



در صفحه‌ی بعدی باید نام کاربری و کلمه‌ی عبور مرتبط با حساب کاربری سایت کدپلکس خود را وارد نمائید. همچنین بهتر است گزینه‌ی به خاطر سپاری آن‌را نیز برای سهولت کار در دفعات بعدی انتخاب کنید:



به این صورت یک پوشه‌ی مخفی svn در اینجا تشکیل خواهد شد که اطلاعات مخزن کد را در خود نگهداری می‌کند و نباید آن‌را حذف کرد، تغییر داد، یا جابجا کرد.



5- اضافه کردن فایل‌های دلخواه به مخزن کد
برای اضافه کردن کدهای مورد نظر خود، آن‌ها را به پوشه‌ی SiteRepository فوق کپی کرده و سپس بر روی آن‌ها کلیک راست نموده و گزینه‌ی Add مربوط به TortoiseSVN را انتخاب کنید:



به این صورت تنها فایل‌های مورد نظر جهت اضافه شدن به مخزن کد علامتگذاری خواهند شد (ایجاد پوشه و قرار دادن فایل‌ها درون آ‌ن‌ها نیز به همین ترتیب است):



اکنون برای تکمیل فرایند، جایی درون پوشه کلیک راست کرده و گزینه‌ی SVN Commit را انتخاب کنید:



در صفحه‌ی باز شده توضیحاتی را در مورد فایل‌های ارسالی وارد کرده و سپس بر روی دکمه‌ی OK کلیک نمائید:



پس از مدتی کار هماهنگ سازی اطلاعات با مخزن کد صورت خواهد گرفت:



همچنین آیکون فایل‌های مورد نظر نیز بر روی کامپیوتر شما به صورت زیر تغییر خواهند کرد:



6- ارائه نهایی پروژه
فراموش نکنید که پس از ایجاد یک پروژه‌ی جدید، انتخاب مجوز و ارسال فایل‌های مورد نظر، باید بر روی دکمه‌ی publish this project در بالای صفحه کلیک کرد. در غیراینصورت پروژه‌ی شما در روز بعد به صورت خودکار از سایت CodePlex حذف می‌گردد:




برای نمونه مخزن جدید کدهای وبلاگ جاری را در آدرس زیر می‌توانید مشاهده کنید:


در دفعات آتی، تنها تکرار مرحله 5 یعنی کپی کردن فایل‌های مورد نظر به پوشه‌ی SiteRepository، سپس Add و در نهایت Commit آن‌ها کفایت می‌کند و نیازی به تکرار سایر مراحل نیست. عملیات هماهنگ سازی با مخزن کد هم بسیار بهینه است و تنها فایل‌هایی که اخیرا اضافه شده و هنوز ارسال نشده‌اند، Commit خواهند شد.
کاربران نهایی هم یا از طریق اینترفیس تحت وب سایت می‌توانند از فایل‌های شما استفاده کنند و یا روش دیگری هم برای این منظور وجود دارد (همان Checkout کردن یاد شده و سپس هر بار انتخاب گزینه‌ی SVN update بجای Commit جهت دریافت فایل‌های جدید و نه کل مخزن کد به صورت یکجا).

مطالب
کار با بانک‌های اطلاعاتی مختلف در PdfReport
تعدادی از منابع داده پیش فرض PdfReport جهت کار مستقیم با بانک‌های اطلاعاتی مختلف، کوئری نوشتن و نمایش نتایج آن‌ها طراحی شده‌اند.
در این بین با توجه به اینکه دات نت پشتیبانی توکاری از SQL Server دارد، اتصال و استفاده از توانمندی‌های آن نیاز به کتابخانه جانبی خاصی ندارد. اما برای کار با بانک‌های اطلاعاتی دیگر نیاز خواهد بود تا پروایدر ADO.NET آن‌ها را تهیه و به برنامه اضافه کنیم.
چهار نمونه از منابع داده پیش فرضی که در متد MainTableDataSource قابل تعریف هستند به شرح زیر می‌باشند:
public void SqlDataReader(string connectionString, string sql, params object[] parametersValues)

//.mdb or .accdb files
public void AccessDataReader(string filePath, string password, string sql, params object[] parametersValues)

public void OdbcDataReader(string connectionString, string sql, params object[] parametersValues)
SqlDataReader برای کار با بانک‌های اطلاعاتی SQL Server بهینه سازی شده است.
AccessDataReader قابلیت اتصال به بانک‌های اطلاعاتی اکسس جدید (فایل‌های accdb) و اکسس قدیم (فایل‌های mdb) را دارد.
OdbcDataReader یک پروایدر عمومی است که از روز اول دات نت به همراه آن بوده است. برای مثال جهت اتصال به بانک‌های اطلاعاتی فاکس‌پرو می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.
اما ... برای مابقی بانک‌های اطلاعاتی چطور؟
برای سایر بانک‌های اطلاعاتی، منبع داده عمومی زیر تدارک دیده شده است:
public void GenericDataReader(string providerName, string connectionString, string sql, params object[] parametersValues)
تنها تفاوت آن با نمونه‌های قبل، ذکر providerName آن است. برای مثال جهت اتصال به SQLite ابتدا پروایدر مخصوص ADO.NET آن‌را دریافت و به پروژه خود اضافه نمائید. سپس پارامتر providerName فوق را با "System.Data.SQLite" مقدار دهی کنید.

یک نکته:
در تمام منابع داده فوق، امکان نوشتن کوئری‌های پارامتری نیز پیش بینی شده است. فقط باید دقت داشت که پارامترهای معرفی شده باید با @ شروع شوند که یک نمونه از آن‌را در مثال جاری ملاحظه خواهید نمود.

در ادامه نحوه تهیه گزارش از یک بانک اطلاعاتی SQLite را توسط PdfReport بررسی خواهیم کرد:

using System;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.SQLiteDataReader
{
    public class SQLiteDataReaderPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.SilverTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(5);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                dataSource.GenericDataReader(
                    providerName: "System.Data.SQLite",
                    connectionString: "Data Source=" + AppPath.ApplicationPath + "\\data\\blogs.sqlite",
                    sql: @"SELECT [url], [name], [NumberOfPosts], [AddDate]
                               FROM [tblBlogs]
                               WHERE [NumberOfPosts]>=@p1",
                    parametersValues: new object[] { 10 }
                );
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل");
                summarySettings.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("ردیف");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("url");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("آدرس");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.Hyperlink(foreColor: System.Drawing.Color.Blue, fontUnderline: true);
                    });
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("name");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("نام");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("NumberOfPosts");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("تعداد مطلب");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("AddDate");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("تاریخ ثبت");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : PersianDate.ToPersianDateTime((DateTime)obj) /*((DateTime)obj).ToString("dd/MM/yyyy HH:mm")*/);
                    });
                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptSqlDataReaderSample.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:

- در مثال فوق نحوه استفاده از یک بانک اطلاعاتی SQLite را ملاحظه می‌کنید. این بانک اطلاعاتی نمونه در پوشه bin\data سورس به روز شده پروژه موجود است.
                dataSource.GenericDataReader(
                    providerName: "System.Data.SQLite",
                    connectionString: "Data Source=" + AppPath.ApplicationPath + "\\data\\blogs.sqlite",
                    sql: @"SELECT [url], [name], [NumberOfPosts], [AddDate]
                               FROM [tblBlogs]
                               WHERE [NumberOfPosts]>=@p1",
                    parametersValues: new object[] { 10 }
                );
فرض بر این است که فایل‌های System.Data.SQLite.dll و SQLite.Interop.dll را از سایت SQLite دریافت کرده و سپس ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SQLite.dll به پروژه خود افزوده‌اید.
در مرحله بعد به کمک GenericDataReader می‌توان به این پروایدر دسترسی یافت. همانطور که ملاحظه می‌کنید یک کوئری پارامتری با مقدار پارامتر مساوی 10 جهت تهیه گزارش، تعریف شده است.
همچنین باید دقت داشت که اگر پروژه جاری شما مبتنی بر دات نت 4 است، نیاز خواهید داشت چند سطر زیر را به فایل config برنامه اضافه نمائید تا با SQLite مشکلی نداشته باشد:
<?xml version="1.0"?>
   <configuration>
      <startup useLegacyV2RuntimeActivationPolicy="true">
           <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.0"/>
      </startup>
   </configuration>                  
- مرحله بعد نوبت به معرفی ستون‌های گزارش است. هر ستون، معادل یک فیلد معرفی شده در کوئری SQL ارسال شده به GenericDataReader خواهد بود (کوچکی و بزرگی حروف باید در اینجا رعایت شوند).
- در حین معرفی ستون AddDate، نحوه نمایش و تبدیل تاریخ دریافتی که با فرمت DateTime است را به تاریخ شمسی ملاحظه می‌کنید. متد PersianDate.ToPersianDateTime در فضای نام PdfRpt.Core.Helper قرار دارد. توسط DisplayFormatFormula، فرصت خواهید داشت مقدار متناظر با سلول در حال رندر را پیش از نمایش، به هر نحو دلخواهی فرمت کنید.
- در ستون url از قالب نمایشی پیش فرض Hyperlink، برای نمایش اطلاعات فیلد جاری به صورت یک لینک قابل کلیک استفاده شده است.

یک نکته:
ذکر قسمت MainTableColumns و تمام تعاریف مرتبط با آن در PdfReports اختیاری است. به این معنا که می‌توانید قسمت گزارش سازی و تعاریف گزارشات برنامه خود را پویا کنید (شبیه به حالت auto generate columns در گرید‌های معروف). کوئری‌های SQL متناظر با گزارشات را در بانک اطلاعاتی ذخیره کنید و به گزارش ساز فوق ارسال نمائید. حاصل یک گزارش جدید است.