مطالب
اصل Command Query separation

در ادامه مطلب قبلی، یکی از مشکلاتی که طراحی Builder از آن رنج می‌برد، نقض کردن قانون command query separation است که در ادامه درباره‌ی این اصل بیشتر بحث خواهیم کرد.

اصل Command query separation یا به اختصار CQS، در کتاب Object-Oriented Software Construction توسط Bertrand Meyer معرفی شد‌ه‌است. بر اساس آن، عملیات‌های سیستم باید یا Command باشند و یا Query و نه هر دوی آن‌ها. وقتی یک کلاینت به امضای یک متد توجه می‌کند، اینکه این متد چه کاری را انجام میدهد Commands نام داشته و به شیء فرمان می‌دهد تا کاری را انجام بدهد. این عملیات وضعیت خود شیء و یا اشیاء دیگر را تغییر می‌دهد. در اینجا Queries به شیء فرمان می‌دهند تا نتیجه‌ی سؤال ( ویا درخواست) را برگرداند.

در آن سوی دیگر، متدهایی را که وضعیت شیء را تغییر می‌‌دهند، به عنوان Command در نظر میگیریم (بدون آنکه مقداری را برگردانند). اگر این نوع متدها، مقداری را برگردانند، باعث سردرگمی کلاینت می‌شوند؛ زیرا کلاینت نمی‌داند این متد باعث تغییر شیء شده‌است و یا Query؟

 همانطور که میدانیم، متد‌ها می‌توانند هر دو کار را با هم انجام دهند؛ یعنی مقداری را برگردانند و همچنین وضعیت شیء را تغییر دهند و همین مورد باعث سردرگمی و نقض می‌شود. وقتی متد‌های Command را از Query جدا میکنیم، ما را به سمت یک طراحی قابل فهم هدایت می‌کند. متدهایی که مقدار  void برمی گردانند، Command و سایر آنهایی که نوعی (type ) را برمی‌گردانند، Query هستند.
به کد زیر توجه فرمایید:
public class FileStore
    {
        public string WorkingDirectory { get; set; }

        public string Save(int id, string message)
        {
            var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
            File.WriteAllText(path, message);
            return path;
        }

        public event EventHandler<MessageEventArgs> MessageRead;

        public void Read(int id)
        {
            var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
            var msg = File.ReadAllText(path);
            this.MessageRead(this, new MessageEventArgs { Message = msg });    
        }
    }
اولین مشکلی که در طراحی این کلاس وجود مربوط به متد Read است؛ زیرا این متد void برمی‌گرداند. پس درنتیجه از نوع Command است. ولی اگر بیشتر به این متد توجه فرمایید احساس خواهید کرد که متد Read باید به صورت Query باشد. زیرا این متد قرار بوده مقداری را برگرداند؛ ولی اینجا به صورت void پیاده سازی شده‌است. در عوض  متد Save به صورت Query پیاده سازی شده است.
برای حل این مشکل کافی است تا امضای متد Read را به این صورت تغییر دهیم:
 public string Read(int id)
 {
     var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
     var msg = File.ReadAllText(path);
     this.MessageRead(this, new MessageEventArgs { Message = msg });
     return msg;
  }
خوب؛ اولین سوالی که پیش می‌آید این است که آیا این Query چیزی را تغییر می‌دهد؟ (تغییر شیء یا اشیایی دیگر) 
در ادامه متوجه خواهید شد این کد باعث فراخواندن یک event می‌شود. حالا آیا این event از نوع Command است یا Query؟ از نوع Command است؛ چون EventHandler  مانند متد‌هایی هستند که مقدار void را بر می‌گردانند و همانطور که میدانید، متدهایی که مقدار void را بر می‌گردانند، از نوع Command میباشند که وضعیت شیء را تغییر می‌دهند و برای اینکه از اصل CQS پیروی کنیم، باید این event را حذف کنیم تا متد Read از نوع Query باشد.
اگر به امضای متد Save  دقت کنید، به صورت یک Query است. ولی اگر به پیاده سازی آن دقت کنید، بیشتر شبیه به یک Command است تا یک Query و مهمترین ویژگی یک Command این است که مقدار void را بر می‌گرداند و برای حل این مشکل، متد Save را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
public void Save(int id, string message)
{
    var path = Path.Combine(this.WorkingDirectory + id + ".txt");
    File.WriteAllText(path, message);
}
همانطور که متوجه شدید، با این تغییر دیگر ما دسترسی به  مقدار path نخواهیم داشت و شاید مقدار path برای کلاینت مهم باشد. برای حل این مشکل متد جدیدی را به نام GetFileName به کلاس اضافه می‌کنیم؛ تا کلاینت به مقدار Path دسترسی داشته باشد. توجه داشته باشید که امضای متد GetFileName به صورت query پیاده سازی شده‌است.
public class FileStore
    {
        public string WorkingDirectory { get; set; }

        public void Save(int id, string message)
        {
            var path = GetFileName(id);  //ok to query from Command
            File.WriteAllText(path, message);            
        }

        public string Read(int id)
        {
            var path = GetFileName(id);
            var msg = File.ReadAllText(path);
            return msg;
        }
     
        public string GetFileName(int id)
        {
            return Path.Combine(this.WorkingDirectory , id + ".txt");     
        }
    }
تنها نکته‌ای که در اینجا بد نیست به آن اشاره کنیم این است که متدهایی که از نوع command هستند، می‌توانند بدون هیچگونه مشکلی متد‌های query را فراخوانی کنند. زیرا مهمترین ویژگی query‌ها این هستند که وضعیت شیء را تغییر نمی‌دهند و در نتیجه در هر بار فراخوانی، همان نتیجه را بازگشت می‌دهند.

چکیده:

هدف اصلی از طراحی نرم افزار، غالب شدن بر پیچیدگی‌ها می‌باشد. اصل CQS متد‌ها را به دو دسته‌ی Command و Query تقسیم می‌کند که Query ، اطلاعاتی را از وضعیت سیستم بر می‌گرداند، ولی command  وضعیت سیستم را تغییر می‌دهد و مهمترین دستاورد CQS ما را به سمت کدی تمیز‌تر و با قابلیت درک بهتر می‌رساند.

مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت سوم - روش اتصال Redux به برنامه‌های React
پس از بررسی ساختار کتابخانه‌ی Redux به صورت مستقل و متکی به خود، اکنون در این قسمت، نحوه‌ی اتصال آن‌را به برنامه‌های React بررسی می‌کنیم.


نصب پیشنیازها

می‌توان همانند قسمت قبل، تمام کارها را با کتابخانه‌ی redux انجام داد و یا می‌توان قسمت به روز رسانی UI آن‌را و همچنین مدیریت state را به کتابخانه‌ی ساده کننده‌ی دیگری به نام react-redux واگذار کرد. به همین جهت در ادامه‌ی همان برنامه‌ی قسمت قبل، دو کتابخانه‌ی redux و همچنین react-redux را به همراه types آن نصب می‌کنیم (نصب types، سبب ارائه‌ی intellisense بهتری در VSCode می‌شود؛ حتی اگر نخواهیم با TypeScript کار کنیم).
برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستورات زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save redux react-redux
> npm install --save-dev @types/react-redux
به علاوه در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.


معرفی ساختار ابتدایی برنامه

برنامه‌ای را که در این قسمت بررسی می‌کنیم، ساختار بسیار ساده‌ای را داشته و به همراه دو دکمه‌ی افزایش و کاهش مقدار یک شمارشگر است؛ به همراه دکمه‌ی برای به حالت اول در آوردن آن. هدف اصلی دنبال شده‌ی در اینجا نیز نحوه‌ی برپایی redux و همچنین react-redux و اتصال آن‌ها به برنامه‌ی React جاری است:


به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید src\components\counter.jsx را به نحو زیر تشکیل می‌دهیم تا markup ابتدایی فوق را به همراه سه دکمه و یک span، برای نمایش مقدار شمارشگر، رندر کند:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">0</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm">+</button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
سپس المان آن‌را جهت نمایش در برنامه، به فایل src\App.js اضافه می‌کنیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import Counter from "./components/counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <Counter />
    </main>
  );
}

export default App;


پوشه بندی مخصوص برنامه‌های مبتنی بر Redux


هدف ما در ادامه ایجاد یک store مخصوص redux است و سپس اتصال آن به کامپوننت شمارشگر برنامه. به همین جهت نیاز به 4 پوشه‌ی جدید، برای مدیریت بهتر برنامه خواهیم داشت:
- پوشه constants: برای اینکه نام رشته‌ای نوع اکشن‌های مختلف را بتوانیم در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کنیم، بهتر است فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و این ثوابت را داخل آن export کنیم.
- پوشه‌ی actions: در فایل جدید src\actions\index.js، تمام متدهای ایجاد کننده‌ی شیء خاص action، که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، قرار می‌گیرند. نمونه‌ی آن، متد createAddAction قسمت قبل است.
- پوشه‌ی reducers: تمام توابع reducer برنامه را در فایل‌های مجزایی در پوشه‌ی reducers قرار می‌دهیم. سپس در فایل src\reducers\index.js با استفاده از متد combineReducer آن‌ها را یکی کرده و به متد createStore ارسال می‌کنیم.
- پوشه‌ی containers: این پوشه جائی است که کار فراخوانی متد connect کتابخانه‌ی react-redux به ازای هر کامپوننت استفاده کننده‌ی از redux store، صورت می‌گیرد.

این موارد را با جزئیات بیشتری در ادامه بررسی می‌کنیم.



ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی افزودن مقدار

می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ی +، مقدار شمارشگر افزایش یابد. به همین جهت نیاز به یک نام وجود دارد تا در تابع Reducer متناظر و قسمت‌های دیگر برنامه، بتوان بر اساس آن، این اکشن خاص را شناسایی کرد و سپس عکس العمل نشان داد. به همین جهت فایل جدید src\constants\ActionTypes.js را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
export const Increment = "Increment";
البته هرچند مرسوم است نام و مقدار این نوع ثوابت را تشکیل شده‌ی از حروف بزرگ، معرفی کنند ولی این موضوع اختیاری است.


ایجاد متد Action Creator

در قسمت قبل مشاهده کردیم که شیء ارسالی به یک reducer از طریق dispatch یک action خاص، دارای فرمت ویژه‌ی زیر است:
{
    type: "ADD",
    payload: {
      amount // = amount: amount
    },
    meta: {}
}
به همین جهت برای نظم بخشیدن به تعریف این نوع اشیاء و یک‌دست سازی آن‌ها، فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

export const incrementValue = () => ({ type: types.Increment });
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این متد، فعلا فقط نام رشته‌ای نوع این اکشن، بیشتر مدنظر است تا بر اساس action.type رسیده در reducer متناظر با آن، عملی رخ دهد. بنابراین فقط قسمت type آن‌را مقدار دهی کرده‌ایم. مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment نیز از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js که پیشتر تعریف کردیم، تامین شده‌است.


ایجاد تابع reducer مخصوص افزودن مقدار

ابتدا فایل جدید src\reducers\counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

const initialState = {
  count: 0
};

export default function counterReducer(state = initialState, action) {
  if (action.type === types.Increment) {
    return {
      count: state.count + 1
    };
  }
  return state;
}
- اگر دقت کرده باشید، کامپوننت شمارشگر این قسمت، دارای state نیست و همچنین نمی‌خواهیم هم که دارای state باشد؛ چون قرار است توسط redux مدیریت شود. به همین جهت state اولیه را به صورت initialState که محتوای یک شیء با خاصیت count با مقدار اولیه‌ی صفر است، خارج از کلاس کامپوننت، ایجاد کرده‌ایم.
- سپس می‌خواهیم رویداد کلیک بر روی دکمه + را مدیریت کنیم. به همین جهت نیاز به یک اکشن جدید به نام Increment داریم که توسط مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment، از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js، تامین می‌شود.
- پس از مشخص کردن نوع action ای که قرار است مدیریت شود و همچنین ایجاد متدی برای تولید شیء حاوی اطلاعات آن که در فایل src\actions\index.js قرار دارد، اکنون می‌توان متد reducer را که state و action را دریافت می‌کند و سپس state جدیدی را بر اساس action.type دریافتی و در صورت نیاز بازگشت می‌دهد، ایجاد کرد. این متد بررسی می‌کند که آیا action.type رسیده همان ثابت Increment است؟ اگر بله، بجای تغییر مستقیم state.count، یک شیء جدید را بازگشت می‌دهد. البته روش صحیح‌تر اینکار را در قسمت اول این سری با معرفی روش‌هایی برای کپی اشیاء و آرایه‌ها، بررسی کردیم. در اینجا جهت سادگی بیشتر، یک شیء کاملا جدید را دستی ایجاد می‌کنیم. در آخر اگر action.type رسیده قابل پردازش نبود، همان state ابتدایی دریافتی را بازگشت می‌دهیم تا در صورت وجود چندین reducer تعریف شده‌ی در سیستم، زنجیره‌ی آن‌ها قابل پردازش باشد. این مورد را در قسمت قبل، ذیل عنوان «بررسی تابع combineReducers با یک مثال» بیشتر بررسی کردیم.

پس از ایجاد reducer اختصاصی عمل افزودن مقدار شمارشگر، فایل جدید src\reducers\index.js را نیز با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { combineReducers } from "redux";

import counterReducer from "./counter";

const rootReducer = combineReducers({
  counterReducer
});

export default rootReducer;
کار این فایل، مدیریت مرکزی تمام reducerهای سفارشی تعریف شده‌ی در برنامه‌است. لیست آن‌ها را به متد combineReducers ارسال کرده و در نهایت یک rootReducer ترکیب شده‌ی از تمام آن‌ها را دریافت می‌کنیم.


ایجاد store مخصوص Redux

تا اینجا رسیدیم به یک rootReducer متشکل از تمام reducerهای سفارشی برنامه. اکنون بر اساس آن در فایل src\index.js، یک store جدید را ایجاد می‌کنیم:
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

//...

const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

//...
نکته 1: چون شیء rootReducer در فایل src\reducers\index.js واقع شده‌است، دیگر در حین import، نیازی به ذکر نام فایل index آن نیست.
نکته 2: در اینجا روش فعالسازی افزونه‌ی redux-devtools را نیز ملاحظه می‌کنید. ابتدا بررسی می‌شود که آیا متد ویژه‌ی فراخوانی این افزونه وجود دارد یا خیر؟ اگر بله، فراخوانی می‌شود. بدون این پارامتر دوم، افزونه‌ی redex dev tools، هیچ خروجی را نمایش نخواهد داد.


اتصال React به Redux

کتابخانه‌ی react-redux تنها به همراه دو شیء مهم connect و Provider است. شیء Provider آن شبیه به Context API خود React است و هدف آن، ارسال ارجاعی از store ایجاد شده، به برنامه‌ی React است. پس از ایجاد store در فایل src\index.js، اکنون نوبت به اتصال آن به برنامه‌ی React ای جاری است. به همین جهت در بالاترین سطح برنامه، ابتدا شیء کامپوننت App را با شیء Provider محصور می‌کنیم:
import { Provider } from "react-redux";
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

// ...
const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

ReactDOM.render(
  <Provider store={store}>
    <App />
  </Provider>,
  document.getElementById("root")
);
کامپوننت Provider، از طریق props خود نیاز به دریافت store تعریف شده را دارد. به این ترتیب هر کامپوننتی که در درخت کامپوننت‌های App قرار می‌گیرد، می‌تواند با redux store کار کند.


تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props

همانطور که عنوان شد، کامپوننت Counter به همراه state نیست و ما قصد نداریم در آن از state خود React استفاده کنیم؛ البته فلسفه‌ی آن‌را در قسمت اول این سری بررسی کردیم و همچنین اگر کامپوننتی نیاز به اشتراک گذاری اطلاعات خودش را با لایه‌های زیرین یا بالاتر از خود ندارد، شاید اصلا نیازی به Redux نداشته باشد و همان state استاندارد React برای آن کافی است. بنابراین می‌توان برنامه‌ای را داشت که ترکیبی از state استاندارد React، در کامپوننت‌های متکی به خود و Redux، در کامپوننت‌هایی که باید اطلاعاتی را با هم به اشتراک بگذارند، باشد. برای مثال، کامپوننت مثال جاری، واقعا نیازی را به Redux، برای مدیریت حالت خود، ندارد؛ هدف ما در اینجا بررسی نحوه‌ی برقراری ارتباطات یک سیستم مبتنی بر Redux، در برنامه‌های React است.
بنابراین در اینجا و کامپوننتی که قرار است از Redux برای مدیریت حالت خود استفاده کند، هر اطلاعاتی که به آن از طریق react-redux store وارد می‌شود، از طریق props به آن ارسال خواهد شد. برای مثال در اینجا مقدار count، از طریق props خوانده می‌شود و همچنین امکان ارسال action ای خاص به متد reducer تعریف شده نیز باید تعریف شود. بنابراین در ادامه نیاز داریم تا یک کامپوننت React را به redux store متصل کنیم. برای این منظور فایل جدید src\containers\Counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { connect } from "react-redux";

import { incrementValue } from "../actions";
import Counter from "../components/counter";

const mapStateToProps = state => {
  return state;
};

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    }
  };
};

export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
ابتدا متد connect را از react-redux دریافت می‌کنیم. connect خود متدی است که منتظر یک کامپوننت React است؛ مانند Counter. همچنین به عنوان پارامتر، توابعی را دریافت می‌کند که اطلاعات redux store را به کامپوننت، نگاشت می‌کنند؛ مانند props و actions. در اینجا دو تابع نگاشت state به props و همچنین dispatch به props را ملاحظه می‌کنید (توابع mapStateToProps و mapDispatchToProps)؛ هرچند الزامی نیست، ولی بهتر است از همین روش نامگذاری استفاده شود.

زمانیکه در مورد store در redux صحبت می‌شود، داخل آن یک شیء بزرگ state قرار گرفته‌است که حاوی کل state برنامه‌است. اما شاید هر کامپوننت به تمام آن نیازی نداشته باشد. برای مثال شاید کامپوننت شمارشگر، اهمیتی به اطلاعات خطاهای سیستم و یا کاربر وارد شده‌ی به سیستم که در شیء کلی state موجود در store وجود دارند، ندهد. به همین جهت متد mapStateToProps، کل state برنامه را دریافت کرده و به ما اجازه می‌دهد تا تنها اطلاعاتی را که از آن نیاز داریم، به صورت props دریافت کنیم. به این ترتیب از رندر مجدد این کامپوننت نیز جلوگیری خواهد شد؛ چون این کامپوننت دیگر وابسته‌ی به تغییرات سایر اجزای کل state برنامه، نخواهد بود و اگر آن‌ها تغییر کردند، این کامپوننت رندر مجدد نخواهد شد.
بنابراین می‌توان متد mapStateToProps را به صورت کلی زیر نیز تعریف کرد:
const mapStateToProps = (state) => { return state };
هرچند این روش در مثال ما بدون مشکل کار می‌کند، اما چون کل state را دریافت می‌کند، مشکل رندر مجدد کامپوننت را به ازای هر تغییری در state کلی برنامه به همراه خواهد داشت.

یک نکته: اگر کامپوننتی نیاز به تامین state خود را از طریق props نداشت و فقط کارش صدور رخ‌دادها است، می‌توان پارامتر اول متد connect را نال وارد کرد.

پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، به متد store.dispatch اشاره می‌کند. بنابراین توسط آن امکان ارسال actions را میسر کرده و می‌توان state را توسط reducerهای تعریف شده، تغییر داد که در نتیجه‌ی آن props جدیدی به کامپوننت منتقل می‌شوند. این تابع نیز یک شیء را باز می‌گرداند. این شیء را فعلا با یک متد دلخواه مقدار دهی می‌کنیم که توسط پارامتر dispatch رسیده‌ی به آن، متد action creator تعریف شده‌ی در فایل src\actions\index.js را به نام incrementValue، فراخوانی می‌کند؛ دقیقا عملی شبیه به فراخوانی store.dispatch(createAddAction(2)) در قسمت قبل که از آن برای ارسال یک اکشن، به reducer متناظری استفاده شد.

یک نکته: اگر کامپوننتی کار صدور رخ‌دادها را انجام نمی‌دهد، می‌توان پارامتر دوم متد connect را بطور کامل حذف کرد و قید نکرد.


استفاده از کامپوننت جدید خروجی متد connect، جهت تامین props کامپوننت شمارشگر

در انتهای فایل src\components\counter.jsx، چنین سطری درج شده‌است:
export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
این شیء حاصل، به خودی خود، سبب بروز تغییری در کامپوننت شمارشگر نمی‌شود. بلکه یک کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter را ایجاد می‌کند (به همین جهت آن‌را در پوشه‌ی containers یا دربرگیرنده‌ها قرار دادیم). بنابراین برای استفاده‌ی از آن، به کامپوننت src\App.js مراجعه کرده و جائیکه المان کامپوننت Counter قبلی درج شده، آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import CounterContainer from "./containers/Counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer />
    </main>
  );
}

export default App;
ابتدا کامپوننت جدید CounterContainer را که تبادل اطلاعات بین کامپوننت Counter اصلی و state و action مخزن redux را برقرار می‌کند، import کرده و سپس المان جدید آن‌را جایگزین المان کامپوننت شمارشگر اصلی می‌کنیم.

اکنون کامپوننت شمارشگر src\components\counter.jsx، دو شیء را از طریق props دریافت می‌کند؛ یکی کل state است که خاصیت count داخل آن قرار دارد و از طریق mapStateToProps تامین می‌شود. دیگری متد increment ای است که در متد mapDispatchToProps تعریف کردیم و کار صدور رخ‌دادی را به reducer متناظر، انجام می‌دهد. به همین جهت تغییرات ذیل را در کامپوننت Counter اعمال می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    console.log("props", this.props);
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">{count}</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm" onClick={increment}>
              +
            </button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
لاگ اولین بار دریافت this.pros این کامپوننت که اکنون توسط دربرگیرنده‌ی آن ارائه می‌شود، به صورت زیر است:


به همین جهت، خاصیت تو در توی this.props.counterReducer.count و همچنین اشاره‌گر به متد increment، توسط Object Destructuring به صورت زیر از this.props دریافتی، تجزیه شده‌اند:
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
سپس مقدار count، توسط span نمایش داده و همچنین دکمه +  را به صورت onClick={increment} تکمیل کرده‌ایم تا با کلیک بر روی آن، متد increment که در حقیقت معادل فراخوانی store.dispatch(incrementValue()) است، اجرا شود. حاصل آن، افزایش مقدار شمارشگر است:


جزئیات کار با Redux store را نیز می‌توان در افزونه‌ی redux dev tools مشاهده کرد:


این افزونه در نوار ابزار پایین آن، امکان export کل state و سپس import و بازیابی آن‌را نیز به همراه دارد.


دریافت props از طریق کامپوننت دربرگیرنده و ارسال آن به کامپوننت اصلی

فرض کنید نیاز باشد تا اطلاعاتی را به صورت متداول React از طریق props، به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر ارسال کرد:
function App() {
  const prop1 = 123
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer prop1={prop1} />
    </main>
  );
}
برای دسترسی به آن، پارامتر دومی به متد mapStateToProps به نام ownProps اضافه می‌شود که حاوی props ارسالی به کامپوننت container است:
const mapStateToProps = (state, ownProps) => {
  console.log("mapStateToProps", { state, ownProps });
  return state;
};
در این حالت اگر نیاز به انتقال آن به کامپوننت اصلی بود، می‌توان شیء بازگشت داده شده‌ی از mapStateToProps را به همراه یک سری خواص سفارشی دریافتی از ownProps، تعریف کرد.


پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر

پس از آشنایی با روش کلی برقراری اتصالات سیستم react-redux، پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر بسیار ساده‌است و شامل مراحل زیر است:
1)  ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی کاهش مقدار
به فایل src\constants\ActionTypes.js، نوع جدید کاهشی را اضافه می‌کنیم:
export const Decrement = "Decrement";
2) ایجاد متد Action Creator
در فایل src\actions\index.js، متد ایجاد کننده‌ی شیء اکشن ارسالی به reducer متناظری را تعریف می‌کنیم تا بتوان بر اساس نوع آن در reducer کاهشی، منطق کاهش را پیاده سازی کرد:
export const decrementValue = () => ({ type: types.Decrement });
3) ایجاد تابع reducer مخصوص کاهش مقدار
اکنون در فایل src\reducers\counter.js، بر اساس نوع شیء رسیده، تصمیم به کاهش یا افزایش مقدار موجود در state گرفته می‌شود:
export default function counterReducer(state = initialState, action) {

  // ...

  if (action.type === types.Decrement) {
    return {
      count: state.count - 1
    };
  }

  return state;
}
4) تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props
در ادامه نیاز است بتوان اکشن کاهش را به این reducer ارسال کرد. به همین جهت به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر در فایل src\containers\Counter.js مراجعه کرده و به شیء خروجی متد mapDispatchToProps، متد کاهش را اضافه می‌کنیم:
import { decrementValue, incrementValue } from "../actions";
// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    // ...
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
5) استفاده از نتایج دریافتی از props
در آخر به فایل src\components\counter.jsx مراجعه کرده و اشاره‌گر به متد decrement را از طریق this.props دریافت می‌کنیم:
const {
      // ...
      decrement
    } = this.props;
 سپس آن‌را به onClick دکمه‌ی کاهش، انتساب خواهیم داد:
<button
  className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
  onClick={decrement}
>
  -
</button>

به عنوان تمرین، پیاده سازی دکمه‌ی Reset را نیز انجام دهید که جزئیات آن بسیار شبیه به دو مثال قبلی افزودن و کاهش مقدار شمارشگر است.


بهبود کیفیت کدهای کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter

متد mapDispatchToProps فایل src\containers\Counter.js اکنون چنین شکلی را پیدا کرده‌است:
const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    },
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
می‌توان با استفاده از تابع bindActionCreators که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، تعریف آن‌را به صورت زیر خلاصه کرد:
import { bindActionCreators } from "redux";

// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return bindActionCreators(
    {
      incrementValue,
      decrementValue
    },
    dispatch
  );
};
با استفاده از تابع bindActionCreators کتابخانه‌ی redux، می‌توان تمام action creators واقع در فایل src\actions\index.js را به صورت یک شیء به آن ارسال کرد و پارامتر دوم آن‌را نیز به store.dispatch یا در اینجا به همان dispatch دریافتی توسط پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، تنظیم کرد. البته در این حالت props دریافتی در کامپوننت شمارشگر به صورت زیر تغییر می‌کنند:


به همین جهت نیاز است در متد رندر کامپوننت src\components\counter.jsx، نام‌هایی را که به متدهای action creator اشاره می‌کنند، به صورت زیر تغییر داد:
const {
      counterReducer: { count },
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;
و همچنین نام‌های منتسب به onClickها را نیز بر این اساس، اصلاح کرد.

روش دوم: در نگارش‌های اخیر react-redux می‌توان متد mapDispatchToProps را به صورت زیر نیز خلاصه و تعریف کرد که بسیار ساده‌تر است:
const mapDispatchToProps = {
  incrementValue,
  decrementValue
};
البته در این حالت نیز مابقی آن که شامل تغییر نام‌ها می‌شود، یکسان است.

همچنین بجای بازگشت کل state در متد mapStateToProps، می‌توان تنها خواص مدنظر را بازگشت داد:
const mapStateToProps = state => {
  //return state;
  return {
    count: state.counterReducer.count
  };
};
در این حالت props ارسالی به کامپوننت یک چنین شکلی را پیدا می‌کنند:


بنابراین باید در متد رندر کامپوننت شمارشگر، خاصیت count را به صورت معمولی دریافت کرد:
const {
      //counterReducer: { count },
      count,
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part03.zip
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت دوم
متادیتاهای یک ماژول مدیریت شده Managed Module 

در قسمت قبلی به اصل وجودی CLR پرداختیم. در این قسمت تا حدودی به بررسی ماژول مدیریت شده managed module که از زبان‌های دیگر، کامپایل شده و به زبان میانی تبدیل گشته است صحبت می‌کنیم.

یک ماژول مدیریت شده شامل بخش‌های زیر است:
 نام بخش
توضیح
 هدر PE32 یا PE32+
CLR باید بداند که برنامه‌ی نوشته شده قرار است روی چه پلتفرمی و با چه معماری، اجرا گردد. این برنامه یک برنامه‌ی 32 بیتی است یا 64 بیتی. همچنین این هدر اشاره می‌کند که نوع فایل از چه نوعی است؛ GUI,CUI یا DLL. به علاوه تاریخ ایجاد یا کامپایل فایل هم در آن ذکر شده است. در صورتیکه این فایل شامل کدهای بومی native CPU هم باشد، اطلاعاتی در مورد این نوع کدها نیز در این هدر ذکر می‌شود و اگر ماژول ارائه شده تنها شامل کد IL باشد، قسمت بزرگی از اطلاعات این هدر در نظر گرفته نمی‌شود.
 CLR Header
اطلاعاتی را در مورد CLR ارائه می‌کند. اینکه برای اجرا به چه ورژنی از CLR نیاز دارد. منابع مورد استفاده. آدرس و اندازه جداول و فایل‌های متادیتا و جزئیات دیگر.
 metadata  هر کد یا ماژول مدیریت شده‌ای، شامل جداول متادیتا است که این جداول بر دو نوع هستند. اول جداولی که نوع‌ها و اعضای تعریف شده در کد را توصیف می‌کنند و دومی جداولی که نوع‌ها و اعضایی را که در کد به آن ارجاع شده است، توصیف می‌کنند.
IL Code
اینجا محل قرار گیری کدهای میانی تبدیل شده است که در زمان اجرا، CLR آن‌ها را به کدهای بومی تبدیل می‌کند.


کامپایلرهایی که بر اساس CLR کار می‌کنند، وظیفه دارند جداول متادیتاها را به طور کامل ساخته و داخل فایل نهایی embed کنند. متادیتاها مجموعه‌ی کاملی از فناوری‌های قدیمی چون فایل‌های COM یا Component Object Model و همچنین IDL یا Interface Definition (Description) Language هستند. گفتیم که متادیتا‌ها همیشه داخل فایل IL که ممکن است DLL باشد یا EXE، ترکیب یا Embed شد‌ه‌اند و جدایی آن‌ها غیر ممکن است. در واقع کامپایلر در یک زمان، هم کد IL و هم متادیتاها را تولید کرده و آن‌ها را به صورت یک نتیجه‌ی واحد در می‌آورد.

متادیتاها استفاده‌های زیادی دارند که در زیر به تعدادی از آنان اشاره می‌کنیم:

  • موقع کامپایل نیاز به هدرهای C و ++C از بین می‌رود؛ چرا که فایل نهایی شامل تمامی اطلاعات ارجاع شده می‌باشد. کامپایلرها می‌توانند مستقیما اطلاعات را از داخل متادیتاها بخوانند.
  • ویژوال استودیو از آن‌ها برای کدنویسی راحت‌تر بهره می‌گیرد. با استفاده از قابلیت IntelliSense، متادیتا‌ها به شما خواهند گفت چه متدهایی، چه پراپرتی‌هایی، چه رویدادهایی و ... در دسترس شماست و هر متد انتظار چه پارامترهایی را از شما دارد.
  • CLR Code Verification از متادیتا برای اینکه اطمینان کسب کند که کدها تنها عملیات type Safe را انجام می‌دهند، استفاده می‌کند.
  • متادیتاها به فیلد یک شیء اجازه می‌دهند که خود را به داخل بلوک‌های حافظ انتقال داده و بعد از ارسال به یک ماشین دیگر، همان شیء را با همان وضعیت، ایجاد نماید.
  • متادیتاها به GC اجازه می‌دهند که طول عمر یک شیء را رصد کند. GC برای هر شیء موجود می‌تواند نوع هر شیء را تشخیص داده و از طریق متادیتاها می‌تواند تشخیص دهد که فیلدهای یک شیء به اشیاء دیگری هم متصل هستند.

در آینده بیشتر در مورد متادیتاها صحبت خواهیم کرد. 

مطالب
بررسی تفاوت بین DTO و POCO
در ابتدا اجازه بدهید تعریف درستی از این دو واژه، ارائه کنیم.

DTO (Data Transfer Object)
به بیان خیلی ساده، DTO‌ها برای انتقال اطلاعات استفاده می‌شوند؛ پس هیچ منطق و رفتاری در این اشیاء تعریف نمی‌شود .اگر در DTO منطقی پیاده سازی شود، دیگر به آن DTO گفته نمی‌شود. اجازه بدید منظورمان را از منطق یا رفتار مشخص کنیم. منطق یا رفتار، همان متدهایی هستند که در نوع داده خود تعریف میکنیم. در #C، یک DTO تنها از خصوصیت‌ها (Properties) که از بلوک‌های Get و Set تشکیل شده‌اند، ساخته می‌شود. البته بدون کدهایی جهت اعتبار سنجی (Validation) مقادیر.

سؤال: وضعیت attribute ‌ها و Metadata‌ها چه می‌شود؟
خیلی غیر معمول نیست که از metadata‌ها در DTO، به‌منظور اعتبار سنجی یا اهداف خاص، استفاده کنیم. بعضی از attribute‌ها هیچ رفتاری را به DTO‌ها اضافه نمی‌کنند؛ ولی استفاده از DTO‌ها را در بخش‌های دیگر سیستم، ساده‌تر می‌کنند. در نتیجه هیچکدام از attribute ‌ها و metadata‌ها، شرایط DTO بودن را نقض نمی‌کنند.

مدل‌های دیگری مثل ViewModels‌ها و API Model‌ها چه می‌شوند؟
واژه DTO خیلی مبهم است. تنها چیزی که بیان می‌کند این است که شیء است و فقط و فقط شامل اطلاعات است و رفتاری ندارد. در این تعریف درباره‌ی کاربرد مورد نظر یک DTO چیزی گفته نشده. در بسیاری از معماری‌ها، DTO نقش خاصی را ایفا می‌کند. بطور مثال در معماری MVC، از DTO‌ها برای انقیاد داده (Binding) و ارسال اطلاعات به یک View استفاده میکنند. به همین خاطر این DTO‌ها بعنوان ViewModel، در معماری MVC شناخته می‌شوند که رفتاری را در خود تعریف نمی‌کنند و تنها فرمت اطلاعات مورد انتظار یک View را مهیا می‌کنند.
پس در این سناریوی خاص، ViewModel نوعی DTO می‌باشد. اما باید دقت داشته باشید، همه ViewModel‌‌ها را نمی‌توان DTO محسوب کرد؛ مثلا در معماری MVVM، ویوو مدل‌های تعریف شده، شامل رفتار هم می‌باشند. حتی در معماری MVC نیز گاهی اوقات منطقی به  ViewModel‌‌ها اضافه می‌شود که دیگر به آنها DTO نمی‌گوییم.

 
در صورت امکان، نام DTO‌ها را بر اساس استفاده‌ی آنها تعیین کنید. بطور مثال کلاسی با نام FoodDTO، مشخص نمی‌کند که این نوع، کجا و چگونه قرار است در معماری برنامه شما مورد استفاده قرار  بگیرید؛ برعکس نامگذاری به صورت FoodViewModels کاربرد آن را صراحتا بیان می‌کند.
مثالی از DTO در زبان سی شارپ :
public class ProductViewModel
{
  public int ProductId { get; set; }
  public string Name { get; set; }
  public string Description { get; set; }
  public string ImageUrl { get; set; }
  public decimal UnitPrice { get; set; }
}

کپسوله سازی و DTO ها 
کپسوله سازی، یکی از اصول برنامه نویسی شیءگرا می‌باشد. اما این کپسوله سازی به DTO‌ها اعمال نمی‌شوند. به این علت که هدف کپسوله سازی، پنهان کردن فرآیند پشت صحنه‌ی ذخیره سازی اطلاعات است؛ اما در DTO هیچ فرآیندی پیاده سازی نشده و نباید هیچ State پنهانی وجود داشته باشد. پس بحث Encapsulation در DTO منتفی است. پس کار را برای خودتان سخت نکنید؛ با تعریف private setter ‌ها یا تبدیل کردن DTO به یک شیء غیرقابل تغییر (immutable). شما باید به‌راحتی بتوانید عملیات ایجاد، نوشتن و خواندن DTO‌‌ها را انجام دهید؛ همچنین باید بتوانید عملیات سریالایز کردن بر روی DTO‌‌ها را بدون فرآیند سفارشی اضافه‌ای، انجام دهید.

Field ها  یا Property ها 
سؤالی که مطرح می‌شود این است که وقتی کپسوله سازی در DTO مفهومی ندارد، چرا باید همیشه از property ‌ها استفاده کنیم؟ چرا از فیلد‌ها استفاده نکنیم (فیلد‌های public )؟
ما می‌توانیم هم از property استفاده کنیم و هم از field‌ها؛ اما بعضی از فریم ورک‌ها که کار Serialization را انجام می‌دهند، فقط با property ‌ها کار می‌کنند. بنابراین بسته به نیاز خودتان، از field‌های عمومی یا property‌ها استفاده کنید. اما عموما از Property استفاده میکنند. البته در این پیوند، پرسش و پاسخ مفصلی در این رابطه وجود دارد.

غیرقابل تغییر بودن (Immutability) و نوع رکورد ( Record Type )
غیرقابل تغییر بودن، یکی از مزیت‌های مهم در توسعه نرم افزار است. اما همانطور که در مثل بالا بیان شد، نیازی به غیرقابل تغییر کردن DTO‌‌ها نیست. با ارائه رکورد در سی شارپ 9  شرایط کمی تغییر کرد. شاید عبارت مخفف دیگری که اضافه شده Data transfer Records یا (DTRs) است. یکی از روش‌های تعریف DTR در سی شارپ 9، به شکل زیر است:
public record ProductDTO(int Id, string Name, string Description);

البته روش دیگری هم وجود دارد که شما property‌ها را تعریف کنید و از طریق سازنده، مقدار دهی شوند. ویژگی جدید init-only این امکان را فراهم می‌کند که فقط در زمان مقدار دهی اولیه (initialization)، خصوصیات مقداردهی شوند و در ادامه‌ی چرخه حیات شیء، property ‌ها فقط خواندنی هستند. این ویژگی، record‌ها را غیر قابل تغییر می‌کند.
مثال:
public record ProductDTO
{
  public int Id { get; init; }
  public string Name { get; init; }
}
var dto = new ProductDTO { Id = 1, Name = "some name" };

کلاس‌های POCO یا همان Plain Old CLR/C# Object
شی Plain Old چیست؟ هر شیءای که Plain Old باشد، می‌تواند در هر جایی از برنامه‌ی ما مورد استفاده قرار بگیرد؛ حتی در کلاس‌های Test برنامه. این اشیاء هیچگونه وابستگی برای اجرا وظایف خود، به بانک‌های اطلاعاتی و کتابخانه‌های ثالت ندارند.
برای درک بهتر این نوع کلاس‌ها، به مثال زیر دقت کنید:
public class Product : DataObject<Product>
{
  public Product(int id)
  {
    Id = id;
    InitializeFromDatabase();
  }
  private void InitializeFromDatabase()
  {
    DataHelpers.LoadFromDatabase(this);
  }
  public int Id { get; private set; }
  // other properties and methods
}
همانطور که مشاهده میکنید، این کلاس به متد استاتیکی برای کار با دیتابیس وابسته است؛ در نتیجه باعث میشود که کل کلاس، به وجود بانک اطلاعاتی وابسته شود. همچنین با ارث بری از کلاس پایه‌ی دیگری، وابستگی به یک کتابخانه‌ی ثالث ایجاد شده‌است. اجرای آزمون واحد برای چنین کلاسی، سبب fail شدن عملیات می‌شود. به این علت که ارتباط با بانک اطلاعاتی مورد نیاز متد DataHelpers، تامین نشده‌است. این شرایط، مثالی از الگوی Active Record Pattern می‌باشند. همچنین این کلاس دسترسی به منبع داده را در درون خود گنجانده است که این به معنای نقض اصل Persistence Ignorant (اصل Persistence Ignorance به طور خلاصه بیان می‌کند که در تحلیل و طراحی Business Logic به موضوع ذخیره‌سازی (Persistence) فکر نکنید (تا جای ممکن) یا به عبارت دیگر، ذهن خود را درگیر پیچیدگی‌های ذخیره سازی نکنید. برگرفته شده از breakpoint.blog.ir : روح الله دلپاک)می باشد. یکی از ویژگی‌های POCO عدم نقض الگوی فوق است.

مثالی از POCO : 
public class Product
{
  public Product(int id)
  {
    Id = id;
  }

  private Product()
  {
    // required for EF
  }

  public int Id { get; private set; }
  // other properties and methods
}
این کلاس یک POCO است:
  • برای اجرای وظایف خود به فریم ورک ثالثی وابسته نیست.
  • به کلاس پایه‌ای ( Base class) نیاز ندارد.
  • وابستگی به متد استاتیکی ندارد.
  • می تواند در هر جایی از پروژه، نمونه سازی شود.
  • اصل Persistence Ignorant را بیشتر رعایت کرده، نه بطور کامل؛ چون یک سازنده دارد که به کتابخانه‌ی ثالثی نیازمند است (سازنده‌ی بدون پارامتر که مورد نیاز EF می‌باشد).

POCO و DTO :

شاید این دو مفهموم گیج کننده باشند، ولی DTO همان POCO هست. اگر یک کلاس، DTO باشد، حتما POCO نیز هست. (مرور ویژگی‌های دو مورد در بخش‌های قبلی) ولی برعکس این وضعیت ممکن است صادق نباشد؛ مثال قبلی که در آن وابستگی به کتابخانه‌ی ثالثی در سازنده‌ی بدون پارامتر وجود داشت، DTO بودن را نقض می‌کرد. پس اگر هر دو حالت صادق بود، میتوان گفت این دو مفهوم یکی است.
مطالب
نحوه صحیح تولید Url در ASP.NET MVC
کار متد کمکی Url.Action ایجاد یک Url بر اساس تعاریف مسیریابی برنامه است. البته متد کمکی مشابهی نیز مانند Html.ActionLink در ASP.NET MVC وجود دارد که کار آن تولید یک لینک قابل کلیک است؛ اما ممکن است در حالتی خاص تنها نیاز به خود Url داشته باشیم و نه لینک قابل کلیک آن.

الف) اگر از jQuery Ajax استفاده می‌کنید، حتما باید استفاده از Url.Action را لحاظ کنید

برای نمونه اگر قسمتی از عملیات Ajaxایی برنامه شما به نحو زیر تعریف شده است :
$.ajax({  
           type: "POST",  
            url: "/Home/EmployeeInfo",  
...
... غلط است!
در این حالت برنامه شما تنها در زمانیکه در ریشه یک دومین قرار گرفته باشد کار خواهد کرد. اگر برنامه شما در مسیری مانند http://www.site.com/myNewApp نصب شود، کلیه فراخوانی‌های Ajax ایی آن دیگر کار نخواهند کرد چون مسیر url فوق به ریشه سایت اشاره می‌کند و نه مسیر جاری برنامه شما (در یک sub domain جدید).
به همین جهت در یک چنین حالتی حتما باید به کمک Url.Action مسیر یک اکشن متد را معرفی کرد تا به صورت خودکار بر اساس محل قرارگیری برنامه و تعاریف مسیریابی آن، Url صحیحی تولید شود.

@Url.Action("EmployeeInfo", "Home")

ب) دریافت Url مطلق از یک Url.Action

Urlهای تولید شده توسط Url.Action به صورت پیش فرض نسبی هستند (نسبت به محل نصب و قرارگیری برنامه تعریف می‌شوند). اگر نیاز به دریافت یک مسیر مطلق که با http برای مثال شروع می‌شود دارید، باید به نحو زیر عمل کرد:
@Url.Action("About", "Home", null, "http")
پارامتر چهارم تعریف شده، سبب خواهد شد لینک تولیدی از حالت نسبی خارج شود.


ج) استفاده از Url.Action در یک کنترلر

فرض کنید قصد تولید یک فید RSS را در کنترلری دارید. یکی از آیتم‌هایی که باید ارائه دهید، لینک به مطلب مورد نظر است. این لینک باید مطلق باشد همچنین در یک View هم قرار نداریم که به کمک @ بلافاصله به متد کمکی Url.Action دسترسی پیدا کنیم.
در کنترلرها، وهله جاری کلاس به شیء Url و متد Action آن به نحو زیر دسترسی دارد و خروجی نهایی آن یک رشته است:

var url = this.Url.Action(actionName: "Index",
                                  controllerName: "Post",
                                  protocol: "http",
                                  routeValues: new { id = item.Id });
بنابراین در کنترلرها نیز Urlها را دستی تولید نکنید و اجازه دهید بر اساس پارامترهای زیادی که در پشت صحنه Url.Action لحاظ می‌شود، Url صحیحی برای شما تولید گردد.


د) استفاده از Url.Action در کلاس‌های کمکی برنامه خارج از یک کنترلر

فرض کنید قصد تهیه یک Html Helper سفارشی را به کمک کدنویسی در یک کلاس مجزا دارید. در اینجا نیز نباید Urlها را دستی تولید کرد. در Html Helperهای سفارشی نیز می‌توان به کمک متد  UrlHelper.GenerateUrl، به همان امکانات Url.Action دسترسی یافت:

public static class Extensions  
    {  
        public static string MyLink(this HtmlHelper html, ...)  
        {  
            string url = UrlHelper.GenerateUrl(null, "actionName", "controllerName",
                                                null,
                                                html.RouteCollection,
                                                html.ViewContext.RequestContext,
                                                includeImplicitMvcValues: true);
//...
 
مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 4 - عناصر داخلی و ویژگی‌های تابع

عناصر داخلی تابع

در داخل هر تابع دو شیء خاص به نامهای arguments و this وجود دارند. شیء arguments ، که قبلا در مورد آن صحبت کردیم، دارای یک ویژگی به نام callee می‌باشد که به تابعی اشاره می‌کند که arguments متعلق به آن است. به مثال زیر توجه کنید که تابع فاکتوریل را به صورت بازگشتی پیاده سازی نموده است:

function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * factorial(num - 1);
}
این تابع به درستی کار خواهد کرد تا زمانیکه نام تابع تغییر نکند. این نوع کد نویسی یک وابستگی شدید (Tightly Coupled) به نام تابع دارد. این وابستگی می‌تواند با arguments.callee از بین برود:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}
در مثال فوق به جای نام تابع factorial در مقابل return از arguments.callee استفاده شده است. حال به مثال زیر توجه کنید:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}

var anotherFactorial = factorial;

factorial = function() {
    return 0;
}

alert(anotherFactorial(5));
alert(factorial(5));

خروجی :

     120

     0


در مثال فوق، ابتدا تابع factorial تعریف شده و سپس به متغیر anotherFactorial نسبت داده شده‌است. سپس تابع factorial با تعریف جدیدی جایگزین شده که مقدار 0 بر می‌گرداند. همانطور که مشاهده می‌کنید، تابع بازگشتی از طریق arguments.callee فراخوانی گردیده است. اما اگر به جای arguments.callee از نام تابع، یعنی factorial استفاده کرده بودیم، خروجی در هر دو مرحله 0 می‌بود. زیرا anotherFactorial نیز، در داخل خود، تابع factorial جایگزین شده با خروجی 0 را فراخوانی می‌نمود.

شیء دیگری که در توابع وجود دارد، شی this می‌باشد. این شیء به شیء ای اشاره می‌کند که تابع، متعلق به آن است یا برای آن فعالیت می‌کند. اگر تابعی به صورت عمومی تعریف شود، متعلق به شیء window می‌باشد. بنابراین this در این توابع به شیء window اشاره می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

window.color = "red";

var o = { color: "blue" };
o.showColor = sayColor;

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

sayColor();
o.showColor();

خروجی :

     "red"

     "blue"


ابتدا ویژگی color را برای شیء window تعریف کردیم. سپس شیء ای به نام o ایجاد نمودیم که دارای ویژگی color می‌باشد. همچنین تابعی به نام showColor را برای آن تعریف نمودیم که تابع sayColor به آن نسبت داده شده است. در تابع sayColor نیز مقدار ویژگی color را به صورت پیغامی نمایش می‌دهیم. زمانی که این تابع را فراخوانی می‌نماییم، شیء this موجود در آن به شیء window اشاره می‌کند؛ بنابراین مقدار "red" را نمایش می‌دهد. سپس تابع showColor از شیء o را فراخوانی نمودیم که شیء this در آن به شیء o اشاره می‌کند. زیرا تابع showColor که به تابع sayColor اشاره می‌کند، متعلق به شیء o می‌باشد.


ویژگی‌ها و توابع اشیاء ایجاد شده از Function

ویژگی caller

یکی از ویژگی‌های توابع که می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد، ویژگی caller می‌باشد. این ویژگی مشخص می‌کند که چه تابعی، تابع جاری را فراخوانی نموده است. اگر فراخوانی تابع جاری در حوزه‌ی عمومی (Global Scope) صورت گرفته باشد، این ویژگی مقدار null بر می‌گرداند؛ در غیر اینصورت محتوای تابع فراخواننده برگردانده خواهد شد.

function outer() {
    inner();
}

function inner() {
    alert(inner.caller);
}

inner();
outer();

خروجی :

    null

     function outer() {
        inner();
      }
از آنجایی که inner در حوزه‌ی عمومی فراخوانی شده است، inner.caller مقدار null را بر می‌گرداند. در خط بعدی تابع outer فراخوانی شده است که در داخل خود تابع inner را فراخوانی می‌نماید. در این شرایط inner.caller سورس کد تابع outer را برمی گرداند که موجب فراخوانی تابع inner شده است. جهت کاهش وابستگی، همانطور که در مبحث قبلی گفته شد، می‌توانید بجای inner.caller از arguments.callee.caller استفاده کنید.

ویژگی length

ویژگی دیگری که برای توابع مورد استفاده قرار می‌گیرد، ویژگی length می‌باشد. این ویژگی تعداد Named Arguments (پارامترهای نامی) تابع را بر می‌گرداند.

function sayName(name) {
    alert(name);
}

function sum(num1,num2) {
    return num1 + num2;
}

function sayHi() {
    alert("Hi");
}

alert(sayName.length);
alert(sum.length);
alert(sayHi.length);

خروجی :

     1

     2

     0


همانطور که در خروجی نیز مشاهده می‌کنید، تعداد آرگومانهای هر یک از توابع تعریف شده نمایش یافته است. به عنوان مثال تابع sayName دارای یک آرگومان ورودی است و خروجی نیز عدد 1 را نمایش داده است.


توابع apply() و call()

این دو تابع، جهت فراخوانی توابع، با یک مقدار خاص برای شیء this استفاده می‌شوند؛ در واقع مقدار شیء this را در بدنه‌ی توابع تنظیم می‌کنند. همانطور که قبلا اشاره شد، شیء this ، به شیء ای اشاره میکند که تابع متعلق به آن است. با توابع فوق می‌توانیم اشاره‌گر this را با مقدار یا شیء دیگری تنظیم کنیم. آرگومان اول هر دوی این توابع، مقداری است که باید به شیء this اختصاص یابد. آرگومان بعدی تابع apply آرایه‌ای است که آرگومان‌های ورودی را برای تابع فراخوانی شده فراهم می‌کند. آرگومانهای بعدی تابع call ، همان آرگومان هایی هستند که به صورت مجزا به تابع فراخوانی شده ارسال می‌گردند.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor(a, b) {
    alert(a + " said " + b + ": " + this.color);
}

sayColor("Sohrab", "Mitra");
sayColor.apply(this, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(this, "Sohrab", "Mitra");

sayColor.apply(obj, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(obj, "Sohrab", "Mitra");

خروجی :

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: blue"

     "Sohrab told Mitra: blue"


همانطور که می‌دانید یک تابع به صورت پیش فرض متعلق به شیء window می‌باشد. در سه فراخوانی اول، تابع sayColor ، شیء this ، به شیء window اشاره می‌کند. بنابراین مقدار red را برای متغیر یا ویژگی color نمایش میدهد. دو فراخوانی آخر که obj را به عنوان آرگومان اول ارسال می‌نمایند، یعنی شیء this باید با مقدار obj جایگزین شود. بنابراین مقدار blue را برای ویژگی color ، که متعلق به شی obj می‌باشد، نمایش می‌دهند.

تنها تفاوت call() و apply() ، شیوه‌ی ارسال آرگومانها به تابع مقصد می‌باشد. مزیت استفاده از توابع call() یا apply() این است که می‌توان یک شیء را به یک تابع تزریق نمود به گونه‌ای که شیء، هیچ اطلاعی از تابع مورد نظر نداشته باشد. این مزیت مورد استفاده‌ی برخی الگوها و معماری‌ها می‌باشد که در مباحث مربوطه در مورد آن بحث خواهد شد.


تابع bind()

این تابع نمونه‌ای از یک تابع را ایجاد می‌کند و شیء this آن تابع را، با آرگومان ارسالی به تابع bind ، مقداردهی می‌نماید.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

var bindSayColor = sayColor.bind(obj);
bindSayColor();

خروجی :

     "blue"


در مثال فوق، نمونه‌ای از تابع sayColor ایجاد شده است که شیء obj به عنوان آرگومان ورودی تابع bind ارسال شده است. یعنی مقدار this در تابع bindSayColor به شیء obj اشاره میکند و مقدار ویژگی color شیء obj به عنوان خروجی نمایش می‌یابد. 

مطالب
آموزش TypeScript #5
در ادامه مباحث شی گرایی در TypeScript قصد داریم به مباحث مربوط به interface و طریقه استفاده از آن بپردازیم. همانند زبان‌های دات نتی در TypeScript نیز به راحتی می‌توانید interface تعریف کنید. در یک اینترفیس اجازه پیاده سازی هیچ تابعی را ندارید و فقط باید عنوان و پارامتر‌های ورودی و نوع خروجی آن را تعیین کنید. برای تعریف اینترفیس از کلمه کلیدی interface به صورت زیر استفاده خواهیم کرد.
export interface ILogger {
  log(message: string): void;
}
همان طور در پست‌های قبلی مشاهده شد از کلمه کلیدی export برای عمومی کردن اینترفیس استفاده می‌کنیم. یعنی این اینترفیس از بیرون ماژول خود نیز قابل دسترسی است.
حال نیاز به کلاسی داریم که این اینترفیس را پیاده سازی کند. این پیاده سازی به صورت زیر انجام می‌گیرد:
export class Logger implements ILogger
{
}
یا:
export class AnnoyingLogger implements ILogger {
   log(message: string): void{
         alert(message);
     } 
}
همانند دات نت یک کلاس می‌تواند چندین اینترفیس را پیاده سازی کند.(اصطلاحا به این روش explicit implementation یا پیاده سازی صریح می‌گویند)
export class MyClass implements IFirstInterface, ISecondInterface
{

}
*یکی از قابلیت جالب و کارآمد زبان TypeScript این است که در هنگام کار با اینترفیس‌ها حتما نیازی به پیاده سازی صریح نیست. اگر یک object تمام متغیر‌ها و توابع مورد نیاز یک اینترفیس را پیاده سازی کند به راحتی همانند روش explicit emplementation می‌توان از آن object استفاده کرد.  به این قابلیت Duck Typing  می‌گویند. مثال:
IPerson {
   firstName: string;
   lastName: string;
} 
class Person implements IPerson {
  constructor(public firstName: string, public lastName: string) {
  }
}

varpersonA: IPerson = newPerson('Masoud', 'Pakdel'); //expilict
varpersonB: IPerson = { firstName: 'Ashkan', lastName: 'Shahram'}; // duck typing
همان طور که می‌بینید object  دوم به نام personB تمام متغیر‌ها ی مورد نیاز اینترفیس IPerson را پیاده سازی کرده است در نتییجه کامپایلر همان رفتاری را که با object اول به نام personA دارد را با آن نیز خواهد داشت.

پیاده سازی چند اینترفیس به صورت همزمان
همانند دات نت که یک کلاس فقط می‌تواند از یک کلاس ارث ببرد ولی می‌تواند n  تا اینترفیس را پیاده سازی کند در TypeScript نیز چنین قوانینی وجود دارد. یعنی یک اینترفیس می‌تواند چندین اینترفیس دیگر را توسعه دهد(extend) و کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی می‌کند باید تمام توابع اینترفیس‌ها را پیاده سازی کند. مثال:
interface IMover {
 move() : void;
}

interface IShaker {
 shake() : void;
} 

interface IMoverShaker extends IMover, IShaker {
}
class MoverShaker implements IMoverShaker {
 move() {
 }
 shake() {
 }
}
*به کلمات کلیدی extends و implements و طریقه به کار گیری آن‌ها دقت کنید.

 instanceof

از instanceof زمانی استفاده می‌کنیم که قصد داشته باشیم که یک instance را با یک نوع مشخص مقایسه کنیم. اگر instance مربوطه از نوع مشخص باشد یا از این نوع ارث برده باشد مقدار true برگشت داده می‌شود در غیر این صورت مقدار false خواهد بود.
یک مثال:
var isLogger = logger instanceof Utilities.Logger; 
var isLogger = logger instanceof Utilities.AnnoyingLogger; 
var isLogger = logger instanceof Utilities.Formatter;
Method overriding
در TypeScript می‌توان مانند زبان‌های شی گرای دیگر Method overriding را پیاده سازی کرد. یعنی می‌توان متد‌های کلاس پایه را در کلاس مشتق شده تحریف کرد. با یک مثال به شرح این مورد خواهم پرداخت.
فرض کنید یک کلاس پایه به صورت زیر داریم:
class BaseEmployee
{   
    constructor (public fname: string,public lname: string) 
    {  
    }  
    sayInfo() 
    {  
       alert('this is base class method');
    }  
}
کلاس دیگری به نام Employee می‌سازیم که کلاس بالا را توسعه می‌دهد(یا به اصطلاح از کلاس بالا ارث می‌برد).
class Employee extends BaseEmployee
{  
   sayInfo() 
     {  
        alert('this is derived class method');
     }  
}  

window.onload = () =>  
{   
    var first: BaseEmployee= new Employee();     
    first.sayInfo();  
    var second: BaseEmployee = new BaseEmployee(); 
    second.sayInfo(); 
}
نکته مهم این است که دیگر خبری از کلمه کلیدی virtual برای مشخص کردن توابعی که قصد overriding آن‌ها را داریم نیست. تمام توابع که عمومی هستند را می‌توان override کرد.
*اگر در کلاس مشتق شده قصد داشته باشیم که به توابع و فیلد‌های کلاس پایه اشاره کنیم باید از کلمه کلیدی super استفاده کنیم.(معادل base در #C).
مثال:
class Animal {
    constructor (public name: string) {
    }
}

class Dog extends Animal {    
      constructor (public name: string, public age:number)
      {
        super(name);
      }

    sayHello() {
alert(super.name);
 } }
اگر به سازنده کلاس مشتق شده دقت کنید خواهید دید که پارامتر name را به سازنده کلاس پایه پاس دادیم: کد معادل در #C به صورت زیر است:
public class Dog : Animal 
{    
      public Dog (string name, int age):base(name)
      {
      }
}
در تابع sayHello نیز با استفاده از کلمه کلیدی super به فیلد name در کلاس پایه دسترسی خواهیم داشت.

*دقت کنید که مباحث مربوط به interface و private modifier و Type safety که پیش‌تر در مورد آن‌ها بحث شد، فقط در فایل‌های TypeScript و در هنگام کد نویسی و طراحی معنی دار هستند، زیرا بعد از کامپایل فایل‌های ts این مفاهیم در Javascript پشتیبانی نمی‌شوند در نتیجه هیچ مورد استفاده هم نخواهد داشت.

ادامه دارد...
مطالب
پشتیبانی توکار از ایجاد کلاس‌های Singleton از دات نت 4 به بعد
روش‌های زیادی برای ایجاد یک وهله‌ی Singleton وجود دارند. وهله‌ای که در طول عمر یک برنامه، تنها یکبار ایجاد شده و حفظ می‌شود. برای مثال شاید متداول‌ترین حالت آن که در بسیاری از کدها دیده می‌شود، تعریف یک متغیر استاتیک در کلاس، غیرعمومی تعریف کردن سازنده‌ی کلاس و وهله سازی این فیلد استاتیک در صورت نال بودن آن است:
    public class WrongSingleton
    {
        static WrongSingleton _instance;

        WrongSingleton()
        {
        }

        public static WrongSingleton Instance
        {
            get { return _instance ?? (_instance = new WrongSingleton()); }
        }
    }
هرچند این روش کار می‌کند اما thread-safe نیست. به این معنا که ممکن است دو ترد در آن واحد به بررسی قسمت ?? instance_ بپردازند و چون هنوز نال است، دوبار وهله سازی کلاس، با فراخوانی new WrongSingleton صورت خواهد گرفت و هر ترد در آن لحظه به وهله‌ی متفاوتی دسترسی خواهد داشت.
راه حل‌های زیادی برای رفع این مشکل با اعمال مباحث قفل گذاری تا نکات ریز مربوط به کامپایلر وجود دارند که لیست آن‌ها را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.

از دات نت 4 به بعد با معرفی الگوی Lazy، امکان پیاده سازی lazy thread safe singletons به صورت توکار در دسترس می‌باشد. نمونه‌ای از آن در کدهای IoC Container معروفی به نام StructureMap بکار رفته‌است:
    public class Container
    {
        // ...
    }

    public static class ObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        public static Container Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }

        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container();
        }
    }
در اینجا کلاس ObjectFactory یک وهله از کلاس Container را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد؛ با این شرایط:
- چون این وهله توسط کلاس Lazy محصور شده‌است، صرفا در اولین بار دسترسی به آن، نمونه سازی خواهد شد. این مورد سبب کاهش مصرف حافظه‌ی برنامه و همچنین بالا رفتن سرعت برپایی اولیه‌ی آن می‌شود. بسیاری از اشیایی که در یک برنامه تعریف می‌شوند، شاید الزاما جهت ارائه راه حلی برای مساله‌ای خاص، مورد استفاده قرار نگیرند. تعریف آن‌ها به صورت Lazy، سربار نمونه سازی الزامی آن‌ها را حذف خواهد کرد و آن‌را به اولین بار استفاده از شیء مورد نظر، به تعویق خواهد انداخت.
- با استفاده از LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication، چندین ترد می‌توانند به خاصیت Container دسترسی پیدا کنند، اما تنها یکی از آن‌ها موفق به وهله سازی این کلاس خواهد شد. البته حالت ExecutionAndPublication، حالت پیش فرض است و الزاما نیازی به ذکر آن نیست.

اینبار بازنویسی کلاس ابتدای بحث با توجه به نکات ذکر شده به صورت زیر خواهد بود:
    public sealed class LazySingleton
    {
        private static readonly Lazy<LazySingleton> _instance =
            new Lazy<LazySingleton>(() => new LazySingleton(), LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        private LazySingleton()
        {
        }

        public static LazySingleton Instance
        {
            get { return _instance.Value; }
        }
    }
- در آن سازنده‌ی کلاس، خصوصی تعریف شده‌است.
- تنها وهله‌ی در دسترس کلاس، به صورت استاتیک و نمونه سازی کلاس، توسط کلاس Lazy با پارامتر LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication انجام می‌شود.
- علت استفاده از lambda در سازنده‌ی کلاس Lazy، امکان دسترسی به اعضای private کلاس، از طریق یک خاصیت static است.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
پیشنیازها (الزامی)

«بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن»
«اصول طراحی SOLID»
«مطالعه‌ی بیشتر»


تزریق وابستگی‌ها (یا Dependency injection = DI) به معنای ارسال نمونه‌ای/وهله‌ای از وابستگی (یک سرویس) به شیء وابسته‌ی به آن (یک کلاینت) است. در فرآیند تزریق وابستگی‌ها، یک کلاس، وهله‌های کلاس‌های دیگر مورد نیاز خودش را بجای وهله سازی مستقیم، از یک تزریق کننده دریافت می‌کند. بنابراین بجای نوشتن newها در کلاس جاری، آن‌ها را به صورت وابستگی‌هایی در سازنده‌ی کلاس تعریف می‌کنیم تا توسط یک IoC Container تامین شوند. در اینجا به فریم ورک‌هایی که کار وهله سازی این وابستگی‌ها را انجام می‌دهند، IoC Container و یا DI container می‌گوییم (IoC =  inversion of control ).
چندین نوع تزریق وابستگی‌ها وجود دارند که دو حالت زیر، عمومی‌ترین آن‌ها است:
الف) تزریق در سازنده‌ی کلاس: لیست وابستگی‌های یک کلاس، به عنوان پارامترهای سازنده‌ی آن ذکر می‌شوند.
ب) تزریق در خواص یا Setter injection: کلاینت خواصی get و set را به صورت public معرفی می‌کند و سپس IoC Container با وهله سازی آن‌ها، وابستگی‌های مورد نیاز را تامین خواهد کرد.


تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core

برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET، این نگارش جدید از ابتدا با دید پشتیبانی کامل از DI طراحی شده‌است و این مفهوم، در سراسر اجزای آن به صورت یکپارچه‌ای پشتیبانی می‌شود. همچنین به همراه یک minimalistic DI container توکار نیز هست .
این IoC Container توکار از 4 حالت طول عمر ذیل پشتیبانی می‌کند:
- instance: در هربار نیاز به یک وابستگی خاص، تنها یک وهله از آن در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد و در اینجا شما هستید که مسئول تعریف نحوه‌ی وهله سازی این شیء خواهید بود (برای بار اول).
- transient: هربار که نیاز به وابستگی خاصی بود، یک وهله‌ی جدید از آن توسط IoC Container تولید و ارائه می‌شود.
- singleton: در این حالت تنها یک وهله از وابستگی درخواست شده در طول عمر برنامه تامین می‌شود.
- scoped: در طول عمر یک scope خاص، تنها یک وهله از وابستگی درخواست شده، در اختیار مصرف کننده‌ها قرار می‌گیرد. برای مثال مرسوم است که به ازای یک درخواست وب، تنها یک وهله از شیء‌ایی خاص در اختیار تمام مصرف کننده‌های آن قرار گیرد (single instance per web request).

طول عمر singleton، برای سرویس‌ها و کلاس‌های config مناسب هستند. به این ترتیب به کارآیی بالاتری خواهیم رسید و دیگر نیازی نخواهد بود تا هر بار این اطلاعات خوانده شوند. حالت scoped برای وهله سازی الگوی واحد کار و پیاده سازی تراکنش‌ها مناسب است. برای مثال در طی یک درخواست وب، یک تراکنش باید صورت گیرد.
حالت scoped در حقیقت نوع خاصی از حالت transient است. در حالت transient صرفنظر از هر حالتی، هربار که وابستگی ویژه‌ای درخواست شود، یک وهله‌ی جدید از آن تولید خواهد شد. اما در حالت scoped فقط یک وهله‌ی از وابستگی مورد نظر، در بین تمام اشیاء وابسته‌ی به آن، در طول عمر آن scope تولید می‌شود.
بنابراین در برنامه‌های وب دو نوع singleton برای معرفی کلاس‌های config و نوع scoped برای پیاده سازی تراکنش‌ها و همچنین بالابردن کارآیی برنامه در طی یک درخواست وب (با عدم وهله سازی بیش از اندازه‌ی از کلاس‌های مختلف مورد نیاز)، بیشتر از همه به کار برده می‌شوند.


یک مثال کاربردی: بررسی نحوه‌ی تزریق یک سرویس سفارشی به کمک IoC Container توکار ASP.NET Core


مثال جاری که بر اساس ASP.NET Core Web Application و با قالب خالی آن ایجاد شده‌است، دارای نام فرضی Core1RtmEmptyTest است. در همین پروژه بر روی پوشه‌ی src، کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add new project را انتخاب کنید و سپس یک پروژه‌ی جدید از نوع NET Core -> Class library. را به آن، با نام Core1RtmEmptyTest.Services اضافه کنید (تصویر فوق).
در ادامه کلاس نمونه‌ی سرویس پیام‌ها را به همراه اینترفیس آن، با محتوای زیر به آن اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Services
{
    public interface IMessagesService
    {
        string GetSiteName();
    }
 
    public class MessagesService : IMessagesService
    {
        public string GetSiteName()
        {
            return "DNT";
        }
    }
}
در ادامه به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest مراجعه کرده و بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.Services را انتخاب کنید، تا اسمبلی آن‌را بتوان در پروژه‌ی جاری استفاده کرد.


انجام اینکار معادل است با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        // same as before
        "Core1RtmEmptyTest.Services": "1.0.0-*"
    },
در ادامه قصد داریم این سرویس را به متد Configure کلاس Startup تزریق کرده و سپس خروجی رشته‌ای آن‌را توسط میان افزار Run آن نمایش دهیم. برای این منظور فایل Startup.cs را گشوده و امضای متد Configure را به نحو ذیل تغییر دهید:
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، متد Configure دارای امضای ثابتی نیست و هر تعداد سرویسی را که نیاز است، می‌توان در اینجا اضافه کرد. یک سری از سرویس‌ها مانند IApplicationBuilder و IHostingEnvironment پیشتر توسط IoC Container توکار ASP.NET Core معرفی و ثبت شده‌اند. به همین جهت، همینقدر که در اینجا ذکر شوند، کار می‌کنند و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارند. اما سرویس IMessagesService ما هنوز به این IoC Container معرفی نشده‌است. بنابراین نمی‌داند که چگونه باید این اینترفیس را وهله سازی کند.
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
{ 
    app.Run(async context =>
    {
        var siteName = messagesService.GetSiteName();
        await context.Response.WriteAsync($"Hello {siteName}");
    });
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به این خطا برخواهیم خورد:
 System.InvalidOperationException
No service for type 'Core1RtmEmptyTest.Services.IMessagesService' has been registered.
at Microsoft.Extensions.DependencyInjection.ServiceProviderServiceExtensions.GetRequiredService(IServiceProvider provider, Type serviceType)
at Microsoft.AspNetCore.Hosting.Internal.ConfigureBuilder.Invoke(object instance, IApplicationBuilder builder)

System.Exception
Could not resolve a service of type 'Core1RtmEmptyTest.Services.IMessagesService' for the parameter 'messagesService' of method 'Configure' on type 'Core1RtmEmptyTest.Startup'.
at Microsoft.AspNetCore.Hosting.Internal.ConfigureBuilder.Invoke(object instance, IApplicationBuilder builder)
at Microsoft.AspNetCore.Hosting.Internal.WebHost.BuildApplication()
برای رفع این مشکل، به متد ConfigureServices کلاس Startup مراجعه کرده و سیم کشی‌های مرتبط را انجام می‌دهیم. در اینجا باید اعلام کنیم که «هر زمانیکه به IMessagesService رسیدی، یک وهله‌ی جدید (transient) از کلاس MessagesService را به صورت خودکار تولید کن و سپس در اختیار مصرف کننده قرار بده»:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddTransient<IMessagesService, MessagesService>();
    }
در اینجا نحوه‌ی ثبت یک سرویس را در IoC Containser توکار ASP.NET Core ملاحظه می‌کنید. تمام حالت‌های طول عمری که در ابتدای بحث عنوان شدند، یک متد ویژه‌ی خاص خود را در اینجا دارند. برای مثال حالت transient دارای متد ویژه‌ی AddTransient است و همینطور برای سایر حالت‌ها. این متدها به صورت جنریک تعریف شده‌اند و آرگومان اول آن‌ها، اینترفیس سرویس و آرگومان دوم، پیاده سازی آن‌ها است (سیم کشی اینترفیس، به کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن).

پس از اینکار، مجددا برنامه را اجرا کنید. اکنون این خروجی باید مشاهده شود:


و به این معنا است که اکنون IoC Cotanier توکار ASP.NET Core، می‌داند زمانیکه به IMessagesService رسید، چگونه باید آن‌را وهله سازی کند.


چه سرویس‌هایی به صورت پیش فرض در IoC Container توکار ASP.NET Core ثبت شده‌اند؟

در ابتدای متد ConfigureServices یک break point را قرار داده و برنامه را در حالت دیباگ اجرا کنید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، به صورت پیش فرض 16 سرویس در اینجا ثبت شده‌اند که تاکنون با دو مورد از آن‌ها کار کرده‌ایم.


امکان تزریق وابستگی‌ها در همه جا!

در مثال فوق، سرویس سفارشی خود را در متد Configure کلاس آغازین برنامه تزریق کردیم. نکته‌ی مهم اینجا است که برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC (یعنی بدون نیاز به تنظیمات خاصی برای قسمت‌های مختلف برنامه)، می‌توان این تزریق‌ها را در کنترلرها، در میان افزارها، در فیلترها در ... همه جا و تمام اجزای ASP.NET Core 1.0 انجام داد و دیگر اینبار نیازی نیست تا نکته‌ی ویژه‌ی نحوه‌ی تزریق وابستگی‌ها در فیلترها یا کنترلرهای ASP.NET MVC را یافته و سپس اعمال کنید. تمام این‌ها از روز اول کار می‌کنند. همینقدر که کار ثبت سرویس خود را در متد ConfigureServices انجام دادید، این سرویس در سراسر اکوسیستم ASP.NET Core، قابل دسترسی است.


نیاز به تعویض IoC Container توکار ASP.NET Core

قابلیت تزریق وابستگی‌های توکار ASP.NET Core صرفا جهت برآورده کردن نیازمندی‌های اصلی آن طراحی شده‌است و نه بیشتر. بنابراین توسط آن قابلیت‌های پیشرفته‌ای را که سایر IoC Containers ارائه می‌دهند، نخواهید یافت. برای مثال تعویض امکانات تزریق وابستگی‌های توکار ASP.NET Core با StructureMap این مزایا را به همراه خواهد داشت:
 • امکان ایجاد child/nested containers (پشتیبانی از سناریوهای چند مستاجری)
 • پشتیبانی از Setter Injection
 • امکان انتخاب سازنده‌ای خاص (اگر چندین سازنده تعریف شده باشند)
 • سیم کشی خودکار یا Conventional "Auto" Registration (برای مثال اتصال اینترفیس IName به کلاس Name به صورت خودکار و کاهش تعداد تعاریف ابتدای برنامه)
 • پشتیبانی توکار از Lazy و Func
 • امکان وهله سازی از نوع‌های concrete (یا همان کلاس‌های معمولی)
 • پشتیبانی از مفاهیمی مانند Interception و AOP
 • امکان اسکن اسمبلی‌های مختلف جهت یافتن اینترفیس‌ها و اتصال خودکار آن‌ها (طراحی‌های افزونه پذیر)


روش تعویض IoC Container توکار ASP.NET Core با StructureMap

جزئیات این جایگزین کردن را در مطلب «جایگزین کردن StructureMap با سیستم توکار تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core 1.0» می‌توانید مطالعه کنید.
یا می‌توانید از روش فوق استفاده کنید و یا اکنون قسمتی از پروژه‌ی رسمی استراکچرمپ در آدرس https://github.com/structuremap/structuremap.dnx جهت کار با NET Core. طراحی شده‌است. برای کار با آن نیاز است این مراحل طی شوند:
الف) دریافت بسته‌ی نیوگت StructureMap.Dnx
برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن، StructureMap.Dnx را جستجو کرده و نصب نمائید (تیک مربوط به انتخاب pre releases هم باید انتخاب شده باشد):


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
        // same as before  
        "StructureMap.Dnx": "0.5.1-rc2-final"
    },
ب) جایگزین کردن Container استراکچرمپ با Container توکار ASP.NET Core
پس از نصب بسته‌ی StructureMap.Dnx، به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و این تغییرات را اعمال کنید:
public class Startup
{
    public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddDirectoryBrowser();
 
        var container = new Container();
        container.Configure(config =>
        {
            config.Scan(_ =>
            {
                _.AssemblyContainingType<IMessagesService>();
                _.WithDefaultConventions();
            });
            //config.For<IMessagesService>().Use<MessagesService>();
 
            config.Populate(services);
        });
        container.Populate(services);
 
        return container.GetInstance<IServiceProvider>();
    }
در اینجا ابتدا خروجی متد ConfigureServices، به IServiceProvider تغییر کرده‌است تا استراکچرمپ این تامین کننده‌ی سرویس‌ها را ارائه دهد. سپس Container مربوط به استراکچرمپ، وهله سازی شده و همانند روال متداول آن، یک سرویس و کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن معرفی شده‌اند (و یا هر تنظیم دیگری را که لازم بود باید در اینجا اضافه کنید). در پایان کار متد Configure آن و پس از این متد، نیاز است متدهای Populate فراخوانی شوند (اولی تعاریف را اضافه می‌کند و دومی کار تنظیمات را نهایی خواهد کرد).
سپس وهله‌ای از IServiceProvider، توسط استراکچرمپ تامین شده و بازگشت داده می‌شود تا بجای IoC Container توکار ASP.NET Core استفاده شود.
در این مثال چون در متد Scan، کار بررسی اسمبلی لایه سرویس برنامه با قراردادهای پیش فرض استراکچرمپ انجام شده‌است، دیگر نیازی به سطر تعریف config.For نیست. در اینجا هرگاه IName ایی یافت شد، به کلاس Name متصل می‌شود (name هر نامی می‌تواند باشد).
مطالب
آشنایی با Fluent interfaces

تعریف مقدماتی fluent interface در ویکی پدیا به شرح زیر است: (+)

In software engineering, a fluent interface (as first coined by Eric Evans and Martin Fowler) is a way of implementing an object oriented API in a way that aims to provide for more readable code.

به صورت خلاصه هدف آن فراهم آوردن روشی است که بتوان متدها را زنجیر وار فراخوانی کرد و به این ترتیب خوانایی کد نوشته شده را بالا برد. پیاده سازی آن هم شامل دو نکته است:
الف) نوع متد تعریف شده باید مساوی با نام کلاس جاری باشد.
ب) در این حالت خروجی متد‌های ما کلمه کلیدی this خواهند بود.

برای مثال:
using System;

namespace FluentInt
{
public class FluentApiTest
{
private int _val;

public FluentApiTest Number(int val)
{
_val = val;
return this;
}

public FluentApiTest Abs()
{
_val = Math.Abs(_val);
return this;
}

public bool IsEqualTo(int val)
{
return val == _val;
}
}
}
مثالی هم از استفاده‌ی آن به صورت زیر می‌تواند باشد:
if (new FluentApiTest().Number(-10).Abs().IsEqualTo(10))
{
Console.WriteLine("Abs(-10)==10");
}
که در آن توانستیم تمام متدها را زنجیر وار و با خوانایی خوبی شبیه به نوشتن جملات انگلیسی در کنار هم قرار دهیم.
خوب! این مطلبی است که همه جا پیدا می‌کنید و مطلب جدیدی هم نیست. اما موردی را که سخت می‌شود یافت این است که طراحی کلاس فوق ایراد دارد. برای مثال شما می‌توانید ترکیب‌های زیر را هم تشکیل دهید و کار می‌کند؛ یا به عبارتی برنامه کامپایل می‌شود و این خوب نیست:
if(new FluentApiTest().Abs().Number(-10).IsEqualTo(10)) ...
if (new FluentApiTest().Abs().IsEqualTo(10)) ...
می‌شود در کدهای برنامه یک سری throw new exception را هم قرار داد که ... هی! اول باید اون رو فراخوانی کنی بعد این رو!
ولی ... این روش هم صحیح نیست. از ابتدای کار نباید بتوان متد بی‌ربطی را در طول این زنجیره مشاهده کرد. اگر قرار نیست استفاده گردد، نباید هم در intellisense ظاهر شود و پس از آن هم نباید قابل کامپایل باشد.

بنابراین صورت مساله به این ترتیب اصلاح می‌شود:
می‌خواهیم پس از نوشتن FluentApiTest و قرار دادن یک نقطه، در intellisense فقط Number ظاهر شود و نه هیچ متد دیگری. پس از ذکر متد Number فقط متد Abs یا مواردی شبیه به آن مانند Sqrt ظاهر شوند. پس از انتخاب مثلا Abs آنگاه متد IsEqualTo توسط Intellisense قابل دسترسی باشد. در روش اول فوق، به صورت دوستانه همه چیز در دسترس است و هر ترکیب قابل کامپایلی را می‌شود با متدها ساخت که این مورد نظر ما نیست.
اینبار پیاده سازی اولیه به شرح زیر تغییر خواهد کرد:
using System;

namespace FluentInt
{
public class FluentApiTest
{
public MathMethods<FluentApiTest> Number(int val)
{
return new MathMethods<FluentApiTest>(this, val);
}
}

public class MathMethods<TParent>
{
private int _val;
private readonly TParent _parent;

public MathMethods(TParent parent, int val)
{
_val = val;
_parent = parent;
}

public Restrictions<MathMethods<TParent>> Abs()
{
_val = Math.Abs(_val);
return new Restrictions<MathMethods<TParent>>(this, _val);
}
}

public class Restrictions<TParent>
{
private readonly int _val;
private readonly TParent _parent;

public Restrictions(TParent parent, int val)
{
_val = val;
_parent = parent;
}

public bool IsEqualTo(int val)
{
return _val == val;
}
}
}
در اینجا هم به همان کاربرد اولیه می‌رسیم:
if (new FluentApiTest().Number(-10).Abs().IsEqualTo(10))
{
Console.WriteLine("Abs(-10)==10");
}
با این تفاوت که intellisense هربار فقط یک متد مرتبط در طول زنجیره را نمایش می‌دهد و تمام متدها در همان ابتدای کار قابل انتخاب نیستند.
در پیاده سازی کلاس MathMethods از Generics استفاده شده به این جهت که بتوان نوع متد Number را بر همین اساس تعیین کرد تا متدهای کلاس MathMethods در Intellisense (یا به قولی در طول زنجیره مورد نظر) ظاهر شوند. کلاس Restrictions نیز به همین ترتیب معرفی شده است و از آن جهت تعریف نوع متد Abs استفاده کردیم. هر کلاس جدید در طول زنجیره، توسط سازنده خود به وهله‌ای از کلاس قبلی به همراه مقادیر پاس شده دسترسی خواهد داشت. به این ترتیب زنجیره‌ای را تشکیل داده‌ایم که سازمان یافته است و نمی‌توان در آن متدی را بی‌جهت پیش یا پس از دیگری صدا زد و همچنین دیگر نیازی به بررسی نحوه‌ی فراخوانی‌های یک مصرف کننده نیز نخواهد بود زیرا برنامه کامپایل نمی‌شود.