مطالب
پیاده سازی ServiceLocator با استفاده از Microsoft Unity
در این پست قصد دارم روش استفاه از ServiceLoctor رو به وسیله یک مثال ساده بهتون نمایش بدم. Microsoft Unity روش توصیه شده Microsoft برای پیاده سازی Dependecy Injecttion و ServiceLocator Pattern است. یک ServiceLocator در واقع وظیفه تهیه Instance‌های مختلف از کلاس‌ها رو برای پیاده سازی Dependency Injection بر عهده داره.
برای شروع یک پروژه از نوع Console Application ایجاد کنید و یک ارجاع به Assembly‌های زیر رو در برنامه قرار بدید.
  • Microsoft.Practices.ServiceLocation 
  • Microsoft.Practices.Unity 
  • Microsoft.Practices.EnterpriseLibrary.Common 

اگر Assembly‌های بالا رو در اختیار ندارید می‌تونید اون‌ها رو از اینجا دانلود کنید. Microsoft Enterprise Library   یک کتابخانه تهیه شده توسط شرکت Microsoft است که شامل موارد زیر است و بعد از نصب می‌تونید در قسمت‌های مختلف برنامه از اون‌ها استفاده کنید.

  • Enterprise Library Caching Application Block : یک CacheManager قدرتمند در اختیار ما قرار می‌ده که می‌تونید از اون برای کش کردن داده‌ها استفاده کنید.

  • Enterprise Library Exception Handling Application Block : یک کتابخانه مناسب  و راحت برای پیاده سازی یک Exception Handler در برنامه‌ها است.

  • Enterprise Library Loggin Application Block  : برای تهیه یک Log Manager در برنامه استفاده می‌شود.

  • Enterprise Library Validation Application Block  : برای اجرای Validation برای Entity‌ها با استفاده از Attribute می‌تونید از این قسمت استفاده کنید.

  • Enterprise Library  DataAccess Application Block :  یک کتابخانه قدرتمند برای ایجاد یک DataAccess Layer است با Performance بسیار بالا.
  • Enterprise Library Shared Library: برای استفاده از تمام موارد بالا در پروژه باید این Dll رو هم به پروژه Reference بدید. چون برای همشون مشترک است.

برای اجرای مثال ابتدا کلاس زیر رو به عنوان مدل وارد کنید.

public class Book
    {
        public string Title { get; set; }

        public string ISBN { get; set; }
    }

حالا باید Repository مربوطه رو تهیه کنید. ایتدا یک Interface به صورت زیر ایجاد کنید.
 public interface IBookRepository
    {
        List<Book> GetBooks();
    }
سپس کلاسی ایجاد کنید که این Interface رو پیاده سازی کنه.
public class BookRepository : IBookRepository
    {
        public List<Book> GetBooks()
        {
            List<Book> listOfBooks = new List<Book>();

            listOfBooks.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Title="Book1" , ISBN="123"},
                new Book(){Title="Book2" , ISBN="456"},
                new Book(){Title="Book3" , ISBN="789"},
                new Book(){Title="Book4" , ISBN="321"},
                new Book(){Title="Book5" , ISBN="654"},
            } );

            return listOfBooks;
        }
    }
کلاس BookRepository یک لیست از Book رو ایجاد میکنه و اونو برگشت می‌ده.
در مرحله بعد باید Service مربوطه برای استفاده از این Repository ایجاد کنید. ولی باید Repository رو به Constructor این کلاس Service پاس بدید. اما برای انجام این کار باید از ServiceLocator استفاده کنیم.
public class BookService
    {
        public BookService()
            : this( ServiceLocator.Current.GetInstance<IBookRepository>() )
        {
        }

        public BookService( IBookRepository bookRepository )
        {
            this.BookRepository = bookRepository;
        }

        public IBookRepository BookRepository
        {
            get;
            private set;
        }

        public void PrintAllBooks()
        {
            Console.WriteLine( "List Of All Books" );

            BookRepository.GetBooks().ForEach( ( Book item ) =>
            {
                Console.WriteLine( item.Title );
            } );
        }
    }
همان طور که می‌بینید این کلاس دو تا Constructor داره که در حالت اول باید یک IBookRepository رو به کلاس پاس داد و در حالت دوم ServiceLocator این کلاس رو برای استفاده دز اختیار سرویس قرار میده.
متد Print هم تمام کتاب‌های مربوطه رو برامون چاپ می‌کنه.
در مرحله آخر باید ServiceLocator رو تنظیم کنید. برای این کار کد‌های زیر رو در کلاس Program قرار بدید.
 class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            IUnityContainer unityContainer = new UnityContainer();

            unityContainer.RegisterType<IBookRepository, BookRepository>();

            ServiceLocator.SetLocatorProvider( () => new UnityServiceLocator( unityContainer ) );

            BookService service = new BookService();

            service.PrintAllBooks();

            Console.ReadLine();
        }
    }
در این کلاس ابتدا یک UnityContainer ایجاد کردم و اینترفیس IBookRepository رو به کلاس BookRepository؛ Register کردم تا هر جا که به IBookRepository نیاز داشتم یک Instance از کلاس BookRepository ایجاد بشه. در خط بعدی ServiceLocator برنامه رو ست کردم و برای این کار از کلاس UnityServiceLocator استفاده کردم .
بعد از اجرای برنامه خروجی زیر قابل مشاهده است.



مطالب
اتصال به سرویس WCF در NETCF 3.5

با توجه به پیشرفتی که در حوزه اپلیکشن‌های وابسته به فریمورک دات نت بوجود آمده، ولی شاید حرکت عملی بزرگی از سمت تولیدکندگان در حوزه کامپکت صورت نگرفته و همچنان شاهد فرمانروایی سیستم عاملهایی چون Windows Compact 6.0 با استفاده از دات نت فریمورک‌هایی نهایت با نسخه 3.5 هستیم. البته میتوان ارزان‌تر بودن در خارج و مسئله تحریم در داخل را هم در نظر داشت و نمونه عینی این مورد را میتوان در دستگاههای وارد شده در حوزه Compact،  دید. البته شرکت‌های تولید کننده خارجی که عمدتا در کشورهای جنوب شرق و شرق آسیا هستند، جزو شرکت‌های مطرح در این زمینه هستند که بازارهای خوبی هم در کشورهای توسعه یافته‌ای چون آمریکا پیدا کرده‌اند.

در این بین برای عقب نماندن از تکنولوژی‌های جدید بوجود آمده در حوزه دات نت مانند WCF این مقاله کمکی هر چند کوچک برای استفاده از این قابلیت موثر در فریمورک کامپکت می‌تواند باشد.

پیشنیاز‌های لازم:

- Microsoft Visual Studio 2008 + Service Pack 1

- نصب Power Toys for .NET Compact Framework 3.5


پیاده سازی سرویس (بر روی سیستمی غیر از ویندوز کامپکت):  

در ویژوال استودیو 2008 سرویس پک یک، پروژه ای از نوعclass library  را  ایجاد کرده و سرویسی تستی را برای استفاده ایجاد میکنیم:  
[ServiceContract(Namespace = "http://samples.wcf.cfnet.sample")]
    public interface ICalculator
    {
        [OperationContract]
        int Add(int a, int b);
    }

و پیاده سازی آن:

public class CalculatorService : ICalculator
    {
        public static int count;

        public int Add(int a, int b)
        {
            count++;
            Console.WriteLine(string.Format("{3}\tReceived 'Add({0}, {1})' returning {2}", a, b, a + b, count));
            return a + b;
        }

سرور سرویس:

برای هاست این سرویس از یک برنامه‌ی کنسول که در سلوشن ایجاد میکنیم استفاده میکنیم. البته امکان‌های دیگر برای هاست سرویس در هر پروسس دات نتی را میتوان یاد آور شد. برای هاست کردن شروع یک سرویس WCF باید یک IP درون شبکه را که قابل دسترسی از سمت ویندوز کامپکت بوده و به سیستم انتساب داده شده، دریافت و استفاده کنیم:  

var addressList = Dns.GetHostEntry(Dns.GetHostName());

string hostIP = addressList.AddressList.Single(x=>x.ToString().StartsWith("192.168.10.")).ToString();
Uri address = new Uri(string.Format("http://{0}:8000/Calculator", hostIP));

در قطعه بالا IP در رنج مناسب و قابل دسترسی انتخاب میشود چون ویندوز کامپکت (فارق از اینکه در شبیه ساز باشد یا واقعی) از طریق شبکه به سرور دسترسی پیدا میکند باید IP مناسب انتساب داده شده انتخاب شود.

ServiceHost serviceHost = new ServiceHost(typeof(CalculatorService),address);
serviceHost.AddServiceEndpoint(typeof(ICalculator), new BasicHttpBinding(), "Calculator");

در ادامه یک سرویس هاست را new کرده و سرویس و بایندینگ را به آن در سازنده پاس میدهیم.

var serviceMetadataBehavior =
new ServiceMetadataBehavior { HttpGetEnabled = true };
serviceHost.Description.Behaviors.Add(serviceMetadataBehavior);

این قسمت برای ادامه کارکرد سرویس لازم نیست ولی در ادامه‌ی مقاله برای تولید کدهای سمت کلاینت باید این قابلیت فعال باشد و پس از آن دیگر احتیاجی نیست و میتوان این چند خط کد را کامنت کرد.

serviceHost.Open();
Console.WriteLine("CalculatorService is running at " + address.ToString());
Console.WriteLine("Press <ENTER> to terminate");
Console.ReadLine();
serviceHost.Close();

و در نهایت، شروع سرویس با فرمان Open و خاتمه آن با فرمان Close .


کلاینت سرویس (در داخل ویندوز کامپکت):

همراه با ارائه دات نت فریمورک 3.5 برای کار با سرویس WCF که از آن یک نسخه‌ی ارائه شده برای کامپکت نیز تهیه شده‌است، ابزاری مانند netcfSvcUtil.exe که در SDK نسخه‌ی کامپکت موجود است و کاربرد هندل کردن بعضی از موارد مانند تولید کد پروکسی‌های سمت کلاینت را دارد که در ادامه طرز استفاده از آن را بررسی خواهیم کرد. بعد از اجرای سرویس WCF با رفتار HttpGetEnabled = true برای بررسی سریع کارکرد صحیح سرویس، آدرس آن را در مرورگر میبینیم. تصویر زیر نتیجه‌ی آن در مرورگر است:



در خط فرمان به آدرس مربوط به این ابزار رفته (بسته به نسخه‌ی سیستم عامل ممکن است در پوشه‌های زیر یافت شود ( :

(Windows Drive)\Program Files (x86)\Microsoft.NET\SDK\CompactFramework\v3.5\bin
(Windows Drive)\Program Files\Microsoft.NET\SDK\CompactFramework\v3.5\bin

و فرمان زیر را اجرا میکنیم:

netcfSvcUtil.exe /language:C# /target:code /directory:D:\GeneratedCode\CF\CaculatorService http://192.168.10.189:8000/BooksService.svc?wsdl

البته ذکر IP شبکه در اینجا الزامی نیست؛ زیرا در صورت استفاده از آدرسهای داخلی سیستم، این فرمان به مشکلی بر نخواهد خورد. در این فرمان تولید کد با زبان c# و تولید کد که بصورت پیش فرض نیز وجود دارد و محل ذخیره سازی کدهای تولیدی را مشخص میکنیم و بعد از اجرای این فرمان، باید دو فایل در مسیر اشاره شده در فرمان تولید شود که اساس کار ما در سمت کلاینت خواهد بود:


کلاینت سرویس نیز با استفاده کدهای تولیدی بصورت زیر آماده سازی و اجرا میشود:

var addressList = Dns.GetHostEntry(Dns.GetHostName());
var localAddress = addressList.AddressList.Single(x => x.ToString().StartsWith("192.168.10.")).ToString();

دوباره IP مناسب در شبکه جاری استخراج میشود. بایندیگ مورد نیاز برای ارتباط با سرور ساخته میشود:

var binding = CalculatorClient.CreateDefaultBinding();

نکته‌ای که دراین قسمت باید مدنظر قرار گیرد این است که در زمان تولید کدها اگر از localhost یا 127.0.0.1 و یا آدرسهای دیگر انتساب داده شده به سرور استفاده کرده باشید در متد CreateDefaultBinding از همان آدرس استفاده میشود و برای اصلاح آن بصورت زیر عمل میکنیم:

string remoteAddress = CalculatorClient.EndpointAddress.Uri.ToString();
remoteAddress = remoteAddress.Replace("localhost", serviceAddress.Text);

یک EndpointAddress با استفاده از این آدرس ساخته و به‌همراه بایندینگ، یک آبجکت از جنس CalculatorClient که در کدهای تولیدی داریم میسازیم:

CalculatorClient _client = new CalculatorClient(binding, endpoint);

برای تست نیز تنها متد این سرویس را با یک جفت عدد، صدا میزنیم:

var result = _client.Add(82, 18).ToString(CultureInfo.InvariantCulture);

به این ترتیب خروجی مورد نظر زیر را در کنسول سرویس مشاهده خواهیم کرد:


 
مطالب دوره‌ها
نگاهی به انواع Aspects موجود در کتابخانه PostSharp
تعدادی Aspect توکار در کتابخانه PostSharp قرار دارند که نقطه آغازین کار با آن‌را تشکیل می‌دهند. نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل به نام OnMethodBoundaryAspect بررسی کردیم. اغلب این‌ها کلاس‌هایی هستند Abstract که با تهیه‌ی کلاس‌هایی مشتق شده از آن‌ها و override نمودن متدهای کلاس پایه، می‌توان Aspect جدیدی را ایجاد نمود. تمام این نوع Aspects در حقیقت نوعی مزین کننده به شمار می‌روند. در ادامه قصد داریم نگاهی داشته باشیم به سایر Aspects مهیای در کتابخانه PostSharp.

1) OnExceptionAspect

از OnExceptionAspect برای مدیریت استثناءهای متدها استفاده می‌شود. کار این Aspect، اضافه کردن try/catch به کدهای یک متد است و سپس فراخوانی متد OnException در صورت بروز خطایی در این بین.
using System;
using System.Reflection;
using PostSharp.Aspects;

namespace AOP03
{
    public class ApplicationExceptionHandlerAspect : OnExceptionAspect
    {
        public override void OnException(MethodExecutionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Exception Type: {0}, StackTrace: {1}",
                               args.Exception.GetType().Name,
                               args.Exception.StackTrace);
        }

        public override Type GetExceptionType(MethodBase targetMethod)
        {
            return typeof(ApplicationException);
        }
    }
}
مثالی را در این زمینه در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. اگر تنها متد OnException تحریف شود، try/catch خودکار اضافه شده به کدها، هر نوع استثنایی را مدیریت خواهد کرد. اما اگر متد GetExceptionType نیز در این بین مقدار دهی گردد، بر اساس نوع استثنای تعریف شده، کار فیلتر استثناها انجام می‌پذیرد و از مابقی صرفنظر خواهد شد.
نحوه استفاده از این Aspect نیز همانند مثال قسمت قبل است و جزئیات آن تفاوتی نمی‌کند.


2) LocationInterceptionAspect

این Aspect برخلاف سایر Aspectهایی که تاکنون بررسی کردیم، تنها در سطح خواص و فیلدهای یک کلاس عمل می‌کند. کار Interception در اینجا به معنای تحت کنترل قرار دادن اعمال set (پیش از فراخوانی set) و get (پیش از بازگشت مقدار) این خواص عمومی و حتی خصوصی تعریف شده است. کلمه Location در این Aspect به معنای متادیتای زمینه کاری است؛ مانند Name و FullName خواصی که مشغول به کار با آن‌ها هستیم.
using System;
using PostSharp.Aspects;

namespace AOP03
{
    public class ObjectInitializationAspect : LocationInterceptionAspect
    {
        public override void OnGetValue(LocationInterceptionArgs args)
        {
            if (args.GetCurrentValue() == null)
            {
                Console.WriteLine("Property {0} is null.", args.LocationFullName);
            }
        }
    }
}
یک نمونه از کاربرد آن‌را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. در اینجا با تحریف متد OnGetValue، پیش از بازگشت مقداری از یک خاصیت، بررسی می‌شود که آیا مقدار آن null است یا خیر.
برای استفاده از آن نیز کافی است تا ویژگی ObjectInitializationAspect به خاصیتی دلخواه اضافه شود.
در اینجا 4 متد args.GetCurrentValue برای دریافت مقدار جاری خاصیت، args.SetNewValue جهت تنظیم مقداری جدید، args.ProceedGetValue و args.ProceedSetValue سبب اجرای حالت‌های get و set می‌شوند (چیزی شبیه به عملکرد اینترفیس IInterceptor که در قسمت‌های قبلی بررسی کردیم).


3) EventInterceptionAspect

EventInterceptionAspect همانطور که از نام آن نیز پیدا است، در سطح رخدادهای یک کلاس عمل می‌کند. سه متدی که این کلاس پایه برای تحت نظر قرار دادن اعمال رویدادگردان‌های یک کلاس در اختیار ما قرار می‌دهند شامل OnAddHandler، OnRemoveHandler و OnInvokeHandler هستند.
using PostSharp.Aspects;
using System;

namespace AOP03
{
    public class LogEventAspect : EventInterceptionAspect
    {
        public override void OnAddHandler(EventInterceptionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Event {0} added", args.Event.Name);
            args.ProceedAddHandler();
        }

        public override void OnRemoveHandler(EventInterceptionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Event {0} removed", args.Event.Name);
            args.ProceedRemoveHandler();
        }

        public override void OnInvokeHandler(EventInterceptionArgs args)
        {
            Console.WriteLine("Event {0} invoked", args.Event.Name);
            args.ProceedInvokeHandler();
        }
    }
}
مثالی را از نحوه تعریف یک EventInterceptionAspect مشاهده می‌کنید. در تمام حالاتی که متدهای کلاس پایه تحریف شده‌اند نیاز است از متدهای Proceed متناظر نیز استفاده شود تا برای مثال اضافه شدن، حذف و یا اجرای یک رویداد رخ دهند.


مدیریت اعمال Aspects در زمان کامپایل

یکی از متدهایی که در کلیه Aspects توکار فوق قابل تحریف است، CompileTimeValidate نام دارد.
    public class LoggingAspect : OnMethodBoundaryAspect
    {
        public override bool CompileTimeValidate(System.Reflection.MethodBase method)
        {
            return !method.IsStatic;
        }
برای نمونه اگر آن‌را به OnMethodBoundaryAspect پیاده سازی شده در قسمت قبل، با تعاریف فوق اعمال کنیم، این Aspect سفارشی دیگر به متدهای استاتیک، اعمال نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان بر روی نحوه کامپایل ثانویه کدهایی که قرار است به اسمبلی برنامه اضافه شوند، تاثیر گذار بود.


چند نکته تکمیلی در مورد توزیع برنامه‌های مبتنی بر PostSharp

الف) اگر نیاز است به اسمبلی‌های خود امضای دیجیتال اضافه کنید، در حالت استفاده از PostSharp به علت بازنویسی کدهای IL اسمبلی تولیدی، نیاز است حالت delay signing انتخاب شود. به این معنا که ابتدا اسمبلی به صورت متداول کامپایل می‌شود. سپس PostSharp کار خود را انجام داده و در نهایت با استفاده از ابزارهای اعمال امضای دیجیتال باید کار افزودن آن‌ها در مرحله آخر انجام شود.
ب) در حال حاضر تنها برنامه Dotfuscator است که با PostSharp برای obfuscation سازگاری دارد.
مطالب
آموزش MEF#1
Managed Extensibility Framework یا MEF کامپوننتی از Framework 4 است که برای ایجاد برنامه‌های توسعه پذیر (Extensible) با حجم کم کد استفاده میشه.این تکنولوژی به برنامه نویسان این امکان رو میده که توسعه‌های (Extension) برنامه رو بدون پیکربندی استفاده کنند. همچنین به توسعه دهندگان این اجازه رو می‌ده که به آسانی کدها رو کپسوله کنند .
MEF به عنوان بخشی از 4 NET. و Silverlight 4 معرفی شد. MEF یک راه حل ساده برای مشکل توسعه در حال اجرای برنامه‌ها ارائه می‌کند.تا قبل از این تکنولوژی ، هر برنامه‌ای که می‌خواست یک مدل Plugin را پشتیبانی کنه لازم بود که خودش زیر ساخت‌ها را از ابتدا ایجاد کنه . این Plugin‌ها اغلب برای برنامه‌های خاصی بودند و نمی‌توانستند در پیاده سازی‌های چندگانه دوباره استفاده شوند. ولی MEF در راستای حل این مشکلات ، روش استانداردی رو برای میزبانی برنامه‌های کاربردی پیاده کرده است. 
برای فهم بهتر مفاهیم یک مثال ساده رو با MEF پیاده سازی می‌کنم.
ابتدا یک پروژه از نوع Console Application ایجاد کنید . بعد با استفاده از Add Reference یک ارجاع به System.ComponentModel.Composition بدید. سپس یک Interface به نام IViewModel را به صورت زیر ایجاد کنید:
public interface IViewModel
    {
        string Name { get; set; }
    }

یک خاصیت به نام Name برای دسترسی به نام ViewModel ایجاد می‌کنیم.
سپس 2 تا ViewModel دیگه ایجاد می‌کنیم که IViewModel را پیاده سازی کنند. به صورت زیر:
ViewModelFirst:
[Export( typeof( IViewModel ) )]
    public class ViewModelFirst : IViewModel
    {
        public ViewModelFirst()
        {
            this.Name = "ViewModelFirst";
        }

        public string Name
        {
            get
            {
                return _name;
            }
            set
            {
                _name = value;
            }
        }
        private string _name;
    }


ViewModelSecond:
[Export( typeof( IViewModel ) )]
    public class ViewModelSecond : IViewModel
    {
        public ViewModelSecond()
        {
            this.Name = "ViewModelSecond";
        }

        public string Name
        {
            get
            {
                return _name;
            }
            set
            {
                _name = value;
            }
        }
        private string _name;
    }


Export Attribute استفاده شده در بالای کلاس‌های ViewModel به این معنی است که این کلاس‌ها اینترفیس IViewModel رو Export کردند تا در جای مناسب بتونیم این ViewModel ‌ها Import کنیم.(Import , Export از مفاهیم اصلی در MEF هستند)
حالا نوبت به پیاده سازی کلاس Plugin می‌رسه.
public class PluginManager
    {
        public PluginManager()
        {

        }

        public IList<IViewModel> ViewModels
        {
            get
            {
                return _viewModels;
            }
            private set
            {
                _viewModels = value;
            }
        }

        [ImportMany( typeof( IViewModel ) )]
        private IList<IViewModel> _viewModels = new List<IViewModel>();

        public void SetupManager()
        {
            AggregateCatalog aggregateCatalog = new AggregateCatalog();

            CompositionContainer container = new CompositionContainer( aggregateCatalog );

            CompositionBatch batch = new CompositionBatch();

            batch.AddPart( this );

            aggregateCatalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );           

            container.Compose( batch );
        }

کلاس PluginManager برای شناسایی و استفاده از کلاس هایی که صفت‌های Export رو دارند نوشته شده(دقیقا شبیه یک UnityContainer در Microsoft Unity Application Block یا IKernel در Ninject) عمل می‌کنه با این تفاوت که نیازی به Register با Bind کردن ندارند)
ابتدا بک لیست از کلاس هایی که IViewModel رو Export کردند داریم.
بعد در متد SetupManager ابتدا یک AggregateCatalog نیاز داریم تا بتونیم Composition Part‌ها رو بهش اضافه کنیم. به کد زیر توجه کنید:
 aggregateCatalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );

تو این قطعه کد من یک Assembly Catalog رو که به Assembly جاری برنامه اشاره می‌کنه به AggregateCatalog اضافه کردم.
متد (batch.AddPart(this در واقع به این معنی است که به MEF گفته می‌شود این کلاس ممکن است شامل Export هایی باشد که به یک یا چند Import وابستگی دارند.
متد (AddExport(this در CompositionBatch به این معنی است که این کلاس ممکن است شامل Exportهایی باشد که به Import وابستگی ندارند.
حالا برای مشاهده نتایج کد زیر را در کلاس Program اضافه می‌کنیم:
static void Main( string[] args )
        {
            PluginManager plugin = new PluginManager();

            Console.WriteLine( string.Format( "Number Of ViewModels Before Plugin Setup Is [ {0} ]", plugin.ViewModels.Count ) );

            Console.WriteLine( Environment.NewLine );

            plugin.SetupManager();

            Console.WriteLine( string.Format( "Number Of ViewModels After Plugin Setup Is [ {0} ]", plugin.ViewModels.Count ) );

            Console.ReadLine();
        }

در کلاس بالا ابتدا تعداد کلاس‌های موجود در لیست ViewModels رو قبل از Setup کردن Plugin نمایش داده سپس بعد از Setup  کردن Plugin  دوباره تعداد کلاس‌های موجود در لیست ViewModel رو مشاهده می‌کنیم.که خروجی به شکل زیر تولید خواهد شد.


متد SetupManager در کلاس Plugin (با توجه به AggregateCatalog) که در این برنامه فقط Assembly  جاری رو بهش اضافه کردیم تمام کلاس هایی رو که نوع IViewModel رو Export کردند پیدا کرده و در لیست اضافه می‌کنه(این کار رو با توجه به ImportMany Attribute) انجام میده. در پست‌های بعدی روش استفاده از MEF رو در Prism یا WAF توضیح می‌دم.
اشتراک‌ها
مرتب سازی دیکشنری
// Create dictionary and add five keys and values.
        var dictionary = new Dictionary<string, int>();
        dictionary.Add("car", 2);
        dictionary.Add("apple", 1);
        dictionary.Add("zebra", 0);
        dictionary.Add("mouse", 5);
        dictionary.Add("year", 3);

        // Acquire keys and sort them.
        var list = dictionary.Keys.ToList();
        list.Sort();

        // Loop through keys.
        foreach (var key in list)
        {
            Console.WriteLine("{0}: {1}", key, dictionary[key]);
        }
مرتب سازی دیکشنری
نظرات مطالب
عبارت using و نحوه استفاده صحیح از آن
این رفتار در VB.NET هم قابل مشاهده است:
Public Class MyResource
    Implements IDisposable
    Public Sub DoWork()
        Throw New ArgumentException("A")
    End Sub

    Public Overloads Sub Dispose() Implements System.IDisposable.Dispose
        Throw New ArgumentException("B")
    End Sub
End Class

Public NotInheritable Class TestClass
    Private Sub New()
    End Sub
    Public Shared Sub Test()
        Using r As New MyResource()
            Throw New ArgumentException("C")
            r.DoWork()
        End Using
    End Sub
End Class
Module Module1

    Sub Main()
        Try
            TestClass.Test()
        Catch ex As Exception
            Console.WriteLine(ex.Message)
        End Try
    End Sub

End Module
عبارت نمایش داده شده در اینجا هم B است.
مطالب
نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery
هر از چندگاهی سؤال «این مثال jQuery رو نمی‌تونم اجرا یا باز سازی کنم» در این سایت یا سایت‌های مشابه تکرار می‌شوند. بنابراین بهتر است نحوه عیب یابی برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery را یکبار با هم مرور کنیم. در اینجا، مثال تهیه یک Image Slider را که پیشتر در سایت مطرح شده است، به نحوی دیگر بررسی خواهیم کرد:
1) فراموش می‌کنیم تا اسکریپت اصلی jQuery را به درستی پیوست و مسیردهی کنیم.
2) مسیر Generic handler دیگری را ذکر می‌کنیم.
3) مسیرهای تصاویری را که Image slider باید نمایش دهد، کاملا بی‌ربط ذکر می‌کنیم.
4) خروجی JSON نامربوطی را بازگشت می‌دهیم.
5) یکبار هم یک استثنای عمدی دستی را در بین کدها قرار خواهیم داد.

و ... بعد سعی می‌کنیم با استفاده از Firebug عیوب فوق را یافته و اصلاح کنیم؛ تا به یک برنامه قابل اجرا برسیم.


معرفی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

یک برنامه ASP.NET Empty web application را آغاز کنید. سپس سه پوشه Scripts، Content و Images را به آن اضافه نمائید. در این پوشه‌ها، اسکریپت‌های نمایش دهنده تصاویر، Css آن و تصاویری که قرار است نمایش داده شوند، قرار می‌گیرند:


سپس یک فایل default.aspx و یک فایل OrbitHandler.ashx را نیز به پروژه با محتویات ذیل اضافه کنید: (در این دو فایل، 5 مورد مشکل ساز یاد شده لحاظ شده‌اند)
محتویات فایل OrbitHandler.ashx.cs مطابق کدهای ذیل است:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace OrbitWebformsTest
{
    public class Picture
    {
        public string Title { set; get; }
        public string Path { set; get; }
    }

    public class OrbitHandler : IHttpHandler
    {
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = /*"Images/" + name*/ name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = /*new JavaScriptSerializer().Serialize(items)*/ string.Empty;
            throw new InvalidDataException("همینطوری");
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }

        public bool IsReusable
        { 
            get { return false; } 
        }
    }
}
در اینجا جهت سهولت دموی برنامه (و همچنین امکان باز تولید آن توسط خوانندگان)، از بانک اطلاعاتی استفاده نشده و عمدا از یک لیست جنریک تشکیل شده در حافظه کمک گرفته شده است. تصاویر برنامه در پوشه Images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. بنابراین توسط متد PicturesDataSource، فایل‌های این پوشه را یافته و مطابق ساختار کلاس Picture بازگشت می‌دهیم. نهایتا این اطلاعات به ظاهر قرار است با فرمت JSON بازگشت داده شوند تا بتوان نتیجه را توسط افزونه Orbit استفاده کرد.

همچنین کدهای صفحه ASPX ایی که قرار است (به ظاهر البته) از این Generic handler استفاده کند به نحو ذیل است:
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="OrbitWebformsTest._default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <link href="Content/orbit-1.2.3.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Script/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.orbit-1.2.3.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="featured">
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                url: "Handler.ashx",
                contentType: "application/json; charset=utf-8",
                success: function (data) {
                    $.each(data, function (i, b) {
                        var str = '<img src="' + b.Path + '" alt="' + b.Title + '"/>';
                        $("#featured").append(str);
                    });
                    $('#featured').orbit();
                },
                dataType: "json"
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
خوب! اگر پروژه را اجرا کنیم، کار نمی‌کند. یک مستطیل مشکی رنگ در کنار صفحه ظاهر شده و همین! حالا چکار باید کرد؟


مراحل عیب یابی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

ابتدا برنامه را در فایرفاکس باز کرده و سپس افزونه Firebug را با کلیک بر روی آیکن آن، بر روی سایت فعال می‌کنیم. سپس یکبار بر روی دکمه F5 کلیک کنید تا مجددا مراحل بارگذاری سایت تحت نظر افزونه Firebug فعال شده، طی شود.


اولین موردی که مشهود است، نمایش عدد 3، کنار آیکن فایرباگ می‌باشد. این عدد به معنای وجود خطاهای اسکریپتی در کدهای ما است.
برای مشاهده این خطاها، بر روی برگه Console آن کلیک کنید: 


بله. مشخص است که مسیر دهی فایل jquery-1.5.1.min.js صحیح نبوده و همین مساله سبب بروز خطاهای اسکریپتی گردیده است. برای اصلاح آن سطر زیر را در برنامه تغییر دهید:
 <script src="Scripts/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
پیشتر پوشه Script ذکر شده بود که باید تبدیل به Scripts شود.

مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید. اینبار در برگه Console و یا در برگه شبکه فایرباگ، خطای یافت نشدن Generic handler نمایان می‌شوند:


برای رفع آن به فایل default.aspx مراجعه و بجای معرفی Handler.ashx، نام OrbitHandler.ashx را وارد کنید.
مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید.


اگر به برگه کنسول دقت کنیم، بروز استثناء در کدها تشخیص داده شده و همچنین در برگه Response پاسخ دریافتی از سرور، جزئیات صفحه خطای بازگشتی از آن نیز قابل بررسی و مشاهده است.
اینبار به فایل OrbitHandler.ashx.cs مراجعه کرده و سطر throw new InvalidDataException را حذف می‌کنیم. در ادامه برنامه را کامپایل و مجددا اجرا خواهیم کرد.



با اجرای مجدد سایت، تبادل اطلاعات صحیحی با فایل OrbitHandler.ashx برقرار شده است، اما خروجی خاصی قابل مشاهده نیست. بنابراین بازهم سایت کار نمی‌کند.
برای رفع این مشکل، متد ProcessRequest را به نحو ذیل تغییر خواهیم داد:
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(items);            
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }
برنامه را کامپایل کرده و اجرا می‌کنیم. برنامه اجرا می‌شود، اما باز هم کار نمی‌کند. مشکل از کجاست؟


بله. تمام تنظیمات به نظر درست هستند، اما در برگه شبکه فایرباگ تعدادی خطای 404 و یا «یافت نشد»، مشاهده می‌شوند. مشکل اینجا است که مسیرهای بازگشت داده شده توسط متد Directory.GetFiles، مسیرهای مطلقی هستند؛ مانند c:\path\images\01.jpg و جهت نمایش در یک وب سایت مناسب نمی‌باشند. برای تبدیل آن‌ها به مسیرهای نسبی، اینبار کدهای متد تهیه منبع داده را به نحو ذیل ویرایش می‌کنیم:
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = "Images/" + name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }
در این کدها فقط قسمت Path ویرایش شده است تا به مسیر پوشه Images واقع در ریشه سایت اشاره کند.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل کار خواهد کرد.

بنابراین در اینجا مشاهده کردیم که اگر «برنامه‌ای مبتنی بر jQuery کار نمی‌کند»، چگونه باید قدم به قدم با استفاده از فایرباگ و امکانات آن، به خطاهایی که گزارش می‌دهد و یا مسیرهایی را که یافت نشد بیان می‌کند، دقت کرد تا بتوان برنامه را عیب یابی نمود.


سؤال مهم: اجرای کدهای jQuery Ajax فوق، چه تغییری را در صفحه سبب می‌شوند؟

اگر به برگه اسکریپت‌ها در کنسول فایرباگ مراجعه کنیم، امکان قرار دادن breakpoint بر روی سطرهای کدهای جاوا اسکریپتی نمایش داده شده نیز وجود دارد:


در اینجا همانند VS.NET می‌توان برنامه را در مرورگر اجرا کرده و تگ‌های تصویر پویای تولید شده را پیش از اضافه شدن به صفحه، مرحله به مرحله بررسی کرد. به این ترتیب بهتر می‌توان دریافت که آیا src بازگشت داده شده از سرور فرمت صحیحی دارد یا خیر و آیا به محل مناسبی اشاره می‌کند یا نه. همچنین در برگه HTML آن، عناصر پویای اضافه شده به صفحه نیز بهتر مشخص هستند:

اشتراک‌ها
کتابخانه drum

Drum is a little library for building URIs to ASP.NET Web API actions, using direct routes and lambda expressions. It provides an alternative to the UrlHelper class. Instead of requiring a route name and a set of name-value pairs, Drum allows the creation of URIs using actions invocations.

// using UrlHelper 
var uri1 = _urlHelper.Link("GetPaged", new { page = 0, count = 10 });

// using UriMaker
var uri2 = _uriMaker.UriFor(c => c.GetPaged(0, 10));

where GetPaged is a Web API controller action

[RoutePrefix("api/UriMakerTests/resources")]
public class ResourceController : ApiController
{
    [Route("", Name="GetPaged")]
    public HttpResponseMessage GetPaged(int page, int count) {...}

    ...
}
کتابخانه drum
مطالب
OpenCVSharp #5
استفاده از پنجره‌ی native خود OpenCV، روش مرسومی است در زبان‌های مختلف برنامه نویسی که از OpenCV استفاده می‌کنند و این پنجره مستقل است از سکوی کاری مورد استفاده. اما شاید در دات نت علاقمند باشید که نتیجه‌ی عملیات را در یک picture box استاندارد نمایش دهید. در ادامه، تبدیل تصاویر OpenCV را به فرمت دات نت، در دو قالب برنامه‌های WinForms و همچنین WPF، بررسی خواهیم کرد.


استفاده از OpenCVSharp در برنامه‌های WinForms به کمک PictureBoxIpl

یکی از اسمبلی‌های کتابخانه‌ی OpenCVSharp را که در پوشه‌ی bin برنامه می‌توان مشاهده کرد، OpenCvSharp.UserInterface.dll نام دارد. این اسمبلی حاوی یک picture box جدید به نام PictureBoxIpl است که می‌تواند تصاویری را با فرمت IplImage، دریافت کند.


می‌توانید این picture box ویژه را از طریق منوی ToolBox -> Choose items و سپس صفحه‌ی دیالوگ فوق، به نوار ابزار WinForms اضافه کرده و از آن استفاده کنید و یا می‌توان با کدنویسی نیز به آن دسترسی یافت:
using (var iplImage = new IplImage(@"..\..\Images\Penguin.png", LoadMode.Color))
{
    Cv.Dilate(iplImage, iplImage);
 
    var pictureBoxIpl = new OpenCvSharp.UserInterface.PictureBoxIpl
    {
        ImageIpl = iplImage,
        AutoSize = true
    };
    flowLayoutPanel1.Controls.Add(pictureBoxIpl); 
}
در اینجا تصویر مورد نظر را توسط کلاس IplImage بارگذاری کرده و سپس برای نمونه فیلتر Dilate را به آن اعمال کرده‌ایم. سپس وهله‌ی جدیدی از کنترل PictureBoxIpl ایجاد و خاصیت ImageIpl آن، به تصویر بارگذاری شده، تنظیم و در آخر این picture box با کدنویسی به صفحه اضافه شده‌است.

یک نکته
هر نوع تغییری به iplImage پس از انتساب آن به خاصیت ImageIpl، نمایش داده نخواهد شد. برای به حداقل رساندن سربار ایجاد اشیاء جدید (خصوصا برای نمایش اطلاعات رسیده‌ی از دوربین یا WebCam)، از متد RefreshIplImage استفاده کنید. این متد بجای ایجاد یک شیء جدید، تنها ناحیه‌ی موجود را مجددا ترسیم خواهد کرد و بسیار سریع است:
 pictureBoxIpl.RefreshIplImage(iplImage);


استفاده از OpenCVSharp در برنامه‌های WinForms به کمک PictureBox

اگر نخواهید از کنترل جدید PictureBoxIpl استفاده کنید، می‌توان از همان Picture box استاندارد WinForms نیز کمک گرفت:
Bitmap bitmap;
using (var iplImage = new IplImage(@"..\..\Images\Penguin.png", LoadMode.Color))
{
    bitmap = iplImage.ToBitmap(); // BitmapConverter.ToBitmap()
}
 
var pictureBox = new PictureBox
{
    Image = bitmap,
    ClientSize = bitmap.Size
}; 
 
flowLayoutPanel1.Controls.Add(pictureBox);
تنها نکته‌ای که در اینجا جدید است، استفاده از متد الحاقی ToBitmap می‌باشد که در کلاس BitmapConverter کتابخانه‌ی OpenCVSharp تعریف شده‌است. به این ترتیب تصویر با فرمت OpenCV، به یک Bitmap دات نتی تبدیل می‌شود. اکنون می‌توان این بیت‌مپ را برای مثال به یک Picture box استاندارد انتساب داد و یا حتی متد Save آن‌را فراخوانی کرد و آن‌را بر روی دیسک سخت، ذخیره نمود.

یک نکته
در اینجا نیز برای به حداقل رسانی به روز رسانی‌های بعدی picture box بهتر است از متد ToBitmap به شکل زیر کمک گرفت:
 iplImage.ToBitmap(dst: (Bitmap)pictureBox.Image);
به این ترتیب سربار وهله سازی یک شیء جدید Bitmap حذف خواهد شد و صرفا ناحیه‌ی نمایشی مجددا ترسیم می‌شود.





استفاده از OpenCVSharp در برنامه‌های WPF

در WPF می‌توان با استفاده از متد الحاقی ToWriteableBitmap کلاس BitmapConverter، فرمت IplImage را به منبع تصویر یک کنترل تصویر استاندارد، تبدیل کرد:
using System.Windows.Media;
using OpenCvSharp;
using OpenCvSharp.Extensions;
 
namespace OpenCVSharpSample05Wpf
{
    public partial class MainWindow
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            loadImage();
        }
 
        private void loadImage()
        {
            using (var iplImage = new IplImage(@"..\..\Images\Penguin.png", LoadMode.Color))
            {
                Cv.Dilate(iplImage, iplImage);
 
                Image1.Source = iplImage.ToWriteableBitmap(PixelFormats.Bgr24);
            }
        }
    }
}

کدهای کامل WPF و WinForms این مطلب برای دریافت.
مطالب
بهینه سازی سرعت یافت ویوها با سفارشی سازی Lookup Caching در Razor View Engine
 در این مقاله سعی داریم تا سرعت یافت و جستجوی View‌های متناظر با هر اکشن را در View Engine، با پیاده سازی قابلیت Caching نتیجه یافت آدرس فیزیکی view‌ها در درخواست‌های متوالی، افزایش دهیم تا عملا بازده سیستم را تا حدودی بهبود ببخشیم.

طی مطالعاتی که بنده بر روی سورس MVC داشتم، به صورت پیش فرض، در زمانیکه پروژه در حالت Release اجرا می‌شود، نتیجه حاصل از یافت آدرس فیزیکی ویو‌های متناظر با اکشن متدها در Application cache ذخیره می‌شود (HttpContext.Cache). این امر سبب اجتناب از عمل یافت چند باره بر روی آدرس فیزیکی ویو‌ها در درخواست‌های متوالی ارسال شده برای رندر یک ویو خواهد شد.

 نکته ای که وجود دارد این هست که علاوه بر مفید بودن این امر و بهبود سرعت در درخواست‌های متوالی برای اکشن متد‌ها، این عمل با توجه به مشاهدات بنده از سورس MVC علاوه بر مفید بودن، تا حدودی هزینه بر هم هست و هزینه‌ای که متوجه سیستم می‌شود شامل مسائل مدیریت توکار حافظه کش توسط MVC است که مسائلی مانند سیاستهای مدیریت زمان انقضاء مداخل موجود در حافظه‌ی کش اختصاص داده شده به Lookup Cahching و  مدیریت مسائل thread-safe و ... را شامل می‌شود.

همانطور که می‌دانید، معمولا تعداد ویو‌ها اینقدر زیاد نیست که Caching نتایج یافت مسیر فیزیکی view ها، حجم زیادی از حافظه Ram را اشغال کند پس با این وجود به نظر می‌رسد که اشغال کردن این میزان اندک از حافظه در مقابل بهبود سرعت، قابل چشم پوشی است و سیاست‌های توکار نامبرده فقط عملا تاثیر منفی در روند Lookup Caching پیشفرض MVC خواهند گذاشت. برای جلوگیری از تاثیرات منفی سیاست‌های نامبرده و عملا بهبود سرعت Caching نتایج Lookup آدرس فیزیکی ویو‌ها میتوانیم یک لایه Caching سطح بالاتر به View Engine اضافه کنیم .

خوشبختانه تمامی View Engine‌های MVC شامل Web Forms  و Razor از کلاس VirtualPathProviderViewEngine مشتق شده‌اند که نکته مثبت که توسعه Caching اختصاصی نامبرده را برای ما مقدور می‌کند. در اینجا خاصیت ( Property ) قابل تنظیم ViewLocationCache از نوع IViewLocationCache هست .

بنابراین ما یک کلاس جدید ایجاد کرده و از اینترفیس IViewLocationCache مشتق میکنیم تا به صورت دلخواه بتوانیم اعضای این اینترفیس را پیاده سازی کنیم .

خوب؛ بنابر این اوصاف، من کلاس یاد شده را به شکل زیر پیاده سازی کردم :
    public class CustomViewCache : IViewLocationCache
    {

        private readonly static string s_key = "_customLookupCach" + Guid.NewGuid().ToString();
        private readonly IViewLocationCache _cache;

        public CustomViewCache(IViewLocationCache cache)
        {
            _cache = cache;
        }

        private static IDictionary<string, string> GetRequestCache(HttpContextBase httpContext)
        {
            var d = httpContext.Cache[s_key] as IDictionary<string, string>;
            if (d == null)
            {
                d = new Dictionary<string, string>();
                httpContext.Cache.Insert(s_key, d, null, Cache.NoAbsoluteExpiration, new TimeSpan(0, 15, 0));
            }
            return d;
        }

        public string GetViewLocation(HttpContextBase httpContext, string key)
        {
            var d = GetRequestCache(httpContext);
            string location;
            if (!d.TryGetValue(key, out location))
            {
                location = _cache.GetViewLocation(httpContext, key);
                d[key] = location;
            }
            return location;
        }

        public void InsertViewLocation(HttpContextBase httpContext, string key, string virtualPath)
        {
            _cache.InsertViewLocation(httpContext, key, virtualPath);
        }
    }
و به صورت زیر می‌توانید از آن استفاده کنید:
 protected void Application_Start() {
    ViewEngines.Engines.Clear();
    var ve = new RazorViewEngine();
    ve.ViewLocationCache = new CustomViewCache(ve.ViewLocationCache);
    ViewEngines.Engines.Add(ve);
    ... 
}

نکته: فقط به یاد داشته باشید که اگر View جدیدی اضافه کردید یا یک View را حذف کردید، برای جلوگیری از بروز مشکل، حتما و حتما اگر پروژه در مراحل توسعه بر روی IIS قرار دارد app domain را ری‌استارت کنید تا حافظه کش مربوط به یافت‌ها پاک شود (و به روز رسانی) تا عدم وجود آدرس فیزیکی View جدید در کش، شما را دچار مشکل نکند.