public static bool IsValidIranianNationalCode(string input) { // input has 10 digits that all of them are not equal if (!System.Text.RegularExpressions.Regex.IsMatch(input, @"^(?!(\d)\1{9})\d{10}$")) return false; var check = Convert.ToInt32(input.Substring(9, 1)); var sum = Enumerable.Range(0, 9) .Select(x => Convert.ToInt32(input.Substring(x, 1)) * (10 - x)) .Sum() % 11; return sum < 2 && check == sum || sum >= 2 && check + sum == 11; }
public static void PrintSum(int a, int b) { Console.WriteLine("Sum of a {0} b {1} is {2}", a, b, a + b); }
Console::WriteLine(string, object, object, object)
روشی برای نمایان ساختن تخصیصهای حافظهی نهان در ویژوال استودیو
اگر از ReSharper استفاده میکنید، افزونهی «Heap Allocations Viewer» آن و یا اگر از VS 2015 و Roslyn استفاده کنید، افزونهی «Roslyn Clr Heap Allocation Analyzer» آن، سبب نمایان شدن allocationهای مخفی میشوند. برای مثال قطعه کد فوق یک چنین نمایشی را پیدا میکند:
در اینجا در ذیل هر سه موردی که عملیات boxing allocation رخ داده، یک خط قرمز کشیده است. یکی از روشهایی که میتواند boxing allocation فوق را حذف کند، بکار گیری متد ToString بر روی مقادیر int است:
همانطور که مشاهده میکنید، اینبار دیگر خبری از خطوط قرمز، ذیل پارامترهای متد Console.WriteLine نیست. باید دقت داشت که ToString نیز سبب تخصیص حافظه میشود، اما اینبار دیگر int32 آن بر روی heap ذخیره نمیگردد. به عبارتی هر دو حالت سبب تخصیص حافظهی یک رشتهی جدید میشوند؛ اما در حالت اول علاوه بر این شیء جدید، شیء int32 نیز بر روی heap ذخیره میگردد.
تشخیص تخصیص اشیاء مخفی با افزونههای Heap Allocations Viewer
نمونهی دیگر پر کاربرد این نوع بهینه سازیها را در مثال ذیل میتوان مشاهده کرد:
public static void PrintA(int a) { Console.WriteLine("a is " + a); }
اینبار یک خط زرد رنگ ظاهر شده به همراه یک خط قرمز رنگ. خط قرمز رنگ را پیشتر بررسی کردیم و علت وجودی آن Boxing allocation ایی است که رخ میدهد. خط زرد رنگ در ذیل + ظاهر شدهاست و عنوان میکند که عملیات جمع زدن رشتهها، سبب تخصیص حافظهی یک شیء جدید میشود. رشتهها در دات نت immutable هستند. به همین جهت هر تغییری در آنها، سبب تخصیص یک شیء جدید میشود. بنابراین در همین مثال ساده، دو تخصیص حافظهی مخفی وجود دارند. مورد جمع زدن را با بکارگیری string.Format و مشکل boxing را با ToString میتوان برطرف کرد:
public static void PrintA(int a) { Console.WriteLine("a is {0}", a.ToString()); }
منابع دیگری که سبب تخصیصهای حافظهی مخفی میشوند
تا اینجا دو مورد از منابع متداول تخصیصهای حافظهی مخفی را بررسی کردیم. اما این لیست شامل موارد ذیل نیز میشود:
1) فراخوانی متدهایی با پارامترهایی از نوع param همیشه سبب تخصیص حافظهای جهت تشکیل یک آرایهی در برگیرندهی پارامترهای ارسالی میشود.
2) متدهایی که پارامتر از نوع IEnumerable دارند:
public static int Sum(IEnumerable<int> list) { var sum = 0; foreach (var number in list) { sum += number; } return sum; }
برای حل این مشکل فقط کافی است IEnumerable را با List تعویض کنید.
3) کار با LINQ نیز سبب تخصیصهای حافظهی قابل توجهی است. برای مثال در کد پایهی Roslyn، برای رسیدن به حداکثر کارآیی، بسیاری از الگوریتمها را با روشهای غیر LINQ پیاده سازی کردهاند. البته برای تیمی مانند Roslyn رسیدن به یک چنین کارآیی جهت رقابت با سایر محصولات مشابه ضروری بودهاست و گرنه در بسیاری از کارهای متداول، استفاده از LINQ به خوانایی هر چه بیشتر کدها کمک شایانی میکند.
برای مطالعهی بیشتر
Roslyn code base – performance lessons - part 2
Unusual Ways of Boosting Up App Performance. Boxing and Collections
On performance in .NET
ایجاد پروژهی Globe1
پروژهی کتابخانهی Globe1 را بر اساس netcoreapp2.1 به این صورت توسط فایلهای زیر ایجاد میکنیم:
الف) فایل Globe1.csproj
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <TargetFramework>netcoreapp2.1</TargetFramework> </PropertyGroup> </Project>
ب) فایل Globe.cs
using System; namespace Space { public class Globe { public string GetColor() => "Blue"; } }
ایجاد پروژهی Globe2
پروژهی کتابخانهی Globe2 را بر اساس netstandard2.0 به این صورت توسط فایلهای زیر ایجاد میکنیم:
الف) فایل Globe2.csproj
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework> </PropertyGroup> </Project>
ب) فایل Globe.cs
using System; namespace Space { public class Globe { public string GetColor() => "Green"; } }
ایجاد یک پروژهی کنسول استفاده کنندهی از این اسمبلیها
همانطور که ملاحظه میکنید اگر این دو پروژهی class library را کامپایل کنیم، به دو فایل dll یا اسمبلی خواهیم رسید که هر دو دارای فضای نام Space و همچنین کلاس Globe هستند. اما نگارشهای آنها و یا TargetFrameworkهای آنها متفاوت است. اکنون میخواهیم از هر دوی اینها در یک پروژهی Console استفاده کنیم. بنابراین ابتدا این پروژه را با ایجاد فایل csproj آن شروع میکنیم:
الف) فایل Owl.csproj
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <OutputType>Exe</OutputType> <TargetFramework>netcoreapp2.1</TargetFramework> </PropertyGroup> <ItemGroup> <Reference Include="Globe1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null"> <HintPath>..\Globe1\bin\$(Configuration)\netcoreapp2.1\Globe1.dll</HintPath> <Aliases>Lib1</Aliases> </Reference> <Reference Include="Globe2, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null"> <HintPath>..\Globe2\bin\$(Configuration)\netstandard2.0\Globe2.dll</HintPath> <Aliases>Lib2</Aliases> </Reference> </ItemGroup> </Project>
ب) فایل Program.cs
اکنون قسمت مهم این فایل، همان extern aliasهایی هستند که پیشتر تعریف کردیم:
extern alias Lib1; extern alias Lib2; using System; using SpaceOne = Lib1::Space; using SpaceTwo = Lib2::Space; namespace Owl { class Program { static void Main(string[] args) { var owl = new SuperOwl(); owl.IntegrateGlobe(new SpaceOne.Globe()); owl.IntegrateGlobe(new SpaceTwo.Globe()); Console.WriteLine(owl.GetGLobeColors()); } } public class SuperOwl { private SpaceOne.Globe _firstGlobe; private SpaceTwo.Globe _secondGlobe; public void IntegrateGlobe(SpaceOne.Globe globe) => _firstGlobe = globe; public void IntegrateGlobe(SpaceTwo.Globe globe) => _secondGlobe = globe; public string GetGLobeColors() => $"First: {_firstGlobe.GetColor()}, Second: {_secondGlobe.GetColor()}"; } }
extern alias Lib1; extern alias Lib2;
using SpaceOne = Lib1::Space; using SpaceTwo = Lib2::Space;
اگر این برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی حاصل میشود:
First: Blue, Second: Green
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: alias.zip
در ادامه مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی، قصد دارم بیشتر وارد کد شویم و مباحث عنوان شده را در دنیای کد پیاده سازی کنیم. هدف این قسمت، refactor کردن کد موجود به یک معماری immutable هست. پیشتر درباره immutable ها صحبت کردیم. ابتدا برای یکسان سازی ادبیات مورد استفاده، چند کلمه را مجددا تعریف خواهیم کرد:
- Immutability: عدم توانایی تغییر داده
- State: دادههایی که در طول زمان تغییر میکنند
- Side Effect: تغییری که روی دادهها اتفاق میافتد
در قطعه کد زیر سعی شدهاست تفاوت یک کلاس Stateless و stateful را به سادگی نشان دهیم:
//Stateful public class UserProfile { private User _user; private string _address; public void UpdateUser(int userId, string name) { _user = new User(userId, name); } } //Stateless public class User { public User(int id, string name) { Id = id; Name = name; } public int Id { get; } public string Name { get; } }
چرا Immutable بودن مهم است؟
هر عمل mutable معادل کدی غیر شفاف است. در واقع وابستگی هر عملی که انجام میدهیم به state، باعث میشود که شرایط ناپایداری را در کد داشته باشیم. به طور مثال در یک عملیات چند نخی تصور کنید که چندین نخ به طور همزمان میتوانند state را تغییر دهند و مدیریت این قضیه باعث به وجود آمدن کدهایی ناخوانا و تحمیل پیچیدگی بیشتر به کد خواهد شد.
در واقع انتظار داریم که به ازای یک ورودی بر اساس بدنهی متد، یک خروجی داشته باشیم؛ ولی در واقعیت تاثیری که اجرای متد بر روی state کل کلاس خواهد گذاشت، از دید ما پنهان است و باعث به وجود آمدن مشکلات بعدی خواهد شد. برای مثال قطعه کد بالا را به صورت Honest بازنویسی میکنیم:
public class UserProfile { private readonly User _user; private readonly string _address; public UserProfile(User user,string address) { _user = user; _address = address; } public UserProfile UpdateUser(int userId, string name) { var newUser = new User(userId, name); return new UserProfile(newUser,_address); } } public class User { public User(int id, string name) { Id = id; Name = name; } public int Id { get; } public string Name { get; } }
در این مثال متد UpdateUser به جای void، یک شی از جنس کلاس UserProfile را بر میگرداند. کلاس UserProfile هم برای وهله سازی نیاز به یک شیء از جنس User و Address را دارد. بنابراین مطمئن هستیم که مقدار دهی شدهاند. نکته دیگر در قطعه کد بالا این است که به ازای هر بار فراخوانی متد، یک شیء جدید بدون وابستگی به وهله سازی اشیاء دیگر، برگردانده میشود.
Immutable
بودن باعث میشود:
- خوانایی کد افزایش پیدا کند
- جای واحدی برای Validate کردن داشته باشیم
- به صورت ذاتی Thread Safe باشیم
در مورد محدودیتهایی که در کار با اشیاء Immutable باید در نظر داشته باشیم، میتوان به مصرف بالای رم و سی پی یو، اشاره کرد. در واقع به نسبت حالت mutate، تعداد اشیاء بیشتری ساخته خواهند شد. در فریمورک دات نت برای کار با اشیا immutable امکاناتی در نظر گرفته شده که این هزینه را کاهش میدهند. به طور مثال میتوانیم از کلاس ImmutableList استفاده کنیم و از ایجاد اشیاء اضافهتر و تحمیل بار اضافی به GC جلوگیری کنیم. یک مثال:
//Create Immutable List ImmutableList<string> list = ImmutableList.Create<string>(); ImmutableList<string> list2 = list.Add("Salam"); //Builder ImmutableList<string>.Builder builder = ImmutableList.CreateBuilder<string>(); builder.Add("avali"); builder.Add("dovomi"); builder.Add("sevomi"); ImmutableList<string> immutableList = builder.ToImmutable();
چطور با side effect کنار بیایم؟
یکی از الگوهای رایج برای این کار، مفهوم جدا سازی Command/Query است. به طور ساده تمامی عملیاتی را که تاثیر گذار هستند، به صورت Command در نظر میگیریم. Command ها معمولا هیچ نوعی را بازگشت نمیدهند و همینطور بر عکس این قضیه برای Query ها صادق است. اشتباه رایج درباره این الگو، محدود کردن این الگو به معماریهای خاصی مانند Domain Driven میباشد؛ در صورتیکه الزامی برای رعایت این الگو در سایر معماریها وجود ندارد.
به مثال زیر دقت کنید. سعی کردم قسمتهای Command و Query را از هم جدا کنم:
در واقع هر برنامه میتواند شامل دو قسمت باشد:
قسمتی که در آن منطق تجاری برنامه پیاده سازی میشود و باید به صورت Immutable
باشد که یک خروجی را تولید میکند و قسمت دیگر برنامه که خروجی تولید شده را برای ذخیره
سازی وضعیت سیستم استفاده میکند.
در واقع یک هسته Immutable، ورودی را دریافت کرده و خروجیهای مورد نیاز را تولید میکند و همه اینها در دل یک پوستهMutable پیاده سازی میشوند که ما در اینجا به آن اصطلاحا Mutable Shell میگوییم.
برای مسائلی که در بالا صحبت شد، نمونهای را آماده کردهام. این نمونه به طور ساده یک سیستم مدیریت نوبت است که نوبتها را در فایلی ذخیره و بازیابی میکند ( mutate ) و منطق مربوط به نوبتها و زمان ویزیت آن میتواند به صورت immutable پیاده سازی شود. این کد در دو حالت functional و غیر functional پیاده سازی شده تا به خوبی تفاوت آن را در حالت قبل و بعد از برنامه نویسی تابعی بتوانیم درک کنیم. به جهت خوانایی بیشتر و دسترسی به کدها، آنها را روی گیتهاب قرار داده و شما میتوانید از اینجا سورس کد مورد نظر را بررسی کنید. سعی شده در این مثال تمامی مواردی که در این قسمت ذکر شد را پیاده سازی کنیم. امیدوارم که مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی یا functional programming توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایی که مینویسیم بدهد. در قسمتهای بعدی به مواردی مانند مدیریت exception ها و کار با null ها و ... خواهیم پرداخت.
پردازشهای Async در Entity framework 6
[HttpPost] [AjaxOnly] public virtual async Task<ActionResult> GetParts([DataSourceRequest] DataSourceRequest request) { return await DoBaseOperationAsync(() => { var result = _partService.GetParts.Where(p => p.IsActive).AsLookupItemModel(p => p.PartId, p => p.CodeName); var data = result.ToDataSourceResult(request); return Json(data); }); }
protected async Task<ActionResult> DoBaseOperationAsync(Func<ActionResult> func, string title = null, string message = null, MessageType messageType = MessageType.Error) { try { AsyncManager.OutstandingOperations.Increment(); var cultureInfo = new CultureInfo(CultureHelper.GetCultureString()); return func != null ? await Task.Factory.StartNew(() => { System.Web.HttpContext.Current = ControllerContext.HttpContext.ApplicationInstance.Context; Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = cultureInfo; Thread.CurrentThread.CurrentCulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(cultureInfo.Name); return func.Invoke(); }) : null; } catch (Exception ex) { ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex); // Some code for error handling } }
آیا میتوان آنرا بهینه کرد که از حالت تقلبی دربیاید ؟
باسپاس./
جهت اینکار یک پروژه از نوع class library ایجاد کنید. فایل class1.cs را که به طور پیش فرض ایجاد میشود، حذف کنید و رفرنسهای Microsoft.Web.Management.dll و Microsoft.Web.Administration.dll را از مسیر زیر اضافه کنید:
\Windows\system32\inetsrv
در مرحله بعدی در تب Build Events کد زیر را در بخش Post-build event command line اضافه کنید. این کد باعث میشود بعد از هر بار کامپایل پروژه، به طور خودکار در GAC ثبت شود:
call "%VS80COMNTOOLS%\vsvars32.bat" > NULL gacutil.exe /if "$(TargetPath)"
نکته:در صورتی که از VS2005 استفاده میکنید در تب Debug در قسمت Start External Program مسیر زیر را قرار بدهید. اینکار برای تست و دیباگینگ پروژه به شما کمک خواهد کرد. این تنظیم شامل نسخههای اکسپرس نمیشود.\windows\system32\inetsrv\inetmgr.exe
ساخت یک Module Provider
رابطهای کاربری IIS همانند هسته و کل سیستمش، ماژولار و قابل خصوصی سازی است. رابط کاربری، مجموعهای از ماژول هایی است که میتوان آنها را حذف یا جایگزین کرد. تگ ورودی یا معرفی برای هر UI یک module provider است. خیلی خودمانی، تگ ماژول پروایدر به معرفی یک UI در IIS میپردازد. لیستی از module providerها را میتوان در فایل زیر در تگ بخش <modules> پیدا کرد.
%windir%\system32\inetsrv\Administration.config
در اولین گام یک کلاس را به اسم imageCopyrightUIModuleProvider.cs ایجاد کرده و سپس آنرا به کد زیر، تغییر میدهیم. کد زیر با استفاده از ModuleDefinition یک نام به تگ Module Provider داده و کلاس imageCopyrightUI را که بعدا تعریف میکنیم، به عنوان مدخل entry رابط کاربری معرفی کرده:
using System; using System.Security; using Microsoft.Web.Management.Server; namespace IIS7Demos { class imageCopyrightUIProvider : ModuleProvider { public override Type ServiceType { get { return null; } } public override ModuleDefinition GetModuleDefinition(IManagementContext context) { return new ModuleDefinition(Name, typeof(imageCopyrightUI).AssemblyQualifiedName); } public override bool SupportsScope(ManagementScope scope) { return true; } } }
با ارث بری از کلاس module provider، سه متد بازنویسی میشوند که یکی از آن ها SupportsScope هست که میدان عمل پروایدر را مشخص میکند، مانند اینکه این پرواید در چه میدانی باید کار کند که میتواند سه گزینهی server,site,application باشد. در کد زیر مثلا میدان عمل application انتخاب شده است ولی در کد بالا با برگشت مستقیم true، همهی میدان را جهت پشتیبانی از این پروایدر اعلام کردیم.
public override bool SupportsScope(ManagementScope scope) { return (scope == ManagementScope.Application) ; }
حالا که پروایدر (معرف رابط کاربری به IIS) تامین شده، نیاز است قلب کار یعنی ماژول معرفی گردد. اصلیترین متدی که باید از اینترفیس ماژول پیاده سازی شود متد initialize است. این متد جایی است که تمام عملیات در آن رخ میدهد. در کلاس زیر imageCopyrightUI ما به معرفی مدخل entry رابط کاربری میپردازیم. در سازندههای این متد، پارامترهای نام، صفحه رابط کاربری وتوضیحی در مورد آن است. تصویر کوچک و بزرگ جهت آیکن سازی (در صورت عدم تعریف آیکن، چرخ دنده نمایش داده میشود) و توصیفهای بلندتر را نیز شامل میشود.
internal class imageCopyrightUI : Module { protected override void Initialize(IServiceProvider serviceProvider, ModuleInfo moduleInfo) { base.Initialize(serviceProvider, moduleInfo); IControlPanel controlPanel = (IControlPanel)GetService(typeof(IControlPanel)); ModulePageInfo modulePageInfo = new ModulePageInfo(this, typeof(imageCopyrightUIPage), "Image Copyright", "Image Copyright",Resource1.Visual_Studio_2012,Resource1.Visual_Studio_2012); controlPanel.RegisterPage(modulePageInfo); } }
شیء ControlPanel مکانی است که قرار است آیکن ماژول نمایش داده شود. شکل زیر به خوبی نام همه قسمتها را بر اساس نام کلاس و اینترفیس آنها دسته بندی کرده است:
پس با تعریف این کلاس جدید ما روی صفحهی کنترل پنل IIS، یک آیکن ساخته و صفحهی رابط کاربری را به نام imageCopyrightUIPage، در آن ریجستر میکنیم. این کلاس را پایینتر شرح دادهایم. ولی قبل از آن اجازه بدهید تا انواع کلاس هایی را که برای ساخت صفحه کاربرد دارند، بررسی نماییم. در این مثال ما با استفاده از پایهایترین کلاس، سادهترین نوع صفحه ممکن را خواهیم ساخت. 4 کلاس برای ساخت یک صفحه وجود دارند که بسته به سناریوی کاری، شما یکی را انتخاب میکنید.
ModulePage | شامل اساسیترین متدها و سورسها شده و هیچگونه رابط کاری ویژهای را در اختیار شما قرار نمیدهد. تنها یک صفحهی خام به شما میدهد که میتوانید از آن استفاده کرده یا حتی با ارث بری از آن، کلاسهای جدیدتری را برای ساخت صفحات مختلف و ویژهتر بسازید. در حال حاضر که هیچ کدام از ویژگیهای IIS فعلی از این کلاس برای ساخت رابط کاربری استفاده نکردهاند. |
ModuleDialogPage | یک صفحه شبیه به دیالوگ را ایجاد میکند و شامل دکمههای Apply و Cancel میشود به همراه یک سری متدهای اضافیتر که اجازهی override کردن آنها را دارید. همچنین یک سری از کارهایی چون refresh و از این دست عملیات خودکار را نیز انجام میدهد. از نمونه رابطهایی که از این صفحات استفاده میکنند میتوان machine key و management service را اسم برد. |
ModulePropertiesPage | این صفحه یک رابط کاربری را شبیه پنجره property که در ویژوال استادیو وجود دارد، در دسترس شما قرار میدهد. تمام عناصر آن در یک حالت گرید grid لیست میشوند. از نمونههای موجود میتوان به CGI,ASP.Net Compilation اشاره کرد. |
ModuleListPage | این کلاس برای مواقعی کاربرد دارد که شما قرار است لیستی از آیتمها را نشان دهید. در این صفحه شما یک ListView دارید که میتوانید عملیات جست و جو، گروه بندی و نحوهی نمایش لیست را روی آن اعمال کنید. |
public sealed class imageCopyrightUIPage : ModulePage { public string message; public bool featureenabled; public string color; ComboBox _colCombo = new ComboBox(); TextBox _msgTB = new TextBox(); CheckBox _enabledCB = new CheckBox(); public imageCopyrightUIPage() { this.Initialize(); } void Initialize() { Label crlabel = new Label(); crlabel.Left = 50; crlabel.Top = 100; crlabel.AutoSize = true; crlabel.Text = "Enable Image Copyright:"; _enabledCB.Text = ""; _enabledCB.Left = 200; _enabledCB.Top = 100; _enabledCB.AutoSize = true; Label msglabel = new Label(); msglabel.Left = 150; msglabel.Top = 130; msglabel.AutoSize = true; msglabel.Text = "Message:"; _msgTB.Left = 200; _msgTB.Top = 130; _msgTB.Width = 200; _msgTB.Height = 50; Label collabel = new Label(); collabel.Left = 160; collabel.Top = 160; collabel.AutoSize = true; collabel.Text = "Color:"; _colCombo.Left = 200; _colCombo.Top = 160; _colCombo.Width = 50; _colCombo.Height = 90; _colCombo.Items.Add((object)"Yellow"); _colCombo.Items.Add((object)"Blue"); _colCombo.Items.Add((object)"Red"); _colCombo.Items.Add((object)"White"); Button apply = new Button(); apply.Text = "Apply"; apply.Click += new EventHandler(this.applyClick); apply.Left = 200; apply.AutoSize = true; apply.Top = 250; Controls.Add(crlabel); Controls.Add(_enabledCB); Controls.Add(collabel); Controls.Add(_colCombo); Controls.Add(msglabel); Controls.Add(_msgTB); Controls.Add(apply); } public void ReadConfig() { try { ServerManager mgr; ConfigurationSection section; mgr = new ServerManager(); Configuration config = mgr.GetWebConfiguration( Connection.ConfigurationPath.SiteName, Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath + Connection.ConfigurationPath.FolderPath); section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright"); color = (string)section.GetAttribute("color").Value; message = (string)section.GetAttribute("message").Value; featureenabled = (bool)section.GetAttribute("enabled").Value; } catch { } } void UpdateUI() { _enabledCB.Checked = featureenabled; int n = _colCombo.FindString(color, 0); _colCombo.SelectedIndex = n; _msgTB.Text = message; } protected override void OnActivated(bool initialActivation) { base.OnActivated(initialActivation); if (initialActivation) { ReadConfig(); UpdateUI(); } } private void applyClick(Object sender, EventArgs e) { try { UpdateVariables(); ServerManager mgr; ConfigurationSection section; mgr = new ServerManager(); Configuration config = mgr.GetWebConfiguration ( Connection.ConfigurationPath.SiteName, Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath + Connection.ConfigurationPath.FolderPath ); section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright"); section.GetAttribute("color").Value = (object)color; section.GetAttribute("message").Value = (object)message; section.GetAttribute("enabled").Value = (object)featureenabled; mgr.CommitChanges(); } catch { } } public void UpdateVariables() { featureenabled = _enabledCB.Checked; color = _colCombo.Text; message = _msgTB.Text; } }
mgr.CommitChanges();
%vs110comntools%\vsvars32.bat
GACUTIL /l ClassLibrary1
<add name="imageCopyrightUI" type="ClassLibrary1.imageCopyrightUIProvider, ClassLibrary1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=d0b3b3b2aa8ea14b"/>
%windir%\system32\inetsrv\config\administration.config
از آنجا که این مقاله طولانی شده است، باقی موارد ویرایشی روی این UI را در مقاله بعدی بررسی خواهیم کرد.
private static void seedDb(ApplicationDbContext context) { if (!context.Chapters.Any()) { var user1 = context.Users.Add(new User { Name = "Test User" }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Learn SQlite FTS5", Text = "This tutorial teaches you how to perform full-text search in SQLite using FTS5", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Advanced SQlite Full-text Search", Text = "Show you some advanced techniques in SQLite full-text searching", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "SQLite Tutorial", Text = "Help you learn SQLite quickly and effectively", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Handle markup in text", Text = "<p>Isn't this <font face=\"Comic Sans\">funny</font>?", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "آزمایش متن فارسی", Text = "برای نمونه تهیه شدهاست", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Exclude test 1", Text = "in the years 2018-2019 something happened.", User = user1.Entity }); context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "Exclude test 2", Text = "It was 2018 and then it was 2019", User = user1.Entity }); context.SaveChanges(); } }
ثبت اطلاعات فوق، چنین رکوردهایی را در جدول Chapters به وجود میآورد که شامل اطلاعات یونیکد، HTML ای و غیره است:
اجرای اولین کوئری بر روی جدول مجازی Chapters_FTS به صورت مستقیم
کوئریهای Full-text در SQLite، چنین شکل کلی را دارند و توسط تابع match انجام میشوند:
select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5"
همانطور که مشاهده میکنید در اینجا تنها دو ستونی که ایندکس شدهاند، در خروجی نهایی ظاهر میشوند؛ اما این جدول به همراه ستونهای مخفی توکار دیگری نیز هست:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5"
- Rowid با توجه به تعریفی که در قسمت قبل انجام دادیم:
CREATE VIRTUAL TABLE "Chapters_FTS" USING fts5("Text", "Title", content="Chapters", content_rowid="Id")
- تمام جداول مجازی FTS، به همراه ستون مخفی rank نیز هستند که میزان نزدیک بودن خروجی حاصل را به کوئری درخواستی مشخص میکنند. این عدد توسط تابعی به نام bm25 تهیه میشود. اگر کوئری FTS به همراه قسمت where نباشد، مقدار rank همواره نال خواهد بود. اما اگر قسمت where به همراه match قید شود، مقدار rank، مقدار از پیش محاسبه شدهی تابع توکار bm25 است. به همین جهت کار با این مقدار از پیش محاسبه شده، سریعتر از فراخوانی مستقیم متد bm25 است. برای مثال دو کوئری زیر اساسا یکی هستند؛ اما دومی سریعتر است:
select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5" ORDER BY bm25(fts); select * from Chapters_FTS where Chapters_FTS match "fts5" ORDER BY rank;
یک نکته: کوئری FTS فوق بر روی هر دو ستون title و text اجرا میشود (و یا هر ستون موجود دیگری که پیشتر ایندکس شده باشد).
اجرای اولین کوئری بر روی جدول مجازی Chapters_FTS توسط EF Core
پس از آشنایی مقدماتی با کوئری نویسی FTS در SQLite، بر انجام یک چنین کوئری در EF Core میتوان به صورت زیر عمل کرد:
- ابتدا باید یک موجودیت بدون کلید را مطابق ستونهای مخفی و ایندکس شدهی بازگشتی تهیه کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities { public class ChapterFTS { public int RowId { get; set; } public decimal? Rank { get; set; } public string Title { get; set; } public string Text { get; set; } } }
- سپس نیاز است این موجودیت بدون کلید را به EF معرفی کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer { public class ApplicationDbContext : DbContext { //... protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder) { base.OnModelCreating(builder); builder.Entity<ChapterFTS>().HasNoKey().ToView(null); } //... } }
- و در آخر روش کوئری گرفتن از جدول مجازی FTS در EF Core به صورت زیر میباشد که توسط متد FromSqlRaw به صورت پارامتری (مقاوم در برابر حملات تزریق اسکیوال)، قابل انجام است:
const string ftsSql = "SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH {0}"; foreach (var chapter in context.Set<ChapterFTS>().FromSqlRaw(ftsSql, "fts5")) { Console.WriteLine($"Title: {chapter.Title}"); Console.WriteLine($"Text: {chapter.Text}"); }
بررسی قابلیتهای ویژهی کوئریهای FTS در SQLite
اکنون که با روش کلی کوئری گرفتن از جدول مجازی FTS آشنا شدیم، نکات ویژهی آنرا بررسی میکنیم و در اینجا بیشتر پارامتر ذکر شدهی پس از عملگر match تغییر خواهد کرد و مابقی قسمتهای آن ثابت و مانند قبل هستند.
بجای عملگر match میتوان از = نیز استفاده کرد
دو کوئری زیر دقیقا به یک معنا هستند:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5"; SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS = "fts5";
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5" ORDER by rank;
جستجوهایی به همراه واژههایی در کنار هم
از دیدگاه FTS، دو کوئری زیر که در قسمت match آنها، واژهها با فاصله در کنار هم قرار گرفتهاند، یکی هستند:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn SQLite" ORDER by rank; SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn + SQLite" ORDER by rank;
علت اینجا است که یک full-text search بر اساس ایندکس شدن واژهها تولید میشود و هر کدام از این واژهها به یک توکن نگاشت خواهند شد. به همین جهت است که در اینجا تفاوتی بین + و فاصله در عبارت جستجو شده وجود ندارد. در این حالت اگر در یکی از ستونهای ایندکس شده، واژهی learn و یا واژهی SQLite بکار رفته باشد، در خروجی نهایی لیست خواهد شد.
امکان جستجو بر اساس پیشوندها
میتوان با استفاده از *، تمام توکنهای ایندکس شده و شروع شدهی با واژهی مشخصی را جستجو کرد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search*" ORDER by rank;
امکان استفاده از عملگرهای بولی NOT، AND و OR
اگر learn text را جستجو کنیم:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn text" ORDER by rank;
رکوردی با ID مساوی 1 بازگشت داده میشود. اما اگر نیاز باشد رکوردی بازگشت داده شود که حاوی learn باشد، اما text خیر، میتوان از عملگر NOT استفاده کرد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "learn NOT text" ORDER by rank;
که اینبار رکوردی با ID مساوی 3 را بازگشت دادهاست.
نکتهی مهم: عملگرهای بولی FTS مانند AND، OR، NOT و غیره باید با حروف بزرگ قید شوند.
در ادامه مثال دیگری از ترکیب عملگرهای بولی را مشاهده میکنید:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search AND sqlite OR help" ORDER by rank;
که تقدم و تاخر این عملگرها را میتوان توسط پرانتزها به صورت صریحی نیز مشخص کرد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "search AND (sqlite OR help)" ORDER by rank;
امکان ذکر صریح ستونهای مدنظر در کوئری
همانطور که عنوان شد، حالت پیشفرض جستجوهای تمام متنی، جستجوی واژهی مدنظر در تمام ستونهای ایندکس شدهاست؛ اما شاید این مورد مدنظر شما نباشد. به همین منظور میتوان ابتدا نام ستون مدنظر را ذکر کرد و پس از آن یک : را قرار داد تا فقط جستجو بر روی آن ستون خاص صورت گیرد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "text:some AND title:sqlite" ORDER by rank;
امکان ترکیب نام ستونها به صورت {col2 col1 col3} نیز وجود دارد.
نکتهی مهم! در جستجوهای FTS در SQLite، ذکر - به معنای قید صریح نام یک ستون خاص است (و یا لیست ستونهایی به صورت {col2 col1 col3}-) که قرار نیست چیزی با آن(ها) انطباق داده شود (- شبیه به عملگر NOT عمل میکند؛ اینبار در مورد ستونها) و این مورد عموما تازهکاران را به اشتباه میاندازد. برای مثال در ابتدای بحث، دو رکورد را که دارای text ای مساوی عبارات زیر هستند، ثبت کردیم:
"in the years 2018-2019 something happened" "It was 2018 and then it was 2019"
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "2018-2019" ORDER by rank;
Execution finished with errors. Result: no such column: 2019
و یا میتوان عبارت جستجو شده را بین "" قرار داد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH '"2018-2019"' ORDER by rank;
و یا حتی میتوان '"2018 2019"' را نیز جستجو کرد که نتیجهی مشابهی را ارائه میدهد.
امکان جستجوی بر روی عبارات یونیکد
FTS5 و آخرین نگارش SQLite، به همراه tokenizer مخصوص یونیکد نیز هست و با اینگونه جستجوهای تمام متنی، مشکلی ندارد:
SELECT rowid, title, text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "آزمایش" ORDER by rank;
توابع کمکی FTS در SQLite برای متمایز سازی عبارات یافت شدهی در متن
فرض کنید میخواهیم واژهی fts5 را جستجو کرده و همچنین در خروجی نهایی، هرجائیکه fts5 قرار دارد، آنرا به صورت bold نمایش دهیم. برای اینکار، تابع توکار highlight قابل استفادهاست. اما اگر در این بین خواستیم فقط قسمت کوتاهی از متن مورد نظر را که به جستجوی ما نزدیک است نمایش دهیم، میتوان از متد توکار snippet استفاده کرد:
SELECT rowid, highlight(Chapters_FTS, title, '<b>', '</b>') as title, snippet(Chapters_FTS, text, '<b>', '</b>', '...', 64) as text, rank FROM Chapters_FTS WHERE Chapters_FTS MATCH "fts5" ORDER BY rank
نکتهی مهم: چون بر اساس نکات قسمت قبل، متنی که به Chapters_FTS ارسال میشود، نرمال سازی شدهاست، متدهای فوق کارآیی خودشان را از دست میدهند. برای مثال اگر در کوئری فوق، واژهی funny را که به یک رکورد HTML ای اشاره میکند، جستجو کنیم، خروجی زیر را دریافت خواهیم کرد:
خروجی نهایی، چون به جدول اصلی chapters متصل است، اصل متن را بازگشت میدهد، اما چون اطلاعاتی را که به Chapters_FTS ارسال کردهایم، فاقد تگهای HTML هستند، تا خروجی دقیقی حاصل شود، متدهای highlight و snippet دیگر قادر به علامتگذاری خروجی نهایی نبوده و اینکار را باید خودمان به صورت دستی در سمت کلاینت انجام دهیم.
public class MessageHub : Hub { public void NotifyAllClients() { Clients.All.Notify(); } }
static void Main(string[] args) { const string baseAddress = "http://localhost:9000/"; // "http://*:9000/"; using (var webapp = WebApp.Start<Startup>(baseAddress)) { Console.WriteLine("Start app..."); var hubConnection = new HubConnection(baseAddress); IHubProxy messageHubProxy = hubConnection.CreateHubProxy("messageHub"); messageHubProxy.On("notify", () => { Console.WriteLine(); Console.WriteLine("Notified!"); }); hubConnection.Start().Wait(); Console.WriteLine("Start signalr..."); bool dontExit = true; while (dontExit) { var key = Console.ReadKey(); if (key.Key == ConsoleKey.Escape) dontExit = false; messageHubProxy.Invoke("NotifyAllClients"); } } }
public partial class Startup { public void Configuration(IAppBuilder appBuilder) { var hubConfiguration = new HubConfiguration() { EnableDetailedErrors = true }; appBuilder.MapSignalR(hubConfiguration); appBuilder.UseCors(CorsOptions.AllowAll); } }
{"StatusCode: 500, ReasonPhrase: 'Internal Server Error', Version: 1.1, Content: System.Net.Http.StreamContent, Headers:\r\n{\r\n Date: Mon, 27 Oct 2014 09:36:48 GMT\r\n Server: Microsoft-HTTPAPI/2.0\r\n Content-Length: 0\r\n}"}
AppDomain.CurrentDomain.Load(typeof(MessageHub).Assembly.FullName);
class LoadAssemblyHelper { public static void Load(string searchPattern) { var path = Assembly.GetExecutingAssembly().Location; var entityAssemblies = Directory.GetFiles(Path.GetDirectoryName(path), searchPattern: searchPattern); var assemblyNames = entityAssemblies.Select(e => AssemblyName.GetAssemblyName(e)).ToList(); assemblyNames.ToList().ForEach(e => AppDomain.CurrentDomain.Load(e)); } }
static void Main(string[] args) { //AppDomain.CurrentDomain.Load(typeof(MessageHub).Assembly.FullName); //AppDomain.CurrentDomain.Load(typeof(MessageController).Assembly.FullName); LoadAssemblyHelper.Load("myFramework.*.dll"); const string baseAddress = "http://*:9000/"; using (var webapp = WebApp.Start<Startup>(baseAddress)) { ... } }
مدلهای برنامه
using System.Collections.Generic; namespace jQueryMvcSample05.Models { public class Survey { public int Id { set; get; } public string Title { set; get; } public virtual ICollection<SurveyItem> SurveyItems { set; get; } } }
namespace jQueryMvcSample05.Models { public class SurveyItem { public int Id { set; get; } public string Title { set; get; } public int Order { set; get; } //[ForeignKey("SurveyId")] public virtual Survey Survey { set; get; } public int SurveyId { set; get; } } }
تعدادی نظر سنجی به همراه گزینههای آنها تعریف خواهند شد (یک رابطه one-to-many است). سپس توسط افزونه sortable میخواهیم ترتیب قرارگیری گزینههای آنرا مشخص کنیم یا تغییر دهیم.
منبع داده فرضی برنامه
using System.Collections.Generic; using jQueryMvcSample05.Models; namespace jQueryMvcSample05.DataSource { /// <summary> /// یک منبع داده فرضی جهت دموی سادهتر برنامه /// </summary> public static class SurveysDataSource { private static IList<Survey> _surveysCache; static SurveysDataSource() { _surveysCache = createSurveys(); } public static IList<Survey> SystemSurveys { get { return _surveysCache; } } private static IList<Survey> createSurveys() { var results = new List<Survey>(); for (int i = 1; i < 6; i++) { results.Add(new Survey { Id = i, Title = "نظر سنجی " + i, SurveyItems = new List<SurveyItem> { new SurveyItem{ Id = 1, SurveyId = i, Title = "گزینه 1", Order = 1 }, new SurveyItem{ Id = 2, SurveyId = i, Title = "گزینه 2", Order = 2 }, new SurveyItem{ Id = 3, SurveyId = i, Title = "گزینه 3", Order = 3 }, new SurveyItem{ Id = 4, SurveyId = i, Title = "گزینه 4", Order = 4 } } }); } return results; } } }
کدهای کنترلر برنامه
using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Web.Mvc; using System.Web.UI; using jQueryMvcSample05.DataSource; using jQueryMvcSample05.Security; namespace jQueryMvcSample05.Controllers { public class HomeController : Controller { [HttpGet] public ActionResult Index() { var surveysList = SurveysDataSource.SystemSurveys; return View(surveysList); } [HttpPost] [AjaxOnly] [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)] public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items) { if (items == null || items.Length == 0 || surveyId == null) return Content("nok"); updateSurvey(surveyId, items); return Content("ok"); } /// <summary> /// این متد جهت آشنایی با پروسه به روز رسانی ترتیب گزینهها در اینجا قرار گرفته است /// بدیهی است محل قرارگیری آن باید در لایه سرویس برنامه اصلی باشد /// </summary> private static void updateSurvey(int? surveyId, string[] items) { var itemIds = new List<int>(); foreach (var item in items) { itemIds.Add(int.Parse(item.Replace("item-row-", string.Empty))); } var survey = SurveysDataSource.SystemSurveys.FirstOrDefault(x => x.Id == surveyId.Value); if (survey == null) return; int order = 0; foreach (var itemId in itemIds) { order++; var surveyItem = survey.SurveyItems.FirstOrDefault(x => x.Id == itemId); if (surveyItem == null) continue; surveyItem.Order = order; } //todo: call save changes .... } } }
و کدهای View متناظر
@model IList<jQueryMvcSample05.Models.Survey> @{ ViewBag.Title = "Index"; var sortUrl = Url.Action(actionName: "SortItems", controllerName: "Home"); } <h2> نظر سنجیها</h2> @foreach (var survey in Model) { <fieldset> <legend>@survey.Title</legend> <div id="sortable-@survey.Id"> @foreach (var surveyItem in survey.SurveyItems.OrderBy(x => x.Order)) { <div id="item-row-@surveyItem.Id"> <span class="handles">::</span> @surveyItem.Title </div> } </div> </fieldset> } <div> لطفا برای تغییر ترتیب آیتمهای تعریف شده، از امکان کشیدن و رها کردن تعریف شده بر روی آیکونهای :: در کنار هر آیتم استفاده نمائید. </div> @section JavaScript { <script type="text/javascript"> $(document).ready(function () { $('div[id^="sortable"]').sortable({ handle: 'span' }).bind('sortupdate', function (e, ui) { var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id'); var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', ''); var items = []; $('#' + sortableItemId + ' div').each(function () { items.push($(this).attr('id')); }); //alert(items.join('&')); $.ajax({ type: "POST", url: "@sortUrl", data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId }), contentType: "application/json; charset=utf-8", dataType: "json", complete: function (xhr, status) { var data = xhr.responseText; if (xhr.status == 403) { window.location = "/login"; } else if (status === 'error' || !data || data == "nok") { alert('خطایی رخ داده است'); } else { alert('انجام شد'); } } }); }); }); </script> }
در اینجا نیاز بود تا ابتدا کدهای کنترلر و View ارائه شوند، تا بتوان در مورد ارتباطات بین آنها بهتر بحث کرد.
در ابتدای نمایش صفحه Home، رکوردهای نظرسنجیها از منبع داده دریافت شده و به View ارسال میشوند. در View برنامه یک حلقه تشکیل گردیده و این موارد رندر خواهند شد.
هر نظر سنجی با یک div بیرونی که با id مساوی sortable شروع میشود، آغاز گردیده و گزینههای آن نظر سنجی نیز توسط divهایی با id مساوی item-row شروع خواهند گردید. هر کدام از این idها حاوی id رکوردهای متناظر هستند. از این idها در کدهای برنامه جهت یافتن یک نظر سنجی یا یک ردیف مشخص برای به روز رسانی ترتیب آنها استفاده خواهیم کرد.
ادامه کار، به تنظیمات و اعمال افزونه sortable مرتبط میشود. توسط تنظیم ذیل به jQuery اعلام خواهیم کرد، هرجایی یک div با id شروع شده با sortable یافتی، افزونه sortable را به آن متصل کن:
$('div[id^="sortable"]').sortable
var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id'); var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', ''); var items = []; $('#' + sortableItemId + ' div').each(function () { items.push($(this).attr('id')); });
data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId })
public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items)
اطلاعاتی که در اینجا دریافت میشوند در متد updateSurvey مورد استفاده قرار خواهند گرفت. بر اساس surveyId دریافتی، نظرسنجی مرتبط را یافته و سپس به گزینههای آن دست خواهیم یافت. اکنون نوبت به پردازش آرایه items دریافت شده است. این آرایه بر اساس انتخاب کاربر مرتب شده است.
دریافت کدها و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample05.zip
public class IdentityUser : IUser { public IdentityUser(); public IdentityUser(string userName); public virtual ICollection<identityuserclaim> Claims { get; } public virtual string Id { get; set; } public virtual ICollection<identityuserlogin> Logins { get; } public virtual string PasswordHash { get; set; } public virtual ICollection<identityuserrole> Roles { get; } public virtual string SecurityStamp { get; set; } public virtual string UserName { get; set; } }
public class ApplicationUser : IdentityUser { public string Email { get; set; } }
public class RegisterViewModel { [Required] [Display(Name = "User name")] public string UserName { get; set; } [Required] [StringLength(100, ErrorMessage = "The {0} must be at least {2} characters long.", MinimumLength = 6)] [DataType(DataType.Password)] [Display(Name = "Password")] public string Password { get; set; } [DataType(DataType.Password)] [Display(Name = "Confirm password")] [Compare("Password", ErrorMessage = "The password and confirmation password do not match.")] public string ConfirmPassword { get; set; } [Required] [Display(Name = "Email address")] public string Email { get; set; } }
<div class="form-group"> @Html.LabelFor(m => m.Email, new { @class = "col-md-2 control-label" }) <div class="col-md-10"> @Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control" }) </div> </div>
public ActionResult About() { ViewBag.Message = "Your application description page."; UserManager<ApplicationUser> UserManager = new UserManager<ApplicationUser>(new UserStore<ApplicationUser>(new ApplicationDbContext())); var user = UserManager.FindById(User.Identity.GetUserId()); if (user != null) ViewBag.Email = user.Email; else ViewBag.Email = "User not found."; return View(); }