مطالب
الگوی Composite
الگوی Composite یکی دیگر از الگوهای ساختاری می‌باشد که قصد داریم در این مقاله آن را بررسی نماییم.

الگوی Composite در عمل یک Collection Pattern (الگوی مجموعه ای) است. که می‌توان در درون آن ترکیبی از زیر مجموعه‌های مختلف را قرار داد و سپس هر زیر مجموعه را به نوبه خود فراخوانی نمود.به بیان دیگر الگوی Composite به ما کمک می‌کند که در یک ساختار درختی بتوانیم مجموعه ای (Collection ی)،از بخشی از آبجکتهای سلسله مراتبی را نمایش دهیم. این الگو به Client اجازه می‌دهد، که رفتار یکسانی نسبت به یک Collection ی از آبجکتها یا یک آبجکت تنها داشته باشد.

مثالهای متعددی می‌توان از الگوی Composite زد، که در ذیل به چند نمونه از آنها می‌پردازیم:

نمونه اول: همانطور که می‌دانیم یک سازمان از بخشهای مختلفی تشکیل شده است، که بصورت سلسله مراتبی با یکدیگر در ارتباط می‌باشند، چنانچه بخواهیم بخشها و زیر مجموعه‌های تابعه آنها را بصورت آبجکت نگهداری نماییم، یکی از بهترین الگوهای پیشنهاد شده الگوی Composite می‌باشد.

نمونه دوم: در بحث حسابداری،یک حساب کل از چندین حساب معین تشکیل شده است و هر حساب معین نیز از چندین سرفصل حسابداری تشکیل می‌شود. بنابراین برای نگهداری آبجکتهای معین مرتبط به حساب کل، می‌توان آنها را در یک Collection قرار داد. و هر حساب معین را می‌توان،در صورت داشتن چندین سرفصل در مجموعه خود به عنوان یک Collection در نظر گرفت. برای دسترسی به هر حساب معین و سرفصل‌های زیر مجموعه آن نیز می‌توان از الگوی Composite استفاده نمود.

نمونه سوم: یک File System را در نظر بگیرید،که ساختارش از File و Folder تشکیل شده است. و می‌تواند یک ساختار سلسله مراتبی داشته باشد.بطوریکه درون هر Folder می‌تواند یک یا چند File یا Folder قرار گیرد. و در درون Folder‌های زیر مجموعه می‌توان چندین File یا Folder دیگر قرار داد.اگر بخواهیم به عنوان نمونه شکل ساختار درختی File و فولدر را نمایش دهیم بصورت زیر خواهد بود:

در ساختار درختی به Folder شاخه یا Branch گویند، چون می‌تواند زیر شاخه‌های دیگری نیز در خود داشته باشد. و به File برگ یا Leaf گویند.برگ نمی‌تواند زیر مجموعه ای داشته باشد. در واقع برگ (Leaf) بیانگر انتهای یک شاخه می‌باشد.

نمونه آخر:می توان به ساختار منوها در برنامه‌ها اشاره نمود.هر منو می‌تواند شامل چندین زیر منو باشد. و همان زیر منوها می‌توانند از چندین زیر منوی دیگر تشکیل شوند. این ساختار نیز یک ساختار سلسله مراتبی می‌باشد، و برای نگهداری آبجکتهای یک مجموعه می‌توان از الگوی Composite استفاده نمود.

الگوی Composite از سه Component اصلی تشکیل شده است،که یکایک آنها را بررسی می‌کنیم:

  • Component: کلاس پایه ای است که در آن متدها یا Functionality‌های مشترک تعریف می‌گردد. Component می‌تواند یک Abstract Class یا Interface باشد.
  • Leaf : به آبجکتهای گفته می‌شود که هیچ Child ی ندارند. و فقط یک آبجکت مستقل تنها می‌باشد. کلاس Leaf متدهای مشترک تعریف شده در Component  را پیاده سازی می‌کند.اگر مثال File و Folder را بخاطر آورید،File یک آبجکت از نوع Leaf است چون نمی‌تواند هیچ فرزندی داشته باشد و یک آبجکت تنها می‌باشد.
  • Composite: کلاس فوق Collection ی از آبجکتها را در خود نگهداری می‌کند، به عبارتی در Composite می‌توان بخشی از ساختار درختی را قرار داد، که این ساختار می‌تواند ترکیبی از آبجکتهای Leaf و Composite باشد. در مثال File و Folder، یک Folder را می‌توان به عنوان Composite در نظر گرفت،زیرا که یک Folder می‌تواند چندین File یا Folder را در خود جای دهد. در کلاس Composite معمولا متدهایی همچون Add (افزودن Remove،( Child (حذف یک Child) و غیرو... وجود دارد. 
کلاس Leaf و کلاس Composite از کلاس Component ارث بری (Inherit) می‌شوند.
شکل زیر بیانگر الگوی Composite می‌باشد:


توصیف شکل: طبق تعاریف گفته شده، دو کلاس Leaf و Composite از Inherit ،Component شده اند. و Client نیز فقط متد‌های مشترک تعریف شده در Component را مشاهده می‌کند، به عبارتی Client رفتار یکسانی نسبت به Leaf و Composite خواهد داشت.
برای درک بیشتر الگوی Composite مثالی را بررسی می‌کنیم، فرض کنید در کلاس Component متدی به نام Display را تعریف می‌کنیم،بطوریکه نام آبجکت را نمایش دهد.بنابراین خواهیم داشت:
اینترفیسی را برای Component در نظر می‌گیریم، و متد Display را در آن تعریف می‌کنیم:
public interface Icomponent
    {
        void Display(int depth);
    }
در کلاس Leaf، اینترفیس IComponent را پیاده سازی می‌نماییم:
 public class Leaf:Icomponent
    {
        private String name = string.Empty;
        public Leaf(string name)
        {
            this.name = name;
        }

        public void Display(int depth)
        {

            Console.WriteLine(new String('-', depth) + ' ' + name);

        }
    }
در کلاس Composite نیز اینترفیس IComponent را پیاده سازی می‌نماییم، با این تفاوت که متد‌های Add و Remove را نیز در کلاس Composite اضافه می‌کنیم، چون قبلا هم گفته بودیم، Composite در حکم یک Collection می‌باشد، بنابراین می‌بایست قابلیت حذف و اضافه نمود آبجکت در خود را داشته باشد. پیاده سازی متد Display در آن بصورت Recursive (بازگشتی) میباشد. و علتش این است که بتوانیم ساختار سلسله مراتبی را بازیابی نماییم.
 public class Composite:Icomponent
    {
        private List<Icomponent> _children = new List<Icomponent>();
        private String name = String.Empty;

        public Composite(String sname)
        {
            this.name = sname;
        }

        public void Add(Icomponent component)
        {

            _children.Add(component);

        }


        public void Remove(Icomponent component)
        {

            _children.Remove(component);

        }


        public void Display(int depth)
        {

            Console.WriteLine(new String('-', depth) + ' ' + name);



            // Recursively display child nodes

            foreach (Icomponent component in _children)
            {

                component.Display(depth + 2);

            }

        }
    }
در ادامه بوسیله چندین آبجکت Leaf و Composite یک ساختار درختی را ایجاد می‌کنیم.
class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // Create a tree structure

            Composite root = new Composite("root");

            root.Add(new Leaf("Leaf A"));

            root.Add(new Leaf("Leaf B"));



            Composite comp = new Composite("Composite X");

            comp.Add(new Leaf("Leaf XA"));

            comp.Add(new Leaf("Leaf XB"));



            root.Add(comp);

            root.Add(new Leaf("Leaf C"));



            // Add and remove a leaf

            Leaf leaf = new Leaf("Leaf D");

            root.Add(leaf);

            root.Remove(leaf);



            // Recursively display tree

            root.Display(1);

            Console.ReadKey();
        }
    }
در ابتدا یک آبجکت Composite ایجاد می‌کنیم و آن را به عنوان ریشه در نظر گرفته و نام آن را Root قرار می‌دهیم. سپس دو آبجکت LeafA و LeafB را به آن می‌افزاییم، در ادامه آبجکت Composite دیگری به نام Comp ایجاد می‌کنیم، که خود دارای دو فرزند به نامهای LeafXA و LeafXB  می باشد. و سر آخر هم یک آبجکت LeafC ایجاد می‌کنیم.
آبجکت LeafD صرفا جهت نمایش افزودن و حذف کردن آن در یک آبجکت Composite نوشته شده است. برای این که بتوانیم ساختار سلسله مراتبی کد بالا را مشاهده نماییم، متد Root.Display را اجرا می‌کنیم و خروجی آن بصورت زیر خواهد بود:

اگر بخواهیم،شکل درختی آن را تصور کنیم بصورت زیر خواهد بود:


درپایان باید بگویم،که نمونه کد بالا را می‌توان به ساختار File و Folder نیز تعمیم داد، بطوریکه متدهای مشترک بین File و Folder را در اینترفیس IComponent تعریف می‌کنیم و بطور جداگانه در کلاسهای Composite و Leaf پیاده سازی می‌کنیم.
امیدوارم توضیحات داده شده در مورد الگوی Composite مفید واقع شود.

مطالب
کاهش حجم قابل ملاحظه‌ی برنامه‌های Angular با استفاده از RxJS 5.5
Angular 5.x به همراه پشتیبانی از RxJS 5.5.x منتشر شده‌است. RxJS 5.5 نیز به همراه تغییر قابل ملاحظه‌ای در نحوه‌ی import اجزای آن توسط ویژگی جدید lettable operators است. در این مطلب نحوه‌ی ارتقاء برنامه‌های قبلی به این نگارش جدید و همچنین اثر آن‌را بر اندازه‌ی برنامه‌ی نهایی تولید شده، بررسی می‌کنیم.


روش جدید import اجزای RxJS در نگارش 5.5 آن

تغییرات تعاریف عملگرها:
تا پیش از Angular 5 و RxJS 5.5 (و یا Angular CLI versions <1.5.0)، اگر نیاز به عملگری (operator/function) مانند map وجود داشت، روش import آن به صورت زیر بود:
import 'rxjs/add/operator/map';
اما پس از RxJS 5.5 امکان import آن‌ها با روش مخصوص ES 6 میسر شده‌است (به نام جمع operators دقت داشته باشید؛ چون مسیر rxjs/observable نیز وجود دارد):
import { map } from 'rxjs/operators';
بنابراین در این حالت دیگر روش import یکجای این تعاریف در فایلی مانند «rxjs-operators.ts» وجود ندارد و این تعاریف باید به ازای هر فایلی که از آن‌ها استفاده می‌کنند، مانند سایر importهای ES 6 یکبار دیگر مجددا ذکر شوند؛ مانند:
import { map, catchError, tap } from 'rxjs/operators';
در حالت کلی مسیر node_modules/rxjs/operators را برای یافتن متدهای جدید بررسی کنید.

همچنین در این نگارش، Observable بجای rxjs/Rx :
import { Observable } from 'rxjs/Rx';
از rxjs/Observable دریافت می‌شود:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
تا بتوان از قابلیت‌های جدید آن استفاده کرد.

تغییرات تعاریف statics:
برای صدور خطاها بجای throw قبلی:
import 'rxjs/add/observable/throw';

Observable.throw('error');
خواهیم داشت:
import { ErrorObservable } from 'rxjs/observable/ErrorObservable';

ErrorObservable.create('error');

و برای ایجاد تایمر، بجای timer پیشین:
import "rxjs/add/observable/timer";

const timerSource$ = Observable.timer(initialDelay);
خواهیم داشت:
import { timer } from 'rxjs/observable/timer';  

const timerSource$ = timer(initialDelay);
و به طور کلی مسیر node_modules\rxjs\observable را برای یافتن تعاریف static قبلی جستجو کنید.


معرفی lettable operators

Lettable Operators توابعی هستند که یک observable را دریافت و یک observable را بازگشت می‌دهند؛ به آن‌ها pipeable operators هم می‌گویند. از این جهت که در اینجا متد جدید pipe، برای ترکیب چندین تابع عملگر بر روی مقادیر observable توسط آن، ارائه شده‌است.
مزیت این روش این است که pipeable/lettable operators، یک سری تابع محض هستند و اگر مورد استفاده قرار نگیرند، به سادگی توسط سیستم و ابزار ساخت برنامه، از فایل نهایی حذف خواهند شد؛ یا اصطلاحا tree-shakable هست. اما روش پیشین تعریف این عملگرها، tree-shakable نبوده و حتی اگر توسط برنامه مورد استفاده قرار نگیرند، در بسته‌ی نهایی تولید شده، حضور خواهند داشت. Tree-shaking به معنای پروسه‌ی حذف کدهای مرده است. روش جدید استفاده‌ی از importهای ES 6، امکان تشخیص عملگرهای استفاده نشده را توسط ابزارهایی مانند TS-Lint و تنظیمات کامپایلر TypeScript به سادگی میسر می‌کنند و به این ترتیب با حذف متدها و ماژول‌های استفاده نشده، می‌توان به حجم نهایی بسیار کمتری رسید.


روش قبلی تعریف عملگرهای Observable، اصطلاحا Patching نامیده می‌شود. به این معنا که هر متد جدید import شده‌ی در برنامه، به Observable.prototype اصلی اضافه و وصله می‌شود. اما در این روش جدید، تنها متد وصله شده‌ی از پیش موجود، Observable.prototype.pipe است و تمام متدهای دیگر import شده، توابع محض هستند و نه وصله‌ای به Observable.prototype اصلی. زمانیکه وصله‌ای به Observable.prototype متصل می‌شود، دیگر امکان حذف آن توسط ابزارهای ساخت برنامه وجود ندارد (حتی اگر استفاده نشده باشند)؛ اما اگر این متدها به صورت خالص و مجزای از Observable.prototype ارائه شوند، امکان حذف کدهای مرده و استفاده نشده، به سادگی میسر خواهد شد؛ چون توابعی خالص و متکی به خود هستند.

یک نمونه مثال استفاده‌ی از pipeable/lettable operators را در کد زیر مشاهده می‌کنید:
import { from} from 'rxjs/observable/from';
import { map, scan, filter } from 'rxjs/operators';

const source$ = range(1,10);

const sumOfSquaredOddNumbers$ = source$.pipe(
   filter(n => n % 2 !== 0), 
   map(n => n * n),
   scan((acc,s) => acc + s, 0)
);
sumOfSquaredOddNumbers$.subscribe(v => console.log(v));

/*** Output ****/ 
1
10
35
84
165
این مثال، جمع به توان 2 اعداد را در یک بازه‌ی مشخص، محاسبه می‌کند. برای این منظور ابتدا یک منبع Observable توسط متد range ایجاد شده‌است.
در اینجا روش تعریف Observableها نیز تغییر کرده‌است و از متد of جهت کار با تعدادی ورودی مشخص و یا متد range برای کار با بازه‌ای از اعداد، استفاده می‌شود:
import { of } from 'rxjs/observable/of';
import { from } from 'rxjs/observable/from';
import { range } from 'rxjs/observable/range';

const source$ = of(1,2,3);
const rangeSource$ = range(0,5);
سپس توسط متد pipe، ترکیبی از متدهای RxJS را مشاهده می‌کند که بر روی منبع Observable اصلی کار می‌کنند.
متد filter، اعداد فرد بازه را انتخاب می‌کند. متد map این اعداد انتخابی را به توان 2 می‌رساند و سپس متد scan آن‌ها را با هم جمع می‌زند و نتیجه توسط متد pipe به صورت یک Observable دیگر بازگشت داده می‌شود که می‌توان مشترک آن شد و برای مثال خروجی فوق را در console درج کرد.


تغییر نام عملگرهای قبلی RxJS

تا اینجا دریافتیم که هدف اصلی pipeable/lettable operators، عدم معرفی آن‌ها به صورت یک وصله‌ی جدید جدانشدنی از Observable.prototype، به صورت توابع خالص است. اکنون که این عملگرها، تبدیل به متدهای خالص و متکی به خود شده‌اند، نباید با متدهای اصلی جاوا اسکریپت تداخل نام پیدا کنند؛ به همین جهت برای ارتقاء کدهای قدیمی خود، به این تغییر نام‌ها نیاز خواهید داشت: متد do به tap تغییر نام یافته‌است. متد switch شده‌است switchAll. بجای catch اینبار catchError داریم و finally شده‌است finalize.


مثالی از ارتقاء کدهای قدیمی به روش جدید RxJS 5.5

اگر مثال روش قدیمی مبتنی بر وصله کردن Observable.prototype، به صورت زیر باشد:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/operator/map';
import 'rxjs/add/operator/filter';

names = allUserData.
         map(user => user.name).
         filter(name => name);
معادل جدید آن به این صورت تغییر می‌کند:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import { map, filter } from 'rxjs/operators';

names = allUserData.pipe(
   map(user => user.name),
   filter(name => name),
);
زمانیکه تعریف Observable از مسیر rxjs/Observable درخواست می‌شود، به همراه عملگر وصله شده‌ی pipe نیز هست. به همین جهت نیازی به تعریف مجدد آن نیست. پس از آن متدهای map و filter، به داخل pipe منتقل می‌شوند. در این بین نیاز است تغییر نام متدها را که پیشتر نیز ذکر شد، مدنظر داشته باشید.
به عنوان یک مثال تکمیلی، کدهای سری «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular» جهت استفاده‌ی از pipeable/lettable operators به روز رسانی شده‌اند. لیست تغییرات آن‌ها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
- MyViewModel اول مطرح شده: عنوان شد که این مورد نباید استفاده شود.
MyViewModel دوم مطرح شده: این صحیح است و فیلدهایی که در آن مشاهده می‌کنید بر اساس ساختار  View (ایی فرضی جهت توضیح بحث) تعریف شدن و تناظر یک به یک وجود دارد.
- بله ViewModel ساختار فیلدهای تشکیل دهند‌ه‌اش رو (یعنی نحوه تعریف خواص/طراحی خودش رو) از کنترلر نمی‌گیره (بر مبنای ساختار View متناظر تعریف میشه). اما در کنترلر هست که مقدار دهی خواهد شد و نهایتا در اختیار View قرار می‌گیره. بنابراین فرق است بین طراحی ساختار یک کلاس بر اساس Viewایی متناظر و در ادامه نحوه مقدار دهی آن در یک کنترلر و نهایتا ارسال آن به View جهت استفاده. وجود منطق در اینجا یعنی پیاده سازی مستقیم؛ نه اینکه مجاز نیستیم یک نام ترکیبی بر اساس نیاز View تعریف/طراحی کنیم.
همچنین وجود فیلدهای محاسباتی خیلی جزئی با پیاده سازی اندک هیچ ایرادی در ViewModel ندارد و بسیار هم مورد استفاده است. مثلا جمع زدن نام‌ها؛ تبدیل تاریخ، محاسبه درصد مالیات و موارد جزئی از این دست که مستقیما در View صرفا جهت نمایش استفاده می‌شوند. منطق‌ها و پیاده سازی‌های بیش از یک سطر رو به لایه سرویس منتقل، در کنترلر فراخوانی و سپس در وهله سازی ViewModel ازش استفاده کنید.


مطالب
پیاده سازی Password Policy سفارشی توسط ASP.NET Identity
برای فراهم کردن یک تجربه کاربری ایمن‌تر و بهتر، ممکن است بخواهید پیچیدگی password policy را سفارشی سازی کنید. مثلا ممکن است بخواهید حداقل تعداد کاراکتر‌ها را تنظیم کنید، استفاده از چند حروف ویژه را اجباری کنید،  جلوگیری از استفاده نام کاربر در کلمه عبور و غیره. برای اطلاعات بیشتر درباره سیاست‌های کلمه عبور به این لینک مراجعه کنید. بصورت پیش فرض ASP.NET Identity کاربران را وادار می‌کند تا کلمه‌های عبوری بطول حداقل 6 کاراکتر وارد نمایند. در ادامه نحوه افزودن چند خط مشی دیگر را هم بررسی می‌کنیم.

با استفاده از ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی خواهیم ساخت تا از ASP.NET Identity استفاده کند. مواردی که درباره کلمه‌های عبور می‌خواهیم اعمال کنیم در زیر لیست شده اند.

  • تنظیمات پیش فرض باید تغییر کنند تا کلمات عبور حداقل 10 کاراکتر باشند
  • کلمه عبور حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه باید داشته باشد
  • امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیری که ثبت شده وجود ندارد
در آخر اپلیکیشن را اجرا می‌کنیم و عملکرد این قوانین جدید را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد اپلیکیشن جدید

در Visual Studio 2013 اپلیکیشن جدیدی از نوع ASP.NET MVC 4.5 بسازید.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. به قسمت Update بروید و تمام انتشارات جدید را در صورت وجود نصب کنید.

بگذارید تا به روند کلی ایجاد کاربران جدید در اپلیکیشن نگاهی بیاندازیم. این به ما در شناسایی نیازهای جدیدمان کمک می‌کند. در پوشه Controllers فایلی بنام AccountController.cs وجود دارد که حاوی متدهایی برای مدیریت کاربران است.

  • کنترلر Account از کلاس UserManager استفاده می‌کند که در فریم ورک Identity تعریف شده است. این کلاس به نوبه خود از کلاس دیگری بنام UserStore استفاده می‌کند که برای دسترسی و مدیریت داده‌های کاربران استفاده می‌شود. در مثال ما این کلاس از Entity Framework استفاده می‌کند که پیاده سازی پیش فرض است.
  • متد Register POST یک کاربر جدید می‌سازد. متد CreateAsync به طبع متد 'ValidateAsync' را روی خاصیت PasswordValidator فراخوانی می‌کند تا کلمه عبور دریافتی اعتبارسنجی شود.
var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };  
var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
  
if (result.Succeeded)
{
    await SignInAsync(user, isPersistent: false);  
    return RedirectToAction("Index", "Home");
}

در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات ایجاد حساب کاربری، کاربر به سایت وارد می‌شود.


قانون 1: کلمه‌های عبور باید حداقل 10 کاراکتر باشند

بصورت پیش فرض خاصیت PasswordValidator در کلاس UserManager به کلاس MinimumLengthValidator تنظیم شده است، که اطمینان حاصل می‌کند کلمه عبور حداقل 6 کاراکتر باشد. هنگام وهله سازی UserManager می‌توانید این مقدار را تغییر دهید.
  • مقدار حداقل کاراکترهای کلمه عبور به دو شکل می‌تواند تعریف شود. راه اول، تغییر کنترلر Account است. در متد سازنده این کنترلر کلاس UserManager وهله سازی می‌شود، همینجا می‌توانید این تغییر را اعمال کنید. راه دوم، ساختن کلاس جدیدی است که از UserManager ارث بری می‌کند. سپس می‌توان این کلاس را در سطح global تعریف کرد. در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی با نام ApplicationUserManager بسازید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
{
    public ApplicationUserManager(): base(new UserStore<ApplicationUser>(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new MinimumLengthValidator (10);
    }
}

  کلاس UserManager یک نمونه از کلاس IUserStore را دریافت می‌کند که پیاده سازی API‌های مدیریت کاربران است. از آنجا که کلاس UserStore مبتنی بر Entity Framework است، باید آبجکت DbContext را هم پاس دهیم. این کد در واقع همان کدی است که در متد سازنده کنترلر Account وجود دارد.

یک مزیت دیگر این روش این است که می‌توانیم متدهای UserManager را بازنویسی (overwrite) کنیم. برای پیاده سازی نیازمندهای بعدی دقیقا همین کار را خواهیم کرد.


  • حال باید کلاس ApplicationUserManager را در کنترلر Account استفاده کنیم. متد سازنده و خاصیت UserManager را مانند زیر تغییر دهید.
 public AccountController() : this(new ApplicationUserManager())
         {
         }
  
         public AccountController(ApplicationUserManager userManager)
         {
             UserManager = userManager;
         }
         public ApplicationUserManager UserManager { get; private set; }
حالا داریم از کلاس سفارشی جدیدمان استفاده می‌کنیم. این به ما اجازه می‌دهد مراحل بعدی سفارشی سازی را انجام دهیم، بدون آنکه کدهای موجود در کنترلر از کار بیافتند.
  • اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید کاربر محلی جدیدی ثبت نمایید. اگر کلمه عبور وارد شده کمتر از 10 کاراکتر باشد پیغام خطای زیر را دریافت می‌کنید.


قانون 2: کلمه‌های عبور باید حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه داشته باشند

چیزی که در این مرحله نیاز داریم کلاس جدیدی است که اینترفیس IIdentityValidator را پیاده سازی می‌کند. چیزی که ما می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم، وجود اعداد و کاراکترهای ویژه در کلمه عبور است، همچنین طول مجاز هم بررسی می‌شود. نهایتا این قوانین اعتبارسنجی در متد 'ValidateAsync' بکار گرفته خواهند شد.
  • در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی بنام CustomPasswordValidator بسازید و اینترفیس مذکور را پیاده سازی کنید. از آنجا که نوع کلمه عبور رشته (string) است از <IIdentityValidator<string استفاده می‌کنیم.
public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string> 
{  
    public int RequiredLength { get; set; }

    public CustomPasswordValidator(int length)
    {
        RequiredLength = length;
    }
  
    public Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
    {
        if (String.IsNullOrEmpty(item) || item.Length < RequiredLength)
        {
            return Task.FromResult(IdentityResult.Failed(String.Format("Password should be of length {0}",RequiredLength)));
        }
  
    string pattern = @"^(?=.*[0-9])(?=.*[!@#$%^&*])[0-9a-zA-Z!@#$%^&*0-9]{10,}$";
   
    if (!Regex.IsMatch(item, pattern))  
    {
        return Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Password should have one numeral and one special character"));
    }
  
    return Task.FromResult(IdentityResult.Success);
 }


  در متد ValidateAsync بررس می‌کنیم که طول کلمه عبور معتبر و مجاز است یا خیر. سپس با استفاده از یک RegEx وجود کاراکترهای ویژه و اعداد را بررسی می‌کنیم. دقت کنید که regex استفاده شده تست نشده و تنها بعنوان یک مثال باید در نظر گرفته شود.
  • قدم بعدی تعریف این اعتبارسنج سفارشی در کلاس UserManager است. باید مقدار خاصیت PasswordValidator را به این کلاس تنظیم کنیم. به کلاس ApplicationUserManager که پیشتر ساختید بروید و مقدار خاصیت PasswordValidator را به CustomPasswordValidator تغییر دهید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>  
{  
    public ApplicationUserManager() : base(new UserStore<ApplicationUser(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
    }
 }

  هیچ تغییر دیگری در کلاس AccountController لازم نیست. حال سعی کنید کاربر جدید دیگری بسازید، اما اینبار کلمه عبوری وارد کنید که خطای اعتبارسنجی تولید کند. پیغام خطایی مشابه تصویر زیر باید دریافت کنید.


قانون 3: امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیر ثبت شده وجود ندارد

هنگامی که کاربران سیستم، کلمه عبور خود را بازنشانی (reset) می‌کنند یا تغییر می‌دهند، می‌توانیم بررسی کنیم که آیا مجددا از یک کلمه عبور پیشین استفاده کرده اند یا خیر. این بررسی بصورت پیش فرض انجام نمی‌شود، چرا که سیستم Identity تاریخچه کلمه‌های عبور کاربران را ذخیره نمی‌کند. می‌توانیم در اپلیکیشن خود جدول جدیدی بسازیم و تاریخچه کلمات عبور کاربران را در آن ذخیره کنیم. هربار که کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبور خود دارد، مقدار Hash شده را در جدول تاریخچه بررسی میکنیم.
فایل IdentityModels.cs را باز کنید. مانند لیست زیر، کلاس جدیدی بنام 'PreviousPassword' بسازید.
public class PreviousPassword  
{
  
 public PreviousPassword()
 {
    CreateDate = DateTimeOffset.Now;
 }
  
 [Key, Column(Order = 0)]
  
 public string PasswordHash { get; set; }
  
 public DateTimeOffset CreateDate { get; set; }
  
 [Key, Column(Order = 1)]
  
 public string UserId { get; set; }
  
 public virtual ApplicationUser User { get; set; }
  
 }
در این کلاس، فیلد 'Password' مقدار Hash شده کلمه عبور را نگاه میدارد و توسط فیلد 'UserId' رفرنس می‌شود. فیلد 'CreateDate' یک مقدار timestamp ذخیره می‌کند که تاریخ ثبت کلمه عبور را مشخص می‌نماید. توسط این فیلد می‌توانیم تاریخچه کلمات عبور را فیلتر کنیم و مثلا 5 رکورد آخر را بگیریم.

Entity Framework Code First جدول 'PreviousPasswords' را می‌سازد و با استفاده از فیلدهای 'UserId' و 'Password' کلید اصلی (composite primary key) را ایجاد می‌کند. برای اطلاعات بیشتر درباره قرارداهای EF Code First به  این لینک  مراجعه کنید.

  • خاصیت جدیدی به کلاس ApplicationUser اضافه کنید تا لیست آخرین کلمات عبور استفاده شده را نگهداری کند.
public class ApplicationUser : IdentityUser
{
    public ApplicationUser() : base()
    {
        PreviousUserPasswords = new List<PreviousPassword>();
     }

     public virtual IList<PreviousPassword> PreviousUserPasswords { get; set; }
}

 همانطور که پیشتر گفته شد، کلاس UserStore پیاده سازی API‌های لازم برای مدیریت کاربران را در بر می‌گیرد. هنگامی که کاربر برای نخستین بار در سایت ثبت می‌شود باید مقدار Hash کلمه عبورش را در جدول تاریخچه کلمات عبور ذخیره کنیم. از آنجا که UserStore بصورت پیش فرض متدی برای چنین عملیاتی معرفی نمی‌کند، باید یک override تعریف کنیم تا این مراحل را انجام دهیم. پس ابتدا باید کلاس سفارشی جدیدی بسازیم که از UserStore ارث بری کرده و آن را توسعه می‌دهد. سپس از این کلاس سفارشی در ApplicationUserManager بعنوان پیاده سازی پیش فرض UserStore استفاده می‌کنیم. پس کلاس جدیدی در پوشه IdentityExtensions ایجاد کنید.
public class ApplicationUserStore : UserStore<ApplicationUser>
{ 
    public ApplicationUserStore(DbContext context) : base(context)  { }
  
    public override async Task CreateAsync(ApplicationUser user)
    {
        await base.CreateAsync(user);
        await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
    }
  
     public Task AddToPreviousPasswordsAsync(ApplicationUser user, string password)
     {
        user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword() { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
  
        return UpdateAsync(user);
     }
 }

 متد 'AddToPreviousPasswordsAsync' کلمه عبور را در جدول 'PreviousPasswords' ذخیره می‌کند.

هرگاه کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبورش دارد باید این متد را فراخوانی کنیم. API‌های لازم برای این کار در کلاس UserManager تعریف شده اند. باید این متدها را override کنیم و فراخوانی متد مذکور را پیاده کنیم. برای این کار کلاس ApplicationUserManager را باز کنید و متدهای ChangePassword و ResetPassword را بازنویسی کنید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
    {
        private const int PASSWORD_HISTORY_LIMIT = 5;

        public ApplicationUserManager() : base(new ApplicationUserStore(new ApplicationDbContext()))
        {
            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
        }

        public override async Task<IdentityResult> ChangePasswordAsync(string userId, string currentPassword, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ChangePasswordAsync(userId, currentPassword, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        public override async Task<IdentityResult> ResetPasswordAsync(string userId, string token, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ResetPasswordAsync(userId, token, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        private async Task<bool> IsPreviousPassword(string userId, string newPassword)
        {
            var user = await FindByIdAsync(userId);

            if (user.PreviousUserPasswords.OrderByDescending(x => x.CreateDate).
                Select(x => x.PasswordHash).Take(PASSWORD_HISTORY_LIMIT)
                .Where(x => PasswordHasher.VerifyHashedPassword(x, newPassword) != PasswordVerificationResult.Failed).Any())
            {
                return true;
            }

            return false;
        }
    }
فیلد 'PASSWORD_HISTORY_LIMIT' برای دریافت X رکورد از جدول تاریخچه کلمه عبور استفاده می‌شود. همانطور که می‌بینید از متد سازنده کلاس ApplicationUserStore برای گرفتن متد جدیدمان استفاده کرده ایم. هرگاه کاربری سعی می‌کند کلمه عبورش را بازنشانی کند یا تغییر دهد، کلمه عبورش را با 5 کلمه عبور قبلی استفاده شده مقایسه می‌کنیم و بر این اساس مقدار true/false بر می‌گردانیم.

کاربر جدیدی بسازید و به صفحه Manage  بروید. حال سعی کنید کلمه عبور را تغییر دهید و از کلمه عبور فعلی برای مقدار جدید استفاده کنید تا خطای اعتبارسنجی تولید شود. پیغامی مانند تصویر زیر باید دریافت کنید.

سورس کد این مثال را می‌توانید از این لینک دریافت کنید. نام پروژه Identity-PasswordPolicy است، و زیر قسمت Samples/Identity قرار دارد.

مطالب
کاهش پیچیدگی؛ قسمت اول: الگوی مورد خاص (Special Case Pattern)
مهمترین دستاورد  الگوی شیء نال ( Null Object Pattern ) این است که جریان کنترل (branch ) برای شاخه مثبت و منفی یکسان است و هیچگونه انشعاب شرطی بر اساس آزمون‌های null وجود ندارد. شی‌ءهای حقیقی دارای یک سری از رفتار‌ها هستند؛ ولی Null Object معمولا هیچ کاری را انجام نمی‌دهد. 

Null Object دارای هیچگونه اطلاعاتی نیست. اگر ما یک برنامه تجارت داشتیم که در آن درخواست خرید، Null Object را برگرداند، در واقع تمام سر نخ‌هایی را که چرا عملیات با شکست مواجه شد‌ه‌است، کنار می‌گذاریم. آیا این مبلغ در حساب کاربری کاربر کافی نیست و یا آیا آیتمی موجود نیست؟ 

در این مقاله حالت‌هایی را که الگوی طراحی Null Object، قادر به تشخیص آنها نیست را به وسیله الگوی طراحی Special case رفع می‌کنیم.


 الگوی طراحی Special Case 

گاهی از اوقات پیش خواهد آمد که ما تسلیم شده و شیءای را برمی‌گردانیم که خودش نشان دهنده خطاست. اما همه شکست‌ها یکسان نیستند. در ابتدا، کاربر ممکن است واجد شرایط انجام خرید نباشد. اما اگر واجد شرایط باشد، آیتم مورد نظر ممکن است در انبار نباشد. در صورت موجود بودن در انبار، حساب کاربر ممکن است مبلغ کافی نداشته باشد.

بجای برگشت دادن شیء Null در تمام این موارد، ما می‌توانیم نتیجه را اصلاح کنیم و اساسا هر بار یک شیء مختلف را بازگردانیم. اینها هنوز هم نوعی از اشیاء Null هستند؛ ولی اینبار دارای معانی هستند. یکی از انها برای «حساب کاربری ناکافی» است، یکی دیگر برای «سایت در دست تعمیر و نگهداری» است و یا یکی دیگر از آنها «موجود نبودن در انبار» خواهد بود. 

چنین اشیائی به موارد خاص ( Special Case ) اشاره می‌کنند. ما می‌توانیم اشیاء مورد خاص ( Special Case ) را به عنوان نتایج واقعی عملیات بسازیم. فقط اگر تمام بررسی‌های کسب و کار به پایان برسند و عملیات موفقیت آمیز باشد، آنگاه شیء واقعی نتیجه را باز می‌گردانیم.


نمونه‌ای از پیاده سازی موارد خاص

این بخشی از رابط کاربری است که توسط سرویس‌های برنامه کاربردی اجرا می‌شود:

public interface IApplicationServices
{
    ...
    IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName);
}

لایه نمایش انتظار دارد که لایه نرم افزار یک ویو مدل به خصوصی را برای آن تولید کند. در حال حاضر ما یک سناریوی موفقیت آمیز را داریم که در آن ویو مدل شامل اطلاعات واقعی از خرید است و چندین سناریوی شکست. 

 اگرعملیات خرید با هر کدام از شرایط زیر مواجه شود به شکست می‌انجامد:

       1)  سایت در دست تعمیر و نگهداری باشد.

       2)  کاربر ثبت نشده و یا فعال نیست.

       3) آیتمی موجود نیست و یا وجود ندارد.

       4)  موجودی کاربر کم باشد.

 برای هر یک از این موارد یک کلاس خاص را ایجاد می‌کنیم که رابط کاربری IReceiptViewModel را پیاده سازی خواهد کرد. 
public class DownForMaintenance: IReceiptViewModel
{
}
این ویو مدل نشان دهنده این می‌باشد که سایت در دست تعمیر و نگهداری است. در حال حاضر هیچ اطلاعات اضافی همراه آن نیست؛ اما بعدها می‌توانیم بعضی از ویژگی‌های آن را اضافه کنیم. برای مثال زمان برآورد که سایت چه زمانی دوباره باز می‌شود. 
public class InvalidUser: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }

    public InvalidUser(string userName)
    {
        this.UserName = userName;
    }
}
این کلاس برای مواقعی که کاربر وجود نداشته باشد و یا غیر فعال باشد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اینبار شیء مورد خاص (Special case) دارای اطلاعات اضافی مانند نام کاربری که خرید آن شکست خورده است، می‌باشد. 
توجه داشته باشید موارد خاص InvalidUser زمانی تولید می‌شوند که حالت DownForMaintenance را با موفقیت گذرانده باشیم. این دقیقا همان لحظه‌ای است که برنامه ما می‌داند کاربر وارد سیستم شده‌است. 
این قاعده کلی در الگوی طراحی مورد خاص ( Special case ) است. همانطور که از طریق منطق دامنه ( Domain Logic ) پیشرفت می‌کنید، اطلاعات بیشتری جمع آوری می‌شود که هر کدام از آنها برای تولید یک مورد مورد خاص با ارزش‌تر، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
public class OutOfStock: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public OutOfStock(string userName, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
این ویو مدل نشان دهنده این است که آیتمی موجود نیست. اینبار ما نام کاربری و نام آیتم (معتبر) را می‌دانیم. این شیء شامل اطلاعاتی است که آیتم مشخص شده توسط کاربر ثبت شده موجود در انبار موجود نیست. 
public class InsufficientFunds: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public decimal Amount { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public InsufficientFunds(string userName, decimal amount, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.Amount = amount;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
در نهایت، این مدل اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که کاربری خاص، موجودی کافی برای پرداخت اقلام درخواستی را ندارد. بازگشت یک مورد خاص ( Special case) بجای Null Object ساده که حاوی اطلاعات اضافی نیست، به ما اجازه می‌دهد که اطلاعات قابل تامل‌تری را به کاربر بازگشت دهیم.

مثال استفاده از موارد خاص ( Special case)
با این حال ما تعدادی از کلاس‌های مورد خاص را پیاده سازی کرده‌ایم که هر کدام برای سناریوهای منفی در برنامه است. در هر موردی که ما شیء null یا Null را استفاده می‌کردیم وآن را بازگشت می‌دادیم، اکنون دیگر فقط مورد خاص را ایجاد و باز می‌گردانیم.
public class ApplicationServices: IApplicationServices
{
    ...
    public IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName)
    {
        if (IsDownForMaintenance())
            return new DownForMaintenance();
        return this.domain.Purchase(Session.LoggedInUserName, itemName);
    }

    private bool IsDownForMaintenance()
    {
        return File.Exists("maintenance.lock");
    }
}
این پیاده سازی سرویس نرم افزاری است که می‌تواند برای موارد تعمیر و نگهداری در مواردی که برنامه در دست نیست، بازگرداننده شود. در غیر این صورت سرویس برنامه، سرویس  دامین را فراخوانی کرده و شیءای را که آنجا تولید می‌شود، بازگشت می‌دهد. 
در داخل سرویس دامنه، مسائل ممکن است بسیار پیچیده‌تر باشند که در اینجا پیاده سازی شده است:
public class DomainServices: IDomainServices
{
    public IReceiptViewModel Purchase(string userName, string itemName)
    {
        User user = this.userRepository.Find(userName);
        if (user == null)
            return new InvalidUser(userName);

        Account account = this.accountRepository.FindByUser(user);
        return this.Purchase(user, account, itemName);
    }

    private IReceiptViewModel Purchase(User user, Account account, string itemName)
    {
        Product item = this.productRepository.Find(itemName);
        if (item == null)
            return new OutOfStock(user.UserName, itemName);

        ReceiptDto receipt = user.Purchase(item);
        MoneyTransaction transaction = account.Withdraw(receipt.Price);
        if (transaction == null)
            return new InsufficientFunds(user.UserName, receipt.Price, itemName);

        return receipt;
    }
}
در این مورد، اگر در سرویس‌های دامنه، چیزی اشتباه برآورده شود، موارد خاصی را باز می‌گردانند. فقط در پایان اجرا، اگر همه چیز خوب پیش رود، سرویس دامنه یک شیء واقعی را بازگشت خواهد داد.
به این ترتیب زمانیکه کاربر درخواست خریدی را می‌کند، خدمات برنامه و دامنه، اطلاعات و اتفاقات لازم را به لایه نمایش ارسال می‌کنند. اگر خرید با خطا رو به رو شد، لایه نمایش یک شیء را که حاوی تمام داده‌های موجود در مورد دلایل شکست است، دریافت می‌کند. اگر خرید با موفقیت باشد، لایه نمایش یک شیء را دریافت خواهد کرد که قادر به نمایش آن به کاربر خواهد بود.

نتیجه گیری
الگوی طراحی مورد خاص، مکمل ایده الگوی Null Object است. در بسیاری از موارد، Null Object واقعا قابل اجرا نیست؛ زیرا اطلاعاتی را درباره آنکه چرا هیچ خاصیت خاصی تولید نمی‌شود، ارائه نمی‌دهد. special case شیء خاصی است که اطلاعات بیشتری را ارائه می‌دهد.
نتیجه این پیچیدگی در کد این است که تماس گیرنده مجبور به انجام if-then-else بر اساس اینکه آیا شیء null یا غیر null است، دیگر نیست. رفرنس‌ها همیشه غیر Null خواهند بود. تنها تفاوت قابل ملاحظه‌ای که بین الگوهای Null Object و Special case وجود دارد این است که الگوی خاص ( Special Case) رفتارهای پیچیده‌تری را از خود نشان می‌دهد. از این رو، الگوی مورد خاص را می‌توان به سناریوهای پیچیده‌تری اعمال کرد که تماس گیرنده را از منطق if-then-else محافظت می‌کند. 
مطالب
ایجاد چارت سازمانی تحت وب #4 - آخر
نما : Layout
در یک نمودار یا چارت سازمانی در حد امکان شاخه‌ها همواره در کنار هم و جمع و جور رسم میشوند. در مثال زیر نود u-Node 1 و u-Node 3 دارای زیر شاخه نبوده ، بنابراین نیازی به فضای زیرین جهت نمایش ندارند. جهت مشاهده این فضا میتوانید خط مشخص شده در کد را فعال نمائید و تفاوت فضای مورد نیاز و ایجاد شده را ببینید.
دو درخت نمودار متفاوت در کنار هم رسم شده اند. هیچ همپوشانی بین درختان رسم شده وجود ندارد ( بنابراین نود Root 2 روی نود u-Node 3  رسم نشده است.


var o = new orgChart();

o.addNode( 0, '', '', 'Root 1');
o.addNode( 1,  0, 'u', 'u-Node 1');
o.addNode( 2,  0, 'u', 'u-Node 2');
o.addNode( 3,  0, 'u', 'u-Node 3');
o.addNode( 4,  0, 'u', 'u-Node 4');
//میتوانید خط زیر را فعال نمائید تا تفاوت فضای ایجاد شده و مورد نیاز را مشاهده نمائید.
 //o.addNode( 9, 3, 'u', 'EXTRA', 0, '', '#CC0000', '#FF0000'); o.addNode(11, 2, 'l', 'l-Node'); o.addNode(12, 2, 'u', 'u-Node'); o.addNode(13, 2, 'u', 'u-Node'); o.addNode(14, 2, 'r', 'r-Node'); o.addNode(20, 4, 'l', 'l-Node'); o.addNode(21, '', '', 'Root 2'); o.drawChart('c_layout');
یک مثال کامل :
نمونه زیر یک مثال کامل میباشد. انواع اتصالهای تو در تو چندگانه در این نمونه استفاده شده است .


این هم کد نمونه فوق :

var o = new orgChart();

o.setFont('Arial', 18);
o.addNode( 0, '', '', 'President', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode('',  0, 'l', 'Control');
o.addNode('',  0, 'l', 'Secretary');
o.addNode('',  0, 'l', 'Marketing');
o.addNode('',  0, 'l', 'Human resources');

o.setColor('#99CC99', '#CCFFCC');
o.addNode(12,  0, 'r', 'Facility');
o.addNode('', 12, 'r', 'IT');
o.addNode('', 12, 'r', 'Resource planning');

o.setFont('Arial', 18);
o.setColor('#CCCC66', '#FFFF99');
o.addNode(20,  0, 'u', 'Projects', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode('', 20, 'r', 'Management');
o.addNode('', 20, 'r', 'Finance');
o.addNode('', 20, 'l', 'Development');
o.addNode('', 20, 'l', 'Maintenance');
o.addNode('', 20, 'l', 'Specials');

o.setColor('#CC4950', '#FF7C80');
o.setFont('Arial', 18);
o.addNode(30,  0, 'u', 'Specials', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode(31, 30, 'l', 'Management');
o.addNode('', 30, 'l', 'Communication');
o.addNode(33, 30, 'r', 'Development');
o.addNode(34, 33, 'r', 'Maintenance');
o.addNode('', 33, 'r', 'Special A');
o.addNode('', 33, 'r', 'Special B');
o.addNode('', 33, 'r', 'Advice');
o.addNode('', 30, 'l', 'Taskforce');

o.setColor('#CC9966', '#FFCC99');
o.setFont('Arial', 18);
o.addNode(40,  0, 'u', 'Programming', 1);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode(41, 40, 'l', 'Management');
o.addNode(42, 40, 'l', 'Finance');
o.addNode('', 40, 'r', 'Assessment');
o.addNode('', 40, 'r', 'Coding team');
o.addNode('', 40, 'r', 'Quality control');

o.drawChart('c_ex1', '', true);
اضافه کردن تصویر به نودها :
شما میتوانید به نودها تصویر دلخواه خود را نیز اضافه نمائید. تصاویر بصورت عمودی قرار خواهند گرفت و در صورتی که بزرگ باشند تغییر اندازه خواهند داد. ( فراخوانی تابع setSize قبل از اضافه کردن عکس در این مثال )

کدهای مثال فوق :

var o = new orgChart();

o.setSize(120, 60);

o.setFont('Arial', 18);
o.addNode( 1, '', '', 'Icon smiley', 0, '', '', '', '', 'pic/smiley.gif');
o.addNode( 2, '', '', 'This is a tree', 0, '', '', '', '', 'pic/tree.jpg');
o.addNode( 3, 2, 'u', 'This is a tree');
o.addNode( 4, '', '', 'Right Top smiley', 0, '', '', '', '', 'pic/smiley.gif', 'rt');
o.addNode( 5, '', '', 'Center bottom smiley', 0, '', '', '', '', 'pic/smiley.gif', 'cb');

o.drawChart('c_img');

یک مثال دیگر از استفاده تصاویر در چارت :


var o = new orgChart();

o.setSize(60, 110);

o.setFont('Arial', 12);
o.addNode( 1, '', '', 'Hominidae');
o.addNode( 10, 1, 'l', 'Hominidae');
o.addNode( 11, 10, 'l', 'Hominini');
o.addNode( 12, 10, 'r', 'Gorillini');
o.addNode( 20, 1, 'r', 'Ponginae');
o.addNode( '', 11, '', 'Homo Sapiens', '', '', '', '', '', 'pic/homo.jpg', 'ct');
o.addNode( '', 11, '', 'Pan', '', '', '', '', '', 'pic/pan.jpg', 'ct');
o.addNode( '', 12, '', 'Gorilla', '', '', '', '', '', 'pic/gorilla.jpg', 'ct');
o.addNode( '', 20, '', 'Pongo', '', '', '', '', '', 'pic/pongo.jpg', 'ct');

o.drawChart('c_img2', 'c');
تبدیل تصویر از فرمت jpg به تصویر با فرمت png :
عدم امکان استفاده از مرورگر IE تا نسخه 8 ، چرا که IE  هیچ پشتیبانی از toDataURL در excanvas.js  را انجام نمیدهد.
شما میتوانید از توابع استاندارد canvas در جهت تبدیل محتویات canvas به تصویر استاتیک استفاده نمائید. برای اینکه بتوانید این کار را تست نمائید باید کد ذیل را در همان صفحه ای که کد ( یک مثال کامل ) را استفاده کردید درج نمائید و در این صورت با کلیک بر روی لینک اول میتوانید یک تصویر با فرمت png در یک صفحه جدید از نمودار خود بدست بیاورید و یا با کلیک بر روی لینک دوم یک تصویر را دانلود نمائید.
<script type="text/javascript">
function openAsPng(id){
        window.open(document.getElementById(id).toDataURL("image/png"));
}
function saveAsPng(id){
var img = document.getElementById(id).toDataURL("image/png");
        document.location.href = img.replace("image/png", "image/octet-stream");
}
</script>

<a href = "javascript:openAsPng('c_ex1');">Click here to open the image as png in a new window</a><BR>
<a href = "javascript:saveAsPng('c_ex1');">Click here to save the image as png</a><BR>

نمایش چارت فقط بصورت یک تصویر :

برای اینکه بتوانید یک چارت ایجاد شده از این روش را فقط بصورت یک تصویر نمایش دهید باید عمل تبدیل به عکس را بلافاصله پس از رسم نمودار در canvas انجام دهید بدین صورت که در کد ذیل مشاهده مینمائید:
<canvas id="c_pngchart" width="1" height="1">Your browser does not support canvas!</canvas>

<img id="pngchart">
<script type="text/javascript">
var o = new orgChart();
o.addNode(0, '', '', 'Root');
o.addNode(1, 0, 'u', 'u-Node 1');
o.addNode(2, 0, 'u', 'u-Node 2');
o.drawChart('c_pngchart', '', true);
var canvas = document.getElementById('c_pngchart');
document.getElementById("pngchart").src = canvas.toDataURL("image/png");
// The html keyword "hidden" doesn't work in IE, so resize the canvas to NUL
canvas.height = 0;
canvas.width = 0;
</script>

همه لینکهایی که در نودها ایجاد شده است غیرفعال شده و از کار می‌افتند. بنابراین برای انجام این کار ،یک المنت تصویر در صفحه خود ایجاد ، نمودار را در canvas رسم نموده ، نمودار را به تصویر تبدیل نموده و آن را به المنت تصویر مقید میکنیم و در آخر canvas مخفی میکنیم. برای این منظور از کلید واژه hidden  استفاده میکنیم که در IE این کلمه باز قابل شناسایی نبوده و باید از روش تخصیص اندازه طول و عرض صفر 0 استفاده شود یعنی width=0 , height=0

تصویر فوق ایجاد شده کد مورد نظر میباشد.

تغییر اندازه پویا :
اگر بخواهید بصورت پویا اندازه canvas را تغییر دهید ، نمودار شما ناپدید میشود و پس از تغییر اندازه ، نمودار پاک خواهد شد.
برای رسم نمودار باید دوباره از توابع drawChart() یا redrawChart()   استفاده نمائید.
برای رسم نودها نیازی به تعریف دوباره آنها نمیباشد ( مخصوصا در مثالی که در این صفحه برای شما ارائه شده است )
تابع ()drowChart تمامی نودها را در زمان رسم دوباره جاگذاری میکند ، در صورتی که اگر شما میدانید چارت شما به غیر از اندازه هیچ تغییر دیگری نداشته میتوانید با فراخوانی تابع redrawChart  یک کپی از همان چارت را که در حافظه canvas وجود دارد را رسم نمائید.
از تمامی دوستان خوبم تشکر میکنم که این مطلب را دنبال نمودند . ما را از نظرات خوب و سازنده خود بی نصیب نفرمائید.

مطالب
مهاجرت داده عضویت و پروفایل از Universal Providers به ASP.NET Identity
در این مقاله مهاجرت داده‌های سیستم عضویت، نقش‌ها و پروفایل‌های کاربران که توسط Universal Providers ساخته شده اند به مدل ASP.NET Identity را بررسی می‌کنیم. رویکردی که در این مقاله استفاده شده و قدم‌های لازمی که توضیح داده شده اند، برای اپلیکیشنی که با SQL Membership کار می‌کند هم می‌توانند کارساز باشند.

با انتشار Visual Studio 2013، تیم ASP.NET سیستم جدیدی با نام ASP.NET Identity معرفی کردند. می‌توانید  در این لینک  بیشتر درباره این انتشار بخوانید. 

در ادامه مقاله قبلی تحت عنوان  مهاجرت از SQL Membership به ASP.NET Identity ، در این پست به مهاجرت داده‌های یک اپلیکیشن که از مدل Providers برای مدیریت اطلاعات کاربران، نقش‌ها و پروفایل‌ها استفاده می‌کند به مدل جدید ASP.NET Identity می‌پردازیم. تمرکز این مقاله اساسا روی مهاجرت داده‌های پروفایل کاربران خواهد بود، تا بتوان به سرعت از آنها در اپلیکیشن استفاده کرد. مهاجرت داده‌های عضویت و نقش ها، شبیه پروسه مهاجرت SQL Membership است. رویکردی که در ادامه برای مهاجرت داده پروفایل‌ها دنبال شده است، می‌تواند برای اپلیکیشنی با SQL Membership نیز استفاده شود.

بعنوان یک مثال، با اپلیکیشن وبی شروع می‌کنیم که توسط Visual Studio 2012 ساخته شده و از مدل Providers استفاده می‌کند. پس از آن یک سری کد برای مدیریت پروفایل ها، ثبت نام کاربران، افزودن اطلاعات پروفایل به کاربران و مهاجرت الگوی دیتابیس می‌نویسیم و نهایتا اپلیکیشن را بروز رسانی می‌کنیم تا برای استفاده از سیستم Identity برای مدیریت کاربران و نقش‌ها آماده باشد. و بعنوان یک تست، کاربرانی که قبلا توسط Universal Providers ساخته شده اند باید بتوانند به سایت وارد شوند، و کاربران جدید هم باید قادر به ثبت نام در سایت باشند.

سورس کد کامل این مثال را می‌توانید از  این لینک  دریافت کنید.



خلاصه مهاجرت داده پروفایل ها

قبل از آنکه با مهاجرت‌ها شروع کنیم، بگذارید تا نگاهی به تجربه مان از ذخیره اطلاعات پروفایل‌ها در مدل Providers بیاندازیم. اطلاعات پروفایل کاربران یک اپلیکیشن به طرق مختلفی می‌تواند ذخیره شود. یکی از رایج‌ترین این راه ها، استفاده از تامین کننده‌های پیش فرضی است که بهمراه Universal Providers منتشر شدند. بدین منظور انجام مراحل زیر لازم است
  1. کلاس جدیدی بسازید که دارای خواصی برای ذخیره اطلاعات پروفایل است.
  2. کلاس جدیدی بسازید که از 'ProfileBase' ارث بری می‌کند و متدهای لازم برای دریافت پروفایل کاربران را پیاده سازی می‌کند.
  3. استفاده از تامین کننده‌های پیش فرض را، در فایل web.config فعال کنید. و کلاسی که در مرحله 2 ساختید را بعنوان کلاس پیش فرض برای خواندن اطلاعات پروفایل معرفی کنید.


اطلاعات پروفایل‌ها بصورت serialized xml و binary در جدول 'Profiles' ذخیره می‌شوند.


پس از آنکه به سیستم ASP.NET Identity مهاجرت کردیم، اطلاعات پروفایل  deserialized شده و در قالب خواص کلاس User ذخیره می‌شوند. هر خاصیت، بعدا می‌تواند به  یک ستون در دیتابیس متصل شود. مزیت بدست آمده این است که مستقیما از کلاس User به اطلاعات پروفایل دسترسی داریم. ناگفته نماند که دیگر داده‌ها serialize/deserialize هم نمی‌شوند.


شروع به کار

در Visual Studio 2012 پروژه جدیدی از نوع ASP.NET 4.5 Web Forms application بسازید. مثال جاری از یک قالب Web Forms استفاده می‌کند، اما می‌توانید از یک قالب MVC هم استفاده کنید.

پوشه جدیدی با نام 'Models' بسازید تا اطلاعات پروفایل را در آن قرار دهیم.

بعنوان یک مثال، بگذارید تا تاریخ تولد کاربر، شهر سکونت، قد و وزن او را در پروفایلش ذخیره کنیم. قد و وزن بصورت یک کلاس سفارشی (custom class) بنام 'PersonalStats' ذخیره می‌شوند. برای ذخیره و بازیابی پروفایل ها، به کلاسی احتیاج داریم که 'ProfileBase' را ارث بری می‌کند. پس کلاس جدیدی با نام 'AppProfile' بسازید.

public class ProfileInfo
{
    public ProfileInfo()
    {
        UserStats = new PersonalStats();
    }
    public DateTime? DateOfBirth { get; set; }
    public PersonalStats UserStats { get; set; }
    public string City { get; set; }
}

public class PersonalStats
{
    public int? Weight { get; set; }
    public int? Height { get; set; }
}

public class AppProfile : ProfileBase
{
    public ProfileInfo ProfileInfo
    {
        get { return (ProfileInfo)GetPropertyValue("ProfileInfo"); }
    }
    public static AppProfile GetProfile()
    {
        return (AppProfile)HttpContext.Current.Profile;
    }
    public static AppProfile GetProfile(string userName)
    {
        return (AppProfile)Create(userName);
    }
}

پروفایل را در فایل web.config خود فعال کنید. نام کلاسی را که در مرحله قبل ساختید، بعنوان کلاس پیش فرض برای ذخیره و بازیابی پروفایل‌ها معرفی کنید.

<profile defaultProvider="DefaultProfileProvider" enabled="true"
    inherits="UniversalProviders_ProfileMigrations.Models.AppProfile">
  <providers>
    .....
  </providers>
</profile>

برای دریافت اطلاعات پروفایل از کاربر، فرم وب جدیدی در پوشه Account بسازید و آنرا 'AddProfileData.aspx' نامگذاری کنید.

<h2> Add Profile Data for <%# User.Identity.Name %></h2>
<asp:Label Text="" ID="Result" runat="server" />
<div>
    Date of Birth:
    <asp:TextBox runat="server" ID="DateOfBirth"/>
</div>
<div>
    Weight:
    <asp:TextBox runat="server" ID="Weight"/>
</div>
<div>
    Height:
    <asp:TextBox runat="server" ID="Height"/>
</div>
<div>
    City:
    <asp:TextBox runat="server" ID="City"/>
</div>
<div>
    <asp:Button Text="Add Profile" ID="Add" OnClick="Add_Click" runat="server" />
</div>

کد زیر را هم به فایل code-behind اضافه کنید.

protected void Add_Click(object sender, EventArgs e)
{
    AppProfile profile = AppProfile.GetProfile(User.Identity.Name);
    profile.ProfileInfo.DateOfBirth = DateTime.Parse(DateOfBirth.Text);
    profile.ProfileInfo.UserStats.Weight = Int32.Parse(Weight.Text);
    profile.ProfileInfo.UserStats.Height = Int32.Parse(Height.Text);
    profile.ProfileInfo.City = City.Text;
    profile.Save();
}

دقت کنید که فضای نامی که کلاس AppProfile در آن قرار دارد را وارد کرده باشید.

اپلیکیشن را اجرا کنید و کاربر جدیدی با نام 'olduser' بسازید. به صفحه جدید 'AddProfileData' بروید و اطلاعات پروفایل کاربر را وارد کنید.

با استفاده از پنجره Server Explorer می‌توانید تایید کنید که اطلاعات پروفایل با فرمت xml در جدول 'Profiles' ذخیره می‌شوند.

مهاجرت الگوی دیتابیس

برای اینکه دیتابیس فعلی بتواند با سیستم ASP.NET Identity کار کند، باید الگوی ASP.NET Identity را بروز رسانی کنیم تا فیلدهای جدیدی که اضافه کردیم را هم در نظر بگیرد. این کار می‌تواند توسط اسکریپت‌های SQL انجام شود، باید جداول جدیدی بسازیم و اطلاعات موجود را به آنها انتقال دهیم. در پنجره 'Server Explorer' گره 'DefaultConnection' را باز کنید تا جداول لیست شوند. روی Tables کلیک راست کنید و 'New Query' را انتخاب کنید.

اسکریپت مورد نیاز را از آدرس https://raw.github.com/suhasj/UniversalProviders-Identity-Migrations/master/Migration.txt دریافت کرده و آن را اجرا کنید. اگر اتصال خود به دیتابیس را تازه کنید خواهید دید که جداول جدیدی اضافه شده اند. می‌توانید داده‌های این جداول را بررسی کنید تا ببینید چگونه اطلاعات منتقل شده اند.

مهاجرت اپلیکیشن برای استفاده از ASP.NET Identity

پکیج‌های مورد نیاز برای ASP.NET Identity را نصب کنید:
  • Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
  • Microsoft.AspNet.Identity.Owin
  • Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
  • Microsoft.Owin.Security.Facebook
  • Microsoft.Owin.Security.Google
  • Microsoft.Owin.Security.MicrosoftAccount
  • Microsoft.Owin.Security.Twitter
اطلاعات بیشتری درباره مدیریت پکیج‌های NuGet از اینجا قابل دسترسی هستند.

برای اینکه بتوانیم از الگوی جاری دیتابیس استفاده کنیم، ابتدا باید مدل‌های لازم ASP.NET Identity را تعریف کنیم تا موجودیت‌های دیتابیس را Map کنیم. طبق قرارداد سیستم Identity کلاس‌های مدل یا باید اینترفیس‌های تعریف شده در Identity.Core dll را پیاده سازی کنند، یا می‌توانند پیاده سازی‌های پیش فرضی را که در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند گسترش دهند. ما برای نقش ها، اطلاعات ورود کاربران و claim‌ها از پیاده سازی‌های پیش فرض استفاده خواهیم کرد. نیاز به استفاده از یک کلاس سفارشی User داریم. پوشه جدیدی در پروژه با نام 'IdentityModels' بسازید. کلاسی با نام 'User' در این پوشه بسازید و کد آن را با لیست زیر تطابق دهید.
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using UniversalProviders_ProfileMigrations.Models;

namespace UniversalProviders_Identity_Migrations
{
    public class User : IdentityUser
    {
        public User()
        {
            CreateDate = DateTime.UtcNow;
            IsApproved = false;
            LastLoginDate = DateTime.UtcNow;
            LastActivityDate = DateTime.UtcNow;
            LastPasswordChangedDate = DateTime.UtcNow;
            Profile = new ProfileInfo();
        }

        public System.Guid ApplicationId { get; set; }
        public bool IsAnonymous { get; set; }
        public System.DateTime? LastActivityDate { get; set; }
        public string Email { get; set; }
        public string PasswordQuestion { get; set; }
        public string PasswordAnswer { get; set; }
        public bool IsApproved { get; set; }
        public bool IsLockedOut { get; set; }
        public System.DateTime? CreateDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastLoginDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastPasswordChangedDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastLockoutDate { get; set; }
        public int FailedPasswordAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime? FailedPasswordAttemptWindowStart { get; set; }
        public int FailedPasswordAnswerAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime? FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart { get; set; }
        public string Comment { get; set; }
        public ProfileInfo Profile { get; set; }
    }
}
دقت کنید که 'ProfileInfo' حالا بعنوان یک خاصیت روی کلاس User تعریف شده است. بنابراین می‌توانیم مستقیما از کلاس کاربر با اطلاعات پروفایل کار کنیم.

محتویات پوشه‌های IdentityModels  و IdentityAccount  را از آدرس  https://github.com/suhasj/UniversalProviders-Identity-Migrations/tree/master/UniversalProviders-Identity-Migrations  دریافت و کپی کنید. این فایل‌ها مابقی مدل ها، و صفحاتی برای مدیریت کاربران و نقش‌ها در سیستم جدید ASP.NET Identity هستند.


انتقال داده پروفایل‌ها به جداول جدید

همانطور که گفته شد ابتدا باید داده‌های پروفایل را deserialize کرده و از فرمت xml خارج کنیم، سپس آنها را در ستون‌های جدول AspNetUsers ذخیره کنیم. ستون‌های جدید در مرحله قبل به دیتابیس اضافه شدند، پس تنها کاری که باقی مانده پر کردن این ستون‌ها با داده‌های ضروری است. بدین منظور ما از یک اپلیکیشن کنسول استفاده می‌کنیم که تنها یک بار اجرا خواهد شد، و ستون‌های جدید را با داده‌های لازم پر می‌کند.

در solution جاری یک پروژه اپلیکیشن کنسول بسازید.

آخرین نسخه پکیج Entity Framework را نصب کنید. همچنین یک رفرنس به اپلیکیشن وب پروژه بدهید (کلیک راست روی پروژه و گزینه 'Add Reference').

کد زیر را در کلاس Program.cs وارد کنید. این قطعه کد پروفایل تک تک کاربران را می‌خواند و در قالب 'ProfileInfo' آنها را serialize می‌کند و در دیتابیس ذخیره می‌کند.

public class Program
{
    var dbContext = new ApplicationDbContext();
    foreach (var profile in dbContext.Profiles)
    {
        var stringId = profile.UserId.ToString();
        var user = dbContext.Users.Where(x => x.Id == stringId).FirstOrDefault();
        Console.WriteLine("Adding Profile for user:" + user.UserName);
        var serializer = new XmlSerializer(typeof(ProfileInfo));
        var stringReader = new StringReader(profile.PropertyValueStrings);
        var profileData = serializer.Deserialize(stringReader) as ProfileInfo;
        if (profileData == null)
        {
            Console.WriteLine("Profile data deserialization error for user:" + user.UserName);
        }
        else
        {
            user.Profile = profileData;
        }
    }
    dbContext.SaveChanges();
}

برخی از مدل‌های استفاده شده در پوشه 'IdentityModels' تعریف شده اند که در پروژه اپلیکیشن وبمان قرار دارند، بنابراین افزودن فضاهای نام مورد نیاز فراموش نشود.


کد بالا روی دیتابیسی که در پوشه App_Data وجود دارد کار می‌کند، این دیتابیس در مراحل قبلی در اپلیکیشن وب پروژه ایجاد شد. برای اینکه این دیتابیس را رفرنس کنیم باید رشته اتصال فایل app.config اپلیکیشن کنسول را بروز رسانی کنید. از همان رشته اتصال web.config در اپلیکیشن وب پروژه استفاده کنید. همچنین آدرس فیزیکی کامل را در خاصیت 'AttachDbFilename' وارد کنید.


یک Command Prompt باز کنید و به پوشه bin اپلیکیشن کنسول بالا بروید. فایل اجرایی را اجرا کنید و نتیجه را مانند تصویر زیر بررسی کنید.

در پنجره Server Explorer جدول 'AspNetUsers' را باز کنید. حال ستون‌های این جدول باید خواص کلاس مدل را منعکس کنند.


کارایی سیستم را تایید کنید

با استفاده از صفحات جدیدی که برای کار با ASP.NET Identity پیاده سازی شده اند سیستم را تست کنید. با کاربران قدیمی که در دیتابیس قبلی وجود دارند وارد شوید. کاربران باید با همان اطلاعات پیشین بتوانند وارد سیستم شوند. مابقی قابلیت‌ها را هم بررسی کنید. مثلا افزودن OAuth، ثبت کاربر جدید، تغییر کلمه عبور، افزودن نقش ها، تخصیص کاربران به نقش‌ها و غیره.

داده‌های پروفایل کاربران قدیمی و جدید همگی باید در جدول کاربران ذخیره شده و بازیابی شوند. جدول قبلی دیگر نباید رفرنس شود.
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت سوم - روش اتصال Redux به برنامه‌های React
پس از بررسی ساختار کتابخانه‌ی Redux به صورت مستقل و متکی به خود، اکنون در این قسمت، نحوه‌ی اتصال آن‌را به برنامه‌های React بررسی می‌کنیم.


نصب پیشنیازها

می‌توان همانند قسمت قبل، تمام کارها را با کتابخانه‌ی redux انجام داد و یا می‌توان قسمت به روز رسانی UI آن‌را و همچنین مدیریت state را به کتابخانه‌ی ساده کننده‌ی دیگری به نام react-redux واگذار کرد. به همین جهت در ادامه‌ی همان برنامه‌ی قسمت قبل، دو کتابخانه‌ی redux و همچنین react-redux را به همراه types آن نصب می‌کنیم (نصب types، سبب ارائه‌ی intellisense بهتری در VSCode می‌شود؛ حتی اگر نخواهیم با TypeScript کار کنیم).
برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستورات زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save redux react-redux
> npm install --save-dev @types/react-redux
به علاوه در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.


معرفی ساختار ابتدایی برنامه

برنامه‌ای را که در این قسمت بررسی می‌کنیم، ساختار بسیار ساده‌ای را داشته و به همراه دو دکمه‌ی افزایش و کاهش مقدار یک شمارشگر است؛ به همراه دکمه‌ی برای به حالت اول در آوردن آن. هدف اصلی دنبال شده‌ی در اینجا نیز نحوه‌ی برپایی redux و همچنین react-redux و اتصال آن‌ها به برنامه‌ی React جاری است:


به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید src\components\counter.jsx را به نحو زیر تشکیل می‌دهیم تا markup ابتدایی فوق را به همراه سه دکمه و یک span، برای نمایش مقدار شمارشگر، رندر کند:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">0</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm">+</button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
سپس المان آن‌را جهت نمایش در برنامه، به فایل src\App.js اضافه می‌کنیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import Counter from "./components/counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <Counter />
    </main>
  );
}

export default App;


پوشه بندی مخصوص برنامه‌های مبتنی بر Redux


هدف ما در ادامه ایجاد یک store مخصوص redux است و سپس اتصال آن به کامپوننت شمارشگر برنامه. به همین جهت نیاز به 4 پوشه‌ی جدید، برای مدیریت بهتر برنامه خواهیم داشت:
- پوشه constants: برای اینکه نام رشته‌ای نوع اکشن‌های مختلف را بتوانیم در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کنیم، بهتر است فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و این ثوابت را داخل آن export کنیم.
- پوشه‌ی actions: در فایل جدید src\actions\index.js، تمام متدهای ایجاد کننده‌ی شیء خاص action، که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، قرار می‌گیرند. نمونه‌ی آن، متد createAddAction قسمت قبل است.
- پوشه‌ی reducers: تمام توابع reducer برنامه را در فایل‌های مجزایی در پوشه‌ی reducers قرار می‌دهیم. سپس در فایل src\reducers\index.js با استفاده از متد combineReducer آن‌ها را یکی کرده و به متد createStore ارسال می‌کنیم.
- پوشه‌ی containers: این پوشه جائی است که کار فراخوانی متد connect کتابخانه‌ی react-redux به ازای هر کامپوننت استفاده کننده‌ی از redux store، صورت می‌گیرد.

این موارد را با جزئیات بیشتری در ادامه بررسی می‌کنیم.



ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی افزودن مقدار

می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ی +، مقدار شمارشگر افزایش یابد. به همین جهت نیاز به یک نام وجود دارد تا در تابع Reducer متناظر و قسمت‌های دیگر برنامه، بتوان بر اساس آن، این اکشن خاص را شناسایی کرد و سپس عکس العمل نشان داد. به همین جهت فایل جدید src\constants\ActionTypes.js را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
export const Increment = "Increment";
البته هرچند مرسوم است نام و مقدار این نوع ثوابت را تشکیل شده‌ی از حروف بزرگ، معرفی کنند ولی این موضوع اختیاری است.


ایجاد متد Action Creator

در قسمت قبل مشاهده کردیم که شیء ارسالی به یک reducer از طریق dispatch یک action خاص، دارای فرمت ویژه‌ی زیر است:
{
    type: "ADD",
    payload: {
      amount // = amount: amount
    },
    meta: {}
}
به همین جهت برای نظم بخشیدن به تعریف این نوع اشیاء و یک‌دست سازی آن‌ها، فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

export const incrementValue = () => ({ type: types.Increment });
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این متد، فعلا فقط نام رشته‌ای نوع این اکشن، بیشتر مدنظر است تا بر اساس action.type رسیده در reducer متناظر با آن، عملی رخ دهد. بنابراین فقط قسمت type آن‌را مقدار دهی کرده‌ایم. مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment نیز از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js که پیشتر تعریف کردیم، تامین شده‌است.


ایجاد تابع reducer مخصوص افزودن مقدار

ابتدا فایل جدید src\reducers\counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

const initialState = {
  count: 0
};

export default function counterReducer(state = initialState, action) {
  if (action.type === types.Increment) {
    return {
      count: state.count + 1
    };
  }
  return state;
}
- اگر دقت کرده باشید، کامپوننت شمارشگر این قسمت، دارای state نیست و همچنین نمی‌خواهیم هم که دارای state باشد؛ چون قرار است توسط redux مدیریت شود. به همین جهت state اولیه را به صورت initialState که محتوای یک شیء با خاصیت count با مقدار اولیه‌ی صفر است، خارج از کلاس کامپوننت، ایجاد کرده‌ایم.
- سپس می‌خواهیم رویداد کلیک بر روی دکمه + را مدیریت کنیم. به همین جهت نیاز به یک اکشن جدید به نام Increment داریم که توسط مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment، از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js، تامین می‌شود.
- پس از مشخص کردن نوع action ای که قرار است مدیریت شود و همچنین ایجاد متدی برای تولید شیء حاوی اطلاعات آن که در فایل src\actions\index.js قرار دارد، اکنون می‌توان متد reducer را که state و action را دریافت می‌کند و سپس state جدیدی را بر اساس action.type دریافتی و در صورت نیاز بازگشت می‌دهد، ایجاد کرد. این متد بررسی می‌کند که آیا action.type رسیده همان ثابت Increment است؟ اگر بله، بجای تغییر مستقیم state.count، یک شیء جدید را بازگشت می‌دهد. البته روش صحیح‌تر اینکار را در قسمت اول این سری با معرفی روش‌هایی برای کپی اشیاء و آرایه‌ها، بررسی کردیم. در اینجا جهت سادگی بیشتر، یک شیء کاملا جدید را دستی ایجاد می‌کنیم. در آخر اگر action.type رسیده قابل پردازش نبود، همان state ابتدایی دریافتی را بازگشت می‌دهیم تا در صورت وجود چندین reducer تعریف شده‌ی در سیستم، زنجیره‌ی آن‌ها قابل پردازش باشد. این مورد را در قسمت قبل، ذیل عنوان «بررسی تابع combineReducers با یک مثال» بیشتر بررسی کردیم.

پس از ایجاد reducer اختصاصی عمل افزودن مقدار شمارشگر، فایل جدید src\reducers\index.js را نیز با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { combineReducers } from "redux";

import counterReducer from "./counter";

const rootReducer = combineReducers({
  counterReducer
});

export default rootReducer;
کار این فایل، مدیریت مرکزی تمام reducerهای سفارشی تعریف شده‌ی در برنامه‌است. لیست آن‌ها را به متد combineReducers ارسال کرده و در نهایت یک rootReducer ترکیب شده‌ی از تمام آن‌ها را دریافت می‌کنیم.


ایجاد store مخصوص Redux

تا اینجا رسیدیم به یک rootReducer متشکل از تمام reducerهای سفارشی برنامه. اکنون بر اساس آن در فایل src\index.js، یک store جدید را ایجاد می‌کنیم:
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

//...

const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

//...
نکته 1: چون شیء rootReducer در فایل src\reducers\index.js واقع شده‌است، دیگر در حین import، نیازی به ذکر نام فایل index آن نیست.
نکته 2: در اینجا روش فعالسازی افزونه‌ی redux-devtools را نیز ملاحظه می‌کنید. ابتدا بررسی می‌شود که آیا متد ویژه‌ی فراخوانی این افزونه وجود دارد یا خیر؟ اگر بله، فراخوانی می‌شود. بدون این پارامتر دوم، افزونه‌ی redex dev tools، هیچ خروجی را نمایش نخواهد داد.


اتصال React به Redux

کتابخانه‌ی react-redux تنها به همراه دو شیء مهم connect و Provider است. شیء Provider آن شبیه به Context API خود React است و هدف آن، ارسال ارجاعی از store ایجاد شده، به برنامه‌ی React است. پس از ایجاد store در فایل src\index.js، اکنون نوبت به اتصال آن به برنامه‌ی React ای جاری است. به همین جهت در بالاترین سطح برنامه، ابتدا شیء کامپوننت App را با شیء Provider محصور می‌کنیم:
import { Provider } from "react-redux";
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

// ...
const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

ReactDOM.render(
  <Provider store={store}>
    <App />
  </Provider>,
  document.getElementById("root")
);
کامپوننت Provider، از طریق props خود نیاز به دریافت store تعریف شده را دارد. به این ترتیب هر کامپوننتی که در درخت کامپوننت‌های App قرار می‌گیرد، می‌تواند با redux store کار کند.


تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props

همانطور که عنوان شد، کامپوننت Counter به همراه state نیست و ما قصد نداریم در آن از state خود React استفاده کنیم؛ البته فلسفه‌ی آن‌را در قسمت اول این سری بررسی کردیم و همچنین اگر کامپوننتی نیاز به اشتراک گذاری اطلاعات خودش را با لایه‌های زیرین یا بالاتر از خود ندارد، شاید اصلا نیازی به Redux نداشته باشد و همان state استاندارد React برای آن کافی است. بنابراین می‌توان برنامه‌ای را داشت که ترکیبی از state استاندارد React، در کامپوننت‌های متکی به خود و Redux، در کامپوننت‌هایی که باید اطلاعاتی را با هم به اشتراک بگذارند، باشد. برای مثال، کامپوننت مثال جاری، واقعا نیازی را به Redux، برای مدیریت حالت خود، ندارد؛ هدف ما در اینجا بررسی نحوه‌ی برقراری ارتباطات یک سیستم مبتنی بر Redux، در برنامه‌های React است.
بنابراین در اینجا و کامپوننتی که قرار است از Redux برای مدیریت حالت خود استفاده کند، هر اطلاعاتی که به آن از طریق react-redux store وارد می‌شود، از طریق props به آن ارسال خواهد شد. برای مثال در اینجا مقدار count، از طریق props خوانده می‌شود و همچنین امکان ارسال action ای خاص به متد reducer تعریف شده نیز باید تعریف شود. بنابراین در ادامه نیاز داریم تا یک کامپوننت React را به redux store متصل کنیم. برای این منظور فایل جدید src\containers\Counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { connect } from "react-redux";

import { incrementValue } from "../actions";
import Counter from "../components/counter";

const mapStateToProps = state => {
  return state;
};

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    }
  };
};

export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
ابتدا متد connect را از react-redux دریافت می‌کنیم. connect خود متدی است که منتظر یک کامپوننت React است؛ مانند Counter. همچنین به عنوان پارامتر، توابعی را دریافت می‌کند که اطلاعات redux store را به کامپوننت، نگاشت می‌کنند؛ مانند props و actions. در اینجا دو تابع نگاشت state به props و همچنین dispatch به props را ملاحظه می‌کنید (توابع mapStateToProps و mapDispatchToProps)؛ هرچند الزامی نیست، ولی بهتر است از همین روش نامگذاری استفاده شود.

زمانیکه در مورد store در redux صحبت می‌شود، داخل آن یک شیء بزرگ state قرار گرفته‌است که حاوی کل state برنامه‌است. اما شاید هر کامپوننت به تمام آن نیازی نداشته باشد. برای مثال شاید کامپوننت شمارشگر، اهمیتی به اطلاعات خطاهای سیستم و یا کاربر وارد شده‌ی به سیستم که در شیء کلی state موجود در store وجود دارند، ندهد. به همین جهت متد mapStateToProps، کل state برنامه را دریافت کرده و به ما اجازه می‌دهد تا تنها اطلاعاتی را که از آن نیاز داریم، به صورت props دریافت کنیم. به این ترتیب از رندر مجدد این کامپوننت نیز جلوگیری خواهد شد؛ چون این کامپوننت دیگر وابسته‌ی به تغییرات سایر اجزای کل state برنامه، نخواهد بود و اگر آن‌ها تغییر کردند، این کامپوننت رندر مجدد نخواهد شد.
بنابراین می‌توان متد mapStateToProps را به صورت کلی زیر نیز تعریف کرد:
const mapStateToProps = (state) => { return state };
هرچند این روش در مثال ما بدون مشکل کار می‌کند، اما چون کل state را دریافت می‌کند، مشکل رندر مجدد کامپوننت را به ازای هر تغییری در state کلی برنامه به همراه خواهد داشت.

یک نکته: اگر کامپوننتی نیاز به تامین state خود را از طریق props نداشت و فقط کارش صدور رخ‌دادها است، می‌توان پارامتر اول متد connect را نال وارد کرد.

پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، به متد store.dispatch اشاره می‌کند. بنابراین توسط آن امکان ارسال actions را میسر کرده و می‌توان state را توسط reducerهای تعریف شده، تغییر داد که در نتیجه‌ی آن props جدیدی به کامپوننت منتقل می‌شوند. این تابع نیز یک شیء را باز می‌گرداند. این شیء را فعلا با یک متد دلخواه مقدار دهی می‌کنیم که توسط پارامتر dispatch رسیده‌ی به آن، متد action creator تعریف شده‌ی در فایل src\actions\index.js را به نام incrementValue، فراخوانی می‌کند؛ دقیقا عملی شبیه به فراخوانی store.dispatch(createAddAction(2)) در قسمت قبل که از آن برای ارسال یک اکشن، به reducer متناظری استفاده شد.

یک نکته: اگر کامپوننتی کار صدور رخ‌دادها را انجام نمی‌دهد، می‌توان پارامتر دوم متد connect را بطور کامل حذف کرد و قید نکرد.


استفاده از کامپوننت جدید خروجی متد connect، جهت تامین props کامپوننت شمارشگر

در انتهای فایل src\components\counter.jsx، چنین سطری درج شده‌است:
export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
این شیء حاصل، به خودی خود، سبب بروز تغییری در کامپوننت شمارشگر نمی‌شود. بلکه یک کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter را ایجاد می‌کند (به همین جهت آن‌را در پوشه‌ی containers یا دربرگیرنده‌ها قرار دادیم). بنابراین برای استفاده‌ی از آن، به کامپوننت src\App.js مراجعه کرده و جائیکه المان کامپوننت Counter قبلی درج شده، آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import CounterContainer from "./containers/Counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer />
    </main>
  );
}

export default App;
ابتدا کامپوننت جدید CounterContainer را که تبادل اطلاعات بین کامپوننت Counter اصلی و state و action مخزن redux را برقرار می‌کند، import کرده و سپس المان جدید آن‌را جایگزین المان کامپوننت شمارشگر اصلی می‌کنیم.

اکنون کامپوننت شمارشگر src\components\counter.jsx، دو شیء را از طریق props دریافت می‌کند؛ یکی کل state است که خاصیت count داخل آن قرار دارد و از طریق mapStateToProps تامین می‌شود. دیگری متد increment ای است که در متد mapDispatchToProps تعریف کردیم و کار صدور رخ‌دادی را به reducer متناظر، انجام می‌دهد. به همین جهت تغییرات ذیل را در کامپوننت Counter اعمال می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    console.log("props", this.props);
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">{count}</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm" onClick={increment}>
              +
            </button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
لاگ اولین بار دریافت this.pros این کامپوننت که اکنون توسط دربرگیرنده‌ی آن ارائه می‌شود، به صورت زیر است:


به همین جهت، خاصیت تو در توی this.props.counterReducer.count و همچنین اشاره‌گر به متد increment، توسط Object Destructuring به صورت زیر از this.props دریافتی، تجزیه شده‌اند:
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
سپس مقدار count، توسط span نمایش داده و همچنین دکمه +  را به صورت onClick={increment} تکمیل کرده‌ایم تا با کلیک بر روی آن، متد increment که در حقیقت معادل فراخوانی store.dispatch(incrementValue()) است، اجرا شود. حاصل آن، افزایش مقدار شمارشگر است:


جزئیات کار با Redux store را نیز می‌توان در افزونه‌ی redux dev tools مشاهده کرد:


این افزونه در نوار ابزار پایین آن، امکان export کل state و سپس import و بازیابی آن‌را نیز به همراه دارد.


دریافت props از طریق کامپوننت دربرگیرنده و ارسال آن به کامپوننت اصلی

فرض کنید نیاز باشد تا اطلاعاتی را به صورت متداول React از طریق props، به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر ارسال کرد:
function App() {
  const prop1 = 123
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer prop1={prop1} />
    </main>
  );
}
برای دسترسی به آن، پارامتر دومی به متد mapStateToProps به نام ownProps اضافه می‌شود که حاوی props ارسالی به کامپوننت container است:
const mapStateToProps = (state, ownProps) => {
  console.log("mapStateToProps", { state, ownProps });
  return state;
};
در این حالت اگر نیاز به انتقال آن به کامپوننت اصلی بود، می‌توان شیء بازگشت داده شده‌ی از mapStateToProps را به همراه یک سری خواص سفارشی دریافتی از ownProps، تعریف کرد.


پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر

پس از آشنایی با روش کلی برقراری اتصالات سیستم react-redux، پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر بسیار ساده‌است و شامل مراحل زیر است:
1)  ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی کاهش مقدار
به فایل src\constants\ActionTypes.js، نوع جدید کاهشی را اضافه می‌کنیم:
export const Decrement = "Decrement";
2) ایجاد متد Action Creator
در فایل src\actions\index.js، متد ایجاد کننده‌ی شیء اکشن ارسالی به reducer متناظری را تعریف می‌کنیم تا بتوان بر اساس نوع آن در reducer کاهشی، منطق کاهش را پیاده سازی کرد:
export const decrementValue = () => ({ type: types.Decrement });
3) ایجاد تابع reducer مخصوص کاهش مقدار
اکنون در فایل src\reducers\counter.js، بر اساس نوع شیء رسیده، تصمیم به کاهش یا افزایش مقدار موجود در state گرفته می‌شود:
export default function counterReducer(state = initialState, action) {

  // ...

  if (action.type === types.Decrement) {
    return {
      count: state.count - 1
    };
  }

  return state;
}
4) تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props
در ادامه نیاز است بتوان اکشن کاهش را به این reducer ارسال کرد. به همین جهت به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر در فایل src\containers\Counter.js مراجعه کرده و به شیء خروجی متد mapDispatchToProps، متد کاهش را اضافه می‌کنیم:
import { decrementValue, incrementValue } from "../actions";
// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    // ...
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
5) استفاده از نتایج دریافتی از props
در آخر به فایل src\components\counter.jsx مراجعه کرده و اشاره‌گر به متد decrement را از طریق this.props دریافت می‌کنیم:
const {
      // ...
      decrement
    } = this.props;
 سپس آن‌را به onClick دکمه‌ی کاهش، انتساب خواهیم داد:
<button
  className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
  onClick={decrement}
>
  -
</button>

به عنوان تمرین، پیاده سازی دکمه‌ی Reset را نیز انجام دهید که جزئیات آن بسیار شبیه به دو مثال قبلی افزودن و کاهش مقدار شمارشگر است.


بهبود کیفیت کدهای کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter

متد mapDispatchToProps فایل src\containers\Counter.js اکنون چنین شکلی را پیدا کرده‌است:
const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    },
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
می‌توان با استفاده از تابع bindActionCreators که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، تعریف آن‌را به صورت زیر خلاصه کرد:
import { bindActionCreators } from "redux";

// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return bindActionCreators(
    {
      incrementValue,
      decrementValue
    },
    dispatch
  );
};
با استفاده از تابع bindActionCreators کتابخانه‌ی redux، می‌توان تمام action creators واقع در فایل src\actions\index.js را به صورت یک شیء به آن ارسال کرد و پارامتر دوم آن‌را نیز به store.dispatch یا در اینجا به همان dispatch دریافتی توسط پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، تنظیم کرد. البته در این حالت props دریافتی در کامپوننت شمارشگر به صورت زیر تغییر می‌کنند:


به همین جهت نیاز است در متد رندر کامپوننت src\components\counter.jsx، نام‌هایی را که به متدهای action creator اشاره می‌کنند، به صورت زیر تغییر داد:
const {
      counterReducer: { count },
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;
و همچنین نام‌های منتسب به onClickها را نیز بر این اساس، اصلاح کرد.

روش دوم: در نگارش‌های اخیر react-redux می‌توان متد mapDispatchToProps را به صورت زیر نیز خلاصه و تعریف کرد که بسیار ساده‌تر است:
const mapDispatchToProps = {
  incrementValue,
  decrementValue
};
البته در این حالت نیز مابقی آن که شامل تغییر نام‌ها می‌شود، یکسان است.

همچنین بجای بازگشت کل state در متد mapStateToProps، می‌توان تنها خواص مدنظر را بازگشت داد:
const mapStateToProps = state => {
  //return state;
  return {
    count: state.counterReducer.count
  };
};
در این حالت props ارسالی به کامپوننت یک چنین شکلی را پیدا می‌کنند:


بنابراین باید در متد رندر کامپوننت شمارشگر، خاصیت count را به صورت معمولی دریافت کرد:
const {
      //counterReducer: { count },
      count,
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part03.zip
مطالب
EF Code First #10

حین کار با ORMهای پیشرفته، ویژگی‌های جالب توجهی در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد که در زمان استفاده از کلاس‌های متداول SQLHelper از آن‌ها خبری نیست؛ مانند:
الف) Deferred execution
ب) Lazy loading
ج) Eager loading

نحوه بررسی SQL نهایی تولیدی توسط EF

برای توضیح موارد فوق، نیاز به مشاهده خروجی SQL نهایی حاصل از ORM است و همچنین شمارش تعداد بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی. بهترین ابزاری را که برای این منظور می‌توان پیشنهاد داد، برنامه EF Profiler است. برای دریافت آن می‌توانید به این آدرس مراجعه کنید: (^) و (^)

پس از وارد کردن نام و آدرس ایمیل، یک مجوز یک ماهه آزمایشی، به آدرس ایمیل شما ارسال خواهد شد.
زمانیکه این فایل را در ابتدای اجرای برنامه به آن معرفی می‌کنید، محل ذخیره سازی نهایی آن جهت بازبینی بعدی، مسیر MyUserName\Local Settings\Application Data\EntityFramework Profiler خواهد بود.

استفاده از این برنامه هم بسیار ساده است:
الف) در برنامه خود، ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.dll که در پوشه برنامه EFProf موجود است، اضافه کنید.
ب) در نقطه آغاز برنامه، متد زیر را فراخوانی نمائید:
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

نقطه آغاز برنامه می‌تواند متد Application_Start برنامه‌های وب، در متد Program.Main برنامه‌های ویندوزی کنسول و WinForms و در سازنده کلاس App برنامه‌های WPF باشد.
ج) برنامه EFProf را اجرا کنید.

مزایای استفاده از این برنامه
1) وابسته به بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیست. (برخلاف برای مثال برنامه معروف SQL Server Profiler که فقط به همراه SQL Server ارائه می‌شود)
2) خروجی SQL نمایش داده شده را فرمت کرده و به همراه Syntax highlighting نیز هست.
3) کار این برنامه صرفا به لاگ کردن SQL تولیدی خلاصه نمی‌شود. یک سری از Best practices را نیز به شما گوشزد می‌کند. بنابراین اگر نیاز دارید سیستم خود را بر اساس دیدگاه یک متخصص بررسی کنید (یک Code review ارزشمند)، این ابزار می‌تواند بسیار مفید باشد.
4) می‌تواند کوئری‌های سنگین و سبک را به خوبی تشخیص داده و گزارشات آماری جالبی را به شما ارائه دهد.
5) می‌تواند دقیقا مشخص کند، کوئری را که مشاهده می‌کنید از طریق کدام متد در کدام کلاس صادر شده است و دقیقا از چه سطری.
6) امکان گروه بندی خودکار کوئری‌های صادر شده را بر اساس DbContext مورد استفاده به همراه دارد.
و ...

استفاده از این برنامه حین کار با EF «الزامی» است! (البته نسخه‌های NH و سایر ORMهای دیگر آن نیز موجود است و این مباحث در مورد تمام ORMهای پیشرفته صادق است)
مدام باید بررسی کرد که صفحه جاری چه تعداد کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و به چه نحوی. همچنین آیا می‌توان با اعمال اصلاحاتی، این وضع را بهبود بخشید. بنابراین عدم استفاده از این برنامه حین کار با ORMs، همانند راه رفتن در خواب است! ممکن است تصور کنید برنامه دارد به خوبی کار می‌کند اما ... در پشت صحنه فقط صفحه جاری برنامه، 100 کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده، در حالیکه شما تنها نیاز به یک کوئری داشته‌اید.


کلاس‌های مدل مثال جاری

کلاس‌های مدل مثال جاری از یک دپارتمان که دارای تعدادی کارمند می‌باشد، تشکیل شده است. ضمنا هر کارمند تنها در یک دپارتمان می‌تواند مشغول به کار باشد و رابطه many-to-many نیست :

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

//Creates Employee navigation property for Lazy Loading (1:many)
public virtual ICollection<Employee> Employees { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Employee
{
public int EmployeeId { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//Creates Department navigation property for Lazy Loading
public virtual Department Department { get; set; }
}
}

نگاشت دستی این کلاس‌ها هم ضرورتی ندارد، زیرا قراردادهای توکار EF Code first را رعایت کرده و EF در اینجا به سادگی می‌تواند primary key و روابط one-to-many را بر اساس navigation properties تعریف شده، تشخیص دهد.

در اینجا کلاس Context برنامه به شرح زیر است:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Sample06Context : DbContext
{
public DbSet<Department> Departments { set; get; }
public DbSet<Employee> Employees { set; get; }
}
}


و تنظیمات ابتدایی نحوه به روز رسانی و آغاز بانک اطلاعاتی نیز مطابق کدهای زیر می‌باشد:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample06Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample06Context context)
{
var employee1 = new Employee { FirstName = "f name1", LastName = "l name1" };
var employee2 = new Employee { FirstName = "f name2", LastName = "l name2" };
var employee3 = new Employee { FirstName = "f name3", LastName = "l name3" };
var employee4 = new Employee { FirstName = "f name4", LastName = "l name4" };

var dept1 = new Department { Name = "dept 1", Employees = new List<Employee> { employee1, employee2 } };
var dept2 = new Department { Name = "dept 2", Employees = new List<Employee> { employee3 } };
var dept3 = new Department { Name = "dept 3", Employees = new List<Employee> { employee4 } };

context.Departments.Add(dept1);
context.Departments.Add(dept2);
context.Departments.Add(dept3);
base.Seed(context);
}
}
}

نکته: تهیه خروجی XML از نگاشت‌های خودکار تهیه شده

اگر علاقمند باشید که پشت صحنه نگاشت‌های خودکار EF Code first را در یک فایل XML جهت بررسی بیشتر ذخیره کنید، می‌توان از متد کمکی زیر استفاده کرد:

void ExportMappings(DbContext context, string edmxFile)
{
var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create(edmxFile, settings))
{
System.Data.Entity.Infrastructure.EdmxWriter.WriteEdmx(context, writer);
}
}

بهتر است پسوند فایل XML تولیدی را edmx قید کنید تا بتوان آن‌را با دوبار کلیک بر روی فایل، در ویژوال استودیو نیز مشاهده کرد:

using (var db = new Sample06Context())
{
ExportMappings(db, "mappings.edmx");
}



الف) بررسی Deferred execution یا بارگذاری به تاخیر افتاده

برای توضیح مفهوم Deferred loading/execution بهترین مثالی را که می‌توان ارائه داد، صفحات جستجوی ترکیبی در برنامه‌ها است. برای مثال یک صفحه جستجو را طراحی کرده‌اید که حاوی دو تکست باکس دریافت FirstName و LastName کاربر است. کنار هر کدام از این تکست باکس‌ها نیز یک چک‌باکس قرار دارد. به عبارتی کاربر می‌تواند جستجویی ترکیبی را در اینجا انجام دهد. نحوه پیاده سازی صحیح این نوع مثال‌ها در EF Code first به چه نحوی است؟

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample06.DataLayer;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06
{
class Program
{
static IList<Employee> FindEmployees(string fName, string lName, bool byName, bool byLName)
{
using (var db = new Sample06Context())
{
IQueryable<Employee> query = db.Employees.AsQueryable();

if (byLName)
{
query = query.Where(x => x.LastName == lName);
}

if (byName)
{
query = query.Where(x => x.FirstName == fName);
}

return query.ToList();
}
}

static void Main(string[] args)
{
// note: remove this line if you received : create database is not supported by this provider.
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample06Context, Configuration>());

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
}

نحوه صحیح این نوع پیاده سازی ترکیبی را در متد FindEmployees مشاهده می‌کنید. نکته مهم آن، استفاده از نوع IQueryable و متد AsQueryable است و امکان ترکیب کوئری‌ها با هم.
به نظر شما با فراخوانی متد FindEmployees به نحو زیر که هر دو شرط آن توسط کاربر انتخاب شده است، چه تعداد کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌شود؟

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);

شاید پاسخ دهید که سه بار : یکبار در متد db.Employees.AsQueryable و دوبار هم در حین ورود به بدنه شرط‌های یاد شده و اینجا است که کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند، شروع به فریاد و فغان می‌کنند که ما قبلا این مسایل رو با یک SP در یک رفت و برگشت مدیریت می‌کردیم!
پاسخ صحیح: «فقط یکبار»! آن‌هم تنها در زمان فراخوانی متد ToList و نه قبل از آن.
برای اثبات این مدعا نیاز است به خروجی SQL لاگ شده توسط EF Profiler مراجعه کرد:

SELECT [Extent1].[EmployeeId]              AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[LastName] = 'l name1' /* @p__linq__0 */)
AND ([Extent1].[FirstName] = 'f name1' /* @p__linq__1 */)


IQueryable قلب LINQ است و تنها بیانگر یک عبارت (expression) از رکوردهایی می‌باشد که مد نظر شما است و نه بیشتر. برای مثال زمانیکه یک IQueryable را همانند مثال فوق فیلتر می‌کنید، هنوز چیزی از بانک اطلاعاتی یا منبع داده‌ای دریافت نشده است. هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز رفت و برگشتی به منبع داده‌ای صورت نگرفته است. به آن باید به شکل یک expression builder نگاه کرد و نه لیستی از اشیاء فیلتر شده‌ی ما. به این مفهوم، deferred execution (اجرای به تاخیر افتاده) نیز گفته می‌شود.
کوئری LINQ شما تنها زمانی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود که کاری بر روی آن صورت گیرد مانند فراخوانی متد ToList، فراخوانی متد First یا FirstOrDefault و امثال آن. تا پیش از این فقط به شکل یک عبارت در برنامه وجود دارد و نه بیشتر.
اطلاعات بیشتر: «تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs»



ب) بررسی Lazy Loading یا واکشی در صورت نیاز

در مطلب جاری اگر به کلاس‌های مدل برنامه دقت کنید، تعدادی از خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند. چرا؟
تعریف یک خاصیت به صورت virtual، پایه و اساس lazy loading است و به کمک آن، تا به اطلاعات شیءایی نیاز نباشد، وهله سازی نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان به کارآیی بیشتری در حین کار با ORMs رسید. برای مثال در کلاس‌های فوق، اگر تنها نیاز به دریافت نام یک دپارتمان هست، نباید حین وهله سازی از شیء دپارتمان، شیء لیست کارمندان مرتبط با آن نیز وهله سازی شده و از بانک اطلاعاتی دریافت شوند. به این وهله سازی با تاخیر، lazy loading گفته می‌شود.
Lazy loading پیاده سازی ساده‌ای نداشته و مبتنی است بر بکارگیری AOP frameworks یا کتابخانه‌هایی که امکان تشکیل اشیاء Proxy پویا را در پشت صحنه فراهم می‌کنند. علت virtual تعریف کردن خواص رابط نیز به همین مساله بر می‌گردد، تا این نوع کتابخانه‌ها بتوانند در نحوه تعریف اینگونه خواص virtual در زمان اجرا، در پشت صحنه دخل و تصرف کنند. البته حین استفاده از EF یا انواع و اقسام ORMs دیگر با این نوع پیچیدگی‌ها روبرو نخواهیم شد و تشکیل اشیاء Proxy در پشت صحنه انجام می‌شوند.

یک مثال: قصد داریم اولین دپارتمان ثبت شده در حین آغاز برنامه را یافته و سپس لیست کارمندان آن‌را نمایش دهیم:

using (var db = new Sample06Context())
{
var dept1 = db.Departments.Find(1);
if (dept1 != null)
{
Console.WriteLine(dept1.Name);
foreach (var item in dept1.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}



رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).

در مثال فوق به صورت خودکار دو کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌گردد:

SELECT [Limit1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Limit1].[Name] AS [Name]
FROM (SELECT TOP (2) [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[DepartmentId] = 1 /* @p0 */) AS [Limit1]


SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Department_DepartmentId] IS NOT NULL)
AND ([Extent1].[Department_DepartmentId] = 1 /* @EntityKeyValue1 */)

یکبار زمانیکه قرار است اطلاعات دپارتمان‌ یک (db.Departments.Find) دریافت شود. تا این لحظه خبری از جدول Employees نیست. چون lazy loading فعال است و فقط اطلاعاتی را که نیاز داشته‌ایم فراهم کرده است.
زمانیکه برنامه به حلقه می‌رسد، نیاز است اطلاعات dept1.Employees را دریافت کند. در اینجا است که کوئری دوم، به بانک اطلاعاتی صادر خواهد شد (بارگذاری در صورت نیاز).


ج) بررسی Eager Loading یا واکشی حریصانه

حالت lazy loading بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ برای مثال می‌توان خواص حجیم یک جدول را به جدول مرتبط دیگری منتقل کرد. مثلا فیلد‌های متنی طولانی یا اطلاعات باینری فایل‌های ذخیره شده، تصاویر و امثال آن. به این ترتیب تا زمانیکه نیازی به اینگونه اطلاعات نباشد، lazy loading از بارگذاری آن‌ها جلوگیری کرده و سبب افزایش کارآیی برنامه می‌شود.
اما ... همین lazy loading در صورت استفاده نا آگاهانه می‌تواند سرور بانک اطلاعاتی را در یک برنامه چندکاربره از پا درآورد! نیازی هم نیست تا شخصی به سایت شما حمله کند. مهاجم اصلی همان برنامه نویس کم اطلاع است!
اینبار مثال زیر را درنظر بگیرید که بجای دریافت اطلاعات یک شخص، مثلا قصد داریم، اطلاعات کلیه دپارتمان‌ها را توسط یک Grid نمایش دهیم (فرقی نمی‌کند برنامه وب یا ویندوز باشد؛ اصول یکی است):

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments)
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
یک نکته: اگر سعی کنیم کد فوق را اجرا کنیم به خطای زیر برخواهیم خورد:

There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first

برای رفع این مشکل نیاز است گزینه MultipleActiveResultSets=True را به کانکشن استرینگ اضافه کرد:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample06Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

سؤال: به نظر شما در دو حلقه تو در توی فوق چندبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد؟ با توجه به اینکه در متد Seed ذکر شده در ابتدای مطلب، تعداد رکوردها مشخص است.
پاسخ: 7 بار!


و اینجا است که عنوان شد استفاده از EF Profiler در حین توسعه برنامه‌های مبتنی بر ORM «الزامی» است! اگر از این نکته اطلاعی نداشتید، بهتر است یکبار تمام صفحات گزارش‌گیری برنامه‌های خود را که حاوی یک Grid هستند، توسط EF Profiler بررسی کنید. اگر در این برنامه پیغام خطای n+1 select را دریافت کردید، یعنی در حال استفاده ناصحیح از امکانات lazy loading می‌باشید.

آیا می‌توان این وضعیت را بهبود بخشید؟ زمانیکه کار ما گزارشگیری از اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا است، استفاده ناصحیح از ویژگی Lazy loading می‌تواند به شدت کارآیی بانک اطلاعاتی را پایین بیاورد. برای حل این مساله در زمان‌های قدیم (!) بین جداول join می‌نوشتند؛ الان چطور؟
در EF متدی به نام Include جهت Eager loading اطلاعات موجودیت‌های مرتبط به هم درنظر گرفته شده است که در پشت صحنه همینکار را انجام می‌دهد:

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments.Include(x => x.Employees))
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار به کمک متد Include، نسبت به واکشی حریصانه Employees اقدام کرده‌ایم. اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، فقط یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد و کار Join نویسی به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌گردد:

SELECT [Project1].[DepartmentId]            AS [DepartmentId],
[Project1].[Name] AS [Name],
[Project1].[C1] AS [C1],
[Project1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Project1].[FirstName] AS [FirstName],
[Project1].[LastName] AS [LastName],
[Project1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM (SELECT [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent2].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent2].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent2].[LastName] AS [LastName],
[Extent2].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId],
CASE
WHEN ([Extent2].[EmployeeId] IS NULL) THEN CAST(NULL AS int)
ELSE 1
END AS [C1]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Employees] AS [Extent2]
ON [Extent1].[DepartmentId] = [Extent2].[Department_DepartmentId]) AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[DepartmentId] ASC,
[Project1].[C1] ASC


متد Include در نگارش‌های اخیر EF پیشرفت کرده است و همانند مثال فوق، امکان کار با lambda expressions را جهت تعریف خواص مورد نظر به صورت strongly typed ارائه می‌دهد. در نگارش‌های قبلی این متد، تنها امکان استفاده از رشته‌ها برای معرفی خواص وجود داشت.
همچنین توسط متد Include امکان eager loading چندین سطح با هم نیز وجود دارد؛ مثلا x.Employees.Kids و همانند آن.


چند نکته در مورد نحوه خاموش کردن Lazy loading

امکان خاموش کردن Lazy loading در تمام کلاس‌های برنامه با تنظیم خاصیت Configuration.LazyLoadingEnabled کلاس Context برنامه به نحو زیر میسر است:

public class Sample06Context : DbContext
{
public Sample06Context()
{
this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
}

یا اگر تنها در مورد یک کلاس نیاز است این خاموش سازی صورت گیرد، کلمه کلیدی virtual را حذف کنید. برای مثال با نوشتن public ICollection<Employee> Employees بجای public virtual ICollection<Employee> Employees در اولین بار وهله سازی کلاس دپارتمان، لیست کارمندان آن به نال تنظیم می‌شود. البته در این حالت null object pattern را نیز فراموش نکنید (وهله سازی پیش فرض Employees در سازنده کلاس):

public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

public ICollection<Employee> Employees { get; set; }
public Department()
{
Employees = new HashSet<Employee>();
}
}

به این ترتیب به خطای null reference object بر نخواهیم خورد. همچنین وهله سازی، با مقدار دهی لیست دریافتی از بانک اطلاعاتی متفاوت است. در اینجا نیز باید از متد Include استفاده کرد.

بنابراین در صورت خاموش کردن lazy loading، حتما نیاز است از متد Include استفاده شود. اگرlazy loading فعال است، جهت تبدیل آن به eager loading از متد Include استفاده کنید (اما اجباری نیست).