مطالب
اتریبیوت اختصاصی برای قفل کردن یک اکشن جهت جلوگیری از تداخلات درخواست‌های همزمان

در کتابخانه‌ی Microsoft AspNetCore Identity میتوان با این کد، فیلد Email را منحصر به‌فرد کرد:

//Program.cs file
builder.Services.AddIdentity<User, Role>(options =>
{
    options.User.RequireUniqueEmail = true;
}).AddEntityFrameworkStores<DatabaseContext>();

برنامه را اجرا و درخواست‌ها را یکی یکی به سمت سرور ارسال میکنیم و اگر ایمیل تکراری باشد به ما خطا میده و میگه: "ایمیل تکراری است".

ولی مشکل اینجاست که کد بالا فیلد Email رو داخل دیتابیس منحصر به‌فرد نمیکنه و فقط از سمت نرم افزار بررسی تکراری بودن ایمیل رو انجام میده. حالا اگه ما با استفاده از نرم افزارهای "تست برنامه‌های وب" مثل Apache JMeter تعداد زیادی درخواست را به سمت برنامه‌مان ارسال کنیم و بعد رکوردهای داخل جدول کاربران را نگاه کنیم، با وجود اینکه داخل نرم افزارمان پراپرتی Email را منحصر به‌فرد کرده‌ایم، ولی چندین رکورد، با یک ایمیل مشابه در داخل جدول User وجود خواهد داشت.

برای تست این سناریو، برنامه Apache JMeter را از این لینک دانلود می‌کنیم (در بخش Binaries فایل zip رو دانلود می کنیم).

نکته: داشتن jdk ورژن 8 به بالا پیش نیاز است. برای اینکه بدونید ورژن جاوای سیستمتون چنده، داخل cmd دستور java -version رو صادر کنید.

اگه تمایل به نصب، یا به روز رسانی jdk را داشتید، میتونید از این لینک استفاده کنید و بسته به سیستم عاملتون، یکی از تب‌های Windows, macOS یا Linux رو انتخاب کنید و فایل مورد نظر رو دانلود کنید (برای Windows فایل x64 Compressed Archive رو دانلود و نصب میکنیم).

حالا فایل دانلود شده JMeter رو استخراج میکنیم، وارد پوشه‌ی bin میشیم و فایل jmeter.bat رو اجرا میکنیم تا برنامه‌ی JMeter اجرا بشه.

قبل از اینکه وارد برنامه JMeter بشیم، کدهای برنامه رو بررسی می‌کنیم.

موجودیت کاربر:

public class User : IdentityUser<int>;

ویوو مدل ساخت کاربر:

public class UserViewModel
{
    public string UserName { get; set; } = null!;

    public string Email { get; set; } = null!;

    public string Password { get; set; } = null!;
}

کنترلر ساخت کاربر:

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class UserController(UserManager<User> userManager) : Controller
{
    [HttpPost]
    public async Task<IActionResult> Add(UserViewModel model)
    {
        var user = new User
        {
            UserName = model.UserName,
            Email = model.Email
        };
        var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);
        if (result.Succeeded)
        {
            return Ok();
        }
        return BadRequest(result.Errors);
    }
}

حالا وارد برنامه JMeter میشیم و اولین کاری که باید انجام بدیم این است که مشخص کنیم چند درخواست را در چند ثانیه قرار است ارسال کنیم. برای اینکار در برنامه JMeter روی TestPlan کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Threads (Users) -> Thread Group

حالا باید بر روی Thread Group کلیک کنیم و بعد در بخش Number of threads (users) تعداد درخواست‌هایی را که قرار است به سمت سرور ارسال کنیم، مشخص کنیم؛ برای مثال عدد 100.

گزینه Ramp-up period (seconds) برای اینه که مشخص کنیم این 100 درخواست قرار است در چند ثانیه ارسال شوند که آن را روی 0.1 ثانیه قرار می‌دهیم تا درخواست‌ها را با سرعت بسیار زیاد ارسال کند.

الان باید مشخص کنیم چه دیتایی قرار است به سمت سرور ارسال شود:

برای اینکار باید یک Http Request اضافه کنیم. برای این منظور روی Thread Group که از قبل ایجاد کردیم، کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Sampler -> Http Request

حالا روی Http Request کلیک میکنیم و متد ارسال درخواست رو که روی Get هست، به Post تغییر میدیم و بعد Path رو هم به آدرسی که قراره دیتا رو بهش ارسال کنیم، تغییر میدهیم:

https://localhost:7091/api/User

حالا پایینتر Body Data رو انتخاب میکنیم و دیتایی رو که قراره به سمت سرور ارسال کنیم، در قالب Json وارد میکنیم:

{
  "UserName": "payam${__Random(1000, 9999999)}",
  "Email": "payam@gmail.com",
  "Password": "123456aA@"
}

چون بخش UserName در پایگاه داده منحصر به‌فرد است، با این دستور:

${__Random(1000, 9999999)}

یک عدد Random رو به UserName اضافه میکنیم که دچار خطا نشیم.

حالا فقط باید یک Header رو هم به درخواستمون اضافه کنیم، برای اینکار روی Http Request که از قبل ایجاد کردیم، کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Config Element -> Http Header Manager

حالا روی دکمه‌ی Add در پایین صفحه کلیک میکنیم و این Header رو اضافه میکنیم:

Name: Content-Type
Value: application/json

همچنین میتونیم یک View result رو هم اضافه کنیم تا وضعیت تمامی درخواست‌های ارسال شده رو مشاهده کنیم. برای اینکار روی Http Request که از قبل ایجاد کردیم، کلیک راست میکنیم و بعد:

Add -> Listener -> View Results Tree

فایل Backup، برای اینکه مراحل بالا رو سریعتر انجام بدید:

File -> Open

حالا بر روی دکمه‌ی سبز رنگ Play در Toolbar بالا کلیک میکنیم تا تمامی درخواست ها را به سمت سرور ارسال کنه و همچنین میتونیم از طریق View result tree ببینیم که چند درخواست موفقیت آمیز و چند درخواست ناموفق انجام شده‌است.

حالا اگر وارد پایگاه داده بشیم، میبینیم که چندین رکورد، با Email یکسان، در جدول User وجود داره:

در حالیکه ایمیل رو در تنظیمات کتابخانه Microsoft AspNetCore Identity به صورت Unique تعریف کرده‌ایم:

//Program.cs file
builder.Services.AddIdentity<User, Role>(options =>
{
    options.User.RequireUniqueEmail = true;
}).AddEntityFrameworkStores<DatabaseContext>();

دلیل این مشکل این است که درخواست‌ها در قالب یک صف، یک به یک اجرا نمیشوند؛ بلکه به صورت همزمان فریم ورک ASP.NET Core برای بالا بردن سرعت اجرای درخواست‌ها از تمامی Thread هایی که در اختیارش هست استفاده می‌کند و در چندین Thread جداگانه، درخواست‌هایی رو به کنترلر User میفرسته و در نتیجه، در یک زمان مشابه، چندین درخواست ارسال میشه که آیا یک ایمیل برای مثال با مقدار payam@yahoo.com وجود داره یا خیر و در تمامی درخواست‌ها چون همزمان انجام شده، جواب خیر است. یعنی ایمیل تکراری با آن مقدار، در پایگاه داده وجود ندارد و تمامی درخواست‌هایی که همزمان به سرور رسیده‌اند، کاربر جدید را با ایمیل مشابهی ایجاد می‌کنند.

این مشکل را میتوان حتی در سایت‌های فروش بلیط نیز پیدا کرد؛ یعنی چند نفر یک صندلی را رزرو کرده‌اند و همزمان وارد درگاه پرداخت شده و هزینه‌ایی را برای آن پرداخت میکنند. اگر آن درخواست‌ها را وارد صف نکنیم، امکان دارد که یک صندلی را به چند نفر بفروشیم. این سناریو برای زمانی است که در پایگاه داده، فیلد‌ها را Unique تعریف نکرده باشیم. هر چند که اگر فیلدها را نیز Unique تعریف کرده باشیم تا یک صندلی را به چند نفر نفروشیم، در آن صورت هم برنامه دچار خطای 500 خواهد شد. پس بهتر است که حتی در زمان‌هایی هم که فیلدها را Unique تعریف میکنیم، باز هم از ورود چند درخواست همزمان به اکشن رزرو صندلی جلوگیری کنیم.

راه حل

برای حل این مشکل میتوان از Lock statement استفاده کرد که این راه حل نیز یک مشکل دارد که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.

Lock statement به ما این امکان رو میده تا اگر بخشی از کد ما در یک Thread در حال اجرا شدن است، Thread دیگری به آن بخش از کد، دسترسی نداشته باشد و منتظر بماند تا آن Thread کارش با کد ما تموم شود و بعد Thread جدید بتونه کد مارو اجرا کنه.

نحوه استفاده از Lock statement هم بسیار ساده‌است:

public class TestClass
{
    private static readonly object _lock1 = new();

    public void Method1()
    {
        lock (_lock1)
        {
            // Body
        }
    }
}

حالا باید کدهای خودمون رو در بخش Body اضافه کنیم تا دیگر چندین Thread به صورت همزمان، کدهای ما رو اجرا نکنند.

اما یک مشکل وجود داره و آن این است که ما نمیتوانیم در Lock statement، از کلمه کلیدی await استفاده کنیم؛ در حالیکه برای ساخت User جدید باید از await استفاده کنیم:

var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);

برای حل این مشکل میتوان از کلاس SemaphoreSlim بجای کلمه‌ی کلیدی lock استفاده کرد:

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class UserController(UserManager<User> userManager) : Controller
{
    private static readonly SemaphoreSlim Semaphore = new (initialCount: 1, maxCount: 1);

    [HttpPost]
    public async Task<IActionResult> Add(UserViewModel model)
    {
        var user = new User
        {
            UserName = model.UserName,
            Email = model.Email
        };

        // Acquire the semaphore
        await Semaphore.WaitAsync();
        try
        {
            // Perform user creation
            var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);
            if (result.Succeeded)
            {
                return Ok();
            }
            return BadRequest(result.Errors);
        }
        finally
        {
            // Release the semaphore
            Semaphore.Release();
        }
    }
}

این کلاس نیز مانند lock عمل میکند، ولی توانایی‌های بیشتری را در اختیار ما قرار میدهد؛ برای مثال میتوان تعیین کرد که همزمان چند ترد میتوانند به این کد دسترسی داشته باشند؛ در حالیکه در lock statement فقط یک Thread میتوانست به کد دسترسی داشته باشد. مزیت دیگر کلاس SemaphoreSlim این است که میتوان برای اجرای کدمان Timeout در نظر گرفت تا از بلاک شدن نامحدود Thread جلوگیری کنیم.

با فراخوانی await semaphore.WaitAsync، دسترسی کد ما توسط سایر Thread ها محدود و با فراخوانی Release، کد ما توسط سایر Thread ها قابل دسترسی می‌شود.

مشکل قفل کردن Thread ها

هنگام قفل کردن Thread ها، مشکلی وجود دارد و آن این است که اگر برنامه‌ی ما روی چندین سرور مختلف اجرا شود، این روش جوابگو نخواهد بود؛ چون قفل کردن Thread روی یک سرور تاثیری در سایر سرورها جهت محدود کردن دسترسی به کد ما ندارد. اما به صورت کلی میتوان از این روش برای بخش‌هایی خاص از برنامه‌هایمان استفاده کنیم.

پیاده سازی با کمک الگوی AOP

برای اینکه کارمون راحت تر بشه، میتونیم کدهای بالا رو به یک Attribute انتقال بدیم و از اون Attribute در بالای اکشن‌هامون استفاده کنیم تا کل عملیات اکشن‌هامونو رو در یک Thread قفل کنیم:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Method)]
public class SemaphoreLockAttribute : Attribute, IAsyncActionFilter
{
    private static readonly SemaphoreSlim Semaphore = new (1, 1);

    public async Task OnActionExecutionAsync(ActionExecutingContext context, ActionExecutionDelegate next)
    {
        // Acquire the semaphore
        await Semaphore.WaitAsync();
        try
        {
            // Proceed with the action
            await next();
        }
        finally
        {
            // Release the semaphore
            Semaphore.Release();
        }
    }
}

حالا میتونیم این Attribute را برای هر اکشنی استفاده کنیم:

[HttpPost]
[SemaphoreLock]
public async Task<IActionResult> Add(UserViewModel model)
{
    var user = new User
    {
        UserName = model.UserName,
        Email = model.Email
    };

    var result = await userManager.CreateAsync(user, model.Password);
    if (result.Succeeded)
    {
        return Ok();
    }
    return BadRequest(result.Errors);
}
نظرات مطالب
EF Code First #12
ممنون از پاسخ کاملتون.
فقط برای روشنتر شدن موضوع این سوال را میپرسم.
پس یعنی وقتی که ما در پیاده سازی متد یک Interface ، درج و حذف و بروزرسانی‌های مختلفی در آن متد داریم و در نتیجه چند بار از saveChanges استفاده میکنیم.
در این حالت کلیه این عملیات در قالب یک transaction به حساب می‌آید و در صورت بروز استثنا ، کل عملیات داخل متد rollback خواهد شد؟
مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت اول - معرفی
Source Generators که به همراه C# 9.0 ارائه شدند، یک فناوری نوین meta-programming است و به عنوان جزئی از پروسه‌ی استاندارد کامپایل برنامه، ظاهر می‌شود. هدف اصلی از ارائه‌ی Source Generators، تولید کدهای تکراری مورد استفاده‌ی در برنامه‌ها است. برای مثال بجای انجام کارهای تکراری مانند پیاده سازی متدهای GetHashCode، ToString و یا حتی یک AutoMapper و یا Serializer، برای تمام کلاس‌های برنامه، Source Generators می‌توانند آن‌ها را به صورت خودکار پیاده سازی کنند و همچنین با هر تغییری در کدهای کلاس‌ها، این پیاده سازی‌ها به صورت خودکار به روز خواهند شد. مزیت این روش نه فقط تولید پویای کدها است، بلکه سبب بهبود کارآیی برنامه هم خواهند شد؛ از این جهت که برای مثال می‌توان اعمالی مانند Serialization را بدون انجام Reflection در زمان اجرا، توسط آن‌ها پیاده سازی کرد.


زمانیکه پروسه‌ی کامپایل برنامه شروع می‌شود، در این بین، به مرحله‌ی جدیدی به نام «تولید کدها» می‌رسد. در این حالت، کامپایلر تمام اطلاعاتی را که در مورد پروژه‌ی جاری در اختیار دارد، به تولید کننده‌ی کد معرفی شده‌ی به آن ارائه می‌دهد. بر اساس این اطلاعات غنی ارائه شده‌ی توسط کامپایلر، تولید کننده‌ی کد، شروع به تولید کدهای جدیدی کرده و آن‌ها را در اختیار ادامه‌ی پروسه‌ی کامپایل، قرار می‌دهد. پس از آن، کامپایلر با این کدهای جدید، همانند سایر کدهای موجود در پروژه رفتار کرده و عملکرد عادی خودش را ادامه می‌دهد.

یک برنامه می‌تواند از چندین Source Generators نیز استفاده کند که روش قرار گرفتن آن‌‌ها را در پروسه‌ی کامپایل، در شکل زیر مشاهده می‌کنید:



Source Generators از یکدیگر کاملا مستقل هستند و اطلاعات آن‌ها Immutable است. یعنی نمی‌توان اطلاعات تولیدی توسط یک Source Generator را در دیگری تغییر داد و تمام فایل‌های تولیدی توسط انواع Source Generators موجود، به پروسه‌ی کامپایل نهایی اضافه می‌شوند. هرچند زمانیکه فایلی توسط یک تولید کننده‌ی کد، به کامپایلر اضافه می‌شود، بلافاصله اطلاعات آن در کل برنامه و IDE و تمام Source Generators موجود دیگر، قابل مشاهده و استفاده است.


مقایسه‌ای بین تولید کننده‌های کد و فناوری IL Weaving

Source Generators، تنها راه و روش تولید کد، نیستند و پیش از آن روش‌هایی مانند استفاده از T4 templates ، Fody ، PostSharp و امثال آن نیز ارائه شده‌است. در ادامه مقایسه‌ای را بین تولید کننده‌های کد و فناوری IL Weaving را که پیشتر در سری AOP در این سایت مطالعه کرده‌اید، مشاهده می‌کنید:
تولید کننده‌های کد:
- تنها می‌توانند فایل‌های جدید را اضافه کنند. یعنی «در حین» پروسه‌ی کامپایل ظاهر می‌شوند و به عنوان یک مکمل، تاثیر گذارند. برای مثال نمی‌توانند محتوای یک خاصیت یا متد از پیش موجود را تغییر دهند. اما می‌توانند هر نوع کد partial ای را «تکمیل» کنند.
- محتوای اضافه شده‌ی توسط یک تولید کننده‌ی کد، بلافاصله توسط Compiler شناسایی شده و بررسی می‌شود و همچنین در Intellisense ظاهر شده و به سادگی قابل دسترسی است. همچنین، قابلیت دیباگ نیز دارد.

IL Weaving:
- می‌توانند bytecode برنامه را تغییر دهند. یعنی «پس از» پروسه‌ی کامپایل ظاهر شده و کدهایی را به اسمبلی نهایی تولید شده اضافه می‌کنند. در این حالت محدودیتی از لحاظ محل تغییر کدها وجود ندارد. برای مثال می‌توان بدنه‌ی یک متد یا خاصیت را بطور کامل بازنویسی کرد و کارکردهایی مانند تزریق کدهای caching و logging را دارند.
- کدهایی که توسط این پروسه اضافه می‌شوند، در حین کدنویسی متداول، قابلیت دسترسی ندارند؛ چون پس از پروسه‌ی کامپایل، به فایل باینری نهایی تولیدی، اضافه می‌شوند. بنابراین قابلیت دیباگ به همراه سایر کدهای برنامه را نیز ندارند. به علاوه چون توسط کامپایلر در حین پروسه‌ی کامپایل، بررسی نمی‌شوند، ممکن است به همراه قطعه کدهای غیرقابل اجرایی نیز باشند و دیباگ آن‌ها بسیار مشکل است.



آینده‌ی Reflection به چه صورتی خواهد شد؟

هرچند Reflection کار تولید کدی را انجام نمی‌دهد، اما یکی از کارهای متداول با آن، یافتن و محاسبه‌ی اطلاعات خواص و فیلدهای اشیاء، در زمان اجرا است و مزیت کار کردن با آن نیز این است که اگر خاصیتی یا فیلدی تغییر کند، نیازی به بازنویسی قسمت‌های پیاده سازی شده‌ی با Reflection نیست. به همین جهت برای مثال تقریبا تمام کتابخانه‌های Serialization، از Reflection برای پیاده سازی اعمال خود استفاده می‌کنند.
امروز، تمام اینگونه عملیات را توسط Source Generators نیز می‌توان انجام داد و این فناوری جدید، قابلیت به روز رسانی خودکار کدهای تولیدی را با کم و زیاد شدن خواص و فیلدهای کلاس‌ها دارد و نمونه‌ای از آن، Source Generator توکار مرتبط با کار با JSON در دات نت 6 است که به شدت سبب بهبود کارآیی برنامه، در مقایسه با استفاده‌ی از Reflection می‌شود؛ چون اینبار تمام محاسبات دقیق مرتبط با Serialization به صورت خودکار در زمان کامپایل برنامه انجام می‌شود و جزئی از خروجی برنامه‌ی نهایی خواهد شد و دیگر نیازی به محاسبه‌ی هرباره‌ی اطلاعات مورد نیاز، در زمان اجرای برنامه نیست.
نمونه‌ای از روش دسترسی به اطلاعات کلاس‌ها و خواص و فیلدهای آن‌ها را در زمان کامپایل برنامه توسط Source Generators، در مثال قسمت بعد، مشاهده خواهید کرد.


وضعیت T4 templates چگونه خواهد شد؟

در سال‌های آغازین ارائه‌ی دات نت، استفاده از T4 templates جهت تولید کدها بسیار مرسوم بود؛ اما با ارائه‌ی Source Generators، این ابزار نیز منسوخ شده در نظر گرفته می‌‌شود.
T4 Templates همانند Source Generators تنها کدها و فایل‌های جدیدی را تولید می‌کنند و توانایی تغییر کدهای موجود را ندارند. اما مشکل مهم آن، داشتن Syntax ای خاص است که توسط اکثر IDEها پشتیبانی نمی‌شود. همچنین عموما اجرای آن‌ها نیز دستی است و برخلاف Source Generators، با تغییرات کدها، به صورت خودکار به روز نمی‌شوند.


تغییرات زبان #C در جهت پشتیبانی از تولید کننده‌های کد

از سال‌های اول ارائه‌ی زبان #C، واژه‌ی کلیدی partial، جهت فراهم آوردن امکان تقسیم کدهای یک کلاس، به چندین فایل، میسر شد که از این قابلیت در فناوری T4 Templates زیاد استفاده می‌شد. اکنون با ارائه‌ی تولید کننده‌های کد، واژه‌ی کلیدی partial را می‌توان به متدها نیز افزود تا پیاده سازی اصلی آن‌ها، در فایلی دیگر، توسط تولید کننده‌های کد انجام شود. تا C# 8.0 امکان افزودن واژه‌ی کلیدی partial به متدهای خصوصی یک کلاس و آن هم از نوع void وجود داشت و در C# 9.0 به متدهای عمومی کلاس‌ها نیز اضافه شده‌است و اکنون این متدها می‌توانند void هم نباشند:
partial class MyType
{
   partial void OnModelCreating(string input); // C# 8.0

   public partial bool IsPet(string input);  // C# 9.0
}

partial class MyType
{
   public partial bool IsPet(string input) =>
     input is "dog" or "cat" or "fish";
}
مطالب
React 16x - قسمت 15 - مسیریابی - بخش 1 - تعریف و تنظیم مسیریابی‌ها
React برخلاف Angular، دارای قابلیت‌های توکار مسیریابی نیست و تنها کاری را که انجام می‌دهد همان رندر View است که تا اینجا بررسی کردیم. به همین جهت در این قسمت ابتدا یک برنامه‌ی عمومی و ساده را با نصب کتابخانه‌ی ثالثی برای توضیح مفاهیم مسیریابی، شامل کار با پارامترهای مسیریابی، کوئری استرینگ‌ها، هدایت کاربران به صفحات دیگر، مدیریت صفحات یافت نشده و مسیریابی تو در تو، بررسی می‌کنیم. سپس به عنوان تمرین، همان برنامه‌ی طراحی گریدی را که تا قسمت 14 تکمیل کردیم، با معرفی مسیریابی بهبود خواهیم بخشید.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا برای بررسی مسیریابی، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-15
> cd sample-15
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همچنین کتابخانه‌ی ثالث بسیار معروف react-router-dom را نیز نصب می‌کنیم:
> npm i react-router-dom --save
نگارش dom آن مخصوص کار با مرورگر است و نگارش native آن (react-router-native)، مخصوص React Native و تولید برنامه‌های موبایل می‌باشد که مبحث دیگری است.


افزودن مسیریابی به برنامه

پس از نصب کتابخانه‌ی react-router-dom، برای افزودن آن به برنامه و فعالسازی مسیریابی، به فایل index.js مراجعه کرده و import آن‌را به ابتدای فایل اضافه می‌کنیم:
import { BrowserRouter } from "react-router-dom";
سپس کامپوننت App را داخل BrowserRouter، محصور می‌کنیم:
ReactDOM.render(
  <BrowserRouter>
    <App />
  </BrowserRouter>,
  document.getElementById("root")
);
کار BrowserRouter، محصور سازی مدیریت تاریخچه‌ی مرور صفحات در مرورگر و انتقال آن به درخت کامپوننت‌های React است. به این ترتیب در هر قسمتی از درخت کامپوننت‌های برنامه می‌توان از History object مرورگر استفاده کرد.


ثبت و معرفی مسیریابی‌ها

در ادامه باید مسیریابی‌های خود را ثبت کنیم؛ به این معنا که بر اساس URL خاصی، چه کامپوننتی باید رندر شود. به همین جهت پوشه‌ی جدید src\components را ایجاد کرده و کامپوننت src\components\navbar.jsx را که یک کامپوننت تابعی بدون حالت است، در آن تعریف می‌کنیم:
import React from "react";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
      <div className="navbar-nav">
        <a className="nav-item nav-link" href="/">
          Home
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/products">
          Products
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/posts/2018/06">
          Posts
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/admin">
          Admin
        </a>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
کار آن نمایش منوی بالای صفحه است.


سپس به فایل app.js مراجعه کرده و ساختار آن‌را به صورت زیر، جهت درج این NavBar، ویرایش می‌کنیم تا سبب رندر و نمایش منوی راهبری در مرورگر شود:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

import NavBar from "./components/navbar";

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
      </div>
    );
  }
}

export default App;
در ادامه در کامپوننت App، یک container را اضافه می‌کنیم که قرار است در آن بر اساس URL رسیده، محتوای کامپوننت خاصی رندر شود. به همین جهت کامپوننت Route را در اینجا قرار می‌دهیم و در آن یک یا چند Route را ثبت می‌کنیم:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";
import { Route } from "react-router-dom";

import Dashboard from "./components/admin/dashboard";
import Home from "./components/home";
import NavBar from "./components/navbar";
import Posts from "./components/posts";
import Products from "./components/products";

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Route path="/products" component={Products} />
          <Route path="/posts" component={Posts} />
          <Route path="/admin" component={Dashboard} />
          <Route path="/" component={Home} />
        </div>
      </div>
    );
  }
}

export default App;
Route نیز یک کامپوننت است؛ همانند تمام کامپوننت‌هایی که تاکنون تعریف کردیم و دارای چند ویژگی است که به صورت props به آن منتقل می‌شوند. برای نمونه خاصیت path آن به مسیر products/ در مرورگر اشاره می‌کند و سبب رندر کامپوننت جدید Products که در بالای این ماژول نیز import شده، می‌شود. در اینجا سه مسیریابی دیگر را نیز ثبت کرده‌ایم که کامپوننت‌های جدید متناظر با آن‌ها به صورت زیر تعریف می‌شوند:

کامپوننت جدید src\components\products.jsx جهت رندر لیست آرایه‌ی اشیاء product:
import React, { Component } from "react";

class Products extends Component {
  state = {
    products: [
      { id: 1, name: "Product 1" },
      { id: 2, name: "Product 2" },
      { id: 3, name: "Product 3" }
    ]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Products</h1>
        <ul>
          {this.state.products.map(product => (
            <li key={product.id}>
              <a href={`/products/${product.id}`}>{product.name}</a>
            </li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
}

export default Products;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\home.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Home = () => {
  return <h1>Home</h1>;
};

export default Home;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\posts.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Posts = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Posts</h1>
      Year: , Month:
    </div>
  );
};

export default Posts;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\admin\dashboard.jsx در پوشه‌ی جدید admin با این محتوا:
import React from "react";

const Dashboard = ({ match }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Admin Dashboard</h1>
    </div>
  );
};

export default Dashboard;
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، در اولین بار نمایش آن، شاهد رندر کامپوننت Home خواهیم بود. اما اگر در همین حالت بر روی لیست products، در منوی بالای صفحه کلیک کنیم، هم کامپوننت products و هم کامپونت home، هر دو با هم رندر شده‌اند. یک چنین رفتاری را در سایر صفحات نیز می‌توان مشاهده کرد:



معرفی کامپوننت Switch

<div className="container">
  <Route path="/products" component={Products} />
  <Route path="/posts" component={Posts} />
  <Route path="/admin" component={Dashboard} />
  <Route path="/" component={Home} />
</div>
الگوریتم تطابق کامپوننت Route، ابتدا بررسی می‌کند که آیا برای مثال URL ای با path مساوی products/ شروع شده‌است؟ اگر اینطور است، کامپوننت متناظر با آن را که برای نمونه در اینجا Products است، رندر می‌کند. این حالت جهت مسیری مانند products/new/ نیز صدق می‌کند؛ چون این URL نیز با products/ شروع شده‌است. همچنین این تطابق‌گر، مسیر ثبت شده‌ی برای کامپوننت Home را نیز چون با / شروع شده‌است و جزء ابتدایی مسیر products/ است هم رندر می‌کند. به همین جهت است که وقتی مسیر products/ را درخواست می‌دهیم، در صفحه دو کامپوننت products و home، با هم رندر می‌شوند.
یک روش حل این مشکل، استفاده از ویژگی exact است:
<Route path="/" exact component={Home} />
به این ترتیب اگر مسیر درخواستی دقیقا مساوی / بود، کامپوننت Home را رندر خواهد کرد. با این تغییر، با مراجعه‌ی به آدرس products/، دیگر رندر کامپوننت home را شاهد نخواهیم بود:


راه دوم رفع این مشکل، استفاده از کامپوننت Switch است. به همین جهت ابتدا این کامپوننت را import می‌کنیم:
import { Route, Switch } from "react-router-dom";
سپس تمام Routeهای تعریف شده را داخل Switch محصور خواهیم کرد:
class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Switch>
            <Route path="/products" component={Products} />
            <Route path="/posts" component={Posts} />
            <Route path="/admin" component={Dashboard} />
            <Route path="/"  component={Home} />
          </Switch>
        </div>
      </div>
    );
  }
}
Switch اولین مسیریابی را که با URL داده شده تطابق داشته باشد، رندر می‌کند. همچنین در اینجا دیگر نیازی به ذکر ویژگی exact نیز وجود ندارد. بنابراین با استفاده از Switch اگر مسیر داده شده، products/ باشد، مسیریابی تعریف شده‌ی با آن یافت می‌شود که در اینجا اولین Route تعریف شده‌است. سپس کار رندر کامپوننت آن‌را انجام داده و از مابقی مسیریابی‌های تعریف شده، صرفنظر می‌کند.
بنابراین هنگام کار با Switch، ترتیب مسیریابی‌های تعریف شده مهم است و باید از یک مسیریابی ویژه شروع شده و به یک مسیریابی عمومی مانند / ختم شود.


معرفی کامپوننت Link

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کرده باشید و پیشتر سابقه‌ی کار با برنامه‌های SPA یا Single page applications را داشته باشید، یک مشکل دیگر را نیز احساس کرده‌اید: سیستم مسیریابی که تا کنون تعریف کرده‌ایم، به صورت SPA عمل نمی‌کند. یعنی به ازای هربار کلیک بر روی لینک‌های منوی راهبری سایت، یکبار دیگر به طور کامل برنامه از صفر بارگذاری مجدد می‌شود و تمام اسکریپت‌های آن مجددا از سرور دریافت شده و رندر خواهند شد. این مورد را در برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر خود بهتر می‌توانید مشاهده کنید. به ازای هر درخواست نمایش کامپوننتی، تعدادی درخواست HTTP به سمت سرور ارسال می‌شوند که برای دریافت صفحه‌ی index و bundle.js برنامه هستند. اما در برنامه‌های SPA، مانند جمیل، با هربار کلیک بر روی لینکی، شاهد ریفرش و بارگذاری مجدد کل آن صفحه نیستیم و تنها اطلاعات موجود در قسمت container به روز می‌شوند.

یک نکته: در اینجا ممکن است دو درخواست websocket و info را نیز مشاهده کنید. این دو مرتبط به hot module reloading هستند که با ذخیره‌ی برنامه در ادیتور VSCode، بلافاصله سبب به روز رسانی و ریفرش برنامه در مرورگر می‌شوند.

برای رفع مشکل SPA نبودن برنامه، باید به کامپوننت NavBar مراجعه کرده و تمام anchor‌های استاندارد تعریف شده‌ی در آن‌را با کامپوننت Link جایگزین کنیم:
import React from "react";
import { Link } from "react-router-dom";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
      <div className="navbar-nav">
        <Link className="nav-item nav-link" to="/">
          Home
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/products">
          Products
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/posts/2018/06">
          Posts
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/admin">
          Admin
        </Link>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
در اینجا ابتدا کامپوننت Link را در ابتدای ماژول، import کردیم. سپس تمام anchorها را یافته و تبدیل به کامپوننت Link نمودیم. همچنین href آن‌ها را نیز به ویژگی to تغییر دادیم.
با این تغییرات اگر برنامه را اجرا کنیم، اینبار با کلیک بر روی هر لینک، دیگر شاهد بارگذاری کامل صفحه در مرورگر نخواهیم بود؛ بلکه تنها قسمت container ای که کامپوننت Route مسیریابی در آن درج شده‌است، به روز رسانی می‌شود و این عملیات نیز بسیار سریع است؛ از این جهت که محتوای این کامپوننت‌ها از همان bundle.js حاوی تمام کدهای برنامه تامین می‌شود و این فایل تنها یکبار در آغاز برنامه از سرور خوانده شده و سپس توسط مرورگر پردازش می‌شود. بنابراین در برنامه‌های SPA، برخلاف برنامه‌های وب معمولی، هربار که کاربر آدرس متفاوتی را انتخاب می‌کند، بارگذاری مجدد برنامه و خوانده شدن محتوای متناظر از سرور صورت نمی‌گیرد؛ این محتوا هم اکنون در bundle.js برنامه مهیا است و قابلیت استفاده‌ی آنی را دارد.

اما کامپوننت Link چگونه کار می‌کند؟
کامپوننت لینک در نهایت همان anchor‌های استاندارد را رندر می‌کند؛ اما به هر کدام یک onClick را نیز اضافه می‌کند که سبب جلوگیری از رفتار پیش‌فرض anchor می‌شود. به همین جهت مرورگر درخواست اضافه‌ای را به سمت سرور ارسال نمی‌کند. در اینجا مدیریت کننده‌ی onClick، تنها Url بالای صفحه را در مرورگر تغییر می‌دهد. اکنون که Url تغییر کرده‌است، یکی از مسیریابی‌های تعریف شده، با این Url تطابق یافته و سپس کامپوننت متناظر با آن‌را رندر می‌کند.


بررسی Route props


اگر بر روی لینک نمایش products در منوی راهبری سایت کلیک کرده و سپس به خروجی افزونه‌ی react developer tools دقت کنیم (تصویر فوق)، مشاهده می‌کنیم که این کامپوننت هم اکنون تعدادی خاصیت را به صورت props در اختیار دارد؛ مانند history (امکان هدایت کاربر را به صفحه‌ای دیگر دارد)، location (آدرس جاری برنامه) و match (اطلاعاتی در مورد الگوریتم تطابق مسیر). کار تنظیم این props، توسط کامپوننت Route ای که کار ثبت مسیریابی‌ها را انجام می‌دهد، صورت می‌گیرد. به عبارتی کامپوننت Route، محصور کننده‌ی کامپوننتی است که آن‌را به عنوان پارامتر، دریافت و در صورت تطابق با مسیر جاری، آن‌را رندر می‌کند. همچنین در این بین کار تزریق خواص props یاد شده را نیز انجام می‌دهد.


ارسال props سفارشی در حین مسیریابی به کامپوننت‌ها

همانطور که بررسی کردیم، کامپوننت Route، حداقل سه خاصیت props را به کامپوننت‌هایی که رندر می‌کند، تزریق خواهد کرد. اما در اینجا برای تزریق خواص سفارشی چگونه باید عمل کرد؟
در حین کار با کامپوننت Route، برای ارسال props اضافی، بجای استفاده از ویژگی component آن، باید از ویژگی render استفاده کرد:
<Route
  path="/products"
  render={() => <Products param1="123" param2="456" />}
/>
در اینجا کار با تعریف یک arrow function شروع می‌شود که در نهایت المان کامپوننت مدنظر را همانند روش متداولی که برای تعریف تمام کامپوننت‌های React و تنظیم ویژگی‌های آن‌ها استفاده می‌شود، بازگشت می‌دهد که تاثیر آن‌را در خروجی افزونه‌ی react developer tools بهتر می‌توان مشاهده کرد:


البته اگر به تصویر فوق دقت کنید، سایر خواص پیشینی که تزریق شده بودند مانند history، location و match، دیگر در اینجا حضور ندارند. برای رفع این مشکل باید تعریف arrow function انجام شده را به صورت زیر تغییر داد:
<Route
  path="/products"
  render={props => (
    <Products param1="123" param2="456" {...props} />
  )}
/>
ابتدا پارامتر arrow function را به همان props تنظیم می‌کنیم. سپس با استفاده از spread operator، این props را در المان JSX تعریف شده، گسترده و تزریق می‌کنیم؛ با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-15-part-01.zip
اشتراک‌ها
پیاده سازی پروژه API در دات نت ، قسمت ششم ( قسمت آخر ) ، عملیات CRUD در RestAPI پارت دوم

در این مقاله‌ی اکشن‌های GetAll Update Delete رو پیاده میکنیم تا عملیات CRUD ما کامل بشه البته سرویس اونها رو داخل UserExamService.cs نوشتیم و فقط باید در کنترلر ExamController اکشن‌های اونها رو کامل کنیم . 

پیاده سازی پروژه API در دات نت ، قسمت ششم ( قسمت آخر ) ، عملیات CRUD در RestAPI پارت دوم
نظرات مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم
من در حال پیاده سازی مطالب مقاله فوق با استفاده از  Ef Core هستم ، همه موارد به درستی انجام می‌شود ، (ایجاد فایل گروه ، تخصیص آن به جدول مورد نظر ، ثبت اطلاعات در جدول )اما بر روی درایو مورد نظر من اطلاعات ثبت نمی‌شود ، آیا روشی برای دیباگ این بخش از عملیات وجود دارد ؟ 
مطالب
Roslyn #5
بررسی Semantic Models

همانطور که از قسمت قبل به‌خاطر دارید، برای دسترسی به اطلاعات semantics، نیاز به یک context مناسب که همان Compilation API است، می‌باشد. این context دارای اطلاعاتی مانند دسترسی به تمام نوع‌های تعریف شده‌ی توسط کاربر و متادیتاهای ارجاعی، مانند کلاس‌های پایه‌ی دات نت فریم‌ورک است. بنابراین پس از ایجاد وهله‌ای از Compilation API، کار با فراخوانی متد GetSemanticModel آن ادامه می‌یابد. در ادامه با مثال‌هایی، کاربرد این متد را بررسی خواهیم کرد.


ساختار جدید Optional

خروجی‌های تعدادی از متدهای Roslyn با ساختار جدیدی به نام Optional ارائه می‌شوند:
    public struct Optional<T>
    {
        public bool HasValue { get; }
        public T Value { get; }
    }
این ساختار که بسیار شبیه است به ساختار قدیمی <Nullable<T، منحصر به Value types نیست و Reference types را نیز شامل می‌شود و بیانگر این است که آیا یک Reference type، واقعا مقدار دهی شده‌است یا خیر؟


دریافت مقادیر ثابت Literals

فرض کنید می‌خواهیم مقدار ثابت ; int x = 42 را دریافت کنیم. برای اینکار ابتدا باید syntax tree آن تشکیل شود و سپس نیاز به یک سری حلقه و if و else و همچنین بررسی نال بودن بسیاری از موارد است تا به نود مقدار ثابت 42 برسیم. سپس متد GetConstantValue مربوط به GetSemanticModel را بر روی آن فراخوانی می‌کنیم تا به مقدار واقعی آن که ممکن است در اثر محاسبات جاری تغییر کرده باشد، برسیم.
اما روش بهتر و توصیه شده، استفاده از CSharpSyntaxWalker است که در انتهای قسمت سوم معرفی شد:
class ConsoleWriteLineWalker : CSharpSyntaxWalker
{
    public ConsoleWriteLineWalker()
    {
        Arguments = new List<ExpressionSyntax>();
    }
 
    public List<ExpressionSyntax> Arguments { get; }
 
    public override void VisitInvocationExpression(InvocationExpressionSyntax node)
    {
        var member = node.Expression as MemberAccessExpressionSyntax;
        var type = member?.Expression as IdentifierNameSyntax;
        if (type != null && type.Identifier.Text == "Console" && member.Name.Identifier.Text == "WriteLine")
        {
            if (node.ArgumentList.Arguments.Count == 1)
            {
                var arg = node.ArgumentList.Arguments.Single().Expression;
                Arguments.Add(arg);
                return;
            }
        }
 
        base.VisitInvocationExpression(node);
    }
}
اگر به کدهای ادامه‌ی بحث دقت کنید، قصد داریم مقادیر ثابت آرگومان‌های Console.WriteLine را استخراج کنیم. به همین جهت در این SyntaxWalker، نوع Console و متد WriteLine آن مورد بررسی قرار گرفته‌اند. اگر این نود دارای یک تک آرگومان بود، آین آرگومان استخراج شده و به لیست آرگومان‌های خروجی این کلاس اضافه می‌شود.
در ادامه نحوه‌ی استفاده‌ی از این SyntaxWalker را ملاحظه می‌کنید. در اینجا ابتدا سورس کدی حاوی یک سری Console.WriteLine که دارای تک آرگومان‌های ثابتی هستند، تبدیل به syntax tree می‌شود. سپس از روی آن CSharpCompilation تولید می‌گردد تا بتوان به اطلاعات semantics دسترسی یافت:
static void getConstantValue()
{
    // Get the syntax tree.
    var code = @"
                using System;
 
                class Foo
                {
                    void Bar(int x)
                    {
                        Console.WriteLine(3.14);
                        Console.WriteLine(""qux"");
                        Console.WriteLine('c');
                        Console.WriteLine(null);
                        Console.WriteLine(x * 2 + 1);
                    }
                }
                ";
 
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(code);
    var root = tree.GetRoot();
 
    // Get the semantic model from the compilation.
    var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof(object).Assembly.Location);
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib);
    var model = comp.GetSemanticModel(tree);
 
    // Traverse the tree.
    var walker = new ConsoleWriteLineWalker();
    walker.Visit(root);
 
 
    // Analyze the constant argument (if any).
    foreach (var arg in walker.Arguments)
    {
        var val = model.GetConstantValue(arg);
        if (val.HasValue)
        {
            Console.WriteLine(arg + " has constant value " + (val.Value ?? "null") + " of type " + (val.Value?.GetType() ?? typeof(object)));
        }
        else
        {
            Console.WriteLine(arg + " has no constant value");
        }
    }
}
در ادامه با استفاده از CSharpCompilation و متد GetSemanticModel آن به SemanticModel جاری دسترسی خواهیم یافت. اکنون SyntaxWalker را وارد به حرکت بر روی ریشه‌ی syntax tree سورس کد آنالیز شده می‌کنیم. به این ترتیب لیست آرگومان‌های متدهای Console.WriteLine بدست می‌آیند. سپس با فراخوانی متد model.GetConstantValue بر روی هر آرگومان دریافتی، مقادیر آن‌ها با فرمت <Optional<T استخراج می‌شوند.
خروجی نمایش داده شده‌ی توسط برنامه به صورت ذیل است:
 3.14 has constant value 3.14 of type System.Double
"qux" has constant value qux of type System.String
'c' has constant value c of type System.Char
null has constant value null of type System.Object
x * 2 + 1 has no constant value


درک مفهوم Symbols

اینترفیس ISymbol در Roslyn، ریشه‌ی تمام Symbolهای مختلف مدل سازی شده‌ی در آن است که تعدادی از آن‌ها را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:


API کار با Symbols بسیار شبیه به API کار با Reflection است با این تفاوت که در زمان آنالیز کدها رخ می‌دهد و نه در زمان اجرای برنامه. همچنین در Symbols API امکان دسترسی به اطلاعاتی مانند locals, labels و امثال آن نیز وجود دارد که با استفاده از Reflection زمان اجرای برنامه قابل دسترسی نیستند. برای مثال فضاهای نام در Reflection صرفا به صورت رشته‌ای، با دات جدا شده از نوع‌های آنالیز شده‌ی توسط آن است؛ اما در اینجا مطابق تصویر فوق، یک اینترفیس مجزای خاص خود را دارد. جهت سهولت کار کردن با Symbols، الگوی Visitor با معرفی کلاس پایه‌ی SymbolVisitor نیز پیش بینی شده‌است.
static void workingWithSymbols()
{
    // Get the syntax tree.
    var code = @"
                using System;
 
                class Foo
                {
                    void Bar(int x)
                    {
                        // #insideBar
                    }
                }
 
                class Qux
                {
                    protected int Baz { get; set; }
                }
                ";
 
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(code);
    var root = tree.GetRoot();
 
    // Get the semantic model from the compilation.
    var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof(object).Assembly.Location);
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib);
    var model = comp.GetSemanticModel(tree);
 
    // Traverse enclosing symbol hierarchy.
    var cursor = code.IndexOf("#insideBar");
    var barSymbol = model.GetEnclosingSymbol(cursor);
    for (var symbol = barSymbol; symbol != null; symbol = symbol.ContainingSymbol)
    {
        Console.WriteLine(symbol);
    }
 
    // Analyze accessibility of Baz inside Bar.
    var bazProp = ((CompilationUnitSyntax)root)
        .Members.OfType<ClassDeclarationSyntax>()
        .Single(m => m.Identifier.Text == "Qux")
        .Members.OfType<PropertyDeclarationSyntax>()
        .Single();
    var bazSymbol = model.GetDeclaredSymbol(bazProp);
    var canAccess = model.IsAccessible(cursor, bazSymbol);
}
یکی از کاربردهای مهم Symbols API دریافت اطلاعات Symbols نقطه‌ای خاص از کدها می‌باشد. برای مثال در محل اشاره‌گر ادیتور، چه Symbols ایی تعریف شده‌اند و از آن‌ها در مباحث ساخت افزونه‌های آنالیز کدها زیاد استفاده می‌شود. نمونه‌ای از آن‌را در قطعه کد فوق ملاحظه می‌کنید. در اینجا با استفاده از متد GetEnclosingSymbol، سعی در یافتن Symbols قرار گرفته‌ی در ناحیه‌ی insideBar# کدهای فوق داریم؛ با خروجی ذیل که نام demo.exe آن از نام CSharpCompilation آن گرفته شده‌است:
 Foo.Bar(int)
Foo
<global namespace>
Demo.exe
Demo, Version=0.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null


همچنین در ادامه‌ی کد، توسط متد IsAccessible قصد داریم بررسی کنیم آیا Symbol قرار گرفته در محل کرسر، دسترسی به خاصیت protected کلاس Qux را دارد یا خیر؟ که پاسخ آن خیر است.


آشنایی با Binding symbols

یکی از مراحل کامپایل کد، binding نام دارد و در این مرحله است که اطلاعات Symbolic هر نود از Syntax tree دریافت می‌شود. برای مثال در اینجا مشخص می‌شود که این x، آیا یک متغیر محلی است، یا یک فیلد و یا یک خاصیت؟
مثال ذیل بسیار شبیه است به مثال getConstantValue ابتدای بحث، با این تفاوت که در حلقه‌ی آخر کار از متد GetSymbolInfo استفاده شده‌است:
static void bindingSymbols()
{
    // Get the syntax tree.
    var code = @"
                using System;
 
                class Foo
                {
                    private int y;
 
                    void Bar(int x)
                    {
                        Console.WriteLine(x);
                        Console.WriteLine(y);
 
                        int z = 42;
                        Console.WriteLine(z);
 
                        Console.WriteLine(a);
                    }
                }";
 
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText(code);
    var root = tree.GetRoot();
 
    // Get the semantic model from the compilation.
    var mscorlib = MetadataReference.CreateFromFile(typeof(object).Assembly.Location);
    var comp = CSharpCompilation.Create("Demo").AddSyntaxTrees(tree).AddReferences(mscorlib);
    var model = comp.GetSemanticModel(tree);
 
    // Traverse the tree.
    var walker = new ConsoleWriteLineWalker();
    walker.Visit(root);
 
    // Bind the arguments.
    foreach (var arg in walker.Arguments)
    {
        var symbol = model.GetSymbolInfo(arg);
        if (symbol.Symbol != null)
        {
            Console.WriteLine(arg + " is bound to " + symbol.Symbol + " of type " + symbol.Symbol.Kind);
        }
        else
        {
            Console.WriteLine(arg + " could not be bound");
        }
    }
}
با این خروجی:
 x is bound to int of type Parameter
y is bound to Foo.y of type Field
z is bound to z of type Local
a could not be bound
در مثال فوق، با استفاده از Syntax Walker طراحی شده در ابتدای بحث که کار استخراج آرگومان‌های متدهای Console.WriteLine را انجام می‌دهد، قصد داریم بررسی کنیم، هر آرگومان به چه Symbol ایی بایند شده‌است و نوعش چیست؟ برای مثال Console.WriteLine اول که از پارامتر x استفاده می‌کند، نوع x مورد استفاده‌اش چیست؟ آیا فیلد است، متغیر محلی است یا یک پارامتر؟ این اطلاعات را با استفاده از متد model.GetSymbolInfo می‌توان استخراج کرد.
مطالب
مروری بر کاربرد DoEvents

چند روز قبل هنگام استفاده از DoEvents در یک برنامه windows forms ، ناگهان پیغام stack overflow ظاهر شد! برای علت یابی و رفع آن کمی جستجو کردم که خلاصه‌ی آن به شرح زیر است:


DoEvents چیست؟

DoEvents یکی از متدهای کلاس Application در فضای نام System.Windows.Forms است.
ویندوز جهت مدیریت رخدادهای مختلف از یک صف استفاده می‌کند. رخدادهایی مانند کلیک ماوس، تغییر اندازه‌ی یک فرم و مواردی شبیه به آن ابتدا در یک صف قرار می‌گیرند و سپس پردازش می‌شوند. زمانیکه کنترلی مشغول پاسخ دهی به یک رخ‌داد می‌گردد، سایر رخ‌دادها هنوز در صف هستند و پردازش نخواهند شد. بنابراین اگر برنامه‌ی شما در یک روال رخ‌دادگردان کلیک، عملیاتی طولانی را در حال انجام باشد، بدلیل عدم پردازش سایر رخ‌دادها اینطور به نظر خواهد رسید که هنگ کرده است.
روش صحیح پردازش یک عملیات طولانی استفاده از یک ترد دیگر می‌باشد تا ترد اصلی برنامه که کار مدیریت رابط کاربر برنامه را به عهده دارد، درگیر این عملیات طولانی نشده و پاسخگوی رخ‌دادهای رسیده باشد.
راه میان‌بر و ساده‌ای که اینجا وجود دارد استفاده از DoEvents می‌باشد (بدون ایجاد یک ترد جدید). برای مثال اگر در روال رخ دادگردان کلیک یک برنامه، حلقه‌ای طولانی در حال پردازش است، هر از چندگاهی این متد فراخوانی شود، رخ‌دادهای در صف قرار گرفته فرصت ارسال به ترد اصلی برنامه را یافته و برنامه در حالت هنگ به نظر نخواهد رسید.
برای نمونه مثال زیر را در دو حالت با Application.DoEvents و بدون آن اجرا کنید:

private void btnProcessWithDoEvents_Click(object sender, EventArgs e)
{
for (int i = 0; i < 100000; i++)
{
TextBox1.Text = "Processing " + i.ToString();
Application.DoEvents();
}
}

در حالت بدون استفاده از Application.DoEvents ، تنها آخرین عبارت پردازش شده را در TextBox1 مشاهده خواهید کرد و همچنین در این حین، برنامه در حالت هنگ به نظر می‌رسد و برعکس.

مشکلات احتمالی حاصل از استفاده از Application.DoEvents :

الف) حس غلط پایان یافتن عملیات پیش از موعد
در مثال فوق در حین استفاده از Application.DoEvents ، دکمه‌ی btnProcessWithDoEvents مجددا فعال شده و قابل کلیک کردن می‌شود ولی آیا این بدین معنا است که پردازش قبلی به پایان رسیده است؟ به یک سری از کاربرها هم click-happy user گفته می‌شود! یعنی از کلیک کردن مجدد لذت می‌برند! در این حالت حتما باید دکمه‌ی btnProcessWithDoEvents را در ابتدای پردازش غیرفعال کرد و سپس در انتهای آن باید مجددا فعال شود.
مورد مشکل کلیک مجدد حتی می‌تواند منجر به تخریب اطلاعات در حال پردازش شود. فرض کنید برنامه در حال ذخیره‌ی اطلاعات در یک فایل است و کاربر مرتبا بر روی دکمه‌ی پردازش مربوطه کلیک کنید. فایل نهایی از یک سری اطلاعات ناهماهنگ و بی‌ربط پر خواهد شد.

ب) مشکل stack overflow
اگر علاقمند باشید، این مورد را می‌توان به صورت زیر شبیه سازی کرد:

یک تایمر را به برنامه اضافه کنید و یک دکمه. در روال رخ‌دادگردان کلیک مربوط به دکمه، دستورات زیر را اضافه کنید:

private void btnStartTimer_Click(object sender, EventArgs e)
{
this.timer1.Enabled = true;
this.timer1.Start();
this.timer1.Interval = 20;

}
و در روال tick مربوط به تایمر، دستورات زیر را اضافه کنید:

private void timer1_Tick(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(50);
Application.DoEvents();
}
برنامه را اجرا کرده و یکی دو دقیقه صبر کنید، حتما با پیغام خطای stack overflow مواجه خواهید شد. چرا؟
فواصل زمانی اجرای تایمر به 20 میلی ثانیه تنظیم شده است اما در روال رخ‌داد گردان tick آن، نیاز به 50 میلی ثانیه (بیش از 20 میلی ثانیه) یا بیشتر برای اجرا دارد. با رسیدن به Application.DoEvents ، رخ‌داد در صف قرار گرفته‌ی دیگر tick بلافاصله اجرا می‌شود و همینطور الی آخر، تا بالاخره stack overflow حاصل خواهد شد.


پس چه باید کرد؟

الف) هنگام استفاده از Application.DoEvents به موارد فوق حتما دقت داشته باشید.
ب) بجای استفاده از این روش که در بیشتر موارد یک ضعف برنامه نویسی محسوب می‌شود، شروع به استفاده از روش‌های غیرهمزمان نمائید. برای مثال استفاده از :
BackgroundWorker
Asynchronous delegates
Threads

تنها موردی را که هنگام کار با تردها باید در نظر داشت این است که امکان دسترسی به کنترل‌های یک فرم را از ترد دیگری که آن کنترل را ایجاد نکرده است، ندارید و برای این مورد راه‌ حل‌های زیادی موجود است.
همچنین بخاطر داشته باشید در یک ترد استفاده از Application.DoEvents هیچ معنایی ندارد. ترد اصلی برنامه وظیفه‌ی به روز رسانی رابط کاربر برنامه و پاسخگویی به رخ‌دادهای رسیده را به عهده دارد. زمانیکه پردازش در تردی دیگر صورت می‌گیرد، ترد اصلی برنامه تا پایان پردازش متد شما قفل نخواهد شد که نیازی به استفاده از این متد باشد. در این حالت استفاده از Application.DoEvents ، سبب بالا رفتن مصرف حافظه‌ی برنامه و همچنین بالا رفتن میزان مصرف CPU خواهد شد.

جهت مطالعه بیشتر
Keeping your UI Responsive and the Dangers of Application.DoEvents


مطالب
تبدیل تاریخ میلادی به شمسی در SSIS به کمک سی شارپ
برای تبدیل تاریخ میلادی به تاریخ شمسی در package‌های SSIS می‌توان از زبان سی شارپ استفاده کرد . بدین طریق می‌توان در طی عملیات ETL و هنگام transform کردن داده‌ها ، عملیات تبدیل از میلادی به شمسی را انجام داد . عملیات تبدیل داده در این مثال به کمک Script Component انجام می‌شود. 

برای این کار از داده‌های موجود در پایگاه داده [AdventureWorksLT2008R2].[SalesLT].[Address] استفاده می‌کنم . 
برای این کار یک package تعریف می‌کنم و برای استخراج داده‌ها یک OLEDB تعریف می‌کنم . برای تبدیل داده‌ها از Script Component و برای گرفتن خروجی آزمایشی از union استفاده می‌کنم : 

دایره‌های قرمز رنگ مشخص شده در تصویر ، بیانگر data viewerهای تعریف شده است. 

در تنظیمات dataSource مانند زیر عمل می‌کنیم :
دستور زیر فقط برای نمایش یک نمونه از کارکرد عملیات مورد نظر در این مثال می‌باشد 


نمونه خروجی مانند زیر می‌باشد : 




سپس برای تنظیمات Script Component به ترتیب زیر عمل می‌کنیم :

در قسمت Input column ستون هایی را که به عنوان پارامتر می‌توانیم با آنها کار کنیم ، تعریف می‌کنیم : (دقت شود که تغییر نام متغیر‌ها ، در کد‌ها اعمال می‌شوند .) 




حال می‌خواهم ستون‌های تاریخ میلادی و شمسی را برای خروجی تعریف کنم :

 


همانطور که مشاهده می‌کنید ، نوع داده ای برای خروجی را رشته تعریف کردم.

سپس به قسمت script بر می‌گردیم (سمت چپ پنجره ) و روی Edit Script کلیک می‌کنیم : (در صورتی که تمایل به کد نویسی با VB را دارید در همین قسمت می‌توانید آن را تنظیم کنید) 



پنجره ای مانند زیر برای ویرایش کد‌ها ، باز می‌شود 


همانطور که مشاهده می‌کنید درون این کلاس 4 متد تبدیل تاریخ را پیاده کردم و از آنها در متد input0_processInputRow استفاده کردم . این کار نیازی به پیاده سازی حلقه ندارد و به راحتی می‌توان آنها را روی سطر‌های دلخواه تعریف کرد . خروجی نمایش داده شده در data viewer‌ها مانند زیر می‌باشند : 


قبل از اعمال تبدیلات : 



بعد از اعمال تبدیلات : 


موفق باشید