مطالب
راه اندازی دیتابیس postgresql در برنامه‌های ASP.NET Core – قسمت 2

در قسمت قبل به معرفی postgresql پرداختیم; در این قسمت قصد ایجاد و راه اندازی یک api با استفاده از دیتابیس postgresql و استفاده از تکنولوژی‌های آن را با استفاده از docker داریم.


ابتدا با استفاده از دستور زیر یک پروژه‌ی جدید asp.net core را ایجاد کنید:

dotnet new webapi --minimal -o YourDirectoryPath:\YourFolderName

سپس فایل docker-compose.yaml را به روت پروژه اضافه کنید که شامل کانفیگ‌های زیر میباشد: 

version: '3.1'

services:

  db:
    image: postgres
    container_name: db
    restart: always
    environment:
      POSTGRES_PASSWORD: postgres
      POSTGRES_USERNAME: postgres
      POSTGRES_DB: BloggingDb
    ports:
        - "5432:5432"
    volumes:
      - postgres_data:/data/db

  adminer:
    image: adminer
    restart: always
    ports:
      - 8080:8080
  
  pgadmin4:
    image: dpage/pgadmin4
    restart: always
    environment:
      PGADMIN_DEFAULT_EMAIL: pgadmin4@pgadmin.org
      PGADMIN_DEFAULT_PASSWORD: admin
      PGADMIN_CONFIG_SERVER_MODE: 'False'
    ports:
      - 5050:80
    volumes:
      - pgadmin:/var/lib/pgadmin
    depends_on:
      - db

volumes:
  postgres_data:
  pgadmin:

سپس با اجرای دستور زیر در روت پروژه، سرویس‌ها را راه اندازی کنید: 

docker compose up -d


معرفی سرویس‌های استفاده شده در تنظیمات فایل بالا: 

سرویس db

نمونه ایمیج اصلی، volume، تنظیمات connection string در آن استفاده شده است.

سرویس adminer :

https://hub.docker.com/_/adminer /

Adminer - Database management in a single PHP file

یک برنامه تحت وب مدیریت پایگاه داده ساده میباشد که ویژگی‌ها MySql را در کنار سرعت و امنیت ارائه میدهد و در آدرس http://localhost:8080 / اجرا خواهد شد.

سرویس pgadmin4 :

pgAdmin - PostgreSQL Tools

dpage/pgadmin4 - Docker Image | Docker Hub

در حال حاضر این برنامه محبوب‌ترین برنامه مدیریت پایگاه داده میباشد که ویژگی‌های پیشرفته‌ای را نیز پوشش میدهد و در آدرس http://localhost:5050 / اجرا خواهد شد. 


اکنون نوبت نوشتن کد‌ها میباشد. 

- تنظیم connection string در فایل appsettings.json:

"ConnectionStrings": {
    "BloggingContext": "Username=postgres;Password=postgres;Server=localhost;Database=BloggingDb”
}

- و همینطور پکیج‌های زیر را به برنامه خود رفرنس دهید: 

dotnet add package Npgsql.EntityFrameworkCore.PostgreSQL
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design

- مدل‌های برنامه را در مسیر /Models ایجاد کنید: 

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Post
{
    public int PostId { get; set; }
    public string Title { get; set; } = null!;
    public string Content { get; set; } = null!;

    public int BlogId { get; set; }
    public Blog Blog { get; set; } = null!;
}

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string? Url { get; set; }

    public List<Post>? Posts { get; set; }
}

- سپس BloggingContext را در مسیر /Data ایجاد کنید:

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Data;

public class BloggingContext : DbContext
{
    public BloggingContext(DbContextOptions<BloggingContext> options)
        : base(options)
    {
    }
    public DbSet<Blog> Blogs => Set<Blog>();
    public DbSet<Post


- سپس اینترفیس IBlogServices را در مسیر  /Servicec/Blogs ایجاد کنید: 

using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public interface IBlogServices
{
    Task<IEnumerable<Blog>> GetList();
    Task<Blog?> Get(uint id);
    Task<uint> Add(Blog obj);
    Task AddRange(Blog[] obj);
    Task Update(Blog obj);
    Task UpdateRange(Blog[] obj);
    Task Remove(uint id);
}


-  و سپس پیاده سازی آن را در فایل BlogEFServices و در کنار اینترفیس آن قرار دهید: 

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public sealed class BlogEFServices : IBlogServices
{
    private readonly BloggingContext _context;
    public BlogEFServices(BloggingContext context)
    {
        _context = context;
    }

    public async Task<uint> Add(Blog obj)
    {
        await _context.Blogs.AddAsync(obj);
        return (uint)await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task AddRange(Blog[] obj)
    {
        await _context.Blogs.AddRangeAsync(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task<Blog?> Get(uint id)
    {
        return await _context.Blogs.FirstOrDefaultAsync(x=>x.BlogId == id);
    }

    public async Task<IEnumerable<Blog>> GetList()
    {
       return await _context.Blogs.ToListAsync();
    }

    public async Task Remove(uint id)
    {
        var entity = await Get(id);
        _context.Blogs.Remove(entity!);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task Update(Blog obj)
    {
        _context.Blogs.Update(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task UpdateRange(Blog[] obj)
    {
        _context.Blogs.UpdateRange(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    private async Task<int> SaveChangesAsync()
    {
        return await _context.SaveChangesAsync();
    }
}


- اکنون  endpoint‌های api را در فایل program.cs ایجاد کنید:

using System.Data;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Npgsql;
using NpgsqlAPI.Services.Blogs;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddEndpointsApiExplorer();
builder.Services.AddSwaggerGen();

string connectionString = builder.Configuration.GetConnectionString("BloggingContext")!;

builder.Services.AddDbContext<BloggingContext>(options =>
        options.UseNpgsql(connectionString));

builder.Services.AddTransient<IDbConnection>(_ => new NpgsqlConnection(connectionString));

// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogDapperServices>();
// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFRawQueryServices>();
builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFServices>();

var app = builder.Build();

if (app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseSwagger();
    app.UseSwaggerUI();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.MapGet("/blogs", async (IBlogServices service) => await service.GetList())
.WithName("GetBlogs")
.WithOpenApi();

app.MapGet("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Get(id))
.WithName("GetBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Add(blog))
.WithName("AddBlog")
.WithOpenApi();

app.MapDelete("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Remove(id))
.WithName("RemoveBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Update(blog))
.WithName("UpdateBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.UpdateRange(blogs))
.WithName("UpdateBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.AddRange(blogs))
.WithName("AddBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.Run();

تمامی کد‌های برنامه تا به اینجا نوشته شده‌اند. اکنون migration را پس از اطمینان از اجرا بودن داکر اجرا کنید 

dotnet ef migrations add Init
dotnet ef database update

و برنامه را اجرا و تست کنید. 


کد‌های کامل این مطلب

مطالب
ASP.NET MVC #23

اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC توسط نگارش‌های متفاوت IIS

تا اینجا برای اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC از وب سرور توکار VS.NET استفاده شد که صرفا جهت آزمایش برنامه‌ها طراحی شده است. تا این تاریخ سه رده از وب سرورهای مایکروسافت ارائه شده‌اند که برای نصب ASP.NET MVC می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند و هر کدام هم نکته‌های خاص خودشان را دارند که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.


اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 5.x ویندوز XP

پس از ایجاد یک دایرکتوری مجازی بر روی پوشه یک برنامه ASP.NET MVC و سعی در اجرای برنامه، بلافاصله پیغام خطای HTTP 403 forbidden مشاهده می‌شود.
اولین کاری که برای رفع این مساله باید صورت گیرد، کلیک راست بر روی نام دایرکتوری مجازی در کنسول IIS، انتخاب گزینه خواص و سپس مراجعه به برگه «ASP.NET» آن است. در اینجا شماره نگارش دات نت فریم ورک مورد استفاده را به 4 تغییر دهید (برای نمونه ASP.NET MVC 3.0 مبتنی بر دات نت فریم ورک 4 است).
بعد از این تغییر، بازهم موفق به اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 5.x نخواهیم شد؛ چون در آن زمان مفاهیم مسیریابی و Routing که اصل و پایه ASP.NET MVC هستند وجود خارجی نداشتند. این نگارش از IIS به صورت پیش فرض تنها قادر به پردازش درخواست‌های رسیده‌ای که به یک فایل فیزیکی بر روی سرور اشاره می‌کند، می‌باشد (یعنی مشکلی با اجرای برنامه‌های ASP.NET Web forms ندارد).
برای رفع این مشکل، مجددا بر روی نام دایرکتوری مجازی برنامه در کنسول IIS کلیک راست کرده و گزینه خواص را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده، در برگه «Virtual directory» آن، بر روی دکمه «Configuration» کلیک نمائید. در صفحه باز شده مجددا بر روی دکمه «Add» کلیک کنید.
در صفحه باز شده، مسیر Executable را C:\WINDOWS\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\aspnet_isapi.dll وارد کرده و Extension را به .* (دات هرچی) تنظیم کنید. همین مقدار تنظیم، برای اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 5.x ویندوز XP کفایت می‌کند.

کاری که در اینجا انجام شده است، نگاشت تمام درخواست‌های رسیده صرفنظر از پسوند فایل‌ها، به موتور ASP.NET می‌باشد. به صورت پیش فرض در IIS 5.x درخواست‌ها تنها بر اساس پسوند فایل‌ها پردازش می‌شوند. مثلا اگر فایل درخواستی aspx است، درخواست رسیده به aspnet_isapi.dll یاد شده هدایت خواهد شد. اگر پسوند فایل php است به isapi مخصوص آن (در صورت نصب) هدایت می‌گردد و به همین ترتیب برای سایر سیستم‌های دیگر. زمانیکه Extension به «دات هرچی» و Executable به aspnet_isapi.dll دات نت 4 تنظیم می‌شود، دایرکتوری مجازی تنظیم شده تنها جهت سرویس دهی به یک برنامه ASP.NET عمل خواهد کرد و تمام درخواست‌های رسیده به آن، به موتور اجرایی ASP.NET هدایت می‌شوند.

بدیهی است تنظیمات فوق تنها به یک دایرکتوری مجازی اعمال شدند. اگر نیاز باشد تا بر روی تمام سایت‌ها تاثیر گذار شود، اینبار در کنسول IIS 5.x بر روی «Default web site» کلیک راست کرده و گزینه خواص را انتخاب کنید. در صفحه باز شده به برگه «Home directory» مراجعه کرده و مراحل ذکر شده را تکرار کنید.

مشکل! این روش بهینه نیست.
روش فوق خوبه، کار می‌کنه، اما بهینه نیست؛ از این جهت که «نگاشت تمام درخواست‌ها به موتور ASP.NET» یعنی پروسه پردازش درخواست یک فایل تصویری، js یا css هم باید از فیلتر موتور ASP.NET عبور کند که ضروری نیست.
برای رفع این مشکل، توصیه شده است که سیستم مسیریابی ASP.NET MVC را در IIS 5.x «پسوند دار» کنید. به این نحو که با مراجعه به فایل Global.asax.cs، تعاریف مسیریابی را به نحو زیر ویرایش کنید:

public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.Add(
new Route("{controller}.aspx/{action}/{id}", new MvcRouteHandler())
{
Defaults = new RouteValueDictionary(new
{
controller = "Home",
action = "Index",
id = UrlParameter.Optional
})
});



اینبار برای مثال مسیر http://localhost/MyMvcApp/home.aspx/index به علت داشتن پسوند aspx وارد موتور پردازشی ASP.NET خواهد شد. البته در این حالت URL های تمیز ASP.NET MVC را از دست خواهیم داد و مدام باید دقت داشت که مسیرهای کنترلرها حتما باید به aspx ختم شوند. ضمنا با این تنظیم، دیگر نیازی به تغییر تعاریف نگاشت‌ها در کنسول مدیریتی IIS، نخواهد بود.


اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 6.x ویندوز سرور 2003

تمام نکات عنوان شده جهت IIS 5.x در IIS 6.x نیز صادق هستند. به علاوه برای اجرای برنامه‌های ASP.NET بر روی IIS 6.x باید به دو نکته مهم دیگر نیز دقت داشت:
الف) ASP.NET 4 به صورت پیش فرض در IIS 6.x غیرفعال است که باید با مراجعه به قسمت Web Services Extensions در کنسول مدیریتی IIS، آن‌را از حالت prohibited خارج کرد.
ب) در هر Application pool تنها از یک نگارش دات نت فریم ورک می‌توان استفاده کرد. برای مثال اگر هم اکنون AppPool1 مشغول سرویس دهی به یک سایت ASP.NET 3.5 است، از آن نمی‌توانید جهت اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC 3 به بعد استفاده کنید. زیرا برای مثال ASP.NET MVC 3 مبتنی بر دات نت فریم ورک 4 است. به همین جهت حتما نیاز است تا یک Application pool مجزا را برای برنامه‌های دات نت 4 در IIS 6 اضافه نمائید و سپس در تنظیمات سایت، از این Application pool جدید استفاده نمائید.
البته روش صحیح و اصولی کار با IIS از نگارش 6 به بعد هم مطابق شرحی است که عنوان شد. برای دستیابی به بهترین کارآیی و امنیت بیشتر، بهتر است به ازای هر سایت، از یک Application pool مجزا استفاده نمائید.

اطلاعات تکمیلی:
نکات نصب برنامه‌های ASP.NET 4.0 بر روی IIS 6
مروری بر تاریخچه محدودیت حافظه مصرفی برنامه‌های ASP.NET در IIS



اجرای برنامه‌های ASP.NET MVC بر روی IIS 7.x ویندوز 7 و ویندوز سرور 2008

اگر برنامه ASP.NET MVC در IIS 7.x در حالت یکپارچه (integrated mode) اجرا شود، بدون نیاز به هیچگونه تغییری در تنظیمات سرور یا برنامه، بدون مشکل قابل اجرا خواهد بود. بدیهی است در اینجا نیز بهتر است به ازای هر برنامه، یک Application pool مجزا را ایجاد کرد.
اما در حالت classic (که برای برنامه‌های جدید توصیه نمی‌شود) نیاز است همان مراحل IIS 5,x تکرار شود. البته اینبار مسیر زیر را باید طی کرد تا به صفحه افزودن نگاشت‌ها رسید:
Right-click on a web site -> Properties -> Home Directory tab -> click on the Configuration button -> Mappings tab



نکته‌ای مهم در تمام نگارش‌های IIS

ترتیب نصب دات نت فریم ورک 4 و IIS مهم است. اگر ابتدا IIS نصب شود و سپس دات نت فریم ورک 4، به صورت خودکار، کار نگاشت اطلاعات ASP.NET به IIS صورت خواهد گرفت.
اگر ابتدا دات نت فریم ورک 4 نصب شود و سپس IIS، برای مثال دیگر از برگه ASP.NET در IIS 6.x خبری نخواهد بود. برای رفع این مشکل دستور زیر را در خط فرمان اجرا کنید:

C:\WINDOWS\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\aspnet_regiis.exe /i

به این ترتیب، اطلاعات مرتبط با موتور ASP.NET مجددا به تنظیمات IIS اضافه خواهند شد.


نظرات مطالب
طبقه بندی Bad Code Smell ها
چرا enum قابلیت refactoring خوبی ندارد؟  با این بسته بندی enum در یک کلاس و بالا بردن درجه‌ی پیچیدگی کد، دقیقا چه ارزش افزوده‌ای را خلق کردید؟ بحث حالت و رفتار باید در کلاس استفاده کننده‌ی از نوع enum مطرح شود یا در کلاسی که یک نوع enum را مجددا بسته بندی کرده؟
با این بسته بندی این مشکلات را ایجاد کرده‌اید:
- یک کد ساده تبدیل به یک کد پیچیده شده‌است.
- عبارات switch با حالت enum-as-class کار نمی‌کند.
- مشکلات serialization و عکس آن‌را سبب خواهید شد.
مطالب
رفع باگ box model در IE 6
وقتی که در حال ساخت یک وب سایت می‌باشید با مشکلات و باگ‌های اینترنت اکسپلورر به احتمال زیاد برخورد داشته‌اید. یکی از این مشکلات باگی است که اینترنت اکسپلورر در محاسبه عرض (width) یک box دارد.
 محاسبه عرض یک box در اینترنت اکسپلورر 6 به صورت زیر است:

این در حالی است که روش استاندارد محاسبه عرض یک box به صورت زیر است:

برای رفع این مشکل چندین روش وجود دارد. اما به نظر من بهترین روش قرار دادن تگ زیر در ابتدای صفحه است:
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> 

مطالب دوره‌ها
ویژگی StringLength و اعمال maxlength به صورت خودکار در ASP.NET MVC
خاصیت نام را که توسط ویژگی StringLength مزین شده است درنظر بگیرید:
[StringLength(10, ErrorMessage = "حداکثر 10 حرف")]
public string Name { set; get; }
قصد داریم در سمت کاربر، فیلد متناظر را طوری تنظیم کنیم که واقعا کاربر نتواند بیش از 10 حرف را وارد کند:
        $(function () {
            $("input[data-val-length-max]").each(function (i, e) {
                var input = $(e);
                var maxlength = input.attr("data-val-length-max");
                input.attr("maxlength", maxlength);
            });
        });
توضیحات این کدها به نحوه رندر ویژگی StringLength بر می‌گردد:
<input class="text-box single-line" data-val="true" data-val-length="حداکثر 10 حرف" 
data-val-length-max="10" data-val-required="(*)" id="Name" name="Name" type="text" value="" />
توسط قطعه کد جی‌کوئری نوشته شده، ابتدا کلیه inputهایی که دارای data-val-length-max هستند را می‌یابیم و در این بین مقدار data-val-length-max را یافته و سپس خاصیت maxlength آن‌ها را به صورت پویا تنظیم می‌کنیم. به این ترتیب کاربر دیگر نمی‌تواند رشته‌ای دلخواه را در ابتدای کار وارد نماید و به طول تنظیم شده محدود می‌گردد.
 
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
نکته‌ای در مورد تگ text

فرض کنید قصد دارید یک تصویر SVG را که به همراه متن است، نمایش دهید. نمایش متن در این حالت، توسط تگ text انجام می‌شود:
<text x="50" y="50">Some text</text>
اگر در این حالت برنامه را کامپایل کنیم، با خطای زیر مواجه می‌شویم:
"<text>" and "</text>" tags cannot contain attributes
علت اینجا است که در دستور زبان Razor، واژه‌ی text، یک واژه‌ی کلیدی است و هدف آن، جدا کردن یک قطعه‌ی متنی، از قسمتی از کد #C نوشته شده‌ی در فایل‌های razor است. هدف اصلی آن، تعیین مرزی بین کد #C و یک متن خالص است. به همین جهت است که عنوان می‌کند، تگ text نمی‌تواند دارای attributes باشد. برای رفع این مشکل، روش escape کردن آن، قرار دادن این تگ مخصوص SVG، داخل یک تگ text دیگر است:
<text>
  <!-- Here are your actual Text tags -->
  <text x="50" y="50">Some text</text>  
</text>
نظرات مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت چهارم - اعتبارسنجی ورودی‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی
در صورتی که تعداد فیلد‌های فرم زیاد باشد با غیر فعال کردن دکمه submit کاربر نمی‌تواند تشخیص دهد که کدام المان ورودی را باید مقدار دهی کند یک راه حل این است که در کنار المان‌های که required  می‌باشند یک * قرمز رنگ قرار دهیم . 
راه حل دوم این است که کاربر با زدن submit  خطاهای فرم را مشاهده کند : 
// student-model.ts
export interface Student {
    id: number;
    name: string;
}
کامپوننت : 
  // app.component.ts
  public model: Student;

  ngOnInit(): void {
    this.setDefaultValueForModel();
  }

  saveForm(form: NgForm, evetn: Event) {
    evetn.preventDefault();
    if (form.valid) {
      alert('everything is ok');
    }
  }

  setDefaultValueForModel() {
    this.model = {
      id: 1,
      name: ''
    };
  }
و در نهایت محتوای app.component.html
        <form #form="ngForm" novalidate (submit)="saveForm(form,$event)">
          <div>
            <label>Name</label>
            <input type="text" required name="name" autocomplete="off" [(ngModel)]="model.name" #name="ngModel">

            <p [hidden]="name.valid || (name.pristine && !form.submitted)">
              Name is required and should be minimum 4 characters.
            </p>

          </div>

          <div>
            <input type="submit" value="submit">
          </div>
        </form>
نظرات مطالب
آموزش Prism #2
ممنونم دوست عزیز.
در مورد دستور اول روش ذکر شده کاملا صحیح است و نیازی به اصلاح نیست.
TargetDir$ دقیقا به مسیر فایل‌های اجرایی اشاره می‌کند و ConfigurationName$ را در خودش پشتیبانی می‌کنه. یعنی اگر پروژه در حال Relase باشد با استفاده از TargetDir$ دقیقا به فایل‌های موجود در فولدر Release در bin پروژه اشاره می‌کند و در حالت Debug به فایل‌های موجود در فولدر Debug در bin پروژه. با استفاده از گزینه Macros درقسمت Edit Post-Build مشاهده می‌کنید که مقدار TargetDir$ دقیقا صحیح است. اما دلیل اینکه چرا در بخش دوم دستور از SolutionDir$ استفاده شده است به این دلیل است که می‌خواهیم به فولدر bin پروژه اصلی اشاره داشته باشیم و چون این پروژه حتما در مسیر Solution جاری خواهد بود در نتیجه از این آدرس استفاده شده است.(در این جا TargetDir و TargetPath نمی‌تواند کمکی به ما بکند). به تصویر زیر دقت کنید:(چون پروژه در حالت release است در نتیجه مقادیر TargetDir و TargetPath به release ختم می‌شود)


به تفاوت مقادیر بین TargetDir$ و TargetPath$ و SolutionDir$ و ... دقت کنید.
در مورد متد GetModuleCatalog هم باید عنوان کنم که این متد در اسمبلی Microsoft.Practices.Composite.UnityExtensions ورژن 2.0.1.0 وجود دارد. در ورژن 4 نسخه Prism این متد به این نام تغییر کرده است. در این جا می‌تونید تغییرات بین Prism Library 2  و Prism Library 4 رو ببینید
نظرات مطالب
EF Code First #11
- ORMهای با پشتیبانی از IQueryable ، پشتیبانی یکسانی از متدهای الحاقی تعریف شده ندارد. کد شما قابل انتقال نیست. برای مثال NH یک سری متد الحاقی خاص خودش را دارد. بنابراین اگر تصور می‌کنید که می‌توان این پیاده سازی را به ORM دیگری تغییر داد، در عمل ممکن نیست؛ مگر اینکه از توانایی‌های محدود و مشترکی استفاده کنید.
- یکی دیگر از اشتباهات طراحی الگوی Repository متدهای عمومی هستند که دارای خروجی IQueryable است. به این نوع طراحی، طراحی نشتی دار گفته می‌شود چون ابتدای کار مشخص است اما انتهای کار بازگذاشته شده است: (^)
- یک مثال دیگر: NH دارای متدی است به نام tofeautre که توانایی اجرای چندین و چند مثلا sum را بر روی بانک اطلاعاتی در یک رفت و برگشت دارد. لایه Repository شما نمی‌تواند این را مخفی کند و در صورت استفاده از آن قابل انتقال نخواهد بود. استفاده از آن هم ایرادی ندارد چون دلیل استفاده از یک ORM، استفاده از توانایی‌های پیشرفته آن‌ها است. از این نمونه مثال زیاد است.
حالا اینجا اگر شخصی از الگوی Repository استفاده کند، هم بی‌جهت خودش را محدود کرده و هم نهایتا به یک leaky abstraction رسیده.
- «چهارچوبی دارم که کاملاً از ORM مستقل هستند» این همان لایه سرویس است که از آن صحبت شد. نباید کدهای یک ORM (هر ORM ایی) داخل Code behind یا کنترلرهای MVC مشاهده شوند. این روش توصیه شده است.
- رمزنگاری را می‌شود با یک سری متدالحاقی در یک پروژه دیگری به نام Common پیاده سازی کرد. در لایه Service از آن استفاده کرد. بحث ما در اینجا در مورد Repository و عدم ضرورت استفاده از آن است. یا مباحث صفحه بندی هم به همین ترتیب. این‌ها یک سری متدالحاقی عمومی هستند؛ خارج از تعریف الگوی Repository قرار می‌گیرند.
مطالب
استفاده از Sparse Columns در SQL Server 2012
مقدمه
مقدار null به معنی پوچ و هیچ می‌باشد اما زمانی که در مقدار دهی جداول از آن استفاده می‌نمایم با توجه به نوع آن ستون فضای متفاوتی اشتغال می‌نماید. شاید در پایگاه داده‌های کوچک زیاد مطرح نباشد اما زمانی که حداقل چند گیگ حجم آن باشد و فرضا 20 تا 30 درصد آن از مقادیر null پر شده باشد فضای زیای از پوچ گرفته شده است این در حالی است که خیلی از توسعه دهندگان اصلا به اهمیت استفاده از null توجهی نمی‌کنند و از مقادیری غیر معتبری مثل 0 یا 1- در آن ستون به جای null استفاده می‌کنند.
SQL Server Sparce Columns
sparse column یا ستون‌های تنک قابلیتی از که از SQL Server 2008 اضافه شده و به ستون‌های عادی امکان استفاده بهینه از فضای ذخیره شده برای مقادیر null را می‌دهد. در واقع sparse column فضای مورد نیاز برای مقادیر null نسبت به مقادیر غیر null را کاهش می‌دهد. با استفاده از sparse column فضای ذخیره شده حداقل 20 تا 40 درصد کمتر خواهد شد.

ویژگی‌های Sparse Columns
  • SQL Server Database Engine از کلمه کلیدی SPARSE برای تعریف یک ستون که مقادیر آن می‌بایست بهینه شود استفاده می‌نماید.
  • نمای Catalog  جداول با ستون sparse شبیه جداول معمولی می‌باشد.
  • مقدار برگشتی از تابع COLUMNS_UPDATED با ستون sparce متفاوت از ستون معمولی است.
در نوع داده‌های زیر امکان استفاده از sparce columns  را ندارند:
 geography  text
 geometry   timestamp 
 image   user-defined data types 
ntext  
sparse column فضای بیشتری برای ذخیره داده‌های غیر null نسبت به داده‌های نشانه گذاری نشده با SPARSE لازم دارد و این فضا4 بایت بیشتر از ستون معمولی است. برآورد فضای ذخیره شده براساس نوع داده با طول ثابت در جدول زیر آورده شده است:
 نوع داده  بایت بدون sparse  بایت sparse  درصد null
 bit   0.125   5  98%
 tinyint   1   5  86%
 smallint   2  6  76%
 int   4  8  64%
bigint  8  12  52%
 real   4  8  64%
 float   8  12  52%
 smallmoney   4  8  64%
 money   8  12  52%
 smalldatetime   4  8  64%
 datetime   8  12  52%
 uniqueidentifier   16  20  43%
 date   3  7  69%
نوع داده با دقت - وابسته به طول
 
 نوع داده  بایت بدون sparse  یابت sparse  درصد null 
 (datetime(2   6  10  57%
 (datetime(2   8  12  52%
 (time(0   3  7  69%
 (time(7   5  9  60%
 (datetimetoffset(0   8  12  52%
 (datetimetoffset (7   10  14  49%
 (decimal/numeric(1,s   5  9  60%
 (decimal/numeric(38,s   17  21  42%
 (vardecimal(p,s      
نوع داده - داده وابسته به طول
نوع داده 
بایت بدون sparse   یابت sparse  درصد null
 sql_variant   2*   2*   60% 
 varchar or char   2*  4*+   60% 
 nvarchar or nchar   2*   4*   60% 
 varbinary or binary   2*   4*   60% 
 xml   2*   4*   60% 
 hierarchyid   2*  4*   60% 

محدویت‌های استفاده از Sparse columns
  • sparse column می‌ بایست nullable باشد و نمی‌تواند ROWGUIDCOL یا IDENTITY باشد. 
  • sparse column مقدار پیش فرض نمی‌تواند داشته باشد 
  • ستون محاسبه ای نمی‌تواند sparse باشد
  • sparse column نمی‌تواند بخشی از clustered index یا  unique primary key index باشد
  • sparse column  نمی تواند بخشی از  user-defined table باشد

مثالی از کاربرد Sparse columns
CREATE TABLE Employees_sparse (
   EMP_ID INT IDENTITY(5001,1) PRIMARY KEY, 
   SSN CHAR(9) NOT NULL, 
   TITLE CHAR(10) SPARSE NULL, 
   FIRSTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   MIDDLEINIT CHAR(1) SPARSE NULL, 
   LASTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   EMAIL CHAR(50) SPARSE NULL)
GO
CREATE TABLE Employees (
   EMP_ID INT IDENTITY(5001,1) PRIMARY KEY, 
   SSN CHAR(9) NOT NULL, 
   TITLE CHAR(10) NULL, 
   FIRSTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   MIDDLEINIT CHAR(1) NULL, 
   LASTNAME VARCHAR(50) NOT NULL, 
   EMAIL CHAR(50) NULL)
GO
در این دو جدول یکی با سه ستون Sparse  و دیگری بدون Sparse ایجاد شده و با  50000 ردیف داده پر شده است حال با رویه ذخیره شده sp_spaceused می‌توان فضای ذخیره شده دو جدول را باهم مقایسه نمود.
sp_spaceused 'Employees'
GO
sp_spaceused 'Employees_sparse' 

البته ذکر این نکته گفتی است که بهتر است از این تکنیک برای جداولی که تعداد زیادی ستون null دارند استفاده شود.