مطالب
استفاده از دکمه‌های CSS توئیتر در ASP.NET MVC
یک سری نکته ریز را جهت بهبود ظاهر برنامه‌های وب می‌توان درنظر داشت؛ برای مثال:
مجموعه‌ی Twitter Bootstrap که به عنوان یکی از فریم‌ورک‌های خوب CSS مطرح است، دارای تعدادی دکمه تهیه شده با CSS است : (^)
برای نمایش یک چنین دکمه‌هایی فقط کافی است یک span را به صفحه اضافه کرده و class آن‌را مثلا مساوی btn btn-info قرار دهیم تا دکمه‌ای آبی رنگ نمایش داده شود.


طراحی زیبایی دارد. با مرورگرهای جدید سازگار است و ... در اصل یک span بیشتر نیست و قابلیت post back به سرور را ندارد.
برای اضافه کردن چنین قابلیتی می‌توان  از نکته زیر استفاده کرد:

<span style=" margin:7px;" onclick="$('#loginForm').submit()">ورود به سیستم</span>

jQuery که جزء پیش فرض برنامه‌های ASP.NET MVC است. متد submit را هم می‌توان در اینجا در صورت کلیک بر روی یک span فراخوانی کرد. نکته مهم آن ذکر Id فرم جاری است که مثلا به این شکل قابل تعریف است:
 
@using (Html.BeginForm(actionName: "LogOn", controllerName: "Login", 
                       method: FormMethod.Post, htmlAttributes: new { id = "loginForm" }))
{    
}
مطالب
استفاده از SQLDom برای آنالیز عبارات T-SQL، قسمت دوم
مدتی قبل مطلبی را در مورد کتابخانه‌ی ویژه SQL Server که یک T-SQL Parser تمام عیار است، در این سایت مطالعه کردید. در این قسمت، همان مطلب را به نحو بهتر و ساده‌تری بازنویسی خواهیم کرد.
مشکلی که در دراز مدت با SQLDom وجود خواهد داشت، مواردی مانند SelectStarExpression و CreateProcedureStatement و امثال آن هستند. این‌ها را از کجا باید تشخیص داد؟ همچنین مراحل بررسی این اجزاء، نسبتا طولانی هستند و نیاز به یک راه حل عمومی‌تر در این زمینه وجود دارد.

راه حلی برای این مشکل در مطلب «XML ‘Visualizer’ for the TransactSql.ScriptDom parse tree» ارائه شده‌است. در اینجا تمام اجزای TSqlFragment توسط Reflection مورد بررسی و استخراج قرار گرفته و نهایتا یک فایل XML از آن حاصل می‌شود.
اگر نکات ذکر شده در این مقاله را تبدیل به یک برنامه با استفاده مجدد کنیم، به چنین شکلی خواهیم رسید:


این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
DomToXml.zip

همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، اینبار به سادگی، SelectStarExpression قابل تشخیص است و تنها کافی است در T-SQL پردازش شده، به دنبال SelectStarExpression‌ها بود. برای اینکار جهت ساده شدن آنالیز می‌توان با ارث بری از کلاس پایه TSqlFragmentVisitor شروع کرد:
using System;
using System.Linq;
using Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom;

namespace DbCop
{
    public class SelectStarExpressionVisitor : TSqlFragmentVisitor
    {
        public override void ExplicitVisit(SelectStarExpression node)
        {
            Console.WriteLine(
                  "`Select *` detected @StartOffset:{0}, Line:{1}, T-SQL: {2}",
                  node.StartOffset,
                  node.StartLine,
                  string.Join(string.Empty, node.ScriptTokenStream.Select(x => x.Text)).Trim());

            base.ExplicitVisit(node);
        }
    }
}
در کلاس پایه TSqlFragmentVisitor به ازای تمام اشیاء شناخته شده‌ی ScriptDom، یک متد ExplicitVisit قابل بازنویسی درنظر گرفته شده‌است. در اینجا برای مثال نمونه‌ی SelectStarExpression آن را بازنویسی کرده‌ایم.
مرحله‌ی بعد، اجرای این کلاس Visitor است:
    public static class GenericVisitor
    {
        public static void Start(string tSql, TSqlFragmentVisitor visitor)
        {
            IList<ParseError> errors;
            TSqlScript sqlFragment;
            using (var reader = new StringReader(tSql))
            {
                var parser = new TSql120Parser(initialQuotedIdentifiers: true);
                sqlFragment = (TSqlScript)parser.Parse(reader, out errors);
            }

            if (errors != null && errors.Any())
            {
                var sb = new StringBuilder();
                foreach (var error in errors)
                    sb.AppendLine(error.Message);

                throw new InvalidOperationException(sb.ToString());
            }
            sqlFragment.Accept(visitor);
        }
    }
در اینجا متد Accept کلاس TSql120Parser، امکان پذیرش یک Visitor را دارد. به این معنا که Parser در حال کار، هر زمانیکه در حال آنالیز قسمتی از T-SQL دریافتی بود، نتیجه را به اطلاع یکی از متدهای کلاس پایه TSqlFragmentVisitor نیز خواهد رساند. بنابراین دیگر نیازی به نوشتن حلقه و بررسی تک تک اجزای خروجی TSql120Parser نیست. اگر نیاز به بررسی SelectStarExpression داریم، فقط کافی است Visitor آن‌را طراحی کنیم.

مثالی از نحوه‌ی استفاده از کلاس GenericVisitor فوق را در اینجا ملاحظه می‌کنید:
 var tsql = @"WITH ctex AS (
SELECT * FROM sys.objects
)
SELECT * FROM ctex";
GenericVisitor.Start(tsql, new SelectStarExpressionVisitor());
مطالب
بررسی روش فعالسازی C# 7.1
C# 7.1 به همراه به روز رسانی سوم VS 2017 ارائه شده‌است و اگر در ابتدای کار سعی کنید برای مثال یکی از ویژگی‌های جدید C# 7.1، مانند static async Task Main را توسط آن آزمایش کنید، خطای کامپایل برنامه را دریافت می‌کنید. علت اینجا است که این نگارش خاص حتما نیاز به تنظیمات ویژه‌ای را جهت فعالسازی دارد.


فعالسازی کامپایلر C# 7.1 در VS 2017

ابتدا مسیر Visual Studio -> Build tab -> Advanced را طی کنید:


پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Advanced، نیاز است C# 7.1 را انتخاب نمائید:



سؤال: چرا چنین مشکلی با نگارش‌های پیشین زبان سی‌شارپ در ویژوال استودیو وجود نداشت؟

تابحال زبان سی‌شارپ نگارش minor نداشته‌است. همانطور که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید، گزینه‌ی پیش‌فرض زبان مورد استفاده بر روی C# latest major version قرار دارد. این گزینه به معنای انتخاب نگارش 7.0، در این لیست است و نه 7.1. در اینجا major به نگارش 7.0 اشاره می‌کند و یا نگارش‌های 8.0، 9.0 و پس از آن (در صورت ارائه و نصب به روز رسانی‌ها). به همین جهت است که نمی‌توان برای مثال static async Task Main را به صورت پیش فرض و با اعمال آخرین به روز رسانی‌ها کامپایل کرد. برای رفع این مشکل یا می‌توان برای مثال C# 7.1 را مستقیما انتخاب کرد و یا می‌توان «C# latest minor version» را انتخاب کرد که این مورد گزینه‌ی بهتر‌ی است نسبت به حالت C# latest major version و دقیقا به C# 7.1 و یا نگارش‌های پس از آن اشاره می‌کند.


انتخاب زبان در پروژه‌های NET Core.

روش فوق با تمام نگارش‌های NET. کار می‌کند. اما با توجه به اینکه یک چنین گزینه‌هایی برای مثال در VSCode وجود ندارند و یا برنامه‌های NET Core. را می‌توان صرفا از طریق خط فرمان، ایجاد، کامپایل و اجرا کرد، در این نوع پروژه‌ها برای انتخاب زبان باید به صورت ذیل عمل نمود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
   <PropertyGroup>
       <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
   </PropertyGroup>

   <PropertyGroup>
      <LangVersion>latest</LangVersion>
       <!-- 
          <LangVersion>7.1</LangVersion>
        -->
   </PropertyGroup>
</Project>
در اینجا گزینه‌ی LangVersion را یا می‌توان به 7.1 تنظیم کرد و یا بهتر است مقدار آن‌را مساوی latest قرار داد تا همواره به آخرین کامپایلر نصب شده‌ی توسط SDK اشاره کند.
مطالب
ابزارهای سراسری در NET Core 2.1.
مفهوم «ابزارها» و یا «project tools» از نگارش اول NET Core. به همراه آن است؛ مانند تنظیم زیر در فایل csproj برنامه‌ها:
<ItemGroup>
   <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet" Version="2.0.0" />
</ItemGroup>
که سبب فعالسازی ابزار dotnet ef می‌شود و توسط آن می‌توان دستورات dotnet ef database update و یا dotnet ef migrations add را بر روی پروژه‌ی جاری اجرا کرد. در این حالت برنامه dotnet.exe، هاست اجرایی این ابزارهای محلی و مختص به یک پروژه است.
این ایده نیز از npm و ابزارهای محلی و مختص به یک پروژه‌ی آن گرفته شده‌است. اما npm امکان نصب این ابزارها را به صورت سراسری نیز دارد که امکان وجود linters ، test runners و یا  development web servers را میسر کرده‌است و در این حالت نیازی نیست یک چنین ابزارهایی را به ازای هر پروژه نیز یکبار نصب کرد.


معرفی ابزارهای سراسری در NET Core 2.1.

اگر SDK جدید NET Core 2.1 را نصب کرده باشید، پس از Build یک پروژه‌ی مبتنی بر NET Core 2.0. (که توسط فایل global.json، شماره SDK آن محدود و مقید نشده‌است) یک چنین پیام‌های اخطاری را مشاهده خواهید کرد:
warning : Using DotNetCliToolReference to reference 'Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet' is obsolete and can be removed from this project. This tool is bundled by default in the .NET Core SDK.
warning : Using DotNetCliToolReference to reference 'Microsoft.DotNet.Watcher.Tools' is obsolete and can be removed from this project. This tool is bundled by default in the .NET Core SDK.
یکی از ویژگی‌های جدید NET Core 2.1 معرفی global tools یا ابزارهای سراسری آن است. هدف از آن، تهیه برنامه‌های کنسول مبتنی بر NET Core. است که توسط NuGet توزیع و به روز رسانی می‌شوند. توسعه دهندگان جاوا اسکریپت با یک چنین مفهومی تحت عنوان ابزارهای سراسری NPM آشنا هستند (NPM global tools)؛ همان سوئیچ g- که یک ابزار جاوا اسکریپتی را به صورت سراسری نصب می‌کند؛ مانند کامپایلر TypeScript.
پیام‌های اخطار فوق نیز به این معنا هستند که دیگر نیازی نیست تا برای اجرای دستور dotnet watch run، حتما ابزار پروژه‌ی Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را به صورت دستی به تمام فایل‌های csproj خود اضافه کنید. ابزار Watcher و یا EntityFrameworkCore.Tools اکنون جزو ابزارهای سراسری NET Core 2.1. هستند و بدون نیازی به افزودن ارجاع خاصی به آن‌ها، هم اکنون در تمام پروژه‌های NET Core. شما قابل دسترسی و استفاده هستند. بنابراین ارجاعات مستقیم به آن‌ها را حذف کنید؛ چون غیرضروری می‌باشند.


روش نصب ابزارهای سراسری در NET Core.

روش نصب ابزارهای سراسری NET Core. به صورت زیر است:
 dotnet tool install -g example
با این دستور، برنامه‌ی فرضی example از نیوگت دریافت شده و ابتدا در یکی از دو پوشه‌ی زیر، فایل فشرده شده‌ی آن باز خواهد شد:
 %USERPROFILE%\.dotnet\toolspkgs (Windows)
 $HOME/.dotnet/toolspkgs (macOS/Linux)
و سپس در ویندوز، در مسیر زیر قرار خواهد گرفت (محل نصب نهایی):
 %USERPROFILE%\.dotnet\tools
این مسیر در لینوکس به صورت زیر است:
 ~/.dotnet/tools

در حال حاضر برای عزل این برنامه‌ها باید به یکی از این مسیرها مراجعه و آن‌ها را دستی حذف کرد (در هر دو مسیر toolspkgs و tools باید حذف شوند).


یک نمونه از این ابزارها را که dotnet-dev-certs نام دارد، پس از نصب SDK جدید، در مکان‌های یاد شده، خواهید یافت. کار این ابزار سراسری، تولید یک self signed certificate مخصوص برنامه‌های ASP.NET Core 2.1 است که پیشتر در مطلب «اجبار به استفاده‌ی از HTTPS در حین توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core 2.1» آن‌را بررسی کردیم.

نکته 1: بر اساس تصویر فوق، در خط فرمان، دستور dotnet-dev-certs را صادر کنید. اگر پیام یافت نشدن این دستور یا ابزار را مشاهده کردید، به معنای این است که مسیر نصب آن‌ها به PATH سیستم اضافه نشده‌است. با استفاده از دستورات ذیل می‌توانید این مسیر را به PATH سیستم اضافه کنید:
Windows PowerShell:
setx PATH "$env:PATH;$env:USERPROFILE/.dotnet/tools"
Linux/macOS:
echo "export PATH=\"\$PATH:\$HOME/.dotnet/tools\"" >> ~/.bash_profile

نکته 2: اگر به این مسیرها دقت کنید، این ابزارها صرفا برای کاربر جاری سیستم نصب می‌شوند و مختص به او هستند؛ به عبارتی user-specific هستند و نه machine global.


روش ایجاد ابزارهای سراسری NET Core.

همانطور که عنوان شد، ابزارهای سراسری NET Core. در اصل برنامه‌های کنسول آن هستند. به همین جهت پس از نصب SDK جدید، در یک پوشه‌ی جدید، دستور dotnet new console را اجرا کنید تا یک برنامه‌ی کنسول جدید مطابق آن ایجاد شود. سپس فایل csproj آن‌را به صورت زیر ویرایش کنید:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">  
   <PropertyGroup>
     <OutputType>Exe</OutputType>
     <IsPackable>true</IsPackable>
     <PackAsTool>true</PackAsTool>
     <TargetFramework>netcoreapp2.1</TargetFramework>
   </PropertyGroup>  
</Project>
در اینجا دو خاصیت IsPackable و PackAsTool جدید بوده و مختص به ابزارهای سراسری NET Core. هستند. تنظیم همین دو خاصیت برای تبدیل یک برنامه‌ی کنسول معمولی به ابزار سراسری کافی است.
پس از آن برای تهیه‌ی یک بسته‌ی نیوگت از آن، دستور زیر را اجرا کنید:
 dotnet pack -c Release
پس از ارسال فایل nupkg حاصل به سایت نیوگت، کاربران آن می‌توانند توسط دستور زیر آن‌را نصب کنند:
 dotnet tool install -g package-name
مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
مدیریت پردازش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core نسبت به ASP.NET MVC 5.x به طور کامل تغییر کرده‌است و اینبار بجای ذکر نوع System.Web.HttpPostedFileBase باید از اینترفیس جدید IFormFile واقع در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Http کمک گرفت.


مراحل فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

مرحله‌ی اول فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core، شامل افزودن ویژگی "enctype="multipart/form-data به یک فرم تعریف شده‌است:
<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <input type="file" name="files" multiple />
    <input type="submit" value="Upload" />
</form>
در اینجا همچنین ذکر ویژگی multiple در input از نوع file، امکان ارسال چندین فایل با هم را نیز میسر می‌کند.
در سمت سرور، امضای اکشن متد دریافت کننده‌ی این فایل‌ها به صورت ذیل خواهد بود:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
در اینجا نام پارامتر تعریف شده، باید دقیقا مساوی نام input از نوع file باشد. همچنین از آنجائیکه ویژگی multiple را نیز در سمت کلاینت قید کرده‌ایم، این پارامتر سمت سرور از نوع یک لیست، تعریف شده‌است. اگر ویژگی multiple را حذف کنیم می‌توان آن‌را به صورت ساده‌ی IFormFile files نیز تعریف کرد.


یافتن جایگزینی برای Server.MapPath در ASP.NET Core

زمانیکه فایل ارسالی، در سمت سرور دریافت شد، مرحله‌ی بعد، ذخیره سازی آن بر روی سرور است و از آنجائیکه ما دقیقا نمی‌دانیم ریشه‌ی سایت در کدام پوشه‌ی سرور واقع شده‌است، می‌شد از متد Server.MapPath برای یافتن دقیق آن کمک گرفت. با حذف این متد در ASP.NET Core، روش یافتن ریشه‌ی سایت یا همان پوشه‌ی wwwroot در اینجا شامل مراحل ذیل است:
public class TestFileUploadController : Controller
{
    private readonly IHostingEnvironment _environment;
    public TestFileUploadController(IHostingEnvironment environment)
    {
        _environment = environment;
    }
ابتدا اینترفیس توکار IHostingEnvironment را در سازنده‌ی کلاس تزریق می‌کنیم. سرویس HostingEnvironment جزو سرویس‌های از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET Core است و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. همینقدر که ذکر شود، به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مقدار دهی و تامین می‌گردد.
پس از آن خاصیت environment.WebRootPath_ به ریشه‌ی پوشه‌ی wwwroot برنامه، بر روی سرور اشاره می‌کند. به این ترتیب می‌توان مسیر دقیقی را جهت ذخیره سازی فایل‌های رسیده، مشخص کرد.


امکان ذخیره سازی async فایل‌ها در ASP.NET Core

عملیات کار با فایل‌ها، عملیاتی است که از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند. به همین جهت یکی از بهترین مثال‌های پیاده سازی async، جهت رها سازی تردهای برنامه و بالا بردن میزان پاسخ‌دهی آن با بالا بردن تعداد تردهای آزاد بیشتر است. در ASP.NET Core، نوشتن async محتوای فایل رسیده در یک stream پشتیبانی می‌شود و این stream می‌تواند یک FileStream و یا MemoryStream باشد. در ذیل نحوه‌ی کار async با یک FileStream را مشاهده می‌کنید:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
{
    var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
    if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
    {
        Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
    }
 
    foreach (var file in files)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            continue;
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await file.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
    }
    return View();
}
در اینجا کدهای کامل متد دریافت فایل‌ها را در سمت سرور مشاهده می‌کنید. ابتدا با استفاده از خاصیت environment.WebRootPath_، به مسیر ریشه‌ی wwwroot دسترسی و سپس پوشه‌ی uploads را در آن جهت ذخیره سازی فایل‌های دریافتی، تعیین کرده‌ایم.
چون برنامه‌های ASP.NET Core قابلیت اجرای بر روی لینوکس را نیز دارند، تا حد امکان باید از Path.Combine جهت جمع زدن اجزای مختلف یک میسر، استفاده کرد. از این جهت که در لینوکس، جداکننده‌ی اجزای مسیرها، / است بجای \ در ویندوز و متد Path.Combine به صورت خودکار این مسایل را لحاظ خواهد کرد.
در آخر با استفاده از متد file.CopyToAsync کار نوشتن غیرهمزمان محتوای فایل دریافتی در یک FileStream انجام می‌شود؛ به همین جهت در امضای متد فوق، <async Task<IActionResult را نیز ملاحظه می‌کنید.


پشتیبانی کامل از Model Binding آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

در ASP.NET MVC 5.x اگر ویژگی Required را بر روی یک خاصیت از نوع HttpPostedFileBase قرار دهید ... کار نمی‌کند و در سمت کلاینت تاثیری را به همراه نخواهد داشت؛ مگر اینکه تنظیمات سمت کلاینت آن‌را به صورت دستی انجام دهیم. این مشکلات در ASP.NET Core، کاملا برطرف شده‌اند:
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا یک خاصیت از نوع IFormFile، با دو ویژگی Required و DataType خاص آن در یک ViewModel تعریف شده‌اند. فرم معادل آن در ASP.NET Core به صورت ذیل خواهد بود:
@model UserViewModel
 
<form method="post"
      asp-action="UploadPhoto"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <div asp-validation-summary="ModelOnly" class="text-danger"></div>
 
    <input asp-for="Photo" />
    <span asp-validation-for="Photo" class="text-danger"></span>
    <input type="submit" value="Upload"/>
</form>
در اینجا ابتدا نوع مدل View تعیین شده‌است و سپس با استفاده از Tag Helpers، صرفا یک input را به خاصیت Photo مدل View جاری متصل کرده‌ایم. همین اتصال سبب فعال سازی مباحث اعتبارسنجی سمت سرور و کاربر نیز می‌شود.
اینبار جهت فعال سازی و استفاده‌ی از قابلیت‌های Model Binding می‌توان از ModelState نیز بهره گرفت:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> UploadPhoto(UserViewModel userViewModel)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var formFile = userViewModel.Photo;
        if (formFile == null || formFile.Length == 0)
        {
            ModelState.AddModelError("", "Uploaded file is empty or null.");
            return View(viewName: "Index");
        }
 
        var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
        if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
        {
            Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, formFile.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await formFile.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
 
        RedirectToAction("Index");
    }
    return View(viewName: "Index");
}
اگر ModelState معتبر باشد، کار ذخیره سازی تک فایل رسیده را انجام می‌دهیم. سایر نکات این متد، با اکشن متد Index که پیشتر بررسی شد، یکی هستند.


بررسی پسوند فایل‌های رسیده‌ی به سرور

ASP.NET Core دارای ویژگی است به نام FileExtensions که ... هیچ ارتباطی به خاصیت‌هایی از نوع IFormFile ندارد:
 [FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
ویژگی FileExtensions صرفا جهت درج بر روی خواصی از نوع string طراحی شده‌است. بنابراین قرار دادن این ویژگی بر روی خاصیت‌هایی از نوع IFormFile، سبب فعال سازی اعتبارسنجی سمت سرور پسوندهای فایل‌های رسیده، نخواهد شد.
در ادامه جهت بررسی پسوندهای فایل‌های رسیده، می‌توان یک ویژگی اعتبارسنجی سمت سرور جدید را طراحی کرد:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Property)]
public class UploadFileExtensionsAttribute : ValidationAttribute
{
    private readonly IList<string> _allowedExtensions;
    public UploadFileExtensionsAttribute(string fileExtensions)
    {
        _allowedExtensions = fileExtensions.Split(new[] { ',' }, StringSplitOptions.RemoveEmptyEntries).ToList();
    }
 
    public override bool IsValid(object value)
    {
        var file = value as IFormFile;
        if (file != null)
        {
            return isValidFile(file);
        }
 
        var files = value as IList<IFormFile>;
        if (files == null)
        {
            return false;
        }
 
        foreach (var postedFile in files)
        {
            if (!isValidFile(postedFile)) return false;
        }
 
        return true;
    }
 
    private bool isValidFile(IFormFile file)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            return false;
        }
 
        var fileExtension = Path.GetExtension(file.FileName);
        return !string.IsNullOrWhiteSpace(fileExtension) &&
               _allowedExtensions.Any(ext => fileExtension.Equals(ext, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
    }
}
در اینجا با ارث بری از کلاس پایه ValidationAttribute و بازنویسی متد IsValid آن، کار اعتبارسنجی پسوند فایل‌ها و یا فایل رسیده را انجام داده‌ایم. این ویژگی جدید اگر بر روی خاصیتی از نوع IFormFile قرار بگیرد، پارامتر object value متد IsValid آن حاوی اطلاعات فایل و یا فایل‌های رسیده، خواهد بود. بر این اساس می‌توان تصمیم گیری کرد که آیا پسوند این فایل، مجاز است یا خیر.
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    //`FileExtensions` needs to be applied to a string property. It doesn't work on IFormFile properties, and definitely not on IEnumerable<IFormFile> properties.
    //[FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [UploadFileExtensions(".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا روش استفاده‌ی از این ویژگی اعتبارسنجی جدید را نیز با تکمیل ViewModel کاربر، مشاهده می‌کنید. پس از آن تنها بررسی if (ModelState.IsValid) در یک اکشن متد، نتیجه‌ی دریافتی از اعتبارسنج جدید UploadFileExtensions را در اختیار ما قرار می‌دهد و بر این اساس می‌توان تصمیم‌گیری کرد که آیا باید فایل رسیده را ذخیره کرد یا خیر.
مطالب
راه‌اندازی Http Interceptor در Angular
ماژول Http در Angular، برای برقراری ارتباط بین کلاینت و سمت سرور، مورد استفاده قرار می‌گیرد. معمولا هنگام ساخت درخواست‌های Http، یکسری کدهای تکراری برای تنظیم هدر (برای اعتبارسنجی و همچنین تنظیمات دیگر) نوشته می‌شوند که در هر درخواست یکسان هستند. همچنین بعد از آمدن جواب (Response) از سمت سرور نیز یکسری کدهای تکراری جهت برسی کد response و یا تغییر فرمت اطلاعات رسیده، به ساختار مورد توافق نوشته خواهند شد.

برای مثال در صورتیکه در برنامه خود از اعتبار سنجی مبتنی بر توکن (Token Base Authentication) استفاده می‌کنید، قبل از ارسال هر درخواست (request)، کدهایی مشابه کد زیر باید نوشته شوند:
let headers = new Headers();
let token = localStorage.getItem('token');
headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);
this.http.get('/api/controller/action', { headers: headers })

همچنین فرض کنید بعد از رسیدن جواب هر درخواست، می‌خواهید response code را چک کنید و خطاهای احتمالی را مدیریت کنید. مثلا درصورت دریافت کد 401، کاربر را به صفحه «ورود» و با دریافت کد 404 آنرا را به صفحه «یافت نشد» هدایت کنید و یا با دریافت کد 403 یا 500 پیغام مناسبی را نمایش دهید. بدیهی است در این صورت بعد از هر آمدن پاسخ از سمت سرور (response)، این کدها بایستی تکرار شوند.

جهت پرهیز از این کدهای تکراری، می‌توان برای ماژول Http، یک interceptor واحد درنظر گرفت که تمامی کدهای تکراری را تنها یکبار داخل آن پیاده سازی کرد. مزیت این روش، مدیریت راحت کد، کاهش پیچیدگی‌ها و همچنین حذف کدهای تکراری و یکسان سازی آنها است.
هرچند در Angular دیگر به مانند Angular 1.x مفهوم intercept بر روی Http را به صورت توکار نداریم، ولی به دلایل زیر ما نیاز به پیاده سازی interceptor برای ماژول Http را داریم:
- تنظیم هدرهای سفارشی و اصلاح آدرس، قبل از ارسال درخواست به سمت سرور
- تنظیم token در هدر درخواست، جهت اعتبار سنجی
- مدیریت سراسری خطاهای Http
- انجام هرگونه عملیات crosscutting

حالا که Angular مفهموم intercept را برای ماژول Http خود به صورت توکار درنظر نگرفته است، راه‌حل چیست؟ بهترین راه‌حل برای پیاده سازی موارد مطرح شده در بالا، ارث بری و یا گسترش (extend) مستقیم ماژول Http است:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { ConnectionBackend, RequestOptions, Request, RequestOptionsArgs, Response, Http, Headers } from "@angular/http";
import { Observable } from "rxjs/Rx";
import 'rxjs/add/operator/catch';
import 'rxjs/add/observable/throw';

@Injectable()
export class InterceptedHttp extends Http {
    constructor(backend: ConnectionBackend, defaultOptions: RequestOptions) {
        super(backend, defaultOptions);
    }

    request(url: string | Request, options?: RequestOptionsArgs): Observable<Response> {
        // اصلاح url
        if (typeof (url) === 'string')
            url = this.updateUrl((url as string));
        else
            url.url = this.updateUrl((url as Request).url);

        return super.request(url, this.getRequestOptionArgs(options)).catch((err: Response) => {
            // Exception handling
            switch (err.status) {
                case 400:
                    console.log('interceptor: 400');
                    console.log(err);
                    break;
                case 404:
                    console.log('interceptor: 404');
                    console.log(err);
                    break;
                case 500:
                    console.log('interceptor: 500');
                    console.log(err);
                    break;
                case 401:
                    console.log('interceptor: 401');
                    console.log(err);
                    break;
                case 403:
                    console.log('interceptor: 403');
                    console.log(err);
                    break;
                default:
                    console.log('interceptor: ' + err.status);
                    console.log(err);
            }
            return Observable.throw(err);

        });
    }

    private updateUrl(req: string) {
        return `http://localhost:61366/api/${req}`
    }

    private getRequestOptionArgs(options?: RequestOptionsArgs): RequestOptionsArgs {
        if (options == null) {
            options = new RequestOptions();
        }
        if (options.headers == null) {
            options.headers = new Headers();
        }
        // هدر درخواست تنظیم
        let token = localStorage.getItem('token');
        options.headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);


        return options;
    }
}
تمامی افعال Http، از جمله get ،post ،put ،delete ،patch ،head و options در نهایت از متد request موجود در ماژول http برای ارسال درخواست خود استفاده می‌کنند. به همین جهت تمامی عملیات crosscutting را در این متد پیاده سازی کرده‌ایم. به علاوه قبل از ارسال درخواست، توسط متد updateUrl آدرس url خود را اصلاح کرده‌ایم. همچنین توسط متد getRequestOptionArgs هدر درخواست را جهت اعتبار سنجی مقداردهی کرده‌ایم. در اینجا بعد از ارسال درخواست و آمدن response از سمت سرور، توسط catch خطاهای احتمالی را برسی کرده‌ایم.

نکته: به عنوان مثال، در صورتیکه قصد دارید، برای درخواست‌هایی از جنس get، هدر متفاوتی نسبت به دیگر درخواست‌ها داشته باشید، آنگاه پیاده سازی عملیات اصلاح هدر در متد request جواب کار را نخواهد داد. برای حل این موضوع می‌توانید به جای اصلاح header در متد request، تمامی متدهای get ،post، put ،delete ،patch ،head و options را باز نویسی کرده و در هرکدام از این متدها اینکار را انجام دهید.

حالا با تغییر قسمت providers در ماژول اصلی برنامه به شکل زیر، Angular را مجبور می‌کنیم بجای استفاده از ماژول Http توکار خود، از ماژول جدید InterceptedHttp استفاده کند:
//…
providers: [{
        provide: Http,
        useFactory: (backend: XHRBackend, options: RequestOptions) => {
            return new InterceptedHttp(backend, options);
        },
        deps: [XHRBackend, RequestOptions],
    }],
//…

همه چیز آماده است. اکنون کافی است ماژول Http را در سرویس یا کامپوننت‌های خود تزریق کرده و درخواست‌های Http را بدون هیچگونه نوشتن کد اضافی برای تنظیم هدر و غیره (با فرض اینکه تمامی آنها در متد request از ماژول http نوشته شده‌اند)، به مانند قبل صادر کنید. برای نمونه کد زیر را ببینید.
import { Http, URLSearchParams } from '@angular/http';

//…
constructor(private _http: Http) { }

ngOnInit() {
    let urlSearchParams: URLSearchParams = new URLSearchParams();
    urlSearchParams.append('page', page.toString());
    urlSearchParams.append('count', count.toString());
    let params = urlSearchParams.toString();
    this._http.get(`/cars`, { params: params })
        .subscribe(result => {
            console.log('service: Succ');
            this.cars = result.json();
        }, err => {
            console.log('service: error');
        });
}
//…
با اینکه Angular از interceptor پشتیبانی نمی‌کند، ولی کتابخانه‌هایی برای ایجاد قابلیت مشابه interceptor به وجود آمده‌اند که برخی از آنها عبارتند از:  angular2-cool-http ، ng2-http-interceptor ، ng2-interceptors . به جای extend مستقیم ماژول Http توسط خودتان، اینکار را می‌توانید به این کتابخانه‌ها بسپارید.
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت نهم
در قسمت‌های قبل یاد گرفتید که چطور View و View Model را در متد RegisterTypes در App.xaml.cs به یکدیگر وصل کرده و به آن‌ها یک اسم دهید و با Navigation Service آن‌ها را در حالت‌های مختلف مثل Navigation Page و Master Detail و Popup و ... باز کنید و بین صفحات جابجا شوید.
در View‌ها دو مورد را به صورت ابتدایی توضیح دادیم، Binding و Command. در این قسمت وارد جزئیات می‌شویم.

Command قطعه‌ای کد در View Model است (عموما یک متد CSharp ای) که در View می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. برای این که کلیک بر روی یک دکمه، متد مربوطه در View Model را اجرا کند، آن را درون یک BitDelegateCommand قرار دادیم و به Command دکمه Bind کردیم.
می‌دانیم که Button، بجز کلیک، دارای Event‌های دیگری نیز هست. علاوه بر این، ممکن است بجای کلیک دکمه، بخواهیم زمانیکه روی یک عکس عمل Swipe انجام می‌شود، کاری در سمت View Model انجام شود.
برای حل این مشکل از Event To Command و Gesture Recognizer استفاده می‌کنیم. مورد اول همانطور که از نام‌اش پیداست، وظیفه آن اتصال بر قرار کردن بین یک Event و یک Command است و دومی نیز برای مسائلی چون Swipe - Tap - Pan - Pinch و ... بکار می‌رود.
در کد پایین که می‌تواند در HelloWorldView.xaml در پروژه XamApp نیز تست شود، یکبار Command دکمه را Bind کرده‌ایم و یکبار Clicked Event آن را، که البته نتیجه یکی است! به جای نام Clicked می‌توان نام هر یک از Event‌‌ها را نوشت. همچنین این کار بجز Button، بر روی باقی کنترل‌ها نیز کار می‌کند.
        <Button Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Text="Button with command binding" />
        <Button Text="Button with event to command">
            <Button.Behaviors>
                <prismBehaviors:EventToCommandBehavior Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" EventName="Clicked" />
            </Button.Behaviors>
        </Button>
همانطور که می‌بینید، EventToCommandBehavior که توسط Prism ارائه شده‌است، به Behavior‌های Button اضافه شده‌است. هر Behavior، رفتاری خاص را به کنترل‌های شما اضافه می‌کند و امکان نوشتن Custom behavior نیز وجود دارد که از موضوع این بحث خارج است.

prismBehaviors در بالای فایل Xaml به شکل زیر تعریف شده است:
xmlns:prismBehaviors="clr-namespace:Prism.Behaviors;assembly=Prism.Forms"
این عمل معادل using نوشتن در بالای فایل‌های CSharp است و می‌گوید که EventToCommandBehavior در کدام namespace و dll است. وقتی این کار را می‌کنید، می‌توانید در Xaml به تمامی کلاس‌های آن namespace دسترسی داشته باشید.

در همان مثال HelloWorldView.xaml، یک Label بود که تعداد زده شدن دکمه را نشان می‌داد. اگر بخواهیم وقتی روی آن Label به سمت چپ Swipe می‌کنیم نیز Command مربوطه اجرا شود، خواهیم داشت:
        <Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}">
            <Label.GestureRecognizers>
                <SwipeGestureRecognizer Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Direction="Left" />
            </Label.GestureRecognizers>
        </Label>
در صورتیکه قصد تست بر روی Windows-UWP را دارید و صفحه نمایش لمسی ندارید، مطابق با آموزش قسمت Windows همین سری آموزشی، بر روی Simulator خروجی بگیرید.

در مورد Command، مطالبی چون Command Parameter و Event Args Parameter Path و Event Args Converter باقی می‌مانند که در قسمت‌های بعدی به آن‌ها نیز خواهیم پرداخت. ولی به صورت کلی در نظر داشته باشید که جای منطق برنامه، در سمت View Model است و اگر در سناریویی نمی‌دانستید که چگونه در واکنش به تغییری در View، در سمت View Model کاری کنید، می‌توانید همینجا سوال خود را بپرسید.

Binding نیز همان طور که تا الان متوجه شده‌اید، باعث اتصال دو چیز به یک دیگر می‌شود. وقتی می‌نویسیم:
<Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}" />
داریم Text را که یک Property در Label در View است، به StepsCount که یک Property در View Model است، وصل می‌کنیم.
هر Binding یک Source دارد. به صورت پیش فرض، چون داریم از Prism استفاده می‌کنیم، تمامی Binding‌ها در View به صورت پیش فرض به View Model اشاره می‌کنند؛ مگر اینکه چیز دیگری بگوییم. برای مثال، اگر بخواهیم یک Label داشته باشیم که متن یک Entry را نمایش می‌دهد، هیچ‌یک از این دو در View Model نیستند. پس در این Binding خاص، باید سورس را نیز مشخص کنیم:
        <Entry x:Name="MyEntry" />
        <Label Text="{Binding Text, Source={x:Reference MyEntry}}" />
این باعث می‌شود که Text، که یک Property در Label است، به Text، که یک Property در کنترلی با نام MyEntry است، وصل شود.

x:DataType
Binding‌ها به صورت پیش فرض، در زمان اجرا و با کمک Reflection کار می‌کنند؛ این مهم دو مسئله را ایجاد می‌کند:
1- اگر در View، نام Property مد نظر در View Model را به اشتباه بنویسید، تا زمانیکه برنامه را اجرا نکنید و وارد آن فرم نشوید، متوجه مشکل دار بودن ماجرا نمی‌شوید و وقتی در View Model نام یک Property را عوض می‌کنید، در سمت View در هنگام Build خطایی نمی‌گیرید.
2- Reflection چیز خوبی است و برخی سناریوها بدون آن خیلی سخت پیاده سازی می‌شوند؛ ولی Reflection سربار کارآیی دارد و بهتر است در صورت امکان از آن پرهیز شود.
برای حل این مشکل در Xamarin Forms امکانی به نام x:DataType معرفی شده‌است که در View می‌گویید که Source چه کلاسی است، که قاعدتا View Model است. برای این کار داریم:
<ContentPage
...
    xmlns:vm="clr-namespace:XamApp.ViewModels"
    x:DataType="vm:HelloWorldViewModel">
با این روش، هر دو مشکل فوق حل می‌شوند و هم خطای زمان Build برای Binding‌های اشتباه خواهیم داشت و هم بدون Reflection از Binding‌ها استفاده می‌کنیم که بهبود سرعت برنامه را در بر دارد.

INotifyPropertyChanged
در مثال XamApp، وقتی روی دکمه کلیک می‌کنیم، مقدار StepsCount را که یک Property در View Model است، یکی یکی افزایش می‌دهیم. این Property در View به Label بایند شده‌است. وقتی مقداری در View Model که سورس Binding ما محسوب می‌شود رخ می‌دهد، View چگونه خبر دار می‌شود؟
هر کلاسی که بخواهد در Binding به عنوان Source استفاده شود (منجمله View Model)، می‌تواند یک interface را پیاده سازی کند؛ به نام INotifyPropertyChanged. همچنین تعریف یک Property نیز باید به این شکل باشد:
        private int _StepsCount;
        public int StepsCount
        {
            get => _StepsCount;
            set => SetProperty(ref _StepsCount, value);
        }
طبیعتا این کد که در سناریوهایی می‌تواند حتی پیچیده‌تر شود، جالب نیست و برای همین ما از  PropertyChanged.Fody استفاده کرده‌ایم که در زمان Build، خودش همه مسائل را مدیریت می‌کند و کد فوق به سادگی می‌تواند به صورت زیر نوشته شود:
public int StepsCount { get; set; }
به صفحه GitHub این کتابخانه مراجعه کنید و با سایر امکانات فوق العاده‌ی آن آشنا شوید!
در Binding، موارد دیگری چون Value Converters و Relative Source نیز وجود دارند که در ادامه با آنها آشنا می‌شویم. اگر در Binding نیز مشکلی دارید، می‌توانید همینجا نیز بپرسید.
مطالب
نمایش گرادیان در iTextSharp

کتابخانه iTextSharp نمایش گرادیانی از رنگ‌ها را هم پشتیبانی می‌کند و بدیهی است این نمایش برداری است. روش استفاده از آن هم بسیار ساده است؛ مثلا:

PdfShading shading = PdfShading.SimpleAxial(pdfWriter, x0, y0, x1, y1, BaseColor.YELLOW, BaseColor.RED);
PdfShadingPattern pattern = new PdfShadingPattern(shading);
ShadingColor color = new ShadingColor(pattern);

متد PdfShading.SimpleAxial بر اساس شیء PdfWriter که توسط آن به Canvas صفحه دسترسی پیدا می‌کند، در مختصاتی مشخص، یک طیف رنگی را ایجاد می‌کند. بر این اساس می‌توان به یک ShadingColor هم رسید که از آن مثلا به عنوان BackgroundColor یک PdfPCell قابل استفاده است.
تا اینجا ساده به نظر می‌رسد اما واقعیت این است که مختصات ذکر شده، مهم است و آن‌را در مورد مثلا سلول‌های یک جدول تنها در زمان تهیه نهایی یک جدول می‌توان به دست آورد. البته اگر شیء ساده‌ای را روی صفحه رسم کنیم، این مورد بر اساس مختصات ابتدایی شیء واضح به نظر می‌رسد.
برای حل این مشکل در مورد جداول و سلول‌های آن خاصیتی به نام CellEvent وجود دارد که از نوع IPdfPCellEvent است. به عبارتی با ارسال یک وهله از کلاسی که اینترفیس IPdfPCellEvent را پیاده سازی می‌کند، می‌توان در زمان نمایش نهایی یک سلول به مختصات دقیق آن دسترسی پیدا کرد.
یک مثال کامل را در مورد پیاده سازی IPdfPCellEvent و استفاده از آن جهت نمایش گرادیان در Header و footer یک جدول، در ادامه مشاهده خواهید نمود:

using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpGradientTest
{
public class GradientCellEvent : IPdfPCellEvent
{
public void CellLayout(PdfPCell cell, Rectangle position, PdfContentByte[] canvases)
{
var cb = canvases[PdfPTable.BACKGROUNDCANVAS];
cb.SaveState();

var shading = PdfShading.SimpleAxial(
cb.PdfWriter,
position.Left, position.Top, position.Left, position.Bottom,
BaseColor.YELLOW, BaseColor.ORANGE);
var shadingPattern = new PdfShadingPattern(shading);

cb.SetShadingFill(shadingPattern);
cb.Rectangle(position.Left, position.Bottom, position.Width, position.Height);
cb.Fill();

cb.RestoreState();
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var table1 = new PdfPTable(1);
table1.HeaderRows = 2;
table1.FooterRows = 1;

//header row
var headerCell = new PdfPCell(new Phrase("header"))
{
HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
Border = 0
};
headerCell.CellEvent = new GradientCellEvent();
table1.AddCell(headerCell);

//footer row
var footerCell = new PdfPCell(new Phrase("footer"))
{
HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
Border = 0
};
footerCell.CellEvent = new GradientCellEvent();
table1.AddCell(footerCell);

//adding some rows
for (int i = 0; i < 70; i++)
{
var rowCell = new PdfPCell(new Phrase("Row " + i)) { BorderColor = BaseColor.LIGHT_GRAY };
table1.AddCell(rowCell);
}

pdfDoc.Add(table1);
}

//open the final file with adobe reader for instance.
Process.Start("Test.pdf");
}
}
}

با خروجی:


نکته مهم این مثال نحوه مقدار دهی CellEvent است. به این ترتیب در زمان نمایش نهایی یک سلول می‌توان در متد CellLayout، به خواص فقط خواندنی آن سلول دسترسی یافت. مثلا position، مختصات نهایی مستطیل مرتبط با سلول جاری را بر می‌گرداند؛ یا از طریق canvases می‌توان برای آخرین بار فرصت یافت تا در یک سلول نقاشی کرد.


مطالب
آغاز کار با WPF
من خودم به شخصه هنوز تا به حال با WPF کار نکرده‌ام؛ اما قصد دارم از امروز در هر فرصتی که پیش می‌آید به یادگیری این فناوری پر سر و صدا بپردازم. از آنجا که مجموعه‌ی مرتب و به ترتیبی مثل MVC و EF در این زمینه در سایت موجود نبود، تصمیم گرفتم که خودم استارت این کار را بزنم که باعث میشه هم خودم بهتر یاد بگیرم و هم این سری برای افراد تازه کار موجود باشه.

آشنایی اولیه
WPF مخفف عبارات Windows Presentation Foundation است که ویکی پدیا این گونه ترجمه می‌کند : بنیاد نمایش ویندوزی. در برنامه نویسی «ویندوز فرم» ما تمرکز دقیقی بر ساخت رابط کاربری برنامه به خصوص در رزولوشن‌های مختلف نداریم و در بسیاری از اوقات کد با رابط کاربری به شدت وابسته میشد که با ارائه WPF از نسخه‌ی سوم دات نت فریم ورک به بعد، این مشکل حل شد و همچنین عملیات refactoring  را بسیار ساده‌تر کرد. در حالت ویندوز فرم به خاطر وابستگی شدید کد و UI، عملیات بهینه سازی کد اصلا موفق نبود.
 WPF از ترکیب عناصر دو بعدی و سه بعدی، اسناد، موارد چند رسانه‌ای و رابط کاربری تشکیل شده‌است و موتور رندر آن بر اساس اطلاعات برداری از کارت گرافیک جهت نمایش ظاهر برنامه کمک می‌گیرد که باعث تهیه برنامه‌ای با رابط کاربری سریعتر، مقیاس پذیرتر و بدون وابستگی به رزولوشن می‌شود.

جداسازی رفتارها و ظاهر برنامه

همانطور که گفتیم بخش رابط کاربری دیگر مستقل از کد برنامه شده است و ظاهر برنامه توسط زبان نشانه گذاری XAML ایجاد می‌شود و بخش کد هم با یکی از زبان‌های موجود در مجموعه دات نت نوشته خواهد شد. نهایتا این دو بخش توسط رویدادها، فرامین و DataBinding با یکدیگر متصل می‌شوند. از مزایای جدا بودن این ویژگی:

  • عدم وابستگی این دو بخش
  • طراح و کدنویس می‌توانند هر کدام به طور جداگانه کار کنند.
  • ابزارهای طراحی میتوانند به طور جداگانه‌ای بر روی اسناد XML کار کنند بدون اینکه نیاز به درگیری با کدنویسی داشته باشند.
یکی از برنامه هایی که به طراحی رابط کاربری با پشتیبانی از XAML می‌پردازد برنامه Microsoft Experssion Blend از مجموعه Blend است


Rich Composition
یکی از ویژگی‌های XAML، ساخت اشیاء ترکیبی هست که به راحتی با ترکیب تگ‌ها با یکدیگر و قرار دادن هر شیء داخل یک شیء دیگر می‌توان به یک شیء جدید دست یافت؛ مثل قرار دادن مجموعه ویدیوها در یک لیست. شیء زیر از ترکیب سه شیء تصویر و متن و دکمه ایجاد شده است:
<Button Margin="148,123,126,130">
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <Image Source="speaker.png" Stretch="Uniform"/>
                <TextBlock Text="Play Sound" VerticalAlignment="Center" Margin="10" />
            </StackPanel>
        </Button>


Highly Customizable
با استفاده از مفهوم Style همانند آنچه که در Html و CSS دارید می‌توانید اشیاء خود را خصوصی سازی کنید و ظاهر آن شیء را به طور کل تغییر دهید.



Resolution Independence
عدم وابستگی به رزولوشن یا وضوح تصویر دارد و به جای واحد پیکسل، از یک واحد منطقی که یک نود و ششم اینچ است، بهره می‌برد. از آنجا که این سیستم بر اساس وکتور ایجاد شده است، مقیاس پذیری آن در تغییر اندازه یا وضوح تصویر به شدت بالا رفته است.

به زودی در قسمت اول این سری کار را با XAML آغاز خواهیم کرد.
مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 2 - نصب Rust و ایجاد یک پروژه‌ی جدید
نصب Rust

برای نصب rust، متناسب با سیستم عامل خود، ابتدا وارد سایت rustup  شوید و فایل دانلود متناسب با سیستم عامل مورد نظرتان را دانلود و نصب کنید.

Cargo  چیست و چه کاربردی دارد؟

Cargo همراه با زبان برنامه نویسی Rust گنجانده شده‌، همزمان نصب می‌شود و برای ایجاد، ساخت و مدیریت پروژه‌های Rust استفاده می‌گردد. این یک رابط سطح بالا برای کار با کدهای Rust را ارائه می‌دهد که شروع به کار با Rust و مدیریت پروژه‌های خود را برای توسعه دهندگان آسان‌تر می‌کند.
Cargo سیستم ساخت و package manager مخصوص زبان برنامه نویسی Rust است. ابزاری است که به توسعه دهندگان Rust کمک می‌کند تا پروژه‌های خود را با خودکارسازی کارهایی مانند کامپایل کد، مدیریت وابستگی‌ها، اجرای آزمایش‌ها و ایجاد بسته‌های قابل توزیع، مدیریت کنند.

برخی از ویژگی‌های Cargo

Dependency management: برنامه Cargo می‌تواند به‌طور خودکار وابستگی‌های پروژه‌های Rust را دانلود کرده، بسازد و مدیریت کند. این باعث می‌شود توسعه دهندگان به راحتی کتابخانه‌ها و ماژول‌های جدیدی را به پروژه‌های خود اضافه کنند.

Building and testing: برنامه Cargo می‌تواند پروژه‌های Rust را بسازد و test‌ها را به صورت خودکار اجرا کند. همچنین گزینه‌هایی را برای ساختن ساخت‌های بهینه یا اشکال زدایی فراهم می‌کند.

Packaging: برنامه Cargo می‌تواند بسته‌های قابل توزیعی را مانند tarballs یا بسته‌های باینری را برای پروژه‌های Rust ایجاد کند.

Customization: برنامه Cargo به توسعه دهندگان اجازه می‌دهد تا فرآیند ساخت برنامه‌ی خود را با تعیین گزینه‌های ساخت مختلف، در فایل پیکربندی Cargo.toml سفارشی کنند. به‌طور کلی Cargo توسعه و مدیریت پروژه‌های Rust را با ارائه یک ابزار کارآمد برای خودکارسازی بسیاری از وظایف توسعه رایج، ساده می‌کند.


ایجاد اولین پروژه‌ی Rust

بعد از نصب rust برای ایجاد یک پروژه جدید، terminal سیستم عامل را باز کنید و دستور زیر را در آن وارد کنید:
cargo new  project_name
هنگامیکه یک پروژه‌ی جدید Rust را با استفاده از نام پروژه‌ی مورد نظر ایجاد می‌کنید، یک دایرکتوری با نام داده شده، حاوی فایل‌ها و دایرکتوری‌های زیر ایجاد می‌گردد:
Cargo.toml : این فایل manifest پروژه است که در آن نام پروژه، نسخه، وابستگی‌ها و سایر ابرداده‌ها را مشخص می‌کنید. فایل Cargo.toml حاوی یک metadata درباره پروژه است؛ مانند نام، نسخه، نویسندگان و وابستگی‌های آن. در اینجا مثالی از شکل ظاهری یک فایل Cargo.toml آورده شده است:
[package]
name = "my-project"
version = "0.1.0"
authors = ["John Doe <johndoe@example.com>"]

[dependencies]
serde = "1.0"
serde_json = "1.0"
بخش [package] حاوی یک metadata در مورد خود پروژه، از جمله نام، نسخه، نویسندگان و جزئیات دیگر است.
بخش [dependencies] وابستگی‌های پروژه را فهرست می‌کند. در این مثال، پروژه به پکیج‌های serde و serde_json بستگی دارد که برای serialization و deserialization داده‌ها استفاده می‌شوند.
src directory: این دایرکتوری حاوی کد منبع پروژه شما است. به طور پیش فرض، شامل یک فایل main.rs است که نقطه ورود برنامه شما است.
target directory: این فهرست شامل فایل‌های باینری کامپایل شده تولید شده توسط کامپایلر Rust می‌باشد.

هنگامی که cargo build یا cargo run را اجرا می‌کنید، Cargo به طور خودکار یک دایرکتوری target/debug را برای ذخیره‌ی فایل‌های باینری کامپایل شده ایجاد می‌کند. اگر cargo build --release را اجرا کنید، Cargo بجای آن، یک دایرکتوری target/release را ایجاد می‌کند. بعلاوه، اگر هنگام ایجاد پروژه‌ی خود از نسخه‌ی خاصی از Rust (مانند نسخه‌ی 2018) استفاده کنید، Cargo یک فیلد نسخه را در فایل Cargo.toml شما برای تعیین نسخه، اضافه می‌کند.