مطالب
آشنایی با WPF قسمت ششم : DataContext بخش سوم
در قسمت قبلی با مبدل‌ها آشنا شدیم و با استفاده از این ویژگی، دو کنترل Radio Button و CheckBox را بایند کردیم. الان تنها دو کنترل مانده تا آن‌ها را متصل کنیم؛ کنترل ListBox و تقویم، که در این قسمت لیست را بررسی می‌کنیم.

ListBox
در مورد لیست، ما قبلا نام کشورها را با استفاده از تگ ListBoxItem به طور دستی اضافه می‌کردیم و هر گونه ویرایش و اضافه کردن عکس و دیگر اشیاء را داخل این تگ برای هر آیتم جداگانه انجام می‌دادیم؛ مثل تصویر زیر که هر آیتم شامل یک تگ تصویر و دو تگ TextBlock است که یکی از آن‌ها رنگی شده است. کد هر آیتم به طور جداگانه و دستی اضافه شده است.


 ولی در روش بایندینگ چنین چیزی ممکن نیست و تنها با استفاده از یک Template موارد بالا را ایجاد می‌کنیم. پس محتویات سابق ListBox را حذف کرده و تگهای زیر را جهت افزودن یک قالب داده Data Template به شیء لیست اضافه می‌کنیم. حال اگر داده‌های لیست شده خود را روانه  DataContext کنید باید این اطلاعات نمایش داده شوند.
 <ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80" >
               <ListBox.ItemTemplate>
                    <DataTemplate>
                        <WrapPanel>
                            <Image Width="24" Height="24" Source="{Binding Flag}"></Image>
                            <TextBlock Padding="5 5 0 0" Text="{Binding Name}"></TextBlock>
                        </WrapPanel>
                    </DataTemplate>
               </ListBox.ItemTemplate>
            </ListBox>
در برنامه ما مشکلی که هست، کد بالا جهت اتصال به DataContext ای است که قبلا پر شده است (DataContext کل View اصلی یا والد تمامی اشیاء مشتق از آن). حتما به یاد دارید که ما این شیء را با مدل یک رکورد ذخیره شده (مدل Person) در منبع داده‌ها پر کرده بودیم. پس استفاده از این روش در حال حاضر منتفی است. ممکن است شما در طول ساخت یک پنجره چندین و چند جا نیاز به منابع داده مختلفی داشته باشید ولی عموما DataContext با یک مدل جهت نمایش یا ذخیره یک رکورد بایند شده است. پس چکار کنیم؟

ارائه این نکته ضروری است که همه اشیاء خصوصیت DataContext را دارند و ما در مثال قبلی DataContext ریشه یا والد اشیاء را پر کردیم. اگر مقاله "ساختار سلسله مراتبی " را به یاد بیاورید، گفتیم که هر شیء در صورتیکه خصوصیت وابسته‌ای برایش تعریف نشده باشد، به سمت اشیاء والد حرکت می‌کند، به این جهت بود که همه‌ی کنترل‌ها به منبع داده‌ها دسترسی داشتند. پس ما اگر DataContext لیست را پر کنیم، لیست دلیلی برای دسترسی به DataContext اشیاء والد ندارد و خصوصیت پر شده‌ی خودش را در نظر می‌گیرد. پس بیایید این مورد را امتحان کنیم:
من کلاس زیر را جهت ارسال لیستی از کشورها به همراه آدرس پرچمشان، بر می‌گردانم:
دلیل استفاده از کلاس ObservableCollection در کد زیر به جای استفاده از اشیایی چون Ilist و ... این بود که این کلاس به اینترفیس هایی چون INotifyPropertyChanged مزین گشته و هر گونه تغییری در این مجموعه، از قبیل حذف و اضافه را اطلاع رسانی کرده و مدل تغییر یافته را به سمت ویو هدایت می‌کند.
using System.Collections.ObjectModel;

namespace test
{
    public class Country
    {
        public string Flag {
            get { return "Images/flags/" + Name + ".png"; }
        }
        public string Name { get; set; }

        public int Id { get; set; }

        public ObservableCollection<Country> GetCountries()
        {
            var countries = new ObservableCollection<Country>();
            countries.Add(new Country(){Id =1,Name = "Afghanistan"});
            countries.Add(new Country() { Id = 2, Name = "Albania" });
            countries.Add(new Country() { Id = 3, Name = "Angola" });

            countries.Add(new Country() { Id = 4, Name = "Bahrain" });
            countries.Add(new Country() { Id = 5, Name = "Bermuda" });
            countries.Add(new Country() { Id =6, Name = "Iran" });

            return countries;
        }
    }
}
برنامه را اجرا کرده و انتظار داریم که بتوانیم لیست پر شده‌ای از داده‌ها را ببینیم؛ ولی در کمال تعجب لیست خالی است. خطایی هم برگردانده نمی‌شود.

دلیل این مشکل این است که DataContext برای نمایش یک Object تهیه شده است و در مورد داده‌های لیستی باید از خصوصیتی به نام ItemsSource استفاده کرد که برای داده‌های لیستی IEnumerables، بهینه شده است.
پس به این ترتیب می‌نویسیم :
   public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

            //خط جدید
            MyListBox.ItemsSource = new Country().GetCountries();
        }
حال برنامه را اجرا کرده تا نتیجه را مشاهده کنید.

شکل‌های زیر یک نمودار از ارتباط با Object برای واکشی داده هاست:

شکل زیر همان نمودار بالا را ترسیم میکند ولی دیگر از مبدل پیش فرض WPF خبری نیست و مبدل اختصاصی به اسم ColorBrush جایگزین آن شده است:

نمودار زیر هم دسترسی به مجموعه ای از داده‌های لیستی است که از طریق ItemsSource خوانده می‌شوند:

کد زیر همچنین برای اتصال به کار می‌رود:
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

            //خط جدید
            MyListBox.DataContext = new Country().GetCountries();
            MyListBox.SetBinding(ItemsControl.ItemsSourceProperty, new Binding());
        }
روش بالا اتصال را برقرار می‌کند ولی من توصیه چندانی در استفاده از آن نمی‌کنم. آزاد گذاشتن DataContext یک لیست، یک مزیت هم دارد و آن این است که خارج از تگ Item‌ها یعنی همان تگ لیست، موقعی که  از بایندینگ استفاده می‌کنید، در واقع از DataContext کمک گرفته می‌شود؛ چون خود ListBox یک آیتم نیست که بخواهد با آیتمی در یک لیست سر و کله بزند. بلکه می‌تواند به راحتی به یک شیء، خود را بایند کند؛ مثال زیر نمونه‌ای از آن است.

پی نوشت : روش‌های دیگر بایند کردن همچون استفاده از منابع یا ریسورس‌ها یا استفاده از ViewModel‌ها هم هستند که در آینده در مورد آن‌ها بیشتر صحبت خواهیم کرد.

حال که توانستیم لیست را پر کنیم باید کشوری را که در رکورد واکشی شده آمده است، در لیست انتخاب کنیم.
توجه داشته باشید که باید لیست را از طریق خصوصیت ItemsSource پر کرده باشید و DataContext را دستکاری نکرده باشید.
خصوصیت Country در کلاس Person می‌تواند به دو صورت زیر باشد:
 public int Country { get; set; }
 public Country Country { get; set; }

که در هر دو حال از خصوصیت SelectedValue شی ListBox استفاده می‌شود. هر دو خط زیر به ترتیب برای استفاده از مقادیر بالا به کار می‌روند:
<ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80" SelectedValuePath="Id" SelectedValue="{Binding Country}"  >               
<ListBox Grid.Row="3" Name="MyListBox" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80" SelectedValuePath="Id" SelectedValue="{Binding Country.Id}"  >
خصوصیت SelectedValuePath برای مشخص کردن اینکه کدام فیلد را باید در آیتم‌های لیست، جست و جو کند به کار می‌رود که ما در اینجا فیلد Id را که در کلاس Country قرار دارد، معرفی کرده‌ایم.
خصوصیت‌های دیگر یک شیء لیستی چون ListBox و ComboBox و ... SelectedIndex است که اندیس یک آیتم انتخابی را بازگردانده یا جهت انتخاب یک آیتم، اندیس آن را دریافت می‌کند. SelectedItem و SelectedItems هم شیء یا شیء‌هایی از مدل را (در اینجا Country) که در لیست انتخاب شده‌اند، بر می‌گرداند (فقط خواندنی).
 نتیجه اینکه اگر روش بالا با دستکاری DataContext انجام می‌گرفت دیگر استفاده از فیلد Country در مدل Peron ممکن نبود.
نظرات مطالب
کاهش تعداد بار تعریف using ها در C# 10.0 و NET 6.0.
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان تعریف Alias
در اینجا نیز امکان تعریف یک Alias برای فضای نام خاصی وجود دارد:
global using DT = System.DateTime;
و همچنین تمام این موارد (حالت global معمولی، استاتیک و یا به همراه Alias) را:
global using App.Models;
global using static System.Console;
global using DT = System.DateTime;
می‌توان در فایل csproj. هم تعریف کرد:
<ItemGroup>
    <Using Include="App.Models"/>
    <Using Include="System.Console" Static="True" />
    <Using Include="System.DateTime" Alias="DT" />
</ItemGroup>
مطالب
intern pool جدول نگهداری رشته‌ها در دات‌نت
کد زیر را در نظر بگیرید :
object text1 = "test";
object text2 = "test";

object num1 = 1;
object num2 = 1;

Console.WriteLine("text1 == text2 : " + (text1 == text2));
Console.WriteLine("num1 == num2 : " + (num1 == num2));

به نظر شما چه چیزی در خروجی نمایش داده میشود؟

هر چهار متغییر text1  و text2 و num1 و num2 از نوع object هستند. با اینکه مقدار text1 و text2 یکی و مقدار num1 و num2 هم یکی است، نتیجه text1==text2 برابر true است اما num1==num2 برابر false.

خطی که text2 تعریف شده است را تغییر میدهیم :
object text2 = "test".ToLower();

اینبار با این که باز مقدار text1 و text2 یکی و هر دو "test" است، اما نتیجه text1==text2 برابر false است. انتظار ما هم همین است. دو object ایجاد شده است و یکی نیستند. تنها در صورتی باید نتیجه == آنها true باشد که هر دو به یک object اشاره کنند.

اما چرا در کد اولی اینگونه نبود؟

دلیل این کار برمیگردد به رفتار دات‌نت نسبت به رشتههایی که به صورت صریح در برنامه تعریف میشوند. CLR یک جدول برای ذخیره رشتهها به نام intern pool برای برنامه میسازد. هر رشتهای تعریف میشود، اگر در intern pool رشتهای با همان مقدار وجود نداشته باشد، یک رشته جدید ایجاد و به جدول اضافه میشود، و اگر موجود باشد متغییر جدید فقط به آن اشاره میکند. در واقع اگر 100 جای برنامه حتی در کلاسهای مختلف، رشتههایی با مقادیر یکسان وجود داشته باشند، برای همه آنها یک نمونه وجود دارد.

بنابراین text1 و text2 در کد اولی واقعا یکی هستند و یک نمونه برای آنها ایجاد شده است.

البته چند نکته در اینجا هست :
اگر text1 و text2 به صورت string تعریف شوند، نتیجه text1==text2 در هر دو حالت فوق برابر true است. چون عملگر == در کلاس string یکبار دیگر overload شده است:
public sealed class String : ...
{
    ...
    public static bool operator ==(string a, string b)
    {
      return string.Equals(a, b);
    }
   ...
}

این که کدام یک از overload‌ها اجرا شوند (کلاس پایه، کلاس اصلی، ...) به نوع دو متغییر اطراف == بستگی دارد. مثلا در کد زیر :
string text1 = "test";
string text2 = "test".ToLower();

Console.WriteLine("text1 == text2 (string) : " + (text1 == text2));
Console.WriteLine("text1 == text2 (object) : " + ((object)text1 == (object)text2));

اولین نتیجه true و دومی false است. چون در اولی عملگر == تعریف شده در کلاس string مورد استفاده قرار می‏‏گیرد اما در دومی عملگر == تعریف شده در کلاس object.

اگر دقت نشود این رفتار مشکلزا میشود. مثلا حالتی را در نظر بگیرید که text1 ورودی کاربر است و text2 از بانک اطلاعاتی خوانده شده است و با اینکه مقادیر یکسان دارند نتیجه == آنها false است. اگر تعریف عملگرها در کلاس object به صورت virtual بود و در کلاس‌های دیگر override می‌شد، این تغییر نوع‌ها تاثیری نداشت. اما عملگرها به صورت static تعریف می‌شوند و امکان override شدن ندارند. به همین خاطر کلاس object متدی به اسم Equals در اختیار گذاشته که کلاس‌ها آنرا override می‌کنند و معمولا از این متد برای سنجش برابری دو کلاس استفاده می‌شود :
object text1 = "test";
object text2 = "test".ToLower();

Console.WriteLine("text1 Equals text2 : " + text1.Equals(text2));
Console.WriteLine("text1 Equals text2 : " + object.Equals(text1, text2));

البته یادآور می‌شوم که فقط رشته‌هایی که به صورت صریح در برنامه تعریف شده‌اند، در intern pool قرار می‌گیرند و این فهرست شامل رشته‌هایی که از فایل یا بانک اطلاعاتی خوانده می‌شوند یا در برنامه تولید می‌شوند، نیست. این کار منطقی است وگرنه حافظه زیادی مصرف خواهد شد.

با استفاده از متد string.Intern می‌توان یک رشته را که در intern pool وجود ندارد، به فهرست آن افزود. اگر رشته در intern pool وجود داشته باشد، reference آنرا بر می‌گرداند در غیر اینصورت یک reference به رشته جدید به intern pool اضافه می‌کند و آنرا برمی‌گرداند.

یک مورد استفاده آن هنگام lock روی رشته‌هاست. برای مثال در کد زیر DeviceId یک رشته است که از بانک اطلاعاتی خوانده می‌شود و باعث می‌شود که چند job همزمان به یک دستگاه وصل نشوند :
lock (job.DeviceId)
{
    job.Execute();
}

اگر یک job با DeviceId برابر COM1 در حال اجرا باشد، این lock جلوی اجرای همزمان job دیگری با همین DeviceId را نمی‌گیرد. زیرا هر چند مقدار DeviceId دو job یکی است ولی به یک نمونه اشاره نمی‌کنند.

می‌توان lock را اینگونه اصلاح کرد :
lock (string.Intern(job.DeviceId))
{
    job.Execute();
}

مطالب
امکان تعریف ساده‌تر کلاس‌های Immutable در C# 9.0 با معرفی نوع جدید record
در مطلب معرفی خواص init-only، با روش معرفی خواص immutable آشنا شدیم. نوع جدیدی که به C# 9.0 به نام record اضافه شده‌است، قسمتی از آن بر اساس همان خواص init-only کار می‌کند. به همین جهت مطالعه‌ی آن مطلب، پیش از ادامه‌ی بحث جاری، ضروری است.


چرا در C# 9.0 تا این اندازه بر روی سادگی ایجاد اشیاء Immutable تمرکز شده‌است؟

به شیءای Immutable گفته می‌شود که پس از وهله سازی ابتدایی آن، وضعیت آن دیگر قابل تغییر نباشد. همچنین به کلاسی Immutable گفته می‌شود که تمام وهله‌های ساخته شده‌ی از آن نیز Immutable باشند. نمونه‌ی یک چنین شیءای را از نگارش 1 دات نت در حال استفاده هستیم: رشته‌ها. رشته‌ها در دات نت غیرقابل تغییر هستند و هرگونه تغییری بر روی آن‌ها، سبب ایجاد یک رشته‌ی جدید (یک شیء جدید) می‌شود. نوع جدید record نیز به همین صورت عمل می‌کند.

مزایای وجود Immutability:

- اشیاء Immutable یا غیرقابل تغییر، thread-safe هستند که در نتیجه، برنامه نویسی همزمان و موازی را بسیار ساده می‌کنند؛ چون چندین thread می‌توانند با شیءای کار کنند که دسترسی به آن، تنها read-only است.
- اشیاء Immutable از اثرات جانبی، مانند تغییرات آن‌ها در متدهای مختلف در امان هستند. می‌توانید آن‌ها را به هر متدی ارسال کنید و مطمئن باشید که پس از پایان کار، این شیء تغییری نکرده‌است.
- کار با اشیاء Immutable، امکان بهینه سازی حافظه را میسر می‌کنند. برای مثال NET runtime.، هش رشته‌های تعریف شده‌ی در برنامه را در پشت صحنه نگهداری می‌کند تا مطمئن شود که تخصیص حافظه‌ی اضافی، برای رشته‌های تکراری صورت نمی‌گیرد. نمونه‌ی دیگر آن نمایش حرف "a" در یک ادیتور یا نمایشگر است. زمانیکه یک شیء Immutable حاوی اطلاعات حرف "a"، ایجاد شود، به سادگی می‌توان این تک وهله را جهت نمایش هزاران حرف "a" مورد استفاده‌ی مجدد قرار داد، بدون اینکه نگران مصرف حافظه‌ی بالای برنامه باشیم.
- کار با اشیاء Immutable به باگ‌های کمتری ختم می‌شود؛ چون همواره امکان تغییر حالت درونی یک شیء، توسط قسمت‌های مختلف برنامه، می‌تواند به باگ‌های ناخواسته‌ای منتهی شوند.
- Hash list‌ها که در جهت بهبود کارآیی برنامه‌ها بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند، بر اساس کلیدهایی Immutable قابل تشکیل هستند.


روش تعریف نوع‌های جدید record

کلاس ساده‌ی زیر را در نظر بگیرید:
public class User
{
   public string Name { set; get; }
}
برای تبدیل آن به یک نوع جدید record فقط کافی است واژه‌ی کلیدی class آن‌را با record جایگزین کنیم (به آن nominal record هم می‌گویند):
public record User
{
   public string Name { set; get; }
}
نحوه‌ی کار با آن و وهله سازی آن نیز دقیقا مانند کلاس‌ها است:
var user = new User();
user.Name = "User 1";
و ... در اینجا امکان انتساب مقداری به خاصیت Name وجود دارد؛ یعنی این خاصیت به صورت پیش‌فرض Immutable نیست.

روش تعریف دومی نیز در اینجا میسر است (به آن positional record هم می‌گویند):
public record User(string Name);
با این‌کار، به صورت خودکار یک record جدید تشکیل می‌شود که به همراه خاصیت Name است؛ چیزی شبیه به record قبلی که تعریف کردیم (به همین جهت نیاز است نام آن‌را شروع شده‌ی با حروف بزرگ درنظر بگیریم). با این تفاوت که این record، اینبار دارای سازنده است و همچنین خاصیت Name آن از نوع init-only است. در این حالت است که کل record به صورت immutable معرفی می‌شود؛ وگرنه روش تعریف یک خاصیت معمولی که از نوع init-only نیست (مانند مثال اول)، سبب بروز Immutability نخواهد شد.

برای کار با رکورد دومی که تعریف کردیم باید سازند‌ه‌ی این record را مقدار دهی کرد:
var user = new User("User 1");
// Error: Init-only property or indexer 'User.Name' can only be assigned
// in an object initializer, or on 'this' or 'base' in an instance constructor
// or an 'init' accessor. [CS9Features]csharp(CS8852)
user.Name = "User 1";
و همانطور که ملاحظه می‌کنید، چون خاصیت Name از نوع init-only است و در سازنده‌ی record تعریف شده مقدار دهی شده‌است، دیگر نمی‌توان آن‌را مقدار دهی مجدد کرد. همچنین در اینجا امکان استفاده‌ی از object initializers مانند new User { Name = "User 1" } نیز وجود ندارد؛ چون به همراه یک سازنده‌ی به صورت خودکار تولید شده‌است که خاصیتی init-only را مقدار دهی کرده‌است.


نوع جدید record چه اطلاعاتی را به صورت خودکار تولید می‌کند؟

روش دوم تعریف recordها اگر در نظر بگیریم:
public record User(string Name);
و در این حالت برنامه را کامپایل کنیم، به کدهای زیر که حاصل از دی‌کامپایل است، می‌رسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Runtime.CompilerServices;
using System.Text;
using CS9Features;

public class User : IEquatable<User>
{
 protected virtual Type EqualityContract
 {
  [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(1)]
  [CompilerGenerated]
  get
  {
   return typeof(User);
  }
 }

 public string Name
 {
  get;
  set/*init*/;
 }

 public User(string Name)
 {
  this.Name = Name;
  base..ctor();
 }

 public override string ToString()
 {
  StringBuilder stringBuilder = new StringBuilder();
  stringBuilder.Append("User");
  stringBuilder.Append(" { ");
  if (PrintMembers(stringBuilder))
  {
   stringBuilder.Append(" ");
  }
  stringBuilder.Append("}");
  return stringBuilder.ToString();
 }

 protected virtual bool PrintMembers(StringBuilder builder)
 {
  builder.Append("Name");
  builder.Append(" = ");
  builder.Append((object?)Name);
  return true;
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator !=(User? r1, User? r2)
 {
  return !(r1 == r2);
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator ==(User? r1, User? r2)
 {
  return (object)r1 == r2 || (r1?.Equals(r2) ?? false);
 }

 public override int GetHashCode()
 {
  return EqualityComparer<Type>.Default.GetHashCode(EqualityContract) * -1521134295 + EqualityComparer<string>.Default.GetHashCode(Name);
 }

 public override bool Equals(object? obj)
 {
  return Equals(obj as User);
 }

 public virtual bool Equals(User? other)
 {
  return (object)other != null && EqualityContract == other!.EqualityContract && EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name);
 }

 public virtual User <Clone>$()
 {
  return new User(this);
 }

 protected User(User original)
 {
  Name = original.Name;
 }

 public void Deconstruct(out string Name)
 {
  Name = this.Name;
 }
}
این خروجی به صورت خودکار تولید شده‌ی توسط کامپایلر، چنین نکاتی را به همراه دارد:
- record‌ها هنوز هم در اصل همان class‌های استاندارد #C هستند (یعنی در اصل reference type هستند).
- این کلاس به همراه یک سازنده و یک خاصیت init-only است (بر اساس تعاریف ما).
- متد ToString آن بازنویسی شده‌است تا اگر آن‌را بر روی شیء حاصل، فراخوانی کردیم، به صورت خودکار نمایش زیبایی را از محتوای آن ارائه دهد.
- این کلاس از نوع  <IEquatable<User است که امکان مقایسه‌ی اشیاء record را به سادگی میسر می‌کند. برای این منظور متدهای GetHashCode و Equals آن به صورت خودکار بازنویسی و تکمیل شده‌اند (یعنی مقایسه‌ی آن شبیه به value-type است).
- این کلاس امکان clone کردن اطلاعات جاری را مهیا می‌کند.
- همچنین به همراه یک متد Deconstruct هم هست که جهت انتساب خواص تعریف شده‌ی در آن، به یک tuple مفید است.

بنابراین یک رکورد به همراه قابلیت‌هایی است که سال‌ها در زبان #C وجود داشته‌اند و شاید ما به سادگی حاضر به تشکیل و تکمیل آن‌ها نمی‌شدیم؛ اما اکنون کامپایلر زحمت کدنویسی خودکار آن‌ها را متقبل می‌شود!


ساخت یک وهله‌ی جدید از یک record با clone کردن آن

اگر به کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق دقت کنید، یک قسمت جدید clone هم با syntax خاصی در آن ظاهر شده‌است:
public virtual User <Clone>$()
{
  return new User(this);
}
زمانیکه یک شیء Immutable است، دیگر نمی‌توان مقادیر خواص آن‌را در ادامه تغییر داد. اما اگر نیاز به اینکار وجود داشت، باید چکار کنیم؟ در C# 9.0 برای ایجاد وهله‌ی جدید معادلی از یک record، واژه‌ی کلیدی جدیدی را به نام with، اضافه کرده‌اند. برای نمونه اگر record زیر را در نظر بگیریم که دارای دو خاصیت نام و سن است:
public record User(string Name, int Age);
وهله سازی متداول آن به صورت زیر خواهد بود:
var user1 = new User("User 1", 21);
اما اگر خواستیم خاصیت سن آن‌را تغییر دهیم، می‌توان با استفاده از واژه‌ی کلیدی with، به صورت زیر عمل کرد:
var user2 = user1 with { Age = 31 };
کاری که در اصل در اینجا انجام می‌شود، ابتدا clone کردن شیء user1 است (یعنی دقیقا یک وهله‌ی جدید از user1 را با تمام اطلاعات قبلی آن در اختیار ما قرار می‌دهد که این وهله، ارجاعی را به شیء قبلی ندارد و از آن منقطع است). بنابراین نام user2، دقیقا همان "User 1" است که پیشتر تنظیم کردیم؛ با این تفاوت که اینبار مقدار سن آن متفاوت است. با استفاده از cloning، هنوز شیء user1 که immutable است، دست نخورده باقی مانده‌است و توسط with می‌توان خواص آن‌را تغییر داد و حاصل کار، یک شیء کاملا جدید است که مکان آن در حافظه، با مکان شیء user1 در حافظه، یکی نیست.


مقایسه‌ی نوع‌های record

در کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق، قسمت عمده‌ای از آن به تکمیل اینترفیس <IEquatable<User پرداخته شده بود. به همین جهت اکنون دو رکورد با مقادیر خواص یکسانی را ایجاد می‌کنیم:
var user1 = new User("User 1", 21);
var user2 = new User("User 1", 21);
سپس یکبار آن‌ها را از طریق عملگر == و بار دیگر به کمک متد Equals، مقایسه می‌کنیم:
Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
خروجی هر دو حالت، True است:
user1.Equals(user2) -> True
user1 == user2 -> True
این مورد، یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های recordها با classها هستند.
- زمانیکه عملگر == را بر روی شیء user1 و user2 اعمال می‌کنیم، اگر User، از نوع کلاس معمولی باشد، حاصل آن false خواهد بود؛ چون این دو، به یک مکان از حافظه اشاره نمی‌کنند، حتی با اینکه مقادیر خواص هر دو شیء یکی است.
- اما اگر به قطعه کد دی‌کامپایل شده دقت کنید، در یک رکورد که هر چند در اصل یک کلاس است، حتی عملگر == نیز بازنویسی شده‌است تا در پشت صحنه همان متد Equals را فراخوانی کند و این متد با توجه به پیاده سازی اینترفیس <IEquatable<User، اینبار دقیقا مقادیر خواص رکورد را یک به یک مقایسه کرده و نتیجه‌ی حاصل را باز می‌گرداند:
public virtual bool Equals(User? other)
{
   return (object)other != null &&
 EqualityContract == other!.EqualityContract &&
 EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name) && 
EqualityComparer<int>.Default.Equals(Age, other!.Age);
}
این متدی است که به صورت خودکار توسط کامپایلر جهت مقایسه‌ی مقادیر خواص رکورد جدید تعریف شده، تشکیل شده‌است. به عبارتی recordها از لحاظ مقایسه، شبیه به value objects عمل می‌کنند؛ هرچند در اصل یک کلاس هستند.

یک نکته: بازنویسی عملگر == در SDK نگارش rc2 فعلی رخ‌داده‌است و در نگارش‌های قبلی preview، اینگونه نبود.


امکان ارث‌بری در recordها

دو رکورد زیر را در نظر بگیرید که اولی به همراه Name است و نمونه‌ی مشتق شده‌ی از آن، خاصیت init-only سن را نیز به همراه دارد:
    public record User
    {
        public string Name { get; init; }

        public User(string name)
        {
            Name = name;
        }
    }

    public record UserWithAge : User
    {
        public int Age { get; init; }

        public UserWithAge(string name, int age) : base(name)
        {
            Age = age;
        }
    }
در اینجا روش دیگر تعریف recordها را ملاحظه می‌کنید که شبیه به کلاس‌ها است و خواص آن init-only هستند. در این حالت اگر مقایسه‌ی زیر را انجام دهیم:
var user1 = new User("User 1");
var user2 = new UserWithAge("User 1", 21);

Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
به خروجی زیر خواهیم رسید:
user1.Equals(user2) -> False
user1 == user2 -> False
علت آن را هم پیشتر بررسی کردیم. تساوی رکوردها بر اساس مقایسه‌ی مقدار تک تک خواص آن‌ها صورت می‌گیرد و چون user1 به همراه سن نیست، مقایسه‌ی این دو، false را بر می‌گرداند.

امکان تعریف ارث‌بری رکوردها به صورت زیر نیز وجود دارد و الزاما نیازی به روش تعریف کلاس مانند آن‌ها، مانند مثال فوق نیست:
public abstract record Food(int Calories);
public record Milk(int C, double FatPercentage) : Food(C);


رکوردها متد ToString را بازنویسی می‌کنند

در مثال قبلی اگر یک ToString را بر روی اشیاء تشکیل شده فراخوانی کنیم:
Console.WriteLine(user1.ToString());
Console.WriteLine(user2.ToString());
به این خروجی‌ها می‌رسیم:
User { Name = User 1 }
UserWithAge { Name = User 1, Age = 21 }
که حاصل بازنویسی خودکار متد ToString در پشت صحنه است.


امکان استفاده‌ی از Deconstruct در رکوردها

دو روش برای تعریف رکوردها وجود دارند؛ یکی شبیه به تعریف کلاس‌ها است و دیگری تعریف یک سطری، که positional record نیز نامیده می‌شود:
public record Person(string Name, int Age);
 فقط در حالت تعریف یک سطری positional record فوق است که خروجی خودکار نهایی تولیدی، به همراه public void Deconstruct نیز خواهد بود:
public void Deconstruct(out string Name, out int Age)
{
  Name = this.Name;
  Age = this.Age;
}
در این حالت می‌توان از tuples نیز برای کار با آن استفاده کرد:
var (name, age) = new Person("User 1", 21);
واژه‌ی «positional» نیز دقیقا به همین قابلیت اشاره می‌کند که بر اساس موقعیت خواص تعریف شده‌ی در رکورد، امکان Deconstruct آن‌ها به متغیرهای یک tuple وجود دارد. حالت تعریف کلاس مانند رکوردها، nominal نام دارد.


امکان استفاده‌ی از نوع‌های record در ASP.NET Core 5x

سیستم model binding در ASP.NET Core 5x، از نوع‌های record نیز پشتیبانی می‌کند؛ یک مثال:
 public record Person([Required] string Name, [Range(0, 150)] int Age);

 public class PersonController
 {
   public IActionResult Index() => View();

   [HttpPost]
   public IActionResult Index(Person person)
   {
    // ...
   }
 }


پرسش و پاسخ

آیا نوع‌های record به صورت value type معرفی می‌شوند؟
پاسخ: خیر. رکوردها در اصل reference type هستند؛ اما از لحاظ مقایسه، شبیه به value types عمل می‌کنند.

آیا می‌توان در یک کلاس، خاصیتی از نوع رکورد را تعریف کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان در رکوردها، از struct و یا کلاس‌ها جهت تعریف خواص استفاده کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان از واژه‌ی کلیدی with با کلاس‌ها و یا structها استفاده کرد؟
پاسخ: خیر. این واژه‌ی کلیدی در C# 9.0 مختص به رکوردها است.

آیا رکوردها به صورت پیش‌فرض Immutable هستند؟
پاسخ: اگر آن‌ها را به صورت positional records تعریف کنید، بله. چون در این حالت خواص تشکیل شده‌ی توسط آن‌ها از نوع init-only هستند. در غیراینصورت، می‌توان خواص غیر init-only را نیز به تعریف رکوردها اضافه کرد.
مطالب
Tuple در دات نت 4

نوع جدیدی در دات نت 4 به نام Tuple اضافه شده است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ریاضیات، Tuple به معنای لیست مرتبی از اعضاء با تعداد مشخص است. Tuple در زبان‌های برنامه نویسی Dynamic مانند اف شارپ، Perl ، LISP و بسیاری موارد دیگر مطلب جدیدی نیست. در زبان‌های dynamic برنامه نویس‌ها می‌توانند متغیرها را بدون معرفی نوع آن‌ها تعریف کنند. اما در زبان‌های Static مانند سی شارپ، برنامه نویس‌ها موظفند نوع متغیرها را پیش از کامپایل آن‌ها معرفی کنند که هر چند کار کد نویسی را اندکی بیشتر می‌کند اما به این صورت شاهد خطاهای کمتری نیز خواهیم بود (البته سی شارپ 4 این مورد را با معرفی واژه‌ی کلیدی dynamic تغییر داده است).
برای مثال در اف شارپ داریم:
let data = (“John Doe”, 42)

که سبب ایجاد یک tuple که المان اول آن یک رشته و المان دوم آن یک عدد صحیح است می‌شود. اگر data را بخواهیم نمایش دهیم خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
printf “%A” data
// Output: (“John Doe”,42)

در دات نت 4 فضای نام جدیدی به نام System.Tuple معرفی شده است که در حقیقت ارائه دهنده‌ی نوعی جنریک می‌باشد که توانایی در برگیری انواع مختلفی را دارا است :
public class Tuple<T1>
up to:
public class Tuple<T1, T2, T3, T4, T5, T6, T7, TRest>

همانند آرایه‌ها، اندازه‌ی Tuples نیز پس از تعریف قابل تغییر نیستند (immutable). اما تفاوت مهم آن با یک آرایه در این است که اعضای آن می‌توانند نوع‌های کاملا متفاوتی داشته باشند. همچنین تفاوت مهم آن با یک ArrayList یا آرایه‌ای از نوع Object، مشخص بودن نوع هر یک از اعضاء آن است که type safety بیشتری را به همراه خواهد داشت و کامپایلر می‌تواند در حین کامپایل دقیقا مشخص نماید که اطلاعات دریافتی از نوع صحیحی هستند یا خیر.

یک مثال کامل از Tuples را در کلاس زیر ملاحظه خواهید نمود:

using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace TupleTest
{
class TupleCS4
{
#region Methods (4)

// Public Methods (4)

public static Tuple<string, string> GetFNameLName(string name)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
throw new NullReferenceException("name is empty.");

var nameParts = name.Split(',');

if (nameParts.Length != 2)
throw new FormatException("name must contain ','");

return Tuple.Create(nameParts[0], nameParts[1]);
}

public static void PrintSelectedTuple()
{
var list = new List<Tuple<string, int>>
{
new Tuple<string, int>("A", 1),
new Tuple<string, int>("B", 2),
new Tuple<string, int>("C", 3)
};

var item = list.Where(x => x.Item2 == 2).SingleOrDefault();
if (item != null)
Console.WriteLine("Selected Item1: {0}, Item2: {1}",
item.Item1, item.Item2);
}

public static void PrintTuples()
{
var tuple1 = new Tuple<int>(12);
Console.WriteLine("tuple1 contains: item1:{0}", tuple1.Item1);

var tuple2 = Tuple.Create("Item1", 12);
Console.WriteLine("tuple2 contains: item1:{0}, item2:{1}",
tuple2.Item1, tuple2.Item2);

var tuple3 = Tuple.Create(new DateTime(2010, 5, 6), "Item2", 20);
Console.WriteLine("tuple3 contains: item1:{0}, item2:{1}, item3:{2}",
tuple3.Item1, tuple3.Item2, tuple3.Item3);
}

public static void Tuple8()
{
var tup =
new Tuple<int, int, int, int, int, int, int, Tuple<int, int>>
(1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, new Tuple<int, int>(8, 9));

Console.WriteLine("tup.Rest Item1: {0}, Item2: {1}",
tup.Rest.Item1,tup.Rest.Item2);
}

#endregion Methods
}
}

using System;

namespace TupleTest
{
class Program
{
static void Main()
{
var data = TupleCS4.GetFNameLName("Vahid, Nasiri");
Console.WriteLine("Data Item1:{0} & Item2:{1}",
data.Item1, data.Item2);

TupleCS4.PrintTuples();

TupleCS4.PrintSelectedTuple();

TupleCS4.Tuple8();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

توضیحات :
- روش‌های متفاوت ایجاد Tuples را در متد PrintTuples می‌توانید ملاحظه نمائید. همچنین نحوه‌ی دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضاء نیز مشخص شده است.
- کاربرد مهم Tuples در متد GetFNameLName نمایش داده شده است؛ زمانیکه نیاز است تا چندین خروجی از یک تابع داشته باشیم. به این صورت دیگر نیازی به تعریف آرگومان‌هایی به همراه واژه کلیدی out نخواهد بود یا دیگر نیازی نیست تا یک شیء جدید را ایجاد کرده و خروجی را به آن نسبت دهیم. به همان سادگی زبان‌های dynamic در اینجا نیز می‌توان یک tuple را ایجاد و استفاده کرد.
- بدیهی است از Tuples در یک لیست جنریک و یا حالات دیگر نیز می‌توان استفاده کرد. مثالی از این دست را در متد PrintSelectedTuple ملاحظه خواهید نمود. ابتدا یک لیست جنریک از Tuple ایی با دو عضو تشکیل شده است. سپس با استفاده از امکانات LINQ ، عضوی که آیتم دوم آن مساوی 2 است یافت شده و سپس المان‌های آن نمایش داده می‌شود.
- نکته‌ی دیگری را که حین کار با Tuples می‌توان در نظر داشت این است که اعضای آن حداکثر شامل 8 عضو می‌توانند باشند که عضو آخر باید یک Tuple تعریف گردد و بدیهی است این Tuple‌ نیز می‌تواند شامل 8 عضو دیگر باشد و الی آخر که نمونه‌ای از آن را در متد Tuple8 می‌توان مشاهده کرد.

مطالب
C# 7.1 - default Literals
Literal چیزی است مانند null و در حقیقت یک واژه‌ی کلیدی‌است که دارای مقداری مشخص می‌باشد. واژه کلیدی default نیز مفهوم مشابهی را به همراه دارد. تا پیش از C# 7.1 برای دسترسی به مقدار پیش‌فرض value types به صورت ذیل عمل می‌شد:
 int a = default(int);
در اینجا مقدار پیش‌فرض نوعی که بین پرانتزها ذکر می‌شود، بازگشت داده خواهد شد. اگر int ذکر شود، صفر و اگر bool ذکر شود، مقدار false را بازگشت می‌دهد. همچنین در اینجا اگر یک reference type مانند string ذکر شود، مقدار null بازگشت داده خواهد شد.
var number = default(int); // 0
var date = default(DateTime); // DateTime.MinValue
var obj = default(object); // null
در C# 7.1 با بهبود کامپایلر، مفهوم type inference پیاده سازی شده‌است. به این معنا که در مثال فوق مشخص است که a نوع int دارد. بنابراین نیازی نیست تا default به همراه ذکر صریح int باشد و می‌توان int را از آن حذف کرد:
int a = default; // 0
Guid guid = default; // 00000000-0000-0000-0000-000000000000


مثال‌هایی از default Literals در C# 7.1

 C# 7.1
 C# 7.0
 
 int i = default;
 int i = default(int);
 Local Variable Defaults  
 Person Create() => default;
 Person Create() => default(Person);
 Local function 
 Person Create(string name, int age = default)
 Person Create(string name, int age = default(int))
 Optional Parameter Default Value 
 (string Name, int Age) person = ("User 1", default);
 (string Name, int Age) person = ("User 1", default(int));
 Tuple Element Default Value 
Person p = new Person
{
  Name = default,
  Age = default
};
Person p = new Person
{
  Name = default(string),
  Age = default(int)
};
 Object Initializer Default Value 
var people = new[]
{
  new Person(),
  default,
  new Person()
};

var ages = new[] {18, default, 50};
var people = new[]
{
  new Person(),
  default(Person),
  new Person()
};

var ages = new[] {18, default(int), 50};
 Array Initializer Default Value 
 int i = default;
Console.WriteLine(i is default);
 int i = default(int);
Console.WriteLine(i is default(int)); // true
 Is Operator 
 // Local method returning a tuple
(T, T) CreateTwo<T>() => (default, default);
 // Local method returning a tuple
(T, T) CreateTwo<T>() => (default(T), default(T));
 Generic Defaults 
 bool IsAnswerKnown()=> false;
int? p = IsAnswerKnown() ? 42 : default;
 bool IsAnswerKnown()=> false;
int? p = IsAnswerKnown() ? 42 : (int?)null;
 Conditional Operator Defaults 

در این مثال‌ها مفهوم type inference را بهتر می‌توان مشاهده کرد. برای مثال در آرایه‌ی ذیل چون اعضای آن int هست، مقدار default نیز به همان مقدار پیش‌فرض int اشاره می‌کند و همچنین نوع آرایه نیز int درنظر گرفته می‌شود و نیازی به ذکر آن نیست:
 var ages = new[] {18, default, 50};
اما اگر در اینجا اعداد را حذف کنیم و default باقی بماند:
 var ages = new[] { default };
دیگر تشخیص نوع پیش‌فرض میسر نبوده و این قطعه از کد کامپایل نخواهد شد.
نمونه‌ی دیگر آن قطعه کد ذیل است:
string s = default;
if(s == default)
{

}
در اینجا s از نوع string است و مقایسه‌ی انجام شدهی در قطعه کد if، بر اساس مقدار پیش فرض string یا همان null صورت خواهد گرفت.
و یا در مقایسه‌ی ذیل 1.5 یک عدد double است. بنابراین default در اینجا به مقدار پیش‌فرض double و یا 0.0 اشاره می‌کند:
int a = default;
var x = a > 0 ? default : 1.5;
اشتراک‌ها
بررسی Native AOT در دات‌نت 8
Deep .NET - Ahead of Time Compilation (Native AOT) with Eric Erhardt

Scott Hanselman is joined by Eric Erhardt to go deep on all things Native AOT, that is right, Ahead of Time Compilation. Learn about everything Native AOT from start to finish and how .NET leverages this technology to make your apps and code super fast.

Chapters:
00:00:00 Intro
00:04:17 Understanding the Options and Restrictions of Publishing in .NET Apps
00:06:46 Limitations and Benefits of Native AOT
00:12:33 Development and Implementation of Web API AOT
00:16:28 Use of Create Small and Source Generators in Web Development
00:22:03 Role and Impact of Source Generators in Software Development
00:29:17 Application Performance Optimization and Role-Based Optimization in Web Development
00:33:27 Program Optimization Techniques and Trade-offs
00:37:28 Trade-offs and Considerations in Application Optimization
00:41:27 Understanding the Challenges and Limitations of Implementing AOT
00:46:34 Understanding and Implementing AOT
00:52:56 Understanding Model Streaming Extensions
00:55:50 C# 11 and AOT
01:03:49 Understanding and Addressing AOT Compatibility Issues
01:08:54 Understanding Trimming
01:10:35 Understanding and Addressing System Memory Data and Error Handling
01:16:16 Binary Data Compatibility and Source Generation in Visual Studio
01:24:25 Advanced Features
01:25:29 Wrap-up
بررسی Native AOT در دات‌نت 8
مطالب
ایجاد سیستم وضعیت آب و هوا مانند گوگل (بخش اول)
در این آموزش قصد دارم چگونگی ایجاد یک سیستم اعلام وضعیت آب و هوا را مشابه آنچه که در سایت گوگل می‌بینید برای شما توضیح دهم. باید توجه داشت من این آموزش را با  ASP.NET MVC نوشتم ولی شما می‌توانید با اندک تغییراتی در کدها، آنرا در ASP.NET وب فرمز نیز استفاده کنید. برای گرفتن آب و هوای هر شهر از Rss‌های اعلام وضعیت آب و هوای یاهو استفاده می‌کنم و توضیح خواهم داد که چگونه با Rss آن کار کنید.
Rss آب و هوای هر شهر در یاهو به صورت یک لینک یکتا می‌باشد؛ به شکل زیر :

http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=WOEID&u=c
حال می‌خواهم کوئری استرینگ‌های این لینک را برای شما توضیح دهم. هر شهری بر روی کره‌ی زمین یک WOEID یکتا و منحصر بفرد دارد که شما به پارامتر w عدد WOEID شهر موردنظر خود را می‌دهید. بعد از مقداردهی پارامتر w، وقتی این لینک را در آدرس بار مرورگر خود می‌زنید، RSS مربوط به آب و هوای آن شهر را به شما می‌دهد. مثلا WOEID تهران عدد 28350859 می‌باشد.
و این لینک http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=28350859&u=c اطلاعات آب و هوای تهران را در قالب یک RSS به شما نمایش خواهد داد.

خوب، حالا پارامتر دوم یعنی پارامتر u چکاری را انجام می‌دهد؟
* چنانچه مقدار پارامتر u برابر c باشد، یعنی شما دمای آب و هوای شهر مد نظر را بر اساس سانتیگراد می‌خواهید.
* اگر مقدار پارامتر u برابر f باشد، یعنی شما دمای آب و هوای آن شهر مورد نظر را بر اساس فارنهایت می‌خواهید.

برای گرفتن WOEID شهر‌ها هم به این سایت بروید http://woeid.rosselliot.co.nz و اسم هر شهری که می‌خواهید بزنید تا WOEID را به شما نمایش دهد.

در این مثال من از یک DropDown استفاده کردم که کاربر با انتخاب هر شهر از  DropDown، آب و هوای آن شهر را مشاهده می‌کند.
Action مربوط به صفحه‌ی Index به صورت زیر می‌باشد :
[HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
           ViewBag.ProvinceList = _RPosition.Positions;
            ShowWeatherProvince(8);
            return View();
        }
در اینجا من لیست شهر‌ها را از جدول می‌خوانم که البته این جدول را چون بخش مهمی نبود و فقط شامل ID و نام شهر‌ها بود در فایل ضمیمه قرار ندادم و نام شهر‌ها و ID آنها را بر عهده‌ی خودتان گذاشتم.
حال تابعی را که آب و هوای مربوط به هر شهر را نمایش می‌دهد، به شرح زیر است:
public ActionResult ShowWeatherProvince(int dpProvince)
        {
            XDocument rssXml=null;
            CountryName CountryName = new CountryName();
            if (dpProvince != 0)
            {
                switch (dpProvince)
                {
                    case 1:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345768&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Azarbayejan-e Sharqhi" };
                            break;
                        }
                    case 2:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345767&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Azarbayejan-e Qarbi" };
                            break;
                        }
                    case 3:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254335&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Ardebil" };
                            break;
                        }
                    case 4:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=28350859&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Alborz" };
                            break;
                        }
                    case 5:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345787&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Esfahan" };
                            break;
                        }
                    case 6:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345775&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Ilam" };
                            break;
                        }
                    case 7:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254463&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Bushehr" };
                            break;
                        }
                    case 8:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=28350859&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Tehran" };
                            break;
                        }
                    case 9:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345769&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Chahar Mahall va Bakhtiari" };
                            break;
                        }
                    case 10:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=56189824&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Razavi Khorasan" };
                            break;
                        }
                    case 11:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345789&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Shomali Khorasan" };
                            break;
                        }
                    case 12:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345789&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Jonubi Khorasan" };
                            break;
                        }
                    case 13:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345778&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Khuzestan" };
                            break;
                        }
                    case 14:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2255311&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Zanjan" };
                            break;
                        }
                    case 15:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345784&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Semnan" };
                            break;
                        }
                    case 16:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345770&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Sistan va Baluchestan" };
                            break;
                        }
                    case 17:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345772&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Fars" };
                            break;
                        }
                    case 18:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=20070200&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Qazvin" };
                            break;
                        }
                    case 19:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2255062&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Qom" };
                            break;
                        }
                    case 20:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345779&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kordestan" };
                            break;
                        }
                    case 21:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254796&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kerman" };
                            break;
                        }
                    case 22:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254797&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kermanshah" };
                            break;
                        }
                    case 23:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345771&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kohgiluyeh va Buyer Ahmad" };
                            break;
                        }
                    case 24:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=20070201&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Golestan" };
                            break;
                        }
                    case 25:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345773&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Gilan" };
                            break;
                        }
                    case 26:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345782&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Lorestan" };
                            break;
                        }
                    case 27:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345783&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Markazi" };
                            break;
                        }
                    case 28:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345780&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Mazandaran" };
                            break;
                        }
                    case 29:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254664&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Hamedan" };
                            break;
                        }
                    case 30:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345776&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Hormozgan" };
                            break;
                        }
                    case 31:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2253355&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Yazd" };
                            break;
                        }
                }
                ViewBag.Location = CountryName;
                XNamespace yWeatherNS = "http://xml.weather.yahoo.com/ns/rss/1.0";
                List<YahooWeatherRssItem> WeatherList = new List<YahooWeatherRssItem>();
                for (int i = 0; i < 4; i++)
                {
                    YahooWeatherRssItem YahooWeatherRssItem = new YahooWeatherRssItem()
                    {
                        Code = Convert.ToInt32(rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("code").Value),
                        Day = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("day").Value,
                        Low = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("low").Value,
                        High = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("high").Value,
                        Text = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("text").Value,
                    };

                    WeatherList.Add(YahooWeatherRssItem);
                }
                ViewBag.FeedList = WeatherList;
            }

          
                return PartialView("_Weather");
           
        }
قسمت SwitchCase، مقدار و Value مربوط به هر آیتم DropDown را که شامل یک اسم شهر است، میگیرد و RSS مربوط به آن شهر را بر می‌گرداند.
حالا کد مربوط به خواندن فایل Rss را برایتان توضیح می‌دهم : حلقه‌ی for 0  تا 4 (که در کد بالا مشاهده می‌کنید)یعنی اطلاعات 4 روز آینده را برایم برگردان.
من تگ‌های Code ، Day ، Low ، High و text فایل RSS را در این حلقه For می‌خوانم که البته مقادیر این 4 روز را در لیستی اضافه می‌کنم که نوع این لیست هم از نوع YahooWeatherRssItem می‌باشد. من این کلاس را در فایل ضمیمه قرار دادم. اکنون هر کدام از این تگ‌ها را برایتان توضیح می‌دهم:

code : هر آب و هوا کدی دارد .مثلا آب و هوای نیمه ابری یک کد ، آب و هوای آفتابی کدی دیگر و ...
Low: حداقل دمای آن روز را به ما می‌دهد .
High: حداکثر دمای آن روز را به می‌دهد .
day: نام روز از هفته را بر می‌گرداند مثلا شنبه ، یکشنبه و ....
text: که توضیحاتی می‌دهد مثلا اگر هوا آفتابی باشد مقدار sunny را بر می‌گرداند و ...


خوب، تا اینجا ما Rss مربوط به هر شهر را خواندیم حالا در قسمت Design باید چکار کنیم .
کدهای html صفحه‌ی Index ما شامل کدهای زیر است :
@{

    ViewBag.Title = "Weather";
}

<link href="~/Content/User/Weather/Weather.css" rel="stylesheet" />
@section scripts{
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.6.2.min.js")" type="text/javascript"></script>
        <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
       <script type="text/javascript">
           $("#dpProvince").change(function () {
               $(this).parents("form").submit();
           });
    </script>
}
<h2>Weather</h2>
<div id="Progress">
    <img src="~/Images/User/Other/ajax-loader.gif" />
</div>
<div id="BoxContent"> @Html.Partial("_Weather")</div>

  @using (Ajax.BeginForm(actionName: "ShowWeatherProvince", ajaxOptions: new AjaxOptions { UpdateTargetId = "BoxContent", LoadingElementId = "Progress", InsertionMode = InsertionMode.Replace }))
                {
<div style="padding-top:15px;">
        <div style="float:left; width:133px; ">Select Your Province</div>
        <div style="float:left">   @Html.DropDownList("dpProvince", new SelectList(ViewBag.ProvinceList, "Id", "Name"),"Select Your Province", new { @class = "webUserDropDown", @style = "width:172px" })</div>
    </div>
  }
و کدهای _Weather که Partial است به صورت زیر است:
@{
    List<Weather.YahooWeatherRssItem> Feeds = ViewBag.FeedList;
}
<div>
    @{
        HtmlString StartTable = new HtmlString("<table class='WeatherTable' cellspacing='0' cellpadding='0'><tbody><tr>");
        HtmlString EndTable = new HtmlString("</tr></tbody></table>");
        HtmlString StartTD = new HtmlString("<td>");
        HtmlString EndTD = new HtmlString("</td>");
    }
    <div style="width: 300px;">
        @{
            @StartTable
            foreach (var item in Feeds)
            {
            @StartTD
            <div>@item.Day</div>
            <div>
                @{
                string FileName = "";
                switch (item.Code)
                {
                    case 0: { FileName = "/Images/User/Weather/Tornado.png"; break; }
                    case 1: { FileName = "/Images/User/Weather/storm2.gif"; break; }
                    case 2: { FileName = "/Images/User/Weather/storm2.gif"; break; }
                    case 3: { FileName = "/Images/User/Weather/storm2.gif"; break; }
                    case 4: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 5: { FileName = "/Images/User/Weather/29.gif"; break; }
                    case 6: { FileName = "/Images/User/Weather/29.gif"; break; }
                    case 7: { FileName = "/Images/User/Weather/29.gif"; break; }
                    case 8: { FileName = "/Images/User/Weather/26.gif"; break; }
                    case 9: { FileName = "/Images/User/Weather/drizzle.png"; break; }
                    case 10: { FileName = "/Images/User/Weather/26.gif"; break; }
                    case 11: { FileName = "/Images/User/Weather/18.gif"; break; }
                    case 12: { FileName = "/Images/User/Weather/18.gif"; break; }
                    case 13: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 14: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 15: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 16: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 17: { FileName = "/Images/User/Weather/Hail.png"; break; }
                    case 18: { FileName = "/Images/User/Weather/25.gif"; break; }
                    case 19: { FileName = "/Images/User/Weather/dust.png"; break; }
                    case 20: { FileName = "/Images/User/Weather/fog_icon.png"; break; }
                    case 21: { FileName = "/Images/User/Weather/hazy_icon.png"; break; }
                    case 22: { FileName = "/Images/User/Weather/2017737395.png"; break; }
                    case 23: { FileName = "/Images/User/Weather/32.gif"; break; }
                    case 24: { FileName = "/Images/User/Weather/32.gif"; break; }
                    case 25: { FileName = "/Images/User/Weather/31.gif"; break; }
                    case 26: { FileName = "/Images/User/Weather/7.gif"; break; }
                    case 27: { FileName = "/Images/User/Weather/38.gif"; break; }
                    case 28: { FileName = "/Images/User/Weather/6.gif"; break; }
                    case 29: { FileName = "/Images/User/Weather/35.gif"; break; }
                    case 30: { FileName = "/Images/User/Weather/7.gif"; break; }
                    case 31: { FileName = "/Images/User/Weather/33.gif"; break; }
                    case 32: { FileName = "/Images/User/Weather/1.gif"; break; }
                    case 33: { FileName = "/Images/User/Weather/34.gif"; break; }
                    case 34: { FileName = "/Images/User/Weather/2.gif"; break; }
                    case 35: { FileName = "/Images/User/Weather/freezing_rain.png"; break; }
                    case 36: { FileName = "/Images/User/Weather/30.gif"; break; }
                    case 37: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 38: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 39: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 40: { FileName = "/Images/User/Weather/12.gif"; break; }
                    case 41: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 42: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 43: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 44: { FileName = "/Images/User/Weather/39.gif"; break; }
                    case 45: { FileName = "/Images/User/Weather/thundershowers.png"; break; }
                    case 46: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 47: { FileName = "/Images/User/Weather/thundershowers.png"; break; }
                    case 3200: { FileName = "/Images/User/Weather/1211810662.png"; break; }
                }
                }
                <img alt='@item.Text' title='@item.Text' src='@FileName'>
            </div>
            <div>
                <span>@item.High°</span>
                <span>@item.Low°</span>
            </div>
            @EndTD
            }
        }
        @EndTable
    </div>
</div>
من عکس‌های مربوط به وضعیت آب و هوا را در فایل ضمیمه قرار دادم.
چنانچه در مورد RSS وضعیت آب و هوای یاهو اطلاعات دقیق‌تری را می‌خواهید بدانید به این  لینک بروید.
در آموزش بعدی قصد دارم برایتان این بخش را توضیح دهم که بر اساس IP بازدید کننده سایت شما، اطلاعات آب و هوایی شهر بازدید کننده را برایش در سایت نمایش دهد.

Files-06bf65bac63d4dd694b15fc24d4cb074.zip

موفق باشید
نظرات مطالب
ویژگی Static Using Statements در سی شارپ 6
مثالی از ترکیب C# Using Alias و Static Using 
using Name = System.String;
using Greeting = System.String;
using PersonalizedGreeting = System.String;
using static System.Console; 
namespace Test
{
 private static void Main(string[] args)
        {

        Func<Greeting, Name, PersonalizedGreeting> greet
                = (gr, name) => $"{gr}, {name}";
            Name[] names = { "alireza1", "Alirea2" };
            foreach (var name in names)
            {
                WriteLine(greet("hello", name));
            }
// prints: Hello, alireza1
            // Hello, Alirea2
            
            ReadLine();
        }

}

مطالب
C# 12.0 - Primary Constructors
قابلیتی تحت عنوان Primary Constructors به C# 12 اضافه شده‌است که ... البته جدید نیست! این قابلیت از زمان C# 9، با ارائه‌ی رکوردها، به زبان #C اضافه شد و در طی چند نگارش بعدی، توسعه و تکامل یافت (برای مثال اضافه شدن records for structs به C# 10) تا در C# 12، به کلاس‌های معمولی نیز تعمیم پیدا کرد. این ویژگی را در ادامه با جزئیات بیشتری بررسی می‌کنیم.


Primary Constructors چیست؟

Primary Constructors، قابلیتی است که به C# 12 اضافه شده‌است تا توسط آن بتوان خواص را مستقیما توسط پارامترهای سازنده‌ی یک کلاس تعریف و همچنین مقدار دهی کرد. هدف از آن، کاهش قابل ملاحظه‌ی یکسری کدهای تکراری و مشخص است تا به کلاس‌هایی زیباتر، کم‌حجم‌تر و خواناتر برسیم. برای مثال کلاس متداول زیر را درنظر بگیرید:
public class Employee
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public DateTime HireDate { get; set; }
    public decimal Salary { get; set; }

    public Employee(string firstName, string lastName, DateTime hireDate, decimal salary)
    {
        FirstName = firstName;
        LastName = lastName;
        HireDate = hireDate;
        Salary = salary;
    }
}
در زبان ‍#C، سازنده، متد ویژه‌ای است که در حین ساخت نمونه‌ای از یک کلاس، فراخوانی می‌شود. هدف از آن‌، آغاز و مقدار دهی حالت شیء ایجاد شده‌است که عموما با مقدار دهی خواص آن شیء، انجام می‌شود.
اکنون اگر بخواهیم همین کلاس را با استفاده از ویژگی Primary Constructor اضافه شده به C# 12.0 بازنویسی کنیم، به قطعه کد زیر می‌رسیم:
public class Employee(string firstName, string lastName, DateTime hireDate, decimal salary)
{
    public string FirstName { get; set; } = firstName;
    public string LastName { get; set; } = lastName;
    public DateTime HireDate { get; set; } = hireDate;
    public decimal Salary { get; set; } = salary;
}
و نحوه‌ی نمونه سازی از آن به صورت زیر است:
var employee = new Employee("John", "Doe", new DateTime(2020, 1, 1), 50000);

یک نکته: اگر از Rider و یا ReSharper استفاده می‌کنید، یک چنین Refactoring توکاری جهت سهولت کار، به آن‌ها اضافه شده‌است و به سرعت می‌توان این تبدیلات را توسط آن‌ها انجام داد.




توضیحات:
- متد سازنده در این حالت، به ظاهر حذف شده و به قسمت تعریف کلاس منتقل شده‌است.
- تمام مقدار دهی‌های آغازین موجود در متد سازنده‌ی پیشین نیز حذف شده‌اند و مستقیما به قسمت تعریف خواص، منتقل شده‌اند.
در نتیجه از یک کلاس 15 سطری، به کلاسی 7 سطری رسیده‌ایم که کاهش حجم قابل ملاحظه‌ای را پیدا کرده‌است.

نکته 1: هیچ ضرورتی وجود ندارد که به همراه یک primary constructor، خواصی هم مانند مثال فوق ارائه شوند؛ چون پارامترهای آن در تمام اعضای این کلاس، به همین شکل، قابل دسترسی هستند. در این مثال صرفا جهت بازسازی کد قبلی، این خواص اضافی را مشاهده می‌کنید. یعنی اگر تنها قرار بود، کار تزریق وابستگی‌ها صورت گیرد که عموما به همراه تعریف فیلدهایی جهت انتساب پارامترهای متد سازنده به آن‌ها است، استفاده از یک primary constructor، کدهای فوق را بیش از این هم فشرده‌تر می‌کرد و ... یک سطری می‌شد.

نکته 2: استفاده از پارامترهای سازنده‌ی اولیه، صرفا جهت مقدار دهی خواص عمومی یک کلاس، یک code smell هستند! چون می‌توان یک چنین کارهایی را به نحو شکیل‌تری توسط required properties معرفی شده‌ی در C# 11، پیاده سازی کرد.


بررسی تاریخچه‌ی primary constructors

همانطور که در مقدمه‌ی بحث نیز عنوان شد، primary constructors قابلیت جدیدی نیست و برای نمونه به همراه C# 9 و مفهوم جدید رکوردهای آن، ارائه شد:
public record class Book(string Title, string Publisher);
مثال فوق که به positional syntax هم معروف است، به همراه بکارگیری primary constructors است. در اینجا کامپایلر به صورت خودکار، کار تولید کدهای خواص متناظر را که از نوع get و init دار هستند، انجام می‌دهد. در این حالت به علت استفاده از init accessors، پس از نمونه سازی شیءای از آن، دیگر نمی‌توان مقدار خواص متناظر را تغییر داد.
پس از آن در C# 10، این توسعه ادامه یافت و به امکان تعریف record structها، بسط یافت که در اینجا هم قابلیت تعریف primary constructors وجود دارد:
public record struct Color(int R, int G, int B);
که البته در این حالت برخلاف record classها، کامپایلر، کدی را که برای خواص تولید می‌کند، get و set دار است. در اینجا اگر نیاز است به همان حالت خواص get و init دار رسید، می‌توان یک readonly record struct را تعریف کرد.

پس از این مقدمات، اکنون در C# 12 نیز می‌توان primary constructors را به تمام کلاس‌ها و structهای معمولی هم اعمال کرد؛ با این تفاوت که در اینجا برخلاف رکوردها، کدهای خواص‌های متناظر، به صورت خودکار تولید نمی‌شوند و اگر به آن‌ها نیاز دارید، باید آن‌ها را همانند مثال ابتدای بحث، خودتان به صورت دستی تعریف کنید.


primary constructors کلاس‌ها و structهای معمولی، با primary constructors رکوردها یکی نیست

در C# 12 و به همراه معرفی primary constructors مخصوص کلاس‌ها و structهای معمولی آن، از روش متفاوتی برای دسترسی به پارامترهای تعریف شده، استفاده می‌کند که به آن capturing semantics هم می‌گویند. در این حالت پارامترهای تعریف شده‌ی در یک primary constructor، توسط هر عضوی از آن کلاس قابل استفاده‌است که یکی از کاربردهای آن، ساده کردن تعاریف تزریق وابستگی‌ها است. در این حالت دیگر نیازی نیست تا ابتدا یک فیلد را برای انتساب به پارامتر تزریق شده تعریف کرد و سپس از آن فیلد، استفاده نمود؛ مستقیما می‌توان با همان پارامتر تعریف شده، در متدها و اعضای کلاس، کار کرد.
برای مثال سرویس زیر را که از تزریق وابستگی‌ها، در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند، درنظر بگیرید:
public class MyService
{
    private readonly IDepedent _dependent;
  
    public MyService(IDependent dependent)
    {
        _dependent = dependent;
    }
  
    public void Do() 
    {
        _dependent.DoWork();
    }
}
این کلاس در C# 12 به صورت زیر خلاصه شده و پارامتر dependent تعریف شده‌ی در سازنده‌ی اولیه‌ی آن، به همان شکل و بدون نیاز به کد اضافی، در سایر متدهای این کلاس قابل استفاده‌است:
public class MyService(IDependent dependent)
{
    public void Do() 
    {
        dependent.DoWork();
    }
}

البته مفهوم Captures هم در زبان #C جدید نیست و در ابتدا به همراه anonymous methods و بعدها به همراه lambda expressions، معرفی و بکار گرفته شد. برای مثال درون یک lambda expression، اگر از متغیری خارج از آن lambda expressions استفاده شود، کامپایلر یک capture از آن متغیر را تهیه کرده و استفاده می‌کند.

بنابراین به صورت خلاصه primary constructors در رکوردها، با هدف تعریف خواص عمومی فقط خواندنی، ارائه شدند؛ اما primary constructors ارائه شده‌ی در C# 12 که اینبار قابل اعمال به کلاس‌ها و structs معمولی است، بیشتر هدف ساده سازی تعریف کدهای تکراری private fields را دنبال می‌کند. برای نمونه این کدی است که کامپایلر برای primary constructor مثال ابتدای بحث تولید می‌کند و در اینجا نحوه‌ی تولید خودکار این فیلدهای خصوصی را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace CS8Tests
{
  [NullableContext(1)]
  [Nullable(0)]
  public class Employee
  {
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private string <FirstName>k__BackingField;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private string <LastName>k__BackingField;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private DateTime <HireDate>k__BackingField;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private Decimal <Salary>k__BackingField;

    public Employee(string firstName, string lastName, DateTime hireDate, Decimal salary)
    {
      this.<FirstName>k__BackingField = firstName;
      this.<LastName>k__BackingField = lastName;
      this.<HireDate>k__BackingField = hireDate;
      this.<Salary>k__BackingField = salary;
      base..ctor();
    }

    public string FirstName
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<FirstName>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<FirstName>k__BackingField = value;
      }
    }

    public string LastName
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<LastName>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<LastName>k__BackingField = value;
      }
    }

    public DateTime HireDate
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<HireDate>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<HireDate>k__BackingField = value;
      }
    }

    public Decimal Salary
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<Salary>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<Salary>k__BackingField = value;
      }
    }
  }
}
بنابراین آیا پارامترهای سازنده‌ی اولیه، به صورت خواص تعریف می‌شوند و قابلیت تغییر میدان دید آن‌ها میسر است؟ پاسخ: خیر. این پارامترها توسط کامپایلر، به صورت فیلدهای خصوصی در سطح کلاس، تعریف و استفاده می‌شوند. یعنی تمام اعضای کلاس، البته منهای سازنده‌های ثانویه، به این پارامترها دسترسی دارند. همچنین، این تولید کد هم بهینه‌است و صرفا برای پارامترهایی انجام می‌شود که واقعا در کلاس استفاده شده باشند؛ درغیر اینصورت، فیلد خصوصی متناظری برای آن‌ها تولید نخواهد شد.

یک نکته: برای مشاهده‌ی یک چنین کدهایی می‌توانید از منوی Tools->IL Viewer برنامه‌ی Rider استفاده کرده و در برگه‌ی ظاهر شده، گزینه‌ی #Low-Level C آن‌را انتخاب نمائید.


امکان تعریف سازنده‌های دیگر، به همراه سازنده‌ی اولیه

اگر به کدهای #Low-Level C تولیدی فوق دقت کنید، این کلاس، به همراه یک سازنده‌ی خالی بدون پارامتر (parameter less constructor) نیست و سازنده‌ی پیش‌فرضی (default constructor) برای آن درنظر گرفته نشده‌است ... اما اگر کلاسی به همراه یک primary constructor تعریف شد، می‌توان با استفاده از واژه‌ی کلیدی this، سازنده‌ی ثانویه‌ای را هم برای آن تعریف کرد:
public class Person(string firstName, string lastName) 
{
    public Person() : this("John", "Smith") { }
    public Person(string firstName) : this(firstName, "Smith") { }
    public string FullName => $"{firstName} {lastName}";
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف یک Default constructor بدون پارامتر را هم ملاحظه می‌کنید.


امکان ارث‌بری و تعریف سازنده‌ی اولیه

مثال زیر را درنظر بگیرید که در آن کلاس مشتق شده‌ی از کلاس User، یک سازنده‌ی اولیه را تعریف کرده:
public class User
{
    public User(string firstName, string lastName) { }
}

public class Editor(string firstName, string lastName) : User
{
}
در این حالت برنامه با خطای «Base class 'CS8Tests.User' does not contain parameterless constructor» کامپایل نمی‌شود. عنوان می‌کند که اگر کلاس مشتق شده می‌خواهد سازنده‌ی اولیه‌ای داشته باشد، باید کلاس پایه را به همراه یک سازنده‌ی پیش‌فرض بدون پارامتر تعریف کنید.
البته این محدودیت با structها وجود ندارد؛ چون structها، value type هستند و همواره به صورت پیش‌فرض، به همراه یک سازنده‌ی پیش فرض بدون پارامتر، تولید می‌شوند.
یک مثال: قطعه کد متداول ارث‌بری زیر را درنظر بگیرید که در آن، کلاس مشتق شده به کمک واژه‌ی کلید base، امکان تعریف سازنده‌ی جدیدی را یافته و یکی از پارامترهای سازنده‌ی کلاس پایه را مقدار دهی می‌کند:
public class Automobile
{
    public Automobile(int wheels, int seats)
    {
        Wheels = wheels;
        Seats = seats;
    }

    public int Wheels { get; }
    public int Seats { get; }
}

public class Car : Automobile
{
    public Car(int seats) : base(4, seats)
    {
    }
}
این تعاریف در C# 12 به صورت زیر خلاصه می‌شوند:
public class Automobile(int wheels, int seats)
{
    public int Wheels { get; } = wheels;
    public int Seats { get; } = seats;
}

public class Car(int seats) : Automobile(4, seats);

و یا یک نمونه مثال دیگر آن به صورت زیر است که در آن، ذکر بدنه‌ی کلاس در C# 12، الزامی ندارد:
public class MyBaseClass(string s); // no body required

public class Derived(int i, string s, bool b) : MyBaseClass(s)
{
    public int I { get; set; } = i;
    public string B => b.ToString();
}


توصیه به پرهیز از double capturing

با مفهوم capture در این مطلب آشنا شدیم. در مثال زیر دوبار از پارامتر سازنده‌ی age، در دو قسمت عمومی شده، استفاده شده‌است:
public class Human(int age)
{
    // initialization
    public int Age { get; set; } = age;

    // capture
    public string Bio => $"My age is {age}!";
}
در این حالت ممکن است استفاده کننده در طول برنامه، با وضعیت ناخواسته‌ی زیر مواجه شود:
var p = new Human(42);
Console.WriteLine(p.Age); // Output: 42
Console.WriteLine(p.Bio); // Output: My age is 42!

p.Age++;
Console.WriteLine(p.Age); // Output: 43
Console.WriteLine(p.Bio); // Output: My age is 42! // !
در اینجا پس از افزودن مقداری به خاصیت عمومی Age، زمانیکه به مقدار عبارت Bio مراجعه می‌شود، خروجی قبلی را دریافت می‌کنیم!
درک بهتر آن، نیاز به #Low-Level C کلاس Human را دارد:
using System.Diagnostics;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace CS8Tests
{
  [NullableContext(1)]
  [Nullable(0)]
  public class Human
  {
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private int <age>P;
    [CompilerGenerated]
    [DebuggerBrowsable(DebuggerBrowsableState.Never)]
    private int <Age>k__BackingField;

    public Human(int age)
    {
      this.<age>P = age;
      this.<Age>k__BackingField = this.<age>P;
      base..ctor();
    }

    public int Age
    {
      [CompilerGenerated] get
      {
        return this.<Age>k__BackingField;
      }
      [CompilerGenerated] set
      {
        this.<Age>k__BackingField = value;
      }
    }

    public string Bio
    {
      get
      {
        DefaultInterpolatedStringHandler interpolatedStringHandler = new DefaultInterpolatedStringHandler(11, 1);
        interpolatedStringHandler.AppendLiteral("My age is ");
        interpolatedStringHandler.AppendFormatted<int>(this.<age>P);
        interpolatedStringHandler.AppendLiteral("!");
        return interpolatedStringHandler.ToStringAndClear();
      }
    }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، کامپایلر، پارامتر age را دوبار، جداگانه capture کرده‌است:
public Human(int age)
{
   this.<age>P = age;
   this.<Age>k__BackingField = this.<age>P;
   base..ctor();
}
به همین جهت است که ++p.Age، فقط بر روی یکی از فیلدهای capture شده تاثیر داشته و بر روی دیگری خیر. به این مورد، double capturing گفته می‌شود و توصیه شده از آن پرهیز کنید و بجای استفاده‌ی دوباره از پارامتر age، از خود خاصیت Age استفاده نمائید.