مطالب
پشتیبانی از Generic Attributes در C# 11
هر کلاسی در #C که از کلاس پایه‌ی System.Attribute مشتق شود، یک Attribute نامیده می‌شود و مهم‌ترین و هدف و کاربرد آن‌ها، مزین کردن و علامتگذاری سایر نوع‌ها و فیلدها هستند تا بر اساس آن‌ها بتوان کارکردهای بیشتری را در اختیار آن نوع‌ها قرار داد. برای مثال، استفاده از  ویژگی‌‌های JsonProperty و یا JsonPropertyName در حین اعمال serializations و یا در کاربردهای اعتبارسنجی مانند ویژگی‌های Required، Range و امثال آن‌ها:
public class Student
{
    [JsonPropertyName("id")]
    public int Id { get; set; }

    [JsonPropertyName("name")]
    public string Name { get; set; }
}

public class WeatherForecast
{
    [Required]
    public int TemperatureC { get; set; }

    [MinLength(50)]
    public string Summary { get; set; }
}

روش متداول ارسال نوع‌ها به attributes تا پیش از C# 11

تا پیش از C# 11، روش پیاده سازی یک attribute جنریک که بتواند با انواع و اقسام نوع‌ها کار کند، به صورت زیر است:
- ارسال یک پارامتر از نوع System.Type به سازنده‌ی attribute
- تعریف خاصیتی مانند ParamType در صورت نیاز؛ تا مشخص کند که چه نوعی به سازنده‌ی attribute ارسال شده‌است. مانند مثال فرضی زیر:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
public class CustomDoNothingAttribute: Attribute
{
    // Note the type parameter in the constructor
    public CustomDoNothingAttribute(Type t)
    {
        ParamType = t;
    }

    public Type ParamType { get; }
}
و سپس با استفاده از عملگر typeof، نوع مدنظر را به سازنده‌ی ویژگی تعریف شده، ارسال می‌کنیم:
[CustomDoNothing(typeof(string))]
public class Student
{
    public int Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
یک نمونه مثال دنیای واقعی آن، [ServiceFilter(typeof(ResponseLoggerFilter))] در ASP.NET Core است که دیگر با وجود جنریک‌ها، آنچنان هماهنگ و یک‌دست با سایر اجزای زبان به نظر نمی‌رسد. نمونه‌ی هماهنگ با پیشرفت‌های زبان، باید چنین شکلی را داشته باشد: [<ServiceFilter<ResponseLoggerFilter]


امکان تعریف ویژگی‌های جنریک در C# 11

‍C# 11 به همراه پیشتیبانی از generic attributes ارائه شده‌است. بنابراین اینبار بجای ارسال پارمتری از نوع Type به سازنده‌ی ویژگی‌، می‌توان کلاس آن attribute را به صورت جنریک تعریف کنیم که می‌تواند یک یا چندین نوع را به عنوان پارامتر بپذیرد. بنابراین مثال قبل در C# 11 به صورت زیر بازنویسی می‌شود:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
public class CustomDoNothingAttribute<T> : Attribute
    where T : class
{
    public T ParamType { get; }
}

[CustomDoNothing<string>]
public class Student
{
    public int Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
یک مزیت مهم این روش نسبت به قبل، امکان تعریف قیود و type safety است. برای نمونه در مثال فوق، نوع T به کلاس‌ها محدود شده‌است و نوع‌های دیگر را نمی‌پذیرد. به این ترتیب می‌توان این نوع بررسی‌ها را بجای زمان اجرا و صدور استثناءها، دقیقا در زمان کامپایل انجام داد.
و اگر نیاز به تعیین چند نوع بود، باید خاصیت AllowMultiple نحوه‌ی استفاده از ویژگی را به true تنظیم کرد:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Class, AllowMultiple = true)]
public class DecorateAttribute<T> : Attribute where T : class
{
    // ....
}
تا بتوان به تعریف زیر رسید:
[Decorate<LoggerDecorator>]
[Decorate<TimerDecorator>]
public class SimpleWorker
{
    // ....
}


محدودیت‌های انتخاب نوع‌ها در ویژگی‌های جنریک C# 11

در ویژگی‌های جنریک نمی‌توان از نوع‌های زیر استفاده کرد (همان محدودیت‌های typeof، در اینجا هم برقرار هستند):
- نوع‌های dynamic
- nullable reference types مانند ?string
- نوع‌های tuple تعریف شده‌ی به کمک C# tuple syntax مانند (int x, int y)

چون این نوع‌ها به همراه یکسری metadata annotations هستند که صرفا بیانگر توضیحی اضافی در مورد نوع بکارگرفته شده هستند و در صورت نیاز، بجای آن‌ها می‌توانید از نوع‌های زیر استفاده کنید:
- از object بجای dynamic
- از string بجای ?string
- از <ValueTuple<int, int بجای (int X, int Y)

همچنین در زمان استفاده‌ی از یک ویژگی جنریک، باید نوع مورد استفاده، کاملا مشخص و در اصطلاح fully constructed باشد:
public class GenericAttribute<T> : Attribute { }

public class GenericType<T>
{
    [GenericAttribute<T>] // Not allowed! generic attributes must be fully constructed types.
    public string Method1() => default;

    [GenericAttribute<string>]
    public string Method2() => default;
}
مطالب دوره‌ها
نگاهی به SignalR Hubs
Hubs کلاس‌هایی هستند جهت پیاده سازی push services در SignalR و همانطور که در قسمت قبل عنوان شد، در سطحی بالاتر از اتصال ماندگار (persistent connection) قرار می‌گیرند. کلاس‌های Hubs بر مبنای یک سری قرار داد پیش فرض کار می‌کنند (ایده Convention-over-configuration) تا استفاده نهایی از آن‌ها را ساده‌تر کنند.
Hubs به نوعی یک فریم ورک سطح بالای RPC نیز محسوب می‌شوند (Remote Procedure Calls) و آن‌را برای انتقال انواع و اقسام داده‌ها بین سرور و کلاینت و یا فراخوانی متدی در سمت کلاینت یا سرور، بسیار مناسب می‌سازد. برای مثال اگر قرار باشد با persistent connection به صورت مستقیم کار کنیم، نیاز است تا بسیاری از مسایل serialization و deserialization اطلاعات را خودمان پیاده سازی و اعمال نمائیم.


قرار دادهای پیش فرض Hubs

- متدهای public کلاس‌های Hubs از طریق دنیای خارج قابل فراخوانی هستند.
- ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق فراخوانی متدهای سمت کلاینت انجام خواهد شد. (نحوه تعریف این متدها در سمت سرور بر اساس قابلیت‌های dynamic اضافه شده به دات نت 4 است که در ادامه در مورد آن بیشتر بحث خواهد شد)


مراحل اولیه نوشتن یک Hub
الف) یک کلاس Hub را تهیه کنید. این کلاس، از کلاس پایه Hub تعریف شده در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR باید مشتق شود. همچنین این کلاس می‌تواند توسط ویژگی خاصی به نام HubName نیز مزین گردد تا در حین برپایی اولیه سرویس، از طریق زیرساخت‌های SignalR به نامی دیگر (یک alias یا نام مستعار خاص) قابل شناسایی باشد. متدهای یک هاب می‌توانند نوع‌های ساده یا پیچیده‌ای را بازگشت دهند و همه چیز در اینجا نهایتا به فرمت JSON رد و بدل خواهد شد (فرمت پیش فرض که در پشت صحنه از کتابخانه معروف JSON.NET استفاده می‌کند؛ این کتابخانه سورس باز به دلیل کیفیت بالای آن، از زمان ارائه MVC4 به عنوان جزئی از مجموعه کارهای مایکروسافت قرار گرفته است).
ب) مسیریابی و Routing را تعریف و اصلاح نمائید.
و ... از نتیجه استفاده کنید.


تهیه اولین برنامه با SignalR

ابتدا یک پروژه خالی ASP.NET را آغاز کنید (مهم نیست MVC باشد یا WebForms). برای سادگی بیشتر، در اینجا یک ASP.NET Empty Web application درنظر گرفته شده است. در ادامه قصد داریم یک برنامه Chat را تهیه کنیم؛ از این جهت که توسط یک برنامه Chat بسیاری از مفاهیم مرتبط با SignalR را می‌توان در عمل توضیح داد.
اگر از VS 2012 استفاده می‌کنید، گزینه SignalR Hub class جزئی از آیتم‌های جدید قابل افزودن به پروژه است (منوی پروژه، گزینه new item آن) و پس از انتخاب این قالب خاص، تمامی ارجاعات لازم نیز به صورت خودکار به پروژه جاری اضافه خواهند شد.


و اگر از VS 2010 استفاده می‌کنید، نیاز است از طریق NuGet ارجاعات لازم را به پروژه خود اضافه نمائید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR
اکنون یک کلاس خالی جدید را به نام ChatHub، به آن اضافه کنید. سپس کدهای آن را به نحو ذیل تغییر دهید:
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            Clients.All.hello(message);
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید این کلاس از کلاس پایه Hub مشتق شده و توسط ویژگی HubName، نام مستعار chat را یافته است.
کلاس پایه Hub یک سری متد و خاصیت را در اختیار کلاس‌های مشتق شده از آن قرار می‌دهد. ساده‌ترین راه برای آشنایی با این متدها و خواص مهیا، کلیک راست بر روی نام کلاس پایه Hub و انتخاب گزینه Go to definition است.
برای نمونه در کلاس ChatHub فوق، از خاصیت Clients برای دسترسی به تمامی آن‌ها و سپس فراخوانی متد dynamic ایی به نام hello که هنوز وجود خارجی ندارد، استفاده شده است.
اهمیتی ندارد که این کلاس در اسمبلی اصلی برنامه وب قرار گیرد یا مثلا در یک class library به نام Services. همینقدر که از کلاس Hub مشتق شود به صورت خودکار در ابتدای برنامه اسکن گردیده و یافت خواهد شد.

مرحله بعد، افزودن فایل global.asax به برنامه است. زیرا برای کار با SignalR نیاز است تنظیمات Routing و مسیریابی خاص آن‌را اضافه نمائیم. پس از افرودن فایل global.asax، به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و در متد Application_Start آن تغییرات ذیل را اعمال نمائید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Routing;

namespace SignalR02
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs();
        }
    }
}

یک نکته مهم
 اگر از ASP.NET MVC استفاده می‌کنید، این تنظیم مسیریابی باید پیش از تعاریف پیش فرض موجود قرار گیرد. در غیراینصورت مسیریابی‌های SignalR کار نخواهند کرد.

اکنون برای آزمایش برنامه، برنامه را اجرا کرده و مسیر ذیل را فراخوانی کنید:
 http://localhost/signalr/hubs
در این حال اگر برنامه را برای مثال با مرورگر chrome باز کنید، در این آدرس، فایل جاوا اسکریپتی SignalR، قابل مشاهده خواهد بود. مرورگر IE پیغام می‌دهد که فایل را نمی‌تواند باز کند. اگر به انتهای خروجی آدرس مراجعه کنید، چنین سطری قابل مشاهده است:
  proxies.chat = this.createHubProxy('chat');
و کلمه chat دقیقا از مقدار معرفی شده توسط ویژگی HubName دریافت گردیده است.

تا اینجا ما موفق شدیم اولین Hub خود را تشکیل دهیم.


بررسی پروتکل Hub

اکنون که اولین Hub خود را ایجاد کرده‌ایم، بد نیست اندکی با زیر ساخت آن نیز آشنا شویم.
مطابق مسیریابی تعریف شده در Application_Start، مسیر ابتدایی دسترسی به SignalR با افزودن اسلش SignalR به انتهای مسیر ریشه سایت بدست می‌آید و اگر به این آدرس یک اسلش hubs را نیز اضافه کنیم، فایل js metadata مرتبط را نیز می‌توان دریافت و مشاهده کرد.

زمانیکه یک کلاینت قصد اتصال به یک Hub را دارد، دو مرحله رخ خواهد داد:
الف) negotiate: در این حالت امکانات قابل پشتیبانی از طرف سرور مورد پرسش قرار می‌گیرند و سپس بهترین حالت انتقال، انتخاب می‌گردد. این انتخاب‌ها به ترتیب از چپ به راست خواهند بود:
 Web socket -> SSE -> Forever frame -> long polling


به این معنا که اگر برای مثال امکانات Web sockets مهیا بود، در همینجا کار انتخاب نحوه انتقال اطلاعات خاتمه یافته و Web sockets انتخاب می‌شود.
تمام این مراحل نیز خودکار است و نیازی نیست تا برای تنظیمات آن کار خاصی صورت گیرد. البته در سمت کلاینت، امکان انتخاب یکی از موارد یاد شده به صورت صریح نیز وجود دارد.
ب) connect: اتصالی ماندگار برقرار می‌گردد.

در پروتکل Hub تمام اطلاعات JSON encoded هستند و یک سری مخفف‌هایی را در این بین نیز ممکن است مشاهده نمائید که معنای آن‌ها به شرح زیر است:
 C: cursor
M: Messages
H: Hub name
M: Method name
A: Method args
T: Time out
D: Disconnect
این مراحل را در قسمت بعد، پس از ایجاد یک کلاینت، بهتر می‌توان توضیح داد.


روش‌های مختلف ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها

به چندین روش می‌توان اطلاعاتی را به کلاینت‌ها ارسال کرد:
1) استفاده از خاصیت Clients موجود در کلاس Hub
2) استفاده از خواص و متد‌های dynamic
در این حالت اطلاعات متد dynamic و پارامترهای آن به صورت JSON encoded به کلاینت ارسال می‌شوند (به همین جهت اهمیتی ندارند که در سرور وجود خارجی دارند یا خیر و به صورت dynamic تعریف شده‌اند).
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            var msg = string.Format("{0}:{1}", Context.ConnectionId, message);
            Clients.All.hello(msg);
        }
    }
}
برای نمونه در اینجا متد hello به صورت dynamic تعریف شده است (جزئی از متدهای خاصیت All نیست و اصلا در سمت سرور وجود خارجی ندارد) و خواص Context و Clients، هر دو در کلاس پایه Hub قرار دارند.
حالت Clients.All به معنای ارسال پیامی به تمام کلاینت‌های متصل به هاب ما هستند.

3) روش‌های دیگر، استفاده از خاصیت dynamic دیگری به نام Caller است که می‌توان بر روی آن متد دلخواهی را تعریف و فراخوانی کرد.
 //این دو عبارت هر دو یکی هستند
Clients.Caller.hello(msg);
Clients.Client(Context.ConnectionId).hello(msg);
انجام اینکار با روش ارائه شده در سطر دومی که ملاحظه می‌کنید، در عمل یکی است؛ از این جهت که Context.ConnectionId همان ConnectionId فراخوان می‌باشد.
در اینجا پیامی صرفا به فراخوان جاری سرویس ارسال می‌گردد.

4) استفاده از خاصیت dynamic ایی به نام Clients.Others
 Clients.Others.hello(msg);
در این حالت، پیام، به تمام کلاینت‌های متصل، منهای کلاینت فراخوان ارسال می‌گردد.

5) استفاده از متد Clients.AllExcept
این متد می‌تواند آرایه‌ای از ConnectionId‌هایی را بپذیرد که قرار نیست پیام ارسالی ما را دریافت کنند.

6) ارسال اطلاعات به گروه‌ها
تعداد مشخصی از ConnectionIdها یک گروه را تشکیل می‌دهند؛ مثلا اعضای یک chat room.
        public void JoinRoom(string room)
        {
            this.Groups.Add(Context.ConnectionId, room);
        }

        public void SendMessageToRoom(string room, string msg)
        {
            this.Clients.Group(room).hello(msg);
        }
در اینجا نحوه الحاق یک کلاینت به یک room یا گروه را مشاهده می‌کنید. همچنین با مشخص بودن نام گروه، می‌توان صرفا اطلاعاتی را به اعضای آن گروه خاص ارسال کرد.
خاصیت Group در کلاس پایه Hub تعریف شده است.
نکته مهمی را که در اینجا باید درنظر داشت این است که اطلاعات گروه‌ها به صورت دائمی در سرور ذخیره نمی‌شوند. برای مثال اگر سرور ری استارت شود، این اطلاعات از دست خواهند رفت.


آشنایی با مراحل طول عمر یک Hub

اگر به تعاریف کلاس پایه Hub دقت کنیم:
    public abstract class Hub : IHub, IDisposable
    {
        protected Hub();
        public HubConnectionContext Clients { get; set; }
        public HubCallerContext Context { get; set; }
        public IGroupManager Groups { get; set; }

        public void Dispose();
        protected virtual void Dispose(bool disposing);
        public virtual Task OnConnected();
        public virtual Task OnDisconnected();
        public virtual Task OnReconnected();
    }
در اینجا، تعدادی از متدها virtual تعریف شده‌اند که تمامی آن‌ها را در کلاس مشتق شده نهایی می‌توان override و مورد استفاده قرار داد. به این ترتیب می‌توان به اجزا و مراحل مختلف طول عمر یک Hub مانند برقراری اتصال یا قطع شدن آن، دسترسی یافت. تمام این متدها نیز با Task معرفی شده‌اند؛ که معنای غیرهمزمان بودن پردازش آن‌ها را بیان می‌کند.
تعدادی از این متدها را می‌توان جهت مقاصد logging برنامه مورد استفاده قرار داد و یا در متد OnDisconnected اگر اطلاعاتی را در بانک اطلاعاتی ذخیره کرده‌ایم، بر این اساس می‌توان وضعیت نهایی را تغییر داد.


ارسال اطلاعات از یک Hub به Hub دیگر در برنامه

فرض کنید یک Hub دوم را به نام MinitorHub به برنامه اضافه کرده‌اید. اکنون قصد داریم از داخل ChatHub فوق، اطلاعاتی را به آن ارسال کنیم. روش کار به نحو زیر است:
        public override System.Threading.Tasks.Task OnDisconnected()
        {
            sendMonitorData("OnDisconnected", Context.ConnectionId);
            return base.OnDisconnected();
        }

        private void sendMonitorData(string type, string connection)
        {
            var ctx = GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext<MonitorHub>();
            ctx.Clients.All.newEvenet(type, connection);
        }
در اینجا با override کردن OnDisconnected به رویداد خاتمه اتصال یک کلاینت دسترسی یافته‌ایم. سپس قصد داریم این اطلاعات را توسط متد sendMonitorData به Hub دومی به نام MonitorHub ارسال کنیم که نحوه پیاده سازی آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. GlobalHost.ConnectionManager یک dependency resolver توکار تعریف شده در SignalR است.
مورد استفاده دیگر این روش، ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق کدهای یک برنامه تحت وب است (که در همان پروژه هاب واقع شده است). برای مثال در یک اکشن متد یا یک روال رویدادگردان کلیک نیز می‌توان از GlobalHost.ConnectionManager استفاده کرد.
مطالب
امکان ساده سازی تعاریف اشیاء در C# 9.0 با Target Typing
ویژگی جدید مورد بحث در این قسمت، «Improved Target Typing» نام دارد. اما «Target Typing» چیست؟ حدس زدن نوع یک شیء بر اساس زمینه‌ای که توسط آن تعریف شده‌است، Target Typing نامیده می‌شود. نمونه‌ای از آن‌را سال‌هاست که با استفاده از واژه‌ی کلیدی var در #C استفاده می‌کنید. اما قابلیتی که در C# 9.0 اضافه شده‌است، تقریبا معکوس آن است.


Target Typing در C# 9.0

مشکلی که بعضی‌ها با واژه‌ی کلیدی var دارند، این است که اندکی خوانایی کدها را کاهش می‌دهد و در این حالت بلافاصله مشخص نیست که نوع شیء در حال استفاده چیست. در C# 9.0 برای این دسته از برنامه نویس‌ها راه حل دیگری را پیشنهاد داده‌اند: نوع ابتدایی را مشخص کنید، اما نیازی به ذکر نوع پس از واژه‌ی کلیدی new نیست و همانند var، خود کامپایلر آن‌را حدس خواهد زد! برای توضیح آن دو کلاس ساده‌ی زیر را درنظر بگیرید:
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }
    }

    public class PersonWithCtor
    {
        public PersonWithCtor(string firstName)
        {
            this.FirstName = firstName;
        }

        public string FirstName { get; set; }
    }
روش متداول استفاده‌ی از کلاس Person ساده که بدون سازنده‌است، از ابتدایی‌ترین نگارش #C به صورت زیر است:
Person person = new Person();
این روش در C# 3.0 به صورت زیر خلاصه شد:
var person = new Person();
که در این حالت کامپایلر در زمان کامپایل، واژه‌ی کلیدی var را به صورت خودکار به نمونه‌ی قبلی تبدیل کرده و عملیات کامپایل را تکمیل می‌کند. اگر با این روش تعریف متغیرها و اشیاء مشکل دارید و به نظرتان خوانایی آن کاهش یافته، می‌توانید در C# 9.0 به صورت زیر عمل کنید:
Person person = new();
در این حالت ابتدا نوع متغیر و یا شیء ذکر می‌شود. سپس در جائیکه قرار است new صورت گیرد، دیگر نیازی به تکرار آن نیست که به آن «Improved Target Typing» هم گفته می‌شود.


Target Typing و پارامترهای سازنده‌ی کلاس‌ها در C# 9.0

در مثال فوق، کلاس PersonWithCtor به همراه یک سازنده‌ی پارامتردار تعریف شده‌است. در این حالت Target Typing آن به صورت زیر خواهد بود:
Person person = new("User 1");
و یا نمونه‌ای از آن در حین تعریف مقادیر اولیه‌ی Listها است:
var personList = new List<Person>
        {
            new ("User 1"),
            new ("User 2"),
            // ...
        };
و یا حتی در حین تعریف پارامترهای یک متد نیز می‌توان از target typing استفاده کرد و تنها به ذکر new بسنده نمود:
public void Adopt(Person p)
{
    //...
}

public void CallerMethod()
{
    this.Adopt(new Person("User 1"));
    // C# 9.0
    this.Adopt(new("User 1"));
}
نمونه‌ی دیگری از این مثال را در حین مقدار دهی پارامتر دوم متد XmlReader.Create، در اینجا مشاهده می‌کنید:
XmlReader.Create(reader, new XmlReaderSettings() { IgnoreWhitespace = true });
// C# 9.0
XmlReader.Create(reader, new() { IgnoreWhitespace = true });


Target Typing و استفاده از خواص کلاس‌ها در C# 9.0

در همان مثال اول، اگر بخواهیم خاصیت FirstName را مقدار دهی کنیم و همچنین از Target Typing نیز استفاده کنیم ... روش زیر کامپایل نخواهد شد:
Person person = new
{
   FirstName = "User 2"
};
علت اینجا است که شیء‌ای که پس از علامت انتساب قرارگرفته‌است، یک anonymous object است و قابلیت انتساب به نوع Person را ندارد. در این حالت تنها کافی است ذکر () را پس از new، فراموش نکرد؛ تا قطعه کد زیر بدون مشکل کامپایل شود:
Person person = new()
{
   FirstName = "User 2"
};


امکان استفاده‌ی از Target typing با فیلدها در C# 9.0

امکان تعریف var با فیلدهای یک کلاس در زبان #C وجود ندارد. به همین جهت مجبور هستیم یک چنین تعاریف طولانی را در سطح کلاس‌ها داشته باشیم:
private ConcurrentDictionary<string, ObservableList<Cat>> _catsBefore = new ConcurrentDictionary<string, ObservableList<Cat>>();
اما با ارائه‌ی C# 9.0، می‌توان از target typing بر روی فیلدها نیز استفاده کرد و قطعه کد فوق را به صورت زیر خلاصه کرد:
private ConcurrentDictionary<string, ObservableList<Cat>> _cats = new(); // C# 9.0
این نکته در مورد مقدار دهی اولیه‌ی خواص نیز صدق می‌کند:
public ObservableCollection<Friend> Friends { get; } = new();


امکان ترکیب null-coalescing operator با target typing در C# 9.0

null-coalescing operator یا همان ?? به این معنا است که اگر متغیر سمت چپ آن نال نبود، همان مقدار درنظر گرفته شود و اگر نال بود، متغیر سمت راست آن بازگشت داده شود. در این حالت مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن سگ و گربه از نوع پایه‌ی حیوان تعریف شده‌اند:
public interface IAnimal
{
}

public class Dog : IAnimal
{
}

public class Cat : IAnimal
{
}
در اینجا می‌خواهیم اگر برای مثال cat نال بود، حاصل عملگر ?? به متغیری از نوع IAnimal قابل انتساب باشد:
Cat cat = null;
Dog dog = new();
IAnimal animal = cat ?? dog;
یک چنین کاری در نگارش‌های پیشین #C مجاز نیست؛ اما در C# 9.0، چون target typeهای تعریف شده، قابل تبدیل به هم هستند، کامپایلر آن‌را بدون مشکل کامپایل می‌کند (البته قرار است در نگارش نهایی آن این امر محقق شود؛ هنوز نه!).


دانستنی‌هایی در مورد Target Typing

- نوشتن ()throw new مجاز است و نوع پیش‌فرض آن، System.Exception در نظر گرفته می‌شود.
- در حالت کار با tuples، نوشتن new اضافی است:
(int a, int b) t = new(1, 2); // "new" is redundant
و همچنین اگر پارامترهای آن ذکر نشوند، با مقدار پیش‌فرض آن نوع جایگزین خواهند شد:
(int a, int b) t = new(); // OK; same as (0, 0)


محدودیت‌های Target Typing در C# 9.0

- امکان نوشتن ()var dog = new وجود ندارد؛ چون نوع سمت راست این انتساب دیگر قابل حدس زدن نیست. نمونه‌ی دیگر آن anonymous type properties است؛ مانند new { Prop = new() } که در آن برای مثال نوع خاصیت Prop قابل حدس زدن نیست.
- target typing با binary operators قابل استفاده نیست.
- به عنوان ref قابل استفاده نیست.
مطالب
استفاده از Data Annotations جهت تعریف خواص ستون‌ها در PdfReport
در مطلب «تولید پویای ستون‌ها در PdfReport» عنوان شد که ذکر قسمت MainTableColumns و تمام تعاریف مرتبط با آن در PdfReports اختیاری است. همچنین به کمک متد MainTableAdHocColumnsConventions می‌توان بر اساس نوع‌های داده‌ای، بر روی نحوه نمایش ستون‌ها تاثیر گذاشت. برای مثال هرجایی DateTime مشاهده شد، به صورت خودکار تبدیل به تاریخ شمسی شود.
روش دیگری که این روزها در اکثر فریم‌های دات نتی مرسوم شده است، استفاده از Data Annotations جهت انتساب یک سری متادیتا به خاصیت‌های تعریف شده کلاس‌ها است. برای مثال ASP.NET MVC از این قابلیت زیاد استفاده می‌کند (در تولید پویای کد، یا اعتبار سنجی‌های سمت سرور و کاربر).
به همین جهت برای سازگاری بیشتر PdfReport با مدل‌های اینگونه فریم ورک‌ها، اکثر ویژگی‌ها و Data Annotations متداول را نیز می‌توان در PdfReport بکار برد. همچنین تعدادی ویژگی سفارشی نیز تعریف شده است، که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

آشنایی با مدل‌های بکار رفته در مثال جاری:
using System.ComponentModel;

namespace PdfReportSamples.Models
{
    public enum JobTitle
    {
        [Description("Grunt")]
        Grunt,

        [Description("Programmer")]
        Programmer,

        [Description("Analyst Programmer")]
        AnalystProgrammer,

        [Description("Project Manager")]
        ProjectManager,

        [Description("Chief Information Officer")]
        ChiefInformationOfficer,
    }
}
در اینجا یک enum، جهت تعیین سمت شغلی تعریف شده است. برای اینکه بتوان خروجی مطلوبی را در گزارشات شاهد بود، می‌توان از ویژگی Description، جهت تعیین مقدار نمایشی آن‌ها نیز استفاده کرد و این تعاریف در PdfReport خوانده و اعمال می‌شوند.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Aggregates.Numbers;
using PdfRpt.ColumnsItemsTemplates;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.DataAnnotations;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public class Person
    {
        [IsVisible(false)]
        public int Id { get; set; }

        [DisplayName("User name")]
        //Note: If you don't specify the ColumnItemsTemplate, a new TextBlockField() will be used automatically.
        [ColumnItemsTemplate(typeof(TextBlockField))]
        public string Name { get; set; }

        [DisplayName("Job title")]
        public JobTitle JobTitle { set; get; }

        [DisplayName("Date of birth")]
        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:MM/dd/yyyy}")]
        public DateTime DateOfBirth { get; set; }

        [DisplayName("Date of death")]
        [DisplayFormat(NullDisplayText = "-", DataFormatString = "{0:MM/dd/yyyy}")]
        public DateTime? DateOfDeath { get; set; }

        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:n0}")]
        [CustomAggregateFunction(typeof(Sum))]
        public int Salary { get; set; }

        [IsCalculatedField(true)]
        [DisplayName("Calculated Field")]
        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:n0}")]
        [AggregateFunction(AggregateFunction.Sum)]
        public string CalculatedField { get; set; }

        [CalculatedFieldFormula("CalculatedField")]
        public static Func<IList<CellData>, object> CalculatedFieldFormula =
                                                    list =>
                                                    {
                                                        if (list == null) return string.Empty;
                                                        var salary = (int)list.GetValueOf<Person>(x => x.Salary);
                                                        return salary * 0.8;
                                                    };//Note: It's a static field, not a property.
    }
}
مدل فوق جهت مقدار دهی اطلاعات یک شخص تعریف شده است.
- اگر قصد ندارید خاصیتی در این بین، در گزارشات ظاهر شود، از ویژگی IsVisible با مقدار false استفاده کنید.
- از ویژگی DisplayName جهت تعیین برچسب‌های سرستون‌ها استفاده خواهد شد.
- ذکر ویژگی ColumnItemsTemplate اختیاری است و اگر عنوان نشود به صورت خودکار از TextBlockField استفاده خواهد شد. اما اگر نیاز به استفاده از قالب‌های ستون‌های سفارشی و یا حتی قالب‌های پیش فرض دیگری که متنی نیستند، وجود دارد، می‌توانید از ویژگی ColumnItemsTemplate به همراه نوع کلاس مورد نظر استفاده نمائید. کلاس‌های پیش فرض قالب‌های ستون‌ها در PdfReport در پوشه Lib\ColumnsItemsTemplates سورس آن قرار دارند.
- برای تعیین نحوه فرمت اطلاعات در اینجا می‌توان از ویژگی DisplayFormat استفاده کرد. این ویژگی در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll دات نت تعریف شده است؛ که در اینجا نمونه‌ای از استفاده از آن‌را برای تعیین نحوه نمایش تاریخ، ملاحظه می‌کنید. توسط این ویژگی حتی می‌توان مشخص ساخت (توسط پارامتر NullDisplayText) که اگر اطلاعاتی null بود، بجای آن چه عبارتی نمایش داده شود.
- اگر علاقمند به اعمال تابعی تجمعی به ستونی خاص هستید، از ویژگی CustomAggregateFunction استفاده کنید. پارامتر آن نوع کلاس تابع مورد نظر است. یک سری تابع تجمعی پیش فرض در فضای نام PdfRpt.Aggregates.Numbers قرار دارند. البته امکان تهیه انواع سفارشی آن‌ها نیز پیش بینی شده است که در قسمت‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.
- امکان تعریف خواص محاسباتی نیز پیش بینی شده است. برای این منظور دو کار را باید انجام داد:
الف) ویژگی IsCalculatedField را با مقدار true بر روی خاصیت مورد نظر اعمال کنید.
ب) هم نام خاصیت محاسباتی افزوده شده به کلاس جاری، ویژگی CalculatedFieldFormula را بر روی یک فیلد استاتیک عمومی در آن کلاس به نحوی که ملاحظه می‌کنید (مطابق امضای فیلد CalculatedFieldFormula فوق)، تعریف نمائید. (علت این است که نمی‌توان توسط ویژگی‌ها از delegates استفاده کرد و این محدودیت ذاتی وجود دارد)


در ادامه کدهای منبع داده فرضی مثال جاری ذکر شده است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public static class PersonnelDataSource
    {
        public static IList<Person> CreatePersonnelList()
        {
            return new List<Person>
            {
                new Person
                {
                    Id = 1,
                    Name = "Edward",
                    DateOfBirth = new DateTime(1900, 1, 1),
                    DateOfDeath = new DateTime(1990, 10, 15),
                    JobTitle = JobTitle.ChiefInformationOfficer,
                    Salary = 5000
                },
                new Person
                {
                    Id = 2,
                    Name = "Margaret", 
                    DateOfBirth = new DateTime(1950, 2, 9), 
                    DateOfDeath = null,
                    JobTitle = JobTitle.AnalystProgrammer,
                    Salary = 4000
                },
                new Person
                {
                    Id = 3,
                    Name = "Grant", 
                    DateOfBirth = new DateTime(1975, 6, 13), 
                    DateOfDeath = null,
                    JobTitle = JobTitle.Programmer,
                    Salary = 3500
                }
            };
        }
    }
}
در پایان، نحوه استفاده از منبع داده فوق جهت تامین یک گزارش، به نحو زیر می‌باشد:
using System;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public class DataAnnotationsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("new rpt.");
                     defaultHeader.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.FitToContent);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 dataSource.StronglyTypedList(PersonnelDataSource.CreatePersonnelList());
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("Total");
                 summary.PageSummarySettings("Page Summary");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("Pervious Page Summary");
             })
             .MainTableAdHocColumnsConventions(adHocColumns =>
             {
                 adHocColumns.ShowRowNumberColumn(true);
                 adHocColumns.RowNumberColumnCaption("#");
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel();
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\DataAnnotationsSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}
همانطور که مشخص است، از ذکر متد MainTableColumns به علت استفاده از DataAnnotations صرفنظر شده و PdfReport این تعاریف را بر اساس ویژگی‌های خواص کلاس شخص دریافت می‌کند. تنها از متد MainTableAdHocColumnsConventions جهت مشخص سازی اینکه نیاز به نمایش ستون ردیف می‌باشد، استفاده کرده‌ایم.


نظرات مطالب
اثبات قانون مشاهده‌گر در برنامه نویسی
من نیاز مسئله شما را به صورت زیر نوشتم و برای هر شی Person یک مقدار متفاوت دارم.
class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var lst = new List<Person>();
            Random rnd = new Random();
            for (int i = 0; i < 50; i++)
            {
                lst.Add(new Person(rnd));
            }


            foreach (var item in lst)
            {
                Console.WriteLine(item.PersonId);
            }

            Console.ReadKey();
        }
    }

    public class Person
    {
        public Person(Random rnd)
        {
            PersonId = this.GetType().Name + rnd.Next(1, int.MaxValue);          
        }

        public string PersonId { get; set; }
    }
البته من فکر میکنم اگر شما نیاز به یک ای دی منحصر به فرد دارید راه بهتر استفاده از GUID باشد.
مطالب
امکان معرفی نوع‌های محدود به یک فایل در C# 11
در C# 11 ارائه‌ی شده‌ی به همراه NET 7.0.، واژه‌ی کلیدی جدید file، جهت تعریف نوع‌های محدود به یک فایل «File Scoped Types» ارائه شده‌است. این واژه‌ی کلیدی را می‌توان به تعریف هر نوع دلخواهی مانند class, interface, record, struct, enum, delegate اضافه کرد (منهای خواص، فیلدها و رخدادها؛ البته تا C# 11)، تا آن نوع، دیگر در سایر کلاس‌های فایل‌های برنامه، قابل دسترسی نباشد و سطح دید استفاده‌ی از آن، تنها محدود به فایل جاری محل قرار گیری آن شود. به این ترتیب می‌توان در یک فضای نام مشخص، چندین کلاس هم‌نام را تعریف کرد؛ کاری که در نگارش‌های پیشین #C، میسر نبود. بدیهی دیگر نمی‌توان یک چنین نوع‌هایی را با سطوح دسترسی متداول internal و یا  public، تعریف و ترکیب کرد.


یک مثال: نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی از File Scoped Types

فرض کنید دو فایل جدید را به نام‌های File1.cs و File2.cs به پروژه‌ی جاری اضافه کرده‌ایم.
محتوای فایل File1.cs به صورت زیر است:
namespace CS11Tests;

file static class Post
{
    public static string GetTitle() => "Title from File1.cs";
}

internal static class InternalClassFromFile1
{
    public static string GetTitle() => Post.GetTitle();
}
و محتوای فایل File2.cs به نحو زیر تعریف شده‌است:
namespace CS11Tests;

file static class Post
{
    public static string GetTitle() => "Title from File2.cs";
}

internal static class InternalClassFromFile2
{
    public static string GetTitle() => Post.GetTitle();
}
اگر دقت کنید، ذیل فضای نام مشخص و ثابت CS11Tests، دو کلاس هم نام Post را داریم که اینبار با واژه‌ی کلیدی file، شروع شده‌اند و میدان دید دسترسی به آن‌ها، محدود به همان فایل دربرگیرنده‌ی آن‌ها است و در سایر قسمت‌های برنامه قابل دسترسی نیستند. اگر خواستیم به‌نحوی از آن‌ها در سایر قسمت‌های برنامه نیز استفاده کنیم، مانند فایل Program.cs، می‌توان یک تعریف متداول internal/public را مانند کلاس‌های internal تعریف شده، ایجاد کرد و سپس به صورت «غیرمستقیمی» به آن‌ها دسترسی یافت:
using System.Security.AccessControl;
using CS11Tests;
using static System.Console;

WriteLine(InternalClassFromFile1.GetTitle());
WriteLine(InternalClassFromFile2.GetTitle());

امکان partial تعریف کردن نوع‌های محدود به یک فایل در C# 11

در اینجا می‌توان نوع‌های محدود به یک فایل را partial نیز تعریف کرد؛ به شرطی که تمام تعاریف آن‌ها داخل همان فایل قرار گیرند:
namespace CS11Tests;

file static partial class Post
{
    internal static string GetFileScopeTitle() => "Title from File3.cs";
}

file static partial class Post
{
    internal static string AnotherGetFileScopeTitle() => "Another Title from File3.cs";
}

یک سؤال: اگر در یک فایل، file class Post و در فایلی دیگر، کلاس هم نام داخلی internal class Post را تعریف کردیم، آیا می‌توان از نمونه‌ی هم‌نام internal، در کلاس file دار استفاده کرد؟
پاسخ:
خیر!
فرض کنید در File4.cs چنین تعریفی را داریم:
namespace CS11Tests;

internal static class Post
{
    public static string GetTitle() => "Title from File4.cs";
}
در اینجا در فضای نام مشخصی، کلاس Post، به صورت internal تعریف شده‌است. اکنون در File3.cs، مجدد تعریف کلاس هم‌نام Post را اینبار به صورت file داریم:
namespace CS11Tests;

file static class Post
{
    internal static string GetFileScopeTitle() => CS11Tests.Post.GetTitle() + "Title from File3.cs";
}
این قطعه کد کامپایل نمی‌شود. چون Post ای که در اینجا قابل استفاده‌است، دقیقا همان کلاس Post جاری این فایل است و نه نمونه‌ی هم‌نام internal در فایلی دیگر.


خروجی کامپایلر C# 11 در مورد سطح دسترسی file

کامپایلر C# 11 جهت جلوگیری از تداخل نام‌های حاصل از تعریف کلاس‌های با سطح دسترسی file، از قالب زیر:
<SourceFileNameWithoutExtension>F$index$_TypeName
برای نامگذاری نهایی اینگونه نوع‌ها استفاده می‌کند؛ مانند مثال زیر که مرتبط با کلاس Post تعریف شده‌ی در فایل File1.cs است:
internal static class <File1>F3A5590C89B71B2DB20A548228781187A11D076C0CC91E851A4EE796FFE808F8F__Post
{
    public static string GetTitle()
    {
        return "Title from File1.cs";
    }
}
Index منحصربفرد استفاده شده، مشکل تداخل نام‌ها را برطرف می‌کند و به علت وجود <> در تعریف این نام‌های ویژه، امکان استفاده‌ی از آن‌ها در سایر قسمت‌ها و فایل‌های برنامه وجود ندارد.
تاکنون از این روش نامگذاری ویژه، در موارد دیگری مانند async/await , lambda, anonymous method, anonymous types نیز استفاده شده‌است.

چرا قابلیت «File Scoped Types» به زبان C# 11 اضافه شده‌است؟

- جهت کدهای تولیدی توسط ابزارها: گاهی از اوقات، تولید کننده‌های کد، از یک نام مشخص مانند DataSet، بارها و بارها استفاده می‌کنند. برای جلوگیری از تداخل این‌ها، عموما از تعریف تو در توی کلاس‌ها استفاده می‌شود و یا نام آن‌ها را با ایندکس‌هایی مانند DateSet1، DateSet2 و امثال آن‌ها مشخص می‌کنند. وجود واژه‌ی کلیدی file، کار ابزارهای تولید کننده‌ی کد را ساده‌تر می‌کند.
- برای ساده سازی تعریف متدهای الحاقی: با استفاده از سطح دسترسی فایل می‌توان از تداخل متدهای الحاقی هم نام و همچنین شلوغ شدن intellisense جلوگیری کرد. به این ترتیب می‌توان کلاس‌های حاوی Extension method مختص به یک فایل را ایجاد کرد که در سایر قسمت‌های برنامه قابل دسترسی نباشند.
- کاهش تعریف کلاس‌های تو در تو: همانطور که عنوان شد، یکی از روش‌های مقابله‌ی با مشکل تعریف کلاس‌های هم نام در یک فضای نام مشخص، تعریف nested classes است. با ارائه‌ی واژه‌ی کلیدی file، می‌توان یک سطح فرو رفتگی تعریف کلاس‌ها را کاهش داد و به کدهای تمیزتری رسید.
- امکان کپسوله سازی‌های بهتر: عموما کامپوننت‌ها و ماژول‌ها، از چند کلاس تشکیل می‌شوند. با وجود واژه‌ی کلیدی file، می‌توان به سطح بالاتری از خصوصی سازی نوع‌ها، بدون نیاز به تعریف نوع‌های private و یا nested private رسید.
- سهولت نوشتن کلاس‌های آزمون‌های واحد: عموما هر کلاس آزمون، از نوع‌ها و داده‌های خاص خودش استفاده می‌کنند و در اینجا می‌توان سطح دسترسی این تعاریف را بسیار محدود و مختص به همان فایل Test کرد.
مطالب
React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2
در قسمت قبل، بخشی از تازه‌های ES6 را که بیشتر در برنامه‌های مبتنی بر React مورد استفاده قرار می‌گیرند، بررسی کردیم. در این قسمت نیز سایر موارد مهم باقیمانده را بررسی می‌کنیم.

در اینجا نیز برای بررسی ویژگی‌های جاوا اسکریپت مدرن، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-03
> cd sample-03
> npm start
سپس تمام کدهای داخل index.js را نیز حذف می‌کنیم. اکنون تمام کدهای خالص جاوا اسکریپتی خود را داخل این فایل خواهیم نوشت.
همچنین چون در این قسمت خروجی UI نخواهیم داشت، تمام خروجی را در کنسول developer tools مرورگر خود می‌توانید مشاهده کنید (فشردن دکمه‌ی F12).


متد Array.map

در برنامه‌های مبتنی بر React، از متد Array.map برای رندر لیست‌ها استفاده می‌شود و نمونه‌های بیشتری از آن‌را در قسمت‌های بعدی مشاهده خواهید کرد.
فرض کنید آرایه‌ای از رنگ‌ها را داریم. اکنون می‌خواهیم لیستی را به صورت <li>color</li> به ازای هر آیتم آن، تشکیل دهیم:
const colors = ["red", "green", "blue"];
برای این منظور می‌توان از متد map بر روی این آرایه به نحو زیر استفاده کرد:
const items = colors.map(function(color) {
  return "<li>" + color + "</li>";
});
console.log(items);
متد map یک callback function را دریافت می‌کند که با هر بار فراخوانی آن، یک عنصر از عناصر آرایه را دریافت کرده، آن‌را تغییر شکل داده و بازگشت می‌دهد (چیزی شبیه به متد Select در LINQ).
این مثال را توسط arrow functions نیز می‌توان بازنویسی کرد:
const items2 = colors.map(color => "<li>" + color + "</li>");
console.log(items2);
ابتدا function را حذف می‌کنیم. سپس { return } را تبدیل به یک <= خواهیم کرد. چون تک پارامتری است، نیازی به ذکر پرانتز color وجود ندارد. همچنین نیازی به ذکر سمی‌کالن انتهای return هم نیست؛ چون کل بدنه‌ی این تابع، یک سطر return بیشتر نیست.

یک مرحله‌ی دیگر هم می‌توانیم این قطعه کد را زیباتر کنیم؛ جمع زدن رشته‌ها در ES6 معادل بهتری پیدا کرده‌است که template literals نام دارد:
const items3 = colors.map(color => `<li>${color}</li>`);
console.log(items3);
در اینجا بجای ' و یا " از حرف back-tick استفاده می‌شود. سپس قالب کلی رشته‌ی خود را مشخص می‌کنیم و جائیکه قرار است متغیری را درج کنیم، از {}$ استفاده می‌کنیم که بسیار شبیه به ویژگی string interpolation در #C است. فقط برخلاف آن، حرف $ در ابتدای رشته قرار نمی‌گیرد و باید دقیقا پیش از متغیر مدنظر تعریف شود.


Object Destructuring

فرض کنید شیء آدرس را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
const address = {
  street: "street 1",
  city: "city 1",
  country: "country 1"
};
اکنون می‌خواهیم خواص آن‌را به متغیرهایی نسبت دهیم. یک روش متداول آن به صورت زیر است:
const street1 = address.street;
const city1 = address.city;
const country1 = address.country;
برای کاهش این حجم کد تکراری که با .address شروع می‌شود، می‌توان از ویژگی Object Destructuring استفاده کرد:
const { street, city, country } = address;
این تک سطر، دقیقا با سه سطر قبلی که نوشتیم، عملکرد یکسانی دارد. ابتدا متغیرهای مدنظر، داخل {} قرار می‌گیرند و سپس کل شیء آدرس به آن‌ها نسبت داده خواهد شد.
در اینجا باید نام متغیرهای تعریف شده با نام خواص شیء آدرس یکی باشند. همچنین ذکر تمامی این متغیرها نیز ضرورتی ندارد و برای مثال اگر فقط نیاز به street بود، می‌توان تنها آن‌را ذکر کرد.
اگر خواستیم نام متغیر دیگری را بجای نام خواص شیء آدرس انتخاب کنیم، می‌توان از یک نام مستعار ذکر شده‌ی پس از : استفاده کرد:
const { street: st } = address;
console.log(st);


Spread Operator

فرض کنید دو آرایه‌ی زیر را داریم:
const first = [1, 2, 3];
const second = [4, 5, 6];
و می‌خواهیم آن‌ها را با هم ترکیب کنیم. یک روش انجام اینکار توسط متد concat آرایه‌ها است:
const combined = first.concat(second);
console.log(combined);

در ES6 با استفاده از عملگر ... که spread نیز نام دارد، می‌توان قطعه کد فوق را به صورت زیر بازنویسی کرد:
 const combined2 = [...first, ...second];
console.log(combined2);
ابتدا یک آرایه‌ی جدید را ایجاد می‌کنیم. سپس تمام عناصر اولین آرایه را در آن گسترده می‌کنیم و بعد از آن، تمام عناصر دومین آرایه را.

شاید اینطور به نظر برسد که بین دو راه حل ارائه شده آنچنانی تفاوتی نیست. اما مزیت قطعه کد دوم، سهولت افزودن المان‌های جدید، به هر قسمتی از آرایه است:
 const combined2 = [...first, "a", ...second, "b"];
console.log(combined2);

کاربرد دیگر عملگر spread امکان clone ساده‌ی یک آرایه‌است:
const clone = [...first];
console.log(clone);

به علاوه امکان اعمال آن به اشیاء نیز وجود دارد:
const firstObject = { name: "User 1" };
const secondObject = { job: "Job 1" };
const combinedObject = { ...firstObject, ...secondObject, location: "Here" };
console.log(combinedObject);
در اینجا تمام خواص شیء اول و دوم با هم ترکیب و همچنین یک خاصیت اختیاری نیز ذکر شده‌است. خروجی نهایی آن چنین شیءای خواهد بود:
 {name: "User 1", job: "Job 1", location: "Here"}

و امکان clone اشیاء توسط آن هم وجود دارد:
const clonedObject = { ...firstObject };
console.log(clonedObject);


کلاس‌ها در ES 6

قطعه کد کلاسیک زیر را که کار ایجاد اشیاء را در جاوا اسکریپت انجام می‌دهد، در نظر بگیرید:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {
    console.log("walk");
  }
};

const person2 = {
  name: "User 2",
  walk() {
    console.log("walk");
  }
};
ابتدا یک شیء person را با دو عضو، ایجاد کرده‌ایم. اکنون برای ایجاد یک شیء person دیگر، باید دقیقا همان قطعه کد را تکرار کنیم. به همین جهت برای حذف کدهای تکراری، نیاز به قالبی برای ایجاد اشیاء داریم و اینجا است که از کلاس‌ها استفاده می‌شود:
class Person {
  constructor(name) {
    this.name = name;
  }

  walk() {
    console.log("walk");
  }
}
برای تعریف یک کلاس ES6، با واژه‌ی کلیدی class شروع می‌کنیم. نام یک کلاس با حروف بزرگ شروع می‌شود (pascal case) و اگر برای نمونه این نام قرار است دو قسمتی باشد، به مانند CoolPerson عمل می‌کنیم. در مرحله‌ی بعد، متد walk را از تعریف شیء شخص، به کلاس شخص انتقال داده‌ایم. سپس متد ویژه‌ی constructor را در اینجا تعریف کرده‌ایم. توسط آن زمانیکه یک نمونه از این کلاس ساخته می‌شود، پارامتری را دریافت و به یک خاصیت جدید در آن کلاس که توسط this.name تعریف شده‌است، انتساب می‌دهیم.
باید دقت داشت که  class Person تنها یک قالب است و const person ای که پیشتر تعریف شد، یک شیء. برای اینکه از روی قالب تعریف شده‌ی Person، یک شیء را ایجاد کنیم، به صورت زیر توسط واژه‌ی کلیدی new عمل می‌شود:
const person3 = new Person("User 3");
console.log(person3.name);
person3.walk();
در اینجا اگر دقت کنید، عبارت Person("User 3") شبیه به فراخوانی یک متد است. این متد دقیقا همان متد ویژه‌ی constructor ای است که تعریف کردیم. اکنون توسط شیء person3، می‌توان به خاصیت name و یا متد walk آن دسترسی یافت.

یک نکته: در جاوا اسکریپت، کلاس‌ها نیز شیء هستند! از این جهت که کلاس‌ها در جاوا اسکریپت صرفا یک بیان نحوی زیبای تابع constructor هستند و توابع در جاوا اسکریپت نیز شیء می‌باشند!


ارث بری کلاس‌ها در ES6

فرض کنید می‌خواهیم کلاس Teacher را به نحو زیر تعریف کنیم:
class Teacher {
  teach() {
    console.log("teach");
  }
}
این کلاس دارای متد teach است؛ اما تمام معلم‌ها باید بتوانند راه هم بروند. همچنین قصد نداریم متد walk کلاس Person را هم با توجه به اینکه Teacher یک Person نیز هست، در اینجا تکرار کنیم. یک روش حل این مشکل، استفاده از ارث‌بری کلاس‌ها است که با افزودن extends Person به نحو زیر میسر می‌شود:
class Teacher extends Person {
  teach() {
    console.log("teach");
  }
}
پس از این تعریف، اگر بخواهیم توسط واژه‌ی کلیدی new، یک شیء را بر اساس این کلاس تهیه کنیم، در VSCode، تقاضای ثبت یک سازنده نیز می‌شود:


علت اینجا است که کلاس Teacher، نه فقط متد walk کلاس Person را به ارث برده‌است، بلکه سازنده‌ی آن‌را نیز به ارث می‌برد:
const teacher = new Teacher("User 4");
اکنون می‌توان با استفاده از شیء معلم ایجاد شده، نه فقط به متدهای کلاس Teacher دسترسی یافت، بلکه امکان دسترسی به خواص و متدهای کلاس پایه‌ی Person نیز در اینجا وجود دارد:
console.log(teacher.name);
teacher.teach();
teacher.walk();

در ادامه فرض کنید علاوه بر ذکر نام، نیاز به ذکر مدرک معلم نیز در سازنده‌ی کلاس وجود دارد:
class Teacher extends Person {
  constructor(name, degree) {}
در این حالت اگر به کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر مراجعه کنید، خطای زیر را مشاهده خواهید کرد:
 Uncaught ReferenceError: Must call super constructor in derived class before accessing 'this' or returning from derived constructor
عنوان می‌کند که نیاز است متد ویژه‌ی super را در سازنده‌ی سفارشی کلاس Teacher فراخوانی کنیم. در ES6، فراخوانی سازنده‌ی کلاس پایه، در سازنده‌های سفارشی کلاس‌های مشتق شده‌ی از آن، اجباری است:
class Teacher extends Person {
  constructor(name, degree) {
    super(name);
    this.degree = degree;
  }

  teach() {
    console.log("teach");
  }
}
با اینکار، مقدار دهی خاصیت name کلاس پایه نیز صورت خواهد گرفت. در اینجا همچنین تعریف خاصیت جدید degree و مقدار دهی آن‌را نیز مشاهده می‌کنید. در ادامه باید این پارامتر دوم سازنده را نیز در حین نمونه سازی از کلاس Teacher تعریف کنیم:
const teacher = new Teacher("User 4", "MSc");

در برنامه‌های React، هر زمانیکه یک کامپوننت جدید تعریف می‌شود، کلاس آن، از کلاس پایه‌ی کامپوننت، ارث بری خواهد کرد. به این ترتیب می‌توان به تمام امکانات این کلاس پایه، بدون نیاز به تکرار آن‌ها در کلاس‌های مشتق شده‌ی از آن، دسترسی یافت.


ماژول‌ها در ES 6

تا اینجا اگر مثال‌ها را دنبال کرده باشید، تمام آن‌ها را داخل همان فایل index.js درج کرده‌ایم. به این ترتیب کم کم دارد مدیریت این فایل از دست خارج می‌شود. امکان تقسیم کدهای index.js به چندین فایل، مفهوم ماژول‌ها را در ES6 تشکیل می‌دهد. برای این منظور قصد داریم هر کلاس تعریف شده را به یک فایل جداگانه که ماژول نامیده می‌شود، منتقل کنیم. از کلاس Person شروع می‌کنیم و آن‌را به فایل جدید person.js و کلاس Teacher را به فایل جدید teacher.js منتقل می‌کنیم.
البته اگر از افزونه‌های VSCode استفاده می‌کنید، اگر کرسر را بر روی نام کلاس قرار دهید، یک آیکن لامپ مانند ظاهر می‌شود. با کلیک بر روی آن، منویی که شامل گزینه‌ی move to a new file هست، برای انجام ساده‌تر این عملیات (ایجاد یک فایل جدید js، سپس انتخاب و cut کردن کل کلاس و در آخر کپی کردن آن در این فایل جدید) پیش‌بینی شده‌است.

هرچند این عملیات تا به اینجا خاتمه یافته به نظر می‌رسد، اما نیاز به اصلاحات زیر را نیز دارد:
- هنگام کار با ماژول‌ها، اشیاء تعریف شده‌ی در آن به صورت پیش‌فرض، خصوصی و private هستند و خارج از آن‌ها قابل دسترسی نمی‌باشند. به این معنا که class Teacher ما که اکنون در یک ماژول جدید قرار گرفته‌است، توسط سایر قسمت‌های برنامه قابل مشاهده و دسترسی نیست.
- برای public تعریف کردن یک کلاس تعریف شده‌ی در یک ماژول، نیاز است آن‌را export کنیم. انجام این کار نیز ساده‌است. فقط کافی است واژه‌ی کلیدی export را به پیش از class اضافه کنیم:
 export class Teacher extends Person {
- اگر افزونه‌ی eslint را نصب کرده باشید، اکنون در فایل یا ماژول جدید teacher.js، زیر کلمه‌ی Person خط قرمز کشیده‌است و عنوان می‌کند که کلاس Person را نمی‌شناسد:


برای رفع این مشکل، باید این وابستگی را import کرد:
import { Person } from "./Person";

export class Teacher extends Person {
در اینجا شیء Person، از فایل محلی واقع شده‌ی در پوشه‌ی جاری Person.js تامین می‌شود. نیازی به ذکر پسوند فایل در اینجا نیست.

- مرحله‌ی آخر، اصلاح فایل index.js است؛ چون اکنون تعاریف Person و Teacher را نمی‌شناسد.
import { Person } from "./Person";
import { Teacher } from "./Teacher";
دو سطر فوق را نیز به ابتدای فایل index.js اضافه می‌کنیم تا بتوان new Person و new Teacher نوشته شده‌ی در آن‌را کامپایل کرد.


Exportهای پیش‌فرض و نامدار در ES6

اشیاء تعریف شده‌ی در یک ماژول، به صورت پیش‌فرض private هستند؛ مگر اینکه export شوند. برای مثال export class Teacher و یا export function xyz. به این‌ها named exports گویند. حال اگر ماژول ما تنها یک شیء عمومی شده را داشت (کلاس‌ها هم شیء هستند!)، می‌توان از واژه‌ی کلیدی default نیز در اینجا استفاده کرد:
 export default class Teacher extends Person {
پس از این دیگر نیازی به ذکر {} در حین import چنین شیءای نخواهد بود:
 import Teacher from "./Teacher";

در ادامه اگر یک export نامدار دیگر را به این ماژول اضافه کنیم (مانند تابع testTeacher):
import { Person } from "./Person";

export function testTeacher() {
  console.log("Test Teacher");
}

export default class Teacher extends Person {
نحوه‌ی import آن به صورت زیر تغییر می‌کند:
 import Teacher, { testTeacher } from "./Teacher";
یک default export و یک named export را در اینجا داریم که اولی بدون {} و دومی با {} تعریف شده‌است. این الگویی است که در برنامه‌های React زیاد دیده می‌شود؛ مانند:
import React, { Component } from 'react';

یک نکته: اگر در VSCode داخل {}، دکمه‌های ctrl+space را فشار دهید، می‌توانید منوی exportهای ماژول تعریف شده را مشاهده کنید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-03.zip
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت اول
delegate‌ها، نوع‌هایی هستند که ارجاعی را به یک متد دارند؛ بسیار شبیه به function pointers در C و CPP هستند، اما برخلاف آن‌ها، delegates شی‌ء‌گرا بوده، به امضای متد اهمیت داده و همچنین کد مدیریت شده و امن به شمار می‌روند.
سیر تکاملی delegates را در مثال ساده زیر می‌توان ملاحظه کرد:
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public delegate int AddMethodDelegate(int a);
    public class DelegateSample
    {
        public void UseDelegate(AddMethodDelegate addMethod)
        {
            Console.WriteLine(addMethod(5));
        }
    }

    public class Helper
    {
        public int CustomAdd(int a)
        {
            return ++a;
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Helper helper = new Helper();

            // .NET 1            
            AddMethodDelegate addMethod = new AddMethodDelegate(helper.CustomAdd);
            new DelegateSample().UseDelegate(addMethod);

            // .NET 2, anonymous delegates
            new DelegateSample().UseDelegate(delegate(int a) { return helper.CustomAdd(a); });

            // .NET 3.5
            new DelegateSample().UseDelegate(a => helper.CustomAdd(a));
        }
    }
}
معنای کلمه delegate، واگذاری مسئولیت است. به این معنا که ما در متد UseDelegate، نمی‌دانیم addMethod به چه نحوی تعریف خواهد شد. فقط می‌دانیم که امضای آن چیست.
در دات نت یک، یک وهله از شیء AddMethodDelegate ساخته شده و سپس متدی که امضایی متناسب و متناظر با آن را داشت، به عنوان متد انجام دهنده مسئولیت معرفی می‌شد. در دات نت دو، اندکی نحوه تعریف delegates با ارائه delegates بی‌نام، ساده‌تر شد و در دات نت سه و نیم با ارائه lambda expressions ، تعریف و استفاده از delegates باز هم ساده‌تر و زیباتر گردید.
به علاوه در دات نت 3 و نیم، دو Generic delegate به نام‌های Action و Func نیز ارائه گردیده‌اند که به طور کامل جایگزین تعریف طولانی delegates در کدهای پس از دات نت سه و نیم شده‌اند. تفاوت‌های این دو نیز بسیار ساده است:
اگر قرار است واگذاری قسمتی از کد را به متدی محول کنید که مقداری را بازگشت می‌دهد، از Func و اگر این متد خروجی ندارد از Action استفاده نمائید:
Action<int> example1 = x => Console.WriteLine("Write {0}", x);
example1(5);

Func<int, string> example2 = x => string.Format("{0:n0}", x);
Console.WriteLine(example2(5000));
در دو مثال فوق، نحوه تعریف inline یک Action و یا Func را ملاحظه می‌کنید. Action به متدی اشاره می‌کند که خروجی ندارد و در اینجا تنها یک ورودی int را می‌پذیرد. Func در اینجا به تابعی اشاره می‌کند که یک ورودی int را دریافت کرده و یک خروجی string را باز می‌گرداند.

پس از این مقدمه، در ادامه قصد داریم مثال‌های دنیای واقعی Action و Func را که در سال‌های اخیر بسیار متداول شده‌اند، بررسی کنیم.


مثال یک) ساده سازی تعاریف API ارائه شده به استفاده کنندگان از کتابخانه‌های ما
عنوان شد که کار delegates، واگذاری مسئولیت انجام کاری به کلاس‌های دیگر است. این مورد شما را به یاد کاربردهای interfaceها نمی‌اندازد؟
در interfaceها نیز یک قرارداد کلی تعریف شده و سپس کدهای یک کتابخانه، تنها با امضای متدها و خواص تعریف شده در آن کار می‌کنند و کتابخانه ما نمی‌داند که این متدها قرار است چه پیاده سازی خاصی را داشته باشند.
برای نمونه طراحی API زیر را درنظر بگیرید که در آن یک interface جدید تعریف شده که تنها حاوی یک متد است. سپس کلاس Runner از این interface استفاده می‌کند:
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public interface ISchedule
    {
        void Run();
    }

    public class Runner
    {
        public void Exceute(ISchedule schedule)
        {
            schedule.Run();
        }
    }

    public class HelloSchedule : ISchedule
    {
        public void Run()
        {
            Console.WriteLine("Just Run!");
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            new Runner().Exceute(new HelloSchedule());
        }
    }
}
در اینجا ابتدا باید این interface را در طی یک کلاس جدید (مثلا HelloSchedule) پیاده سازی کرد و سپس حاصل را در کلاس Runner استفاده نمود.
نظر شما در مورد این طراحی ساده شده چیست؟
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public class Schedule
    {
        public void Exceute(Action run)
        {
            run();
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            new Schedule().Exceute(() => Console.WriteLine("Just Run!"));
        }
    }
}
با توجه به اینکه هدف از معرفی interface در طراحی اول، واگذاری مسئولیت نحوه تعریف متد Run به کلاسی دیگر است، به همین طراحی با استفاده از یک Action delegate نیز می‌توان رسید. مهم‌ترین مزیت آن، حجم بسیار کمتر کدنویسی استفاده کننده نهایی از API تعریف شده ما است. به علاوه امکان inline coding نیز فراهم گردیده است و در همان محل تعریف Action، بدنه آن‌را نیز می‌توان تعریف کرد.
بدیهی است delegates نمی‌توانند به طور کامل جای interfaceها را پر کنند. اگر نیاز است قرارداد تهیه شده بین ما و استفاده کنندگان از کتابخانه، حاوی بیش از یک متد باشد، استفاده از interfaceها بهتر هستند.
از دیدگاه بسیاری از طراحان API، اشیاء delegate معادل interface ایی با یک متد هستند و یک وهله از delegate معادل وهله‌ای از کلاسی است که یک interface را پیاده سازی کرده‌است.
علت استفاده بیش از حد interfaceها در سایر زبان‌ها برای ابتدایی‌ترین کارها، کمبود امکانات پایه‌ای آن زبان‌ها مانند نداشتن lambda expressions، anonymous methods و anonymous delegates هستند. به همین دلیل مجبورند همیشه و در همه‌جا از interfaceها استفاده کنند.

ادامه دارد ...

 
مطالب
کاهش تعداد بار تعریف using ها در C# 10.0 و NET 6.0.
در مطلب «روش بازگشت به قالب‌های کلاسیک پروژه‌ها در دات نت 6» مشاهده کردیم که قالب پیش‌فرض یک برنامه‌ی کنسول دات نت 6، چنین فایل Program.cs ای را تولید می‌کند:
// See https://aka.ms/new-console-template for more information
Console.WriteLine("Hello, World!");
که در حقیقت همان اجبار به استفاده‌ی از سبک «Top Level Programs» ارائه شده‌ی در C# 9.0 است. اما اگر به همین دو سطر هم دقت کنید، یک تفاوت مهم را با نمونه‌ی C# 9.0 دارد و آن هم عدم ذکر عبارت using System در ابتدای آن است. علت اینجا است که فایل csproj پیش‌فرض پروژه‌های مبتنی بر NET 6.0.، دو تغییر مهم دیگر را هم دارند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>
الف) فعال بودن nullable reference types که در C# 8.0 ارائه شد.
ب) فعال بودن ImplicitUsings که مختص به C# 10.0 است.


بررسی مفهوم  global using directives در C# 10.0

هدف اصلی از وجود Using directives در زبان #C که از نگارش 1 آن در دسترس هستند، خلاصه نویسی نام طولانی اشیاء و متدها است. برای مثال نام اصلی متد Console.WriteLine به صورت System.Console.WriteLine است که با درج فضای نام System در ابتدای فایل، می‌توان از ذکر مجدد آن جلوگیری کرد. از این دست می‌توان به نوع System.Collections.Generic.List نیز اشاره کرد که کمتر کسی علاقمند است تا این نام طولانی را تایپ کند. به همین جهت با استفاده از یک using directive متناظر با فضای نام System.Collections.Generic، ذکر نام این نوع، به List خلاصه می‌شود.
طراحی دات نت 6 مبتنی بر سبک minimalism است! برای نمونه خلاصه کردن نزدیک به 10 سطر فایل Program.cs کلاسیک، به تنها یک سطر که به همراه ذکر using System در ابتدای آن هم نیست. در C# 10.0 دیگر نیازی نیست تا برای مثال ذکر using System را در ده‌ها و یا صدها فایل، بارها و بارها تکرار کرد. برای اینکار تنها کافی است یکبار آن‌را به صورت global تعریف کنیم و پس از آن دیگر نیازی به ذکر آن در کل پروژه نیست:
global using System;
می‌توان این سطر را در ابتدای یک تک فایل cs. قرار داد و ذکر آن به معنای الحاق خودکار آن، در ابتدای تک تک فایل‌های cs. برنامه است.

چند نکته:
- امکان ترکیب global using‌ها و using‌ها معمولی در یک فایل هست.
- امکان تعریف global using‌های استاتیک نیز پیش‌بینی شده‌است:
global using static System.Console;
که برای نمونه در این حالت بجای ذکر Console.WriteLine، تنها ذکر نام متد WriteLine در سراسر برنامه کفایت می‌کند.


مفهوم جدید implicit global using directives در C# 10.0 و به کمک NET SDK 6.0.

تا اینجا دریافتیم که می‌توان دایرکتیوهای سراسری using را در برنامه به صورت دستی تعریف و استفاده کرد. اما ... پروژه‌ی کنسولی که به صورت پیش‌فرض توسط NET SDK 6.0. ایجاد می‌شود، به همراه هیچ global using ای نیست. این مورد توسط تنظیم زیر که جزئی از NET SDK 6.0. است، فعال می‌شود:
<ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
زمانیکه ImplicitUsings را در فایل csproj برنامه فعال می‌کنیم، یعنی قرار است از یکسری global using‌های از پیش تعریف شده‌ی توسط SDK استفاده کنیم. بنابراین «global using directives» جزئی از ویژگی‌های جدید C# 10.0 است اما « implicit global using directives» تنها یک لطف ارائه شده‌ی توسط NET SDK. است. برای یافتن لیست آن‌ها، پروژه را build کرده و سپس به پوشه‌ی obj\Debug\net6.0 مراجعه کنید. در اینجا به دنبال فایلی مانند MyProjectName. GlobalUsings.g.cs بگردید. محتویات آن به صورت زیر است:
// <auto-generated/>
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
این‌ها همان global using هایی هستند که با فعالسازی تنظیم ImplicitUsings در فایل csproj، به صورت خودکار توسط NET SDK. تولید و به برنامه الحاق می‌شوند.
البته این فایل ویژه به ازای نوع‌های پروژه‌های مختلف، محتوای متفاوتی را دارد. برای مثال در برنامه‌های ASP.NET Core، چنین محتوای پیش‌فرضی را پیدا می‌کند:
// <autogenerated />
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
global using global::System.Net.Http.Json;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Builder;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Hosting;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Http;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Routing;
global using global::Microsoft.Extensions.Configuration;
global using global::Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
global using global::Microsoft.Extensions.Hosting;
global using global::Microsoft.Extensions.Logging;
این تعاریف در اصل در پوشه‌ی C:\Program Files\dotnet\sdk\6.0.100-rc.2.21505.57\Sdks\Microsoft.NET.Sdk\targets و در فایل Microsoft.NET.GenerateGlobalUsings.targets آن قرار دارند.


روش حذف و یا اضافه‌ی global using‌های پیش‌فرض

اگر به هر دلیلی نمی‌خواهید تعدادی از global usingهای پیش‌فرض به همراه گزینه‌ی ImplicitUsings استفاده کنید، می‌توانید آن‌ها را در فایل csproj به صورت زیر، Remove و یا حتی موارد جدیدی را Include کنید:
<ItemGroup>
   <Import Remove="System.Threading" />
   <Import Include="Microsoft.Extensions.Logging" />
</ItemGroup>
یکی از کاربردهای این قابلیت، تولید کتابخانه‌های multi-target است که می‌توان توسط Conditionها، فضاهای نامی را که نباید برای target خاصی include کرد، مشخص نمود:
<ItemGroup Condition="'$(TargetFramework)' == 'net472'">
</ItemGroup>