نظرات نظرسنجی‌ها
کدامیک از روش‌های زیر را برای تولید App های موبایل ترجیح می‌دهید؟ چرا؟
دو سوال از شما داشتم:
1- خروجی ios چطور؟
2- با دلفی دات نت می‌نویسید؟

البته من در Xamarin تست نکردم ولی از آنجای که Xamarin طبق مستندات گفته شده، برنامه را به نتیجه نهایی Compile می‌کند نباید تفاوات چندانی باشد ولی برای اندروید چون کمپایل درجا صورت میگیرد لاجرم باید dll‌ها فرستاده شوند.
مطالب
NoSQL و مایکروسافت
روشی را که مایکروسافت برای پرداختن به مقوله NoSQL تاکنون انتخاب کرده است، قرار دادن ویژگی‌هایی خاصی از دنیای NoSQL مانند امکان تعریف اسکیمای متغیر، داخل مهم‌ترین بانک اطلاعاتی رابطه‌ای آن، یعنی SQL Server است، که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. همچنین در سمت محصولات پردازش ابری آن نیز امکان دسترسی به محصولات NoSQL کاملی وجود دارد.

1) Azure table storage
Azure table storage در حقیقت یک Key-value store ابری است و برای کار با آن از اینترفیس پروتکل استاندارد OData استفاده می‌شود. علت استفاده و طراحی یک سیستم Key-value store در اینجا، مناسب بودن اینگونه سیستم‌ها جهت مقاصد عمومی است و به این ترتیب می‌توان به بازه بیشتری از مصرف کنندگان، خدمات ارائه داد.
پیش از ارائه Azure table storage، مایکروسافت سرویس خاصی را به نام SQL Server Data Services که به آن SQL Azure نیز گفته می‌شود، معرفی کرد. این سرویس نیز یک Key-Value store است؛ هرچند از SQL Server به عنوان مخزن نگهداری اطلاعات آن استفاده می‌کند.


2) SQL Azure XML Columns
فیلدهای XML از سال 2005 به امکانات توکار SQL Server اضافه شدند و این نوع فیلدها، بسیاری از مزایای دنیای NoSQL را درون SQL Server رابطه‌ای مهیا می‌سازند. برای مثال با تعریف یک فیلد به صورت XML، می‌توان از هر ردیف به ردیفی دیگر، اطلاعات متفاوتی را ذخیره کرد؛ به این ترتیب امکان کار با یک فیلد که می‌تواند اطلاعات یک شیء را قبول کند و در حقیقت امکان تعریف اسکیمای پویا و متغیر را در کنار امکانات یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای که از اسکیمای ثابت پشتیبانی می‌کند، میسر می‌شود. در این حالت در هر ردیف می‌توان تعدادی ستون ثابت را با یک ستون XML با اسکیمای کاملا پویا ترکیب کرد.
همچنین SQL Server در این حالت قابلیتی را ارائه می‌دهد که در بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL میسر نیست. در اینجا در صورت نیاز و لزوم می‌توان اسکیمای کاملا مشخصی را به یک فیلد XML نیز انتساب داد؛ هر چند این مورد اختیاری است و می‌توان یک un typed XML را نیز بکار برد. به علاوه امکانات کوئری گرفتن توکار از این اطلاعات را به کمک XPath ترکیب شده با T-SQL، نیز فراموش نکنید.
بنابراین اگر یکی از اهداف اصلی گرایش شما به سمت دنیای NoSQL، استفاده از امکان تعریف اطلاعاتی با اسکیمای متغیر و پویا است، فیلدهای نوع XML اس کیوال سرور را مدنظر داشته باشید.
یک مثال عملی: فناوری Azure Dev Fabric's Table Storage (نسخه Developer ویندوز Azure که روی ویندوزهای معمولی اجرا می‌شود؛ یک شبیه ساز خانگی) به کمک SQL Server و فیلدهای XML آن طراحی شده است.


3) SQL Azure Federations
در اینجا منظور از Federations در حقیقت همان پیاده سازی قابلیت Sharding بانک‌های اطلاعاتی NoSQL توسط SQL Azure است که برای توزیع اطلاعات بر روی سرورهای مختلف طراحی شده است. به این ترتیب دو قابلیت Partitioning و همچنین Replication به صورت خودکار در دسترس خواهند بود. هر Partition در اینجا، یک SQL Azure کامل است. بنابراین چندین بانک اطلاعاتی فیزیکی، یک بانک اطلاعاتی کلی را تشکیل خواهند داد.
هرچند در اینجا Sharding  (که به آن Federation member گفته می‌شود) و در پی آن مفهوم «عاقبت یک دست شدن اطلاعات» وجود دارد، اما درون یک Shard یا یک Federation member، مفهوم ACID پیاده سازی شده است. از این جهت که هر Shard واقعا یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای است. اینجا است که مفهوم برنامه‌های  Multi-tenancy را برای درک آن باید درنظر داشت. برای نمونه یک برنامه وب را درنظر بگیرید که قسمت اصلی اطلاعات کاربران آن بر روی یک Shard قرار دارد و سایر اطلاعات بر روی سایر Shards پراکنده شده‌اند. در این حالت است که یک برنامه وب با وجود مفهوم ACID در یک Shard می‌تواند سریع پاسخ دهد که آیا کاربری پیشتر در سایت ثبت نام کرده است یا خیر و از ثبت نام‌های غیرمجاز جلوگیری به عمل آورد.
در اینجا تنها موردی که پشتیبانی نشده‌است، کوئری‌های Fan-out می‌باشد که پیشتر در مورد آن بحث شد. از این جهت که با نحوه خاصی که Sharding آن طراحی شده است، نیازی به تهیه کوئری‌هایی که به صورت موازی بر روی کلیه Shards برای جمع آوری اطلاعات اجرا می‌شوند، نیست. هر چند از هر shard با استفاده از برنامه‌های دات نت، می‌توان به صورت جداگانه نیز کوئری گرفت.


4) OData
اگر به CouchDB و امکان دسترسی به امکانات آن از طریق وب دقت کنید، در محصولات مایکروسافت نیز این دسترسی REST API پیاده سازی شده‌اند.
OData یک RESTful API است برای دسترسی به اطلاعاتی که به شکل XML یا JSON بازگشت داده می‌شوند. انواع و اقسام کلاینت‌هایی برای کار با آن از جاوا اسکریپت گرفته تا سیستم‌های موبایل، دات نت و جاوا، وجود دارند. از این API نه فقط برای خواندن اطلاعات، بلکه برای ثبت و به روز رسانی داده‌ها نیز استفاده می‌شود. در سیستم‌های جاری مایکروسافت، بسیاری از فناوری‌ها، اطلاعات خود را به صورت OData دراختیار مصرف کنندگان قرار می‌دهند مانند Azure table storage، کار با SQL Azure از طریق WCF Data Services (جایی که OData از آن نشات گرفته شده)، Azure Data Market (برای ارائه فیدهایی از اطلاعات خصوصا رایگان)، ابزارهای گزارشگیری مانند SQL Server reporting services، لیست‌های شیرپوینت و غیره.
به این ترتیب به بسیاری از قابلیت‌های دنیای NoSQL مانند کار با اطلاعات JSON بدون ترک دنیای رابطه‌ای می‌توان دسترسی داشت.


5) امکان اجرای MongoDB و امثال آن روی سکوی کاری Azure
امکان توزیع MongoDB بر روی یک Worker role سکوی کاری Azure وجود دارد. در این حالت بانک‌های اطلاعاتی این سیستم‌ها بر روی Azure Blob Storage قرار می‌گیرند که به آن‌ها Azure drive نیز گفته می‌شود. همین روش برای سایر بانک‌های اطلاعاتی NoSQL نیز قابل اجرا است.
به علاوه امکان اجرای Hadoop نیز بر روی Azure وجود دارد. مایکروسافت به کمک شرکتی به نام HortonWorks نسخه ویندوزی Hadoop را توسعه داده‌اند. HortonWorks را افرادی تشکیل داده‌اند که پیشتر در شرکت یاهو بر روی پروژه Hadoop کار می‌کرده‌اند.


6) قابلیت‌های فرا رابطه‌ای SQL Server
الف) فیلدهای XML (که در ابتدای این مطلب به آن پرداخته شد). به این ترتیب می‌توان به یک اسکیمای انعطاف پذیر، بدون از دست دادن ضمانت ACID رسید.
ب) فیلد HierarchyId برای ذخیره سازی اطلاعات چند سطحی. برای مثال در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا، یک سند می‌تواند سند دیگری را در خود ذخیره کند و الی آخر.
ج) Sparse columns؛ ستون‌های اسپارس تقریبا شبیه به Key-value stores عمل می‌کنند و یا حتی Wide column stores نیز با آن قابل مقایسه است. در اینجا هنوز اسکیما وجود دارد، اما برای نمونه علت استفاده از Wide column stores این نیست که واقعا نمی‌دانید ساختار داده‌های مورد استفاده چیست، بلکه در این حالت می‌دانیم که در هر ردیف تنها از تعداد معدودی از فیلدها استفاده خواهیم کرد. به همین جهت در هر ردیف تمام فیلدها قرار نمی‌گیرند، چون در اینصورت تعدادی از آن‌ها همواره خالی باقی می‌ماندند. مایکروسافت این مشکل را با ستون‌های اسپارس حل کرده است؛ در اینجا هر چند ساختار کلی مشخص است، اما مواردی که هر بار استفاده می‌شوند، تعداد محدودی می‌باشند. به این صورت SQL Server تنها برای ستون‌های دارای مقدار، فضایی را اختصاص می‌دهد. به این ترتیب از لحاظ فیزیکی و ذخیره سازی نهایی، به همان مزیت Wide column stores خواهیم رسید.
د) FileStreams در اس کیوال سرور بسیار شبیه به پیوست‌های سندهای بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا هستند. در اینجا نیز اطلاعات در فایل سیستم ذخیره می‌شوند اما ارجاعی به آن‌ها در جداول مرتبط وجود خواهند داشت.


7) SQL Server Parallel Data Warehouse Edition
SQL PDW، نگارش خاصی از SQL Server است که در آن یک شبکه از SQL Serverها به صورت یک وهله منطقی SQL Server در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد.
این نگارش، از فناوری خاصی به نام MPP یا massively parallel processing برای پردازش کوئری‌ها استفاده می‌کند. در اینجا همانند بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، یک کوئری به نود اصلی ارسال شده و به صورت موازی بر روی تمام نودها پردازش گردیده (همان مفهوم Map Reduce که پیشتر در مورد آن بحث شد) و نتیجه در اختیار مصرف کننده قرار خواهد گرفت. نکته مهم آن نیز در عدم نیاز به نوشتن کدی جهت رخ دادن این عملیات از طرف برنامه نویس‌ها است و موتور پردازشی آن جزئی از سیستم اصلی است. تنها کافی است یک کوئری SQL صادر گردد تا نتیجه نهایی از تمام سرورها جمع آوری و بازگردانده شود.
این نگارش ویژه تنها به صورت یک Appliance به فروش می‌رسد (به صورت سخت افزار و نرم افزار باهم) که در آن CPU‌ها، فضاهای ذخیره سازی اطلاعات و جزئیات شبکه به دقت از پیش تنظیم شده‌اند.
مطالب
Resource Governor در 2008 SQL Server
مقدمه
Resource  Governor، اجازه می‌دهد تا انواع مختلف Session را بر روی Server طبقه بندی کنید که به نوبه خود چگونگی کنترل تخصیص منابع سرور به فعالیت داده شده را به شما اعطا می‌کند. این قابلیت کمک می‌کند که ادامه فرآیند‌های OLTP تضمین شود و یک عملکرد قابل پیش بینی فراهم می‌کند تا توسط فرآیند‌های غیر قابل پیش بینی، تحت تاثیر منفی قرار نگیرد. با استفاده از Resource  Governor، قادر خواهید بود نحوه دستیابی به Session را به منظور محدود کردن منابع خاص برای SQL Server مشخص کنید. به عنوان مثال می‌توانید مشخص کنید که بیش از 20 درصد از پردازنده یا منابع حافظه به گزارش‌های در حال اجرا اختصاص داده نشود. هنگامیکه این ویژگی فعال باشد، مهم نیست چه تعداد گزارش در حال اجرا است، آنها هرگز نمی‌توانند از تخصیص منابع تعیین شده تجاوز کنند. البته این موضوع عملکرد گزارش گیری را کاهش می‌دهد ولی عملکرد فرآیند‌های OLTP حداقل توسط گزارش ها، دیگر تحت تاثیر منفی قرار نمی‌گیرد.

1- بررسی اجمالی Resource Governor:

Resource Governor، با کنترل تخصیص منابع بر حسب Workload کار می‌کند. هنگامی که یک درخواست اتصال به موتور بانک اطلاعاتی ارسال می‌شود درخواست براساس یک تابع رده بندی (Classification function) طبقه بندی می‌شود. تابع رده بندی یک تابع اسکالر است که از طریق T-SQL تعریف می‌شود. تابع رده بندی، اطلاعات را درباره یک اتصال (برای مثال  login ID، application name، hostname، server role ) ارزیابی می‌کند، به منظور تشخیص اینکه چگونه آنها را دسته بندی کند. پس از دسته بندی درخواست اتصال، آنها به گروه‌های حجم کاری (Workload Group) که برای رده بندی تعریف شده اند، شکسته می‌شوند. هر Workload Group مرتبط با یک مخزن منابع (Resource Pool) است.
یک Resource Pool، منابع فیزیکی SQL Server را نمایش می‌دهد (در حال حاضر در SQL Server 2008، تنها منابع فیزیکی موجود برای پیکربندی پردازنده و حافظه است) و مقدار حداکثر پردازنده و یا منابع حافظه را که به نوع خاصی از Workload اختصاص داده می‌شود، تعیین می‌کند. هنگامی که یک اتصال طبقه بندی شده و در Workload Group صحیح خود قرار می‌گیرد به این اتصال، پردازنده و منابع حافظه به اندازه نسبت داده شده به آن تخصیص داده می‌شود و سپس Query به Query Optimizer برای اجرا داده می‌شود. 

2-  اجزای Resource Governor:
Resource Governor، از سه قسمت اصلی تشکیل شده است: Classification، Workload Groups و Resource Pools. درک این سه قسمت و چگونگی تعامل آنها به درک و استفاده از Resource Governor کمک می‌کند.

2-1- Classification:
Classification، فرآیند ارزیابی اتصالات ورودی کاربر و اختصاص آن به یک Workload Group است که توسط منطق موجود در یک تابع تعریف شده توسط کاربر (user-defined function) انجام می‌شود. تابع نام یک Workload Group را برمی گرداند که Resource Governor از آن برای مسیر دهی Session به Workload Group مناسب استفاده می‌کند.
هنگامی که Resource Governor پیکربندی می‌شود فرآیند ورود به سیستم برای یک Session شامل گام‌های زیر است:
• Login authentication
• LOGON trigger execution
• Classification
2-2- Workload Groups:
Workload Groups، ظروفی برای اتصالات مشابه هستند که با توجه به معیارهای طبقه بندی برای هر اتصال گروه بندی می‌شوند. Workload Groups همچنین مکانیسمی برای تجمیع نظارت بر روی منابع مصرفی فراهم می‌کند.
Resource Governor دو Workload Group از پیش تعریف شده دارد: یک گروه داخلی (internal group) و یک گروه پیش فرض (default group).
 Internal Workload Group، تنها توسط فرآیندهای داخلی موتور بانک اطلاعاتی استفاده می‌شود. معیارهای طبقه بندی را برای گروه‌های داخلی نمی‌توانید تغییر دهید و همچنین هیچ یک از درخواست‌های کاربران را برای انتقال به گروه داخلی نمی‌توانید رده بندی کنید، با این حال بر گروه  داخلی می‌توانید نظارت کنید.
درخواست‌های اتصال به طور خودکار هنگامی که شرایط زیر وجود دارد، به  Default Workload Group رده بندی می‌شوند:
• معیاری برای طبقه بندی درخواست وجود ندارد.
• کوششی برای رده بندی درخواستی به گروهی که وجود ندارد.
• خرابی کلی Classification
Resource Governor، در مجموع 20 عدد Workload Group را پشتیبانی می‌کند. از آنجائی که دو عدد از آنها برای Workload Group‌های داخلی و پیش فرض ذخیره شده اند در مجموع 18 عدد Workload Group تعریف شده توسط کاربر (user-defined) می‌توان تعریف نمود.

2-3- Resource pools:
Resource Pool (مخزن منابع)، نشان دهنده تخصیص منابع فیزیکی به SQL Server است. یک Resource Pool از دو بخش تشکیل شده است:
• در بخش نخستین حداقل رزرو منابع را مشخص می‌کنیم، این بخش از مخزن منابع با مخازن دیگر همپوشانی نمی‌کند.
• در بخش دیگر حداکثر ممکن رزرو منابع را برای مخزن مشخص می‌کنیم، تخصیص منابع با مخازن دیگر مشترک است.
در 2008 SQL Server مخزن منابع با تعیین حداقل و حداکثر تخصیص CPU و حداقل و حداکثر تخصیص حافظه تنظیم می‌گردد. با تنظیم حداقل، در دسترس بودن منبع از مخزن تضمین می‌شود. از آنجائی که در هر رزرو حداقل منابع تداخلی نمی‌تواند وجود داشته باشد، مجموع مقادیر حداقل در تمام مخازن از 100% کل منابع Server نمی‌تواند تجاوز کند.
مقدار حداکثر در محدوده بین حداقل و شامل 100% مقدار می‌تواند تنظیم گردد. تنظیم حداکثر نشان دهنده مقدار حداکثری است که یک Session می‌تواند مصرف کند، مادامی که منابع در دسترس باشند و توسط مخزن دیگر که با حداقل مقدار غیر صفر پیکربندی شده، استفاده نشود. هنگامی که یک مخزن با حداقل مقدار غیر صفر تعریف شده، مقدار حداکثر موثر از مخزن‌های دیگر دوباره تنظیم می‌شوند، در صورت لزوم حداکثر مقدار موجود از جمع کل حداقل منابع مخازن دیگر کسر می‌گردد.
برای مثال، دو مخزن تعریف شده توسط کاربر (user-defined) را در نظر بگیرید. مخزن اول Pool1 با مقدار حداقل 20% و مقدار حداکثر 100% تعریف شده، مخزن دیگری Pool2 با مقدار حداقل 50% و مقدار حداکثر 70% تعریف شده است. حداکثر مقدار موثر برایPool1 برابر 50% است (100% منهای مقدار حداقل 50% مخزن Pool2) و حداکثر مقدار موثر برای Pool2، 70% است زیرا حداکثر مقداری است که پیکربندی شده است، گر چه 80% باقی می‌ماند.
بخش مشترکی از مخزن (مقدارش بین مقدار حداقل و مقدار حداکثر موثر است) که برای تعیین مقدار منابع مورد استفاده است، توسط مخزن می‌تواند مصرف شود اگر منابعی موجود باشد و توسط مخازن دیگر مصرف نشده باشد. هنگامی که منابعی توسط یک مخزن مصرف می‌شوند، آنها به یک مخزن مشخص نسبت داده می‌شوند، به بیان دیگر اشتراکی نیستند تا زمانی که فرآیند در آن مخزن به اتمام برسد.
برای توضیح بیشتر یک سناریو که در آن سه مخزن تعریف شده توسط کاربر (user-defined) وجود دارد، را در نظر بگیرید:
PoolA با حداقل مقدار 10% و حداکثر مقدار 100% تعریف می‌شود.
PoolB با حداقل مقدار 35% و حداکثر مقدار 90% تعریف می‌شود.
PoolC با حداقل مقدار 30% و حداکثر مقدار 80% تعریف می‌شود.
مقدار موثر PoolA و مجموع در صد منابع به اشتراک گذاشته PoolA به شرح زیر محاسبه خواهد شد:
( حداکثر مقدار PoolA ) -  ( حداقل مقدار PoolB ) -  ( حداقل مقدار PoolC ) =  ( حداکثر مقدار موثر PoolA )
(حداکثر مقدار موثر PoolA ) –  ( حداقل مقدار PoolA ) = ( اشتراک PoolA )
جدول زیر مقدار حداکثر موثر و اشتراکی را برای هر مخزن در این پیکربندی نمایش می‌دهد:



  Internal Pool، منابع مصرف شده توسط فرآیندهای داخلی موتور بانک اطلاعاتی را نشان می‌دهد. این مخزن تنها شامل گروه‌های داخلی است و به هیچ وجه قابل تغییر نیست. مخزن داخلی مقدار ثابت حداقل صفر و حداکثر 100% را دارد و مصرف منابع توسط مخزن داخلی، از طریق تنظیمات در هر مخزن دیگر محدود یا کاسته نمی‌شود.
به عبارت دیگر حداکثر مقدار موثر مخزن داخلی همیشه 100% است. هر workloads در مخزن داخلی برای عملکرد Server حیاتی در نظر گرفته می‌شود و Resource Governor در صورت لزوم اجازه می‌دهد تا مخازن داخلی 100% منابع موجود را مصرف کند حتی اگر به معنی نقض نیازمندیهای منابع از سایر مخازن باشد.
Default Pool، اولین مخزن تعریف شده کاربر است. قبل از هرگونه پیکربندی، Default Pool تنها حاوی Default group است. Default Pool نمی‌تواند ایجاد یا حذف شود اما می‌تواند تغییر کند. Default Pool علاوه بر Default group می‌تواند شامل گروه‌های تعریف شده توسط کاربر (user-defined) نیز باشد.

3- پیکر بندی Resource Governor :
پیکربندی Resource Governor شامل مراحل زیر است:
- فعال کردن Resource Governor
- ایجاد مخازن منابع (Resource Pools) تعریف شده توسط کاربر (user-defined)
- تعریف Workload Groups و نسبت دادن آن به مخازن
- ایجاد Classification function
- ثبت Classification function به Resource Governor
3-1-  فعال کردن Resource Governor
پیش از اینکه بتوانید یک Resource Pool را ایجاد کنید، نیاز است تا نخست Resource Governor را فعال کنید.

3-2-  تعریف Resource Pool

ویژگی‌های موجود برای یک Resource Pool عبارتند از:
Name، Minimum CPU %، Maximum CPU%، Min Memory%، Max Memory%

3-3-  تعریف Workload Group 

پس از اینکه Resource Pool را تعریف کردید، گام بعدی ایجاد یک Workload Group و اختصاص آن به Resource Pool مناسب است. چندین workgroup را می‌توان به مخزن (Pool) یکسان نسبت داد اما یک workgroup را به چندین Resource Pool نمی‌توان نسبت داد. خواص انتخابی موجود برای Workload Groups به شما اجازه می‌دهد سطح بهتری از کنترل را روی اجرای دستورات یک Workload Group تنظیم کنید. انتخاب‌های موجود عبارتند از:
3-3-1- Importance :
اهمیت نسبی (کم، متوسط یا بالا) Workload Group درون Resource Pool را تعیین می‌کند. اگر چندین Workload Group را در یک Resource Pool تعریف کنید این تنظیمات تعیین می‌کند که درخواست‌ها در عرض یک Workload Group در اولویت بالاتر یا پائین‌تری از Workload Group‌های دیگر درون همان Resource Pool اجرا شوند، مقدار متوسط تنظیم پیش فرض است. در حال حاضر فاکتورهای وزنی برای هر تنظیم کم برابر 1، متوسط برابر3 و زیاد برابر 9 است. به این معنی که زمانبند به اجرای Session‌های درون workgroup هائی با اهمیت بالا، سه برابر بیشتر از workgroup‌های با اهمیت متوسط و نه برابر بیشتر از workgroup‌های کم اهمیت، مبادرت خواهد کرد.
3-3-2- Maximum Request  :
حداکثر تعداد درخواست‌های همزمان که اجازه دارند در یک Workload Group اجرا شوند را مشخص می‌کند. تنظیم پیش فرض، صفر، تعداد نامحدود دستور را اجازه می‌دهد.
3-3-3-  CPU Time :
حداکثر مقدار زمان پردازنده در ثانیه را مشخص می‌کند که یک درخواست درون Workload Group می‌تواند استفاده کند. تنظیم پیش فرض، صفر، به معنی نامحدود است.
3-3-4- Memory Grant %:
به صورت در صد، حداکثر مقدار اعطا حافظه برای اجرا (Execution grant memory)، که یک تک دستور از Resource Pool می‌تواند اخذ کند را مشخص می‌کند. این درصد نسبی است از مقدار حافظه ای که به Resource Pool نسبت داده می‌شود. محدوده مجاز مقادیر از 0 تا 100 است. تنظیم پیش فرض 25 است.
 Execution grant memory، مقدار حافظه ای است که برای اجرای query استفاده می‌شود (نه برای Buffer کردن یا cache کردن) که می‌تواند صرفه نظر از Resource Pool یا Workload Group توسط تعدادی از Session‌ها به اشتراک گذاشته شود. توجه شود که تنظیم این مقدار به صفر از اجرای عملیات Hash Join و دستورات مرتب سازی در Workload Group‌های تعریف شده توسط کاربر (user-defined)جلوگیری می‌کند. همچنین این مقدار توصیه نمی‌شود بیشتر از 70 باشد زیرا ممکن است Server قادر نباشد، اگر Query‌های همزمان در حال اجرا باشند، حافظه آزاد کافی اختصاص دهد.
3-3-5- Grant Time-out :
حداکثر زمان، به ثانیه، که یک query برای یک منبع منتظر می‌ماند تا در دسترس شود را مشخص می‌کند. اگر منبع در دسترس نباشد، فرآیند ممکن است با یک خطای time-out مواجه شود. تنظیم پیش فرض، صفر، به معنی این است که سرور time-out را با استفاده از محاسبات داخلی بر مبنای هزینه پرس و جو ( query cost ) با تعیین حداکثر زمان برآورد می‌کند.
3-3-6- Degree of Parallelism  :
حداکثر درجه موازی سازی (DOP) را برای پرس و جو‌های موازی تعیین می‌کند. محدوده مجاز مقادیر از 0 تا 64 است. تنظیم پیش فرض، صفر، به معنی این است که فرآیند‌ها از تنظیمات عمومی استفاده می‌کنند.

3-4- ایجاد یک Classification function
پس از تعریف Resource Pool و Workload Group، به یک Classification function نیاز است که شامل منطق ارزیابی اتصالات و نسبت دادن آنها به Workload Group مناسب است. Classification function برای هر اتصال Session جدید به SQL Server بکار می‌رود. هر Session در Workload Group نسبت داده شده به آن باقی می‌ماند تا زمانی که به پایان برسد، مگر اینکه صراحتاً به یک گروه متفاوت دوباره نسبت داده شود. فقط یک Classification function فعال در هر زمان می‌تواند وجود داشته باشد. در صورت عدم تعریف شدن یا عدم فعال بودن Classification function همه اتصالات به Workload Group Default نسبت داده می‌شوند. Classification function یک نام workgroup که نوع آن SYSNAME است (که یک نام مستعار برای دیتا تایپ nvarchar 128 است.) برمی گرداند. اگر تابع تعریف شده مقدار 'NULL ،'Default یا نام گروهی که وجود ندارد را برگرداند، Session به Workload Group Default نسبت داده می‌شود. همچنین اگر به هر دلیلی تابع با موفقیت خاتمه نیابد Session به Workload Group Default نسبت داده می‌شود.
منطق Classification function معمولاً مبتنی بر ویژگی‌های اتصال است و اغلب از طریق مقدار بازگشتی توابع سیستمی از قبیل:
 ()SUSER_NAME() ،SUSER_SNAME() ،IS_MEMBER() ،IS_SERVERROLEMEMBER() ،HOST_NAME و یا ()APP_NAME، نام Workload Group اتصال مشخص می‌شود. علاوه بر این توابع می‌توانید از ویژگی‌های توابع دیگر برای ساخت منطق رده بندی  استفاده کنید. تابع ()LOGINPROPERTY شامل دو  ویژگی (DefaultDatabase و DefaultLanguage) می‌باشد  که می‌تواند برای Classification function استفاده شود. بعلاوه تابع ()CONNECTIONPROPERTY پروتکل‌ها و دسترسی به نقل و انتقالات در شبکه، همچنین جزئیات طرح احراز هویت،  Local IP address و  TCP Port و Client’s IP Address را برای استفاده اتصالات فراهم می‌کند. برای مثال می‌توانید برای یک اتصال، یک Workload Group نسبت دهید، مبتنی بر اینکه subnet یک اتصال ازکجا می‌آید.
نکته: اگر قصد دارید از هر یک از توابع ()HOST_NAME و یا ()APP_NAME در تابع رده بندی تان استفاده کنید، توجه داشته باشید این امکان وجود دارد مقادیر بازگردانده شده توسط این توابع توسط کاربران تغییر داده شوند، گر چه به طور کلی گرایش به استفاده از تابع ()APP_NAME برای رده بندی اتصالات بیشتر است.
 
4- بررسی نمونه ای از پیکربندی Resource Governor
برای سادگی، در این قسمت مثالی ارائه می‌شود که از تابع ()SUSER_NAME استفاده می‌کند: در گام نخست، دو Resource Pool ایجاد می‌شود (  ReportPool و OLTPPool ) 

  

در گام بعدی، دو Workload Group ایجاد می‌شود ( ReportWG1 و OLTPWG1 ) 

سپس دو Login ایجاد می‌شود ( report_user و oltp_user ) که در تابع رده بندی استفاده خواهند شد برای مشخص کردن این که اتصالات Seesion به کدام  Workload Group نسبت داده شوند. پس از اضافه کردن Login‌ها به عنوان User‌ها به Database مورد نظر مان، در بانک اطلاعاتی Master تابع رده بندی (Classification function ) را ایجاد می‌کنیم:  

می توان تابع ()WorkgroupClassifier را در محیط SSMS با اجرای دستور زیر برای Login‌های متفاوت تست نمود: 

در  ادامه دستور زیر برای پیکربندی تابع رده بندی به Resource Governor استفاده می‌شود: 


5- اصلاح پیکربندی Resource Governor:
می‌توانید درمحیط SSMS تنظیمات Resource Pool و Workload Group را تغییر دهید ( برای مثال حداکثر استفاده CPU برای یک Resource Pool و یا درجه اهمیت یک Workload Group). متناوباً می‌توان از دستورات T-SQL استفاده نمود.
نکته: پس از اجرای دستورات ALTER RESOURCE POOL یا ALTER WORKLOAD GROUP، برای اعمال کردن تغییرات اجرای دستور ALTER RESOURCE GOVERNOR RECONFIGURE نیاز می‌باشد.
5-1-  حذف Workload Group :
یک Workload Group را اگر هر نوع Session فعال نسبت داده شده به آن وجود داشته باشد، نمی‌توان حذف نمود. اگر یک Workload Group شامل Sessionهای فعال باشد، حذف Workload Groupو یا جابجائی آن به یک Resource Pool متفاوت، هنگامی که دستور ALTER RESOURCE GOVERNOR RECONFIGURE برای اعمال نمودن تغییرات فراخوانی می‌شود، با خطا مواجه خواهد شد.
5-2-  حذف Resource Pools:
یک Resource Pool را اگر هر نوع Workload Group نسبت داده شده به آن وجود داشته باشد، نمی‌توان حذف نمود. نخست نیاز دارید Workload Group حذف شود و یا به Resource Pool دیگری جابجا گردد.
5-3-  اصلاح Classification function:
اگر نیاز دارید تغییراتی در تابع رده بندی ایجاد نمائید، مهم است توجه داشته باشید که تابع رده بندی تا زمانی که مشخص شده (marked) برای Resource Governor است، نمی‌توان آنرا حذف و یا تغییر داد. پیش از اینکه بتوان تابع رده بندی را اصلاح و یا حذف نمود نخست نیاز دارید Resource Governor را غیر فعال نمائید. متناوباً می‌توان تابع رده بندی را جایگزین کرد با اجرای دستور ALTER RESOURCE GOVERNOR و فرستادن (passing) یک اسم متفاوت برای CLASSIFIER_FUNCTION،همچنین می‌توان با اجرای دستور زیر تابع رده بندی جاری را غیر فعال نمود:

تابع رده بندی می‌توان تعریف کرد که نام Workload Group را از جداول یک بانک اطلاعاتی جستجو کند به جای اینکه نام Workload Group به صورت hard-coding و مطابق با ضوابط درون تابع باشد. عملکرد،  در موقع دسترسی به جدول برای جستجو کردن نام Workload Group، نباید تا حد زیادی تحت تاثیر قرار گیرد. 

6- نظارت بر Resource Governor
با استفاده از Performance Monitor، events و (Dynamic Management View (DMV  می‌توان Workload Group و Resource Pool را نظارت (Monitor) کرد. دو شی Performance برای این کار موجود است: SQL Server:Workload Group Stats و SQL Server:Resource Pool Stats
شکل زیر مربوط به پیکر بندی مثال مورد نظرمان می‌باشد:
 

7- نتیجه گیری
Resource Governor چندین مزیت بالقوه ارائه می‌دهد، در درجه اول قابلیت اولویت بندی منابع Server برای کاربران و برنامه‌های کاربردی (applications) بحرانی، جلوگیری از “runaway” یا درخواست‌های غیر منتظره ای که به شدت و بطور قابل توجهی روی کارائی Server تاثیر منفی می‌گذارند.
ضمناً Resource Governor چندین مشکل بالقوه نیز عرضه می‌کند، برای مثال پیکربندی اشتباه Resource Governor تنها به عملکرد کلی Server آسیب نمی‌رساند بلکه به طور بالقوه روی سرور قفل (Lock) می‌تواند ایجاد کند و نیاز به استفاده از اتصال اختصاصی Administrator برای متصل شدن به SQL Server به منظور اشکال یابی و رفع مشکل  می‌باشد. بنابراین توصیه شده است که تنها در صورتی که DBA با تجربه ای هستید و درک خوب و آشنائی خوبی با Workload هائی که روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شوند دارید، Resource Governor را بکار برید. حتی در این صورت، ضروری است که پیکربندی تان را روی یک Server تستی پیش از اینکه روی محیط تولیدی بگسترانید، تست نمائید.
Resource Governor به عنوان یک ویژگی با نام تجاری جدید در SQL Server 2008، با تعدادی محدودیت همراه است که احتمالاً در نسخه‌های بعدی SQL Server حذف خواهد شد، از محدودیت های  بارز :
- محدودیت منابع (Resource)، که به CPU و حافظه محدود می‌شوند. I/O Disk و منابع شبکه را در  SQL Server 2008 نمی‌توان محدود کرد.
- استفاده از منابع برای Reporting Service، Analysis Service و Integeration Service را نمی‌توان محدود کرد . در این نسخه محدودیت‌های منابع تنها روی هسته موتور بانک اطلاعاتی بکار برده می‌شود.
- محدودیت‌های Resource Governor روی یک SQL Instance تعریف و بکار برده می‌شود.

مطالب
متدهای احراز هویت در VS 2013
ویژوال استودیو 2013 چندین گزینه برای احراز هویت در قالب‌های پیش فرض پروژه‌های ASP.NET Web Forms, MVC, Web API ارائه می‌کند:

No Authentication


اگر گزینه No Authentication را انتخاب کنید، پروژه ایجاد شده صفحاتی را برای ورود به سایت نخواهد ساخت. همچنین رابط کاربری ای برای نمایش کاربر فعلی، کلاس‌های موجودیت‌ها برای یک دیتابیس عضویت و رشته‌های اتصالی نیز وجود نخواهند داشت.

Individual User Accounts

اگر گزینه‌ی Individual User Accounts  را انتخاب کنید، اپلیکیشن شما برای استفاده از ASP.NET Identity (که پیش از این با نام ASP.NET Membership شناخته می‌شد) پیکربندی می‌شود. ASP.NET Identity کاربران را قادر می‌سازد تا با ساختن حساب کاربری جدیدی در سایت و یا با استفاده از تامین کننده‌های ثالثی مانند Facebook, Google و غیره به سایت وارد شوند. این فریم ورک برای ذخیره‌ی داده‌های پروفایل کاربران، بصورت پیش فرض از یک دیتابیس SQL Server LocalDB استفاده می‌کند که می‌توانید بعدا آنرا بر روی SQL Server یا Windows Azure SQL Database نیز منتشر کنید.  

این قابلیت‌ها در Visual Studio 2013 در نسخه قبلی نیز وجود داشتند، اما کد سیستم عضویت آن مجددا بازنویسی شده‌است. این بازنویسی دارای مزایای زیر است:

  • سیستم عضویت جدید بجای استفاده از ماژول ASP.NET Forms Authentication بر پایه OWIN نوشته شده است. این بدین معنا است که از یک مکانیزم احراز هویت واحد می‌توانید در اپلیکیشن‌های ASP.NET Web Forms, MVC, Web API و SignalR استفاده کنید.
  • سیستم عضویت جدید توسط Entity Framework Code First مدیریت می‌شود و شامل تمامی کلاس‌هایی است که نماینده جداول و موجودیت‌ها هستند. این بدین معنا است که روی الگوی دیتابیس کنترل کامل دارید. سفارشی سازی و تغییر اطلاعات کاربران و پروفایل هایشان بسیار ساده‌تر است، تنها لازم است برای اعمال تغییرات از Code First Migrations استفاده کنید.
سیستم عضویت جدید بصورت خودکار در تمام قالب‌های پروژه پیش فرض، نصب و پیاده سازی می‌شود. این امکان برای تمام پروژه‌هایی که دات نت فریم ورک 4.5 را هدف قرار می‌دهند وجود دارد. ASP.NET Identity هنگام تولید وب سایت‌های اینترنتی که اکثر کاربرانشان خارجی (External) هستند گزینه خوبی است. اگر سازمان شما از Active Directory و یا Office 365 استفاده می‌کند و می‌خواهید پروژه‌تان قادر باشد تا احراز هویت کارمندان و شرکای تجاری تان را مدیریت کند، Organizational Accounts گزینه بهتری است.

برای اطلاعات بیشتر درباره‌ی Individual User Accounts به لینک‌های زیر مراجعه کنید:


Organizational Accounts

اگر گزینه Organizational Accounts را انتخاب کنید پروژه ایجاد شده برای استفاده از (Windows Identity Foundation (WIF پیکربندی خواهد شد. این فریم ورک برای احراز هویت کاربران از (Windows Azure Active Directory (WAAD استفاده می‌کند که شامل Office 365 نیز می‌شود.

Windows Authentication

اگر گزینه‌ی Windows Authentication  را انتخاب کنید، پروژه ایجاد شده برای استفاده از Windows Authentication IIS Module پیکربندی خواهد شد. چنین اپلیکیشنی نام دامنه و نام کاربری را نمایش خواهد که یا از Active Directory می‌آید، یا از یک ماشین محلی (local machine). اما رابط کاربری ای برای ورود به سیستم وجود ندارد؛ چرا که اینگونه اپلیکیشن‌ها برای سایت‌های اینترانتی (Intranet) استفاده خواهند شد.
یک راه دیگر انتخاب گزینه On-Premises زیر شاخه Organizational Accounts است. این گزینه بجای استفاده از ماژول Windows Authentication از فریم ورک Windows Identity Foundation برای احراز هویت استفاده می‌کند. انجام چند مرحله دستی برای پیکربندی این گزینه لازم است، اما WIF امکاناتی را عرضه می‌کند که در ماژول احراز هویت ویندوز وجود ندارند. برای مثال، هنگام استفاده از WIF می‌توانید تنظیمات لازم را در Active Directory انجام دهید تا قادر به واکشی اطلاعات پوشه‌ها باشید (directory data querying).


گزینه‌های احراز هویت Organizational Accounts

دیالوگ Configure Authentication گزینه‌های متعددی برای احراز هویت توسط (Windows Azure Active Directory (including Office 365 و Windows Server Active Directory در اختیارتان می‌گذارد:

اگر می‌خواهید یکی از گزینه‌های WAAD را امتحان کنید اما حساب کاربری ای ندارید، روی این لینک کلیک کنید تا ثبت نام کنید.

نکته: اگر یکی از گزینه‌های WAAD را انتخاب کنید، باید اطلاعات هویتی (Credentials) یک مدیر کل را وارد کنید. برای نسخه نهایی Visual Studio 2013 برنامه هایی وجود دارد تا دیگر نیازی نباشد چنین مراحلی را تکمیل کنید. در این صورت ویژوال استودیو تنظیماتی را نمایش خواهد داد که یک مدیر می‌تواند بعدا از آنها استفاده کند تا اپلیکیشن را بصورت دستی در WAAD پیکربندی کند.
Cloud - Single Organization Authentication

از این گزینه برای احراز هویت کاربرانی استفاده کنید که در قالب یک OWIN Tenant تعریف می‌شوند. برای مثال سایتی با نام Company.com داریم که برای کارمندان این سازمان از طریق company.onmicrosoft.com قابل دسترسی خواهد بود. نمی‌توانید WAAD را طوری پیکربندی کنید که کاربران tenant‌‌های دیگر نیز به اپلیکیشن شما دسترسی داشته باشند.

Domain

نام دامنه‌ای در WAAD که می‌خواهید اپلیکیشن را برای آن پیکربندی کنید، مثلا company.onmicrosoft.com. اگر از custom domain ها استفاده می‌کنید مانند company.com بجای company.onmicrosoft.com می‌توانید این اطلاعات را اینجا وارد کنید.

سطح دسترسی

اگر اپلیکیشن نیاز به کوئری گرفتن یا بروز رسانی اطلاعات پوشه‌ها (directory information) را توسط Graph API دارد، از گزینه‌های Single Sign-On, Read Directory Data و یا Single Sign-On, Read and Write Directory Data استفاده کنید. در غیر اینصورت گزینه Single Sign-On را رها کنید. برای اطلاعات بیشتر به Application Access Levels و Using the Graph API to Query Windows Azure AD مراجعه کنید.

Application ID URI

بصورت پیش فرض، قالب پروژه یک شناسه application ID URI برای شما تولید می‌کند، که این کار با الحاق نام پروژه شما به نام دامنه WAAD صورت می‌گیرد. برای مثال، اگر نام پروژه Example باشد و نام دامنه contoso.onmicrosoft.com، شناسه خروجی https://contoso.onmicrosoft.com/Example می‌شود. اگر می‌خواهید بصورت دستی این فیلد را مقدار دهی کنید، گزینه More Options را انتخاب کنید. این شناسه باید با //:https شروع شود.

بصورت پیش فرض، اگر اپلیکیشنی که در WAAD تهیه و تدارک دیده شده است، شناسه‌ای یکسان با شناسه موجود در پروژه Visual Studio داشته باشد، پروژه شما به اپلیکیشن موجود در WAAD متصل خواهد شد. اگر می‌خواهید تدارکات جدیدی ببینید تیک گزینه  Overwrite the application entry if one with the same ID already exists  را حذف کنید.

اگر تیک این گزینه حذف شده باشد، و ویژوال استودیو اپلیکیشنی با شناسه‌‌ای یکسان را پیدا کند، عددی به آخر URI اضافه خواهد شد. مثلا فرض کنید نام پروژه Example است و اپلیکیشنی نیز با شناسه https://contoso.onmicrosoft.com/Example در WAAD وجود دارد. در این صورت اپلیکیشن جدیدی با شناسه ای مانند https://contoso.onmicrosoft.com/Example_ 20130619330903 ایجاد می‌شود.


تهیه و تدارک اپلیکیشن در WAAD

برای آنکه یک اپلیکیشن WAAD ایجاد کنید و یا پروژه را به یک اپلیکیشن موجود متصل کنید، ویژوال استودیو به اطلاعات ورود یک مدیر کل برای دامنه مورد نظر، نیاز دارد. هنگامی که در دیالوگ Configure Authentication روی OK کلیک می‌کنید، اطلاعات ورود یک مدیر کل از شما درخواست می‌شود و نهایتا هنگامیکه روی Create Project کلیک می‌کنید، ویژوال استودیو اپلیکیشن شما را در WAAD پیکربندی می‌کند.


برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه استفاده از مدل احراز هویت Cloud - Single Organization به لینک‌های زیر مراجعه فرمایید:

مقالات مذکور برای ویژوال استودیو 2013 بروز رسانی نشده اند. برخی از مراحلی که در این مقالات بصورت دستی باید انجام شوند در Visual Studio 2013 مکانیزه شده است.

Cloud - Multi Organization Authentication

از این گزینه برای احراز هویت کاربرانی استفاده کنید که در WAAD tenant‌‌های متعددی تعریف شده‌اند. برای مثال، نام سایت contoso.com است و برای کارمندان دو سازمان از طریق آدرس‌های contoso.onmicrosoft.com و fabrikam.onmicrosoft.com قابل دسترسی خواهد بود. نحوه پیکربندی این مدل نیز مانند قسمت قبلی است.

برای اطلاعات بیشتر درباره احراز هویت Cloud - Multi Organization به لینک‌های زیر مراجعه کنید:

On-Premises Organizational Accounts

این گزینه را هنگامی انتخاب کنید که کاربران در (Windows Server Active Directory (AD تعریف شده اند و نمی‌خواهید از WAAD استفاده کنید. از این مدل برای ایجاد وب سایت‌های اینترنت و اینترانت می‌توانید استفاده کنید. برای یک وب سایت اینترنتی از (Active Directory Federation Services (ADFS استفاده کنید.

برای یک وب سایت اینترانتی، می‌توانید کلا این گزینه را رها کنید و از Windows Authentication استفاده کنید. در صورت استفاده از گزینه Windows Authentication لازم نیست تا آدرس سند متادیتا (metadata document URL) را فراهم کنید، همچنین توجه داشته باشید که Windows Authentication امکان کوئری گرفتن از پوشه‌ها و کنترل سطوح دسترسی در Active Directory را ندارد.

On-Premises Authority

آدرس سند متادیتا. این سند اطلاعاتی درباره مختصات Authority دارد که اپلیکیشن از آنها برای به پیش بردن روند احراز هویت و ورود به سایت استفاده می‌کند.

Application ID URI

یک شناسه منحصر به فرد که AD از آن برای شناسایی اپلیکیشن استفاده می‌کند. می‌توانید این فیلد را خالی رها کنید تا ویژوال استودیو بصورت خودکار اپلیکیشنی بدین منظور بسازد.

قدم‌های بعدی


در این مقاله با مدل‌های مختلف احراز هویت در اپلیکیشن‌های Visual Studio 2013 آشنا شدید و برخی تغییرات و امکانات جدید نیز بررسی شدند. برای اطلاعات تکمیلی به ASP.NET and Web Tools for Visual Studio 2013 Release Notes مراجعه کنید.

مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت پنجم
همانطور که در قسمت‌های قبلی گفتیم، کد UI و Logic پروژه مابین Android-iOS-Windows مشترک بوده و از یک کد، سه بار استفاده مجدد می‌شود. تا این جا نیز می‌دانید که چطور کد را روی ویندوز و Android تست کرده و پابلیش بگیرید. این قسمت، نوبت به iOS می‌رسد.
برای دیباگ و تست پروژه‌ها بر روی iOS چه بر روی Simulator و چه بر روی Device، نیاز به وجود یک Mac در شبکه است. حال این می‌تواند یک Mac Book Pro فیزیکی باشد یا یک Virtual Mac روی VM Ware. ابتدا به آموزش راه اندازی Mac بر روی VM Ware می‌پردازیم، سپس ادامه راه برای Mac، روی یک سخت افزار واقعی و Virtual Mac یکی است.

برای شروع لازم است فایل iso مک را دانلود کنید. من "Mac OS 10.14 iso download" را جستجو کردم به این سایت رسیدم که فایل مناسب برای دانلود را در این لینک قرار داده بود.
سپس اقدام به دانلود VM Ware کنید و چون VM Ware به صورت پیش فرض از Mac پشتیبانی نمی‌کند، VM Ware Unlocker را نیز جستجو کرده، دانلود و نصب کنید. مطمئن شوید که نسخه‌های مورد استفاده شما قدیمی نباشند. نسخه مورد استفاده بر روی سیستم من 14.1 است.
برای این که VM Ware کار کند، باید اقدام به " فعال سازی intel virtualization" هم کرده باشید که  این سایت  یکی از آموزش‌های موجود بر روی بستر اینترنت، برای این کار است. همچنین برای نصب Mac احتیاج به Apple ID دارید که رایگان است.
علاوه بر نصب Mac، لازم است روی آن XCode نیز نصب شود. رابطه مستقیمی بین نسخه ویژوال استدیو، نسخه Mac و نسخه XCode برقرار است. مثلا برای استفاده از iOS SDK 12 که آخرین نسخه است، لازم است XCode 10 داشته باشید. خود XCode 10 بر روی Mac با نسخه 10.13.6 و بالاتر نصب می‌شود و در نهایت نیاز به Visual Studio 15.8.5 به بالا است. صرف به روز رسانی ویژوال استودیو از مثلا 15.7 به 15.8.5 دردی را دوا نمی‌کند و نیاز به بروز رسانی Mac و XCode نیز هست. (تمامی این موارد را خود ویژوال استودیو چک می‌کند و در صورت لزوم خطا می‌دهد)
پس از دانلود فایل iso برای Mac و نصب و Unlock کردن VM Ware، آماده راه اندازی Mac هستید. در VM Ware از منوی File روی New virtual machine کلیک کرده و در مراحل بعدی آن iso دانلود شده را معرفی و Virtual machine را ذخیره کنید.
بهتر است برای Mac خود حدود 40GB فضای هارد SSD در نظر بگیرید. در دادن CPU و رم، دست و دل باز باشید. توجه داشته باشید که لازم است Mac به اینترنت دسترسی داشته باشد. برای بهبود سرعت Virtual Machine تان، فولدر محل ذخیره سازی فایل‌های آن و Process ای با نام vmware-vmx.exe را  در آنتی ویروس ویندوزتان Exclude کنید.
قبل از این که Mac را روشن کنید، یک فایل با پسوند vmx را در فولدر Virtual Machine تان پیدا کنید و خط زیر را به آخر آن اضافه کرده و Save کنید:
smc.version = "0"
سپس روی Mac راست کلیک نموده و از Settings > Hardware > USB Controller مقدار USB Compatibility را روی 2.0 بگذارید و تیک Show all usb input devices را نیز بزنید.
Mac را روشن کنید تا مراحل نصب آغاز شود. ابتدا از macOS Utilities، گزینه Disk Utility هارد 40 گیگا بایتی مجازی را که ساخته بودید، انتخاب و Erase کنید و سپس برنامه را بسته و Install MacOS را انتخاب کنید. در واقع هاردی را که ساخته بودید، مثل یک هارد فیزیکی بوده که پارتشن بندی نشده و غیر قابل استفاده بوده‌است. با کمک Disk Utility این هارد آماده به استفاده می‌شود.
حال به قسمت تنظیمات Mac رفته و در قسمت Energy Saver، تیک گزینه Put hard disk to sleep را بردارید. همچنین Computer Sleep و Display Sleep را روی Never بگذارید. این یک Virtual Machine است و به این تمهیدات احتیاجی ندارد. سپس از قسمت Desktop & screen saver، تنظیم کنید که هیچ وقت Screen saver را نمایش ندهد. از قسمت Security & Privacy، تیک Require password را نیز بردارید.
در Mac ترمینال (Terminal) را باز کنید و عبارت زیر را در آن اجرا کنید تا فایل‌های مخفی را نیز بتوانید مشاهده کنید. در ادامه به آن احتیاج داریم.
defaults write com.apple.finder AppleShowAllFiles YES
همچنین برای بهبود عملکرد Simulator در virtual machine که فاقد کارت گرافیک است، دستور زیر را در ترمینال وارد کنید:
defaults write com.apple.CoreSimulator.IndigoFramebufferServices FramebufferEmulationHint 1
در تنظیمات Mac، قسمت Sharing، تیک Remote Login را بزنید تا فعال شود. File Sharing را نیز بر اساس  این آموزش  برقرار کنید. سپس Mac را Re Start کنید.

برای نصب XCode دو گزینه دارید:
۱- نصب از Apple Store که نیاز به Apple ID و ابزارهای دور زدن تحریم بر روی خود Mac را دارد.
۲- دانلود مستقیم فایل xip (فایل فشرده در Mac) از  اینجا که نیاز به Apple ID دارد، ولی نیازی به ابزارهای دور زدن تحریم را ندارد. در مقاله‌ای جداگانه به نحوه دانلود ویژوال استودیو 2017، برای نصب روی چندین سیستم خواهم پرداخت. در کنار آن اگر فایل iso مربوط به mac و xip مربوط به xcode را نیز داشته باشید، روی سیستم دوم به بعد، نیاز به دانلود چندانی ندارید.
اگر فایل xip مربوط به XCode را مستقیما درون Mac دانلود کنید یا از Apple Store بگیرید که هیچ، ولی اگر آن را در ویندوز دانلود کرده‌اید و یا از کسی گرفته‌اید، از طریق File Sharing، آن را به Mac انتقال دهید. برای به دست آوردن IP، از طریق System Preferences به Network بروید.
برای نصب فایل xip در mac، ابتدا روی آن دو بار کلیک کنید تا extract شود. سپس در Mac از منوی Go، به Applications رفته (یا Shift و آرم ویندوز و A را با هم بفشارید) و XCode را روی آن Drag & Drop کنید؛ به طوری که یکی از برنامه‌های قسمت Applications شود.  سپس آن را باز کرده و از منوی XCode، به Preferences رفته و در تب Locations، جلوی Command Line Tools، گزینه Xcode 10 را انتخاب کنید. حالا یک Mac را درون شبکه دارید که Remote Login دارد و Command Line Tools مربوط به XCode آن نیز تنظیم شده‌است.  به هیچ روی، نیازی به کد زدن در Mac یا XCode نیست.

برای اتصال ویژوال استودیو به Mac، ابتدا پروژه مثال XamApp را باز کرده و بعد به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و به Xamarin بروید. در قسمت iOS Settings روی Pair Mac کلیک کنید و IP مربوط به Mac خود را وارد کنید. بعد از زدن نام کاربری و رمز عبور، ویژوال استودیو درخواست نصب Mono را می‌کند که روی Install کلیک کنید. پس از اتمام نصب Mono، ممکن است ویژوال استودیو گمان کند که موفق نبوده‌است! برای اطمینان، در Mac ترمینال را باز کرده و دستور mono --version را وارد نمایید. در صورتی که عبارتی شبیه به Mono JIT compiler version 5.12 را ببینید، عملا پروسه با موفقیت انجام شده است، وگرنه Mono را بر اساس  این آموزش  در Mac نصب کنید. سپس ویژوال استودیو، Xamarin.iOS را در Mac نصب می‌کند.
همچنین در صورت داشتن Apple Developer Account می‌توانید در ویژوال استودیو با آن لاگین کنید. ابتدا به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و از قسمت Xamarin به  Apple Accounts بروید. روی Install fastlane کلیک کنید و بعد User/Pass خود را وارد کنید. بدون Apple Developer Account، تست برنامه روی گوشی کمی سخت می‌شود و پابلیش و گرفتن فایل ipa بدون آن غیر ممکن است. اینها تماما سیاست‌های Apple بوده و به Xamarin ارتباطی ندارند. در مقاله آموزش App Center، به نحوه پابلیش فایل‌های Android apk و iOS ipa برای تستر‌ها و عموم مردم خواهیم پرداخت.
حال می‌توانید پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.UWP را Unload نموده و پروژه XamApp.iOS را Load کنید و پروژه XamApp.iOS را Set as start up project نموده و پس از اطمینان از انتخاب بودن iPhone Simulator و iPhone 6، برنامه را اجرا کنید.

امکان تست بر روی بر روی آخرین نسخه iOS یعنی 12 بر روی iPhone 5s تا iPhone XS Max وجود دارد. علاوه بر این می‌توانید iOS 12 را روی iPad نسل پنج و شش و iPad Air 1 و 2 و iPad Pro تست کنید. اگر قصد تست روی نسخه‌های قدیمی‌تر iOS، چون iOS 11 یا سایر دستگاه‌ها را دارید، باید ابتدا در XCode، از منوی Window به Devices and simulators بروید و در تب Simulators روی + کلیک کنید. در قسمت OS version می‌توانید نسخه‌های قدیمی‌تر را دانلود کنید یا برای Apple TV و Apple Watch نیز Simulator بسازید.

برنامه را روی iPhone 6 یا یک گوشی سبک و ساده دیگر گذاشته و برنامه را اجرا کنید و تست بگیرید. دقت کنید که Simulator روی ویندوز اجرا می‌شود و نیازی به سوئیچ مداوم بین ویندوز و Mac نیست. ولی اگر Simulator روی ویندوز از لحاظ UI ای عملکرد مناسبی را نداشت، در ویژوال استودیو به منوی Tools رفته و از Options > Xamarin > iOS settings تیک Remote simulator to Windows را بردارید که باعث می‌شود Simulator در Mac اجرا شود. در هر بار عوض کردن Simulator از گوشی ای به گوشی دیگر، پروژه را Clean - Rebuild کنید.

در سری‌های بعد که ویژوال استودیو را باز می‌کنید، از منوی Tools > iOS گزینه Pair Mac را بزنید و به Mac خود متصل شوید.


برای اینکه بتوانید روی گوشی تست بگیرید، در همین عکس بالا، به جای iPhoneSimulator، گزینه iPhone را انتخاب کنید. بهتر است گوشی به آخرین نسخه iOS آپدیت شده باشد. همچنین iTunes for windows را نصب کنید تا ابتدا ویندوز، گوشی شما را که با کابل به کامپیوتر وصل کرده‌اید بشناسد. سپس در VM Ware درخواست کنید که گوشی به جای ویندوز، به Virtual Machine مک شما وصل شود. در قسمت پایین - سمت راست VM Ware برای هر سخت افزار متصل به کامپیوتر، یک گزینه هست که آنهایی که پر رنگ هستند، سخت افزارهای متصل به Virtual Mac بوده و کمرنگ‌ها را Mac نمی‌بیند. روی سخت افزار گوشی خود کلیک کنید و Connect را بزنید. حال باید بتوانید در iTunes موجود در Mac، اطلاعات مربوط به گوشی خود را مشاهده کنید. 

به ویژوال استودیو برگشته و در قسمت Properties پروژه XamApp.iOS، به تب iOS Bundle signing رفته و ضمن انتخاب Automatic provisioning، در قسمت Team، تیم خود را انتخاب کنید. این Team را در زمان ساخت Apple Developer account ایجاد کرده‌اید و همانطور که قبلا در این آموزش گفته شد، اگر در ویژوال استودیو با آن لاگین کرده باشید، می‌توانید آن را ببینید. در صورتی که Apple Developer account ندارید، بر اساس این آموزش پیش بروید.

زمانیکه برنامه را روی گوشی اجرا می‌کنید، ممکن است در Mac دیالوگ گرفتن نام کاربری و رمز عبور کاربر Mac باز شود، پس نیم نگاهی به آن داشته باشید. پس از اولین اجرای موفق روی گوشی می‌توانید در XCode به منوی Window رفته و سپس Devices & simulators را باز کنید و گوشی خود را در قسمت Devices انتخاب کرده و تیک Connect via network را بزنید تا از این به بعد، بدون کابل نیز بتوانید روی گوشی خود تست کنید. البته گوشی، ویندوز و مک، باید در یک شبکه باشند.

نحوه پابلیش پروژه را در مقاله مربوط به App Center خواهیم نوشت. اما به صورت خلاصه حجم فایل ipa حدود 10 مگ است که شامل تمامی مواردی است که در قسمت Android توضیح دادیم و پروژه نهایی شما حجمی در همین حدود خواهد داشت و با اضافه کردن چندین فرم حجم اضافه نمی‌شود. همانطور که در قسمت توضیحات پیشرفته پروژه اندروید توضیح دادیم، اینجا نیز از AOT و LLVM برای دست‌یابی به بالاترین سرعت ممکن کدهای Native استفاده شده و کدهای اضافه از پروژه Link (حذف) می‌شوند. برای اینکار، در ویژوال استودیو iPhone - Release را انتخاب کنید و پروژه را بیلد کنید. فایل ipa درون Mac در فولدر 

Library⁩ ▸ ⁨Caches⁩ ▸ ⁨Xamarin⁩ ▸ ⁨mtbs⁩ ▸ ⁨builds⁩ ▸ ⁨XamApp.iOS⁩ ▸ ⁨e9979ba2348d1c5a87390643d62c4a1b⁩ ▸ ⁨bin⁩ ▸ ⁨iPhone⁩ ▸ Release ▸ XamApp.iOS.ipa 

ساخته می‌شود که Library فولدری در User شما بوده و مقدار Guid مربوطه، Random است. همچنین XamApp.iOS نام پروژه است.

حالت‌های متصور برای عکس بالا عبارتند از [Debug - iPhoneSimulator] و [Debug - iPhone] و [Release - iPhone] که دو تای اول برای تست روی Simulator و Device بوده و حالت سوم برای Release کردن فایل ipa. طبیعی است که تنظیم [Release - Simulator] معنی نمی‌دهد.

با توجه به اینکه محیط توسعه برنامه را آماده کرده‌ایم، از قسمت بعد، به آموزش کدنویسی خواهیم پرداخت.

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
درخواست ایده برای برای پیاده سازی منوی چند سطحی
آقای محسن خان تشکر بابت پاسخ گویی سریع .
لینکی که شما معرفی کردید با خواسته من متفاوت است . به طور مثال گوشی LG V10 می‌تواند در گروه‌های زیر قرار گیرد :
1-بر اساس سیستم عامل ( اندروید)
2-شبکه ارتباطی : 4G
3- تعداد سیم کارت : یک
و الی آخر
ولی در لینکی که شما قرار داید "درب آهنی " نمی‌تواند در زیر شاخه " سقف" قرار گیرد .
 
مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت اول بررسی مجوزها و مفهوم Intent در اندروید) :: بخش هفتم
Intent چیست؟
معنای لغوی intent : هدف، قصد، نیت و امثالهم...
intent‌ها حامل انواع پیام‌هایی هستند که بواسطه آنها یک پیام خاص و یکتا، برای کنترل وظایف و یا انتقال داده‌ها یا درخواست جدیدی از سیستم به دیگری می‌فرستد و درخواست ما پذیرفته یا رد می‌شود.
intent‌ها به سه بخش مشخص شدۀ خاص تقسیم می‌شوند: فعالیت‌ها ( activity) ، خدمات یا سرویس‌ها (services) و broadcast receiver که به معنی اینست که اتفاقات را در سطح اندروید به صورت broadcast اعلام می‌کند و در سیستم پخش می‌شود؛ مانند زمانیکه سیستم عامل میخواهد بوت شود. در اینصورت این پیغام توسط یک مجوز خاص و با broadcast در سیستم عامل به کاربر اعلام می‌شود. broadcast receiver در اندروید و درون هسته گنجانده شده و فقط سیستم عامل قادر به اجرای آن است؛ تا در زمان یک اتفاق غیرمنتظره به برنامه یا کاربر اطلاع داده شود و تنها ما از طریق یک مجوز میتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم.
اجازه دهید یک مثال ساده را انتخاب کنیم که در آن درخواست شما به مرورگر اندروید نیاز دارد تا بتواند محتویات یک URL را بارگیری و محتوایی را نمایش دهد. برخی از اجزای اصلی یک شئ شامل intent action و intent data خواهد بود. برای مثال ما می‌خواهیم که کاربر مرورگر خود را ببیند. به همین منظور ما از یک نوع intent استفاده می‌کنیم تا برای کار با برخی داده‌ها لازم باشد که از یک URL استفاده کند. به صورت زیر:
Intent.ACTION_VIEW
شئ intent به صورت زیر ساخته می‌شود:
Intent intent = new Intent(Intent.ACTION_VIEW, Uri.parse(https://github.com);

برای فراخوانی باید کد زیر در برنامه درج شود:
startActivity(intent);

نکته: برای کنترل اینکه کدام برنامه‌ها می‌توانند intent خاصی را دریافت کنند باید یک مجوز (permission) را قبل از فراخوانی به آن ارسال کنیم.

بررسی مجوزها
پلتفرم اندروید سیستم دسترسی به اشیاء intent‌ها را از طریق استفاده از مجوزها کنترل می‌کند که بعضا بسیاری از توسعه دهندگان این مورد را به اشتباه درک می‌کنند و زمان فراخوانی، توجهی به اینکه مجوزها کجا باید ارسال شوند نخواهند داشت.
نگاهی می‌اندازیم به اینکه چگونه یک برنامه می‌تواند کاربرنهایی را با یک مجوز خاص درخواست کند؟ به چه صورت و از کجا؟ به چه میزان این درخواست معتبر است؟
یک مکانیزم اعتبارسنجی کنترل مجوز را در سیستم‌عامل اندروید بررسی و اداره خواهد کرد. هنگامیکه برنامه شما یک API را فراخوانی می‌کند، مکانیم اعتبارسنجی به سرعت وارد کار شده و بررسی خواهد کرد که آیا مجوزهای این درخواست معتبر هستند و اگر معتبر هستند تمامی مجوزهای لازم را دارند یا خیر؟ پس از یک پیش پردازش در کسری از ثانیه اگر درخواست و مجوزها کامل نباشد یک "SecurityException" ارسال خواهد شد.
فراخوانی‌های API در سه مرحله جداگانه انجام می‌شوند. اول، کتابخانه API بکار گرفته می‌شود. دوم، کتابخانه به صورت خصوصی برای خود یک رابط پروکسی که بخشی از همان کتابخانه API می‌باشد را ایجاد می‌کند و در آخر این رابط پروکسی به صورت خصوصی ارتباط و پردازش‌های مورد نظر برای پرس و جو را زمانیکه سرویس در حال اجرا می‌باشد، عملیاتی می‌کند تا فرآیند فراخوانی تکمیل گردد.
این فرآیند در تصویر زیر نمایش داده شده است:


استفاده از Self-Defined Permissions 

اندروید به توسعه دهندگان اجازه می‌دهد تا مجوزهای خود را ساخته و آنها را اجرا کنند. همانند مجوزهای سیستمی که پلتفرم آنها را بررسی می‌کند، شما باید خواص و برچسب‌های مورد نیاز را در فایل AndroidManifest.xml اعلام کنید. اگر برنامه‌ای می‌نویسید که یک نوعِ خاص از قابلیت دسترسی توسط توسعه دهندگان را فراهم می‌کند، شما می‌توانید برای حفاظت از توابع با مجوزهای سفارشی خود، مانع دسترسی‌های غیرمجاز شوید. به کدی که در فایل AndroidMainfest درج شده دقت نمایید:

<manifest xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
package="net.zenconsult.mobile.testapp" >
<permission android:name="net.zenconsult.mobile.testapp.permission.PURGE_DATABASE"
android:label="@string/label_purgeDatabase"
android:description="@string/description_purgeDatabase"
android:protectionLevel="dangerous" />
...
</manifest>
نام مجوز در کد فوق را باید در این قسمت تعیین کنید:
android:name <attribute>
خواص و ویژگی‌های مورد نیاز در این قسمت باید نوشته شوند (الزامیست)
android:label
android:description
تمامی موارد فوق به رشته‌هایی اشاره دارد که در فایل AndroidMainfest درج می‌شوند؛ لذا، ضرورت دارد تا دقت کافی به آنها داشته باشیم.
رشته‌هایی که در طی چند خط می‌نویسید وظیفه دارند تا مجوزهای لازم را شناسایی کرده و برای سیستم عامل توضیح دهند و اجازه می‌دهند تا فهرست مجوزها را بر روی دستگاه به کاربر نهایی نمایش دهد.
می خواهیم این رشته‌ها را به گونه‌ای دیگر تنظیم کنیم:
<string name=" label_purgeDatabase ">purge the application database </string>
<string name="permdesc_callPhone">Allows the application to purge the core database of
the information store. Malicious applications may be able to wipe your entire application
information store.</string>

مشخصه android:protectionLevel که در چند خط قبل در فایل تنظیمات درج شده است، مورد نیاز است و باید فراخوانده شود. همچنین می‌توانید یک مشخصه به نام android:permissionGroup را تعریف کنید تا خواص این مجوز را در برگیرد. اجازه بدهید تا مجوزهای سفارشی شما با مجوزهای سیستمی ارتباط برقرار کنند. لذا این ارتباط باعث بروز افزایش امنیت خواهد شد.
  برای مثال اضافه کردن مجوز purgeDatabase به صورت گروهی برای دسترسی به کارت sd صفاتی را به فایل AndroidMainfest تزریق می‌کند:
android:permissionGroup=" android.permission-group.STORAGE"
یکی از نکاتی که باید توجه داشته باشید این است که برنامه شما قبل از هر برنامه وابسته دیگری باید بر روی دستگاه نصب شود؛ چرا که اگر برنامه شما اول نصب نشود، به مشکل برخورد خواهید کرد و این مورد برای تمامی مجوزها صدق می‌کند.

مطالب
ایجاد سرویس چندلایه‎ی WCF با Entity Framework در قالب پروژه - 7
خروجی پروژه‌ی WCF Service Library یک فایل DLL است که هنگامی که با کنسول WCF Test Client اجرا می‌شود در آدرسی که در Web.Config تنظیم کرده بودیم اجرا می‌شود. اگر یک پروژه‌ی ویندوزی در همین راه حل بسازیم؛ خواهیم توانست از این آدرس برای دسترسی به WCF بهره ببریم. ولی اگر بخواهیم در IIS سرور قرار دهیم؛ باید در وب‌سایت آن‌را میزبانی کنیم. برای این‌کار از Solution Explorer روی راه حل MyNews راست‌کلیک کنید و از منوی باز شده روی Add -> New Web Site کلیک کنید. سپس مراحل زیر را برابر با شکل‌های زیر انجام دهید:

سپس روی Web Site ایجادشده راست کلیک کنید و از منوی بازشده Property Pages را انتخاب کنید. روی گزینه‌ی Add Reference کلیک کنید، سپس پروژه‌ی MyNewsWCFLibrary را از قسمت Solution انتخاب کرده و دکمه‌ی OK را بفشارید. 

دکمه‌ی OK را بفشارید و از Solution Explorer فایل Web.Config را باز کنید. پیش از تغییرات مد نظر باید چنین محتوایی داشته باشد:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<!--
  For more information on how to configure your ASP.NET application, please visit
  http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=169433
  -->
<configuration>
  <system.web>
    <compilation debug="true" targetFramework="4.5" />
    <httpRuntime targetFramework="4.5" />
  </system.web>
</configuration>

متن آن‌را به این صورت تغییر دهید:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<!--
  For more information on how to configure your ASP.NET application, please visit
  http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=169433
  -->
<configuration>
  <system.web>
    <compilation debug="true" targetFramework="4.5" />
    <httpRuntime targetFramework="4.5" />
  </system.web>
  <system.serviceModel>
    <serviceHostingEnvironment>
      <serviceActivations>
        <add factory="System.ServiceModel.Activation.ServiceHostFactory" relativeAddress="./HamedService.svc" service="MyNewsWCFLibrary.MyNewsService"/>
      </serviceActivations>
    </serviceHostingEnvironment>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior>
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true"/>
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
  </system.serviceModel>
</configuration>

همان‌‌گونه که مشاهده می‌کنید به وسیله‌ی تگ add factory سرویس‌ها را به وب‌سایت معرفی می‌کنیم. با relativeAddress می‌توانیم هر نامی را به عنوان نام سرویس که در URL قرار می‌گیرد معرفی کنیم. چنان‌که من یه جای  MyNewsService از نام HamedService استفاده کردم. و در صفت  service فضای نام و نام کلاس سرویس را معرفی می‌کنیم. 

اکنون پروژه را اجرا کنید. در مرورگر باید صفحه را به این‌صورت مشاهده کنید:

نیازی به یادآوری نیست که شما می‌توانید این پروژه را در IIS سرور راه‌اندازی کنید تا کلیه‌ی مشتری‌ها به آن دسترسی داشته باشند. هرچند پیش از آن باید امنیت را نیز در WCF برقرار کنید.

توجه داشته باشید که روشی که در این بخش به عنوان میزبانی WCF مطرح کردم یکی از روش‌های میزبانی WCF است. مثلاً شما می‌توانستید به جای ایجاد یک WCFLibrary و یک Web Site به صورت جداگانه یک پروژه از نوع WCF Service و یا Web Site ایجاد می‌کردید و سرویس‌ها و مدل Entity Framework را به طور مستقیم در آن می‌افزودید. روشی که در این درس از آن بهره برده ایم البته مزایایی دارد از جمله این‌که خروجی پروژه فقط یک فایل DLL است و با هر بار تغییر فقط کافی است همان فایل را در پوشه Bin از وب‌سایتی که روی سرور می‌گذارید کپی کنید. 

در بخش هشتم با هم یک پروژه‌ی تحت ویندوز خواهیم ساخت و از سرویس WCF ای که ساخته ایم در آن استفاده خواهیم کرد.

نظرات مطالب
تگ گذاری در کامنت‌ها
نکته: با توجه به ارائه rider  و  android studio از طرف jetbrains و اینکه هر دو از  خانواده IntelliJIdea هستند. هر دو IDE مشابه یک دیگر هستند و امکان استفاده از ToDo تفاوتی با اندروید استودیو نمیکند.
نظرات مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت دوم
سلام
خیلی ممنون از آموزشتون ، من مرحله به مرحله با آموزش شما همراه هستم تا بتونم اولین برنامه اندرویدی خودم رو تولید کنم.
1- مشکلی که من دارم اینه که برنامه رو نوشتم و بدون خطا اجرا میشه ولی موقع اجرا صفحه خالی اندروید میاد و چیزی از برنامه من توش نیست یعنی گوشی خالی
2- سوالی که داشتم اینه آیا راه راحتتری برای استفاده از کنترل‌ها به صورت ویژوال وجود نداره ؟ مثلا تولباری چیزی