مطالب
اولویت بندی: رمز موفقیت در برنامه ریزی به روش چابک

در مقاله «برنامه ریزی به روش چابک» به قانون سه تایی اشاره کردیم. در این قانون سه خروجی یا دستاوردی را که مایل هستیم در ماه، هفته و یا یک روز داشته باشیم، به عنوان دیدگاه‌های هفته و خروجی‌های روزانه‌ی خود مشخص می‌کنیم. اما اگر تعداد کارها و دستاوردهای مورد نظرمان از سه مورد برای یک ماه، یک هفته و یا یک روز بیشتر باشد چه باید کرد؟ این مقاله درباره اینکه چطور به صورت بهینه و کارآمد دیدگاه‌های هفتگی و خروجی‌های روزانه را مشخص و برنامه ریزی کنیم می‌پردازد.

رمز موفقیت در روش برنامه ریزی چابک، اولویت بندی مؤثر کارها و خواسته‌هاست. زمانیکه شما احساس کنید دارید بر روی کار و هدفی درست، در زمانی مناسب کار می‌کنید تمرکز بیشتری برروی کارتان خواهید داشت و بنابراین نتایج بهتری از انجام آن کار خواهید گرفت.

همه‌ی ما با اولویت بندی آشنا هستیم و معمولا با اختصاص دادن شماره به هر مورد، آن مورد را اولویت بندی می‌کنیم. به طور مثال، «نوشتن مقاله برنامه ریزی به روش چابک» اولویت 2، «شبیه سازی الگوریتم همزمان سازی» اولویت 1 و «دویدن به مدت 30 دقیقه» اولویت 3، مثال‌هایی از اولویت بندی به روش سنتی است. اما آقای  Meier .J.D  در کتاب خودش روش مؤثرتری را که بر اساس بایدها و نبایدها بنا شده است، پیشنهاد می‌کند که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم.


اولویت‌ها در مدل چابک 

در این روش سه درجه از اولویت وجود دارند. درجه‌ی اول، کارهایی هستند که حتما باید انجام بگیرند. درجه دوم، کارهایی هستند که بهتراست (بایستی) انجام شوند و درجه سوم، کارهایی هستند که می‌شود انجام شوند و یا نشوند. آقای Meier این سه درجه را به ترتیب با سه واژه " Must "، " Should " و " Could " مشخص کرده است.


روش اولویت بندی در مدل چابک

برای تهیه سه دیدگاه هفته و خروجی روزانه، ابتدا لیستی از اهداف و کارهای مورد نظر خود را تهیه کنید. سپس از خود بپرسید: (1) کدامیک از اقلام این لیست را باید انجام دهید؟ (2) کدامیک را بهتر است که انجام دهید؟ (3) کدامیک را می‌توانید انجام دهید؟ پس از مشخص کردن اولویت‌ها، سه خروجی روزانه و یا سه دیدگاه هفتگی خود را از میان اقلامی که در دسته اول، یعنی بایدها قرار می‌گیرند، انتخاب کنید.

مزایای اولویت بندی

1- نتیجه‌ای که از اولویت بندی کارها نصیبتان می‌شود ارزش این را دارد که روی فرآیند اولویت بندی، مدت زمانی را صرف کنید. بدون اولویت بندی شما نگران یک لیست طولانی از کارهای خود هستید؛ در حالیکه  فکر می‌کنید مشغول انجام یک کار مهم هستید. در آخر روز متوجه می‌شوید که کاری که باید انجام می‌گرفته است، انجام نشده است.

2-  با تعیین اولویت‌ها برای هفته و هر روز خود، شما حداقل کارهایی را که باید برای هفته یا هر روز خود انجام دهید، مشخص کرده‌اید. زمانیکه این بایدها را انجام دهید، بقیه هفته و یا روز برای شما خواهد بود و می‌توانید از آن لذت ببرید!

3- اولویت بندی به شما قابلیت انعطاف می‌دهد. اگر یک کار یا فعالیت جدید پیش بیاید مثلا  اگر رییس شما کار جدیدی را به شما محول کند، شما می‌توانید با تعیین درجه اولویت آن کار و مقایسه آن با بایدهای درحال انجام (سه خروجی روزانه یا دیدگاه هفتگی) تصمیم بگیرید که فعالیت محول شده جدید را انجام دهید یا انجام آن را به زمان دیگری موکول کنید.

بدون شک اولویت بندی یک لیست طولانی از کارها و فعالیت‌ها، کار مشکل و زمان بری است. در مقاله‌ی آینده درباره‌ی اینکه چگونه لیست کارها و فعالیت‌های خود را با مهارت، انتخاب و سازماندهی کنیم، خواهیم پرداخت.

مطالب
MongoDB #1

مروری بر MongoDB

MongoDB یک پایگاه داده سند-گرا (Document-Oriented) و مستقل از سکو است که کارائی بالا، دسترسی پذیری بالا و مقیاس پذیری آسانی را فراهم می‌کند. MongoDB بر اساس مفهوم مجموعه (Collection) و سند (Document) کار می‌کند.

پایگاه داده

پایگاه داده یک نگهدارنده‌ی فیزیکی برای مجموعه‌ها است. هر پایگاه داده مجموعه ای از فایل‌های خود را روی فایل سیستم دارد.  یک سرور MongoDB معمولا چندین پایگاه داده دارد. 

مجموعه

مجموعه یک گروه از سندهای MongoDB است. مجموعه معادل جدول در پایگاه داده‌های رابطه‌ای (Relational Database) است. یک مجموعه داخل یک پایگاه داده وجود دارد. مجموعه‌ها به شمای (Schema) تاکید ندارند. سندهای داخل مجموعه می‌توانند فیلدهای مختلفی داشته باشند. معمولا همه‌ی سندهای داخل یک مجموعه، شبیه یا مربوط به یک هدف هستند.

سند

یک سند مجموعه ای از جفت‌های کلید-مقدار (Key-Value Pairs) است. سند، شمای پویا دارد؛ یعنی سندها در مجموعه‌های مشابه نیازی به ساختار یا فیلدهای مشابه ندارند و فیلدهای مشترک در سند ممکن است نوع داده‌های متفاوتی را نگهداری کنند. جدول زیر مقایسه اصطلاحات پایگاه داده‌های رابطه‌ای و MongDB را نمایش می‌دهد:

  MongoDB   پایگاه داده رابطه ای
 پایگاه داده  پایگاه داده
 مجموعه    جدول
 سند  سطر
 فیلد  ستون
 سند توکار  ملحق کردن (Join)
کلید اصلی
(کلید پیش فرض  _id  توسط
MongoDB  فراهم شده)
 کلید اصلی
 پایگاه داده نسخه سرور و کلاینت  
Mongod Mysqld/Oracle 
mongo mysql/sqlplus 

مثالی از سند

در جدول زیر ساختار سند یک وبلاگ آمده است که جفت‌های کلید-مقدار بسادگی با کاما ازهم جدا شده اند.

{
   _id: ObjectId(7df78ad8902c)
   title: 'MongoDB Overview', 
   description: 'MongoDB is no sql database',
   by: 'tutorials point',
   url: 'http://www.tutorialspoint.com',
   tags: ['mongodb', 'database', 'NoSQL'],
   likes: 100, 
   comments: [
      {
         user:'user1',
         message: 'My first comment',
         dateCreated: new Date(2011,1,20,2,15),
         like: 0 
      },
      {
         user:'user2',
         message: 'My second comments',
         dateCreated: new Date(2011,1,25,7,45),
         like: 5
      }
   ]
}

_id یک 12بایتی هگزادسیمال است که یکتایی هر سند را اطمینان می‌دهد. شما می‌توانید یک _id را هنگام درج سند بسازید. اگر اینکار را نکنید، MongoDB یک شناسه‌ی یکتا را برای هر سند تهیه می‌کند. از این 12بایت، 4بایت اول آن مربوط به برچسب زمان جاری است، 3بایت بعدی برای شناسه‌ی ماشین، 2بایت بعدی برای شناسه‌ی پروسه MongoDB سرور و 3بایت باقیمانده یک مقدار صعودی ساده است. 

مطالب
اثبات قانون مشاهده‌گر در برنامه نویسی
امروز حین کدنویسی به یک مشکل نادر برخورد کردم. کلاسی پایه داشتم (مثلا Person) که یک سری کلاس دیگر از آن ارث بری میکردند (مثلا کلاس‌های Student و Teacher).در اینجا در کلاس پایه بصورت اتوماتیک یک ویژگی(Property) را روی کلاس‌های مشتق شده مقدار دهی میکردم؛ مثلا به این شکل:
 public class Person
    {      
        public Person()
        {
            personId= this.GetType().Name + (new Random()).Next(1, int.MaxValue);          
        }
     }
سپس در یک متد مجموعه‌ای از Studentها و teacher‌ها را ایجاد کرده و به لیستی از Person‌ها اضافه میکنم:
var student1=new Student(){Name="Iraj",Age=21};
var student1=new Student(){Name="Nima",Age=20};
var student1=new Student(){Name="Sara",Age=25};
var student1=new Student(){Name="Mina",Age=22};
var student1=new Student(){Name="Narges",Age=26};
var teacher1=new Student(){Name="Navaei",Age=45};
var teacher2=new Student(){Name="Imani",Age=50};
اما در نهایت اتفاقی که رخ میداد این بود که PersonId همه Student‌ها یکسان می‌شد ولی قضیه به همین جا ختم نشد؛ وقتی خط به خط برنامه را Debug و مقادیر را Watch می‌کردم، مشاهده می‌کردم که PersonId به درستی ایجاد می‌شود.
در فیزیک نوین اصلی هست به نام عدم قطعیت هایزنبرگ که به زبان ساده میتوان گفت نحوه رخداد یک اتفاق، با توجه به وجود یا عدم وجود یک مشاهده‌گر خارجی نتیجه‌ی متفاوتی خواهد داشت.
کم کم داشتم به وجود قانون مشاهده‌گر در برنامه نویسی هم ایمان پیدا میکردم که این کد فقط در صورتیکه آنرا مرحله به مرحله بررسی کنم جواب خواهد داد!
جالب اینکه زمانیکه personId  را نیز ایجاد میکردم، یک دستور برای دیدن خروجی نوشتم مثل این
 public class Person
    {      
        public Person()
        {
            personId= this.GetType().Name + (new Random()).Next(1, int.MaxValue);  
            Debug.Print(personId)       
        }
     }
در این حالت نیز دستورات درست عمل میکردند و personId متفاوتی ایجاد می‌شد!
قبل از خواندن ادامه مطلب شما هم کمی فکر کنید که مشکل کجاست؟
 این مشکل ربطی به قانون مشاهده‌گر و یا دیگر قوانین فیزیکی نداشت. بلکه بدلیل سرعت بالای ایجاد وهله ها(instance) از کلاسی‌های مطروحه (مثلا در زمانی کمتر از یک میلی ثانیه) زمانی در بازه یک کلاک CPU رخ می‌داد.
هر نوع ایجاد کندی (همچون نمایش مقادیر در خروجی) باعث می‌شود کلاک پردازنده نیز تغییر کند و عدد اتفاقی تولید شده فرق کند.
همچنین برای حل این مشکل میتوان از کلاس تولید کننده اعداد اتفاقی، شبیه زیر استفاده کرد:
using System;
using System.Threading;

public static class RandomProvider
{    
    private static int seed = Environment.TickCount;

    private static ThreadLocal<Random> randomWrapper = new ThreadLocal<Random>(() =>
        new Random(Interlocked.Increment(ref seed))
    );

    public static Random GetThreadRandom()
    {
        return randomWrapper.Value;
    }
}

مطالب
پیاده سازی Template تو در تو در AngularJS و ASP.NET MVC
در Angular می شود یک سری Template و ساختار از پیش تعریف شده داشت و در هر زمان که نیاز بود مدلی را به آنها پاس داد و نمای HTML مورد نظر را تحویل گرفت.
بطور مثال در فرم ساز‌ها یا همان فرم‌های داینامیک ما نیاز داریم که مدل یک فرم (مثلا در فرمت JSON) را برای View ارسال کنیم و با استفاده از توانایی‌های Angular بتوانیم فرم مورد نظر را نمایش دهیم و در صورت امکان تغییر دهیم.
ViewModel فرم شما در MVC میتواند چیزی شبیه این باشد
   public class Form
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public List<BaseElement> Elements { get; set; }
    }

    public abstract class BaseElement
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
    }
    public class Section : BaseElement
    {
        public List<TextBox> Elements { get; set; }
    }
    public class TextBox : BaseElement
    {
        public string Value { get; set; }
        public string CssClass { get; set; }
    }
یک کنترلر هم برای مدیریت فرم ایجاد میکنیم
  public class FormBuilderController : Controller
    {
        //
        // GET: /FormBuilder/

        public ActionResult Index()
        {
            var form = new Form();
            var section = new Section() { Title = "Basic Info", Name = "section01" };
            section.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "First Text Box" });
            form.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "Second Text Box" });
            var formJson=JsonConvert.SerializeObject(form);
            return View(formJson);
        }
    }
در این کنترلر ما تنها یک اکشن داریم که در آن یک فرم خام ساده ایجاد کرده و سپس با استفاده از کتابخانه Json.net آنرا سریال و تبدیل به فرمت Json می‌کنیم و سپس آنرا برای View ایی که از Angular قدرت گرفته است، ارسال می‌نمائیم.
پیاده سازی View با Angular به اشکال گوناگونی قابل پیاده سازی و استفاده است که در اینجا و اینجا  می‌توانید ببینید.
 اما برای اینکه مشکل کنترلرهای تودرتو(Section) را حل کنید باید بصورت بازگشتی Template را فراخوانی کنید.
  <script type="text/ng-template" id="ElementTemplate">  
    <div ng-if="control.Type == 'JbSection'">
    <h2>{{control.Title}}</h2>
    <ul>
        <li ng-repeat="control in control.Elements" ng-include="'ElementTemplate'"></li>
    </ul>
    </div>
    </script>
و یا
<script type="text/ng-template" id="element.html">
    {{data.label}}
    <ul>
        <li ng-repeat="element in data.elements" ng-include="'element.html'"></li>
    </ul>
</script>

<ul ng-controller="NestedFormCtrl">
    <li ng-repeat="field in formData" ng-include="'element.html'"></li>
</ul>
در اینجا صفحه element.html یک صفحه بیرونی است که Template ما در آن قرار دارد.
مطالب
ایجاد ایندکس منحصربفرد بر روی چند فیلد با هم در EF Code first
در EF 6 امکان تعریف ساده‌تر ایندکس‌ها توسط data annotations میسر شده‌است. برای مثال:
public abstract class BaseEntity
{
    public int Id { get; set; }
}

public class User : BaseEntity
{
   [Index(IsUnique = true)]
   public string EmailAddress { get; set; }
}
در اینجا توسط ویژگی Index، خاصیت آدرس ایمیل به صورت منحصربفرد تعریف شده‌است.

سؤال: چگونه می‌توان شبیه به composite keys، اما نه دقیقا composite keys، بر روی چند فیلد با هم ایندکس منحصربفرد تعریف کرد؟
    public class UserRating : BaseEntity
    {
        public VoteSectionType SectionType { set; get; }

        public double RatingValue { get; set; }

        public int SectionId { get; set; }

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { set; get; }
        public int UserId { set; get; }
    }
در اینجا جدول رای‌های ثبت شده‌ی یک سیستم را مشاهده می‌کنید. می‌خواهیم یک کاربر نتواند بیش از یک رای به یک مطلب خاص بدهد. به عبارتی نیاز است بر روی SectionType (مطلب، اشتراک‌ها، دوره‌ها و ...)، SectionId (شماره مطلب) و UserId (شماره کاربر) یک کلید منحصربفرد ترکیبی تعریف کرد. ترکیب این سه مورد باید در کل جدول منحصربفرد باشند (Multiple column indexes).
همچنین نمی‌خواهیم Composite key هم تعریف کنیم. می‌خواهیم Id و Primary key این جدول مانند قبل برقرار باشد.
انجام چنین کاری در EF 6.1 به نحو ذیل میسر شده‌است:
    public class UserRating : BaseEntity
    {
        [Index("IX_Single_UserRating", IsUnique = true, Order = 1)] //کلید منحصربفرد ترکیبی روی سه ستون
        public VoteSectionType SectionType { set; get; }

        public double RatingValue { get; set; }

        [Index("IX_Single_UserRating", IsUnique = true, Order = 2)]
        public int SectionId { get; set; }

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { set; get; }

        [Index("IX_Single_UserRating", IsUnique = true, Order = 3)]
        public int? UserId { set; get; }
    }
نکته‌ی انجام اینکار، تعریف Indexها با یک نام یکسان صریحا مشخص شده‌است. در اینجا سه ایندکس تعریف شده‌اند؛ اما نام آن‌ها یکی است و مساوی IX_Single_UserRating قرار داده شده‌است. هر سه مورد نیز IsUnique تعریف شده‌اند و Order آن‌ها نیز باید مشخص گردد.
خروجی SQL چنین تنظیمی به صورت زیر است:
 CREATE UNIQUE INDEX [IX_Single_UserRating]
ON [UserRatings] ([SectionType] ASC,[SectionId] ASC,[UserId] ASC);
 
مطالب
BulkInsert در EF CodeFirst
یکی از مشکلات برنامه نویسان، نوشتن هزاران رکورد در دیتابیس در مدت زمان بسیار کوتاهی است که عموما این کار در هنگام خواندن اطلاعات از فایل‌های اکسل و گاها از فایل‌های text ای اتفاق می‌افتد. برای مثال در زمان نوشتن این اطلاعات، با Timeout مواجه شده و اگر هم Timeout ندهد بسیار کند عمل می‌کند.
در این پست قصد داریم روش نوشتن هزاران رکورد را در کسری از ثانیه توسط EF Code first مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت مقایسه ای با AddRange در EntityFramework داشته باشیم.
خوب؛ در ابتدا مدلی را با نام Personel را به شکل زیر طراحی مینماییم .
public class Personel
    {
        [Key]
        public int PersonelID { get; set; }

        [MaxLength(15)]
        public string Name { get; set; }

        [MaxLength(25)]
        public string Family { get; set; }

        [MaxLength(10)]
        public string CodeMelli { get; set; }

    }
 سپس این مدل را در Context خود معرفی نمایید همانند کلاس زیر:
 public class PersonalContext : DbContext
    {
        public DbSet<Personel> Personel { get; set; }
       
        public override int SaveChanges()
        {
            return base.SaveChanges();
        }
    }
برای ساختن دیتابیس در Entityframework CodeFirst  میتوانید به سری آموزشی CodeFirst در سایت جاری مراجعه نمایید. اکنون همه چیز مهیا است برای انجام عملیات Bulk Insert .
در ابتدا پاورشل نیوگت را باز کرده و پکیج مورد نظر را با توجه به نسخه Ef استفاده شده، به پروژه اضافه نمایید. همانند دستور زیر :
Install-Package EntityFramework.BulkInsert-ef6
بعد از نصب پکیج مورد نظر، باید لیستی از موجودیت‌ها را از یک فایل اکسل خوانده و به BulkInsert EF ارسال نماییم. برای این کار مانند زیر عمل مینماییم.
public ActionResult Insert()
        {
            int Counter = 1000;
            List<Personel> Lst = new List<Personel>();
            // شبیه سازی خواندن رکورد‌ها از فایل اکسل
            for (int i = 0; i < Counter; i++)
            {
                Lst.Add(new Personel
                {
                    CodeMelli = "0000000000",
                    Family = "Karimi",
                    Name = "Mohammad"
                });
            }

            PersonalContext db = new PersonalContext();
            db.BulkInsert(Lst);
            db.SaveChanges();
            return View();
        }
تنها نکته‌ی استفاده از متد BulkInsert، اضافه نمودن ارجاعی از ;using EntityFramework.BulkInsert.Extensions به بالای کلاس جاری است.
در شکل زیر  میتوانید مقایسه ای بین bulkInsert  و AddRange را در تعداد رکورد‌های نوشته شده و مدت زمان صرف شده برای نوشتن در دیتابیس، مشاهده نمایید.

مطالب
نحوه انتقال اطلاعات استخراج شده از وب سرویس به SQL Server به کمک SSIS
ممکن است در مواقعی نیاز به اطلاعات استخراج شده از وب سرویسی داشته باشید که در همان مقطع زمانی به آن دسترسی ندارید . مسلما برای این منظور باید آن اطلاعات را ذخیره کرده تا در صورت نیاز بتوان به آنها رجوع کرد . یکی از راه حل‌ها ذخیره آن در پایگاه داده (در اینجا Sql Server) است که در این پست به کمک امکانات BIDS در پکیج‌های SSIS و کوئری‌های SQL این مشکل را برطرف میکنیم. برای مشاهده نحوه استخراج اطلاعات از وب سرویس به اینجا مراجعه کنید .
تنها تفاوتی که در این پست در کار با سرویس با پست اشاره شده در بالا وحود دارد ذخیره اطلاعات استخراج شده است که در آن پست در یک فایل xml ذخیره شدند ولی در اینجا ما نیاز داریم تا اطلاعات را در یک متغیر با حوزه کاری Package ذخیره کنیم (به این معنی که مختص به همان flow نباشد و در تمام پکیج دیده شود) 

به دلیل اینکه هدر xml خروجی از سرویس دارای چندین namespace هست هنگام کار با آنها به مشکل خواهیم خورد. (هم هنگام کار با xml task‌ها و هم هنگام کار با xml در sql) 

به همین دلیل باید این قسمت از محتوا را حذف کرد . برای همین پس از گرفتن اطلاعات از سرویس آن را به کمک یک Script task حذف می‌کنیم 

در این مرحله اطلاعات استخراج شده را باید در SQL درج کنیم . برای همین ساختاری که باید اطلاعات را در SQL نگه دارد را در دیتابیس ایجاد می‌کنیم : 

جدول person برای نگهداری اطلاعات سرویس و XmlContainer برای نگهداری xml‌های سرویس .(برای داشتن History) 

برای درج هم از SP استفاده می‌کنیم :

 

و پیکربندی SQL Task :
 

نکته اول ایجاد کانکشن به پایگاه داده است که در اینجا از نمایش جزییات آن صرف نظر شده است . نکته دیگری پارامتر SP است که چون یک پارامتر دارد یک علامت سوال قرار میگیرد . اگر چند پارامتر بود به صورت علامت‌های سوال با ویرگول از هم جدا می‌شوند . ?,?,?,?
سپس در بخش parameter mapping به ترتیب مقدار دهی می‌شوند : 

و مقدار خروجی SP که شناسه آیتم درج شده است را در یک متغیر نگهداری می‌کنیم :
 

برای قدم بعد می‌خواهیم اطلاعات موجود در XML استخراج شده در پایگاه داده را در جدول مربوطه ذخیره کنیم . برای این کار این SP را می‌نویسیم : 
 

نکات مهم موارد زیر هستند : 
1 - استفاده از OpenXml برای parse کردن xml 
2 - استفاده از sp سیستمی sp_xml_preparedocument و sp_xml_removedocument (بیشتر ) 
3- اطلاعات شناسه و نام و نام خانوادگی inner text‌های نود‌های xml هستند . اگر این موارد به صورت attribute باشند باید قبل از نام آنها علامت @ قرار بگیرند. 
پس از ایجاد این Sp باید آن را در package فراخوانی کنیم : 

و پیکربندی این SQL Task :
 

و پارامتر‌های این SP :

و ذخیره نتیجه تراکنش در متغیری در پکیج :
 

و اکنون پکیج ما ظاهری شبیه به این مورد خواهد داشت :
 

 

در نهایت به عنوان یک facility می‌توانیم وضعیت تراکنش را به کاربر نمایش دهیم ( به کمک Script Task ) : 

و تمام ...

 

موفق باشید 

مطالب
مروری بر قابلیت جدید ASP.NET FriendlyUrls
احتمالا به اهمیت بحث SEO و  آدرس‌های تمیز آن آشنا هستید. ASP.NET MVC از همان ابتدا از قابلیت URL Routing پشتیبانی می‌کرد و ASP.NET Web Forms هم از نسخه NET 4.0. این قابلیت را در خود اضافه نمود. با این حال نوشتن Url Routing برای وب سایت‌ها کمی مشکل و در ASP.NET کمتر استفاده می‌شود. علاوه بر آن تغییر آدرس‌های قدیمی با Url Routing بسیار وقت گیر می‌باشد. به همین خاطر تیم توسعه ASP.NET کتابخانه ای با نام Asp.NET FriendlyUrls که فعلا نسخه قبل از نهایی آن منتشر شده است را در اختیار توسعه دهندگان وب سایت‌ها قرار داده‌اند که با حداقل کد نویسی و بدون اضافه نمودن مسیریابی آدرس‌ها، تمام آدرس‌های قدیم و جدید را مطابق استاندارد SEO تغییر می‌دهد.

دریافت و نصب Asp.NET FriendlyUrls از Nuget
در Visual Studio 2012.2 در صورتی که یک پروژه جدید از نوع ASP.NET Web Forms ایجاد نمایید بصورت پیشفرض این کتابخانه نصب شده است. اما می‌توانید با دستور زیر نیز آن را از Nuget دریافت نمایید:
Install-Package Microsoft.AspNet.FriendlyUrls -Pre

پس از نصب، در کلاس Global می‌بایست کتابخانه را فعال نمایید:
public static class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.EnableFriendlyUrls();
        }
    }
و همچنین در Application_Start
void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
        }
به همین راحتی؛ حال دو صفحه First.aspx و Second.aspx را به پروژه اضافه نمائید و وب سایت را اجرا کنید. بدون نوشتن پسوند aspx به صفحات دسترسی خواهید داشت:

از درون برنامه هم به راحتی می‌توانید صفحات را به همان صورت قبل بدون پسوند صدا بزنید:
Response.Redirect("~\\Second");
دسترسی به پارامترها نیز به صورت قبل امکان پذیر می‌باشد:
Response.Redirect("~\\First?Id=1001");

string Id = Request.QueryString["Id"] as string;
برای آدرس‌های پیشرفته‌تر، 3 متود الحاقی اضافه گردیده است. مثلا اگر آدرس زیر را داشته باشیم
http://localhost:57353/First/Products/NewProduct
  1. ()Request.GetFriendlyUrlFileVirtualPath
    مسیر مجازی فایل را بر می‌گرداند

  2. ()Request.GetFriendlyUrlSegments
    بخش‌های آدرس را بر می‌گرداند

  3. ()Request.GetFriendlyUrlFileExtension
    پسوند فایل آدرس را بر می‌گرداند

کلاس FriendlyUrl دو متود استاتیک و یک خاصیت دارد 

  1. FriendlyUrl.Segments
    شبیه ()Request.GetFriendlyUrlSegments مجموعه بخش‌های آدرس صفحه جاری را بر می‌گرداند 
  2. FriendlyUrl.Resolve 
    آدرس صفحه جاری را بر می‌گرداند 
  3. FriendlyUrl.Href
    امکان ساخت یک آدرس را با استفاده از مسیر مجازی، بخش‌ها و پارامتر‌ها، فراهم می‌نماید

  

در آخر، فضای نام کتابخانه، Microsoft.AspNet.FriendlyUrls می‌باشد.
مطالب
بررسی مساله متداول Top N در نسخه های مختلف SQL Server
مقدمه (شرح مساله)
چندی پیش در تالار T-SQL سوالی مطرح شد راجع به مساله ای که معروف است به top N per group.
تنها موضوعی که باعث شد من مطلبی راجع به آن بنویسم محدودیتی بود که کاربر مورد نظر داشت؛ که آن محدودیت چیزی نبود جز:  query بایستی در نسخه 2000 جوابگو باشد.

قطعا شده است که بخواهید مثلا به ازای هر مشتری آخرین سفارش آن را انتخاب کنید. این مساله Top N نامیده می‌شود.

فرض کنید جدولی داریم که حاوی سفارشات مشتریان می‌باشد. هر مشتری می‌تواند چندین سفارش داشته باشد؛ هر سفارش دارای حداقل دو مقدار "تاریخ سفارش" و "مبلغ سفارش است". هدف پیدا کردن آخرین سفارشات هر مشتری می‌باشد.
نکته: اگر چند تاریخ برای آخرین سفارش مشتری وجود داشت آنگاه بایستی بر اساس مبلغ سفارش مرتب سازی نزولی صورت بگیرد. یا به عبارت دیگر ابتدا باید مرتب سازی نزولی بر اساس ستون تاریخ سفارش انجام شود و سپس مرتب سازی نزولی بر اساس ستون مبلغ سفارش.

فرض می‌گیریم داده‌های جدول ما چیزیست شبیه به این:

سطرهایی از جدول که رنگی شده اند سطر‌های مورد نظر ما هستند که باید در خروجی ظاهر شوند.
داده‌های جدول با کمک قابلیت Sort نرم افزار word مرتب سازی شده اند، این تصویر را به این خاطر در اینجا قرار دادم چون که دیدم می‌تواند در شفاف سازی مساله به من کمک کند.
ابتدا مرتب سازی نزولی بر اساس ستون order_date انجام گرفته و سپس مرتب سازی نزولی بر اساس ستون order_value. و در پایان اولین سطر مربوط به هر مشتری به عنوان خروجی مورد نظر انتخاب می‌شوند.

راه حل ها
خب پر واضح است که در نسخه 2005 و بعد از آن ساده‌ترین و بهینه‌ترین راه حل استفاده از تابع row_number می‌باشد.
SELECT row_id, customer_id, order_date, order_value
  FROM (SELECT *,
               ROW_NUMBER() OVER(PARTITION BY customer_id
                                 ORDER BY order_date DESC, order_value DESC) AS rnk
          FROM table_name
       )t
 WHERE rnk = 1;


اما با محدودیتی که در نسخه 2000 وجود دارد راه حلی بهتر از این پیدا نخواهیم کرد:
 SELECT *
  FROM table_name t
 WHERE row_id = (SELECT TOP 1 row_id
                   FROM table_name
                  WHERE customer_id = t.customer_id
                  ORDER BY order_date DESC, order_value DESC);


حالا چه میشود راه حلی بخواهیم مستقل از هر یک از نسخه‌های SQL Server:
SELECT MIN(row_id) AS row_id, customer_id, order_date, order_value
    FROM table_name t
   WHERE order_date =
         (SELECT MAX(order_date)
            FROM table_name
           WHERE customer_id = t.customer_id)
     AND order_value =
         (SELECT MAX(order_value)
            FROM table_name
           WHERE customer_id = t.customer_id
             AND order_date =
                 (SELECT MAX(order_date)
                    FROM table_name
                   WHERE customer_id = t.customer_id))
                   GROUP BY customer_id, order_date, order_value;


مطالب
نحوه اضافه کردن قابلیت غلط گیر املایی شبیه به جستجوی گوگل توسط لوسین
پیشنیاز:
چگونه با استفاده از لوسین مطالب را ایندکس کنیم؟


مقدمه

اگر به جستجوی سایت دقت کرده باشید، قابلیتی تحت عنوان پیشنهاد «عبارات مشابه» به آن اضافه شده است:


این مورد بر اساس ماژول غلط یاب املایی لوسین تهیه شده و بسیار شبیه به "did you mean" جستجوی گوگل است. در ادامه به نحوه پیاده سازی آن خواهیم پرداخت.


کتابخانه‌های مورد نیاز

علاوه بر کتابخانه لوسین، نیاز به دریافت پروژه Contrib آن نیز می‌باشد تا بتوان از اسمبلی Lucene.Net.Contrib.SpellChecker.dll موجود در آن استفاده کرد.


نحوه کار با غلط یاب املایی لوسین

خلاصه کار با غلط یاب املایی لوسین همین چند سطر ذیل است:
var indexReader = IndexReader.Open(FSDirectory.Open(indexPath), readOnly: true);

// Create the SpellChecker
var spellChecker = new SpellChecker.Net.Search.Spell.SpellChecker(FSDirectory.Open(indexPath + "\\Spell"));

// Create SpellChecker Index
spellChecker.ClearIndex();
spellChecker.IndexDictionary(new LuceneDictionary(indexReader, "Title"));
spellChecker.IndexDictionary(new LuceneDictionary(indexReader, "Body"));

//Suggest Similar Words
var results = spellChecker.SuggestSimilar(term, number, null, null, true);
کار بر اساس یک ایندکس از پیش موجود لوسین شروع می‌شود. در اینجا فرض شده است که این ایندکس در پوشه indexPath قرار دارد.
در ادامه شیء spellChecker را آغاز خواهیم کرد. بهتر است پوشه تولید فایل‌های آن با پوشه ایندکس اصلی یکسان نباشد. اگر یکسان درنظر گرفته شود، تمام مداخل جدید به ایندکس موجود اضافه خواهند شد که می‌تواند سرعت جستجوی معمولی را کاهش دهد.
سپس کار تهیه ایندکس جدید غلط یاب املایی، شروع خواهد شد. متد spellChecker.ClearIndex، اطلاعات موجود در ایندکسی قدیمی را حذف کرده و سپس spellChecker.IndexDictionary، فیلدهایی را که نیاز داریم در تهیه غلط یاب املایی حضور داشته باشند، مشخص می‌کند.
همانطور که ملاحظه می‌کنید ایندکس جدید تهیه شده، بر اساس بانک اطلاعاتی واژه‌های موجود در ایندکس اصلی برنامه که توسط indexReader معرفی شده، تهیه می‌شود. برای نمونه در تصویر ابتدای مطلب جاری، واژه‌های پیشنهادی، واژه‌هایی هستند که پیشتر یکبار تایپ شده و در بانک اطلاعاتی برنامه موجود بوده‌اند.
و در آخر برای استفاده از امکانات تهیه شده، تنها کافی است متد spellChecker.SuggestSimilar را فراخوانی کنیم (در زمانیکه جستجوی اصلی سایت نتیجه‌ای را ارائه نداده است). حاصل لیستی از واژه‌های مشابه است.