با ASP.MVC چه مزایایی را به دست خواهیم آورد
ممنون از شما جناب نصیری
به امید روزی که برنامه نویسی وب تنها با دانش یک تکنولوژی برای برنامه نویسان میسر شود.
آشنایی با NUnit
NUnit یکی از فریم ورکهای آزمایش واحد سورس باز مخصوص دات نت فریم ورک است. (کلا در دات نت هرجایی دیدید که N ، به ابتدای برنامهای یا کتابخانهای اضافه شده یعنی نمونه منتقل شده از محیط جاوا به دات نت است. برای مثال NHibernate از Hibernate جاوا گرفته شده است و الی آخر)
این برنامه با سی شارپ نوشته شده است اما تمامی زبانهای دات نتی را پشتیبانی میکند (اساسا با زبان نوشته شده کاری ندارد و فایل اسمبلی برنامه را آنالیز میکند. بنابراین فرقی نمیکند که در اینجا چه زبانی بکار گرفته شده است).
ابتدا NUnit را دریافت نمائید:
http://nunit.org/index.php?p=download
یک برنامه ساده از نوع console را در VS.net آغاز کنید.
کلاس MyList را با محتوای زیر به پروژه اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
namespace sample
{
public class MyList
{
public static List<int> GetListOfIntItems(int numberOfItems)
{
List<int> res = new List<int>();
for (int i = 0; i < numberOfItems; i++)
res.Add(i);
return res;
}
}
}
اکنون بر روی نام پروژه در قسمت solution explorer کلیک راست کرده و گزینه add->new project را انتخاب کنید. نوع این پروژه را که متدهای آزمایش واحد ما را تشکیل خواهد داد، class library انتخاب کنید. با نام مثلا TestLibrary (شکل زیر).
با توجه به اینکه NUnit ، اسمبلی برنامه (فایل exe یا dll آنرا) آنالیز میکند، بنابراین میتوان پروژه تست را جدای از پروژه اصلی ایجاد نمود و مورد استفاده قرار داد.
پس از ایجاد پروژه class library ، باید ارجاعی از NUnit framework را به آن اضافه کنیم. به محل نصب NUnit مراجعه کرده (پوشه bin آن) و ارجاعی به فایل nunit.framework.dll را به پروژه اضافه نمائید (شکل زیر).
سپس فضاهای نام مربوطه را به کلاس آزمایش واحد خود اضافه خواهیم کرد:
using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;
سپس باید ویژگی جدیدی به نام TestFixture را به این کلاس اضافه کرد.
[TestFixture]
public class TestClass
سپس هر متدی که به عنوان متد آزمایش واحد نوشته میشود، باید دارای ویژگی Test باشد تا توسط NUnit بررسی گردد:
[Test]
public void TestGetListOfIntItems()
اکنون برای اینکه بتوانیم متد GetListOfIntItems برنامه خود را در پروژه دیگری تست کنیم، باید ارجاعی را به اسمبلی آن اضافه کنیم. همانند قبل، از منوی project گزینه add reference ، فایل exe برنامه کنسول خود را انتخاب کرده و ارجاعی از آنرا به پروژه class library اضافه میکنیم. بدیهی است امکان اینکه کلاس تست در همان پروژه هم قرار میگرفت وجود داشت و صرفا جهت جداسازی آزمایش از برنامه اصلی اینکار صورت گرفت.
پس از این مقدمات، اکنون متد آزمایش واحد ساده زیر را در نظر بگیرید:
[Test]
public void TestGetListOfIntItems()
{
const int count = 5;
List<int> items = sample.MyList.GetListOfIntItems(count);
Assert.That(items.Count,Is.EqualTo(5));
}
اگر آن را (سطر مربوط به Assert را) کلمه به کلمه بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم به صورت زیر خواهد بود:
میخواهیم اثبات کنیم که count مربوط به شیء items مساوی 5 است.
پس از اضافه کردن متد فوق، پروژه را کامپایل نمائید.
اکنون برنامه nunit.exe را اجرا کنید تا NUnit IDE ظاهر شود (در همان دایرکتوری bin مسیر نصب NUnit قرار دارد).
از منوی File آن یک پروژه جدید را آغاز نموده و آنرا ذخیره کنید.
سپس از منوی project آن، با استفاده از گزینه add assembly ، فایل dll کتابخانه تست خود را اضافه نمائید.
احتمالا پس از انجام این عملیات بلافاصله با خطای زیر مواجه خواهید شد:
---------------------------
Assembly Not Loaded
---------------------------
System.ApplicationException : Unable to load TestLibrary because it is not located under
the AppBase
----> System.IO.FileNotFoundException : Could not load file or assembly
'TestLibrary' or one of its dependencies. The system cannot find the file specified.
For further information, use the Exception Details menu item.
همانطور که ملاحظه میکنید، NUnit با استفاده از قابلیتهای reflection در دات نت، اسمبلی را بارگذاری میکند و تمامی کلاسهایی که دارای ویژگی TestFixture باشند در آن لیست خواهد شد.
اکنون بر روی دکمه run کلیک کنید تا اولین آزمایش ما انجام شود. (شکل زیر)
رنگ سبز در اینجا به معنای با موفقیت انجام شدن آزمایش است.
ادامه دارد...
columns: [ { field: "IsAvailable", title: "موجود است", template: '<input type="checkbox" #= IsAvailable ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>' } ]
همانطور که در این مثال نیز مشاهده میکنید، قالبهای Kendo UI از Hash (#) syntax استفاده میکنند. در اینجا قسمتهایی از قالب که با علامت # محصور میشوند، در حین اجرا، با اطلاعات فراهم شده جایگزین خواهند شد.
برای رندر مقادیر ساده میتوان از # =# استفاده کرد. از # :# برای رندر اطلاعات HTML-encoded کمک گرفته میشود و # # برای رندر کدهای جاوا اسکریپتی کاربرد دارد. از حالت HTML-encoded برای نمایش امن اطلاعات دریافتی از کاربران و جلوگیری از حملات XSS استفاده میشود.
اگر در این بین نیاز است # به صورت معمولی رندر شود، در حالت کدهای جاوا اسکریپتی به صورت #\\ و در HTML ساده به صورت #\ باید مشخص گردد.
مثالی از نحوهی تعریف یک قالب Kendo UI
<!--دریافت اطلاعات از منبع محلی--> <script id="javascriptTemplate" type="text/x-kendo-template"> <ul> # for (var i = 0; i < data.length; i++) { # <li>#= data[i] #</li> # } # </ul> </script> <div id="container1"></div> <script type="text/javascript"> $(function () { var data = ['User 1', 'User 2', 'User 3']; var template = kendo.template($("#javascriptTemplate").html()); var result = template(data); //Execute the template $("#container1").html(result); //Append the result }); </script>
در ادامه باید این قالب را رندر کرد. برای این منظور یک div با id مساوی container1 را جهت تعیین محل رندر نهایی اطلاعات مشخص میکنیم. سپس متد kendo.template بر اساس id قالب اسکریپتی تعریف شده، یک شیء قالب را تهیه کرده و سپس با ارسال آرایهای به آن، سبب اجرای آن میشود. خروجی نهایی، یک قطعه کد HTML است که در محل container1 درج خواهد شد.
همانطور که ملاحظه میکنید، متد kendo.template، نهایتا یک رشته را دریافت میکند. بنابراین همینجا و به صورت inline نیز میتوان یک قالب را تعریف کرد.
کار با منابع داده راه دور
فرض کنید مدل برنامه به صورت ذیل تعریف شدهاست:
namespace KendoUI04.Models { public class Product { public int Id { set; get; } public string Name { set; get; } public decimal Price { set; get; } public bool IsAvailable { set; get; } } }
using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Web.Http; using KendoUI04.Models; namespace KendoUI04.Controllers { public class ProductsController : ApiController { public IEnumerable<Product> Get() { return ProductDataSource.LatestProducts.Take(10); } } }
<!--دریافت اطلاعات از سرور--> <div> <div id="container2"><ul></ul></div> </div> <script id="template1" type="text/x-kendo-template"> <li> #=Id# - #:Name# - #=kendo.toString(Price, "c")#</li> </script> <script type="text/javascript"> $(function () { var producatsTemplate1 = kendo.template($("#template1").html()); var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({ transport: { read: { url: "api/products", dataType: "json", contentType: 'application/json; charset=utf-8', type: 'GET' } }, error: function (e) { alert(e.errorThrown); }, change: function () { $("#container2 > ul").html(kendo.render(producatsTemplate1, this.view())); } }); productsDataSource.read(); }); </script>
هرچند خروجی دریافتی از سرور نهایتا یک آرایه از اشیاء Product است، اما در template1 اثری از حلقهی جاوا اسکریپتی مشاهده نمیشود. در اینجا چون از متد kendo.render استفاده میشود، نیازی به ذکر حلقه نیست و به صورت خودکار، به تعداد عناصر آرایه دریافتی از سرور، قطعه HTML قالب را تکرار میکند.
در ادامه برای کار با سرور از یک Kendo UI DataSource استفاده شدهاست. قسمت transport/read آن، کار تعریف محل دریافت اطلاعات را از سرور مشخص میکند. رویدادگران change آن اطلاعات نهایی دریافتی را توسط متد view در اختیار متد kendo.render قرار میدهد. در نهایت، قطعهی HTML رندر شدهی نهایی حاصل از اجرای قالب، در بین تگهای ul مربوط به container2 درج خواهد شد.
رویدادگران change زمانیکه data source، از اطلاعات راه دور و یا یک آرایهی جاوا اسکریپتی پر میشود، فراخوانی خواهد شد. همچنین مباحث مرتب سازی اطلاعات، صفحه بندی و تغییر صفحه، افزودن، ویرایش و یا حذف اطلاعات نیز سبب فراخوانی آن میگردند. متد view ایی که در این مثال فراخوانی شد، صرفا در روال رویدادگردان change دارای اعتبار است و آخرین تغییرات اطلاعات و آیتمهای موجود در data source را باز میگرداند.
یک نکتهی تکمیلی: فعال سازی intellisense کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI
اگر به پوشهی اصلی مجموعهی Kendo UI مراجعه کنید، یکی از آنها vsdoc نام دارد که داخل آن فایلهای min.intellisense.js و vsdoc.js مشهود هستند.
اگر از ویژوال استودیوهای قبل از 2012 استفاده میکنید، نیاز است فایلهای vsdoc.js متناظری را به پروژه اضافه نمائید؛ دقیقا در کنار فایلهای اصلی js موجود. اگر از ویژوال استودیوی 2012 و یا بالاتر استفاده میکنید باید از فایلهای intellisense.js متناظر استفاده کنید. برای مثال اگر از kendo.all.min.js کمک میگیرید، فایل متناظر با آن kendo.all.min.intellisense.js خواهد بود.
بعد از اینکار نیاز است فایلی به نام references.js_ را به پوشهی اسکریپتهای خود با این محتوا اضافه کنید (برای VS 2012 به بعد):
/// <reference path="jquery.min.js" /> /// <reference path="kendo.all.min.js" />
Tools menu –> Options -> Text Editor –> JavaScript –> Intellisense –> References
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید:
KendoUI04.zip
گاهی اوقات انتخاب عناصر با توجه به مکان آنها و یا موقعیت مکانی آنها نسبت به سایر اجزا صورت میپذیرد؛ برای مثال اولین لینک صفحه و یا اولین لینک هر پاراگراف و یا گزینهی آخر از لیست، jQuery شیوه ای خاص را برای چنین انتخاب هایی ارایه کرده است. برای مثال دستور زیر اولین لینک موجود در صفحه را انتخاب میکند:
a:first
دستور زیر چکاری انجام میدهد؟
p:odd
دستور بالا تمامی پاراگرافهای فرد را انتخاب میکند. روشهای دیگری هم ممکن است بخواهیم استفاده کنیم؛ مثلا دستور زیر تمامی پاراگرافهای زوج را انتخاب میکند:
p:even
یا با استفاده از دستور زیر میتوان آخرین فرزند یک والد را انتخاب کرد؛ در زیر آخرین <lii> فرزند یک <ul> انتخاب میشود. علاوه بر انتخاب کننده هایی که ذکر شد؛ تعداد قابل توجه دیگری نیز وجود دارند که در جدول 2-2 ذکر شده اند.
توضیح | فیلتر |
اولین عنصر که با شرط ما مطابقت میکند را انتخاب میکند، li a:first اولین لینکی را که فرزند لیست به حساب میآیند؛ را بر میگرداند | :first |
آخرین عنصری که با شرط ما مطابقت کند را انتخاب میکند. li a:last آخرین لینک از فرزندان لیست را برمی گرداند. | :last |
اولین فرزند عنصر که با شرط ما مطابقت میکند را انتخاب میکند. li a:first-child اولین عنصر لینک از هر لیست را برمی گرداند. | :first-child |
آخرین فرزند عنصر که با شرط ما مطابقت میکند را انتخاب میکند. li a:last-child اولین عنصر لینک از هر لیست را برمی گرداند. | :last-child |
تمام عناصری که پدر انها تنها همان فرزند را داد، برمی گرداند. | :only-child |
nامین فرزند عنصری که با شرط ما مطابقت داشته باشد را انتخاب میکند. li: nth-child:(2) //comment دومین عنصر از هر لیست را برمی گرداند. | :nth-child(n) |
فرزندان زوج یا فرد عنصر را انخاب میکند. li:nth-child(even) //commentتمام عناصر زوج لیستها را بر میگرداند. | :nth-child(even یا odd) |
nامین فرزند عنصری که از طریق فرمول ارایه شده به دست میآید را انتخاب میکند. اگر Y صفر باشد، نیازی به نوشتن آن نیست. li:nth-child(3n)//comment تمام عناصر ضریب 3 لیستها را بر میگرداند، در حالی که li:nth-child(5n+1)// comment عناصری از لیست را برمیگرداند که بعد از عنصرهای ضریب 5 لیستها قرار گرفته باشند. | :nth-child(Xn+Y) |
تمام عناصر زوج یا فرد که با شرط ما مطابقت کنند را انتخاب میکند. li:evenتمامی عناصر زوج لیستها را بر میگرداند. | :even |
n امین عنصر انتخاب شده را برمی گرداند. | :eq(n) |
عناصر بعد از n امین عنصر را بر میگرداند. (در واقع عناصری که بزرگتر از عنصر n ام هستند را بر میگرداند) | :gt(n) |
عناصر قبل از n امین عنصر را بر میگرداند. (در واقع عناصری که کوچکتر از عنصر n ام هستند را بر میگرداند) | :lt(n) |
<table id="languages"> <thead> <tr> <th>Language</th> <th>Type</th> <th>Invented</th> </tr> </thead> <tbody> <tr> <td>Java</td> <td>Static</td> <td>1995</td> </tr> <tr> <td>Ruby</td> <td>Dynamic</td> <td>1993</td> </tr> <tr> <td>Smalltalk</td> <td>Dynamic</td> <td>1972</td> </tr> <tr> <td>C++</td> <td>Static</td> <td>1983</td> </tr> </tbody> </table>
table#languages tbody td:first-child
و یا با استفاده از دستور زیر این کار را انجام دهیم:
table#languages tbody td:nth-child(1)
اما دستور اول مختصرتر و خواناتر است. پس از آن برای دسترسی به نوع هریک از زبانهای برنامه نویسی، دستور انتخاب کننده دوم را به صورت
:nth-child(2)
:nth-child(3) یا :last-child
در پست بعدی انتخاب گرهای CSS و فیلترهای سفارشی jQuery را بررسی خواهیم کرد.
این مساله تا به اینجا یک مزیت مهم را به همراه دارد: اگر شخصی مثلا فایل shell.aspx را در این پوشه ارسال کند، از طریق مرورگر قابل اجرا و دسترسی نخواهد بود و کسی نخواهد توانست به این طریق به سایت و سرور دسترسی پیدا کند.
برای ارائه این نوع فایلها به کاربر، معمولا از روش خواندن محتوای آنها و سپس flush این محتوا در مرورگر کاربر استفاده میشود. برای نمونه اگر به لینکهای سایت دقت کرده باشید مثلا لینکهای تصاویر آن به این شکل است:
File هم در اینجا کنترلر فایل است که نام فایل را دریافت کرده و سپس به کمک FilePathResult و return File آنرا به کاربر ارائه خواهد داد.
تا اینجا همه چیز طبیعی به نظر میرسد. اما ... مورد ذیل چطور؟!
لاگ خطاهای فوق مرتبط است به سعی و خطای شب گذشته یکی از دوستان جهت دریافت فایل web.config برنامه!
متدهای Server.MapPath یا متد return File و امثال آن تمامی به کاراکتر ویژه ~ (اشارهگر به ریشه سایت) به خوبی پاسخ میدهند. به عبارتی اگر این بررسی امنیتی انجام نشده باشد که کاربر چه مسیری را درخواست میکند، محتوای کامل فایل web.config برنامه به سادگی قابل دریافت خواهد بود (به علاوه هر آنچه که در سرور موجود است).
چطور میشود با این نوع حملات مقابله کرد؟
دو کار الزامی ذیل حتما باید انجام شوند:
الف) با استفاده از متد Path.GetFileName نام فایل را از کاربر دریافت کنید. به این ترتیب تمام زواید وارد شده حذف گردیده و فقط نام فایل به متدهای مرتبط ارسال میشود.
ب) بررسی کنید مسیری که قرار است به کاربر ارائه شود به کجا ختم شده. آیا به c:\windows اشاره میکند یا مثلا به c:\myapp\app_data ؟
اگر به لاگ فوق دقت کرده باشید تا چند سطح بالاتر از ریشه سایت هم جستجو شده.
نتیجه گیری:
اگر در برنامههای وب خود (فرقی نمیکند مرتبط به چه فناوری است)، نام فایلی را از کاربر جهت ارائه محتوایی به او دریافت و از این نام فایل بدون هیچ نوع بررسی خاصی، مستقیما در برنامه استفاده میکنید، برنامه شما به مشکل امنیتی Directory Traversal مبتلا است.
پ.ن.
1- این باگ امنیتی در سایت وجود داشت که توسط یکی از دوستان در روزهای اول آن گزارش شد؛ ضمن تشکر!
2- از این نوع اسکنها در لاگهای خطاهای سایت جاری زیاد است. برای مثال به دنبال فایلهایی مانند DynamicStyle.aspx و css.ashx یا theme.ashx میگردند. حدس من این است که در یکی از پرتالهای معروف یا افزونههای این نوع پرتالها فایلهای یاد شده دارای باگ فوق هستند. فایلهای ashx عموما برای flush یک فایل یا محتوا به درون مرورگر کاربر در برنامههای ASP.NET Web forms مورد استفاده قرار میگیرند.
در قسمت اول با مفاهیم اولیه Class و Object آشنا شدیم.
Messages and Methods
Objectها باید مانند ماشینهایی تلقی شوند که عملیات موجود در واسط عمومی خود را برای افرادی که درخواست مناسبی ارسال کنند، اجرا خواهند کرد. با توجه به اینکه یک object از استفاده کننده خود مستقل است و وابستگی به او ندارد و همچنین توجه به ساختار نحوی (syntax) برخی از زبانهای شیء گرای جدید، عبارت «sending a message» برای توصیف اجرای رفتاری از مجموعه رفتارهای object، استفاده میشود.
به محض اینکه پیغامی (Message) به سمت object ارسال شود، ابتدا باید تصمیم بگیرد که این پیغام ارسالی را درک میکند. فرض کنیم این پیغام قابل درک است. در این صورت object مورد نظر، همزمان با نگاشت پیغام به یک فراخوانی تابع (function call)، خود را به صورت ضمنی به عنوان اولین آرگومان ارسال میکند. تصمیم گرفتن در رابطه با قابل درک بودن یک پیغام، در زبانهای مفسری در زمان اجرا و در زبانهای کامپایلری در زمان کامپایل، انجام میگرد.
نام (یا prototype) رفتار یک وهله، Message (پیغام) نامیده میشود. بسیاری از زبانهای شیء گرا مفهموم Overloaded Functions Or Operators را پشتیبانی میکنند. در این صورت میتوان در سیستم دو تابعی داشت که با نام یکسان، یا انواع مختلف آرگومان (intraclass overloading) داشته باشند یا در کلاسهای مختلفی (interclass overloading) قرار گیرند.
ممکن است کلاس ساعت زنگدار، دو پیغام set_time که یکی از آنها با دو آرگومان از نوع عدد صحیح و دیگری یک آرگومان رشتهای است داشته باشد.
void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); void AlarmClock::set_time(String time);
در مقابل، کلاس ساعت زنگدار و کلاس ساعت مچی هر دو messageای به نام set_time با دو آرگومان از نوع عدد صحیح دارند.
void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); void Watch::set_time(int hours, int minutes);
باید توجه کنید که یک پیغام، شامل نام تابع، انواع آرگومان، نوع بازگشتی و کلاسی که پیغام به آن متصل است، میباشد. این اطلاعاتی که مطرح شد، بخش اصلی چیزی است که کاربر یک کلاس نیاز دارد در مورد آنها آگاهی داشته باشد.
در برخی از زبانها و یا سیستمها، اطلاعات دیگری مانند: انواع استثناءهایی که از سمت پیغام پرتاب میشوند تا اطلاعات همزمانی (پیغام به صورت همزمان است یا ناهمزمان) را برای استفاده کننده مهیا کنند. از طرفی پیاده سازی کنندگان یک کلاس باید از پیاده سازی پیغام آگاه باشند. جزئیات پیاده سازی یک پیغام -کدی که پیغام را پیاده سازی میکند- Method (متد) نامیده میشود. آنگاه که نخ (thread) کنترل درون متد باشد، برای مشخص کردن اینکه پیغام رسیده برای کدام وهله ارسال شدهاست، ارجاعی به وهله مورد نظر و به عنوان اولین آرگومان، به صورت ضمنی ارسال میشود. این آرگومان ضمنی، در بیشتر زبانها Self Object نامیده میشود (در سی پلاس پلاس this object نام دارد). در نهایت، مجموعه پیغامهایی که یک وهله میتواند به آنها پاسخ دهد، Protocol (قرارداد) نام دارد.
دو پیغام خاصی که کلاسها یا وهلهها میتوانند به آنها پاسخ دهند، اولی که استفاده کنندگان کلاس برای ساخت وهلهها از آن استفاده میکنند، Constructor (سازنده) نام دارد. هر کلاسی میتواند سازندههای متعددی داشته باشد که هر کدام مجموعه پارامترهای مختلفی را برای مقدار دهی اولیه میپذیرند. دومین پیغام، عملیاتی است که وهله را قبل از حذف از سیستم، پاک سازی میکند. این عملیات، Destructor (تخریب کننده) نام دارد. بیشتر زبانهای شیء گرا، برای هر کلاس تنها یک تخریب کننده دارند. این پیغامها را به عنوان مکانیزم مقدار دهی اولیه و پاک سازی در پارادایم شیء گرا در نظر بگیرید.
قاعده شهودی 2.2
استفاده کنندگان از کلاس باید به واسط عمومی آن وابسته باشند، اما یک کلاس نباید به استفاده کنندگان خود، وابسته باشد. (Users of a class must be dependent on its public interface, but a class should not be dependent on its users)
منطق پشت این قاعده، یکی از شکلهای قابلیت استفاده مجدد (resuability) میباشد. یک ساعت زنگدار ممکن است توسط شخصی در اتاق خواب او استفاده شود. واضح است که شخص مورد نظر به واسط عمومی ساعت زنگدار وابسته میباشد. به هر حال، ساعت زنگدار نباید به شخصی وابسته باشد. اگر ساعت زنگدار به شخصی وابسته باشد، بدون مهیا کردن یک شخص، نمیتوان از آن برای ساخت یک TimeLockSafe استفاده کرد. این وابستگیها برای مواقعیکه میخواهیم امکان این را داشته باشیم تا کلاس ساعت زنگدار را از دامین (domain) خود خارج کرده و در دامین دیگری، بدون وابستگی هایش مورد استفاده قرار دهیم، نامطلوب هستند.
شکل 2.4 The Use Of Alarm Clocks
قاعده شهودی 2.3
تعداد پیغامهای موجود در قرارداد یک کلاس را کمینه سازید. (Minimize the number of messages in the protocol of a class)
چندین سال قبل، مطلبی منتشر شد که کاملا متضاد این قاعده شهودی میباشد. طبق آن، پیاده سازی کننده یک کلاس میتواند یکسری عملیات را با فرض اینکه در آینده مورد استفاده قرار گیرند، برای آن در نظر بگیرد. ایراد این کار چیست؟ اگر شما از این قاعده پیروی کنید، حتما کلاس LinkedList من، توجه شما را جلب خواهد کرد؛ این کلاس در واسط عمومی خود 4000 عملیات را دارد. فرض کنید قصد ادغام دو وهله از این کلاس را داشته باشید. در این صورت حتما فرض شما این است که عملیاتی تحت عنوان merge در این کلاس تعبیه شده است. بعد از جستجوی بین این تعداد عملیات، در نهایت این عملیات خاص را پیدا نخواهید کرد. چراکه این عملیات متأسفانه به صورت یک overloaded plus operator پیاده سازی شده است. مشکل اصلی واسط عمومی با تعداد زیادی عملیات این است که فرآیند یافتن عملیات مورد نظرمان را خیلی سخت یا حتی ناممکن خواهد کرد و مشکلی جدی برای قابلیت استفاده مجدد تلقی میشود.
با کمینه نگه داشتن تعداد عملیات واسط عمومی، سیستم، قابل فهمتر و همچنین مولفههای (components) آن به راحتی قابل استفاده مجدد خواهند بود.
قاعده شهودی 2.4
پیاده سازی یک واسط عمومی یکسان کمینه برای همه کلاسها (Implement a minimal public interface that all classes understand [e.g., operations such as copy (deep versus shallow), equality testing, pretty printing, parsing from an ASCII description, etc.].)
مهیا کردن یک واسط عمومی مشترک کمینه برای کلاسهایی که توسط یک توسعه دهنده پیاده سازی شده و قرار است توسط توسعه دهندگان دیگر مورد استفاده قرار گیرد، خیلی مفید خواهد بود. این واسط عمومی، حداقل عاملیتی را که به طور منطقی از هر کلاس میشود انتظار داشت، مهیا خواهد ساخت. واسطی که میتواند از آن به عنوان مبنای یادگیری درباره رفتارهای کلاسها در پایه نرم افزاری با قابلیت استفاده مجدد، بهره برد.
به عنوان مثال کلاس Object در دات نت به عنوان کلاس پایه ضمنی با یکسری از متدهای عمومی (برای مثال ToString)، نشان دهنده تعریف یک واسط عمومی مشترک برای همه کلاسها در این فریمورک، میباشد.
public class Object { public Object(); public static bool Equals(Object objA, Object objB){...} public static bool ReferenceEquals(Object objA, Object objB){...} public virtual bool Equals(Object obj){...} public virtual int GetHashCode(){...} public Type GetType(){...} public virtual string ToString(){...} protected Object MemberwiseClone(){...} }
قاعده شهودی 2.5
جزئیات پیاده سازی، مانند توابع خصوصی common-code ( توابعی که کد مشترک سایر متدهای کلاس را در بدنه خود دارند) را در واسط عمومی یک کلاس قرار ندهید. (Do not put implementation details such as common-code private functions into the public interface of a class)
این قاعده برای کاهش پیچیدگی واسط عمومی کلاس برای استفاده کنندگان آن، طراحی شده است. ایده اصلی این است که استفاده کنندگان کلاس تمایلی ندارند به اعضایی دسترسی داشته باشند که از آنها استفاده نخواهند کرد؛ این اعضا باید به صورت خصوصی در کلاس قرار داده شوند. این توابع خصوصی common-code، زمانیکه متدهای یک کلاس، کد مشترکی را داشته باشند، ایجاد خواهند شد. قرار دادن این کد مشترک در یک متد، معمولا روش مناسبی میباشد. نکته قابل توجه این است که این متد، عملیات جدیدی نمیباشد؛ بله جزئیات پیاده سازی دو عملیات دیگر از کلاس را ساده کرده است.
شکل 2.5 Example of a common-code private function
مثال واقعی
فرض کنید در شکل بالا، کلاس X معادل یک LinkedList کلاس، f1و f2 به عنوان توابع insert و remove و تابع f به عنوان تابع common-code که عملیات یافتن آدرس را برای درج و حذف انجام میدهد، میباشند.
قاعده شهودی 2.6
واسط عمومی کلاس را با اقلامی که یا استفاده کنندگان از کلاس توانایی استفاده از آن را نداشته و یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند، آمیخته نکنید. (Do not clutter the public interface of a class with items that users of that class are not able to use or are not interested in using )
این قاعده شهودی با قاعده قبلی که با قرار دادن تابع common-code در واسط عمومی کلاس، فقط باعث در هم ریختن واسط عمومی شده بود، مرتبط میباشد. در برخی از زبانها مانند C++، برای مثال این امکان وجود دارد که سازنده یک کلاس انتزاعی (abstract) را در واسط عمومی آن قرار دهید؛ حتی با وجود اینکه در زمان استفاده از آن سازنده با خطای نحوی روبرو خواهید شد. این قاعده شهودی کلی، برای کاهش این مشکلات در نظر گرفته شده است.
برای اینکار اولین تغییر مورد نیاز، افزودن تنظیم زیر به فایل csproj پروژهی Source Generator است:
<PropertyGroup> <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework> <IsRoslynComponent>true</IsRoslynComponent>
در ادامه در هر قسمتی از کدهای Source generator که نیاز به دیباگ هست، برای مثال ابتدای متد Execute، باید چندسطر زیر را اضافه کرد:
#if DEBUG if (!Debugger.IsAttached) { Debugger.Launch(); } #endif
EF Code First #5
در قسمت قبل خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را در کلاس Configuration به true تنظیم کردیم. به این ترتیب، عملیات ساده شده، اما یک سری از قابلیتهای ردیابی تغییرات را از دست خواهیم داد و این عملیات، صرفا یک عملیات رو به جلو خواهد بود.
اگر AutomaticMigrationsEnabled را مجددا به false تنظیم کنیم و هربار به کمک دستوارت Add-Migration و Update-Database تغییرات مدلها را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائیم، علاوه بر تشکیل تاریخچه این تغییرات در برنامه، امکان بازگشت به عقب و لغو تغییرات صورت گرفته نیز مهیا میگردد.
هدف قرار دادن مرحلهای خاص یا لغو آن
به همان پروژه قسمت قبل مراجعه نمائید. در کلاس Configuration آن، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را به false تنظیم کنید. سپس یک خاصیت جدید را به کلاس Project اضافه نموده و برنامه را اجرا نمائید. بلافاصله خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:
Unable to update database to match the current model because there are pending changes and
automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based migration
or enable automatic migration. Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true
to enable automatic migration.
EF تشخیص داده است که کلاس مدل برنامه، با بانک اطلاعاتی تطابق ندارد و همچنین ویژگی مهاجرت خودکار نیز فعال نیست. بنابراین اعمال code-based migration را توصیه کرده است.
برای این منظور به کنسول پاورشل NuGet مراجعه نمائید (منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه Library package manager آن و سپس انتخاب گزینه package manager console). در ادامه فرمان add-m را نوشته و دکمه tab را فشار دهید. یک منوی Auto Complete ظاهر خواهد شد که از آن میتوان فرمان add-migration را انتخاب نمود. در اینجا یک نام را هم نیاز است وارد کرد؛ برای مثال:
Add-Migration AddSomeProp2ToProject
به این ترتیب کلاس زیر را به صورت خودکار تولید خواهد کرد:
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;
public partial class AddSomeProp2ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp", c => c.String());
AddColumn("Projects", "SomeProp2", c => c.String());
}
public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp2");
DropColumn("Projects", "SomeProp");
}
}
}
مدلهای برنامه را با بانک اطلاعاتی تطابق داده و دریافته است که هنوز دو خاصیت در اینجا به بانک اطلاعاتی اضافه نشدهاند.
از متد Up برای اعمال تغییرات و از متد Down برای بازگشت به قبل استفاده میگردد. نام فایل این کلاس هم طبق معمول چیزی است شبیه به timeStamp_AddSomeProp2ToProject.cs .
در ادامه نیاز است این تغییرات به بانک اطلاعاتی اعمال شوند. به همین منظور دستور زیر را در کنسول پاورشل وارد نمائید:
Update-Database -Verbose
پارامتر Verbose آن سبب خواهد شد تا جزئیات عملیات به صورت مفصل گزارش داده شود که شامل دستورات ALTER TABLE نیز هست:
Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Applying explicit migrations: [201205061835024_AddSomeProp2ToProject].
Applying explicit migration: 201205061835024_AddSomeProp2ToProject.
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp] [nvarchar](max)
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp2] [nvarchar](max)
[Inserting migration history record]
اکنون مجددا یک خاصیت دیگر را مثلا به نام public string SomeProp3، به کلاس Project اضافه نمائید.
سپس همین روال باید مجددا تکرار شود. دستورات زیر را در کنسول پاورشل NuGet اجرا نمائید:
Add-Migration AddSomeProp3ToProject
Update-Database -Verbose
اینبار نیز یک کلاس جدید به نام AddSomeProp3ToProject به پروژه اضافه خواهد شد و سپس بر اساس آن، امکان به روز رسانی بانک اطلاعاتی میسر میگردد.
در ادامه برای مثال به این نتیجه رسیدهایم که نیازی به خاصیت public string SomeProp3 اضافه شده، نبوده است. روش متداول، باز هم مانند سابق است. ابتدا خاصیت را از کلاس Project حذف خواهیم کرد و سپس دو دستور Add-Migration و Update-Database را اجرا خواهیم نمود.
اما با توجه به اینکه مهاجرت خودکار را غیرفعال کردهایم و هربار با فراخوانی دستور Add-Migration یک کلاس جدید، با متدهای Up و Down به پروژه، جهت نگهداری سوابق عملیات اضافه میشوند، میتوان دستور Update-Database را جهت فراخوانی متد Down صرفا یک مرحله موجود نیز فراخوانی نمود.
نکته:
اگر علاقمند باشید که راهنمای مفصل پارامترهای دستور Update-Database را مشاهده کنید، تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائید:
get-help update-database -detailed
به عنوان نمونه اگر در حین فراخوانی دستور Update-Database احتمال از دست رفتن اطلاعات باشد، عملیات متوقف میشود. برای وادار کردن پروسه به انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی میتوان از پارامتر Force در اینجا استفاده کرد.
در ادامه برای اینکه دستور Update-Database تنها یک مرحله مشخص را که سابقه آن در برنامه موجود است، هدف قرار دهد، باید از پارامتر TargetMigration به همراه نام کلاس مرتبط استفاده کرد:
Update-Database -TargetMigration:"AddSomeProp2ToProject" -Verbose
اگر دقت کرده باشید در اینجا AddSomeProp2ToProject بجای AddSomeProp3ToProject بکارگرفته شده است. اگر یک مرحله قبل را هدف قرار دهیم، متد Down را اجرا خواهد کرد:
Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Reverting migrations: [201205061845485_AddSomeProp3ToProject].
Reverting explicit migration: 201205061845485_AddSomeProp3ToProject.
DECLARE @var0 nvarchar(128)
SELECT @var0 = name
FROM sys.default_constraints
WHERE parent_object_id = object_id(N'Projects')
AND col_name(parent_object_id, parent_column_id) = 'SomeProp3';
IF @var0 IS NOT NULL
EXECUTE('ALTER TABLE [Projects] DROP CONSTRAINT ' + @var0)
ALTER TABLE [Projects] DROP COLUMN [SomeProp3]
[Deleting migration history record]
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا عملیات حذف ستون SomeProp3 انجام شده است. البته این خاصیت به صورت خودکار از کدهای برنامه (کلاس Project در این مثال) حذف نمیشود و فرض بر این است که پیشتر اینکار را انجام دادهاید.
سفارشی سازی کلاسهای مهاجرت
تمام کلاسهای خودکار مهاجرت تولید شده توسط پاورشل، از کلاس DbMigration ارث بری میکنند. در این کلاس امکانات قابل توجهی مانند AddColumn، AddForeignKey، AddPrimaryKey، AlterColumn، CreateIndex و امثال آن وجود دارند که در تمام کلاسهای مشتق شده از آن، قابل استفاده هستند. حتی متد Sql نیز در آن پیش بینی شده است که در صورت نیاز به اجرای دستوارت خام SQL، میتوان از آن استفاده کرد.
برای مثال فرض کنید مجددا همان خاصیت public string SomeProp3 را به کلاس Project اضافه کردهایم. اما اینبار نیاز است حین تشکیل این فیلد در بانک اطلاعاتی، یک مقدار پیش فرض نیز برای آن درنظر گرفته شود که در صورت نال بودن مقدار خاصیت آن در برنامه، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی گردد:
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;
public partial class AddSomeProp3ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp3", c => c.String(defaultValue: "some data"));
Sql("Update Projects set SomeProp3=N'some data'");
}
public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp3");
}
}
}
متد String در اینجا چنین امضایی دارد:
public ColumnModel String(bool? nullable = null, int? maxLength = null, bool? fixedLength = null,
bool? isMaxLength = null, bool? unicode = null, string defaultValue = null, string defaultValueSql = null,
string name = null, string storeType = null)
که برای نمونه در اینجا پارامتر defaultValue آنرا در کلاس AddSomeProp3ToProject مقدار دهی کردهایم.
برای اعمال این تغییرات تنها کافی است دستور Update-Database -Verbose اجرا گردد. اینبار خروجی SQL اجرا شده آن به نحو زیر است که شامل مقدار پیش فرض نیز شده است:
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp3] [nvarchar](max) DEFAULT 'some data'
تعیین مقدار پیش فرض، زمانیکه یک فیلد not null تعریف شدهاست نیز میتواند مفید باشد. همچنین در اینجا امکان اجرای دستورات مستقیم SQL نیز وجود دارد که نمونهای از آنرا در متد Up فوق مشاهده میکنید.
افزودن رکوردهای پیش فرض در حین به روز رسانی بانک اطلاعاتی
در قسمتهای قبل با متد Seed که به همراه آغاز کنندههای بانک اطلاعاتی EF ارائه شدهاند، جهت افزودن رکوردهای اولیه و پیش فرض به بانک اطلاعاتی آشنا شدید. در اینجا نیز با تحریف متد Seed در کلاس Configuration، چنین امری میسر است:
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity.Migrations;
internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = false;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}
protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
context.Users.AddOrUpdate(
a => a.Name,
new Models.User { Name = "Vahid", AddDate = DateTime.Now },
new Models.User { Name = "Test", AddDate = DateTime.Now });
}
}
}
متد AddOrUpdate در EF 4.3 اضافه شده است. این متد ابتدا بررسی میکند که آیا رکورد مورد نظر در بانک اطلاعاتی وجود دارد یا خیر. اگر خیر، آنرا اضافه خواهد کرد در غیراینصورت، نمونه موجود را به روز رسانی میکند. اولین پارامتر آن، identifierExpression نام دارد. توسط آن مشخص میشود که بر اساس چه خاصیتی باید در مورد update یا add تصمیمگیری شود. دراینجا اگر نیاز به ذکر بیش از یک خاصیت وجود داشت، از anonymously type object میتوان کمک گرفت new { p.Name, p.LastName } .
تولید اسکریپت به روز رسانی بانک اطلاعاتی
بهترین کار و امنترین روش حین انجام این نوع به روز رسانیها، تهیه اسکریپت SQL فرامینی است که باید بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شوند. سپس میتوان این دستورات و اسکریپت نهایی را دستی هم اجرا کرد (که روش متداولتری است در محیط کاری).
برای اینکار تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائیم:
Update-Database -Verbose -Script
پس از اجرای این دستور، یک فایل اسکریپت با پسوند sql تولید شده و بلافاصله در ویژوال استودیو جهت مرور نیز گشوده خواهد شد. برای نمونه محتوای آن برای افزودن خاصیت جدید SomeProp5 به صورت زیر است:
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp5] [nvarchar](max)
INSERT INTO [__MigrationHistory] ([MigrationId], [CreatedOn], [Model], [ProductVersion]) VALUES
('201205060852004_AutomaticMigration', '2012-05-06T08:52:00.937Z', 0x1F8B0800000............ '4.3.1')
همانطور که ملاحظه میکنید، در یک مرحله، جدول پروژهها را به روز خواهد کرد و در مرحله بعد، سابقه آنرا در جدول __MigrationHistory ثبت میکند.
یک نکته:
اگر دستور فوق را بر روی برنامهای که با بانک اطلاعاتی هماهنگ است اجرا کنیم، خروجی را مشاهده نخواهیم کرد. برای این منظور میتوان مرحله خاصی را توسط پارامتر SourceMigration هدف گیری کرد:
Update-Database -Verbose -Script -SourceMigration:"stepName"
استفاده از DB Migrations در عمل
البته این یک روش پیشنهادی و امن است:
الف) در ابتدای اجرا برنامه، پارامتر ورودی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer را به نال تنظیم کنید تا برنامه تغییری را بر روی بانک اطلاعاتی اعمال نکند.
ب) توسط دستور enable-migrations، فایلهای اولیه DB Migration را ایجاد کنید. پیش فرضهای آن را نیز تغییر ندهید.
ج) هر بار که کلاسهای مدل برنامه تغییر کردند و پس از آن نیاز به به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی وجود داشت دو دستور زیر را اجرا کنید:
Add-Migration AddSomePropToProject
Update-Database -Verbose -Script
به این ترتیب سابقه تغییرات در برنامه نگهداری شده و همچنین بدون اجرای دستورات بر روی بانک اطلاعاتی، اسکریپت نهایی اعمال تغییرات تولید میگردد.
د) اسکریپت تولید شده را بررسی کرده و پس از تائید و افزودن به سورس کنترل، به صورت دستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کنید (مثلا توسط management studio).
نحوهی رندر لیستی از اشیاء در کامپوننتهای React
فرض کنید میخواهیم لیستی از تگها را رندر کنیم. برای این منظور ابتدا دادههای مرتبط را به خاصیت state کامپوننت، اضافه میکنیم:
class Counter extends Component { state = { count: 0, tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"] };
در مطلب «React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2» در مورد متد Array.map بحث شد. در اینجا میتوان توسط متد map، هر المان آرایهی تگها را به یک المان React تبدیل و سپس رندر کرد:
class Counter extends Component { state = { count: 0, tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"] }; render() { return ( <div> <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span> <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button> <ul> {this.state.tags.map(tag => ( <li>{tag}</li> ))} </ul> </div> ); }
هرچند اکنون لیستی از تگها در مرورگر رندر شدهاند، اما در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، یک اخطار نیز درج شدهاست. علت اینجا است که React نیاز دارد تا بتواند هر آیتم رندر شده را به صورت منحصربفردی شناسایی کند. هدف این است که بتواند در صورت تغییر state هر المان در DOM مجازی خودش، خیلی سریع تشخیص دهد که چه چیزی تغییر کرده و فقط کدام قسمت خاص را باید در DOM اصلی، درج و به روز رسانی کند. برای رفع این مشکل، ویژگی key را به هر المان li در کدهای فوق اضافه میکنیم:
<li key={tag}>{tag}</li>
رندر شرطی عناصر در کامپوننتهای React
در اینجا میخواهیم اگر تگی وجود نداشت، پیام متناسبی ارائه شود؛ در غیراینصورت لیست تگها همانند قبل نمایش داده شود (رندر شرطی یا conditional rendering). برای انجام اینکار در React، برخلاف Angular، دارای دایرکتیوهای ساختاری if/else نیستیم؛ چون همانطور که عنوان شد، JSX یک templating engine نیست. به همین جهت برای رندر شرطی المانها در React، باید از همان جاوا اسکریپت خالص کمک بگیریم:
renderTags() { if (this.state.tags.length === 0) { return <p>There are no tags!</p>; } return ( <ul> {this.state.tags.map(tag => ( <li key={tag}>{tag}</li> ))} </ul> ); }
render() { return ( <div> <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span> <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button> {this.renderTags()} </div> ); }
state = { count: 0, tags: [] };
روش دوم حل این نوع مسالهها، استفاده از روش زیر است؛ در این حالت خاص، فقط یک if را داریم، بدون وجود قسمت else:
{this.state.tags.length === 0 && "Please create a new tag!"}
اما این روش چگونه کار میکند؟! در اینجا && را به دو مقدار مشخص اعمال کردهایم. یکی حاصل یک مقایسه است و دیگری یک مقدار رشتهای مشخص. در جاوا اسکریپت برخلاف سایر زبانهای برنامه نویسی، میتوان && را بین دو مقدار غیر Boolean نیز اعمال کرد. در جاوا اسکریپت، یک رشتهی خالی به false تعبیر میشود و اگر تنها دارای یک حرف باشد، true درنظر گرفته میشود. برای نمونه در ترکیب 'true && 'Hi، هر دو قسمت به true تفسیر میشوند. در این حالت موتور جاوا اسکریپت، دومین عبارت (آخرین عبارت && شده) را بازگشت میدهد. همچنین در جاوا اسکریپت عدد صفر به false تفسیر میشود. بنابراین ترکیب true && 'Hi' && 1 مقدار 1 را بازگشت میدهد؛ چون عدد 1 هم از دیدگاه جاوا اسکریپت به true تفسیر خواهد شد.
مدیریت رخدادها در React
همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده میکنید، رخدادهای استاندارد DOM، دارای خواص معادل React ای نیز هستند. برای مثال زمانیکه مینویسیم onClick، دقیقا متناظر است با یک خاصیت المان React در عبارات JSX. بنابراین این نامها حساس به کوچکی و بزرگی حروف نیز هستند.
روش تعریف متدهای رخدادگردان در اینجا، با ذکر فعل handle شروع میشود:
handleIncrement() { console.log("Increment clicked!"); }
<button onClick={this.handleIncrement} className="btn btn-secondary btn-sm" > Increment </button>
اکنون اگر این فایل را ذخیره کرده و خروجی را در مرورگر بررسی کنیم، با هربار کلیک بر روی دکمهی Increment، یک console.log صورت میگیرد.
در ادامه میخواهیم در این رخدادگردان، مقدار this.state.count را افزایش دهیم. برای این منظور ابتدا مقدار this.state.count را به نحو زیر لاگ میکنیم:
handleIncrement() { console.log("Increment clicked!", this.state.count); }
bind مجدد شیء this در رخدادگردانهای React
در مورد this و bind مجدد آن در مطلب «React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1» مفصل بحث کردیم و در اینجا میخواهیم از نتایج آن استفاده کنیم.
همانطور که مشاهده کردید، در متد رویدادگران handleIncrement، به شیء this دسترسی نداریم. چرا؟ چون this در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبانهای برنامه نویسی، متفاوت رفتار میکند. بسته به اینکه یک متد یا تابع، چگونه فراخوانی میشود، this میتواند اشیاء متفاوتی را بازگشت دهد. اگر تابعی به عنوان یک متد و جزئی از یک شیء فراخوانی شود، this در این حالت همواره ارجاعی را به آن شیء باز میگرداند. اما اگر آن تابع به صورت متکی به خود فراخوانی شد، به صورت پیشفرض ارجاعی را به شیء سراسری window مرورگر، بازگشت میدهد و اگر strict mode فعال باشد، تنها undefined را بازگشت میدهد. به همین جهت است که در اینجا خطای undefined بودن this را دریافت میکنیم.
یک روش حل این مشکل که پیشتر نیز در مورد آن توضیح دادیم، استفاده از متد bind است:
constructor() { super(); console.log("constructor", this); this.handleIncrement = this.handleIncrement.bind(this); }
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمهی Increment، بجای this.state.count لاگ شده، مقدار آن که صفر است، در کنسول توسعه دهندههای مرورگر ظاهر میشود.
این یک روش است که کار میکند؛ اما کمی طولانی است و به ازای هر روال رویدادگردانی باید دقیقا به همین نحو تکرار شود. روش دیگر، تبدیل متد handleIncrement به یک arrow function است و همانطور که در قسمت دوم این سری نیز بررسی کردیم، arrow functionها، this شیء جاری را بازنویسی نمیکنند؛ بلکه آنرا به ارث میبرند. بنابراین ابتدا کدهای سازندهی فوق را حذف میکنیم (چون دیگر نیازی به آنها نیست) و سپس متد handleIncrement سابق را به صورت زیر، تبدیل به یک arrow function میکنیم:
handleIncrement = () => { console.log("Increment clicked!", this.state.count); }
به روز رسانی state در کامپوننتهای React
اکنون که در روال رویدادگردان handleIncrement به شیء this و سپس مقدار this.state.count آن دسترسی پیدا کردهایم، میخواهیم با هربار کلیک بر روی این دکمه، یک واحد مقدار آنرا افزایش داده و در UI نمایش دهیم.
در React، خواص شیء state را جهت نمایش آنها در UI، مستقیما تغییر نمیدهیم. به عبارت دیگر نوشتن یک چنین کدی در React برای به روز رسانی UI، مرسوم نیست:
handleIncrement = () => { this.state.count++; };
در کدهای فوق هرچند با کلیک بر روی دکمهی Increment، مقدار count افزایش یافتهاست، اما React از وقوع این تغییرات مطلع نیست. به همین جهت است که هیچ تغییری را در UI برنامه مشاهده نمیکنید.
با اجرای قطعه کد فوق، یک چنین اخطاری نیز در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر میشود:
Line 33:5: Do not mutate state directly. Use setState() react/no-direct-mutation-state
برای رفع این مشکل باید از یکی از متدهای به ارث برده شدهی از کلاس پایهی Component، به نام setState استفاده کرد. به این ترتیب به React اعلام میکنیم که state تغییر کردهاست (فعالسازی Change Detection، فقط در صورت نیاز). سپس React شروع به محاسبهی تغییرات کرده و در نتیجه قسمتهای متناظری از UI را برای هماهنگ سازی DOM مجازی خودش با DOM اصلی، به روز رسانی میکند.
زمانیکه از متد setState استفاده میکنیم، شیءای را باید به صورت یک پارامتر به آن ارسال کنیم. در این حالت مقادیر آن یا به خاصیت state جاری اضافه میشوند و یا در صورت از پیش موجود بودن، همان خواص را بازنویسی میکنند:
handleIncrement = () => { this.setState({ count: this.state.count + 1 }); };
در این مرحله، فایل جاری را ذخیره کرده و پس از بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، بر روی دکمهی Increment کلیک کنید. اینبار ... کار میکند! چون React از تغییرات مطلع شدهاست:
وقتی state تغییر میکند، چه اتفاقاتی رخ میدهند؟
با فراخوانی متد this.setState، به React اعلام میکنیم که state یک کامپوننت قرار است تغییر کند. سپس React فراخوانی مجدد متد Render را در صف اجرایی خودش قرار میدهد تا در زمانی در آینده، اجرا شود؛ این فراخوانی async است. کار متد render، بازگشت یک المان جدید React است. در اینجا DOM مجازی React از چند المان، به صورت یک div و دو فرزند دکمه و span تشکیل شدهاست. در این حالت یک DOM مجازی قدیمی نیز از قبل (پیش از اجرای مجدد متد render) وجود دارد. در این لحظه، React این دو DOM مجازی را کنار هم قرار میدهد و محاسبه میکند که در اینجا دقیقا کدام المانها نسبت به قبل تغییر کردهاند. برای نمونه در اینجا تشخیص میدهد که span است که تغییر کرده، چون مقدار count، توسط آن نمایش داده میشود. در این حالت از کل DOM اصلی، تنها همان span تغییر کرده را به روز رسانی میکند و نه کل DOM را (و نه اعمال مجدد کل المانهای حاصل از متد render را).
این مورد را میتوان به نحو زیر آزمایش و مشاهده کرد:
در مرورگر بر روی المان span که شمارهها را نمایش میدهد، کلیک راست کرده و گزینهی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمهی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز میشود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظهای نمایش میدهد:
ارسال پارامترها به متدهای رویدادگردان
تا اینجا متد handleIncrement، بدون پارامتر تعریف شدهاست. فرض کنید در یک برنامهی واقعی قرار است با کلیک بر روی این دکمه، id یک محصول را نیز به handleIncrement، منتقل و ارسال کنیم. اما در onClick={this.handleIncrement} تعریف شده، یک ارجاع را به متد handleIncrement داریم. بنابراین برای حل این مساله نمیتوان از روشی مانند onClick={this.handleIncrement(1)} استفاده کرد که در آن عدد فرضی 1 به صورت آرگومان متد handleIncrement ذکر شدهاست.
یک روش حل این مساله، تعریف متد دومی است که متد handleIncrement پارامتر دار را فراخوانی میکند:
doHandleIncrement = () => { this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" }); };
handleIncrement = product => { console.log(product); this.setState({ count: this.state.count + 1 }); };
هرچند این روش کار میکند، اما بیش از اندازه طولانی شدهاست. راه حل بهتر، استفاده از یک inline function است:
onClick={() => this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" })}
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: sample-04-part02.zip