مطالب
کنترلرهای تو در تو در angularJs و نحوه ارث بری متدها و property ها در آن - بخش دوم
در بخش قبلی به چگونگی ساخت کنترلرهای تو در تو در AngularJs پرداختیم. همچنین بررسی نمودیم که propertyهای تعریف شده در کنترلر ما چگونه قابل استفاده توسط کنترلر فرزند میباشند.
حال روشی دیگر را برای ارث بری تابع‌ها و propertyها، در کنترلر‌های تو در تو معرفی می‌نماییم. لازم به ذکر است که سورس پروژه را می‌توانید از لینک زیر دریافت نمایید:
 کد جاوااسکریپت زیر سه کنترلر تو در تو را پیاده سازی می‌کند:
var firstControllerObj = function ($scope) {
    // Initialize the model object
    $scope.firstModelObj = {
        firstName: "John"
    };
};

var secondControllerObj = function ($scope) {
    // Initialize the model object
    $scope.secondModelObj = {
        lastName: "Doe"
    };

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstModelObj.firstName + " " +
          $scope.secondModelObj.lastName;
    };
};

var thirdControllerObj = function ($scope) {
    // Initialize the model object
    $scope.thirdModelObj = {
        middleName: "Al",
        lastName: "Smith"
    };

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstModelObj.firstName + " " +
          $scope.thirdModelObj.middleName + " " +
          $scope.thirdModelObj.lastName;
    };
};
کد html زیر هم از کنترلر‌های تعریف شده‌ی در بالا، به صورت زیر استفاده کرده است. نگاهی کوتاه و مختصر به این فایل و سپس به شرح فرآیند ارث بری property‌ها می‌پردازیم:
    <div ng-controller="firstControllerObj">
        <h3>First controller</h3>
        <strong>First name:</strong> {{firstModelObj.firstName}}<br />
        <br />
        <label>Set the first name: <input type="text" ng-model="firstModelObj.firstName" /></label><br />
        <br />
        
        
        <div ng-controller="secondControllerObj">
            <h3>Second controller (inside First)</h3>
            <strong>First name (from First):</strong> {{firstModelObj.firstName}}<br />
            <strong>Last name (from Second):</strong> {{secondModelObj.lastName}}<br />
            <strong>Full name:</strong> {{getFullName()}}<br />
            <br />
            <label>Set the first name: <input type="text" ng-model="firstModelObj.firstName" /></label><br />
            <label>Set the last name: <input type="text" ng-model="secondModelObj.lastName" /></label><br />
            <br />
            

            <div ng-controller="thirdControllerObj">
                <h3>Third controller (inside Second and First)</h3>
                <strong>First name (from First):</strong> {{firstModelObj.firstName}}<br />
                <strong>Middle name (from Third):</strong> {{thirdModelObj.middleName}}<br />
                <strong>Last name (from Second):</strong> {{secondModelObj.lastName}}<br />
                <strong>Last name (from Third):</strong> {{thirdModelObj.lastName}}<br />
                <strong>Full name (redefined in Third):</strong> {{getFullName()}}<br />
                <br />
                <label>Set the first name: <input type="text" ng-model="firstModelObj.firstName" /></label><br />
                <label>Set the middle name: <input type="text" ng-model="thirdModelObj.middleName" /></label><br />
                <label>Set the last name: <input type="text" ng-model="thirdModelObj.lastName" /></label>
            </div>
        </div>
    </div>
اگر نگاهی به کنترلرهای فوق بیاندازیم می‌بینیم که در firstControllerObj تنها یک شیء درون scope قرار داده شده که firstModelObj نامیده شده است و این شی تنها دارای یک property با نام firstName است. در کنترلر دوم نیز یک شیء جدید با نام secondModelObj ساخته شده است؛ با این تفاوت که property آن lastName نام دارد. حال به بدنه‌ی فایل html دو کنترلر توجه کنیم. می‌بینیم که در کنترلر دوم مستقیما پراپرتی firstName از شیء درون کلاس اول فراخوانی شده است. با اجرای پروژه‌ی نمونه خواهیم دید که با تغییر input شامل firstName در کنترلر دوم، این مدل در کنترلر اول نیز تغییر خواهد کرد.
بنابراین ما می‌توانیم در کنترلر فرزند به objectهای درون کنترلر والد دسترسی داشته باشیم و مقادیر آنرا تغییر دهیم. باید توجه داشت که این نوع تعریف مدل با آنچه که در بخش اول گفته شد، تفاوتی اساسی دارد. در بخش قبل با تغییر مدل توسط کنترلر فرزند، آن مدل در کنترلر والد تغییری نمی‌کرد؛ اما در روشی که در این مقاله شرح داده شد مشاهده نمودیم که با تغییر مدل در کنترلر فرزند مقدار مدل در کنترلر والد نیز تغییر می‌کند. 
مطالب
کنترلرهای تو در تو در angularJs و نحوه ارث بری متدها و property ها در آن - بخش اول
در این مقاله قصد داریم تا به بررسی و پیاده سازی کنترلر‌های تو در تو در AngularJs بپردازیم. به این صورت که میتوانیم در یک صفحه یک کنترلر اصلی را در نظر بگیریم و کنترلر‌های دیگر را در این کنترلر قرار دهیم. نحوه‌ی ارث بری متغیرها، انقیاد داده‌ها و مقادیر تعریف شده در $scope، از جمله مواردی است که به آن خواهیم پرداخت. تمامی مواردی که ذکر خواهد شد در قالب یک پروژه قرار داده شده است.
حال به بررسی جزئی کنترلر‌های تودرتو یا همان Nested Controllers می‌پردازیم. در این پروژه قصد داریم تا با تعریف سه متغییر firstName و lastName و middleName نحوه ارث بری پارامترها را در این کنترلر‌های تو در تو بررسی نماییم. ساختار یک صفحه با کنترلر‌های تو در تو به صورت زیر میباشد. همانطور که مشاهده میکنید کنترلر دوم و سوم به صورت nested درون کنترلر اول تعریف شده اند.
<body ng-app ="app">
      <div ng-controller="firstControllerScope">
            <div ng-controller="secondControllerScope">
                   <div ng-controller="thirdControllerScope">
                   </div>
             </div>
    </div>
</body>
در کدهای پیاده سازی شده این کنترلر به صورت زیر میباشد. همانطور که مشاهده میکنید در کنترلر اول تنها پارامتر firstName و در کنترلر دوم و سوم نیز به ترتیب lastName و middleName اضافه شده اند. همچنین دو تابع utility به نام getFullName در کنترلر دوم و سوم تعریف شده است.
var firstControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.firstName = "John";
};

var secondControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.lastName = "Doe";

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstName + " " + $scope.lastName;
    };
};

var thirdControllerScope = function ($scope) {
    // Initialize the model variables
    $scope.middleName = "Al";
    $scope.lastName = "Smith";

    // Define utility functions
    $scope.getFullName = function () {
        return $scope.firstName + " " + $scope.middleName + " " + $scope.lastName;
    };
};
فایل html حاوی این کنترلر‌ها در زیر نمایش داده شده است. همانطور که مشاهده میکنید تمامی کنترلر دوم یعنی secondControllerScope و کنترلر سوم درون firstControllerScope تعریف شده اند. همچنین دو تابع utility با نام‌های getFullName نیز در زیر مقدار fullName را باز میگردانند. 
    <div ng-controller="firstControllerScope">
        <h3>First controller</h3>
        <strong>First name:</strong> {{firstName}}<br />
        <br />
        <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
        <br />
        

        <div ng-controller="secondControllerScope">
            <h3>Second controller (inside First)</h3>
            <strong>First name (from First):</strong> {{firstName}}<br />
            <strong>Last name (new variable):</strong> {{lastName}}<br />
            <strong>Full name:</strong> {{getFullName()}}<br />
            <br />
            <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
            <label>last name: <input type="text" ng-model="lastName" /></label><br />
            <br />
            

            <div ng-controller="thirdControllerScope">
                <h3>Third controller (inside Second and First)</h3>
                <strong>First name (from First):</strong> {{firstName}}<br />
                <strong>Middle name (new variable):</strong> {{middleName}}<br />
                <strong>Last name (from Second):</strong> {{$parent.lastName}}<br />
                <strong>Last name (redefined in Third):</strong> {{lastName}}<br />
                <strong>Full name (redefined in Third):</strong> {{getFullName()}}<br />
                <br />
                <label>first name: <input type="text" ng-model="firstName" /></label><br />
                <label>middle name: <input type="text" ng-model="middleName" /></label><br />
                <label>last name: <input type="text" ng-model="lastName" /></label>
            </div>
        </div>
    </div>
با توجه به مقادیر تعریف شده درون هر یک از کنترلر‌ها و با اجرای پروژه نمونه مشاهده میکنیم که اگر یک پارامتر مدل (مانند middleName) را درون کنترلر فرزند به وسیله input field‌ها تغییر دهیم، این تغییر به والد منتقل نمیشود. یعنی اگر به عنوان مثال ما lastName را در کنترلر سوم تغییر دهیم دیگر lastName که در کنترلر سوم است تغییر نخواهد کرد. حال اگر همان lastName در کنترلر دوم که در یک فیلد input قرار داده شده تغییر کند، مشاهده میکنیم که در کنترلر سوم نیز مقدار lastName تغییر خواهد کرد.
در بخش بعدی نوع دیگری از ارث بری پارامتر‌ها و تابع‌ها در کنترلر‌های AngularJs را شرح خواهیم داد.
مطالب
مطلع شدن از خطاهای مدیریت نشده یک برنامه ASP.Net

راه‌های زیادی برای لاگ کردن خطاهای حاصل در یک برنامه ASP.Net وجود دارند. از روش‌های exception handling معمول تا افزودن یک فایل global.asax به برنامه و دریافت و لاگ کردن خطاهای مدیریت نشده توسط روال رخ‌ داد گردان Application_Error آن.
بررسی این خطاها فوق العاده مهم است ، حداقل به دو دلیل : الف) قبل از این‌ که کاربران به شما بگویند برنامه مشکل پیدا کرده، از طریق ایمیل دریافتی مطلع خواهید شد. (فرض کنید علاوه بر ثبت وقایع ، آنها را ایمیل هم می‌زنید) این مورد در جهت بالا بردن کیفیت کار تمام شده واقعا مؤثر است. ب) رفتارهای مخرب را هم بهتر می‌توانید تحت نظر داشته باشید.

تمام این موارد مستلزم کد نویسی است. دریافت خطا در روال Application_Error و سپس کد نویسی برای ارسال ایمیل. از ASP.Net 2.0 به بعد این کار را بدون کد نویسی و با استفاده از امکانات ASP.NET health monitoring نیز می‌توان به سادگی و دقت هرچه تمامتر انجام داد.

کار زیادی را قرار نیست انجام دهید! فایل وب کانفیگ سایت را باز کنید و چند سطر زیر را به آن اضافه کنید (قسمت healthMonitoring و همچنین قسمت mailSettings ):
<?xml version="1.0"?>
<configuration>
<appSettings/>
<connectionStrings/>
<system.web>
<compilation debug="true">
</compilation>
<authentication mode="Windows"/>

<healthMonitoring enabled="true">
<providers>
<add name="EmailProvider"
type="System.Web.Management.SimpleMailWebEventProvider"
from="you@domain.com"
to="you@domain.com"
subjectPrefix="Error: "
buffer="true"
bufferMode="Notification"/>
</providers>
<rules>
<add
provider="EmailProvider"
name="All App Events"
eventName="All Errors"/>
</rules>
</healthMonitoring>

</system.web>

<system.net>
<mailSettings>
<smtp deliveryMethod="SpecifiedPickupDirectory">
<specifiedPickupDirectory pickupDirectoryLocation="C:\emails"/>
</smtp>
</mailSettings>
</system.net>

</configuration>

در این مثال قسمت mailSettings طوری تنظیم شده که ایمیل ارسالی در مسیر c:\emails جهت مرور نحوه عملکرد این سیستم، ذخیره شود.



در حالت اجرا بر روی یک سرور ، این قسمت را می‌توان به صورت زیر تنظیم نمود و آدرس smtp server را توسط آن مشخص کرد تا به صورت خودکار مورد استفاده قرار گیرد:
<mailSettings>
<smtp from="you@domain.com">
<network host="smtp.domain.com" />
</smtp>
</mailSettings>

سیستم ارسال ایمیل آن نیز هوشمند است و میل باکس شما را به یکباره پر نخواهد کرد. اگر در طی یک دقیقه (مقدار پیش فرض) خطاهای حاصل شده مانند هم باشند، تنها یک ایمیل حاوی تمامی آنها را ارسال می‌کند.

شایان ذکر است از ASP.Net 2.0 به بعد امکان ثبت وقایع در event log ویندوز محدود شده است و اگر نیاز به انجام این کار باشد باید دسترسی بیشتری را به یوزر asp.net اعطاء کرد. اما با استفاده از روش فوق، جزئیات خطای حاصل به صورت خودکار به event log ویندوز نیز اضافه می‌شود.



اگر علاقمند باشید که خطاهای حاصل را در یک دیتابیس نیز لاگ کنید، به این مقاله می‌توان رجوع کرد.

مطالب
اجبار به استفاده‌ی از HTTPS در حین توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core 2.1
پس از نصب SDK جدید NET Core 2.1. و ایجاد یک برنامه‌ی جدید بر اساس آن توسط دستور«dotnet new mvc» و سپس اجرای آن به کمک دستور «dotnet run»، تصویر جدیدی مشاهده می‌شود:


در نگارش‌های قبلی، پس از اجرای برنامه، صرفا یک سطر زیر نمایش داده می‌شد:
Now listening on: http://localhost:5000
اما اکنون تبدیل شده‌است به دو سطر که اولی HTTPS است و دومی HTTP معمولی:
Now listening on: https://localhost:5001
Now listening on: http://localhost:5000
یعنی برنامه بر روی دو پورت 5000 و یا 5001 قابل دسترسی است. در این حال اگر سعی کنیم برنامه را بر روی پورت 5000 که HTTP معمولی است اجرا کنیم، بلافاصله به خطای امن نبودن دسترسی به سایت و اجرای خودکار برنامه بر روی پورت 5001 خواهیم رسید:


علت هدایت خودکار به آدرس HTTPS، به تغییرات فایل آغازین برنامه بر می‌گردد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
    else
    {
        app.UseExceptionHandler("/Home/Error");
        app.UseHsts();
    }

    app.UseHttpsRedirection();
در اینجا علاوه بر UseHsts ، تنظیم UseHttpsRedirection نیز به صورت پیش‌فرض قرار داده شده‌اند که سبب ارتقاء و همچنین هدایت خودکار به آدرس HTTPS برنامه می‌شوند. توضیحات بیشتری در مورد Hsts: «فعال‌سازی HSTS در ASP.NET Core» که با میان افزار جدید و توکار Hsts جایگزین می‌شود.
اگر خواستید این شماره‌ی پورت را تغییر دهید، می‌توانید به صورت زیر عمل کنید:
 services.AddHttpsRedirection(options => options.HttpsPort = 5002);
میان افزار جدید UseHsts به مرورگرها فرمان می‌دهد که این سایت را در حالت HTTPS مرور کنند. البته همانطور که مشاهده می‌کنید این مورد فقط برای حالت ارائه‌ی نهایی تنظیم شده‌است و نه حالت استفاده‌ی از برنامه در حالت localhost. جزئیات این میان‌افزار را به صورت زیر نیز می‌توان تنظیم کرد و یا تغییر داد:
services.AddHsts(options =>
{
    options.MaxAge = TimeSpan.FromDays(100);
    options.IncludeSubDomains = true;
    options.Preload = true;
});


اما چرا برنامه در حالت HTTPS قابل مشاهده نیست؟

پس از نصب SDK نگارش جدید NET Core.، یک مجوز SSL توسعه نیز به سیستم عامل اضافه می‌شود:
ASP.NET Core
------------
Successfully installed the ASP.NET Core HTTPS Development Certificate.

برای مشاهده‌ی این مجوز، دستور certmgr.msc را در قسمت run ویندوز وارد کرده و enter کنید:


این مجوز پیش فرض در قسمت «Personal/Certificates» با نام «ASP.NET Core HTTPS development certificate» قابل مشاهده‌است که در حقیقت یک Self Signed Certificate است و به صورت پیش فرض توسط سیستم معتبر و قابل اطمینان شناخته نمی‌شود.
برای اعلام قابل اطمینان بودن این مجوز به سیستم، در همین کنسول مدیریت مجوزها، بر روی این مجوز کلیک راست کرده و آن‌را کپی کنید. سپس آن‌را در مسیر «Trusted Root Certification Authorities/Certificates» قرار دهید (paste کنید).


در این حالت صفحه دیالوگ فوق ظاهر می‌شود. آن‌را تائید کنید تا این مجوز توسعه، به قسمت مجوزهای امن و معتبر سیستم اضافه شود.

روش دوم انجام اینکار، استفاده از دستور زیر است:
dotnet install tool dotnet-dev-certs -g --version 2.1.0-preview1-final
dotnet dev-certs https --trust
دستور اول برنامه‌ی dotnet-dev-certs را نصب می‌کند و دستور دوم آن‌را اجرا کرده و توسط پرچم trust، همان کار کپی و paste ذکر شده‌ی در قسمت قبلی را به صورت خودکار انجام خواهد داد. هرچند صفحه‌ی تائید این نقل و انتقال در اینجا نیز ظاهر می‌شود.


پس از اینکار اگر مرورگر را ریفرش کنید، باز هم همان خطای قبلی نمایش داده می‌شود. برای رفع این مشکل باید یکبار مرورگر را کاملا بسته و مجددا اجرا کنید تا مجوز جدید را دریافت کند:



تنظیمات مخصوص IIS Express برای اجرای برنامه‌های ASP.NET Core 2.1

دستور «dotnet run» از IIS برای اجرا استفاده نمی‌کند و مبتنی بر وب سرور Kestrel است. تنظیمات IIS و IIS Express از فایل Properties\launchSettings.json خوانده می‌شوند که اینبار به صورت زیر تغییر کرده‌است:
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": false,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:4929",
      "sslPort": 44313
    }
  },
  "profiles": {
    "IIS Express": {
      "commandName": "IISExpress",
      "launchBrowser": true,
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development",
        "ASPNETCORE_HTTPS_PORT": "44313"
      }
    },
    "TestWebApp": {
      "commandName": "Project",
      "launchBrowser": true,
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development",
        "ASPNETCORE_URLS": "https://localhost:5001;http://localhost:5000"
      }
    }
  }
}
در اینجا تنظیمات مربوط به sslPort و همچنین ASPNETCORE_HTTPS_PORT نیز اضافه شده‌اند که IIS Express از آن‌ها استفاده می‌کند.
نظرات اشتراک‌ها
روش دیگری برای تمیزسازی HTML و مقابله با XSS
سلام آقای نصیری بنده اینجا که توضیحی مشاهده نمیکنم.ممنون میشم برای تمیزکاری کدهای html راهی بهمون معرفی کنید بنده خودم تویه سایتم از getsafehtmlfragment استفاده کردم ولی مشکل اینجاست که تویه نسخه جدید این متد تمام تگ‌ها رو حذف میکنه از جمله تگ‌های html و اینجاست که برای گرفتن امن اطلاعات یک ادیتور با مشکل مواجه میشیم.فکر کنم باید از htmlagilitypack استفاده بشه که نحوه کار کردن باهاش رو بلد نیستم بنده یه سوال دیگه هم دارم ممنون میشم تویه این پست توضیح بدهید برای نمایش امن اطلاعات یک ادیتور باید چیکار کنیم وقتی از htmlencode استفاده میکنم تمام تگ‌ها از جمله تگ‌های html رو نشون میده باید چیکار کنم شما که زحمت کشید یه توضیح کامل بدید که همگی استفاده کنیم ممنون از شما
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
- مطلبی که در اینجا بحث شده، در مورد کوکی‌ها هست و سیستم مبتنی بر کوکی Identity. بحث دیگری تحت عنوان «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» مختص توکن‌ها است. 
- راه حل استانداردی که در این موارد برای JWTها استفاده می‌شود، تولید یک reference token است. مفهوم آن‌را در مطلب « امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت نهم- مدیریت طول عمر توکن‌ها » مطالعه کنید.
- بنابراین به صورت خلاصه می‌توانید بجای کل توکن، فقط یک Guid امن کوتاه را به سمت کاربر ارسال کنید. در این حالت باید اصل توکن طولانی را در بانک اطلاعاتی ذخیره کنید. سپس زمانیکه از کاربر Guid را دریافت می‌کنید (که اینجا reference token نام دارد)، توکن متناظر با آن‌را در بانک اطلاعاتی یافته و سپس مطابق نکته‌ی OnMessageReceived مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT »، این توکن بازیابی شده‌ی از بانک اطلاعاتی را به عنوان context.Token معرفی کنید، تا به صورت خودکار از آن استفاده شود.
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت پانزدهم
در این قسمت قصد داریم تا با زدن کدهای Platform Specific در Xamarin آشنا شویم. صد البته که در Xamarin Forms به کتابخانه‌های NET. ای دسترسی داریم و مواردی چون Entity Framework Core، Auto Mapper، Autofac و ... را می‌توانیم استفاده کنیم و در کنار اینها، مواردی چون Linq, Parallel Linq, Socket و ... نیز در دسترس ما هستند. در رابطه با مواردی چون کار با Clipboard, Geocoding, Gyroscope, Secure Store و ... نیز می‌توان از کتابخانه فوق العاده کاربردی Xamarin Essentials استفاده کرد که با یک کد CSharp می‌توانید روی Android/iOS/Windows جواب بگیرید.
اما فرض کنید که جستجو کرده اید و کد Cross Platform آماده‌ای برای استفاده نیافته‌اید؛ یا پیدا کرده‌اید، ولی صد در صد منطبق با نیازهای شما نیست. حال باید چه کنید؟ ابتدا باید کد مربوطه را بدانید که در Android/iOS/Windows (بسته به نیازتان) چگونه باید نوشت. در مورد Windows، خب تمامی امکانات سیستم عامل ویندوز را در زبان CSharp هم دارید. خبر خوب این است که این مهم نه تنها برای ویندوز که در مورد Android و iOS نیز برقرار است. به علاوه مستندات استفاده از آنها به زبان CSharp نیز موجود است. برای مثال نگاهی بیاندازید به روش Platform Specific استفاده از Bluetooth در Windows و AR Kit 2 در iOS و Job Scheduler در Android
صد البته که کتابخانه فوق العاده BluetoothLE وجود دارد و یک بار نوشتن کد، نه تنها روی Windows/Android/iOS که بر روی macOS و tvOS هم کار می‌کند!

با مثال گرفتن "ورژن برنامه" شروع می‌کنیم. هر چند با استفاده از Xamarin Essentials می شود با یک خط کد، ورژن برنامه را در هر پلتفرمی که باشیم گرفت؛ ولی فرض کنید که نمی‌شود. برای پیاده سازی این قابلیت ابتدا یک Interface را تعریف می‌کنیم و آن را در فولدر Contracts در پروژه XamApp قرار می‌دهیم:
public interface IAppVersionService
{
    string GetAppVersion();
}
سپس در پروژه XamApp.Android، در فولدر Implementations، کلاس زیر را می‌سازیم: (چون این کلاس در پروژه Android است، به 100% امکانات Android دسترسی داریم)
public class AndroidAppVersionService : IAppVersionService
{
    public Android.Content.Context Context { get; set; }

    public string GetAppVersion()
    {
        return Context.PackageManager.GetPackageInfo(Context.PackageName, 0).VersionName;
    }
}
این کد را از روی این جواب در StackOverFlow نوشته‌ام. همانطور که می‌بینید، دو کد، ساختاری شبیه به یکدیگر دارند. فقط تفاوت این است که Context.GetPackageManager در Java، در CSharp به Context.PackageManager تبدیل می‌شود؛ زیرا در Java چیزی به صورت Property و Get,Set وجود ندارد و Context.PackageManager در Java معادل می‌شود با دو متد Context.GetPackageManager و Context.SetPackageManager
تقریبا برای هر کاری در Android نیاز به Context دارید که می‌توانید آن را با Property Injection دریافت کنید.
سپس در فایل MainActivity.cs در کلاس XamAppPlatformInitializer، در متد RegisterTypes داریم:
containerBuilder.RegisterType<AndroidAppVersionService>()
    .As<IAppVersionService>()
    .PropertiesAutowired(PropertyWiringOptions.PreserveSetValues);
برای پیاده سازی همین امکان در iOS داریم:
public class iOSAppVersionService : IAppVersionService
{
    public string GetAppVersion()
    {
        var infoDictionary = NSBundle.MainBundle.InfoDictionary;
        return infoDictionary?["CFBundleShortVersionString"] as NSString;
    }
}
که از روی این جواب به دست آمده است. البته جواب مربوطه علاوه بر ورژن، نام برنامه را نیز به دست می‌آورد که نیاز ما نیست. اگر سایر جواب‌ها را نگاه کنید، می‌بینید که جواب‌های مربوط به Swift برای برنامه نویسان CSharp خوانایی دارند، ولی این در مورد کدهای Objective-C خیلی صادق نیست(!) برای حل این مشکل، کد Objective-C را در این سایت به Swift تبدیل کرده و سپس معادل CSharp آن را بنویسید.
و در نهایت برای UWP از روی این جواب داریم:
public string GetAppVersion()
{
    return $"{Package.Current.Id.Version.Major}.{Package.Current.Id.Version.Minor}"; 
}
که این دو نیز در AppDelegate.cs برای iOS و MainPage.xaml.cs برای UWP رجیستر می‌شوند.
برای استفاده نیز کافی است در هر View Model ای که قصد استفاده از این سرویس را دارید، یک Property از جنس IAppVersionService را تعریف کنید. در صورت Pull کردن آخرین تغییرات پروژه XamApp، می‌توانید نتیجه را در View و View Model با نام PlatformSpecificSamples ببینید.
خبر خوب این است که تمامی کدها به زبان CSharp نوشته می‌شوند و اگر مثلا وسط یک کد Platform Specific برای Android احتیاج به Auto Mapper پیدا کردید، می‌توانید از آن استفاده کنید. همچنین تمامی این کدها در Visual Studio دیباگ می‌شوند که خود نعمتی است.
حال اگر در ادامه کار، به یک کتابخانه 3rd Party که با Java نوشته شده نیاز پیدا کردیم چه؟ برای مثال این کتابخانه اطلاعاتی را در مورد Ringer گوشی، در اختیار ما قرار می‌دهد!
در Xamarin می‌توانید فایل‌های JAR و AAR و Header‌های Objective-C و Swift را در پروژه اضافه کنید و Wrapper به زبان CSharp تحویل بگیرید! علاوه بر مستندات مفصل خود Xamarin در این مورد که برای Android/iOS می توانید آنها را بخوانید. افراد زیادی بر همین اساس امکان استفاده از کتابخانه‌های 3rd Party زیادی را به Xamarin اضافه کرده‌اند. برخی از ابزارها نیز در این زمینه کاربردی هستند؛ برای مثال، برای ساخت C# Wrapper از روی C++,C از ابزار CppSharp می توانید استفاده کنید.
در نظر داشته باشید، اگر بخواهید کدی بزنید که فقط تفاوت رفتار در Android/iOS/Windows را دارد، یا بسته به گوشی، تبلت یا دسکتاپ بودن قرار است رفتارش تفاوت کند، مثلا یک پیام را فقط به دارندگان گوشی‌های اندرویدی نشان دهید، ولی با IUserDialogs که در هر سه پلتفرم کار می‌کند می‌خواهید این کد را بنویسید، احتیاجی به این کارها نیست و به سادگی تعریف یک Property با نام IDeviceService می‌توانید جواب لازم را بگیرید:
async Task ShowSomeAlertToAndroidPhoneUsersOnly()
{
    if (DeviceService.RuntimePlatform == RuntimePlatform.Android && DeviceService.Idiom == TargetIdiom.Phone)
    {
        await UserDialogs.AlertAsync("Some alert to android phone users only!", "Test");
    }
}

در برخی مواقع ما قصد سفارشی سازی کردن کنترل‌های UI را داریم. برای مثال زمانیکه از Entry در Xamarin Forms استفاده می‌کنیم، این به کنترل معادل Native خودش در هر پلتفرم تبدیل می‌شود، که همین باعث می‌شود بگوییم UI در Xamarin Forms به صورت Native است. حال در iOS که ما UITextField را به عنوان معادل Native کنترل Entry داریم، یک ویژگی داریم به نام ClearButtonMode که وقتی به مقدار WhileEditing تنظیم شود، در موقع تایپ کردن در UITextField، آن X پاک کردن متن باقی می‌ماند. این رفتار پیش فرض نیست و اگر ما قصد تغییر آن را داشته باشیم، یکی از متداول‌ترین راه‌ها، نوشتن Custom Renderer است. برای همین در iOS از EntryRenderer ارث بری می‌کنیم و سفارشی سازی مربوطه را انجام می‌دهیم و در نهایت EntryRenderer خودمان را رجیستر می‌کنیم.
public class XamAppEntryRenderer : EntryRenderer
{
    protected override void OnElementChanged(ElementChangedEventArgs<Entry> e)
    {
        base.OnElementChanged(e);

        if (e.NewElement != null) /* e.NewElement is a Xamarin Forms' Entry */
        {
            Control.ClearButtonMode = UITextFieldViewMode.WhileEditing; // Control is UITextField
        }
    }
}
برای Register کردن نیز داریم:
[assembly: ExportRenderer(typeof(Entry), typeof(XamAppEntryRenderer))]
در واقع این کد می‌گوید که از این به بعد، Entry‌ها در iOS، با کلاس جدید Render شوند. برای درک بهتر این مهم، فایل XamAppEntryRenderer.cs را در فولدر Renderer در پروژه XamApp.iOS مشاهده کنید.
نظرات مطالب
منسوخ شدن DllImport در دات نت 7
CsWin32، یک Source generator مخصوص تولید امضاهای DllImport توابع مرتبط با Win32 API از مایکروسافت
برای استفاده از آن، ابتدا بسته‌ی نیوگت آن‌را نصب کنید:
dotnet add package Microsoft.Windows.CsWin32 --prerelease
سپس یک فایل متنی را با نام NativeMethods.txt در ریشه‌ی پروژه ایجاد کنید. هدف از این فایل، ذکر نام توابع و ثوابت مدنظر است؛ برای مثال:
DwmRegisterThumbnail
DwmUpdateThumbnailProperties
DWM_TNP_*
در اینجا می‌توان از * هم برای تعریف چندین مورد مشابه استفاده کرد.
پس از کامپایل برنامه، تعاریف این متدها، جزئی از برنامه خواهد شد.

مطالب
معرفی Async Parallel.ForEach در دات نت 6
عموما زمانیکه می‌خواهیم تمام وظایف مدنظر، به صورت موازی اجرا شوند، آن‌ها را Task.WhenAll می‌کنیم. برای مثال 10 هزار درخواست HTTP را به صورت وظایفی، WhenAll می‌کنیم و ... در این حالت ... سرور ریموت، IP شما را خواهد بست! چون کنترلی بر روی تعداد وظیفه‌ی در حالت اجرای موازی وجود ندارد و یک چنین عملی، شبیه به یک حمله‌ی DDOS عمل می‌کند! برای مدیریت بهتر یک چنین مواردی، در دات نت 6 متدهای Parallel.ForEachAsync ارائه شده‌اند تا دیگر نیازی به استفاده از راه‌حل‌های ثالثی که عموما آنچنان بهینه هم نیستند، نباشد.
public static Task ForEachAsync<TSource>(IEnumerable<TSource> source, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IEnumerable<TSource> source, CancellationToken cancellationToken, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IEnumerable<TSource> source, ParallelOptions parallelOptions, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IAsyncEnumerable<TSource> source, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IAsyncEnumerable<TSource> source, CancellationToken cancellationToken, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
public static Task ForEachAsync<TSource>(IAsyncEnumerable<TSource> source, ParallelOptions parallelOptions, Func<TSource, CancellationToken, ValueTask> body)
این مجموعه متدها از ValueTaskها بجای Taskها استفاده می‌کند تا سربار ایجاد Taskها در حلقه‌ها کاهش یابد. همچنین در اینجا degree of parallelism به صورت پیش‌فرض به تعداد هسته‌های سی‌پی تنظیم شده‌است (Environment.ProcessorCount)؛ چون عموما توسعه دهنده‌ها نمی‌دانند که چه عددی را باید برای آن انتخاب کنند. هر چند امکان تنظیم دستی آن‌ها هم وجود دارد (یکی از مهم‌ترین مشکلات کار با WhenAll).

یک مثال: در اینجا می‌خواهیم به صورت موازی، مشخصات کاربرانی از Github را توسط HttpClient دریافت کنیم. هر بار هم فقط می‌خواهیم سه وظیفه اجرا شوند و نه بیشتر
using System.Net.Http.Headers;
using System.Net.Http.Json;
 
var userHandlers = new []  { "users/VahidN", "users/shanselman", "users/jaredpar", "users/davidfowl" };
 
using HttpClient client = new()
{
    BaseAddress = new Uri("https://api.github.com"),
};
client.DefaultRequestHeaders.UserAgent.Add(new ProductInfoHeaderValue("DotNet", "6"));
 
ParallelOptions parallelOptions = new() { MaxDegreeOfParallelism = 3 };
 
await Parallel.ForEachAsync(userHandlers, parallelOptions, async (uri, token) =>
{
    var user = await client.GetFromJsonAsync<GitHubUser>(uri, token); 
    Console.WriteLine($"Name: {user.Name}\nBio: {user.Bio}\n");
});
 
public class GitHubUser
{
    public string Name { get; set; }
    public string  Bio { get; set; }
}
در این مثال، نمونه‌ای از کارکرد متد جدید Parallel.ForEachAsync را مشاهده می‌کنید که اینبار، MaxDegreeOfParallelism آن قابل تنظیم است. یعنی با تنظیم فوق، هربار فقط سه وظیفه به صورت موازی اجرا خواهند شد. البته تنظیم آن به منهای یک، همان حالت WhenAll را سبب خواهد شد؛ یعنی محدودیتی وجود نخواهد داشت.
متد Parallel.ForEachAsync، آرایه‌ای را که باید بر روی آن کار کند، دریافت می‌کند. سپس تنظیمات اجرای موازی آن‌ها را هم مشخص می‌کنیم. در ادامه آن‌ها را در دسته‌های مشخصی، به صورت موازی بر اساس منطقی که مشخص می‌کنیم، اجرا خواهد کرد.


وضعیت امکان اجرای موازی متدهای async همزمان، تا پیش از دات نت 6

<List<T به همراه متد الحاقی ForEach است که می‌تواند یک <Action<T را بر روی المان‌های این لیست، اجرا کند و ... عموما زمانیکه به وظایف async می‌رسیم، به اشتباه مورد استفاده قرار می‌گیرد:
customers.ForEach(c => SendEmailAsync(c));
مثال فوق، با اجرای حلقه‌ی زیر تفاوتی ندارد:
foreach(var c in customers)
{
    SendEmailAsync(c); // the return task is ignored
}
یعنی یک عملیات async، بدون await فراخوانی شده‌است و تا پایان عملیات مدنظر، صبر نخواهد شد. حداقل مشکل آن این است که اگر در این بین استثنایی رخ دهد، هیچگاه متوجه آن نخواهید شد و حتی می‌تواند کل پروسه‌ی برنامه را خاتمه دهد. شاید عنوان کنید که می‌شود این مشکل را به صورت زیر حل کرد:
customers.ForEach(async c => await SendEmailAsync(c));
اما ... این روش هم تفاوتی با قبل ندارد. از این لحاظ که متد ForEach یک <Action<T را دریافت می‌کند که خروجی آن void است. یعنی در نهایت با راه حل دوم، فقط یک async void ایجاد می‌شود که باز هم قابلیت صبر کردن تا پایان عملیات را ندارد. نکته‌ی مهم اینجا است که اجرای موازی آن‌ها توسط متد Parallel.ForEach نیز دقیقا همین مشکل را دارد.
تنها راه حل پذیرفته‌ی شده‌ی چنین عمل async ای، فراخوانی آن‌ها به صورت متداول زیر و بدون استفاده از متد ForEach است:
foreach(var c in customers)
{
   await SendEmailAsync(c);
}
و یا Task.WhenAll کردن آن‌ها، با علم به این موضوع که MaxDegreeOfParallelism آن قابل کنترل نیست (حداقل به صورت استاندارد و بدون نیاز به کتابخانه‌های جانبی). برای مثال بجای نوشتن:
foreach(var o in orders)
{
    await ProcessOrderAsync(o);
}
می‌توان آن‌را به صورت زیر درآورد:
var tasks = orders.Select(o => ProcessOrderAsync(o)).ToList();
await Task.WhenAll(tasks);
در این حالت عملیات ProcessOrderAsync را تبدیل به لیستی از وظایف مدنظر کرده و به متد Task.WhenAll ارسال می‌کنیم تا به صورت موازی اجرا شوند. اما ... اگر 10 هزار Task وجود داشته باشند، کنترلی بر روی تعداد وظایف در حال اجرای موازی وجود نخواهد داشت و این مورد نه تنها سبب بالا رفتن کارآیی نخواهد شد، بلکه می‌تواند سرور را هم با اخلال پردازشی، به علت کمبود منابع در دسترس مواجه کند.

دات نت 6، هم کنترل MaxDegreeOfParallelism را میسر کرده‌است و هم اینکه اینبار نگارش async واقعی Parallel.ForEachAsync را ارائه داده‌است تا دیگر همانند حالت قبلی Parallel.ForEach، به async void‌ها و مشکلات مرتبط با آن‌ها نرسیم.