مطالب
نحوه راه اندازی مجدد یک دیتابیس اس کیوال سرور پس از پر شدن هارد دیسک

امروز یکی از برنامه‌ها (برنامه ASP.Net) با مشکل زیر مواجه شده بود:

پیغام خطا:
اتصال با سرور اس کیوال قطع شده است. لطفا با مسئول مربوطه هماهنگ نمائید.
SQLErr:4060

این خطا به معنای عدم امکان باز کردن دیتابیس است.

در طی این مدت با موارد زیادی از این دست (مشکلات مختلف عدم امکان برقراری ارتباط با اس کیوال سرور) برخورد داشتم که خلاصه تمام آن‌ها تابع زیر شده است:
public void CheckSQLServerStat(Exception ex)
{
try
{
SqlException ar = (SqlException) ex;
switch (ar.Number)
{
case 2:
case 11:
case 17:
case 40:
case 4060:
case 1326:
case 17142:
case 18456:
HttpContext.Current.Response.Write("<br/>" + "اتصال با سرور اس کیوال قطع شده است. لطفا با مسئول مربوطه هماهنگ نمائید." + "<br/> SQLErr:" + ar.Number + "<br/>");
break;
}
}catch{}
}

هنگام رخ‌دادن یک خطا (در توابعی که با اس کیوال سرور کار می‌کنند)، exception حاصل را به این تابع پاس کرده و خطای حاصل را به صورت مختصر و مفید به کاربر نشان می‌دهم. کاربر متوجه می‌شود که یک مشکل اساسی در سیستم رخ داده است. برنامه نویس هم با جستجو در مورد شماره خطا می‌تواند مشکل یابی کند. تابع Response.Write هم بالاتر از هر المان دیگری در صفحه، این خطا را به شکل واضحی نمایش می‌دهد. (کلا ریخت صفحه را به هم می‌ریزد که از لحاظ روانی لازم است! چون عملا در این حالت سیستم از کار افتاده است)

به management studio اس کیوال سرور که مراجعه کردم، علامت خاصی کنار نام دیتابیس نبود فقط برخلاف سایر دیتابیس‌ها که آیکون + مربوط به باز شدن tree آن وجود دارد، این یک مورد آن‌را نداشت. بر روی نام دیتابیس کلیک راست کردم و انتخاب خواص، خطای زیر نمایش داده شد:
------------------------------
An exception occurred while executing a Transact-SQL statement or batch. (Microsoft.SqlServer.ConnectionInfo)
------------------------------
Database 'dbName' cannot be opened due to inaccessible files or insufficient memory or disk space. See the SQL Server errorlog for details. (Microsoft SQL Server, Error: 945)
------------------------------

بله! دیتابیس قابل باز شدن نبود چون درایو مربوطه پر شده بود. بعد از خالی کردن درایو و باز کردن فضای لازم، باز هم دیتابیس به حالت اجرایی و قابل استفاده برنگشت. یک راه این است که کل سرویس مربوط به اس کیوال سرور را استاپ و استارت کرد. که البته این مورد سبب قطع ارتباط کل مجموعه می‌شود. یا راه دیگر اجرای چند سطر زیر است که دیتابیس را مجددا راه اندازی خواهد کرد (بدون نیاز به ری استارت سرویس)

use master;
alter database dbName set OFFLINE;
alter database dbName set online;

به این صورت دیتابیس مربوطه به حالت عادی بازگشت و قابل استفاده شد.

مطالب
طراحی و پیاده سازی DomainEvents

شرایطی را در نظر بگیرید که نیاز است از تغییرات یک Entity در سیستم آگاه شویم. برای مثلا در زمان ثبت سفارش جدید در فروشگاه، ایمیلی به مدیر فروشگاه ارسال شود، یک Business Rule نیز چک شود و همچنین بنابر نیاز مشتری، تعداد آنها روز به روز ممکن است افزایش یابد و چه بسا در اعمال این Ruleها، موجودیت‌های مختلفی درگیر باشند. در این صورت است که خواسته یا ناخواسته اتصال بین کلاس‌ها خیلی افزایش خواهد یافت. یکی از راه حل‌های رهایی از این پیچیدگی و اتصال بالا، استفاده از Event می‌باشد.

هدف طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای استفاده از DomainEventها می‌باشد. کدهای کامل این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید. 


Domain Event چیست؟

چیزی که در یک Domain خاصی رخ داده است و هدف از آن آگاه کردن سایر بخش‌های آن Domain می‌باشد تا بتوانند واکنش مناسبی را نشان دهند. با بهره گیری از این نوع رویدادها، می‌توان Separation Of Concerns خوبی را بین کلاس‌های موجود در آن Domain اعمال کرد و به طراحی ای با Coupling پایین رسید. این رویداد‌ها عموما داخل پروسه Raise می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد میکنم این مطلب را مطالعه کنید.
کار را با معرفی واسط IDomainEvent آغاز می‌کنیم.
namespace DomainEventsSample.Framework.Eventing.DomainEvents
{
    public interface IDomainEvent : ITransientDependency
    {
    }
}
در کد بالا، واسط ITransientDepedency برای اعمال طول عمر وهله‌های ساخته شده توسط StructureMap در نظر گرفته شده است. برای علامت گذاری DomainEventها، از واسط بالا استفاده خواهیم کرد. 

واسط IDomainEventHandler
namespace DomainEventsSample.Framework.Eventing.DomainEvents
{
    public interface IDomainEventHandler<in T> : ITransientDependency
        where T : IDomainEvent
    {
        bool IsAdvisable { get; }
        void Handle(T domainEvent);
    }
}
از کلاس‌های پیاده ساز واسط بالا، می‌توان برای مدیریت رویداد خاصی استفاده کرد. برای علامت گذاری DomainEventHandlerها نیز از این واسط استفاده میشود. 
خصوصیت IsAdvisable: اگر مقدار آن true باشد، در این صورت در زمان صدور استثنایی در روند اجرای متد Handle آن از این استثناء چشم پوشی شده و مابقی هندلرها فراخوانی خواهند شد.

پیاده سازی Engine مربوط به Raise کردن رویدادها
روند کار به این شکل است:
  1. متد Raise مربوط به Engine برای رویداد خاصی فراخوانی می‌شود.
  2. با استفاده از یک IOC Container، تمام هندلرهای مربوط به رویداد جمع آوری می‌شود.
  3. متد Handle مربوط به تک تک هندلرها، فراخوانی خواهد شد.
namespace DomainEventsSample.Framework.Eventing.DomainEvents
{
    public interface IDomainEventEngine : ISingletonDependency
    {
        void Raise<T>(T domainEvent) where T : IDomainEvent;
    }
}

namespace DomainEventsSample.Framework.Eventing.DomainEvents
{
    public class DomainEventEngine : IDomainEventEngine
    {
        private readonly IContainer _container;

        public DomainEventEngine(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }

        public void Raise<T>(T domainEvent) where T : IDomainEvent
        {
            foreach (var handler in _container.GetAllInstances<IDomainEventHandler<T>>())
                try
                {
                    handler.Handle(domainEvent);
                }
                catch (Exception)
                {
                    if (domainEvent.IsAdvisable && handler.IsAdvisable)
                        throw;
                }
        }
    }
}
طول عمر این Engine به صورت Singleton در نظر گرفته شده است. همانطور که گفته شد، در صورت صدور استثناء، در صورت IsAdvisable بودن خود رویداد، خصوصیت IsAdvisable هندلر آن بررسی خواهد شد.
شاید بهتر باشد یکسری رویداد پیش فرض هم در زیرساخت پروژه خود داشته باشیم. برای مثال رویدادهای مربوط به Entityها که در زیر آنها را مشاهده می‌کنید:
namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public abstract class EntityDomainEvent<TEntity> : IDomainEvent
        where TEntity : Entity
    {
        protected EntityDomainEvent(TEntity entity)
        {
            Entity = entity;
        }

        public TEntity Entity { get; }
    }
}

کلاس بالا به عنوان کلاس پایه یکسری رویداد مشترک مابین Entity‌های سیستم در نظر گرفته شده است.

namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntityCreatingEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntityCreatingEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}
namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntityCreatedEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntityCreatedEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}

این رویدادها مربوط به زمان قبل و بعد از ایجاد یک Entity می‌باشند.

namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntityEditingEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntityEditingEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}
namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntityEditedEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntityEditedEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}

این رویدادها مربوط به زمان قبل و بعد از ویرایش یک Entity می‌باشند. 

namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntityDeletingEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntityDeletingEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}
namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntityDeletedEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntityDeletedEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}

این رویدادها مربوط به زمان قبل و بعد از حذف یک Entity می‌باشند.

namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntitySavingEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntitySavingEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}

namespace DomainEventsSample.Framework.Domain.Events
{
    public class EntitySavedEvent<TEntity> : EntityDomainEvent<TEntity>
        where TEntity : Entity
    {
        public EntitySavedEvent(TEntity entity) : base(entity)
        {
        }
    }
}

این رویدادها مربوط به زمان قبل و بعد از ذخیره (ایجاد و ویرایش) یک Entity می‌باشند.

نکته: برای اسکن کردن تمام هندلرها لازم است کد زیر را به تنظیمات StructureMap اضافه کنید:

Scan(scan =>
{
    scan.ConnectImplementationsToTypesClosing(typeof(IDomainEventHandler<>));
});

مثال: برای مثال این بار برای آگاه سازی کاربران به صورت بلادرنگ از اضافه شدن یک کالا، می‌توان با هندل کردن رویداد مربوط به ایجاد کالا، به شکل زیر عمل کرد:
public class ProductCreatedEventHandler : IDomainEventHandler<EntityCreatedEvent<Product>>
{
    public bool IsAdvisable => false;

    public void Handle(EntityCreatedEvent<Product> domainEvent)
    {
        //todo: notify users
    }
}

در متد Create مربوط به ProductApplicationService و بعد از عملیات ذخیره سازی به شکل زیر می‌بایست عمل کرد:

public class ProductApplicationService : IProductApplicationService
{
    private readonly IDomainEventEngine _eventEngine;
    private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;
    private readonly IMapper _mapper;

    public ProductApplicationService(IDomainEventEngine eventEngine,IMapper mapper,IUnitOfWork unitOfWork)
    {
        _eventEngine = eventEngine;
        _mapper=mapper;
        _unitOfWork=unitOfWork;
    }

    [Transactional]
    public void Create(ProductCreateViewModel model)
    {
         var entity=_mapper.Map<Product>(model);
        _unitOfWork.Set<Product>().Add(entity);
        _unitOfWork.SaveChanges();
        _eventEngine.Raise(new EntityCreatedEvent<Product>(entity));
    }
}

البته بهتر است برای Raise کردن این نوع رویدادها از مکانیزم Hook استفاده کرد و در زمان ذخیره سازی و فراخوانی متد SaveChange، این عملیات به صورت خودکار صورت گیرند.

در مقاله بعدی با استفاده از Hookها این عملیات را انجام خواهیم داد. 


کدهای این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
نظرات مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #4
دوست عزیز غیر از ELMAH ابزار دیگری برای لاگ گیری از خطاها وجود دارد که قابل اعتماد باشد؟

همچنین اگر ابزاری جهت لاگ گیری از عملیات کاربران ( CRUD => حالا R خیلی مهم نیست) می‌شناسید معرفی نمائید.

با سپاس
مطالب
راهکار لاگ متناسب با Cloud و On-Premise
Application Insights راهکار ارائه شده توسط Microsoft است که در سه بخش به ما کمک می‌کند تا سیستم لاگ مؤثر و کارآمدی داشته باشیم:

۱- متدهای پایه Log که به صورت دستی فراخوانی می‌شوند، مانند TrackEvent برای ثبت یک رویداد بیزینسی که این متدها فراتر از متدهای معمول loggerهای متداول هستند.

۲- به صورت خودکار، Application Insights خطاهای سیستم را لاگ نموده و همچنین در زمان کار کردن با Http Client، دیتابیس و سایر Dependencyها، میزان طول کشیدن آنها را به همراه آدرس Request یا متن Sql Command و سایر اطلاعات مفید را نیز ذخیره می‌کند که این خود منجر به جمع شدن دیتایی بسیار ارزشمند در سیستم می‌شود.
البته اگر یک Dependency به صورت خودکار شناسایی نشود، مانند Redis، شما می‌توانید خودتان با متد TrackDependency اطلاعات آن‌را به AppInsights بدهید.

۳- داشبورد App Insights در Azure این امکان را می‌دهد که به سریع‌ترین شکل ممکن در لاگ‌ها جستجو نمود و برای مثال تمامی کارهای انجام شده توسط یک کاربر خاص را به صورت یک‌جا مشاهده و بررسی کرد.
فرضا اگر کاربر درخواست گرفتن خروجی Excel از لیست محصولات را داشته و این ۱ ثانیه طول کشیده، چقدر آن در انتظار دیتابیس بوده و ...
به علاوه از Power BI نیز می‌توانید برای بیرون کشیدن نکات مهم استفاده کنید.

البته شاید App Insights برای کسانی که Azure Account نداشته باشند، مناسب به نظر نرسد، ولی اگر راهکاری برای ذخیره سازی On-Premise اطلاعات لاگ شده وجود داشته باشد چه؟ مثلا اطلاعات آن را در Elastic موجود در سرورهای شرکت، داخل ایران ذخیره نمود، بدون الزام به این‌که حتی آن سرور دسترسی به اینترنت داشته باشد.

بله، این امکان وجود دارد و با کمک  Microsoft Diagnostics EventFlow می‌توان اطلاعات App Insights را در هر جایی از جمله Elastic ذخیره نمود و بدین طریق از عمده مزایای App Insights بدون داشتن Azure Account بهره مند شد.

برای این منظور به شکل زیر عمل کنید: (آموزش برای ASP.NET Core 3.1 بوده، ولی برای سایر پروژه‌ها نیز قابل استفاده است)

۱- ابتدا Application Insights را به پروژه خود اضافه کنید.بدین منظور لازم است Packageهای Microsoft.Extensions.Logging.ApplicationInsights و Microsoft.ApplicationInsights.AspNetCore را نصب کنید. 

۲- در Program.cs بعد از
Host.CreateDefaultBuilder(args)
کد زیر را قرار دهید
.ConfigureLogging(loggingBuilder  =>
{
    loggingBuilder.ClearProviders();
    loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
})
این باعث می‌شود تا Loggerهای پیش فرض Console و Debug حذف شوند و البته اگر کتابخانه 3rd party ای از Microsoft.Extensions.Logging استفاده کرده باشد، اطلاعات لاگ آن به AppInsights نیز داده شود و در نهایت شما با کمک Microsoft Diagnostics EventFlow، آن اطلاعات را در Elastic و Console و سایر Outputها خواهید داشت.

۳- اگر جایی قصد لاگ کردن یک Event را دارید، یا در مثال استفاده از Redis میخواهید اطلاعات زمان طول کشیدن رفت و برگشت به Redis را لاگ کنید یا یک try/catch دارید که در catch آن خطا را مجدد throw نمی‌کنید، ولی قصد لاگ کردن exception را دارید، ابتدا TelemetryClient را inject نموده و از متدهای آن مانند TrackException استفاده کنید.
توجه داشته باشید که اگر از ILogger ارائه شده توسط MS.Ext.Logging استفاده کنید نیز کار خواهد کرد.

۴- پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Inputs.ApplicationInsights را در پروژه نصب کنید و سپس از بین Output‌های معرفی شده نیز یکی را انتخاب و پکیج آن را نیز نصب کنید. شما می‌توانید دیتایی را که AppInsights به صورت خودکار جمع نموده را + دیتای ارائه شده توسط خودتان را به Elastic، Splunk و ... بفرستید.
ما در این مثال برای سادگی Std Out - Console Output را انتخاب می‌کنیم و پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Outputs.StdOutput را نصب می‌کنیم.

۵- فایل eventFlowConfig.json را به پروژه اضافه کنید و موارد زیر را در آن قرار دهید:
 {
  "inputs": [
    {
      "type": "ApplicationInsights"
    }
  ],
  "outputs": [
    {
      "type": "StdOutput" // console output
    }
  ],
  "schemaVersion": "2016-08-11"
}  
در این فایل، inputs شامل ApplicationInsights بوده و البته موارد جالبی چون PerformanceCounters را نیز میتوانید در آن بگنجانید و outputs بسته به نیاز شما برابر با Elastic و ... است که در این صورت باید اطلاعات اتصال به Elastic شامل آدرس سرور و ... را نیز ارائه کنید. توجه داشته باشید که ما در حال استفاده از ApplicationInsights SDK هستیم، به عنوان کتابخانه Logging و در نهایت دیتا نه به ApplicationInsights در سرورهای Microsoft Azure، که به output یا outputهایی که در فایل eventFlowConfig.json می‌گوییم ارسال می‌شود.

۶- در Program.cs متد Main را به شکل زیر در بیاورید:
using (var pipeline = DiagnosticPipelineFactory.CreatePipeline("eventFlowConfig.json"))
{
    CreateHostBuilder(args, pipeline)
        .Build()
        .Run();
}  
و CreateHostBuilder نیز به شکل زیر باشد:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args, DiagnosticPipeline pipeline) =>
    Host.CreateDefaultBuilder(args)
        .ConfigureServices(services => services.AddSingleton<ITelemetryProcessorFactory>(sp => new EventFlowTelemetryProcessorFactory(pipeline)))
        .ConfigureLogging(logginBuilder =>
        {
            logginBuilder.ClearProviders();
            loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
        })
        .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
        {
            webBuilder.UseStartup<Startup>();
        });  

همه چیز آماده است. هم اکنون اگر Azure Account داشته باشید، می‌توانید با دادن instrumentationKey در appsetting.json از داشبورد فوق العاده ApplicationInsights استفاده کنید و اگر نه هم در سرورهای داخلی خودتان Splunk و ... را راه اندازی و در فایل eventFlowConfig.json، در قسمت outputs، اطلاعات آدرس آنها را بدهید و لاگ‌های مفصل و کاربردی ای که به صورت خودکار جمع آوری شده را به همراه اطلاعاتی که خودتان دستی ارائه کرده اید، یکجا تحویل بگیرید.

لینک پروژه در GitHub که حاوی مثال Elastic است.
مطالب
QueryOver در NHibernate و تفاوت‌های آن با LINQ to NH

در NHibernate چندین و چند روش، جهت تهیه کوئری‌ها وجود دارد که QueryOver یکی از آن‌ها است (+). QueryOver نسبت به LINQ to NH سازگاری بهتری با ساز و کار درونی NHibernate دارد؛ برای مثال امکان یکپارچگی آن با سطح دوم کش. هر چند ظاهر QueryOver با LINQ یکی است، اما در عمل متفاوتند و راه و روش خاص خودش را طلب می‌کند. برای مثال در LINQ to NH می‌تواند نوشت x.Property.Contains اما در QueryOver متدی به نام contains قابل استفاده نیست (هر چند در Intellisense ظاهر می‌شود اما عملا تعریف نشده است و نباید آن‌را با LINQ اشتباه گرفت) و سعی در استفاده از آن‌ها به استثناهای زیر ختم می‌شوند:
Unrecognised method call: System.String:Boolean StartsWith(System.String)
Unrecognised method call: System.String:Boolean Contains(System.String)
برای مثال کلاس زیر را در نظر بگیرید؛ کوئری‌های مطلب جاری بر این اساس تهیه خواهند شد:
using NHibernate.Validator.Constraints;

namespace NH3Test.MappingDefinitions.Domain
{
public class Account
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }

[NotNull]
public virtual int Balance { set; get; }
}
}

1) یافتن رکوردهایی که در یک مجموعه‌ی مشخص قرار دارند. برای مثال balance آن‌ها مساوی 10 و 12 است:
var list = new[]  { 12,10};
var resultList = session.QueryOver<Account>()
.WhereRestrictionOn(p => p.Balance)
.IsIn(list)
.List();

SELECT
this_.AccountId as AccountId0_0_,
this_.Name as Name0_0_,
this_.Balance as Balance0_0_
FROM
Accounts this_
WHERE
this_.Balance in (
@p0 /* = 10 */, @p1 /* = 12 */
)

2) پیاده سازی همان متد Contains ذکر شده، در QueryOver:
var accountsContianX = session.QueryOver<Account>()
.WhereRestrictionOn(x => x.Name)
.IsLike("X", NHibernate.Criterion.MatchMode.Anywhere)
.List();

SELECT
this_.AccountId as AccountId0_0_,
this_.Name as Name0_0_,
this_.Balance as Balance0_0_
FROM
Accounts this_
WHERE
this_.Name like @p0 /* = %X% */

در اینجا بر اساس مقادیر مختلف MatchMode می‌توان متدهای StartsWith (MatchMode.Start) ، EndsWith (MatchMode.End) ، Equals (MatchMode.Exact) را نیز تهیه نمود.

انجام مثال دوم راه ساده‌تری نیز دارد. قسمت WhereRestrictionOn و IsLike به صورت یک سری extension متد ویژه در فضای نام NHibernate.Criterion تعریف شده‌اند. ابتدا این فضای نام را به کلاس جاری افزوده و سپس می‌توان نوشت :
using NHibernate.Criterion;
...
var accountsContianX = session.QueryOver<Account>()
.Where(x => x.Name.IsLike("%X%"))
.List();

این فضای نام شامل چهار extension method به نام‌های IsLike ، IsInsensitiveLike ، IsIn و IsBetween است.


چگونه extension method سفارشی خود را تهیه کنیم؟

بهترین کار این است که به سورس NHibernate ، فایل‌های RestrictionsExtensions.cs و ExpressionProcessor.cs که تعاریف متد IsLike در آن‌ها وجود دارد مراجعه کرد. در اینجا می‌توان با نحوه‌ی تعریف و سپس ثبت آن در رجیستری extension methods مرتبط با QueryOver توسط متد عمومی RegisterCustomMethodCall آشنا شد. در ادامه سه کار را می‌توان انجام داد:
-متد مورد نظر را در کدهای خود (نه کدهای اصلی NH) اضافه کرده و سپس با فراخوانی RegisterCustomMethodCall آن‌را قابل استفاده نمائید.
-متد خود را به سورس اصلی NH اضافه کرده و کامپایل کنید.
-متد خود را به سورس اصلی NH اضافه کرده و کامپایل کنید (بهتر است همان روش نامگذاری بکار گرفته شده در فایل‌های ذکر شده رعایت شود). یک تست هم برای آن بنویسید (تست نویسی هم یک سری اصولی دارد (+)). سپس یک patch از آن روی آن ساخته (+) و برای تیم NH ارسال نمائید (تا جایی که دقت کردم از کلیه ارسال‌هایی که آزمون واحد نداشته باشند، صرفنظر می‌شود).

مثال:
می‌خواهیم extension متد جدیدی به نام Year را به QueryOver اضافه کنیم. این متد را هم بر اساس توابع توکار بانک‌های اطلاعاتی، تهیه خواهیم نمود. لیست کامل این نوع متدهای بومی SQL را در فایل Dialect.cs سورس‌های NH می‌توان یافت (البته به صورت پیش فرض از متد extract برای جداسازی قسمت‌های مختلف تاریخ استفاده می‌کند. این متد در فایل‌های Dialect مربوط به بانک‌های اطلاعاتی مختلف، متفاوت است و برحسب بانک اطلاعاتی جاری به صورت خودکار تغییر خواهد کرد).
using System;
using System.Linq.Expressions;
using NHibernate;
using NHibernate.Criterion;
using NHibernate.Impl;

namespace NH3Test.ConsoleApplication
{
public static class MyQueryOverExts
{
public static bool YearIs(this DateTime projection, int year)
{
throw new Exception("Not to be used directly - use inside QueryOver expression");
}

public static ICriterion ProcessAnsiYear(MethodCallExpression methodCallExpression)
{
string property = ExpressionProcessor.FindMemberExpression(methodCallExpression.Arguments[0]);
object value = ExpressionProcessor.FindValue(methodCallExpression.Arguments[1]);
return Restrictions.Eq(
Projections.SqlFunction("year", NHibernateUtil.DateTime, Projections.Property(property)),
value);
}
}

public class QueryOverExtsRegistry
{
public static void RegistrMyQueryOverExts()
{
ExpressionProcessor.RegisterCustomMethodCall(
() => MyQueryOverExts.YearIs(DateTime.Now, 0),
MyQueryOverExts.ProcessAnsiYear);
}
}
}

اکنون برای استفاده خواهیم داشت:
QueryOverExtsRegistry.RegistrMyQueryOverExts(); //یکبار در ابتدای اجرای برنامه باید ثبت شود
...
var data = session.QueryOver<Account>()
.Where(x => x.AddDate.YearIs(2010))
.List();

برای مثال اگر بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQLite باشد، خروجی SQL مرتبط به شکل زیر خواهد بود:
SELECT
this_.AccountId as AccountId0_0_,
this_.Name as Name0_0_,
this_.Balance as Balance0_0_,
this_.AddDate as AddDate0_0_
FROM
Accounts this_
WHERE
strftime("%Y", this_.AddDate) = @p0 /* =2010 */


هر چند ما تابع year را در متد ProcessAnsiYear ثبت کرده‌ایم اما بر اساس فایل SQLiteDialect.cs ، تعاریف مرتبط و مخصوص این بانک اطلاعاتی (مانند متد strftime فوق) به صورت خودکار دریافت می‌گردد و کد ما مستقل از نوع بانک اطلاعاتی خواهد بود.


نکته جالب!
LINQ to NH هم قابل بسط است؛ کاری که در ORM های دیگر به این سادگی نیست. چند مثال در این زمینه:
چگونه تابع سفارشی SQL Server خود را به صورت یک extension method تعریف و استفاده کنیم: (+) ، یک نمونه دیگر: (+) و نمونه‌ای دیگر: (+).

مطالب
Long Polling در WCF
به صورت پیش فرض سرویس‌های WCF به صورت Sync اجرا خواهند شد، یعنی هر گاه درخواستی از سمت کلاینت به سرور ارسال شود سرور بعد از پردازش درخواست پاسخ مورد نظر را به کلاینت باز می‌گرداند. اما حالتی را در نظر بگیرید که بعد از دریافت Request از کلاینت بنا به دلایلی امکان پاسخ گویی سمت سرور در آن لحظه وجود ندارد. خوب چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در این حالت thread جاری سمت کلاینت نیز در حالت wait است و برنامه سمت کلاینت از کار می‌افتد تا زمانی که پاسخ از سرور دریافت نماید. اما در WCF به صورت پیش فرض هر درخواست ارسالی باید در طی یک دقیقه در اختیار سرور قرار گیرد و سرور نیز باید در طی یک دقیقه پاسخ مورد نظر را برگرداند(مقادیر خواص SendTimeout و ReceiveTimeout برای مدیریت این موارد به کار می‌روند). افزایش مقادیر این خواص کمک خاصی به این حالت نمی‌کند زیرا هم چنان کلاینت در حالت wait است و سرور نیز پاسخ خاصی ارسال نمی‌کند. حتی اگر کل عملیات را به صورت Async پیاده سازی نماییم باز ممکن است بعد از منقضی شدن زمان پردازش با یک TimeoutException برنامه از کار بیفتد. برای حل اینگونه موارد پیاده سازی سرویس‌ها به صورت Long Polling به ما کمک خوبی خواهد کرد.
حال سناریو زیر را در نظر بگیرید:
سمت سرور:
»یک درخواست دریافت می‌شود؛
»سرور در حالت wait (البته توسط یک thread دیگر) منتظر تامین منابع برای پاسخ به کلاینت است؛
»در نهایت پاسخ مورد نظر ارسال خواهد شد.
سمت کلاینت:
»درخواست مورد نظر به سرور ارسال می‌شود؛
»کلاینت منتظر پاسخ از سمت سرور است(البته توسط یک Thread دیگر)؛
»اگر در حین انتظار برای پاسخ از سمت سرور، با یک TimeoutException روبرو شدیم به جای توقف برنامه و نمایش پیغام خطای  Server is not available، باید عملیات به صورت خودکار restart شود.
»در نهایت پاسخ مورد نظر دریافت خواهد شد.
پیاده سازی این سناریو در WCF کار پیچیده ای نیست. بدین منظور می‌توانید از کلاس زیر استفاده کنید( لینک دانلود ). سورس آن به صورت زیر است:
    public abstract class LongPollingAsyncResult<TResult> : IAsyncResult where TResult : class
    {
        #region - Fields -

        private AsyncCallback _callback;
        private TimeSpan _timoutSpan;
        private TimeSpan _intervalWaitSpan;

        #endregion

        #region - Properties -
        public Exception Exception { get; private set; }
    
        public TResult Result { get; private set; }
     
        public object SyncRoot { get; private set; }

        #endregion

        #region - Ctor -
      
        public LongPollingAsyncResult(AsyncCallback callback, object asyncState, int timeoutSeconds = 300, int intervalWaitMilliseconds = 500)
        {
            SyncRoot = new object();
            _callback = callback;
            AsyncState = asyncState;
            AsyncWaitHandle = new ManualResetEvent(IsCompleted);
            _timoutSpan = TimeSpan.FromSeconds(timeoutSeconds);
            _intervalWaitSpan = TimeSpan.FromMilliseconds(intervalWaitMilliseconds);

            ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(LoopWithIntervalAndTimeout));
        }

        #endregion

        #region - Private Helper Methods -

        private void LoopWithIntervalAndTimeout(object input)
        {
            try
            {
                Stopwatch stopwatch = new Stopwatch();
                stopwatch.Start();
                while (!IsCompleted)
                {
                    if (stopwatch.Elapsed > _timoutSpan)
                        throw new TimeoutException();
                    
                    DoWork();

                    if (!IsCompleted)
                        Thread.Sleep(_intervalWaitSpan);
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                Complete(null, e);
            }
        }

        #endregion

        #region - Protected/Abstract Methods -
        protected void Complete(TResult result, Exception e = null, bool completedSynchronously = false)
        {
            lock (SyncRoot)
            {
                CompletedSynchronously = completedSynchronously;
                Result = result;
                Exception = e;
                IsCompleted = true;

                if (_callback != null)
                    _callback(this);
            }
        }
       
        protected abstract void DoWork();

        #endregion

        #region - Public Methods -
        
        public TResult WaitForResult()
        {
            if (!IsCompleted)
                AsyncWaitHandle.WaitOne();

            if (Exception != null)
            {
                if (Exception is TimeoutException && WebOperationContext.Current != null)
                    WebOperationContext.Current.OutgoingResponse.StatusCode = HttpStatusCode.RequestTimeout;

                throw Exception;
            }

            return Result;
        }

        #endregion

        #region - IAsyncResult Implementation -

        public object AsyncState { get; private set; }
        
        public WaitHandle AsyncWaitHandle { get; private set; }

        public bool CompletedSynchronously { get; private set; }
       
        public bool IsCompleted { get; private set; }

        #endregion
    }
در این حالت شما می‌توانید حداکثر زمان مورد نیاز برای درخواست را به عنوان پارامتر از طریق سازنده کلاس بالا تعیین نمایید. اگر این زمان بیش از زمان تعیین شده در خواص SendTimeout و ReceiveTimeout بود بعد از منقضی شدن زمان پردازش درخواست، به جای دریافت TimeoutException عملیات پردازش به کار خود ادامه خواهد داد.
برای استفاده از کلاس تهیه شده ابتدا باید عملیات خود را به صورت Async پیاده سازی نمایید که در این مقاله به صورت کامل شرح داده شده است.
یک مثال
قصد داریم Operation زیر را به صورت Long Polling پیاده سازی نماییم:
[OperationContract]
public string GetNotification();
ابتدا متد زیر باید به صورت Async تبدیل شود:
[OperationContract(AsyncPattern = true)]
public IAsyncResult BeginWaitNotification(AsyncCallback callback, object state);
 
public string EndWaitNotification(IAsyncResult result);
حال نوع بازگشتی سرویس مورد نظر را با استفاده از کلاس LongPollingAsyncResult به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:
public class MyNotificationResult : LongPollingAsyncResult<string>
{
   protected override DoWork()
    {
        کد‌های مورد نظر را اینجا قرار دهید
        base.Complete(...)
    }
}
در نهایت پیاده سازی متد‌های Begin و End همانند ذیل خواهد بود:
public IAsyncResult BeginWaitNotification(AsyncCallback callback, object state)
{
    return new MyNotificationResult(callback, state);
}
 
public string EndWaitNotification(IAsyncResult result)
{
    MyNotificationResult myResult = result as MyNotificationResult;
    if(myResult == null)
        throw new ArgumentException("result was of the wrong type!");
 
    myResult.WaitForResult();
    return myResult.Result;
}
در این حالت کلاینت می‌تواند یک درخواست به صورت LongPolling به سرور ارسال نماید و البته مدیریت این درخواست در یک thread دیگر انجام می‌گیرد که نتیجه آن از عدم تداخل پردازش این درخواست با سایر قسمت‌های برنامه است.

مطالب
فراخوانی داینامیک اسمبلی‌های آفیس در برنامه

در بسیاری از پروژه‌های دات نت، نیاز به استفاده از فایلهای نرم افزار آفیس، از قبیل ورد و اکسل و ... وجود دارد. برای مثال گاهی لازم است اطلاعات  یک گرید، یا هر منبع داده‌ای، در قالب اکسل به کاربر نمایش داده شود. بدین شکل که این فایلها در زمان اجرا ساخته شده و به کاربر نمایش داده شود .حال فرض کنید شما روی سیستم خودتان Office2007 را نصب کرده اید و به اسمبلی‌های این ورژن دسترسی دارید. البته بدون نیاز به نصب آفیس نیز میتوان به این توابع دسترسی داشت و از آنها در برنامه استفاده کرد که همان استفاده از  Primary Interop Assemblies میباشد. مشکلی که ممکن است پیش آید این است که در کامپیوترهای کاربران ممکن است ورژن‌های مختلفی از آفیس نصب باشد مانند 2003 -2007-2010-2013 و اگر با ورژن اسمبلی‌هایی که فراخوانی‌های فایلهای اکسل از طریق آن انجام شده باشد متفاوت باشد، برنامه اجرا نمی‌شود .

در حالت معمول برای نمایش یک فایل آفیس مثل اکسل در برنامه، ابتدا اسمبلی مربوطه را (اکسل در این مثال) که به نام Microsoft.Office.Interop.Excel میباشد به اسمبلی‌های برنامه اضافه کرده (از طریق add reference) و برای نمایش یک فایل اکسل در زمان اجرا از کدهای زیر استفاده مینماییم :

try
            {
               var application = (Microsoft.Office.Interop.Excel.Application)Activator.CreateInstance(Type.GetTypeFromProgID("Excel.Application"));  
               Workbook  wrkBook;
                var  wbk = application.Workbooks;
                 wrkBook = wbk.Add();
                wrkBook.Activate();
                application.Visible = true;
             }
            catch (Exception ex)
            {
                Error(ex.Message);
            }

حال اگر آفیس 2010 به عنوان مثال در سیستم ما نصب باشد، ورژن این اسمبلی 14 می‌باشد و اگر این برنامه را در کامپیوتر کلاینتی که آفیس 2007 بر روی آن نصب باشد انتشار دهیم اجرا نمیشود. برای حل این مشکل بنده با استفاده از روش dynamic این موضوع را حل کردم و بنظر می‌رسد راه‌های دیگری نیز برای حل آن وجود داشته باشد.

در این روش با توجه به ورژن آفیسی که بر روی سیستم کاربر نصب شده اسمبلی مربوطه را از سیستم کاربر لود کرده و فایلهای آفیس را اجرا مینماییم. در ابتدا تشخیص میدهیم چه ورژنی از آفیس بر روی سیستم کاربر نصب است :

 string strVersion = null;
                dynamic objEApp =Activator.CreateInstance(Type.GetTypeFromProgID("Excel.Application"));
                if (objEApp.Version == "12.0")
                {
                    strVersion = "2007";
                }
                else if (objEApp.Version == "14.0")
                {
                    strVersion = "2010";
                }

روش دیگر برای انجام اینکار استفاده از اطلاعات رجیستری ویندوز است : 

            string strEVersionSubKey = "\\Excel.Application\\CurVer";       
            string strValue = null; //Value Present In Above Key
            string strVersion = null; //Determines Excel Version 
            RegistryKey rkVersion = null; //Registry Key To Determine Excel Version 
            rkVersion = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(strEVersionSubKey, false); //Open Registry Key 
            if ((rkVersion != null)) //If Key Exists
            {
                strValue = (string)rkVersion.GetValue(string.Empty); //Get Value 
                strValue = strValue.Substring(strValue.LastIndexOf(".") + 1); //Store Value 
                switch (strValue) //Determine Version
                {
                    case "11":
                        strVersion = "2003";
                        break;
 
                    case "12":
                        strVersion = "2007";
                        break;
 
                    case "14":
                        strVersion = "2010";
                        break;
 
                }
حال با استفاده از تابع ()assembly.load اسمبلی مورد نیاز را لود کرده و در برنامه استفاده مینماییم : 
if (strVersion == "2007")
                {
                    string strAssemblyOff2007 =
                        "Microsoft.Office.Interop.Excel, Version=12.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=71e9bce111e9429c";
                    try
                    {
                        Assembly xslExcelAssembly = Assembly.Load(strAssemblyOff2007); //Load Assembly
                        Type type = xslExcelAssembly.GetTypes().Single(t => t.Name == "ApplicationClass");
                        dynamic application = Activator.CreateInstance(type);
                        var workbooks = application.Workbooks;
                        var workbook = workbooks.Add();
                        var worksheet = workbook.Worksheets[1];
                        workbook.Activate();
                        application.Visible = true;
                    }
                    catch (Exception ex)
                    {
                    }
                }
در این حالت بدون اینکه بدانیم بر روی سیستم کاربر چه ورژنی از آفیس نصب است میتوان فایلهای آفیس را در زمان اجرا لود کرده و استفاده کرد . 
مطالب
یکسان سازی "ی" و "ک" دریافتی در حین استفاده از Entity framework

در مورد یکسان سازی ی و ک در حین استفاده از WCF RIA Services پیشتر مطلبی را در این سایت خوانده بودید. جهت تکمیل این بحث، بسط این روش به Entity framework به صورت زیر خواهد بود:

using System.Data;
using System.Data.Objects;
using System.Linq;
using System.Reflection;

namespace EfExt
{
public static class CorrectYeKe
{
public static void ApplyCorrectYeKe(this ObjectContext ctx)
{
if (ctx == null)
return;

//پیدا کردن موجودیت‌های تغییر کرده
var changedEntities = ctx.ObjectStateManager.GetObjectStateEntries(
EntityState.Added | EntityState.Modified
);

foreach (var entity in changedEntities)
{
if (entity.Entity == null) continue;

//یافتن خواص قابل تنظیم و رشته‌ای این موجودیت‌ها
var propertyInfos = entity.Entity.GetType().GetProperties(
BindingFlags.Public | BindingFlags.Instance
).Where(p => p.CanRead && p.CanWrite && p.PropertyType == typeof(string));

var pr = new PropertyReflector();

//اعمال یکپارچگی نهایی
foreach (var propertyInfo in propertyInfos)
{
var propName = propertyInfo.Name;
var val = pr.GetValue(entity.Entity, propName);
if (val != null)
{
pr.SetValue(
entity.Entity,
propName,
val.ToString().ApplyUnifiedYeKe());
}
}
}
}
}
}

ابتدا موجودیت‌های تغییر کرده یافت خواهند شد (اگر از self tracking entities استفاده می‌کنید استفاده از Context.DetectChanges پیش از فراخوانی این متد ضروری خواهد بود)، سپس در این لیست در مورد تک تک اشیاء، خواص رشته‌ای که readonly نیستند یافت شده و ی و ک آن‌ها یک دست می‌شوند.
محل اعمال آن هم باید پیش از فراخوانی Context.SaveChanges باشد.

سورس این کتابخانه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مطالب
ASP.NET MVC #24

مروری بر نمونه سؤالات ASP.NET MVC امتحانات مایکروسافت در چند سال اخیر

در قسمت آخر سری ASP.NET MVC بد نیست مروری داشته باشیم بر نمونه سؤالات امتحانات مایکروسافت؛ امتحانات 70-515 و 70-519 که در آن‌ها تعدادی از سؤالات به ASP.NET MVC اختصاص دارند. در این سؤالات امکان انتخاب بیش از یک گزینه نیز وجود دارد.


1) شما در حال توسعه یک برنامه‌ی ASP.NET MVC ‌هستید. باید درخواست Ajax ایی از صفحه‌ای صادر شده و خروجی زیر را از اکشن متدی دریافت کند:
["Adventure Works","Contoso"] 

کدام نوع خروجی اکشن متد زیر را برای اینکار مناسب می‌دانید؟
a) AjaxHelper 
b) XDocument
c) JsonResult
d) DataContractJsonSerializer



2) شما در حال طراحی یک برنامه ASP.NET MVC ‌هستید. محتوای یک View باید بر اساس نیازمندی‌های زیر تشکیل شود:
الف) ارائه محتوای رندر شده user controls/partial views به مرورگر
ب) کار انتخاب user controls/partial views مناسب در اکشن متد کنترلر باید انجام شود
استفاده از کدام روش زیر را توصیه می‌کنید؟
a) Use the Html.RenderPartial extension method
b) Use the Html.RenderAction extension method
c) Use the PartialViewResult class
d) Use the ContentResult class


3) در حین طراحی یک برنامه ASP.NET MVC، نیاز است منطق مدیریت استثناهای رخ داده و همچنین ثبت وقایع مرتبط را در یک مکان یا کلاس مرکزی مدیریت کنید. کدام روش زیر را پیشنهاد می‌دهید؟
a) استفاده از try/catch در تمام متدها
b) تحریف متد OnException در کنترلرها
c) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError سفارشی شده
d) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError پیش فرض


4) شما در حال توزیع برنامه‌ی ASP.NET MVC خود جهت اجرا بر روی IIS 6.x هستید. چه ملاحظاتی را باید مدنظر داشته باشید تا برنامه به درستی کار کند؟
a) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_isapi.dll هدایت کند.
b) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_wp.exe هدایت کند.
c) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpHandler خاص هدایت کند.
d) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpModule خاص هدایت کند.


5) شما در حال توسعه برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates آن، فایلی به نام score.cshtml به عنوان یک templated helper نمایش سفارشی اعداد صحیح تعریف شده است. مدل برنامه هم مطابق تعاریف زیر است:
public class Player
{
public String Name { get; set; }
public int LastScore { get; set; }
public int HighScore { get; set; }
}

در اینجا اگر نیاز باشد تا فایل score.cshtml یاد شده به صورت خودکار به خاصیت LastScore در حین فراخوانی متد HtmlHelper.DisplayForModel اعمال شود، چه روشی را پیشنهاد می‌دهید؟
a) فایل score.cshtml باید به LastScore.cshtml تغییر نام یابد.
b) فایل یاد شده باید از پوشه Views/Shared/DisplayTemplates به پوشه Views/Player/DisplayTemplates منتقل شود.
c) باید از ویژگی UIHint به همراه مقدار score جهت مزین سازی خاصیت LastScore استفاده کرد.
[UIHint("Score")]
d) باید از ویژگی زیر برای مزین سازی خاصیت مورد نظر استفاده کرد:
[Display(Name="LastScore", ShortName="Score")]


6) شما در حال طراحی برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در آن متد Edit کنترلری باید تنها توسط کاربران اعتبارسنجی شده قابل دسترسی باشد. استفاده از کدام دو گزینه زیر را برای این منظور توصیه می‌کنید؟
a) [Authorize(Users = "")]
b) [Authorize(Roles = "")]
c) [Authorize(Users = "*")]
d) [Authorize(Roles = "*")]

7) قطعه کد HTML زیر را درنظر بگیرید:
<span id="ref">
<a name=Reference>Check out</a>
the FAQ on
<a href="http://www.contoso.com">
Contoso</a>'s web site for more information:
<a href="http://www.contoso.com/faq">FAQ</a>.
</span>
<a href="http://www.contoso.com/home">Home</a>

قصد داریم به کمک jQuery در span ایی با id مساوی ref، متن تمام لینک‌ها را ضخیم کنیم. کدام گزینه زیر را پیشنهاد می‌دهید؟

a) $("#ref").filter("a[href]").bold();
b) $("ref").filter("a").css("bold");
c) $("a").css({fontWeight:"bold"});
d) $("#ref a[href]").css({fontWeight:"bold"});